live | باور به «امکان پذیری»

سلام

دیدگاه من از این فایل:

من به شدت این فایل رو دوست داشتم و خیلی تکونم داد جوری که واقعا بیدار شدم.

من آدم ناشکری هستم و این رو الان تازه متوجه شدم… من همیشه جز اون افرادی بودم که عاشق گذشته بودم و همیشه دلم میخواست برگردم عقب و تو رویاهام به این فکر میکردم که اگه الان 5 سال پیش بود چقدر من میتونستم متفاوت زندگی خودمو رقم بزنم و الان چقدر بهتر بود اوضاعم و وقتی صحبت های استاد رو شنیدم یهو به خودم اومدم و دیدم من هر سال میگم قبلا بهتر بودم و از گذشته ستایش میکنم ولی توی همون گذشته هم یادم نمیاد راضی بوده باشم مثلا یادمه 17 سالم که بود به خودم میگفتم من انتظار داشتم 17 سالگیم خیلی جالب تر پیش بره ولی هیچ طور خاصی پیش نرفت و میگفتم چقدر دوران راهنماییم خوب بود باهوش تر بودم کلی ریاضی حل میکردم و امتحاناتمو عالی میدادم ولی توی هنرستان اصلا از مغزم کار نمیکشم و چون رشتم سینماست همه چیز جدیده و من دیگه به خاطر هوش ریاضیم تجلیل نمیشم و کسی تو هنرستان براش مهم نیست که من ریاضیم خوبه. و بچه تر که بودم همش خودمو با تیلور سوئیفت مقایسه میکردم و آهنگ 22 رو که گوش میکردم به خودم میگفتم اوووووه کو تا من 22 سالم بشه و همیشه میگفتم من تا 22 سالگی آدم خفنی شدم و وقتی به این آهنگ گوش میدم به اندازه خود تیلور مشهور شدم ولی امسال 22 سالم شد و من اونی نیستم که فکرشو میکردم بشم و الان فهمیدم به خاطر ناسپاسی بوده اینکه من همش میخوام برگردم به گذشته به خاطر اینه که نعمت های الانم رو نمی بینم و ناشکرم برای همین هر روز و هر سال که میگذره من اوضاعم بد و بد تر میشه و این منو عقب میندازه . من مچ خودمو گرفتم وقتی استاد گفتن برای آدمای ناسپاس هر روز و هر سال بد تر میشه و همش میگن سال قبل خوب بود الان اوضاع داغونه .

و خب میخوام تغییر کنم . بازم همین فایل به من یاد داد که باور داشته باشم امکان پذیره اینکه من به خواسته هام برسم ، هزاران نفر خواسته هایی شبیه من داشتن که با باور های درستشون بهش دست پیدا کردن و حتی اگه هیچ مثالی وجود نداره که من بتونم الگویی پیدا کنم که یک نفر به خواسته ای شبیه خواسته من دست پیدا کرده پس من میتونم اولین نفر باشم که این خواسته رو به من منصه ظهور برسونم و خدا هیچ محدودیتی نداره و من ازش سپاسگزارم .

تصمیمی که از این گفتگو های ذهنی -که بخشیش رو توی این دیدگاه به عنوان رد پا ، جا گذاشتم- گرفتم اینه که هر لحظه سپاس گزار باشم چون مسیر برعکسش رو رفتم و خب نتیجه ای نداشته پس حالا این مسیر که استاد میگن رو میرم تا ببینم این چه نتیجه ای خواهد داشت و خوبیش اینه که وقتی من توی این سایت چرخ میزنم مینویسم میخونم و… حالم واقعا بهتره اون سگ سیاه افسردگی که تو چشمام میشه رد تصویرش رو زد و ازش ترسید هی کم سو تر میشه، ضعیف تر میشه.

من هنوز تو مدار اتفاقای بزرگ و جهانی و خفنن نیستم ولی میدونم هر چقدر بیشتر روی باور هام کار کنم و محدود کننده هاش رو بشناسم و ضعیفشون کنم و خوب هاشو رشد بدم قطعا رشد شخصیتی در من اتفاق میوفته الان توی مغزم یه چیزی وق وق میکنه که اگه نشه چی اگه همه اینا چرت و پرت باشه چی ؟ ولی من تو چیزای کوچک خدا رو جستجو میکنم و کم کم خدا برام تو اتفاقای بزرگ تر خودشو نشون میده از کوچیک کارو شروع میکنم . الان ایمانم به خدا کمه ایمانم به خودم و توانایی هام کمه و حالم خوب نیست ولی از همینجا شروع میکنم و میدونم که باید ادامه بدم و هر روز ایده های بهتر کردن و آسون تر کردن کارم در مسیر بهم داده میشه ولی شرط داره اونم سپاسگزاری از چیزایی که الان دارمه. نقطه

درست عمل کنی ، درست نتیجه می گیری صبآ

…..

الان نکته هایی که از فایل برداشت کردم رو دونه دونه مینویسم و تجربه خودم رو هم در ادامش میگم تا وقتی برگشتم و ردپای خودم رو دنبال کردم متوجه تغییر فرکانسم بشم؛

1- هدف های بزرگم رو به هدفای کوچک تر تقسیم کنم و هر روز یه گام کوچک بردارم در راستای هدفم مثلا هدف امسال من اینه که به دوره قانون سلامتی عمل کنم و به سلامتی و تناسب اندام برسم و میتونم هر روز براش این کار هارو انجام بدم:

جزوه هامو مرور کنم / فایلای دوره رو گوش بدم / اهرم رنج و لذت رو مرور کنم و حتی هر روز بنویسم و به مواردش اضافه کنم / پیاده روی داشته باشم / فایلای معرفی دوره رو ببینم و گوش بدم که استاد و خانم شایسته از نتایجشون میگن / تمرینات عضله سازی رو انجام بدم /….

یا برای هدف پیشرفت توی بازیگریم میتونم: هر روز متن حفظ کنم / تمرینات بدنی متمرکز بر میان تنه انجام بدم / فیلم و کتابایی که استاد گفته رو ببینم و بخونم / جزوه هایی که سرکلاسا کار میکنیم رو مرور کنم و بخشایی که ترجمه نکردیم رو خودم ترجمه کنم / روی باور هام کار کنم و رویا پردازی کنم / ….

2- خواسته هامو با باور به امکان پذیر بودنشون بنویسم طوری که انگار خدا منتظره جواب سوالشه که ازم پرسیده عزیزم تو بگو دقیقا چی رو میخوای؟ من همونو برات انجام میدم. بزرگ هم میخوام و با طی کردن تکاملم بهشون می رسم. مطمئنم و خدارو بابتش سپاسگزارم.

اینکه روی باور هام کار کنم خودش کمک میکنه برام امکان پذیر تر باشه و از خدا چیزایی که میخوام رو با توجه به اینکه احساس لیاقت بیشتری میکنم درخواست کنم و اطمینان و ایمان قلبی داشته باشم که بهم داده میشه.

3- عاشق کار کردن باشم. من از اون دسته آدمایی هستم که دلم میخواد کار نکنم و پول داشته باشم و تنبلم توی کار کردن اما من 5 ماه تجربه اینو داشتم که بی کار بودم و توی این 5 ماه بدترین شرایط ممکن رو تجربه کردم از نظر بی پولی و اینکه کاری نداشتم انجام بدم ، خیلی اعصابم خورد بود و استاد وقتی گفتن توی آمریکا افراد مسن داوطلبانه کار میکنن ، من تحت تاثیر قرار گرفتم و به خودم اومدم و گفتم چرا باید بیکار باشم و پول دربیارم؟! من علاقه ام بازیگریه و عاشق اینم که کار کنم و اجرا داشته باشم و ازش پول دربیارم و قرار داد های میلیاردی ببندم و اگه فعالیت نکنم می میرم چون راکد میشم و لجن تمام فضای زندگیم رو پر میکنه ، پس من باید جاری باشم و حرکت کنم و در مسیر یاد می گیرم و رشد میکنم و بزرگ و باشکوه میشم. درسته کاری که الان دارم میکنم خیلی مرتبط با بازیگری نیست ولی هیچ اشکالی نداره کم کم همه چیز درست میشه و من میرسم به نقطه ای که از علاقه ام ثروت بسازم و خیلی هم دور نیست. خدارو شکر میکنم که توی مسیرشم.

4- تفکر مولد بودن. این آگاهی خیلی خیلی مهم بود برام و خیلی جای کار داره این موضوع برای شخص من چون متوجه شدم به شدت توش مشکل دارم من همش دلم میخواد از پدرم پول بگیرم و مثلا یکی از رویاهام این بود که اونقدر پولدار بشم و چند ملک بخرم و خوابگاه و خونه توش بسازم و اجاره بدم به دانشجو ها و از پول اون هی پس انداز و سرمایه گذاری کنم و دیگه نیاز به کار کردن نداشته باشم و با خیال راحت دنیا رو بگردم و خب این تفکر شرک آلوده. من فقط از خدا باید پول بخوام الان خدای من بابامه ، استادمه که توی کارش بهم نقش بده ، خانم بیاته که بهم حقوق بیشتری بده و اینا همش شرکه توی وجودم که ریشه دوونده . من باید شناساییشون کنم و با باور های درست جایگزینشون کنم . خدایا توی این مسیر هدایتم کن به راه کسایی که بهشون لطف داشتی و نعمت دادی و البته که نه کسانی که ازشون راضی نیستی و بهشون خشم داشتی و همچنین نمیخوام به هیچ عنوان توی دسته گمراهان قرار بگیرم. خدایا به تو می سپارم همه چیز رو. من میشینم رو شونه های تو و لذت می برم ، تو همه کار ها رو انجام بده…. ممنونم.

خدایا ازت سپاس گزارم

ممنونم استاد عزیز و خانم شایسته و مممنونم از صبآ