سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- رشد شخصیت = بهبودهای مستمر در « تقویت نقاط قوت شخصیتی» و «اصلاح نقاط ضعف شخصیتی»؛
- اگر اهمیت کنترل ذهن را درک کنیم، کنترل ذهن کاری عملی تر می شود؛
- هدفگذاری، ساختن باورهای هماهنگ با اهداف، تقسیم هدف به قدم های کوچک و قابل اجرا؛
- عادت های روزانه قدرتمندکننده، اهداف به ظاهر بزرگ را نیز محقق می کنند؛
- با این ایمان هدفگذاری کن که: تحقق این هدف، برای من امکان پذیر است؛
- زندگی شما وقتی تغییر می کند که عادت های رفتاری شما تغییر کند؛
- شور و شوق و استمرار در مسیر هدف، نشات گرفته است از «باور به امکان پذیر بودن»؛
- ساختن انگیزه دائمی برای حرکت در مسیر هدف؛
- بزرگترین عامل از دست دادن نعمت در زندگی، ناسپاسی است؛
- “ناسپاسی”، انسان را گمراه می کند و اوضاع زندگی را بدتر می کند؛
- اگر قدر نعمت ها را ندانید، فقط به مدار “بدتر شدن شرایط” دسترسی دارید؛
- دیدن نعمت ها و سپاسگزاری برای آنها، اوضاع را هر روز بهتر می کند؛
- وقتی سپاسگزار می شوی، هدایت می شوی؛
- اگر می خواهی فردا از امروز بهتر شود، هدف خود را تمرکز بر نعمت های امروز بگذار؛
- سپاسگزاری یعنی: توجه به نکات مثبت و نعمت های موجود در زندگی؛
- وقتی روند سپاسگزاری ادامه پیدا کند، وارد مدار نعمت های بیشتر می شوی؛
- علاقه”، کشش به سمت تجربه یک موضوع است که در هر برهه می تواند تغییر کند اما در هر صورت سازنده و رشد دهنده است؛
- پیروی از شور و شوق درونی برای تجربه و قدم برداشتن در آن مسیر-به صورت تکاملی-به علائق شما جهت می دهد و باعث رشد شما می شود؛
- تغییر بنیادین یعنی: “من خودم باید مولد باشم”
منابع کامل تر درباره آگاهی های این فایل
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | باور به «امکان پذیری»201MB40 دقیقه
- فایل صوتی live | باور به «امکان پذیری»39MB40 دقیقه
سلام یه استاد و مریمی که در صراط مستقیم قرار گرفتند، راه کسانی که به آن ها نعمت داده شده
سلام به دوستان عزیزم در این سایت پراز آگاهی
پارسال که این لایو روی سایت قرار گرفت، من بارها گوش کردم و یک هفته تمرکزی روی گفته های استاد فکر کردم، نوشتم و کارهای گفته شده رو انجام دادم.
اینقدر این فایل برام آگاهی داشت که اصلا قابل توصیف نیست. من یکی از اون خانم هایی هستم که به شدت درگیر مساله ی حجاب و پوشش بود (البته نمیتونم بگم بود، تمام نشده، در تلاشم) و این فایل در مورد این قضیه کمی ذهن منو باز کرد، شاخک هام تیزتر شد. بخاطر اینکه پارسال این موقع یعنی فروردین 99، یکسالی بودم که حضور مستمر در این سایت و فایل های استاد رو داشتم، مدارم بالاتر رفته بود. از خداوند درخواست هدایت بیشتر و درک بهتر این موضوع یعنی حجاب رو داشتم. و خداوند نیز سریع اجابت کرد. من در تاریخ 16 فروردین98 تمرکزی کار کردن روی این لایو رو شروع کردم و سه روز بعد، در 19 فروردین 98 بنده یک آقایی در یوتیوب بصورت خیلی هدایتی دیدم و ایشون مبلغ دین اسلام هستند که در دانشگاه های امریکا تدریس می کنند. و خیلی مباحث خوبی برای رهاتر و آگاه تر شدن درمورد حجاب، برای من بود. اون موقع علاوه بر گفته های اون شیخ، گفته های استاد، آگاهی های خودم و تفکرات و برداشت های خودم رو هم در دفترم می نوشتم.
دیروز و امروز هم که سال تحویل و اول فروردین 1400 است، خیلی الهام میشد بهم که دوباره این فایل رو گوش کنم. من هم عمل کردم و هدایت دیگه این بود که دریافتی های سال قبلم رو که در دفترم نوشتم، بصورت کامنت ثبت کنم. هم برای خودم مرور و تثبیت میشه و هم انشاله برای دوستان دیگه هم آگاهی خواهد داشت.
به نام خدا
بحث حجاب در خلافت اسلامی متناسب با زمان و مکان تغیر می کند. اگر نگاه مردسالاری باشد، حجاب زن، اساسی ترین مسئله برای اجرای شریعت محسوب می شود. درحالیکه در جامعه ی اسلامی این تفکر، تلقی شرعی اصل محسوب نمی شود.
چیزی که در متون دینی وجود دارد، رعایت نجابت و عفاف هم برای زن و هم برای مرد هستش. جامعه ی اسلامی، درونی باید اسلامی شود. برای مثال عدالت برقرار شود و ربا در قالب سود بانکی حذف شود.
مردان و زنان خودشان باید تصمیم بگیریند به چه سبکی زندگی کنند و چه سبک پوششی داشته باشند. اجبار چه برای حجاب اجباری چه برای بی حجابی اجباری نهایتا محکوم به شکست است. چون انسان ذاتا آزاد و صاحب اختیار آفریده شده و ذات او اجبار را نمیپذیرد. ذات انسان خواستار آزادیست، خواستار راحتیست.
نگاه مردسالارانه و کم ارزش دانستن زن در تمام ادیان وجود داشته و محدود به اسلام نیست. در گذشته نگاه فرودست به زنان داشتند ولی در حال حاضر به نگاه تساوی رسیده است. پس چرا مرد آزاد باشد با پوششی که راحت است باشد ولی زن نه! عدالت اجتماعی در قرآن حرف اول را می زند.
مفسران، محدثان، فقها و زمامداران همه مرد بودند، اینها مسئله ی زن را لمس نمی کنند، درک نمی کنند و چون لمس نمی کنند، نگاه فرو دست دارند.
قضیه ی حجاب، نماد و سمبل هستش و این یک اشتباه است.
زنان مصلحت خودشان را تشخیص می دهند و هیچ نیازی به قیم (ولی، سرپرست) ندارند. زن مثل مرد مساوی است.
(نوشته ی زیر منظورم به فیلم سیاحت غرب است که در آن نشان میدهند زنانی که حجاب نداشند، مدام در کوره سوزانده می شوند.)
هر کسی طبق ذهنیت خودش یکسری خواب ها می بیند، اینکه اون شخصی که حکایت سیاحت غرب رو مطرح کرده و خواب دیده، نمی گویم دروغ گفته یا ساختگی بوده، بلکه طبق ذهنیتی که داشته آن خواب را دیده است. من که به قانون فرکانس آگاه هستم. می دانم که همچین چیزی اشتباه محض است. و نمیپذیرم. نمیشه بر اساس خواب یکنفر چیزی را پذیرفت. پایه ی علمی یا پایه ی قابل قبولی ندارد.
(یک چیزی که شاید خنده دار باشد، ولی همیشه این سوال در ذهنم بود که: فرض کنیم ایران و اسلام 10 درصد کل جهان باشند، و بقیه ی جهان پوشش آزاد دارند یا به اصطلاح بی حجاب هستند، تکلیف اونا چیه؟ یعنی اون کودکی که در خانواده ی بی حجاب زاده شده، خدا عمدا اونو توی اون خانواده انداخته که بی حجاب بزرگ شه و بعد ببرنش جهنم بسوزونن؟ همیشه می گفتم اون 90 درصد بقیه ی جهان آن هم در طی سالها و قرن ها، اون 90 درصد رو هرجا بردن (یعنی جهنم) منم میرم دیگه. و این بزرگ نگاه کردن نسبت به جهنمی شدن بی حجاب ها، باعث می شود کمتر اعتقاد به پوشش بسته که باب میلم نبود، داشته باشم. و یا کمتر از جهنم بترسم.)
