live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج

در این فایل، سوال اساسی زیر مطرح شده است:

“چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت می‌کند؟ چه عواملی سبب می‌شود‌، فردی مثل استاد عباس‌منش با اینکه آنچه را که متخصصین‌ علم بازاریابی مهم می‌دانند، انجام نمی‌دهد‌ اما در کسب و کار خود به موفقیت‌هایی دست می‌یابد که سایر کسب و کارهای آن حوزه، با وجود اجرای فرامین متخصصین بازاریابی، دست نیافته‌اند؟”

«تفاوت قائل شدن میان اصل و فرع» درباره عوامل موفقیت یک کسب و کار، هدف اصلی این فایل است. اما تمامی جزئیات درباره عوامل اساسی موفقیت پایدار در کسب و کار، به صورت مفصل در دوره روانشناسی ثروت 3 توضیح داده شده است.

دوره روانشناسی ثروت 3، استاد خبره ایست برای ایجاد “توانایی تشخیص اصل از فرع”، در ذهن مدیر یک کسب و کار. جلسات اولیه این دوره – در قدم اول – به دانشجو “مدیریت ذهن” را می آموزد. زیرا تا زمانی که فرد از عهده مدیریت ذهن خود برنیاید، محال است از عهده مدیریت کسب و کار خود برآید. روانشناسی ثروت 3، مدیریت ذهن را از ریشه یعنی “ساختن باورهای توحیدی” شروع می کند. زیرا “توحید”، تنها راهکار برای مدیریت ترس ها و نگرانی های توهمی است که ذهن همواره از طریق آنها وارد عرصه می شود.

ریشه موفقیت پایدار برای یک کسب و کار، در باورهای توحیدی صاحب آن کسب و کار است. باورهایی که تمرکز فرد را به جای حساب کردن روی عقل انسانی، به پیروی از هدایت های الهی معطوف می کند.

ذهن ما اکثرا درباره پیروی از هدایت های درونی، مقاومت های بسیاری دارد زیرا ما آموزش دیده ایم تا روی عقل مان حساب کنیم، روی علمی حساب کنیم که حاصل درک به اصلاح از ما بهتران درباره شیوه به موفقیت رسیدن است. ضمن اینکه اساس این درک، بر تاثیر عوامل بیرونی (شرک)، بنا شده است و نیروی هدایتگر درونی ما را غیر فعال می کند. در نتیجه وقتی برایمان واضح می شود که می خواهیم کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنیم یا رشد دهیم، ذهن لیستی از موانع، مسائل احتمالی، ” به اندازه کافی خوب نبودن ها ” و شک و تردید ها را پیش روی ما قرار می دهد و تمام انگیزه و اشتیاق درونی ما را می بلعد زیرا فرد مهم ترین عامل، یعنی نیروی هدایت را از معادله خارج کرده و فقط روی عقل انسانی حساب باز کرده است.

به همین دلیل، روانشناسی ثروت 3، بازسازی کسب و کار را از پاکسازی ذهن صاحب کسب و کار از شرک شروع می کند. جلسات این دوره – قدم به قدم – همکاری کردن با انرژی خلق کننده و هدایت کننده ای را یاد می دهد که خداوند نامیده ایم:

نیرویی که درون ماست، از همه چیز آگاه است، همواره همراه ماست، همه ایده ها و راهکارها را دارد، جواب تمام سوالات را دارد، در حل مسائل به ما کمک می کند، هدایت ما را وظیفه خود دانسته است، برگی بدون اذن او از درخت نمی افتد و عاشقانه می خواهد به ما کمک کند تا در مسیر خواسته های خود حرکت کنیم و از طریق تحقق خواسته های خود، دستی باشیم برای گسترش جهان.

مهمترین بخش از آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، مامور ساختن این باور مرجع است که شما به عنوان مدیر یا صاحب یک کسب و کار، باید در ذهن خود بسازید. سپس سایر عوامل، روی این فونداسیون قرار داده می شود.

  • به اندازه ای که مدیر کسب و کار، جمله به جمله آگاهی های جلسات این دوره را مثل وحی منزل جدی می گیرد و در رفتارها و عملکرد خود لحاظ می کند، به همان اندازه نیز:
  • نگرانی هایش درباره مسائل کسب و کار مثل بازیابی، مشتری مداری، تولید، مجوز و … حذف می شود؛
  • به همان اندازه به آرامش ذهنی می رسد و به اندازه این آرامش ذهنی، الهامات خداوند را درباره “چگونگی”، دریافت می کند؛
  • به همان اندازه جواب سوالاتی را دریافت می کند که الان جوابی برایشان ندارد؛
  • به همان اندازه ایمان فعالی دارد که بدون نیاز به “دانستن همه چیز” یا “بی عیب و نقص بودن”، با امکاناتی که در همین لحظه دارد کار را شروع می کند.
  • به همان اندازه، به تعویق انداختن، برایش معنایی ندارد چون به خاطر این جنس از ایمان، تمام قدم ها در طی مسیر یکی پس از دیگری به او گفته می شود و نیازهایش در لحظه پاسخ داده می شود.

تمام کارآفرین هایی که در کسب و کار خود به موفقیت پایدار رسیده اند، چنین الگویی از عملکرد را دارند که عملکرد توحیدی نام دارد. عملکردی که عوامل بیرونی را بی تاثیر می داند و راه الهامات قلب را می رود.

وقتی ذهن خود را از اطلاعات محدود کننده خالی می کنی و پای آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3 می نشینی، آن آگاهی ها بخش خلاق و خداگونه وجود شما را فعال می کند و با چنین سوالاتی ایمان شما را به چالش می کشد که:

  • چرا از اینکه جواب تمام سوالات را درباره کسب و کار خود نمی دانی، ترسیده ای و کار را شروع نمی کنی؟
  • چرا روی حرفها و وعده های متخصصان حساب می کنی اما روی وعده نیرویی که جهان را هدایت می کند، حساب نمی کنی؟
  • چرا با وجود این نیروی هدایتگر درونی، هدایت کسب و کار خود را به او نمی سپاری؟
  • چرا به جای انتظار و سکون برای وقت مناسب، همین حالا این نیروی هدایتگر را فعال نمی کنی؟
  • چرا به این نیرو توکل نمی کنی و با همین امکانات، قدم اول را بر نمی داری؟

روانشناسی ثروت 3، با هدف ایجاد کسب و کاری با موفقیت های پایدار، به ما یاد می دهد تا درباره عوامل موفقیت کسب و کار، به دنبال تفاوت قائل شدن بین اصل و فرع باشیم. در دنیایی که در هر لحظه، هر فردی ایده ای درباره عوامل موفقیت منتشر می کند، باید از خود بپرسیم: ” اصل اساسی موفقیت یک کسب و کار چیست؟

روانشناسی ثروت 3، فقط و فقط بر درک و اجرای این اصل، متمرکز است. به همین دلیل در بازار مکاره امروز، هر روز یک تکنیک و شگرد جدید برای فروش ابداع می شود و خیلی زود هم محو می شود. اما آموزه های روانشناسی ثروت 3، از زمان تولید تا الان، فقط بر همان اصل اساسی یعنی قانون بدون تغییر خداوند استوار است و تا کنون کسب و کارهای افراد زیادی را متحول کرده که این آگاهی ها را عملی کرده اند.

مهم ترین بخش از آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3، فعال کردن نیروی هدایتگر درونی است. تمرینات و آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، باورهایی را در ذهن دانشجو می سازد که این نیرو را فعال می کند. سپس در ادامه جلسات، دانشجو یاد می گیرد که چگونه به وسیله “سوالات مناسب”، به این نیرو قدرت خلق کنندگی بدهی. سوالات هدایتگری که به شما می گوید:

“سمت شما”، در این قدم چیست؛ سمت خداوند چیست؛ چه کارهایی را باید انجام دهی؛ چه کارهایی را نباید انجام دهی؛ چه قدم هایی را شما باید برداری تا خداوند قدم های بعدی را برایت بردارد؛ چه جنس از توجه را باید فعال نگه داری و از توجه به چه چیزهایی باید اعراض کنی تا این نیرو همچنان فعال بماند. آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3 مشاور دانایی است که به شما یاد می دهد تا ذهن خود را مثل یک هوش مصنوعی بر اساس باورهای توحیدی، تربیت کنی.

به اندازه ای که به آموزه ها و تمرینات این دوره عمل می کنی، نیروی هدایتگری را در وجود خود فعال نگه میداری که:

  • در هر لحظه، قدم بعدی را به شما می گوید؛
  • درباره مسائل شما، سر راست ترین جواب را پیش روی شما میگذارد؛
  • ایده های سازنده را به سمت مغز شما هدایت می کند؛
  • آدمها مورد نیاز را به سمت شما هدایت می کند؛
  • راهکارها را به سمت شما هدایت می کند؛
  • شما را با فرصت های شگفت انگیز روبرو می کند و همزمانی های شگفت انگیز را برایت ایجاد می کند.

مدیریت کسب و کار، با وجود باور به این نیروی هدایتگر و فعال نگه داشتن او، بی نهایت آسان است. چون انرژی خداوند در تمام جزئیات کسب و کار شما جاری می شود و کارها را انجام می دهد. به گونه ای که همه متعجب می شوند از اینکه چرا شما در زمان مناسب در مکان مناسب هستی؟! اما خودت می دانی که دلیل این همزمان، شراکت با خداوند است. “توحید” یعنی شراکت با خداوند؛ حساب کردن روی این نیرو؛ اعتماد به هدایت های این نیرو و لبیک گفتن به الهامات این نیرو؛

لازم است تمام جلسات دوره روانشناسی ثروت 3 را بارها گوش داده شود، تمرینات با تمرکز بالا انجام شود، آگاهی ها به اندازه کافی تکرار شود تا مغز “توحید و چگونگی اجرای آن در عمل”، درک شود.

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 3


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    79MB
    17 دقیقه
  • فایل صوتی live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    16MB
    17 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «اسماعیل حسن نیا» در این صفحه: 1
  1. -
    اسماعیل حسن نیا گفته:
    مدت عضویت: 2565 روز

    به نام خداوند بی انتها خداوندی که لحظه بخوانیش جوابت میدهد٫٫٫

    سلام به دوستان عزیز و استاد محترم ٫٫٫

    به نظرم باورِ توحیدی بالاترین ابزار برای موفقیت هست و در همه حال باید روی خدا حساب کنیم ٫٫٫

    یه مثال از خودم میزنم که بتونم نظرم را بهتر بیان کنم ٫٫

    سه روز پیش تو ایستگاه دوازه شمرون داشتم چایی میخوردم و کمکی استراحت که دوباره کارم رو تو قطار که دستفروشی جوراب تو واگن خانمها هست رو ادامه بدم ٫٫‌

    طبق معمول هر روز تا ساعت پنج بیشتر نمیتونم کار کنم چون هم قطار شلوغ میشه و هم پلیس مترو گیر دادنش بیشتر میشه و هم باید برم بازار جنس فردا رو تهیه کنم ٫٫٫

    ساعت ۴ بعدازظهر بود با همکارم صحبت کردم و گفتم که امروز هر جوری که فکر میکنم نمیشه ۱۰۰ تا جوراب رو تو یک ساعت فروخت و رفت بازار همکارم برگشت گفت تو چکار به فردا داری سعی کن بارِ امروزت رو بفروشی روزیه فردا رو خدا فردا بهت میده منم پذیرفتم و در همون حال یه سوال از خداوند پرسیدم اونم این سوال هست که استاد در جلسه دوم یا سوم ثروت ۳ میگه از خداوند بپرسید خدایا درباره این کارم چه کاری من انجام و چکاری رو تو انجام میدی ؟ و رهاش کن ٫٫٫

    منم با حس بسیار خوب این سوال و کردم و واقعا رهاش کردم و به خودم گفتم نهایتاً فردا صبح میرم بازار ٫٫٫

    چایی مایی رو خوردیم و راه افتادیم به سمت پایین یعنی ایستگاه مترو ٫٫٫

    از قضا قطار واگنی قرمز رنگ اومد ، که معمولا بچه ها زیاد باهاش حال نمیکنن چون فروش کمتر و سروصدای بیشتری داره ٫٫

    همکارم ازم جدا شد رفت قسمت واگن اولی و منم رفتم سمت واگنی که بین خانمها و آقایان تقسیم شده که به اصلاح بچه های کاسب مترو بهش میگن قسمت مشترک ٫٫٫

    شروع کردم به تبلیغ ، بدون اینکه یادم بیاد از خداوند سوال کردم فقط این و بگم نشون به اون نشون که انگار ۸۰ درصد اون مسافرانی که تو کوپه بودن اومده بودن مترو ازم جوراب بخرن مثل صف نونوایی و برن خونه و تا فرهنگسرا رسیدم وقتی به بارم نگاه کردم تعجب کردم که چیزی حدود ۳۰ تا مونده بود

    یه دور کوچیک زدم و تا ساعت پنج به راحتی ۹۰ درصد بارم رو فروختم و به بازار هم رسیدم و تازه آخر شب یادم اومد که چه سوالی از خداوند پرسیده بودم و چه جوری من و فرستاد تو اون قطاری که اکثرا سوار نمیشیم و اگرم سوار بشیم تو اون کوپه نمیریم و اگرم میرفتیم سه تا همکار با هم میرفتیم !!!

    چی شد که من اونجا از اون همکارم جدا شدم و به این کوپه هدایت شدم ؟

    این برام یه باورِ توحیدی هست که میگم باید در همه حال رو خدا باید حساب کنم ٫٫

    یا روزهایی که تمرین ستاره قطبی رو با احساس خوب انجام میدم و ازش میخوام که الهاماتش رو برام واضح کنه و بتونم عمل کنم ، تنها الهام خالی رو نمیخوام توانایی عمل کردن هم ازش درخواست میکنم ٫٫٫

    تو اون روزها وقتی آخرِ شب میرسم به خونه شاخام میزنه بیرون ن ن ن ن

    مثلا چند روز پیش یه مدل از جورابام کمتر فروش رفته بود نسبت به مدلهایی دیگه یهویی یه حسی بهم گفت بگو خانمها این جوراب مدل سلطنتی هست و پاپوش زن شاه فوزیه بوده ٫٫

    وقتی این الهام به ظاهر خنده دار را میگفتم همه اول میخندیدن بعدش اکثریت خانمها میگفتن از مدل زن شاه به ما بده منم دیدم چه جالب هم خنده رو لباشون میاد هم انرژی میگیرم و هم جنسم رو فروختم ٫٫٫

    باور کنید این نیرو گاهی وقتها یه چیزهایی میگه که اصلا با مغز جور در نمیاد یا مسخره ست ولی من بخدا قسم انجام میدم و نتیجه میگیرم ، حالا چه جوری میفهمم که این الهام از طرف خداوند هست یا از طرف شیطان ؟ از خودم میپرسم آیا این الهام بهت احساس خوب احساس امیدواری میده یا نه ؟ اگه ببینم که حالمو خوب میکنه انجامش میدم و نتیجه خوب میگیرم و بعضی وقتها هم شده که نتونستم تشخیص بدم الهامات خداوند و شیطان رو و نتیجه برعکس گرفتم ولی در اکثر مواقع الهامات بهم کمکهای خیلی بزرگی کرده ٫٫٫

    البته عزیزان زمانهایی که یادم هست و این سوالات رو ازش میپرسم جواب میگرم نه اینکه همیشه ٫٫ هر وقت میزون بودم سوال خوب کردم جواب گرفتم اغلب جوابها رو یا همون ساعت یا چند ساعت بعد نهایتا تا شب بهم داده٫٫٫

    اینا رو من بهش میگم باورِ توحیدی ٫٫٫

    یا مثل روزهای اول عید امسال که طوری شده بود به زور پول سیگارم درمیومد و یه روز هم شد که دیگه برای فردا غذا نداشتم ولی حالم خوب بود یه حسی بهم امید میداد و ناراحت نمیشدم و نگران نبودم که تا آخرین ساعات روز هشتم فروردین من به طرز معجزه آسایی دوره ۱۲ قدم ، قدم اول رو تهیه کردم و تا به امروز که یکماه ازش نگذشته درآمدم پنج میلیون تومان شده و البته که تو این یکماه تضادهای بسیار بسیار بزرگی تو زندگیم پیش اومده و چندین روز اونها من و به جاده خاکی بردن اگر میتونستم بهتر ذهنم رو کنترل کنم به نظرم به راحتی ۱۰ میلیون کاسب میشدم ٫٫٫

    الان قلبم درباره جواب این سوال فقط بهم میگه همه چی و همه ابزار خداونده ، خداوندی که بهش اعتماد کنی شدید و هر چی ذهنت بترسونتت بازم بهش اعتماد کنی ٫٫٫

    و عزیزان این و من با قاطعیت تمام باور کردم و پذیرفتم که جهان به اندازه ارزش آدم پاسخ میده و تا مدارها رو طی نکنی اجازه نمیده تا به مدار بالاتری بری ، بازم از کارِ خودم مثال میزنم تا راحتتر بتونم عرضم رو برسونم ٫٫٫

    مثلا چه جوری به من تو یک ماه اجازه نداد تا درآمد یک و نیم دو میلیونی من به ده برسه ٫٫٫

    اینجوری بود که پنج روز درگیر مسایل دادگاهی بابام بودم که بابامو بخاطر کارهای اشتباه من و ضمانتی که برام کرده بود بردنش زندان ٫‌٫٫

    دو سه روز جنس خوب گیرم نیومد یکی دو روز مامور گیر داد به ما ٫٫٫

    دو سه روز خودم صبحها تنبلی کردم نتونستم برم سرِکار ، از این دست اتفاقات جهان سرِ راهم گذاشت و اجازه نداد حالا نگاه من به این اتفاقات این بود که من دارم روند تکاملم رو از این طریق که ۵ میلیون الان برام عادی شده طی میکنم ٫٫٫

    و چرا میگم جهان به اندازه ارزشت پاسخ میده ؟ چون من یک هفته پیش پاپوش زنانه رو میفروختم چهارتا بیست هزار تومن اومدم یه روز گفتم بیام سه تا رو بدم بیست هزار فقط یکی دو نفر ازم خریدن دو روز بعد یه جنس کمی بهتر آوردم در کمال ناباوری بقیه و کمی خودم ٫٫٫

    به راحتی ۴ تا رو بیست و پنج هزار به شیرینی فروختم و دوباره رفتم بار دیگه ای آوردم نتونستم این قیمت بفروشم ، چرا ؟ چون من پذیرفتم و باور دارم که به اندازه ای که به جهان خدمت میکنی و ارزش ایجاد میکنی جهان آنی جواب تو میده ٫٫٫

    نمیدونم چه جوری باورهامو بهتر بیان کنم !؟

    ولی این و میدونم که اگر من تبلیغات میکردم درباره این سوالی که پرسیده شده که منظور هم ابزاری که گفته شده هست ، بازم در آخر میگفتم که این قسمت کوچیکی از کارم بود و کار اصلی و باورِ اصلی توحید هست ٫٫‌

    توحید یعنی نگران نبودن توحید یعنی آرامش داشتن در هر شرایطی توحید یعنی بگی من که کارمو انجام دادم بقیه رو خودش به خوبی انجام میده توحید یعنی نفس راحت کشیدن توحید یعنی قدرت را به خداوند دادن در همه حال توحید یعنی اگر شیطان نجوا داد کمی صبر کنی و بگی من میدونم اینکار درست میشه ولی نمیدونم چه جوری و با کدوم دست خداوند توحید یعنی ابراهیم ، ابراهیمی که چاقو گذاشت زیر گلوی بچه اش ٫‌‌٫٫‌

    بخدا قسم اگه بهم بگن که میخوایم دوتا پاهاتو ببریم در مقابل یه سیلی محکم به پسرت بزنیم بقرآن میگم پاهامو ببرید ولی به بچه ام دست نزنید ، ولی ببین ابراهیم کی بوده که تونسته این کار و انجام بده ٫٫‌

    توحید یعنی رها بودن رهاااااااااا٫٫٫٫٫

    هر چند که به قول استاد چند درصد از چیزهایی که میدونیم بهش عمل کنیم زندگیمون گلستان میشه ٫٫٫

    من این باور و دارم در جواب به این سوال که ، اگر بتونیم در اکثر اوقات یا تمامی اوقات از خداوند سوال درست و سوال قدرتمند کننده بپرسیم بهمون میگه که از چه ابزاری استفاده کنیم و چکارهایی رو بکنیم ٫٫٫

    در نهایت باید روی خدا حساب کنیم که خودش میشه ابزار ما و همه کارها رو اتومات برامون انجام میده بدون اینکه اصلا بفهمیم چه جوری این کار پایان پذیرفت ٫٫٫

    خدایا شکرت بخاطر شناختی که از تو پیدا کردم چون خیلیا رو میبینم که اصلا این حرفهایی که ماها میزنیم و این باورهایی که ماها داریم از ۱۰۰ فرسنگی اونها هم رد نشده این باورها و اطلاعات ٫٫٫

    خدا رو شکر میکنم که جوراب فروش مترو هستم و پله پله با طی کردن روند تکامل میخوام دوباره خیلی بزرگتر از سالهایی باشم که تو میدون تره بار بارفروش بودم با درآمدهای ان چنانی ٫٫٫

    و در پایان خدمتتون عرض کنم که ما همه مون برنده هستیم ، چون در این سایت گرانبها و ارزشمند دور هم جمع هستیم و بی منت به همدیگه کمک میکنیم و با خداوند عشق و حال میکنیم ٫٫٫

    تا درودی دیگر بدرودددد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای: