live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی - صفحه 14
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-32.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-01 02:13:012024-10-01 05:37:37live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
استاد جون توادتون مبارک
چقدر همه چیز در زندگی اسنان تغییر میکنه وقتی که خود انسان تغییر میکنه.
روی خودت واعتمادبه نفست کار کرده روی خلاهای درونیش کار کرده
یه جوری خودت وتوانمندیهام رو باور کردم فارغ از اینکه دیگران باور کنند یانه .
خودم رو دوست دارم فارغ از اینکه بقیه آیا دوست دارند یا ندارند. و چند سال بعدش اتفاقات عجیبی برای من رخ میداد چندین وچند تولد برام میگرفتند چند روز متوالی برام تولد میگرفتند شهرهای مختلف برام تولد میگرفتند دوتان به من لطف داشتند که البته خدا به من لطف داشت که همچین دوستانی وارد زندگیم کرده بود. چقدر همه چیز در مورد تو تغییر کرد عباسمنش؟ یه روزی آرزو داشتی یک نفر روز تولدت رو به یادش باشه حتی یه خودکار بهت بده ببین الان چقدر آدم واست تولدت رو جشن میگیرن .
اون موقع به خودم گفتم خدایاازت ممنونم ازت سپاسگزارم که اگر ما رها بشیم از انسان ها و اگر تورا باور کنیم اگر ایمانمون رو تقویت کنیم اگر محتاج توجه نباشیم بس که در وجود تو غرقیم خودبه خود به ما توجه میشه خود به خود مارو دوست میدارند خودبه خود برامون هدیه میگیرند خودبه خود ارزشمند میشیم معروف میشیم ، مشهور میشیم موهبت افراد به ما جلب میشه . واقعا یاد نهج لبلاغه میافتم اون قسمتی که حضرت علی (ع) به خدای خودش میگه که تو کاری کردی که اسم من بر زبان ها بیافته تو باعث شدی که شهرت نیک داشته باشم. تو باعث شدی وگرنه من کارخاصی نکردم .همه اینها بزرگی وفضل توئه وواقعان هم همینه . میخوام امروز رو یه بهانه ای بکنم برای اینکه بگم : خیلی موقع ها ما تو زندگیمون به یه تضادها برمیخوریم مثل همون تضادی که من واسه روز تولد داشتم که هیچ کس تولد من یادش نبود حتی اعضای خانواده ام این تضاد این عقده وحسرت بامن بود تا اینکه من روی خودم کارکردم وتوجه کردم برروی خواسته هام وسعی کردم روی باورهام کارکنم و خودم رو تغییر بدم ایمانم رو تقویت کنم خدارو توی زندگیم اصل ببینم ورابطه ام رو با خدارو مهمترین رابطه زندگیم بدونم ورابطه من با بقیه نتیجه رابطه من با خدا باشه . همه چیز تو زندگی من تغییر کرد .
وقتی که شما رها میشید وقتی به چیزی نمیچسبید . وقتی چیزی اینقدر براتون مهم نیست که وابستگی بهش پیدا کنید خودبه خود همه چیز رخ میده . شاید هرچقدر برام مهم بود که تولدم یاد بقیه بمونه وکادو بگیرم هیچ وقت این اتفاق نمیافتاد
وقتی انسان خدای خودش رو باور میکنه وبا درون خودش رفیق میشه واقعا دیگه نظر بقیه دیدگاه بقیه رفتاربقیه باهاش اصلا مهم نیست وباهمه چی در صلحه .با زندگی در صلحه از زیبایی هاش لذت میبره . خوشحاله شاده امیدواره. عاشقانه داره با خدای خودش زندگی میکنه نتیجه جالبی که اتفاق میفته اینه که همه چی براش رخ میده یعنی همه اون تضادهایی که در گذشته باهاش برخورد کرد همون کمبودها همون حسرت ها که در گذشته داشت خودبه خود براش بوجود میاد و این موضوع این قانون رو به یاد من میاره این موضوع تنها کاری که ما باید بکنیم که همه چی در زندگیمون عالی باشه اینه که با قلبمون دوست بشیم وشادی رودر قلبمون پیدا کنیم .و جوری به مسائل نیگاه کنیم که احساس بهتری به ما بده . با خدای خودمون رفیق بشیم محتاج هیچ چیز وهیچ کس نباشیم . از انی که هستیم راضی باشیم. همین چیزی که هستیم بهش افتخار کنیم و دوستش داشته باشیم ، بقیه رو دوستشون داشته باشیم بخاطر اینکه اونا هم پاره ای از خداوندند خودمون رو همدوست داشته باشیم برای اینکه ما هم تیکه ای از خداوندیم و نتیجه طبیعی این قضیه سلامتیه شادیه ثروته آرامشه دوستای خوبه هدیه است وهر چیز خوبی که شما میخواید هر چیز خوبی که شما بخواید . واقعا هر چیزی که شما بخواید خود به خود اتفاق میفته .
من همیشه میگم به هدفی چیزی نچسبید وابسته به یک چیزی نشید نخواید یه چیزی رو به زور بدست آورید چون هیچ وقت بدست نمیاد . خودتون با خودتون در صلح باشید خودبه خود خواسته هاتون از بچگی تا الان خودبه خود اتفاق میفته نمیخواد خیلی خیلی نگران باشید که کی اتفاق میفته لذت ببرید از زندگیتون خود به خود خودش اتفاق میفته .
اگر شهرت نیکی هست اگر اعتباری هست اگر موفقیتی هست همه اینها لطف خداست و لطف خدا برای همه مردمه ولی برای همه مردمی که اون رابطه رو داشته باشند . بقول قرآن خداوند میفرماید اجابت کنید مرا تا من اجابت کنم شمارو . یعنی وقتی این رابطه اتفاق میفته یعنی وقتی ما درست این رابطه رو با خدای خودمون برقرار میکنیم همه چیز خود به خود درست میشه.
دوستان من نمیخوام درمورد موضوعات مذهبی صحبت کنم اصلا من منظورم از ارتباط با خداوند یک رفتار یک دین یک مذهب خاص نیست . منظور من قلبه درواقع یک موضوع کاملا درونی وقلبی وعاشقانه است یه موضوعی که فارغ از دین ومذهب و…
یه چیزیه که انتهاش احساس فوق العاده است احساس یگانگی با منبع جهان هستیه. احساس دوست داشتن خود احساس دوست داشتن دیگران اجساس زیبایی ها رو دیدن اینکه در هر فضایی هستی همه چیز رو زیبا میبینی و عطر خداوند رو همه جا اخساس میکنی
احساس اینکه خودت رو عاشقانه دوست داری از اینکه هستی از زندگی گذشته که داشتی از سختی هایی که کشیدی همه ی رو دوست داری تو زندگیت حتی روزای تلخ زندگیت رو . ومیدونی ومیفهمی اون روزا روزهایی بودند برای تکاملت نیاز بودن برای پیشرفتت نیاز بودن وقسمتی از وجودت تو اون روزا تکامل پیدا کرد و خواسته های تو مشخص شد و اون تضادها بهت کمک کردن که تو خواسته های جدیدی داشته باشی وباعث بشی جهان گسترش پیدا کنه .وقتی باهمه چی در صلحی با همسرت با دوستات با دولتت با رهبرت با رئیس جمهورت با هر کسی که هست با کارمندت بارئیست با هر کسی که هست. وقتی همه چیز رو از زاویه خداوند ببینی و بفهمی همه چیز سرجاشه ودرسته وهیچ اشکالی در کار نیست ولذت ببری از خودت وهمه چی خود به خود درست میشه همه چیز لذت بخش میشه همه اتفاقات رخ میده
این روز رو بهانه کردم که این حرفارو بزنم برای اینکه بگم اون چیرهایی که تو زندگیمون نداشتیم باعث حسرتمون نباشه به موقعش همه اون خواسته ها اجابت میشه به موقعش وقتی که ما در هماهنگی قرار میگیریم وقتی ما حسرت نمیخوریم وقتی ما از موفقیت بقیه خوشحال میشیم وقتی از کادو تولد دادن به بقیه لذت میبریم وقتی که از اینکه برای بقیه جشن میگیرن کادومیگیرن لذت میبریم معلومه که ما با خودمون در صلحیم معلومه ما از زاویه خداوند به جهان نگاه میکنیم وبه مردم نیگاه میکنیم واونوقته که همه چی خودبه خود اتفاق میفته
میخوام بگم برای شروع سال جدید سعی کنیم که نحوه تفکرمون رو عوض کنیم وباور کنیم که همه چیز فقط وفقط به نحوه تفکر ونگاه ما بستگی داره .همه خواسته های شما داده میشه همه شمارو دوست خواهند داشت وقتی که شما خودتون با خودتون در صلح قرار میگیرید .وقتی شما عشق رو از درون خودتون پیداش میکنید نه بیرون از خودتون .وقتی تصمیم میگیرید تنها قدرت جهان هستی رو خداببینید واون رو باور کنید واز اون بخواید ورابطه خودتون رو با اون فقط تقویت کنید خودبه خود بقیه روابطتون بقیه اتفاقات خود به خود درست میشه ولازم نیست که هیچ کار خاص دیگه ای انجام بدید
من همیشه گفتم و میگم من همه چی رو خیلی راحت بدست آوردم تو زندگیم .من مخالف اون افرادی هستم که میگم انسان برای موفق شدندباید زرج بکشه باید پدرش دربیاد باید پوستش کنده بشه . من مخالف آدم های موفقی هستم که وقتی میان مصاحبه کنند میگن که فکر کردید ما همینجوری اینجوری شدیم نه ما روزها پدرمون دراومده مازرج ها کشیدیم مادر بدبختی ها زندگی کردیم . من حتی روزهایی که توبندرعباس راننده تاکسی بودم وقتی نیگاهم رو عوض کردم اون روزها هم برام اذت بخش بود اون روزها هم تجربه خودش رو داشته اون روزها هم برام جالب بوده . اون روزها هم باعث شده خواسته امروزم برام بوجود بیاد .اون روزها باعث شد تضادهارو توزندگیم پیدا کنم و خواسته هام شکل بگیره.
ودلیل اینکه من همه چی رو خیلی راحت بدست آوردم وراختم بدست میارم همین الانشم :
اینه که من تصمیم گرفتم روی خودم روی باورهام وروی رابطه اخودم با قلبم بیشتر کارکنم . سعی کردم تو دنیای خودم بیشتر باشم و روی هماهنگ کردن بین ذهن وروحم کار کنم تا اینکه به مسائل بیرونی . مسائل بیرونی خودش درست شده خودش اتفاق افتاده باور کنید .
بعضی موقع ها گمراه میشم بعضی موقع ها حواسم پرت میشه میام روی مسائل بیرونی متمرکز میشم میخوام یه چیزی رو درست کنم میبینم هر چه تلاش بیشتر میکنم نتیجه کم رنگ تر میشه .بعد دوباره میام روی خودم کار میکنم دوباره یادم میاد قانون رو بعد دوباره خودش خودبه خود همه چی درست میشه .
اگر همه چی رو راحت بدست آوردم شما هم میتونید خیلی ساده بدست بیارید فقط باید زمان زیادی رو بزاری روی خودت کار کردن ، بایدورودی هات رو کنترل کنی .باید باورهات رو تغییر بدی .باید تصمیم بگیری باید متعهد باشی که روی خودت کار کنی وبعد اتفاقات رخ میده و همه چیز تغییر میکنه .
واقعا خداراشکر میکنم که این آگاهی ها رو به من داد .به من فرصت داد که این آگاهی ها رو با شماهم شریک بشم. خداراشکر میکنم که یک زندگی رو برام فراهم کرده که سراسر آرامش وآزادی ،فراوانی وثروت وسلامتیه. هرروزش یک معجزه است . هر روزش یه اتفاق جدید و جالب برای من میفته .هرروزش دوستان بهتری پیدا میکنم .هرروزش مسیرم روشن تر میشه .هرروزش آگاهیهام یشتر میشه.واقعا خداراشکر میکنم. دوست دارم نوید بخش این موضوع باشم که زندگی ما میتونه خیلی ساده وقشنگ وزیبا وراحت باشه اگر ما از قانون استفاده کنیم اگر ماروی باورهامون کارکنیم . اگر ما نیگاهمون رو به همه چیز در هر لحظه از زندگیمون رو جوری تغییر بدیم که احساس کمی بهتر به ما بده .منظور من همینه .منظورمن اینه اگر رفتار نامناسبی از همسر وفرزندمون دیدیم جوری نیگاه کنیم که این رفتار نامناسب مارو اذیت نکنه و احساس بهتری به ما بده . منظورم اینه که اگر رفتیم جایی مردم بد داشت برخورد میکردند با همدیگه یا با ما ، جوری نیگاه کنیم که بگیم اگر منم بودم شاید بد برخورد میکردم جوری نیگاه کنیم که حالمون بهتر بشه .بی خیال ر باشیم در یک کلام ،راحت تر بگیریم زندگی رو در یک کلام. وکسی میتونه راحت تر بگیره کسی میتونه دنیارو قشنگ تر ببینه که روی فکرش کار کرده باشه روی باورهاش کارکرده باشه .خدارا بیشتر باور کرده باشه وبه چیزی تو زندگی نچسبیده باشه . چیزی براش مهم نبوده باشه چیزی اینقدرها بارش مهمنباشه که شب وروزش بهش فکر کنه ونگرانش باشه . وقتی شما نگران چیزی هستید یعنی اون چیز خیلی بیش از حد برای شما مهم شده که باعث شده برای شما نگرانی ایجاد کنه نگران نرسیدن بهش نگران ازدست دادنش نگران هر چیزی که بشه بهش بگی احساس بد .احساس بد موقعی میاد که ما خیلی زندگی رو جدی میگیریم همه چیز رو خیلی جدی میگیریم .ولی خداوند نیگاهش اینطور نیست . دیدگاه خداوند اینطوره که همه چیز به صورت طبیعی در زمان مناسب اتفاق میفتد. چیزی رو جدی نگیر . جدی منظورم اینه که : جوری نیگاه نکن که اذیت بشی . خیلی خونسردتر باش خیلی آروم تر باش وبعد میبین اتفاقاتی که سال ها به دنبالش بودی تلاش کردی وهزینه کردی دعوا کردی ودادزدی بخاطرشون واتفاق نمیافتاد اون موقع ها الان داره به راحتی دراه اتفاق میفته بدون اینکه تو بخوای تلاشی بکنی . بخاطر اینکه مسیر جهان اینطوره . بخاطر اینکه خداوندبیشتراز شما میخواد که شما به خواسته هاتون برسید. بخاطر اینکه وقتی شما به خواسته تون میرسید جهان گسترش پیدا میکنه . بخاطر اینکه روند طبیعی جهان اینه.
اگر ماطبیعی باشیم اتفاقات طبیعی جهانرو تجربه میکنیم ولی اگر ماغیر طبیعی باشیم اتفاقات غیر طبیعی برای ما رخ میده .این قانونه . هرجوری که ماهستیم همون اتفاقات رو تجربه میکنیم . هر جوری که ما به جهان نیگاه میکنیم همون رو میبینیم.
دوش با من گفت پنهان کاردان تیز هوش که از شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت آسان گیر بر خود کارها که از روی طبع سخت میگیرد جهان برمردمان سخت کوش
واقعا همینه وقتی حافظ میگه.
هر کسی که این نیگاه حافظ رو داشته باشه به همین نتیجه ای میرسه که حافظ رسیده همین الهاماتی رو دریافت میکنه که حافظ دریافت کرده
نگران نباشید به چیزی نچسبید وابسته به چیزی نشید . نگران نباشید اگر نگران بدست آوردن چیزی هستین یعنی هنوز باور نکردین که بدست میاد به همین دلیل نگرانشی .رو باورهاتون کار کنید ونتایج خودبه خود اتفاق میفته .
عاشق این کلمه خودبه خودم عاشق این کلمه به راحتی اتفاق میفته چون زندگی من گویای همین چیزه .
استاد خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که این آگاهی هارو به اشتراک میزارین .
خداجون یک دنیا سپاسگزارم که یهویی هدایتم کردی به این فایل که تو گالری لب تاپم بود وبا خودم گفتم بزار الان یه فایلی گوش بدم واین فایل برام باز شد که الان بهش خیلی نیاز داشتم.
وقتی گوش دادم طبق تهدم به خودم برای درک بهترم شروع به تایپ کردنش کردم الان ساعت 1:59دقیقه شب هست وخیلی خیلی خوشحالم
دوست دارم اینو بادوستان عزیزم به اشتراک بزارم همش صحبت های استاد هست یک فایلی مربوط به تولد استاد هست. که به اشتراک میگزارم برای تشکر
خیلی دوستتون دارم وبهترین های بیشتری در همه ابعاد براتون آرزو میکنم.
خداجون شکرت شکرت شکرت
نمیدونستم تو کدوم قسمت به اشتراک بزارم ولی احساس کردم جاش اینجاست گفتم اینجا بزارم.
ممنونم از استادعزیز وخانم شایسته عزیز
ممنون از دوستان بابت کامنت های قشنگشون که سرشار از آگاهی نابه
ممنونم از خداجونم که تنها مالک وخالق ورب این دنیاست وهر لحظه هدایتم میکنه . خداجون بابت لطف هات سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
سلام دوست گلم
چه کار خوبی کردی تایپ کردی
منم با نوشته ها و نوشتن خیلی بهتر میتونم رو باورام کار کنم. اینطوری بیشتر روشون تاکید میکنم.
و دمت گرم که فایل تولد استادو نوشتی . خواندن کی بود مانند شنیدن.
چند بار کامنتت رو خوندم و خیلی بهم کمک کرد. خیلی زیاد. حتی ذخیره شم کردم.
و دم استاد هم گرم که لایک کردن تا من ببینمش.
بسیار کارساز بود.
دقیقا دیروز به خودم گفتم ببین نگار، اینکه با این همه تلاش و تمرکز به فلان خواسته نمیرسی و داری میبینی که حالت و احساست خوب نیس برا اینه که چسبیدی به اون خواسته و خیلی برات مهم و جدی شده.
ولش کن اقا ولش کن
خودش میاد
اونقدرام که من فکر میکنم این قضیه مهم نیست.
و امروزم هدایت شدم به کامنت شما
خداروشکر
انشالا همه در راه راست ثابت قدم باشیم
بازم ممنون بابت این کارت❤❤❤
به نام رب که تنها فرمانروا ، تنها مالک وتنهاقدرت جهان هست
سلام دوست عزیزم
خداراهزاران بار سپاسگزارم که اون شب به دلم انداخت این کامنت رو بزارم
واقعا خودمم راضی هستم و چندین بار خوندمش چون منم چسبیده بودم به اهدافم
خیلی خوشحال شدم عزیزم بادیدن کامنتت وممنونم ازت دوست گلم نگارجان
ان شالله خبرموفقیت هات رو ببینم
ممنونم از دعای قشنگت ان شاالله همه ما در راه راست ثابت قدم باشم
دوستت دارم
خدایا ازت ممنونمممممممم که منو با این خانواده آشنا کردی خدایا شکررررررررتتتتتتتتتت جییییییییییییییییییییغ خیلی دوست دارم خدا جونم خیلی…. امروز فهمیدم نباید از قانون با کسی حرف بزنم چون وقتی راجب اون با مامانم حرف زدم منو مسخره کرد و گفت چی میگی اصلا و خواهرم هم باهاش همراهی کرد اومد اینجا بگم آقا من دیگر سرم خورد به سنگ و دیگر زیپ دهنمو میکشم تمام ….حتی با دوستم هم راجب حرف نمی زنم چون اگه تو فرکانس بود از سایت خوشش میومد و هر وقت چیزی رو دلم خواست پیش کسی بگم میام توی سایت با خانواده عزیزم در میان میگزارم
و قسمت دوم گفتین :وقتی رو خودمون کار میکنیم نتایج علاوه بر اینکه تغییر میکنه موجب میشه اون روزها بشه روزهای خوب زندگیش چون باعث میشه سپاسگزارتر بشیم وای استاد من اینجا هم یه مقاومتهای داشتم وقتی به خواستم توجه میکردم شوقم یهو فروکش میکرو که فهمیدم الان علاوه بر باور عدم لیاقت و فراوانی و معنوی نبودن ثروت گمان بد هم نسبت به آینده داشتم چون درک نکرده بودم فراوانی جهون رو و اهمیت و نعمت ظرف وجودی رو میگفتم خب من مثلا به فلان خواستم رسیدم به فلان رویام رسیدم و چون میشه باباورها رسید من فکر میکردم به انتها رسیدم و به سکون و من قبل اینکه حقیقی تجربه کنم بی انگیزه شده بودم بخاطر عدم درکم از ظرف وجودی که دارم که خودش یه موهبته مثلا شما استاد شما با اینکه به این همه نعمت رسیدید بازم حرکت به سمت بهتر شدن رو دارین و بازم ایده هست که واقعا عملی بشه مثل همین سایت که روز به روز امکاناتش بهتر میشه با اینکه قبلا میدید ولی انگار تازه دارم میبینم درک میکنم و علتشم میتونه این باشه که خوب من سالیان زیادیه که الگوهای موفقیت همیشه اینطور معرفی شده بودن تو مصاحبهاشون در تلوریون میدم همس از اینکه بابا اون همه عمر گذاشتیم به فلان جا رسیدیم والانم چی شد یه جوری میگفتن انگار حسرت فقرو دارن ومن چقدر باور کرده بودمشون ولی یادمه یه روزایی که قبل ه ایتم به این سایت به این نتیجه رسیدم که دارن دروغ میگن چون میدیدم که تفاوت زندگی خودمون با اونا و خیلی حس بدی داشتم فکر میکردم ازم سو استفاده شده از اعتقاداتم چون یه چیزی میکفتن و یه چیزی دیگه عمل میکردن خودشون هرروز رشد میکردن و من گفتم اگه بده چرا متوقف نمیکنن خودشونو ودیدم این من هستم که به جایی نرسیدم .و نکته دیگه اینکه من اونقدر از خودم دور شده بودم و توجهم به احوال دیگران بود تا خودم اینطور شد که فکر میکردم ازم سواستفاده شده از اعتمادم چون یه چیزی می گفتند یه چیز دیگه ای عمل می کردند هر روز رشد می کردند و من گفتم اگه موفقیت بده چرا متوقف نمیکنند خودشونو ودیدم فقط این من هستم که به جایی نرسیدم بخاطر اعتمادو اعتقادی که به این افراد داشتم خود من این من بودم که حساب کردنم روشون اونا که دست منو نگرفتن من بودم که بندشون شده بودم و الگوم انتخاب کرده بودم وحال خدارو شکرکه تصمیم گرفتم الگوی ذهنیم رو تغیر بدم وخدترو شکر بابت الگویی مثل شما و تمام انسانهای راستینش .این جسارت که میخوادآگاهانه تفاوتی را بیان می کنید که به شما حس خوبی میده و خیلی هم خوشحالید واقعا من با شما چقدر تفاوت عقیده دارم چقدر فکر کاملا برعکس و نتیجه این میشود که شما سپاسگزار شدید نتیجه نعمات یشتری را گرفتید این روند موفقیت هر روز داره بیشتر میشه و من که به فکر خودم عملم درسته ناسپاستر شدم و فقط نعمت از کفت بیرون رفت .من همیشه این کار رو دوست داشتم که اقرار کنم به داشتهام ولی حس ترسم از گناه موجب میشد عمل نکنم به چیزی که دوست داشتم و حسم باهاش خوب میشد این عمل شما همون توجه به داشتهاست همون سبک شخصی اینجا که شما میگید: چون من فلان نعمت رو قبلاً نداشتم الان دارم خیلی ها هم دارن ولی من به نسبت خیلیها سپاسگزارترم چقدر اعتماد بنفس و عزت نفس شما حتی از دل هیچ میخواییید طوری نگاه کنید که تو ذهنتون خودتونو با کسی مقایسه نکنید و این همون باورسازی حالا دارم میفهمم که کاری نیست که فقط یه روز انجام بشه استمرار میخواد اصلا کلا باور سازی چیه همونیه کخ استاد میکفتن فقط 1درصدمردم میتونن انجام بدن همین که میگن خیلی هاتون میشنوین ولی بازم انگار نمیشنوین و فقط 1دهم اون 1درصدن که انجام میدن و باور همون رسیدن به حس خوب به خوده برای خوده فارق از دیگران حتی عزیزان دل کندن برای خود در راه رضای الهیه واقعا قربانی کردن میخوادبندگی خالص برای خدا میخوادو فهمیدم توفقط میتونی زمانی توحیددر عمل را داشته باشی که کاری که دوست داری را انجام بدی فارق از هر آنچه از قبل به تو گفتن وزمانیم میتونی بنده ی خالص خدا باشی وخدارا برای خودشخودش بخوای که باور داشته باشی که میشود و باورهای توام تکاملیس نه باورهایت انتهایی دارد نه بندگی تو خواستهای تو فقط باید قدم اول را برداری هرانچه به تو گفته میشودرا مثل وحی منزل بپذیری و عمل کنی و ادامه بدهی تا بینهایت
وخلاصه که استادمن تازه متوجه دارم میشم حرفهای شمارو الانم که فهمیدم یاد حرف شما تو فایل افتادم گه میگفتین ما خالق زندگی خودمون هستیم اما همیناییم که تو این مدارین این تکیه رو خوب نمیپذیرین حتی خودتونم گفتین خودمم ادعا نمیکنم کامل باور کردم ولی به اندازه ای که درکش کردم و عمل کردم نتیجه گرفتم من الان فهمیدم چقدر واقعا سخته دادن این بهاا این طور عمل کردن واقعا تحسینتون میکنم خدارو شکر که میشود من فهمیدم سخته ولی با خدا اسان میشودصدق بلحسنی من آگاهانه از خدا میخوام به راحتی این مسیرو طی کنم منو به مسیری هدایت کنه تا بتونم به راحتی عمل کنم چون قراره اگه با خداام و ادعای یکتا پرستیم میشه این تحربه را داشته باشم و فهمیدم چقدر من تو شرایط سختی که بودم میتونستم همین نگاه شمارو داشته باشم به خودم حس خوب بدم خودمو از مقایسه رها کنم از داشتهایی که داشتم لذت ببرم وبا امید به انتظار روزهای که میخوام باشم ولی دقیقا من برعکس عمل کردم وانقدر ناسپاس بودم که خیلی به شدت کوشش کردم تا به یه حس خوب برسم این شد که هدایت شدم.
و من فکر میکردم بخاطر این مقایسه برضد خودم که نتیجه نگاه منفی به دیگران شد برخلاف انچه که شنیده بودم ادم فروتن میشه ادم خوب میشه اتفاقا من از قبلم بدتر شده بودم طوری که خودمو به خدا نمیشنا ختم همه چی برام غریبه بود حتی خودم انقدر حس دوری وحشتناکی میکردم که نگو و من چقدر به اشتباه درک کرده بودم که برای اینکه ادم خوبی باشم رابطه خوبی داشته باشن باید از خودم بگدرم رضای بقیه را فراهم کنم که دیدم کاملا اشتباهه اینطوری من نه تنها ادم خوبی و الهی نمیشم بلکه به خودم ظلم میکنم حق الناس و حق النفسرو نق اللله هم به گردنم میشه .پس الان میدونم نفر اول زندگیم خودمم اگر میخوام خودواقعیم باشم بدون هیچ نفاقی با خلوص نیت کاری را برای بنده خدا بکنم بدون منت در راه رضای الهی که ارتباطمو با خودم و خدا درست کنم .
این قسمتکه میگید به اینا فکرکن این اوضاع سخت گذراست ووقتی که من ازش بگذرم برم به مرحله بعدی زندگیم با تغییر باورهام اونوقت این اوضاع سخت تبدیل میشه به خاطرات خوب تبدیل میشه به ذوق و شوق بیشتر احساس خوب بیشترببین بابا چقدر اینا خوبه چقدر این نعمتها خوبه یه جورایی عادی نیست بی اهمیت نیست
وای خدای من استادمن با اینکه میدونستم با تغییر باورهام شرایطم تغییر میکنه ولی چون نسبت به اقدام آگاهانه که بیام به خودم اقرار کنم اوضاع تغییر میکنه مثل نتایجی که گرفتم مثل استاد و هزاران نفر دیگه با اینکه به شدت بهم حس امیدوانگیزه و اعتماد بنفس میداد ولی بخاطر این نوع نگاه و تفکرم که میگفتم حالا من که میدونم با تغییر باورهام اوضاع فرق میکنه حالا بیام با خودم بگم معلومه حسم خوب میشه اینطوری من دارم سر خدا شیره میمالم ینی واقعا فکر میکردم خدا مثل یه ادمیه که من دارم بهش بد نیکنم و چون اون خداست و قانون گذاشته میگه ما که به همه نعمت میدیم به این بندم که داره از قانون استفاده میکنه با اینکه ادم بدیه و روراست نیست هم میدیم که این تفکرات همه ازعدم اعتماد به نفس میاد که باورهای درستی در مورد خودم و خدا ندارم که اصلا فکر حس گناه و فکر اینکه خدا منو دوست نداره یا ازم راضی نیست و…در من بیشتره پس اونجا که میکید من خوشحالم که تواون شرایط به دنیا امدم چون الان خیلی به نسبت خیلیها حسم و حالم بهتره قدردانترم و طبق قانون بدون تغییر خداوند نعمتهای بیشتری داده میشه .
برخورد و نگاهتون به راهپیمایی دیگران :شما توجهتون به نکات +رفت اینکه گفتین چه آزادن که میتونن حرفشونو بزنن و پیلسم کاری باهاشون نداره وحتی در این بین توجه بیاد خاطرات خوب افتادین اینش برام جالب بود که اول شما چیزی که زیباس و میبینید را باور میکنیدو اونو خیلی بزرگ میکنین و بلدش میکنید انگار کل جهان در صلح و خوبیه دقیقا برعکس رسانهاا یه جنگ و یه کشته را طوری میگن که انگار کل دنیا در بدبختیه اینکه زمانی که چیزیکه حالا میشه گفت تضادمثل این راهپیمایی را میبینید بازم خودتون آگاهانه بدون اینکه بقیه چی میگن رسانهاا چی میگن بازم دارین طوری نگاه میکنین که بهتون حس خوبی میده در واقع شما خدا را باور دارید جایی که میگیم خدا نیروی خیره و یکیه و شر نیرو قدرتی نداره واگر تو به 2نیرو اعتقاد داری داری شرک میورزی درواقع شما استاد دارین خدارو میلینین حضور خدارو نه اونچه که دیگران ورسانهاا میگن بقیه دارن خدارو انکار میکنن حالا با هر نیتی وقتی توجهشون به شرو نازیبایهاس این موضوع خیلی سنگینه و عمل به اون شجاعت میخواد ولی فکر میکنم حقیقتم همینه . یادمه همیشه از ابر سیاه میترسیدم فکر میکروم نوید روز شوم را برام داره یه روز عصر گفتم بزار برم تودل ترس برار بهش زل بزنم مگه نمیگم خدا با منه بیشتر که بهش نگاه کردم انگار دیدم داره با من حرف میزنه میگه نگاه کن از ابر سیاه بارون میباره حیات و زیبای و سلامتی و نشاط و کلی برکت دیگه وواقعا دیدم چقدر خیره دیدم چقدر ابر سیاه زیباست .
وباز شما برای حس خوبتون کاری به نظر دیگران ندارین حتی در ذهنتون ننیگید اگر من اینطور فکر کنم احمق به نظر میرسم یا مورد تمسخر و تحقیر قرار میگیرم بلکه نگاهتون اینه که من چون فلان چیزو نداشتم الان که دارم خیلی سپاسگزارترم پس نعمت بیشتری بهم داده میشه شما هربار اینطوری اعتماد به نفس و عزت نفستونو بالامیبرین ولی من بارها بوده که حتی همین الانشم میبینم خیلی چیزا را دارم نسبت به قبل آشناییم با این قوانین اوایل خیلی ذوق میکردم بعد رفته رفته دیدم این نعمتهایی که دارم برای خیلی ها عادیه یا اونا بیشتر از من دارن انقدر ذوق نمیکنن و حالا من بخاطر فلان چیز ساده و کوچک انقدر ذوق میکنم من اصلا حرفی برای گفتن تو جمع ندارم اصلا من بخاطر همین بیشتر حس تحقیر و احمق بودن میکردم چه خود سرزنشیها و خود یرکوب کردنهااا تو این میان من انجام دادم طوری که اصلا نمیتونم خودمو دیگه بخاطر موفقیتی تحسین کنم همش یه دلیل پیدا میشه که بهم بفهمونه کارت انقدرا ارزشمند وبا اهمیت نبوده به این دلیل توچون از فلانی بررگتری میدونی و میتونی وگرنه اینطور نبوده که تو باهوش و با استعداد و عاشق و لایق باشی و شما اینو در کتاب رویاهایی که رویا نیستن فصل سبک شهصی خودت رو داشته باش بیان کردین من اونجا خوب متوجه نشدم ولی تو این فایل دقیقا مشخص شد که شما چقدر عمل میکنین استاد واقعا تحسینتوت میکنم که استادی دارم که اول خودش عمل میکنه بعد به بقیه میگه همینه که خرفتون به دل میشینه این فرکانسه خدارو شکربابت قدرت فرکانس و اینکه شما واقعا خودتون شکارچیه نکات +برای سپاسگزاری در همه ابعاد هستین آفرین واقعا.
وگفتین تعداد اتفاقات بد خیلی کمتره منتها ما یاد گرفتیم به شدت به این اتفتقات توجه کنیم و چشممونو به هزاران اتفتقات خوبی که هرروز میوفته ببندیم پس این انتخاب با توست به عنوان کسی که داره از قانون استفاده میکنی تصمیمت چیه اینه که توجهتو بزاری روی چی ؟ حالا شما استادباز گفتین اگر یه بار یه اتفاق خوب در کنار 100 ها اتفاق بدی که براتون رخ میده باید به خودت بگی منی که دارم از قانون استفاده میکنم (نهیب بزنی ) باید بتونم ذهنمو کنترل کنم اگر میخوام نتیجه بگیرم اگه میخوام از قانون استفاده کنم باید ذهنمو کنترل کنم و تمرکزمو بزارم روی همون یه اتفاق خوبه .
و الان میفهمم که استاد شما می گفتیم مطمئناً خیلی چیزها داریم که به خاطرش سپاسگزار باشید واقعا همین طور مدام موضوع اینکه چون درک و فهم و آگاهی و باور کافی نداشتم نمی تونستم عمل کنم یا با حس خوب این عمل انجام بده و من یاد گرفتم فرق نمیکنه کجا که آدم ها در چه کشوری هستم این من هستم که میتونم انتخاب کنم سپاسگزار باشم یا سرباز و نکته مهم در جایی که من هستم چیزهایی هست که سپاسگزار باشند و این غیرقابل انکار چون باران همیشه می باره و هدایت همواره هست به مسیر خواستههای این قانون بدون تغییر خداونده و بیشتر مقاوتم بخاطر این بود که من هنوز قدرت اعتماد به نفس را متوجه نشده بودم من تمایزو تفاوهم بین باور توجیدی و اینکه بگم من خلق زندگیم هستم رو نمیدونستم و چه بسا که تازه از بیانش که میگعتم من خالق زندگیمم و ازطرفیمم میکفتم تنها قدرت خداست حسمو بد میکرد وبه لطف خدا بهتر درک کردم و متوجه سدم منو خدا خیلی یکی هستیم و این نام چیزیه که اون میخواد خودش منو خلیفه آفریده عنوانی نیست که دیگرام بهم دادا باشن یا ناحق باشه و خداونو با این خلقتش تازه به خودش آفرین هم گفته این خیلی لدت بخشه
اینجاییم که گفتین بپزم که حالا به هر علتی نفر با من بد رفتار کردم حالا من اینکه قانون و می دونم آیا باید همه جا بذارم روش بیشتر از آن را ببینم یا اینکه بیام چیزهایی را به یاد بیارم خوبی میده افتاد دقیق من بهت چی خوردم در روابط ادعا هم میشد تو قانون و میتونم اولش که به خاطر اینکه یه مدینه فاضله ای تو ذهنم باز کرده بودم با برخورد به اولین تضاد با قانون بهتر بشم که در مرتبه دوم داده بود که مرا به اوج رسانده بود نتونستم میدونستم عمل کنم و توجه هم بیشتر به شرایط نا خواسته بود که ناخواسته بیشتر راهبر فراهم کرد خود و جذب کرده و این اتفاق را برام رقم زد که در قانون شب دهید و پارتی بازی در کار نبود و با بقیه هیچ فرقی نمی کنی قانون بر همه یکی و من با توجه به این همه مقاومت هایی که داشتم در مورد حس خوب ایجاد کردند سعی کردم به خودم دلداری میدادم در مورد موفقیت هایی که به دست آورده بودم حرف میزده و کامنت ها و نشانه ها و تکرار خودم حرف می زدم که مقداری به حس خوب رسیدم زیاد و خیلی کم به این نتیجه عالی بود به نفع من شد و ما موجب شد و همین قرنطینه بودنم دوباره به آرامش خود آدم کار کنم ازم شرایط تو افتاد فاصله بگیرم و بتونم یه کم به عمل فکر کنم به آرامش برسم خودم کار کنم خدا رو شکر تو این مدت هم از اون حس بد وحشتناک خبری نیست و به آرامش رسیدم که خیلی هدایتها شدم😊.
نکته دیگه برام بود مثلاً فلان فرد فلان جایگاه بنا به هر دلیلی که رفتار بد کرده با توجه به کارهای خوبی که به تن کرده و همینطور کارهای خوبی که در حق دیگران هم کرده و تایید و تحسین کردن و توجه به شرایطی که خوب و موقعیتهای این پلیسهای بهتری را دیده اید و شما دیده چون بزرگه میگی مثل اینهمه دارم ها را می بینم میگه فقط این پول یک بار هم خوبی کرده یا بقیه بیشتر و بهتر بوده فراوانی به قوانین الهی زیاد باورهای توحیدی و اعتماد به نفستون خوب این دید بالا برده که شما میگید چون ای نداره من میتونم داشته باشم یکی از این فلانی که من ندارم حالا می خوام خدا بهم میده حالا قانون فلانی فلان معلوم می کنید شما به سمت شما به زندگیتون همه ابعاد جذب میشه و واقعاً هم خوب اینو تفاوت به قول استاد که نتیجه میاره خوب من دقیقا برعکس عمل می کردم منظورم اینه که توی بیشتر مواقع همین کنترل توجه در شرایط سبک خیلی هم عجیب به نظر میرسه و کار ساده و از بس ساده است که فکر میکنید که خودتون گول میزنی این کار و یک دهم درصدمردم جهان بازم نمی توانند به خوبی انجام دادن کاری که تمام انسانهای بزرگ در طول تاریخ انجام دادم به این همان تفاوت است عمل کننده به قوانین باشیم حتی با چشمان بسته با هر منطقه که دارد خدا کمک کن تا خوشنود باشی و مهم باشند در استحکام استاد آدمهایی که اینطور عمل میکنند فقط منتظر یه اتفاق بد بیفته بیا در موردش حرف بزنند اینجا بگم که یعنی خود منم این نگرانی و این استرس که نکنه فردا یه اتفاق بد بیفتد و غم دارم و چون فکر می کنم چه بخوام چه نخوام اتفاقات بد میافتد یعنی کنترل ذهن من فایده نداره خودمو بودجه حذف می کنم که فلان شدم نیکروم می کنم بد میشه توجهها میزارم رو چیزی که نمیخوام بعد از ترمیم و تجسم می کنم خواستم و چون اهرم رنج ولذت برعکس الان درآمد و گاز یه پمپ ترمز و چرا پس نتیجه نشد چرا که میخواستند چرا هست و اینکه خود در واقع این قدر این اهرم خوب و انقدر این فکر میکنم اتفاق غیرمنتظره سطحش خوب از کوله نمیترسم میگه ولی فکر میکنم که این شرایط تغییر بدهد که من با او را مطرح میکنم با اعتماد به نفس با ایمان به ارامش با یکدیگر و باورهای مهارت بکنم تو ک* بزارم فارغ از این که تو هر شرایطی هستم کار بکنم از مردم پیدایشان کاری نداشته باشم چه جوری هدایت میشم به شرایط افراد و موقعیتهایی که خواست من اونو میخواستم میرسم و اینطور فکر کنم به نتیجه میرسم و استادم همین روش رفتن به نظر جنسی فکری که مانع حرکت من میشه ترس و نگرانی هم با توجه به این خواستهها نمیشه کنترل ذهن کرد.
اینکه بابا حواسم نیست که من به جای اینکه توجه می خواستم با شوروی ناخواسته از اوناییم که اینطوری از فقیرترین ۹۹ درصدشون که همه ابعاد و مثل تمام آدمهایی که منتظر یک اتفاقی در خانواده و جامعه بیفته یا در موردش حرف بزند چون یاد گرفتند تمرکز کن روی چیزهایی نازی با ذهنیت شون به شکلهای مختلف ادی ذهنیت و آدمهای فرهیختهای هستند و آدمهای خوبی هستند چون داریم به این شیوه ها و صحبتها را داریم اعتراض میکنیم عزیز من تو با توجه به کردم به هر چیزی توی زندگی داره همون چیزی وارد زندگیت می کنی شما وقتی به چیزی که دوست نداری باشه توجه می کنی همان را وارد زندگیت می کنی بیشتر و بیشتر تمام این اخطار این همون انذار قران .
چند نفر این جمله را باور میکند که کمتر از یک دهم یک درصد مردم جهان و کدومشون تو زندگی شوند تمام ابعاد خوبه همون کمتر از یک دهم درصد مردم جهان این همون چیزیه که استادم در همه فایل ها شون می گن با خدای من چقدر من دقیقا نمیدونم عمل میکردم و تو جمع حرف بود که دیگران را شنیدم بانکی میدونستم قانون هست همین که آگاهان عمل میکردم خلاف جریان درست خوب قربانی گفت مگه چی میشه هنوز فقط همین یه بار یه روز به خودم رسیدم که بابا رفت واسه همون اولی که تازه شروع کرده بودم عادت و رفتار را از انگاری یادم رفته بود که من وظیفمه اگه می خوام قانونو عمل کنم باید آگاهانه ی سری رفتار رو بذارم کنار یا به قولی اعراض کنم ولی خوب این کار را نمیکردم و تکرارش باعث شد تعهد اول آگاهی و درک موجب شده بود مدتی فاصله بگیرم فراموش کنم انقدر به خودم امروز فردا کردم و کم اهمیت پنداشتم کلاآگاهی انرژی که حس خوب میداد تا عمل متفاوت و درستم شده بود رو به فراموشی بسپارم ولی خداروشکر بابت الان که ادامه دادم و خیلی بهتر درک کردممثال واضح عمل به قانون نتیجه زندگی استاد که در همه ابعاد فوق العاده است که نتیجه این نوع تفکر و نگاه که میگه به جایی که بیایم بگیم فلانی اینطوریه بگیم بابا من نمی دونم اون پلیسه اون فرد توچه مداری بودن و در مورد زندگی شخصی نمیدونم خواهرم و همسرش تو چه مداری تو چه اتفاقی اصلا کاری ندارم ولی اینو میدونم هزاران بار نکته مثبتی دیدم از پلیس هزاران بار مثبتی دیدم از همسر خواهرم از خواهرم پس این طوری با توجه میکنیم به نکات مثبت خوب و باید بدانیم که این توجهات هستند که داره فرکانسهای میفرسته که تجربه زندگی میکنیم با هرمنطقی که می خواد باشه.
توجه به خاطره مثبت دیگران نه منفیشون چون ما میخواهیم مثبت رخ بده چون میدونم قانونی بهنام قابل توجه در جهانی که فرکانس میفرسته پس از نکات مثبت توجه میکنیم از خدا میخواهم که خوب همون ماتی مثلاً نداریم باور فراوانی همراه می رسد اشارت در قسمت بعدی سریال زندگی در بهشت که دارید میگید تو اونجا و تضادی خوردی به اگه خیلی ها جای شما بودند و نگاه میکردند چون کنم پس به شرایط بهتری هدایت میشم .الان دارین چکتونو را نشون میدید خداروشکر بابت این فراوانی منم از اینامیخوام خدایا.چطوری تمرکزمونو روی اهداف بعدی نگه داریم در دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها این پاسخ کاملا توضیح داده شده و پاسخ به تناسخ اعتقادی ندارم و فهمیدم صراط مستقیم از عمل به قوانین که تو حیاتمون امکان پذیره و نیازی نیست خیلی چیزاهارو بدونیم و ذهنمونو شلوغ کنیم ما باید کلی کار کنیم و به تمرکز نیاز داریم پس این مسیر مستقیم تمرکز و تقوا و تکرار میخواد در لحظه بودن میخوادو زمانمون برای این امور رسیدن به سعادت دنیا و اخرت برنامه ریزی شده وگرنه افکار مختلف فقط فرصتو از دست میدیم .
سوال بعدی اگربه خواستمون نرسیم ممکنه الهی باشه یا نه: پاسخ ن هر خواسته ای که شما بخواهید بحث الهی و غیر الهی نیست خداوند برای ما هیچ چیز خاصی نمیخواد شما میتونید هر خواستهای دارید برسید اگه که شما به دستش نمیارید به خاطر اینکه یه سری باورهایی داره که به دستش نمی آید و آنچه که ما میخواهیم بهش هدایتمون می کند جهان.
نکته بعدی که افراد اعتراض کننده نبود چه طوری تغییر و تحولات رخ میداد از تضادها از تغییرات رو توی موضوعات مختلفی وجود میآید که بتونیم ذهنمون روی چیزهایی که میخوای بزاری اصلاً مهم نیست که بقیه چی کار می کنه اما تو مسیر رسیدن به خواسته ها و زیبایی ها قرار میگیریم چرا فکر می کنی این حرفارو همه گوش میکنن حتی بعضا سایتی ۹۹% مان که داری میشنویم در واقع نمیشنویم واقعاً این پذیرش کار یک تعهد تعهد می خواد ایمان قلبی میخواد ولی نسبت به خیلی ها خیلی خوب و استاد انجام میده و استاد میگند خوب فکر نکن الان بقیه میگن این حکم خدا خداست پس استاد داره میگه همه انجام میدیم حالا تو که داری میگی اگه این تضادها و افرادن که موجب میشه ساختار پلیس بهتر بشه بخاطر همین تضادهاست این حرف درستیه موضوع اینجاست که تو چرا میخوای جزو اون دسته از آدم هایی باشید که با استفاده نکردن از قانون یا برعکس استفاده کردن از قانون داره زندگیشو نابود میکند برای که ساختارها بهتر بشه در حالی که ساختار ها در هر صورت بهتر میشه الان این ملت دارند اعتراض میکنه چند میلیون سال که آدم به وجود نداشت این زمین بهتر شده این کره زمین که هستم قابل سکونت نبوده حتی یک یا دو شنبه بوده است که کرهای موضوع بوده که این الان چه جوری شده مردم رفتن اعتراض کردند به کره زمین این درخت هایی که مردم میگن قطع نکنیم که به وجود آورده است مردم اعتراض کردند قطع درخت بکارید و بعد به وجود آمدند ساختار کیهان طوری که هر روز بهبود پیدا میکنه تو نگران نباش این حرفها را همه گوش نمیکنند حتی موقعی که عضو سایت این درست گوش نمیکنیم نگران این نباش که الان همه میرن و پلیسا سر همه مردم اگر را تحمیل بار نگران این نباش اگه دیده کلان به دنیا نگاه کنیم از این نگرانیها وجود نداره اگه از زاویه دید خدا و به کیهان نگاه کنی تمامی نگرانی ها بی معناس
در دنیای تو که تصمیم گرفتی تو این دنیای پر تضاد که تضاد جزیی از این جهان و نمیشه هیچ چیزی بگیم و اعتراض میکنیم اعتراض میکنیم یه روزی میشه که همه چی گل و بلبل میشه این امکان نداره و با ساختار دنیای مادی در تضاد کسی که داره اعتراض میکنه فکر میکنه میتونه دنیا را گلستان کنه برای همه دنیا الان گلستان هست اما نه برای هم هیچ وقت برای همه گلستان نخواهد شد قاعده جهان همین در قرآن در مورد بهشت و جهنم از یک اصطلاح خالدین فیها یعنی تا جاویدا تامین هایت استفاده شده ما در دنیای مادی فیها خالدون داریم جاویدان وجود نداره بلکه قضیه اینجاست که تضاد ها باعث پیشرفت می شوند که تو بخوای چه نخوای چیکو اعتراض کنند چه نکنند در هر صورت قاعده جهان داریم در مورد زمان صحبت میکنیم که انسان این کره زمین وجود داشته و نه کسی اعتراض کرده که به وجود آمدن الان این باره پرنده ها و پروانهای چند رنگ این آب گوارا تک تک سلول ها تو بزرگترین هنگ های زیبایی هایی که توی طبیعت چشمان تیزبین و قاب هایی سرعت چیتا ها آیا مُردم اعتراض کردند به وجود آوردند قاعده جهان بر این بوده به علت تضادهای این پرندهها بالا به خوردن این تغییرات به وجود آورده است پرنده ها که زیباتر تونست با ما در ارتباط برقرار کنه و نصب اون بی نهایت زیبا تر و همینطور ادامه همه پیدا کرده و اصل قضیه اینه (دوستان این قضیه خودش یک علمه که در درس زیست شناسی دروس علوم تجربی کاملا توضیح داده شده ) به اندازه ای که تو می توانید ایده را ببریم بالا می توانید بهتر دنیا را درک کنید این بخش به همون اندازه دیگه نگران نیستیم که آقا اگه این اعتراض نکنند پلیس ها میان همه رو میکشند چیزی تغییری نمیکنه در حالی که جهان تغییر میکنه و بهتر میشه یه عده ای هم هستند که همیشه اعتراض میکنند نگران نباش تو میخوای توی کدوم دست باشیم تصمیمتوبگیر دوستانی که نگران امر به معروف و نهی از منکرن برن این آیها را تو قران بخونن درک کنن نه چرتو پرتهایی که به اسم قران بهمون گفتن اونایی که واقعا میخوان بدونن خدا چی گفته .
استاد یکم روحیه بده : مگه من وظیفم روحیه دادن به شماس وظیفم اینه که خودمو خوب کنم یعنی حال خودم خوب باشه و آدمهایی که حالشون خوبه تو دایره زندگی من هستن و اوناییم که خوب نیستن از دتیره زندگی من بیرون میرن تنهاکسی که میتونه حالتو خوب کنه خودتونید من الان حالم خوب میشه این صحبتها را می کنم خودم از این کار لذت میبرم و گر نه هر گز هرگززززز یه دونه فایل واقعا استاد سپاسگزارم از شما و دوست عزیزم بابت این سوال من واقعن فکر میکردم وقتی حالم خوبه وظیفمه حال دیگران رو هم خوب کنم مثلا حالم خوب بود یه نفر از یه نضادش میگفت مگه من ول مبکردمش تا حالشو خوب کنم اخر سرم نه اون اونقدر تغیرر میکرد نه من حالم بهتر میشد تازه اون انرژیمم انگار میرفت یه جورایب تمرکزم از چیری که میخواستم پراکنده میشد اصلا یادم میرفت چی میخواستم خودم . استاد اینجا اشاره کردن از وی گردیهاشون در مورد جدیدترین تکنولوژی ها اونم افرادی که بهشون حس خوب میده نه هرکسی فرق نمیکنه اون ادم کی باشه چه ملیت و چه جنسیت و دین و ظاهری داشته باشه بلکه توجه اینجا به وردیهای درسته حس خوب من دقیقا برعکس بودم اول بخاطر باور کمبودم که مثلا فلان چیزو میخواستم پیدا میکردم ولی حس خوب نمیگرفتم و میگفتم دیگه بهتر از اینم مگه هست و این موجب میشد اول نگردم دوم هدایت نشم به بهتر و ثانیا درکم از کنترل ورودیهاا تا این حد نبود که تمرکز روی حس خوبه بدون هیچ قضاوتی
ذهنم پاک باشه وبیام روی چیزی که حسمو خوب میکنه تمرکز کنم .
در پایان سپاسگزارم استاد بابت این لایو بینظیر واقعا مثل یه دوره برام بود یه وقتایی تعجب میکردم از اینکه میگفتم استاد دارن همه چی رو میگن که ولی گفتم بینهایت آگاهی هست از این بابت خوشحالم که میشه بهتر از اینام فهمید و از خدا میخوام محصولاتتونو هم داشته باشم خدا میدونه چیا توی اون دورها هست که میدونم اونم تکامل میخوادباامید برخدا منم به زودی دانشجوی دورهای بینظیرتون خواهم شد.
دوستان من دو روز زمان گذاشتم این لایو گوش کردم و هر 3دقیقه استپ کردم روش فکر کردم و مثال پیدا کردم و نوشتم و 2روزم زمان گذتشتم تایپش کنم به امید حق که هم برای خودم باور بسازم و روپا بجا بزارم و هم برای دوستانم که الهام بخش و مفید باشه .
در پناا الله یکتا شاد باشیدو رستگار.
عزیز من کتاب نوشتی 🤣😂💯👍
سلام به همه دوستانم و استاد و مریم نازنینم بهترین رفیقهای دنیا قسمت اول
خدایا پرودگارا ازتو بابت هدایتهات بینهایت سپاسگزارم و تو میدانی که من به شدت فقیرم به هر خیری از جانب تو ومن با افتخار از تو طلب خیرمیکنم و استاد خوبم هم ازشما سپاسگزارم و هم تحسینتون میکنم بابت این همه اگاهی در عمل سپاسگزارم .
به نام خداوند بخشنده مهربان
این فایل برای من یک نعمت بزرگ بود چون طی این مدتی که توی سایت هستم و دادم رو خودم کار مبکنم مثل یک جمعبتدی بود مثل سعود به مرحله بالاتر این فایل برام مفهوم اعتماد به نفس و درک بهتری از قوانین بودکمک کرد تا قدمهای بهتر و نزدیکتر به قوانین بردارم ودریک کلام کمک کرد تا تصمیم بگیرم و بتونم مسیری را بدون تردید و شبه ای پیش برم که به لطف خداهم ان مسیر راه مستقیم اوست که انتخاب کردم .
حالا موضوع چیه ؟موضوع اینه که من به شدت نسبت به شادی کردن و ذوق واشتیاق داشتن آگاهانه لذت بردن و حال خوب داشتن با وجود اینکه میدونستم قانون حس خوب =اتفاق خوبه به شدتتت مقاوت داشتم طوری که فکر میکنم بدتر از من توی این قضیه نیست حالا جلوتر میگم چرااا ولی خوب حالا شما فکر کنید به همچین فردی که از بچگی میتونم بگم از ۳یا ۴سالگیم من یه سری باورهارو داشتم و کلا این مدلی بودم حالا به جایی رسیدم که بهم گفته شده قانون حس خوب =اتفاق خوبه و حس بد=اتفاق بد این سنت خداست راه سعادت دنیا و اخرت خوب من خب من در وهله اول فکر کردم و اون نتایج و نشانهاا منطقش جز اینو تایید نمیکردو واقعا هم پذیرفتم موضوع اینجا بود که من فکر میکردم تا گفتم پذیرفتم دیگه به تضادی نمیخوردم و شادمیشم منم که میدونم قانون چیه حس خوب =اتفاق خوب همینو تکرار کنم دیگه کافیه نمیدونستم این تکرارمیکنیم تا یکم درکمون بالابره تا عمل کنیم هدایت بشیم به عمل درست و هربار که تکرار میکنیم و عمل میکنیم درکمون به نسبت مداریه که توش هستیم و هربارش ما له مدار بالاتر ودرک بالاتر و عمل بهتری میرسیم و تین مسیر تکاملیه منتها من درک روشنی نداشتم با اینکه تو زبان همینا رو میگفتما ولی در ته ذهنم مثل یه ورد میدونستم که بگم دیگه حله که اینطورم نبودو نیست و نخواهد بود ولی خب این راه سعادت و سنت خدا بود که باید انجام میدادم حالا اونچه که باعث شادی میشه اینطور فهمیدم که عبارتنداز :حس لیاقت داشتن و باور فراوانی فراوانی و معنوی دانستن ثروت و خواسته من با خواسته خداوند یکیه ورها باشم و به قوانین اعتماد کنم و راهی رو برم که دوستش دارم در تمام جنبها از پول و روابط و …خدابا منه و فهمیدم توحیدی بودن من در جایی تجلی پیدا میکنه که من راهی رو برم که دوست دارم فارف از همراهی روحی و مادی دیگران سبک خود داشتن و بدونم در مقابل کسی جز خودم و خدای واحد وظیفه ای ندارم
اینکه وقتی ایمان دارم و باوردارم و شکرکزارم و امید دارم و اشتیاق دارم و انگیزه ینی من به خدا ایمان دارم اون زمان و لحظه است که دارم بندگی خدارا میکنم و خلوص نیت دارم هر لحظه که من شادم دارم به جهان میگم خدایا من فقیرم به تو در هردم اگر حالم گرفتس و مسیر سخته دارم یه جایی رو اشتباه میرم یه جا خیلی به خودم و عقلم غره شدم این باورهاا مارو ساد میکنه
ووابسته فقط به خدا بودن اینکه من باید در همه حال حالم خوب باشه ینی یاد خدا باشم حتی به استادوفایلهاا وابسته نباشم ینی بایاد خدا کاری رو بکنم فکر نکنم یه فایل خاص یه حرف خاص منو به خدامیرسونه بلکه اون خداونده که دارا منو هدایت میکنه من خودم این تجربه رو داشتم متوجه شدم دست خداوند حالا میخواد پیامبرشم باشه یا استاد عزیم که در حقانیتشون در درستیشون شکی نیست ولی این طور نیست که اونا بتونن منو هدایت کنن من زمانی هدایت میشم یا در مدارهدایتشون قرار میگیرم که اعتبار و قدرتی به خدا داده باشم در زندگیم وهسته اصلی اموزشهای استاد که اصل قران این موضوع مهم توحید نامیده شده که همواره مارا به عمل ان دعوت میکنه من خودم یک دوره به تضادی خوردم و فاصله گرفتم فایلها رو گوش میدادم و توسایت بودم و ادامه میدادم ولی خوب حسم بد بود اون حسی که اوایل داشتم نمیگرفتم قشنگ فاصله رو حس میکردم واون تضاد و این تضاد مثل این بود که انگار به یک باره همه چیو ازدست دادم و هیچ جوره هیچ فایلی نتوستن حالمو خوب کنه تا اینکه رسیدم به خداا فهمیدم که همه چی خداست این خداست که دارا با من حرف میزنه پس نگام باید فقط به خدا باشه من بدون اون موفق نمیشم و تنهااا کسیم که میتونه بهم کمک کنه خداست و این تضادهاا در روند تکامل من بود.
قوی بودن در شرایط سخت
درادامه انچه از فایلهاا یادگرفتم
قوی بودن(کنترل ذهن) در شرایط سخت :نگاه استاد این بود که میگه من الان بخاطر تضادهایی که داشتم نسبت به خیلیا که الان به خواستم رسیدم سپاسگزارترم بیشتر قدرمیدونم بیشتر ذوق میکنم و همین باعث میشه طبق قانون نعمات بیشتری را دریافت کنم (سپاسگزار بودن در همه شرایط باید در خودمون تقویت کنم تا بندگی خدارو بکنم اگر سپاسگزار نیستی راهت درست نیست این نوع نگاه نشون میده هدف خدا برای ما اینه که لذت ببریم اگر ثروت داریم میخوایم بیشتر لذت ببریم وتکراری نباشه چیزی باید سپاسگزارباشیم و اگرنداریم میخوایم بینهایت بیشتر از دیگران بهتر از بقیه داشته باشیم باید سپاسگزار باشیم اونوقت همه چیو باهم داریم من یاد گرفتم بدون رودربایسی و دلسوزی و خجالت=توحیده نه شرک بیشتر و بهتر از داشتهای دیگران رو از خدا بخوام و نگران موضوعی نباشم بدونم که اگرم من به بهترین انچه که میخوام با این نگاه برسم کسی که توومداره اونم میتونه بهتراز داشتها منو بخواد در کل من چه موفق بشم چه نشم افرادی که تومدارن به رشدشون ادامه میدن اونایم که نیستن توجه میکنن به ناخواستها و رشد نمیکنن و این نشون میده هرکسی خودش مسئول زندگیشه ).
استاد نویدیم دادن گفتن اگر تواین شرایط سخت بتونی با تغییر باورهات ازش بگذری میشه موهبت
موجب میشه شرایطط خیلی بهتر از بقیه بشه .پس این ۲نگاه هم به لذت بردن کمک میکنه توجه به نکات +الانت و توجه به پیشرفت که الان کردی
استاد گفتن درسته که شرایط سخته اما اگر بتونم که ممممیتوانم با تغیر ذهنم شرایطو تغییر بدم اونوقت این شرایط سخت نکته +زندگی من میشه و جزخاطرات خوب من میشه.
اینجا استاد از خاطره کفششون گفتن ،گفتن خدایااا من کلی با این کفش اتش خاموش کردم اصلا هیجی نشد صدای خنده و حس ذوق استادولی قبلا اون کفش بدرد نخور داشتم شرایط فلان بودو فقرو …ولی الان خدایاا شکرت عجب کفشی الان دارم من .نکته 😮مهم اگر با تغییر باورهات به خواستت برسی میتونی شوقشوو قدرشووبفهمی. حالا میخوام بگم من چطور عمل میکردم در تمام این مدتی که میگفتم قانونو میدونم ایا اینطور که استاد میکن عمل کردم :
اینکه اولش من مقاومت داشتم از اینکه من خالق زندگیمم که این مقاومتم در انجام هرعمل +آگاهانه بودبه خاطر باورهای محدود کنندم و ترمزهام .
دوم که حس گناه میکردم بخاطراز عمل به انچه که قانون گفته به دلیل درک نکردن قوانین .
بخاطر این تفکراتم بود که وقتی اینطور فکر میکردم وباور داشتم که مسیر مسیردرستیه و میکفتم خدایا من قبلا یه چیزایی رو نداشتم الان دارم و ذو ق میکردم از درستی مسیر و خیلی چیزام هست که الان تدارم ولی یه زمانی خواهم داشت به هرچی که میخوام با این مسیر میرسم و دیدن و یاد اوری نشانهاا حس امیدو ذوق میداد بهم حالا این حس تا یه مدت بودولی از یه زمانی به بعدبخاطرآگاهی پاینم نجواها و دیدگاهای مختلف که میرسید و درک کمتر بخاطرزی تکاملم نتونستم این حسو ادامه بدم بدترررر خودمو سرزنشم میکردم و حس گناه داشتم و فکر میکردم ادم بدی میشم از خدا دور میشم و میگفتم بقیه چی تو خیلی داری بی تفاوت میشی و سنگدل میشی قاصدک این راهش نیس اصل و از فرع قاطی کرده بودم فکر میکردم این طوری آدم خوبه ام من یادم رفته بود که بگم به خودم بابا تو یه عمر همونی بودیدکه سنگ بقیه رو به سینه میزدی به راه و روش اونا زندگی کردی نه چیزی که دلت میخواست چیکار برای خودت کردی چیکارتونستی برای دیگران بکنی تو فقیر تر شدی و خانوادتم ناراحتر کردی و بقبه ام مثل تو قانون اینه اطرافیانتم همین کارو کردن که اوضاعشون تغییر نکرده ولی یادت باشه تو یه روزی تصمیم گرفتی طور دیگه ای فکر کنی و خودتوو تجربه کنی انچه بهت از قلبت گفته میشه تو تغییر کردی هم به خودت خیر رسوندی هم به دیگران تو با تغییر خودت بهبود خودت ففط میتونی ادم مفیدی باشی اونم نه برای همه برای کسانی که میخوان اونم نه به این دلیل که توووو فقط میتونی بلکه این قانون خداست پس هیچ منتی بر هیچ کس نیست تو فقط یه دستی که انتخاب کردی دست خدا باشی ذوقتم حس خوبتم اعتبارش به اینه که میتونی دست خدا باشی نه به اینکه تو قادری تو نباشی اون فرد بیچاره میشه هرکس به اندازه مداری که توش هس خیرومیبره .
ومن چقدر مقاومت داشتم به شادی کردن دلیلم داشتمهااا ترسه نمیذاشت وای خدای من ،استاد من چقدر برعکس عمل میکردم با اینکه بارهاا به خودم میگم قانون حس خوب اتفاق خوبه قانون فلانه واینا همه زبانی بود بدون اینکه خودم بدونم چون فکرمیکردم من دارم از قانون استفادا میکنم یتی من میدونم قانون چیه خب این اگاهیها رو دارم پس طبق اینا هرچی به عقلم و منطقم میرسه درسته و خدا میدونه چقدر تضادهایی که نیخوردم میامدم بهشون فکر میکروم تا حلشون کنم با حساب کردن بر منطقم و عقلم حالا این حل میشد تضاد بعدی چون من داشتم بازم مثل گذشته روش فکر میکردم و فکرم این بود که من چون قانونو میدونم این فکره دیگه درسته و خلاصه که انقدردنبال جواب و حل مسعلهام بودم که خسته و درمانده شده بودم دیگه حس لذت و ارامشه نبود این فکر که من قانونو میدونم دیگه منو ارضا نمیکرد چون من انتظار نتیجه داشتم نه تضاد پشت هم نه سختی نه نگرانی و غم در واقع چون من داشتم مثل ثابق عمل میکردم و انتظار تغییر شرایطو داشتم ولی دست اخر ناامید شده بودم ولی به روی خودم نمیاوردم چون میترسیدم که نکنه همچین مسیری اصلا وجود نداره فقط خوشخیالیه و چرا دروغ این نجواهه هم بود با اینکه دستاوردهاییهم با این مسیر داشتم ولی خب اهرمم رنجم هنوز قوی تر بود نجوهاا زورشون یکم بیشتر بودحالا من بجای اینکه بیام با اعتماد و با باور که پاسخ حل مسئله در دل خودشه و خدا خودش به موقع پاسخ میده و خداوند مشتاق موفقیته منه و به خدا بسپارمش و توجهمو بزارم روی نعماتی که دارم و حس خوبم و ایمان داشته باشم که شرایط تغییر میکنه هدایت میشم به شرایط دلخواه و با امید و اشتیاق حرکت کنم زندگی کنم ودریک کلام به قانون اینطوری عمل کنم نه اینکه دوباره بیام مثل گذشته فکرررکنم دنبال چرایی و چگونگی بگردم و از مسیر بیرون برم به خدابسپارم به قوانین ثابتش و میخوام بگم من به احساسم به اون گفتگوی که به من حس خوب میداد اعتماد نداشتم و از عمل بهش نگران میشدم و اضطراب میگرفتم و برعکس اعتمادم به اون گفتگوی بود که نگران و مضطربم میکرد خلاصه که انقدر فکر میکردم تا منطقمو قانع کنم چه بسا یه جاهای درست میشدولی در کل اون قضیه اصلی که من با حل مسئله به حس بهتر برسم به ایمان بیشتر به اعتماد بیشترنبودچون روی چیز ثابتی حساب باز نکرده بودم بلکه به ذهن و عقلی حساب کرده بودم که هربار یه چیزی میکفت در واقع همون نکته ای استادکفتن اگربا تغییر باورهات ینی حساب کردن روی قوانین به خواستت برسی میتونی شوقو و قدروشو بفهممی البته که بگم این تحربه احساسی خودش نتیجه عمل به قانونه پس وقتی این حسو داری تجربه میکنی شادباش چون نشون میده که تو توی مسیری و از قانون استفاده میکنی .ولی خب حساب کردن روی حس خوب میدونی قانونه و عمل به اون تکامل میخوادبه اندازه ای که عمل کردم هرچند کم نتیجه گرفتم مثلا من با تونستم بدون کنکور در یک دانشگاه خوب و رشته عالی دانشگاه برم درسی رو بخونم که روحم میخواد منی که سالهاا پشت کنکور بودم و دانشگاه نرفته بودم و هربار نمیشد و تردید داشتم از رشتم ولی خب هدایت شدم به اونچه که میخواستم و ترس داشتم امیشه از بیانش از رفتن سمتش که اگر نبود من کلا مسیرمو همون اول انتخاب میکردم ولی خدارو شکر این تضادهاا منو به این مسیر هدایتم کرد😊و الان یادم اومد اون خیلی زمانتییم که عمل نمیکردم یه علتشم این بود که به چگونگی میاندیشیدم چطور میشه مثلا یه ایده میومد میکفتم اگه این کارو کنم فلانی اون حرفو بزنه چی ولی وقتی فهمیدم همه چیو به خدا بسمارم و بیام روی باورهام چیزایی که فقط میخوام توجه کنم و باور بسازم کلا شرایط طوری میشه که من میخوام حتی بهتر اصلا اینطوریه که نیتونم حرکت کنم وگرنه همون اول متوقف میشم . میدونید چیه استاد من به حسم همون خدای درونم اصلا اعتماد نداشتم چون نمیشناختمش اون کیه دقیقا چیه که بهش اعتماد کنم اصلا باید به چی اعتماد کنم این خدای درونی که استاد میگه اصلا چجوریه اون خدایی که با من حرف میزنه دقیقا کجاست مثلا من از خدا نشانه ای در موردی میخواستم واون نشانه همونی میشد که میخواستم بشنوم یا ببینم یه جور تایید جهان برام بودمسلما خیلی ذوق میکردم ولی چون آگاهی و شناختی نداشتم اون چیه فکر میکردم از وابستگیه و دارم خودمو از اصل دور میکنم ویا اینکه ویا میگفتم خوب معلومه دیگه چون من دوست دارم این چیزارو بشنوم و ببینم دارم به نفع خودم ازش الهام میکیرم و یه جورایی دارم خودمو گول میزنم اینطوری حسم به شدت بد میشد و اضطراب میگرفتم حس یه ادمی که چیزی نمیدونه و همش تو شک و تردید بودم واییی خدای من غافل بودم که تو خیلی روشن و واضح گفتی ای بنده من ،من نزدیکم و درخواست هر دعاکننده رو اجابت میکنم ای خدای حی و قیومم ای خدای که نزدیکتر از من به منی ای کریم ای وهاب ای مهربانم تو همون گفتگوی بودی در ذهنم که حالم رو خوب میکردی تو همون امیدهایی بودی که به من میدادی تو همون الهامی بودی که با دیدن و شنیدن یک تصویرو صدا به من میدادی تو همان دلگرمی بودی که در روزهای سخت به من میدادی تو همواره و همه جا در خواب و بیداری برمن نازل میشوی تو همانی که در روزهای ترسانم مرا ارام کردی برایم دستانی فرستادی که راه را نشانم بدهند تو همان شورو شوقی هستی که با نشان دادن الگوهاا مرا به وجو میاوری و تو خود خدا هستی چقدر نزدیک و مهربانی و ارام چقدر وهابی چون خدای و یکتاا در این همه صفات که کلماتتت کم یاورد به بیانش فراتر از ذهن و رویااا پس شکی نیستتت تو پاک و منزهی و خدایی فقط سزاوار و شایسته توست خدایاا ومن زمانی شقوط کردم که تو را انسانی دیدم همانند خود حال که تو منزهی و پایدار بر صفاتت خدایی رب است و چقدر قلبم ارامتر میشود اکنون با یاد تووو ای یگانه خدایا عاشق یگانه و یکتا بودن تو هستم این هست که به من قدرت میدهد و چه زیبا گفتی منو تو یکی هستیم من از روح خود بر تو دمیدم ای اشرف مخلوقات ای احسن الخالقین خدایا شکرت که تورا دیدم و اینگونه دیگرمنی نیست میشوم قاصدکی در دستان تو .
درواقع من متوجه این قضیه نبودم که در ابتدا کار من پذیرشه نه باور ینی در ابتدا من باید بپذیرم نمیشه همون اول باورکنم ،باور یک فراینده ولی پذیرش در ابتدای امریک انتخابه اینکه من بپذیرم با نگاهی که این هست و جز این نیست به قول استاد مثل وحی منزل بپذیرم حس خوبو میده و نگاه توحیدی و تکرار جملات تاکیدی +در استمرارش کمک میکنه و وقتی ما اینطوری میپذیریم همون ثانیهای اول همون روزای اول نشانهامیان حالا میتونه درونی باشه حس ارامش و ذوق یا یک نشانه بیرونی مثل پیداکردن چیزی یا به چیزی فکر میکنم از همون به تعداد زیاد میبینم در جاهای مختلف اینایی که قبلا نبودینی من نمیدیدم در واقع غیب بر من پوشیده بود وحالا من به محض دیدن نشانهاا اونا رو تایید کنم و تحسین و سپاسگزاری کنم حالا هرچی میخواد باشه اونوقته که وارد روند باورسازی میشم تکرار این امر باور میشه و نتیجه که میخوام میاد خود به خودطوریکه ممکنه اصلا با اون نشانهایی که میدیدم هیچ قابل قیاس و مرتبط نباشه ولی در واقع عمل و واکنش ماست که از هیچ ثروت عظیم خلق میکنه حالا من به غیر اینکه این کارو نمیکردم میامدم به اون نگاهی بها میدادم که بهم حس بد میداددرواقع من با رد کردن نشانهاا داشتم شرک میورزیدم عملا نیروی شر را باور داشتم که میگفتم این وعده فقره واقعی تره منطقی تره تا بها دادن به این حس که نیرو داره ینی حقیقت ثابت در جهان همان غیب همان نعمتی که آمادس منتها نکته اینجاس که همه اونو باور ندارن و نمیکنن بخاطر همین نتیجه متفاوته واین یه ایمانی میخواد یه توکلی میخوادانگیزه ای میخواداعتماد به نفس و عزت نفسی میخوادتا این روند ادامه پیدا کنه برای هنیشه تا آخر عمر باید بهاشد داد داشتن حس خوب مهمترین بهایی که باید داد ومن یادمه که هرو من یادمه هر بار که به این نشانه ها ذوق میکردم و تحسین میکردم به شدت ذهنم مقاومت نشون میداد من را خیالباف و وابسته به غیر خدا (یعنی شیطان ذهنم از قانون بر ضد من استفاده میکرد) بیشترم به خاطر باورهای محدودی که در مورد ثروتمند شدن داشتم اینطورشده بود الان میفهمم که با با همه چی حس خوبه من باید روی موضوع سرمایهگذاری کنم در واقع مثالتون درباره پلیس ها و نگاه و تفکرتون استاد در مورد موفقیت این رو کاملا واضح داره نشون میدهو اینکه نه تاییدا و تحسینا براتون مهمه و نه تمسخرها و تحقیرها کلا حرف دیگران براتون مهم نیست اونچه که شما روش حساب میکنن و راهنمایی میگیرین و به قولی به حرفش گوش میدین حستون بوده فارق از هر نگاهی که الانم شما رو به این جایگاه رسونده درواقع شما مسیر ارزوها و رویاهاتون و سبک شخصیتونو برپایه توحید بنا کردید .و شما همیشه میگید باید بتونیم ذهنمونو کنترل کنیم که میتونیم ،اولا راستش نمیتونستم بپذیرم که همه میتونن و منم میتونم چون منظورو خوب متوجه نبودم ولی الان فهمیدم که همه این توانایی رو داریم ینی هم الهامات رو داریم هم نجواها رو قانون تکاملم که برای همه هست و قدرت انتخاب که بخوایم به چی توجه کنیم یا اعراض کنیم پس نکته اینجاست که وقتی میگیم ما میتوانیم ینی من الهاماتم هنون گفتگوهایی که به من حس خوب میدن را دارم فقط در وهله اول باید بپذیرمش و ادامه بدم مثل استاد مهم نیست الان تو چه شرایطیم ینی شرایط هرچی سختره معلومه که نجواها صداش بیشترهدو به اندازه ای که بتونم به همون یه دونه گفتگوی +نکته +که هست رو بپذیرم و عنل کنم و سپاسگزاری کنم کم کم هدایت میشم با مسیر بهتر به قول قران هرپی صدق بالحسنی بشم اسان میشم برای اسانیهاا تو شرایطی وارد میشم که انقدر نعمت اطرافم زیاد میشه که میتونم راحتر سپاسگزاری کنم و توجه کنم مس نتایجم بیشترو بزرگتر میشه و حس خوبم بیشتر میشه و این تا بینهایتهاا ادانه داره ینی روزی نیست که خواستهاا و ارزوهاا و حتی رویااا و خوبیهاا و ثروتهاا تموم بشه یا انتهایی داشته باشه وفکر کنم مثلا الان من به ته رویام رسیدم دیگه درمن رویای متولد نمیشه خیر بلکه هر اندازه که رشد میکنم ظرفم بزرگتر میشه و نعمات و ایدهای جدید واردزندگیمون میشه چون جهان هرروز در حال رشده در همه ابعادش واین یک خبر خوشحال گونس و یادمه همین رسیدن به رویام برام ترمز بود از یه طرف زود نیخواستم بهش برسم تجربش کنم از طرفی میگفتم اگه بهش برسم دیگه چیزی برای رسیدن بهش ندارم یه جورایی فکر میکردم راکد شدم ولی الان خوشحالم که هیچ انتهایی در هیچ چیز نیست .
نکته بعدی کسی که هدف و انگیزه داره وقتی برای چرتو پرت و رسانها نداره اینکه تو وقت میکنی بخاطر اینه که هدف وانگیزه ای نداری چون باید انقدرکار برای هدفش انجام بده که وقت نمیکنه سرشو بخارونه حالا ما بجای اینکه حالا ما به جای اینکه تمرکزم رو بذارم به اتفاق بد هم میذاره روی اتفاقات خوبی و دوست برای کسی نمیدونه تنها گذاشتی رو بذار روی اتفاقات نادر ثبت اشکالی داره ،وای خدای من استاد شما اینجا گفتیم چه اشکالی دارد در حالی که ذهن من مدت ها سر این جنگ که اینقدر تلاش کردم تا تونستم تو بودی من میشکنم کاری به دیگران نداشته باشه چون به ایننگاه به شدت مشکل داشتم و همیشه با پاشنه آشیل من از بچگی روی این نگاه رو خودم میبینم که چقدر بخاطر یه لحظه حس خوب داشتن خودم را سرزنش می کردم به گناه داشت همه شما آرزوی موفقیت نداره خوب اونا آگاه و گناه داره اینقدر می رفتم تو نخ مشکلات این طرح گریه می کنم و تمام تمرکزم و انرژی داشتم تا یکم حالش خوب کنم نصیحت و مشاوره فکر کن یه بچه دوره ابتدایی درگیر مسائل باشه و رفته رفته شدیدتر شد که من میگفتم خدایا من دیگه موفقیتیالان ازت نمیخوام تاون عزیزانم به جایی برسم بعد من گفتم آخه گناه دارم ممکنه اون بدتر بشه شما بکنیم این تفکرات من که نتیجه این شد که همون آدم هایی که سنگش را به سینه میزدم در بدترین شرایط هم برام کاری نداره دستم بکنند هیچ اتفاقی که رخداده کردند که قلبم شکستمن بیشتر احساس حقارت کردم من که سعی میکردم با کلام محسن امید و بهشون بدم دیدم بابا اینا جزا دادن انرژی منفی به من کاری نمی کنم البته که او را از دقت خودشون به جای رسیدن به خودم اومدم دیدم زندگی شده شبیه گذشته آنرا هیچی ندارم هیچ موفقیتی به همه آدمهای زن دارم برام گذاشتم چقدر طرف خانواده سرزمین شده و مقایسه شدن بماند این نتیجه این نوع تفکر که منو حتی از خود واقعیم الهی گونم از خدا دورم کرد و این نتیجه تفکر استاد که الان درراین جایگاه هستن و خداکونه .استاد اونجایی هم که داشتین نه از دستشویی کردن توی طبیعت میگفتی نشون میده چقدر دیگران نگاهشون براتون مهم نیست شما خودتون باهاش راحتی و بقیه شما را همین طوری که هستی دوست دارند نگاهتون متفاوته و اینکه یه استاد بیاد این حرفو بزنه اون قدر خودش باشه نترسه به خاطر فالوور واقعا تحسین برانگیزه و این همه اعتماد به نفس و عزت نفس فوقالعادس خدارو شکر که قانون انقدر دقیق عمل میکنه وجواب میده چون خودمو بخوام بگم دقیقا برعکس شماام هرچیزی را عمرن بگم چون نگاه و نظر بقیه برام مهم بوده چه بسا که دروغهاییم که میگفتم ریشه در همین باور محدو کننده داره .
ونکته دیگه که خیلی برام جالب بودش گفتین مثلا فلان رفتارخوب پلیس برای همه عادیه شما نیومدین بگین چون برای بقیه عادیه پس ینی این چیزی که الان دارم تجربه میکنم درسته قبلا تو زندگیم نبودولی چون برای همه عادیه نشون میده همچین چیز با اهمیتی هم نیست دلیلی نداره ذوق کنم مسخره س اصلا کسی بفهمه منو تحقیر میکنه و سرزنش و اینطوری همرنگ جماعت شین در حالی که شما نگاهی رو به نفع خودتون دارید که حس خوب و ذوق و سپاسگزاری میده. واقعا سپاسگزاری کردن همینه روشش در حالی که من دقیقا درهمین شرایط ناسپاسی میکردم و کم اهمیت میدم داشتهامو اونایی که روزی خواستهای بزرگ من بودن و من ارزوم بود داشتنشون وقتی با این مسیر رشد کردم وبهشون رسیدم خوب خواستهای منم رشدکردن یادم رفت اهمیتش که روزی چقدر برای داشتن لحظه از اون خدا خدا میکردم و حالا گه بهشون رسیدم فکر میوردم شانسی رسیدم نه که بابا عمل به قانون اینو اورده و این مسیر ادامه بدم به بینهایت میرسم و حال و کوچیک یا بزرگ فرقی نمی کرد اصلاً برای پر اهمیت دادنشون مقاومت داشتم فکر میکردم کار درستی نیست و فخرفروشی در حالی که تدبیر من اشتباه بود و این عمل سپاسگزاری از خداوند بود.
☺استاد وقتی اولا ازخاطراتتون میگفتین و میخندیدین من میگفتم شما مغرور شدید و مسخره میکنین 🙈حسم بد میشد خیلی ولی روم نمیشد اصلا باورکنم در موردتون همچین فکری میکنم واز طرفیم میترسیدم و فکر میکردم منم بجایی برسم مثل شما بقیه رو ادم حساب نمیکنم خب اینا تو ذهنم بود من سعی میکردم انکار کنم چون هم میترسیدم این مسیری که باهاش به خیلی چیزا رسیدم واون همه وعدههای زیبا منو ادم بدی کنه اصلا فکر میکردم هرچی از شما ببنم و ذهنم میکفت مثل مغرور بودن جز این مسیره یکی از دلایل موفقیته و چون عجله داشتم به خواستم برسم اومدم آگاهانه در مورد خودم تو تصویر ذهنیم خودمو مغرور میدیدم چون این مسیرو میخواستم ثروت و خدارو باهم پس قبل اینکه من مغرور بشم گفتم من که مغرور میشم پس مغرورم و همینطور رو خودم کار میکردم و فایل گوش میدادم و چیزای دیگر هم جز غرور اضافه میشه مثلا جای میگفتم جملات تاکیدی خدامنو دوست داره و من بنده خوب خدا هستم خودمم باورم نمیشد حس دوری داشتم و یه غمی داشتم که نمیفهمیدم از چیه مدتیه به لطف خدا متوجه شدم من داشتم موفقیتو روی یک خشت نادرست بنا میکردم فهمیدم از راه غلط مثل قضاوت و دروغ و غرور هیچ کس به موفقیتی نمیرسه و نمیشه رسید اصلا دیگه اون راه صراه مستقیم نیست و الان متوجه شدم که خوب درک کردم که شما فقط سپاسگزار بودین ولی من چقدر باورهام پایین و ضعیف بود که فکر میکردم شما بقیه رو ادم حساب نمیکنین بلکه مسخره و مغرورم نیستین این نشون میده چقدر به دروغ و اشتباه و اشتباه و اشتباه سپاسگزاری و اعتماد به نفس و عزت نفس را بهمون تعریف کردن و چقدر بخاطر این استباهات و کم کاری خودمون که هرچی میگفتن را گوش میدادیم و الکی حس گناه داشتیم الکی خودمونو از لذت محروم کردیم الان متوجه شدم این روحیه از کجا میاد از سپاسگزاریتون میاد از کارکردن رو خودتون در شرایط سخت میاد و نگاه مثبتتون و ذوقتون .دوستان بخاطر طولانی بودن در ۲قسمت فرستادم این قسمت اول است .
سلام استاد عباس منش من از روزی که عضو شدم شروع کردم به دیدن فایل های دانلودیتون حتی بعضی وقتا که اشاره میکردین که فلان فایل توضیح فلان موضوع و دادم که تو یویوبه…. میرفتم اونو رو هم میدیدم خواستم از این راه ازتون تشکر کنم شما تاثیر بسیاری در زندگی من داشتین و هم دیدم متفاوت شده هم تاثیرات بی نظیری گرفتم برای مثال دیروز گوشیم سوخت حال خودمو خراب نکردم با قیمت خوب اون گوشی که میخواستم خریدم
شما باعث شدین من قران رو بخونم حتی اگه اونطور کامل نفهمیدم ولی شروع کردم
با دیدن سفر به دوره امیرکا و زندگی در بهشت و تمرکز بر نکات مثبت یک عالم خواسته درونم شکل گرفت
خواسته ای از سلامتی از روابط و در کل ثروت درس هام در کامنت نمیگنجد
خدا به مال و جان و ثروتتون برکت بده مبارک هست مبارک ترش کنه
دارم روی خودم کار میکنم به امید دیدار شما در امریکا
سلام استاد عزیزم
چطوری شما هیچ چیز براتون عادی و تکراری نمیشه ؟ و شکرگزارین براشون؟ و براتون لذت بخشه مثل اولین دفعاتی که خریدین و دیدین معلوم میشه
مثلا همین خونه روی دریاچه و نمای بیرون خونه تمپا چندین ساله شما خریدین و من اوایل لذت میبردم و ارزو داشتم داشته باشم ولی از بس داخل فایلها همه جاهاش رو صدها بار دیدم دیگه برام عادی داره میشه
ولی شما هنوزم بعد از چند سال هنوزم اونقدر دارین با لذت از زیباییهاش میگین که انگار همین الان بدستش اوردین
خیلی نکته ریزیه که شما با نعمات گذشتتون اینقدر شکرگزار و قدردانین و اینقدر حس خوبی دارین بهشون
در صورتی که فکر میکنم میبینم من چندین ساله پبش ارزوی داشتن خونه داشتیم از بس مستاجر بودیم
و بعد از چندین سال مستعجری اخرش ما به خوشی یک زمین خریدیم و اول طبقه اول رو ساختیم و بعد طبقه دوم رو ساختیم
و سال اول اونقدر خوشحال بودم که همش سقف خونه رو نگاه میکردم و میگفتم خدایا شکرتتتت که سقفش از خودمونه دیگه کرایه نمیخواد بدیم و…..
ولی این حس دیگه کم کم کمتر شد
و حالا دیگه کلا نیست اون حس شکرگزاری
ممنون میشم استاد بفرمایین چطوری شما نعماتتون براتون عادی نمیشه و نشده
و همیشه مثل روز اول براتون تازگی داره و شکرگزار و قدردان واقعی هستین؟
مرسییی استاد که هستین
با سلام خدمت الگوی عزیزم استاد عباس منش
مدت ۴ سالی میشه که توسط مادرم با محصولات شما آشنا شدم و حدودا ۷۰٪ محصولاتتون و۱۰۰٪ فایلهای رایگانتون گوش دادم میدم و نسبت به فرکانسم بهره میگیرم و نسبت به ارادهام عمل
از وقتی فرمودید یکی از مهمترین باورها از طریق فیلم سریال هست بسیار کم کردم و دقت تو تماشای فیلمای خوب
من توی فیلم فارست گام تمام حرفای شمارو میدیدم انگار داشتین کنار گوش توضیح میدادین که نگاه اینجوری فکر و عمل کرد اینجوری نتیجه گرفت
خیلی خیلی خوشحال میشم این فیلم برای همه ریشه قوانین توضیح بدین واقعا فیلم انگیزشی عالیه و مطمئنم نتیجه عالی داره
نتیجه خودم از این فیلم این بود که اگه ما اگه ذهن آزاد داشته و فقط به هر هدفی که داریم قدم برداریم بدون هیچ شک و ابهام و باور منفی ۱۰۰٪ بشون میرسیم و الگوی عقلی همه جا درست نیست
بنام خدای ابراهیم
سلام به استاد عباس منش عزیز ودوستان هم فرکانسی
اول بگم که یکی از نکات مثبتی که میتونم بگم باعث جذب بیشتر من به استاد میشه اینه که استاد باتمام وجود وبا تک تک سلولهای بدنشون کار میکنند وحرف میزنند این رو میشه در لحظه لحظه فایلهای استاد درک کرد
چند تا تجربه که در این مدتی که هدایت شدم به این مسیر وشاید برای دوستان عزیزم هم کمک کننده باشه میخواستم بگم
۱_اول اگر به همه چیز شک کردید در امتداد راه خیلی کمک کننده میشه من خودم با اینکه اوایل خیلی از فایلهای رایگان استفاده میبردم ولی یک نجوا بود که نمیگذاشت استاد رو به طور کامل باور کنم یک نجوا که میگفت این خانه استاد این پارادایس و… حقیقت نداره تا اینکه به یه فایل از استاد در همین زمینه هدایت شدم وخیلی بهم کمک کرد این شک یقین من رو صدبرابر کرد
۲_ یکی از پاشنه آشیل های من تایید رضایت دیگران بود که از بابتش خیلی ضربه خوردم وضررها کردم هنوز هم کامل رفع نشده ودارم تلاش میکنم از بین بره توی حرف زدن ها و برخوردهام کنترل میکنم که دچارش نشم رودربایستی نداشته باشم وحرفم رو بگم و راحت باشم و به خاطر دیگران خودم رو عذاب ندم اینو تجربه کردم که وقتی دنبال تایید دیگران نیستم اعتماد به نفسم هم بالاتر میره واحساس بهتری دارم.یک نمونه ساده اش بخوام بگم درمورد خانواده همسرم هست که من خیلی سعی میکردم موجه باشم براشون وهمیشه تاییدشون رو بگیرم وبه نظر خودم هم خیلی موفق بودم ومورد تایید اما شرایطی به وجود اومد که تلخ ترین حرفها رو ازشون شنیدم و برای مدتی حتی قطع رابطه کردیم اما الان که دارم روی خودم کارمیکنم خیلی راحتم وعزت نفسم هم بهتر شده وبا خانواده همسرم حتی شادتر هم هستم وارتباطمان لذت بخش تر از گذشته هم شده
۳_ اینکه ثروت وپول فراوانه خیلی فراوان تاکید میکنم خیلی فراوان فقط شاید نیاز به زمان داره وکنترل ذهنی ودنبال نشانه ها بودن تا یقین پیدا کنی که هست فایل آخری رو که استعد در تلگرام گذاشتند حتما گوش کنید در مورد ثروت میگن و اینکه به دست اوردن ثروت یک علم هست چیزی که حرف قارون توی قرآن هست و اینکه خیلی بدیهی واز راههایی که وجود داشته ما میتوانیم به ثروت برسیم.من سه ماهه پیش یک ورشکسته کامل بودم با یک اوضاع داغون نمیگم الان خیلی ثروتمند شدم اما خیلی شرایطم عوض شده ودرحال عوض شدن هست که انشالله به طورکامل وجداگانه بعدا نتایجم رو درباره این شرایطم توضیح میدم از همین حالا روی متن صحبتهام هم فکر کردم اما صبر کردم تا کامل و مستنددرباره اش توضیح بدهم.اما این رو با یقین کامل میگم که به قول استاد خدا از ما بیشتر دوست داره که ما ثروتمند بشیم اصلا این برای خدا مثل آب خوردنه کاری نداره اما ما برای خودمون این پول رو بزرگ کردیم البته صبر میخواد ویک شبه نمیشه به استقلال مالی وثروت رسید.آره صبر چیزی که در زمینه ثروت پاشنه آشیل مهمیه. میخوایم با اولین معامله حساب بانکی مون چندیرابر بشه با اولین قرارداد فلان مول با اولین حرکت درآمد آنچنانی …خوب نمیشه اصلا طبیعت عمچین اجازه ای رو نمیده هود طبیعت رو نگاه کنید مگر میشه یک درخت یکساله میوه بده اندازه یک درختی که چندسال توی باغ بوده و کدد خورده وسرما گرما چشیده ومقاوم شده.
ولی الان به این اطمینان رسیدن که من علیرضا پنج سال دیگه اصلا یه شرایط مالی خارق العاده ای دارم چون راهش بهم الهام شده یعنی همون علمش همون که قارون رو قارون کرد از نظر ثروت
۴_ مهم ترین باوری که میتونه توی همه زمینه ها بهمون کنه و کن فیکون میکنه باور توحی هست سعی کنیم متصل باشیم هرچه اتصالمون قوی تر باشه نتایج راحت تر وسریع تر میاد اصلا مسایل حل میشن طوری که خودت خندت میگیره همون بانکی که برای قسط زنک میزنه وپیام میده که دیرکرد داری وتهدید به اقدام قانونی میکنه بهش زنگ میزنی وقبول میکنه که صبر کنه میفهمی که خدا داره کارشو درست انجام میده همون که استاد بهش میگه مدیربرنامه ریزی ☺کسی که پول ازت میخواد وبدهکاری خودش زنگ میزنه وبهت مهلت میده کرونا که برای خیلیها دردسر شده برات میشه راهگشا وکمک کننده همه اینها رو من نتیجه گرفتم فقط مثل یک سیم برق سعی کنیم ولتاژ وآمپر اتصالمون بالاتر بره از هر راهی که راحت تری ولذت میبری من خودم قرآن خیلی بهم کمک کرد تا اتصالم قوی تر بشه ونماز البته برپاکردن نماز نه خواندن نماز.
از امروز تصمیم گرفتم که ییشتر کامنت بگذارم تا آگاهیها ونتایجم رو با دوستان هم فرکانسیم به نشانه شکرگزاری از هدایتم واز استادم به اشتراک بگذارم.
خدایا شکرت که هر لحظه درحال هدایتمان هستی و خدایا شکرت که بنده ای همچون عباس منش داری که اینچنین پیام هدایت را به ما میرساند
نتایج فراوانی از بودنم تواین مسیر آگاهیهای که استاد
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام رب؛ مالک و فرمانروای مقتدر تمام جهان و جهانیان
دوست دارم که نوشته ام را با فرکانس خالص خودش در ادامه، ادامه بدم …
الحمدلله رب العالمین، الرحمن الرحیم، مالک یوم الدین، ایاک نعبدوا و ایاک نستعین، اهدنا الصراط المستقیم، صراط الذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم ولاالضالین.
واقعا که خدای من
سپاس و ستایش مخصوصِ پروردگار عالم و عالمیانِ و بس!
الحمدلله که یک روز عالی دیگه فرصت دیدن یک فایل، و مرور کلی درس مهم از اصل توسط پدر را دارم و البته که منم دارم استفاده میکنم به نحو احسن خداروشکر(خودِ جیگر جانم را تحسین میکنم) خوشحالم که انقدر انرژی دارم و سپاس گزارم که حتی بعد از دیدن یک فایل که قسمت 8 سفرنامه دور به آمریکا و سفر ماجراجویانه مارکوپولویی به دنیای شگفت انگیز و تحسین برانگیز ثروتمندِ کوکا کولا به همراه مری و مایکی و استاد بودم و نوشتم و خواندم و رقصیدم و بازم دوست دارم ادامه بدم خواب کجا!!
اه بیا Live the moment کاکاااا ( خنده )
اصلا این خودممم این ورژنم که اینجور شاده رهاست شوخ طبعه سپاس گزاره واسه زمین و زمون، خلاقه انقدرر دوست دارم همیشه اینجور باشم و خداروشکر که هر چقدر دارم از بیرون خودم حتی زیبایی های بیرونم دست میکشم و سفر درونی را بیشتر میکنم چقدر به اونی که میخوام مدام دارم نزدیک تر میشم و حالا میدونم که چه ورژنی ذوق زده از هر چیزی و هر کسی و هر بچه ای و هر خبر خوبی اصلا در واقع دارم و الان خوشحالم که دارم بهش اشاره میکنم با این خودشناسی بیشتر و خوشحال و سپاس گزارم هستم که تصمیم های درست پی در پی ای گرفتم که میتونم این واضح شدن درخواست قلبیم را بگم و بنویسم و به خودم امیدبیشتری الان بدم که با ادامه دادنم این خودِ خودم بودن را بیشتر و بیشتر کنم بیشتر با همین حس و حال بمونم و زندگیم را بهش طول و عرض بیشتری بدم.
هزاران مرتبه سپاس خودیاااا عاشقتممم من
آقا پدر جان، من بگم که آقا واقعا خوشحالم و سپاس گزارم که اینجام و اصلا خانواده ای دارم دریااا دل به قول مرجان جان تحسین برانگیز.
دریا دل، شجاع دل، قوی دل، مهربون دل .. انگار اسم فامیله خخخ عه اسم این بازی اومد و اینم بگم که آقا ما هر بار اسم اشیا بود زرنگی میکردیم مثلا اگر با “م” باید شروع میکردیم میگفتیم میمون برای حیون و برای اشیا میگفتیم: میمون پلاستیکی .. خخ
همه ی این نکته ها قبل از دیدن فایل هست و من برای این دیدن اصلا عجله ای نداشتم با اینکه زمانی که این فایل اومد روی سایت و وقتی که خیلی از نظرات را خواندم و البته که تحسین برانگیز و بسیار ارزشمند و مفید که من همینجا دوباره سپاس گزاری میکنم به خاطر وجود ارزشمند بچه ها اعضای واقعاا گرم و صمیمی مثل خانواده و حتی بیشتر! دوسشون دارم دوستون دارم خلاصه متوجه شدم که موضوعی که استاد گفته در مورد این لایو تضاد هست و اصلا احساس کردم که به خاطر منِ ارزشمند این فایل را تهیه کرده، ولی گفتم به خدام که در زمان و مکان مناسب این فایل را بریم ببینم که نشانه واسش گذاشتم عدد 16، که همین چند دقیقه پیش هدایت شدم به کامنت دوستی بینظیر و خداگونه که بسیار تحسینش میکنم دیدم که نظرش را توی همین ساعت 16 نوشته، منم که با کمال میل اینجام تا بنویسم از هر آنچه که تجربه کردم و بهم گفته شده. عاشقتـــونم منِ دریا دل.
خب من یک دمنوش بزنم بعد بیام ادامه اشو بنویسم.. داستانِ لذت بردن دیگه … خداروشکر به خاطر این درک والا و مقدسم.
دوست دارم تجربه ای که روز قبل داشتم را با دنیا به اشتراک بذارم، واقعا از رب ممنونم به خاطر خیراکثیرا ( مراجعه به قرآن شود) که بهم داده و میتونم این زیبایی ها را ببینم و واقعا تحسین کنم و تشویق کنم و سپاس گزاری کنم. و خب اتفاقی که میافته اینه که من ٍثروتمندتر میشم با همین کار ساده با همین دیدن زیبایی ها و تاییدشون، توی مدارهای قبلیم بعد از اینکه خیلی وقت پیش آشنا شدم با این جمله که خدا خودِ ثروته ولی خب درکش نمیکردم تا اینکه در ادامه دادنم که همین رمز خوشبختیِ متوجه شدم و واقعا درک کردم که خدا خودِ خودِ ثروته و من دنبال چی میگردم و چی میگشتم! .. انگار بچه ها، پدر جان وقتی این را فهمیدم در حالی که داشتم و دارم روی باورهای ثروت کار میکردم با همین داشته هام انگار یک آب سرد ریخته شد روم .. بابا محمد کجا میخوای بری؟! به کجا چنین شتابان واقعا؟
میدونی توی اون نقطه خاص توی آمریکا مثلا فلوریدا مثلا تهران مثلا سیدنی و اوسلو و انتالیا و ریودوژانیرو و رم و لندن و … هر جایی هاا خبر خاصی نیست!!
حاالا چه خبر خاصی نیست که نتونی همین الان توی وجود ارزشمند و اشـــــــرف مخلــــوقاتِ خودت پیدا نکنی!
اونم با همین داشته هات، با همین توانایی هات با همین ..
میدونی میخوام بگم که یک شعر هدایت شدم بهش یک قسمتش این بود که،
تو خود معجزه ی حقی .. تو خود آن ثروت و مکنتی ..
دنبال ثروت آخه بیرون خودت! No King
من واقعا دارم لذت میبرم به معنای تمام از این نوشتن از این تجربه و نگاه و دنیای زیبام را با دنیا به اشتراک گذاشتن و دنیا شمایید هر کدوم از هر جایی که هستید یک دنیایی واسه خودتون تشکیل دادید و تو همه چی را داری، تو کل دنیا را همین الان داری فقط باید یاد بگیری چطوری این دنیا را الان به بهشت تبدیل کنی، همان کاری که استاد جان شما با مری عزیزِ تحسین برانگیز و نترس و شجاع دل، رفتیم و یکی یکی توی قسمت های سریال زندگی در بهشت که من واقعا خداروشکر میکنم به خاطر این سریال و واقعا هم که کلی باورهام توی هر زمینه ای بهتر و ثروتمندتر شد و خیلی خوشحال و سپاس گزار هم بودم که همزمان شد با تعهدی که برای کار کردن روی خودم داده بودم ..و من تازه اولِ راهم ولی دارم از مسیر از طی کردن مسیرم تا بی انتها واقعا لذت میبرم خداروشکر خداروشکر خداروشکر، الان بیشتر از همیشه متوجه شدم که باید تکاملم را طی کنم، دیروز توی قسمت 7 سفربه دور آمریکا خب من بعد از سریال زندگی در بهشت یعنی قبل از پایانش خداوند یکتا بهم الهام کرد که سفربه دور آمریکا را شروع کنم و اینکارو دارم با کمال میل و تعهد قویتر و تمرکز بیشتر انجام میدم و واقعا که بینظیره و یک تولید کننده فرکانس مثبت، حالا توی همین قسمت 7 سفر به دور آمریکا ما ایالت زیبای جورجیا بودیم و توی شهر آتلانتا، همین 2 مایل اون ورتر استیت پارکی که بودیم رفتیم یک جای سوپرایزی که پدر واسمون داشت، باغِ پروانه ها و چقدر اصلا زیبا خداوند توی هر چیزی هاا تکامل را داره نشونمون میده. واقعا هااا مثل ویژگی که خداجون توی کتاب مقدس بیان کرده، اینکه کسی که حکمت داره چشم دل داره ها اصلا زیبایی را توی هر چیزی میبینه و نکته ی جالبش اینجاست که هر چیزی که میبینی و با قانون Compare میکنی بازم میرسی به خودش! و این واقعا مسحور کننده اس. تکامل پروانه شد درسی برای من که آقا منم توی باورهام تکامل را یادم بمونه اصلا یک چیز مهم دیگه ای که میخوام با شما به اشتراک بذارم و بسیارم به نظرم مهمه مرور تکامل و اینکه آقا هر کسی زندگی خودشو داره چقدر خوب میشه که دیگه دست میکشی از مقایسه کردن خودت با بقیه با موفقیت دیگران اصلا من این واقعا به این ضعفم اقرار میکنم بعضی وقت ها حسادت داشتم نسبت به موفقیت دیگر اعضای خانواده ام ولی از وقتی که انصافا گفتم آقا من باید تغییر کنم من میخوام که به یک شخصیت تحسین کننده به یک شخصیت تشویق کننده به یک شخصیت عالی سپاس گزار تبدیل بشم و خدا شاهده از همون موقع که هدایت شدم آخ آخ این هدایته هاا اصلا واقعا خداروشکر میکنم به خاطرش خدا خودش توی قرآن گفته فی الرحمه نفسه چندتا چیز را بر خودش واجب کرده که یکی همین هدایت است یکی لطف کردن و یکی روزی دادن و البته که وقتی اصل را بدونی و باور داشته باشی که خودتی داری زندگیت را خلق میکنی 100%، اینکه خدا هم هدایتت میکنه به سمتی که چی؟؟ باور میکنی هر آنچه که داری باور میکنی به همون سمت هدایتت میکنه اصلا . وقتی اینا را میدونی اصلا واقعا دنیا تو دستته! حقیقته … ( به قول دوستم اصلا برج میلاد میشه خلال دندونت.. ایران میشه واست هاوایی )
خلاصه همون موقع توی فایل راهکاری موثرو و کارآمد برای ایجاد باور فراوانی»: من تو مدار این بودم که چطوری میشه به همچین شخصیتی تبدیل شد .. آقا دیگه تموم ..
توی هر فایل سریال زندگی در بهشت که من چقدر سپاس گزار مریم جان هستم سپاس گزار استاد هستم به خاطر این فایل سریال بینظیر، اومدم تعهد دادم که هر روز یک قسمت را نگاه کنم و بعد هم حتما بنویسم و از اوسط به بعدشم بود که نظرات را هم میخواندم .. و بعد از اینم بود که نظرات را که میخواندم هیچ! برای نظراتم نظر میذاشتم که اونم یک کار الهامی بود که همین الانم دارم ادامه میدم خداروشکر و چقدر ارزش ایجاد کردم با همین کار و چقدر انگیزه و انرژی خودم را اعضای خانواده ام را بیشتر و بیشتر کرد خداروشکر.
و من با انجام این کار و دانستن اینکه چطور میشه به همچین شخصیتی تبدیل شد واقعا سعی کردم انجامش بدم و ادامه بدم ادامه ادامه ادامه واقعا با یکی دو بار تمرین نمیشه به بدنی عضله ای و دلخواه رسید.. باورهامم همینطوره ادامه دادم تا اینکه واقعا داشتم احساس میکردم که مخصوصا زمانی که مثلا میرفتم کافه یا ورزش یا GYM یا بیرون دیدم که به صورت دیفلات یا همون اتوماتیک در حالی که وصلم دارم نکات مثبت هر چیزی را بهش اشاره میکنم و سپاس گزاری میکنم Woww اصلا با ذوق و شوق خاص هااا دیدم به وضوح که دارم تغییر میکنم و اون آپشنی که میخواستم را کم کم دارم جزیی از وجودم میکنم امروز که دارم این نوشته را مینویسم بالای 45 روزه که واقعا به تعهدم عمل کردم و میدونید بچه ها مخصوصا دوستانی که تازه اومدند به جای درستشون!( اینجا) که من مارکو هم خوش آمدگوییی میکنم به زبان خودِ بچه ها ( پدر مثل همین قسمت 8 سفر به دور امریکا که رفتیم کوکاکولا بعد به همه ی زبان ها خوش آمدگویی میکردند واقعا تحسین برانگیز) این این تعهده واسه ادامه دادنِ لازمهِ اگر استاد چیزی میگه حتما باید مثل وحی منزل بپذیری و انجامش بدی. و هر کسی هر جایی هست دقیقا همون جاییه که باید باشه و اما رفتن تو به جای دیگه دقیقا دقیقا و بازم دقیقا از همین نقطه و مصمم بودن تو سخنرانی انگیزشی نیست! حقیقه محض از همین نقطه خاص از همین تعهد الانت از همین ادامه دادنت از همین زدن از خیلی کارهای بیهوده ات که فقط داره انرژیت را هدر میده و عادت کردن به کارهای جدید مثل همین، اینه که این نقطه را میتونه برات خاص کنه یک نقطه عطف زندگیت و البته که همه ی خاص بودن هم من که میگم به خاطر خودِ من انسان نیست بلکه به خاطر رب … همون فایل و نگاه و کلام بینظیرت پدر توی فایل توحید عملی 6: نمیدونم چقدر گوشش دادم ولی الان هم دوست دارم گوشش بدم و اینکارو میکنم به امید خدا .. اصلا از وقتی که از ریشه ها با باورهای توحیدی ساخته بشی وقتی که قدرت را از بنی بشر بگیری از هر چیز بیرونی بگیری و بشی ابراهیم بت شکن و فقط هدفت را ببینی خدای من خدای من
میدونید! من میخوام یک چیز بگم فقط
ارزشش را داره به خوبی اینکه، یک قدم برداری و از همون قدم از همون پله ی بالاتری که رفتی خودت، به تماشای جهان بپردازی، به تماشای زیبایی های خودت بنگیری و تو تمام جهانی
یکم اون ور یک آگاهی بیشتر
یکم اون ور تر یک سلام دیگه
یکم اون ورتر یک پاسخ دیگه به همه ی اون سوالاتی که داشتی
یکم اون ورتر زیبایی های بیشتر
یکم اون ورتر همه چیز بهترش اگر تو مسیر و مستقیم و هموار باشی منتظرته .. فقط باید ادامه فقط
و البته که یکم اون ور ممکنه کلی نازیبایی ها ببینی ولی من یاد گرفتم مخصوصا این روزها، که نازیبایی هم خودشه خود خداست فقط میخواد بهت بگه اون چیزی که الان و با این اتفاق به ظاهر نازیبا باید درکش کنی، باید پیامش را بخوانی.
و اتفاقی که دیروز افتاد این بود که
من با دو تا از دوستای تحسین برانگیز و بینظیرم رفتیم کانال ( جایی که آب با جریان قوی با عمق تقریبا دو متر) تا شنا کنیم و لذت ببریم از این یک جورایی سامرتایم اینجا. بعد از اون پلی که ما بودیم و اتفاقا کنارش هم جای ییلاق بود. و چقدر نکته هست اینکه چقدر قشنگه توی دنیایی هستیم که روستایی های عزیزی هستند که هنوز ییلاق و قشلاق میکنند و واقعا تحسین برانگیز نگاهشون روحشون تنشون واقعا هر جایی که هستند سلامت باشند و شاد و ثروتمند ان شاا.. از این بگذرم بعد از اون پل مسیر جریان آب کوچیک بود و بعدش بزرگ تقریبا 3 برابر، میخوام از قدرت تجسمتون استفاده کنید داشتم به خوبی نگاه میکردم که وقتی آب خارج میشه از این سد کوچیک با سرعت تمامم میره پایین، ریزش میکنه و انقدر آب سریع میره و قدرت داره که این آب وقتی میره پایین میزنه به کنار دیوار و از زیر آب بلند میشه و خلاصه اینجا را، یک چاله ایجاد میشه یک برمودا که فقط و فقط دور خودش داره دور میزنه و حالا دوستم (خدا) همونجا بود که گفت محمد میبینی! اگر اینجا پریدی تنها کاری که باید بکنی برای اینکه نجات پیدا کنی اینه که هیچ کاری نکنی! در واقع وقتی اون بالای گودال اون چاله هستی نباید هیچ کاری بکنی هیچ جوره نمیتونی نجات پیدا کنی مگر اینکه خودت را رها کنی .. و نفس بگیری بذاری آب ببرت زیر یا خودت اینکارو کنی و بری زیر آب و چشماتو باز کنی از اون جریان گودال طوری فاصله بگیری و بعد بیای بالا. این خیلی برای من درس داشت اینکه یادِ تضاد افتادم!
و االبته درس مهم و نکته ی مهمش اینه که! ایمان داشته باشی به کاری که میخوای بکنی. YOU CAN JUST DO IT
و توی دفترم نوشتمش گفتم اتفاقا چقدر خوبه واسه اینکه این داستان را با بچه ها به اشتراک بذارم ولی زمان و مکانش هنوز مشخص نبود …
خیلی جالبه نه!
وقتی وصل باشی که همین وصل بودنِ تو، و بودن شما در احساس خوب که همینم مساوی است با اتفاقات خوب و + ادامه دادن + الخیر فی ماوقع برای هر اتفاقی = زندگی! یوهووو
الان احساسی که دارم اینه که دارم واسه خودم مینویسم مخاطبم خدا .. خیلی شیرینه این حس این تجربه کردن
چقدر خوشحالم به خاطر این درس و به خاطر اینکه واقعا وقتی چشم دل داشته باشی و به طبیعت نگاه کنی بازم به خودش میرسی چقدر جالب خدا داره با همین یک کوچولو قانون تضاد را بهم گفت! و چطور حل کردن این مسئله و خیلی خب جالبه اینکه خدا همیشه داره 24/7 خخ داره با من با شما با هر کسی حرف میزنه فقط باید بشنوی و این و الانه که چقدر این وصل بودن این بودنت در احساس خوب ارزش پیدا میکنه و واقعا ارزش هم داره که باورهاتو تغییر بدی تا بتونی این خودِ ثروت را خودِ این منبع خیر را درکش کنی و وقتی هم که درکش میکنی دیگه اصلا عجله نداریی حالا بیای خودت را مثلا مقایسه کنی یا شبیه کسی باشی …
میدونی
فقط لذت بردن از مسیر برات مهمه و میدونی که باور داری که این احساس خوبت بخدا که تو را به همه چی میرسونه.
استاد گلممم بفرمااا عااا هی و حاضر خداروشکر بفرما!
الگوی زنده خداروصدهزارمرتبه شکر
الگویی که میگوید و زندگیش در تمام ابعاد نشان میدهد که عزیز دل عشقم نفسم جیگرم؛
میشود همه چیزهای عالی را با هم یکجا داشت و تجربه کرد، عشق کرد، حال کرد، زندگی کرد و سپاس گزار بود و همیشه توی حال خوب بود، ذهنت زومه و قفله روی نکات مثبت هرچیز، رها از هر چیز و هر کسی آره بابا بزن قدش استاد ( خدا) دمت گرم که نشونم دادی که میشود هم یک رابطه ی عالی الهی No دلبستگی و وابستگی داشت میشه هم در استقلال شیرین مالی بود هم در استقلال شیرین زمانی بود هم در استقلال شیرین مکانی بود، اقا اصلا هر چی که میخوای را میتونی داشته باشی کسب و کار آنلاین خودت را داشته باشی، لذت دنیا و آخرت را همینجاا ببری و خوب زندگی کنی شاد باشی بیخیال باشی محمد بی غم (علی بی غم) باشی خودش همه چی درست میشه اونی که داره کارها را انجام میده خداست، بابا خدایی که اصلا به قول استاد گلم پدر، توی همون فایل توحیدعملی 6، اصلا وقتی قران را میخوانی نیستتتت نیستتت نیستت چیزی به اسم اینکه محمد موسی عیسی مریم نوح یوسف .. خانه ات کجاست؟ چقدر پول داری؟ کارت چیه؟ زن و بچه داری؟ و .. اصلا این بحثا واقعا نیست، پدر من بسنده نکردم به حرف شما و خودم رفتم خواندم نمیگم کامل خواندم ولی تا همین سوره ای که هم رسیدم آقا دقیقا همینه اصلا این موضوعات نیست! و جالب نیست که همینا هم شده اصل داستانِ زندگی امروزِی!!!
خدای من خدای من
به کجا چنین شتابان!؟!
اصل توحیده است! و من بیشتر نمیخوام بنویسم آگاهانه چون دوست دارم بازم روی خودم روی بعد توحیدیم بیشتر ار کنم همین.
حالا که تا اینجا هم خدایم منو کشونده و من عشق کردم و میکنم و لذت بردم و میبرم میخوام در مورد یک تصویر واقعی از زمین بگم که خیلی خیلی کمکم کرد که نشونم بده که این دنیا خیلییی کوچیکه .. خیلی … تصویری که میشه سرچش کنید به اسم:
Pale Blue Dot یا نقطه آبی کمرنگ
و برید فراوانی را ببینید! تایید کنید تحسین کنید! اصلا دیونه میشید مخصوصا کسایی که به نجوم علاقه دارند.
تصویری که با Voyager 1 space از فاصله ی دیوانه کننده ولی واقعیِ 6 بیلیون (میلیارد) کیلومتری از سطح زمین گرفته شده! اصلا وقتی این تصویر را نگاه میکنم نمیدونم چیزی نمیتونم بگم فقط بگم سبحان الله، خدایا تو چقدر بزرگی و مـــــااا هر کی هم که باشیم چقدر کوچیک! خیلــــی کوچیک پس این همه غرور و طمع و … واسه چی! خنده ات میگیره اصلا تمام خواسته هاااتتتت زیرسوال میره با درکِ این تصویر .. میگم دنیا تو مشتته میگم تو خودت دنیایی .. اصلا اون این تصویر واقعا توحیدِ توحیدِ توحید من از کارل سیگن توی سال 1990 تشکر میکنم برای این تصویر از وویچری هم چنان داره ادامه میده سپاس گزارم از این اینترنت سپاس گزارم از این انگشت هایی که دارند تایپ میکنند تایپ 10 انگشتی سپاس گزارم از این کامپیوتر سپاس گزارم از این سایت سپاس گزارم از خدا سپاس گزارم در اصل .. و حتی خودمم که دارم مینویسم باز خودشه که داره مینویسه و خودش را گسترش میده دنیایش را نام مقدسش را .. و منِ محمد خوشحالم که لایق این هستم که نام ربم را بنویسم و ازش سپاس گزاری کنم .. چرا که من محمد انسان! بدون او واقعا هیچی نیستم ولی وقتی باشم و یکی هستیم اون وقت میتونم اون جمله ای را بگم که سال ها تو درکش مونده بودم ولی ازش خوشم میومد ..
با خدا باش و پادشاهی کن
—-
——–
—-
نکته های این فایل:
خدایا شکرت که میتونم روی گل و ماه شما را ببینم پدر
عجب جاییه چه تابلوی زیبایی پشت سرشماست بازم یک راهِ بی انتهاست … آره منم همین را میخوام میخوام بازم ادامه بدم .. ادامه بدم با همین رب با همین احساس ماورایی خوب با همین مبنع قدرت میشه میشه ..
خدایا شکرت به خاطر این پنجره ی فول که من عاشق خانه هایی هستم که کلا همش پنجره باشه و چقدر حس خوبی داره که میتونی درونت را بیرون هم ببینی حتی توی خونه. خداروشکر میکنم. تحسینتون میکنم به خاطر این انتخاب بینظیرتون
چه هوایی هم هست خداروشکر چه ابرهایی اووف
چه لباس زیبایی استاد جان،
چه مبل های بینظیر قهوه ای که پشتتون هست دوست داره آدم روش لم بده و خداروشکر کنه.
رابطه ی بینظیر و بدون وابستگی و دل بستگی شما را پدر با مریم جان تحسین میکنم عشق بی قیدوشرطِ الهی.خداروشکر
سپاس گزاری سپاس گزاری سپاس گزاری خدایا شکرت.
استاد جون ممنونم به خاطر این تجربه ی بینظیری که داشتید.
واوو چه بارونی چقدر هوای اینجوری عاشقش هستم.
من واقعا به خاطر لباس هایی که دارم واقعا خداروشکر میکنم به خاطر تمام داشته هام خداروشکر میکنم به خاطر مخصوصا این کفش تکنیکالی که دارم و کجاهاا که نرفتم توی ایران گردی، کویر جنگل پیاده روی کیلومتر هااااا واقعا سپاس گزارم به خاطر این کفش بینظیرم خداروشکر.
هاها عجب خاطره ای ممنونم از هدایت خدا: ممنونم استاد (خدا) به خاطر به اشتراک گذاری این تجربه ی بینظیر: احساس میکنم خیلی شادتر و سپاس گزارتر از همیشه هستید استاد.
استاد جون دقیقا منم همینطورم که اگر ناراحت باشم کم انرژی باشم زمین و زمان و عالمه که میدونه اصلا چهره ام داد میزنه هااا … و وقتی هم که خداروشکر همیشه تقریبا شادم همه میدونند همه انرژی میگیرند و اصلا خودم لذت میبرم از این لذت بردنه، منم واقعا خیلی راحت احساساتم را بروز میدم و اصلا نمیتونم بروز ندم.
طوفان طوفان … میگذرد و چیزی که میماند این آرامش است.
استاد(خدا) جون ازت یاد گرفتم که با تضادهام دوست باشم، حتی انقدررر تغییر کردم که الان با کمال میل هاا که دارم روی خودم کار میکنم با استقبال گرم منتظر تضادهام هستم و میدونم که پیامی واسم داره که باید تضاد را با صبر و در صلی بودن به خوبی بگذرونمش باید درس و پیام خدایم را فکر خدایم را بخوانم و سپاس گزار باشم و ادامه بدم.
واوو ممنونم که این تجمعات را نشونم دادی و واقعا دارن میگن! عباسمنش! عباسمنش!
خدایا شکرت به خاطر همه ی تضادهای زندگیم.
منم خوشحالم که دارم توی این زمان زندگی میکنم،
توجه به هر چیزی بیشتر همون را میاره توی زندگیت.
درک این اصل موجب میشه که خالق زندگیت بشی.
خداروشکر به خاطر استخر خونه ام اووم، خدایا شکرت به خاطر این تمپا خدایا شکرت به خاطر این کشور ثروتمند. خدایا شکرت به خاطر اینجا. خدایا شکرت به خاطر در صلح بودن این کشور، خدایا شکرت به خاطر آزادی، خدایا شکرت به خاطر ذهن های ثروتمند!
اصلا استاد همین قانون تمرکز را درک کنی همین توجه را، تموم دیگه دیگه و مخصوصا که متعهد باشی به اینکه در لحظه زندگی کنی و
هدف هدف هدف. من اینجا نیومدم که بی هدف زندگی کنم.
اووخ اووخ پدر، پسر به پدر میره دیگه منم که عشق سفر و دستشویی توی طبیعت که بلـــه. حال میده! بعد ها اصلا همین که شما گفتی چقدر نشان از خودت بودن هست و چقدر تحسین برانگیز ( خنده)
واقعا این فرهنگ زیبا را باید پدرش را دربیارم واسش! خدایااا شکرتتت به خاطر این فرهنگ زیبای آمریکا این پلیس های شریف آمریکا خداروشکر خداروشکر
من توی ایران، پدر با ماشین پلیس هم توی استان مرکزی بودم تفرش، سفر کردم! جابه جا شدم و واقعا منم از پلیس توی همین کشور هم کلا زیبایی دیدم، حالا یک روزی داستان این پلیس هم میگم.
دم شما گرم استاد به خاطر این کنترل عالی ذهن، و واقعا شما را تحسین میکنم. خداروشکر میکنم به خاطر وجود ارزشمند شما، این توانایی شما واقعا فوق العاده است.
خدایا شکرت! پول چــک آخ ججون خدایا شکرت خدایاشکرت
واو موتورو ببین دوتاا اووف قرمزو آبی
به راستی که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست
درود به عبــاسمنــش استاد جون، خدا بیشتر و بیشتر بهتون بده منم عاشقِ شمام.
چقدر توی این لایو پدر، چشماتون برق میزنه، چقدر نگاهتون جذاب تره، چقدر احساس میکنم هم انرژی اتون بیشتر شده، هم اینکه چقدر شوخ تر، چقدر خودمونی تر و من به این ورژن امروزِ شما احساس نزدیکی بیشتر میکنم. واقعا وقتی میگم پدر واقعا احساسش میکنم وقتی میگم نه به اندازه ی پدر البته.
الان این لحظه که داری به پاسخ سوال دوستمون اینکه راه موفقیت چیه .. خلبانی .. احساس میکنم واقعا واقعا منم اونجام منم الان امروز مثلا برنامه ی آموزش دیدن خلبانی دارم، یا عصرش قراره بریم جت اسکی را ببریم … یعنی داره برام مدام باورپذیرتر میشه و این را کاملا دارم احساس میکنم این باورپذیرتر شدن از وقتی که دارم ادامه میدم، مینویسم و به هر الهامی که بهم داده شده عمل میکنم. آره و این خبر خیلی خوبیه و من خیلی خوشحال و سپاس گزارم خداروشکررر خداروشکر آخ جون، یوهووو
این صداقت شما را تحسین میکنم پدر
دلم روشن تر از همیشه است شبم را الان به صبح دوختم الان ساعت 7 صبحه .. و من هنوز با کمال میل و اشتیاق دارم دنبال میکنم و به والله انقدر انرژی دارم که تازه میخوام بعد از این فایل دوباره صوتی این فایل را بزنم توی mp3recorder و در حالی که میخوام برم یک کافی درست کنم و دوباره گوش بدم و امروزم که روز چهارم الهامی که باز بهم شد، کتاب معجزه ی سپاس گزاری راندا برن را شروع کردم البته شخصی سازیش کردم جوری که حال کنم.
خدا خدا رب رب رب کسیه که خالق این جهانِ
اگر اون تصویر نقطه ی آبی کم رنگ را دیده باشی.
واو در مورد پروانه هم گفتید! این یک نشانه است واسم که اون حرفی که اول زدم درسته! و اتفاقا همون اول فایل دوستی که سوال پرسید گفت در مورد توحید بگو استاد جان، و اتفاقا قبل از اون سوال و استارت فایل؛ نوشته ام به سمت توحید رفت!
کیه که داره به راستی مینویسه … الحمدلله رب العالمین.
استاد استاد پدر پدر، این زنده بودنت را این ذوق و شوقت را این سرحال بودنت را واووو بینظیری بینظیری بینظیری خداروشکر خداروشکر خداروشکر دمت گرمم خارق العاده ای و جهانم که آیینه است .. خدایا سپاس گزارم. یوهووو
آره دقیقا دقیقا منم واقعا دارم لذت میبرم از این نوشتن که به خاطر خودش به عشق خودش نویسنده شدم … و تحسین میکنم خودم را به خودم افتخار میکنم. خداروشکر خداروشکر خداروشکر خدایا سپاس گزارم به خاطر فرصت زندگی که بهم دادی.
خداروسپاس گزارم به خاطر اینکه هر روز دارم به مدار آدم هایی که شادتر و ثروتمندتر و خودشون هستم نزدیک تر میشم، دارم احساس خالق زندگی بودنم را بیشتر حسش میکنم. خداروشکر خداروشکر به خاطر امروز و چه روز پربرکتی خدای من چقدر اتفاقات عالی میوفته. خدایا شکرت.
کلاهته عشقه کلاهی اینجور دارم پدر قرمز اصل NY قرمز
خداروشکر
خداروشکر میکنم به خاطر دندان های تمییز و سفیدم.
اصل اصل اصل … بچسب به اصل
عاشقتممم
او راستی چه آشپزخونه ای خدایا شکرت
واو چه اتاقییی واوو چه اتاق خوابی معرکه است من همیشه اینجوری خودم را میدیدم! چه قرمز شیک و زیبااییی | رفت همین الان و توی همین لحظه مقدس توی Dream Board ِیوهو آخ جون
الهی الهی الهی که شما هم هر کسی که تا اینجا اومده و این نوشته ارزشمند و الهامی را خوانده هم، شادتر و ثروتمندتر از همیشه باشه ان شاا.. به امید خدا.
استاد عزیزم بازم ممنونم به خاطر انتشار این فایل به خاطر عشقی که داری نسبت به خودت و همه ی دنیا ممنونم اصلا جوری شدم که دوست دارم از صبح تا شب مدام سپاس گزارم کنم به خاطر زمین و زمان و آسمون و شما و خودم و همه چی. خداروشکر خداروشکر خداروصدهزارمرتبه شکر
خداروشکر به خاطر همه ی نعمت هایی که به خودم داده شده خدایا شکرت به خاطر همه ی نعمت هایی که به شما داده شده خدایا شکرت به خاطر این سایت خدایا شکرت به خاطر این فایل بینظیر و خدایا شکرت به خاطر هدایت هایت خدایا شکرت به خاطر در زمان و مکان مناسب بودنم خدایا شکرت به خاطر باورهای قدرتمندکننده ام خدایا شکرت به خاطر بودنت حس کردنت شنیدنت تجسم کردنت اصلا ممنونم خداجون به خاطر اینکه این نعمتِ موهبت لطف را در حق ما کردی که با سپاس گزاری که به نفع خودمونه هر کسی، این فرکانس بینظیرو خالص میتونیم تمام زندگی امون را بهتر و بهتر کنیم و من دارم حس میکنم با این ادامه دادنم با این توکلم با این تعریف کامل تر از ایمان، ایمانی که یعنی نه از آینده ام ترسی داشته باشم و نه گذشته ام هیچ غمی ادامه بدم هر طوفانی که میاد میاد که من را بزرگتر کنه میاد که درسی را بهم بدی که باید این طوفان ها را هم با صبر و در صلی بودنم یعنی همواره توجه به تو ذکر تو سپاس و ستایش تو خدای من رب من بگذرونم و دقیقا میشه اون تضاد اتفاقا قدردانترش هستی که باعث شده وسیله ای شده برای درک بیشتر خودت خدا جون، خدایی که اگر من اینجام به خاطر تو هست .. و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون …
و من عاشق این قرآنم عاشقتم خدا جون این بزرگیت این عظمتت و من میبینی؟! واقعا همین الانم قرار نبود! سپاس گزاری بنویسم ولی داری منو میبری و من با کمال میل همیشه قبول میکنم همیشه سعی میکنم پذیرای ندای قلب بینظیرم باشم .. و با این ادامه دادن و با این تعهد والا و بالا چه باور محدودکننده ای میمونه برام هه درسته تا آخرین روز زندگیم تا روزی که اجبل معینم هم فرا برسه بازم جاهایی هست که جای کار داره ولی خوشحالم که با ادامه دادنم با سپاس گزارتر شدنم با مثبت اندیش تر شدنم با ثروتمندتر شدنم بهت نزدیک و نزدیک تر بشم چرا که من واقعا تشنه ی این هستم که بیشتر درکت کنم و بیشتر ببینمت .. عاشقتم رب ّ من همراه و یار و یاور همیشگی من
استاد جون (خدا) بازم ممنونم و سپاس گزار قلب نازنینت.
دوست دارم
و خوشحالم که نظرات بی نهایت ارزشمند من میتونه شما را هم و هر کسی که توی مدارشه را خداگونه تر کنه و به اصل خودش نزدیک تر کنه.
به نام خدای مهربانم
سلام به مارکوی عباسمنشی
پسر کلماتت آدم رو جادو میکنه
استفاده بردم از کل متنت و مثل همیشه بهم انرژی داد و البته که سپاسگزارتر و صبورتر شدم با درک قسمت هایی از کامنتت
شاد باشی دوست عزیز💖😍
سلام با سپاس فراوان خیلی استفاده کردم