سرفصل آگاهی هایی که در این فایل توضیح داده شده است:
- رشد شخصیت = بهبودهای مستمر در « تقویت نقاط قوت شخصیتی» و «اصلاح نقاط ضعف شخصیتی»؛
- اگر اهمیت کنترل ذهن را درک کنیم، کنترل ذهن کاری عملی تر می شود؛
- هدفگذاری، ساختن باورهای هماهنگ با اهداف، تقسیم هدف به قدم های کوچک و قابل اجرا؛
- عادت های روزانه قدرتمندکننده، اهداف به ظاهر بزرگ را نیز محقق می کنند؛
- با این ایمان هدفگذاری کن که: تحقق این هدف، برای من امکان پذیر است؛
- زندگی شما وقتی تغییر می کند که عادت های رفتاری شما تغییر کند؛
- شور و شوق و استمرار در مسیر هدف، نشات گرفته است از «باور به امکان پذیر بودن»؛
- ساختن انگیزه دائمی برای حرکت در مسیر هدف؛
- بزرگترین عامل از دست دادن نعمت در زندگی، ناسپاسی است؛
- “ناسپاسی”، انسان را گمراه می کند و اوضاع زندگی را بدتر می کند؛
- اگر قدر نعمت ها را ندانید، فقط به مدار “بدتر شدن شرایط” دسترسی دارید؛
- دیدن نعمت ها و سپاسگزاری برای آنها، اوضاع را هر روز بهتر می کند؛
- وقتی سپاسگزار می شوی، هدایت می شوی؛
- اگر می خواهی فردا از امروز بهتر شود، هدف خود را تمرکز بر نعمت های امروز بگذار؛
- سپاسگزاری یعنی: توجه به نکات مثبت و نعمت های موجود در زندگی؛
- وقتی روند سپاسگزاری ادامه پیدا کند، وارد مدار نعمت های بیشتر می شوی؛
- علاقه”، کشش به سمت تجربه یک موضوع است که در هر برهه می تواند تغییر کند اما در هر صورت سازنده و رشد دهنده است؛
- پیروی از شور و شوق درونی برای تجربه و قدم برداشتن در آن مسیر-به صورت تکاملی-به علائق شما جهت می دهد و باعث رشد شما می شود؛
- تغییر بنیادین یعنی: “من خودم باید مولد باشم”
منابع کامل تر درباره آگاهی های این فایل
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | باور به «امکان پذیری»201MB40 دقیقه
- فایل صوتی live | باور به «امکان پذیری»39MB40 دقیقه
قطعاً مهمترین سرمایهگذاری من، سرمایهگذاری روی خودمه. اگه روی خودم سرمایهگذاری کنم، مثل این میمونه که جریان آب یه رودخونه بیشتر بشه. وقتی سود بانکی میگیرم، انگار یه سطل آب بهم دادن.
قطعاً افزایش جریان دائمی رودخونه خیلی بهتره. ولی باید بهاشو بپردازم و با جدیت روی باورام کار کنم.
من توی شرکت نرمافزاری یکی از بانکهای معروف ایران کار میکنم. امروز یکی از همکارا میگفت: باید 15-10 سال وقت بذاری، تو برنامهنویسی پیشرفت کنی و حرفهای بشی تا بانک تورو بذاره تو بالاترین جایگاههای فنی. بعد اونجا خودت صفرهای بانکیتو جابهجا میکنی :))
یعنی اصلاً تصور نمیکرد که به صورت طبیعی میشه ثروت زیادی به دست آورد. اصلا سادهترین حالتش اینه که، کسی که به همچین سطحی میرسه، قطعاً بانک یه جوری بهش پول میده که اصلاً نیازی نداشته باشه به دزدی حتی فکر کنه :))
کلاً این موضوع خیلی رایجه که میگن هیچ جوره توانایی پول ساختن ندارم، مگه دزدی کنم یا پولمو بدم به کسی که اون بلد باشه. ولی در نقطه مقابل، این باور خیلی قدرتمندکنندهست که من میتونم هرچقدر بخوام ثروت بسازم. میتونم به خدایی وصل بشم که گنجها دست اونه. اون کسیه که خالق و صاحب این بانکه. پس باید وصل بشم به خودش.