سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- اگر در شرایط به ظاهر سخت، از عهده کنترل بر آیی و به قول قرآن تقوا پیشه کنی، پاداش های جهان شگفت انگیز خواهد بود؛
- اوضاع سخت گذراست اما وقتی کنترل ذهن میکنی، نه تنها شرایط سخت تبدیل به نعمت می شود بلکه نعمت های پایدار را وارد زندگی می کند؛
- به اندازه ای که “قدرشناسی” جزو ویژگی های شخصیتی شما می شود، طبق قانون بدون تغییر خداوند، نعمت های بیشتری وارد زندگی شما می شود تا این احساس را باز هم تقویت کند؛
- هماهنگی با قانون یعنی توانایی تمرکز بر آنچه شما را به احساس بهتری می رساند؛
- ارتباط کاملی وجود دارد بین شخصیت سپاسگزار و میزان ورود نعمت ها به زندگی؛
- رابطه مستقیم بین “شخصیت سپاسگزار” و “توانایی مالی خوب”؛
- تضادهای قبلی تعهد برای “تغییر” را در شما می آفریند؛
- اگر بتوانیم ذهن را روی خواسته ها معطوف کنیم، فارغ از اینکه بقیه چکار می کنند و در چه شرایطی هستند، ما به مسیر خواسته هایمان هدایت می شویم و در آن مدار قرار می گیریم؛
- جنگیدن برای خواسته، با قوانین خداوند هماهنگ نیست؛
- هماهنگی با قوانین یعنی “مسیر کمترین مقاومت”؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی259MB41 دقیقه
- فایل صوتی live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی40MB41 دقیقه
با نام و یاد خدا
خانه تکانی ذهن روز یازدهم
باز هم تضادها. استاد انقدر در مورد ارزش تضادها صحبت کردید که من دیگه با تضادها دوست شدم. یعنی اون تصویر دیو دوسری که تو ذهنم بود الان تبدیل شده به یه پیرمرد گوگولی با مو و ریش پنبه ای.
تضادهای خوب زندگی ما عامل رشد و پیشرفت ما هستن.
همین داستان کفش رو که میگید دقیقا برای منم پیش اومده. فکر کنم همه همین بودیم.
یادمه که ما هم تو شمال بودیم و همیشه بارون بود و تو کفشامون آب میرفت. و من الان اونقدر کفش خوب و باکیفیت دارم که بابت تک تکشون خدا رو شکر میکنم.
خیلی تضادها تو بچگی داشتم که انگیزه شدن برای پیشرفتم.
مثلا من تو بچگی خیلی سفر رفتن رو دوست داشتم اما شاید سالی یکبار هم سفر نمیرفتیم. و همین انگیزه باعث شد برم تو کاری که مربوط به سفر باشه و به واسطه اون خیلی سفرهای مختلف رو تجربه کنم و واقعا سپاسگزارم بابت این موضوع.
یا به خاطر اینکه تو بچگی خیلی مستاجر بودیم، این خواسته در من شکل گرفت که حتما باید صاحب خونه بشم و خیلی زود تونستم خونه بخرم.
حتی الان که دارم انقدر تلاش میکنم تا کسب و کار شخصیم رو داشته باشم، به خاطر تضادهای مختلفی هست که سر کار باهاشون مواجه شدم.
وقتی به زندگی این سالهام نگاه میکنم همه چیزهای خوب زندگیم حاصل برخورد با تضادها بوده. اما تفاوت الان من با چند سال قبل چیه؟ من قبلا با غصه به اون روزها فکر میکردم، اما الان با احساس خوب و سپاسگزاری به اون روزها فکر میکنم و به قول استاد حتی برام خنده دارم هستن.
ما تلویزیونمون رو مدتهاست جمع کردیم، عضو هیچ شبکه اجتماعی نیستیم و کمترین ارتباط رو با افراد منفی داریم و با همه اینها وقت کم میارم و بعضی وقتها میگم کاش توانم بیشتر بود و میتونستم شبها بیشتر بیدار بمونم تا کارام رو بیشتر پیش ببرم.
اصلا فرصتی ندارم که بخوام تو شبکه های اجتماعی هدر بدم.
زمانی هم داشته باشم ترجیح میدم برم تو طبیعت و لذت ببرم.
و اصلا وظیفه من لذت بردنه. من تقسیم کار کردم با خدا، عشق و حال و رشد و گسترش شخصیتم وظیفه منه، وظیفه خداوند هم تامین رزق و آسایش و شرایط مطلوب برای زندگی من.
حالا اگه شرایطی که توش زندگی میکنم برای من نامطلوبه، منو هدایت میکنه به جای بهتر با یه سیستم درست تر.
این نظام بی نقص خداوند خودش خودش رو ترمیم میکنه، اصلاح میکنه و کبوتر با کبوتر باز با باز رو رعایت میکنه.
پس نیازی به نگرانی و درگیری من نیست.
من از همون اول هم آدمی نبودم که خیلی به فکر و دلسوز بیخود باشم برای بقیه. اما چون جامعه این کارها رو میپسندید خودم رو مجبور میکردم اینجوری رفتار کنم و وقتی اولین فایلهای استاد رو شنیدم که این موضوعات رو توش توضیح دادن انگار ذهنم مقاومتی براش نداشت و خیلی راحت پذیرفتمش.
بازم ممنونم استاد از این فایل فوق العاده و خانم شایسته عزیزم برای این دوره خانه تکانی ذهن که به قول یکی از دوستان به نتایجش بسیار امیدوارم.