live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • اگر در شرایط به ظاهر سخت، از عهده کنترل بر آیی و به قول قرآن تقوا پیشه کنی، پاداش های جهان شگفت انگیز خواهد بود؛
  • اوضاع سخت گذراست اما وقتی کنترل ذهن میکنی، نه تنها شرایط سخت تبدیل به نعمت می شود بلکه نعمت های پایدار را وارد زندگی می کند؛
  • به اندازه ای که “قدرشناسی” جزو ویژگی های شخصیتی شما می شود، طبق قانون بدون تغییر خداوند، نعمت های بیشتری وارد زندگی شما می شود تا این احساس را باز هم تقویت کند؛
  • هماهنگی با قانون یعنی توانایی تمرکز بر آنچه شما را به احساس بهتری می رساند؛
  • ارتباط کاملی وجود دارد بین شخصیت سپاسگزار و میزان ورود نعمت ها به زندگی؛
  • رابطه مستقیم بین “شخصیت سپاسگزار” و “توانایی مالی خوب”؛
  • تضادهای قبلی تعهد برای “تغییر” را در شما می آفریند؛
  • اگر بتوانیم ذهن را روی خواسته ها معطوف کنیم، فارغ از اینکه بقیه چکار می کنند و در چه شرایطی هستند، ما به مسیر خواسته هایمان هدایت می شویم و در آن مدار قرار می گیریم؛
  • جنگیدن برای خواسته، با قوانین خداوند هماهنگ نیست؛
  • هماهنگی با قوانین یعنی “مسیر کمترین مقاومت”؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی
    259MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی
    40MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

896 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ندابشارتی» در این صفحه: 3
  1. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1402 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و خاتم شایسته

    روز 125

    ((اگر بتوانیم ذهن را روی خواسته ها معطوف کنیم، فارغ از اینکه بقیه چکار می کنند و در چه شرایطی هستند، ما به مسیر خواسته هایمان هدایت می شویم و در آن مدار قرار می گیریم؛))

    من امروز صبح با ذوق و شعفی از خواب بیدار شدم که انگار این رویای صادقه،عین واقعیت بود

    خواب دیدم که زلزله اومده و من در تکاپو که مامانو ببرم زیر چارچوب در

    نگاهم به کوچه و اسمون بود تا ببینم که کی این زمین لرزه تموم میشه

    یک آن قسمتی از اسمونو روشنه ابی و نیمه ی پایینیشو تاریکه پر از ستاره و کهکشان دیدم

    از بالا به زمین نگاه میکردم

    یک شهربازیه بزرگ دیدم

    همون جا بلند گفتم خدایا اینجا امریکاست ،ایکاش همونطوری ک داری زمینو تکون میدی ،منو مامانو همین جا بندازی

    دیدم وسط شهر بازیم

    با جیغو ذوق داد میزدم مامان دیدی گفتم خدا معجزه میکنه؟دیدی خدای من راهه اسونو اسودرو بمن میده؟مامان باورت میشه زلزله منو اینجا بیاره؟؟

    همون حین ک داشتم ذوق میکردم و داد میزدم همش حواسم به قانون و مسیر بود توی ذهنم توی خوابم بخودم میگفتم زلزله که به ظاهر بده،برای تو خیره(حرفتی استاد که میگن بعضیا توی شرایطه به ظاهر بد و از تصادها هم خیر وارد زندگیشون میشه)برام جالب بود که توی خوابم ،داشتم حرفای استادو مرور میکردم

    یاد فرمایش استاد افتادم که میگفتن وقتی توی خوابم حواسم به کنترل ذهن بود،متوجه میشدم که دارم روی خودم کار میکنم

    توی خواب مامانم میگفت من بابد برگردم خونه،من میگفتم مامان من پولی ندارم برات بلیط بگیرم همون موقع دوتا خانم به زبونه فارسی،گفتن ما کمک و راهنمایی میکنیم تا مامانت بره

    اونجا بازم بخودم گفتم بفرما ،دستای خدا اینجورین

    خوابم مثله واقعیت بود

    و خیلییییی برای من شیرین بود که همه حواسم به مسیر و فایلا بود

    اون ذوقم

    اون فریادم که باورامو داد میزدم که دیدی راهه من اسونو راحته مامان

    وقتی بیدار شدم حسه عجیبی داشتم

    انگار همه ی مسیره هدایته استاد برای مهاجرت به شکلو فرمه دیگه،برام تداعی شد

    زلزله ای که باعث شد من اسمونو کهکشانو ستاره ببینم چیزی که توی اغلب خوابام هست

    و از بالا همه ی زمینو دیدم و یه نقطرو به عنوان امریکا اشنا دیدم و گفتم همینجا زمین وایسه

    تعبیرم ازین خواب اینه که اره همینه ندا

    باوراتو تکرار کن

    مسیرت برای هر خواسته ای،راحتو اسونو بدونه هزینست

    توی مسیر خواستت قرار میگیری اگه نگاهت به هر تصادی ،خیریت و برکت باشه

    سپاسگذار باش با ذوقو شعف

    خدایا ازت ممنونم برای همه حسی که تجربه کردم

    واقعا برای من ،اون حسه مهمه ک بخودم ثابت کنم خالق و مخلوقم و خدا و اون منبع به من پاسخ میدن

    من اینو توی خواب تجربه کردم به صورت فول اچ دی

    واقعا به اون حسی که همیشه میگم دوس دارم با مهاجرت تجربه کنم و خدارو درک کنم،رسیدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1402 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی نازنین

    روز یازدهم

    سه سال پیش ،وقتی داشتم از محل کار به خونه میرفتم،بارون شدید و هوا تاریک..

    یک سبد پلاستیکیه میوه وسط اتوبان ،زیر ماشینم گیر کرد

    من اصلا متوجه نشدم چون به شدت بارون میومد

    چند متر جلوتر زدم بغل

    به قدری بارون توی چاله های خیابون جم شده بود که ترجیح میدادم ماشینو بزارم برم ولی خم نشم و برم توی ابه سیاهو کثیفه اتوبان تا سبدو بکشم بیرون ،ولی چاره ای نبود

    من همین جور که در حال تقلا و تلاش بودم که سبدو بکشم بیرون و البته ک بیرون نمیومد و داشتم تیکه تیکش میکردم و کل دستم زخم شده بود هم از سرما هم تیزیه سبد،یه ماشین راهنمایی رانندگی از اونور اتوبان ،بلند گفت خانم حرکت کن

    من با ایما اشاره متوجهشون کردم که مشکلی دارم و نمیتونم و دوباره نشستم کف زمین داشتم سبدو میکشیدم

    خیس اب و البته ک زمینم کثیف..

    یه لحظه سرمو اوردم بالا دیدم مامور راهنمایی رانندگی با یه لباس تمیزو اتو کشیده،بالا سرمه

    گفتم ،الان حرکت میکنم این سبد بیاد بیرون رفتم

    بهم گفت بلند شو …یه آن دیدم افسر با اون همه وقارو تمیزی دراز کشیده زیر ماشین و سبدو در اورد

    اولا ک اصلا فکرشو نمیکردم این لطفو بمن بکنه

    دوما اصلا حتی تصور نمیکردم با اون لباسا به اون تمیزی،بخوابه کفه اسفالته خیسه روغنو گلی

    انققققد این حرکت رفت توی قلبم که هروقت جایی حرف پلیسو افسر میفته،من همش این خاطررو تعریف میکنم و میگم نه اینطور نیسن(گاهی سر جرایم، همه خودشونو مبرا میدونن و فکر میکنن افسر و پلیس با ادم دشمنه خونین و شروع میکنن راجبشون غر زدن)

    الان ک فکر میکنم میبینم سر همین تمرکزه من روی این خاطره ی خوب،باعث شد طی یه تصادفی ک پارسال داشتم،به افسری هدایت بشم که انگار عزیزکرده ی خدا بود و دقیقا مسائلی ک من نگرانیشو داشتم،بدونه اینک به زبون بیارم و ازشون درخواست کنم،خودشون حلو فصل میکردن

    هرچی جلوتر میرم،رد پای قانون جهانو همه جای زندگیم میبینم

    ممنونم استاد ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  3. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1402 روز

    باسلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته ی زیبا

    روز 125 و تعهد من!

    چقدر فان ولی کاملا درست و دقیق فرمودین ،وقتی صدای اعتراض اون ادمهارو اینجوری شنیدین ک میگن:عباسمنش،عباسمنش..

    واقعا فکره ما ،باوره ما،تصوره ما و هرچیزی ک از جانب خودمون باشه،نتیجه رو خوب یا بد میسازه

    واقعا اینک اون بیرون از ما،کی توهین میکنه ،کی تمجیدمون میکنه،کی قضاوت میکنه،کی غییت میکنه،اینا هیچکدوم هیچ تاثیری برما نداره مگر اینک خودمون بخوایم توی ذهنمون به داستانامون ،بها بدیم

    حتی در درجه ی پایین تر و مدارهای سردو سیاه،از تمجیدها هم برای خودمون ،نتایج بد و اتفاقات ناخوشایند خلق میکنیم

    خوب شدنه زندگی و اتفاقاش که قطعا از یک درونه قوی و لایق و مدیریت اگاهانه ی ورودی هاست،ولی نتایج بد برای ان دسته از ماهاییه ک نتونیم با قدرت هرچه تمام کنترل کنیم وحتی از اتفاقات خوب هم برای خودمون جهنم درست میکنیم

    خیلی از مثال ها داریم ک فوتبالیسترو وسط زمین توهین میکردن ولی چون به اون زبان،اشنایی نداشته فکر میکرده دارن تشویق میکنن و بازی عالی نشون داده

    این یک مثال نااگاهانست

    حالا منی ک در این مسیرم اگه بتونم اگاهانه ،مدیریت کنم و از اموزه هام در احساس لیاقت،در اعراض ،در توحید پیش برم قطعا زندگی بهتری خواهم ساخت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: