سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- رشد شخصیت = بهبودهای مستمر در « تقویت نقاط قوت شخصیتی» و «اصلاح نقاط ضعف شخصیتی»؛
- اگر اهمیت کنترل ذهن را درک کنیم، کنترل ذهن کاری عملی تر می شود؛
- هدفگذاری، ساختن باورهای هماهنگ با اهداف، تقسیم هدف به قدم های کوچک و قابل اجرا؛
- عادت های روزانه قدرتمندکننده، اهداف به ظاهر بزرگ را نیز محقق می کنند؛
- با این ایمان هدفگذاری کن که: تحقق این هدف، برای من امکان پذیر است؛
- زندگی شما وقتی تغییر می کند که عادت های رفتاری شما تغییر کند؛
- شور و شوق و استمرار در مسیر هدف، نشات گرفته است از «باور به امکان پذیر بودن»؛
- ساختن انگیزه دائمی برای حرکت در مسیر هدف؛
- بزرگترین عامل از دست دادن نعمت در زندگی، ناسپاسی است؛
- “ناسپاسی”، انسان را گمراه می کند و اوضاع زندگی را بدتر می کند؛
- اگر قدر نعمت ها را ندانید، فقط به مدار “بدتر شدن شرایط” دسترسی دارید؛
- دیدن نعمت ها و سپاسگزاری برای آنها، اوضاع را هر روز بهتر می کند؛
- وقتی سپاسگزار می شوی، هدایت می شوی؛
- اگر می خواهی فردا از امروز بهتر شود، هدف خود را تمرکز بر نعمت های امروز بگذار؛
- سپاسگزاری یعنی: توجه به نکات مثبت و نعمت های موجود در زندگی؛
- وقتی روند سپاسگزاری ادامه پیدا کند، وارد مدار نعمت های بیشتر می شوی؛
- علاقه”، کشش به سمت تجربه یک موضوع است که در هر برهه می تواند تغییر کند اما در هر صورت سازنده و رشد دهنده است؛
- پیروی از شور و شوق درونی برای تجربه و قدم برداشتن در آن مسیر-به صورت تکاملی-به علائق شما جهت می دهد و باعث رشد شما می شود؛
- تغییر بنیادین یعنی: “من خودم باید مولد باشم”
منابع کامل تر درباره آگاهی های این فایل
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | باور به «امکان پذیری»201MB40 دقیقه
- فایل صوتی live | باور به «امکان پذیری»39MB40 دقیقه
سلام پراز عشق به استاد خوشگلم و خانم شایسته مهربان…من وقتی لایو رو دیدم خیلی رو من تاثیر گذاشت و پیگیر یک سری از موضوعات این بحث شدم…
یکی از دوستان از استاد پرسید حجاب در قران چیه…و استاد جواب نداد و گفت خودتون پیداش کنید…و این قضیه به من انگیزه داد تا درمورد این قضیه بررسی کنم البته به من ربطی هم نداره اخه من یه پسر هستم…ولی گفتم تمرین خوبی میشه برام…
پس شروع کردم ونتیجه این شد:
در قران فقط در 2ایه درمورد حجاب صحبت کرده در ایه 31نور و 59احزاب
59 احزاب که تکلیفش مشخصه در اون زمان یه سری افراد بودن که مزاحم نوامیس مردم میشدند و مخصوصا کسانی که مسلمان شده بودند کافران اونا رو ازار میدادند…پس خدا به محمد میگه که به زنان و دختران خود و بقیه مسلمانان بگو که این چیزی که روی سرشان است رو به خودشون نزدیک تر کنن حتی شاید مثلا دور صورتشون بپیچند تا کسی براشون مزاحمت ایجاد نکنه …این که تکلیفش مشخصه…
در ایه 31نور (بابا استاد هزاربار تاحالا گفته چنتا ایه قبل بعد اون ایه مد نظرتون رو بخونید ….دقیقا مثل یه کتاب داستان که چنتا جمله از اون رو بزارن جلوت و بگن داستان کتاب موضوعش چیه….تا وقتی چنتا جمله قبل و بعدش رو نخونی که نمیفهمی داستان این صفحه از کتاب موضوعش چیه…)
بله در این ایه….اول بزارید درمورد سوره نور اینو بگم که خدا در این سوره داشته یه خورده فرهنگ به این اعراب جاهل یاد میداده
دراین ایه از کلمه (بِخُمُرِهِنَ)استفاده کرده ریشه این کلمه(خمر)هست و 7بار در قران تکرار شده در 6جای بقیه به معنای شراب اومده و جمع ریشه (خمر)میشه (خمار) اون چیزی که عربها روی سرشون میزارن تا افتاب و گردو خاک روی سرشون نریزه…جالبه به قول استاد مردهاشونم میزارن دیگه ….ته مطلب این خمار مثل شال میمونه وقتی میزارن روی سرشون گوشه هاش ازاده درسته …خدا میگه اینو به زنان و دخترانت بگو جوری ببندن که گریبان اونارو بگیره تا مردها نبینن و تحریک نشن …حالا برای گریبان از کلمه (جیوبهن)استفاده کرده که به معنای گریبان هست …که منظور همون سینه هست که ریشه اون در قران 3بار اومده…
و بعد خدا توضیح میده که:
به زنان مومن بگو از نگاهشان فرو کاهند و عفت خویش حفظ کنند و زینت خویش جز انچه اشکار هست اشکار نسازند و(انچیزی که بر روی سر بسته اند (خمار)) بر گریبان بیندازند …و زینت خویش اشکار نسازند جز برای شوهرانشان .پدرانشان.پدر شوهرانشان.برادرانشان.برادر زاده هایشان.خواهر زاده هایشان.و بقیه زنان.وبردگان تحت تسلط شان.و خدمتگزاران تحت تبعیت شان که بی رغبت به زنان هستند
و کودکانی که به شرمگاه زنان اگاه نشده باشند
….خدا به پیامبر میگه که به زنان بگو که نگاهشون رو کنترل کنند.و همچنین مردان…
و زیبایی های خویش را بجز انها که اشکار هست اشکار نسازند..(صورت .دست پا .مو. اینا اشکاره دیگه)و اون (خمار)که به سرشونه رو بندازن روی گریبانشون(سینه هاشون)و…. زینت هاشون رو برای یه سری کسان میتوانند اشکار سازند که توضیح میده.حتی بردگان و خدمت گزاران هم جز اون کسانی قرار میده که میتونی خودتو براش اشکار سازی(شاید برده مرد باشه) اما توضیح میده که رغبت نداشته باشه اون برده یعنی نگاه بد نداشته باشه نسبت به شما یا نخواد به شما تجاوز کنه اصلا اون وقتها برده ها جرعت نداشتن تجاوز کنن …چون برده بودن .چون راحت می کشتنشون..
خوب اصل قضیه اینه که…قران در عربستان نازل شده عرب ها همه خمار به سر میبستند زن و مرد.حالا اگه در جایی نازل میشد که اونقد هوا گرم نبود که خمار ببندند خوب خدا میگفت یه چیزی روی گریبانتون ببندید درسته …اخه اونا چیزی روی سرشون نبود که بخوان بکشن روی سینه هایشان…درسته…و در این ایه هیچ جا نگفته یه مرد بازن نمیتونه دست بده. یادر اغوش بگیره برای نشان دادن علاقه و احساسش به طرف.البته(گفته پاک دامن باشید و فقط شرمگاهتان و گریبانتان برای یه سری ادم ها می تونید اشکار کنید…نباید بی عفتی کنیم)
و جالبه به قول استاد چقدر از این کتاب سو استفاده کردن یعنی :
اومدن خمار عرب هارو که از گرما روی سرشون میزاشتند رو به اسم دین به عنوان روسری سر زنان مسلمان کردند…البته نمیدونم اون چادر رو از کجا شون در اوردن.. و زنان رو محدود کردند.اره شما مجبور نیست روسری یا چادر سر کنید.یا اطرافیانتان دست ندهید یا کسی رو در اغوش نگیرید یا با مردی ارتباط برقرار نکنید…شما زنها ازادید..اما باید عفت خودمون تاکید میکنم خودمون هم مرد وهم زن باید رعایت کنیم و پاک دامن باشیم .و حجاب یه دید شخصی هست…
ومن خدای منان رو هزاران بار شکر میکنم که به من توانایی درک قوانینش رو داده…
و کاملا خصوصیات استاد رو درمورد حجاب و رابطش قبول دارم….و استاد رو می ستایم…
استاد بچه های سایت دوستتون دارم…
سلام…وقت بخیر…
شما اطلاعات خاصی در مورد جداکننده متافیزیکی دارید…؟؟؟
ممنون میشم اطلاعاتتون رو با من به اشتراک بزارید