live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتی - صفحه 41
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-32.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-01 02:13:012024-10-01 05:37:37live | قدرشناسی و پاداش های این ویژگی شخصیتیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیز و مریم جان نازنین وهمه دوستان عزیزم
ردپای من درگام یازدهم
ازخداوند بی نهایت مهربان وهدایتگرم سپاس گزارم که الان درگام یازدهم خانه تکانی ذهنم هستم
خداروشکر می کنم برای اینکه دسترسی دارم به سایت و اینترنت دارم که میتونم راحت فایلاروببینم گوش بدم و رو خودم کارکنم.
من خودم خداروشکر چنین شخصیتی داشتم من حتی اگر کسی بمن یه تیکه از خوراکیشو میداد یا کوچکترین کاری برام میکرد بشدت خوشحال میشدم وذوق میکردم وحس میکردم واقعا کار بزرگی برام انجام داده ،مثلا من در روابط باهمسرم وقتی ایشون حتی برای خونه میوه میخرید یا حتی منو میبرد جایی بدون اینکه چیزی بخریم یابخوریم حتی تاسرخیابون باهم میرفتیم خوشحال میشدم تااینکه نمی دونم ازکجا شروع شد که من این فرکانسو به جهان فرستادم و در اطرافم پرشد ازین حرفا که خاک توسرت اینا چیه تو براش خوشحال میشی اون وظیفه شه نمی دونم خسیسه فلانه تورو میبره گشنه تشنه میگردونه توهم خوشحالی اون پرروشده واینکه یه میوه میخره برات تو صدبار خوشحالی میکنی خاک توسرت شورای بقیه اینکارو میکنن اونکارو میکنن که من واقعا حالم خراب شد و به طبع روابطم بشدت افتضاح شد بشدت بدبین شدم عصبی شدم شکاک شدم از هیچی راضی نبودم درحدی که دیگ همون کارای قبلی هم انجام نمیشد دقیقا. مثل حرف الان استاد که میگفتن بعضیها میگن اگه اعتراض نکنیم درست نمیشه هی بمن میگفتن تو همیشه خوشحالی اونم فکر میکنه تو راضی ای تو باید اعتراض کنی وگرنه اوسکول فرض میشی خرفرض میشی و… که منم همیشه میچسبیدم ب خواسته هام و بازور وفریاد دادشون میزدم
که خداروشکر می کنم که یکروز بصورت اتفاقی هدایت شدم به سایت زیبای عباسمنش که خداروشکر می کنم شکر میکنم هزاران باربرای اینکه اینجام
که شروع کردم فعالیت درسایت اوایل که باهاتون آشنا نبودم فکر میکردم دوروز کارکنم روخودم دیگ همه چیز در همه جنبه هابرام حل بشه که باز به تضاد خوردم و بابودن تو سایتو خوندن کامنتا و گوش کردن ودیدن فایلا وکامنت گذاشتن فهمیدم که رو قانون تکامل باورم خیلی ضعیف بود که روش کار کردم وخدارو شکر میکنم وواقعا دارم میبینم تو این مدت حتی تو همین یازده روز نتایجی گرفتم که حالم بایازده روز قبل خیلی فرق میکنه وواقعا خودمو تحسین میکنم که تونستم بیام به سمت خودم به سمت خدای خودم
الان برای تمام نعمتهام شکر گزار خداوندم ودارم به چشم خودم میبینم که بیشتر میشن قبلاهم بود ولی انگار چشمان منو گوشای من نمیشنید ولی الان میخوام آگاهانه چشم وگوشت باز باشه به روی زیبایی های زندگیم واینکه قبلا بخاطر تضادها و اتفاقات بدی که تو زندگیم افتاده بود خیلی ناراحت بودم ولی الان واقعا خوشحالم چون باعث شدن من آگاه بشم به نعمت هایی که دارم وبا شکرگزاری و توکل و عمل به قانون باورهای خوب بسازمو حالمو خوب کنم به سمت خواسته هام حرکت کنم
خدایا شکرت
خداجونم عاشقتم
عاشق خودم هستم که دارم متعهدانه برای حال خوبم گام به گام تلاش میکنم
استاد عزیزم ومریم جان و بچه های هم فرکانسی عاشقتونم
به نام خدای که خدایم هست
سپاس از استاد و خانم شایسته عزیز
خدایا شکرت که با نشانه هایت بهم نشان میدهی که در مسیر درست هستم و خدا رو شکر که امروز به یه جلسه ای رفتم و چقدر زیبا در مورد ایمان و توکل صحبت کرد و در مورد نعمت صحبت شد و سپاسگزاری نعمتها رو در موردش صحبت کرد و به خودم گفتم چقدر خدا دوستم داره که در چنین مدارهای قرار گرفتم
خدایا شکرت که در این شرایطم واقعا آروم هستم و میدانم بهترین ها در انتظارم هست .
امروز خیلی بیشتر از همیشه از خدا سپاسگزاری کردم چون واقعا عمل خودم رو که با دیگران مقایسه میکنم میبینم واقعا من از عمق وجودم و از بچگی ارتباط متفاوتی با خدا دارم و یه توکل عالی و خوشحالم که جز بندگان خوب خدا هستم واین توکل رو فقط و فقط خودش در وجودم قرار داده خدایا شکرت شکرت شکرت
به نام خدای سمیع و بصیر
خدایا شکرت برای تمام داشته هایم
خدایا شکرت که تا الان به من لطف داشتی شکرت سپاسگزارتم
سلام استاد جانم و مریم عزیزم
شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمتت از کف برد خیلی جمله قشنگیه
وقتی شکر گزاری برای همه چیز چه کوچیک چه بزرگ زیاد تکرار بشه میشه جزئی از شخصیتت میشه جزئی از وجودت و میشه جزئی از عادتهات و عملکردت و بعد میبینی چقدر زندگیت روان و ساده و راحت و قشنگ پیش میره و خواسته هات یکی یکی عملی میشه فقط باید باور کنی
امروز اتفاقه خوبی برام افتاد گفتم تو این قسمت جاشه که بیام با شما خوبان در میان بذارم
من تو وسایل آشپزخونه دوتا قوری چینی دارم یکی بزرگ یکی کوچیک
بزرگ رو برای مهمان استفاده میکنم و کوچیکه رو هم برای دم دستی
امروز صبح اومدم بشورمش دیدم زرد شده وایتکس داشتم بهش میزدم که تمیز بشه و خودم موقع استفاده لذت ببرم در حین شستن خیلی شکر گزاری کردم از خدا برای داشتن وسایل خونم داشتن قوری و سماور که صبح با حسه خوبی چایی دم میکنم و میل میکنیم
تمیزش کردم برق میزد واقعا نگاه بهش میکردم کیف میکردم و شکر گزاری زیاد برای داشتنش داشتم این گذشت تا نیم ساعت پیش همسرم از سر کار اومد دیدم دستش یه کارتن کوچیکه اصلا فکرشو نمیکردم وای خدای من آره یه قوری خوشگل بزرگ گرفته بود خیلی ازش تشکر کردم و بعد هم از خداوند بابت این قوانین قشنگش تشکر کردم
امشب واقعا باورم شد برای هزارمین بار که فرکانس و شکر گزاری جواب میده برای همه چیز و بدست آوردن شون
استاد ممنونتم که به ما یاد دادی که زندگی هر روز قشنگ تر میشه به شرطه اینکه با قانون بری جلو و خدا رو هر لحظه شکر کنی و باور کنی که به محض خواستن اونم با ایمان جوابتو میده ادعونی استجب لکم
خدایا شکرت که خودتو شناختم جهانتو شناختم قوانینتو شناختم بواسطه دستانت دستانی که پراز مهربانی و سخاوت هستن
استاد عباس منش عزیزم و مریم مهربونم
خدایا شکرت برای وجود این دو عزیز
خدایا شکرت که من و لایق این سایت و لایق این هدایت و لایق این استاد و لایق دیدن و یاد گرفتن این خوبیها و زیبایبها قرار دادی
خدایا بهتر از اینها نصیبم کن
سلام استاد عزیزم.
خیلی متشکرم از شما و خانم شایسته
چون نعمتی رو از اول نداشتیم،نسبت به کسانی که از اول داشتن خیلی سپاسگزارتریم.
ولی اینم باید تمرین کنیم که اگر نعمتی رو هم از اول داشتیم ،به خودمون یادآوری کنیم که واسمون طبیعی نشه و به خودمون بگیم اگه نداشتیمش چقدر سخت میشد.
من از اول ازدواجم،همسری داشتم که باهم جور بودیم و باهم تصمیم میگرفتیم و باهم هدایت شدیم.
برای این موضوع خداوند رو خیلی سپاسگزاری میکنم چون ممکن هم بود که هم فرکانس نباشیم و بالاخره همه چی به این راحتیا پیش نره.
باید به خودم یادآور بشم که بارداری و زایمان و بچه ی سالم و رشد طبیعی و همونطور که دوسداشتم دختر داشته باشم و الان کلاس اولی شده ،اینا نباید طبیعی باشه برام چون از اول برام همش راحت و درست بوده.
باید یادم باشه نعمت ها برام عادی نشه و سپاسگزار باشم.
و همینطور قدردان و سپاسگزار عزیزان و اطرافیانم باشم.ذوق کنم و خوشحال بشم از هر نعمتی که همسرم با دستان زحمت کشش وارد خونه میکنه.
از همه ی کسانی که خدمت میکنن تشکر کنم و با کمترین هزینه یک لبخند تقدیمشون کنم.
من سپاسگزار شما استاد عزیزم هستم که سپاسگزاربودن رو یادم دادید و سپاسگزار خداوند هستم که لایق سپاسگزاری کردن هستم.
گام یازدهم خانه تکانی ذهن.
آگاهی هایی ک دریافت کردم و متوجه شدم.
کنترل ذهن توی شرایط سخت، اگر الان شرایط سختی داری نگران نباش،این باعث میشه در آینده آدم شکرگذاری بشی،و ب هر چی ک نداری وقتی رسیدی خوشحالتر میشی،آدم سپاسگذارتری میشی.و طبق قانون هستی هر چی سپاسگذارتر باشی شرایط بهتری خواهی داشت.
این خودش ی نوع امید هست ک درسته الان شرایط سخت هست،اما با تغییر باورهام این شرایط سخت تبدیل به یه موهبت عالی شرایط عالی و سپاسگذاری بیشتر، خوشحالی و ذوق بیشتر میشه.
شرایط سخت الان جز خاطرات خوب من در آینده نزدیک میشه.
شمایی ک میخوای از قانون استفاده کنی، تصمیم میگیری ک تمرکزتو بذاری رو یه اتفاق نت جالب یا یه اتفاق خوبی ک افتاده!!
حتی اگر بین 10 اتفاق منفی یک اتفاق خوب بیوفته تو باید تمرکزتو بذاری روی همون اتفاق خوبی ک افتاده،،
اگر میخوای از قانون پیروی کنی و اگر میخوای زندگیتو تغییر بدی.
یاد بگیر تمرکز کنی روی چیزای خوب،شما ب هر چیزی ک توجه کنی باعث میشی ک از همون جنس وارد زندگیت بشه.
ب اتفاقات جوری نگاه کنید ک احساس بهتری بهتون بده تا زندگیتون رو اونجور ک دوست دارید بسازید.
ارتباط کاملی وجود داره بین شخصیت سپاسگذار و میزان ورود نعمت ها ب زندگی.
رابطه مستقیم بین شخصیت سپاسگذار و توانایی مالی خوب.
اگر بتوانیم ذهن را روی خواسته ها معطوف کنیم،فارغ از اینکه بقیه چکار میکنند و در چ شرایطی هستند،ما به مسیر خواسته هایمان هدایت میشویم و در آن مدار قرار میگیریم.
جنگیدن برای خواسته ، با قوانین خداوند هماهنگ نیست، مسیر رسیدن ب خواسته ها ی مسیر جنگلی قشنگ هست ک سوت زنان از اونجا رد میشی.
هماهنگی با قوانین یعنی کمترین مقاومت.
ممنون از استادان عزیز.
ب امید ثروتمندی در مسیر تکامل و لذت.
سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان و دوستان گلم
روز یازدهم از دوره خانه تکانی ذهن 1403/07/15
خدایا سپاسگزارم بخاطر تمام شرایط سختی که باعث شد تا من بزگترین تجربیات را داشته باشم و تلاشم را زیاد کنم و این شرایط سخت نقطه ی مثبت زندگیم شود
این خوشبختى نیست که باعث شکرگزارى در انسان مى شود ، بلکه شکرگزارى است که خوشبختى را براى ما به ارمغان مى أورد .
شادى و آرامش پایه ى جذب تمام خوبى ها و نعمت هاست .
بخاطر همین باید هدف ما در زندگى این باشد که شاد و آرام باشیم .
احساس خوب مساوی اتفاقات خوب
خدا رو هزاران بار شاکرم که در این مسیر زیبا هستم
خدایا خودت گارانتی و ضمانت آرزوهای من باش تلاش و امید از من
در خصوص پارت دوم صحبت های استاد
این چیزی که من درک کردم
من الان تو زندگیم یه سری شرایط خیلی خوب دارم، و من وظیفمه فقط توجه کنم به همین شرایط خیلی خوب و من وظیفمه بابت این شرایط خیلی خوب از خداوند سپاسگذاری کنم و من وظیفمه حال دلمو با توجه به این شرایط خیلی خوب؛ خوب نگه دارم، آرامش داشته باشم
خب من دلم میخاد به استقلال مالی برسم: یعنی الان استقلال مالی ندارم: به جای اینکه به خدا و زمین و زمان فهوش بدم که چرا من استقلال مالی ندارم، چرا من پرادویی که میخام رو ندارم، چرا من برج سفید واحد میخام رو ندارم؛ وظیفه ام اینه بگم خدایا 1000 بار شکرت بابت ماشین زیر پام، خدایا 1000 بار شکرت بابت درآمدی که دارم
من دلم میخاد مهاجرت کنم؛ به خاطر اینکه دوست دارم آزادانه زندگی کنم؛ تو کشور ما یه سری محدودیت هایی وجود داره؛ اما من وظیفه دارم بپردازم به زیبایی های محل زندگیم، اینکه در ثروت مند ترین محله شهرمون زندگی میکنم، اینکه گرون ترین و لوکس ترین ویلاهای شهرمون اینجا ساخته میشه، اینکه اینجا کلی شهرک لوکس داره، اینکه اینجا یه محله به شدت زیبا و سرسبزه، اینکه طول محل ما 3 کیلومتره، تو این 3 کیلومتر 2 تا سوپر مارکت داره که یکی از اون 2 تا سوپر مارکت سره کوچه ماست، اینکه جلوی خونه من یه زمین شالی 20 هکتاری هست و بعد خیابان 12 متری و بعد چندین و چند ویلای چند میلیاردی، اینکه کل محل یه ابزار یراق داره، یه مصالح فروشی و میوه فروشی داره، اونم سره کوچه ماست، اینکه آپارتمان ما همیشه خالی هست و همساده ها فقط سالی 2 بار میان و من اینجا آزاد و رها و تنهام، اینکه 200 متری خونه ما جنگل داره و ……..
من وظیفه دارم توجه کنم به خوبی های محل زندگیم؛ نه شرایط نادلخواه کشورم، نه گرونی ها و تورم کشورم، نه محدودیت های کشور و محل زندگیم؛ من وظیفمه فقط بپردازم به خوبی ها و شرایط عالی کشورم؛ درسته دلم میخاد مهاجرت کنم تا آزاد ترو رها تر باشم ولی باید از الان زندگیم لذت ببرم
حالا همه اینا رو باید تو رابطه، تو کار، درآمد، خونه و ماشین هم رعایت کرد
درسته من استقلال مالی ندارم ولی وظیفه دارم فقط توجه کنم به نعمت هایی که تو زندگیمه و از خداوند بابت داشته هام بابت نعمت ها ، ثروت ها و ورودی های مالی سپاسگذاری کنم
تو رابطه عاطفی؛ شاید طرف مقابلم یه سری ویژگی های داشته باشه که من دوست ندارم؛ ولی من وظیفه دارم به اون ویژگی ها و رفتارهایی که خیلی دوست دارم و تو وجود این شخص هست بپردازم؛ باید توجه کنم به زیباییش، به مهربونیش، به خوش پوش بودنش، به خوش سلیقه بودنش، به اینکه خیلی مهربونه، خیلی دوستم داره، به من احترام میذاره، خیلی دست پخت خوبی داره، تو تموم شرایط کنار منه، با منه، به عقایدم احترام میذاره، من آزادم، رهام، به طرز تفکرم احترام میذاره، دختر مستقل، شجاع و قوی هست، دستش تو جیب خودشه، اعتماد به نفس بسیار بالایی داره، آدم با جذبه ایی هست، خیلی خوش برخورده، روابط عمومی خیلی خوبی داره، باورهای مالی خیلی خوبی داره و…….. من وظیفمه بپردازم به این ویژگی هاش؛ البته که هر انسانی کامل نیست؛ اما من وظیفه دارم این قسمتی خیلی عالی هست رو تو ذهنم مرور کنم. نه اینکه تو ذهنم توجه کنم به اون ویژگی ها و رفتارهایی که دوست ندارم.
سره کارم؛ کلی اتفاقات خوب و مثبت برام رقم میخوره: یه سری شرایط و اتفاقاتی به وجود میاد که باب میل من نیست؛ اول اینکه باید بدونم اون اتفاقاتی که باب میل من نیستو خودم جذب کردم ، دوم اینکه من وظیفه دارم فقط و فقط توجه کنم به اون شرایط و اتفاقات خوبی که تو محل کارم برام رقم میخوره.
مثلا طبق برنامه قرار بود فردا جوشکار بیاد؛ که الان زنگ زد براش کار پیش اومد نمیتونه بیاد: و من برای هر روز کاریم برنامه میچینم و اگه یه استاد کار نیاد، برنامه بهم میخوره و کار عقب میوفته؛ اما من وظیفه دارم توجه کنم به اون استاد کاری که هر موقع زنگ میزنم میاد، تو ذهنم از خداوند تشکر کنم که استاد بنایی که با من کار میکنه خیلی آدم متعهدی هست، خوش قوله و 2 تا پروژه رو همزمان داره برام جلو میبره و حتی جمعه ها هم میاد سره کار؛ بازی همینه جای اینکه غر بزنم چرا جوشکار نیومد! میگم خدایا شکرت بابت بنام
و سعی میکنم رو خودم کار کنم تا هدایت بشم به جوشکاری که ویژگی بنارو داشته باشه؛ همین
خدایا شکرت
به نام خداوند بخشنده و مهربان
بینهایت سپاسگذار خداوندم که منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کرده
بینهایت سپاسگذار استاد عباسمنش بابت انتشار این آگاهی هابصورت هدیه
وسپاسگذار خانم شایسته که این آگاهی هارو تحت عنوان خانه تکانی ذهن در اختیار ما قرار میدن
حقیقتا من خیلی قبول دارم این بخش از صحبت های شمارو استاد؛ که آدم وقتی یک تضادی توزندگیش داره و از اون تضاد میگذره کلا آدم سپاسگذار تر و لطیف تری هست نسبت به افرادی که از همون بدو ورودشون به این دنیا اون تضاد رو نداشتن
مثلا من خودم همیشه آدمی بودم که اضافه وزن داشتم به مدت 10 سال یادمه آرزو داشتم به تناسب اندام برسم؛ هر سال تو دفتر اهدافم مینوشتم که میخوام برسم به وزن 80 کیلو گرم؛ به لطف الله مهربان و هدایت به دوره قانون سلامتی من بعد 10 سال به وزن دلخواهم رسیدم؛ هم هر روز خداروشکر میکنم که به قانون سلامتی هدایت شدم به تناسب اندام رسیدم، هم خوشحالم از اینکه تونستم به خواسته ایی به این بزرگی برسم، هم انگیزه برام شد که به این خواستم رسیدم و از تضاد چاقی رد شدم؛ پس میتونم به هر خواسته ایی برسم، هم اینکه از نظر نزدیکان؛ من فرده قوی و با اراده ایی هستم؛ چند نفری که از قبل منو میشناختن و هیکل جدید منو دیدن؛ چقدر منو تشویق کردن، بهم گفتن پسر دمت گرم، چه اراده ایی، چه پشتکاری، اصن انقلاب کردی؛ حالا تو فک و فامیلای ما، دورو بری هام، فامیلام، پسرعموهام، پسر عمه هام، اونایی که از کوچیکی باهم بزرگ شدیم؛ خیلیا بودن از همون اول بدن متناسبی داشتن و هیچ وقت هم بابت این بدن متناسبشون کسی تشویقشون نکرده، یا اصلا خودشون؛ نمیشینن بگن خدایا شکرت بابت بدن متناسبی که ما داریم؛ و هیچ وقت این بدنی که دارن براشون انگیزه ایجاد نکرده
ولی من چرا؛ هم خودم خودم رو تشویق میکنم و سپاسگذار خداوندم و هم دیگران
حالا شرایط مالی ام همین: افرادی رو میشناسم که از بدو تولدشون تو ناز و نعمت بزرگ شدن: ولی ما وقتی با هم صحبت میکنیم؛ من حال دلم خوب تره، من آرامشم بیشتره
شرایط مالیشون خیلی از من بهتره؛ ولی حال دل من خوب تره؛ چرا؟ چون من از صفر رسیدم به جایگاهی که الان هستم و قدر جایگاه الانمو میدونم ولی اونا چون چشم باز کردن تو همین شرایط بودن؛ براشون عادیه: اما من نه هیچ چیزی برام عادی نیست؛ خونه، ماشین، لباس، کار، درآمد، رابطه؛ همه این نعمت هایی که تو زندگیم هست قبلا نبوده و الان هست؛ و من بابت همه داشته هام سپاسگذار خداوندم
و صد در صد حرف استاد رو قبول دارم که ماهایی که از کودکی شرایط آرمانی نداشتیم، کلی کمبود و تضاد تو زندگیمون بود؛ الان حال دل ما بهتره نسبت به افرادی که اون شرایط آرمانی رو از کودکی داشتن
آره دارم میبینم که من خییییلی سپاسگذار تر و لطیف تر از اونایی هستم که یک درصد کمبود های زندگی منو نداشتن ولی الان دوست دارن جای من باشن.
و میخام بگم من از صفر رسیدم به 100 انقدر حال دلم خوبه؛ بعد طی کردن تکامل ورفتن به مدارهای بالاتر از 100 برسم به 1000 چه شود؟؟؟!!
خدایا صد هزار بار شکرت
به نام خداوند بخشنده مهربان
خداروشکر که رسیدم به گام 11 دوره فوق العاده خانه تکانی ذهن
بعد مدت ها دارم کامنت میذارم چون من هر زمانی که از ته دل ذوق کامنت گذاشتن دارم ، میام و مینوسیم . اولین نکته ای که میخوام به خودم یادآوری کنم اینکه من این لایو رو که در قسمت 11 خانه تکانی ذهن قرارداده شده است رو قبلا دوبار دیده بودم و با دقت نکته برداری کرده بودم ولی وقتی امروز برای بار سوم داشتم گوش میکردم خدا شاهده که دوبار قشنگ بغض کردم و اشک تو چشمام جمع شد چون درکی که از صحبت های استاد داشتم انقد متفاوت بود و انقد آگاهی این نکته که اگر ما تضادی در زندگی داریم این تضاد چقدر میتونه برای ما موهبت باشه و چقدر ما رو رشد بده و چقدر باعث بشه همین تضاد که ما بریم به سمت تجربه ها و نعمت های بیشتر ، انقدر این آگاهی قشنگ به جانم نشست که باور نمیشد و درک مسیر تکاملی : درک اینکه تغییر باورها مسیر تکاملی میخواد ، کنترل ذهن مسیر تکاملی داره و……
تو فایل های قبلی استاد اشاره کردن که وقتی جهان تعهد شما رو میبینه ، مسیر رو براتون هموار میکنه و اشاره به داستان خودشون داشتن که شرایط کاری به سمتی پیش رفت که ایشون فرصت بیشتر پیدا کردن برای کار کردن روی باورهای خودشون . خواستم اشاره کنم که دقیقا وقتی متعهد شدم که دوره ی خانه تکانی ذهد رو شروع کنم دقیقا شرایط هر روز به نحوی میشه که من فرصت پیدا کنم که با تمرکز بیشتر روی باورهام کار کنم و اتفاقی که اطراف میوفته واقعا باور نکردنیه و همه چی در نهایت عالی برای من میشه که در کمال آرامش و آسایش فایل های استاد رو دنبال کنم . من تصمیم گرفته بودم که دوره 12 قدم رو دوباره شروع کنم چون چند قدم اومدم جلو بی نهایت رشد کردم در زندگی شرایطم ثابت شده بود چندین ماه تجربه های عالی مالی روابط فوق العاده سلامتی بیشتر ، دقیقا چند شبه پیش بود که داشتم شرایطی که قبل دوره 12 قدم داشتمو بررسی میکردم ، دیدم ورودی مالی من 8 برابر شده روابط عاطفی من فوق العاده بهتر شده و 10 کیلو کاهش وزن داشتم ، میخواستم دوره 12 قدم رو شروع کنم که دقیقا دلم میخواستم قبلش یکم آماده سازی داشته باشم که خداوند من رو به دوره فوق العاده خانه تکانی ذهن هدایت کرد ، که چقدر نام فوق العاده زیبا و مناسبی داره این دوره و قشنگ با باورهای عالی که هر فایل میده ذهن و روحم داره تمیز میشه و اتفاق فوق العاده ای که تو همین مدت کم افتاد و هر خواسته ای که داشتم انقد مسیر ها برام هموار شد و دستان خداوند کار ها رو برام انجام داد ، که فقط میتونم بگم این روزها عشق بازی میکنم لذت میبرم و کیف میکنم .
ممنون از استاد عباسمنش بزرگوار و خانم شایسته دوست داشتنی که این دوره فوق العاده رو آماده کردن .
سلام بر استاد جان، مریم جان و تمام دوستان عباسمنشی نازنین که کلی درس میگیرم از کامنت هاشون ….
گام یازدهم:
استاد جان عااالی بود فایل … تاکید بسیار بر زیبا بین بودن، حتی در شرایط به ظاهر ناخوشایند که این تعهد و ایمان بسیار میخواهد و باید تکاملی به این باور برسیم….
درسته استاد جان، شما به من درس دادی که زیبا بین باشم تا زندگی، زیبایی های بیشتری بهم نشون بده و در این سال ها، بسیار بسیار بسیار تجربه کرده ام …..
اگر ما بتوانیم در شرایط به ظاهر ناخوشایند و یا همون تضادها، با تغییر باورها عبور کنیم، اون تضاد همیشه به عنوان یه خاطره خوب برامون تداعی میشه …. و خوشحال هستیم که اون تضاد رو تجربه کرده ایم … به عبارتی، زیبایی اون تضاد رو میبینیم و نازیبایی اش برامون پنهان میشه و چه درس ها که از اون تضاد نگرفتیم و بزرگمون نکرده ….
موضوع آشنایی ام با سایت و آموزه هاتون که بارها بهش اشاره کرده ام، با اینکه به ظاهر خیلی ناخوشایند میاد، اما خیلی خیلی زیاد دوستش دارم و یاد خوب دارم از اون روزهای رهایی و آزادی ام …. چون من با اون تضاد، ظرفم بزرگ تر شد، با خدا دوست شدم، با خودم دوست شدم، ارزش خودم رو فهمیدم و یک کلام تا حدود زیادی، زندگی کردن رو یاد گرفتم ….
حالا که قدردان حتی این اتفاق به ظاهر ناخوشایند هستم، پس جهان زیبایی های بیشتری رو برام فرستاد …
استاد جان، مثال های بسیار زیادی دارم که در روبرو شدن با تضادها، سعی بر دیدن نکات زیبا در اون تضاد شدم. یعنی اگر هم بهم ریختم، سریع تر از گذشته، خودم رو جمع کردم و سعی کردم که حالم رو بهتر کنم و از فاز منفی زودتر در بیام ….
الان هم در تضاد بزرگ بیماری سخت پدر مهربانم، هستم که تمام سعی ام بر کنترل ذهنم است، با اینکه خیلی زیاد پیش اومده که اشک هایم سرازیر شده روی صورتم … اما اصلا خودم رو سرزنش نکردم و دارم ادامه میدم و هر روز از خدا میخوام که هر چه بیشتر تسلیم تر باشم در پیشگاهش و فقط به خودم میگم که شیما بانو این اتفاق اومده که ظرفت رو بزرگ تر کنه و من قشنگ حس میکنم که دارم بزرگ تر میشم. با اینکه با دیدن صحنه هایی، قلبم به درد میاد ….
دایم مینویسم که: پروردگارا، ما را به راه راست هدایت کن، راه کسانیکه به آن ها نعمت داده ای، نه راه کسانیکه به ان ها غضب کرده ای و نه ناسپاسان …..
ممنون استاد جانم …
خدا قوت….
در پناه حق تعالی