live | باور به «امکان پذیری» - صفحه 61
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/03/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-23 08:09:402024-09-25 05:36:15live | باور به «امکان پذیری»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود محضر خوبان عباسمنشی
این فایل دست روی یکی از مهمترین پاشنه های آشیلم گذاشت. باور خالق بودن و مولد بودن
مهمترین باور برای خلق ثروت در زندگی همین است و من کُمِیتم در آن لنگ است
پروردگارا مرا هدایت کن به مسیر ساختن این باور
حس نامطلوبی دارد نداشتن این باور و ندیدن ایده ای برای خلق ثروت
اما راه ایجاد آن را به لطف حق می دانم. راه آن از جاری کردن ایاک نعبد و ایاک نستعین در زندگی می گذرد
به قول مولانا
هم دعا از تو اجابت هم ز تو
ایمنی از تو مهابت هم ز تو
پروردگار مهربانم حقیقتا هیچ نمی دانم چرا که دانسته های اندک عقلم مرا در کارم واگذاشته
هر چقدر که بر ذهن ناقصم رجوع می کنم تا مسیر برای برون رفت از این چرخه باور محدود کننده بیایم کمتر می یابم و در عجر و درماندگی دست پا می زنم
اما تو که نامهایت والا و مقدس است، بندگانت را به دعا امر نمودی و ضمانتش را اجابت کردی
از تو می خواهم در این هنگامه با برکت روز که دستم بگیری و مرا به راه راست هدایت کنی راهی که پر از نعمت و برکت است و پر از رضایتت
راهی که ریشه هایش باورهای توحیدی است، باور خالق بودن و مولد بودن و ارزشمند بودن
بارها این جملات را از زبان استاد شنیدم اما در مدار درکش نبودم، چون به اضطرارش نرسیدم
پرودگار بی نیازم تو غنی بلا فقری و من فقیری محتاج به تو
دستم را بگیر و نور ایمان و باور را بر قلبم بتابان
باوری را در درونم استوار کن که بتوانم از دریای رحمتت دُر و مروارید صید کنم
حال که در برهه ای از زندگی مرا رساندی که راهی جز توکل و تکیه بر تو ندارم و تو نیز چه خوب اجابت و هدایتم کردی
پس ببخش بر بنده ای که راهی جز دعا ندارد و سلاحش تضرع است
الهی من لی غیرک
الهی من لی غیرک
الهی من لی غیرک
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته گل،و تمامی دوستان:رد پای گام چهارم سپاسگذاری یعنی توجه به زیبایها یعنی لذت بردن از خودت از محیط اطرافت از هرچه داری اگه لذت بردی آدم سپاسگذاری هستی امیدوارم من و تمامی دوستان هر روز سپاسگذارتر از روز قبل بشیم.
سرمایه گذاری روی خودت یعنی هر روز خودتو ارتقا بدی لولتو بالاتر ببری ظرفتو بزرگ تر کنی در همه زمینه ها این میشه بهترین سرمایه گذاری. خودت باید مولد باشی نباید منتظر باشی کسی دیگه برات کاری کنه یا برات پول بسازه یا هرچیز دیگه یا به عبارتی فقط روی پای خودت باش اگه میخوای چرخ زندگیت روان بشه اگه میخوای دنیا به وفق مرادت بچرخه باید توانایی کنترل ذهنو یاد بگیری و تکرار کنی و تکرار کنی و تکرار کنی تا هر روز توش قوی تر بشی هر روز توش بهتر بشی و اینجوری زندگیت هم هر روز روانتر میشه. برای اینکه به هدفت برسی نیاز به کار فیزیکی زیادی نداری نیاز به کار ذهنی بیشتری داری که برای کار ذهنی هم نیاز به شور و شوق و انگیزه داری تا بتونی از پسش بر بیای
باسلام خدمت استاد عزیز وخانم شایسته که واقعا لیاقت وشایستگی جایگاهشو داره وخدمت خانواده صمیمی من
واقعا من دارم کم کم باور میکنم که زندگیمو خودم دارم خلق میکنم،سخت بود ولی واقعا من هرلحظه باورم نسبت به این موضوع داره قویتر میشه،وکاریکه من میکنم با هدفن بیشتر فایلهای استادو گوش میدم وتمام تلاشمو میکنم باور میکنم وواقعا با تمام وجودم عمل میکنم وهروقت احساس میکنم از خدا دور میشم سریع یا فایلی از استاد گوش میدم یا اونچیزیکه یاد گرفتم وبا خودم تکرار میکنم،دیگه به قول استاد تکاملمو دارم طی میکنم
سلام و درود خدمت شما دوست گرامی
خدا رو شکر که در این مسیر زیبا قرار گرفتی و با حال خوب در حرکتی
و اتفاقات خوبی رو به وجود آوردی
بهترین کاری که میشه کرد و در مسیر موفقیت موند ،،اینه که دائم فایل های استاد رو گوش کنی و نذاری ذهنت درگیر موضوع دیگه ای بشه
موفقیت و سربلندی برای شما آرزومندم
به نام خدای هدایتگر م
خداوند رو امروز سپاسگزارم با عشق فراوان بابت هدایت های هر لحظه که به بینهایت راه منو هدایت میکنه به مسیر درست به مسیر عشق ،به مسیر رشد وتکاملم
چقدر جالبه این که اهدافم رو ریز ریز کنم واین طوری خیلی آسون میشم برای ثروت وفراوانی و زیبایی یعنی آسونی ولذت
هدف ها بعضی وقتا خیلی به نظر دور میرسن
این کار که روزانه یه سری اقدام کوچیک انجام میدم چقدر راحت ونزدیکش میکنه برامون
کارهایی که من متعهد میشم روزانه انجامش بدم
یکیش همین کامنت شده همین گوش دادن ودیدن فایل های استادم هس و این تعهد باعث شده خیلی از حاشیه های فامیل و اتفاقات روزمره ای که قبلاً منو به چالش میکشید دیگه نادیده میشه برای من وفقط سرم تو لاک خودمه و خداوند هم هدایتی میکنه عاشقانه به سوی راه درست
اصلا امروز هدایتی از خدا متوجه شدم و دیدم که اشکم از شوق سپاسش در اومد وعاشق این خدای هدایتگر شدم ومسئله ای که من متوجه شدم کاملا هدایت بود ومنو به راه درست وا داشت وصبح که بیدار شدم خواستم در دفترم سپاسگزاری بنویسم
این هدایت رو با عشق نوشتم ودلم خواست خدا رو ببوسم وگفتم چطوری سپاسگزاری کنم از این خدای هدایتگر م که خودش می دونه منو چه طور هدایت کنه واز تمام وجودم عاشق این خدای هدایتگر شدم
دلم میخواست این لحظه که به درک این هدایت ودرک این خدای عاشقم رسیدم رو همین طوری حفظش کنم
جوری محو این ستایش شدم که متوجه شدم این جایی که هستم واین آدمایی که دور و برم هستن وهمه وهمه مخصوص منه وچقدر همه چیز عالیه
این عشق الهی رو جوری درک کردم که حرف استادم رو فهمیدم که چقدر سپاسگزار نعمتهایی که دارید هستید
ومن هر روز این رو بهتر میفهمم واحساس سپاسگزاریم بیشتر میشه وخدا رو شکر نسبت به قبلم سپاسگزار ترم
واین عشق امروز نصیبم شد وتوفیق این عشق رو پیدا کردم که در وجودم هدایتهای عمیقی رو درک کنم
خوشا به حالتون استاد که طلوع خورشید رو در حال دراز کشیدن میبینید چقدر این زیباست چقدر دوستداشتنیه
من خیلی دوست دارم در خونه ای زندگی کنم که موقع طلوع همون طور که روی تخت خوابم دراز کشیدم طلوع خورشید رو ببینم واز این لحظه طلوع لذت ببرم
یکی از زیباترین لحظه های زندگیم که دوست دارم هر روز تقریبا تجربه اش کنم اینه.
چقدر خوب که در آمریکا افراد مسن هم در فکر کار هستند
منم در ایران بازنشسته هایی رو میبینم که تازه کار راه اندازی میکنم
یکی از اونا پدرم هس بازنشسته نشده بود تاکسی خرید وبعد دوباره کند زنبور خرید که زمانی که میره روستا کار داشته باشه (چون تا بستونا برای باغ ودرخت و نگهداریش میرفت ) حالا بازنشسته است و با شور و اشتیاق این کار ها رو انجام میده
و مدیر مدرسه دخترم پارسال باز نشسته شد وازم درخواست کرد خیاطی رو یادش بدم وباآموزش کم وآروم آروم شروع کرد وکم کم چرخ های صنعتی خرید و ادامه داد و با راه اندازی خیاطی عشق میکنه واین افراد رو که میبینم لذت میبرم و متوجه شدم این افراد نمی تونن بیکار باشند وعاشق کار کردن هستن وباعشق هم کار میکنن ولذت میبرن
همسرم کار اداری داشت والان دوساله با یه اراده توکل عظیمی به خدا بعد 17سال سابقه از کار دولتی اومد بیرون و حقوق ماهیانه وباز نشستگی وکلی تحصیلات اداری رو کنار زد با همون توکلی که درونش بود و البته با همین فایل ها ی توحیدی شروع کرد وذهنش پذیرفت که روی خودش سرمایه گزاری کنه با ساخت باور ها ش
اینا برای هر کسی ممکنه چالش داشته باشه ولی برای من همش درس وراحتی واحساس عزت واحساس لیاقت بیشتر داشته وداره وهر روز زندگیم از هر نظر بهتر و بهتر میشه وخدا هدایتمون میکنه به مسیر بهتر وزندگی بهتر
شجاعت همسرم تحسین زیادی داشت برام بعد 17سال سابقه کاری و اینکه خدا رو بیشتر باور کردم وشرکهام رو شناختم و دور ریختم وفقط به خودش توکل کردم به خدایی که قدرت مطلقه ومن بیدار شدم به نور هدایتش وسپاسگزار این خداوندم
بابت این همه هدایت و بابت استادی که خدا توفیق بهم داده تا به این راحتی در یک شهر کاملا تعصبی و مذهبی به سمت نورش هدایت بشم از کشوری اون طرف دنیا وبه اعتقادات پاک توحیدی که اصل وپایه این جهان هست واقعا یک انسان خدا پرست و شجاع که از شهر و کشورش مهاجرت کرد و وارد مکانهایی شد که هیچ کس اونو نمیشناخت و تحسین داره که این همه دوست و کارهای موفق داشته باشی وهمه رو رها کنی و بری تو دل ترسات وببینی اصلا ترسی وجود ندارد
خدا بهترش رو برات قرار داده از قبل
به نام خداوند
من دیشب این فایلو دیدم و سایت برام باز نشد برای کامنت نوشتن امروز اومدم ردپامو بزارم
اولین مورد نوشتن خواسته ها بود
باید توی خواسته نوشتنمونم تکاملو رعایت کنیم
من خواسته ای برای حقوقم داشتم شکر خدا در مسیرشم و دارم بهش میرسم .
دومین مورد این بود که کسانی که اهل غر و شکایت هستند و میگن قبلا خوب بود در سیکل معیوب قرار گرفتند با تمرکز برنکات منفی
این جمله طلایی
بزرگترین عامل از دست رفتن نعمت ناسپاسیه
ما باید یاد بگیریم سپاسگزار باشیم برای هر نفس برای هر نعمت برای کوچکترین زیبایی
ما باید یاد بگیریم تمرکز بر نکات مثبتو
درسته توی زندگی زشتی و زیبایی با همه
در عین اینکه نعمتایی داریم شاید کلی هم ناخواسته باشه اما باید تمرکز بر زیبایی بزارم و ناخواسته هامو کمرنگ کنم …
و اینجوری مثل استاد غرق در خواسته ها و زیبایی ها بشیم
نکته بعدی باید زیبایی مکانی که در اون هستمو درک کنم ببینم و سپاس بگم تا به مکان زیباتر هدایت بشم
به امید خدا
بریم برای قدم بعدی
به نام خداوند
من دیشب این فایلو دیدم و سایت برام باز نشد برای کامنت نوشتن امروز اومدم ردپامو بزارم
اولین مورد نوشتن خواسته ها بود
باید توی خواسته نوشتنمونم تکاملو رعایت کنیم
من خواسته ای برای حقوقم داشتم شکر خدا در مسیرشم و دارم بهش میرسم .
دومین مورد این بود که کسانی که اهل غر و شکایت هستند و میگن قبلا خوب بود در سیکل معیوب قرار گرفتند با تمرکز برنکات منفی
این جمله طلایی
بزرگترین عامل از دست رفتن نعمت ناسپاسیه
ما باید یاد بگیریم سپاسگزار باشیم برای هر نفس برای هر نعمت برای کوچکترین زیبایی
ما باید یاد بگیریم تمرکز بر نکات مثبتو
درسته توی زندگی زشتی و زیبایی با همه
در عین اینکه نعمتایی داریم شاید کلی هم ناخواسته باشه اما باید تمرکز بر زیبایی بزارم و ناخواسته هامو کمرنگ کنم …
و اینجوری مثل استاد غرق در خواسته ها و زیبایی ها بشیم
نکته بعدی باید زیبایی مکانی که در اون هستمو درک کنم ببینم و سپاس بگم تا به مکان زیباتر هدایت بشم
به امید خدا
بریم برای قدم بعدس
با سلام به استاد و همه رهروان دانایی
اول که مطالبی که دارم مینویسم درس پس دادن پیش استاد هستش .
در مورد هدف گذاری و مسیر رسیدن به آن،
پیشنهاد بنده:
من اومدم تمامی اهداف و آرزوها و کارهایی که باید انجام بدهم رو در چندین صفحه با شماره گذاری و درشت که برای من چند صد شماره شد، نوشتم.
هیچ ترتیبی هم ندارد این نوشتن در هم و برهم
البته در هم نوشتن رو برای این نوشتم که هر روز مجبور باشم داخل اون اهداف بگردم و یادآوری کنم اونها رو ،
و دیگر اینکه وقتی یک هدف کوچک رو که نوشته ام بهش میرسم و در کنارش نوشته ام یک آرزوی بزرگ را با خودم یادآور میشوم که همین جور که به این یکی رسیده ام به این هم میرسم.
1: اهداف(( بلند مدت )) یعنی که شرایط الان من برای رسیدن به اون هدف فعلا محیا نیست، مثل [[[ ارزوها ]]]
2: اهداف((کوتاه مدت)) هدفی که شرایط الان من برای رسیدن به اون با کمی تلاش بیشتر در حد چند ماه و یا یک سال می توانم بهش برسم ،
3: اهداف و ((کارهای روز مره)) کارهایی که هر روز باید انجام بدهم
تمام اون صدها مواردی که نوشتم تا حدودی شامل این 3 موارد بالا میشود.
…………………………….
بعد از این اومدم از شماره 2 که اهدافی هستند قابل دست یابی با شرایط و افکار الانم و ذهنم اونها رو قبول داره که میتونم با تلاش بیشتر بهشون برسم و راحت تر از بقیه هم هست، و اولویت الانم رو انتخاب کردم ،
((( برای اولین هدف و مهمترین هدف من)))
مثال من :
من یک زمین تجاری دارم که چند سال هست اونجا افتاده و با اینکه خودم هم چندین ملک اجاره کرده ام باز سراغ ساخت اون نرفته بودم و الان چند ماه هست که شده مهمترین هدف من هر چند که هر روز پیشنهاد و وسوسه های زیادی میشود که اون ملک مسکونی رو چکار کردی و یا اون باغ کشاورزی رو چکار کردی ماشین رو عوض کن بهترش کن، من باز از این هدف بر نگشتم و با خودم میگم که اول این کار رو تمام میکنم بعد با انرژی و اعتماد بیشتر میرم سراغ کار بعدی.
این مثل و توضیحات رو میدهم چون خودم هزاران بار هدفم رو تغییر دادم و زمان زیادی رو سردرگم بودم بین اهدافم .
البته با دورهها و فایلهای رایگان استاد با همه کج فهمی ها و باورهای اشتباه من که از فولاد هم سخت تر بوده و بعید میدونم که خیلی از شما ها این باورهای اشتباه در حد من رو داشته باشید. بعد از چندین سال دستاوردهای خیلی خیلی زیادی داشته ام .
بعد از این انتخاب هدف
هر روز دارم براش برنامه ریزی میکنم و حداقل چند تا کار ساده انجام میدهم مثل :
رفتن به شهرداری برای گرفتن پروانه.
مهندس برای نقشه کشی .
حتی در حد چند تا زنگ زدن ساده ،
ولی فکرم رو کامل درگیرش کردم .
و هر کاری رو که انجام میدهم یک خط دور اون کار میکشم که انجام شد .
و این انجام دادن کارهای کوچک هر روز و تیک زدن اون کار ها بهم انرژی میده برای تکرار و ممارست برای قدمها و کارهای بعدی،
امید وارم که این نوشته اول درس پس دادن من پیش استادم هست،بعد از اون یک محرک و یا تعهد باشه برای ادامه دادن مسیر به خودم و به قول استاد یک رد پا از خودم.
و شاید هم اراده خداوند برای نشان دادن مسیر بهتر با اشتراک گذاشتن این مطالب برای من.
(((آرزومند بهترینها هستم برای شما بهترینها)))
سلام و درود به شما دوست گرامی
خدا رو شکر که اینقدر خوب دارین روی خودتون کار میکنید
خیلی برنامه ریزی خوب و قابل قبولی رو اجرا کردین
خوشم اومد از ایده جالبتون
امیدوارم که در این مسیر زیبا و پر از اتفاقات خوب ،به تمام خواسته هاتون برسین و سربلند بشین
در پناه خدا شاد و پیروز و تندرست باشید
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم بایت بودن درمسیر حق
سپاس گزار خداوندم بابت نعمت بزرگ احساسات
سپاس گزار خداوندم بابت اینکه در مسیر درست استقامت میورزم و از هر چیزی برام باارزشه این
این کامنت رو تا نصفه نوشته بودم که گوشی برا اولین بار هنگ کرد و از سایت خارج شد و پاک شد کامنتم و ذهنم گف ولش کن حالا بعدا ،این همه نوشته بودی از اول میخوای بنویسی؟؟؟ گفتم اره بهترشم مینویسم ،من کارم اینه تو رو ساکت کنم و به نظراتت گوش ندم
خلاصه
وقتی اهمیت کنترل ذهن رو درک میکنی ، کنترل ذهن کاذی عملی تر میشود .
عادتهای قدرتمند کننده روزانه ،خواسته های بزرگتر را نیز محقق میکند .
این دوتا جمله ایده داد تا بنویسم
یادمه پارسال که توی کار ملک بودم ،بسیار بسیار خوب و در حد واقعا قابل قبولی میتونستم ذهنم رو کنترل کنم و ارامشم رو در 95درصد مواقع حفظ کنم و سپاس گزار داشته هام باشم ،یعنی توی کاری مثل املاک که خیلی از اشخاص این حوزه میگن کاره فرسایشیه و یک باور محدود کنندس من سعی میکردم با قانون تطبیق بدم این کارو ،یعنی چی ؟؟؟ در مواجه با بدترین تضادها که جیبمم خالی بود سعی میکردم ذهنم رو کنترل کنم و ارام باشم و الان که یادم میاد خیلی عالی میتونستم این کارو انجام بدم ،با چه نگاهی ؟؟؟ با این نگاه که این تضادها پله ی صعود منه و چه درسی رو باید بگیرم ؟؟؟ و تماماون تضادها بلا استثنا به نفع من تموم میشد ،چون من نگاهم الخیر فی ماوقع بود و این جمله استاد که میگفتن شما باید درس های زیادی رو یاد بگیرید رو یادم میاوردم و اصن ذهنم همش مثبت بود ،
مثلا وقتی دقیقه 90که دوسه بار معمله که کمیسیون خوبیم داشت کنسل میشد ،من خیلی اروم بودم و میگفتم که حتما خیره و خدا هدایت میکرد با این نگاه که اگر ایرادی توی ذهنم داشتم برطرف میکردم ویا به هم زده بود طبق خواسته ی من که مشتری خوب برسونه
یا مثلا اگر که مشتری بد به طورم میخورد که الان واقعا حضور ذهن ندارم که مثال بزنم چون شاید یکی دوتا هم نبوده ،
هر موقع که مشتری بد بود ،حالا سره کمیسیون دادن ، سره این که بزنه زیره حرفش والا ماشالله ، اصن انگار یک ارامشی بر وجود من حاکم بود که میگفت به درون نگاه کن و من با بیرون اصن کاری نداشتم و میومدم میگفتم که خب چه باوری باید تغییر کنه تا این مشتری ها تغییر کنن؟؟؟ چه باوری باید بسازم مثلا در زمینه گرفتن کمیسیون که معضل 99درصد اشخاص این کاره ،که به من راحت با عشق پرداخت کنن ؟؟ بعد ایده میومد که روی احساس لیاقتت و ارزشمندی خدماتی که ارائه میدی کار کن و بعد جنس مشتری ها عوض میشد و میگفتم چطور ادامه دار باشه ؟؟؟ میدیدم قانون داره میگه که توجه به هر چیزی باعث گسترش اون چیز میشه و می اومدم به مشتری های نازنین و با صداقت و شریفی که باهاشون معامله کرده بودم تو ذهنم فک میکردم و تحسینشون میکردم و بابت حضور مشتری های دست به نقد و با صداقت و خوش حساب و خوش قول از خداوند تشکر میکردم و اوضاع هرروز بهتر و بهتر میشد و سه ماهی به صورت تکاملی درامدم داشت میرف بالا و قشنگ حرفهای استاد رو درک میکردم ،موضوع راحت شدن با یک ظرف وجودی جدید ،موضوع نگران نبودن از تکرار نتیجه و….. اگاهی های فوق العاده ای که استاد در قدم اول راجب تکامل زدن در دوره 12 قدم .
حالا میخوام بگم که بعدا عجله کردن کار دیتم داد و حوزه ی علاقه مندیمم نبود و 4قدم اول دوره 12قدم باعث شد که من سوق داده بشم به حوزه ی علاقه مندیم و حریف ترسهام بشم .
میخوام بگم که توی زمینه ی املاک که بودم امروز خداوندیک باره دیگه اهمیت کنترل ذهن رو یادم انداخت
حالا توی مثال های املاک اگر توجه کرده باشید نوشتم که ارامش خاصی داشتم حتی در مواجه با تضادها و حالم خوب بود و اوضاع زود خوب میشد ، درسته ؟؟؟
حالا میخوام بگم که این ارامش از کجا اومده بود
همون جمله دوم بالا که میگه : عادتهای قدرتمندکننده روزانه ،خواسته های بزرگتر رو هم محقق میکنه
اون ارامش حاصل درک اهمیت کنترل ذهن بود که اون هم با استمرار در مسیر درست و نتیجه گرفتن از این مسیر بوجود اومده بود .
یعنی توی مثالها که نوشتم و واقعا این مثال هارو خداوند یادم انداخت و الانم هدایت شدم به رستورانی که پارسال میومدم و روی خودم کار میکردم واینا هدایته نه اتفاق ، اینکه نوشتم تماما نگاهم به درون بود و فقط میگفتم چه باوری باید ساخته بشه و یا تغییر کنه و اصن به بیرون کاری نداشتم ، همه ی اینا حاصل عادتهای قدرتمند کننده بود که هر روز و هر هفته و هرماه اوضاع در تمام ابعاد داشت بهشت میشد نه فقط مالی ، یکی از بی نظیرترین سالها در حوزه ی روابط روپارسال تجربه کردم ، در زمینه ی سلامتی فوق العاده ،در زمینه معنویت که اشک نزدیکی به خداوند و حس وجودش اکثر مواقع بود و اینایی که نوشتم بیشترش در اون سه ماه طلایی بود
حالا عادتهای قدرتمند کننده که هرروز داشتم چی بود که منوبه اون حد از ارامش رسونده بود و هر بار وارد مداری میکرد که نعمت های بیشتری وجود داره ؟؟؟
چه عادتهایی باعث میشد که من عالی سمت خودمو انجام بدم و نگران نباشم و انقد هماهنگ با قانون باشم که به محض رخ دادن تضاد یا اتفاقی ، همون لحظه نگاهم به درون باشه ،که این موضوع خیلی مهمه ،خیلی مهمه اینکه شما همون لحظه اول نگاهت به درون باشه و انگشت اشاره سمت خودت و بهبود باوری .
من یادمه اول صب با سپاس گزاری شروع میکردم و اونموقع ها صب میرفتم باشگاه و بعد میومدم حداقل روزی سه ساعت چهار ساعت ظهرا توی سایت بودم و فایل گوش میدادم و کامنت مینوشتم که کامنت هام هست الان توی سایت ، بعد مثلاهدایت میشدم و معامله ها انجام میشد ،شب که میومدم خونه قبل خواب حتما قران میخوندم و بابت نکات مثبت روزم سپاس گزاریمو مکتوب میکردم و میخوابیدم و با هیچ ادم اضافه ای که بخواد انرژی خواری کنه ارتباطی نداشتم ، همین عادتهای سازنده زندگی رو گلستان کرده بود و الان که نگاه میکنم با این مثالهایی که خدا به یادم اورد و هدایت کرد ،میبینم من اونموقع کلا خودم رو احاطه کرده بودم با این اگاهی ها و کلا توی فضای سایت و اموزه ها بودم و هیچ رفت و امدیم نداشتم در اون مدت با اشخاص منفی و اصن توی مدار من نبودن ، حتی اونموقع عموم که یه مسیری رو باهم میومدیم تا خونه با ماشین اون ،باورتون شاید نشه حتی یک کلمه به غیر سلام و خدافظی بین ما رد و بدل نمیشد ،
چرا؟؟؟ چون من متعهد بودم و اصن توی یک فضا نبودیم و بنده خدا اخه چه حرفی میزد ؟؟ نقطه ی مشترکی برای صحبت نداشتیم ،
الان باز دوباره خداوند هدایت کرد امروز تا اهمیت کار کردن روی ذهن و کنترل ذهن رو به یاد بیارم و به یاد بیارم مسیری که داشت جواب میداد ، البته میدونیم ها ولی خیلی موقع ها میایم توی سایت حتی و فک میکنیم که داریم روی خودمون کار میکنیم ،اما نه کار کردن باید نتیجه نشون بده والا که اَندر خَم یه کوچه ایم
و الان که دارم فک میکنم حرف استاد رو تایید میکنم ، تماما اون مسیری که من پارسال رفتم واون نتایج رو رقم زد ،تماما تلاش ذهنی بوده
و با هر بار نتیجه اومدن ایمانم بیشتر میشد و اوضاع بهتر و خب اگر این تعهد رو الان که درحوزه ی مورد علاقم پرورش اندام نشون بدم وسمت خودمو انجام بدم با این شور وشوقی که دارم چه نتایجی انتظارمو میکشه ؟؟؟
الهی شکرت بابت قوانین ساده و بدون تغییرت و قدرتی که به من برای خلق زندگی دلخواهم عطا کردی
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
درپناه الله یکتا .
سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته گل،و تمامی دوستان:رد پای گام چهارم سپاسگذاری یعنی توجه به زیبایها یعنی لذت بردن از خودت از محیط اطرافت از هرچه داری اگه لذت بردی آدم سپاسگذاری هستی امیدوارم من و تمامی دوستان هر روز سپاسگذارتر از روز قبل بشیم.
سرمایه گذاری روی خودت یعنی هر روز خودتو ارتقا بدی لولتو بالاتر ببری ظرفتو بزرگ تر کنی در همه زمینه ها این میشه بهترین سرمایه گذاری. خودت باید مولد باشی نباید منتظر باشی کسی دیگه برات کاری کنه یا برات پول بسازه یا هرچیز دیگه یا به عبارتی فقط روی پای خودت باش اگه میخوای چرخ زندگیت روان بشه اگه میخوای دنیا به وفق مرادت بچرخه باید توانایی کنترل ذهنو یاد بگیری و تکرار کنی و تکرار کنی و تکرار کنی تا هر روز توش قوی تر بشی هر روز توش بهتر بشی و اینجوری زندگیت هم هر روز روانتر میشه. برای اینکه به هدفت برسی نیاز به کار فیزیکی زیادی نداری نیاز به کار ذهنی بیشتری داری که برای کار ذهنی هم نیاز به شور و شوق و انگیزه داری تا بتونی از پسش بر بیای
به نام خداوند مهربون
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز وهم دورهای هایم
استاد عزیز ، حرفهاتون اونقدر لذت بخش هست که از ته دل ، ادم منقلب میشه .
خداوند اونقدر قانونش درست وبجا هست
وقتی دونه به دونه تمرینها ونتیجه هارو با حرفهاتون کاردبدشکافی میکنم نا خداگاه اشک تو چشمهام جمع میشه
اخه من تو این سه سالی که با این قانون اشنا شدم زندگیم خیلی تغییر کرده
استاد وقتی این فایلتون را گوش دادم ،موقعی که گفتید :
برای ارزوها ، عده زیادی هستند که نمینویسند
عده کمی هم مینویسند ولی یکبار
و خیلی کم کسایی هستند که هر روز با اشتیاق وارامش خواسته هایشان در ذهن را زندگی میکنند ویقین دارند که خداوند محقق میکنند.
یاد خودم افتادم
وفایل رو استپ کردم
اونقدر اشک شوق ریختم
شاید باور نکنید نزدیک نیم ساعت فقط با شوق گریه میکردم واز خدایم سپاسگذاری میکردم
بچه ها من چالش های زیادی تو زندگیم داشتم ، وهیچ کدام نزدیک 17سال حل نمیشد ، تا اینکه سه سال پیش بعداز بزرگترین چالشی که تو زندگیم از نظر عاطفی اتفاق افتاد با یه معجزه باور نکردنی با استاد اشنا شدم
انوقت بود که خودم را پیدا کردم
استاد من از وقتی که با شما اشنا شدم ، متولد شدم ،کلا نمیدونم چجوری توصیف کنم ، کلا یه ادم دیگه شدم ، کلا یه خواسته هایی از وجودم میاد که خودم متحیرم میشم.
استاد من به قانون تکامل یقین یقین دارم .وکلی نتیجه گرفتم .
بعد اشنایی با شما و انجام تمرینهایم ،سه سال تکاملم طول کشید تا نتیجه ها یواش یواش شروع شدند .
من تمام این سه سال تو اتیش زندگی میکردم ،البته با دید بقیه
ولی من با قانون حال خوب =اتفاق های خوب
همیشه شکر گذار بودم
وهمیشه ارام بودم .
فقط تمرینهایم را ادامه میدادم ،وبه نتیجه فکر نمیکردم.
در لحظه زندگی میکردم .
در بدترین شرایط سعی میکردم خوش بین باشم .
کلا وقتی حالم بد میشد به خودم میگفتم ، لیلا جان میخوای اتفاق های بدی تجربه بکنی ؟
مدام حالم رو خوب نگه میداشتم واین را با خودم تکرار میکردم : استاد گفته حال خوب = اتفاق های خوب
هر روز وهر ماه منتظر اتفاق های خوب بودم
راستی گاهی اوقات ،خودم را بررسی میکردم ایا راه رو درست میرم ؟
پس چرا زندگیم تغیر نمیکنه ؟ شاید یه اشکالی در فرکانس های من هست ؟
بعد از چندین روز ، فکر کردن ، به این نتیجه میرسیدم که نه راهم درست هست .
پس قانون تکامل را حتما طی میکنم
وباز دلگرم میشدم وحالم رو در لحظه خوب نگه میداشتم و خواسته هایم را در خیالم زندگی میکردم.
بچه ها این هارو به عنوان یه دوست خواستم در میان بگذارم که :
نگران نتیجه نباشیم
فقط و فقط به خدا یقین و ایمان داشته باشیم.
به حرفهای استاد یقین داشته باشیم .
چیدمان خداوند حرف نداره .
به موقع ودر بهترین زمان تحقق میابد .
همون طور که استادعزیزمون به همه چیز رسیده هست .
ارامش و سلامتی وثروت وازادی مکانی وزمانی
انشالله که همه ما هم پا به پای هم و در این راه خود شناسی وخدا شناسی ،مثل استاد به همه اینها خواهیم رسید.
از اینکه تونستم حرفهای دلم رو با شما به اشتراک بگذارم خیلی خوشحالم
برای همه دوستان ارزوی موفقیت وسلامتی واشک شوق دارم