سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- هدف های بزرگ، با قدم های “کوچک اما متوالی” محقق می شوند؛
- وقتی کاری را به اتمام می رسانی که در شروع سخت به نظر می رسید، اعتماد به نفسی که از “توانستن” در وجودت ساخته می شود، از هر نتیجه ی بیرونی، سازنده تر و رشد دهنده تر است؛
- به طور مستمر اما تکاملی، از دایره محدودیت های ذهنت، فراتر برو؛
- نتیجه پشتکار و ادامه دادن؛
- چگونه مقاومت های ذهن را درباره “امکان پذیر بودن خواسته” کم کنیم تا ذهن نسبت به اجرای ایده های الهامی در راستای خواسته، دست به کار شود؛
- همیشه قدم بعدی وقتی هویدا می شود که قدم کنونی را برداری. زیرا توانایی لازم برای برداشتن قدم بعدی، “در طی اجرای این قدم” در وجود شما ساخته می شود؛
- در مسیر هدف، خودت را با دیگران مقایسه نکن. بلکه قدم کنونی را با قدم های قبلی خود مقایسه کن؛
منابع مرتبط با آگاهی های این فایل:
“تغییر شخصیت” و تغییر باورها، یک مسیر تکاملی است؛ مهارت کنترل ذهن، یک مسیر تکاملی است؛ پرورش ایمان و غلبه بر ترسها، یک مسیر تکاملی است. برای همین، “رشد” یک مسیر تکاملی است.
اما آنچه ما را متعهد به پیمودن روند تکاملی رشد می کند، زنده نگه داشتن انگیزه هایی است که از دل برخورد با تضادها در وجودمان ساخته شده است. آنچه این انگیزه های درونی را مرتبا تغذیه می کند، نگاه بهبودگرایانه ای است که به ما پیشنهاد برداشتن قدم های کوچک اما مستمر را می دهد. در مقابل، آنچه انگیزه ها را نابود می کند، نگاه کمالگرایانه ای است که نهال تازه جوانه زده ی انگیزه های درونی را از ریشه می خشکاند.
در فرایند رشد تکاملی، “بهبود گرایی های مستمر”، نقش “انگیزه ساز و جاده هموار کن” را بازی می کنند و کمالگرایی نقش “راهبندان و سنگ اندازی در مسیر”.
کمالگرایی به معنای نادیده گرفتن قانون تکامل است. کمالگرای یعنی عدم درک قدرت قدمهای کوچک اما مستمری که هر بار توانایی های درونی ما را رشد می دهند. قدم هایی که هر بار به ما بازخورد می دهند تا قدم بعدی را چطور هوشمندانه تر برداریم و تصمیم هماهنگ تر با خواسته ها را اتخاد کنیم. کمالگرایی به معنای مقایسهی نتایج قدمهای اولیه خودت با نتایج صدمین و هزارمین قدمهای افرادی که از مسیر تکاملی رشد آنها اطلاعی نداری.
کمالگرایی یعنی بر علیه خودت بودن. یعنی نبردی درونی برای طی نکردن تکامل و تقلایی دائمی-اما بینتیجه- برای گرفتن تأیید دیگران و ثابت کردن خودارزشمندی ات به آنها. مسئله مهم این است که وقتی در این دام میافتی، هیچ نتیجهی قابل توجهی، تو را خوشحال و راضی نمیکند که بخواهی بوسیله آن، تأیید دیگران را بگیری. چون آن نتیجه بی نقص مدّ نظرت، هرگز از راه نمیرسد و این مسابقه بر علیه خودت هرگز تمام نمیشود زیرا کمالگرایی، همواره یک قدم از شما جلوتر است. برای همین، هرگز به اندازهی زمانهایی که بازیچه کمالگرایی شده ای، به خودت ظلم نکرده ای.
پیشنهاد کمالگرایی، همیشه این است که «سنگ بزرگ اول بردار» و به قولی، سنگ بزرگ، علامت نزدن است. قبول این پیشنهاد، نه تنها مسیر را برایت سخت و سنگلاخی می کند، نه تنها از مسیر لذت نمی بری، بلکه نتیجه دلخواه نیز، همواره دور از دسترس است. زیرا طبق قانون، یک مسیر ناهموار و نا شاد، هرگز به نتیجه ای شاد و راضی کننده ختم نمی شود.
پیشنهاد کمال گرایی، بی نقص عمل کردن است و قبول این پیشنهاد، آنقدر تو را درگیر حساب و کتاب برای اشتباه نکردن میکند، که فرصتی برای تمرکز بر اصل نمی ماند. اصل لذت بردن از مسیر رشد است. اصل، دیدنِ نشانههای هدایت و دریافت ایدههای الهام شده است. اصل، بهبود قدمهای بعدی به کمک باز خورد گرفتن از قدم های قبلی و بهره برداری از درسهای آنهاست. اما تنها وقتی قادر به تشخیص اصل می شوی که فرایند تکاملی رشد را درک کنی، کمالگرایی را کنار بگذاری و بهبود گرایی را راهنمای راه خود کنی تا به قول قرآن، بینا شوی:
قُلْ هَلْ یَسْتَوِى الْأَعْمَى وَ الْبَصِیرُ أَمْ هَلْ تَسْتَوِى الظُّلُمَاتُ وَ النُّور
بگو: «آیا نابینا و بینا برابرند، یا تاریکى و نور یکسان است؟»
آگاهی های دوره «شیوه حل مسائل زندگی» راهنمای کاملی است برای “درمان بیماری ذهنی کمالگرایی” و پرورش راهنمایی درونی به نام “بهبود گرایی مستمر” که هماهنگ با قانون تکامل است و نه تنها نتایج را پایدار می کند بلکه شما از مسیر رشد، لذت می بری.
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز209MB14 دقیقه
- فایل صوتی live | شباهت باورهای محدود کننده با علف های هرز13MB14 دقیقه
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی عزیزانم
سپاس گزار خداوندم بابت بودن در مسیر هدایت به سمت نور ومعرفت و یکتاپرستی
و اما «باور»
من در جهانی زندگی میکنم که به افکار و فرکانس های من پاسخ میده
یعنی جهان هیچ شکلی نداره و جهان هرشخص برمبنای فرکانس های ارسالی اون شخص رقم میخوره
حالا توی این جهان حقیقت ماجرا چیه ؟؟؟
حقیقت اون چیزیه که من بهش باور دارم
اگر در هر شرایط و هر اتفاق به ظاهر بد و حتی وحشتناک برام رخ بده و نگرش من الخیر فی ما وقع باشه ،محال ممکنه طبق قانون نتیجه ی اون اتفاق به نفع من تغییر نکنه ،چرا چون من اینطور باور کردم و خداوند انرژی های مشابه رو کنارهم قرار میده
امروز موقع مطالعه قرآن به یه آیه ای رسیدم
باورهای من حاصل ورودی های منه
و من با تغییر ورودی هام میتونم رفتار جهان و خداوند رو تغییر بدم ،یعنی جهان تماما مسخر باورهای منه و خداوند میگه ما دیوهارو به تسخیر سلیمان درآوردیم ، چرا ؟؟؟چون سلیمان باورهای قدرتمند کننده ی بیشتری ساخته بود
به قول استاد خدا برا همه میتونه کارهاروانجام بده ،امااون باورهای درست نیست .
این چند روزه صدهزار مرتبه شکر در لحظه هستم خیلی بیشتر و هر چقدر توی این فضا هستم ،بیشتر به من گفته میشه که کار توفقط همین لذت بردن و اجازه دادن به خداونده که درزمان مناسبش برات رقم بزنه خواسته هاتو
تو خواستت مشخصه و فقط باید آرام باشی و الهامات رو دریافت کنی و هدایت بشی و انجام بدی
همه چیز تکاملیه ،درک قانون ،درک آیه به آیه قرآن و ما فقط کارمون اینه که مدام ذهنمون رو با این آگاهی ها تغذیه کنیم و سعی کنیم هر بار به اندازهی درکمون از این آگاهی ،اونطور فکر کنیم و به دانسته و اون درک عمل کنیم و بعدش دیگه فک نکنم کار ما باشه ،بقیش کارخداونده ،کار من فقط برداشتن مقاومت ها و کنترل ذهن در شرایط به ظاهر نامناسبه وخداوند کارش انجام دادن کارهای منه ،باز هم به اندازهای که این آگاهی رو درک کنم ازش نتیجه میگیرم و این درک هم آرام آرام با تکامل بیشتر میشه ،امامنظور از آرام آرام درک بیشتر هم درحالتیه که ما داریم ادامه میدیم به صورت مستمر
خیلی مثال از تکامل میشه زد
مثال از ذهنیت بچگی و خودم و دوستام بچگیم میزنم
ما یادم میاد زمانی که بچه بودیم مثلا دوم دبستان ، دوست ما که مثلا سوم دبستان بود ،میومد میگف که دوم راحت بود ،کلاس سوم بیاید میخواید چیکار کنید ؟؟؟سخته و از این حرفا و ما یادمه چقدر میترسیدیم و یه وقتایی میگفتیم تجدید بشیم بهتره ،یا دوست کلاس چهارم دبستان میگف اوه اوه اوه ،شما کلاس دومی ها طولانی ترین مشقی که دارید مثلا دو صفحس ، بیاید چهارم باید 6هف صفحه مشق بنویسید و ما میترسیدیم ،چون خب ما همون دو صفحه مشق مینوشتیم ،انگشتامون درد میگرف واقعا ، یا مثلا دوستای ما که تا کلاس سوم دبستان توی دهات خوندم و بعد اومدیم شهر ،دوستای ما که راهنمایی بودن ،اونا دیگه به چشم ما شاخ غول آخر بودن و اصن یادمه تو همون بچگی میگفتیم که فلانی راهنماییه و اصن انگار فلانی یه آدم خاصی بود از نظر ما و درساش سخت بود ، یعنی این داستان که پول درآوردن هم سخته که توی ذهن ما نهادینه شده ،میخوام بگم از چندین جهت مثل همین باورهای محدود کننده بهش حمله شده و ملتم که عاشق اینن که بگن کاری که من انجام دادم سخت بود و اینا که مثلا جلب توجه کنن یا آدم شاخی به نظر برسن ،
توی مثال همین درس و دبستان ما اینو درنظر نمیگرفتیم که پله به پله ما درس هارو یاد میگیریم و تکامل طی میشه و مثلا انگشتا عادت میکنه به 5شش صفحه مشق نوشتن
یا توی کلاس چهارم که دیگه گفتن حق ندارید با مداد بنویسید و باید با خودکار بنویسید ،یادمه چقدر هممون بدخط مینوشتیم و چون میترسیدیم که اشتباه بنویسیم و پاک کردنش سخت باشه با لاک پاک کن ، خیلی اشتباه مینوشتیم و بعد اون هم به مرور درست شد و جا افتاد
، با قبولی توی هر کلاس ما اعتماد به نفسمون برای کلاس بعدی و یه پله بالاتر رشد میکرد و کلاس قبلی توانایی مارو یک پله رشد میداد برای مواجه شدن با کلاس یک پله بالاتر و پله بعدی و به همین ترتیب
یعنی تکامل توی همه چیز هست
یه درختی که میخواد با تبر قطع بشه ،باید چندین بار بهش ضربه بزنی و ضربه آخر اونو میندازه ،اما بحث فقط ضربه ی اخرنبود ،چندین بار تکرار شد این عمل تا نتیجه داد
پس بسیار منطقیه تکرار قانون
پس نتایج ما حاصل یک روند و یک پروسه تکاملیه و تکرار فرکانس های درست نتایج خوب رو رقم میزنه و با دریافت نعمت جدید هربار اعتمادبه نفس ما ،خودباوری ما ،ارزشمندی ما ،باوربه توانایی ما ،باور به خالق بودن ما ،اطمینان به وجود قوانین ثابت جهان ،باورما نسبت به قدرت خداوند ، بیشتر و بیشتر میشه و این باورهای قدرتمند کننده باهر بار تکرار قوی تر میشن و باعث میشن ما رهاتر باشیم و به خواسته ای نچسبیم ،باعث میشه آرام باشیم و نگران نتیجه نباشیم و صبورتر و احساس خوشبختی درلحظه و درکمون از زندگی عمیق تر بشه و همهی این ها باهم میشه ،رشد تدریجی و آرام آرام ظرف وجودی ما که هربار با تکرار این مسیر و قدرت گرفتن این باورها نتایج بزرگتر و بزرگتر میشه و انتهایی برای بهتر شدن نیست و این دقیقا قانونیه که بر جهان حاکمه و من تجربش کردم
موفقیت ،موفقیت میاره ،به همین سادگی
امروز حتی آگاهی های خیلی خوبی دریافت کردم ، یعنی تکامل توی درک هراگاهی هست
و امروز واقعا درک بهتری از تکامل پیدا کردم و این هم امروز یهو به وجود نیومد ،من تکامل خودم رو در درک تکامل تا به این نقطه طی کردم ،ههههه یعنی خود تکامل هم تکامل میخواد ،
مثلا ما تکرار میکنیم که خداوند از جایی که فکر نمیکنیم میرسونه و درهارو بازمکینه ، خب اینا آگاهین ، و من امروز درک بهتری از این آگاهی ها پیدا کردم ، چرا ؟؟؟ چون بی چون و چرا تصمیم گرفتم روی خودم کارکنم و بپذیرم و به اندازهی پذیرش این آگاهی ،این دوسه روزه تجربیاتی داشتم که کلی این باور رو تقویت کرد که آره منظور از اینکه از جایی که فکرش رو نکنی میده یا منظور از اینکه استاد میگه فقط روی خودتون کار کنید و به الهامات تون عمل کنید و خداوند همه کارها رو انجام میده براتون ،منظور از اینکه توجه کن به نکات مثبت هر لحظه و احساس خوب راه ورود خواسته ها به زندگیه اینه ها ، درکل درک از قانون عمیق تر شده ،حتی یک پله و این خیلی برام ارزشمنده ،شخصیتی که آرام آرام داره با پایه های قوی شکل میگیره و برای هرباوری منطق قوی داره و خداوند هدایت میکنه ، و باز هم میخوام بگم درکم از اینکه استاد میگه ،به اندازهای که باورها تغییر کنه نتایج میاد ،یعنی چی !!!! چون تجربه کردم
خب خیلی هامون توهم داریم که باورها تغییر کرده فقط باید صبر کنیم تا نتیجه بیاد ،اما این با قوانین جور درنمیاد ،
و به قول استاد اگر یک درصد تغییر کنی ،اون یک درصد باید بیاد تو زندگیت ،نه یک ماه دیگه همین الان ، و اگر نتیجه نیست ،یعنی که متفکر میکنیم داریم روی قانون کار میکنیم ،
و جالبی این داستان درک اینه که اصن انتهایی نداره، یعنی آدم فکر میکنه چقدر مسلطه به قانون و بعد که ادامه میده و درکش یه پله بهتر میشه ،میگه اصن من هیچی درباره قانون نمیدونستم والان میفهمم قانون چی میگه و با ادامه این مسیر هربار به این شکل به صورت تکاملی درک ما از قانون بهتر و عمیق تر میشه و ما به اندازه این درک عمل میکنیم و نتایج بزرگتر میشه و ایمان قویتر و دوباره انگیزه بیشتر باعث نتیجه کمی بزرگتر و به همین شکل
خدایا صدهزار مرتبه شکرت .
فرض میکنیم که یک زمین خالی داریم و خاک این زمین به شدت حاصل خیز و غنیه و هرچیزی بکاری توش امکان نداره رشد نکنه و رشد میکنه و میوه میده به ما ،و این زمین فرض کنید که اصن محدودیت نداره ،یعنی میوه گرمسیری بکاری جواب میده ،میوه سردسیری بکاری جواب میده ،میوه استوایی بکاری جواب میده و تصمیم گیرنده ماییم که چه نوع نهالی داخل زمین بکاریم و محدودیت بابت نهال و قیمت نهال و اینا نداریم و اصن به بی نهایت نهال ازهمه رقم دسترسی داریم و فقط باید بره توی خاک تا رشد کنه و میوه بده .
دقیقا ذهن هم همینه ،دقیقا مثل مثال بالا
یعنی هر فکری که ما تصمیم میگیریم توی ذهن خودمون نگه داریم ،حکم همون نهالیه که به خاک فرومیره ، و اون فکره صددرصد رشد میکنه ،چه مثبت چه منفی ، دقیقا مثل اون زمین نهال کاشتن و رشد دادن و پرورش دادن و میوه گرفتن زحمت و نگهداری و تمرکز میخواد ،اما برای رشد علف های هرز اصن برنامه نیاز نیست و خودشون درمیان ،
پس تصمیم گیرنده ماییم که چه نوع نهالی درخاک حاصلخیز ذهنمون بکاریم و ازش نگهداری کنیم تا تکامل خودش رو اون نهال (آگاهی +دیدن الگوهاوتایید اونها +باور)طی بشه و به ما ثمرشو بده به صورت فیزیکی
یعنی دقیقا مثل پرورش نهال میمونه ،پرورش یک فکر جدید وبه تبع اون فکر ،عادت جدید رفتار جدید و شخصیت جدید .
یعنی ما نهال رو میکاریم و اگر مطمئن باشیم که اون نهال ،نهال سالمیه و از شخصی گرفته باشیم که بهش اطمینان داریم و اون شخص بسیار صادق بوده و به ما گفته که صددرصد این نهال رشد میکنه و میوه میده ،با خیال راحت از بابت اینکه میوه میده و رشد میکنه مثل بقیه نهال هایی که از اون شخص گرفتیم و همگی رشد کردن و میوه دادن ،ما اون نهال رو میکاریم و دیگه هر زمان و هر انرژی و هر فداکاری و هر ابیاری و هر چیزی که برای رشد نهال لازمه رو با عشق انجام میدیم ،چون به نتیجه اصن شک نداریم و میدونیم که نتیجه صددرصد رخ میده .
حالا اینو تشبیه کنیم به خداوند و قوانین جهان هستی ،
اگر ما به خداوندی که عالم رو آفریده و خداوندی که قرآن رو نازل کرده و در قرآن خودش گفته که این کتاب از جانب منه و سخن من حقه و وعده های من همه محقق خواهد شد ،
اگر ما به خداوندی که در قرآن میگه ،ادعونی استجب لکم ،ماهر لحظه به درخواستهای شما پاسخ میدیم و اجابت میکنیم ،(هر درخواستی ) و به خداوندی که قانونش اینه که به غیر از فرکانس های ارسالی ما هیچ چیزی تاثیر گذار نیست توی زندگیمون ،ایمان صددرصد داشته باشیم ، و این جنس ایمان رو پرورش بدیم توی وجودمون و مثل یک نهال بهش ای بدیم و انرژی بزاریم تا به جای هزارتا روش بازاریابی تو حوزه مالی و عمل جراحی برای بهتر و جذابتر دیده شدن و هزارتا دکتر برای سلامت شدن ،فقط انرژی بزاریم تا این وعدههای خداوند رو باور کنیم ، دیگه ما به پشتوانه ی این ایمان اصن فارغ از هر نتیجهای محکم و باقدرت قدم برمیداریم و هیچ شکی در رخ دادن نتیجه دلخواه نداریم ،چون خداوند رو اجابت کننده باور کردیم و مهربان و رزاق و وهاب و….. ، اگر این ایمان ساخته بشه و فقط به پرورش این ایمان بپردازیم و بدونیم اصل همینه و بس، اونوخ دیگه خیلی راحت تر براش وقت میزاریم ،چون اهمیت موضوع رو درک کردیم و به قول استاد عزیز بهتر میتونیم از زمان خودمون استفاده کنیم ،
الله اکبر ، با این مثال خداوند درهایی از آگاهی رو به روم باز کرد ،
و اینگونه خداوند از طبیعت به ما درس میده .
برای کسانی که اهل تفکر و تعقل در آیات الهی هستند ،
و خداوند اینگونه هدایت میکنه به سمت نور و «مومنان واقعی رو از غم و اندوه نجات میده »
امروز صب که داشتم قرآن مطالعه میکردم ،خیلی حس خوبی به من داد این آیه از سوره انبیا و چقدر حس و حال خوبی داشتم ،
خانوم شایسته عزیز بی نهایت سپاس گزارم بابت این سفر پرخیر و برکت و مطمئنم خداوند هزاران هزار برابر این عشق و لطف و معرفت شما به زندگی شما وارد میکنه ،شما یک باره دیگه با راه اندازی این سفر باعث خلق این لحظات ناب و این اتصالهای غیر قابل ارزش گذاری شدید .
استاد عزیزم سپاس گزارم از شما که تمام فایل هاتون باعشق و دلی روی سایت میاد ،کلمات کم میاره در مقابل قدردانی از شما .
استاد امروز به یه آیه ای برخوردم توسوره ی انبیا و چقدر تحت تاثیر قرار گرفتم و اشک ریختم از این عظمت ،
که خداوند میگه (اگر دریاها همه مرکب شوند قبل از اینکه کلمات پروردگارت به پایان برسه دریا خشک میشه ،حتی اگه باز دریا بهش وصل کنی ) میخوام بگم این عشق و احساس نسبت به شما رو من توی هیچ کلمه ای نمیتونم بیان کنم و کلمات کم میارن ،
و من حتی عاجزم برای سپاس گزاری از شمایی که خداوند در مسیر زندگی من قرار داد ، و همهی این نگاه توحیدی رو از شما دارم و شما یاد دادید به ما که همه چیز اونه و یاد دادید به ما که هیچ اعتباری به خودمون ندیم بابت موفقیتی واعتبار اصلی رو به خداوند بدیم و من به صحبت های شما ،به دورهای شما هزاران برابر هزاران برابر بیشتر از اینکه به کشل آموزش نگاه کنم ،به این شکل نگاه کردم که این مسیر ،دقیقا مسیریه که خداوند برای ما درنظر داره ، نه آموزش و تکنیک و متد و …. و شما بزرگترین و بیرقیب ترین استاد تشخیص اصل از فرع هستین و چقدر امروز توی ذهنم شمارو توی گفتگوهای ذهنیم بابت این درک خالص از قوانین تحسین کردم ،
نمیگم که تصمیم گرفتیم به این شکل نگاه کنم ،اصن تصمیم دست من نبوده ، قلب من این مسیر رو اون مسیری شناخت که خداوند ازش حرف میزنه و قصد خداوند بوده و فکر میکنم برای خیلی ها که اینجان همین حس صادق باشه و سپای گزارخداوندم که هدایت کرد به معرفت یکتاپرستی .
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .
در پناه الله یکتا .
سلام زینب عزیز
سپاس گزارم ازت دوست نازنینم که انقد لطف داری
من واقعا ارتباط قلبی برقرار میکنم با همهی دوستانی که توی این فضا هستن و دارن عالی روی خودشون کار میکنن
نظر لطف شمارو میرسونه این کامنت پر از محبت و تحسین
،وچقدر تحسین کردم شمارو که توی یک مداری هستی که به راحتی از جمله به جمله قانون رد نمیشی حالا چه من نوشته باشم وچه یه دوست دیگه ،درواقع خداوند داره این فضا رو مدیریت میکنه و بسیاری از این کلمات سخن خداونده
امیدوارم همینجوری عالی روی خودت کار کنی و نتایج فوق العادتو اینجا برامون بنویسی تا لذت ببریم از تعهد یک انسان و هدایت های الهی
در پناه الله یکتا باشی دوست عزیزم .
سلام به اقا ابوالفضل عزیز
عمو ابولفض امیدوارم حال دلت عالی باشه ،لذت بردم از اینکه نوشتی برامون ،
هرموقع شده مثلا لایک هارو نگاه کنم ،اسم شمارو همیشه دیدم زیر کامنتهام و اونروز حسم گف این آقا هر کیه ،معلومه که خیلی خوب داره رو خودش کارمیکنه و از خداوند سپاس گزاری کردم که کامنت های من و آگاهی هایی که خداوند داره مدیریت میکنه و مینویسم ، میتونه تاثیر مثبتی بزاره که عزیزانی لطف دارن و کامنت های منو دنبال میکنن ،
ولی میگفتم عکس نداره این آقا ابولفض ،که امروز که عکس شمارو دیدم و کامنت از شما دیدم ،چقدر خوشحال شدم و دیدن عکس شما چه حس خوبی داشت ،یک چهره ی آرامی که در تاریکی های مطلق خداوند رو پیدا کرده و اینش قشنگه ، من خودم با افتخار میپذیرم گذشته ی خودم رو چون اون گذشته باعث شد خداوند واقعی رو پیدا کنم ،خدایی که خیلیا تا آخر عمرشون نمیتونن پیداش کنن
عمو ابولفض هم سن پدر منی و اون تغییری که شما داشتی بی نهایت قابل تحسینه و اصن قابل مقایسه نیست با تغییرات من ،چرا که در اون سن و سال شما تصمیم گرفتی یک جوره دیگه فک کنی و شک کنی به تمام حرفهای قبلی و خدای قبلی ،
چون من دارم میبینم که افرادی که سن و سالشون بالاست مثل پدر من ، اولا که به هیچ عنوان نمیپذیرن که ایراد دارن و همیشه یه نفر دیگه مقصره ،دوما یه انگیزه ی وحشتناک قوی شاید بتونه راه بندازه اونارو شایدم نه ، و دارم میبینم که با چه شدتی چسبیدن به تعصبات و مذهب و اینا ،
من خیلی بهت افتخار میکنم عموجان که در این سن و سال به مسیر حق لبیک گفتی و الگو شدی برای افرادی که سنشون زیاده و میخپان تغییر کنن ، نه کسایی که ایراد های واضح خودشون رو هم نمیپذیرن ،
من با تمام قلبم اعتقاد دارم که بودن دراین فضا مهر لیاقت میخواد از جانب پروردگار
غرق در عشق خداوند بودن و محرم اسرار خداوند بودن و با چشم هایی اشک بار حاصل از عشق الهی نوشتن و عشق بازی کردن لیاقت میخواد ،
یه آیه ای توی قرآن هست که خداوند میگه ،اول پاکت میکنم ،بعد بهت نعمت میدم ،
و یه آیه ای توی سوره واقعه هست که خداوند میفرماید ،جز پاکان دست احدی به کتاب قرآن نمیرسه ،و هر موقع که موقع شروع قرآن یا ختم قرآن یا وسط خوندن یاد این آیه میفتم خیلی احساساتی میشم ،
عمو جان امیدوارم حال دلت همواره عالی باشه و خداوند رو برای تک تک لحظات زندگیت آرزومندم .
در پناه رب توانا .