در دوره ای که نگاه فرودست به جنس مونث داشتند، و زنده به گور می کردند حتی، اگر در آن دوره محمد می گفت زن با مرد مساوی است، اعراب آن زمان با آن سطح آگاهی میپذیرفتند؟ در آن دوران به چشم ابزار به زن نگاه می کردند، ابزاری برای رفع نیازهای جنسی، برای تولید مثل و یا کنیزی.
نگاه دوران گذشته چه از نظر مذهبی چه جامعه، چه اسلام چه دیگر ادیان، کلا نگاه متفاوتی بود، طبق آن نگاه ها قوانین را تعیین کردند، طبق آن سطح آگاهی، قوانینی که توسط انسان تعیین شده نه قوانین خداوند. حالا که سطح آگاهی بالاتر رفته و دیگر آن نگاه به زن نیست، دیگر آن قوانین اعتبار ندارند. قوانینی که بین زن و مرد مشترک است.
در 1400 سال قبل، ما نمیدانیم دقیقا پوشش زنان به چه صورتی بوده، اصلا مثل الان پارچه بوده و چطور بوده، چقدر بوده!! با توجه به آن دورانی که محمد در آن میزیسته، در قرآن گفته شده به زنان بگو خود را بپوشانند. یعنی چرا و چطورش و حدودش را در آن دوران نمی دانیم. همچنین این جمله در حد توصیه است. و نه اجبار و نه گناه کبیره.
زن و مرد هردو از نفس واحد آفریده شده اند. در مسئله ی انسان شناسی، زن و مرد یکسان هستند.در قران هیچ برتری نسبت به دیگری نیست به جز در تقوا. هیچ نژادی بر دیگری برتر نیست، هیچ قومی و هیچ جنسیتی برتر از دیگری نیست. هیچ کجای قران جنس مرد نسبت به زن برتری ندارد. برتری یا به علم یا تقوا و یا جهاد است. با عالم تر بودن، متقی تر بودن و یا جهادگر بودن میتوان نزد الله برتر بود.
تمام متون دینی زبانی و شفاهی است.
فرهنگ امری زمانی است. به زمان بستگی دارد.
زبان، به زمان و جامعه وابسته است.
جملات، کلمات و افکار بر اساس ادبیات آن زمان گفته می شود.هر متنی با زبان و زمانه ی خودش و با فرهنگ خودش رابطه دارد. حال اگر از آن متن، سالیان سال و قرن ها بگذرد، فهمیدن آن متن برای کسی که در آن دوران نزیسته و شرایط آن دوران رو تجربه نکرده، مشکل خواهد بود. و ممکن است برداشت های غلط داشته باشد. از آن جنبه دشوار می شود که شنونده، نتواند بین پیام گوینده با شرایط فرهنگی آن دوران تفکیک قائل شود. قرآن نیز زبانی است. چه مستقیم و چه از طریق جبرئیل، بصورت وحی بر دل پیامبر نازل شده است. بر زبان پیامبر جاری شده، مخاطبان عصر نزول، آن را مکتوب کرده اند یا به خاطر سپرده اند. برای آن ها مشخص بود منظور پیام وحی در آن زمان چه بود. و قطعا پیامبر در صحبت های روزانه و یا منبرهایش موضوعات قران رو بیشتر برایشان شرح میداده.
در حال حاضر ما نمی توانیم با جدیت و دقت تفکیک کنیم، پیام عرفی و پیام زمانی: کدام پیام گوینده است. و به اشتباه این دو را یک کاسه درنظر میگیرند و همه را به دین و گفته های خدا نسبت می دهند. چه بسا، لزوما منظور و مفهوم و مراد گوینده نبوده است.
(داخل پرانتز بگم، وقتی من میبینم که استاد یک موضوع را کلی توضیح می دهند، آن هم با کلی مثال و از جنبه های مختلف، ولی با اینحال یکسری متوجه نمی شن باز استاد منظورش چی بوده. پس در عصرحاضر، این امکان به شدت وجود دارد که در مورد گفته های پیامبر، دچار کج فهمی شوند، و اینکه تعداد زیادی مردم و طلاب و فقها درگیر کج فهمی شوند، دلیل بر درست بودن و صحت آن نیست. آن ها هم انسان هستند ممکن است خطا کنن. من به نوبه ی خودم با عقلی که دارم و در قرآن همین عقل به عنوان منبع رسیدن به آگاهی معرفی شده، استفاده می کنم و خودم درست و غلط را تشخیص می دهم.)
در قران هم صدای انسان شناسانه و هم صدای عدم تساوی زن و مرد به گوش میرسد. زدن زن، حق خون بها و یا تفاوت شهادت و وراثت زن و مرد، متفاوت است. آیات مربوط به زن حدود 200 آیه در مقابل 6000 شش هزار آیه است. یعنی حدود 3 درصد. از این 200 آیه هم بیشتر صدای اول یعنی صدای تساوی بودن زن و مرد وجود دارد. حال سوالی که مطرح است این است که آیا صدای دوم (عدم تساوی) پیام وحی بوده؟ مراد گوینده بوده؟ مطلوب خداوند بوده؟ یا این تفاوت ها اقتضای فرهنگ و زمانه و زمینه ی خاصی بوده؟ ( و من دقیقا فکر می کنم اقتضای فرهنگ و زمانه و بوده)
از طرفی این دوصدایی به عنوان امتیازی برای زن بیان شده است.
(نظر خودم در مورد این خط گفته شده: در دورانی که از زن به عنوان ابزار استفاده می شده و سهمی از هیچ چیزی نمی برده، آیا اعراب آن دوران می پذیرفتند که با زن سهم برابر داشته باشند؟ قطعا خیر! پیامبر با توجه به شرایط قبل، (حرکت تکاملی) یک قدم جلوتر رفته است، و تعیین کرده حداقل نصف سهم را ببرد.)
حتی در مورد زدن زن هم که در سوره ی نساء آمده است. البته مطالعه کردم که آن کلمه که به کتک زدن معنی شده، معانی دیگر هم دارد و ما دقیقا نمی دانیم منظور خداوند و محمد کدام معنی بوده. فرض می کنیم که به همان معنای کتک زدن معنی داشته باشد. در آن دوران که اصلا طور دیگری با زن رفتار می کردند، پیامبر ابتدا راه های دیگر، مثل صحبت کردن، نصیحت کردن، ترد کردن، طلاق دادن یا شیوه های دیگر را به مرد توصیه کرده است. و به عنوان آخرین راه، کتک زدن را نام می برد. پس بازهم طبق شرایط آن دوران، این آیه به نفع زنان آن دوران بوده.
تبعیض های منفی را اینگونه می توانیم بگوییم که به عرف جامعه مربوط بودند نه به اصول دین.
همانطور که آیات برده داری در قرآن مطرح شده است، آیا باید برده داری کنیم؟
پیامبر نیمی از راه را رفته و مابقی امکان رفتن نبود ولی جهت را به ما نشان داده است.جهت: آزادی. جهت: کرامت انسانی.
بارها در قرآن امده است که محمد انسانی مثل ما بوده است. پس خاصیت انسان این است که فکرش محدود به زمان و شرایط آن جامعه است. محمد هم بر اساس زمانه ی خودش الهامات را دریافت و مکتوب کرده است.
اگر مسئله ی زمان در این متون نبود که اصلا برای مردم آن دوران قابل فهم نبود. این متون با زبان و کلماتی سروده شده است که مخاطب زمان خودش آن را درک کند.
یکسری مسائل هم در گذشته و هم در زمان حاضر موضوعیت دارد. ولی برخی مسائل فقط در گذشته مطرح بود و در حال حاضر دیگر مطرح نیست.
الهی بودن یک متن این نیست که مسئله ی زمانی در آن مطرح نیست.الهی بودن این است که به سمت سعادت هدایت کند. و زمانبند بودن قرآن از الزامات الهی بودن نیست. تورات هم کلام خداست و شاهدیم که بیشتر آن زمانمند است. و در انجیل زمانبندی دیده نمی شود. چون قوانین خاصی در آن مطرح نیست و توصیف حواریون از عیسی مسیح و گفته هایی از زبان اوست.
درست است که مسائل الهی به زمان و مکان مربوط نیست ولی از آنجاییکه این مسائل توسط انسان ها بیان شده است، این انسان، مسئله ی زمان و مکان در ذهنش موجود است.
هر متنی که قرن ها از آن بگذرد مشکل زمانی و فرهنگی و درکی در آن دیده می شود. و این مشکل زبان است به گوینده ربطی ندارد.
متون نوشته شده در آن دوران 1-عقلانی بودند 2-عادلانه بودند 3- اخلاقی بودند 4-کارآمد بودند. حکم شرعی تا زمانیکه این چهار صفت را دارند، باقی می مانند.
سوالی که مطرح است این است که: آیا این احکام در این دوران، عقلانی؟ عادلانه؟ اخلاقی؟ و کارآمد هست یا خیر؟
برخی احکام کارآمد نیست، عقلانی نیست، عادلانه نیست و اخلاقی هم نیست. انسان در دو قرن پیش برده داری را معقول می دانسته. اما در حال حاضر اینطور نیست. در کمتر از یک قرن قبل، رای دادن خانم ها در هیچ کجای دنیا رسمیت نداشت. آن دوران این کار عقلانی بود ولی امروزه فرق کرده است.
مثال جزائی: در گذشته نوع مجازات ها فیزیکی بوده است، قطع عضو بوده است، تازیانه بوده است. بشر امروز به این نتیجه رسیده که این امور عقلانی نیست، اخلاقی نیست، کارآمد هم نیست. به جای این مجازات ها، محدودیت اقتصادی، محدودیت آزادی، محدودیت فردی و مانند این ها اعمال می شود. و این ها اثرات بیشتری نسبت به مجازات فیزیکی دارد.
احکام قابل بازاندیشی هستند. و حقوق زنان هم یکی از این احکام است.
نگاه به شریعت: شریعت چیست و احکام شرعی چیست؟ شریعت مترادف با قانون است؟
قانون چیزیست که پلیس بطلبد، رعایت آن بایدی باشد و رعایت نکردن آن، توبیخ داشته باشد.
شریعت ابتدا هنجارها و ارزش های اخلاقی بوده است. حدیثی که از پیامبر وجود دارد برای چرایی مبعوث شدنش، ایشان به اخلاق و ارزش اشاره دارد. خود قران هم ادعا ندارد که کتاب قانون است. قران خودش را کتاب هدایت معرفی کرده است. هدایت لزوما قانون نیست.
(دوستان گرامی داخل پرانتز بگم، منظور گوینده از قانون، مثلا قانون مجازات برای دزد یا قانون حجاب زن است، نه قوانین الهی که استاد تدریس می کنند.)
اگر قرار باشد که قران همیشگی باشد، آن ارزش های اخلاقی است که همیشه جاودان است. وگرنه قوانین از دوره ای به دوره ی دیگر و از جامعه ای به جامعه ی دیگر تغییر می کند. قوانین دستخوش تحول است. ارزش ها ثابت می مانند. ارزش هایی مثل کرامت انسان، عدالت، امانت داری، بدی، دزدی، خیانت و … هیچ وقت این ارزش ها تغییر نمی کند و همیشه ثابت است. و فرازمانی و فرامکانی است و به جامعه و دوره ی خاصی ربط ندارد. مثلا دروغ گفتن همیشه بد و راستگویی همیشه خوب بوده. قوانین به زمان و مکان وابسته است. دشوار است که قوانین فرازمانی و فرامکانی باشد. قانون گذار براساس شرایط جامعه قوانین را اصلاح می کند. برای مثال در حال حاضر بخاطر دوران بیماری جامعه، مراجع تقلید اعلام کردند که روزه گرفتن واجب نیست. پس این جز ارزش ها نیست.
(دوستان در مورد روزه گرفتن در دوران بیماری، یه سرچی زدم در اینترنت و مراجعی تقلید اما و اگرهایی تعیین کرده بودند و در نهایت کلمه ی واجب نیست در انتهای هر جمله ی آن ها بود، پس دقیقا مثل گفته ی گوینده، روزه جزء شریعت نیست، هر فرد با توجه به شرایط و وضعیت خودش می تواند روزه نگیرد. ولی هیچ جا هیچ کسی نگفته: اگر فلان بود یا بهمان بود، دروغ گفتن جایزه. یا خیانت جایزه. یا بی عدالتی جایزه. یک سری چیزها که تحت هیچ شرایطی جایز نیست، پس شریعت محسوب می شود)
اگر قانونی ده قرن، بیست قرن قبل بوده، هیچ دلیلی وجود ندارد که با الان هم متناسب باشد.
تفاوت قانون و ارزش در این است که قانون طی قرن ها تغییر می کند ولی ارزش تغییر نمی کند. اگر شریعت ارزش باشد با جاودانگی همراه است. و اگر قانون ارزش باشد، زمانبندی لازمه ی آن است.
در مسئله ی زن باید تفکر کنیم ارزش های اخلاقی در زن چیست؟ آن ارزش ها مورد تایید اسلام است؟ ارزش ها در تمام دوران و تمام جوامع یکسان است. دروغ گفتن، خیانت، دزدی در تمام جوامع یکسان است. اما آیا پوشش در تمام جوامع یکسان است؟ (الخصوص جوامعی که پوشش آزاد دارند، در عین حال جامعه ی سالم دارند.) یا حتی در همین دوران یا در گذشته در غارها برهنه بودند.
عبادات قانون نیست. سیستم حقوقی برای آن تعبیه نشده. عبادات مبتنی بر عشق است. به من و خدای خودم ربط دارد.اگر با خدای خودم راز و نیاز کنم، بهره اش را هم می برم و اگر عبادت نکنم، بی بهره خواه ماند.
تفسیر در عالم مجردات صورت نگرفته است. تفسیر یعنی: متن + فهم مفسر. متن ثابت است ولی مفسرها متفاوتند. مفسرها هم مثل مابقی انسان ها ممکن است خطا کنند. عقل محدود (درمقابل آگاهی خداوند) دارند. براساس افکار، اندیشه و باورهایشان درک کرده و نوشته اند. در تفسیر غیر از متن، شخصیت مفسر هم پیدا می کنید. انسان مختار است که کدام تفسیر را بپذیرد و به هر تفسیری که انتخاب کرد قدرت می دهد. هر تفسری که پذیرفتیم در مداری قرار می گیریم که درستی آن را ثابت می کند.
عقل که بارها در قرآن به آن اشاره شده و یکی از چهار منبع شرعی است. اگر عقل به میان آوریم و از آن استفاده کنیم. این سوال مطرح می شود که آیا خداوند به پیامبرش شریعت را می آموخت یا قوانین را؟ طبق عقلانیت این دوران، هم شهادت زن مورد قبول است و هم مرد. طبق عقلانیت این دوران، زنان هوش کمتری نسبت به مردان ندارند. نمی شود الان طبق عقلانیت 14 قرن قبل صحبت کرد. معنای مسلمانی بازگشت به عصر پیامبر نیست. آوردن پیامبر به امروز است. انسان ارتجاعی نیست و قابلیت آن را ندارد که در این دوران ولی با افکار آن دوران زندگی کند. و این عدم تطبیق چیزی جز گمراهی نیست. همانطور که طالبان یا داعش یا… گرفتار آن شدند.
این انتظار از قرآن چگونه در ما شکل گرفت که می بایست تک تک جملاتش فرازمانی باشد؟ درقرآن هم آیات فرازمانی وجود دارد و هم زمانمند. مساله زمانی ایجاد می شود که ما کل قرآن را زمانمند و یا کل آن را فرازمانی قلمداد کنیم.
مسئله ی پوشش و طرز پوشش، مسئله ی زمانمند است. در هر دورانی در هر کشوری در هر قبله ای یکجور لباس می پوشیدند. مثلا در زمان های قاجار، هخامنشیان یا بقیه، آقایان هم لباس بلند مثل مانتو داشتند، آیا می توان گفت الان که آقایان تی شرت می پوشند، گناهکار هستند؟
از 23 سال پیامبری محمد، فقط 6 سال آخر مسئله ی حجاب مطرح شد، اگر این موضوع اینقدر که جامعه ی حاضر مهمش کرده است، اهمیت داشت چرا به عنوان رکن اصلی و از همان ابتدا در قرآن بیان نشد؟ این مسئله جزء فرعیات بود. در همان شش سال هم زنان سالمند، زنان کنیز و برده و زنان غیرمسلمان مکلف و مجبور به رعایت حجاب نبودند. روسری و مقنعه را زنان آزاد سر می کردند.
(واقعا تفکر کردن به این سوال و جواب ها، خیلی باعث میشه ذهنیت بازتر و رهاتری نسبت به پوشش داشته باشیم. و درگیر جزئیات نباشیم و انرژی و تمرکز روی پیشرفت و مسائل مهم بگذاریم.)
زنان کم حجاب و بی حجاب هم در زمان پیامبر وجود داشته ولی پیامبر هیچ حکم اجباری برای آنها بیان نکرده است. حتی یک روایات هم نداریم که پیامبر یه اجبار بر زنی حجاب پوشانده باشد. نه پیامبر، نه علی و نه بقیه ائمه. هیچ روایتی نداریم. نه آیه قرآن و نه روایت در مورد اجباری بودن حجاب نداریم. پس بر اساس چه مستندی این حجاب اجباری موجه است؟ بر چه اساسی پذیرفته ایم؟
بی حجابی یا حجاب آزاد نه در قران و نه در هیچ کتابی به عنوان گناهان کبیره نیامده است.
تعریف گناهان کبیره: کبیره معصیتی است که وعده ی عذاب بر او داده شده باشد و بر آن تشدید عظیم صورت گرفته باشد. بحث حجاب اصلا درون آن نیست.
چیزی که در مورد حجاب اجباری در حال حاضر در حال اجرا شدن است، مستند قرآنی ندارد و طبق فتوای مبلغان مذهبی صورت گرفته است.
لپ کلام خدا، حفظ عفاف و پاکدامنی زنان و مردان است.
نام آقای سخنران، آقای محسن کدیور هستش. توی یوتیوب سرچ کنید حقوق زن در اسلام محسن کدیور، چندتا فایل هست که یکیش طولانی و کامل و با همین عنوانی که گفتم هستش. داخلش اون فایل منبع صحبت هاش رو هم معرفی کرده. اگر میخواهید باوری بهتری در این زمینه کسب کنید و یا به دنبال دانستن منبع گفته هاش هستید، می تونید فایلی که گفتم رو ببینید.
…………………………………………………
خداوند هدایتگرم در طی چند روز، آگاهی هایی که تا اینجا نوشتم رو بهم الهام کرد. و 31فروردین 99 بود که خانم شایسته معنی کلمه ی حجاب رو روی تلگرام قرار داده بودن. البته یه تست بود که یکی از گزینه ها معنای درست بود. سوال تست این بود که معنای درست کلمه ی حجاب در عربی چیست؟
من معنی آن را نمی دانستم، باعث شد وقت بزارم، ریشه و توضیحات کامل این کلمه رو توی نت سرچ کنم و بخونم. و کلمه حجاب به معنای جداکننده ی فیزیکی و متافیزیکی است. و این تعریف نیز چقدر باعث شد نگاه بهتری به مسائل داشته باشم.
…………………………………………….
تمام این نوشته ها برای من لازم بود که به جهان بینی بهتر نسبت به قرآن و احکام قرآنی برسم. درگیر حجاب یا اینجور مسائل نباشم. فقط قصد داشتم نگاه عمیق تر، اگاهانه تر و جامع تر به قرآن داشته باشم. امیدوارم برای همه ی شما عزیزان هم مفید باشه.
لیلای عزیز سال نوتون مبارک
شما همیشه یکی از الگوی های موفقیت من هستید و نوشته هاتون رو دنبال میکنم.
فقط در این کامنتتون متعجب شدم، چطور چندین بار اسم این ویروس رو بردید. جسارت نباشه، حدالامکان باید اعراض کنیم حتی اسمش رو نبریم.
شاد باشید🌹
سلام دوست عزیز، ببینید اینکه استاد روش یا کار خاصی رو مستقیم بهمون نمیگن، دلیش کاملا منطقی و قابله درکه.
اگه ما در مدار دریافت ثروت زیاد نباشیم، حتی اگه به پیشنهاد استاد بریم سهام موفق ترین شرکت رو هم بخریم، یه شرایطی پیش میاد و اون خرید به ضرر ما تموم میشه. و باز ما برمیگردیم به خونه اول. و فکر میکنیم اشکال از استاد یا اون شرکته بوده. یا سهام رو بد انتخاب کردیم.
ولی اگه روی خودمون کار کنیم، و حالمون رو خوب نگه داریم، به نکات مثبت توجه کنیم، قانون تکامل رو در نظر بگیریم و برای گسترش جهان حرکت کنیم، ایده ها میاد، و با عمل به ایده ها ثروت زیاد نصیبمون میشه. چون باورهای ثروت آفرین داریم.
حالا اون ایده ممکنه خرید سهم یه شرکت باشه، یا تهیه یک فایل آموزشی.
شما در نظر بگیر یه فایل آموزشی تهیه کردی، و یه قیمت براش در نظر بگیر و حساب کن اگه نصف مردم ایران اون فایل رو بخرن چقدر سود میکنید؟! و تهیه این فایلها و فروششون ادامه خواهد داشت.
مهم نیست اون شغله یا سرمایه گزاریه چیه و کجاست، مهم ذهن ماست، که طوری تربیتش کنیم که به خاک دست بزنیم طلا بشه.
سال خوبی رو براتون آرزومندم.🌹
دوست عزیز لایو دونفره در سایت آقای عرشیانفر هستش.
سلام دوست عزیز قطعاً تمام لایو ها و سخنان استاد ارزشمند هستند و این لایو دو نفره هم بسیار بی نظیر بود.
در مورد خدا بود.
می تونید این لایو رو در سایت آقای عرشیان فر تماشا کنید.
سلام دوست عزیز.
طبق پیامی که خانم شایسته ی عزیز در تلگرام قرار داده بود و به دنبالش تحقیق خودم، کلمه ی حجاب به معنای جداکننده ی فیزیکی و متافیزیکی هستش.
سلام وقت شمام بخیر
برداشتی که من از جداکننده ی متافیزیکی دارم، اینطور هست که دو شخص از لحاظ ذهنی با یکدیکر خیلی تفاوت دارند، در مدارهای متفاوت هستند. حرف همدیگر را متوجه نمی شوند. محرم راز و سر یکدیگر نیستند. و کلمه ی حجاب هم یعنی پرده ای بین دو چیز. حالا دو چیز فیزیکی یا متافیزیکی.
بیشتر از این اطلاعات خاصی در این زمینه ندارم.🌹