در این فایل، سوال اساسی زیر مطرح شده است:
“چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟ چه عواملی سبب میشود، فردی مثل استاد عباسمنش با اینکه آنچه را که متخصصین علم بازاریابی مهم میدانند، انجام نمیدهد اما در کسب و کار خود به موفقیتهایی دست مییابد که سایر کسب و کارهای آن حوزه، با وجود اجرای فرامین متخصصین بازاریابی، دست نیافتهاند؟”
«تفاوت قائل شدن میان اصل و فرع» درباره عوامل موفقیت یک کسب و کار، هدف اصلی این فایل است. اما تمامی جزئیات درباره عوامل اساسی موفقیت پایدار در کسب و کار، به صورت مفصل در دوره روانشناسی ثروت 3 توضیح داده شده است.
دوره روانشناسی ثروت 3، استاد خبره ایست برای ایجاد “توانایی تشخیص اصل از فرع”، در ذهن مدیر یک کسب و کار. جلسات اولیه این دوره – در قدم اول – به دانشجو “مدیریت ذهن” را می آموزد. زیرا تا زمانی که فرد از عهده مدیریت ذهن خود برنیاید، محال است از عهده مدیریت کسب و کار خود برآید. روانشناسی ثروت 3، مدیریت ذهن را از ریشه یعنی “ساختن باورهای توحیدی” شروع می کند. زیرا “توحید”، تنها راهکار برای مدیریت ترس ها و نگرانی های توهمی است که ذهن همواره از طریق آنها وارد عرصه می شود.
ریشه موفقیت پایدار برای یک کسب و کار، در باورهای توحیدی صاحب آن کسب و کار است. باورهایی که تمرکز فرد را به جای حساب کردن روی عقل انسانی، به پیروی از هدایت های الهی معطوف می کند.
ذهن ما اکثرا درباره پیروی از هدایت های درونی، مقاومت های بسیاری دارد زیرا ما آموزش دیده ایم تا روی عقل مان حساب کنیم، روی علمی حساب کنیم که حاصل درک به اصلاح از ما بهتران درباره شیوه به موفقیت رسیدن است. ضمن اینکه اساس این درک، بر تاثیر عوامل بیرونی (شرک)، بنا شده است و نیروی هدایتگر درونی ما را غیر فعال می کند. در نتیجه وقتی برایمان واضح می شود که می خواهیم کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنیم یا رشد دهیم، ذهن لیستی از موانع، مسائل احتمالی، ” به اندازه کافی خوب نبودن ها ” و شک و تردید ها را پیش روی ما قرار می دهد و تمام انگیزه و اشتیاق درونی ما را می بلعد زیرا فرد مهم ترین عامل، یعنی نیروی هدایت را از معادله خارج کرده و فقط روی عقل انسانی حساب باز کرده است.
به همین دلیل، روانشناسی ثروت 3، بازسازی کسب و کار را از پاکسازی ذهن صاحب کسب و کار از شرک شروع می کند. جلسات این دوره – قدم به قدم – همکاری کردن با انرژی خلق کننده و هدایت کننده ای را یاد می دهد که خداوند نامیده ایم:
نیرویی که درون ماست، از همه چیز آگاه است، همواره همراه ماست، همه ایده ها و راهکارها را دارد، جواب تمام سوالات را دارد، در حل مسائل به ما کمک می کند، هدایت ما را وظیفه خود دانسته است، برگی بدون اذن او از درخت نمی افتد و عاشقانه می خواهد به ما کمک کند تا در مسیر خواسته های خود حرکت کنیم و از طریق تحقق خواسته های خود، دستی باشیم برای گسترش جهان.
مهمترین بخش از آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، مامور ساختن این باور مرجع است که شما به عنوان مدیر یا صاحب یک کسب و کار، باید در ذهن خود بسازید. سپس سایر عوامل، روی این فونداسیون قرار داده می شود.
- به اندازه ای که مدیر کسب و کار، جمله به جمله آگاهی های جلسات این دوره را مثل وحی منزل جدی می گیرد و در رفتارها و عملکرد خود لحاظ می کند، به همان اندازه نیز:
- نگرانی هایش درباره مسائل کسب و کار مثل بازیابی، مشتری مداری، تولید، مجوز و … حذف می شود؛
- به همان اندازه به آرامش ذهنی می رسد و به اندازه این آرامش ذهنی، الهامات خداوند را درباره “چگونگی”، دریافت می کند؛
- به همان اندازه جواب سوالاتی را دریافت می کند که الان جوابی برایشان ندارد؛
- به همان اندازه ایمان فعالی دارد که بدون نیاز به “دانستن همه چیز” یا “بی عیب و نقص بودن”، با امکاناتی که در همین لحظه دارد کار را شروع می کند.
- به همان اندازه، به تعویق انداختن، برایش معنایی ندارد چون به خاطر این جنس از ایمان، تمام قدم ها در طی مسیر یکی پس از دیگری به او گفته می شود و نیازهایش در لحظه پاسخ داده می شود.
تمام کارآفرین هایی که در کسب و کار خود به موفقیت پایدار رسیده اند، چنین الگویی از عملکرد را دارند که عملکرد توحیدی نام دارد. عملکردی که عوامل بیرونی را بی تاثیر می داند و راه الهامات قلب را می رود.
وقتی ذهن خود را از اطلاعات محدود کننده خالی می کنی و پای آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3 می نشینی، آن آگاهی ها بخش خلاق و خداگونه وجود شما را فعال می کند و با چنین سوالاتی ایمان شما را به چالش می کشد که:
- چرا از اینکه جواب تمام سوالات را درباره کسب و کار خود نمی دانی، ترسیده ای و کار را شروع نمی کنی؟
- چرا روی حرفها و وعده های متخصصان حساب می کنی اما روی وعده نیرویی که جهان را هدایت می کند، حساب نمی کنی؟
- چرا با وجود این نیروی هدایتگر درونی، هدایت کسب و کار خود را به او نمی سپاری؟
- چرا به جای انتظار و سکون برای وقت مناسب، همین حالا این نیروی هدایتگر را فعال نمی کنی؟
- چرا به این نیرو توکل نمی کنی و با همین امکانات، قدم اول را بر نمی داری؟
روانشناسی ثروت 3، با هدف ایجاد کسب و کاری با موفقیت های پایدار، به ما یاد می دهد تا درباره عوامل موفقیت کسب و کار، به دنبال تفاوت قائل شدن بین اصل و فرع باشیم. در دنیایی که در هر لحظه، هر فردی ایده ای درباره عوامل موفقیت منتشر می کند، باید از خود بپرسیم: ” اصل اساسی موفقیت یک کسب و کار چیست؟
روانشناسی ثروت 3، فقط و فقط بر درک و اجرای این اصل، متمرکز است. به همین دلیل در بازار مکاره امروز، هر روز یک تکنیک و شگرد جدید برای فروش ابداع می شود و خیلی زود هم محو می شود. اما آموزه های روانشناسی ثروت 3، از زمان تولید تا الان، فقط بر همان اصل اساسی یعنی قانون بدون تغییر خداوند استوار است و تا کنون کسب و کارهای افراد زیادی را متحول کرده که این آگاهی ها را عملی کرده اند.
مهم ترین بخش از آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3، فعال کردن نیروی هدایتگر درونی است. تمرینات و آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، باورهایی را در ذهن دانشجو می سازد که این نیرو را فعال می کند. سپس در ادامه جلسات، دانشجو یاد می گیرد که چگونه به وسیله “سوالات مناسب”، به این نیرو قدرت خلق کنندگی بدهی. سوالات هدایتگری که به شما می گوید:
“سمت شما”، در این قدم چیست؛ سمت خداوند چیست؛ چه کارهایی را باید انجام دهی؛ چه کارهایی را نباید انجام دهی؛ چه قدم هایی را شما باید برداری تا خداوند قدم های بعدی را برایت بردارد؛ چه جنس از توجه را باید فعال نگه داری و از توجه به چه چیزهایی باید اعراض کنی تا این نیرو همچنان فعال بماند. آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3 مشاور دانایی است که به شما یاد می دهد تا ذهن خود را مثل یک هوش مصنوعی بر اساس باورهای توحیدی، تربیت کنی.
به اندازه ای که به آموزه ها و تمرینات این دوره عمل می کنی، نیروی هدایتگری را در وجود خود فعال نگه میداری که:
- در هر لحظه، قدم بعدی را به شما می گوید؛
- درباره مسائل شما، سر راست ترین جواب را پیش روی شما میگذارد؛
- ایده های سازنده را به سمت مغز شما هدایت می کند؛
- آدمها مورد نیاز را به سمت شما هدایت می کند؛
- راهکارها را به سمت شما هدایت می کند؛
- شما را با فرصت های شگفت انگیز روبرو می کند و همزمانی های شگفت انگیز را برایت ایجاد می کند.
مدیریت کسب و کار، با وجود باور به این نیروی هدایتگر و فعال نگه داشتن او، بی نهایت آسان است. چون انرژی خداوند در تمام جزئیات کسب و کار شما جاری می شود و کارها را انجام می دهد. به گونه ای که همه متعجب می شوند از اینکه چرا شما در زمان مناسب در مکان مناسب هستی؟! اما خودت می دانی که دلیل این همزمان، شراکت با خداوند است. “توحید” یعنی شراکت با خداوند؛ حساب کردن روی این نیرو؛ اعتماد به هدایت های این نیرو و لبیک گفتن به الهامات این نیرو؛
لازم است تمام جلسات دوره روانشناسی ثروت 3 را بارها گوش داده شود، تمرینات با تمرکز بالا انجام شود، آگاهی ها به اندازه کافی تکرار شود تا مغز “توحید و چگونگی اجرای آن در عمل”، درک شود.
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 3
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج79MB17 دقیقه
- فایل صوتی live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج16MB17 دقیقه
به نام الله یکتا
سلام به استادان گرانقدرم و دوستان ارزشمندم
حرفی و کامنتی بزار که خودت بهش عمل میکنی وگرنه همه حرف های قشنگ بلدن تو سعیتو بکن که عمل کنی نمیخواد کمالگرا باشی که نه من صددرصد باید به تمام گفته های استاد عمل کنم نه تو از یه درصد شروع کن به کار کردن و عمل کردن به گفته های استاد کم کم زیادش کن تو یک ذره بهتر از دیروزت باش تو یک ذره عملگرا باش همه چی درست میشه
تو زمانی به نتیجه میرسی که عمل کنی به گفته های استاد کسی با شنیدن یا گفتن نتیجه نمیگیره تو با عمل کردن و فرستادن فرکانس هات نتیجه میگیری اونم خود به خود وارد زندگیت میشه به صورت طبیعی
تو زمانی به اصل توجه کنی نتیجه ها میان اصل توحیده اصل خودتی اصل اینکه تو روی خودت فقط خودت کار کنی کاری به بقیه نداشته باشی وفقط روی کار خودت روی ساختن باورهای خودت روی ذهنت تمرکز کنی و عمل کنی اصل اینه خودت باشی نظر خودت برای خودت مهم باشه اصل اینه هرچی خودت دوست داری بپوشی اصل اینه احساس خود ارزشمندی بدون قید و شرط داشته باشی اصل اینه من عمل کنم به همه ی این حرف هام این کامنتم اصل فقط اینه بشنوم ببینم عمل کنم تمام
سلام به استاد عباس منش و اون دوست عزیزی که این سوال رو مطرح کرد و همه دوستان گلم٫
من دیشب وقتی در لایو شرکت کردم خیلی جا خوردم چون دقیقا دنبال همین بحث کسب و کار اینترنتی بودم و حتی می خواستم از استاد درخواست کنم که در قدم دوم دوره ۱۲ قدم یک جلسه رو اختصاص بدهند به همین موضوع ولی خدا رو شکر این لایو پاسخ به سوالم بود چون من فروش سایتم بسیار کم شده و خیلی دنبال راه حل این مشکل بودم و دیشب خیلی به این موضوع فکر کردم و خداوند این پاسخ ها را داد و من به خودم قول می دهم که روزی بیام و از نتیجه این نوع تفکری که در ادامه نوشتم ، زیر همین پاسخ کامنت بزارم٫
بریم سر اصل مطلب : جواب این سوال بسیار سخت است اگر از دیدگاهی غیر از قوانین جهان هستی بخواهیم پاسخ بدهیم یعنی با هر روش علمی یا به قول دوستمون اساتید مارکتینگ بریم جلو ، سایت استاد عباس منش مثال نقضی بر گفته های اون اساتید میشه٫
اما اگر از دیدگاه قوانین برویم جلو جواب این سوال بسیار تا بسیار ساده و منطقی است٫ اگر شما دوستان این موضوع را درک کنید در واقع جواب سوال رو به دست آوردید
این جمله که ( مشتری هایی که وارد هر کسب و کار می شوند در واقع واکنش جهان به باورهای صاحب اصلی آن کسب و کار در مورد ثروت است و مشتری ها پاسخ جهان به باورهای افراد هستند٫ ما باور داریم که قانون اینه که جهان واکنش می دهد به افکار من و من هر فرکانسی را بفرستم دقیقا همان را به من برمی گرداند٫
اگر من خودم را صاحب یک کسب و کار بدانم خواه کسب و کار فیزیکی باشد خواه آنلاین(اینترنتی) ، مشتری هایی که وارد کسب و کار می شوند پاسخ جهان هستی به فرکانس های من صاحب کسب و کار در مورد ثروت است٫ اگر من باورهای ثروت آفرین داشته باشیم ۱۰۰ درصد مشتریان وارد کسب و کار من می شوند و به میزان فرکانس ارسالی من در مورد ثروت ، از من خرید کرده و باعث ورود ثروت به زندگی من می شوند٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫ و اینجوری بگم دقیقا مثل آب می ماند که وقتی توی ظرفی می ریزیم بدون کوچکترین خطایی شکل همان ظرف را می گیرد و همه شما نمود این مثال را در قالب های یخی که در یخچال قرار می گیرد ، دیده اید٫
حال شما استاد عباس منش را می بینید که وقتی تنها عامل کسب ثروت را باورها می داند دیگر از این همه نتیجه حیرت آور متعجب نمی شوی بلکه ایشان را تحسین می کنی که تونسته از قوانین جهان هستی استفاده کنه و کسب و کار خودشان را رونق ببخشد٫
اگر ما بدانیم که هر چیزی که تجربه می کنیم نمود واقعی از فرکانس های شخص ماست ، دیگر دنبال هیچ روشی برای جذب مشتری نمی گردیم و تنها راه برای موفقیت در کسب و کار خودمون را فقط کار کردن روی باورهای ثروت آفرین می دانیم
یک مثال می زنم: یک مدیر که صاحب یک کسب و کار است را ببینید : این مدیر روی باورهایش کار نکند ولی طبق روال همه افراد دیگر سراغ افرادی که بازاریابی بلد هستند برود و آنها هم بگویند مشکل شما تبلیغات است و شما یک بودجه ایی را به تبلیغات اختصاص بده و این مدیر این کار را انجام می دهد و چند میلیون تومان هزینه برای تبلیغات در نظر می گیرد ولی تبلیغات شکست می خورد
چرا تبلیغات شکست خورد؟ به خاطر اینکه مدیر باور دارد که اگر ثروت وارد زندگی اش شود از راه خدا دور می شود یا آدم بدی می شود یا هر باور محدود کننده دیگری ٫٫٫٫
این مدیر نمی تواند ثروت کسب کند اما وقتی یک مدیری مثل استاد عباس منش باور دارد که همه چیز باور است و من اگر بخواهم مشتری وارد سایتم بشه و درآمد داشته باشم باید ۱۰۰ درصد روی باورهایم کار کنم و فرکانسی را ارسال کنم که جهان هستی مشتریانی را معادل همان فرکانس وارد کسب و کارم کند ٫ دیگر نتیجه ایی در کسب و کار نیست که نشود خلقش کرد ٫٫٫٫٫٫٫٫ بعد استاد عباس منش می آید روی باورهای فراوانی کار می کند که ثروت بی نهایت است یا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و پاسخ جهان هستی به باورهای ایشان لاجرم ورود مشتری و ثروت به کسب و کار ایشان است٫
دوست من علت اینکه نمی توانی درک کنی ، نتایج استاد را در مورد سایت خودشان این است که برای تحلیل نتایج سراغ اساتید مارکتینگ رفتی و بر اساس مترو معیار آنها داری تحلیل می کنی که نتیجه اش گیج شدن است٫ در صورتی که اگر شما به قانونی که می گوید تمام اتفاقات زندگی شما به واسطه افکار و باورهای شما رخ می دهد ۱۰۰ درصد ایمان و یقین داشته باشی یعنی در عمل ازش استفاده کنی تا ذهن منطقی ات را قانع کنی که تمام بازی ثروت استفاده از همین قانون است ،، آن وقت شما هم نتایجی می گیری مثل استاد عباس منش و از سردرگمی رها می شوی ٫
نکته خیلی مهم : اگر می خواهی از قوانین جهان هستی درست استفاده کنی این است که هر عامل بیرونی دیگری مثل سئو و دیجیتال مارکتینگ و ٫٫٫٫٫را از باورهای ثروت آفرینت جدا کنی که این همان موضوع ترمز در دوره کشف قوانین زندگی است٫ یعنی اگر باور داشته باشی برای جذب مشتری باید سایتت را سئو کنی با این باور تو حتما باید سایتت را سئو کنی تا مشتری وارد کسب و کارت شود ولی چون شما روی باورهای ثروتت کار نکردی ، مشتری میاد ولی خریدی انجام نمیشه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حال برعکس این مطلب نیز اتفاق می افتد ” اگر شما روی باورهای ثروت آفرین کار کنی و باور دشته باشی که وقتی من روی باورهای ثروت آفرین خودم کار می کنم جهان هستی به باورهای من واکنش نشان می دهد و یکی از این واکنش ها وارد شدن مشتری به کسب و کارم و خرید کردنش است و سئو کردن سایت هیچ تاثیری ندارد : و فقط همین عامل را بپذیری برای کسب و کار خودت ، آن وقت است که می بینی که مشتریانی وارد کسب و کارت می شوند و بر طبق قانون تکامل از تو خرید می کنند٫
نکته مهم دیگر قانون تکامل است (یک شبه هیچ سایتی سایت استاد عباس منش نمیشه) یعنی اینجوری نیست که تو روی باورهات چند روز کار کنی و بعدش ببینی که ۱۰۰ میلیون تومان کسب درآمد کرده ای !!!!!!!!!!!! ٫٫٫٫
شما به میزانی که روی باورهای ثروت آفرینت کار می کنی درآمد کسب می کنی یعنی اگر شما چند روز کار کنی و مشتری وارد کسب و کارت شود و دیگر روی باورهات کار نکی دیگر آن مشتری ها را نداری و نتایج قبلی را کسب نمی کنی٫
یک سوئ تفاهم بزرگ از قانون و باورها: خیلی ها فکر می کنند که اگر فقط روی باورهاشون کار کنند کافیه در صورتی که موضوع مهم این است وقتی شما روی باورهاتون کار می کنید یک سری ایده ها و الهامات از طرف خداوند به شما داده می شود که شما انجام می دهی و نتیجه ی انجام آن الهامات این است که شما ثروت دریافت می کنی ٫وقتی شما می بینید که استاد عباس منش یک فایل می گذارد و در آن می گوید این موضوع به من الهام شد تا در موردش صحبت کنم ، تائید کننده این است که شما وقتی روی باورهاتون کار می کنید هدایت می شوید به انجام یک سری کارهای درست که نتیجه آن به صورت تکاملی کسب ثروت است ٫ یعنی اینکه شما این کارها را قدم به قدم انجام می دهید و نتیجه اش کسب ثروت است٫
یک مثال می زنم : فرض کنید یک راه پله هست و شما هدفتان کسب یک میلیون تومان پول هست که در پله ۶ ام شما به این یک میلیون تومان پول می رسی٫ حالا شما در ابتدای پله اول هستید و روی باورهای ثروت آفرین کار می کنید و شما به پله اول که ۱۰۰ هزار تومان پول هست ، هدایت می شوید که شاید ظاهرش یک میلیون تومان نباشد ولی شما باید بدانید که باید برای رسیدن به هر مبلغی از پول باید تکامل طی شود ٫
حالا بازهم روی باورهاتون کار می کنید و هدایت می شوید به پله دوم ( مثلا ۳۰۰ هزار تومان وجود دارد) بعد دوباره قانون تکامل را تا پله ۶ ام به یاد می آورید و تا رسیدن به پله ۶ ام روی باورهای ثروت آفرینتون کار می کنید و نتیجه طبیعیش اینه که یک میلیون تومان پول به شما داده می شود٫
نکته پایانی : برای پیدا کردن راه درست شما طبق گفته خود استاد عباس منش به خودت ۳ ماه وقت بده و بگو من ۳ ماه می خواهم فقط بر طبق گفته های استاد عباس منش برم جلو : حالا اگر بعد از این ۳ ماه من ثروت کسب کردم که همین راه را ادامه می دهم ولی اگر کسب نکردم می روم سراغ بقیه اساتید٫٫٫مشکل من و شاید عمده دوستان دیگر این است که هی می خواهیم صحبت های چند استاد را با هم ترکیب کنیم تا موفق شویم در صورتی که اصلا نیاز به این کار نیست شما از نتایجی که استاد گرفته می توانی راه درست را تشخیص دهی٫٫٫
مثلا من دیشب بعد لایو استاد خیلی به این موضوع که استاد ۵۰ هزار کاربر غیرفعال را از سایتشون حذف کردند فکر کردم و همون موقع یاد یک استادی که بازاریابی اینترنتی تخصصشه و سئو هم تدریس می کنه افتادم که توی اسفند پارسال جشن ۵۰ هزارتایی شدن اعضای سایتش رو گرفته بود با اینکه از سال ۸۳ توی حوزه اینترنت فعالیت داشته و الان هم فعالیت می کنه٫ نکته خیلی جالب در اعضای کانال تلگرام استاد عباس منش و این اساتید اینه که با اینکه این افراد خیلی تخصص دارند وقتی شما نگاه می کنی به نتیجه کارشون می بینی که ماکزیمم ۵ هزار نفر هستند ولی در کانال استاد هر روز دارن زیادتر میشن و نمود عینی این موضوع در پیج اینستاگرام استاد می شود دید که چطور با یک اعلام و لایو ساده چندین هزار نفر به پیج ایشون اضافه شدند٫
امیدوارم پاسخی که دادم برای همه شما دوستان مفید باشه: برای همه شما و استاد عزیزم آرزوی ثروت فراوان دارم٫
سلام سرکار خانم . پاسختون بسیار عالی بود…منم شدیدا با شما موافقم و در تایید فرمایشات شما باید عرض کنم. دلیل تفاوت استاد و سایر اساتید این است که استاد تکیه کرده بر خدا و قوانین ثابت و بدون تغییرش برای هر کاری ولی اساتید مارکتینگ تکیه کرده بر فرعیاتی مثل سئو که هر سال تغییر می کنه قوانینش و تجربه افرادی که سابقه بیشتری در این کار دارند و در واقع از اصل که خداست خیلی فاصله گرفتند. من طبق آموزه های استاد این را درک کردم که تکیه بر هر چیزی غیر از خدا که من این را شرک می دانم …موفق باشید
سلام.علی آقای گل .پاسخت محشر بود …..من خیلی با این جمله به فکر فرو رفتم که ( فرق است بین باور و آگاهی)…برات آرزوی ثروت فراوان از خدایی می کنم که نمرش 100 هست.
سلام سر کار خانم ای کاش یاد بگیریم که به محتواهای استاد عباس منش در محصولاتشان احترام بزاریم و آن را رایگان در اختیار بقیه قرار ندهیم٫ منم خیلی از مواقع یک سری پاسخ ها به ذهنم میرسه از محصولات ولی اصلا نمی نویسم چون تا بهایی پرداخت نشه نه درکی اتفاق می افته و نه نتیجه ایی ٫
من این نکته را از فایل مصاحبه با استاد یاد گرفتم که احترام باید متقابل باشه اگر استاد به دیدگاه شما احترام میزاره و منتشرش می کنه من هم باید به کلام استاد احترام بزارم٫٫موفق باشیم
سلام…ممنونم …استاد این موضوع را در جلسه 1 دوره کشف قوانین زندگی کامل توضیح دادن…موفق باشید.