سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- اگر در شرایط به ظاهر سخت، از عهده کنترل بر آیی و به قول قرآن تقوا پیشه کنی، پاداش های جهان شگفت انگیز خواهد بود؛
- اوضاع سخت گذراست اما وقتی کنترل ذهن میکنی، نه تنها شرایط سخت تبدیل به نعمت می شود بلکه نعمت های پایدار را وارد زندگی می کند؛
- به اندازه ای که “قدرشناسی” جزو ویژگی های شخصیتی شما می شود، طبق قانون بدون تغییر خداوند، نعمت های بیشتری وارد زندگی شما می شود تا این احساس را باز هم تقویت کند؛
- هماهنگی با قانون یعنی توانایی تمرکز بر آنچه شما را به احساس بهتری می رساند؛
- ارتباط کاملی وجود دارد بین شخصیت سپاسگزار و میزان ورود نعمت ها به زندگی؛
- رابطه مستقیم بین “شخصیت سپاسگزار” و “توانایی مالی خوب”؛
- تضادهای قبلی تعهد برای “تغییر” را در شما می آفریند؛
- اگر بتوانیم ذهن را روی خواسته ها معطوف کنیم، فارغ از اینکه بقیه چکار می کنند و در چه شرایطی هستند، ما به مسیر خواسته هایمان هدایت می شویم و در آن مدار قرار می گیریم؛
- جنگیدن برای خواسته، با قوانین خداوند هماهنگ نیست؛
- هماهنگی با قوانین یعنی “مسیر کمترین مقاومت”؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی259MB41 دقیقه
- فایل صوتی live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی40MB41 دقیقه
به نام آن خدایی که همواره من را آسان میکند برای آسانی ها…
سلام و درود خدا بر شما استادان عزیزتر از جانم
این دومین کامنتی هست که هدایت شدم بنویسم
چون دارم مرور میکنم از دیروز گام هارو
و امروز گام یازدهم و یکی از گام هایی هست که عاشقانه دوسش دارم …
این باری که گوش دادم مطالب دیگری منو شیفته خودش کرد و هزاران بار برای خودم توی زندگیم اتفاق افتاده و اما من میخوام خیلی کوچیک بهش اشاره کنم…
قانون میگه:اگر بتونی ذهنتو کنترل کنی پاداش های خداوند پایدار خواهد بود
یا اگر اتفاقی به صورت اتفاقی رخ میده
توجهتو بزار روی نکات مثبتش و روی اون هزارباری که هیج اتفاقی نیوفتاده
برمیگردم به چند ماه پیش به سری لتفاقات از پیش تعیین نشده افتاد
و خیلی جالب هم بود
به عنوان مثال: دستگاه اسپرسو ساز خراب شد
و از طرفی هم یخچال خراب شد و به یک آن دیگه کار نمی‌کرد
توی شرایطی نبودیم که بخوایم هزینه هردوشو باهم داشته باشیم و پرداخت کنیم
از اونجایی که یاد گرفته بودم بگم هر اتفاقی که میوفته الخیر فی ما وقع هست
دستگاه قهوه ساز که با کمترین هزینه درست شد به لطف الله و اونجا من اومدم‌کنترل ذهن کردم و گفتم الخیر فی ما وقع
یا قراره بهتر بشه و ببریم تعمیرش کنند و کیفیت بهتری از قهوه بهمون بده
یا هم‌اینکه قراره یکی بهترش جایگزین بشه
خیلی سریع و شیک ذهنمو جمع گردم و نزاشتم بره روی کمبود
و اتفاقی که افتاد با کمترین هزینه ممکن درشت شد و حتی از قبلش هم بهتر داره کار میکنه
مورد بعدی یخچال بود
یهو از کار افتاد خاموش شد
نگرانی اومد سمتم بهم‌ریختم به مدت خیلی کوتاه حدود یکی دو ساعت چون اون یخچال و بابا بهم داده بود که توی سالن بزارم
و الان که خراب شده بود هزینه تعمیرشو نداشتم و دستم خالی بود و از طرفی اگه میخواستم یکی دیگه بگیزم بازم شرایطشو نداشتم
یه یک ساعتی درگیر بودم با خودم شروع کزدم به حرف زدن با یه نفر تماس گرفتم اومد یخچال و دید
و گفت سوخته
نگران که بودم هیچ نگران تر ناراحت تر و غمگین تر شدم گفتم خدایا ینی چی سوختههههههه؟؟؟!!!!!
هزارتا فکر ناجور اومدم سمتم
ینی ببین تا اون بنده خدا پاشو از سالن گزاشت بیرون
گفتم مائده الان قانون چی میگه؟
باید جیکار کنی؟؟؟؟
اگه الان استاد بود چیکار میکرد؟؟
گفتم باید نگاهمو عوض کنم برای دستگاه چیکار گردی
همون کارو الان باید برای یخچال بکنی
سریع تند گفتن الخیر فی ما وقع
به من چه چیکار شده
سوخته یا هر چیش شده
گفتمممممم قراره بهترشو تجربه کنه
یا همین درست میشه و از قبلش بهترکار میکنه
یا هم یکی بهتر از اینو دریافتش میکنم
حدود یه هفته قبل ترش داشتم میگفتم این یخچال خیلی برفک میزنه باید عوض بشه
و به یک هفته نگذشت که بنده خدا خاموش شد سوخت دیگه حرفی برای گفتن نداشت:)))
خلاصه شبش اومدم خونه به بابا گفتم که یکی و آوردم یخچال سالن و دید گفت سوخته
بابا گفت چرت گفته اون نمیسوزه اشکال نداره بابا من میام میبرمش
قبل از اینکه بابا بیاد ببره
یک یخچال توی دیوار دیده بودم…
اینجاش قشنگ خوب گوش کنید^_^
.
.
.
قیمتش 3و خورده بود
بعد باهاس تماس گرفتم داستان و گفتمش
بنده خدا گفت اجازه بدین من بیام یخچالتونو چک‌کنم
فرداش اومد یخچال و دید گفت موتورش باید عوص بشه میشه 2تومن ولی خانم کرایه نمیکنه
این قدیمیه بدین به من من‌یکی نو میارم براتون
که از این خیلی هم بهتره
گفتمش نه آقا این یخچال مال پدرمه نمیتونم بفروشمش خودشون میام میبرن
گفت اشکال نداره پس اگه مایل باشین من یه یخچال دارم براتون بیارم یکی دو روز استفاده کنید
اگه خوشتون اومد پولشو پرداخت کنید
گفتمش قیمتش چنده؟
گفت 3و خورده
گفتم ندارم آقا اونقد ولش کنید
گفت خب اشکال نداره بزارید بیارم اگه خوشتون اومد راه میام باهاتون
بنده خدا شبش اومد یخچال و گزاشت
دو هفته کار کرد برامون
بدون اینکه حتی یک بار زنگ بزنه و بگه پولمو بدین
دو هفته بعدش تماس گرفتم باهاش گفتم خوبه راضیم ولی آب میریزه از پشتش و یک مشکل دیگم داشت یادم نمیاد جی بود
خلاصه گفت باشهدمیلم درستش میکنم
من برای این بنده خدا 1500 زدم و دیگه هیج خبری ازش نشد
دیگه حتی سراغ بقیه پولشو هم‌نگرفت
دو سه باری که بعدش تماس گرفتم گفتم بیاین این مشکل های جزئیشو رفع کنید تا بقیه پولتونو بدم
دیدم اصن دیگه خودش هم فرصت نکرد بیاد
و گفت نوش جونتون…..
توجه روی نکات مثبت
از شونصد هزار باری که این یخچال برامون کار کرده بود یه بار شد که صداش دراومد
اما من کنزتل ذهن کزدم و نتیجشو گرفتم
و راستییییی بگم براتون یخچال بابا چیشد ؟!!!!
اومد برداشت و رفت
روز بعدش گفت باباجان این یخچال سیمش مشکل داشته اگرنه سالمههههه سالمهههههه
:))))))
حالا من‌اینجا به یخچال نو داشتم از اون خیای بهتر
بزرگتر و تازه فریزرش هم جدا بود
اینقد کیف کردم که خواسته هام تیک خورد
دوس داشتم یخچالم عوض بشه
و شد….اما چطوووری؟؟؟؟!!!!
یاد حرف استاد افتادم که میگه یه جایی اگه به یه ناخواسته یا تضادی میخورین شک نکنید
اون در راستای خواسته های شماست
درستهههههه
خرابی یخچال در راستای خواسته من بود
فقط با این‌تفاوت که خراب شد تا اینکه من بخوام عوضش کنم
خراب شد که عوضش کردم
و پولش هم به طور معجزه وار اوکی شد
از یه یخچال 3وخورده ای رسیدیم به 1500
:)))))))
خدای من شکرت…..
از این جنس اتفاقات بی شمارهههههه بی شماااااارررررر……
حتی توی رفتاری پدرو و مادرم اینقد از این ناخواسته ها دیدم و به تضاد خوردم
که خداشدهده کنترل ذهن میکردم و تمرکز میزاشتم روی زیبایی هاشون و نگاهمو عوض میکردم
میگفتم پدرو مادرم هستن به فکرم هستن
میخوان خوب کنند
میخوان من حالم خوب باشه
میخوان مراقبم باشن
میخوان کمک کنند
از این جور نگاه ها و بهشون حق میدادم
و خداشاهده یه روز بعدش تمام نتایج تغیییر میکرد و انگار وحی منزل می‌شد بهشون گه باید چطور با من رفتار کنند…..
و رسیدم و درک کردم به این حرف و قانون که::::
به هر چیزی توجه کنی از اصل و اساس همون چیز وارد زندگیت میشه….
که به وفور دارم میبینم پدر خودم که چه اتفاقایی داره براش میوفته همین پریشب انبارشو دزد میزنه
بارها بهش میگم و حتی خودش میاد بهم میگه مائده جیکار کنم
بهش میگن‌توجهتو از رو این موضوعات بردار
و منی که بارها شاهد دیدن قانون توی زندگیم هستم…..
خدای من شکرت
دوس داشتم بیام‌اینارو بنویسم تا هم برای خودم ردپایی باشه و هم برای دوستانم نشانه ای
عاااااشقتونم دوستون دارم و کماکان منتظر گام های بعدی هستمممممم
عااااشقانه مشتاقم روی گام ها کار کنم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت:)))
●گام یازدهم خانه تکانی ذهن●
》》》آگاهی هایی که از این فایل دریافت کردم《《《
خدای من شکرت….
قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی:::
استاد استاد استاد
نمیدانم چه بگویم از این همه عشق آگاهی حال خوب
استمرار تعهد
اصن نمیدونی استاد من تو چه حالیییییم
و فقط قدردان خداوند هستم
جقدر این فایل عجیب نتیجه بخشه
من زندگیمو به پاس شکرگزاری و سپاسگزاری به درگاه الله تغییر دادم
یادمه وقتی 16 الی 17 سالم بود از فایل های 28روز راندا برن شروع کزدم
اینقد توش حرفه ای عمل کرده بودم که توی دانشگاه
اسم من بود (مائده شکرگزار)
لقبی که همه بچه ها بهم داده بودن این بود
و چه ذوقی داشتم همین الانشم همینم
اینکه استاد از خودتون میگین یه انسان برونگرا هستین و ذوق و شوق عجیبی دارین
دقیقا منم همینم شاید هزاران برابر بیشتر از شما
چون هنوز کنترلی روی هیجانات این کودک 5ساله ذوقی ندارم...
