سرفصل آگاهی های این فایل:
- “ثروت”، نتیجه طبیعی احساس لیاقت داشتن درباره کاری است که انجام می دهی و باورهای قدرتمند کننده ای نیز درباره ثروت ساخته ای؛
- برای هر کاری که انجام می دهی، از خودت بپرس که چرا این کار را به این شکل انجام می دهم تا از دلیل رفتارهایت آگاه باشی؛
- زندگی آگاهانه یعنی: آگاهی از دلایل پشت هر رفتار و عملکرد؛
- ریشه های سلامتی جسمانی؛
- رابطه ذهن هماهنگ و جسم سالم؛
- اهرم رنج و لذت برای ساختن “تعهد مستمر” درباره انجام کار درست؛
- قوانین خداوند برای خوشبختی ساده است. پس این قوانین ساده را با تلاش برای پیدا کردن تکنیک، پیچیده نکن؛
- توانایی تشخیص اصل از فرع ؛
- پرورش جسارت درونی؛
- همکاری با خداوند؛
منابع کامل تر درباره موارد اصلی این فایل: دوره 12 قدم
12 قدم، مسیر تکاملی خلق شرایط دلخواه در زندگی است. وقتی تمرکز خود را بر مسیر تکاملی آگاهی های این دوره معطوف می کنی و برای عمل به آن آگاهی ها مصمم میشوی، اول از همه، “دیگران”، از ذهن شما حذف می شوند و بر خودت متمرکز می شوی. حذف این مانع عمده، از یک طرف بخش بزرگی از نشتی های انرژی شما را می بندد و بخش مهمی از تمرکز سازنده شما را آزاد می کند. همان تمرکزی که به جای سازندگی، صرف تقلاهای بیهوده برای تایید شدن توسط دیگران، مسابقه با دیگران، مقایسه با دیگران و بدتر از همه، انتظار داشتن از دیگران شده بود و به این شکل، انرژی خلق کنندگی شما را هدر می داد.
از طرف دیگر، وقتی توقع داشتن از دیگران را کنار میگذاری، به نیروی هدایتگر درونی ات متصل می شوی و حساب کردن روی این جریان هدایتگر همیشگی را یاد می گیری.
12 قدم در همان قدم های اولیه، شراکت کردن با خداوند را به شما یاد می دهد تا این نیرو را به عنوان راهنما، به عنوان سرمایه اولیه، به عنوان عشق و هر نیاز دیگری که در مسیر رشد داری، انتخاب می کنی و روی هدایت های دائمی این نیرو درباره هر مسئله ی احتمالی در آینده، حساب کنی.
وقتی روی جریان هدایت حساب می کنی، زندگی ات هدفمند می شود زیرا یکی از مهم ترین دلایل هدف نداشتن آدمها این است که جریان هدایت و حساب کردن روی آن را از یاد برده اند. به همین نسبت نیز آنها امکان پذیری خواسته های خود را با امکانات کنونی خود و حساب کردن روی عقل انسانی خود می سنجند. در نتیجه، به محض اینکه خواستهای در وجودشان شکل می گیرد، به جای حساب کردن روی هدایت و برداشتن اولین قدم، درگیر «چگونگی» می شوند و از آنجا که نمی توانند «چگونگی» را از دل مهارت ها، توانایی ها یا امکانات آن لحظه خود بیرون بکشند، داشتن آن خواسته برایشان غیر ممکن به نظر می رسد و انگیزه های آنها در همان نقطه شروع، خاموش می شود.
یکی از ارکان توحیدی مهم در 12 قدم، مبحث “هدایت” است. یکی از پرتکرار ترین سوالاتی که از ما پرسیده شده این است که: “چطور با خداوند همکاری کنیم؟” و جواب این است: به اندازه ای که از هدایت های خداوند پیروی می کنیم، با خداوند همکاری می کنیم. خداوند به عنوان نیرویی که هم از خواسته ما آگاه است، هم از “چگونگی”، هم صاحب قدرت بی نهایت است و هم دارای بخشندگی بی حساب.
اما درک و تشخیص هدایت ها، سپس پیروی از آنها نیاز به پشتوانه ای از باورهای توحیدی دارد. در طی جلسات قدم های این دوره، در یک فرایند تکاملی،این باورها در ذهن دانشجو شکل می گیرند و تقویت می شوند. تقریباً در تمام قدم های این دوره، اصل “هدایت”، از زاویه های مختلف توضیح داده می شود تا دانشجو مفهوم این اصل را به طور کامل درک کند و از عهده اجرای آن در مسیر خود بر بیاید. یعنی بداند حساب کردن روی هدایت، شامل همه ی موارد زندگی او می شود:
از کارهای روتین و معمولی روزانه تا موضوعات اساسی که ظاهرا عقبه ای از دانش، تخصص و مهارت را نیاز دارد؛
از انتخاب نوع غذای روزانه تا برنامه ریزی برای رشد کسب و کار؛
از انتخاب مسیر رفتن به سر کار تا شیوه های بازاریابی و جذب مشتری و…
اکثر ما آموزش دیده ایم تا به بهانه “واقع بین بودن”، دست رد به سینه هدایت هایی بزنیم که در هر لحظه به سمت ما جاری است. زیرا خداوند همیشه سمت خود را انجام می دهد. اما حالا می خواهیم به وسیله مسیر تکاملی 12 قدم، رابطه خود با نیروی هدایتگر درونی مان را بهبود ببخشیم. نیرویی که منبع همه راهکارها ست، همواره به ما نزدیک است، همواره ما را می شوند و اجابت می کند اما این ما هستیم که درهای دریافت را بسته ایم.
در بخش “چگونه فکر خدا را بخوانیم” از دوره 12 قدم، که شامل توضیح اصول مهم در قرآن است، مبحث هدایت هر بار از زاویه های عمیق تر بررسی می شود. این بخش از دل آیات قرآن منطق های آنقدر قوی استخراج می کند که ذهن خلع سلاح می شود و به هیچ وجه نمی تواند درباره “حساب کردن روی هدایت”، به مقاومت های قبلی ادامه دهد. همه ی این قدم هایی که دانشجو در دوره 12 قدم بر می دارد، در نهایت شخصیتی توحیدی را در او پرورش می دهد که “پیروی از هدایت های الهی”- با اختلاف – بالاترین اولویت زندگی او می شود و به همین نسبت نیز، آسان می شود برای آسانی ها.
هدف 12 قدم، ساختن شرایط دلخواه در زندگی آنهم از مسیر هموار است. به اندازه ای که دانشجو به آموزه های این دوره عمل می کند، “حساب کردن روی هدایت” در وجود او نهادینه می شود و مجری ایدهها و راهکارهایی می شود که بر اساس خواسته هایش به او الهام می شود یا به شیوه های مختلف به سمت آنها هدایت می شود. به همان میزان نیز، مسیر خلق خواسته هایش هموار می شود چون وقتی مجری هدایتهای خداوند می شوی، روی شانه های خداوند می نشینی و از مسیر رشد و بهبود شخصیت خود لذت می بری. سپس این رضایت درونی، به شکل روابط عالی، شغل مناسب، درآمد کافی، کسب و کار پر رونق، ایده های کارآمد، سلامتی جسم و روان و … مرتبا در زندگی شما هویدا می شود تا هر بار شما را به رضایت درونی بیشتر برساند. همکای با خداوند یعنی پیروی از هدایت های الهی
برای مطالعه محتوای دوره 12 قدم کلیک کنید
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | مرور چند کلید برای هماهنگی با قانون272MB20 دقیقه
- فایل صوتی live | مرور چند کلید برای هماهنگی با قانون19MB20 دقیقه
به نام خدای هدایتگر
چند سال پیش عاشق کارای هنری بودم صبح به عشق انجام دادنشون از خواب بیدار میشدم
و برای دل خودم این کارو میکردم ولی حتی هزار تومن هم ازش پول نساختم
از وقتی وارد تغییرباور شدم بخاطر درک اشتباه هدفم از انجام هر کاری پول ساختن بود
رفتم ادیت رو یاد گرفتم که به درآمد برسم
با خودم میگفتم دیگه هر کاری کتم بابتش پول میگیرم
چه اتفاقی برام افتاد؟نتونستم پول بسازم و ضربه ی بیشتری خوردم
دیگه آروم آروم باورم بیشتر باورم شد عرصه پول ساختن ندارم
انگار این کلام استاد رو میگفتن برید دنبال علاقه و عشقتون باورهای خوب داشته باشید پول میاد رو نمیشنیدم
به یه جایی رسید میگفتم من هیچ علاقه ای ندارم
چون فقط اینجوری فکر میکردم که علاقه یه چیزی که بتونی ازش پول بسازی
مثلا من پیاز داغ خوبی درست میکردم وقتی داشتم پیاز درست میکردم با دقت و حوصله این کارو میکردم هر بار دوست داشتم بهتر از قبل باشه و روش های مختلف رو امتحان میکردم
بعد میگفتم این که علاقه نیست
علاقه مثلا نقاشی ،خطاطی ،بازیگری یا یه کار هنری حرفه ای انجام دادن و ……کلی چیز دیگه است
بعد میرفتم مثلا میدیدم یکی علاقه اش سر کار گداشتن مردم و تو یوتیوب دوربین مخفی میزاره و کلیپ میگیره و چه بازدید هایی میخوره
یکی علاقه اش آشپزی کردن تو یوتیوب آموزش های آشپزی میزاره و درآمد داره
یا یکی علاقه اش آرایش کردن تو ایسنتا پیج آموزشی داره
بعد با خودم میگفتم من که به هیچی علاقه ندارم چیکار کنم
هر وقتم این سوال پرسییده میشد که یکی میگفت نمیدونم علاقه ام چیه
استاد میگفتن مگه میشه !
بعد من با خودم میگفتم اره میشه منم همینطوری ام
علاقه ای ندارم
ولی استاد میگفتن کار نه چیزی که بهش علاقه داری باورهاتو درست کن راه های ثروت ساختن بهت گفته میشه
بارها گوشم شنید این جمله رو ولی درکی نداشتم
تا چند روز پیش یهو انگار به درک این جمله رسیدم
اینکه استاد میگن علاقه ات رو انجام بده باورهای خوب بساز لاجرم نتیجه اش ثروت
پول میاد
علاقه میتونه هررررر چیزی باشه
هر چیزییییی
تو یه فایلی از استاد شنیدم که میگن وقتی آرومی در مورد یه موضوعی یعنی باورهای خوبی داری
اگر من دارم یه کاری رو میکنم و نگران پول ساختن ازش هستم یعتی باورهای خوبی ندارم
هر چیزی یعنی هر جیزی
ممکن یکی به خونه تمیز کردن علاقه داشته باشه از صبح تا شب تمیز کنه خسته نشه
وقتی این آدم باورهای خوبی داشته باشه و باور کنه هر چیزی که بهش علاقه داره پتانسیل پول ساختن رو داره مثلا هدایت میشه به بلاگری کردن
یکی عکسگرفتن رو دوست داره
یکی کارای کامپوتر
یکی فیلم دیدن
یکی ورزش کردن
یکی آشپزی
یکی نجاری
یکی خیاطی
یا حتی کارایی که از نطر ما ساده است
ما اگر باورهای درستی داشته باشیم هدایت میشیم به راهی که ازش بتونیم پول بسازیم
پس هدف اینه لذت ببرم و باورهام رو درست کنم
پوللل میاد
قدیم ها من از کارهام لذت میبردم مثلا عروسک درست میکردم و با عشق صبح زود بلند میشدم و درست میکردم با اینکه پولی براش دریافت نمیکردم
ولی نتونستم ازش پول بسازم چون باورهای محدودی داشتم
میگفتم کی به اینا پول میده زشته پول بگیرم از مردم و رایگان کارهام رو به مردم میدادم
اینا همون باورهایی بود که سد شده بود بین منو و ورود ثروت
و تصمیم گرفتم به کمک الله بعد این کارهایی که ازشون لدت میبرم رو انجام بدم راه های پول ساختن رو روی خدا حساب کنم خودش به موقع بهم میگه من فقط باید لذت ببرم