live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج

در این فایل، سوال اساسی زیر مطرح شده است:

“چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت می‌کند؟ چه عواملی سبب می‌شود‌، فردی مثل استاد عباس‌منش با اینکه آنچه را که متخصصین‌ علم بازاریابی مهم می‌دانند، انجام نمی‌دهد‌ اما در کسب و کار خود به موفقیت‌هایی دست می‌یابد که سایر کسب و کارهای آن حوزه، با وجود اجرای فرامین متخصصین بازاریابی، دست نیافته‌اند؟”

«تفاوت قائل شدن میان اصل و فرع» درباره عوامل موفقیت یک کسب و کار، هدف اصلی این فایل است. اما تمامی جزئیات درباره عوامل اساسی موفقیت پایدار در کسب و کار، به صورت مفصل در دوره روانشناسی ثروت 3 توضیح داده شده است.

دوره روانشناسی ثروت 3، استاد خبره ایست برای ایجاد “توانایی تشخیص اصل از فرع”، در ذهن مدیر یک کسب و کار. جلسات اولیه این دوره – در قدم اول – به دانشجو “مدیریت ذهن” را می آموزد. زیرا تا زمانی که فرد از عهده مدیریت ذهن خود برنیاید، محال است از عهده مدیریت کسب و کار خود برآید. روانشناسی ثروت 3، مدیریت ذهن را از ریشه یعنی “ساختن باورهای توحیدی” شروع می کند. زیرا “توحید”، تنها راهکار برای مدیریت ترس ها و نگرانی های توهمی است که ذهن همواره از طریق آنها وارد عرصه می شود.

ریشه موفقیت پایدار برای یک کسب و کار، در باورهای توحیدی صاحب آن کسب و کار است. باورهایی که تمرکز فرد را به جای حساب کردن روی عقل انسانی، به پیروی از هدایت های الهی معطوف می کند.

ذهن ما اکثرا درباره پیروی از هدایت های درونی، مقاومت های بسیاری دارد زیرا ما آموزش دیده ایم تا روی عقل مان حساب کنیم، روی علمی حساب کنیم که حاصل درک به اصلاح از ما بهتران درباره شیوه به موفقیت رسیدن است. ضمن اینکه اساس این درک، بر تاثیر عوامل بیرونی (شرک)، بنا شده است و نیروی هدایتگر درونی ما را غیر فعال می کند. در نتیجه وقتی برایمان واضح می شود که می خواهیم کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنیم یا رشد دهیم، ذهن لیستی از موانع، مسائل احتمالی، ” به اندازه کافی خوب نبودن ها ” و شک و تردید ها را پیش روی ما قرار می دهد و تمام انگیزه و اشتیاق درونی ما را می بلعد زیرا فرد مهم ترین عامل، یعنی نیروی هدایت را از معادله خارج کرده و فقط روی عقل انسانی حساب باز کرده است.

به همین دلیل، روانشناسی ثروت 3، بازسازی کسب و کار را از پاکسازی ذهن صاحب کسب و کار از شرک شروع می کند. جلسات این دوره – قدم به قدم – همکاری کردن با انرژی خلق کننده و هدایت کننده ای را یاد می دهد که خداوند نامیده ایم:

نیرویی که درون ماست، از همه چیز آگاه است، همواره همراه ماست، همه ایده ها و راهکارها را دارد، جواب تمام سوالات را دارد، در حل مسائل به ما کمک می کند، هدایت ما را وظیفه خود دانسته است، برگی بدون اذن او از درخت نمی افتد و عاشقانه می خواهد به ما کمک کند تا در مسیر خواسته های خود حرکت کنیم و از طریق تحقق خواسته های خود، دستی باشیم برای گسترش جهان.

مهمترین بخش از آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، مامور ساختن این باور مرجع است که شما به عنوان مدیر یا صاحب یک کسب و کار، باید در ذهن خود بسازید. سپس سایر عوامل، روی این فونداسیون قرار داده می شود.

  • به اندازه ای که مدیر کسب و کار، جمله به جمله آگاهی های جلسات این دوره را مثل وحی منزل جدی می گیرد و در رفتارها و عملکرد خود لحاظ می کند، به همان اندازه نیز:
  • نگرانی هایش درباره مسائل کسب و کار مثل بازیابی، مشتری مداری، تولید، مجوز و … حذف می شود؛
  • به همان اندازه به آرامش ذهنی می رسد و به اندازه این آرامش ذهنی، الهامات خداوند را درباره “چگونگی”، دریافت می کند؛
  • به همان اندازه جواب سوالاتی را دریافت می کند که الان جوابی برایشان ندارد؛
  • به همان اندازه ایمان فعالی دارد که بدون نیاز به “دانستن همه چیز” یا “بی عیب و نقص بودن”، با امکاناتی که در همین لحظه دارد کار را شروع می کند.
  • به همان اندازه، به تعویق انداختن، برایش معنایی ندارد چون به خاطر این جنس از ایمان، تمام قدم ها در طی مسیر یکی پس از دیگری به او گفته می شود و نیازهایش در لحظه پاسخ داده می شود.

تمام کارآفرین هایی که در کسب و کار خود به موفقیت پایدار رسیده اند، چنین الگویی از عملکرد را دارند که عملکرد توحیدی نام دارد. عملکردی که عوامل بیرونی را بی تاثیر می داند و راه الهامات قلب را می رود.

وقتی ذهن خود را از اطلاعات محدود کننده خالی می کنی و پای آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3 می نشینی، آن آگاهی ها بخش خلاق و خداگونه وجود شما را فعال می کند و با چنین سوالاتی ایمان شما را به چالش می کشد که:

  • چرا از اینکه جواب تمام سوالات را درباره کسب و کار خود نمی دانی، ترسیده ای و کار را شروع نمی کنی؟
  • چرا روی حرفها و وعده های متخصصان حساب می کنی اما روی وعده نیرویی که جهان را هدایت می کند، حساب نمی کنی؟
  • چرا با وجود این نیروی هدایتگر درونی، هدایت کسب و کار خود را به او نمی سپاری؟
  • چرا به جای انتظار و سکون برای وقت مناسب، همین حالا این نیروی هدایتگر را فعال نمی کنی؟
  • چرا به این نیرو توکل نمی کنی و با همین امکانات، قدم اول را بر نمی داری؟

روانشناسی ثروت 3، با هدف ایجاد کسب و کاری با موفقیت های پایدار، به ما یاد می دهد تا درباره عوامل موفقیت کسب و کار، به دنبال تفاوت قائل شدن بین اصل و فرع باشیم. در دنیایی که در هر لحظه، هر فردی ایده ای درباره عوامل موفقیت منتشر می کند، باید از خود بپرسیم: ” اصل اساسی موفقیت یک کسب و کار چیست؟

روانشناسی ثروت 3، فقط و فقط بر درک و اجرای این اصل، متمرکز است. به همین دلیل در بازار مکاره امروز، هر روز یک تکنیک و شگرد جدید برای فروش ابداع می شود و خیلی زود هم محو می شود. اما آموزه های روانشناسی ثروت 3، از زمان تولید تا الان، فقط بر همان اصل اساسی یعنی قانون بدون تغییر خداوند استوار است و تا کنون کسب و کارهای افراد زیادی را متحول کرده که این آگاهی ها را عملی کرده اند.

مهم ترین بخش از آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3، فعال کردن نیروی هدایتگر درونی است. تمرینات و آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، باورهایی را در ذهن دانشجو می سازد که این نیرو را فعال می کند. سپس در ادامه جلسات، دانشجو یاد می گیرد که چگونه به وسیله “سوالات مناسب”، به این نیرو قدرت خلق کنندگی بدهی. سوالات هدایتگری که به شما می گوید:

“سمت شما”، در این قدم چیست؛ سمت خداوند چیست؛ چه کارهایی را باید انجام دهی؛ چه کارهایی را نباید انجام دهی؛ چه قدم هایی را شما باید برداری تا خداوند قدم های بعدی را برایت بردارد؛ چه جنس از توجه را باید فعال نگه داری و از توجه به چه چیزهایی باید اعراض کنی تا این نیرو همچنان فعال بماند. آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3 مشاور دانایی است که به شما یاد می دهد تا ذهن خود را مثل یک هوش مصنوعی بر اساس باورهای توحیدی، تربیت کنی.

به اندازه ای که به آموزه ها و تمرینات این دوره عمل می کنی، نیروی هدایتگری را در وجود خود فعال نگه میداری که:

  • در هر لحظه، قدم بعدی را به شما می گوید؛
  • درباره مسائل شما، سر راست ترین جواب را پیش روی شما میگذارد؛
  • ایده های سازنده را به سمت مغز شما هدایت می کند؛
  • آدمها مورد نیاز را به سمت شما هدایت می کند؛
  • راهکارها را به سمت شما هدایت می کند؛
  • شما را با فرصت های شگفت انگیز روبرو می کند و همزمانی های شگفت انگیز را برایت ایجاد می کند.

مدیریت کسب و کار، با وجود باور به این نیروی هدایتگر و فعال نگه داشتن او، بی نهایت آسان است. چون انرژی خداوند در تمام جزئیات کسب و کار شما جاری می شود و کارها را انجام می دهد. به گونه ای که همه متعجب می شوند از اینکه چرا شما در زمان مناسب در مکان مناسب هستی؟! اما خودت می دانی که دلیل این همزمان، شراکت با خداوند است. “توحید” یعنی شراکت با خداوند؛ حساب کردن روی این نیرو؛ اعتماد به هدایت های این نیرو و لبیک گفتن به الهامات این نیرو؛

لازم است تمام جلسات دوره روانشناسی ثروت 3 را بارها گوش داده شود، تمرینات با تمرکز بالا انجام شود، آگاهی ها به اندازه کافی تکرار شود تا مغز “توحید و چگونگی اجرای آن در عمل”، درک شود.

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 3


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    79MB
    17 دقیقه
  • فایل صوتی live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    16MB
    17 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حمید خالقی» در این صفحه: 7
  1. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3892 روز

    کسی که به فکر تبلیغاته و از طریق تبلیغات میخات رشد کنه اون به فکر پوله ولی میدونیم که اصل پول نیست پس اون شخص روی چیز فانی داره تلاش میکنه برا همینه که نتیجه نمیگیره ولی ممکنه کسی به فکر اصل باشه اما در بازه زمانی خاصی تبلیغات کنه پس قطعا نتیجه میگیره و ممکن هم هست که شیطان فریبش داده باشه و از طریق تبلیغات بخات به اصل برسه. این که همه مون در معرض نجوای شیطان هستیم شکی نیست.

    اما دو نکته یکی اینکه واقعا اصل چیه؟ که باید روی اون تمرکز کنیم تا راههای دستیابی به اون هم بهمون از طریق الهام نشون داده بشه؟

    دوم این که شیطان فریب نمیده ما هم هستیم که عزت نفسمون و ایمانمون پایین فریب میخوریم. کار شیطان فقط وسوسه هستش. خوپ برادر به وسوسه ها گوش نده. این مشکل ماست که داریم به وسوسه ها اعتماد میکنیم. اصلا شیطان رو رها کن. بزار بره. خودتو درست کن حرف هرکسیو گوش نکن.اصلا بزار بینم مگر ما همیشه از شیطان ضربه میخوریم؟ خیلی وقتا هست ما از دوست یا همکار یا حتی از مشاور مورد اعتمادمون ضربه میخوریم.به دلیل آگاه نبودنشون حتی ممکنه به دلیل اشتباه انجام دادن خودمون باشه.پس اصلا کلا چیزی به نام شیطان رو ولش کن اصلا فراموشش کن.کاری به کارش نداشته باش. چون در غیر اینصورت کسیو مقصر میبینی و چون عامل بیرونیه چیزی رو هم نمیتونی تغییر بدی و ممکنه تو گرد آب شیطان و خودت بیفتی و همینطور دورهای باطل بزنی و وقت و عمرت رو تلف کنی.

    یاعلی یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3892 روز

    به نظر من یکی از مهمترین عوامل موفقیت در هر کسب و کاری اینه که چقدر روی خداوند حساب باز میکنیم؟

    چقدر اقرار به ناتوانی خودمون و اقرار به این میکنیم که فقط خداوند هست که میتونه مشکل و یا مسئله کسب و کارمون را حل کنه؟

    بچه ها واقعیتش اینه که ما علی رقم دب دبه و کب کبه ای که داریم هیچی نیستیم. کارها را فقط خدا انجام میده و فقط خدا میتونه بهمون کمک کنه.همه چیز دست خداست که به هرکس که بخواهد میبخشد.به هرکس که به او ایمان دارد میبخشد.به هرکس به اندازه خلوص نیتش در کسب و کارش و به اندازه ظرفش نعمت و ثروت وفراوانی میدهد.

    اندازه ظرف ما به اندازه همون ظرفیست که وقتی خدا پرش کرد، خدا را فراموش میکنیم.

    ما حتی توانایی اینو نداریم که قلب خودمونو که مهمترین عامل زنده موندمون است را کنترلی داشته باشیم.

    چه کسی در بین ما میتونه ادعا کنه وبا شهامت دستشو ببره بالا و بگه که خودش،خودشو به دنیا آورده؟

    کیه که بگه من توی رحم مادرم بودم وداشتم برای خودم دست و پا و اعضا و جوارح بدنم را میساختم وکلی هم براش زحمت کشیدم اینم مستنداتشه؟

    واقعا کی میتونه همچین ادعایی کنه؟

    به قول قرآن کی میتونه مرگ را از خودش دفع کنه؟ ما بدون اراده الهی و بدون کمک خداوند وبدون خواست او نه میتونیم از خودمون شری را دفع کنیم ونه میتونیم خیری به خودمون برسونیم. همه چیز دست خداست.

    البته دست خدا بودن به این معنی نیست که ما هیچ نقشی در روند زندگیمون نداریم.نقش داریم 100 درصد هم داریم. ولی مسبب اصلی خداست واوست که داره کارها را انجام میدهد و کار ما در تحققش در خواست از خداوند هستش. درخواستی که برپایه ایمان خالص باشه.مجری خداست نه ما.صاحب خانه خداست نه ما.ما فقط ایمانمون را باید بهش حفظ میکنیم(اعتماد به خداوند و روند کارهای خدا که در نهایت او خیر و صلاح ما را میخواهد وما نسبت به همه چیز نادانیم) و فقط ازش در خواست میکنیم.کار ها را خدا برامون انجام میدهد.

    ما نباید روی خودمون حساب باز کنیم. روی توانایی های خودمون روی استعداد خودمون حتی روی فاکتور های ذاتی خودمون هم نباید حساب باز کنیم.حساب را به طور کامل و 100 درصدی نه 99 درصدی فقط باید روی خدا باز کنیم و چشم امید مون فقط به لطف و فضل و کرم خداوند باشه.ما بدون اراده و خواست خداوند حتی قادر نیستیم مرگ را از خودمون دفع کنیم چه برسه به این که خیر و صلاح خودمون را تشخیص بدیم ویا بهتر از خداوند بدونیم.به همین دلیل هستش که اگر روزی نعمتی را از دست دادیم ویا به هدفی که داشتیم و از خداوند درخواست هم کردیم و تلاشمون را هم کردیم و ایمانمون را هم درحد خودمون داشتیم ولی نرسیدیم نباید ناراحت بشیم.کار ما فقط ایمان داشتن به خداوند البته ایمان بر پایه عمل نه حرف مفت، وسپس در خواست از خداوند و بعد راضی بودن به رضای الهی هستش.

    یعنی اگر خداوند بهمون بگه(به روشهای خودش وبا زبان خودش) که این کسب و کاری که داریم به صلاحمون نیست و کسب و کار دیگری به صلاحمون هست آیا حاضریم این حرف خدا را بپذیریم؟

    ایمان اینجاها خودشو نشون میده. چون اگر به خدا ایمان نداشته باشیم و دلبسته اون شغل ویا اون هدفمون باشیم اون وقت در مواقع دوراهی کسب رضای الهی و حفظ شغل و یا… ، برای حفظ اون شغل ویا کسب و کارمون خداوند را کناری خواهیم گذاشت وبه او کافر خواهیم شد و لذا نمیتونیم بگیم به خدا ایمان داریم. بلکه به اون چیزی که بهش دل بستیم خدای ما بوده .

    باید سعی کنیم راضی باشیم به رضای الهی و خیر و صلاحی که خدا برامون در نظر بگیرد را بالاتر از خیر صلاحی بدونیم که خودمون برای خودمون متصور بودیم. چون خداوند علیم است و ما نادان.

    در واقع با این دیدگاه کار را دادیم دست خداوند وبه خدا وند اعلام میکنیم که خدایا تو از همه چیز برامون مهمتری.تو از تحقق اهدافمون برامون مهمتری.تو از ما تواناتری و از ما علیم تری و از خود ما به ما نزدیکتر و دلسوز تر و آگاه تری. تو اگر توی زندگیمون نباشی که اصلا زنده موندن معنا نداره. هدفمون را از دست بدیم بهتره تا این که ایمانمون را به خداوند را از دست بدیم. چون اگر ایمانمون به خداوند یگانه را از دست بدیم در واقع کسب و کارمون که سهله همه چیزمون را از دست میدیم.

    در این صورته که دنیا ذلیلانه در اختیار ما خواهد بود(خدا این کار را بامون انجام میدهد).دنیا مسخر ما خواهد بود(خدا این کار را بامون انجام میدهد) و خداوند ولی و سرپرست ما در همه ابعاد و امور زندگیمون خواهد بود و هر چه را از خداوند بخواهیم بهمون میده.

    یعنی جایی که ما به خدا میگیم خدا یا همه چیز را از تو قبول میکنم جز این مورد را ، در واقع همون یک مورد خدای ماست. نه الله!

    مثلا من به خدا بگم خدایا همه حرفاتو قبول دارم به جز از دست دادن وبسایتم.وبسایتم و کامنتهای بچه ها و … خط قرمز منه ، همون وبسایتم و کامنتها و حتی همون آگاهیی خایی که میخونم و لذتشو میبرم خدای اول منه. درواقع وبسایتم و کامنتهای بچه ها و لاییکها و احیانا تعداد کامنتها و آگاهی هایی که بدست میارم و لذت میبرم خداییه که دارم میپرستمش، نه الله .نه اون خدای معرفی شده در قرآن.اینجاهاست که ایمان واقعی به خداوند خودشو نشون میده.

    باید سعی کنیم خلوص در ایمانمون را نشون بدیم .

    اگر واقعا خداپرستیم، پرستش معنیش چیه؟

    ارجعیت دادن همه چیز به اون کس ویا به اون چیزی که اون را میپرستیم.

    پس از خداوند باید خود خدا را بخوایم تا به خدا برسیم.اون وقت به همه چیز رسیده ایم حتی به تمام منابع مالی و مادی دنیا. که البته در این شرایط باز هم باید مواظب باشیم که خدا را فراموش نکنیم زود بدویم سوی منابع دنیایی و به ضعم خودمون بگیم که دیگه به دنیایی که میخواستم رسیدم و از حالا به بعد خدا را عبادت کردم کردم ،نکردم هم نکردم چون به منابع مالی و مادی که میخواستم رسیدم دیگه خدا را میخواهم چیکار.

    این همون دنیا پرستی واقعیه که با خدا پرستی متفاوته. و موجب تزلزل در همه ابعاد زندگی میشه.(پناه بر خدا)

    این همون کافر شدن به خداوند هستش.همون فراموشی خدا و خدای نکرده غرق شدن در دنیا و حب دنیایوی.

    خدایا کمکمون کن که هیچ وقت و در هیچ شرایطی تو را از دست ندیم که در این صورت همه چیزمون را ازدست داده ایم.

    به قول یه بزرگی میگه که: وای به حال ما اگر عبادتمون را مقدمه ای برای رسیدن به دنیا و منابع مالی قرار بدیم.

    چون در این شرایط خودتون حساب کنین شخص به منابع دست پیدا کنه بعدش ممکنه چه اتفاقی بیفته .

    پس از خداوند خدا را بخواهیم و بس،همه چیز زیر دست ما خواهد بود.

    همه چیز زیر دسمون آمد باز هم خداوند را فراموش نکنیم و از خداوند باز خود خدا را بخواهیم.

    به تمام منابع دنیا هم برسیم تزلزلی در ایمانمون اتفاق نمی افته بلکه بیشتر هم میشه.

    به امید موفقیت تک تک دوستان.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  3. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3892 روز

    دوست عزیز ،تمرین کردن هم یکی از بهترین راهای ایجاد باور هستش٫

    اگر نمیخواهین اونطور که میگین باشین خپ در مواقع اینچنین سعی کنین جلوی خودتون را نگهدارین٫ در واقع سعی کنین سلف کنترل باشین٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3892 روز

    بی شک اعتبارش برای خداست

    جمله بسیار زیبا و عزیزی را گفتین ازتون ممنونم منم یاد گرفتم از تون.

    اعتبارش برای خداست. اصلا ما خودمونم برای خدائیم.مگه نه؟

    شاد و موفق در پناه الله یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3892 روز

    به قول علامه حسن حسن زاده آملی میگوین که :”بالاترین لذت در ترک لذتهای دنیویه و غرق شدن در قران هستش و تازه اون وقته که متوجه میشین لذت بردن واقعی چیه٫”

    مشکل افرادی مثل من اینه که اولا فکر میکنیم سمت خدا بریم باید همه چیزهای مادمون را بزاریم زمین و افرادی مثل حضرت علامه یا امام خمینی(ره) و یا حتی علامه محمد تقی جعفری (ره) و ٫٫٫٫ توزندگیشون لذتی نبردن و همش شبها بیدار شدن و با زحمت بسیار ریاضتهای بسیار کشیدن و تا آخر عمرشون در زحمت و سختی هستن٫درصورتی که اینطور نیست٫خداوند سختی و مشقت در این دنیا ودر ازای اون رسیدن به سعادت در آخرت را به مانگفته؛ عوام اینطور فکر میکنن٫این دقیقا جمله ایست که حاج آقا پناهیان از روحانیون با خدا؛ در یکی از سخنرانیهاش گفت و من خودم بصورت زنده داشتم گوش میدادم٫در ادامه گفتش که دین لذت بردنه؛ اگر از دینداری لذت نمیبریم مشکل در شناخت ناصحیح دینه٫آیت الله بهجت (ره) میفرماین که:” ما را از دینداری و معتقد بودن به قرآن و خدا و ٫٫٫٫ ترسوندن و بهمون گفتن که اگر دور و بر اینا بریم، خوشی و لذت و نشاط و شادی را باید از دست بدیم٫در صورتی که آخر هرچی لذته در به سمت خداوند بودنه٫”

    در واقع لذتهایی مثل غذاهای لذیذ و لباسهای فاخر و خانه بزرگ و ماشین لوکس و ٫٫٫٫ لذتهای شهوانی هستند، اگر؛ خداوند را در اونها نتونیم ببینیم٫

    یعنی خوردن غذای لذیذ اگر به قصد رسیدن به قرب الهی و رضایت الله نباشه و ما را یاد خداوند نیاورد چیزی جز لذت شهوانی و حیوانی نخواهد بود٫پس پول زیاد و خانه خوب و ٫٫٫٫ خوبه به شرطی که از خداوند بخواهیم وبرای کسب و جلب رضای او بخواهیم٫

    امام سجاد (ع) میفرمایند که( البته متن کامل حدیث یادم نیست ولی مضمونش این بود) : هرچی عزت و سربلندی در دنیاست هست؛ در قطع طمع و امید در آن چیزی که در دست مردم هستش دیدم٫

    من خودم کسی بودم که بعضی وقتها هواسم به مشتریام بود که اونها در چه فکری هستن و احیانا میخواهن چه پروژه ای را ببرن جلو؛ منم یه جورایی خودمو با اونا هماهنگ کنم تا به درآمد زایی برسم٫این حدیث از امام سجاد را خوندم تازه متوجه شدم خاری و ذلت در جامعه و عزت و سربلندی در جامعه معنیش چیه٫

    الان برام مهم نیست مشتریانم و یا اطرافیانم در مورد من چی فکر میکنن من کار خودمو انجام میدم٫

    دیروز با یکی از شرکتها داشتم صحبت میکردم ٫خانم محترمی که کارشناس فروش شرکت بود پشت گوشی یه حرفی بهم زد که واقعا حرف بزرگی بود٫گفتش که نرو جلوی پروژههای مشتریانت قرار بگیر تا تبلیغ کنی و باهاشون صحبت کنی تا از تو خرید کنن٫ شما توی دفتر کارت باش ؛ و کارتو درست انجام بده هر وقت مشتری اومد از تو درخواست خرید کرد اون وقت بیا به من زنگ بزن من در خدمتتم و با قیمت پایین بهت جنس میدم٫دیدم واقع راست میگه٫این بالاترین عزت نفسه٫در واقع شاید من تصورم این بوده که خودم باید یه سری کارهای مهم و تاثیر گزار را انجام بدم تا بتونم نتیجه بگیرم و روی خدا خیلی حساب باز نکرده بودم و یا شاید هم طمع من باعث از بین رفتن فرصتهای اقتصادی و شاید کاهش عزت نفسم میشده و من بیخبر بودم٫امام علی ( ع) میفرماید به آنچه که داری راضی باش تا به آرامش برسی٫

    باشد به بیشتر و بیشتر مضامین احادیث امامان و قرآن را درک کنیم و توفیق عمل بدست بیاوریم٫ان شا الله٫ از شما سپاسگزارم که کامنت منو خوندین٫در پناه الله یکتا٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3892 روز

    شاید این مسئله به نوعی برمیگرده به پذیرش تام الاختیار بودن و نیز قادر و توانا بودن و همچنین حتمی بودن در اجرا شدن قوانین خداوند که انسان نمیتونه در تحقق اون قوانین دخالتی داشته باشه٫

    خداوند بر هر کاری قادر هست٫اصلا مگر همین خدا نبوده که حضرت مریم (س) را بدون همسر باردارشون میکنه؟ اونهم چه باردار شدنی٫تولد فرزندی به نام حضرت عیسی مسیح (ع)٫پس خداوند به هرکس که بخواهد هرکاری را میتواند انجام دهد اما طبق قوانینی خاص٫خداوند به هرکسی که بخواهد میبخشد به شرطی که اون شخص قوانین را هم رعایت کرده باشه٫نه بی حساب و کتاب٫شما تصور کنین که شخصی میگه من خودرویی ساختم که حتی از کوه هم میتونه بالا بره٫اما به این معنا نیست که توی ماشین بشینین و ماشین خودش از کوه بره بالا٫بالاخره رانندگی هم لازمه٫اما اگر رانندگیتون طبق نکاتی باشه که سازنده گفته و درست و به موقع رعایتش کنین حتما قادر خواهید بود که از کوهها هم بالا برین٫ این وعده سازنده است٫ تصور کنین این موضوع تحقق قوانین و وعدههای خداوند به چه قدرتی ممکنه باشه٫ و فراموش نکنیم که قرآن کتاب اشاره هاست همه چیز رابه طور دقیق و کامل نیومده باز کنه و بگه که در این صورت کتاب آسمانی نمیشد٫برخی چیزها را کشفشون را گذاشته به عهده خودمون تا معلوم بشه که کیا فهمیدن کیا هنوز نگرفتن و به اندازه درکشون بهره میبرن٫پس کمی هم فکر کردن روی مسائل الهی مهم و البته ضروریه٫ شما اگر روی یه موضوی فکر کنین و تحقیق کنین خیلی نکات ریز و جدید دستتون میاد و همچنین توی ذهنتون ماندگارتر میشه٫

    موضوع بعدی فراموشی یا عدم فراموشی خداوند هستش٫ درسته که باورتون را درست کنین نعمت بسوی شما سرازیر میشه اما این نعمت کجا بوده که داره سمت شما سرازیر میشه؟٫لابد قبلا وجود داشته٫خُپ از کجا به وجود آمده که الان داره سمتتون سرازیر میشه؟ پس باورمون را با خدا یکی نگیریم که دچار شرک میشویم٫ هیچ چیزی نمیتونه با خداوند برابر ویا پناه بر خدا با خداوند مساوی باشه٫باورتون را درست کنین ولی اینو فراموش نکنین که باور ساختن خودش از کجا داره نشات میگیره٫درثانی اینکه کسی باورشو درست کنه چه اتفاقی براش میفته این خودش باز از آفریده های خداوند هستش٫ میبینیم که اول و آخر هرچیزی به خداوند برمیگرده٫پس این خداست که داره نعمت عطا میکنه اما ؛ به هرکس که قوانین را رعایت کنه٫

    دوستان دیگه ممکنه ابعاد دیگری را درک کرده باشن خواندن و شنیدن نظرات اونا هم خالی از لطف نیست٫ موفق و پیروز باشید٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    حمید خالقی گفته:
    مدت عضویت: 3892 روز

    خیلی مهمه که خداوند رو بدای چی میخای باور کنی؟

    خدا رو میخای باور کنی تا فقط بتونی ازش نعمت بگیری؟ فقط همین؟ این که شد فراموشی اصل؛

    خدا رو بخایم تا خودشو بیشتر درک کنیم بیشتر به سمتش بریم.

    یعنی خدا رو میخواهیم برای چی؟ اون حرکت دوم یا هدف دوممون چیه؟ هدفمون از شناخت خداوند چی میتونه باشه؟

    هدف باید درک خداوند باشه. شاید یکی از راهای درک خداوند شناخت قوانین و کسب روزی بیشتر از طریق درک قوانینش باشه وگر نه خیلیا هم هستن از راهای دزدی به ثروت رسیدن مگه واقعا نیستن؟ البته اینم میبینیم که اونا ثروتشون ثروت پوشالی بود و برا خودشون نموند حد اقل لذت واقعیشو نتونستن درک کنن ولی بهش رسیدن و چرت هم رسیدن ولی رسیدن.

    پس هدف از درک خداوند درک خودشه اونوقت مقام تسلیم خودش ایجاد میشه و ما عاشقانه نه با زور تسلیم حق میشیم حتی به جاهای خیلی خیلی خیلی بالاتر از عباس منش میرسیم.

    بله درسته خیلی خیلی خیلی بالاتر از استاد عباس منش.

    مگه نستین آدمایی که از استادشون بالاتر و بهتر شدن.

    اصلا اگر اینطور نباشه جهان پیشرفت نمیکنه.

    مطمئن باشیم ما روزی از خود استاد عباس منش و مریم عزیزجانم بهتر و بهترتر خواهیم بود.

    اگربه ایمانمون همچنان با قدرت ادامه بدیم.

    ما جایی خیلی بهتر از استاد عباس من و مریم جان عزیزم باورها رو شروع کردیم.

    من مطمئنم ما از استاد عباس منش بهتر و بهتر خواهیم شد.

    انشاالله.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: