در این فایل، سوال اساسی زیر مطرح شده است:
“چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟ چه عواملی سبب میشود، فردی مثل استاد عباسمنش با اینکه آنچه را که متخصصین علم بازاریابی مهم میدانند، انجام نمیدهد اما در کسب و کار خود به موفقیتهایی دست مییابد که سایر کسب و کارهای آن حوزه، با وجود اجرای فرامین متخصصین بازاریابی، دست نیافتهاند؟”
«تفاوت قائل شدن میان اصل و فرع» درباره عوامل موفقیت یک کسب و کار، هدف اصلی این فایل است. اما تمامی جزئیات درباره عوامل اساسی موفقیت پایدار در کسب و کار، به صورت مفصل در دوره روانشناسی ثروت 3 توضیح داده شده است.
دوره روانشناسی ثروت 3، استاد خبره ایست برای ایجاد “توانایی تشخیص اصل از فرع”، در ذهن مدیر یک کسب و کار. جلسات اولیه این دوره – در قدم اول – به دانشجو “مدیریت ذهن” را می آموزد. زیرا تا زمانی که فرد از عهده مدیریت ذهن خود برنیاید، محال است از عهده مدیریت کسب و کار خود برآید. روانشناسی ثروت 3، مدیریت ذهن را از ریشه یعنی “ساختن باورهای توحیدی” شروع می کند. زیرا “توحید”، تنها راهکار برای مدیریت ترس ها و نگرانی های توهمی است که ذهن همواره از طریق آنها وارد عرصه می شود.
ریشه موفقیت پایدار برای یک کسب و کار، در باورهای توحیدی صاحب آن کسب و کار است. باورهایی که تمرکز فرد را به جای حساب کردن روی عقل انسانی، به پیروی از هدایت های الهی معطوف می کند.
ذهن ما اکثرا درباره پیروی از هدایت های درونی، مقاومت های بسیاری دارد زیرا ما آموزش دیده ایم تا روی عقل مان حساب کنیم، روی علمی حساب کنیم که حاصل درک به اصلاح از ما بهتران درباره شیوه به موفقیت رسیدن است. ضمن اینکه اساس این درک، بر تاثیر عوامل بیرونی (شرک)، بنا شده است و نیروی هدایتگر درونی ما را غیر فعال می کند. در نتیجه وقتی برایمان واضح می شود که می خواهیم کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنیم یا رشد دهیم، ذهن لیستی از موانع، مسائل احتمالی، ” به اندازه کافی خوب نبودن ها ” و شک و تردید ها را پیش روی ما قرار می دهد و تمام انگیزه و اشتیاق درونی ما را می بلعد زیرا فرد مهم ترین عامل، یعنی نیروی هدایت را از معادله خارج کرده و فقط روی عقل انسانی حساب باز کرده است.
به همین دلیل، روانشناسی ثروت 3، بازسازی کسب و کار را از پاکسازی ذهن صاحب کسب و کار از شرک شروع می کند. جلسات این دوره – قدم به قدم – همکاری کردن با انرژی خلق کننده و هدایت کننده ای را یاد می دهد که خداوند نامیده ایم:
نیرویی که درون ماست، از همه چیز آگاه است، همواره همراه ماست، همه ایده ها و راهکارها را دارد، جواب تمام سوالات را دارد، در حل مسائل به ما کمک می کند، هدایت ما را وظیفه خود دانسته است، برگی بدون اذن او از درخت نمی افتد و عاشقانه می خواهد به ما کمک کند تا در مسیر خواسته های خود حرکت کنیم و از طریق تحقق خواسته های خود، دستی باشیم برای گسترش جهان.
مهمترین بخش از آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، مامور ساختن این باور مرجع است که شما به عنوان مدیر یا صاحب یک کسب و کار، باید در ذهن خود بسازید. سپس سایر عوامل، روی این فونداسیون قرار داده می شود.
- به اندازه ای که مدیر کسب و کار، جمله به جمله آگاهی های جلسات این دوره را مثل وحی منزل جدی می گیرد و در رفتارها و عملکرد خود لحاظ می کند، به همان اندازه نیز:
- نگرانی هایش درباره مسائل کسب و کار مثل بازیابی، مشتری مداری، تولید، مجوز و … حذف می شود؛
- به همان اندازه به آرامش ذهنی می رسد و به اندازه این آرامش ذهنی، الهامات خداوند را درباره “چگونگی”، دریافت می کند؛
- به همان اندازه جواب سوالاتی را دریافت می کند که الان جوابی برایشان ندارد؛
- به همان اندازه ایمان فعالی دارد که بدون نیاز به “دانستن همه چیز” یا “بی عیب و نقص بودن”، با امکاناتی که در همین لحظه دارد کار را شروع می کند.
- به همان اندازه، به تعویق انداختن، برایش معنایی ندارد چون به خاطر این جنس از ایمان، تمام قدم ها در طی مسیر یکی پس از دیگری به او گفته می شود و نیازهایش در لحظه پاسخ داده می شود.
تمام کارآفرین هایی که در کسب و کار خود به موفقیت پایدار رسیده اند، چنین الگویی از عملکرد را دارند که عملکرد توحیدی نام دارد. عملکردی که عوامل بیرونی را بی تاثیر می داند و راه الهامات قلب را می رود.
وقتی ذهن خود را از اطلاعات محدود کننده خالی می کنی و پای آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3 می نشینی، آن آگاهی ها بخش خلاق و خداگونه وجود شما را فعال می کند و با چنین سوالاتی ایمان شما را به چالش می کشد که:
- چرا از اینکه جواب تمام سوالات را درباره کسب و کار خود نمی دانی، ترسیده ای و کار را شروع نمی کنی؟
- چرا روی حرفها و وعده های متخصصان حساب می کنی اما روی وعده نیرویی که جهان را هدایت می کند، حساب نمی کنی؟
- چرا با وجود این نیروی هدایتگر درونی، هدایت کسب و کار خود را به او نمی سپاری؟
- چرا به جای انتظار و سکون برای وقت مناسب، همین حالا این نیروی هدایتگر را فعال نمی کنی؟
- چرا به این نیرو توکل نمی کنی و با همین امکانات، قدم اول را بر نمی داری؟
روانشناسی ثروت 3، با هدف ایجاد کسب و کاری با موفقیت های پایدار، به ما یاد می دهد تا درباره عوامل موفقیت کسب و کار، به دنبال تفاوت قائل شدن بین اصل و فرع باشیم. در دنیایی که در هر لحظه، هر فردی ایده ای درباره عوامل موفقیت منتشر می کند، باید از خود بپرسیم: ” اصل اساسی موفقیت یک کسب و کار چیست؟
روانشناسی ثروت 3، فقط و فقط بر درک و اجرای این اصل، متمرکز است. به همین دلیل در بازار مکاره امروز، هر روز یک تکنیک و شگرد جدید برای فروش ابداع می شود و خیلی زود هم محو می شود. اما آموزه های روانشناسی ثروت 3، از زمان تولید تا الان، فقط بر همان اصل اساسی یعنی قانون بدون تغییر خداوند استوار است و تا کنون کسب و کارهای افراد زیادی را متحول کرده که این آگاهی ها را عملی کرده اند.
مهم ترین بخش از آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3، فعال کردن نیروی هدایتگر درونی است. تمرینات و آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، باورهایی را در ذهن دانشجو می سازد که این نیرو را فعال می کند. سپس در ادامه جلسات، دانشجو یاد می گیرد که چگونه به وسیله “سوالات مناسب”، به این نیرو قدرت خلق کنندگی بدهی. سوالات هدایتگری که به شما می گوید:
“سمت شما”، در این قدم چیست؛ سمت خداوند چیست؛ چه کارهایی را باید انجام دهی؛ چه کارهایی را نباید انجام دهی؛ چه قدم هایی را شما باید برداری تا خداوند قدم های بعدی را برایت بردارد؛ چه جنس از توجه را باید فعال نگه داری و از توجه به چه چیزهایی باید اعراض کنی تا این نیرو همچنان فعال بماند. آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3 مشاور دانایی است که به شما یاد می دهد تا ذهن خود را مثل یک هوش مصنوعی بر اساس باورهای توحیدی، تربیت کنی.
به اندازه ای که به آموزه ها و تمرینات این دوره عمل می کنی، نیروی هدایتگری را در وجود خود فعال نگه میداری که:
- در هر لحظه، قدم بعدی را به شما می گوید؛
- درباره مسائل شما، سر راست ترین جواب را پیش روی شما میگذارد؛
- ایده های سازنده را به سمت مغز شما هدایت می کند؛
- آدمها مورد نیاز را به سمت شما هدایت می کند؛
- راهکارها را به سمت شما هدایت می کند؛
- شما را با فرصت های شگفت انگیز روبرو می کند و همزمانی های شگفت انگیز را برایت ایجاد می کند.
مدیریت کسب و کار، با وجود باور به این نیروی هدایتگر و فعال نگه داشتن او، بی نهایت آسان است. چون انرژی خداوند در تمام جزئیات کسب و کار شما جاری می شود و کارها را انجام می دهد. به گونه ای که همه متعجب می شوند از اینکه چرا شما در زمان مناسب در مکان مناسب هستی؟! اما خودت می دانی که دلیل این همزمان، شراکت با خداوند است. “توحید” یعنی شراکت با خداوند؛ حساب کردن روی این نیرو؛ اعتماد به هدایت های این نیرو و لبیک گفتن به الهامات این نیرو؛
لازم است تمام جلسات دوره روانشناسی ثروت 3 را بارها گوش داده شود، تمرینات با تمرکز بالا انجام شود، آگاهی ها به اندازه کافی تکرار شود تا مغز “توحید و چگونگی اجرای آن در عمل”، درک شود.
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 3
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج79MB17 دقیقه
- فایل صوتی live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج16MB17 دقیقه
به نام خدا
سؤال: به نظر شما، چه عواملی نتایج استاد عباسمنش را متفاوت کرده است؟ چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟
چه عواملی سبب میشود، فردی مثل استاد عباسمنش با اینکه ظاهراً آنچه متخصصین علم بازاریابی و … مهم میدانند را انجام نمیدهد، اما به موفقیتهایی دست مییابد که سایر کسب و کارهایی که آن علوم را اجرا کردهاند، دست نیافتهاند؟
جواب من و و دیدن الگو های مثل استاد عباس منش
جواب✅استاد عباس منش باور های توحیدی قدرت دادن به خدا و همین باعث شده خدا براش مشتری بیاره خدا و تازه خدا تبلیغش میکنه و اینکه همه افرادی که به تضاد خوردن هدایت شدن به سمت این سایت از نتایج و داستان هدایت افراد از نتایج دوره ها تازه خودم از خدا خواستم گفتم کدوم اصله؟گفت بزن روی این کلمه و هدایت شدم به سایت چون میگه اصل اینه پس همه چیز توحیدی یعنی باور کنی نیازی نیست کار عجیب و غریب کنی تا مشتری بیاد مثلا دیدم یه روزی یک نفر راجب فالور صحبت میکرد که اگه بتونی خودتو یه کاری کنی که مخاطب خوشش بیاد فالورت میشه مثلا اگه کم فعالیت کنی از پیجت فالورها میرن و فروشت کم میشه حالا جالبه زمانی که تمرکزت بره روی لایک فالور از مسیر خارج میشی تازه به قول استاد گفتن میشی عروسک خیمه شب بازی دیگران و در واقع اگه یک نفر ۲mفالور داره باید شب بترسه که فالور از دست نده منم همینجوری بودم قبلا مثلا اون موقها استرس داشتم که نکنه فالور هام برن وهمینم میشد یا مثلا وقتی تمرکز روی فرع باشه از مسیر خارج میشی حالا باید بیایی شب تا روز کار کنی که فالورت نپرن(شرک ورزیدن)مگه آدمها باشن یا برن ثروت من کم میشه؟خب برن خدا از دست دیگش به من نعمت میده از آدمها تشکر میکنیم به قول استاد اما تو ذهنمون این نیست که اگه برن ما بدبخت میشیم باید روی خدا حساب کنی اونکه داره نعمت میده اونکه داره ثروت میده
خیلی راحت اگه پیجم زدی نگران این نباشی که مشتری نیست یا فالور نیست به خدا دیدم چه جوری برام مشتری میاورد همه چیز انرژیه خدا انرژیه تا حالا دقت کردین ؟یع جایی میرین خرید مثلا خدا به قلبت میندازه بری از اون شخص بخری اینا همش کار خداست حتی سایت استاد تازه دیدم یک رستورانی یک جای پنهان بود اما اون دست خیابان اونقدر رستوران بود نما شیک همه چیز اکی اما اون رستوران اون دست خیابان بود تازه امکانات خاصی نداشت اما کیفیت غذا کل غذاهاش عالی عالی بود تازه مشتری میومد میگفت این رستوران چه قدر پنهانه بعدش میگفت یه چیزی گفت برو این سمت و خیلی تشکر میکرد که چه قدر غذا خوبه و تازه بهترین رستوران اون استان بود تازه صاحب مغازه میگفت به مشتری ها بگو خیلی شلوغه اگه ۱ساعت میتونی صبر کنی غذا هست وگرنه بزنید برید با تشکر دقیقا همینو میگفت التماس نمیکرد تازه بعضیا حوصلهشون سر میرفت میرفتن اما میگفت از بس شلوغه تازه بزار برن راحت شم که به بقیه برسم اینقدر باور توحیدی داشت این شخص مذهبی بود بی سواد دارمد میلیاردی همیشه یادمه وقتی میومد تو مغازه کلمه بسم الله تو دهنش بود و همیشه اگه نیرویی از کارش میرفت میگفت خدا بهترینشو میاره خیلی وقت که تحقیق کردم دیدم این اقا مسن که ۸۰سالشه و خودم باهاش حرف زدم همش باور توحیدی بود گفت از صفر شروع کردم با پنج سیخ کباب گفت جوری شلوغ میشد ترافیک بود سر میدان گفت منم همین چند تا سیخ داشتم تازه میگفت من تعجب میکردم اون همه رستوران لاکچری شیک کسی نمیرفت اما این فروش بالا داشت خلاصه پر فروش ترین رستوران اون استان بود و تازه فقط پسرش تبلیغ میکرد اوایل اما خودش اعتقاد نداشت خلاصه همون اول تبلیغ کردن اما دیگه نه اما چنان مشتری داشت که باید تا ۱شب فقط مشتری رد میکردی اینقدر شلوغ بیشترین فروش رو توی استان داشت حتی خود مشتریها میگفتن
به دلیل
صداقت درستکاری مهارت کسب کردن تو حوزه خودش یعنی غذای خوب میداد
تازه مذهبی هم بود اولین فرد مذهبی نماز خوان نماز شب دیده بودم که اینقدر باور هاش خوب بود
یعنی باورهاش راجب ثروت خوب بود
میگفت من کیم ؟گفت خدا منو آورد تا اینجا که بزرگترین رستوران بود
گفت اونکه منو آورد
راستی اینو بگم این شخص معتاد بوده خیابانی بد جور گفت یه روزی دو تا دستم رو بلند کردم گفتم خدایا منو به راه راست هدایت کن
گفت از همون روز اتفاقات افتاد آدمها شرایط جدید گفت اولین ایده اومد رستوران بزن یعنی گفت پول نداشتم نمیدونم با فروش قوطی توی خیابان مثلا گفت در حد سیگار مواد داشتم گفت بزارم تا سیخ کباب بخره بعد مثلا یه کم گوشت تو یه گاری ببین همش هدایت بوده تازه خود خدا گفته از پایین شروع کن
الان این شخص
اونقدر به ثروت رسیده که دیگه پر شده تجربه کرده
بهترین ویلا رو داره
خلاصه
این بنده خدا نه تیپ خاصی داشت نه سواد زیاد داشت در حد یه حساب کردن اونم با چرتکه
بعدش نمیدونم این شخص عزت نفس خوبی داشت اعتماد بنفس خود باوری یعنی برای غذاهاش ارزش قاعل بود
نه تبلیغ داشت نه پیجی هیچ
تازه میگفت اینقدر مشتری هست نمیتونم برم شهرستان مشتری بهش التماس میکرد تعطیل نکنید غذا میخواییم گروهی میومد التماس میکرد میگفت عزیزم تعطیل کردیم اینقدر باور فراوانی داشت
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده و مهربان
من میخوام از داستان یک فرد موفق خودم در کنارش کار کردم و همیشه از زندگی نامه این فرد میخواستم توضیح بده برام چه جوری موفق شده گفت من یه روزی معتاد بودم تو خیابان متعاد بدجور بعد گفت یه روزی تصمیم گرفتم زندگیم تغییر بدم بهم گفت دوتا دستمو بلند کردم وسط روزهای سخت گفتم خدایا کمکم کن هدایتم کن به مسیر درست خلاصه خودش رو معرفی میکنه به کمپ بعداز چند مدت سرحال میاد کنار خانوادهاش این ایده گفت به ذهنم رسید یه کاری رو شروع کنم چون تو همون زندان به نظرم اینو آشپز کردن و همونجا یه مقدار پول کم تهیه کرده بود و گفت این فکر اومد که برم غذا درستم بفروشم بعدش شروع میکنه از گرفتن پنج سیخ کباب و شروع میکنه با کباب زدن در خونش با همون پنج سیخ و یک گاری که کنارش بوده وسایل هارو ببره بعد از تموم شدن کارش گفت شروع کردم گفت از همون روز گفتم خدایا کمکم کن گفت از همون روز مشتری هایی میومدن همش ثروتمند میگفتم خودم تعجب میکردم اخه چه جوری روشون میشه اینجا خرید کنن چه جوری بگم میگفت همینجوری مشتری میومد پاسخگو نبودم تااینکه تکاملش رو طی کرده پول عالی جمع میکنه مغازه میگیره اونجا دیگه میگفت تو صف بودن الان معروف هست دراون شهر هرجا بری بگی میگه برو فلان رستوران و بعد من تو پیشرفت هاش اومدم اونجا استخدام شدم که داخل یک برج بود دو طبقه حالا بزار تعریف کنم
این بنده خدا حالا اون موقع پسرش تبلیغ کرده و اینکارا یا اومدن بهش گفتن اون اویل تبلیغ کنه خدا میدونه اما من چند سال بودم نه تبلیغی نه کارهای عجیب و غریب و این فرد که بنده خدا الان ۷۰سال باید داشته باشه دوستان یه آدمیه سرشار از ایمان نماز روزه همه چیز به موقع نماز شب همه چیزها اصلا سواد خاصی هم نداره من خیلی به این شخص توجه میکردم اصلا تمرکز فقط روی غذا پختن بود همیشه میگفت امروز خیلی شلوغ میشه و میشد و اصلا من صندوق دار بودم توی همین عید ۱۴۰۱و حتی قبل اصلا همیشه مشتری هایی میومد ما نه تبلیغ میکردیم و نه چیزی رستوران هم اونجور شیک نبود حتی کاشی ها شکسته درب و داغون اما جلوی ما اون همه رستوران شیک بود زیاد نمیفرفتن اصلا جوری شلوغ بود میگفتم ۱ساعت دیگه آماده میشه حتی همین بنده خدا صاحب کار میگفت همینی که هست غذای میخوای باید صبر کنی ما کیفیتمون عالیه برنجمون خوبه اصلا نگران مشتری نبود باورش این بود که میاد خدا میفرسته همیشه این جمله رو میگفت رفت رفت خدا بعدی شو میفرسته یا حالا بگی مشتری مداری کنی چرا مشتری رفت اصلا اینکارو نمیکرد فروش عالی داشتیم روی ۲۴تا۲۵میلیون به آسانی حتی مشتری هایی میومد که از المان خارج مثل یه شخص مال یه شهری بود میگفت پارسال اومدم غذا خوب بود همون مشتری نزدیک ۲۰نفر رو آوردن بود هر خانواده ۱میلون ۷۰۰هزارتومان پول غذاشون بود من باور کردم که خدا واقعا کارهارو انجام میده من به این جمله فکر میکنم خداوند برهرکاری توانا هست بگه موجود باش موجود میشه بگه از این شهر برو آخر شهر مشتری این شخص شو میفرسته خدا همه رو تحت کنترل داره میگه بنده من برو اینجا اصلا میاره خودش هدایت میکنه راستی اینم بگم مغازه این بنده خدا اصلا یه جایی اصلا دیده نمیشه خود مشتریا میگن اصلا شما یه جای پنهان هستید چه مشتری دارید🤔گفتم خدایا میاره گفت منم خودم گفتم برم اونور چه خبره دوستان نیاز بع کار عجیب غریب نیست من دیدم خدایا هدایت میکنه نیاز نیست تبلیغ کنی نیاز نیست زجر بکشی
من این باور دارم
مشتری من خداست
تبلیغ من خداست
هدایتگر تمام مشتریان خداست
خدا به دل مشتری میندازه بیاد از من خرید که
بدون اذن خدا هیچ برگی رو زمین نمیوفته یعنی وقتی گفت برو این مغازه اونه که میفرسته. اون داره نعمت میده نیاز نیست خودت رو بندازی وسط کارهای عجیب غریب فقط روی خدا حساب کن من دیدم اگه اینارو ندیده بودم اصلا کامنت نمی ذاشتم هدایت شدم اینو بگم که میشود نیاز به بازاریابی پوستر تیتر تبلیغاتی نیست باورهاتو درست کن خدا بقیه کارهارو انجام میده به همین آسونی
همین الان این جمله به ذهنم رسید
من یک حرف دارم برای اون بنده خدایی که تبلیغ بزرگ روی پل میزنه دارم
پول میلیاردی که به اون پوستر میدی نگه دار برو پیش خدا بگو تو تبلیغم شو بگو خدایا من نیاز ندارم این همه پوستر بزنم تو به دل تمام شهر میندازی بیان از من خرید کنن بگو تو هدایت گر همه مردمی شده از اون طرف شهر هدایت میکنی بیاد خرید کنه
مثل تو که کامنت میخونی مثل من که کامنت گذاشتم چه جوری اومدیم در سایت عباس منش به
باورهای قدرتمند
مشتری من خداست اون میدونه بدون تبلیغ که جوری مشتری رو بیاره خدای من توانا برهرکاری هست
خدایا دوست داره من هزینه که صرف تبلیغ میلیاردی میکنم باهاش برم مسافرت برم خرید های عالی کنم من به جای دادن پول تبلیغ میرم کسب و کارم بیشتر رشد میدم من به جای پول تبلیغ پول زیادی به نیروهای میدم من پول دادن به تبلیغ رو صرف کارهای خیریه میکنم کمک میکنم اینجوری حالم بهتر میشه
خداوند دوست نداره من تبلیغ کنم خداوند دوست داره من کارو شروع کنم منو معرفی کنه به همه❤️
من کامنت رو نشونم خدا همین الان بهم الهام کرد اینو اضاف کنم
قلبم میگه بنویس
مگه خدا روزی رسان انسان ها نیست؟
آیا خدایا وقتی روزی میده ازت پول میگیره یا با منت با هزینه میگیره مثل همین تبلیغ میلیاردی
خدا تنها روزی رسانه تو قدم بردار کار رو شروع کن اصلا
وظیفشه روزی رو بهت بده چرا تبلیغ کنیم چرا پول بدیم برای جذب مشتری مگه پول نمیخوای خب خدا مگه نمیخوای مشتری زیاد بشه معروف بشی به قول قران تو ایات دیدم که هرکس رو بخوایم بالا میبریم
یعنی میتونه تورو معروف کنه بدون نیاز به تبلیغ فقط باورش کنی خدا بهت روزی میده براساس باورت به میزانی که باورش داری که هست که میتونه کارهارو برات انجام میده اینکه باور میکنی روزسان من خداست نیاز نیست کار خاصی کنی مثلا تو کار روشروع کن باورهای مناسب بساز اصلا خودش هدایت میکنه بدون هزینه خاص فقط کافیه به اون فرد بگی که میره تبلیغ میکنه بره تو نوبت حالا تلویزیون بزارن وقت میزاشت روی باورهاش کار میکرد و با خدا حرف میزد مشاوره رایگان با خدای خودت بهترین راهنما ازت پول نمیگیره باهاش صحبت کنی میگه تضمینی برات مشتری میفرستم خدایا تو بهترین و بزرگترین نیرو هستی در قلب من همه چیز رو میدونی
خدایا شکرت
ممنون استاد عزیزم
تمام دوستان
عاشقتونم 😍