live | عمل به الهامات قلبی - صفحه 6 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-25 01:32:382024-09-26 04:23:02live | عمل به الهامات قلبیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خالق زیبایی ها
گام ششم
درود بر استاد عزیز، خانم شایسته و همه‌ی دوستان
زمانی که ما تعهد میدهیم روی خودمون کار کنیم و ورودی‌های ذهنمون رو کنترل کنیم، جهان کاری میکنه که ما آزادی زمانی بیشتری داشته باشیم تا بهتر بتونیم قوانین رو درک و در عمل اجرا کنیم.
وقتی ما روی خودمون کار میکنیم و از کوچکترین لحظات استفاده میکنیم. خداوند پاداش هاشو می‌فرسته و ما آسان میشیم برای آسانی ها. مثل استاد که متعهدانه زمانی که بندر عباس بود روی خودش کار میکرد و خداوند پاداشش رو چه زیبا داد که شرایط شرکت جوری بشه که ایشون وقت آزاد داشته باشه تا روی باورهاش کار کنه و قوانین جهان رو درک کنه.
به عبارتی آسان میشود برای آسانی ها
وقتی خدا تعهد ما رو میبینه ، درها رو واسمون باز میکنه و نیاز های ما رو در لحظه پاسخ میده
وقتی که خداوند ما رو هدایت میکنه ما باید اقدام کنیم، به صورت عملی
مثل حضرت نوح که بهش الهام شد روی کوه کشتی بزرگی بسازه.
یا خیلی از کارآفرینان موفق دنیا که به الهاماتشون عمل میکنند و به گسترش جهان کمک میکنند. با این کارشون چه تحولی در جهان ایجاد میکنند.
جهان فقط به فرکانس و احساس ما پاسخ میده
دلیل نتایج هر فرد، افکار و باورهای اونه
ترس ما باعث میشه که به الهاماتی که بهمون میشه عمل نکنیم و همیشه تو نگرانی بمونیم . ترس هاست که ما رو از حرکت کردن در مسیر الهامات باز می داره. ترس آدم رو نابود میکنه.
جهان در حال حرکت رو به جلو هست، اگه ما حرکت نکنیم زیر فشار های جهان له می‌شویم.
تضاد ها باعث پیشرفت ما میشوند. هر تضاد برای ما خیر و برکتی به همراه دارد. و کسانی که آماده تغییر هستند نمی‌ترسند، بلکه ایمان به خداوند دارند و خداوند هم اون ها رو هدایت میکنه به مسیر درست.
برای ساختن باورهای خوب باید منطق درست به ذهنت بدی این ذهن منطق میخواد. ذهن ما روی هوا چیزی رو قبول نمیکنه
باید براش منطق و الگو بیاری ، براش دلیل بیاری، بهش ثابت کنی که درست فکر میکنی
خداوند به همه ما گفته ، در مورد آینده ولی نگفته که آینده چه اتفاقی میخواد بیفته. گفته چه کاری باید انجام بدیم و باید انجام بدیم
خدایا تنها تو را می‌پرستم و تنها از تو یاری میجویم
در پناه الله
سلام به روی همچو ماهت استاد عزیزم،
اگه با ضمیر مفرد صحبت میکنم، به دلیل نزدیکی و صمیمیت قلبی بین ماست. دال بر بی ادبی شاگرد به استاد نباشه …
این سومین باره که این لایو رو میبینم!
بار اول که از طریق اینستاگرام دیدم و دریایی از آگاهی ها رو برام باز کرد! به قدری حرفاتون از الهامات وجودیتون سرچشمه میگرفت که آگاهی هاش ناب و خالص بود! از جنس خودتون! از روح تون ! هم جنس با خوده خداوندی که آگاهی مطلقه!
چقدر آماده شنیدن این حرفاتون بودم و چقدر بهم انرژی و انگیزه داد…
حرفاتون برای من، حکم حرفای استادی رو داشت که شاگردش رو تشویق میکنه که آفرین همینطوری ادامه بده!
با شنیدن حرفاتون بینهایت خوشحال شدم و خداروشاکرم
اصن انگار خوده خدا بود که از زبون شما داشت تشویقم میکرد و درعین حال هدایتم میکرد به سمت قدم های بعدی!
این فایل همینطور باعث ارتقاء عزت نفسم شد و احساسی که به خودم و عملکردم دارم بینهایت بهتر کرد!
ممنونم که …
ممنونم از اینکه همیشه زمانی جلوی دوربین میرید که آماده باشید! آماده شنیدن صدای رب!
ممنونم قبل از اینکه جلوی دوربین برید، فرکانستون رو با فرکانس خداوند بیشتر تنظیم می کنید تا صدای خداوندتون رو با وضوح بیشتری بشنوید.
بینهایت ممنونم از اینکه ایمان رو با عمل به ما یاد میدین. یعنی الهامات دریافتی رو بلافاصه اجرا میکنید و همون لحظه پشت دوربین به ما منتقل میکنید. این برای ما خیلی ارزشمنده که تمام تلاشتون اینه که منبع حرفاتون، همون حرفای رب باشه! خالص باشه و ناب! عین خودش! عین خودت! عین من!
بینهایت ممنونمم از اینکه به قدری با خودتون در صلح هستین که به همون اندازه با خدای درونتون در صلح شدین و این باعث میشه الهامات رو با وضوح بالا دریافت کنید.
و بازهم ممنونم از اینکه به الهاماتتون عمل مکنید! چقدر دوست دارم این جمله تکرار کنم …
چون اینجاست که ستون کاره! اینجاست که شجاعت و جسارت و ایمان ما رو نشون میده!
چون اینجاست که نشون میده ایمانی که آوردیم، عمل میاره یا خیر! چون اینجاست که وقت عمل کردنه!
چون این مرحلست که نشون میده لیاقت دریافت الهامات بیشتر رو داریم یا اینکه کفرانش میکنیم و از کف بیرونش میکنیم!
چون هر االهام حکم نشون دادن یک قدم از مسیر رو داره و تا زمانی که با ایمان بهش عمل نکنیم، قدم بعدی به ما نشون داده نمیشه!
چون اگه بهش عمل نکنیم، هیچ نتیجه ای رخ نمیده و عملا عالم بی عمل شدیم! و همونظور که خودتون میگین،
ایمان بی عمل حرف مفت است!
