live | عمل به الهامات قلبی - صفحه 45 (به ترتیب امتیاز)

1103 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    هادی احمدخانی گفته:
    مدت عضویت: 2525 روز

    سلام به استاد گلم امیدوارم که خداوندبی نهایت ثروت وخوشبختی براشما وخوانواده مهربانتان از خداوند منان میخواهم من با دوره ها ولایوهای شما زندگی میکنم من وداداشم وفرزندم دوره عزت نفس وخریدیم وبه امیدخداوندداریم کار میکنیم چون این یکتجربه شدبرای من تابها چیزیروپرداخت نکنی هیچ پیشرفتی نمیکنی چون مریم شایسته خانم گل هم بهاش راپرداخت کرده پس ماازیک خانواده هستیم پس شما واستاد الگوی من وخانوادام هستید چون واقان ما دریک قاره ای دیگری زندگی میکنیم خدایا شکرد خداوندا سپاسگزارم سال 99یک سال بینظیر وعالی برای من هست سالی پراز ارامش عشق سلامتی ثروت وبی نهایت عالی خدایا سپاس گزارم از شما وخانم شایسته گل خانم شایسته من ازشما سپاسگزارم بابت این فیلمهای عالی که میگیرید ومارا به زیباییهای جهان هدایت می کنی من بینهایت ازشما واستاد گلم سپاسگزارم 🙏🙏ناخداگاه فرزندم به این سمت هدایت شد دخترم هدایت شد خداونداسپاسگزارم بابت این همه خوشبختی خداوندا عاشقتم من من یک خدای عالی دروجودم پیداکرده ام که با هیچ چیزی عوض نمیکنم خداوندا بهترینهای ممکن جهان رابه این خانواده خوب وعالی بده وبه بهترینهای جهان هدایتشان کن چون لایق بهترینها هستند من بااشک شوق انهارا تایپ میکنم خداوندا سپاسگزارم خدایا شکرد شکرد شکرد 😘😘😘😍😍😍😍🙏🙏🙏🙏🙏💖💖💖تقدیم به بهترین استاد جهان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1991 روز

    سلام .. بازم ممنون از شما استاد عزیز.

    میخواستم خواهش کنم اگر امکان داره کتاب هایی در زمینه موفقیت و انگیزشی که مناسب و کمک کننده هست رو در سایت معرفی کنید یا برای دانلود بذارید .. امیدوارم همیشه در حال رشد و پیشرفت باشیم هممون:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    نوشین پاشا گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    سلامممممم و درودبه شما استاد برگزیده خداوند . چقدررررررررررررررر این لایو عالییییییییی بود . چقدر نکته . چقدر تلنگر و چقدر یادآوری برای من داشت .کلی انرژی و حس عالی گرفتم و در طول گوش کردن به صحبتهانون همین طور الهاماتی که برای من تو این مدت خیلی واضح تر دیده شده و منم سعی کردم انجامشون بدم بیشتر جبو چشمم اومد …..😍

    من روند تکامل و الان کاملا متوجه می شم و دارم لحظه به لحظه در خودم می بینم ……

    اجازه بدید یه مقدار از خودم و تغییراتی که کردم و مراحل تکامل که طی کردم بگم ….

    من ۵ سالی هست که دارم دوره ها و کتابها و سمینارهای مختلفی رو طی کردم و رفتم و مطالعه کردم و تقریبا می شه گفت چندین ساله که قانون جذبی زندگی می کنم ….

    دقیقا الان متوجه شدم که خداوند تو این سالها منو در مدرسه تکامل قرار داد مثل بچه ایی که تازه وارد کلاس اول می شه . بعد سالهای بعد چیزهای بیشتری و مهارت بیشتری رو بدست میاره . قدم به قدم چیزهای جدید یاد گرفتم . اطلاعات مفید بیشتری زو بدست آوردم و بعد کم کم وارد مرحله کلاسهای عملی شدم و یاد گرفتم از آموخته هام استفاده کنم . بعد آگاهی بیشتر در زمینه شنوایی نداهای قلبی رو پیدا کردم . اوایل بیشتر خواسته ها و شکر گزاریها بیشتر هیجان رسیدن به خواسته بود ولی الان واقعا عاشقانه شکر گزاری می کنم . از کوچکترین چیز تا بزرگترین مسله منو به وجد میاره و براش شکر گزاری می کنم . گرچه همیشه به صبوری معروف بودم . ولی کسی از درونم پرتلاطمم خبر نداشت و همینطور منفی نگریهای که داشتم باعث دور شدن از خواسته هام می شد . ولی از ۵ سال پیش از دوره ابتدایی کلاس خودشناسی و خدا شناسی در رشته معماری زندگی شرکت کردم و قدم به قدم پیشرفت کردم و آشنایی با شما و سایتتون به نظرم نقطه عطف و عملی دستیابی به خواسته هام بوده . با آموزه ها و گفتارهای بی نظیر و طلایی شما من احساس می کنم که اون پازلی که نقصهایی داشت و دارم کامل می کنم وزمان بندی خداوند بی نظیره . قطعا اگر من زودتر با شما آشنا می شدم شاید هنوز ابهاملت و مقاوتهایی بود که نمی گذاشت صحبتهای شما رو با گوش دل بشنوم و بخوام عمل کنم . ولی الان حرف به حرف صحبتهای شما رو کاملا درک می کنم و می پذیرم .گرچه خداوند همیشه به من لطف داشته و همراهی و هدایتم می کرده ولی من کمتر به الهامات عمل می کردم . ولی الان یاد گرفتم گوش دلمو باز بزارم و هر الهامی که به من می شه رو انجام بدم . و خدا می دونه که چقدر تو همین تایم کوتاه معجزه دیدم که شاید از نظر دیگران به چشم نیاد که زبان من از شکرگزاریشون قاصره 🙏🙏🙏🙏💖💖💖💖 ……

    حالا می خوام نحوه آشنایی با شما و اتفاقاتی که تو این مدت افتاد و به طور خلاصه براتون بگم 👸

    اولا من از طریق همون خانمی که تولایو گفتید که شاگردتون بود و موفقیتهای زیادی بدست آورد باشما آشنا شدم (دقیقا ۲۷ فروردین ۱۳۹۹). از طریق کانال ایشون با فایلها و بعد سایت شما آشنا شدم و با دیدن ویدیو ها و فایلهای شما انگار تازه متوجه این همه سال کار کردن رو قانون جذب درک کردم و دقیقا معنی قدم به قدم به تکامل رسیدن و متوجه شدم . از شما خیلییییییییییییییییییییییییییییییییی

    چیزهای عالی یاد گرفتم و در درجه اول شکرگزاری کردن همیشگی و قلبی بوده که چقدر باعث آرامش واقعی درونی در من شد .(من تقریبا آرامش نسبی رو داشتم همیشه ) ولی این آرامش جنسش خیلییییییییییییییی

    فرق می کنه و احساس می کنم دستم توی دست خداست و اون خیلی با مهر فراوان داره منو وارد مسیرهای درست می کنه .

    دومین مسله ایی که از شما یاد گرفتم توجه به الهامات و انجام دادن اونهاست (به قول شما خدا با همه‌ما صحبت می کنه و راه و نشونمون می ده ولی همه ما توجه به این گفته ها نمی کنیم و ترجیح می دیم در نقطعه امن خودمون بمونیم )ولی من الان خیلی بیشتر دارم به این الهامات توجه می کنم و جالبه که بدونید من کلا همیشه هلو بپر تو گلو بودم .باور این بود که کارها همیشه سریع و راحت برام انجام می شه و اینقدر این باور در من قوی هست که گاهی که خودم عامدانه می خوام خیلی تلاش کنم اون مسله انجام نمی شه تا می سپرم به خدا اوکی می شه .

    در همین تایم کوتاه آشنایی با شما که مصادف بود با این بیماری (من قبل از اینکه این حرفها رو از شما بشنوم خودم عقیده داستم این بیماری خیر مطلقه و قرار چیزهای عالی پیش بیاره و گلچین می کنه آدمها رو و دیدم که شما هم همین عقیده رو دارید ….

    من در همین زمان که تقریبا کار ها تعطیل شده بود و در آمد زایی نبود .‌پولهایی ناگهانی بدستم رسید که اصلا انتظارشو نداشتم که فقط شکرگزاری کردم و کلی شاد شدم ….🤗🤗🤗🤗🙏🙏🙏🙏💖💖💖💖

    حالا یک نمونه از توجه به الهامات بگم بهتون و مطلبم رو تموم کنم 😌

    منم مصل خیلیها یکی از خواسته هام مالی فراوان هست و صد در صد مطمئنم که این مورد برام انجام می شه ….

    در زمینه همین خواسته چند وقت پیش یه ندایی در گوشم گفت که حساب دیگه ایی باز کنم (در صورتیکه خیلی در حسابهای قبلی ام هم پول نبود ) ولی چون از شما یاد گرفتم و پذیرفتم که باید به الهاماتم توجه کنم و گفتم حتما قراره به حساب جدیدم ثروتهام واریز بشه .‌پس تصمیم گرفتم که این کار رو انجام بدم. ولی با توجه به وضعیت کرونا دوست نداشتم حضور فیزیکی داشته باشم توی بانک و از خدا خواستم راهی نشونم بده که بدون اینکه مراجعه کنم به بانک بتونم این کار رو انجام بدم . چند چیز دایم می اومد به ذهنم ولی قلبم نمی پذیرفت . گفتم خدا خودش راهشو به من نشون می ده .و سپردم به خدا و دقیقا یه موردی پیش اومد که یک هفته فاصله افتاد برای انجام این کار (اینم کار خدا بود که عجولانه کاری نکنم ) . دقیقا بعد از یک هفته صبح از خواب بیدار شدم و به ذهنم رسید که به صورت آن لاین این کار و انجام بدم .ولی باز قلبم می گفت یه تحقیقی بکن خودت اول انجام نده .

    خدا رو شکر یک آشنایی در بانک داشتم . تصمیم گرفتم با ایشون مشورت کنم (ایشون چندین سال قبل در بانک دیگری که من حساب باز کردم بودند که بعد ارتقاء شغل پیدا کردن و به شعبه بهتری و با سمت معاون بانک مشغول کار بودند و فرد بسیار محترم و کار بلد و کار راه اندازی بودند .من دوست داشتم که بتونم حسابمو جابجا کنم به شعبه ایشون ولی نمی دونستم چه جوری تا اینکه این مسله حساب مجدد پیش اومد و من تماس گرفتم با این دوست محترم . و نه تنها ایشون لزف کردن بدون کوچکترین هزینه یا کاری اولا حساب منو منتقل کردن به شعبه خودشون . ثانیا . حساب دیگه ایی که رو هم همونجا مجدد برام فعال کردن . و در حقیقت من با یک تیر چند نشان زدم . و این فقط از یک الهامی که بهش توجه کردم آغاز شد و طبق همون باور راحتی کار بدون هیچ کار فیزیکی یا هزینه ایی این الهام هم رو انجام دادم .

    می خواستم بگم که خدا علاوه بر اینکه الهام می کنه خودش هم انجام می ده کارها رو فقط توجه و ایمان و توکل و قدم‌اول و برداشتن و می خواد به قول شما …….

    در هر صورت من از شما و خدای خودم شاکر که منو به مرحله تکامل عملی دستیابی به خواسته هام رسونده و اجازه خودشناسی و خدا شناسی رو به من داده. 🙏🙏🙏🙏🙏

    زندگیتون همیشه بهشت💖💖💖💖💖

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    محمد زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1853 روز

    سلام به همه عباسمنشیای عزیز.

    کامنت روز 72 ام سفرنامه تحول درون

    نیم ساعتیه میخام بیام یه سری صحبتایی هست بنویسم.هی این پا اون پا میکنم.ازونجایی که دوست دارم فقط درمورد احساسای خوب و نتایجی که گرفتم صحبت کنم.ولی خب شاید این کامنتم یه قسمت داستان باشه نمیدونم.

    استاد روراست و خلاصه بخام بگم من یکسالی هست که کلا از نظر مالی قفل شدم.هرکاری دست میگذارم نمیشه.حدود هفت ماهه که عضو سایت شدم ولی از نظر مالی باز هم هیچ اتفاقی واسم نیافتاده.تنها چیزی که باور دارم اینه که همه ما خودمون داریم اتفاقات رو رقم میزنیم.نه اینکه فقط بخام جمله شما رو تکرار کنم.به نظرم عدالت خداوند جز این نمیتونه باشه.پس در این مورد بحثی نیست.اینکه من کجای کارم اشتباهه.چه باور نادرستی دارم.چه ترمز قوی دارم.نمیدونم بخدا.استاد شما خودت دوران بدهی داشتی.بدهی واسه یکی مثل شما و من که تو زندگیم دوست نداشتم زیربار هیچ احد الناسی برم خیلی سخته.منی که تا همین چند سال پیش به خیلی از دوستام پول قرض میدادم.همین بسته تندخوانی شما رو فکر کنم سال 91 یا 92 اومده بودید اصفهان اونجا خریدم.همون موقع پول زیادی بود.فکر کنم حدود 200 هزارتومن.من اونموقع خیلی راحت خرج میکردم.موارد این چنینی رو.در حد خودم شرایط مالیم تو اون سن خوب بود.با اینکه اصلا اون بسته رو باز نکردم.و انگار داداشم گرفت استفاده کنه.الانم پیش اونه هنوز.

    ولی الان دوسه ساله که وارد بدهی شدم.بار بدهی رو دوشم سنگینی میکنه.و بار اینکه یکساله به هر دری میزنم نمیشه.

    نمیدونم نوشتن این کامنت و این حرفا درسته یا نه ولی خب امشب خیلی گریه کردم.شاید با نوشتنش گره باز بشه.با نوشتنش بفهمم گیر کارم کجاست.استاد انصافا نمیگم عالی این شش ماهه کارکردم روی سایت.ولی با شرایطی که دارم فکر میکنم تا حد زیادی تونستم ذهنمو خیلی خوب کنترل کنم و روی فایلا کارکنم.

    شاید قراره اتفاقات خوبی بیفته که من هدیت شدم امشب این کامنت رو ثبت کنم.نمیدونم بخدا.

    همین الان دارم برنامه میریزم بعد دوره سفرنامه جور دیگه ای روی سایت کارکنم.

    استاد نجواها یموقعایی زیاد میشه.اینکه من شش ماه با چند روش سایت رو کامل دیدم.یبار از اول کامل.یبار بعضی موارد موضوعی.یبار سفر تحول درون.از یه طرف شما گفتین تو حرفاتون که انگار یکی دوسال طول کشید اوضاع مالیتون اوکی بشه.زمانی که تو بدهی بودید.نه اینکه من این باورو داشته باشم منم باید اینقد طول بکشه.ولی میگم یه دونه از کارام حداقل نباید میشده تو این شش ماه؟

    کارای خیلی پایین مالیم هم لحظه اخر گره میخوره.میدونید استاد اینطوری انگار اعتماد به نفس ادمم لطمه میخوره.

    نمیخام تمرکز کنم روی بدهی.ولی بالاخره نمیشه خیلی هم کنارش گذاشت.نمیدونم واقعا من یعنی اینقد باورای نادرست دارم که هیچ نتیجه مالی حتی کوچیک هم نباید بگیرم؟

    این حرفا رو نمیخام از باب ناامیدی بگم.من یکی از بزرگترین خواسته هام این هست که اینقد از فایلهای رایگان نتیجه محسوس و مشخصا نتیجه مالی بگیرم که هرکس مثل من موقع ورود به سایت یا مثل الان من توانایی مالی خرید محصول نداشت، با یقین فایلهای رایگان رو شروع کنه.و به خوندن نتایج من هدایت بشه.

    پس هیچ کنار کشیدنی درکار نیست.گفتم شاید نوشتن درمورد اینا واسم خوب باشه.اینکه درمورد شدت خواستم که میخام بدونم گیر کارم کجاست بیام و اینجا توی سایت بنویسم.حتی اینقد واضح درمورد زندگی شخصیم و شرایط مالیم بنویسم.نمیدونم شاید نیازه این حرفا ثبت بشه برای روزی که بقیه و خودم بهش رجوع کنم و ببینم از چه لحظات و روزهایی گذر کردم.

    خدایا یکم بازی رو شفاف ترش کن.میخای چیکار کنی با من؟من باید چیکار کنم.تو بگو من همون کارو بکنم.

    نمیدونم استاد شاید دارم مثل یه فنری که فشارش میدن اینقد تضاد مالیم قوی میشه که وقتی رها شدم به جاهای باورنکردنی برسم.کما اینکه از نظر مالی من خواسته هایی دارم که حتی گفتنش در اینجا هم زیاد اوکی نباشه و خیلیا نتونن حتی به همچین خواسته ای فکر کنند.من ولی جرات فکر کردنشو دارم.من زیاد میخام.خیلی زیاد.اینقدری که میلیون ها یا ده ها میلیون یا صدها میلیون ادم رو راهشونو باز کنم.همه باورکنند که میشه.اروزعه دیگه.از ارزو کردن نترسیم.از خواستن چیزای بزرگ نترسیم.استاد یادت باشه من تو این اوضاع همچین خواسته ای رو 100 در100 شدنی میدونم..به اون خدا قسم شدنی میدونم.اینکه چطوری قراره بشه نمیدونم.اینکه من چرا شش ماهه هیچ نتیجه مالی نگرفتم رو هم نمیدونم.

    ولی خب با کریمان کارها دشوار نیست.خدایا تو وهابی.من اون صفت وهابی بودنت رو میخام واسم تجلی بدی.من از بچگی همیشه زیاده خواه بودم.همیشه زیاده روی میکردم.همیشه به کم قانع نبودم.اینو همه دوستا و خانواده و فامیل میدونن.نمیدونم خوبه یا بد.ولی هیچ وقت با حد نرمال چیزی حال نمیکردم.زیاد میخواستم بیش از حد طبیعی.بیش از ادمای عادی.میرفتیم تو کوچه فوتبال بازی میکردیم ساعت دو نصف شب بچه ها به زور از دست من درمیرفتن.میگفتم اقا من تازه گرم شدم.بعد 5 ساعت بازی.وقتی میومدم خونه لب ایوان خونمون مینشستم احساس میکردم نه اونقدری که راضیم کنه بازی نکردم.از نظر مالی اونقدری میخام که اگه الان به دور و بریام بگم میگن تو دیوانه شدی.توهم زدی.

    واسه اینکه دوست دارم این سدای ذهنی رو بشکنم، واسه اینکه دوست دارم کاری بکنم که به نظر غیرممکن میاد.حس خوبی داره.

    امیدوارم که یه روزی دلیل نوشتن این کامتتم رو بدونم.چون یه مقدار حرفام با بقیه کامنتا متفاوته.

    انشالله در زمان مناسب میبینمتون استاد و بوسه بارونتون میکنم.

    خدانگهدار همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سارا شکری امیدوار گفته:
      مدت عضویت: 899 روز

      سلام آقای زمانی

      کامنت شما رو خوندم

      امیدوارم الان که این متنو می‌خونید با متعهد ماندن در این مسیر ، نتایج شگفت انگیز از توکل به خداوند و عمل به الهاماتتون دریافت کرده باشید و زندگی الانتون هیچ ربطی به گذشتتون نداشته باشه

      قدرت نوشتن سپاسگزاری های روزانه واقعا معجزه میکنه ، کتاب خانوم راندا برن (جادوی سپاسگزاری‌)کمتر از معجزه نیست ، اگه نخوندینش حتما بخونید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    اعظم آبست گفته:
    مدت عضویت: 1822 روز

    بنام رب تنها قدرتمند کیهان

    سپاس خداوندی را که با هدایت و حمایت هر لحظه اش مرا در این مسیر نگه میدارد .

    رد پای من در روز ۷۲

    این رو لمس کردم که وقتی روی خودت کار میکنی جهان به تو پاسخ میده .

    سریال مختار نامه پخش میشد اما پسرم کانال رو عوض کرد و علاقه ای به دیدنش نداشت .

    همسرم فقط اخبار ورزشی رو دنبال میکنه

    آدم های که هم فر کانسم نیستن اصلا نمیبینم

    خدارو شکر البته تا کنار گذاشته شدن کامل تلوزیون در خونه ی ما ؛ مونده اما همین ها هم برای من نشانه ی خوبی است .خدایا شکرت شکرت شکرت شکرت شکرت

    در مورد ساختن باورهای قوی که باید منطق خوب به ذهن بدیم یه مدت من توی اینترنت در مورد باور پول هست میگشتم و پولهایی که ایرانی ها خرج سیگارو فست فود کرده بودن در میاوردم که هر سال بیشتر از سال قبل بود

    در مورد اینکه حضرت علی ثروتمند بودن گشتم و کلی قنات و روستا و نخلستان ها شون رو در آوردم با نشانی محلشون ؛ برای باور های دیگه هم باید همین رو ادامه بدم و دائم تایید کنم .

    همیشه شنیده بودم که میگن ترس برادر مرگه

    الان میفهمم که آدم ترسو حرکتی نمیکنه و از ترس توجهی به الهاماتش نداره و مثل یه مرده متحرک میمونه

    الهامات هدایت شدن در جهت کیفیت بهتر زندگیه نه پیش گویی اتفاقات آینده

    اینو من این جور فهمیدم که چون ما با فرکانس ها ی هر لحظه مون اتفاقات رو خلق میکنیم . وقتی الهامی میشه عمل میکنیم نتایج میان دوباره یه الهام دیگه قدم به قدم جلو میریم مثل راننده ماشینی که توی جاده تاریک میره و هر چی جلوتر میره راهش رو میبینه نه اینکه از اول صد متر دویست متر جلوتر ببینه ؛ دسته دوم که به الهامات توجه نمیکنن برای اینه که هم اول میخوان صد متر ؛ دویست متر جلوتر ببینن جرات نمیکنن حرکت کنن

    خدایا شکرت که در مسیر این آگاهی ها هستم

    استاد عباسمنش ؛ خانم شایسته ی عزیز ؛ دوستان عزیزم از همه تون سپاسگذارم و بهترین ها رو از تنها فرمانرایی هستی براتون میخوام .

    موفقیت های بیشتر در راه است .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    محمدرضا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1259 روز

    بنام خداوند وهاب خدای که همواره درحال بخشش است.

    سلام

    سلام

    سلام به استاد خوبم و دوستان عزیزم در این سایت و سفر نامه

    استاد همانطور که خداوند هرلحظه جهان‌ هدایت می‌کند؛ من هم با شکر گزاری ذهنم کنترل می‌کنم و خداوند هم لازیدنکم می‌کند و چشمان و ذهن مرا به روی و به سویی نعمت‌ها وثروت هایش بیشتر وبیشتر باز می‌کند و دید مرا گسترش می‌دهد. یعنی خودش برای من دلیل و منطق روشن می‌آورد و خودش را بهتر و روشن‌تر معرفی می‌کند. من هم آنها را به ذهنم می‌دهم و در این کار اختیار دارم. این یک کار است. یک راه است. یک روش است.

    این کار میسر نمی‌شود مگر با کنترل ذهن.

    این کار میسر نمی‌شود مگر با شکر گزاری.

    این کار میسر نمی‌شود مگر باهدایت خداوند.

    این کار میسر نمی‌شود مگردرک توحید و وجود خداوند در نزدیکی.

    إذا سالک عبادی عنی فانی قریب

    این کار میسر نمی‌شود مگر درک ریشه‌های توحید و درک تنها قدرت و درک حاکمیت و رب در جهان.

    این کار میسر نمی‌شود مگر باادعونی استجب لکم.

    إذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوت إذا دعان.

    بر اثر دلیل و برهانی که به ذهن می‌دهیم، ایمان متولد می‌شود. کم‌کم مرا به تمرین می‌گیرد و اثرات خودش را نشان می‌دهد. آرامش می‌آورد.ایمان می‌آورد…و دوباره تمرین می‌آورد و دوباره آرامش می‌آورد. ایمان و اطمینان میاورد.قدرت می‌آورد. سلامتی می‌آورد. ثروت می‌آورد.مرا ورزیده می‌کند.

    خداوند به‌ عنوان حاکم قدرتمند جهان تمام این کار ها را می‌تواند و توانای اش دارد که انجام بدهد و هرلحظه انجام‌ می‌دهد.

    هرلحظه با انتشار آگاهی جهان را هدایت و مدیریت می‌کند. خداوند خورشید را طلوع و غروب می‌دهد که بگوید من هرلحظه هدایت می‌کنم. امواج رادیویی می‌گوید خداوند متعال جهان با تمام جزئیاتش هدایت و اداره می‌کند می‌کند.

    سفر و رفتن رسیدن به منزلگاه خود می‌گوید که خداوند هدایت می‌کند.

    البته کسی را که خداوند را قبول داشته‌ باشد. استجب لکم

    اجیب دعوت إذا دعان

    سوال-چه کسی قبول می‌کند؟

    کسی که ذهنش را کنترل می‌کند.

    کسی که در هرلحظه و در هر شرایط چیزهای برای شکرگزاری و تشکر از خداوند متعال پیدا می‌کند و شکرگزاری می‌کند. خداوند را عبادت می‌کند.

    بهترین شکرگزاری در من احساس خوب ایجاد می‌کند و در قلبم آرامش به ارمغان می‌آورد.

    خدایا شکرت که تو بزرگتر از تصورات ذهنی من هستی.

    خدایا شکرت که تو بزرگتر از ترسهای من هستی.

    خدایا شکرت که‌ تو بزرگتر از ثروت‌های که من انتظار دارم هستی.

    خدایا شکرت که تو بزرگتر از هر منبع بخشش که در نظرم و ذهنم خطور می‌کند هستی.

    خدایا شکرت که در نزدیکی من هستی.

    خدایا مرا در این سفر به راه راست هدایت بفرما.راه کسانی که به آنان نعمت داده‌ای هدایت بفرما.

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    این ردپای من در این سفرنامه است.

    72 منزل آمده‌ام ولی هنوز کودکم.

    خدایا تو دیوار منی تا برخیزم.

    خدایا تو سیب حسنی

    خدایا تو در باغ بهشتی

    خدایا تو در قلب منی

    خدایا تو لبخند مادر منی

    دستم بگیر که نزدیک منی ،

    دستم بگیر تو دروجود منی .

    درپناه خداوند مهربان آرام و ثروتمند و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    فهيمه گفته:
    مدت عضویت: 2003 روز

    به نام خدای هدایتگرم

    سلامی گرم به استاد عزیز و خانم شایسته مهربانم

    به ایده های الهامی توجه کنم و اونها رو انجام بدم

    جهان داره با تضادها سرند میکنه

    ترس دروغی بیش نیست… هر وقت ترس اومد بگردم دنبال نکات مثبتی که باهاش اومده.

    ———————————————————————-

    درباره اون بیماری از همون موقع خدارو شکر خیلی زود خودم رو از ترس اون شرایط خارج کردم . از همون موقع همه اش میگم کوید با خودش ثروت آورد …ثروت اومد یه جهش فرکانسی توی افراد ایجاد کرد…اونایی که نتونستن برن فرکانس بعدی از قطار جهان هستی پیاده شدن …کسانی هم که موندن و تونستن فرکانسشون رو بالا ببرن حتما و حتما به یک دلیلی موندن توی جهان …من نگرشم درباره این موضوع هست و همه اش به خودم میگم من به یک دلیل بزرگ موندم توی این جهان .

    این 4-5 میلیون نفری که از جهان خداحافظی کردن در مقابل افرادی که موندن اصلا قابل مقایسه نیست

    اینم الگوی جالبیه برای من…یاد گرفتم مشکلات رو کوچیک کنم…سریع میبرمش در نگاه جهانی و میگم این اصلا چیزی نیست …این چالش اومده و میره و بعدا به خاطره تبدیل میشه …

    تا این حد که تا حرف از تورم میاد من سریع میگم اون همه آدم که توی اون چالش بیماری رفتن ، آیا الان نمیخواستن توی این جهان باشن و این تورم رو هم ببینن

    این نگاه خیلی به من کمک کرده …همین دیشب یه اشاره ای شد به تورم با همسرم که حرف میزدم سریع به همسرم گفتم اشکالی نداره خدا ثروت برسونه این تورم توش گم هست…بعدم اینکه بشمار ببین چند نفر از عزیزامون توی این همین 4 سال پیش تا حالا دیگه بینمون نیستن…آیا اگر به اونها میگفتن 4 سال بعد یه همچین درصدی تورم میاد دوست دارید جهان رو ترک کنید یا دوست دارید ادامه بدید…اونا قطعا میگفتن میمونیم در جهان و این چالش رو مثل هزاران چالش دیگه حل میکنیم.

    یه متن جالبی بود شنیدم که میگفت : چقدر آدم باید بمیرن تا یه نفر بیدار بشه …منظور اینه از خواب غفلت بیدار بشن.

    —————————-

    استاد داستان هدایت رو گفتن برای پاسپورت

    من و همسرم هم دقیقا همینطور بودیم و حدودا 8 سالی بود که پاسپورتامون منقضی شده بود …شناسنامه هارو جدید نکرده بودیم ..برای کارت ملی هوشمند اقدا م نکرده بودیم..خلاصه یه عالمه کار دیگه که باید ایران میرفتیم و انجام میدادیم

    همسرم که اصلا راضی نمیشد بره ایران چون گپ بزرگی بینش افتاده بود …من عقیده دارم هر چیزی بینش گپ بیوفته دیگه ورود بهش سخت میشه …این درس رو من بلد بودم که تحت هیچ شرایطی فاصله بین هیچ چیز نزار ولی چون همسرم هم در این انرژی دخیل بود هی کارامون رو عقب مینداختیم هی ایران رفتن رو عقب مینداختیم …

    خلاصه یه بار به دلم افتاد که هر چی شده برم ایران و خودم این چالش ها رو حل کنم و کاری به همسرم نداشته باشم که میاد یا نه…مثل همین که استاد میگه وقتی شما با فرکانس خداوند هماهنگ می شوی، قادر به دریافت الهامات می شوی؛ و من این الهام رو فالو کردم و گفتم هر چی میخواد بشه اشکالی نداره هر چقدر کارهای تل انبار شده دارم که باید انجام بدم من باید برم و مسایل رو حل کنم

    خلاصه رفتم ایران و دونه دونه رفتم توی دل مشکلات و حلشون کردم

    سخت بود ولی شد …انقدر همه چی عالی پیش رفت که بعد از دو ماه و نیم که ایران بودم همسرم هم تشویق شد بیاد ایران

    و اومد

    از اونجایی که من کل راه رو رفته بودم و مدارک رو رینیو کرده بودم ..دستان خدا رو در مسیر پیدا کرده بودم //وقتی خداوند تعهد شما را می بیند، درها را باز می کند و نیازها را در لحظه، پاسخ می دهد//..همسرم کارهای مدارکش مثل بشگن انجام شد حتی ما کارت ملی های هوشمندمون رو هم گرفتیم…کارت اصلیش رو منظورمه که زمان زیادی میخواد برای آماده شدنش بصورت نرمال.

    نکته اش این بود که من قدم گذاشتم در راه و خود راه یکی یکی به من گفت چیکار کنم

    به وضوح تحسین اطرافیان رو میدیدم که این شجاعت من رو میدین…خیلی کار انجام دادم وقتی ایران بودم کلی خونه ایرانمون رو ریمادل کردم…

    نمیشه گفت چقدر کار انجام دادم….یک سدی از انرژی آزاد شد توی زندگیمون

    حالا چه اتفاقی افتاد بعدش

    از وقتی برگشتم جدی تر دارم روی دوره ها کار میکنم…و اصلا انگار دفعه اول هست فایل ها رو میشنوم…انگار بعد از پا گذاشتن روی اونهمه ترس، من جهش فرکانسی داشتم و نشونش اینه که هر فایلی رو میشنوم تشنه تر میشم برای این آگاهی ها

    و همه اش نتیجه عمل کردن به اون الهام بود

    به قول خانم شایسته بعد از اون ایران رفتن من یه آدم دیگه شدم …با اینکه تغییری در شرایط مادی من ایجاد نشده…با اینکه شرایط دیگه هم هیچ تغییری نکرده ولی به طرز معجزه آسایی من امیدوار تر شدم…اصلا نگران نیستم و مطمئنم همه چی تغییر خواهد کرد چون یه گره های بزرگی رو از زندگیم باز کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 1075 روز

    سلام به همه

    سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته

    وقتی با باورهای قوی‌تر و توحیدی، ذهنمون رو کنترل می‌کنیم و تمرکزمون رو روی زیبایی‌ها و نعمت‌های اطراف می‌ذاریم، اون موقع می‌تونیم به حس سپاسگزاری و حال خوب برسیم. تو این حس و فرکانس خوبه که به جریان هدایت وصل می‌شیم. اما این جریان فقط وصل کردن نیست، از ما عمل و اقدام می‌خواد. وگرنه فقط اعتماد و توکل خالی، بدون حرکت و اقدام، معنی نداره.

    جریان هدایت هیچ ربطی به تنبلی یا «منتظر موندن برای فرصت مناسب» نداره برعکس، ما رو به ساده‌ترین و موثرترین ایده‌ها و راه‌حل‌ها وصل می‌کنه. ممکنه این راه‌حل‌ها در نگاه اول ترسناک یا ناشناخته باشن، ولی اصلاً پیچیده نیستن و دقیقاً با امکانات و توانایی‌های همون لحظه قابل اجرا هستن. وقتی به این جریان اعتماد می‌کنی و قدم‌هات رو برمی‌داری، خدا هم پاداشش رو نشونت می‌ده. مثل وقتی که تو قرآن می‌گه «بعد از سختی، آسانی است»؛ واقعاً همینطوره. وقتی اعتماد می‌کنی و اقدام می‌کنی، خدا دستتو می‌گیره.

    یکی از ویژگی‌های مهم جریان هدایت اینه که همیشه قدم بعدی رو بهت می‌گه، نه همه مسیر رو قدم بعدی رو. دقت کنیم فقط وقتی تو عمل کنی و به این هدایت جواب بدی، مرحله بعدی رو می‌بینی. نتیجه‌ش فقط به درآمد بیشتر یا رابطه بهتر ختم نمی‌شه، بلکه تو رو از لحاظ عزت نفس و ایمان هم قوی‌تر می‌کنه. اون وقت به جای اینکه از ناشناخته‌ها بترسی، مشتاق می‌شی به دل ناشناخته‌ها بری و بیشتر تو این حس خوب بمونی. جریان هدایت تو رو هر بار به جایی می‌بره که هم احساس بهتری پیدا کنی و هم خالق بهتری بشی.

    این جریان بهت راه‌حل‌هایی می‌ده که شاید در لحظه غیرمنطقی به نظر برسه، ولی وقتی قدم‌هات رو برداشتی و نتیجه‌ها رو دیدی، اون وقت منطقش رو هم می‌فهمی. همینطوره که تو دل هدایت‌های این جریان یه اطمینان قلبی هست که حتی اگه چیزی منطقی به نظر نرسه، قلبت به انجامش رضا می‌ده.

    فرق بین زندگی دلخواه و تحمل شرایط ناخواسته، جسارت در عمل کردن به همین الهامات و اعتماد به جریان هدایت هست. هدایت همیشه در جریانه و راه‌حل‌ها همیشه بهت گفته می‌شه، ولی اون چیزی که تفاوت رو ایجاد می‌کنه، عمل به این راه‌حل‌ها و جسارتیه که باید برای برداشتن قدم‌ها داشته باشی.

    حرکت به دل ناشناخته‌ها جسارت می‌خواد؛ شروع کسب و کاری بدون شریک جسارت می‌خواد؛ عبور از محدودیت‌های ذهنی و باورهای قدیمی جسارت می‌خواد. حتی پذیرفتن برکت‌ها و پاداش‌های جریان هدایت هم جسارت و ایمان می‌خواد. اعتماد به جریانی که دیده نمی‌شه ولی به شدت واقعی و تاثیرگذاره، جسارت می‌خواد.

    پاداش‌ها به کسایی داده می‌شه که به این جریان اعتماد می‌کنن، حتی وقتی ترسیده‌ان. درست مثل مادر موسی که بچه‌شو روی آب گذاشت، ابراهیم که برای قربانی کردن اسماعیل آماده شد، یا نوح که تو جایی که آبی وجود نداشت کشتی ساخت. اینها همگی نمونه‌هایی از جسارت در عمل به الهام‌های الهی هستن.

    کسانی که تونستن زندگی دلخواهشون رو بسازن، بدون استثنا، ذهنشون رو برای عمل به الهامات تربیت کردن. اینجاست که می‌فهمیم، جریان هدایت همیشه در جریانه، خواسته‌هامون همیشه جواب داده می‌شه، ولی راه دریافت اون‌ها از طریق اتصال به این جریان و موندن در حس خوبه. وقتی به این هدایت اعتماد کنیم و قدم‌هایی که بهمون گفته می‌شه رو برداریم، نتیجه‌اش می‌شه مقاومت کمتر، آرامش بیشتر، و ورود طبیعی نعمت‌ها به زندگی.

    هدایت، هدایت، هدایت…

    الله اکبر از این الهامات قلبی که به آدم می‌شه و فقط باید ایمان داشته باشی و عمل کنی.

    مانا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    انسیه زمانی مهر گفته:
    مدت عضویت: 744 روز

    بسم الله رحمن رحیم

    الحمدلله رب العالمین

    سلام استاد نازنینم

    سلام مریم بانوی بی نظیر و توحیدی من

    استاد این همه آگاهی کجا بود که من تا حالا درکشون نکرده بودم

    استاد دیشب در جهان اتفاقی افتاد که میدانم کلی جریان را ایجاد می‌کند استاد با تمام وجودم از خدا درخواست هدایت کردم گفتم خدایا کمکم کن با این جریان همراه نشم که امروز در این فایل هدایت خود را دریافت کردم وقتی شما گفتین اتفاقات دارند مارا غربالگری می‌کنند تمام آنچه که لازم داشتم تا بااین جریان همراه نشوم را در اختیار من قرار داد

    فهم اینکه اگر مثل دیگران عمل کنم مثل دیگران نتیجه میگیرم واقعا تکاملی در من ایجاد شد

    باور اینکه من آدم خودخواهی هستم اگر در ناز نعمت زندگی کنم در حالی عزیزانم در سختی باشند در من شکست استاد این فایل این مناطق را در من ایجاد کرد که اگر می‌خواهم هدایت اللهی را دریافت کنم و سعادتمند باشم که البته خواست خدا از من است باید به این آگاهی ها عمل کنم باید ایمانم الان نشان دهم و با کنترل ورودی هایم با این جریانات همراه نشوم

    استاد موجی که این فایل در من ایجاد کرد این بود که اگر به خدا ایمان دارم باید تسلیم جریان هدایت باشم باید جهان را از دید خدا ببینم

    نکته بعدی اینکه خدا متعصب نیست و هر کسی با هر اسمی وقتی به او ایمان بیاورد می‌تواند از مواهب او استفاده کند استاد درک اینکه افراد ثروتمند جهان بیشتر توحیدی هستند کلی ایمان من را زیاد کرد و یک درک جدید از توحید به من داد استاد احساس میکنم کلی مفهوم دیگر دراین فایل هست که من هنوز درکش نکرده ام این مفاهیم فقط با یک بار شنیدن به من عرضه شد

    و چقدر با آگاهی های قدم هشتم جلسه اول که درباره قدرت تمرکز و ایجاد تغییر است هماهنگی دارد

    استاد به خاطر این آگاهی ها از شما سپاسگزارم

    خدایا سپاسگزارم که من را هدایت کردی

    مریم بانوی مهربان سپاسگزارم به خاطر این خانه تکانی ذهن واقعا همه چیز در ذهن من دارد مرتب می‌شود وهمه چیز در جای مناسبش قرار می‌گیرد

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: