سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- تغییر شرایط را از تغییر عادت های روزانه ات شروع کن؛
- قدم های عملی برای هدایت شدن؛
- وقتی خداوند تعهد شما را می بیند، درها را باز می کند و نیازها را در لحظه، پاسخ می دهد؛
- جهان در هر لحظه به فرکانس های شما پاسخ می دهد؛
- وقتی فرکانس های شما متفاوت می شود، قطعا شرایط شما با فرکانس های جدید، بروزرسانی می شود؛
- تضادها فرصتی هستند برای غربالگری سره از ناسره؛
- ورودی های ذهنت را کنترل کن و هر ایده ی الهامی را اجرا کن؛
- روند تکاملی درک اصل و اولویت دادن به آن؛
- راهکار ریشه ای حل مسائل؛
- ذهن با ابزار ترس وارد می شود اما کار شما، همکاری کردن با ایمان درونی است نه با ترس های توهمی ذهن؛
- وقتی تغییرات بنیادین در ذهن ایجاد می شود، خیلی از ترس های واهی ناپدید می شوند؛
- خداوند مثل یک دستگاه فرستنده، مرتباً در حال ارسال الهامات است؛
- وقتی شما با فرکانس خداوند هماهنگ می شوی، قادر به دریافت الهامات می شوی؛
- تضادها، هدایت شدگان را از گمراهان سرند می کنند؛
- به اندازه ای که به وجه منفی تضاد تمرکز می کنی، گمراه می شوی؛
- به اندازه ای که به وجه مثبت و رشد دهنده تضاد تمرکز می کنی، به مسیر رشد بیشتر، هدایت می شوی؛
- فرکانس ایمان، با فرکانس نگرانی بیگانه است؛
- نمی توانی همزمان ایمان داشته باشی و نگران هم باشی؛
- نشانه ایمان، اطمینان قلبی است ؛
منابع مرتبط با آگاهی های این فایل:
دانشجویانی که به آگاهیهای دوره روانشناسی ثروت 3 عمل می کنند، این مفهوم را با پوست و خونشان تجربه کردهاند که:
- اتصال به جریان “هدایت”، چه جنسی دارد؛
- چه باورهایی این اتصال را باز نگه می دارد؛
- و چه باورهایی، به قول قرآن، فرد را در برابر درک هدایت ها، کور و کر و لال می کند؛
“پیرویِ بی چون و چرا از الهامات“، ما را در زمان مناسب در مکان مناسب قرار می دهد و با شرایط و اتفاقات مناسب هم-نشین می کند.
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | عمل به الهامات قلبی214MB49 دقیقه
- فایل صوتی live | عمل به الهامات قلبی47MB49 دقیقه
“من کلا از قلبم کمک میگیرم برای انجام دادن کار هام.
رمز کار،رمز رسیدن به خواسته ها،از اون جایی که هستم شروع کنم به لذت بردن،اون جایی که هستم رو دنبال نکات مثبت بگردم.
وقتی میتونم اون جایی که هستم به احساس بهتر برسم،به جهان دارم این رو میگم که من رو به خواسته های بیشتر برسون،چون وقتی خواسته های بیشتر از راه میرسه که به احساس بهتری رسیده باشم.
کی میتونم به احساس بهتری برسم؟زمانی که میتونم ذهنم رو کنترل کنم.
کل داستان اینه که چه طور ذهنم رو کنترل کنم که در شرایطی که به ظاهر خوب نباشه بتونم به احساس بهتر برسم.
این نتایجی که گرفتم به خاطر اینکه من کاری رو کردم که آدم های کمی میتونن انجام بدن
این پاداش های که میگیرم،چون کار کردم،نه این که بیل بزنم تو معدن،کاری رو کردم که آدم های کمی میتونن انجامش بدن
دارم به اعضای خانواده ام هم یاد میدم چه طور ذهنمون رو کنترل کنیم.”چرا این رو یاد میده؟چون این مهم ترین چیزه
“در شرایط مختلف،چه دیدگاه و باوری میتونه بهتر باشه؟چه طور ترمز هارو پیدا کنم؟چه طور نگرش مثبت داشته باشم؟و چه طور روند رو ادامه بدم؟”
خدایا شکرت،این نعمت ثروته.فراوانه که الآن چندین خونه،ماشین،موتور…هر خونه اش ۱۰تا موتور داره و من فقط سه خونه اش رو دیدم! داخل پارکینگ هم داره.۳۰ و خورده ای موتور.میگه پارکینگ هام از ماشین جا نداره!