چون این ایمانه که منجر به عمل کردن میشه و اگه منجر به عمل نشه، عملا ایمانی هم وجود نداره و در نهایت با افراد عادی جامعه تفاوتی نخواهیم داشت!
چقدر دوست دارم اینا رو تکرار کنم و هی تکرار کنم!
برای خود تکرار کنم که این تکراره سبب تداوم ما و رشد مستمر ما میشه و به محض عدم تکرار، باز هم نتیجه رو به نزول میره!
چرا؟! چون هیچ جیز در جهان ثابت نیست! امکان نداره یک نمودار از جهان ثابت باشه! بلکه به صورت تدریجی و نامحسوس یک درصد یک درصد درحال تغییره!
حالا این نمودار یا میتونه به صورت تدریجی رشد کنه مثل هواپیما آروم آروم اوج بگیره!
و یا اینکه میتونه به صورت تدرجی افت کنه و مثل هواپیمای در حال فرود، نزول پیدا کنه!
پس بهترین راه اینه که کاری کنیم نمودار ما، به صورت تدریجی رو به بالا بره نه اینکه رو به پایین بیاد!
چون امکان نداره بتونیم ثابت نگهش داریم و این یک قانونه!
تغییر نمودار به صورت کاملا تدریجی و نا محسوسه! مثل رشد بچه ای که برای پدر و مادر چندان واضح نیست و کسی متوجه رشد بچه شون میشه که بعد یه از یک ماه اونو ببینه!
آها …
پس بهترین راه برای سنجش نمودارمون اینه که خوده الانمون رو با خوده قبلا مثلا سه ماه قبل مقایسه کنیم. ببینیم چه تفاوتی کردیم. این روند رشد و این شیب نمودار، کاملا بستگی داره به زمان و انرژی که طی این مدت برای رشد خودت در نظر گرفتی.
اگه طی این مدت به اندازه یک شغل جدید براش وقت گذاشته بودی، قطعا رشدت رو به خوبی میتونی تشخیص بدی و چه بسا نتایج خیلی خوبی وارد زندگیت شده باشه!
در غیر این صورت نمودارت یا رو به نزول رفته و یا به قدری طی این مدت روند رشد کندی داشتی که انگار یک درصد رشد کرده باشی!
حالا نکته قشنگش اینجاست …
این نمودار یک نمودار ساده مثل خط راست نیست که رو به بالا یا رو به پایین باشه!
این نمودار یک منحنی هست! بهش میگن نمودار تصاعدی! اینو حتما تو گوگل سرچ کن تا متوجه بشی منظورمو…
خاصیت این نمودار اینکه که روند تغییر در برهه های اولیه، چندان تغییر محسوسی نداره و رشد یا نزولش صورت تدریجیه.
اما بعد از طی کردن اون برهه از نمودار که بهش میگیم مرحله کمون، بعد از طی کردن اون روند تغییر تدریجی، سرعت تغییرات خیلی بیشتر از سری قبل میشه! اما کی!؟ بعد از اینکه اون مرحله کمون زیرخاک رو طی کرده باشه میتونه به این مرحله از رشد برسه!
اگه بخوام با زبان قانون تکامل صحبت کنم میگم تکامل ما در مرحله ی رشد زیرخاکی، چندان محسوس نیست و خیلی تدریجیه! اما بعد از طی کردن تکامل این مرحله و با ورود به مرحله جدید، سرعت رشد به صورت تصاعدی و با شیبی خیلی بیشتر بالا میره.
اگه بخوام همینو از دیدگاه مالی بررسی کنم، میگم در مرحله رشد زیرخاکی، درامدت از یک تومن میرسه دو تومن… بعدش میشه 4 تومن بعدش میشه 9 تومن … بعد اون 9 تومن میشه 20 تومن! مقدار رشد رو ببین؟! در مرحله اول 1 تومن افزایش درامد داشتی اما بعد اینکه مرحله رشد کمون رو پشت سر گذاشتی، 10 تومن افزایش درامد داشتی! به این مگین رشد با شیب تصاعدی که چندین برابر میشه!
چیکار کنیم به این مرحله برسیم؟!
به اندازه یه شغل جدید روی خودمون کار کنیم و به صورت مستمر ادامه بدیم تا هربار درک و آگاهی ما از قوانین بیشتر بشه و هرچه درک بالاتر بره، یعنی ایمان قوی تر شده و دنبال اون لاجرم عمل کردن میاد. وقتی عمل کردی، یعنی رشد کمون شروع شده و تنها کاری که باید انجام بدی اینکه همین فرمون رو ادامه بدی تا تکاملت طی بشه!
میخوای سریع تر طی بشه؟! با احساس خوب این مسیر رو طی کن … نه تنها باعث میشه از مسیر لذت ببری، بلکه سرعت طی کردن مسیرت هم بیشتر میشه! چرا بیشتر میشه!؟ چون احساس خوب تو، ارتباط مستقیمی داره با دریافت الهامات و هرچه احساس خوبت بیشتر باشه، الهامات را با وضوح بیشتری میشنوی و این الهامات همون ایده های راهگشا و میانبری هستن که ددر صورت عمل به اونا، تو رو سریع تر به مدار بعدی میبرن!
بازم رسدیم به احساس خوب
چقدر خوبه این احساس خوب:)
نه تنها باعث میشه از ثانیه به ثانیه زندگی مون لذت ببریم و کیف کنیم،
بلکه ما رو سریع تر به مدار بعدی میبره!
این احساس خوب همه چی رو با خودش میاره … همه چی!
خب احساس خوب رو چه طور ایجاد کنیم؟!
اول از همه سعی کنیم با ساختن شخصیتی زیبابین، تمرکز و کانون توجهمون روی زیبایی ها باشه و عادت کنیم زیبایی ها رو فقط ببنیم! به چشمانمون زیبا دیدن رو یادبدیم.
با همین کار کلی به احساس خوب میرسیم، اما در مرحله بعدی لازمه باورها رو از نو بسازیم!
چون احساسات ما از باورهای ما سرچشمه میگیرن و این احساسات ما هستن که میگن باورمون نسبت به موضوعی مناسبه یا نه!
من باور رو تشبیه میکنم به یک قالب! قالب خمیر سازی که خمیر مجسمه رو داخلش میزنی و به همون فرم قالب، مجسمت بیرون میاد.
اینکه ما با دیدن مجسمه ای که داریم، احساس خوبی نداریم، یعنی قالب مون ایراد داره که این مجسمه رو ساخته! نه خوده خمیر!
چون این جهان و تمام متعلقاتش از انرژی هستن و ماهیت انرژی اینه که صورتش از شکلی به شکلی دیگه میتونه تغییر کنه! عین خمیر مجسمه سازی که میتونیم به هرشکلی اونو دربیاریم.
پس خوده خمیر مقصر نیست چون داخل هر قالبی بره به مون شکل درمیاد و مشکل از قالب ما یا همون باور ما نسبت به اون موضوع از زندگیه.
لازمه برای ساخت مجسمه دلخواه، قلبمون رو به شکل درخواه دربیاریم تا همون مجسمه که میخوایم بیرون بده.اون موقس که با دیدن مجسمه دلخواه به احساس خوب میرسیم. چون باورامون مناسب هستن و اون قالبی هست که میخوایم.
و دقیقا به همین خاطره که زندگی مارو باورهامون میسازه! چون قالب های ما تفاوته !
اگه از قالبت در هر موضوعی از زندگی راضی نیستی، یعنی قالبت خود ساخته خودت نیست و پیش ساخته دیگرانه!
یعنی از گذشته تا با حال، هر آنچه از دیگران در مورد اون موضوع شنیدی، دیدی و در نهایت پذیرفتی، تبدیل به قالبت میشه!
حالا برای ساخت یک قالب خودساخته ی شخصی، بازم لازمه همون کار رو تکرار کنیم. در واقع مصالح ساخت این قالب، دیده ها و شنیده هاست که باعث میشه اون قالب شکل بگیره!
هرچه این متریال ( مصالح) مرغوب تر و بهتر باشه، قالبت دلخواه تر میشه و هر چه مصالحت کیفیت پایین تری داشته باشه، قطعا قالبت نا دلخواه تر میشه! خیلی مهمه که این متریال از کجا میان … خودت شخصا میری دنبالشون و اون چیزایی که میخوای در مورد اون موضوع میشنوی و میبینی یا اینکه دیگران از ناکجاآباد برات آوردن!
اگه به قدری از مجسمت ناراضی هستی که اصلا به اونی که میخوای شباهت نداره، پس لازمه قالبت رو خراب کنی و یه قالب جدید با طرح و ایده و متریال خودت بسازی.
یعنی بری دنبال الگوهای مورد نظرت بگردی، اونایی که میخوای بسازی ببنی … اونایی که میخوای بسازی بشنوی و … .
این یعنی نحوه ساخت قالب جدید در مورد موضوع دلخواه.
وقتی قالبت رو ساختی، اون موقع فقط کافیه خیلی راحت و بدون دردسر خمیر رو فشار بدی داخل و اون مجسمه دلخواهت رو ببینی. هرجا شو که دیدی بازم ایراد داره، دیگه لازم نیست قالب رو خراب کنی… بلکه چون خودت ساختیش خوب میدونی ایراد کار کجاست و تعمیرش میکنی … یه خورده سمباده میکشی و حل میشه و این بار مجسمه ای که میسازی، باز هم بهتر و باز هم صاف و صیقلی تر و زیبا تره.
اما نکته جالب تر اینجاس که این مجسمه، بینهایت میتونه زیباتر از اینم بشه حتی …
به شرطی که قالبت رو از ین بهتر تعمیر کنی و اوکی کنی.
اما این پروسه زیباسازی قالب، یه روند کاملا تکاملی و تدریجیه و هر چه بیشتر بگذره، بیشتر درک میکنی که چه طوری بهترش کنی و تا اخر عمرت ادامه داره!
تو فقط روی قالب های خودت کار کن، لازم نیست مدام خمیرت رو عوض کنی…
اون خمیر محکومه به تغییر! وقتی که قالبت رو تغییر بدی.
اگه یک درصد اون خمیر، اون جور که میخوای تغییر نکرد، اگه خمیرت خشک شده بود و انعطاف پذیری لازم رو نداشت، اون موقع خوده جهان برات عوضش میکنه و لازم نیست تو کار خاصی انجام بدی.
تو فقط قالب هاتو بساز که این قدرت و مهارت قالب زنی، یکی از بزگترین قدرت هایی که خداوند به بندش داده تا با اون هر مجسمه ای که میخواد رو بسازه!
تو فقط قالب بساز قالب ساز!
امیدوارهم همه ما، قالب های جنبه های مختلف زندگی مون، مثل ثروت، سلامتی، روابط و … رو خودمون خودساخته ساخته بسازیم و با دیدن مجسمه ثروت، مجسمه روابط، مجسمه سلامتی … مجسمه معنویت و خوشبختی … سعادت دنیا و آخرت رو نصیب خودمون بکنیم.
امیدوارم خبره ی قالب زنی بشیم و خمیر کل جهان همراه با متعلقاتش رو اون جور که میخوایم شکل بدیم!
خداوندا بینهایت سپاسگزارم
سلام آقا یزدان
امیدوارم که خوب و خوش و در بهترین اوضاع و شرایط باشید
این فایل نشانه من بود و به کامنت شما هدایت شدم.
خیلی توضیحاتی که در مورد خمیر مجسمه سازی و قالب زدین و مقایسه ای که با باور و نتایج زندگی زدین رو دوست داشتم.
خیلی قشنگ توضیح دادین.
به خصوص که چند روزیه که دارم سعی میکنم یک باور محدود کننده رو با باور قدرتمند کننده جایگزین کنم، خیلی به موقع بود برام خوندن کامنتتون.
ازتون ممنونم برای ثبت این کامنت
در پناه خدا باشید
به نام خالق یکتا
سلام دوست عزیز و هم فرکانسی از این مثال (قالب مجسمه ) خوشم اومد ممنونم که این اگاهی رو با ما به اشتراگ گذاشتی
در پناه حق شاد و سلامت و ثروتمند باشی
سلام آقا علی عزیز
خوشحالم پیام قشنگت رو میبینم.
بنهایت ممنونم از لطفت.
در پناه خدا روز به روز شادترباشید.
محشر بود دوست من چه قشنگ توضیح دادید ممنونم شاد وتندرست باشید.
سلام دوست عزیزم،
ممنونم از لطف و نگاه زیبای شما.
امیدوارم ثانیه به ثانیه زندگی تون با نگاهی زیبا سپری بشه.
استاد عزیز
اگر من بهار قبل بودم در این روز (19فروردین) دنبال جادو و جنبل بودم و نگین انگشتر و سنگ عقیق و این جور چیزا که زندگیمو دگرگون کنم و ثروتمند بشم
اما الان یه دنیا فاصله دارم با شخصیت قبلیم
و هنوزم فاصله زیادی دارم با چیزی که قراره بشم چون ذهن چموشم کار خودشو میکنه اما به لطف خدای رحمان و الهام خانم و شما که سربزنگاه و بموقع،ظاهر میشید افسارشو میگیرمو میگم صبر کن کارت دارم
من شاگرد قدم چهار هستم و شیطان نجوا میکرد بسه دیگه مگه چقدر آگاهی دیگه میخای؟ مگه چقدر حرف تازه دیگه برا گفتن هست؟ میگفت تو که دوره قانون آفرینش و عشق و مودت رو داری پس تمومش کن و راه رو ادامه نده…..
لایو رو خیلی بیتفاوت گوش میدادم تا اینکه رسیدم به کلمه( غربالگری) فقط این کافی بود تا ذهنم خاموش بشه و یادم بیاد 4ماه قبل خاستم که با بقیه فرق داشته باشم از بدنه جامعه و محیطی که درش بودم جدا بشم
خاستم منم رو کول خدا سواربشم و لذت ببرم
خاستم ثروتمند بشم وجهان روجای بهتری برای زندگی بکنم
خاستم بدونم رسالت من از بدنیااومدن چیه
شخصیت قبل من به آمار تلفات نگاه میکرد، ته بیماری رو در میاورد و جنبه های منفیشو شاخ میکرد اما الان خودم هستم و دنیای خودم، تو این مدت برگشتم از قدم اول دوباره فایلا رو گوش دادم واقعا به آگاهی هایی رسیدم که قبلا نمیفهمیدم من تغییر مدارو حس کردم
پس میخام به تعهدم عمل کنم قدم ها رو پیوسته طی کنم چون با تمام وجودم تشنه رسیدن به خواسته هامم و میخام لذت دنیا و خیر آخرت رو درک کنم ان شاء الله
خدارو شکر که الهام خانم استاد بموقع میاد و راهو روشن میکنه
خدا میدونه چه آگاهی هایی در قدم 5بدست میارم
روزی همه بچه های سایت باشه ان شاء الله
انشاالله منم پولدار میشم و همه دوره های استاد عباسمنش عزیز رو خریداری میکنم خدابزرگه
زیباجون
فقط از خدا بخواه، خدا خودش زمینه رو فراهم میکنه، خیلی خوب فایل های رایگان رو گوش بده وقتی که مدارت رفت بالا پول محصولات هم جور میشه
ممنون از پاسخ عزیز
چندماه هست فایل ها رو گوش میدم و خیلی استفاده کردم 👌😍ولی کنجکاوم که فایل های اصلی چجورین🤔
انشاالله منم یه روز مثل شما فایلهای اصلی رو خریداری کنم
بنام خدای بخشنده و مهربان
خدایا هر آنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده.
خدایا هر موفقیتی که دارم از آن توست و از تو به من رسیده.
خدایا هر توانایی که دارم از آن توست واز توبه من رسیده.
خدایا هدایتم تا همیشه محتاج توباشم.
خدایا هدایتم کن تا همیشه وابسته به توباشم.
خدایا مرا هدایت کن به راه راست ، راه کسانی که به آنها نعمت داده ای .
سلام
سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته و دوستان سایت.
خدارا سپاس می گویم برای بودن در فرکانس شنیدن این لایو زیبا.
خدارا سپاس می گویم برای بودن در فرکانس مکتوب کردن کامنت قدم ششم.
خدایا یاری ام کن تا بتوانم بنویسم هرآنچه که به من میگی.
همیشه موضوع هدایت و الهامات برایم دلنشین و شنیدنی بوده و از تمام موضوعاتی که استاد همیشه در مورد آنها به من آگاهی داده این موضوع الهامات را بهتر سعی کردم درک کنم.
یادم میاد از بچگی یه چیزی را در وجودم احساس میکردم.
همیشه فکر میکردم یه کسی هست که مراقبه منه. حواسش به من هست .
یه وقتهایی که برای من اتفاق خوبی رخ میداد تو دل خودم میگفت خدا منو خیلی دوست داره .
این احساس از زمان کودکی در من درونی بوده برای همین اولین بار که موضوع الهام و هم صحبتی با خدا را از زبان استاد شنیدم خیلی مقاومت کمی داشتم و سعی کردم بیشتر درک کنم البته که درک این آگاهی ها تا ابد ادامه داره.
یادم میاد زمانی که در دفتر بیمه کار میکردم خیلی کار زیادی داشتم و بیشتر انرژی و تمرکز منو گرفته بود.
از خدا درخواست کردم خدایا من دوست دارم زمان آزاد داشته باشم تا روی دوره های استاد بیشتر کار کنم.
آن زمان من تازه با این قوانین آشنا شده بودم و البته داشتم روی دوره آفرینش استاد کار میکردم و روی باورها .
کم کم متوجه تضادی در زندگی ام شدم.
کاری که من داشتم انجام میدادم با باورهایی که داشتم روی خودم کار میکردم، هم جهت نبود یعنی به جایی رسید که تمام شغل و کارم برای من زیر سوال رفت و خودم از شغل خودم راضی نبودم و مشاوره هایی که به ارباب رجوع میدادم را خودم قبول نداشتم .
احساس کردم این کار با روح من ، با باورهای من در تضاد هست .
با الهاماتی که دریافت کردم و همینطور شروع دوره عزت نفس تصمیم گرفتم که از کارم بیام بیرون و ترک خدمت کردم.
از خدا خواسته بودم که نیاز به آزادی زمانی دارم چون میخوام رسد کنم و میخوام زندگی ام را تغییر بدم و خدا هم ایده را داد و من این قدم را برداشتم.
بعد از خداخواستم که برایم درآمدی قرار بده تا من بتونم در این مدتی که روی خودم کار میکنم دستم تو جیب خودم باشه تا شروع کسب و کار شخصی ام.
من درآمد غیرفعال را از خدا درخواستم کردم.
خدا ایده هایی به من داد و من طبق الهامات خدا قدم‌ها را برداشتم و خودم رسوندم به درآمد غیر فعال تا هم آزادی زمانی و هم آزادی مالی داشته باشم تا از زمان خودم بهترین استفاده را داشته باشم و همینطور هم شد.
خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم .
خدایا از هر خیری که از تو به من برسد من فقیرم.
در پناه الله یکتا
با نام و یاد خدا
خانه تکانی ذهن روز ششم
اگه قرار باشه بگن فقط یک فایل از بین فایلهای استاد رو تا آخر عمر میتونی گوش بدی من بدون شک همین فایل رو انتخاب میکنم. الله اکبر. این چه فایلی بود. چرا آگاهی هاش تمومی نداشت؟ مطمئنم اگه همین فایل رو بتونم آگاهی هاش رو عمل کنم در این دنیا و اون دنیا رستگار میشم.
استاد اونجایی که گفتید من همیشه دنبال فرصت بودم که بتونم بیشتر روی خودم کار کنم و وقتی جهان جدیت من رو دید بهم این فرصت رو داد که هم حقوق داشته باشم و هم بتونم روی خودم کار کنم، منو منقلب کرد. خدا شاهده من الان دقیقا مثل شما همین فرصت برام پیش اومده اما من این موقعیت رو فرصت ندیدم و حتی ناشکری هم کردم. الان که میگید یادم میاد که ای دل غافل این همون خواسته من بوده. من همیشه میخواستم کارم کم بشه که وقت کنم بیشتر رو خودم و روی یادگیری علاقه مندی و شروع کسب و کارم وقت بذارم. خدایا چقدر کور بودم که این فرصت رو نمیدیدم و همش غر زدم که کارم کم شده و حقوقم کمه. چقدر ناسپاس بودم. همین داستان شما در ابتدای فایل منو چند پله برد جلو. یعنی در همون ابتدای فایل من باورهام جابه جا شد. منم به خودم تعهد میدم که مثل اون شاگردتون با جدیت روی خودم کار کنم و بتونم نتایج بزرگتری بگیرم.
استاد شما این فایل رو در زمان پاندمی ضبط کردید. من اون زمان به مدت 2 سال بیکار شدم. اما اون دوران من با سایت شما آشنا شدم و کم کم شروع کردم به کار کردن رو خودم و وقتی بعد 2 سال برگشتم سر کار، همه همکارها از اون روزها به عنوان سخت ترین روزهای زندگیشون یاد میکردن اما من میگفتم چطور میشه؟ برای من عالی بوده. و نتیجه اون کار کردنها رو تو سال اول دیدم وقتی حقوقم تصاعدی میرفت بالا. برای من واقعا دوران پاندمی نقطه عطف زندگیم بود که با سایت خوب شما آشنا شدم.
چقدر این روزها درگیر همین موضوع الهامم. استاد شما گفتید وقتی روی خودت کار میکنی، فرکانسها و افکارت تغییر میکنه، این تغییر فرکانس و افکار شخصیت و اعمال ما رو تغییر میده و بعدش ما یه سری الهامات رو دریافت میکنیم و دیگه این مرحله باید الهامات رو عمل کنی که من فعلا تو این مرحله قفل شدم. یعنی من جز اون دسته هستم که گفتید، اونقدری به الهامات نزدیکم که بشنوم اما دقیقا وقتی میشنوم روم رو میکنم یه طرف دیگه و میرم. هنوز خیلی ترسها تو وجودم دارم که باید برطرفشون کنم و اینا ترمزهای من برای عمل نکردن به الهامات هستن، مثل ترس نظر مردم، تایید دیگران، ترس از شکست که همه اینها ریشه تو عزت نفس داره.
الان که فکر میکنم هر جا به هدایتها عمل کردم واقعا برد کردم. یه مثالی که یادم میاد در خصوص آزاد کردن مدرک تحصیلیم بود. یادمه یه حسی بهم گفت برو مدرکت رو آزاد کن. منم چون دانشگاه سراسری بودم باید هزینه میدادم و خب چون قصد مهاجرت نداشتم شاید یه جورایی مسخره بود چون میتونستم بعدا با سابقه بیمه ام بدون هزینه مدرکم رو آزاد کنم. اما من انجامش دادم. بعد اینکه من مدرکم رو گرفتم اولا هزینه ها چند برابر شدن و بعدش تصمیم گرفتم مهاجرت کنم و چون مدرکم آزاد بود، خیلی زود مراحل مهاجرتمون پیش رفت.
ولی شده که به الهامات عمل نکردم و بد چوبش رو خوردم. یکیش حدود یک ماه پیش بود که سر گوش ندادن به هدایت یه ضرر مالی کردم.
اون بخشی که گفتید خداوند برای ما دلیل نمیاره و فقط میگه باید این کار رو انجام بدی، مثال حضرت نوح، آمازون و ایلان ماسک عالی بودن. مشکل من اینه که میام با ذهن منطقی بررسی میکنم اما خداوند دقیقا همینجاست که غربال میکنه افراد رو. این مرحله جاییه که تفاوت ایمان حقیقی و ایمان ظاهری مشخص میشه. این مرحله ایه که خیلی از افراد توش جا میزنن و خب اگه راحت بود که همه موفق میشدن. توکل و توحید واقعی اینجا خودش رو نشون میده.
باشد که جز موحدین باشیم و عمل کنیم به الهامات.
سلام به دوستان عزیزم و استاد دوست‌داشتنی
منم جزو آدمهایی‌ام که وقتی به اون دوره بیماری فکر میکنم، بی‌اختیار لبخند می‌زنم. در واقع اولین دوره رو در همون زمان خریدم و به صورت مستمر کار روی خودم رو شروع کردم و به لطف خدا، تا امروز کمتر روزی بوده که روی خودم کار نکنم و البته اثرات اون هم بینهایت بوده.
اون روزها که کار روی خودم رو در دوران قرنطینه شروع کردم، درآمدم به زور کفاف زندگیم رو میداد و حالا کسب و کار خودم رو دارم و ایمان و توکل رو به طریقی دیگه تمرین میکنم.
در این مسیر چقدر آرام‌تر، شادتر و متوکل‌تر شدم.
بسیاری از نگرانی‌هام پوچ شد و رنگ باخت.
یه زمانی می‌ترسیدم از تنهایی، بی‌پولی، حرف دیگران. یه زمانی حسادت داشتم و دیگران رو قضاوت میکردم. حالا همه اینها کم و کمتر شده.
حالا هر روز میتونم افکارم رو ببینم و به خودم بگم:” این فکر سازنده نیست. ببین از کجا میاد و درستش کن.”مثلا من سالهاست که بهتر شدن در مهارت زبان انگلیسی رو به تعویق می‌ندازم. ولی یک ماهه که در تمرین ستاره قطبی، مینویسم که خدایا یادگیری زبان رو برام راحت کن. دیروز اتفاقی با یه آقای انگلیسی آشنا شدم. منو به خوردن قهوه دعوت کرد. می‌ترسیدم که نتونم حرفهاش رو بفهمم یا حرفهامو بفهمه. ولی سعی کردم حرفهام رو توی ذهنم مرور کنم و ساختار درست رو پیدا کنم. برخلاف انتظارم اون آدم خیلی هوای منو داشت، سعی کرد آروم و شمرده و با لهجه قابل فهم برای من صحبت کنه و من در نهایت تعجبم نود و نه درصد حرفهاش، تجربیات گذشته‌ش، از کودکی تا بیزینس‌هایی که شکل داده بود رو فهمیدم. و من هم تونستم حرفهام رو بدون ترس بزنم گاهی با مهربانی تصحیحم میکرد و تونستیم با هم مکالمه‌ای دو ساعته داشته باشیم.
این موضوع اعتماد به نفسم رو خیلی افزایش داد و عزمم رو برای عالی کردن این مهارت شدت بخشید.
استاد جانم حالا من فرمول رو بلدم. فکر بد، اتفاقات بد. اگه اتفاق بد نمیخای، فکر بد رو ریشه‌یابی کن، الگوهای خلاف اون رو پیدا کن، منطق درست بساز و تمرین و تکرار کن. نشونه‌ها رو ببین و شکرگزاری کن و صبور باش.
حالا میدونم هیچ چیزی غیرممکن نیست. فقط باید ایمان به اون اتفاق رو در خودت بکاری. من در حال حاضر دوست دارم یه خونه بزرگ در جردن بخرم و با پسرم به راحتی در اون زندگی کنم.
ماشین سانتافه مشکی بخرم.
یه یار داشته باشم که باهاش به راحتی جهان رو بگردیم و مستند بسازم.
اینها رو اینجا مینویسم چون در ابتدا باید باور کنم که اولین قدم جرات داشتن خواسته‌ست.
دومین گام باور رسیدن به اونه.
سومین گام عوض کردن همه فکرهایی‌یه که تحقق اون رو ناممکن می‌دونن.
چهارمین گام پیدا کردن الگوها و تقویت باورهای درسته.
پنجمین گام عمل به الهاماته.
ششمین گام حرکت و حرکت و سپاسگزاری برای تغییرات کوچیک و بزرگه و استمرار این مسیر.
من یادگیری همه این مسیر رو مدیون شما استاد عزیزم هستم. و به خاطر همه این گنج‌های ارزشمند ازتون صمیمانه سپاسگزارم.
خدایا شکرت.
بنام خداوندی که هدایتگرست و وهاب. بنام خداوندی که قدرت خلق زندگیم را به من عطا کرد.
سلام به استاد بی نظیرم و مریم بانوی نازنینم و سلام به اهالی سایت عشق.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
استاد بخدا امروز من با این فایل دیوانه شدم. از عظمت و بزرگی خداوند. از این جهان هوشمند که لحظه ای از گسترش خودش دست نمی کشه. از هدایت. از الهام. از قدرت ذهن انسان. از چی بگم استاد. بخدا دارم منفجر میشم از شدت آگاهیهای این فایل، از اینهمه نظم و دقتی که خداوند تو کارهاش داره.
آخه به کی بگی که باور کنه این حرفارو بغیر از آدمهای این سایت. کجا بری فریاد بزنی اینهمه عشق و هیجان رو😭😭😭😭
استاد دیروز یه کلیپ دیدم از ایلان ماسک و کارهاش و شرکتهاش. اصلا مغزم سوت کشید از این آدم. از قدرت باور. از اینکه چقدر یه آدم میتونه پیشرفت کنه. و حالا ادامه شو شما بیای برام بگی. برام باز کنی که چجوری این آدم با عمل به الهاماتش موفق شده. دقیقا جملاتی که تو اون کلیپ شنیدم رو یکی یکی بیان کنی. اینا هدایت نیست پس چیه. معجزه نیست پس چیه.
خدایا شکرت برای این جهان هوشمند
استاد وقتی گفتین« بچه ها جهان داره سرند می کنه ها.» گفتم ببین این آدم چقدر میتونه فکر خدا رو بخونه. چقدر وصله به منبع که تمام این اتفاقات رو تونست اول سال پیش بینی کنه. اینکه ضعیفها ضعیفتر بشن و از دور خارج بشن و قویها قویتر. اینکه برام تعریف کنی از الهام نوح. کی و کجا داستان نوح رو اینجوری شنیده بودم که الان شنیدم. استاد بخدا دارم دیونه میشم. همیشه فکر میکردم و اینجوری بهم خورونده شده بود که یه فرشته هست بنام جبرئیل که فقط به پیامبرها نازل میشه و واسطه اس بین خدا و بعضی بنده هاش، که حرفهای خدا رو برای پیامبرها میاره.
اما حالا شما بهم میگی این یه اتفاق طبیعیه که برای همه هست.خداوند به همه الهام می کنه. البته که منم تو این مدتی که با سایت بودم خیلی چیزها یاد گرفتم و یه الهامات کوچولویی هم داشتم که تونستم درکشون کنم و با عمل بهش نتیجه بگیرم. اما این نیست که ذهنم به راحتی اینا رو بپذیره. پس منم باید از استادم یاد بگیرم تا این چیزا رو برای ذهنم منطقی کنم.و با دلایل منطقی منم میتونم ذهنم رو قانع کنم. یکیش همین ایلان ماسک. که از تمام جوانب خودشو برای این تحول آماده کرده بود. رباتیک کردن کارخونه تسلا، اینترنت ماهواره ای، سقفهایی که برق تولید میکنن و…. مثل جف بزوس که قبل از این جریان یه سیستم بزرگ حمل و نقل مواد غذایی رو آماده می کنه، سیستم ارسال اجناسش رو تغییر میده و…… مثل استاد عباسمنش که تمام دفترها رو تعطیل می کنه و کارشو اینترنتی می کنه، مثل وقتی که بهشون گفته میشه مهاجرت کن و میگه چچشم، مثل وقتی که پرادایس رو خریدن. اینا هیچکدوم غیبگو نبودن، هیچکدوم خبر از اتفاقات آینده نداشتن اما خدایی که هدایت همه موجودات رو بر عهده داره مثل همون هلی کوپتره بهشون میگه که از کدوم راه باید برن. این نیست که به یه سری ها بگه و به یه سری ها نگه. چون به قول خانم شایسته اینا برادری شونو ثابت کردنو ثابت کردن که مرد عمل هستن. (عمل به الهامات) اون عضله الهام درونشون قوت گرفته و بهتر و راحتتر میتونن الهامات رو درک کنن. بهتر میتونن راه رو از بیراهه تشخیص بدن ونشون دادن که در مسیر ایاک نعبد و ایاک نستعین هستن و خدا هم همه جوره هدایتشون میکنه. همه جوره ساپورتشون می کنه و جلوتر از خودشون کارها رو انجام میده.
و بازم به قول خانم شایسته:«چون فهمیده‌اند که، الهامات برایت زمان می‌خرد تا آنگاه که توان عقلانی‌ات آماده‌ی درک منطق آن الهامات شد، زمان و فرصت‌ات را از دست نداده باشی.
چون فهمیده‌اند تنها «پیروی‌ی بی چون و چرا از الهامات» است که آنها را در زمان مناسب قرار میدهد و با اتفاقات مناسب هم-نشین می‌سازد؛»
خدایا شکرت برای این فایل و آگاهیهای بی نظیرش
خدایا شکرت برای الهاماتی که به استاد و خانم شایسته عزیزم میکنی تا اینجوری منم هدایت کنی،
خدایا شکرت برای همه آدمهایی که به الهاماتشون عمل میکنن و نتیجه میگیرن. مثل نوح، مثل ایلان ماسک، مثل جف بزوس، مثل استاد و مریم جان، و مثل من که بهم گفتی بنویس و نوشتم.
خدایا من به کوچکترین خیری که از تو برسد محتاجم. یاریم کن الله مهربانم🙏🙏
به نام خداوند بخشاینده مهربان
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین
وهمه ی دوستان هم فرکانسیم در این مسیر توحیدی
گام ششم
عمل به الهامات الهی
من لایق دریافت الهامات الهی هستم وخداوند هرلحضه به من الهام میکند که چه کاری را انجام دهم وچه کاری را انجام ندهم
استاد درمورد نتایج خودش و کسایی که تو هر برهه ای که به الهاماتشون عمل کردن رو بیان میکنه
میخوام از تجربیات خودم بگم وعمل به الهاماتم
یک ماه پیش بهم گفته شد که از شغل قبلیم بیام بیرون و یک ماهی به خودم وقت بدم و روی خودم کار کنم الان که این کامنت رو مینویسم
اتفاقاتی توی این یک ماه افتاده که هیچ وقت باعقل من جور در نمیومد و موفقیت هایی به دست اوردم که هیچ وقت فکر نمیکردم که توی این یک ماه اتفاق بیفته
چقدر من به خودم سخت گرفته بود و چقدر خودم رو اذیت میکردم و چقدر از خدای خودم دور بودم
اما توی این یک ماه که به ظاهر من توی بدترین شرایط بودم از دل این شرایط به ظاهر بد اتفاقات عجیبی افتاده که حتی نمیتونستم بهش فک کنم
چ برسه به اینکه عملی بشه
والان دارم با تمام وجود ذهنم رو کنترل میکنم ورو خودم کار میکنم که قدم بعدی رو بردارم
انقدر لذت بردم توی این یک ماه که حتی نمیتونستم تصورش بکنم چقدر همه چیز لذت بخشه
ودر دل شرایطی که ظاهرش خوب نیست میشه لذت برد
حالا من که دارم ادامه میدم چقدر اتفاقات عالی بهتری قراره رخ بده دارم نشانه هاشو میبینم
این باور تنها تورامیپرستم وتنها از تو یاری میجویم تحت هر شرایطی چقدر به من قوت قلب میده
واقعا به حرف های استاد فکر میکردم چون من علاقه زیادی به امازون دارم وهمیشه برام جذاب بوده کسب وکارش چطور قبل از اینکه این اتفاقات بیفته اونا انقدر اماده بودن که انگار از قبل میدونستن
زمانی که استاد تصمیم میگیره که همه چی رو انلاین کنه واقعا اون موقع کی باور داشت به انلاین کار کردن
کی اصلا فکر میکرد که از طریق سایت مردم بیان وفایل بخرن بدون هیچ تبلیغی
تنها فقط وفقط یک چیز اینجا واظح واشکاره واونم ردپای توحیده والهاماتی که استاد دریافتش کرده
مثال نوح که من هروقت به ایه ش توی قران میرسم وجودم سرشار از لذت میشه
ما به نوح گفتیم که کشتی را به فرمان ما ومطابق وحی ما بساز
یعنی همه چی رو میگه چجوری انجام بده این قسمت راحتشه بنظرم
اصل کار اونجاست که تو باور کنی که که بالای یه کوه کشتی بسازی
هیچ بارانی نیست هیچ دریایی نیست وهیچ خبری از طوفانی نیست وهیچ تجربه قبلی نیست
تنها یک چیز هست واون یک ایمان شکست ناپذیره همین همین
درپناه حق
بنام خالق وحاکم جهان هستی
دوردبیکران به اساتیدبزرگوارم
درودبه هم خانواده وهم فرکانسی های گلم
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
که امروز راهم باری دیگر من راباصدای دلنوازتوازخواب بیدارم کردی وهدایتم کردی به زندگی زیبا ورویایی ام تا لذت ببرم ازوجودت درزندگی ام
خداوند برایم همه چیز است
خداوندراسپاس گذارم بابت آزادی زمانی که بمن هدیه داده تا بتوانم فرصت بیشتری را درطول روز داشته باشم واختصاص دادم به کارکردن روی خودم وازاز زمانم بهینه استفاده بکنم
من در ماه های گذشته توی درخواستهایم مینوشتم وازخداوند خواستار این روداشتم که دیگه از کارهای فیزیکی ام درطول روز کمتر کنه وبجایش از ذهنم استفاده کنم ودرآمدم هم بالاتر برود
چون کاریکه قدرت ذهن میکنه صدها برابر فراترازقدرت بازویه
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
ایمان داشتن به رب باقلب کارهرکسی نیست چونکه فقط گفتنش بازبان درست نیست باید درعمل نشان دادواعتماد به رب هم کارهرکسی نیست
تمام کسانی که درمسیرریبای الهی قرارگرفتند به سادگی نشانه ها والهامات رادریافت میکنند وزمان عمل کردن بسیار مهمه که ایمان واعتماد رابه رب نشان میدهند وتوحیدی بودن خودشونو ثابت میکنند
استادهمانطور که شما دراین فایل مثال حضرت نوح را عنوان کردید که ایمانی قوی به پروردگارش داشته که بااینکه تمام مردم شهرش اورادیوانه خطاب میکردند اما او مسمم پای تعهد ایستادوبااعتمادکامل به کارش ادامه داد،هرچند که خودش هم ازآینده بیخبر بود وحتی دردلش کوچکترین تردید رانیاورد ونتیجه شد نجات بسیاری ازموجودات وانسانها ازسیل وبزرگترین کارقرن راانجام داد وسربلن بیرون امد
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
من اززمان وردو با این مسیرزیبای الهای بسیار شدید وباانرژی بالا روی خودم کارکردم والان ذذهرزمان نشانه ای والهامی ازجانب پروردگارم می آید را دریافت میکنم براحتی
وبدون تردید عمل میکنم وبارهابوده که بظاهر حرکت بدی بوده ولی درآخر نتیجه بسیار عالی رابرایم رقم زده که حسابی لذت بردم وسپاسگذاری کردم
هیچ عامل بیرونی درزندگی مان تآثیری ندارد وفقط افکارمان است که هراتفاقی رادر زندگی برایمان رقم میزند چه بد ویا چه خوب
ما فقط با ساختن باورهای قدرتمندکننده میتوانیم زندگی خوبی برای خود رقم بزنیم
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
همه ما اول باید روی خودمون کارکنیم وخودمون رو تغییر باورهامون میتوانیم به خودشناسی برسیم و زمانیکه به خودشناسی برسی یعنی به خداشناسی ریسدیم وآرامشی رادریافت خواهیم کرد که ندیدیم تابحال درزندگیمان
همه تضادها درزندگیمان برای ساختنمون هستند وبجای فرار باید پذیرفت وپا گذاشت توی ترسها وبه دنبال رسیدن به اهدافمان بایدبهایش را دادوباصبر میتوانیم به آنچه میتواهیم دست بیابیم
خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،
ناامید شدن بزرگترین شرک به خداوند است
مالایق بهترینهای جهان هستی هستیم
جهان هستی در هرلحظه درحال گسترش است
جهان به قدرتمندان پاسخ میدهد وضعیف هاراازبین میبرد
مابازیبازندگی کردنمان جهان راجای بهتری برای زیستن خواهیم کرد
خدایاشکرت
دوستتان دارم ودرپناه اللله مهربان درجهت رسیدن به اهدافتان موفق وپیروز وپاینده باشید
استادومریم خانم عزیزانم دوستتان دارم وسپاسگذارتونم
درود براستاد عزیزم وخانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسم…
خداروشکر که به این فایل هدابت شدم…
من چندسالی تصمیم به فعالیت تو فضای آنلاین داشتم و هنوزم دارم…
کارم جوری بود که هرفکری کردم نشد وارد فضای آنلاین بشم …
تااینکه من اون کارو دیگه دوسه ماهی هست جمعش کردم وبا فایل های دنلودی استاد و دوره هایی که خریدم روی خودم کار میکنم…
چند راهکار به ذهنم رسید ومنتظر شدم که خداوند منو هدایت کنه به سمتش…
بخدا گفتم خدایا من نمیدونم..من اصلا اهل تحلیل نیستم که تشخیص بدم چه کاری انجام بدم…
اصلا عقل من به این چیزا نمیرسه…
ازت میخوام منو وارد یک کاری کنی که برام خوب باشه و من اصلا فرصت فکر کردن هم نداشته باشم…
وقتی متوجه بشم دارم که وارد کار شدم و دارم انجامش میدم…
دو روز پیش اتفاقی یک مشتری اومد برا حساباش و بحث کاری که قبلا انجام میداد شد و همون کاری بود که منم خیلی بهش فکر کرده بودم و دوسش دارم و پیگیرشم بودم…
قرار شد باهم بریم اون کارو انجام بدیم که به فایلی از استادهدایت شدم که شریک شدن رو گفتن از روی شرک و عدم اعتماد به نفس هست و منم گوش کردم گفتم شراکت منتفی شد…
برای اینکار قراره مهاجرت کنم از منطقه خودم و یکی از آرزوهای دور و دراز من همین مهاجرت بوده وهست…
بهم الهام شد که برم همون شهر و بلافاصله رفتم توسایت و تومسیری که رفتم پسرم رو از مدرسه بیارم بلیط پرواز رو رزرو کردم…
یک جورایی حس میکنم خدا میخواد منو ببره جایی دیگه که خواسته ی من بوده…
حالا امشب قراره برم و حتما درادامه خداوند منو هدایت میکنه وهمیشه همراه منه و کمکم میکنه…
قبلا روی خودم خیلی حساب باز میکردم ولی نتایج ضعیف بود این بار بخدا توکل کردم و ازش میخوام منو هدایت کنه…
این کار رو بعدا میشه وارد فضای آنلاین کرد و من دوست دارم تکاملم رو طی کنم و این کارو از صفر شروع کنم…
تصمیمی که گرفتم به این شکله که آقا به فرض که دیشب زلزله شد و تموم دستاوردهای من به باد رفت…
حساب کنم هیچی ندارم فقط من زنده موندم خودمم و خدای خودم حالا میخوام چجوری شروع کنم…
دیگه نمیتونم پز بدم که من فلان چیز و فلان اعتبار و داشتم همه چی تموم شد و من شدم صفر…
فقط درخواستم ازخداونداینه که منو حمایت کنه منو هدایت کنه که میدونم اون خدایی خودشو بلده…
سپاسگزارم استاد عزیزم…
سپاسگزارم خانم شایسته…
سپاسگزارم دوستان هم فرکانسم…
عاشقتونم