live | مرور چند کلید برای هماهنگی با قانون

سرفصل آگاهی های این فایل:

  • “ثروت”، نتیجه طبیعی احساس لیاقت داشتن درباره کاری است که انجام می دهی و باورهای قدرتمند کننده ای نیز درباره ثروت ساخته ای؛
  • برای هر کاری که انجام می دهی، از خودت بپرس که چرا این کار را به این شکل انجام می دهم تا از دلیل رفتارهایت آگاه باشی؛
  • زندگی آگاهانه یعنی: آگاهی از دلایل پشت هر رفتار و عملکرد؛ 
  • ریشه های سلامتی جسمانی؛
  • رابطه ذهن هماهنگ و جسم سالم؛
  • اهرم رنج و لذت برای ساختن “تعهد مستمر” درباره انجام کار درست؛
  • قوانین خداوند برای خوشبختی ساده است. پس این قوانین ساده را با تلاش برای پیدا کردن تکنیک، پیچیده نکن؛
  • توانایی تشخیص اصل از فرع ؛
  • پرورش جسارت درونی؛
  • همکاری با خداوند؛

منابع کامل تر درباره موارد اصلی این فایل: دوره 12 قدم

12 قدم، مسیر تکاملی خلق شرایط دلخواه در زندگی است. وقتی تمرکز خود را بر مسیر تکاملی آگاهی های این دوره معطوف می کنی و برای عمل به آن آگاهی ها مصمم میشوی، اول از همه، “دیگران”، از ذهن شما حذف می شوند و بر خودت متمرکز می شوی. حذف این مانع عمده، از یک طرف بخش بزرگی از نشتی های انرژی شما را می بندد و بخش مهمی از تمرکز سازنده شما را آزاد می کند. همان تمرکزی که به جای سازندگی، صرف تقلاهای بیهوده برای تایید شدن توسط دیگران، مسابقه با دیگران، مقایسه با دیگران و بدتر از همه، انتظار داشتن از دیگران شده بود و به این شکل، انرژی خلق کنندگی شما را هدر می داد.

از طرف دیگر، وقتی توقع داشتن از دیگران را کنار میگذاری، به نیروی هدایتگر درونی ات متصل می شوی و حساب کردن روی این جریان هدایتگر همیشگی را یاد می گیری. 

12 قدم در همان قدم های اولیه، شراکت کردن با خداوند را به شما یاد می دهد تا این نیرو را به عنوان راهنما، به عنوان سرمایه اولیه، به عنوان عشق و هر نیاز دیگری که در مسیر رشد داری، انتخاب می کنی و روی هدایت های دائمی این نیرو درباره هر مسئله ی احتمالی در آینده، حساب کنی.

وقتی روی جریان هدایت حساب می کنی، زندگی ات هدفمند می شود زیرا یکی از مهم ترین دلایل هدف نداشتن آدمها این است که جریان هدایت و حساب کردن روی آن را از یاد برده اند. به همین نسبت نیز آنها امکان پذیری خواسته های خود را با امکانات کنونی خود و حساب کردن روی عقل انسانی خود می سنجند. در نتیجه، به محض اینکه خواسته‌ای در وجودشان شکل می گیرد، به جای حساب کردن روی هدایت و برداشتن اولین قدم، درگیر «چگونگی» می شوند و از آنجا که نمی توانند «چگونگی» را از دل مهارت ها، توانایی ها یا امکانات آن لحظه خود بیرون بکشند، داشتن آن خواسته برایشان غیر ممکن به نظر می رسد و انگیزه های آنها در همان نقطه شروع، خاموش می شود.

یکی از ارکان توحیدی مهم در 12 قدم، مبحث “هدایت” است. یکی از پرتکرار ترین سوالاتی که از ما پرسیده شده این است که: “چطور با خداوند همکاری کنیم؟” و جواب این است: به اندازه ای که از هدایت های خداوند پیروی می کنیم، با خداوند همکاری می کنیم. خداوند به عنوان نیرویی که هم از خواسته ما آگاه است، هم از “چگونگی”، هم صاحب قدرت بی نهایت است و هم دارای بخشندگی بی حساب.

