live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج

در این فایل، سوال اساسی زیر مطرح شده است:

“چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت می‌کند؟ چه عواملی سبب می‌شود‌، فردی مثل استاد عباس‌منش با اینکه آنچه را که متخصصین‌ علم بازاریابی مهم می‌دانند، انجام نمی‌دهد‌ اما در کسب و کار خود به موفقیت‌هایی دست می‌یابد که سایر کسب و کارهای آن حوزه، با وجود اجرای فرامین متخصصین بازاریابی، دست نیافته‌اند؟”

«تفاوت قائل شدن میان اصل و فرع» درباره عوامل موفقیت یک کسب و کار، هدف اصلی این فایل است. اما تمامی جزئیات درباره عوامل اساسی موفقیت پایدار در کسب و کار، به صورت مفصل در دوره روانشناسی ثروت 3 توضیح داده شده است.

دوره روانشناسی ثروت 3، استاد خبره ایست برای ایجاد “توانایی تشخیص اصل از فرع”، در ذهن مدیر یک کسب و کار. جلسات اولیه این دوره – در قدم اول – به دانشجو “مدیریت ذهن” را می آموزد. زیرا تا زمانی که فرد از عهده مدیریت ذهن خود برنیاید، محال است از عهده مدیریت کسب و کار خود برآید. روانشناسی ثروت 3، مدیریت ذهن را از ریشه یعنی “ساختن باورهای توحیدی” شروع می کند. زیرا “توحید”، تنها راهکار برای مدیریت ترس ها و نگرانی های توهمی است که ذهن همواره از طریق آنها وارد عرصه می شود.

ریشه موفقیت پایدار برای یک کسب و کار، در باورهای توحیدی صاحب آن کسب و کار است. باورهایی که تمرکز فرد را به جای حساب کردن روی عقل انسانی، به پیروی از هدایت های الهی معطوف می کند.

ذهن ما اکثرا درباره پیروی از هدایت های درونی، مقاومت های بسیاری دارد زیرا ما آموزش دیده ایم تا روی عقل مان حساب کنیم، روی علمی حساب کنیم که حاصل درک به اصلاح از ما بهتران درباره شیوه به موفقیت رسیدن است. ضمن اینکه اساس این درک، بر تاثیر عوامل بیرونی (شرک)، بنا شده است و نیروی هدایتگر درونی ما را غیر فعال می کند. در نتیجه وقتی برایمان واضح می شود که می خواهیم کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنیم یا رشد دهیم، ذهن لیستی از موانع، مسائل احتمالی، ” به اندازه کافی خوب نبودن ها ” و شک و تردید ها را پیش روی ما قرار می دهد و تمام انگیزه و اشتیاق درونی ما را می بلعد زیرا فرد مهم ترین عامل، یعنی نیروی هدایت را از معادله خارج کرده و فقط روی عقل انسانی حساب باز کرده است.

به همین دلیل، روانشناسی ثروت 3، بازسازی کسب و کار را از پاکسازی ذهن صاحب کسب و کار از شرک شروع می کند. جلسات این دوره – قدم به قدم – همکاری کردن با انرژی خلق کننده و هدایت کننده ای را یاد می دهد که خداوند نامیده ایم:

نیرویی که درون ماست، از همه چیز آگاه است، همواره همراه ماست، همه ایده ها و راهکارها را دارد، جواب تمام سوالات را دارد، در حل مسائل به ما کمک می کند، هدایت ما را وظیفه خود دانسته است، برگی بدون اذن او از درخت نمی افتد و عاشقانه می خواهد به ما کمک کند تا در مسیر خواسته های خود حرکت کنیم و از طریق تحقق خواسته های خود، دستی باشیم برای گسترش جهان.

مهمترین بخش از آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، مامور ساختن این باور مرجع است که شما به عنوان مدیر یا صاحب یک کسب و کار، باید در ذهن خود بسازید. سپس سایر عوامل، روی این فونداسیون قرار داده می شود.

  • به اندازه ای که مدیر کسب و کار، جمله به جمله آگاهی های جلسات این دوره را مثل وحی منزل جدی می گیرد و در رفتارها و عملکرد خود لحاظ می کند، به همان اندازه نیز:
  • نگرانی هایش درباره مسائل کسب و کار مثل بازیابی، مشتری مداری، تولید، مجوز و … حذف می شود؛
  • به همان اندازه به آرامش ذهنی می رسد و به اندازه این آرامش ذهنی، الهامات خداوند را درباره “چگونگی”، دریافت می کند؛
  • به همان اندازه جواب سوالاتی را دریافت می کند که الان جوابی برایشان ندارد؛
  • به همان اندازه ایمان فعالی دارد که بدون نیاز به “دانستن همه چیز” یا “بی عیب و نقص بودن”، با امکاناتی که در همین لحظه دارد کار را شروع می کند.
  • به همان اندازه، به تعویق انداختن، برایش معنایی ندارد چون به خاطر این جنس از ایمان، تمام قدم ها در طی مسیر یکی پس از دیگری به او گفته می شود و نیازهایش در لحظه پاسخ داده می شود.

تمام کارآفرین هایی که در کسب و کار خود به موفقیت پایدار رسیده اند، چنین الگویی از عملکرد را دارند که عملکرد توحیدی نام دارد. عملکردی که عوامل بیرونی را بی تاثیر می داند و راه الهامات قلب را می رود.

وقتی ذهن خود را از اطلاعات محدود کننده خالی می کنی و پای آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3 می نشینی، آن آگاهی ها بخش خلاق و خداگونه وجود شما را فعال می کند و با چنین سوالاتی ایمان شما را به چالش می کشد که:

  • چرا از اینکه جواب تمام سوالات را درباره کسب و کار خود نمی دانی، ترسیده ای و کار را شروع نمی کنی؟
  • چرا روی حرفها و وعده های متخصصان حساب می کنی اما روی وعده نیرویی که جهان را هدایت می کند، حساب نمی کنی؟
  • چرا با وجود این نیروی هدایتگر درونی، هدایت کسب و کار خود را به او نمی سپاری؟
  • چرا به جای انتظار و سکون برای وقت مناسب، همین حالا این نیروی هدایتگر را فعال نمی کنی؟
  • چرا به این نیرو توکل نمی کنی و با همین امکانات، قدم اول را بر نمی داری؟

روانشناسی ثروت 3، با هدف ایجاد کسب و کاری با موفقیت های پایدار، به ما یاد می دهد تا درباره عوامل موفقیت کسب و کار، به دنبال تفاوت قائل شدن بین اصل و فرع باشیم. در دنیایی که در هر لحظه، هر فردی ایده ای درباره عوامل موفقیت منتشر می کند، باید از خود بپرسیم: ” اصل اساسی موفقیت یک کسب و کار چیست؟

روانشناسی ثروت 3، فقط و فقط بر درک و اجرای این اصل، متمرکز است. به همین دلیل در بازار مکاره امروز، هر روز یک تکنیک و شگرد جدید برای فروش ابداع می شود و خیلی زود هم محو می شود. اما آموزه های روانشناسی ثروت 3، از زمان تولید تا الان، فقط بر همان اصل اساسی یعنی قانون بدون تغییر خداوند استوار است و تا کنون کسب و کارهای افراد زیادی را متحول کرده که این آگاهی ها را عملی کرده اند.

مهم ترین بخش از آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3، فعال کردن نیروی هدایتگر درونی است. تمرینات و آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، باورهایی را در ذهن دانشجو می سازد که این نیرو را فعال می کند. سپس در ادامه جلسات، دانشجو یاد می گیرد که چگونه به وسیله “سوالات مناسب”، به این نیرو قدرت خلق کنندگی بدهی. سوالات هدایتگری که به شما می گوید:

“سمت شما”، در این قدم چیست؛ سمت خداوند چیست؛ چه کارهایی را باید انجام دهی؛ چه کارهایی را نباید انجام دهی؛ چه قدم هایی را شما باید برداری تا خداوند قدم های بعدی را برایت بردارد؛ چه جنس از توجه را باید فعال نگه داری و از توجه به چه چیزهایی باید اعراض کنی تا این نیرو همچنان فعال بماند. آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3 مشاور دانایی است که به شما یاد می دهد تا ذهن خود را مثل یک هوش مصنوعی بر اساس باورهای توحیدی، تربیت کنی.

به اندازه ای که به آموزه ها و تمرینات این دوره عمل می کنی، نیروی هدایتگری را در وجود خود فعال نگه میداری که:

  • در هر لحظه، قدم بعدی را به شما می گوید؛
  • درباره مسائل شما، سر راست ترین جواب را پیش روی شما میگذارد؛
  • ایده های سازنده را به سمت مغز شما هدایت می کند؛
  • آدمها مورد نیاز را به سمت شما هدایت می کند؛
  • راهکارها را به سمت شما هدایت می کند؛
  • شما را با فرصت های شگفت انگیز روبرو می کند و همزمانی های شگفت انگیز را برایت ایجاد می کند.

مدیریت کسب و کار، با وجود باور به این نیروی هدایتگر و فعال نگه داشتن او، بی نهایت آسان است. چون انرژی خداوند در تمام جزئیات کسب و کار شما جاری می شود و کارها را انجام می دهد. به گونه ای که همه متعجب می شوند از اینکه چرا شما در زمان مناسب در مکان مناسب هستی؟! اما خودت می دانی که دلیل این همزمان، شراکت با خداوند است. “توحید” یعنی شراکت با خداوند؛ حساب کردن روی این نیرو؛ اعتماد به هدایت های این نیرو و لبیک گفتن به الهامات این نیرو؛

لازم است تمام جلسات دوره روانشناسی ثروت 3 را بارها گوش داده شود، تمرینات با تمرکز بالا انجام شود، آگاهی ها به اندازه کافی تکرار شود تا مغز “توحید و چگونگی اجرای آن در عمل”، درک شود.

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 3


برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    79MB
    17 دقیقه
  • فایل صوتی live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
    16MB
    17 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علی میرفخررجایی» در این صفحه: 4
  1. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم و تمام دوستان عزیزم در این سایت الهی

    خدارو شکر میکنم که بازهم خداوند به من فرصتی عطا کرد که هدایت بشم به این صفحه ،

    دوست دارم بعد از طی کردن تکاملم و کار کردن روی دوره های که تا به این لحظه تهیه کردم و تحاربم در این حدود 3 ساله،باز هم جواب این سوال و این فایل استاد رو بنویسم،

    طبق درکی که تا به الان دارم از قوانین؛

    دلیل نتایج استاد که با بقیه هم متفاوت هست کار کردن روی اصله روی اصل

    حالا اصل چیه؟!

    اینه که ما به هرچی که توجه کنیم به سمتش هدایت میشیم

    در واقع به هرچیز بیشتر توجه کنیم به سمتش هدایت میشیم،

    حالا این توجه کردن می‌تونه به شیوه های مختلف باشه ،مثل صحبت کردن در مورد موضوع خاص،نوشتن،خواندن،دیدن،

    وقتی ما به موضوعی توجه میکنیم یک احساسی در درون ما ایجاد میشه،

    حالا از کجا بفهمیم که داری به چیزی که میخواهیم توجه میکنیم؟!

    از احساسمون،اگر وقتی به موضوعی توجه میکنیم احساسمون خوب هست احساس خوب یعنی احساس امید احساس توکل احساس شادی احساس انگیزه احساس شورو‌شوق که در بیشتر مواقع هم لبخند میاره به روی لبهامون یا اشک شوق از گوشه ی چشمهامون جاری میشه، به این میگن احساس خوب که مساویست با اتفاقات خوب هم جنس با اون موضوعی که داریم بهش توجه میکنیم،

    و اگر احساسمون بد بود احساس بد مثل احساس ترس،ناامیدی،بی انگیزگی،غمگینی،ناراحتی،خشم،کینه،حسادت،

    این یعنی اینکه ما داریم از مسیر خوشبختی و اتفاقات خوب دور میشیم،

    این کل داستانه،کل قانونه جهانه،

    حالا ما از بچگی با این قانون ثابت جهان هستی که تغییری درش نیست بزرگ شدیم،

    و به خاطر دیده ها شنیده ها گفته ها تجربیات خودمون اطرافیانمون،یک سری باور ها در وجود ما شکل گرفتن و نهادینه شدن،و دقیقا همون ها رو ما داریم تو زندگیمون تجربه میکنیم،

    مثلا اگر ما از بچگی بارها و بارها از کمبود شنیدیم به طرق مختلف صد در صد داریم تو زندگیمون کمبود رو تجربه میکنیم و نمیتونه جور دیگه ای باشه،

    جهان مثل یک سیستم عمل می‌کنه هر چی بهش ورودی بدی عین همونو بهت خروجی میدم،مثل دستگاه آب میوه گیری،اگر بهش هویج بدی بهت آب سیب که تحویل نمیده بهت آب هویج تحویل میده،

    تموم اینارو گفتم که بگم که استاد عزیزم و اول از همه این موضوع رو درک کردن و باور کردن،چطور باور کردن از تمرین کردن چیزی مثل تمرین ستاره قطبی که به ماهم آموزش دادن،ما با این تمرین داریم سعی میکنیم که بیشتر این موضوع رو درک کنیم که تمام اتفاقات زندگی ما توسط افکار ما دارن رقم میخورن،

    خب استاد هر روز درکش نسبت به این موضوع بیشتر شد،و با این درک و این قانون هم خب نتایجی هم گرفته بودن دیگه که باورشون تقویت شد و اصلن این موضوع رو درک کردن و باور کردن،

    حالا قبل از اینکه برم قسمت بعد رو بنویسم،با تمام این تفاسیر،

    هر چییییی رو که تو قبول کنی بپذیریش و باورش کنی میشه تجربه زندگیت،

    اگر باور کنی که برای موفقیت تو کسبو کار باید تبلیغ کنی جهان به تو ثابت می‌کنه که بله شما درست فکر میکنی و حتما باید تبلیغ کنی تا نتیجه بگیری وگرنه راهه دیگه ای برات نمیزاره،

    اگر باور کنی که فقط توی یک شغل خاص میتونی ثروتمندبشی ،حق داری،و جهان به تو دقیقا همین موضوع رو به صورت های مختلف ثابت میکنه،

    حالا

    با تمام این تفاسیر ،استاد موقعی که میخواستن قانون موفقیت،قانون ثروتمندی رو متوجه بشن،باز هم رسیدن به همین بحث باور ها،

    استاد طبق تحقیقات و الهامات و هدایت های خداوند به این نتیجه رسیدن که فقط و فقط باورهای ما هستن که دارن نتایج رو رقم میزنن نه فقط در موضوع ثروت،بلکه در تمام جنبه های زندگی،

    که چکیده ی همه‌ی این صحبت ها میشود توحید،توحید یعنی چی؟! خیلی عظیمیه معنی این کلمه و از خداوند می‌خوام کمکم کنه بنویسم درکم از این کلمه ی با عظمت رو،

    توحید یعنی توکل و امیدت به یک قدرت باشه،توحید یعنی افکارت،توحید یعنی اینکه خداوند این لطف رو به همه‌ی انسان ها داشته که خودشون با افکارشون زندگی خودشونو خلق کنن،توحید یعنی اینکه وقتی یک خواسته ای داری هییییییچ عامل بیرونی رو هییییچ عامل بیرونی رو حتی پشه ای رو دخیل ندونی در به اجابت رسیدن اون خواستت،

    خواستن رو واضح مشخص کن و فقط و فقط به لحظه ی رسیدن به اون خواسته توی ذهنت فکر کن تجسم کن و از بودنش در همون لحظه لذت ببر،و بعد میبینی که به زودی اون چیزی که بهش توجه میکردی بدون دخالت هیچ‌ عاملی بدون دخالت هیچ ترمزی،میبینی که به زودی تجربش میکنی،

    توحید یعنی قدرت ندادن به عوامل بیرونی،توحید یعنی حرکت کردن در مسیر خواستت،توحید یعنی مشرک نبودن،شرک یعنی قدرت دادن به عوامل بیرونی،شرک یعنی ناسپاسی،یعنی ندین نعمت های خداوند ندیدن زیبایی هاش،شرک یعنی تمرکز بر نکات منفی،

    واااااای که همه ی اینها به هم وصلن،و اگر بخوای در تمامی این مفاهیم غرق بشی دیوانه میشه،

    باز هم دور نشم از بحث اصلی،

    دلیل نتایج استاد،تمرکز بر روی اصل هست،تمرکز بر توجه کردن به عامل اصلی ثروتمند شدن،

    ما تو دوره روانشناسی ثروت داریم روی این موضوع کار میکنیم که ما اول باید بیام باورهایی که در 99/99٪ آدمها به عنوان دلیل اصلی ثروت هست رو شناسایی و اون هارو با منطق کمرنگتر کنیم،و بعد از اون بیایم باورهای درست رو جاگزینش کنیم،اون هم با منطق،

    و ما به صورت کاملا طبیعی هر کدوم از ما ها به مسیر هایی هدایت میشویم که ثروت وارد زندگی ما میشه،حالا می‌تونه از طریق کسبو کارمون باشه،از طریق ورزشی که بهش علاقه داریم،غز طریق هنری که بهش علاقه داریم،از طریق سرمایه گذاری خودمون یا اجدادمون،،از طریق بی نهایت دستان خداوند ،یعنی واقعا نمیشه گفت از چه طریقی که همین چه طریقی یکی از ترمز هاست،فقط وقتی باور کنیم که از اون طریق که خداوند می‌دونه وارد زندگیمون میشه این اتفاق به راحتی رخ میده،

    توی کسب و کار،

    عامل اصلی باور ها هستن،1 باور های صحیح در مورد پول و ثروت،2 باور های صحیح در مورد کاری که داری انجام میدی و این که خودت کارتو باور داشته باشی،3 باور های توحیدی ،ایمان ،توکل،ادامه دادن،

    4 باور های مناسب حل مسئله

    5 باور لیاقت

    6 باور باور باور ،اصلن هرچی می‌خوام بگم بر میگرده به باور،

    در کل آقاجان هر جور که باور کنی نتیجه میگیری،

    چیزی که تو زندگی استاد هست به خاطر باورهاشه حالا تو هر قسمتی که ما داریم نتایج رو میبینم استاد باور های هم جهت با همون چیزی که ما الان داریم میبینیم رو ساختن،

    باور ساختن هم که میشه توجه کردن به همون چیزی که میخوای برات اتفاق بیفته،

    مثلا اگر من می‌خوام باور کنم که فقط از طریق اینستاگرام آدمها ثروتمند نمیشن،باید برم به بی نهایت الگویی توجه کنم که اصلا اونا نمی‌دونم اینستاگرام چی هست و ثروتمندن،

    یا مثلا اگر می‌خوام فراوانی مشتری رو باور کنم،باید توجه کنم به مغازه های شلوغ،به افرادی که فروش بالایی دارن،تو هر حوضه ای هم الگوش هست،

    یا در کل به مواردی توجه کنم که فراوانی نعمت هارو در جهان ثابت می‌کنه یا بیشتر شدن نعمت ها و فرصت هارو تایید میکنه،بعد میبینم که از جنس همون ورودی ها داره به طرق مختلف وارد زندگیم میشه،

    در کل هرچی احساسمون بهتر باشه با باور سازی،هرچه تمرکز و توجهمون به زیبایی ها باشه،به نعمت ها باشه،سپاسگذارتر باشیم،

    و کمتر در گیر احساسات منفی مثل شک تردید غم ناراحتی کینه حسادت خشم باشیم ،

    میبینم که چرخ زندگیمون هر روز داره روون تر می‌چرخه و اتفاقات خود به خود برای ما رقم میخوره،البته بااااااااااید همیشه روی باور هامون کار کنیم،که نتیجه کار کردن همیشگی روی باورها احساس خوب هست،

    این قانون در عین سادگی پیچیدگی های خودش رو هم داره که هرچقدر بیشتر تمرین کنیم در انجام این قانون مهارت بیشتری کسب میکنیم و مهارت بیشتر مساوی با نتایج بززگتر،

    خدایا شکرت،

    من که خیلی کار دارم تا بهتر بشم توی انجام این قانون،

    نمی‌دونم قبلن تو این صفحه در مورد نتایج یک سال اخیرم نوشتم یانه،

    اما وقتی شروع کردم به آموزش دادن بوکس،که تا به حال تجربشو نداشتم،

    در حال استفاده از فایلها هم بودم،قدم های کوچولو کوچولو بهم گفته میشد که من انجامش میدادم،و بعد هدایت شدم به بهترین باشگاه های منطقه خودمون و در مدت یکسال من تبدیل شدم به بهترین مربی منطقمون،در آمدم از صفر رسید به ماهی 50 میلیون،بدهیم پرداخت شد،باورهام تقویت شد،احساس لیاقتم بیشتر شد،اولی بازی حرفه ایم رو انجام دادم،کلی مسابقات و افتخارات دیگه کسب کردم،و وقتی بر میگردم به عقب ،تمامش به خاطر انگیزه و شوروشوقی بوده که داشتم وبه خاطر درخواست ها و افکار روزانه ای بوده که ارسال میکردم،نه به خاطر اقدامات عملی که انجام دادم،هر اقدام عملی در راستای افکار مناسبی بوده،یعنی عامل اصلی افکار مناسب هستن،اخساس شورو شوق و انگیزه هستن،و مهمتر از همه این بود که هدفمند برم جلو،و واقعا انگیزه داشتن برای ثروتمند شدن خیلییییییییی مهمه که با کار کردن روی باورهای ثروت آفرین و تضاد هایس که تو زندگی بهش برمی‌خوریم این انگیزه بیشتری بیشتر میشه انشاالله ،

    خدایا شکرت،

    سپاسگذارم به خاطر همهههه چی،هر چی که الان دارم و ندارم،هر آگاهی و درکی که الان دارم،که هر روز داره بهتر و بیشتر میشه،سپاسگذارم که منو هدایت کردی یه این مسیر توحیدی ،بایت استاد عزیزم هم سپاسگذارم،بایت خانم شایسته مهربان،بابت دوستان بینظیرم در این سایت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  2. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و همه دوستان عزیز در این سایت بهشتی

    من چند روزی هست که در حال ایده پردازی برای راه اندازی کسب و کار شخصی خودم هستم از همین توانایی هایی که الان دارم،

    واقعا بارها میشه که ذهنم میخواد منو منحرف کنه روی مسائل فرعی مثلا اینطوری باید فیلم بگیری باید اینوری کارور برای پستت درست کنی باید فلان طور معرفی کنی و چیز های فرعی و همیشه این صدای استاد توی گوشمه که میگه اقا اونچیزی اصله که اگر نباشه خیلی مهمه و اگر نباشه خیلی اتفاق خاصی نمیفته، و جالبه خب اون اوایل که اینو شنیدم ذهنم خیلی برداشت های متفاوتی میکرد، اما اروم اروم داره پازل های داخل ذهنم مرتب میشه،

    حالا اصل چیه؟ اصن من براچی میخوام رو اینستا یا سایت یا یوتویوب کار کنم؟ چون بقیه دارن انجام میدن؟ چون همه حمله کردن اونجاها؟ یا نه واقعا داری توی این موضوع یک فرصت رو میبینی؟ داری ازادی زمانی و مکانی میبینی؟ یعنی قشنگ داشتم با خودم این صحبت هارو میکردم که ببینم اصن من برا چی دارم به این سمت حرکت میکنم؟ بعد دیدم اره خب خدارو شکر با پیشرفت تکنولوژی میتونی از این فرصت های به وجود اومده استفاده کنی البته این فرصت ها داره هر روز بیشتر میشه خدارو شکر، بعد با خودم اروم اروم به نتیجه رسیدم که اره میتونه مسیر لذت بخشی باشه،

    حالا تو این مسیر اصن اصل چیه؟ ما میخوایم چیکار کنیم؟ هدفمون چیه اصلن؟

    خب ما میخوایم از توانایی هایی که داریم برای یک سری ادم ارزش ایجاد کنیم بهشون خدمت کنیم با اون توانایی هامون، ارزش ایجاد کنیم و در قبالش پول و ثروت دریافت کنیم،

    خب حالا که هدفه ما اینه، اصل چیه؟ اگر مثلا میخوام محصول بفروشم داخل اینستا سایت یا هرجای دیگه، اصل اون محصولست اصل اینه که محصولت هر روز با کیفیت تر و بهتر بشه، اصل پاسخگو بودن به مشتریه اصل اینه که محصولتو بتونی قشنگ با عزت نفس معرفی کنی برای مشتری، حالا درو دیوار پشتش یا اینکه کجا بزاری عکس بگیری یا کاور پستت تو چشم باشه که بقیه ببینن و…. اینا همش فرعه اینا میشه شرک میشه برای نظر بقیه کار کردن،

    پس وظیفه ی من اینه که بیام ارزش بالایی ایجاد کنم تا یه مشکل یک خواسته از مشتری یا مخاطبمو برطرف کنم همین همییییین، کارای بقیه به من ربطی نداره، روشهای بازاریابی به من ربطی نداره،

    بعدشم میشه ایمان به قدرت برتر، توکل به اون، هر روز با خودت بگی خدا روزی رو میرسونه، چنان روزی رسان روزی رساند که صد عاقلو بازاریابو مارکتینگ در ان حیران بماند،

    بچه ها من اینو تجربه کردم که دارم با این قطعیت مینویسم، پدر من ۴۰ ساله داره کار خودشو که هیچ جایی هم قبلن نبوده انجام میده و همیشه خدا روزیمونو رسونده ما هیچ وقت تبلیغ نکردیم هیچوقت تو سرو کلمون نزدیم تو اینستا و سایت، و قشنگ به اندازه ظرفمون باورهامون ایمانمون خدا روزی رسونده،

    حالا که خودم از صفر میخوام شروع کنم خیلی به من الگوها کمک میکنن، یادم میاد خودم موقعی که فروش خیلییی کم بود و داداشمم ول کرده بود رفته بود، من با توکل به خدا و ایمانی که تو دلم داشتم(اون موقع خیلی عاشق خدا بودم عاشق خودم بودم خیلی رابطم با خدا نزدیک بود، با استاد هم اشنا نبودم،) مسئولیت مغازه و کارگاهو تولید و سفارشاتو اینستاگرامو به عهده گرفتم و حرکت کردیمم و هرروز به خودم و بچه های کارگاه میگفتم اوضاع خوب میشه به خدا ان‌شاءالله به زودی سفارشات میان مشتری ها زیاد میشن، و شد به خدا شد، کلیییی نتیجه مالی گرفتیم تراز مالیمون مثبت شد، اماااااااا داشتم برای پدرم میکردم یعنی اخرش شاگرد بودم، من تا وقتی رهبر بودم، و رهبره منم خدا بود نتیجیه ها هرروز داشت بهتر میشد،

    و من اونجا قشنگ درک کردم که مسئول تموم جنبه های بیزینست خودتی و اگر خودت رهبر باشی میتونی کسبو کارتو با باور های خودت جلو ببری،

    خلاصه، اینکه من نظرم اینه که بیام محصول با کیفیت ارائه کنم، هر روز سعی کنم از چالش ها استفاده کنم برای بهتر کردن کار و کیفیت،و عزت نفسمو ببرم بالا که اصن بتونم محصولمو خوب معرفی کنم نقاط قوتشو بگم، و اصن به مشتریم حالی کنم که اگر از محصول من استفاده کنه چه مشکلی ازش برطرف میشه به چه احساسی میرسه و باید تموم چیز هایی که میگم واقعی باشه و احساس خودمم همین باشه،

    و رو باور های توحیدیم خیلی کار کنم اینکه خدا روزی رسونه من وظیفم بندگی کردنه اونم وظیفشه ارباب بودن وظیفشه مشتری هارو به سمت من هدایت کنه وظیفشه خودش گفته وظیفشه، و من اگه اینو باور کنم و باور من ایمانی در من به وجود بیاره که موجب عمل بشه دیگه کار تمومه،، بقیش با خداست، ان‌شاءالله خدا کمکم کنه تو بیزینس خودمم هم همین هارو اعمال کنم و نتایج بزرگی که فقط از دست خداوند بر میاد ببینم، عاشق نتایجی هستم که خدا برام رقم میزنه، اخه میدونی چیه جالبی خدا اینه که تو ازش ۱ میخوای اون بهت ۱۰۰ میده عاااااشقشم خیلی بزرگه خیلی بخشندس، فقط باید بهش ایمان داشته باشم فقط باید رفیق صمیمیم خودش باشه و بس، خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    سلام و درود فراوان خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و هم فرکانسیهای عزیز

    من نزدیکترین الگو رو میتونم کسب و کار خودمون و پدرم درواقع تو این موضوع ببینم پدرم هیچ وقت تو کارش تبلیغ نکرده و معمولا حضوری بوده و گاهی اوقات هم از جایی که ما فکرشو نمیکردیم خدا برامون مشتری میفرسته، واقعا خداروصد هزار مرتبه شکر، ما یعنی منظورم هممون نااگاهنه گاهی اوقات قوانین رو رعایت کردیم و نتیجه گرفتیم، الان دارم درک میکنم که اگر اگاهانه این قوانین رو در زندگی و کسبو کارمون انجام بدیم چه نتایجی به بار خواهد امد،

    من واقعا چند ماهی بعد از اشنایی با این مباحث و اشنایی با استاد خیلی به تضاد بر خوردم و یه جورایی حالم خوب نبود و وقتی دم مغازه میرفتم اصلا مشتری نمیرفتو بیاد چون ذهنم اونجا نبود همش به چیزای دیگه فکر میکردم، بعدچند وقت خودمو جمعو جور کردم سعی کردم حالمو با اتفاقات کوچیک خوب نگه دارم اهنگ شاد تو مغازه میزارم، کار میکنم، لذت میبرم، شروع کردم به باور ساختن در مورد محصولاتمون که کارهای ما فوق العادن، مشتری هایی که وارد مغازه ما میشن هم فرکانس با محصولاتمون هستن و عاشق محصولاتمون هستن و به راحتی میتونن بخرن،خدا از طریق بی نهایت دستانش برای ما روزی میرسونه، بچه ها باورتون نمیشه الان 3 هفته از شروع این تغییر در خودم میگذره متونم دقیق بهتون بگم که چطوری فروشمون اغاز شد به لطف خداوند یکتا، 1 میلیون، 9میلیون،20میلیون،23 میلیون، باورتون نمیشه امشب یه فاکتور بستیم به لطف خدا که خدا هم بخواد قطعی بشه 400 میلیون بچه ها فروش کردیم، یعنی واقعا خدارو صد هزار مرتبه شکر، هر چی جلوتر میریم دارم خدارو بیشتر باور میکنم قوانین رو دارم بیشتر درک میکنم البته میدونم که تازه مهد کودکو دارم پشت سر میگذارم ولی خیلی خوشحالم خیلی راضیم خیلی، البته تو طول روز میشه گاهی نجواها بیان سراغم و دقیقا دارم تمرکز میکنم رو نکات مثبت و براشون شکر گذاری میکنم مثلا تمرکز میکنم رو فروشی که اونروز داشتم و از صمیم قلبم خوشحال میشم و احساس خوب بهم دست میده و خدارو سپاسگذاری میکنم،

    دیگه نمیدونم چی بگم قطعا بچه ها همه تو مسیرن فهمیدن تا اینجا چه اتفاقی داره میفته ، از خدا میخوام کمکمون کنه مارو تو مسیر نگه داره هر روز بیشتر رو خودمون کار کنیم، ‌خوشبختی و سعادت از رگ گردن به ما نزدیکتره فقط ما باید باورش کنیم،

    از خداوند سپاسگذارم که من رو با این مبحث و این مسیر و استاد عباسمنش عزیز اشنا کرد خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  4. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    سلام عبدالحمید عزیز خیلی خیلی ازت سپاسگذارم که این تجربیات فوق العادتو با ما به اشتراک گذاشتی کلی درس توش بود کلی ایمانمون قوی تر شد مرسی ازت که وقت گذاشتی و تجربیاتتو نوشتی، دقیقا تو تکاملتو طی کردی و هر روز قوی تر شدی و حالا مطمئن باش تو کسبو کارت چند سال اینده یکی از بهترین ها تو حوضه کاری خودت میشی، فقط هرجا نا امیدی اومد سراغت مطمئن باش که خدا بهت نشونه میده که راهت درسته ادامه بده، امید وارم همیشه پیروز و موفق و ثروت مند باشی دوست من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: