live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی

بنام خدای فراوانی ها

گام 11

اگه بخوام این قسمت رو‌ خلاصه کنم بازم بر میگرده به کنترل ذهن و تمرکز روی خواسته ها و اعراض از ناخواسته ها برای تغییر هر آنچه که می خواهیم

چیزی که از بچگی بهم یاد داده شد برای تغییر هر چیز این بود که بورو با مختلفش بجنگ تا نابود شه و برسی به خواسته ات بعد نابودی ناخواسته

چیزی که اینجا یاد گرفتم شباهتی با اون الگو و حالت نداره

اینجا بهم یاد داده شد که برای تغییر هر چیزی به جای جنگیدن یا تمرکز روی اون چیزی که خوشم نمیاد بیام تمرکز بزارم روی اون چیزی که می خوام و بهش توجه کنم انقد انقد اینکار رو کنم تا جهان دست به کار بشه و ناخواسته من کم و‌خواسته من ( اون چیزی که دارم بهش توجه میکنم ) زیاد بشه

چون جهان حالیش نمیشه جهان تنها یک رشد دهنده گسترش دهنده هست ……. این مکانیسم جهانه چون اینطوری جهان همیشه رو به جلو هست

پس من ازین مکانیسم رشد باید استفاده کنم نه برای افزایش ناخواسته ها بلکه برای افزایش خواسته ها

اینکه نیاز به یادآوری داره منطق این کار دلیلش اینه که منطق قبلی ‌‌الگو قبلی خیلی تو ذهن ما تکرار شده

اینکه باید بجنگی با ناخواسته ولی وقتی مثال هایی میبینم از افرادی که با ناخواسته ها جنگیدن برای رسیدن به خواسته میبینیم که شرایط رو برا خودشون فقط سخت کردن و فاصله گرفتن و‌به افت مدار و فرکانس رسیدن

من بازم برای خودم تکرار میکنم که باید برای تغییر هر چیزی که می خوام و‌الان به صورت تضاد برام درومده اول ذهنم ‌‌ساکت کنم و‌بعد به اون چیزی که باید خلقش کنم توجه کنم و اینطوری ناخواسته و تضاد از زندگیم با نیروی الهی و‌ خود به خود میره

چیزی که با ذهن ‌و‌توجهت تغذیه میشه باید خواسته هات و نیکی ها باشه

نه ناخواسته ها و هر چیزی که اومد

نکته دیگه اینکه یکی از شیرینی های تضاد اینه که وقتی به خواسته هایی میرسی که دیگران به صورت فابریک دارن تو ذوق و شوق حس بهتری نسبت به اونا تجربه میکنی تو سپاسگذاری بیتشری انجام میدی و این خودش یعنی بازم بیتشر شدن اون چیز نسبت به کسی که به صورت فابریک اون و داشته همیشه

راستش من بعضی اوقات ازین قضیه ناراضی بودم چرا همه چیزهایی که همه دختر ها به صورت روتین تو زندگیشون هست من باید بدست بیارم …… الان هم نمی تونم کامل خودمو راضی کنم ولی امروز یه آرامش گرفتم با تغییر زاویه ذهنم

اینکه

من هم سپاسگذار تر هستم و همیشه حالم خوبه واسه کوچکترین چیزها ذوق میکنم

هم اینکه من اعتماد به نفس بیتشری نسبت به بقیه پیدا کردم چون هی خودم ساختم ‌خودم ساختم از هیچ یه جورایی ایمان قوی تری به غیب دارم

چیزهای عادی تو امریکا واسه استاد مایه لذت بردن بسیاره

مثل همین رفتار پلیس که مثل امداد نجات هست

یا مثل خرید لباس های با کیفیت

من با دیدن زندگی در بهشت از ته دام متوجه عشق واقعی استاد به وسایل با کیفیت میشم

دلیلش هم اینه که انقد قبلا بس کیفیت ها رو تجربه کرده الان مزه جنس خوب رو خوب می فهمه

یه ویدیو ای من چند وقت پیش دیدم که به نظرم با مضمون این قسمت یکی بوده

به تعویق انداختن یک لذت راهیه از نظر علمی برای افزایش میل و‌ لذت بعد رسیدن

البته داشت تفاوت افراد دهه 60 و 80 رو‌میگفت ….

چون نداشتن واسه خیلی چیزهای سپاسگذارتم هستن ‌حالشون خوبه