در این فایل، سوال اساسی زیر مطرح شده است:
“چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت میکند؟ چه عواملی سبب میشود، فردی مثل استاد عباسمنش با اینکه آنچه را که متخصصین علم بازاریابی مهم میدانند، انجام نمیدهد اما در کسب و کار خود به موفقیتهایی دست مییابد که سایر کسب و کارهای آن حوزه، با وجود اجرای فرامین متخصصین بازاریابی، دست نیافتهاند؟”
«تفاوت قائل شدن میان اصل و فرع» درباره عوامل موفقیت یک کسب و کار، هدف اصلی این فایل است. اما تمامی جزئیات درباره عوامل اساسی موفقیت پایدار در کسب و کار، به صورت مفصل در دوره روانشناسی ثروت 3 توضیح داده شده است.
دوره روانشناسی ثروت 3، استاد خبره ایست برای ایجاد “توانایی تشخیص اصل از فرع”، در ذهن مدیر یک کسب و کار. جلسات اولیه این دوره – در قدم اول – به دانشجو “مدیریت ذهن” را می آموزد. زیرا تا زمانی که فرد از عهده مدیریت ذهن خود برنیاید، محال است از عهده مدیریت کسب و کار خود برآید. روانشناسی ثروت 3، مدیریت ذهن را از ریشه یعنی “ساختن باورهای توحیدی” شروع می کند. زیرا “توحید”، تنها راهکار برای مدیریت ترس ها و نگرانی های توهمی است که ذهن همواره از طریق آنها وارد عرصه می شود.
ریشه موفقیت پایدار برای یک کسب و کار، در باورهای توحیدی صاحب آن کسب و کار است. باورهایی که تمرکز فرد را به جای حساب کردن روی عقل انسانی، به پیروی از هدایت های الهی معطوف می کند.
ذهن ما اکثرا درباره پیروی از هدایت های درونی، مقاومت های بسیاری دارد زیرا ما آموزش دیده ایم تا روی عقل مان حساب کنیم، روی علمی حساب کنیم که حاصل درک به اصلاح از ما بهتران درباره شیوه به موفقیت رسیدن است. ضمن اینکه اساس این درک، بر تاثیر عوامل بیرونی (شرک)، بنا شده است و نیروی هدایتگر درونی ما را غیر فعال می کند. در نتیجه وقتی برایمان واضح می شود که می خواهیم کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنیم یا رشد دهیم، ذهن لیستی از موانع، مسائل احتمالی، ” به اندازه کافی خوب نبودن ها ” و شک و تردید ها را پیش روی ما قرار می دهد و تمام انگیزه و اشتیاق درونی ما را می بلعد زیرا فرد مهم ترین عامل، یعنی نیروی هدایت را از معادله خارج کرده و فقط روی عقل انسانی حساب باز کرده است.
به همین دلیل، روانشناسی ثروت 3، بازسازی کسب و کار را از پاکسازی ذهن صاحب کسب و کار از شرک شروع می کند. جلسات این دوره – قدم به قدم – همکاری کردن با انرژی خلق کننده و هدایت کننده ای را یاد می دهد که خداوند نامیده ایم:
نیرویی که درون ماست، از همه چیز آگاه است، همواره همراه ماست، همه ایده ها و راهکارها را دارد، جواب تمام سوالات را دارد، در حل مسائل به ما کمک می کند، هدایت ما را وظیفه خود دانسته است، برگی بدون اذن او از درخت نمی افتد و عاشقانه می خواهد به ما کمک کند تا در مسیر خواسته های خود حرکت کنیم و از طریق تحقق خواسته های خود، دستی باشیم برای گسترش جهان.
مهمترین بخش از آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، مامور ساختن این باور مرجع است که شما به عنوان مدیر یا صاحب یک کسب و کار، باید در ذهن خود بسازید. سپس سایر عوامل، روی این فونداسیون قرار داده می شود.
- به اندازه ای که مدیر کسب و کار، جمله به جمله آگاهی های جلسات این دوره را مثل وحی منزل جدی می گیرد و در رفتارها و عملکرد خود لحاظ می کند، به همان اندازه نیز:
- نگرانی هایش درباره مسائل کسب و کار مثل بازیابی، مشتری مداری، تولید، مجوز و … حذف می شود؛
- به همان اندازه به آرامش ذهنی می رسد و به اندازه این آرامش ذهنی، الهامات خداوند را درباره “چگونگی”، دریافت می کند؛
- به همان اندازه جواب سوالاتی را دریافت می کند که الان جوابی برایشان ندارد؛
- به همان اندازه ایمان فعالی دارد که بدون نیاز به “دانستن همه چیز” یا “بی عیب و نقص بودن”، با امکاناتی که در همین لحظه دارد کار را شروع می کند.
- به همان اندازه، به تعویق انداختن، برایش معنایی ندارد چون به خاطر این جنس از ایمان، تمام قدم ها در طی مسیر یکی پس از دیگری به او گفته می شود و نیازهایش در لحظه پاسخ داده می شود.
تمام کارآفرین هایی که در کسب و کار خود به موفقیت پایدار رسیده اند، چنین الگویی از عملکرد را دارند که عملکرد توحیدی نام دارد. عملکردی که عوامل بیرونی را بی تاثیر می داند و راه الهامات قلب را می رود.
وقتی ذهن خود را از اطلاعات محدود کننده خالی می کنی و پای آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3 می نشینی، آن آگاهی ها بخش خلاق و خداگونه وجود شما را فعال می کند و با چنین سوالاتی ایمان شما را به چالش می کشد که:
- چرا از اینکه جواب تمام سوالات را درباره کسب و کار خود نمی دانی، ترسیده ای و کار را شروع نمی کنی؟
- چرا روی حرفها و وعده های متخصصان حساب می کنی اما روی وعده نیرویی که جهان را هدایت می کند، حساب نمی کنی؟
- چرا با وجود این نیروی هدایتگر درونی، هدایت کسب و کار خود را به او نمی سپاری؟
- چرا به جای انتظار و سکون برای وقت مناسب، همین حالا این نیروی هدایتگر را فعال نمی کنی؟
- چرا به این نیرو توکل نمی کنی و با همین امکانات، قدم اول را بر نمی داری؟
روانشناسی ثروت 3، با هدف ایجاد کسب و کاری با موفقیت های پایدار، به ما یاد می دهد تا درباره عوامل موفقیت کسب و کار، به دنبال تفاوت قائل شدن بین اصل و فرع باشیم. در دنیایی که در هر لحظه، هر فردی ایده ای درباره عوامل موفقیت منتشر می کند، باید از خود بپرسیم: ” اصل اساسی موفقیت یک کسب و کار چیست؟
روانشناسی ثروت 3، فقط و فقط بر درک و اجرای این اصل، متمرکز است. به همین دلیل در بازار مکاره امروز، هر روز یک تکنیک و شگرد جدید برای فروش ابداع می شود و خیلی زود هم محو می شود. اما آموزه های روانشناسی ثروت 3، از زمان تولید تا الان، فقط بر همان اصل اساسی یعنی قانون بدون تغییر خداوند استوار است و تا کنون کسب و کارهای افراد زیادی را متحول کرده که این آگاهی ها را عملی کرده اند.
مهم ترین بخش از آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3، فعال کردن نیروی هدایتگر درونی است. تمرینات و آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3، باورهایی را در ذهن دانشجو می سازد که این نیرو را فعال می کند. سپس در ادامه جلسات، دانشجو یاد می گیرد که چگونه به وسیله “سوالات مناسب”، به این نیرو قدرت خلق کنندگی بدهی. سوالات هدایتگری که به شما می گوید:
“سمت شما”، در این قدم چیست؛ سمت خداوند چیست؛ چه کارهایی را باید انجام دهی؛ چه کارهایی را نباید انجام دهی؛ چه قدم هایی را شما باید برداری تا خداوند قدم های بعدی را برایت بردارد؛ چه جنس از توجه را باید فعال نگه داری و از توجه به چه چیزهایی باید اعراض کنی تا این نیرو همچنان فعال بماند. آموزه های دوره روانشناسی ثروت 3 مشاور دانایی است که به شما یاد می دهد تا ذهن خود را مثل یک هوش مصنوعی بر اساس باورهای توحیدی، تربیت کنی.
به اندازه ای که به آموزه ها و تمرینات این دوره عمل می کنی، نیروی هدایتگری را در وجود خود فعال نگه میداری که:
- در هر لحظه، قدم بعدی را به شما می گوید؛
- درباره مسائل شما، سر راست ترین جواب را پیش روی شما میگذارد؛
- ایده های سازنده را به سمت مغز شما هدایت می کند؛
- آدمها مورد نیاز را به سمت شما هدایت می کند؛
- راهکارها را به سمت شما هدایت می کند؛
- شما را با فرصت های شگفت انگیز روبرو می کند و همزمانی های شگفت انگیز را برایت ایجاد می کند.
مدیریت کسب و کار، با وجود باور به این نیروی هدایتگر و فعال نگه داشتن او، بی نهایت آسان است. چون انرژی خداوند در تمام جزئیات کسب و کار شما جاری می شود و کارها را انجام می دهد. به گونه ای که همه متعجب می شوند از اینکه چرا شما در زمان مناسب در مکان مناسب هستی؟! اما خودت می دانی که دلیل این همزمان، شراکت با خداوند است. “توحید” یعنی شراکت با خداوند؛ حساب کردن روی این نیرو؛ اعتماد به هدایت های این نیرو و لبیک گفتن به الهامات این نیرو؛
لازم است تمام جلسات دوره روانشناسی ثروت 3 را بارها گوش داده شود، تمرینات با تمرکز بالا انجام شود، آگاهی ها به اندازه کافی تکرار شود تا مغز “توحید و چگونگی اجرای آن در عمل”، درک شود.
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره روانشناسی ثروت 3
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج79MB17 دقیقه
- فایل صوتی live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج16MB17 دقیقه
سلام و درود به استاد عزیز و نازنینم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی.
خیلی وقتا غبطه ی آدمهایی که خوب حرف میزدن و تو جمعها فن بیان خوبی داشتن رو میخوردم.
از نظرم اونا آدمهای عاقل و با منطق بالایی بودن خب از بچگی یاد گرفته بودیم به ظاهر آدمها بیشتر توجه کنیم و دیگران رو از روی ظاهرشون قضاوت کنیم .
از وقتی شروع به تغییرات خودم کردم از اونجایی که نکته سنجتر و نکته بینتر شدم دقتم نسبت به آدما و رفتارها و کردارهاشون خیلی بیشتر شد. طوری شده بود که هر رفتار و منشی که از کسی میدیدم متوجه میشدم چ افکار و باوری پشتشه !!!
اکثر آدمها نقاب میزدن و اکثراً چهره ی دورویی داشتن همه دوست داشتن خودشونو خوب جلوه بدن.
البته ناگفته نمونه خودمم جز این دسته افراد بودم.
انقدی که قضاوت و تایید و تحسین بقیه برام مهم بود موضوعات دیگه برام حائز اهمیت نبود بنابراین از اونجایی که ظاهر و باطنم متفاوت بودن و من دنبال مهر تایید از طرف دیگران بودم. سعی میکردم وجه خوب خودمو به دیگران نشون بدم.
یه دورهای بود که هرکی بهتر بلد بود کسیو نصیحت کنه به نظر عاقلتر میرسید. هر کی که خودشو عقل کل میدونست بیشتر بالای منبر میرفت و بیشتر دیگران رو موعظه میکرد. منم مستثنی از بقیه نبودم.
دقیقاً این اخلاقو خیلی داشتم چون خودمو خیلی قبول داشتم هرچی میگذشت بیشتر متوجه شدم که هیچی نمیدونم و تو جایگاهی نیستم که بخوام کسیو موعظه کنم.
یه جاهایی دلم میخواست خودمو به دیگران ثابت کنم که بعدها متوجه شدم همه ی اینا از روی ضعف و کمبود اعتماد به نفسم بود. تو هیچ جریانی خودمو قبول نداشتم فقط میخواستم با نقاب زدن به دیگران بفهمونم که برای خودم کسی هستم تا دیگران متوجه ی کمبودهای من نشن .
غافل از اینکه خودم به ذهنم دروغ میگفتم و خودمو از خود واقعیم دور میکردم.
وقتی با استاد آشنا شدم و وارد برنامههای استاد شدم تاسف خوردم به حال خودم که با وجود این همه ندونم کاری و این همه نقص و ضعف چطور در مقابل دیگران سینه سپر میکردم. تازه اینجا بود که متوجه شدم چ مسیر اشتباهی رو طی کردم و چقد وقت و انرژی خودمو برای ثابت کردن و نصیحت کردن برای دیگران گذاشتم در حالی که هیچ نشونهای از عملکرد درستی از خودم نبود. البته که با ناصداقتیم پیش دیگران شخصیت دیگهای نشون داده بودم اما خودم ک میدونستم چ اعجوبهای هستم .
جالب اینجاست که فکر میکردم کسی متوجه نمیشه انگار همه ی آدما رو خنگ محسوب میکردم .همه خوب میفهمیدن چون فرکانس ما همون چیزی که هستیم رو یعنی وجه اصلی خودمون رو نشون میده حالا دیگران بهمون چیزی نمیگفتن دلیل بر این نبود که کارمون درست بود و و دیگران ما را اونطور که نشون میدادیم پذیرفته بودن. فک میکنید بساط غیبت برای چ موقعه هایی هستش؟! برای اینجور موقعها !!!!!
و همه ی اینها در حالی بود که خودم حالم از نصیحت کردن به هم میخورد و به هیچ وجه دوست نداشتم کسی منو نصیحت کنه و هیچ گوش شنوایی برای شنیدن پند و اندرز دیگران نسبت به خودم نداشتم طوری رفتار میکردم که کسی اجازه نداشته باشه که بخواد منو نصیحت کنه . کلاً آدم خیلی خودخواهی بودم آنچه برای خود میپسندیم برای دیگران نمیخواستم .
نمیدونم این همه ضعف از کجا میومد و چرا من اینطور بودم و خوبه کاره ایم نبودم و موفقیت خاصی هم بدست نیوورده بودم که انقد شاخ بازی در میووردم.
از وقتی که تو مسیر کسب آگاهی قدم برداشتم تازه متوجه شدم که نیاز به تغییرات زیادی دارم چون با خودم عهد کرده بودم صادقانه پیش برم باید نواقص خودمو میپذیرفتم تا بتونم یکی یکیشونو تغییر بدم دیگه میدونستم اگه نپذیرم هیچ اتفاق جدیدی تو زندگیم خلق نمیشه . از اونجایی که خیلی خسته و درمونده و پریشون حال بودم باید به عهد خودم وفا میکردم .کم کم قضاوتها رو کنار گذاشتم سعی کردم آدمها رو تو جایگاه خودشون درک کنم .منم منم رو از زبونم بندازم ، ادعاهای بیخودی نکنم. واقعاً اگه خودم موفقیتی تو زمینهای ندارم سعی کنم در موردش حرفی نزنم ، نظری ندم .
سعی کردم خودمو بیشتر بشناسم و با شناخت بیشترم غلبه به کمبودها و ضعفهای خودم داشته باشم. از راه درستش به خودم بها و ارزش بدم. با خودم صادق باشم .جایی که باید، سکوت کنم و جایی که لازم بود فقط نظر بدم بدون اینکه تحمیلش کنم. نخوام علاقه و سلیقه و عقاید خودمو به کسی تحمیل کنم و به خاطر دستگیری ضعف کسی ، اونو مورد سرزنش قرار بدم .جایی که ذهنم سمت کسی میرفت باید یاد میگرفتم کنترلش کنم و ذهنمو جهت دهی کنم به سمت رفع نواقص و ضعفهای خودم.
چون میدونستم نصیحت کردن و پند و اندرز به کسی جواب نمیده و از اونجایی که خودم اصلاً از این داستان خوشم نمیومد خیلی تلاش کردم همین حسو نسبت به دیگران داشته باشم و دست از تجربه دادن و نصیحت کردن به کسی بردارم باید سکوت میکردم و تا کسی ازم درخواست کمکی نداشت نباید تو هیچ اموری دخالت میکردم .خدا رو شکر که این مواردو یاد گرفتم و مثل گذشته پیش نمیرم.
از استاد یاد گرفتم دست از توضیح دادن و توجیه کردن کارام دست بر بردارم.
به قول استاد عزیز باید اجازه بدیم نتایج زندگیمون تغییراتمون رو به دیگران اثبات کنه نیازی نیست من زوری بزنم و بیام از تغییراتم برای کسی حرف بزنم همه اونچه که باید ببینن رو میبینن و خیلی خوب درک میکنن.
باز هرچی بیشتر پیش رفتم متوجه شدم اصلاً ضرورتی نداره که بیایم به این فکر کنیم که حالا که ما تغییر کردیم دیگران در مورد ما چی میگن یا چ نگاهی به ما دارن ؟! انقدر باید غرق کارهای شخصی و امورات روز مره ی خودمون باشیم که اینجور مسائل برامون ارزشی نداشته باشه. یعنی از صبح تا شب فقط دنبال رضایت خاطر خودمون باشیم.
با بودن در احساس خوب و قدم گذاشتن در راه درست دیگران هم نسبت به ما حس خوب خواهند داشت و اگر نیاز ببینند از ما تجربه کسب خواهند کرد.
ما خودمونو خیلی غرق فرعیات و حواشی های زندگی کردیم. هر چقد خودتو از این فرعیات دور نگه داری به اصل بیشتر نزدیک میشی. اصل همون چیزیه که منو به آرامش میرسونه ، منو به خواستههام نزدیکتر میکنه ، حس لیاقت منو بیشتر میکنه ، لذت بیشتری تو زندگی بهم میده. بنابراین تو همه ی زمینهها اصل رو پیدا کنیم تا از طریق همون پیشرفتهای چشمگیری داشته باشیم.
اصل مسیر الهیه !
اصل قبول و باور قدرت خداست !
اصل هدایت پروردگارمونه!
اصل تسلیم بودنه !
اصل توکل کردنه !
اصل صبر با احساس خوبه!
اصل توجه به الهامات خداونده !
اصل اعتماد و ایمان به قوانین جهانه!
زمانی که بتونیم به درک هر کدوم از این اصلها برسیم مسیر خوشبختی و سعادت دو جهان رو برای خودمون رقم زدیم .میتونیم با هر بار تجربه کردن متوجه بشیم که بودن در افکار و باورهای مثبت چ حس قدرتمند کنندهای بهمون میده. حالا هر کسی با توجه به میزان درک خودش نسبت به این اصلها میتونه خالق اتفاقات خوب یا بد زندگیش باشه.
با شناخت این اصلها میشه به ثروت رسید و به لحاظ مالی خودتو بینیاز از هر کسی ببینی .
میشه روابطها رو خوب کرد .
میشه سلامتی جسمی و روحی داشت .
میشه ارتباط خوبی با خداوند گرفت.
و در آخر میشه لذت خوشبختی رو چشید.
بینهایت خداوند رو سپاس میگم و از استاد عزیزم به خاطر تغییرات مثبتم تو این زمینهها تشکر و قدردانی میکنم .خدا رو شکر که تو همه ی زمینهها از دیگران دل کندیم و به قدرت خداوند ایمان اووردیم .
تو قسمت عقل کل سایت واقعاً تجربهای داشته باشم و حس کنم که میتونم دلی به کسی کمک کنم ،مطلب مینویسم به هیچ وجه به خاطر تایید و یا تحسین کسی این کارو نمیکنم .چون قرار نیست کسی جایزه ای بهمون بده .
بیشترین انگیزهای که تو این قسمت سایت دریافت میکنم اینه که با پاسخ دادنم آگاهیهای خودم رو میسنجم و با نوشتن ، علاوه بر کمک به دوستی ،درسها و آگاهی های استاد رو مرور میکنم .یه جورایی خودمو محک میزنم ببینم چقد میتونم درس پس بدم.
از دوستانی که تو این قسمت سایت به کسانی که نیاز به راهنمایی دارن ، در حد درک خودشون کمک میکنن تشکر و سپاسگزاری میکنم .
از استاد عزیز هم ب خاطر طراحی این قسمت بی نهایت سپاسگزارم .
استاد جونم مرسی که هستی.
الهی که باشی همیشه.
سلام به استاد عزیزمون.
Iive 3تشخیص اصل ازفرع درنتایج یک کسب وکارموفق.
سوالی که پرسیده شد:
کجابایدازابزاربرای موفقیت استفاده شودوکجابایدروی خداحساب کنیم؟
طبق کارکردثروت 3،بااجازه استادعزیز،پاسخ این جواب رومیدم.
اول ازهمه تعهدی که باید به خودتون بدید.
برای شروع کار به هیچ وجه به مسائل مثل مشکلات نگاه نکنیدکه مانع حرکت شمامیشن.
نگران سوالات بی جوابتون نباشید.
به خدااعتمادکنیدوخداروباورکنید.
خداوندبه اندازه ی فهم ودرک توبه توخواهدداد.پس زیادبخواهید.
خداوندوظیفه ی خودش میدونه که به ما کمک کنه .ووظیفه ی مابندگی کردن وباورکردنشه .باوربه اینکه نعمت فراوان خلق کرده .
باوربه اینکه قدرت بی انتها فقط خوداوست.
خداوندپاسخ تمام سوالات مارامیداندبه شرط اینکه ماصبرکنیم .
سعی کنیدسوالات درست ازخودتون بپرسیدتاپاسخهای درست بدیدتابه احساس خوب برسیدتاپاسخ خوب ازجهان دریافت کنید.
خداوندروتنهاحامی وهدایتگرخودتون بدونید.
هرچقدر به او اعتماد بیشتری کنیدبیشترجواب میگیرید.
همه ی سعیتون ایجادباورقوی نسبت به خداوندباشه.
با،باورهای درست درمداری قرارمیگیریدکه در روابط خوب ،ثروت ،سلامتی وشادی بیشتری خواهید بود.
به ناخواسته هاتون هیچ وقت توجه نکنید که شماروازمسیرخارج میکنن .
تمام تمرکزتون به خواسته هاتون باشه تابه احساس خوب برید.
باورکمبودروازذهنتون بیرون کنیدوباوربه فراوانی خداوندداسته باشید.
وقتی مدارشماتغییرکنه ،آدمهای اطرافت هم عوض میشن .شرایطتت هم تغییرمیکنه.جاومکانت هم عوض میشه.
باورهای غلطی مثل حتمن بایدشکست بخوریم تاپیشرفت کنیم ،نداشته باشید.
تمام اتفاقات ماازفرکانسهایی هست که مابه جهان ارسال میکنیم .
سن یک عدد،هیچ وقت به خاطرسنتون خودتون روسرزنش نکنید.(سن یک عددذهنیه).
داشتن سرمایه ی زیادبرای شروع ،یک باورغلطه.
جهان به باورهای توپاسخ میده وکاری به قوانین نداره .ینی زمانیکه باورهای محدودنباشه قوانین هیچ جایی مانعی برای توبوجودنمیاره.
خودتون رالایق خوشبختی ببینید.
لیاقت راهم در،زجروتقلای زیادوزحمت زیادنبینیدکه یک باورغلطه .
به ارزشهای درونی وبیرونی خودتون آگاه باشید.
زمانیکه خودتوانسان سالم ودرستی بدونی ،الهامات خداوندرومیشنوی .
جهان آیینه باورهای شماست .
ماتمام وکمال خالق زندگی خودمون هستیم .
درموردتوانایی های خودتون همیشه صحبت کنید.
به اندازه ای ثروت دریافت میکنید که خودتون باوردارید.
همیشه خواسته هاتون روتجسم کنید.
تمام اتفاقات ماباکانون توجه ماشکل میگیرن.
باتمرین وباوروایمان میشه همه چی بدست اوورد.
هرچیزی باتمرین زیادبدست میادوربطی به هوش وذکاوت کسی نداره .
باخداباش وپادشاهی کن .یک باورکاملن صحیح.
تمام شغلهای جهان میتونه پولسازباشه ب شرط اینکه باعشق کارکنی وخودت باورداشته باشی .
شغل فاکتور مهمی نیست که شما دنبال شغل جدیدی باشید.
همیشه باورداشته باش ازپس مشکلات برمیایی.
سریعترین راه برای ثروتمندشدن ،راههای اینترنتی هستش .
هرچقدرشمادرسمت وسوی خوشبختی باشیدمشکلات ودقدقه هاکمترسمت شمامیان .
توکل وامیدوصبوری ازفاکتورهای شماباشه ،برای روزهای خوب .
هیچ وقت به هیچ دلیلی امیدخودتون روازدست ندیدومسیرروادامه بدید.
باایمان حرکت کنید.
تمام پیشرفتهادرجهان باتضادهاست.
به چیزهایی که میخواهید همیشه فکرکنیدنه به چیزهایی که نمیخواهید.
هرکسی هرکاری روکه از شمابهتربلده انجام بده به خاطر اینه که بیشترازشماتمرین کرده.
هرکسی زودترازمابه خواستش رسیده به خاطر اینه که باورهای قدرتمند کننده تری داشته.
ورودیهای خوب به ذهنتون بدیدوهمیشه ذهنتون روکنترل کنید.
رسیدن به مقصد،زمان میخاهدوبایدسیرتکاملی خودش راطی کند.
وقتی قانون رودرک کنید خیلی راحت میتوانید پیش بینی کنید که قراراست چ اتفاقی بیفتد.
تمام این جملات باارزش ،سخنان گوهرباراستادعزیزمون دردوره ی روانشناسی ثروت 3بود .
که من چیکیده ای ازجملاتشون روگفتم .
توضیحات بیشتردرخود، دوره است .
بادقت وتمرکزبه هر کدوم ازاین عبارتهاحتمن فردموفقی خواهیدشد.
امیدوارم تمام مطالب روخوب درک کرده باشیدتاموفقیت کسب کنید.
استادجان عزیزممنون وسپاسگزارازشمابه خاطراین آگاهی های زیبا.
علی جان سلام..
اول ممنون ازلطفتون .
ازنظرمن خریدن وکارکردن دوره ی ثروت یک بهتره.
چون تواین دوره استادروی باورهای شماکارمیکنه که عامل اصلی ساختن ثروته.
وقتی این دوره روکارکنیدبعدش هدایت میشید به دوره های بعدی انشالله.
ترتیبش ضرورتی نداره اماخب طبیعیه که اولین قدم بایداون دوره ای باشه که اول ساخته شده .
موفق باشید.
ثروت روزافزون براتون آرزومندم.