از اینجا بگم که شکرگزاری چنان عظمتی در زندگی من پیدا کرد که شد شالوده داستان زندگیم
و همه چی تغییر کرد
زندگی من به دو بخش تقسیم میشه
مائده قبل از شکرگزاری
مائده بعد از شکرگزاری
یه چیز عجیب هیوج یعنی در این حد
خدای من شکرت
یه خونه کاهگلی داشتیم دیواراش از کاه گل بود و سقف خونه از چوب
تو یه محله نسبتا پایین زندگی می‌کردیم
خونه قدیمی عجیب قدیمی طوری که اصن چیزی به اسم اتاق تو اون خونه معنا نداشت
قطار و دیدین؟ درسته؟
خونمون مثل قطار تونلی بود
همه بهم وصل بودن
یادمه اون روزا که تازه با قوانین آشنا شده بودم
درخواستی گه میدادم به خدا این بود
خدایا اتاقی داشته باشم که مال خودم باشه
اتاقم دَر داشته باشه
هر کی میخواد بیاد داخل دَر بزنه
آرزوی من اون موقع اون بود
شبا قبل از اینکه بخواب برم دراز میکشیدم روی تختم به سقف چوبی اتاقم نگاه میکردم و آرزوهامو مرور میکردم
و قشنگی شکرگزاری که میگم اینجا بود
بابت همین اتاق تونلی که داشتم هم قدردان خداوند بودم و میگفتم در زمان مناسب یهداتاق رویایی هم بهم میده
16 الی 17 سالم بود حیاط خونمون خیلی بزرگ بود
یه درخت انجیر کهنسال و قدیمی داشتیم که من کنارش اندازه مورچه بودم اینقد بزرگ یود
کلی باغچه توی حیاط بود
دیوارامون اونقد کوتاه بود که شبا وقتی توی خونه تنها بودم میگفتم خدایا خودت مراقبمی میدونم
تو اون دوران میرفتم دیوارای خونمونو آب میدادم که بوش بلند بشه به به به
چه بویی بوی کاه گل آبی
خدای من خدای من
داره یادم میاد اون دوران چه روزایی بود
خدایا شکرت …..
شکرگزاری و خوندن کتاب راندا برن 28روز سپاسگزاری از همونجاها استارتش خورد
خیلی حرف برای گفتن دارم خدای من شکرت
تغییرات من یواش یواش دز حال پدیدار شدن بود
تو اون شرایط سخت چرا میگم سخت
چون واقعا سخت بود
علاقه ای به توصیحش ندارم اما همین قد بگم که در جریان باشین
روزایی سخت که پدر و مادرت هر روز در حال دعوا
تنش خونه به شدت بالا
و من که خودمو سرگرم میگردم با فایل ها و مطالعه کردن و حتی کار کردن
اینقد خوشگل همه چی داشت برای من میرفت جلو که داشنگاه رفتم و مائده قبل از دانشگاه تا حدودی خودشو ساخته بود
رفتم دانشگاه بعد از مدت کوتاهی یه تیم تشکیل دادم
تیم شکرگزاری و یه چنل زدم توی تلگرام و هر کی میگفت میخوام باهات کار کنم اددش میکردم توی چنل سال 97 و من اونجا با شکرگزاری اومدم بالا و همه بچه های چنلم هر روز داشتن نتیجه میگرفتن و هر روز میومدن از نتیجشون برام میگفتن با چشمون گریون و منو و انگیزه منو قوی تر میکرد برای حرکت برای ادامه دادن این مسیر و الان که چند ساله دارن از اون شرایط میگذره هنوزم یه عده هستن بهم زنگ میزنن و میگن مائده جون دوباره شروع کن
ما کنارت هستیم….
یه دانشگاه و یه مائده
کل دانشگاه اسمم پیچید
خنده داره یه چی براتون تعریف کنم
یه روز یکی از اساتید دانشگام اومد جلوم گفت
این کارا چیه میکنی جمع کن بساطتتو
انگیزشی و شکرگزاری و این حرفا
تو روانشناسی چیزی به این اسم ها نداریم همش چرت و پرته
منم نه گزاشتم و نه برداشتم گفتم من کار خودمو میکنم شما هم بشین و تماشا کن
:)))))
خلاصه که شکرگزاری به ما یه خونه بزرگ دلباز حیاط بزرگ،اتاق شخصی، سه خواب مجزا
با دیزاینی فوق العاده بهمون داد
الله و اکبر همه چی جلو چشام داشت تغییر میگرد
قدردان هستم سپاسگزارش هستم
استاد وقتی میگی قدر این چیزایی که الان هست و میدونم خوب میفهمم چی میگی
وقتی کف کفشم پاره بود برای اینکه بتونم کفش نو بگیریم میرفتم از صبح تا شب کار میکردم
تا بتونم 500 هزارتومن درآمدم بشه که برم یه جفت کفش و لباس نو برای خودم بگیرم
هیج وقت اون روزارو فراموش نمیکنم هیج وقت
اونا رو گذروندم طعمشو چشیدم
که الان قدردان کفش های مارکی که میپوشم هستم
که الان وقتی میرم کفش فروشی میگم یه کفش فقط برای رانینگ به من بدین یه کفش ادیداس مارک
که وقتی راه میرم خداشاهده هر قدمشو میگم
خدایا شکرت برای این کفش های فوق العاده ای که میتونم بپوشم دارم‌و راه برم باهاشون
الان که دارم مینویسم چشام پر از اشک شده
نعمت های خداوند بی نهایت
شکر نعمت نعمتت افزون کنم
کفر نعمت از کفت بیرون کنم
اینو چنوین ساله سرلوحه زندگیم قرار دادم
درسته کامل نمیتونم عمل کنم
اما به میزانی که باورش کردم و عمل کزدم بهم داد نتیجش تو زندگیمه
پروردگارا شکرت….
دوووووستوووون دارمممممم:)))
سلام به روی ماهت مهدی جون ناز نازی خداروشاکرم برای وجودت پسر توحیدی
منم قدردان وجودت هستم
منم شکرگزار این هستم که خداوند شما رو در زمان مناسب وارد زندگیم کرد
و به طور معجزه آسایی اومدی تو زندگیم
خدای من شکرت
قدردانی بیشتر من توی رابطه باعث شده حتی رابطمم بهتر و با کیفیت تر بشه و اینو با چشم و قلبم حسش میکنم
و میبینم خدایا شکرت خدایا شکرت
عاااااااشقتممممم فقط همین
در زمان مناسب کنار همیم و در زمان مناسب قراره این آگاهی هارو باهم و کنار هم تجربه کنیم
خدایا شکرت برای این فرصتی که میتونیم توی سایت آگاهی هامونو بیشتر و بیشتر کنیم
استاد عاااااااشقتممممم
مریم جونم عااااااااشثتمممممم
مهدی جونم عااااااشقتمممممم
سلام و صدسلام بر تو ای شیرمرد بهشتی سپاسگزارم از اینکه کامنتتو پاک نکردی و سپاسگزاری بیشتر از اینکه اینقد عاشق قرآن هستی و برامون از آیات بهشتی مینویسی
من قدردان شما هستم حمید عزیز
بی‌نهایت شکرگزار وجودتم پسر
باید بگم طبق گفته خودت آخر کامنتت که رسیدم کلی خندیدم با مثالی که زدی
دمت گرم خیلی خوب بود
وقتی یادم میاد چطور آماده مدرسه میشدم رعشه به تنم میوفته
و الان دوباره هم میگم خدایا شکرت ولی چه دورانی بود
من قدردان تک تک اون روزها هستم
خدای من شکرت
حمید جان تحشینت میکنم که توی محل کارت اینقد تلاش میکنی توجهتو بزاری روی نکات مثبت
و باید بهت افرین بگم و تشکر کنم ازت که با هر قدمی گه برمیداری الگویی هشتی برای ما
حمید پسر توحیدی
بنویس بازم بنویس بدون کمالگرایی چون حتی اگر یه نفر هم از کامنتات هدایت بشه کافیه
مثل من:)
بی نهایت شکرگزار وجود آدم هایی مثل تو هستم
خدایا شکرت:))))
سلام و درود خدا بر تو رفیق هم فرکانسی محمد عزیز
آقا من میخوام تحسینت کنم دمت گرم چقدر حال کردم با جمله آخری که گفتی :::::
》》من عاشق کارم هستم و با عشق هر روز میرم سر کار و تا الان هم نتیجه‌های فوق‌العاده گرفتم.《《
این جمله خیلی مقدسه محمد
افتخارمیکنم بهت که لینقد با عشق این جمله رو میگی و تحسینت میکنم گه اینقد عاشق کارتی و با بیزینست داری حال میکنی باریکلا بهت
لذت میبرم که ادمایی مثل تورو میبینم
ببین میدونی میخوام بگم چی
میخوام بگم ما یه کج فهمی هایی خیلی وقتا از حرفای استاد داریم
اینکه میگه من آزادی زمانی و مکانی و مالی دارم
میایم به خودمون میگیم خب دیگه پس اگه لستاد اینو میگه
منم باید تایم کار کردنم کمتر بشه
تایم free بیشتر بشه
دقت به حرفش نداریما میخوایم اون چیزی که دوس داریم و برداریم
حالا همین استادی که داریم میبینیم
با عشق روزی بالای 10ساعت برای سایتش زمان میزاره
بعد اینارو نمی‌بینیم
اینکه تولید محتوا میکنه
اینکه دوره آماده میکنه
اینکه تمرکز میزاره چند ماه از عزیزدلش فاصله میگیره و میره تو غار تنهایی خودش برای تمرکز و دریافت الهاماتش
اینکه روزانه چندین ساعت روی سایتش فعالیت میکنه
ما اینارو نیمبینیم بعد میایم چیزی و برداشت میکنیم از حرف های استاد که خودنون دوس داریم
میدونی محمد؟؟؟؟
اینارو دارم برای خودم میگم چون من عجیب از این کج فهمی ها داااااارم
همیم الانشم دارم
چرا اومدم اینجا اینارو نوشتم
چون کیف کردم وقتی نوشتی درسته تایم کاریم بالاس اما دارم عشق میکنم کار میکنم
پسر همینه خووووودشهههعع
مهم لذت بردن تو از اون کاره
مهم اینه که به قول استاد وقتی کار میکنی گرسنگی تشنگی و خستگی و حس نکنی
محمد عزیزم کارکرد جهان بر پایه لذت بردنه
تو الان داری از کارت لذت می‌بری
داری عشق میکنی
مسیرت درسته
و ملاک تایم بالا و پایین نیست
اتفاقا به نظر من اون کسی که عاشق کارش باشه زمان بیشتری میزاره و سریع تر نتیجه میگیره
میخوام بازم تحسینت کنم و بهت افرین بگم خیلی لذت بردم
عجیییییب سوفلااااایییی لذت بردم و حال کردم به جملت
قلبم گفت بیام اینارو اینجا بنویسم
عااااشقتمممم
در پناه الله:))))
سلام دوست نازنین من
حمیده جانم سپاسگزارت هستم برای این کامنت زیبایی که برام نوشتی
شکرگزار خداوندم برای وجود شماها
شما دوستان نازنینم دوستان عزیزتر از جانم و چقدر قدر شماها و این سایت و میدونم بی نهایت بیونهایت
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
مرسییییی مرسییییی که هستی حمیده مرسی برای وجودت حضورت و فعالیتت تو این سایت بهشتی
عااااااشقتممممم بهترین:)))
سلام به الهام و ابراهیم عزیز و دوسداشتنی
اینقد ذوق میکنم‌کامنتاتونو میخونم
اینقد عششششق میکنم
اینقد عشق ازتون دریافت میکنم
که نهایت نداره
چقد حالم خوب شد کامتتونو دیدم نمیدونید چقد ذووووق کردم
عاششششقتوووونم
سپاسگزارم ازتون الهام نازنینم
بانوی بهشتی
زیباترین دوست دارم
عاااااشقتونمممم هردوتاتون
سپاسگزارم از این انرژی که بهم دادین
در پناه الله یکتا:)))
سلااااااام پسر توحیدی
شاهین عزیز
باید بگم عجب اسم ابهت و باشکوهی داری
تحسین برانگیزه
خیلی انرژی گرفتم وقتی کامنتتو دیدم و چقدر حالم خوب شد
زمانی که حسی که گفتم و طعمشو چشیده بودی
آخ آخ اخخخخخخخ
چه کیفی میده
دقیقا میخوام بگم میبرتی به اصل خودت
وقتی که آب می‌ریزی روی کاه گل
خدااااای من خدااااای من
خوشحالم از اینکه رفیقمی
هم‌فرکانسمی و توی این مسیر بهشتی و سرسبز میبینمت
به امید روزهای درخشان تر
منتطر کامنتای پر از معجزاتت هستم
عاشقتممممم
در پناه الله:))))