این نعمت ثروته
“اون موقع من سعی میکردم جوری به دنیا نگاه کنم که کسی اونجوری نگاه نمیکرد.داخل همون هوای گرم بندر عباس،هوای شرجی،داخل همون تاکسی،توی همون کارگریه،در همون شرایط بدهکاریه،تو زمانی که فرزندم از دست رفت،اون جا جایی هست که باید افراد ذهنشون رو کنترل کنن و افراد کمی این کار رو میکنن.تفاوت نتایج در این جاست.در اون لحظات سپاسگزار باشن.تفاوت در همین جاست که همون شرایط ذهنشون رو کنترل کنن و سپاسگزار باشن.
آدم های کمی میتونن از لحظه شون جوری استفاده کنن،جوری نگاه کنن بهش که به احساس بهتری برسن.قانون اینه.این طوری میشه ازش استفاده کرد و نتیجه اش این طوری به وجود میاد.جهان به شما پاداش میده.جهان به فرکانس های کن پاداش میده،نه به زور فیزیکی من
کاری که افراد بزرگ میکنن و موفقیت های بزرگ کسب میکنن،فوتبالیست ها،هنر پیشه ها،ذهنش رو کنترل کرد.”ذهنش رو کنترل کرد
نه،الآن این فکر ها فایده نداره،جهان هر لحظه داره به فرکانس های من پاسخ میده و زندگی من نتیجه ای جز فرکانس ها و باور های من نیست.پس میدونم اون لحظه (همین لحظه)فقط فرکانس خوب و احساس خوب و و بها ندادن به نجوا و بلکه سپاسگزاری کردن و به یاد آوردن قانون(چرا این قدر به سپاسگزاری تاکید داره؟)چون همین قانونهای که مهمه.و ذهنشون رو کنترل میکنن و میگن تنها کاری که فایده داره،الآن فکر کنم که خدایا شکرت این وضع،این تضاد،داره به من میگه اولا چه باور های رو دارم و روی چه باور های باید کار کنم و قشنگ ممنونم که خواسته ام رو به یادم میاری و قشنگ برام واضح میکنی که خواسته ام چیه⬅این تغییر زاویه دید، این فرکانسی هست که درسته و مطابق قانون.آره از همین الآن یاد بگیر و تمرین کن،تنها کار تو هست که باید انجام بدم.توانایی کنترل ذهن
اون تضاد و اون شرایط به ظاهر بد،ناپیدار و گذراست.اما رشد و موهبتی که در خودش داره.پایداره.توانایی کنترل ذهنه که باعث میشه برای خودت اون رشد پایدار رو بخری یا…هر ناخواسته دیگه ای(رو بخری)
هر بار باید یادم بیاد که این شرایط اومده به من یاد بده و توانایی من رو رشد بده و جنبه دیگه ای از توانایی هام رو بفهمم.این همون چیزیه که استاد در زمان بدهکاری تونست ذهنش رو کنترل کنه و با تغییر زاویه دید،با تغییر دیدگاه به اون اوضاع،این طور رشد و فرصت رو ببینه.چه کسی میتونه ببینه؟
کسی که ذهنش رو کنترل میکنه.حتی اون زمان که ذهنش رو کنترل کرد و روی باور های ثروت آفرینش کار کرد،نتیحع نگرفت و نگفت که نه،چرا جواب نمیدهد.یعنی به نجواش بها نداد. بلکه باز هم ذهنش رو کنترل کرد و گفت شاید چیزی هست که من باید بهش برسم و اون ترمز و معادله بهتر باور هارو فهمید.آیا این رشد پایدار نبود در اون شرایط به ظاهر بد؟
اون چه طور به این رشد پایدار رسید؟زمانی که ذهنش رو کنترل کرد.
“هر کسی تونسته موفقیت بزرگی کسب کنه،مهم ترین ویژگی ش،توتنایی کنترل ذهن بوده.توانایی کنترل احساسش بوده،”وقتی بدونی و به یادت بیاری که جهان هرلحظه داره به فرکانس های من پاسخ میده،اون وقت این مهم بودن کنترل ذهن و چگونه گیش پی میبری
توانایی این رو داشته که در هر شرایط به ظاهر سخت،بتونه به نکات مثبت توجه کنه.الناز قانون اینه.فکر کن که چطور به خواسته هات رسیدی.زمانی که خواسته ات این بود که تخات و کمد از اتاقت به بیرون بره،چه نگاهی داشتی؟غر و این که چرا نمیره.اما وقتی ولش کردی و به احساس بهتر رسیدی(این احساس بهتر نکته قابل توجه)،دیگه توجه نکردی و گفتی لذت میبرم.همین دو سه روز بعد شرایط به گونه ای پیش رفت و تو کاری کردی(همون کاری که همیشه میکردی،میرفتی و بالشت میداشتی و مینشتی و اون موقع به دلیلی موقعیت مکانی ام رو که عوض کردم)به گونه ای پیش رفت که اصلا خود مادرم گفت بیا کمدت رو ور داریم و بزاریم داخل اتاقم.
اون کنترل ذهن باعث شد.یا حتی همین میزی که مینویسم یا داخل این اتاق از این خونه هستم.”بتونه حالش رو خوب کنه،بتونه رو کنترل کنه ذهنش رو در یک کلام.در واقع این پاداش به کسانی داده میشود که بتونن این کار رو انجام بدن.این کاریه که ۹۷-۹۸ درصد آدم ها نمیتونن انجام بدن.”پس اگه همه آدم ها موفق نیستن،نه به این دلیله که موفقیت کمه،موفقیت که برای همه هست.خدا میگه ما به یک اندازه دست رسی داریم به منبع الهی،تفاوت در نتایج در این موفقیت ها به خاطر کنترل ذهن بوده که به گونه ای ذهنشون رو کنترل کنن و دیدگاهشون رو تغییر بدن به اون شرایط به ظاهر بد،که بتونن از رشد پایدار و از اون موهبت و منبع استفاده کنن.نعمت های خدا که فراوانه،خدا که به کسی ظلم نمیکنه که بگه به اون بدم یانه.حتی این دیدگاه هم زمانی میاد که من به حرف نجا گوش کنم و این طور من اینگونه باور میکنم که نمیتونم اون رشد پایدار رو ببینم و این طور خودم رو در اون مدار قرار میدم و بعد میگن آره تو راست میگی(به نجوا) اگه رشد پایدار رو این شرایط داره پس چرا من نمیبینم.اگه نمیبینم چون اون زمان ذهنم رو کنترل نکردم و به گونه ای تغییر دیدگاه ندادم که ببینم وگرنه که همیشه هست،همیشه بوده
مصادقِ ش افراد موفق هستن.مصادقش عباس منشه،مصادقش این چند هزار نفری هست که عضو سایت شدن.پس چرا همه عضو سایت نمیشن؟مگه همه نمیخوام به این موفقیت ها برسن؟اگر کسی تونسته وارد این سایت بشه پس حتما تونسته ذهنش رو کنترل کنه.
حالا دیدی این رشد پایدار و موهبت های خدا وجود داره ولی زمانی میتونم ببینم که در فرکانسش باشم و فرکانسش رو بفرستم،با تغییر دیدگاهم و زاوه دیدم به اون اتفاق
“مردم به صورت عام واکنش گران(واکنش گرا هستن) یعنی یک اتفاق میافته،این ها مثل آینه واکنش نشون میدن یک چیز که ظاهرش ناراحت کننده ست اون ها هم ظاهرش رو میبینن و ناراحت میشن،اگه ظاهرش خوش حال کننده باشه،خوش حال میشن.”
باید به باطن اون،به معنا و باوری که میده نگاه کرد.مثلا خود این سریال های طنز،مگه نمیگیم باید حالمون خوب باشه،پس چرا همین سریال های طنز رو نگاه نکنیم!؟
اگه دقت کنیم پشت این ظاهر خنده دار،کلی باور های محدود کننده و مخرب وجود داره.انگار داری به بدنت غذایی رو میدی که همش سوسک و جک جونوره و پر از کثیفی و لجن و باکتری آلودگی،اما ظاهرش قشنگه(کارتون قشنگ با جلد قشنگ دورش بستن و تو با همون نگاه اول بهش،قبول میکنی و با همون قبول و خیال باطل،چش بسته غذایی رو میخوری .این باور و نجوا هم همینه،مثلا نجوا بهم میگه نه بیا پیش من،من بهت میگم جواب مشکلت چیه و راهکارها پیش منه،آره حس خوب که همیشه جواب گونیست،باید با ذهنت یعنی من دو تا چهار تا کنی که چیکار کنی! و اگر قبول کنم،با همون غر زدن ها و این که چرا نمیشه و با هر بار مرور کردن اون اتفاق ها«که همیشه نجوا همه ی اتفاق های بد رو مرور مکنه»این فرکانس ها فرستاده میشه و من اون نجوا به ظاهر کمک کننده رو قبول میکنم بدون این که فکر کنم باطنش چیه و چشم بسته،معنای کنترل ذهن یعنی این)
تو خودت با تمرکز کردن و توجه کردن و کمی انرژی به خرج دادن برای کنترل ذهن میتونی بفهمی که چه باوری رو بهت میده و بعدش انتخاب کن که میخوای به خورد مغزت بدی یانه.حتی برای نتیجه گیری بهتر از فایل های عباس منش(حتی همین سفر به دور آمریکا)از خودت بپرس این ها چی داره به من میگه چه باور برو میرسونه،چه دیدگاهی،
آیا غیر از اینه که هر بار با خوش حال بودن و با کنترل ذهن و بیشتر موندن در فرکانس خوب در سپاسگزاری،به راحت ترین کار ها هدایت میشن به قول خانم شایسته آسانی میشن برای آسانی ها!؟
یا این که چه طور میشه استاد از این خوان نعمت استفاده میکنه!؟چون همون زمان ذهنش رو کنترل کرد.تا بتونه بهتر ببینه فراوانی رو
“یعنی این ها فقط یک واکنش نشون میدن به محیط اطرافشون اما آدمی که میخواد زندگیش رو خلق کنه”
الآن استاد در این فراوانی زندگی میکنه و شده واقعیت زندگیش چون داخل همون زمان بدهکاری و حتی زمان تاکسی رانی در همون هوای بندر عباس سعی کرد فراوانی رو ببینه.آیا اون بدهکاری اون هم با اون حجم پول برای کسی که تا حالا اون قدر تجربه نکرده بود،واقعا شرایط بد و بحرانی به حساب نمیاومد؟اما چی شد که با تغییر نگاهش،اون رو یک پایداری ندید و یک موقت دید که اومده بهش کمک کنه تا بفهمه این قانونی که میگه جهان هر لحظه به فرکانس های من پاسخ میده،این جا به چه در میخوره و چی رو نشون میده و چی بهش میگه و همین درک کردن از اون شرایط به ظاهر بد،این رشد پایدار رو درش به وجود آورد(من تون زمانی که استاد در اون شرایط بودن،نبودم ولی از حرف هاشون این طوری نتیجه به ذهنم اومد)واقعا باید فکر کرد به این ها
این ها رو برای دلم مینویسم.خودم خیلی جاها همین جوری به نوشته هایی از خانواده ام هدایت شدم که چه قدر به من کمک کرده به باور پذیریم و کنترل ذهن.
این نوشته حاصل نوشتن حرف های عباس منش (از فایل توانایی کنترل ذهن) و هر بار متوقف کردن که بنویسم و چیزی هایی در ذهنم شکل میگرفت رو مینوشتم تا بهتر درک کنم.واسه همین لابلاش حرف های عباس منشه و و جاهایی که یادم اومده،با علامت مشخص کردم.
“نباید واکنش نشون بده به محیط اطرافش،باید خلق کنه محیط اطرافش رو
با چه ویژگی ای؟با توانایی کنترل ذهن”
میخوای از اون رشد پایدار استفاده کنی؟بایدذاز ویژگی کنترل ذهن استفاده کنی.
“که توی هر لحظه چه شرایط جالب باشه و چه جالب نباشه سعی کنه جوری نگاه کنه به شرایط که به احساس بهتری برسه.”
چه طور مهم بودن این قانون رو متوجه میشم؟زمانی که میبینم عامل موفقیت افراد چی بوده.چه طور میتونم هر بار اهمیت این قانون رو در اون لحظه به یاد بیارم تا به نجوای ذهن گوش نکنم؟زمانی که به یاد میارم تمام قانون جهان اینه که هر لحظه داره به فرکانس های من پاسخ میده
“به این میگیم تغییر باور ها.یعنی اون کاری که من کردم روی ذهن خودم،این همه سال دارم انجام میدم و هر روز و هر روز دارم بیشتر انجام میدم و جزئی از مسیر زندگیم هست.اینه که این قدر این ذهن رو کنترل کردم”
حالا بهتر معنای این حرف رو میفهمم که میگه من ذهنیتم رو بهتر کردم و جهان مترو هدایت کرد.یعنی اول خودش رو به فرکانس بهتر رسوند(این فرکانس بهتر چیه؟یعنی همون تغییر زاویه دیدگاه همون کنترل ذهن و به احساس بهتر رسیدن با سپاسگزاری و توجه به نکات مثبت و خواسته و بهتر نگاه کردن به شرایط.یعنی همون حس خوبی که میگیم الخیر فی ماوقع و بهش میاریم که به احساس خوب میرسیم.)و بعد جهان هدایتشان کرد.الآن معنای این حرف برام واضح تر شد.
الآن که فکر میکنم حتی این تکامل من و رسیدن به این آگاهی و این خواسته هام که الآن دارم،به خاطر توانایی کنترل ذهنم بوده،بذ اون فرکانس ها (تغییر زاویه دید به گونه ای که به احساس بهتر برسم که همین حرف «به صابران بشارت بده،صابران کسانی هستن که وقتی مصیبتی به آنها اصابت میکند،میگویند انا لالله و انا الیه راجعون من از خدایم و به سوی او باز گردانده میشوم.»احساس خوب رو به همراهش داره)که حاصل کنترل ذهنم بوده،من به خواسته هام رسیدم و به قول عباس منش،خدا پاداش داده به فرکانسم.
همه ما این پاداش ها رو دوست داریم.پس باید هربار یادمون بیاریم این پاداش ها نتیجه چیه و چه عاملی باعث رسیدن به این پاداش ها مشه،اون وقت ما هم از پاداش هاش استفاده میکنیم.
این آگاهی های بود که شاید داخل این فایل ۲۵ دقیقه ای به ظاهر ساده میشد دید،اما وقتی تکاملم رو طی کردم و حداقل با تمام درستی ها و اشتباهاتم سعی کردم به قانون عمل کنم و ذهنم رو کنترل کنم،تونستم به تکامل برسم و اگر میخوام به چیز های بهتر برسم،این آگاهی هارو هر بار با تفکر کردن بهشون،درک و با تکرار بشه باور و این باورها که بشه عمل.نکته همین جاست که استاد در همون شرایط ذهنش رو کنترل کرد و نمیگفت نه بزار ظاهر شرایط خوب بشه و من بعد این کار رو میکنم.بلکه هر بار با به یاد آوردن نعمت و برکتی که میتونه این شرایط به ظاهر بد
در خودش داشته باشه،احساسش رو بهتر میکرد و بعدش میدید. خدایا شکرت
پس اگه استاد تونسته،من هم میتونم.همین چیزی که مینویسم،یک الهام بود که گفت دفترت رو بردار و هر روز یک فایل رو میبینی،بنویس.همون لحظه هم نجوا گفت نه بابا،میدونی چه قدر زمان میبره و این که تو فایل ها رو داری و میتونی هر بار که به خوای نگاه کنی،اما همین عمل کردن به الهام،اون سوال های که هر بار میومد تو ذهنم که استاد چه طور به قوانین عمل میکنه و نگاه میکنه
دارم با تکامل درکش میکنم و عمل میکنم و بهتر الآن میفهمم که چه قدر خداوند سریع الجابه،خدایا شکرت
این چیز های که نوشتم فقط تا دقیقه ۶:۲۴ از فایل هست.خدایا شکرت از این نعمت ها که وقتی تونستم ذهنم رو کنترل کنم،تونستم ببینم و ازش استفاده کنم.خدایا شکرت،به قول استاد. منتظر اتفاقات خوب باش و خودت رو ارزشمند. بدون و هر بار ارزشِت رو به یاد بیار
خدا یا شکرت که این آگاهی ها رو به من دادی تا به اشتراک بزارم و هم جواب سوالم رو دادی.ممنونم،چی قشنگ تر از اینه که حل سوالات رو بدونی حتی همون سوال که ظاهرش بد بود(به خاطر این که نجوا میگفت تو دیگه نمیدونی و متوقف شدی و دیگه تموم)و الآن همین جوابش چه رشد پایداریه
و باید یادم باشه مسائل همیشه هست،اما نوع دیدگاه من باعث میشه اون رشد پایدار رو ببینم یا نه
این ها نشونه خداونده که ادامه بده،این درسته و با ادامه دادن به چیز های بیشتری میرسی(میرسم)،آره نکته اش همین جاست که با ادامه دادن به چیز های بیشتری میرسم.تکتمل در ادامه دادنه
استاد ممنونم از این سرسبزی و زیبایی فایل میگیری و از شما خانم شایسته که هر جا میرین از زیبایی های اون جا برای ما دریغ نمیکنین و فایل میگیرین….خواستم بگم نمیدونین چه قدر این باور فراوانی و احساس لیاقت و زیبا دیدن ما و فرکانس خوب کمک میکنه که گفتم بهتر از هر کس دیگه ای میدونین که فیلم میگیرین.
که هر وقت نگاه میکنم میگم ببین اگه عباس منش تونسته به چنین زیبایی ها و موفقیت ها برسه،پس من میتونم و تواناییش رو دارم.
آره منم میتونم.(وقتی میخونی فکر کن این “من” تو هستی و نه نویسنده)به گونه بهش نگاه کن که بهتر کمکت کنه برای درک بیشتر
هر بار این نوید رو به من میده که من هم میتونم و امکان پذیره و امکانش هست.ببین این مسیر به اینجا میره،پس بهتر کار کنم.
خدایا شکرت برای این این زیبایی،برای عباس منش که هر بار این زیبایی ها رو میبینم و برام جدیده.انگار اولین باره میبینم.آره بهم میگه تو هم باور های درست رو تکرار کن تا به این مسیر و مکان هدایت شی.خدایت شکرت
“و این رو مطیعش کنم،رامش کنم به جای ذهن واکنش گرا،ذهن خلاق باشه.
این همه سال کار کردن،این همه سال روی باور ها کار کردن، و این همه سال ایجاد کردن،نتیه اش اینه،نتیجه اش چیزی هست که میبینم.”
که این قدر روی کنترل ذهنش کار کرده،تا لیاقتش رو برای الهامات بهتر کنه و بیشتر کنه و واسه همین این قدر این آگاهی های فایل خالصه،
حتی خودش میگه زمانی که احساسم فوق العاده ست میخوام فیلم بگیرم و با شما به اشتراک بزارم.حتی همین هم بهم میگه که این احساس باعث رشد و پیشرفته.
“ببین این کاریه که باید به تونی انجام بدی.سال ها تو مثل آدم ها هر وقت چیزی گرون شده شاکی شدی و غر زدی و همش گفتی چرا و این همون نجوا و واکنش آینه وار ذهن به همون اتفاق هاست.
همش بحث،نگرانی،ناراحتی(همین جلو پیشرفت رو میگیره حتی اگه کلامم بگه میخوام ،چون بحث بحثه فرکانسه)تنفر بوده از اون جایی که هستی و فکر میکردی جای دیگه بهتره برای من،دیدی که حتی به اروپا هم رفتی آسمون اروپا هم همون رنگه و شما خیلی ناراحت بودی و دووم نیاوردی و برگشتی همون جا و پشیمون بودی و توسر خودت میزدی و همین داستان ادامه پیدا کرد.
خیلی دوست دارم بچه ها بدونن(حتی همین رو هم مینویسم،برای این که همین که میگه خیلی دوست دارم بدونن،پس چیز مهمی میخواد بگه)دلیل موفقیت افراد،تنها دلیل،تنها وجه اشتراک تمام موفقیت های تاریخ فارغ از جنسیت و زمان های دور و آینده و فارغ از هر رشته ای که توش هستن ،وجه اشتراک موفقیت افراد،توانایی در کنترل ذهنه
این کاری نیست که آدم های عادی بتونن انجام بدن،این یک تمرینه،مثل کسی که داره گیتار تمرین میکنه،
به همون نسبت که همون آدم سعی میکنه ذهنش رو کنترل کنه،سعی میکنه افکارش رو مثبت نگه داره،فارغ از این که اوضاع چه طوره،سعی میکنه در اون لحظه از زندگیش به گونه در زندگیش نگاه کنه(یعنی این که من دفتر رو بردارم و تمام نکات مثبت رو لیست کنم و با این کار،فرکانسم رو تغییر بدم.من که حالا قانون رو میدونم،هر بار،بارها و بارها قانون رو یاد آور بشم و باور ها رو یاد آور بشم و به همون شیوه تکرار کنم.)که به احساس بهتری میده،سعی میکنه داخل گذشته از خاطراتی استفاده کنه که احساس بهتری بهش میده.”
حتی تویی که میخونی حواست باشه،یکی از تجربه هام اینه که :وقتی میخوندم حسن میگفت(نجوا) ببین این قدر داره این قانون بهت واضح گفته میشه با این تکرار و تمثیل ها ولی تو اصلا عمل نمینی و این حرف ها،حتی باید این جا هم ذهنت رو کنترل کنی و بگی نه الآن که دارم میخونم و احساسم خوبه و همین عمل به قانونه و من هر بار با یاد آوری این قانون،احساسم رو خوب کنم،این تمرینه که باعث میشه بهتر عمل کنم و تکامل میخواد و این یک مثال بود از تجربه ام که بابا همه چی خیلی ساده ست.حتی من با احساس خوب الآنم دارم عمل میکنم و با تکرارش میکنم بهتر کنم این عمل رو.پس تکامل میخواد
این طور باید احساسم رو خوب کنم.
“سعی میکنه در آینده به چیز های فکر کنه که بهش احساس بهتری میده،نه ترس های که ممکنه براش به وجود بیاد.سعی میکنه در مورد خودش جوری به خودش نگاه کنه که احساس بهتری به خودش بده،اخساس لیاقت بیشتری به خودش بده،احساس خود ارزشی بیشتری داشته باشه،نه این که فقط نقات ضعفش رو بیشتر و بیشتر ببینه.یعنی آدمی که سعی میکنه ذهنش رو کنترل کنه،نجوا های ذهنش رو کنترل کنه،سعی کنه پاسخ مثبتی بده با افکار منفیش،سعی میکنه تفکرش رو،کانون تمرکزش رو،دست خودش بگیره نه این که برگی باشه توی باد و هر کجا باد خواست ببرتش،سعی میکنه خودش رو کنترل کنه،افکارش رو،کتنون توجه اش رو ایجاد کنه باور های مناسبش رو،
کار میکنه کسی که مار میکنه،کسی که داره این قدر کار میکنه،به نسبتی که کار میکنه نتیجه میگیره.
مصداق های من رو در زندگیتون و افراد موفق ببینین.
این ادامه دادن برای تمرین کردن و یادگرفتن و موندن رو هدف کنترل ذهن میخواد.اگه ذهنش رو کنترل نکنه تا امید میشه،اون ادامه دادنه خود انگیزه بودنه،این کنترل ذهنه
همه این ها کنترل ذهن میخواد.اگه بدونین چه قدر این موضوع مهمه،وذاین کل زندگی منه و حتی شرایط سخت گذشته،او زمانی که از شرایط مالی بدهکار بودم،داشتم ذهنم رو کنترل میکردم که این نتایجی که هست،به واسطه اون کنترل ذهن هاست.و نتایجی که میاد در آینده،به واسطه این کنترل ذهنیه دارن انجام میدم.الآن کل داستان همینه
قضیه رو درک کنن،اصل قضیه رو درک کنن.من زندگیم خیلی عالیه.من در تمام جنبه ها زندگیم عالیه واقعا عالیه ها!،واقعا عالیه.
ولی این ها این جور نبوده قبلا،این ها ایجاد شده،این ها خلق شده،این ها ساخته شده،به چه شکل ساخته شده؟با کنترل ذهن ساخته شده.اون موقعی که من شروع کردم،آرام آرام تغییر ایجاد شد ولی این که ادامه بدم خودش قسمتی از کنترل ذهنه ست.خودش قسمتی از تمرکزست.خودش قسمتی از همین که بتونم افکارم رو روی نکات مثبت نگه دارم روی زیبایی ها نگه دارم،روی سپاسگزاری ها نگه دارم،نوی هر شرایطی
اون موقع شرایط این جور نبوده،اون موقع که من فرزندم رو از دست داده بودم،این کسی که میتونه این کار ها رو انجام بده،اون کسی که اون موقعی که بدهکاره این قدر حلش خوب باشه و امید وار باشه و بگه خدا پاسخ خواهد داد.من باید ایراد های خودم رو پیدا کنم
ایراد از منه،از باور های منه.باور های من ایراد داره،باید ببینم کجا ایراد داره،اون رو باید درست کنم
کسی که در اون شرایط قرار میگیره،فرزندش رو از دست میده،بتونه بگه این نعمتی از خدا بوده،دو سال بچه رو در اختیار من قرار دادی که ازش لذت ببرم،الآن هم رفته پیش خودش آنا لالله و انا الیه راجعون
کسی که بتونه این جور نگاه کنه،این حقشه که این پاداش ها رو بگیره،این قانونشه،این تنها راهشه،چی شد این کار رو کرد؟ به خاطر این که به قانون باور داشت و همین باور به قانون هم با دکترا و به یاد آوردن نتیجه هوایی که گرفته بود،این باور ساخته شد.
این مسیرشه،زندگی تمام کار آفرین های بزرگ رو نگاه کنین.در تمام موفقیت های هر فردی که من هر جا میبینم،رد پای کنترل ذهن رو به وضوح میتونم ببینم،دو هر شرایطی که اوضاع خیلی جالب نیست.”
پس من لایق بودن که این آگاهی رو بنویسم و بشنوم و هر بار جلو چشم بزارم تا به یادم بیارم کم ارم در این لحظه چیه. خدایا شکرت
“که قرآن بهش میگه توکل،که قرآن بهش میگه ایمان به غیب”،وجود داره مثل همین غیب که در تمام زندگی افراد موفق میشه دید
و با تکرار همین دیدن،باور قوش تر میشه
این ها پاداش دیگه،این فالی پاداشها دیگه که من ارزشمندم
“لا خوف الهم و لا هم یحزنون،کسی که به خدا ایمان داشته باشه و عمل صالح انجام بده و به آخرت ایمان داشته باشه،نه غمی داره و نه ترسی داره،نه غمی از گذشته داره و نه ترسی از آینده.و حتما پاداش خواهد گرفت
این اون چیزیه که انجامش دادم،انشالاه به همین مسیر ادامه بدم تا نتایجم هر روز بیشتر و بیشتر بشه”
فقط خودمم که میتونم برای خودم کار کنم،چون عباس منش تونسته،من میتونم با یاد آوری و تکرار و تمرین
“خودمونیم که باید روی خودمون کار کنیم،خودمونیم که باید افکارمون رو کنترل کنیم،خودم هستم که باید باور های خوب رو برای خودم ایجاد کنم.این کار تمرین میخواد،این کار رو دارم آموزش میدم،چه طور افکارم رو کنترل کنم،چه طور باور های خوب رو ایجاد کنم.
همین مسیری که خودم رفتم و نتیجه اش هم همین شده
به خدا هیچ کدوم این ها نبود.
همه این گذشته به من یاد داده جایی که تونستم افکارم رو کنترل کنم،تونستم تمرکز کنم بر روی زیبایی ها
تونستم به جای این که مثل دوستمون حالم بده بشه،از همون جایی که هستم،تو اون جایی که هستم بتونم این کار رو انجام بدم.
بتونم از همون نقطه ای که هستم،درست شروع کنم،نه این که چیز های بیرونی عوض بشه تا من حالم عوض بشه.اول من باید یاد بگیرم حالم رو خوب کنم تو هر جایی که هستم و بعدش پاداش ها به شکل تغییر محیط،تغییر آدم ها،تغییر وضعیت مالی،خودش رو نشون میده.اول من باید یاد بگیرم،در شرایط بدهکاری،در همین شرایط که پول ندارم و بلد نیستم بسازم هنوز،احساسن رو کنترل کنم،ایمانم رو ایجاد کنم،واقعی درونی باشه.احساس خوب داشته باشم،یاد بگیرم این جزئی از روند زندگی من باشه
آدم های کمی هستن که بتونن ذهنشون رو کنترل کنن،به همین دلیل آدم های کمی هستن که خوشبختی رو دارن داخل همین دنیا تجربه میکنن که به باور من،که به باور قرآن کسی که توی این دنیا خوشبخته اون دنیا خوشبخت خواهد بود
کسی که تو این دنیا بدبخته اون دنیا به قول قرآن فرشته ها میپرسن تو این دنیا چه طور بودین؟ میگن خار و زبون بودیم،تو این دنیا مستضعف بودیم،میگن بدبختا،اون جا که اوضاع خیلی خرابتره.
کسی که این جا بدبخته،اون جا بدبخت تره.این قانون جهان هستیه
کسی که میتونه این جا ذهنش رو کنترل کنه که قرآن بهش میگه تقوا.کنترل ذهن رو قرآن اسمش رو میزاره تقوا،معنای تقوا کنترل ذهنه
توانایی کنترل ذهن،کسی که میتونه این ویژگی رو ایجاد کنه،بهش تمام دنیا و آخرت داده خواهد شد.در تمام ابعادش
این فایل ها رو بار ها و بار ها گوش کنید و فکر کنید بهشون،پیذا کنین رگه های این قانون رو در زندگیتون،در زندگی دیگران
باور کنید حرکت کنید و ادامه بدید.”
وقتی مینوسم،انگار جون میگیره،هر جمله و بندش انگار یک قانونه.این جوری میتونم روی هر جمله اش فکر کنم که چی داره به من میگه و کجا ها بهتر میتونم اجراش کنم.
“من این توانایی رو دارم،من با این قدرت به دنیا اومدم،و پا روی این کره ی خاکی گذاشتم و این قدرت همیشه باهام هست،خواه. بود،کسایی که نمیتونن استفاده کنن،به خاطر این که نمیتونن کنترل کنن،اون هایی که میتونن کنترل کنن،میتونن هر چیزی رو که به خوان خلق کنن.”عاشقتم استاد
هر اتفاقی می افته به نفعه منه
درسته که طولانی شد،اما وقتی ما میبینیم فایلی مدت زمانش بیشتره،خوش حال میشیم و احساس میکنیم که قانون بیشتر درشه.
من یک دوره ۲۰۰ فایله دارم،آره،درست شنیدین
اگه شما هم میخواین بهره مند بشین از این آگاهی های خالص،یه سر بزنین به بخش دانلودی تا بفهمیم چی میگیم.
واییییی چه انرژی دریافت کردم ازت،
پرنسس عزیزم ممنونم از تشکرت💞
خدایا شکرت که در راهی پا گذاشتیم که همش هدایته،هدایت در همین عمل به قوانیه
خدایا شکرت.
همین احساس آرامش که خیالمون راحته در هدایتیم،چه قدر با ارزشه
خدایا شکرت💟
اِلا ی قشنگم،پیامت برای من یک نشونه بود که همه چی امکان پذیره،اگه من محدودیت رو باور نکنم،اگر رحمت بی انتهای خدا رو،بارون نعمت رو باور کنم و قدرت خدا و توانایی که در وجودم قرار داده رو باور کنم،اون وقت چه کار هایی که میتونم انجام بدم.
خدایا ممنونم از دست ارزشمندت❤