سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- هدف های بزرگ، با قدم های “کوچک اما متوالی” محقق می شوند؛
- وقتی کاری را به اتمام می رسانی که در شروع سخت به نظر می رسید، اعتماد به نفسی که از “توانستن” در وجودت ساخته می شود، از هر نتیجه ی بیرونی، سازنده تر و رشد دهنده تر است؛
- به طور مستمر اما تکاملی، از دایره محدودیت های ذهنت، فراتر برو؛
- نتیجه پشتکار و ادامه دادن؛
- چگونه مقاومت های ذهن را درباره “امکان پذیر بودن خواسته” کم کنیم تا ذهن نسبت به اجرای ایده های الهامی در راستای خواسته، دست به کار شود؛
- همیشه قدم بعدی وقتی هویدا می شود که قدم کنونی را برداری. زیرا توانایی لازم برای برداشتن قدم بعدی، “در طی اجرای این قدم” در وجود شما ساخته می شود؛
- در مسیر هدف، خودت را با دیگران مقایسه نکن. بلکه قدم کنونی را با قدم های قبلی خود مقایسه کن؛
منابع مرتبط با آگاهی های این فایل:
“تغییر شخصیت” و تغییر باورها، یک مسیر تکاملی است؛ مهارت کنترل ذهن، یک مسیر تکاملی است؛ پرورش ایمان و غلبه بر ترسها، یک مسیر تکاملی است. برای همین، “رشد” یک مسیر تکاملی است.
اما آنچه ما را متعهد به پیمودن روند تکاملی رشد می کند، زنده نگه داشتن انگیزه هایی است که از دل برخورد با تضادها در وجودمان ساخته شده است. آنچه این انگیزه های درونی را مرتبا تغذیه می کند، نگاه بهبودگرایانه ای است که به ما پیشنهاد برداشتن قدم های کوچک اما مستمر را می دهد. در مقابل، آنچه انگیزه ها را نابود می کند، نگاه کمالگرایانه ای است که نهال تازه جوانه زده ی انگیزه های درونی را از ریشه می خشکاند.
در فرایند رشد تکاملی، “بهبود گرایی های مستمر”، نقش “انگیزه ساز و جاده هموار کن” را بازی می کنند و کمالگرایی نقش “راهبندان و سنگ اندازی در مسیر”.
کمالگرایی به معنای نادیده گرفتن قانون تکامل است. کمالگرای یعنی عدم درک قدرت قدمهای کوچک اما مستمری که هر بار توانایی های درونی ما را رشد می دهند. قدم هایی که هر بار به ما بازخورد می دهند تا قدم بعدی را چطور هوشمندانه تر برداریم و تصمیم هماهنگ تر با خواسته ها را اتخاد کنیم. کمالگرایی به معنای مقایسهی نتایج قدمهای اولیه خودت با نتایج صدمین و هزارمین قدمهای افرادی که از مسیر تکاملی رشد آنها اطلاعی نداری.
کمالگرایی یعنی بر علیه خودت بودن. یعنی نبردی درونی برای طی نکردن تکامل و تقلایی دائمی-اما بینتیجه- برای گرفتن تأیید دیگران و ثابت کردن خودارزشمندی ات به آنها. مسئله مهم این است که وقتی در این دام میافتی، هیچ نتیجهی قابل توجهی، تو را خوشحال و راضی نمیکند که بخواهی بوسیله آن، تأیید دیگران را بگیری. چون آن نتیجه بی نقص مدّ نظرت، هرگز از راه نمیرسد و این مسابقه بر علیه خودت هرگز تمام نمیشود زیرا کمالگرایی، همواره یک قدم از شما جلوتر است. برای همین، هرگز به اندازهی زمانهایی که بازیچه کمالگرایی شده ای، به خودت ظلم نکرده ای.
پیشنهاد کمالگرایی، همیشه این است که «سنگ بزرگ اول بردار» و به قولی، سنگ بزرگ، علامت نزدن است. قبول این پیشنهاد، نه تنها مسیر را برایت سخت و سنگلاخی می کند، نه تنها از مسیر لذت نمی بری، بلکه نتیجه دلخواه نیز، همواره دور از دسترس است. زیرا طبق قانون، یک مسیر ناهموار و نا شاد، هرگز به نتیجه ای شاد و راضی کننده ختم نمی شود.
پیشنهاد کمال گرایی، بی نقص عمل کردن است و قبول این پیشنهاد، آنقدر تو را درگیر حساب و کتاب برای اشتباه نکردن میکند، که فرصتی برای تمرکز بر اصل نمی ماند. اصل لذت بردن از مسیر رشد است. اصل، دیدنِ نشانههای هدایت و دریافت ایدههای الهام شده است. اصل، بهبود قدمهای بعدی به کمک باز خورد گرفتن از قدم های قبلی و بهره برداری از درسهای آنهاست. اما تنها وقتی قادر به تشخیص اصل می شوی که فرایند تکاملی رشد را درک کنی، کمالگرایی را کنار بگذاری و بهبود گرایی را راهنمای راه خود کنی تا به قول قرآن، بینا شوی:
قُلْ هَلْ یَسْتَوِى الْأَعْمَى وَ الْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِى الظُّلُمَاتُ وَ النُّور
بگو: «آیا نابینا و بینا برابرند، یا تاریکى و نور یکسان است؟»
آگاهی های دوره «شیوه حل مسائل زندگی» راهنمای کاملی است برای “درمان بیماری ذهنی کمالگرایی” و پرورش راهنمایی درونی به نام “بهبود گرایی مستمر” که هماهنگ با قانون تکامل است و نه تنها نتایج را پایدار می کند بلکه شما از مسیر رشد، لذت می بری.
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز209MB14 دقیقه
- فایل صوتی live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز13MB14 دقیقه
هدف من از کامنت نوشتن زیر هر فایل چیه واقعا؟!
چرا بعد از دیدن هر فایل از سایت، میام و با کلی شور و اشتیاق و زمان سعی میکنم بنویسم؟!
اصلا چیو باید بنویسم و چرا بنویسمو چیو میخوام ثابت کنم؟!
اینا سوالاتی هستن که با خوندن کپشن خانم شایسته ی بی همتا، بالای همین فایل شدیدا ذهنم رو مشغول کرد و اجازه نداد بتونم کامنتی در مورد فایل بذارم!
انگار که این متن، برای من بود تا یکی از بزرگترین پاشنه های آشیل زندگیم رو که از بچگی تا الان درگیرش بودم رو به خوبی درک کنم! چرا که بارها و بارها متوجه شده بودم که شخصیتی کمالگرا دارم ولی با بی توجهی از کنارش رد میشدم.
حتی همین امروز هم کم مونده بود باز نادیدش بگیرم و رد بشم که موقع کامنت گذاری، حرفای خانم شایسته مچمو گرفت و اجازه نداد طبق معمول شروع کنم به نوشتن!
این جمله ذهنمو مشغول کرده بود که …
“چه میشود اگر عطای این نگاه کمالگرایانه را به لقایش ببخشم، به «تقلا برای کامل و بینقص بودن» و «تأیید دیگران را گرفتن» خاتمه دهم”
با خودم گفتم نکنه منی که دارم کامنت میذارم هم، به خاطر جلب تایید دیگران باشه؟!
همش این جمله ی اخر خانم شایسته که “این مانع در هر لباس زیبایی ظاهر میشه و هر بزک جدیدی بر چهرهاش کشیده” ذهنم رو شدیدا درگیر میکرد.
خدای من یعنی حتی همین کامنت گذاشتن هم میتونه در لباس کمالگرایی من باشه؟!
یعنی ممکنه به خاطر تایید دیگران دارم کامنت مذارم؟
ذهن نجواگرم حسابی شروع کرد به شلوغ پلوغی و اجازه نداد بتونم با احساس خوبی مثل همیشه کامنت بذارم.
اومدم یقه شو گرفتم و گفتم میخوای بدونی هدف من از کامنت گذاشتن چیه واقعا؟!
میخوای بدونی چرا بعد از دیدن هر فایل کلی زمان و انرژی میذارم تا بنویسم؟!
مگه یادت رفته؟!
یادت رفته که در مدارقبلی چه بسیار فایل ها دیدم و چه بسیار دوره ها گوش دادم؟!
یادته چندین و چند بار به فایلای مختلف گوش میدادم؟! موقع انجام هرکاری فایلا تو گوشم بود …
ولی افسوس که فقط گشو میدادم
اصلا مگه یادت رفته که چهارچوب اساسی و فرمول اساسی عمل به قانون 4 تا مرحله داشت؟!
مرحله اول، شنیدن قانون
مرحله دوم، درک کردن شنیده ها *
مرحله سوم، عمل کردن به درک کرده ها
و مرحله چهارم، صبر با احساس خوب برای رخ دادن نتایج خودساخته
خب پسر خوب تو در مدار قبلی فقط داشتی مرحله اول رو اجرا میکردی!
آره … تو به قوانین گوش میدادی و خیلی هم گوش میدادی … اما درکشون چی؟! به خیال خودت کامل درکشون کرده بودی اما غافل از اینکه حتی درک کردن هم تکاملیه و به اندازه ای که درک میکنی بهش عمل میکنی و به اندازه ای که عمل میکنی، نتایج رخ میدن.
درسته انصافا در مدار قبلیم کلی اتفاقات خوب و ریز و درشت رخ داد تا حدی که اونا رو معجزه میدونم ولی به اندازه درک و عملم بود نه بیشتر! به همین خاطر هنوز نتایج بزرگتر رخ نداده1 چون برای رخ دادن نتایج بزرگر، نیازمند درک بهتر هستی تا بهتر عمل کنی!
اینجاست که من میام و مینویسیم …
یعنی هدایت شدم که برای درک بیشتر و بهتر فایل ها، باید شنیده هام و فهمیده هام رو بنویسم تا به درک بهتری برسم!
یعنی تا سعی نکنم شنیده ها و فهمیده های هر فایل رو، به صورت کلمات دربیارم، نمیتونم به درک بهتری برسم.
اصلا کامنت گذاشتن رو مثل یک تمرین میدونم بعد هر فایل
انگار قراره بعد از هر درسی که از هر فایل استاد میگیریم، در کادر خالی زیر فایل بنویسیم.
تمرینش اینه که بنویسیم چیا فهمیدیم … چیا برامون مرور شد و به چه درک جدیدی رسیدیم.
مسلما اون درک جدید؛ همیشه حین نوشتنم رخ داده و وسط تایپ کردن بودم که به اون نتیجه خاص و ناب رسیدم.
من به این باور رسیدم که تا تمرین هر فایل(یعنی کامنت) رو انجام ندم، باز هم روال مدار قبلی ام رو طی کردم.
این کامنت گذاری منو به وضوح میرسونه و تک تک حباب هایی که نسبت به اون شنیده ها دارم برطرف میکنه! تا ننویسم نمیفهمم که چه طوری موضوع رو درک کردم و چه طوری باید عمل کنم.
یزدان تو خودت خوب میدونی که از وقتی وارد مدار جدید شدی و شروع کردی به کامنت گزاری، چقدددددر زندگیت داره تغییر میکنه و چقدر به درک بهتری رسیدی و مهم تر از همه چقدر احساست خوب وعالی شده!
خودت خوب میدونی همین کامنت گذاری باعث شده که تک تک آگاهی های هر فایل در ذهنت رسوخ کنه و بتونی بهش عمل کنی. چون دقیقا زیر هر فایل یافته هاتو به شکل کلمات دراوردی و در ذهنت سازمانبندی کردی.
دقیقا برخلاف مدار های قبلیت که انبوه عظیمی از آگاهی ها روی هم تلنبار شده بود!
تو الان فهمیدی که باور، احساس خوب، فرکانس، ورودی، تکامل و … هر کدوم اینای کجای پازل قرار دارن و کارشون چیه!
کی فهمیدی؟! وقتی که به درک خوبی از اونا رسیدی؟! و کی به درک بهتری رسیدی؟! وقتی که به الهامت عمل کردی و متعهد شدی کامنت بذاری!
پس یزدان جان هدف اصلی تو از کامنت گذاشتن، خودت و خودت و خودته! تو کامنت میذاری تا بهتر درک کنی چون میدونی حین نوشتن کلمات اون درک بهتر بهت داده میشه! تو دقیقا در جای درستش مینویسی! زیر هر فایل، در قسمت تمرینات. با فرمت الکترونیک و به طرز خیلی منظمی سازمان بندی شده! یعنی هر بار بخوای میتونی بری و نوشته هاتو بخونی! هر موقع! حتی سالها بعد میتونی برگردی و روند تکاملیت رو ببینی! مثل همین الانش که ارتقای مدارت با حرفای اون موقت متوجه میشی و میفهمی رو به رشدی و کلی انگیزه میگیری!
پس هم کارت درسته، هم مکان کارت درسته! در ضمن چه اشکالی داره علاوه بر استاد، هم کلاسی هات هم بخونن و بلکه با درک تو، اونام به درک بهتری برسن؟! ببین چه خوبه؟! کسی که در مدار درک حرفات باشه هم به درک خوب تری میرسه و میتونه بهتر عمل کنه!
.
.
.
.
بعد از این گفتگوها بود که ذهنم آروم شد و قانعش کردم که داریم کار درست رو انجام میدیم.
اما بریم سراغ مبحث مهم کمالگرایی که خانم شایسته بینظیر با کلمات خداگونش پاشنه آشیلم رو بهم نشون داد.
همون طور که گفتم من آدمی بودم از بچگی شدیدا کمالگرا و ریزبین که هرچه کشیدم، از این کمالگرایی کشیدم!
وقتی خانم شایسته ویژگی های یه شخص کمالگرا رو گفتن، دقیقا یاد گشذته خودم افتادم.
یکی از خصوصیا بارز من، از این شاخه به اون شاخه پریدن برای هر هدفی بود که میخواستم به نحو احسنت به اون هدف برسم. به همین خاطر مدام راه رسیدن رو عوض میکردم و همیشههه همیشهههه به آخر خط میرسیدم در حالی که هیچ کدوم از اون راه ها رو ادامه نداده بودم! یعنی میگم کاش فقط یک راه…. فقط یک راه …. حتی اونی که از همه نامناسب تر به نظر میرسید رو ادامه میدادم… اون جوری حداقل در بدبینانه ترین حالت ممکن نصف مسیر هدفم رو طی کرده بودم نه اینکه تمام زمان و انرژی رو بزارم برای آزمون و خطای راه ها!
به لطف خداوند از وقتی با استاد عباسمنش آشنا شدم و تکامل رو فهمیدم، به صورت تدریجی این خصلت رو کمتر و کمتر کردم. البته درک خوده قانون تکامل هم تکاملی هست! یعنی به صورت تکاملی و تدریجی این قانون رو میفهمیم و درک اون هیچ انتهایی نداره!
این جمله خانم شایسته رو باید با طلا نوشت که برای شروع هر هدفی، باید با قدم اول شروع کرد. قدم اول چیزی نیست جز استفاده از همه ی امکانات و شرایط دردسترسی که داری …
باید قدم اول رو طی کنی تا قدم بعدی بهت گفته بشه.
اگه قدم اول رو برنداری و بخوای با بهترین حالت شروع کنی، اون موقس که خودت تنهایی باید ادامه بدی و قدم بعدی به تو گفته نخواهد شد! تو خودت قانون رو زیر پا گذاشتی و از قدم هزارم شروع کردی، پس باقی قدماش هم با خودت و ذهن منطقی کوچولوی خودت!
اما وقتی قدم اول رو با همون شرایط و امکاناتی که داریم برمیداریم، حسمون همون لحظه خیلی خوبه! خیلی خوبه از این که داریم با ساده ترین راه ها و دردسترس ترین راه ها شروع میکنیم وبه سمت هدفمون گام برمی داریم. همون لحظه این باور خوب و این عمل به قانون، خودش رو در قالب حال خوب و آرامش قلبی نشون میده!
و این حال خوب میگه کارمون درسته.
اون موقس که به هرچی احتیاج باشه، بهت گفته میشه. قدم ها، مسیرها، راه ها بهت گفته میشه!
صحبتای خانم شایسته، حکم یک کلاس تئوری بود و فیلم استاد، حکم جلسه ی عملی همون کلاس رو داشت!
(شاید باورتون نشه ولی تا صفحه این فایل جدید رو بازکردم، شک داشتم که اول با کپشن خانم شایسته شروع کنم یا با فایل استاد…. اما الان که به این درک کلاس تئوری و عملی رسیدم فهمیدم که اگه اول کلاس تئوری رو گوش بدیم، میتونیم نکات عملی رو بفهمیم و خدایا شکرت بابت هدایتات.)
نمونه ی عینی تمام مطالب کلاس خانم شایسته، در فیلم استاد قابل رویت بود.
استاد هدف باز کرده جاده رو داشتن.
اگه همون اول کار، هدفشون رو باز کردن کل جاده گذاشته بودن، قطعا سنگ بزرگ رو برداشته بودن و اینو خودشون داخل فیلم گفتن.
کار قشنگی که ایشون انجام دادن این بود که گفتن شروع میکنن یه قسمت کوچیکی از کار رو انجام میدن و درواقع قدم اول رو برداشتن.
بعد در قدمای بعدی فهمیدن که برای این کار تجهیزات خاصی لازمه …
در قدمای بعدی باز هم هدایت شدن به اینکه حتی از این کار درس بگیرن و کلی با قانون تطابق بدن این طبیعت رو.
یه چیزی رو دقت کردین؟! هدف اول استاد چی بود و قدم اول چی بود
اما در نهایت چی شد؟!
ایشون قصد داشتن به جای ورزش کردن بخشی از درختا و علف های هرز رو قطع کنن اما در اخر فیلم دیدیم که …
نه تنها اون راه رو کامل پاکسازی کردن … بلکه یه راه دیگه رو هم پاکسازی کرده بودن و غیر اون مشغول پاک سازی راه جزیره بودن! همون قسمتی که خودشون میگن جزیره! تا حدی که میگفتن الان توانایی اینو دارن که صبح تا شب فقط پاک سازی کنن!
حالا یه چیز دیگه …
ایده قشنگ “فایر پیت” وقتی بهشون گفته شد که مشغول این کار بودن و برای درختان خشک و هرس شده این ایده قشنگ رو اجرا کردن که عکسش رو همین فایل کاملا مشخصه!
اصن خوده پاکسازی مسیر جنگل، توسط خود ایشون یک الهام بوده
نه تنها با این کار، به جای ورزش یک فعالیت بدنی مفرح و داخل طبیعت انجام دادن
نه تنها کلی توانایی و مهارتشون بالا رفت و کلی عزت نفسشون رشد بیشتر کرد
نه تنها از انجام مرحله به مرحله این کار لذت هم بردن
بلکه کلی ایده جدید برای زیبا سازی اونجا بهشون گفته شد ! درواقع هدایت شدن باز هم به قدم های بیشتر …
اصن هدف اصلی همین تجربه ی لذت بخش انجام این کار بوده که باعث شده کلی درس بگیرن و کلی به درک بهتری برسن!
چقدر دوست دارم از این تکامل صحبت کنم … چقدر برام شیرینه!
حتی شنیدن داستان موفقیت افراد به صورت تکاملی هم خیلی شیرینه! اینطور نیست؟!
وقتی میشنویم که یه شخصی چه مسیر تکاملی رو طی کرده و به اینجا رسیده چقدر شیذین و لذت بخشه؟!
خب این شیرینی چیو نشون میده؟! درست بودن باور! یعنی راه درست همینه!
من وقتی گذشته خودم رو به یادم میارم، میبینم هرجا شکستی خوردم، ناشی از برداشتن قدم های بزرگ و به اصطلاح نشانه گرفتن سنگای بزرگ بود. چه بسیار در کسب و کار مختلف این تجربه رو داشتم و چه بسیار برای اهداف مختلفم همین تجربه رو داشتم.
جالب اینجاست که من حتی اون موقع هم با قوانین آشنایی داشتم! و چون آشنایی داشتم خیلی از اشتباهات فاحش رو انجام نمیدادم چون میدونستم برخلاف قوانینه! حتی قانون تکامل رو مثلا درک کرده بودم و خیلی کارا رو میکردم تا این قانون درست اجرا بشه اما بازهمممم بازهمممم به قدری این تکامل نکات ریز داره که الان میفهمم حتی اون موقع هم عملا یه سری نکات تکامل رو رعایت نمیکردم! خیلی سریع میخواستم رشد کنم…. خیلی سریع میخواستم بیشتر پیشرفت کنم اما نتیجه چیزی جز زجر بدنی، زجر ذهنی و در نهایت شکست نبود!
برای اینکه یادمون نره و فراموش نکنیم این قانون بزرگ رو
همیشه بادمون باشه که قدم اول، یعنی شروع کار به همون امکانات و شرایطی که داری در بهترین و ساده ترین راه ممکن.
چقدر آدم مشتاق میشه بره سمت اهدافش وقتی میفهمه کلید کار کجاست و چه طور باید عمل میکرد
وقتی واقعا به این درک برسیم که باید از پله اول شروع کرد!
من به قدری مشتاق شدم که الان میخوام برم سر سراغشون …
خدارو بینهایت سپاسگزارم بابت تک به تک هدایت های هر لحظش
دستان خدارو سپاس که با کلمات خداگونه ای که دارن، حرفاشون حکم هدایت رو برام داره..
و شکر مسیری که هستیم به ره راست، راه راستی که به آنها نعمت داده!
بدرود
سلام آقای محرابی،
خوشحالم از دریافت پیام شما
و خوشبختم از اینکه با فرکانستون در مداری بودین که این صحبتا رو بشنوین و درک کنین.
درود بر شما
سلام گرم من بر پرنسس الهام عزیزم
چقدر خوشحال میشم با دیدن پیام الهام بخشت، الهام عزیزم
چقدر حز میکنم وقتی میبینم هر لحظه از زندگیت با احساس لذت سپری میشه و تمام تمرکزت رو بر نکات مثبت اطراف گذاشتی.
و این باعث شده به قدری هر لحظه حالت خوبه باشه …
به قدری احساس لذت و شادی داشته باشی…
که هر لحظه آنلاین باشی با خداوند درونت و صداش رو در هز لحظه بشنوی
و چقدر خوشحالم از عمل کردنت به شنیده های قلبت.
قلبی که انقدر زیبابین و زیباشنو شده که با خوده خداوندش یکی شده!
کاملا روی فرکانس منبع اصلی رفته و هر لحظه رو داره زندگی میکنه!
من آرزو میکنم برات که در این مسیر مقدس الهی، تک به تک لاین هاتو در اوج لذت بیشتر و درک بهتر سپری کنی تا حدی که اصلا متوجه طی کردن لاین های پیاپی نباشی و فقط مشغول لذت بردن از نعمات سر راهت باشی.
تو محشری و امسال هم یه سال محشره
تو نخبه ی خداوندی و خداوتد ، بندگان آنلاینش رو هر لحظه هدایت میکنه و درود میفرسته
درود بر تو هم مسیر و هم سفر و همراه و هم لاین گرانقدرم.
درود بر شما فاطمه خانمی که متعهدانه داره سعی میکنه این مسیر سعادت رو با جدیت و قدرت هرچه بیشتر طی کنه و بسازه زندگیشو اون طور که دلش میخواد.
درود بر شما دوست عزیزم
سلام مرضیه خانم،
بینهایت ممنونم بابت پیام انرژی بخشتون.
راستش من در جایگاهی نیستم که بخوام در زندگی کسی دخالتی کنم یا نظری بدم.
اما من قانون اصلی رو یه بار بازگو میکنم تا باهم مرور کنیم اصل ماجرا رو …
بعدش مطمئنم خودتون بهترین تصمیم رو خواهید گرفت.
ما آدما بدون شک تمام لحظاتی که شاد هستیم و مشغول لذت بردن از نعمات زندگی هستیم،
یعنی همون لحظاتی که تمرکزمون روی نکات گثبت اطرافمونه ….
دقیقا همون لحظاتی که غرق احساس خوب و شکرگزاری هستیم …
دقیقا در همون لحظات متصل به بیسیم خداوند هستیم.
یعنی برای وصل شدن به خداوند و شنیدن صداش، باید روی موجش بریم.
باید فرکانسی، نزدیک به فرکانس صدای خداوند داشته باشیم.
این فرکانس دقیقا با احساس خوب و لذت و سپاسگزاری تولید میشه و مادامی که غرق در این طیف از احساسات باشیم، به همون اندازه قادر به شنیدن صدای پروردگار هستیم.
هرچه کیفیت این احساس خوب بالاتر باشه، فرکانس تولیدی به فرکانس پروردگار تزدیک تره و باعث میشه وضوح بیشتری رو در صدای پروردگار حس کنیم.
راستی هدف چیه؟
صدای پروردگار چیه؟
این صدا همون هدایت ربه!
همون الهامه!
همون راهنمای قدم بعدی شماست!
این الهامات و هدایت ها هستن که ما رو از راهی که فکرشم نکنیم به خواسته هامون میرسونن.
اما هر هدایت، فقط یک قدم بعدی رو نشون میده و تا اجراش نکنیم، قدم بعدی و هدایت بعدی در کار نیست!
پس وظیفه ما اینه اول از همه سعی کنیم در هر لحظه احساسمون رو خوب نگه داریم تا آنلاین باشین و بتونیم صداشو بشنویم.
دوم اینکه به محض شنیدنش، بی درنگ و بدون چون و جرا و با ایمان به این هدایت، اجراش کنیم.
و ویژگی الهام و هدایت خداوند اینه که یهو وقتی به دلت افتاد، یه احساس آرامش و اطمینان خاطری از اون بابت پیدا میکنی.
حسی شبیه انگیزه
شبیه امید و اشتیاق
شبیه اطمینان و آرامش
اما اگر اون ایده و راهکار، اضطراب و استرس و نگرانی رو برای شما به همراه داشت پس صدای قلب شما نیست و این صدا، صدای ذهنه! نحوای ذهنه که کاملا بر عکس قلبتون صحبت میکنه.
اما راه کار دوم،
با خودتون بررسی کنین که آیا طی مدتی که گذشته، فکرکانس و حالتون در اغلب اوقات به چه صورتی و با چه طیفی از احساسات بوده …
اگه اغلب اوقات حالتون خوبه خوب بوده و مشغول به احساس خوب و لذت بردن از زندکی بودین، پس میشه گفت فرکانس مناسبی تحویل جهان دادین و خداوند در قالب این پیشنهاد کاری داره هدایت تون میکنه.
حتی ممکنه فقط از شما بخواد برای اقدامش عمل کنید و بلافاصله با هدایت بعدی، مسیرتون رو عوض کنه.
ولی اگه خدای نکرده طی این مدت حال و اوضاع نامناسبی داشتین و مشغول به توجه کردن به ورودی های نامناسب بودین، جریان کاملا متفاوت میشه.
پس خیلی مهمه که بدونید در طول روز مشغول ارسال چه فرکانس هایی هستین. چرا که این فرکانس های هر لحظه نا هستن که اتفاقات و شرایط زندگی ما رو میسازن.
امیدوارم هر لحظه تون سرشار از لذت و شادی باشه دوست عزیز
سلام زهرا خانم،
خوشحالم بازم بعد از مدت ها پیام شما رو میبینم.
و چه قشنگ گفتین که اون لایک سبز، حکم کارت هزارآفرینی داره که اول دبستان معلمای عزیزمون به ما میدادن و با این کار خیلی مشتاق تر از قبل به روندمون ادامه میدادیم.
و اینجا هم بر اسای همون رابطه استادی و شاگردیه که عاشق گرفتن اون مهر سبز رنگ و خوشرنگ تحسین کننده استاد هستیم.
اما تفاوت استاد با معلمای اول دبستان اینه که اگه واقعا کارت رو خوب انجام بدی و تمریناتت کامل باشه، مهرت رو میزنه نه اینکه مثل مدرسه به همه همون جایزه رو بدن!
و این خودش باعث میشه اگه یه بار لایک نخوره، با خودمون مرور کنیم که اشکال کارمون کجا بوده.
اما من مطمئنم استاد به قدری با خودش و خداوند درونش در صلحه که فقط کافیه ببینه تو برای خودت و درک خودت کامنت نوشتی و هرچه توشتی از دل برومده که نوشتی.
این خودش برای دنیایی ارزشمنده و باعث میشه تاییدت کنه.
درود بر شما بابت درک قشنگ ترتون از مطلب و روشن تر کردن من در این مورد.
درود استاد عباسمنش عزیزم که همیشه تابع خدای درونش هدایت رو میشنوه و بهش عمل میکنه و با عمل کردنش یک جهان رو کمک میکنه.
سلام مرضیه خانم،
خیلی خوشحال میشم از خوندن پیامای شما
بینهایت ممنونم بابت ارسال انرژی قشنگتون
همون طور که خودتون گفتین، در وهله اول این خوده شما هستین که با فرکانس بالاتون، در مداری قرار گرفتین که این صحبتا براتون مفیده و به درک بهتری از مطالب میرسید.
پس در درجه اول کار خوده شما لایک داره که به خوبی روی احساس لحظه به لحظه تون کار میکنید و مشغول ارتقاء فرکانستون هستین.
درود بر شما دوست قانون مندم.
و بینهایت ممنونم از سمبل جوانه ی تازه روییده که به من دادین!🌱
این جوانه زیبا رو به فال نیک پروردگارم میگیرم که از طریق دست عزیزی مثل شما به من هدیه داده.
بینهایت سپاسگزار شما و خدای درونتون هستم که به خوبی به صلح رسیدین.
متقابلا درود بر شما دوست عزیز
کاملا درست بیان کردین
وقتی هدف خودتون باشین، هرچه که از دل بیاد مینویسین و به فکر نظر دیکران در این مورد نیستین!
اون موقس که نوشته شما از همیشه دل نشین تر میشه!
بهتون تبریک میگم بابت تصمیم قشنگی که گرفتین.
موفق باشید
سلام فاطمه خانم،
دوست هم مسیر و هم فرکانسی
خوشحالم از دریافت پیام انرژی بخش تون و بینهایت سپاسگزارم از تحسین زیباتون.
همونطور که خودتون گفتین، روند نزول شما کاملا تدریجی بود و اصلا متوجه این روند نشدین و بعد از دوماه که خودتون رو با دوماه قبل مقایسه کردین متوجه شدین. کاملا درسته میدونین چرا؟!
چون نمودار جهان، برای صعود یا نزول، یک نمودار با خط مستقیم نیست! یک منحنی هست به نام نمودار تصاعدی! میتونی این نمودار رو در گوگل سرچ کنی تا متوجه منظورم بشی.
طی این نمودار، تغییرات در اوایل، کاملا تدریجی هست! همه چی یک درصد یک درصد رشد میکنه یا نزول پیدا میکنه! یک درصد برای شما و من کاملا نامحسوسه و متوجه نمیشیم! به مدت که بگذره، ناگهان روند رشد یا نزول این نمودار با سمت قله یا دره میره! یعنی میزان رشد یا نزول ما تصاعدی تغییر میکنه و نتایج محسوس میشه!
همین که تونستین متوجه روند نزول تدریجی خودتون بشین خیلی خبر خوبیه! بهتون تبریک میگم.
امیدوارم از این به بعد با این تعهدی که میدین، تمرینات هر فایل از استاد رو دقیقا زیر فایل انجام بدین و روند درکتون از مطالب بیشتر و بیشتر بشه! بازم تدریجی و در نهایت تصاعدی! شما فقط وقتی متوجه تغییر نمودارتون میشید که بعد از دوماه به دوماه قبل نگاه کنید و با خودتون مقایسه کنید!
این دقیقا روند تکامل شما رو نشون میده.
امیدوارم کامنت های زیباتون رو ببینم!
بدرود
سلام گل !!
خوشحالم که پیامتونو میبینم نسترن خانم و بینهایت ممنون از نگاه زیبا و زیبابین شما.
قطع به یقین در وهله اول این خود شما هستین که با فرکانس های خوبی که میفرستین و حال خوب هر لحظه تون، در مدار دریافت هدایت های خداوند قرار گرفتین.
مداری که تا حالت خوب نباشه و احساست عالی نباشه، واردش نمیشی و صداشو نمیشنوی! هدایتا و راهنمایی هاش همه و همه در اون مداره و خوشحالم که شما رو در مداری میبنیم که به راحتی راهنمایی هاشو دریافت میکنین.
بینهایت ممنونم از دعای زیبای شما
امیدوارم هر لحظه از زندگیت، بیشتر از این غرق در احساس خوب باشی و با این احساست خوبت، نه تنها هر لحظه رو لذت ببری، نه تنها بهترین فرکانس ها رو بفرستی و بهترین اتفاقات رو دریافت کنی، بلکه هر لحظه روی خط خداوندن باشی و هر لحظه صداشو بشنوی و مهم تر از همه …. به الهاماتش بلافاصله عمل کنی.