اما درک و تشخیص هدایت ها، سپس پیروی از آنها نیاز به پشتوانه ای از باورهای توحیدی دارد. در طی جلسات قدم های این دوره، در یک فرایند تکاملی،این باورها در ذهن دانشجو شکل می گیرند و تقویت می شوند. تقریباً در تمام قدم های این دوره، اصل “هدایت”، از زاویه های مختلف توضیح داده می شود تا دانشجو مفهوم این اصل را به طور کامل درک کند و از عهده اجرای آن در مسیر خود بر بیاید. یعنی بداند حساب کردن روی هدایت، شامل همه ی موارد زندگی او می شود:

از کارهای روتین و معمولی روزانه تا موضوعات اساسی که ظاهرا عقبه ای از دانش، تخصص و مهارت را نیاز دارد؛ 

از انتخاب نوع غذای روزانه تا برنامه ریزی برای رشد کسب و کار؛ 

از انتخاب مسیر رفتن به سر کار تا شیوه های بازاریابی و جذب مشتری و…

اکثر ما آموزش دیده ایم تا به بهانه “واقع بین بودن”، دست رد به سینه هدایت هایی بزنیم که در هر لحظه به سمت ما جاری است. زیرا خداوند همیشه سمت خود را انجام می دهد. اما حالا می خواهیم به وسیله مسیر تکاملی 12 قدم، رابطه خود با نیروی هدایتگر درونی مان را بهبود ببخشیم. نیرویی که منبع همه راهکارها ست، همواره به ما نزدیک است، همواره ما را می شوند و اجابت می کند اما این ما هستیم که درهای دریافت را بسته ایم.

در بخش “چگونه فکر خدا را بخوانیم” از دوره 12 قدم، که شامل توضیح اصول مهم در قرآن است، مبحث هدایت هر بار از زاویه های عمیق تر بررسی می شود. این بخش از دل آیات قرآن منطق های آنقدر قوی استخراج می کند که ذهن خلع سلاح می شود و به هیچ وجه نمی تواند درباره “حساب کردن روی هدایت”، به مقاومت های قبلی ادامه دهد. همه ی این قدم هایی که دانشجو در دوره 12 قدم بر می دارد، در نهایت شخصیتی توحیدی را در او پرورش می دهد که “پیروی از هدایت های الهی”- با اختلاف – بالاترین اولویت زندگی او می شود و به همین نسبت نیز، آسان می شود برای آسانی ها.

هدف 12 قدم، ساختن شرایط دلخواه در زندگی آنهم از مسیر هموار است. به اندازه ای که دانشجو به آموزه های این دوره عمل می کند، “حساب کردن روی هدایت” در وجود او نهادینه می شود و مجری ایده‌ها و راهکارهایی می شود که بر اساس خواسته هایش به او الهام می شود یا به شیوه های مختلف به سمت آنها هدایت می شود. به همان میزان نیز، مسیر خلق خواسته هایش هموار می شود چون وقتی مجری هدایتهای خداوند می شوی، روی شانه های خداوند می نشینی و از مسیر رشد و بهبود شخصیت خود لذت می بری. سپس این رضایت درونی، به شکل روابط عالی، شغل مناسب، درآمد کافی، کسب و کار پر رونق، ایده های کارآمد، سلامتی جسم و روان و … مرتبا در زندگی شما هویدا می شود تا هر بار شما را به رضایت درونی بیشتر برساند. همکای با خداوند یعنی پیروی از هدایت های الهی

برای مطالعه محتوای دوره 12 قدم کلیک کنید


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | مرور چند کلید برای هماهنگی با قانون
    272MB
    20 دقیقه
  • فایل صوتی live | مرور چند کلید برای هماهنگی با قانون
    19MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

388 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا زارعی» در این صفحه: 2
  1. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1046 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت حضور در این جمع بهشتی

    سپاس گزار خداوندم بابت حضور در این دنیای متفاوت

    این چند روزه باز بیشتر به این درک رسیدم که

    این جمع و این اگاهی ها و این طرز تفکر و این

    صحبت هایی که اینجا میشه چقدرررررررررر متفاوته و چقدررررررررر اصله

    بیشتر به این درک رسیدم که دلیل بدبختی و خوشبختی انسان بستگی به مشرک بودن یا توحیدی بودنش داره

    امروز تجربه ای رو دیدم از یک شخصی که توی ذهنم خیلی محترم بود و هست اما این رفتاری که نشون داد از خودش خیلی …..

    اینکه قدرت رو داد به رییس فلان بخش و دست پاچه میرف اینور و اونور ، پیش خودم گفتم رضا قضاوت نکن تو که درون این شخص نیستی ،شاید این رفتارش فقط برای ادای احترام و ادب و رسم مهمان نوازیه ،

    گفتم خدایا منو ببخش که قضاوت کردم و بعدش از فکرش اومدم بیرون ، یه چند دیقه نگذشته بود که اومد یه مشورتی از من گرف و یه جمله ای گف که فهمیدم نه قضاوتم اشتباه نبوده ، صد البته که اصن درست نیس قضاوت کنیم کسی رو ،اما برای درک بهتر قانون و دلیل نتایج خوب و بد هر شخص رو از روی این رفتارها خیلی بهتر متوجه میشیم و کمک میکنه به درک قانون .

    اومدم بعدش یه نفس کشیدم و موهای تنم سیخ شد از این شررررررکی که دیدم و گفتم خدایا شاید یه سری جاها یه شرکهایی صددرصد توی وجودم هست ،اما اینکه قدرت رو از تو بگیرم و بدم به یکی دیگه به صورت واضح ،هرررررررگز

    استاد همون حرفی که میزنی ، اینکه اگر به این نیت رابطه برقرار میکنید که این شخص ممکنه یه جایی به دردتون بخوره ، این خوده خوده خوده شرکه

    الهی صد هزار مرتبه شکرت که با تمام وجودم سعی میکنم که در مسیر توحید حرکت کنم

    الهی صد هزار مرتبه شکرت که انسانهای نازنین

    مثل فرشته هایی از سمت تو دارن همه کار برام میکنن

    الهی صد هزار مرتبه شکرت بابت رزق و برکتی که توی زندگیم جاری ساختی

    الهی صد هزار مرتبه شکرت بابت روابط سرشار از عشق با عزیزانم

    کل داستان همینه

    سپاس گزاری بلدی ؟؟؟

    اره بلدم یه نکته کلیدی دیگه بگو!!!!!!!!!!!!!

    کدوم نکته ی کلیدی ؟؟؟

    چی و بلدی ؟؟؟

    سپاس گزاری و بلدم !!! ععععععع افرین

    حالا چقد داری تمرینش میکنی ؟؟؟

    رضا چقد داری تمرین میکنی سپاس گزاری رو ؟؟؟

    چقدر بابت داشته هات سپاس گزاری

    چقدر از اینکه خداوند داره کارهارو انجام میده و واقعا داره همه کس میشه برای تو همه کار میشه برای تو چقدر سپاس گزاری ؟؟؟

    بله به اندازه ای که سپاس گزاری خداوند داره این کارهارو برات انجام میده

    از خودم همیشه میپرسم که الان که یه یه هفته ای هست که توی شرایطی هستی که میخواستی و یه پیشنهاد کاری خوب در حوزه علاقه مندیت اومد و شرایط اماده سازی برای مسابقه از دل هیچ و ….. و با شخص نازنینی که همکاری و داری کار میکنی و راضی هستی از این شرایط و این فرد نازنین ، اگر که این فرد همین الان با تو قطع همکاری کنه ،چه حسی داری ؟؟؟؟

    به خداوندی خدا استاد درونم یک قدرتی بیداره و جوابی که داذم به این سوال این بود که صددرصد خداوند برنامه بهتری برام داره ، جوابم به این سوال حتی یک درصد حتی یک ضره نگرانی توش نیست ، حتی یک ضره ،

    چون من از اول مسیر رو درست اومدم ، این و اون کیلو چند ؟؟؟

    من مگه از خدا نخواستم ؟؟؟

    مگه خدا همه ی این کارهارو برام انجام نداد ؟؟

    مگه من بیخیال مسابقه برای دوره پیش رو نشده بودم و به اصرار این شخص نازنین که همه کار داره میکنه تا برسم به مسابقه دوباره برنگشتم ؟؟؟

    ایا خدا برای بنده اش کافی نیست ؟؟؟

    ایا این حس قدرت ایا این اشکایی که از سره عشق به پروردگار جاریه با چه چیزی قابل مقایسس؟؟؟

    این طرز تفکر درست و توحیدی با چه چیزی قابل مقایسست

    اینکه خداوند داره هر لحظه توی گوشت میگه که از تک تک لحظاتت لذت ببر ، رمز اینه

    با چه چیزی قابل مقایسس این گفتگوی درونی که سرشار از ارامشه

    این قوت و قدرتی که خداوند به من عطا میکنه برای انجام کارهام و مسئولیت هام اونم با عشق و با روحیه سپاس گزاری با چه چیزی قابل مقایسس؟؟؟

    اینکه خداوند اسانم کرده برای اسانی ها با چه چیزی قابل مقایسس؟؟؟

    اینکه من جزو عده ی قلیلی هستم که محرم این اسرار شدم با چه چیزی قابل مقایسس؟؟؟

    پروردگار تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    بله ثروت نتیجه ی طبیعی عشقه

    ثروت نتیجه ی طبیعی طب تکامله

    ثروت نتیجه ی طبیعی کار کردن روی باورهاس و باورها به محض یک درصد تغییر ، شرایط زندگی یک درصد تغییر میکنه

    ثروت خوده خداونده

    همه چیز انرژیه و انرژی خوده خوده خداونده

    مگر از زندگی چه میخواهی که در خدایی خدا یافت نمیشود ؟؟؟

    اون مشتریه

    اون حال خوبه

    اون عشقه

    اون امیده

    اون شوروشوقه

    اون تعهد و اراده برای انجام کارهاست

    اون انگیزه و اشتیاقه

    اون مالک اسمانها و زمینه و من جانشین اون

    اون همه چیزه

    چرا من باهاش حرف نزنم ؟؟؟؟

    چرا بهش وابسته نشم تا از هر وابستگی که بهم ضربه میزنه منو جدا نکنه؟؟؟

    من تنها اومدم و تنها به سوی اون برمیگردم

    چرا هر لحظه ازاد و رها نباشم ؟؟؟

    چرا تمام وقتمو باهاش عسق بازی نکنم ؟؟؟

    اومدم توی این دنیا که چی‌و درست کنم ؟؟؟

    چی خرابه ؟؟؟

    چی سره جاش نیست ؟؟؟

    مسئولیت کی جز خودم با منه؟؟؟

    به غیر از تجربه ی عشق چه کاری توی این دنیا دارم ؟؟؟؟

    خدایا منو تسلیم و پاک و صالح و موحد بپذیر و در بهشت ابدی با دوستانت داخل گردان

    خدایا بهترین هارو دردنیا و اخرت نصیب من کن که تمام بهترین ها برای توست و تو دست و دل باز و بخشنده خارج از فهم محدود من

    خدایا قلبم‌ رو همواره باز و پذیرای دریافت این اگاهی ها گردان و کمک کن تا عمل گرا باشم به این قوانین

    خداوندا هدایتم کن همواره به راه انان که به انان نعمت دادی نه کسانی که برانان غضب نمودی و نه گمراهان

    خداوندا من بدون تو در کنترل ذهنم عاجز و ناتوانم ای قدرتمند و توانا به انجام هر کاری تو کمکم کن

    خداوندا یادت رو همواره و در هر لحظه در دلم جاری کن و منو خودت به خودت نزدیکتر گردان

    خداوندا کمک کن تا با تمام وجودم شرکخای وجودم رو پیدا کنم و به سمت توحید حرکت کنم و خودم رو از قید و بندهای شرک رها کنم

    خداوندا تنهااااااا تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1046 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت بودن در این فضا

    سپاس گزارخداوندم بابت این سایت الهی و استاد نازنین و خانوم شایسته عزیز و تمام بچه های گل و دوستای نازنینم

    و اما مرور چند کلید برای هماهنگی با قانون

    برای اینکه حداکثر استفاده رو از قانون ببریم باید توی حوزه‌ی علاقه مندی و عشق خودمون فعالیت کنیم ،

    ظهری مادرم یه خبری داد از یه فامیلی و تمام قانون مرور شد برام و خیلی از صحبت های استاد و چقدر احساس سپاس گزاری داشتم اون لحظه

    موضوع اینه که یکی از فامیلای ما متخصص تعویض شغله

    یه بار فست فودی زد و جمع کرد

    باورهای محدود کنندش در این باره

    «توی شهر ما مثل شهرای دیگه ملت علاقه ای به غذاهای فست فود ندارن »

    «توی فست فودا توی تهران یا تبریز ملت میان میریزن تو مغازه و تا حد ترکیدن میخورن اما اینجا کشش نداره »

    حالا چندین فست فود موفق توی شهر ما هستن که وقت سر خاروندن ندارن

    اما چرا این آدم هدایت نمیشه ؟؟؟

    جواب رو طولانی نکنم ،چون مشرک است .

    بعدش توی دانشگاه داشت میخوند برای وکالت و ترم آخرش رو پاس کرد و به شدت هم به مدرک اعتقاد داره برای پول درآوردن

    اومد اون مغازه رو کرد دفتر حقوقی و به من میگف ، پول توی طلاقه ،چند تا پرونده طلاق دست بگیرم اوکیه و فقط می‌خوام توی زمینه‌ی طلاق پرونده بگیرم و…..

    اونم به یک ماه نکشید برچسب دفتر حقوقی و شکوائیه و اظهارنامه و اینارو از شیشه کند و

    الآنم فک کنم برای یه رشته دیگه میخواد بخونه و مادرم میگف هم خودش و هم خانومش باهم میخونن و ماهی هر کدوم 15میلیون پول برا دانشگاه میدن ، که من سر در نمیارم پول بابت چیه .

    چرا احساس سپاس گزاری در من ایجاد شد وقتی این حرف رو شنیدم ؟؟؟

    با یه سوال می‌خوام جواب بدم به این سوال :

    چقدر باید سپاس گزار بود بابت درک قانون

    چقدر باید سپاس گزار بود از اینکه با درک قانون دنبال یه شبه اتفاق افتادن نیستیم ؟؟؟

    چقدر باید سپاس گزار بود بابت اینکه قانون رو می‌دونیم و خودمونو با کسی سعی میکنیم مقایسه نکنیم

    چقدر باید سپاس گزار بود که با درک قانون سعی میکنیم هر ثروتی که میبینیم رو و هر ثروتمندی که میبینیم رو فارغ از قضاوت ،فقط و فقط تحسین کنیم با این باور که اگر این تونسته منم میتونم و من و اون شخص خدامون یکیه و ابزاری که برای خلق ثروت داریم هم (ذهن ) یکیه و هیچ تفاوتی نداره ؟؟؟

    این آگاهی ها واقعا واقعا تا چه حد جلوی ضررهای مارو گرفتن ؟؟؟

    پولی که وارد زندگی ما میشه با این آگاهی ها رو بزار کنار

    فقط با خودمون مثالهایی رو و انتخاب هایی رو مرور کنیم که اگر به قوانین آگاه نبودیم معلوم نبود با گرفتن اون تصمیم و انتخاب چه بر سر ما میومد و چقدر می‌رفتیم زیر صفر

    چقدر ارزش داره که تکلیف ما با خودمون و خدای خودمون روشنه و نه توقع بیجا از خودمون داریم و نه از خدا ؟؟؟

    مثل این مثال فامیل ما چند نفر دوست و آشنا دوروبر شما هست که برای پول درآوردن دنبال یک شغل خاص ،یک مهارت خاص ،یک مدرک خاص ،یک شهر خاص ،یک شرایط خاص ،و……هزاران عامل دیگه هستن ،به غیر از عامل اصلی ؟؟؟؟؟ چرا اینها هدایت نمیشن ؟؟؟ چون مشرک هستن و تمام .

    یه دوست دیگه دارم که اونم اتفاقا متخصص تصمیم گیریه و تغییر مسیر

    یعنی خودش میگه ، مثلا تا فردا نشده سه تا تصمیم میگیره برای کاری که میخواد بکنه و به شدت دنبال پول بیشتره و تازه این دوستم از این فامیل ما یه درجه بدتره ،چون خودش رو همه چی دونم می‌دونه و ازاوناس که میگه تو 500میلیارد به من بده ،ببین چیکار میکنم باهاش

    فست فودی زد و جمع کرد این دوستم باز

    توی دانشگاه اون هم توی وکالت فک کنم تموم کرد

    بنگاه زد و جمع کرد و……

    چقدر واقعا آگاهی از قوانین جلوی پول هایی که بیهوده ممکن بود از جیبمون بره رو گرفته ؟؟؟

    بابا این بلاتکلیف نبودن به والله قسم بزرگترین نعمته

    فک کن میلیون ها در هست که پشت اینها پول فراوانه تا بینهایت

    افرادی که مثل این مثال ها مشرکن و سردرگم وبخاطر این ویژگی شرک هدایت نشدن که البته ممکنه شرکشون آگاهانه یا ناآگاهانه باشه ها من نمی‌دونم ،این دسته افراد باید دونه دونه این میلیونها در رو امتحان کنن توی مدت محدودی که توی دنیا هستن و شاید که بالاخره هدایت بشن به اون دره و شایدم هیچوقت هدایت نشن و برای اغلب افراد اینجوریه که هیچوقت هدایت نمیشن ،

    اما تفاوت ما با این افراد چیه ؟؟؟

    مایی که هدایت شدیم و از قوانین الهی خبرداریم ؟؟؟

    اینه که خداوند دقیقا هدایت کرده مارو به در اصلی که پشتش ثروت و نعمت و خوشبختی و سعادت بی انتها در دنیا و آخرت هست و ما دیگه سردرگم و کنجکاو امتحان یه در دیگه نیستیم و خداوند میگه که کلید این در توحیده و به اندازه‌ای که توانا بشی توی اجرای توحید در عمل و توانایی کنترل ذهن این در به همون اندازه باز میشه و نعمت و ثروت به سمتت سرازیر میشه و تو برای بازشدن این در نیازی نداره فشار بیاری به خودت ،تو روی خودت کار می‌کنی و دره خود به خود باز میشه (من برات بازش میکنم )

    حالا با این مثال

    این دو دسته افراد چقدر با هم تفاوت دارن ؟؟؟

    آیا سپاس گزار هستیم ؟؟؟

    سپاس گزار این آگاهی ها ؟؟؟،حتی اگه تا اینجای کار از این قوانین نتونستیم به شکل مطلوبی استفاده کنیم تا اون ثروت مورد نیاز رو به دست بیاریم ،به جاش چقدر می‌تونستیم تصمیمات اشتباه بگیریم توی بعد سلامتی و روابط و مالی و وضعیت رو هزاران برابر بدتر کنیم و خدا خدا کنیم تا به صفر برسیم ؟؟؟

    که با این آگاهی ها تصمیم اشتباه نگرفتیم ،

    سپاس گزار هستم ؟؟؟یا نیمه‌ی خالی لیوان رو میبینم ؟؟؟

    احساس وجود خداوند در قلبم و هدایت و حمایتش

    همین احساس فقط همین احساس

    احساس اتصال به نیروی برتری که کیهان رو داره مدیریت می‌کنه ، همین احساس درونی و قدرتی که از درون تجربه میکنیم رو با چی عوض میکنید شما ؟؟؟

    اونروز با یه دوستی توی باشگاه حریف تمرینی شدیم و آخرای تمرین نمیدونم بحث به کجا کشید که این دوستمون گفت که می‌خوام چند هزار متر زمین دارم که چند منظورش کنم ،رستوران و آتلیه و باغ و اینا و آخرش گف که دکتر فلانی قراره بیاد این هفته (منظورش از دکتر فلانی نماینده مجلس جدید شهره )گف دکتر فلانی پشتم وایسه ،همه چی حله

    باور کنید به جای اون ،من از این جمله تن وبدنم لرزید ،

    لرزیدم ، توی ذهنم شروع کردم به گفتگو

    گفتم آخه بنده ی خدا تو به گفته خودت و فیلمی که از اون زمین نشونم دادی چهارو نیم میلیارد پول زمین دادی ، این چهارو نیم میلیارد و دکتر بهت داده ؟؟؟

    یعنی لرزیدم از این جمله و دوبارم با هیجان تکرارش کرد ،

    مگر از زندگی چه میخواهی که در خدایی خدا یافت نمیشود ؟؟؟

    به خودم خیلی افتخار کردم از این بابت که انقد توحید در وجودم ریشه دوونده که تنم لرزید از این صحبت و گفتم دمت گرم درسته خیلی باورهای محدود کننده داری که باید روشون کار کنی ولی هیچوقت اون خداوندی رو که با تمام قلبت حسش کردی رو بهش شک نکردی و همیشه انگشت اتهام و کم کاری به سمت خودت بوده و هیچ موفقیتی رو بعد از درک قانون به عوامل بیرون از اون شخص ربط ندادی و به توحید ربط دادی

    الهی صدهزار مرتبه شکرت

    خدایا مارو به راه راست هدایت کن ،راه کسانی که به آنان نعمت دادی نه کسانی که برآنان غضب نمودی و نه گمراهان .

    خدایا ما به تو و تمام فرشتگان آسمانی تو به تمام پیامبرانی که برحق فرستادی ،به تمام کتب آسمانی تو چیه روز اخرتت ایمان آوردیم ،با رب این ایمان رو هرروز در دل ما در وجود ما ریشه دارتر کن

    یا رب یادت رو همواره در دل ما جاری کن و مارو خودت به خودت نزدیکتر گردان که به غیر از تو یار و یاور و شفیعی نداریم (الهی آمین )

    سپاس گزار تو هستیم ای فرمانروای عالم و ای همواره اجابت کننده‌ی درخواست های هر لحظه‌ی ما ،سپاس گزاریم بابت اجابت این درخواست ها و دعاها .

    تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم .

    در پناه رب توانا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: