در این فایل، سوال اساسی زیر مطرح شده است:
“چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟ چه عواملی سبب میشود، فردی مثل استاد عباسمنش با اینکه آنچه را که متخصصین علم بازاریابی مهم میدانند، انجام نمیدهد اما در کسب و کار خود به موفقیتهایی دست مییابد که سایر کسب و کارهای آن حوزه، با وجود اجرای فرامین متخصصین بازاریابی، دست نیافتهاند؟”
«تفاوت قائل شدن میان اصل و فرع» درباره عوامل موفقیت یک کسب و کار، هدف اصلی این فایل است. اما تمامی جزئیات درباره عوامل اساسی موفقیت پایدار در کسب و کار، به صورت مفصل در دوره روانشناسی ثروت 3 توضیح داده شده است.
دوره روانشناسی ثروت 3، استاد خبره ایست برای ایجاد “توانایی تشخیص اصل از فرع”، در ذهن مدیر یک کسب و کار. جلسات اولیه این دوره – در قدم اول – به دانشجو “مدیریت ذهن” را می آموزد. زیرا تا زمانی که فرد از عهده مدیریت ذهن خود برنیاید، محال است از عهده مدیریت کسب و کار خود برآید. روانشناسی ثروت 3، مدیریت ذهن را از ریشه یعنی “ساختن باورهای توحیدی” شروع می کند. زیرا “توحید”، تنها راهکار برای مدیریت ترس ها و نگرانی های توهمی است که ذهن همواره از طریق آنها وارد عرصه می شود.
ریشه موفقیت پایدار برای یک کسب و کار، در باورهای توحیدی صاحب آن کسب و کار است. باورهایی که تمرکز فرد را به جای حساب کردن روی عقل انسانی، به پیروی از هدایت های الهی معطوف می کند.
ذهن ما اکثرا درباره پیروی از هدایت های درونی، مقاومت های بسیاری دارد زیرا ما آموزش دیده ایم تا روی عقل مان حساب کنیم، روی علمی حساب کنیم که حاصل درک به اصلاح از ما بهتران درباره شیوه به موفقیت رسیدن است. ضمن اینکه اساس این درک، بر تاثیر عوامل بیرونی (شرک)، بنا شده است و نیروی هدایتگر درونی ما را غیر فعال می کند. در نتیجه وقتی برایمان واضح می شود که می خواهیم کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنیم یا رشد دهیم، ذهن لیستی از موانع، مسائل احتمالی، ” به اندازه کافی خوب نبودن ها ” و شک و تردید ها را پیش روی ما قرار می دهد و تمام انگیزه و اشتیاق درونی ما را می بلعد زیرا فرد مهم ترین عامل، یعنی نیروی هدایت را از معادله خارج کرده و فقط روی عقل انسانی حساب باز کرده است.
به همین دلیل، روانشناسی ثروت 3، بازسازی کسب و کار را از پاکسازی ذهن صاحب کسب و کار از شرک شروع می کند. جلسات این دوره – قدم به قدم – همکاری کردن با انرژی خلق کننده و هدایت کننده ای را یاد می دهد که خداوند نامیده ایم:
نیرویی که درون ماست، از همه چیز آگاه است، همواره همراه ماست، همه ایده ها و راهکارها را دارد، جواب تمام سوالات را دارد، در حل مسائل به ما کمک می کند، هدایت ما را وظیفه خود دانسته است، برگی بدون اذن او از درخت نمی افتد و عاشقانه می خواهد به ما کمک کند تا در مسیر خواسته های خود حرکت کنیم و از طریق تحقق خواسته های خود، دستی باشیم برای گسترش جهان.
مهمترین بخش از آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، مامور ساختن این باور مرجع است که شما به عنوان مدیر یا صاحب یک کسب و کار، باید در ذهن خود بسازید. سپس سایر عوامل، روی این فونداسیون قرار داده می شود.
- به اندازه ای که مدیر کسب و کار، جمله به جمله آگاهی های جلسات این دوره را مثل وحی منزل جدی می گیرد و در رفتارها و عملکرد خود لحاظ می کند، به همان اندازه نیز:
- نگرانی هایش درباره مسائل کسب و کار مثل بازیابی، مشتری مداری، تولید، مجوز و … حذف می شود؛
- به همان اندازه به آرامش ذهنی می رسد و به اندازه این آرامش ذهنی، الهامات خداوند را درباره “چگونگی”، دریافت می کند؛
- به همان اندازه جواب سوالاتی را دریافت می کند که الان جوابی برایشان ندارد؛
- به همان اندازه ایمان فعالی دارد که بدون نیاز به “دانستن همه چیز” یا “بی عیب و نقص بودن”، با امکاناتی که در همین لحظه دارد کار را شروع می کند.
- به همان اندازه، به تعویق انداختن، برایش معنایی ندارد چون به خاطر این جنس از ایمان، تمام قدم ها در طی مسیر یکی پس از دیگری به او گفته می شود و نیازهایش در لحظه پاسخ داده می شود.
تمام کارآفرین هایی که در کسب و کار خود به موفقیت پایدار رسیده اند، چنین الگویی از عملکرد را دارند که عملکرد توحیدی نام دارد. عملکردی که عوامل بیرونی را بی تاثیر می داند و راه الهامات قلب را می رود.
وقتی ذهن خود را از اطلاعات محدود کننده خالی می کنی و پای آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3 می نشینی، آن آگاهی ها بخش خلاق و خداگونه وجود شما را فعال می کند و با چنین سوالاتی ایمان شما را به چالش می کشد که:
- چرا از اینکه جواب تمام سوالات را درباره کسب و کار خود نمی دانی، ترسیده ای و کار را شروع نمی کنی؟
- چرا روی حرفها و وعده های متخصصان حساب می کنی اما روی وعده نیرویی که جهان را هدایت می کند، حساب نمی کنی؟
- چرا با وجود این نیروی هدایتگر درونی، هدایت کسب و کار خود را به او نمی سپاری؟
- چرا به جای انتظار و سکون برای وقت مناسب، همین حالا این نیروی هدایتگر را فعال نمی کنی؟
- چرا به این نیرو توکل نمی کنی و با همین امکانات، قدم اول را بر نمی داری؟
روانشناسی ثروت 3، با هدف ایجاد کسب و کاری با موفقیت های پایدار، به ما یاد می دهد تا درباره عوامل موفقیت کسب و کار، به دنبال تفاوت قائل شدن بین اصل و فرع باشیم. در دنیایی که در هر لحظه، هر فردی ایده ای درباره عوامل موفقیت منتشر می کند، باید از خود بپرسیم: ” اصل اساسی موفقیت یک کسب و کار چیست؟
روانشناسی ثروت 3، فقط و فقط بر درک و اجرای این اصل، متمرکز است. به همین دلیل در بازار مکاره امروز، هر روز یک تکنیک و شگرد جدید برای فروش ابداع می شود و خیلی زود هم محو می شود. اما آموزه های روانشناسی ثروت 3، از زمان تولید تا الان، فقط بر همان اصل اساسی یعنی قانون بدون تغییر خداوند استوار است و تا کنون کسب و کارهای افراد زیادی را متحول کرده که این آگاهی ها را عملی کرده اند.
مهم ترین بخش از آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3، فعال کردن نیروی هدایتگر درونی است. تمرینات و آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، باورهایی را در ذهن دانشجو می سازد که این نیرو را فعال می کند. سپس در ادامه جلسات، دانشجو یاد می گیرد که چگونه به وسیله “سوالات مناسب”، به این نیرو قدرت خلق کنندگی بدهی. سوالات هدایتگری که به شما می گوید:
“سمت شما”، در این قدم چیست؛ سمت خداوند چیست؛ چه کارهایی را باید انجام دهی؛ چه کارهایی را نباید انجام دهی؛ چه قدم هایی را شما باید برداری تا خداوند قدم های بعدی را برایت بردارد؛ چه جنس از توجه را باید فعال نگه داری و از توجه به چه چیزهایی باید اعراض کنی تا این نیرو همچنان فعال بماند. آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3 مشاور دانایی است که به شما یاد می دهد تا ذهن خود را مثل یک هوش مصنوعی بر اساس باورهای توحیدی، تربیت کنی.
به اندازه ای که به آموزه ها و تمرینات این دوره عمل می کنی، نیروی هدایتگری را در وجود خود فعال نگه میداری که:
- در هر لحظه، قدم بعدی را به شما می گوید؛
- درباره مسائل شما، سر راست ترین جواب را پیش روی شما میگذارد؛
- ایده های سازنده را به سمت مغز شما هدایت می کند؛
- آدمها مورد نیاز را به سمت شما هدایت می کند؛
- راهکارها را به سمت شما هدایت می کند؛
- شما را با فرصت های شگفت انگیز روبرو می کند و همزمانی های شگفت انگیز را برایت ایجاد می کند.
مدیریت کسب و کار، با وجود باور به این نیروی هدایتگر و فعال نگه داشتن او، بی نهایت آسان است. چون انرژی خداوند در تمام جزئیات کسب و کار شما جاری می شود و کارها را انجام می دهد. به گونه ای که همه متعجب می شوند از اینکه چرا شما در زمان مناسب در مکان مناسب هستی؟! اما خودت می دانی که دلیل این همزمان، شراکت با خداوند است. “توحید” یعنی شراکت با خداوند؛ حساب کردن روی این نیرو؛ اعتماد به هدایت های این نیرو و لبیک گفتن به الهامات این نیرو؛
لازم است تمام جلسات دوره روانشناسی ثروت 3 را بارها گوش داده شود، تمرینات با تمرکز بالا انجام شود، آگاهی ها به اندازه کافی تکرار شود تا مغز “توحید و چگونگی اجرای آن در عمل”، درک شود.
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 3
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج79MB17 دقیقه
- فایل صوتی live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج16MB17 دقیقه
با سلام به استاد عزیزم و تمام دوستان هم فرکانس
استاد عزیز این سوال هم مدتها توی ذهنم بود که چطور این خدای درون شما براتون کار میکنه و حالا چه بحث اینترنتی و چه بحث ثروت و روابط و در کل همه چی رو براتون فراهم میکنه که به همه چیز هایی که میخوای میرسی و حالا افراد دیگه ای هم دیده بودم که مثل استاد بودند و اگر چه روی قانون آگاهانه کار نمیکردند ولی همینطور اتفاقات خوب براشون میفتاد خب منم مدتهاست که با دیدگاه ها و باورهایی که آموزش دیده بودم داشتم زندگی میکردم و کلی احساس خوب و شرایط خوب هم برام اتفاق افتاده بود. اگر چه من هرچی کامنت میخوام از تجربه های زندگی با قوانینم رو بذارم روی سایت مصادف میشه با یه فایلی که دقیقا با بحث جوابی که از خداوند گرفته بوددم مرتبط باشه این دفعه شده یه مسابقه (خدایا شکر نشون میده که قانون همواره درست کار میکنه). خب خیلی برام سوال بود که چطور میشه خدایا یکی خودکار در طول روز جاهایی میره و کارهایی رو میکنه که همش پیشرفت میشه برای او اما خب من خودم بعضی موقع ها با اینکه روی قانون در این چند ساله کار میکردم مسیری رو اشتباه میرفتم که منجر میشد کلی زور بزنم بیام بالا ولی دیگه داشت این سوال برام تکرار میشد که چی میشه واقعا چی میشه ؟
که یک نفر بدون اینکه کار خاصی بکنه توی اون زمینه خوب کار میکنه و پیشرفت براش داره و من شاید بعضی وقتا راه رو اشتباه میرفتم و همش این سوال برام بود که من خودم حتما نمیدونم راه درست رو پیدا کنم واگر هم پیدا میکردم واقعا اصلا دلم قرص نمیشد که برم وانجامش بدم و خلاصه کلی از خداوند سوال پرسیدم که ای خدای من چی میشه که یک نفر هدایت میشه و مثل موشک حرکت میکنه و جلو میره و چی میشه که یکی لحظه آخر میفهمه راه درست رو و دیگه دیر شده براش و هی تاسف میخوره که مثلا دوستش زود تر مسیر رو پیدا کرده و یکی هم که اصلا براش طبیعی شده که تو زندگیش بد بیاره
خیلی دوست دارم این کامنت رو بعنوان یک رد پا از خودم بذارم و یه روزی بیام بخونم و بگم علی جان توهم روزی توی دسته افرادی بودی که دیر مسیرتو پیدا میکردی و یکم دلت میگرفت و میگفتی ای خدا کاش مسیرم رو زود تر میفهمیدم و جلو میرفتم و روزی اومدی برای دوستانت که مدتهای زیادی بود که در زمان و مکان مناسب به آنچه که میخواستی برخورد میکردی نوشتی از اون چیزی که خیلی ها باورش ندارن و خیلی های دیگه میگن فوت کوزه گری و یه عده ای هم مثل خودم بهش میگن هدایت الهی که مثل هوا همیشه کنارم هست و من سوار بر موجهاش میشم و به مسیر درست میرم
شاید داستان من رو تا الان متوجه شده باشید من لحظه آخر با اینکه خیلی هم روی خودم کار میکردم به مسیر درست هدایت میشدم. کلی هم آزمون و خطا میکردم تا اینکه میفهمیدم یه روزی که از فلان دیدگاهی که استاد بارها و بارها گفته بود نمیتونستم استفاده کنم واقعا انگاری اصلا این حرفو نشنیده بودم تا اینکه یه روز اومدم و گفتم خدای من تو خودت میدونی که استادم حتی گوسفنداشو به تو سپرده و همیشه سالم سالمن منم میام و این همه اطلاعاتی که به دست آوردم و در ذهن خودم دارم رو به تو میدم من که نمیتونم همشو یاد بیارم و سر موقع ازش استفاده کنم واقعیت تسلیم خدا شدم و گفتم همش مال خودت من تا بیام آنالیز کنم ببینم چکار کنم همه چی از دستم میره و دوستان و استاد عزیزم باورتون شاید نشه که سر زمان خودش از خدا میپرسم که چکار کنم با کی حرف بزنم چجوری حرف بزنم و چه خریدی بکنم و چه کاری رو اول و چه کاری رو آخر انجام بدم از چه قانونی توی روابطم استفاده کنم مثلا الان درخواست کنم یا اعراض کنم همه و همه وهمه شو از خودش میپرسم واقعیت بهش هم میگم که مغر من توانایی آنالیز کارهایی که تو انجام میدهی و راه های درستی که تو میدونی به نتیجه دلخواهم میرسه رو نداره. و در کل با احساس بسیار خوب و اعتقاد به اینکه خدای من همه جواب ها رو داره و به من هم میگه ازش درخواست راهنمایی میکنم و اصلا روی تجربه های گذشته ام حساب نمیکنم چون میدونم اساس جهان پیشرفت هست و با پیشرفت خیلی چیزها عوض میشه و خدای من از اونها خبر داره و به همین دلیل آماده چیز های جدید هم با تمام وجود هستم. که خدا بگه انجامش بدم.
و میگم خدای من امروز به هدایتت نیاز دارم به اینکه سر مکان و زمان مناسب متناسب با پیشرفتی که جهان داشته من رو قرار بده و بگی که چطور کارهام رو انجام بدم
خدارو صد هزار مرتبه شکر روزهایی رو تجربه میکنم که فکر میکنم به یک هارد 2 ترابایتی وصلم با رم 20 گیگ که داره قوانین رو برام تجزیه و تحلیل میکنه متناسب با اون لحظه و بهم میگه که چکار کنم جوری میشم بعضی وقتا که حتی فکرشو نمیکنم که چطور من به خدا میگم و به نجوا های شیطانی هم که کار میکنند هم میگم که من میرم کارو انجام میدهم خدای منم اونجاس تو نگران نباش اونم دهنشو میبنده با کمال ناباوری بعد میگم خدایا مثلا ساعت 8 شب میخوام برگردم به خونه ماشین میخوام ماشینی که آدم درستی باشه وحتی سرعت هم نره بعد میرم میبینم که طرف با یه سمند صفر وایساده میخاد بره عشقش کشده مسافر ببره بهم بر میخوره بعد میرم خوب رانندگی میکنه و حرف میزنه میبینم که اصلا مسافر کش نیست یه شرکت خیلی بزرگ داره و موبایلشو به من میده که شماره کارت برای کسی بفرستم(نماد فراوانی) که پول براش بریزه به حساب و توی مسیرم کلی باور خوب در مورد کار وکسب ثروت بهت بده و بگه بهت که یه حسی گفت که سوارت کنم (این اتفاق مال دیروز هست)
یا میخوام با استادم حرف بزنم اون روز نمیاد و اصلا جواب گوشی هم نمیده بعد شیطان میگه که دیگه راهی نیست باید تسلیم شرایط بشی بعد از خدای خودم میپرسم میگه که واتساپ پیام بده و باش حرف بزن صوتی (تمرین عزت نفس بهم میده) بعد شیطان میگه گوشی جواب نداده میخوای پیام صوتی 10 دقیقه ای تو رو گوش کنه و جوا بده و منم که به حرف خدا گوش دادم این کارو کردم و با احترام کامل همه فایل ها و اسناد منو نگاه کرده و با عشق با توضیحات زیاد جواب سوالم رو میدهد
یا مثلا میرم پیش زنی که تمام عالم و آدم از دست اخلاق گندش مینالن حتی با آدم هایی که قبل من رفته بودن دعوا کرده بود (البته بعدا فهمیدم) از خدا میپرسم و میگه چطور حرف بزن و منم انجام میدم و این زن با چه احترامی کارمو انجام میده و حتی به چند جای دیگه که باید خودم برم زنگ میزنه و همونجا کار 2 ساعته من رو میکنه 2 دقیقه
و کلی مثال دیگه که واقعا انتها نداره توی زندگی من ………. فقط اینها رو گفتم که نتیجه گیری کنم ازشون و ایمانمون بیشتر بشه
البته قبول دارم که به این سبک زندگی کردن نیازمند ایمان خیلی زیادی هست. اگه بخوام اندازشو بگم باید حضرت موسی رو مثال بزنم که اونقدر ایمان داشت که به مسیری حرکت کرد که بهش کفته شد ، که مدت محدودی توسط عوامل جوی خشک باشه و بعدش چندین متر آب همونجا باشه که سواره و اسب رو در خودش غرق میکنه یا ایمانی مثل حضرت ابراهیم که بچه کوچک و زنشو توی بیابان رها میکنه واقعا هرچه ایمان بیشتر باشه نتیجه بیشتری هست یا ایمانی مثل سید حسین عباسمنش میخاد که حتی زمانهای خیلی پیش ایمانش به خداوند طوری بوده که کارهایی میکرد کلی آدم تهدیدش میکردن نگران نبود میدانید چرا چون ایمان داشت این خدایی که توی قران گفته که با فرستاده های خودمان زندگی خوب بد خود را رقم میزنیم واین همون مباحث فرکانس هست با این ایمان نگران نبوده و امروز هم می بینید مخصوصا دوستانی که توی حوزه اینترنت کار میکنند که سایت استاد اولین هست با اختلاف همه نمیتونن باور کنند و این همون استفاده از قوانین ثابت خداوند هست که به این شکل کار میکند برای هرکه که خواهد
شاید بگید خب این روش رو چطور اجرایی کنیم روشش خیلی ساده هست به این شکل که به ندای درونتون یکمی بیشتر بها بدی البته باید عمل هم بکنی بدون مقاومت فقط در همون اول باید بدونید که صدای شیطان هم شنیده میشه که با معیار احساس خوب از صدای خداوند جداش بکنی و به ترتیب ایمانت نسبت به اعتماد به خدا بیشتر بشه و ادامه بدی و اگه بخوام این چند خط رو توضیح بدم باید صد صفحه ای رو از تجریباتم بنویسم فقط باید استفاده بشه که ببینید با چشمان خودتون چطور قانون کار میکنه (البته که قبل از این کار باید کلی از مباحث باور ها خوب رو کار کنید که به مرحله ای که گفتم بتونید اعتماد کنید)
اگه بخوام کلیت بحث استادمون رو بگم و یا هر فردی که از زمین و آسمان خیر و خوشی براش میرسه همین یک مورد هست که اجازه میدهند توسط خداوند راهنمایی بشن و باورهای مناسبی رو در حوزه مورد نظرشون دارند اکثرشون نا آگاهانه از این استفاده میکنند اما استاد آگاهانه استفاده میکنه از این قوانین. یه چیز خیلی جالب استاد سال 93 در دوره قانون آفرینش گفتن که رتبه سایتش 2000 هست واز تمام اونهایی که تو ایران هستن رتبش خیلی بالا تره و گفتن که این سایت به سایت اول توی حوزه موفقیت تبدیل میشه و الان میبینید که شده(بعد از تقریبا 4 سال). استاد عزیزم بهت تبریک میگم
واقعا چه اتفاقی افتاده که اینچنین چیزی به وجود میاد همش توی یک کلمه خلاصه میشه قانون و اعتماد به صاحب قانون همون مواردی هست که استاد توی دوره ای مثل راهنمای عملی توضیح میدهند. البته که استاد برای اینکه سایتش رتبش بره بالا کارهایی رو انجام داده اما واقعا وقتی میخواد بگه چکارکرده یادش نمیاد و میگه کار خاصی نکردم و دلیلش اینه که به یک تکنیک خاص که 2 سال پیش جواب داده برای همه نچسپیده بلکه خودشو به منبعی وصل کرده که تمام انسانهایی که لازمه رو به سمت سایتش میاره که آموزش جدید بهش بدن تمام تکنیک ها رو بهش الهام میکنه و راه های درست رو خدا بلده و نمیزاره که استاد اشتباه کنه و همیشه در مسیر درستی که سایت و یا هرجنبه ای دیگه از زندگیش رو بخواد هدایت میکنه (متناسب با باوری که ساخته)و اگه در مسیر درست باشی لاجرم به سرعت حرکت میکنی و پیشرفت پشت سر هم نتیجه مسیر درست هست
استاد در دوره راهنمای عملی خیلی کامل این موضوع رو توضیح دادن که خداوند تبدیل میشه به هرآنجه که ما بخوایم و باور کنیم. اون چیزی رو که باور کردیم میشه نه اون چیزی که درکلام میاریم استاد این باور رو ساخته که من میخوام سایتم به این سمت بره و از استفاده از قوانین خداوند اون رو ساخته در ذهنش و بعد اطمینان قلبی که ناشی از ایمان است به او نوید این را میدهد که خداوند برای تو تبدیل میشه با سایت اول در حوزه موفقیت و استاد میدونه که دستانی میان و اگر 100 باور و راهکار اشتباه هم بدن استاد ما میتونه خودش با خدای خودش راه درست رو بدون آزمون وخطا بره و برسه به اینجا. از آموزش هایی که برای مسائل سایت هست تا کاربر و همه چیز را این خداوند برای او فراهم میکند و به همین دلیل هست که این سایت با این سرعت داره بالا میره چیزی فراتر از تکنیک های روز پشت این قضیه هست و آن هم هدایت لحظه ای خداوند هست. میدونید چرا اینقدر مهمه این هدایت خداوند چونکه جهان هرلحظه در حال پیشرفت هست وهزاران ابزار دیگه مثل اینترنت و اینها هم بیاد از ایده و راهکار های جدید متناسب لحظه را نمیتواند به ما بدهد اما خداوند از لحظه به لحظه این پیشرفت باخبره و میتونه راهنمایی کنه به صورت واضح و شفاف به قول قرآن هرکسی را که بخواهد. و تبدیل میشه به اون مدیر فنی خوب که کارکنه با دل و جان به اون کارمند خوبه به اون کسی که بیاد و محصولاتشو بخره و یکی مثل من که عاشقانه کامنت بذاره. میبینید اینها همه کارخداست. این نهایت اختیاری است که خداوند میتونست به ما بدهد : خداوند بی اندازه بی انتهاست ولی شکل اون ظرفی میشه که ما با باور های خود به آن شکل میدهیم
اگه باور کنی فراوانی رو ثروت به دنبالت میاد
اگه باور کنی دیگه خواستگاری برات نمیاد دیگه نمیاد
اگه باور کنی که یه بیماری ارثی در وجودت هست و مال گذشته گان تو هست این بیماری به وجود میاد و بات میمونه
اگه باور کنی دست به هر کاری بزنی طلا میشه، طلا میشه واقعا
اگه باور کنی روابط خوب همیشه هست همیشه رابطه های عاشقانه رو میبینی و برات به صورت فیزیکی اتفاق میفته
اگه باور کنی عطسه یک نفر سرما خوردگی برات میاره مطمعنا زیر سرم میری
اگه باور کنی بدنت در برابر هر ویروسی قویه وکارشو خوب انجام میده و خودش بهتری دارو خانه جهان رو داره میشی مثل استاد میگی دفترچه بیمه کیلویی چند
اگه باور کنی واقعا نه اینکه حرف بزنی واقعا گفتن یک باور خوب خیلی راحته اما باور کردنش به آسانی گفتنش نیست کلی کار داره که استاد واقعا همشو گفته و حتی از زندگی خودشم کلی توضیح میده که باور کنیم قضیه باور رو
میدونید واقعا مبارزه اصلی قرآن بر سر چیه اینهمه آیه هست : همش سر اینه که از آیین و دین و روش گذشتگان خود استفاده نکنیم بلکه به دنبال حقیقت باشیم و آنرا پیدا کنیم و با یک اصل و آن هم توحید زندگی به روز را برای خودمان سرپا کنیم. به دنبال بماقدمت ها باشیم که چطور چیزی رو میفرستیم به دنبال گشترش جهان باشیم اگه جای خوبی نیستی زمین خداوند پهناوره به دنبال کارهای درستی باشیم که تک تکشو ساده توضیح دادا. حتی گفته به خود قرآن هم شک کنیم و اگه میتونیم یک آیه مثل اون بیاریم و این شک اول آغاز تمام خوشبختیهاست اگر بدنبال حق باشیم و راه درست رو پیدا کنیم. پیشنهاد دارم به تمام نتایج بدی که در زندگی دارید کمی شک کنید و ببینید آیا اجازه به خداوند داده اید که در نتیجه آن سهیم باشد یا مانع او شده اید با اختیار خود
خیلی دوست داشتم از نتایجم و اون چیزهایی که استفاده کردم بگم تا اینکه بخوام کلی گویی کنم
دوستون دارم در پناه حق
سلام و عرض ادب خدمت شما خانم تدین
سپاسگذارم از لطفت که حس خوبتو گفتی خوشهالم واقعا که در این مسیر کار میکنیم
هرچه بیشتر به خدا و اون منبع اصلیمون اعتماد کنیم بیشتر نعمت دریافت میکنیم و شاید بهتره بگم نعمت بودنش در این مدار طبیعیه
و کمتر به انسانها وابسته میشیم ولی در عوضش انسانها خودشونو برای ما به آب و آتیش میزنن و ابزار ها هم خودشون میان کار میکنند که به مقصد برسون ما رو
مرسی که حس خوبتو گفتی سپاس فراوان از خوبی شما
درود بر شما
هر چقدر بیشتر روی ذهنمان کار کنیم و در این کار مهارت پیدا کنیم احتمال موفقیت ما بالاتر میرود. باورهای محدود کننده یا پیدا میشوند یا در این فرایند بدون اینکه متوجه بشیم خیلی کمرنگ میشوند.
موفق و موید باشید خانم زینلی پور