live | عمل به الهامات قلبی - صفحه 60 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-25 01:32:382024-09-26 04:23:02live | عمل به الهامات قلبیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام بر استاد فهیم و ارجمند.
استاد من تازه با وجود ارزشمند شما و سایت گرانقدر شما آشنا شدم.فایلهای دانلودی شما یکی از یکی فوق العاده تره. نمیدونم دیگه محصولات خاص شما چه گوهری هستند…!
از شما ممنونم.این لایو شما بسیار عالی بود.بهترین و بروزترین ماشین تسلا را برای شما آرزو می کنم.من هر روز دارم جذب های مادی و معنوی فوق العاده ای را از خداوند دریافت میکنم.
من یاد گرفتم دستامو باز کنم خودمو بندازم تو بغل خداوند…مطمئن هستم آغوش خدا بهترین جای دنیاست.شما با بازگو کردن هدایت و الهام خداوند این مسئله را بیان کرده اید. سپاسگزارم استاد که آگاهی های نابتون را در اختیار همگی قرار میدین….سپاس فراوان
سلام آقامجتبی عزیز و دوست آگاهم.امروز من به این فابل هدایت شدم چون کلی سوال توی ذهنم بود و دنبال نشانه بودم که هدایت شدم به این فایل ارزشمند…و زدم صفحه اول که لا کامنت عالی شما مواجه شدم..تحیینتون مبکنم اینقدر شفاف و عاای توضیح دادید اینها دقیقا کاام استاده که بارها شنیده بودم اما امشب یه جور دبگه توی وجودم نقش بست..ایمانی که عمل نیاره حرف مفته …احساس میکنم ابن جمله معروف استاد رو کمی بهتر از قبل درک کردم با کامنت شما
چقدر زیبا از گعته مریم عزیز نقل قول کددید که اگه نتیجه نگرفتی 2دلیل داره اینکه فقط گوش کردی عملی توش نبوده یا به گفته استاد مثل وحی منزل نگاه نکردی بهش..اینکه فقط در قااب حرفهای قشنگ بوده که اتفاقا استادم همیشه میگن که خیلیا فقط حرعهای قشنگ میزنن اما موقع عمل هیچ کاری نمیکنن و نکردن و دنیال اتفافات جدبد هم هستن
منم اگه نتیجه ایی که میخوام نگرفتم چون عملی توش نبوده الهامات رو اجرایی نکردی یا نشنیدی یا اگر شنیدی باور نکردی
این فایل خبلی واضحتر منو متوجه الهامات کرد..قبلا شنیده بودم خداوند در حال هدابت ماست و هرلحظه الهام میکنه اما تمروز کمی بهتر درک کردم با توجه به مثالهای استاد
شما خیلی قشنگ دوباره یاداوری کردی که کوچکترین تتایجت رو بارها یاداوری کن برای خودت..برای ذهن منطقیت..
یاد خودم افتادم که مدتهاست روی باور فراوانی دارم کار میکننم و نتایجی رو دارم میبینم از هرچیزی که داره به من میگه فراوانی ثروت و نعمت در جهان هست ببین مریم جان..من باید بارها و بارها یاداوری کنم برای خودم بارها و بارها برای ذهن منطقی ام نشانه بیارم با چیزهایی که دارم میبینم…
خدایا هزاران بار شکرت بابت آگاهی های امروزم پس متعهد میشوم به تایید فراوانیها ..لین عملی ایست که متعهد میشوم به آن و دیدن سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت تا تایید بیشتری شود..اینم دومین عملی که متعهد میشم بهش
از شما دوست عزیز بسیار سپاسگزارم
در پناه الله یکتا باشید
سلام به استاد عزیزم
انقدر این فایل به دل نشست ک اصلا نفهمیدم یک ساعت بود فکر کردم دیقه بود
چقدر باور های قدرتمند کننده ای تو این فایل بود ، مثلا اونجا ک گفتین وقتی متعهد میشی روی خودت کار کنی وقت آزادت بیشتر میشه ، منم این تجربه رو دارم استاد
وقتی تازه با این سایت آشنا شدم و تشنه ی این آگاهی ها بودم ، یدونه ایرپاد خریدم همش تو گوشم بود و این آگاهی ها رو گوش میدادم و نمیذاشتم وقتم هدر بره، با اینکه خیلی وقت خالی نداشتم اما عاشق گوش دادن به این آگاهی ها و درک شون بودم ، شرکت مون به طرز عجیبی کارش خلوت شد و دقیقا منم سه چهارماه هیچ کاری نمیکردم و حقوق میگرفتم، فقط صبح میرفتم و ظهر میومدم خونه
قشنگ وقتم ازاد شد تا روی خودم کارکنم
باورقدرتمندکننده بعدی هم اینه ک خداوند به همه ما داره الهام میکنه، مثل نور آفتاب داره میتابه
نه فقط به انسان ها ، به همه کیهان
مثلا به ببر ها و پلنگ ها الهام میکنه ک اون حیوانی ک میخای شکار کنی اونور اون تپه داره میچره
از اونور به اون آهو یا اون شکار داره میگه مراقب باش یه شکارچی داره نزدیک میشه
یا به حیوونا زلزله یا بارون یا همچین جیزایی رو میگ
اما حیوونا مقاومت ندارن چون فقط غریزه دارن و عمل میکنن البته خواسته خاصی هم ندارن جز غذا
اما ما انسان ها بخاطر قدرت ذهن و اختیارمون میتونیم به خدا گوش ندیم و اون الهامات رو دریافت نکنیم
البته اگ با عقل خودمون پیش بریم نتایجی ک اکثریت آدما میگیرن ، نصیب مون میشه
کافیه وا بدیم ، اجازه بدیم خداوند بهمون بگه و ما فقط بگیم چشم من انجام میدم تو فقط الهام کن قلب من
سپاس گذارم از استاد عزیزم
سپاس گذارم از خداوند ک هدایتم کرد به این آگاهی ها
سلام به همه دوستان نازنینم
بله استاد هر کسی اگه هدفمند باشه در هر شرایطی میتونه خودشو با اون شرایط وفق بده و البته با حس خوب اتفاقا این مواردی که پیش میاد اتفاقا یه جورایی زندگی رو از یکنواختی در میاره و دلیل تنوع میشه.
خیلیا هستن که انقدر مشغله ها دارن که دنبال فرصتی هستن که بتونن اطرافشون خلوت باشه و این شرایط برای اونا چه قدر میتونه خوب باشه…استاد باور کنید منم ته ته دلم یه جورایی قرص بود که واقعا این ویروس چیزی نیست که ملت انقدر بزرگ کردن و آنقدر بهش انرژی دادن فکر کردن دربارش صحبت کردن که همش اوج می گرفت والا الانم که وجود داره پس چرا شرایط انقدر خوبه خدا روشکر.
اینجاس که واقعا فرق بین انسانهای باایمان و ضعیف معلوم میشه.بله در مواقع به ظاهر سخت و تضادها
امیدوارم که هرروز ایمانمون قوی و قویتر
و به خدایی که منبا و منشا خیر و برکت و پاکی و سلامتی هاست نزدیکتر بشیم.
خدایا دوستت دارم.
سلام به استاد عزیزم
ممنونم استاد جانم که از اگاهی هاتون از حال خوبتون از حس خوبتون از لحظاتی که نور خداوند به درونتون میتابه و با این نور همه جا را روشن میکنید
کلماتی که از دهان شما بیرون میاد از جنس نوره از جنس خداونده و برای همینه که هر بار گوش میدیم یک تکه از وجودمون رو بیرون میکشه ، یه لحظه استاپ میکنیم و به خودمون نگاه میکنیم ،نگاهمون به دیگران نیست، بلکه فقط به خودمونه و ترس ها و افکار و باورهای نادرست خودمون رو میبینیم که چقدر به خودمون ظلم کردیم و از خوشبختی دور شدیم
استاد جانم می خوام از خودم رد پا بذارم از عبورم از ترس ها و از مرزها ،جای پای خودم رو بزارم
استاد جانم شما اشاره کردید این مدت زمانی که در اختیار دارید با روزمرگی نگذرونید بیاید و روی خودتون با قاطعیت کار کنید بهونه نیار ،نگو دو تا بچه کوچیک دارم، تو برای این ،اینجایی که خودت رو بسازی ،پس این همه تاخیر برای چیه؟بیا و خودت رو برای تغییرات جهان اماده کن نیروی هدایت همراهته
استاد جان وقتی از فروردین 1401 به شدت رو خودم کار کردم و روی دوره راهنمای عملی کار میکردم بهم الهام شد که باید کارم رو بزارم کنار ،کاری که بعد از 6سال تازه داشت جوانه میداد با کار روی خودم مهرماه به نتیجه رسیدم باید ول کنم و اعلام کردم ولی کنترل ذهن برام خیلی سخت بود در برابر انتقادها و قضاوت ها و اصلا جرات نداشتم که به کسی بگم چرا میخوام ول کنم و یک مدت بعدش باردار شدم و فهمیدم این هدایت الهی بوده که هم شک نداشته باشم و هم راحت رها کنم و هم با خیال راحت رو خودم کار کنم و در واقع جهان من رو اماده تغییرات کرده بود و الان خدا رو شکر میکنم که در کنار بچه هام دارم رو خودم کار میکنم و توی این مدت تغییرات زیادی رو داشتم و تونستم ورودی هام رو کنترل کنم مثلا زیاد بازار نمیرم ماهی بکدفعه و اینکه تو هر مغازه ایی سر نمیکشم سعی میکنم یکی دوتا مغازه برم و خریدام رو انجام بدم و باعث شده ذهنم متمرکز بشه و احساس کمبود کمتر کنم و وارد هر مداری نشوم و در مدار درستی باشم و اینکه رفتن به خونه پدرم و سایر نزدیکان رو هم کنترل کردم چون با زیاد رفتن به جایی وارد مدار اون افراد میشیم و ورودی های نامناسب بیشتر رو دریافت میکنیم حتی به جاهای شلوغ مثل پارک های شلوغ هم نمیرم اینطوری بیشتر در مدار ارامش هستم کلا کنترل بیشتری روی خودم دارم و سعی میکنم اگاهانه از کسی انتقاد نکنم حتی از رفتارهای بچه 3ساله ام انتقاد نکنم و خداییش کار راحتی نیست و باید روی این مورد خیلی کار کنم و بیشترین انتقادی که میکردم از خودم بود ولی به لطف هدایت های الله تونستم با دیدن الگوها انگشت انتقاد رو از خودم بردارم مثلا همیشه از اشپزی خودم انتقاد میکردم ولی وقتی با منطق و دیدن الگو ها دیدم اشپزی من مشکلی نداره و خیلی هم عالیه باعث شد اشپزیم خیلی عالیتر بشه و هم خودم و هم دیگران بیشتر از دست پختم لذت ببرند یا انتقاد در مورد سلیقه و خریدهام و لباسام که همشون برمیگرده به عزت نفس و وقتی این مسایل و کلی چیزای دیگه در موردم خودم حل شد حس کردم شخصیتم داره تغییر میکنه
و اگه در مورد اگاهی ها و هدایت ها و نعمت هایی که وارد زندگیم شدند بیام صحبت کنم باید یه کتاب بنویسم ولی هدف اصلی من که باعث شد من بیام تو این مسیر رو فراموش نمیکنم و همیشه از خدا خواستم من رو مسیر علایقم هدایت کنه ،مسیری که بتونم رشد کنم بتونم ارزش خلق کنم بتونم ثروت خلق کنم ،ازاد و مستقل باشم میخوام تو جهان ردپای من باشه میخوام تاثیر گذار باشم ولی نکته اینجاست که نمیخواد من کاری انجام بدم بلکه خداوند مرا هدایت میکند ،خداوند نام مرا بلند میکند خداوند به من عزت و احترام میدهد خداوند به من رزق بیحساب میدهد من تسلیم اوامر خداوندم ،من تسلیم هدایت های خداوندم من جای پای خداوند رو تو زندگیم دیدم من هزار بار خواسته هام رو گفتم و خداوند اجابت کرده دیگه ایمان اوردم که هدایت منو بر خودش واجب کرده میدونم هر لحظه شیطان هست وجاهایی صدای شیطان بلند شده ولی دوباره هدایت شدم واسه همینه دارم مینویسم چون فراموش میکنم یه وقتایی هر چه رشته کردم رو پنبه میکنم
خدایا یا رب العالمین خودت بهم گفتی خودت بهم الهام کردی که مولانا واعظ بود من او را مولانا (شاعر)کردم عباس منش استاد نبود من او را استاد کردم و مردم را اطرافش جمع کردم و تو هم با من باش ،همانی میشوی که باید باشی
به نام خدا
سلام
روزشمار تحول زندگی من روز 72
خداروشکر میکنم که امروز هم این فایل لایو در مورد کنترل ذهن و عمل به الهامات و استفاده از فرصتها رو دیدم و شنیدم اگه مصمم و جدی برای تغییر باشم وقت و زمان مناسب برای کار کردن روی خودم هم بوجود میاد و اگه هدف نداشته باشم و تغییر نکنم جهان هم همش دوندگیهای بیهوده رو فراهم میکنه که فقط ضرر و زیانه .
باید کاری کرد هدفی داشت سکون زندگی رو بی معنی میکنه انجام یه سری کارهای روتین و تکراری خسته کنندست و آدم رو به پوچی و بیماری میره بسمت راههای ناخوشایند و گرفتاری پیش میره. غلبه برترس و کنترل ذهن و عمل به الهامات راهکشای پیشرفت هستن هر تضادی که میاد مارو رشد میده اما هرکسی از تضادی که بعدش نعمت هست نفع نمیبره باید قوانین رو شناخت و از اونها بهره جست.
فایل خوبی بود خداروشکر میکنم که در این مسیر هستم.
شاد و موفق باشید.
بنام خداوند هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی مهربان
روز 72 ام
خداوند از طریق قلبمان با ما صحبت میکند و همه ی ما میتوانیم از این الهامات بهره مند شویم اگر باور و ایمان داشته باشیم و به الهامات عمل کنیم
استاد شما بهترین الگو برای ما هستید شما تونستید ایمان و عمل صالح رو به خوبی در زندگیتون اجرا کنید و یک زندگی بهشتی برای خودتون بسازید
واقعاً این درسته که اگر تغییری نکنی جهان با تضادهایی که برات به وجود میآورد تورو مجبور میکنه که تغییر کنی من مصداق این موضوع هستم انقدر ترس ها نگرانی ها اضطراب ها در زندگی بر من چیره شده بودند که من باز هم نمیفهمیدم فکر میکردم زندگی همه همینطوریه و این طبیعیه همه به نوعی این مشکلات و بیماری ها رو دارند هیچ وقت با خودم با دنیای اطرافم در صلح نبودم همش ترس داشتم از بیماری از مرگ از اینکه من بمیرم پسر کوچکم تنها خواهد ماند این افکار بیماری زا باعث شد من افسردگی بگیرم کارم به دکتر و بیمارستان کشید
از دل این افسردگی خیر بزرگی برایم رقم خورد و من با این مسیر زیبا با استاد عباسمنش آشنا شدم
حال و احوال و کل زندگی ام دگرگون شد
خداوند را هزاران مرتبه شکر میکنم که از دل این تضاد و ناراحتی روحی من رو به روشنایی به مسیری که بتوانم بهتر خداوند را بشناسم هدایتم کرد
دیگه اخبار و تلویزیون و کنار گذاشتم کلآ از اخبار جامعه بیخبرم و زمانی که چیز ناجالبی میبینم و میشنوم سعی میکنم آگاهانه توجهم رو از روش بردارم و به چیز قشنگ توجه کنم سعی میکنم که زمانی که مشکلی برام پیش میاد ذهنم رو کنترل کنم و اون چیزی رو که باید از اون مسئله یاد بگیرم و باعث قویتر شدنم بشه توجه کنم
انشاالله خداوند کمک کنه بهتر بشناسیمش قوانین رو درک بکنیم و به دانسته هامون عمل کنیم
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
72.هفتاد و دومین روز از روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا
من این فایل قسمت لایو رو تاحالا گوش نداده بودم دانلودش کردم تا گوش بدم ولی قبلش دلیل تاخیرم رو برای رد پای روز 72 مینویسم
من دیروز باید این رد پامو میذاشتم، سرما خورده بودم
و چند تا درس از این سرماخوردگی گرفتم
چند روز پیش من به یکی از نزدیکانم که سرماخورده بود و تقریبا زود به زود سرما میخوره تو دلم گفتم که ببین این فرکانساش درست نیست و رفتارشو توی ذهنم تحلیل میکردم و یه جورایی قضاوت میکردم
قبلا هم قضاوتش کرده بودم درمورد اینکه میگفت همیشه لبای من خشک میشه و من باز خودمو نگه نداشتم و شروع کردم به گفتن اینکه باورت اینه یا توجه میکنی و از این حرفا
در صورتی که من خودم با نصیحت کردن اون فرد داشتم به خود اون موضوع خشکی لب توجه میکردم و هی ادامه میدادم به توجهم
دقیقا بعد این موضوع یه روز بعدش لبای خودم به مدت یه هفته خشک بود و درد داشت
من از این موضوع درس نگرفتم و گذشت
البته هی به خودم میگفتم که طیبه وظیفه تو نیست بیای بگی فلانی تو توجه نکن یا باورتو تغییر بده ،تو فقط روی خودت و باورات کار کن و اعراض کن
بعد اون گذشت و چون درسمو نگرفتم دوباره تکرار شد
همون فرد مریض شد و مادرش هی میگفت که مراقب باش کلاه سرت کن یا چیزای دیگه و من باز شروع کردم تو ذهنم به گفتن حرفایی که یه جورایی قضاوت بود و اینکه باوراش ایراد داره و به زبون نمیاوردم
قبلا به زبون میاوردم ولی جدیدا یه وقتایی حس میکردم تو ذهنم دارم حرف میزنم و متوجهش شدم
فردای اون روز من بیدار شدم دیدم احساس سرماخوردگی دارم
اولین چیزی که پرسیدم از خودم گفتم من که اصلا این روزا سردم نشده یا باد بهم نخورده چی شد یهویی مریض شدم ؟؟
بلافاصله یه صدایی تو دلم بهم یادآور کرد که توجه کردی ببین فکر کن که کجای کارت ایراد داره
یکم که فکر کردم دیدم بله من هم توجه کردم به سرماخوردگی نزدیکانم و سعی داشتم توی دلم قضاوتش کنم
و دو سه روز بود فقط من یکم آبریزش بینی داشتم و اصلا دردی نداشتم خوب خوب بودم
که دو روز پیش رفتم برای نقاشی رنگ روغنم بوم و رنگ روغن و قلمو بگیرم هوا سرد بود و باد سردی داشت من خیلی داشتم از اون هوا لذت میبردم و زیر بارون قدم برمیداشتم که انقدر حالم خوب بود حتی یه ذره آبریزش بینیمم متوجهش نبودم
من برگشتم خونه و سر یه موضوعی که تو دلم یه صدایی میگفت بحث نکن گوش نکردم و با اون فرد دوباره بحث کردم
اون صدا تو دلم انقدر بلد تکرار میکرد با تو نیستم بحث نکن ولی من گوش نکردم و ادامه دادم
دقیقا شب که خوابیدم صبح دیدم حال من بد تر شده
اولش خواستم اون فردو مقصر بدونم و بگم اون مریض بود منو مریض کرد ولی بعد
اونجا بود که باز خدا بهم یادآوری کرد که خودت بودی
تو مسئول همین سرماخوردن خودت هستی
موقع گرفتن درست هست دیگه باید از این اتفاقات که هروقت تو به هر رفتار اون فرد توجه میکنی برای تو هم جریانی شبیه به اون رخ میده الان باید دقت کنی و فکر کنی که درست رو بگیری وگرنه تکرار میشه برات
درس گرفتن از این فرد که بارها داری به تمام رفتاراش توجه میکنی و تا زمانی که توجهتو از روش برنداری ،به شکل های مختلف دوباره برات تکرار خواهد شد
و من دیروز که حالم بدتر بود قشنگ فکر کردم که چه کارایی تو این چند روز کردم و خدا یکی یکی بهم یادآوری کرد تا درسمو ازش بگیرم
1. درس اول این بود که به هر طریقی با هرکسی که از رفتارش خوشم نیاد یا حتی ببینم باورش درست نیست
بهترین کار اعراض کردن باشه که بارها استاد عباس منش گفته که تو قرآن هم هست که خدا گفته اعراض کن
اعراض کنم
2. دومین درسم این بود که من مسئول دیگران نیستم که بخوام چه تو دلم، چه بیام بخوام بهش بگم
که مثلا کمکی بهش کرده باشم
من هیچ کمکی نمیتونم برای کسی بکنم
فقط و فقط روی خودم کار کنم
3. سومین درستم این بود که قضاوت نکنم
هر موقع خواستم کسی رو یا چیزی رو قضاوت کنم
اول به خودم بگم آیا تو اگر با این باور ها بودی امکان داشت از این بدتر رفتار کنی یا عمل کنی ؟ پس تو حق نداری قضاوتش کنی
من دیروز که داشتم فکر میکردم دیدم من خشم داشتم و چند باری خشمم رو کنترل نکردم و این باعث تب و لرز و بدن دردم تو سرماخوردگی شد
دیروز یه چیز خیلی جالبی هم برام داشت که من با همون حالم شروع کردم به رنگ کردن تمرین رنگ روغنم 7 ساعتی کار کردم و حتی یه ذره بدن درد یا آب ریزش بینی نداشتم همین که کارم تموم شد بدنم شروع کرد به درد و …
اونجا بود که یاد حرف استاد عباسمنش افتادم که میگفتن تمرکز بالا وقتی باشه آدم هیچ چیز رو متوجه نمیشه و همه چیز متوقف میشه بیکار که میشی درد خودش رو نشون میده
من خیلی خوشحالم از اینکه خدا بهم این درس رو آموخت و به قول استاد پس گردنی بهم زد که با سرماخوردن بهم یاد بده که اعراض کن
چه درمورد این فرد که بیشترین درگیری روزانه ات بود که هی میپرسیدی من چرا نمیتونم در مورد این فرد با خودم به صلح برسم ؟؟؟؟ و یا درمورد هر فرد یا چیز دیگری
دلیلش اعراض بود
الان که نوشتم دلیلش اعراض بود یه انرژی تو بدنم حس کردم یه جور آزادی انرژی
خدایا بی نهایت سپاسگزارم که این درس رو بهم یاد دادی
از این به بعد سعی خودمو میکنم تا این درس رو همیشه یادم باشه و اعراض کنم و توجهم رو به زیبایی ها و حرف زدن با خدا بدم
خدایا بی نهایت سپاسگزارتم
حالا دیشب میخواستم بیام بنویسم رد پام رو گفتم صبح مینویسمش
ولی چون تعهد داده بودم، که هرچی بشه من قرآن رو میخونم و تمرینایی که استاد گفته رو تو دفترم نوشتم روزانه باید انجام بدم
و گفتم خدایا کمکم کن بلند بشم قرآن بخونم
و به طرز شگفت انگیزی یهویی بلند شدم و دو صفحه قرآن روزانه ام رو خوندم و تمریناتم رو انجام دادم و خوابیدم و صبح حالم خیلی فوق العاده بود
باید این درس رو میگرفتم تا بدنم خود به خود شروع به بهبود کنه و سپاسگزارم مجدد از خدای خوبم
نوزدهمین روز و نشانه امروزم
سلام به بهترین وعالیترین استاد و خانم زیباروی مریم جان و خانواده بزرگ سایت استاد عباسمنش
تمام این کلیپ صحبت از الهامات وبرخورد با تضادها رو معرفی میکنه،نمیخام از بیماری صحبتی داشته باشم،اما بسیاری از الهامات می آیند و به ما گوشزد میکنن که الان وقتشه از این وضعیت خودتو رها کنی بفکر تغییرات خودت باشی به نوعی دنیا داره بسمتی حرکت میکنه که همه ی انسانها دارن غربال میشن،وباید از این سرن شدگی وغربالگری،جایگاهی فراتراز اکنون نصیبت بشه،ساختن باورهای عالی منطق میخواد فقط حرف زدن کافی نیست براش دلیل و برهان بیار،برای ذهنت دلیل منطقی بیار،راه حل تمام مسائل تغییر شخصیت هست. وعدم ترس داشتن از شرایط،عامل رشد و تغییرات میشود،هم تضادها وهم الهامات می آیندشاید نقطه عکس هم باشند اما جفتشون میان که تو رو ومدارهاتو ببرن بالا,تا با فرکانس بالا رویه ی زندگیتو عوض کنی،وغربالگری یعنی این،و این غربالگری اختلاف سطح ها رو در جهان مشخص میکنه،مثال استاد در مورد الهامات که اولین استادی در ایران بود که فایلها و کلاس هارو بصورت مجازی برقرار کرد و بسیار موفق شد همچنین تصمیم به مهاجرت گرفت با این حال که شرایط مالی بسیار ایده آل داشت،بسیاری از الهامات می آیند تا غربال وسرن شویم، من و همسرم مدتی بود بفکر خرید لوازم جدید منزل و تغییر دکوراسیون بودیم حدود3ماه همیشه میگفتم باید بریم بخریم اما هیچ حرکتی انجام نمیشد فقط راجب بهش حرف میزدیم،قبلا به ما الهام شد اما ما به الهامات گوش نکردیم،طوریکه یکی از لوازم چوبی ما حشرات ریز وحالت شپش زدگی گرفت،وگفتم تو این وضعیت که همسرم تمام خونه رو آب جارو کرد پتوهارو شست پرده ها رو تمیز کرد این چه تضادی بود که باهاش برخورد کردیم،این تضاد همون الهامات چندماه پیش بود که بهش توجه نکردیم والان در تضاد خودشو نمود پیدا کرد و باعث شد تمام اون وسایلهای قبلی جاشونو به لوازم جدید بدن،وما هم حال دلمون خوب باشه واز زندگی لذت ببریم،تضادها میآیند تا رویه ی قبلی و تکراری رو تمام کنیم همونی که مدتها درگیرش بودیم وبهش عادت کردیم،اما عملگرا بودن باعث رشد و پیشرفت در مسیر زندگانی میشه،ممنونم از استاد بابت فایل انگیزشی بسیار عالی،
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به همگی به همه خانواده عزیز استاد عباس منش
روز 72 از روز شماره تحول زندگی من
چطور از قوانین استفاده کنیم ؟
همینکه حالتون خوبه و عالیه منتظر اتفاق های عالی تر باشید
خدا رو هزاران بار شکر بابت وجود چنین قوانین تغییر ناپذیرش
رمز و رازی در کار نیست
هیج چیز جادویی در کار نیست هیج چیز تصادفی وجود نداره همه چیز براساس قوانین جهان هستی رخ می دهد
وفتی که تغییر میکنی افکارت تغییر میکنه همه چیز تغییر میکنه
و مدارت هم تغییر میکنه
در مورد کنترل ذهن از زمانی که همسفر شدم در این سفرنامه و 72 روز هست که دارم خیلی نسبت به قبل تر متعهد تر و جدیتر روی خودم و ذهنم کار میکنم
و اگاهانه عمل می کنم
به اگاهی های بیشتری رسیدم
و اکنون که متعدتر شدم و از هر فرصتی استفاده میکنم نه فقط با زبانم با عملم
و فقط تمرکزم رو بزارم روی خودم و اره برای من هم شرایط پیش امده که ساعات بیشتری رو تمرکز کنم روی خودم و هدفم
امروز روز دوم ماه رمضان هست و این موهبتی عالی است چون که زمان بیشتری دارم و از طرف دیگه ایام عید نوروز هم داره میرسه
و می توانم خیلی بهتر روی. خودم کار کنم و بابت این موهبت عالی خداروشکر میکنم
تو خودت تغییر کن به مشکلات دیگران کاری نداشته باش تو خودت روی ذهن خودت کار کن جهان واکنشی متفاوت می دهد
راستش وقتی فکر می کنم به ماه رمضان
میبینم که خدواند هم بارها به ما گفته از طریق همین ماه رمضان ولی ما تو این سالهای عمرم فقط درگیر حاشیه هایش بودم درگیر چی بخورم واسه افطار چی درست کنم واسه سحر چکار کنم
و احکام روزه چیه
ولی هیج وقت بهش فکر نکردم که اصلا خداوند چرا روزه رو بیان کرده و اسون برای ما گرفتع
در حالی که درباره همین روزه گرفتن و احکامش چی هل نگفتند و چقدر می ترسیدیم و اگه روزه می گرفتم بابت ترس بود و اجبار
اما حالا با تغییر باورهایم دارم می فهمم که خدواند برای چی گفته روزه بگیرید و هیج عذاب برامون نگداشته بابت نگرفتنش خدواند به ما می گفته ولی ما در مدارش نبودیم یا هم که گوش نمی کردیم
روزه برای کنترل ذهن است اینکه در این یک ماه روی خودمون کار کنیم
اینکه تو این یک ماه کمتر بخوریم کمتر حرف بزنیم کمتر قضاوت کنیم کمتر به نجواها گوش کنیم کمتر نگران باشیم
بیشتر ببینیم بیشتر تمرکز کنیم و تعمل و تفکر کنیم نسبت به ایه های قران
و تغذیه سالم داشته باشیم
هم کنترل ذهن داشته باشیم و اعراض کنیم و هم کنترل بر تغذیه مان که سالم تر باشیم
وقتی یک ماه هر روز روی خودمون کار کنیم و متعهد باشیم این خودش میشه یک سبک زندگی
چه در حوزه سلامتی مان و چه در حوزه باورهایمان و کنترل ذهنمان
هر چند من تا امسال به این درک نرسیده بودم و روزه که می گرفتم بابت چیزهای دیگه اش بود ثواب و ترس از خدا و
و شاید هم یکم لاغر
اما اکنون دارم بهتر می فهم این یک موهبت الهی هست برای من
اینکه از این ماه زیبا استفاده کنم
و بیشتر تمرکز کنم و بیشتر روی قرآن و ایه های نابش تمرکز کنم و تفکر
و مطمیین هستم اگر متعدانه عمل کنم
وارد مدارهای بالاتری میشوم و ایمانم قویتر میشود
و این سبک زندگی من برای تمام عمرم خواهد بود
نه فقط همین یک ماه بلکه همیشه باید
روزه بگیرم و کنترل ذهن داشته باشم
و هرروز در حال یاد گیری باشم ودر حال رشد
و این طرز فکر باعث میشه که بیشتر لدت ببرم از زندگیم و متفات عمل کنم و متفاوت باشم نسبت به دیگران و من کاری به هیج کس ندارم
راستش امشب یک اتفاقی برام افتاد
بابت همین طرز فکر ها و باورهایم و یک جوری بهم گفتند که تو خیلی بیخیال شدی و دیوانه شدی بهم می گفتند باید این دور زمانه هم رنگ جماعت باشی (با خودم گفتم ببین من هم چند وقت میش همینجور فکر ها داشتم همین جور شرک ها رو داشتم )
و بهم گفتند خدا اخر عاقبتت رو بخیر کنه
اولش یکم ناراحت شدم اون هم چند دقیقه بعد به خودم امدم و گفتم پس دارم درست عمل می کنم دارم متفاوت عمل میکنم که واسه بقیه غیر قابل باور است
و بعد از نیم ساعتی که گذشت و من فقط فکر می کردم و همش به خدا می گفتم خدایا من باید اینقدر متعهد باشم و به حرف های دیگران توجه نکنم باید فقط عمل کنم تا به نتیجه برسم
اگر من با اینها بحث کنم یعنی تغییری نکردم و فقط در اون زمان من ارام بودم و لبخند بر لب داشتم و فکر میکنم همین احساسم طرف مقابل رو حالش رو بدتر کرد
و بعد از اون دفترم رو باز کردم و نشستم به مرور کردن همین فایل که صبح نوشته بودمش
و رسیدم به اونجایی که استاد در مورد حضرت نوح گفتند
که نوح در میان کوه ها کشتی میساخت و مردم بهش توهین می کردند و یا می امدند کشتی نوح رو خراب می کردند و می شکستندش و مسخره اش می کردند ولی نوح فقط کار خودش رو انجام می داد چون بهش الهام شده بود
انگار به اینجا که رسیدم میداشت با من صحبت میکرد که به راهت به مسیرت ادامه بده و نگران نباش و ارام باش و متعدتر ادامه بده
و این نشونه رو که دیدم خیلی دلم اروم گرفت
و آمدم شروع کردم به نوشتن کامنت
خداروشکر
که هر لحطه خداوند من رو هدایت میکند و من سعی میکنم با دل و جون به الهاماتش چشم مطلق باشم
و سعی میکنم اگاهانه برای هر کاری از خودش هدایت بخواهم و بدون شک او به من پاسخ میدهد
واقعا تمام فایل ها استاد چه محصول و چه دانلودی ها و چه سفربه دور امریکا و یا زندگی در بهشت
ارزشمند و گرانبها هستند و من با دل و جون بهشون گوش میکنم و عمل میکنم
و کلا این سایت شده چراع راه زندگی من
استاد ازت خیلی خیلی ممنونم
و ممنون که متعهدانه روی باورهای خودت کار کردی و موندی
ممنون که هستی استاد جون و شدی یکی از بزرگترین دستان قدرتمند خداوند برای ما عباس منشی ها
دوستتتتتتت دارم استاد جون همیشه سالم و تندرست باشید و در پناه ایزد منان