live | باور به «امکان پذیری»

سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:

  • رشد شخصیت = بهبودهای مستمر در « تقویت نقاط قوت شخصیتی» و «اصلاح نقاط ضعف شخصیتی»؛
  • اگر اهمیت کنترل ذهن را درک کنیم، کنترل ذهن کاری عملی تر می شود؛
  • هدفگذاری، ساختن باورهای هماهنگ با اهداف، تقسیم هدف به قدم های کوچک و قابل اجرا؛
  • عادت های روزانه قدرتمندکننده، اهداف به ظاهر بزرگ را نیز محقق می کنند؛
  • با این ایمان هدفگذاری کن که: تحقق این هدف، برای من امکان پذیر است؛
  • زندگی شما وقتی تغییر می کند که عادت های رفتاری شما تغییر کند؛
  • شور و شوق و استمرار در مسیر هدف، نشات گرفته است از «باور به امکان پذیر بودن»؛
  • ساختن انگیزه دائمی برای حرکت در مسیر هدف؛
  • بزرگترین عامل از دست دادن نعمت در زندگی، ناسپاسی است؛
  • “ناسپاسی”، انسان را گمراه می کند و اوضاع زندگی را بدتر می کند؛
  • اگر قدر نعمت ها را ندانید، فقط به مدار “بدتر شدن شرایط” دسترسی دارید؛
  • دیدن نعمت ها و سپاسگزاری برای آنها، اوضاع را هر روز بهتر می کند؛
  • وقتی سپاسگزار می شوی، هدایت می شوی؛
  • اگر می خواهی فردا از امروز بهتر شود، هدف خود را تمرکز بر نعمت های امروز بگذار؛
  • سپاسگزاری یعنی: توجه به نکات مثبت و  نعمت های موجود در زندگی؛
  • وقتی روند سپاسگزاری ادامه پیدا کند، وارد مدار نعمت های بیشتر می شوی؛
  • علاقه”، کشش به سمت تجربه یک موضوع است که در هر برهه می تواند تغییر کند اما در هر صورت سازنده و رشد دهنده است؛
  • پیروی از شور و شوق درونی برای تجربه و قدم برداشتن در آن مسیر-به صورت تکاملی-به علائق شما جهت می دهد و باعث رشد شما می شود؛
  • تغییر بنیادین یعنی: “من خودم باید مولد باشم”

منابع کامل تر درباره آگاهی های این فایل

دوره 12 قدم


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | باور به «امکان پذیری»
    201MB
    40 دقیقه
  • فایل صوتی live | باور به «امکان پذیری»
    39MB
    40 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

866 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سعیده آقایاری شیخ نشین» در این صفحه: 1
  1. -
    سعیده آقایاری شیخ نشین گفته:
    مدت عضویت: 1985 روز

    بنام خداوند بخشاینده مهربان و با کسب اجازه برای نوشتن در مورد این جلسه

    “خانه تکانی ذهن”

    “گام چهارم: باور به «امکان پذیری»”

    قبل از هر چیزی به ذهن نجواگرم که بهم میگه چرا برای نوشتن وقت تلف میکنی…تو که خلاصه نویسی کردی…. نکات نوشته شده خودت رو مرور کردی…و نوشتن مجدد وقت تلف کردن و کاری بیهوده هست…

    من این نجواها رو خیلی برای نوشتن دارم…اما متوجه میشم وقتی مینویسم اتفاقی که در ذهنم می افته این هست که مجدد سعی میکنم فکر کنم به اون آگاهی هایی که شنیدم….شنیدن دوباره اون آگاهی ها باعث میشه کارکرد هر کدوم از باورهای شنیده شده توی زندگی ام برام مرور بشه…این یعنی همون باور به امکانپذیری که عنوان این جلسه نامگذاری شده…

    مثلا وقتی استاد میان و قانون کلی و اصل این جهان رو توضیح میدن

    کنترل ذهن= کنترل زندگی

    به هرچیزی توجه میکنم از جنس همون رو در زندگی ام بیشتر تجربه میکنم

    من خالق تمام شرایط زندگی ام هستم

    >>>>اتفاقی که توی ذهنم می افته این هست که احساسی از امید و شوق و ذوق در قلبم ایجاد میشه که بهم اشتیاق بیشتری میده که به خواسته هام توجه کنم….و این باعث میشه حداقل در چند ساعت آینده با قدرت و دقت بیشتری به جزییاتی که در محیطم هست در زندگی ام هست و دوستشون دارم توجه کنم…مثلا همین الان این امکان رو داشتم که در کلاس شرکت کنم…چقدر عالیه که تونستم تا امروز که روز نهم از تعهد هست هر روز بیش از 2 ساعت برای این آگاهی های وقت بگذارم…چقدر فرکانس های خوبی دارم به جهان ارسال میکنم…همین چند روزه احساس آرامش ام احساس اطمینان قلبی ام ایمانم و توکل ام به الله اونقدر بیشتر شده انگاری من برگی هستم که روی آب رودی شناوره که به آهستگی میره و اطمینان داره به جاهای زیباتری داره منتقل میشه و فقط با دقت به مناظر اطرافش نگاه میکنه و لذت میبره…چه خوبه پرنده ای با صدای بسیار زیبایی روی درخت پشت خونه میخونه و احساس بهشت رو بهم میده…خاله اومده خونه من و داره برام غذای مورد علاقه ام رو میپزه و من از بوی خوبش دارم مست میشم…سلامتم و همه عزیزانم در سلامتی هستند…و هزاران نعمت دیگه که قابل شمارش نیست برام مرور میشه

    حالا وقتی مینویسم این آگاهی ها با قدرت بیشتری توی ذهنم تثبیت میشن…وقتی نظر مینویسم بازم بهش توجه بیشتری میکنم…

    کار دیگه ای که نوشته های من میکنه این هست که درک من رو در این برهه از زندگی ام ثبت میکنه…تمام اون کاغذ ها و نوشته امکان حذف شدن دارند اما نوشته های من در این سایت ابدی میشن…

    دیدگاهم و مثالهایی که به ذهنم میرسه رو به اشتراک میگذارم با هم دوره ای هام…و از اونها هم استفاده میکنم…همین چند روزه من چندین نظر از دوستانم دریافت کردم که باز نکات نوشته شده توسط اونها باعث شده من باز به درک بهتری برسم…اینجوری ما به هم کمک میکنیم که به درک بهتر از قوانین جهان برسیم

    حتی من اطمینان دارم که استاد عباسمنش هم با خوندن نظرات ما بهتر میشه…ذهنش جهت دهی میشه به مسیرهای بهتر…بازخورد نظرات ما بهش کمک میکنه تا دیدگاهش وسیع تر بشه و بتونه مدارش رو هر زمان ارتقا بده و بیشتر به اصل و اساس هدایت بشه و از فرعیات دور بشه…و حتی نیازهای ما بعنوان مخاطب رو بهتر درک کنه تا باز هم محصولات با کیفیت تری تولید کنه…نمود عینی اش دوره های استاد هستن که همواره در حال بهتر شدن و با کیفیت تر شدن هستند و تمرکز روی اصل همیشه بیشتر میشه

    پس همه اش میشه سود و سود و سود

    دوست عزیزی میپرسه که واقعا علاقه اش رو پیدا نکرده…خوب علاقه ناگهانی و یکدفعه شکل نمیگیره….استاد همیشه تاکید میکنه شما به مسیر نه یک شغل خاص…به مسیری که بهش کشش دارید وارد بشید به هر شکلی…حتما آهسته آهسته و قدم به قدم به کسب و کار خودتون هدایت میشید…و من هم در زندگی ام همین مسیر رو رفتم و ان شالله که حالا واقعا اون علاقه واقعی ام رو پیدا کردم درش هر روز بهتر میشم…از زمانی که گذاشتم و علاقه هام رو تجربه کردم اصلا ناراضی نیستم و اصلا اونا رو وقت تلف کردن نمیدونم…با حل کلی مسئله و ارتباط با هزاران آدم و کار کردن با کلی آدم من اونقدر رشد کردم که اصلا قابل مقایسه با اون کودکی که از دانشگاه خارج شد نیستم…من توی دانشگاه هم مدام در حال تجربه کردن بودم…دیدگاه کلی جامعه اینه که شما به سرعت علاقه رو پیدا کنید و این عجله که من خودم هم داشتم و هنوزم دارم ولی سعی میکنم کنترل اش کنم…این میشه که مثلا از فامیل نزدیکم افرادی هستند که به همین شکل به سرعت رفتن توی کاری متخصص شدند…مدارک لازم رو گرفتند و درس خوندن و مدارک عالی گرفتند رفتند توی بازار کار و موفقیت های مالی عالی بدست آوردند اما چون اون کار شاید اون علاقه واقعی نبوده الان در دهه 40 نزدیک 50 افسرده و دلمرده هستند و مدام غر میزنن که همین بود…واقعا اینهمه دویدیم که به اینجا برسیم….واقعا زندگی همینه…دچار روزمرگی هستند و دیگه تمام آمالشون فرزندانشون هستند….وقتی اونها رو میبینم به خودم میگم تو واقعا به مسیر درستی هدایت شدی توی این مسیر بمون…این مسیر به ما همه چیز میده…مهمتر از همه چیز رضایت و آرامش قلبی

    بهترین شیوه رضایت از زندگی این هست که به کاری که بهش کشش داری بپردازی…و توی همون کار اون جنبه هایی که برات باز علاقه بیشتری ایجاد میکنه و احساس میکنی توش بهتری و میتونی بهتر توانایی هات رو نشون بدی و توی اون زمینه بهبودهای گسترده تری ایجاد کنی رو واردش بشی…واقعا ما میتونیم شکل کسب و کارمون رو کاملا با علاقه هامون یکی کنیم…نگاه به الگوهای کسب و کار در اطرافم و فراوانی و تنوع کسب و کار بهم میگه به جای هر گونه عجله فقط بیام به تمرکز روی مسیر خودم بمونم…این مسیری هست که من توش خوبم و از انجامش لذت میبرم…حتی بهش فکر میکنم حالم خوب میشه…هرچیزی در موردش میشنوم بهم احساس خوب میده…حالا من این وسط رفتم برای یادگیری نرم افزارها و مهارتهایی وقت گذاشتم که فکر میکردم دوستشون دارم یا حداقل اسامی دهن پرکنی توی کارم داشتند اما راضی ام نکردند و رهاشون کردند…چون به نظر وقتم تلف میشه کاری کنم که دوستش ندارم…کاری که بهش علاقه ندارم با کیفیت انجامش نمیدم…انگار دارم به زور انجامش میدم…پس نتیجه خوبی هم ایجاد نمیکنه نه برای من نه برای کسی که داره از خدمات من استفاده میکنه

    پس وقتی من دارم در مسیر علاقه ام کار میکنم دارم کیف میکنم….شکرگزارم چون دارم لذت میبرم…دارم از توانایی هایی که خدا بهم داده به بهترین شکل برای حل مسائل و گسترش در جهان استفاده میکنم که باز نوعی سپاسگزاری عملی هست…اگه من به کسی هدیه ای میدم وقتی میبینم اون فرد هدیه رو داره استفاده میکنه و ازش لذت میبره حس بسیار خوبی پیدا میکنم…و حتی تشویق میشم که به اون فرد شکرگزار داشته های بیشتری رو بدم…گوشم به زنگه تا بگه چه نیازی داره چه علاقه ای داره چه چیزی خوشحالش میکنه تا من باز بهش بیشتر بدم….خدای من هم بهم یه علاقه و عشقی رو هدیه داده و بهم توانایی هایی داده که برای اون مسیر علاقه لازم هستند…وقتی من اونها رو میشناسم با ذوق و شوق پیگیری اش میکنم پس خداوند هدایتم میکنه برای تجربه بیشتر اون ذوق و شوق…به شکل تحسین شدن توسط آدمها و موفقیت…دوباره باز من بیشتر تشویق میشم به ادامه دادن…و باز بهتر میشم و باز اعتبار بیشتر در کارم بدست میارم…وقتی توانایی هام رو میبینم و براشون ارزش قایل هستم و پرورش شون میدم به نظرم این بهترین شکل شکرگزاری از خالق ام هست…

    یکی از بهترین راه ها برای تقویت باورها در مورد چگونگی شکل گیری کسب و کارها و موفقیتهای شغلی برای من در همین سایت فایل الگوهای موفق خانواده صمیمی عباسمنش و سلسله فایلهای گفتگو با دوستان و نتایج دوستان بخصوص فایلهای آقای رضا عطارروشن و خانم آزاده طیبی و آقای هادی ترابی هستند

    هر روز به خدا میگم:

    خدایا شکرت نه این علاقه در وجودم از منه و نه این توانایی ها…

    خدایا هرآنچه دارم و هر آنچه هستم از آن شما و از فضل شماست…تا من از مسیر تجربه کردن اون علاقه ها لذت ببرم رشد کنم و رشد بدم این جهان رو

    خدایا منو به مسیر مستقیمی هدایت کن که بتونم بیشتر توانایی هام رو بشناسم…توانا کن منو تا اونها رو پرورش بدم…با اونها رشد کنم…امکان پذیری خواسته هام رو بیشتر باور کنم

    خدایا منو از خودت و زندگی ام هر روز راضی تر کن

    خدایا هزاران بار شکرت برای علاقه و ذوق و شوق که بهترین احساسه :)))

    از استاد عزیزم ممنونم که در این فایلهای لایو به صورت رایگان همه آگاهی های محصولات رو به رایگان توضیح دادند

    از خانم شایسته برای تشویق ما به شرکت در این دوره عالی ممنونم

    امیدوارم با ادامه دادنم و کسب نتایج بزرگتر باعث شادی و رضابت خدای عزیزم و استادان خوبم بشم

    خدایا شکر که امروز هم توی این کلاس حاضر خوردم :)))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: