در این فایل، سوال اساسی زیر مطرح شده است:
“چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟ چه عواملی سبب میشود، فردی مثل استاد عباسمنش با اینکه آنچه را که متخصصین علم بازاریابی مهم میدانند، انجام نمیدهد اما در کسب و کار خود به موفقیتهایی دست مییابد که سایر کسب و کارهای آن حوزه، با وجود اجرای فرامین متخصصین بازاریابی، دست نیافتهاند؟”
«تفاوت قائل شدن میان اصل و فرع» درباره عوامل موفقیت یک کسب و کار، هدف اصلی این فایل است. اما تمامی جزئیات درباره عوامل اساسی موفقیت پایدار در کسب و کار، به صورت مفصل در دوره روانشناسی ثروت 3 توضیح داده شده است.
دوره روانشناسی ثروت 3، استاد خبره ایست برای ایجاد “توانایی تشخیص اصل از فرع”، در ذهن مدیر یک کسب و کار. جلسات اولیه این دوره – در قدم اول – به دانشجو “مدیریت ذهن” را می آموزد. زیرا تا زمانی که فرد از عهده مدیریت ذهن خود برنیاید، محال است از عهده مدیریت کسب و کار خود برآید. روانشناسی ثروت 3، مدیریت ذهن را از ریشه یعنی “ساختن باورهای توحیدی” شروع می کند. زیرا “توحید”، تنها راهکار برای مدیریت ترس ها و نگرانی های توهمی است که ذهن همواره از طریق آنها وارد عرصه می شود.
ریشه موفقیت پایدار برای یک کسب و کار، در باورهای توحیدی صاحب آن کسب و کار است. باورهایی که تمرکز فرد را به جای حساب کردن روی عقل انسانی، به پیروی از هدایت های الهی معطوف می کند.
ذهن ما اکثرا درباره پیروی از هدایت های درونی، مقاومت های بسیاری دارد زیرا ما آموزش دیده ایم تا روی عقل مان حساب کنیم، روی علمی حساب کنیم که حاصل درک به اصلاح از ما بهتران درباره شیوه به موفقیت رسیدن است. ضمن اینکه اساس این درک، بر تاثیر عوامل بیرونی (شرک)، بنا شده است و نیروی هدایتگر درونی ما را غیر فعال می کند. در نتیجه وقتی برایمان واضح می شود که می خواهیم کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنیم یا رشد دهیم، ذهن لیستی از موانع، مسائل احتمالی، ” به اندازه کافی خوب نبودن ها ” و شک و تردید ها را پیش روی ما قرار می دهد و تمام انگیزه و اشتیاق درونی ما را می بلعد زیرا فرد مهم ترین عامل، یعنی نیروی هدایت را از معادله خارج کرده و فقط روی عقل انسانی حساب باز کرده است.
به همین دلیل، روانشناسی ثروت 3، بازسازی کسب و کار را از پاکسازی ذهن صاحب کسب و کار از شرک شروع می کند. جلسات این دوره – قدم به قدم – همکاری کردن با انرژی خلق کننده و هدایت کننده ای را یاد می دهد که خداوند نامیده ایم:
نیرویی که درون ماست، از همه چیز آگاه است، همواره همراه ماست، همه ایده ها و راهکارها را دارد، جواب تمام سوالات را دارد، در حل مسائل به ما کمک می کند، هدایت ما را وظیفه خود دانسته است، برگی بدون اذن او از درخت نمی افتد و عاشقانه می خواهد به ما کمک کند تا در مسیر خواسته های خود حرکت کنیم و از طریق تحقق خواسته های خود، دستی باشیم برای گسترش جهان.
مهمترین بخش از آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، مامور ساختن این باور مرجع است که شما به عنوان مدیر یا صاحب یک کسب و کار، باید در ذهن خود بسازید. سپس سایر عوامل، روی این فونداسیون قرار داده می شود.
- به اندازه ای که مدیر کسب و کار، جمله به جمله آگاهی های جلسات این دوره را مثل وحی منزل جدی می گیرد و در رفتارها و عملکرد خود لحاظ می کند، به همان اندازه نیز:
- نگرانی هایش درباره مسائل کسب و کار مثل بازیابی، مشتری مداری، تولید، مجوز و … حذف می شود؛
- به همان اندازه به آرامش ذهنی می رسد و به اندازه این آرامش ذهنی، الهامات خداوند را درباره “چگونگی”، دریافت می کند؛
- به همان اندازه جواب سوالاتی را دریافت می کند که الان جوابی برایشان ندارد؛
- به همان اندازه ایمان فعالی دارد که بدون نیاز به “دانستن همه چیز” یا “بی عیب و نقص بودن”، با امکاناتی که در همین لحظه دارد کار را شروع می کند.
- به همان اندازه، به تعویق انداختن، برایش معنایی ندارد چون به خاطر این جنس از ایمان، تمام قدم ها در طی مسیر یکی پس از دیگری به او گفته می شود و نیازهایش در لحظه پاسخ داده می شود.
تمام کارآفرین هایی که در کسب و کار خود به موفقیت پایدار رسیده اند، چنین الگویی از عملکرد را دارند که عملکرد توحیدی نام دارد. عملکردی که عوامل بیرونی را بی تاثیر می داند و راه الهامات قلب را می رود.
وقتی ذهن خود را از اطلاعات محدود کننده خالی می کنی و پای آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3 می نشینی، آن آگاهی ها بخش خلاق و خداگونه وجود شما را فعال می کند و با چنین سوالاتی ایمان شما را به چالش می کشد که:
- چرا از اینکه جواب تمام سوالات را درباره کسب و کار خود نمی دانی، ترسیده ای و کار را شروع نمی کنی؟
- چرا روی حرفها و وعده های متخصصان حساب می کنی اما روی وعده نیرویی که جهان را هدایت می کند، حساب نمی کنی؟
- چرا با وجود این نیروی هدایتگر درونی، هدایت کسب و کار خود را به او نمی سپاری؟
- چرا به جای انتظار و سکون برای وقت مناسب، همین حالا این نیروی هدایتگر را فعال نمی کنی؟
- چرا به این نیرو توکل نمی کنی و با همین امکانات، قدم اول را بر نمی داری؟
روانشناسی ثروت 3، با هدف ایجاد کسب و کاری با موفقیت های پایدار، به ما یاد می دهد تا درباره عوامل موفقیت کسب و کار، به دنبال تفاوت قائل شدن بین اصل و فرع باشیم. در دنیایی که در هر لحظه، هر فردی ایده ای درباره عوامل موفقیت منتشر می کند، باید از خود بپرسیم: ” اصل اساسی موفقیت یک کسب و کار چیست؟
روانشناسی ثروت 3، فقط و فقط بر درک و اجرای این اصل، متمرکز است. به همین دلیل در بازار مکاره امروز، هر روز یک تکنیک و شگرد جدید برای فروش ابداع می شود و خیلی زود هم محو می شود. اما آموزه های روانشناسی ثروت 3، از زمان تولید تا الان، فقط بر همان اصل اساسی یعنی قانون بدون تغییر خداوند استوار است و تا کنون کسب و کارهای افراد زیادی را متحول کرده که این آگاهی ها را عملی کرده اند.
مهم ترین بخش از آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3، فعال کردن نیروی هدایتگر درونی است. تمرینات و آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، باورهایی را در ذهن دانشجو می سازد که این نیرو را فعال می کند. سپس در ادامه جلسات، دانشجو یاد می گیرد که چگونه به وسیله “سوالات مناسب”، به این نیرو قدرت خلق کنندگی بدهی. سوالات هدایتگری که به شما می گوید:
“سمت شما”، در این قدم چیست؛ سمت خداوند چیست؛ چه کارهایی را باید انجام دهی؛ چه کارهایی را نباید انجام دهی؛ چه قدم هایی را شما باید برداری تا خداوند قدم های بعدی را برایت بردارد؛ چه جنس از توجه را باید فعال نگه داری و از توجه به چه چیزهایی باید اعراض کنی تا این نیرو همچنان فعال بماند. آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3 مشاور دانایی است که به شما یاد می دهد تا ذهن خود را مثل یک هوش مصنوعی بر اساس باورهای توحیدی، تربیت کنی.
به اندازه ای که به آموزه ها و تمرینات این دوره عمل می کنی، نیروی هدایتگری را در وجود خود فعال نگه میداری که:
- در هر لحظه، قدم بعدی را به شما می گوید؛
- درباره مسائل شما، سر راست ترین جواب را پیش روی شما میگذارد؛
- ایده های سازنده را به سمت مغز شما هدایت می کند؛
- آدمها مورد نیاز را به سمت شما هدایت می کند؛
- راهکارها را به سمت شما هدایت می کند؛
- شما را با فرصت های شگفت انگیز روبرو می کند و همزمانی های شگفت انگیز را برایت ایجاد می کند.
مدیریت کسب و کار، با وجود باور به این نیروی هدایتگر و فعال نگه داشتن او، بی نهایت آسان است. چون انرژی خداوند در تمام جزئیات کسب و کار شما جاری می شود و کارها را انجام می دهد. به گونه ای که همه متعجب می شوند از اینکه چرا شما در زمان مناسب در مکان مناسب هستی؟! اما خودت می دانی که دلیل این همزمان، شراکت با خداوند است. “توحید” یعنی شراکت با خداوند؛ حساب کردن روی این نیرو؛ اعتماد به هدایت های این نیرو و لبیک گفتن به الهامات این نیرو؛
لازم است تمام جلسات دوره روانشناسی ثروت 3 را بارها گوش داده شود، تمرینات با تمرکز بالا انجام شود، آگاهی ها به اندازه کافی تکرار شود تا مغز “توحید و چگونگی اجرای آن در عمل”، درک شود.
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 3
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج79MB17 دقیقه
- فایل صوتی live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج16MB17 دقیقه
سلام استاد عزیزم .سلام به همه بچه هایی که الان دارید کامنتمو میخونید. امیدوارم در بهترین حس و حال باشید امیدوارم حال دلتون عالی باشه.
استاد من یه چیزیو متوجه شدم .میخوام چکیده قانون رو در حد فهم خودم تا الان بگم : ما باید روی خودمون کار کنیم .یعنی چی کار کنیم رو خودمون ؟ حالمون وحسمون خوب باشه و هر روز بهتر و بهتر بشه. حال درونیمون…افکارمون و اعمالمون در جهت بهتر کردن حالمون باشه در جهت ارامشمون باشه در جهت اعتماد بنفسمون باشه
مثلا من اگه امروز امتحان دارم و استرس دارم. بیام درسمو بخونم و این درس خوندنه به مهار استرس من و افرایش آرامش من کمک میکنه .
من اگر امروز میرم تو اینستاگرام و حالم بد میشه و حسادت میکنم یا خودمو مقایسه میکنم (که همه اینا بخاطر پایین بودن فرکانس خودمونه که نمیتونیم نکات مثبت رو از رفتن به اینستا گرام دریافت کنیم و بهش توجه کنیم ولی بهرحال فرکانس ما در حال حاضر اینه و باید تکاملمون رو طی کنیم و آروم آروم بهترش کنیم .پس مجبور نیستیم بریم توی اینستا گرام )
یا حتی مثلا ممکنه من وقتی آدم های خیلی ثروتمند میبینم ناراحت میشم و حالم بد میشه و میزنم تو سز خودم .چرا ؟ چون فرکانسم پایینه و نمیتونه نکات مثبت رو از اون فرد ثروتمند ببینه و توجه کنه ولی ما باید آروم آروم فرکانسمون زو تغییر بدیم .پس اگر حالت بد میشه نیازی نیست خودتو زور کنی .
توجه کردن به نکات مثبت زوری نیست بقول استاد شاید برای شروع با کلاممون بخوایم قدرت ببخشیم و نکاتو مثبت رو بگیم ولی در نهایت اتفاقات خوب و اون خواسته هامون وقتی از راه میرسه که ناخودآگاه توجه ما مثبت باشه .یعنی مثبت نگری جزوی از شخصیت و رفتار ما باشه
پس قدم اول خوب کردن حالمون هست .با کنار گذاشتن یه سری کارها و تغییر کانون توجه و نگاه کردن به هر اتفاق به گونه ای که احساس بهتری بهمون بده
و وقتی حال ما خوب و خوب تر میشه همزمان که آروم ترمیشیم .دیدمون مثبت تز میشه .دیگ مثل قبل منفی نیست نگرشمون به زندگی به آدم ها و حتی به خودمون ..در کل عاشق تریم، آرامش بیشتری دارید زیبایی ها رو میتونیم ببینیم و سپاس گذارترین ، هم زمان با این فرکانس مثبتی که به جهان هستی ارسال میکنیم،یه سری ایده ها میاد تو ذهنمون .یه سری کارها میاد تو ذهنمون که حتما حتما حتما باید اون کار ها رو انجام بدیم .باید این عملگرایی رو حتما داشته باشم.
و بعد اتفاقات خوب و خواسته هامون رخ میدن از راه های طبیعی .نه اینکه معجزه ای رخ بده .اینم خودش یه نکته اس .خیلی وقتا ما منتظر یه معجزه ایم. معجزه به معنای کار غیر طبیعی و دور از عقل .مثلا قکر میکنیم چون داریم رو باورهایمان کار میکنیم چون احساس خوبی داریم یا……پس به کارهای ساده ای که میاد تو ذهنمون عمل نکنیم .یه معجزه ای رخ میده خدا کمکمون میکنه از راهی که فکرشو نمیکنیم فلان….انتظار یه کار غیر طبیعی داریم مثلا .در حالیکه
خدا تو رو هدایت میکنه .از راه های ساده و طبیعی. هدایت خدا همون کارهاییه که به عقلت میرسه.همون ایده های ساده ای که میاد تو ذهنت که خیلی وقتا بهش عمل نمیکنیم. یا از سر تنبلی یا از سر ترس یا اینکه ممکنه نتیجه نده و …که همه اش هم نشات گرفته از بی ایمانی هست که ما خدا رو واقعا باور نداریم مطمئن نیستیم که اون کار ساده و ایده ای که الان به ذهنمون رسیده واقعا از طرف خداست؟؟ واقعا جواب میده ؟؟ بخاطر این شک و تردید ها،خب عمل نمیکنیم ……خدا داره به اندازه ای گه ما تغییر میکنیم هدایتمون میکنه ولی ما به هدایت عمل نمیکنیم بقول استاد جریان هدایت ، فورس نمیکنه مجبورت نمیکنه .
و در نهایت
هر چی بیشتر رو خودت کار میکنی موانع ذهنت برداشته میشه و خدا به مسیر های بهتر هدایتت میکنه .ایده های بهتر به ذهنت میرسه، آدم های بهتر وارد زندگیمون میشه و در نهایت از بی نهایت طریق ما هدایت میشیم .
این چکیده قانونه
استاد این قانون رو خیلی عالی اجرا کردن .استاد به ایده هاشون عمل کردن .استاد روی ایده هاشون متناسب با مرحله ای از تکامل که توش قرار داشتن ، عمل کردند!!
یعنی ببینید اشتباه خیلی از ما ها مثل خود من کپی برداری کردن هست .
حتی حتی حتی به نظر من از استاد عباس منش هم نباید کپی کنیم .
ببینید بچه ها مثلا من به خودم بگم خب استاد عباس منش مهاجرت کرده از بندر عباس به تهران برای پیشرفتش. بااینکه توی بندر عباس شرایط خیلی خوبی هم داشته و موفق شده .ولی رفته تهران…
پس الان منم تو این شرکتم و شرایط خوبی هم دارم ولی مثلا دوست دارم موفق تر بشم یا حوزه علاقه مندیمو دنبال کنم (فرض کن کاری که توی شرکت هست دوست داری ولی یه چیز دیگ هم هست که بیشتر دوسش داری ) بعد میگی خب ببین استاد ایمان خودشو نشون داد و رفت توی بندر عباس استعفا داد .پس منم برم از کارم استعفا بدم و ایمانمو نشون بدم و کار مورد علاقه مو شروع کنم. این کار غلطه .
باید ببینی اون لحظه توی اون شرایط خاص قلبت چی میگه ؟؟ نشانه ها چی میگن ؟؟ حست چی میگه ؟؟؟ توی چه مرحله ای از تکاملت هستی؟؟؟؟
بخاطر همین استاد میگه من ماهی گیری یاد میدم .ماهی نمیدم بهتون. آقا من قطب نمای درونیتو بهت نشون میدم که تو هر چی بیشتر رو خودت کار میکنی بیشتر احساسش میکنی و اون بهت میگه چکار کنی .بخاطر همین استاد فقط اصلو میگه.نمیگن دقیقا چیکار کنیم .فقط میگن این اصله، حالا تو خودت ببین چطور میتونی ازش استفاده کنی
دوستان نباید کپی برداری کنیم حتی از استاد عباس منش.
اون کار خاصی که استاد انجام داده و نتیجه داده واسه استاد با باور های خاص خودش ، توی اون مرحله خاص از تکاملش و با الهامات درونیش، کار فوق العاده نتیجه بخشی بوده
ما باید صحیت های استاد عباس منش رو درست درک کنم باید متناسب با شرایطمون شخصی سازی کنیم .
ببینید کلید موفقیت استاد بنظر من ، کار کردن روی خودشون، خوب کردن حالشون و درعین حال عمل کردن به الهامات و کارهایی که اون لحظه به ذهنشون میرسیده یا ممکنه از زبان بقیه افراد بهشون گفته شده ، هست . ما باید روی قطب نمای درونیمون کار کنیم و به کارهایی که به ذهنمون میرسه عمل کنیم .ببینید بچه ها این ها تکمیل کننده هم هست .اگر داری روی خودت کار میکنی سعی میکنی به هر اتفاق به گونه ای نگاه کنی که حالتو خوب کنه سعی میکنی اجازه ندی هیچی حالتو بد کنه و به خدا ایمان داشته باشی و اینا ….ولی عمل نمیکنی به کارهایی که یه عقلت میرسه ( همون الهامات که به طرق مختلف و از آدم های مختلف یا از ذهن خودمون بهمون گفته میشه ) وقتی عمل نمیکنی نتیجه هم نمیگیری و کم کم نا امید میشی و حالت هم بد میشه و میگی قانون جواب نداد .
مثلا شما یه مشتری ناراضی دارید .بعد از کیفیت محصول ناراضیه یا هر چی ….بعدمیگی خب اشکال نداره حالا یه مشتری بود این همه اتفاق مثبت افتاده فلان .و خلاصه یه جوری سعی میکنی حالتو خوب کنی ..وهمزمان این به ذهنت میرسه خب مشتری حق داشته واقعا فلان مشکل رو ما داریم (یعنی ببین از این اتفاق ، یه ایده ای کاری چیزی میاد تو ذهنت که مثلا برو حلش کن ) ..اگر تو به این عمل نکنی نتیجه نمیگیری .این یعنی یه الهامات عمل نکردی..این یعنی ایمان نداشتی .…
و نتیجه هم عاید نمیشه و کم کم دیگ اون نگاه مثبت به هر اتفاقی که میوفته رو هم نداری .چون میگی قانون جواب نمیده.
حالا این یه مثال بود .کلی مثال دیگ هست
واسه هر کس با هر کسب و کاری و توی هر مرحله از تکاملش فرق داره
بحث اینکه روی خودمون کار کنیم و به ایده ها عمل کنیم. همین
و تکاملمون رو طی کنیم.
مثلا استاد میگه تبلیغات نکن .از فردا تو بری تبلیغات نکنی ؟؟ شاید تو تا الان فقط با تبلیغات نتیجه گرفتی بعد یهو میگی خب پس دیگه تبلیغات نمیکنم .خب معلومه واسه تو نتیجه نمیده که …..
تو باید آروم آروم کم کنی این تبلیغات رو .میتونی از اینجا شروع کنی که من تبلیغ میکنم آدم های خوب و عالی میان به سمتم خداوند هدایتشون میگنه اینکه تو ارزشمندی .محصولاتتت ،کارت ،خودت ارزشمند و لایق هستی پس ارزش دیده شدن رو داری .اینکه لایق ثروت مند شدن هستی و…..کلی باور دیگ که هر شخص باید روشون کار کنه .
بعد مثلا بخاطر این فرکانس مثبت ترت،ببینی که تبلیغات این سری ، خوب تر و بهتر سری های قبلی نتیجه داده واینجا باورت میشه اره واقعا باور ها اصله .باور ها داره کار میکنه .میگیی من یکم ذهنمو کنترل کردم ببین این همه مشتری خوب اومد ….بعد همینطوری ادامه بدی و
حالا شاید بعد هااا به این نتیجه برسی که تبلیغات نکنی . وقتی باورت قوی تر شد وقتی قطب نمای درونت بهت گفت دیگه بسه انجام نده .
ولی اینکه تو الان بخوای کپی کار استاد رو انجام بدی جواب نمیده. باید مطابق با حس خودت و شرایط خودت و قطب نمای درونت و قلبت و تکاملت عمل کنی .
اصلا خود استاد همیشه میگن شرک یه چیز شخصیه .نمیتونیم ما قضاوت کنیم که رفتار کی شرک آمیز بوده چون ما به کنه انسان ها دسترسی نداریم .
پس باور های توحیدی برای کسب و کار رو اگر داریم روشون کار میکنیم ،الهامات و ایده ها و کار هایی که بهمون گفته میشه انجام بدیم،رو انجام بدیم .نگیم مثلا اره استاد گفته تبلیغات شرکه .پس من تبلیغات نکنم .بابا تو باید ببینی تو چه مرحله ای هستی ،اصلا کجایی شاید تو این بار تبلیغات ساده تر و کم هزینه تر و نتیجه بخش تر بهت الهام بشه یا شاید با همون هزینه ولی تبلیغات نتیجه بخش تر بیاد به ذهنت ….
شرک رو خودمون باید شناسایی کنیم یه چیز شخصیه بقول استاد .که با توجه به رفتار هامون و نیت رفتار هامون ، متوجهش میشیم .
مثلا من ممکنه برم از یه نفر درخواست کمک بکنم و به الهامممم عمل کنم مثلا بهم الهام شده این آدم میتونه کمکت کنه و اون درخواست انقدر نتیجه بخش و عالی باشه که به خواسته ام برسم.
اما یکی دیگ بیاد کپی کنه بگه خب من باید از آدم ها کمک بگیرم ببین فلانی کمک گرفت نتیجه گرفت و به خواسته اش رسید پس منم برم همین کار رو انجام بدم .بعد میری انجام میدی میبینی نتیجه نمیگیری .
بابا ما باید یه خدای درونمون ایمان داشته باشیم که اون مسیر رو بهمون نشون میده
حتی اگر اشتباه کنیم این اشتباه یه تجربه اس .که کمکت میکنه واسه موفقیت بعدی
یعنی ببینید ممکنه بگی من چطوری بفهمم الهامم از طرف خداهه یا شیطان؟؟ استاد میگن الهامات خداوند توی اون شرایطی که داری انجام شدنی هست فقط نیاز داره اعتماد بنفس و ایمان بیشتری داشته باشی و جسور تر باشی و الهامات خداوند ارومت میکنن .
اما بچه ها مهم اینه که تصمیم بگیریم و عمل کنیم به کار ها .حتی اگر اشتباهی تصمیم بگیریم خیلی بهتر از بی تصمیمی و هیچ کاری نکردنه .خود استاد اینو گفتن.
پس اگر شک داری که این الهامم جواب میده؟؟ از طرف خداست یان؟؟ …یه تصمیم بگیر و با قدرت اون کار رو انجام بده نهایتش اگرم نتیجه نده یه درس بهت میده و تو میتونی ازش برای موفقیت استفاده کنی
بنظرم مهم ترین کلید موفقیت استاد ، چشم گقتن به جریان هدایته .اصلا خودشون گفتن اینو …که من بدون مقاومت میگم چشم .انجامش میده .حتی اگر نتیجه هم نده امتحانش میکنم و از نتیجه اش، برآی موفقیت های بعدی کمک میگیرم .
این عملگرایی در کنار تقویت باور ها و تقویت حس خوب جواب میده که اونم تکامل میخواد. اصلا نگران نباش گه چطوری ؟؟ اگه رو خودت کار کنی کم کم خودتو میفهمی. الهامی که باید بهش عمل کنی رو درک میکنی.
من خودم اشتباهم تا الان این بوده به الهامات عمل نمیکردم .یا خوب عمل نمیکردم
یا اینکه کپی میکردم از کارهایی که استاد انجام دادن .
مثلا من دانشجوی پزشکیم همزمان کار هم میکنم کار غیر مرتبط با پزشکی
بعد هی در تضاد بودم که اره من باید تمرکزمو روی یه چیز بدارم استاد میگن تمرکز کن استاد میگن یه چیز و انتخاب کن فلان .واین شک و تردید و این حس ها فقط باعث میشد که نه درسمو خوب بخونم
نه اون کار رو خوب و اونجوری که دلم میخواد انجام بدم .
یه مدت اون کار رو گذاشتم کنار و گفتم فقط رو پزشکی تمرکز میکنم و مثلا یه جوری تو دوران دانشجویی ازش پول در میارم و این حرفا باز حالم بد بود نتیجه نمیداد و فلان .اینا همش کپیه .من به قلبم توجه نمیکردم که بابا ببین قلبت چی میگه ؟؟
در حالیکه من باید تکاملمو طی کنم .حتی اگر قراره من یکیو انتخاب کنم این در اثر تکامل و عمل به الهامات من باید اتفاق بیوفته .
مثلا خود استاد هم شروع موفقت مالیشان با تند خوانی بود .تندخوانی نه حیطه علاقه مندی استاد بود نه هیچی .یه ایده بود به ذهنشون رسید و ازش پول ساختن موفق شدن و باور هاشون قوی تر شد و کم کم این جسارت و اعتماد به نفس رو پیدا کردن که از حوزه علاقه مندیشون پول در بیارن و ثروتمند بشن. و تندخوانی رو کم کم رها کردن و از سایت برش داشتن .
استاد هم یهویی نرفتن به سمت تمرکز روی یک حوزه .یا یهویی فقط روی علاقه کار کردن. اینا همه تکامله دوستان .
تو باید با عشق مسیر رو بری .با عشق تکاملتو طی کنی .
پس اگر استاد میگه تبلیغ نکن برو سمت علاقه مندیت تمرکز کن فلان و …..تو باید ببینی توی چه مرحله ای از تکاملی؟؟؟ قطب نمای درونیت چی میگه ؟؟ قلبت چی میگه.
عمل کردن به باور های توحیدی و ثروت ساز رو باید هر کس متناسب با مرحله تکاملش، شخصی سازی کنه .
و خیلی ساده بگم
آقا حسو حالتو خوب میکنی نگاهتو به کسب و کارت، به مشتری هات و دنیا و ..بهتر میکنی همزمان به ایده هات ، کارهایی که باید انجام بدی عمل کن.عمل کن .و کم کم خودت متوجه میشی چی درسته چی غلطه
فقط نترس از اشتباه کردن.
بچه ها من کلا 1سال و چند ماه هست اونم جست و گریخته آموزه ها رو دنبال میکنم ولی نتایج عللی گرفتم و الیته الان تازه فهمیدم تو بحث کسب و کار چطوری بابد عمل کنم و کپی نکنم
استاد عزیزم عاشقتمممممممم.یعنی نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم. بخدا اصلا زندگی من به دو برهه زمانی تقسیم میشه
قبل از آشنایی با استاد عباس منش
و بعد آشنایی با استاد عشق
خیلی خوشحالمممم .امیدوارم همیشه تندرست وثروتمتد و موفق و پر از حس خوب باشید .
این دومین کامنتم توی سایته .استاد به زودی با خبر های فوق العاده و موفقت هام خوشحالتون میکنم .دلم میخواد به عنوان یه شاگرد زرنگ از من یاد کنید …..من تا الان 1 درصد هم رو خودم کار نکردم حتی ولللللللی اصلا یلللی خیلی اتفاقات خوب افتاده
ولی الان یه مدتیه بیشتر دارم قانون رو درک میکنم و بیشتر رو خودم کار میکنم مطمئنم به زودی نتایج عالیمو میام باز گو میکنم .
بچه ها خیلی خوشحالم که تا اینجای کامنتم اومدید و مطالعه اش کردید .سپاس گزارم ازتون .
سلام سارا جان و استاد جان و خانوم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی خوبم .ممنونم که برام کامنت گذاشتی سارا جان .اتفاقا چقدر عمل کردن به الهامت به منم کمک کرد .خودم برگشتم دیدگاهمو،یه باز دیگه خوندم ،فایل استاد رو گوش کردم و برام همه چیز مرور شد .چون ما آدما انقدر زود یادمون میره انقدر زود فراموش میکنیم قانون رو ….
مرور شد که نترسم از شرایط جدید و عملگرا بودن
تا عمل نکنم و ترسم از عمل کردن نریزه من پیشرفت نمیکنم ،چون عملا خداوند هدایتم کرده ولی من گوش نکردم پس کم کم دیگه اون هدایت ها کم رنگ میشه .
چون حال من بد میشه و بخاطر نتیحه نگرفتن،قانون رو کمتر باور دارم ،دیگه هدایتم نمیشم ،دیگه ایده خوب کار خوب رفتار خوب و….ازم دور و دور تر میشه
و به راحتی همه چیز بهم میریزه
یعنی این کامنت باعث شد یادم بیاد عملگرایی عملگرایی عملگرایی عملگرایی عملگرایی
یادت باشه آسون ترین کار اینه بگی دارم رو باور هام کار میکنم ولی هیچ اقدامی نکنی از جامعه و از همه چیز فاصله بگیری با این ایده اتفاقا قشنگ و شیطانی که دارم رو خودم کار میکنم .
این نتیجه نمیده
باید دوتاشو باهم پیش ببری
رو ذهنت کار کردن و اقدام کردن و تغییر رفتار هامون
یعنی باید هر 1 استپ که فکر میکنیم ذهنمون بهتر شده، تو رفتارمون و عملکردمون باید نمایان بشه همون 1 اسنپ.
این عملکردن به قانون تکامل و کمال گرا نبودن خیللللی مهمه خیلللی
که مچ خودمون رو بگیریم نکنه تو ذهنم اینه خب من رو خودم کار گنم فقط فایل گوش بدم و بنویسم ولی عمل نکنم
عصبانیتمو نتونم کنترل کنم
نگاهم به اتفاقات رو نتونم زیبا کنم
از لحاظ مالی کار نکنم به ابن امید که رو خودم دارم کار میکنم و قراره معجزه رخ بده
بازم ممنون سارا جان