live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • هدف های بزرگ، با قدم های “کوچک اما متوالی” محقق می شوند؛
  • وقتی کاری را به اتمام می رسانی که در شروع سخت به نظر می رسید، اعتماد به نفسی که از “توانستن” در وجودت ساخته می شود، از هر نتیجه ی بیرونی، سازنده تر و رشد دهنده تر است؛
  • به طور مستمر اما تکاملی، از دایره محدودیت های ذهنت، فراتر برو؛
  • نتیجه پشتکار و ادامه دادن؛
  • چگونه مقاومت های ذهن را درباره “امکان پذیر بودن خواسته” کم کنیم تا ذهن نسبت به اجرای ایده های الهامی در راستای خواسته، دست به کار شود؛
  • همیشه قدم بعدی وقتی هویدا می شود که قدم کنونی را برداری. زیرا توانایی لازم برای برداشتن قدم بعدی، “در طی اجرای این قدم” در وجود شما ساخته می شود؛
  • در مسیر هدف، خودت را با دیگران مقایسه نکن. بلکه قدم کنونی را با قدم های قبلی خود مقایسه کن؛

منابع مرتبط با آگاهی های این فایل:

دوره «شیوه حل مسائل زندگی»

“تغییر شخصیت” و تغییر باورها، یک مسیر تکاملی است؛  مهارت کنترل ذهن‌، یک مسیر تکاملی است؛ پرورش ایمان و غلبه بر ترس‌ها، یک مسیر تکاملی است. برای همین، “رشد” یک مسیر تکاملی است.

اما آنچه ما را متعهد به پیمودن روند تکاملی رشد می کند، زنده نگه داشتن انگیزه هایی است که از دل برخورد با تضادها در وجودمان ساخته شده است. آنچه این انگیزه های درونی را مرتبا تغذیه می کند، نگاه بهبودگرایانه ای است که به ما پیشنهاد برداشتن قدم های کوچک اما مستمر را می دهد. در مقابل، آنچه انگیزه ها را نابود می کند، نگاه کمالگرایانه ای است که نهال تازه جوانه زده ی انگیزه های درونی را از ریشه می خشکاند.

در فرایند‌ رشد تکاملی، “بهبود گرایی های مستمر”، نقش “انگیزه ساز و جاده هموار کن” را بازی می کنند و کمالگرایی نقش “راهبندان و سنگ اندازی در مسیر”.

کمالگرایی به معنای نادیده گرفتن قانون تکامل است. کمالگرای یعنی عدم درک قدرت قدم‌های کوچک اما مستمری که هر بار توانایی های درونی ما را رشد می دهند. قدم هایی که هر بار به ما بازخورد می دهند تا قدم بعدی را چطور هوشمندانه تر برداریم و تصمیم هماهنگ تر با خواسته ها را اتخاد کنیم. کمالگرایی به معنای مقایسه‌ی نتایج قدم‌های اولیه خودت با نتایج صدمین و هزارمین قدم‌های افرادی که از مسیر تکاملی رشد آنها اطلاعی نداری.

کمالگرایی یعنی بر علیه‌ خودت بودن‌‌. یعنی نبردی درونی برای طی نکردن تکامل و تقلایی دائمی-اما بی‌نتیجه- برای گرفتن تأیید دیگران و ثابت کردن خودارزشمندی ات به آنها. مسئله مهم این است که وقتی در این دام می‌افتی، هیچ نتیجه‌ی قابل توجهی‌، تو را خوشحال و راضی نمی‌کند که بخواهی بوسیله آن، تأیید دیگران را بگیری. چون آن نتیجه بی نقص مدّ نظرت، هرگز از راه نمی‌رسد و این مسابقه بر علیه خودت هرگز تمام نمی‌شود زیرا کمالگرایی، همواره یک قدم از شما جلوتر است. برای همین‌، هرگز به اندازه‌ی زمانهایی که بازیچه کمالگرایی شده ای، به خودت ظلم نکرده ای.

پیشنهاد کمالگرایی‌، همیشه این است که «سنگ بزرگ اول بردار» و به قولی، سنگ بزرگ، علامت نزدن است. قبول این پیشنهاد‌، نه تنها مسیر را برایت سخت و سنگلاخی می کند، نه تنها از مسیر لذت نمی بری، بلکه نتیجه دلخواه نیز، همواره دور از دسترس است. زیرا طبق قانون، یک مسیر ناهموار و نا شاد، هرگز به نتیجه ای شاد و راضی کننده ختم نمی شود.

پیشنهاد کمال گرایی، بی نقص عمل کردن است و قبول این پیشنهاد‌، آنقدر تو را درگیر حساب و کتاب برای اشتباه نکردن می‌کند‌، که فرصتی برای تمرکز بر اصل نمی ماند. اصل لذت بردن از مسیر رشد است. اصل، دیدنِ نشانه‌های هدایت‌ و دریافت ایده‌های الهام شده‌ است. اصل، بهبود قدم‌های بعدی به کمک باز خورد گرفتن از قدم های قبلی و بهره برداری از درسهای آنهاست. اما تنها وقتی قادر به تشخیص اصل می شوی که فرایند تکاملی رشد را درک کنی، کمالگرایی را کنار بگذاری و بهبود گرایی را راهنمای راه خود کنی تا به قول قرآن، بینا شوی:

قُلْ هَلْ یَسْتَوِى الْأَعْمَى‏ وَ الْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِى الظُّلُمَاتُ وَ النُّور

بگو: «آیا نابینا و بینا برابرند، یا تاریکى و نور یکسان است؟»

آگاهی های دوره «شیوه حل مسائل زندگی» راهنمای کاملی است برای “درمان بیماری ذهنی کمالگرایی” و پرورش راهنمایی درونی به نام “بهبود گرایی مستمر” که هماهنگ با قانون تکامل است و نه تنها نتایج را پایدار می کند بلکه شما از مسیر رشد، لذت می بری.


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز
    209MB
    14 دقیقه
  • فایل صوتی live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز
    13MB
    14 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

627 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «افلاطون نوروزی» در این صفحه: 2
  1. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1309 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلااااااام خدمت استاد عباسمنش، خانم شایسته و همه دوستان عزیزم

    بینهایت سپاسگذار خداوندم که منو به این مسیر العی و پر از آگاهی هدایت کرده

    بینهایت سپاسگذار خانم شایسته هستم بابت این دوره فوق العاده تحت عنوان خانه تکانی ذهن

    و سپاسگذار دوستان عزیزم هستم بابت کامنت های فوق العادشون

    خانه تکانی ذهن؛ جلسه 9

    از وقتی وارد این سایت شدم؛ از سازو کار یه سری چیز ها که مطلع شدم؛ شرایط زندگی کلا برام تغییر کرده؛ الان میدونم اگر قراره به هدفی برسم، اول اینکه شرایط حال حاظرمو ثبت میکنم، یه زمان براش در نظر میگیرم و قانون تکامل و تصاعد رو در نظر میگیرم و استارت میزنم

    مثل تناسب اندامم که اومدم عکس گرفتم از خودم، ثبت کردم اندازه هارو و طی شش ماه تونستم به تناسب اندام برسم

    با خودم گفتم همین کارو میتونم تو تموم کارام انجام دادم؛ آهسته و پیوسته به خواسته هام برسم؛ دیگه عجله نمیکنم، دیگه نمیخام یه شبه به اهدافم برسم، دیگه لذت بردن از مسیر برام اهمیت داره تا اینکه بخام به ته مسیر زود برسم

    و الان یه سری اهداف برای خودم در نظر گرفتم و میخام با همین قانونی که استاد فرمودن و من از این قانون تو تناسب اندام استفاده کردم پیش برم

    اولیش خرید ملک هست؛ خب من با توجه به شغلم و فعالیتم تو این حوزه خیلی دوست دارم برای خودم ملک بخرم؛ بازسازی کنم و بفروشم ولی تصمیم گرفتم برای شروع با پایین ترین عدد ممکن یه زمین بخرم تا تکامل خودمو تو خرید ملک طی کنم؛ بعد بیام برای خودم یه خونه قدیمی بخرم و بازسازی کنم.

    خداروشکر تو حوزه بازسازی تکامل خودمو طی کردم؛ تا الان 20 تا ویلا بازسازی کردم و حتی ویلا از صفر ساختم و میدونم یه خونه برای بازسازی چقدر هزینش میشه، میدونم کجا باید هزینه کرد، میدونم چه تغییراتی باید اعمال کنم تا ارزش افزوده بیشتر بیاره، حتی همین الانم 2 تا ویلا دارم بازسازی میکنم؛ یک ویلا قدمتی بیش از 50 ساله داره؛ که هرکی دید گفت چطور میخوای بازسازی کنی؟ لودر بنداز زیرش از نو بساز؛ گفتم وقتی تموم کار شد بیاین ببینین چه ویلای شیکی میشه

    دومین هدفمم اینه که طراحی 2 بعدی و سه بعدی رو توش مهارت کسب کنم؛ از اونجایی که استاد فرمودن بهتره آدم تموم موارد کسب و کار خودشو وارد باشه تصمیم به انجام این کار گرفتم: من خب تو اجرا خیلی قوی هستم، اینکه برم تو کاراگاه؛ نظارت کنم، و هر کاری که به اجرا ربط داره؛ از قرارداد بستن با پیمانکار های جز و استاد کارها گرفته، تا خرید مصالح، نظارت و کنترل کار، اجرای دقیق و اصولی کار، مذاکره و قرارداد بستن با کارفرما، زمان بندی دقیق که کدوم استاد کار کی بیاد و چه تایمی میشود همزمان چندتا استاد کار توساختمون باشه؛ مثلا گاهی اوقات 10 الی 12 نفر تو یک ویلای 100 متری مشغول میشن همزمان

    گفتم حالا که تو اجرا خیلی قوی هستم و هر روزم داری قوی تر میشم و تجربه کسب میکنم؛ تو طراحی هم ورود کنم؛ الان طرح هامو یکی از همکارام برام میزنه: بهش پول میدم وبرام طراحی میکنه و خب اگر من بتونم خودم طراحی کنم برام خیلی خوبه دیگه؛ یه سری چالش هایی که بین منو طراح هست کلا از بین میره و از خدا میخام منو هدایت کنه تا بتونم این مهارت رو به خوبی کسب کنم

    البته کلاس ثبت نام کردم و چند جلسه ام رفتم و دارم : آروم آروم رو خودم کار میکنم تا تو این حوزه رشد کنم؛ انشالله میام و از نتایج خودم تو این حوزه میگم براتون

    راستش در خصوص بخش دوم صحبت های استاد؛ من خودمم قبلا اینطوری بودم؛ پولدار بشم، چندتا ویلا بسازم، بدم اجاره، دیگه نیاز نباشه کار کنم

    بعد خدارو شکر به یه سری آگاهی هایی رسیدم که الان امروزجمعه بود؛ من صبح رفتم سره ساختمون و لذت میبرم از انجام این کار بقول استاد اصلا نمیتونم این کار رو انجام ندم

    اوایل که استاد میفرمودن من آزادی مکانی و زمانی دارم؛ من میگفتم منم مثل استاد پولدار بشم آزادای زمانی و مکانی داشته باشم ولی دقت نمیکردم همین فایلی که استاد داره ضبط میکنه و راجب استقلال زمانی و مکانی میگه؛ استاد داره تو حوزه مورد علاقه خودش فعالیت میکنه واین برام بزرگترین رمز گشایی بوده که خوشبختی یعنی بدونی واسه چی پا گذاشتی به این دنیا و تو اون حوزه فعالیت کنی؛ من دیگه مثل قبل فکر نمیکنم؛ الان فقط دلم میخاد تو حوزه کاریم رشد کنم، پیشرفت کنم، متخصص تر بشم؛ همه اون چیزایی که دنبالشم پشت بندش میاد

    ولی خیلی الان حالم خوبه که به این درک رسیدم که دارایی من رسیده به هزار میلیارد هم من تو حوزه مورد علاقم فعالیت میکنم و حتی بیشتر فعالیت میکنم و با لذت

    قبلا یه پولداری رو میدیدم که کار میکرد؛ تو دلم میگفتم تو که انقدر پولداری دیگه چرا کار میکنی؟ الان به جواب سوالم رسیدم

    و الان هدفم اینه که به بهترین شکل ممکن ماموریت خودمو تو این دنیا به درستی انجام بدم و اونم چیزی نیست جز خلق کردن رویاهام و آرزوهام در مسیری که عاشقشم وقتی بهش فکر میکنم تموم وجودم سرشار از آرامش و حال خوب میشه

    خیلی خوشحالم که به این درک رسیدم؛ الان اصلا عجله ایی ندارم، الان اصلا درگیر اعداد و ارقام نیستم؛ فقط میخام تو حوزه مورد علاقم رشد کنم: البته اینم بگما با تغییر این باور و تغغیر رفتارم با توجه به این باورها؛ درآمدم چشم گیر افزایش یافته

    استاد عزیزم؛ تموم این صحبت ها، تموم این باورها، تموم این طرز فکرها، تموم این نگرش هارو من از کار کردن رو دوره های شما دارم، خوشحالم که پیگیر صحبت های شما بودم؛ خوب درکشون کردم و عملشون کردم و کلییییی نتیجه تو دستمه؛ از احساس آرامش و حال خوب گرفته تا رابطه عاطفی رویایی که دارم: پیشرفت چشم گیر تو حوزه کاری و مالی و ……….

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 60 رای:
  2. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1309 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام میکنم خدمت شما دوست عزیزم

    بینهایت سپاسگذارم از شما بابت کامنت ارزشمندی که برام فرستادین

    و بینهایت سپاسگذار خداوندی هستم که منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کرده

    کاملا و صد درصد حرف های شمارو قبول دارم؛ تک تک کلماتی که فرمودین کاملا منطقی هست

    اتفاقا چند روز گذشته برای مشورت گرفتن رفته بودم دفتر یکی از مهندسان به نام شهرمون، شخصی که حدود 30 سال سابقه دارن تو حوزه ساخت

    بعد اینکه صحبتمون تموم شد بهش گفتم مهندس جایی رو میشناسی بهم معرفی کنی میخام برم کلاس طراحی؛ گفت آره میشناسم بهت معرفی میکنم

    بعد بهم گفت من یک رفیق دارم معماره؛ یه معمار خیلی حرفه ایی، اونقدر تو کارش مسلطه؛ داری باهاش حرف میزنی عکستو میکشه.

    گفت بهش گفتم تو چرا بهت پیشنهاد کار میشه برای ساخت انجام نمیدی؟ گفت تمرکزمو میگیره و راندمان کاریمو فکریم میاد پایین، من باید ذهنم درگیر طراحی باشه نه اجرا و ساخت

    منم بهش گفتم بله مهندس جان حق با شماست؛ چون میدونم انرژی جایی میره که تمرکز هست.

    حالا بذارین راجب خودم بهتون بگم: من فوق دیپلم ساختمان دارم

    از سن 12 سالگی نه از علاقه؛ به هاطر شرایط مالی رفتم تو کاره ساختمون( شاگرد کاشی کار، سنگ کار، بنا)

    رشته تحصیلیمو ساختمان انتخاب کردم؛ نه به خاطر علاقه، یه سری اتفاق افتاد من رفتم

    دانشگاه هم به خاطر علاقه و یادگیری نرفتم؛ رفتم به خاطر ادامه تحصیل

    پروژه پیمانکاری گرفتم: نه به خاطر علاقه به خاطر پولش

    ولی الان میبینم خدا داره باهام حرف میزنه؛ دارم میبینم از 12 سالگی یه سری اتفاقاتی افتاد که من وارد این حوزه شدم؛ الان به شدت به این حوزه علاقه مند شدم

    من حدودا 8 سال هم تو حوزه املاک و مستغلات فعالیت کردم که الان دارم میبینم؛ علاوه بر درآمدی که برام داشته تو حوزه ساخت هم بهم غیر مستقیم خیلی کمک کرده؛ مثلا در حوزه مذاکره، تو قرارداد نوشتن پروژه ها

    چون به مشتری های زیادی ویلا نشون دادم و نظراتشون رو شنیدم؛ درک بالایی دارم برای نوع معماری ویلایی که قراره ساخته بشه برای فروش و سرمایه گذاری؛ میدونم ویلا باید چه ویژگی هایی داشته باشه تا راحت تر و با ارزش افزوده بهتری به فروش برسه و همکاری های خوبی داشته باشم با افرادی که تو این حوزه میخواستن سرمایه گذاری کنن؛ زمین خریدیم و ویلا ساختیم و فروختیم

    ابعاد و اندازه کاره من: ساخت و بازسازی ویلاهای 100 الی 200 متری هست.

    اتفاقا طرحی ویلاهامو یکی از رفیقام انجام میده تو این سال ها: که رفاقتمون از دوران دانشگاه هست

    ایشون هم رشته معماریش ساختمان هست؛ اما تسلط بسیار بالایی در حوزه طراحی و معماری دارن

    و دیدم افرادی که تو حوزه طراحی و معماری تحصیل کردن و داشتن کار میکردن؛ به اندازه این شخص تسلط نداشتن

    این شخص هم تو حوزه طراحی و هم تو حوزه ساخت تسلط و درک بسیار بالایی داره، آدم بسیار فنی و متخصص تو این حوزه هستن.

    حالا بریم از ابعاد خیلی بزرگتر راجب این موضوعی که شما فرمودین صحبت کنیم

    من با توجه به صحبت های استاد و چالش هایی که باهاش مواجه شدم به این درک رسیدم که باید به تموم ابعاد کسب و کارم مسلط باشم

    مثال هایی هم استاد در این زمینه زدن که برام الگو شده و خودمم تو کار درکش کردم؛ اینکه رفتن خودشون ادیت کردن رو یادگرفتن و هر چیزی که مربوط به کسب و کارشون بوده رو آروم آروم تو این سال ها فرا گرفتن و منم مطمعنم آروم آروم با طی کردن تکامل میتونم مسلط بشم تو این حوزه و مطمعنم بهم خیلی کمک میکنه؛ مثل کمکی که فعالیت تو حوزه املاک و مستغلات بهم کرده؛ تعامل کردن رو یاد گرفتم، تو روابط کاری من خیلی قوی ام که فعالیت حوزه املاک خیلی بهم کمک کرده؛ استاد کارام عاشق منن و بهم میگن ما دوست داریم برات کار کنیم، ما دوست داریم هر روز سره پروژه های شما باشیم؛ هر ساعت از شبانه روز باهاشون تماس بگیرم خودشون رو به من میرسونن کارمو حل میکنن

    یاد مثال استیو جابز میوفتم که میگفت کلاس خطاطی که دوران تحصیلم میرفتم بعد ها بهم تو موفقیت اپل موثر بود خیلی( فونت هایی که میزدن)

    بخوام از ابعاد بزرگتر بگم؛ اگر موفقیت تو حوزه ایی به تحصیل مرتبط باشه؛ استاد عباسمنش تو حوزه پزشکی چه تحصیلاتی دارن؟ ولی قانون سلامتیش هزاران هزار نفر رو درمان کرده؛ کاری که افرادی که فوق دکتری این رشته رو دارن نتونستن انجام بدن؛ انقدر راجب مسائل پزشکی اطلاعات دارن که خوده پزشکاش با سال ها تحصیل و فعالیت تو این حوزه ندارن

    و حتی منی که از این دوره استفاده کردم الان میتونم یک مشاور تغذیه باشم؛ به اندازه یک پزشک من راجب ساز و کار بدن اطلاعات پزشکی دارم

    استاد هم خودشون خوب تونستن موفق عمل کنن هم اینکه خوب به دیگران آموزش بدن؛ اتفاقا داشتم میگفتم افرادی که تو حوزه آموزش فعال هستن اگر تسلط بالای استاد رو داشته باشن مثلا در زمینه آموزش معماری؛ یا آموزش هر چیزی رو بتونن مثل استاد اصل رو درک کنن و آموزش بدن، کمک زیادی میتونن به من بکنن که علاقه دارم معماری رو یاد بگیرم

    ایلان ماسک‌ کارایی تو‌هوا و فضا انجام داده که ناسا با اون قدمت و با اون همه دانشمند نتونسته انجام بده

    یا شرکت تسلاش؛ انقلابی به پا کرده که بنز و بی ام و با اون همه قدمت و سابقه ایی که داشتن به گرد پاش نمیرسن

    پژمان جمشیدی شخصی که نه تحصیل کرده تو‌حوزه هنر و نه سابقه ایی داشته اما ترکونده؛ تبدیل شده به گرون ترین بازیگر سینمای ایران؛ تو تموم فیلم های پر فروش هسته؛ من خودم از منتقدینش بودم میگفتم فوتبالیستو چه به بازیگری

    آرنولد تو حوزه بدن سازی ترکونده؛ بعدش رفته تو صنعت سینما و‌بازیگری؛ تحصیلم نکرده، اما با طی کردن تکاملش تونسته همون موفقیتی که تو‌حوزه ورزش داشته تو صنعت بازیگری هم کسب کنه و بعدش رفته تو سیاست اونجا هم عالی عمل کرده

    اینایی که گفتم و هزاران مثال که زدم تو حوزه های غیر مرتبط ترکوندن

    از اونجایی که من شاگرد دوره 12 قدم، عزت نفس، روانشناسی ثروت و شیوه حل مسائل هستم؛ استاد فرمودن آدم باید بره مهارت جدید کسب کنه و منم تصمیم گرفتم تو حوزه کاری خودم مهارت کسب کنم؛ فعلا برای اینکه تسلط داشته باشم به تموم جوانب کسب و کارم، فعلا برای اینکه چالش هایی که دارم تو این حوزه برطرف بشه که من کارو میدم به شخصی برام انجام بده و یه سری بدقولی هایی میشه؛ اگه خودم با طی کردن تکامل بتونم کاره خودمو راه بندازم نیاز به شخص دیگه ایی ندارم

    ولی چه بسا بعد ها با طی کردن تکامل تو این حوزه هم بترکونم؛ من تو‌حوزه ساخت موفقیت هایی کسب کردم که افرادی با سابقه و تحصیلات عالیه نتونستم انجام بدن؛ خصوصا از نظر درآمد

    و مطمعنم این تمرکز و انرژی که رو مهارت های قبلیم گذاشتم و تو این حوزه بذارم؛ منم تو این حوزه انقلابی به پا میکنم؛ منم مثل آقای سلیمان زاده که یکی از نماد های شهر تهران ساختن منم تو این ابعاد بتونم موفقیت کسب کنم

    من تکامل خودمو این طوری طی کرم؛ رفتم کلاس اتوکد ثبت نام کردم؛ از سطح کاملا مبتدی شروع کردم؛ اتفاقا اون آموزش هارو میتونستم تو یوتیوب یاد بگیرم ولی پول دادم، بهاشو پرداخت کردم رفتم به شهر دیگه ایی کلاس با توجه به مشغله ایی که داشتم تا بتونم براش ارزش قائل باشم

    بعد اینکه 2 جلسه کلاس رفتم؛ اول یکی از ویلاهایی که دوستم برای یکی از پروژه های انجام داد رو کشیدم تا دستم روون بشه

    بعد خونه خودمو برداشت کردم و 2 بعدیشو تو اتوکد کشیدم

    دیروزم یه ویلای 60 متری تو یک زمین 96 متری طراحی کردم و خیلی راضی ام از روند تکاملی ام و خومو با کسی مقایسه نمیکنم؛ فعلا راضی ام از عملکردم و روند کاریم و مطمعنم تو حوزه معماری، مثل سایر حوزه ها موفقیت های عظیمی کسب میکنم

    بازم ازتون سپاسگذارم که برام کامنت نوشتین و سبب شده این حرف های گرانبها زده بشه

    بهترین هارو براتون آرزو دارم؛ و خیلی خوشحالم با یکی از استاید حرفه ایی تو این حوزه آشنا شدم موفق باشید دوست خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای: