live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 111

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محسن نوین تن گفته:
    مدت عضویت: 2314 روز

    با نام خداوند مهربان و با سلام به همه دوستان،

    با توجه به اینکه من و همسرم بعد از به دست آوردن یکدیگر از طریق قانون و تجربه عشق در تک تک لحظاتمون مطمئن تر و با ایمان تر به اینکه زندگی خودمون رو خودمون با باورهامون خلق میکنیم شدیم تصمیم گرفتیم کسب و کار خودمون رو راه بندازیم و الان بعد از گذشت کمتر از یکسال با ایمان و شهود قلبی و تضاد ها و آموزه های فایل ها پیشرفت های بسیار چشمگیری داشته و در حال طی کردن تکامل بسیار شیرینی در راه رسیدن به اهداف بزرگترمان هستیم.

    در مورد جواب سوال برای ما به عنوان صاحبان یک کسب و کار نوپا تبلیغات در ابتدا امری بسیار بدیهی لازم و اجتناب ناپذیر به نظر میرسید و حتی به سمت آن هم رفتیم اما بااستفاده از فایل ها، ایده ها و مشورت با یکدیگر به این نتیجه رسیدیم به جای آنکه هزینه کنیم تا دیگران ما را تبلیغ کنند ابتدا خودمان با عشق، انگیزه و لذت توانایی های خودمان را از زبان خودمان معرفی کرده و با عشق به کار و کار خوب در خدمت رسانی و صداقت به مشتریان و کار کردن بر روی باور های گسترش دهنده و دوری کردن از باور های محدود کننده و ایمان به خداوند تبلیغ و بازاریابی کارمان را به خداوند واگذار کرده و از خداوند خواستیم تا آن ۵ درصد مشتریان خاص را به سمت ما سرازیر کند .

    ما ایمان داریم که ایمان ما به خداوند و فراوانی باعث عشق ورزیدن به کار و باعث ایجاد حس خوب میشود و حس خوب اتفاقات عالی رغم میزند و طبق جمله الرزق رزقان … وظیفه ما ایمان به خدا و لذت بردن از هر ثانیه زندگی و کارمان است و وظیفه خداوند پاسخ به ایمان و باورهای ماست. پس به جای صرف وقت و هزینه برای تبلیعات وقتمان را صرف کار ردن روی باورها، ایمان و عمل کردن به ایده ها گذاشته و همه چیز را از خدا دیده و روی خدا حساب کردیم و وقتی قدم اول هر مسیر روشن شد آن را با ایمان انجام دادیم تا به قدم های بعدی هدایت شویم .

    دوستان عزیز نتیجه اینها آن شد که ما درحال حاضر با لذت بردن از شب بیداریمان یا خواب صبحمان در بعضی روزها و مقید نبودن به مکان و زمان خاص اولا شرکتمان در مسیر گسترش به ترکیه، اروپا و ایالت واشنگتن آمریکاست و زیبا تر آنکه در ماه فروردین که طبق باور غلط اکثریت و باور قبلی محدود کننده خودمان همه جا تعطیل بوده و کاری پیش نمیرود با تغییر این باور قراردادهایی در تعطیلات عید و بعد از آن بستیم که مانند معجزه بود زیرا خود مشتریانی که ما آنها را نمیشناختیم با ما تماس گرفته از شهرهای دیگر خود را به تهران رساندند و شرایط ما را کاملا قبول و در روز تعطیل قرارداد بسته و در دستگاه پوز شرکت کارت کشیدند آن هم مبالغی که همیشه برایمان غیر قابل باور بود و با تعمیم آن به روز جمعه توانستیم در روز جمعه هم قرارداد بسته و درآمد داشته باشیم.

    در پایان بنابراین به این نتیجه رسیدیم که عوامل موفقیت در کسب و کار، بیرونی نیستند بلکه کاملا درونی یعنی همان باور های درست،ایمان و عمل به آنها با عشق و علاقه و سپردن باقی به خداوند است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    حسین کربلائی گفته:
    مدت عضویت: 2419 روز

    با سلام خدمت استاد گرامی و همه دوستان عزیز

    من می‌خواهم خیلی خلاصه جواب این سوال را بدهم، به نظر بنده، همه افرادی که به موفقیت رسیده اند در کسب و کار، مثل استاد عباس منش و افرادی از این قبیل، به اون درک باور قوی خدا، کمال و ارتباط رسیده اند و افرادی که ناموفق هستند، تا رسیدن به این ارتباط، کمال و باور قوی، مراحلی شاید کوتاه و بلند را در پیش رو دارند که باید روی آنها کار کنند٫

    همیشه بهترین حال را داشته باشید٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    علی توکلی گفته:
    مدت عضویت: 2495 روز

    سلام به خانواده عزیزم.در مکتب توحیدی عباس منشی.وسلام به تماااام خواهر و برادر وپدر و مادر وعمه و عموودایی و خاله و… جدید توحیدی عزیزم .خدارو بی نهایت شکر که با شما اشناشدم.

    و سلام به بزرگ خاندان اقا سید حسین عباس منش عزیزم.

    جواب من توکل هست.

    اره فقط و فقط و مهم ومهم و پایه واساس …..توکل …..است.

    که دقیقا فرمول اصلی هست ( 80 درصد) و اگه هر مجهولی بره کنارش خیییییلی راحت با اون حرکت (20 درصد) خییییلی ساده حل میشه و غیر ممکنه که جواب نادرست باشه.که البته شاید در مسیر های حل کردن معادله (زندگی) کلیی اعمال باید انجام بشه.

    قانون(باور 80…20عمل).

    اره و هر کسی در هر زمینه ای(روابط.سلامتی.ثروت) به هر نتایجی رسیده از قانون توکل پی روی کرده که البته (رب) اصل یکی است اما هر کسی به یک شکل و شمایل و حتی اسم متفاوت باهاش ارتباط داره.

    و به مقدار درصد بودن و نبودش یا بهتره بگم شناخت و نشناختنش نتایج هم پدیدار میشن.

    شاد پیروز سلامت پر روزی و متفکر خوبی باشین در پناه همونی که هواتونو همیشه داشته و داره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    آسیه السادات ابطحی گفته:
    مدت عضویت: 3143 روز

    به نظر من ایمان همه چیزه. وقتی توی همه ی جنبه های زندگیت از جمله کسب و کارت قلبا به خدا و این انرژی مثبت ایمان داشته باشی به قول استاد تمام مراحل قدم به قدم بهت گفته میشه و چون در حال تجربه ی اون هستم با اطمینان میگم. وقتی ایمان به خدا داشته باشی از ایده ی راه اندازی کسب و کارت گرفته تا سرمایه و مشتری ….. و غیره قدم به قدم بهت گفته میشه و اینقدر جالب نشونه هارو مرحله به مرحله دریافت می کنی که متحیر میشی. این نشونه ها می تونه از طریق یه فایل یا یه عکس یا یه گفته و ….. به آدم الهام بشه.

    خودم من خیلی توی این مسیر از خدا سوال میکنم و از هیچکس جز خدا درخواست نمی کنم و خیلی خیلی جالبه که تمام فایل های استاد و یا یک سخنرانی و همینطور که گفتم هزارا مورد دیگه در راستای جواب به خواسته های من و درخواست من گفته میشه.

    و همینطور که خیلی از دوستان گفتند یکی از بزرگترین این نشونه ها که من با تمام وجود باورش کردم راهنمایی های استاد عباس منش است که معتقدم به معنای واقعی دستی از دستان خداوند هستند برای اینکه این جهان رو جای زیبا تری برای زندگی بدونم و خدای عزیزم و بهتر از قبل درک کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    مریم خانم گفته:
    مدت عضویت: 2791 روز

    با یه داستان شروع می کنم .. حدود 2 سال پیش یه خواسته تو دلم افتاد که تقریبا هیچ راهی برای دنبال کردن و اجراییش با منطقم نمیدیدم تنها چیزی که به نظرم رسید ( هدایت اولیه) سرچ تو گوگل بود اونجا دیدم که تنها راهش ( که البته به دلیل ایمان ضعیف تنها راه میدیدمش ) تو شهر دور افتاده و زیر پونس نقشه ی ما وجود نداره ناامید شدم از اون راه اما تم زرد رنگ و اسمی که اون موسسه توسایتش استفاده کرده بود توی ذهنم موند بیخیال اون راه شدم و سعی کردم از معدود چیزایی که دارم برای اجرایی کردن اون خواسته استفاده کنم برای چند روز بعد وقتی داشتم تویه پاساژ قدم میزدم و از جلوی یه مغازه رد میشدم .. دیلینگ دیلینگ.. یه بک گروند زرد اشنا منو نگه داشت برگشتم و اگهی تبلیغاتی روی شیشه مغازه رو خوندم ..

    جلل الخالق .. اون موسسه تو شهر ما بغل گوش من نمایندگی داشت درحالی که هنوز اسم نمایندگیش وارد سایت نشده بود که از سایت پیداش کنم و از اون عالیتر اینکه ادمی که اونجا ملاقات کردم پکیج کاملی بود از آنچه اون موقع برای اون خواسته لازم داشتم .. وقتی میگم پکیچ کامل یه چیزی میگم یه چیز میشنوین .. شرایط اونقد کامل که غیرمستقیم منو به اینجا هدایت کرد .. کتابی که من سفارش نداده بودم رو هدیه گرفتم از طریق همون آدم و همون موسسه و از اونجایی که عادتمه تو هرچیز دنبال منبع و ریشه باشم تا شاهرگ اصلی رو پیدا کنم تو منابع اون کتاب اسم کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم استاد رو دیدم (اینم بگم تا قبل ازاستاد حدود 3 ماه بود بطور جدی قانون جذب و این موارد رو دنبال میکردم و موقعی که اینجا رو پیداکردم و سازگاری فرکانسشو با خودم دیدم کاملا متوجه تفاوت و ناسازگاری قبلیا با خودم شدم اصلا هم نمیگم قبلیا بد بودن میگم ناسازگار و نا هماهنگ با من بودن شاید با بقیه اوکی باشن فقط خواستم بگم به زمانبندی دقیق آشناییم با استاد توجه داشته باشین ) و خب بعدش طبیعتا اسم استاد رو گوگل سرچ کردم وآشنایی با سایت وباقی فایل ها .. توجه کنین که من سایت رو با جستجوی اسم خود استاد در گوگل ینی عباسمنش پیدا کردم و استاد هم برخلاف سایرین و برخلاف قوانین سئو که به وجود کلید واژه های مرتبط با موضوع در اسم سایت (یا دامنه) تاکید داره ، اسامی مثل قانون جذب یا موفقیت یا ثروت سازی رو برای سایتش انتخاب نکرده بلکه فقط اسم خودشوگذاشته و مثل اینه که استاد بدون توجه به باید و نباید های سئو و فقط با الهامات درونی خودش نامگذاری کرده و حالا اسم عباسمنش مثل یه برند تو این موضوع شده (یجورایی مثل سایت دیجی کالا که رنک 1 تو ایران داره میتونه مثال خوبی از این برند شدن ناخواسته اسم سایتش باشه که با برخوردن به یه تضاد و دنبال کردن هدایتی که بهشون گفته شد درانتها به اینجا رسید داستان کاملشو بخونین ) که بیشتر کسایی که دنبال استاد میگردن اول یه فایل یا جمله یا کتاب یا مثل من فقط یه اسم ازش میبینن و بعد با جستجوی مستقیم اسم خودش که اسم سایته (که این جستجوی مستقیم خودش احتمالا روی سئوی سایت تاثیر خوبی داره ) به سایتش هدایت میشن واونقدی براشون جذاب هست که ممکنه ساعت ها پای سایت زمان صرف کنن وصفحه ها کامنت بذارن و مطلب دانلود کنن همه ی اینها و سایر فاکتورها دقیقا اون چیزیه که گوگل میگه و میخواد .. ینی از نظر گوگل اونقدری کیفیت شما در ارایه محصول یا خدماتت بالاست که افراد شما رو با جستجوی مستقیم اسم سایت و برند خودتون پیدا میکنند نه با حتی غیر مستقیم از لینک و هشتگ و … وحاضرن ساعتها پاش زمان بذارن واین همون بالا بودن اینگیجمنت یا به فارسی درگیربودن مخاطب با سایته که گوگل میخواد و که اونم ازوقتو انرژی گذاشتنی میاد که با عشق انجامش بدی و عشقه از حس خوب و لذتی که از کارت میبری میاد و حس خوب و لذتم از قلبت میاد و قلبم که به منبع هدایت وصله و به میزانی که رو خودمون کار کردیم فرکانس رفته بالاتر و اتصال به منبع قوی تره که همش همون قانون هاست همون هماهنگی و توحیدی بودن باورها و در نتیجه بهره ناخوداگاه بردن از ابزار و تکنیک های سئو و گوگله ..فقط تنها چیزی که عمرا هوش مصنوعی گوگل یا بقیه افرادی که قانونو نمیدونن و تو فرکانس این سایت نیستن بتونن تشخیص بده همین هدایتای پشت صحنه است که باعث میشه اکثرا مستقیم دنبال سایت یا محصولات استاد بگردن .. من اطلاعات زیادی ازاینترنت مارکتینگ ندارم اما چندماه پبش یکمی مطالعه میکردم واون موقع جالب شد بببینم راستی رتبه سایت استاد و بنس ریت ینی مدت زمان موندن افراد تو سایت چقده که دیدم عالیه و با تحلیل سایر فاکتورها به این نتایج رسیدم یعنی به طور خلاصه استاد بدون اینکه بخواد خیلی منطقی فقط با تمرکز گذاشتن روی اصل خودش و کارش این تکنیک ها براش توسط مخاطبین و کاربران انجام شده .. در واقع تمام فاکتورهای بهبود گوگل مبتنی بر نظروسلیقه مخاطبه و نظر کاربر و مخاطب چیزی خارج ازکنترل استاد یا همون صاحب سایته و بقول قانون و قرآن ما هیچ کنترل و تغییری نمیتونیم در خارج از خودمون انجام بدیم ما فقط میتونیم روی خودمون ینی افکار و ورودی ها و .. بطورکلی فرکانس خودمون تغییر ایجاد کنیم تا در مدار شرایط وابزار و ادم های مناسب قرار بگیریم .. و این همون قانون اصلیه که همه جا صدق میکنه، ورای زمان مکان ادم ها و شرایط ! در روابط هم همینه شما هرچقدر سعی کنی صرفا نظر و سلیقه طرف مقابل رو رعایت کنی و خودتو کامل فدای اون کنی نتیجه بدتره .. میدونین چرا چون در واقع با اینکارمیای اونو بت میکنی و می پرستیش .. و این بدترین کاریه که یه ادم میتونه تو زندگیش انجام بده .. انسانی که تماما ازاد افریده شده بیاد با دست خودش خودشو برده چیزی فانی و ناپایدار بکنه حالا اون بت میخواد ادم باشه یا شرایط یا ابزار یا توانایی شخصی یا هر آنچه غیر از مبداء ..

    راجع به اون خواسته ای که در ابتدا گفتم و رسیدن یا نرسیدن بهش نمیخوام صحبت کنم اما تجربه فراهم شدن بستروابزاری که بهش برسم رو هیچوقت فراموش نمیکنم که دستان خداوند میتونه قوانین کشورو به نفع شما و خواسته ی شما تغییر بده تا درظاهر از منطقی ترین روش ممکن بهش برسید .. اما فقط شما میدونین که معجزه اتفاق افتاده .. خیلی بی صدا.. خیلی منطقی .. در آشنایی من با نمایندگی اون موسسه هم اونا هی میپرسیدن از کجا مارو پیدا کردی ؟ کدوم آگهی مونو کجا دیدی ؟ منم گفتم پاساژ و اونام که گویا فکر قبلی خودشون که آگهی چسبوندن تو پاساژ نتیجه خوبی داره تایید کردن ولی فقط من میدونستم که چجوری هدایت شدم .. و اون آگهی تو اون پاساژ مرکزشهراصل قضیه نبود وگرنه قبل از اون جستجویی که درونم گفت راجع به خواسته م انجام بدم باید تو اون بازار پررفت و آمد که بار ها ازش رد شدم میدیدمش فقط و فقط وسیله ای بود در مسیر هدایتم و روح و اصل این ماجرا خدای درون من در مسیر خواسته م بود .. آشنایی با اون مکان، با اون آدم ها بغل گوشم فقط از طریق تبلیغ معمولی برای من اتفاق نیفتاد وگرنه زودتر از اون ها بایستی میدیدمشون .. حتما همه مون چنین تجربه هایی زیاد برامون اتفاق افتاده .. میدونم هرکدوم از ماهایی که اینجا هستیم داستان های خودمونو در رابطه با آشنایی با استاد داریم اما چون به چشم دیدم که در این ماجرا تبلیغات تو پاساژ پر رفت و آمد اصل نبود بلکه فقط وسیله ای بود در مسیر هدایتم بیانش کردم ..

    بعد ازاگاهی از این قانون به این نتیجه رسیدم همه چیز با هدایت انجام میشه وماهواره ی هدایت همیشه و در همه حال داره سیگنال میده گیرنده های ما باید تنظیم باشه .. و سعی کنیم که تنظیمشون کنیم کاری که استاد میکنه ..

    استاد ورودی هاشوصد درصد کنترل نمیکنه ؛ استاد “سعی می کنه” ورودی هاشو کنترل کنه !

    استاد صد در صد تفکر توحیدی نداره ؛ استاد “سعی می کنه” که تو هر لحظه تفکر توحیدی داشته باشه !

    استاد صد در صد عزت نفس نداره ؛ استاد “سعی می کنه “که عزت تفس داشته باشه !

    استاد باورای صد در صد مثبت نداره ، استاد “سعی می کنه “که باوراشو درست کنه ! و …

    خود استاد هم همیشه میگه دارم رو خودم کار میکنم .. اون سعی کردن ذهنیه که مهمه نه شرایطی که توش هستیم اونه که اصله ..

    درس یه چیزه ! تکرارشه که درسای بعدی رو بهت میده !

    حتی اگه الان تو بدترین تضاد های ممکن باشی سعی کن تو ذهنت همون لحظه کنترلشو به دست بگیری و لحظه های بعدی . لحظه های بعدی تکرارش کن تکرارش کن تا اصلو ببینی تا بشه همونی که استاد میگه .. ناخوداگاه توحیدی فکرکنی .. ناخوداگاه مثبت باشی .. ناخوداگاه ندای قلبتوواضح تر بشنوی .. ناخوداگاه خوشحال باشی و آرامش داشته باشی .. تکرار کن تا به منبع وصل بشی ، وصل که هستی اتصالت قوی بشه .. تکرار کن این اصولو تا ناخوداگاه بفهمی از کدوم ابزار چه موقع و چجوری استفاده کنی یا حتی بدون اینکه خودت متوجه باشی از ابزار و روش های منطقی برات استفاده شده .. حتی تبلیغات بد نیست .. بت کردنشه که بده ! اصل قرار دادنشه که بده ! هرچیزی غیر از مبدا اصل بشه بده و اسیبشو میزنه و اونقد این داستان تکرار میشه تا بلاخره ادم بفهمه اصل یه چیز دیگست .. تاریخو ببینین .. ادم اتش رو چجور کشف کرد ؟ اتش یه ابزار بود برای گرم کردن .. هدایت مبدا از طرق مختلف ولی منطقی اون ابزار رو به ادم نشون داد .. ساده ترین روش گرم کردن اتش بود که خداوند نشونش داد .. اگه به خودش واگذار کنی از سریع ترین و عالی ترین راه های ممکن هدایت میکنه.. راه هایی که با نابغه ترین مغز ادمیزاد قابل تشخیص نیست چون کارمغز این نیست .. بعد جالبه که حتی یه عده اومدن اون ابزار آتش رو بت کردن و پرستیدن !!! شرک خفیفی که تکاملشو طی کرد و شد شرک عظیم ! و این روال همه جا تو هر ابزاری که بشر بهش دست پیدا کرده تکرار شده .. بارها و بارها این داستان رو به شکل های مختلف ریز و درشت همه مون تجربه کردیم .. بارها بارها افراد ، شرایط ، ابزار و چیزهای مختلفی رو بت کردیم .. و سلامتی و ثروت و حس خوب و عشق رو از اونها طلب کردیم اما شکست خوردیم .. هرچقدم شدت بت کردن بیشتر باشه ضربه ای که میخوری بزرگتره .. تمام زندگی بشر از ابتدا با هدایت بوده و همه ی اون ها صرفا فقط ابزاریه که خدا بشر رو بهش هدایت کرده .. چون بهرحال ما تو دنیای مادی زندگی می کنیم و مقرر شده که کارها از طریق اسباب پیش بره .. بقولی خدا مسبب الاسبابه .. از اختراع آتش تا اختراع چرخ و اختراع خط تا کشف فرمول های فیزیک و شیمی واقتصاد و تجارت و مارکتینگ و اینترنت و تبلیغات .. همه و همه صرفا ابزاری بودن برای راحت تر کردن کار بشر اما اصل نبودن .. اصلی که اینا ازش تراووش کردن هدایت الهی بوده وصل بودن اون ادم ها به منبع و هماهنگی با اون بوده .. با این دید مطالعه کنین بگردین دنبال رد پای هدایت الهی در داستان های تاریخ .. شگفت زده میشین و وحدتو با روح جهان حس می کنین .. من رشته م فیزیک بوده و طبیعتا انیشتین دانشمند مورد علاقه م ! بزرگترین نظریه شو چجوری کشف کرد .. خودش فکر میکرد حتما با دکتری خوندن تو دانشگاه میتونه قوانین فیزیک جهانو کشف کنه (چون از نظرش منطقی بود ) اما با وجود اصرار و پافشاری زیادش که حتما از این طریق به هدفش برسه و نمیشد .. خداوند اونو به مدتی کارمندی اداره ی ثبت اختراعات هدایت کرد (شغلی که لحظه به لحظه ش براش نفرت انگیز بود اما به قول216 بقره چه بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، وبسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ وخدا می داند و شما نمی دانید.) و اولین بارقه های نظریه ی نسبیتش تو بررسی یکی از همون پرونده های اداره ی اختراعات که به نظرش کار بیهوده ای بود به فکرش رسید .. چیزی که شاید سالها تو محیط اکادمیک بهش بر نمیخورد !!!

    دانشمند آلمانی که فرمول ساختار شیمیایی مولکول ها رو از رویاهاش الهام گرفته بود که معروفترینش همون ساختار حلقوی بنزن بود که بعد از مدتها کلنجار رفتن باهاش تو خواب و بیداری به شکل ماری که دم خودشو گاز گرفته میبینه ..

    پنی سیلینی که از توی کپک اتفاقی کشف شد .. کاربرد اشعه ایکس در تصویر برداری پزشکی که اتفاقی توسط رونتگن پیدا شد .. و خیلی مثال های دیگه توصیه می کنم برای قوی شدن باورای توحیدی مون مطالعه کنیم در موردشون تا رد پای اصل که همون هدایت الهیه رو ببینیم و بفهمیم اصلا اتفاقی نبودن بلکه خیلی به موقع و حساب شده بودن اما ظاهر قضیه برای ذهن منطقی صرفا یه اتفاق تصادفیه .. با این توصیفات من حتی اگه نخوام شهود و احساسمو وارد این قضیه کنم حتی منطقمم میگه منطقیه که به شهودم توجه کنم .. میگه اینا خارج از وادیه منطقه .. اما باید یادمون باشه اگه از طریق یه آدم ، یه وسیله ، یه ابزار ، یه شرایط هدایت شدیم مبادا بهش بچسبیم و بتش کنیم که در اینصورت بد جوری ضربه می خوریم تا بفهمیم اصل چیه .. اصل اونی که تورو هدایت میکنه .. بقول استاد این نشد یه دست دیگه .. یه تکنیک دیگه .. یه روش دیگه .. یه آدم دیگه .. یه شغل دیگه .. این علاقه ت نشد ازش سرد شدی یه علاقه و کشش دیگتو امتحان کن .. وابسته نشو حتی به علایقت .. چون خدای تو میخواد در جریان باشی تا رشد کنی از طرق مختلف .. لذت ببری از طرق مختلف .. لذت یه حس لحظه ایه .. شادی امتداد لذت هاست .. شادی واقعی در هر لحظه وابسته بودن به منبعه .. از اصل اصل رو بخواه .. حتی بعضیا میگن سود کمتر و فروش بیشتر و این شعار و تکنیک رو اصل قرار میدن هیچوقت به اون ثروت که انتظار دارن نمیرسن چون جدا از باور کمبودی که تو این جمله هست شرک الود بودنشه که فکر میکنن روزی از این تکنیک به دست میاد و اینو اصل قرار میدن .. هر محصول یا خدمتی با باورای هماهنگ با مبداء ارائه بدیم مخاطب برای خریدش فراوونه اما اینکه به سمت ما و بعدم خرید قطعی هدایت بشه بستگی به هماهنگی فکرو باورهای ما با ثروت داره .. شاید شمام تو شهرتون از این ساندویچی کثیف ها داشته باشین که بیشتر وقت ها که هوس ساندویچ کنین میرین اونجا و خیلیم ساندویچاش برعکس مکانش خوشمزه س و همیشه هم مغازه شون شلوغه یا یه سری ارایشگاهای زنونه که از نظر من سلیقه شون خیلی جالب و رو مد نیس اما همونا هم مشتری های ثابت خودشو داره که طرفدار کارشن .. یا خواننده هایی شاید خیلی از ما از صدا و اهنگاشون خوشمون نیاد اما اوناهم همینکه تونستن عده ای رو به عنوان طرفدار جذب کنن موفق بودن ! ینی میخوام بگم حتی کیفیتو بت نکنیم فک نکنیم این منم که باعث این موفقیتم .. ما و منی رو از وسط برداریم اینا خودش حجابه بین ما و منبع .. هرچقد باورا درست و توحیدی باشه محصول بیشتر به مشتری خوش میاد .. و در ظاهر به منطقی ترین شیوه ممکن اما از نظر قانون به دلیل همفرکانسی مشتری و محصول باهاش مواجه میشه مثل تسلا و رولزرویس و .. و این از همون قوانین لایتغیریه که خداوند قرار داده !!! خودمونو محدود نکنیم .. دستشو باز بذاریم ..حتی هدایت شدن به شیوه های تبلیغاتی هم برمیگرده به همفرکانسی .. اگه فقط توجهت به شیوه های مارکتینگ و تبلیغاتو سئو به هر قیمتی باشه شاید نتایج خوبی بگیری اما کوتاه مدت وممکنه مجبور بشی براش بهایی بیشتر از اون چه که می ارزه بپردازی ..با زمانت ، با مالت ، با روحت با اعصابت چون داری راهو برعکس میری و نتیجه اونی که میخوای نمیشه .. البته که بهای هر چیزو باید بپردازی اما هر لحظه باید دید داری چی میدی و چی میگیری .. با اصل معامله کن .. نمیدونم هر کدوم از ما چند بار دیگه متضرر بشیم تا بفهمیم پرسود ترین معامله ، با ارزش ترین وقت گذاری ، توجه به اصل و منبع ست .. اونه که خودش سازنده و دارنده ی تمامی ابزار هاست .. اون خودش میدونه هر ابزاری چه موقع و چقد به کار ما میاد .. استاد سعی میکنه دست خداوند رو باز بذاره در همه ی موارد .. بارها اینو گفته بارها گفته تو کوچکترین و جزیی ترین موارد زندگیش به الهامات درونیش توجه کرده و نتیجه شم عالی بوده .. از تمدید راحت گواهینامه ش تو آمریکا تا حس خرید دلار و بورس و ..

    ایشون اون ابزارها رو بت نکرده و سعی کرده هر لحظه اش توجه ش به اصل باشه و اون اصل هم به عالیترین شیوه راهنماییش کرده ..

    ماهم همین طور به میزانی که “سعی می کنیم” باورش کنیم به میزانی که “سعی می کنیم” باور ما خالص و عاری از شرک باشه و نتایج هم متفاوت میشه .. و اینه که اصله .. حتی حواسمون باشه راجع به خود استادم دچار شرک نشیم بقول خودشون من ممنون ایشون هستم اما ایشون هم دستی از دستان خداوند بودن برای اگاهی .. و خیلی برام جالب و اموزنده س وقتی ازشون تو لایوها راجع به نماز و روزه و حجاب و مشروب میپرسن میگن اگه براتون خیلی مهمه برین خودتون تو قرآن مطالعه کنین .. چون نمیخوان نظری بدن که خوشایند میل یه عده یا خلاف میل یه عده دیگه باشه و از خودشون بتی بسازن که یه عده رو که تمایلی به فکر و تحقیق ندارن رو کورکورانه جذب کنن که بارها و بارها این مدل تو تاریخ تکرار شده .. استاد هم مثل ماست یه آدم عادی با کلی تضاد بیرونی و درونی بوده که شروع کرده به سعی کردن .. سعی کرده درونشو تغییر بده و به میزانی که اگاهانه سعی کرده هدایت شده و ذهنشو تغییر داده وموفق شده و خبر خوب اینه که ماهم هر لحظه می تونیم سعی کنیم .. و مطمئنا منظور من اینجا تلاش ذهنیه که میتونه مارو به راحت ترین و لذت بخش ترین شیوه و راه های عمل فیزیکی هدایت کنه و بهمون انگیزه و ایده عمل بده و این در طول اراده خداونده و همون سیستمیه که خداوند مقدر کرده که چنین عمل کنه .. کافیه سعی کنیم تا باورش کنیم … حتی تو ایجاد باورای توحیدی هم کمکمون میکنه تکامل مونو طی کنیم .. تو همه چی … تو همه چی … دیگه اینترنت مارکتینگ و سئو هم اصن حتی خودش ایده به وجود اومدنشو به بقیه الهام کرده .. مگه غیر اینه ؟! همونطور که دیدیم حتی این موارد هم درونشون با قوانین هماهنگی دارن منتها اون کاربرد و طرز دید به این ابزاره که میتونه شرک الود بشه .. تو با هدایت های الهی شروع کن و هر لحظه با توجه به اصل مسیر هدایتتو دنبال کن و مسیر هدایتم هم همونه که بقول استاد به ادم ارامش میده و حس خوبی راجع بهش داری دنبالش کن تا از دید بقیه منطقی ترین مسیر ممکن ولی در دید تو معجزه وار ترین مسیر ممکن زنجیره وار مثل لذت بردن از کار و ایجادارزش و ثروت و در زمان درست در جای درست بودن و تبلیغات ناخوداگاه مجازی و واقعی و.. تراووش کنه !

    وقتی اولین بار تو بچگی تعریف خدا رو از خانوادم شنیدم به اینصورت که خدا همه چیزو و مارو آفریده و همه چیز دست اونه و .. با منطق بچگونه م با خودم گفتم اگه شما به وجود چنین خدایی باور دارین اگه میگین واقعا چنین خدایی هست اینقدر توانا و اینقدرکمک کننده و اینقدر بخشنده و .. پس چرا همش نگران و ناراحتین ..باید هر لحظه برقصید و خوشحال و امیدوار باشین .. پس باورش ندارین ..

    و حالا هم که سال ها گذشته سعی می کنم به همون اصل ساده کودکی معتقد باشم .. این خدایی که سیستمش هر خواسته ای داشته باشیم کمکمون میکنه با دستای بی نهایتش ..و بقول قرآن و استاد هولا کل نمد هس و با برنامه ریزی و زمانبندی بی نظیرش .. چی بخوام ازش که بقول ملاصدرا در خداوندی خدا یافت نشه ؟!

    در پناه و فرکانس خودش :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    امیر خان گفته:
    مدت عضویت: 3795 روز

    ادامه کامنت (3)

    ……………………………..

    سلام

    استاد به قول خودتون باوری که باعث شده شما موفق بشید توحیده

    به قول خودتون در فایل توحید عملی هیچ پیامبری دغدغه مالی نداشت و در قران هم به این اشاره نشده ولی در قبال آن به باورهای توحیدی که اصل قرانه اشاره شده و پیامبران همیشه رو اصل کار میکردند و رسالتشون این بود که دین خدا رو به کسانی که در مدارش هستند،بگن

    به قول خودتون پیامبر اون زمان رسانه نداشت که تبلیغ کنه و اتفاقا دشمنان زیادی داشتند که نزارند مردم رو با قران و یا یکتاپرستی آشنا کنند ،

    ولی قدرت و قوانین خدا چنان دقیق و قدرتمنده که هر کسی که حتی میخواست به پیامبر آسیب برسونه باعث تبلیغش می شد، تو قران مثال های زیادی هست مثل حضرت ابراهیم، یوسف ، پیامبر اسلام و….

    خداوند قدرت و مالک عالمیان هست و هرکس به اون متصل بشه پادشاه زندگیش میشه و مردم تبلیغش میکنند.

    ????????????

    چند آیه مینویسم که ربطشون دادم به این بحث:

    قدرت ایمان و رابطش:

    ?قطعاً در برخورد میان دو گروه، براى شما نشانه‌اى [و درس عبرتى‌] بود. گروهى در راه خدا مى‌جنگیدند، و دیگر [گروه‌] کافر بودند که آنان [=مؤمنان‌] را به چشم، دو برابر خود مى‌دیدند؛ و خدا هر که را بخواهد (قانون خدا) به یارى خود تأیید مى‌کند، یقیناً در این [ماجرا] براى صاحبان بینش عبرتى است. 13 ال عمران

    ?گروه دشمن که بسیار زیاد بودند و گروه مومنان بسیار کم، قدرت ایمان مومنان چنان کرده بود که دشمنان آنان را دوبرابر میدیدند اگر مومنان ترس داشتند و قدم اول رو برنمی داشتند و فکر میکردند که قدرت دشمنان هستند، میباختند و معلوم میشد که ایمانشون حرف چرته ولی اونا با توکل به قدرت خدا که اون نجاتشون میده رفتند جنگ.

    این آیه فقط برا جنگ نیس ، این یه نشانه است برا کسانی که می اندیشند.

    ?سوره احزاب

    9 ـ اى کسانى که ایمان آورده اید! نعمت خدا را بر خود به یاد آورید آن گاه که لشکرهایى به سراغ شما آمدند; ولى ما طوفان سختى بر آنان فرستادیم و لشکریانى که آنها را نمى دیدید; و خداوند همیشه به آنچه انجام مى دهید بینا بوده است.

    10 ـ (به خاطر بیاورید) زمانى را که آنها از طرف بالا و پائین (شهر) بر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره کردند) و زمانى را که چشمها از شدت وحشت خیره شده، و جانها به لب رسیده بود، و گمانهاى گوناگون بدى به خدا مى بردید.

    ? در این جنگ دشمنان 10000 نفر و مسلمانان 3000 نفر بودند و مسلمانان هماهنگ با خدا بودند در واقع جنگ به انی شکل بود 10000نفر دشمنان مقابل تندباد خداوند.

    دوستان سوره فیل رو مطالعه کنید و ببینید که خداوند چطور گروه دشمن رو که با فیل بودند رو با چه راهی که اصلا به فکر نمیرسید انجام داد و این نتیجه ایمان به خداست.

    ?و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آنِ خداست، و خدا بس کارساز است. نسا

    ?خداوند بهترین دوست و یاور ماست ، چندین بار در قران تکرار شده که خداوند بهترین وکیل و دوست ماست ولی ما گاها به عوامل فرعی قدرت میدیم و یادمون میره که اصل قدرت خداست و با تکیه بر خدا کارها آسان خود به خود انجام میشه.

    ?قدرت خداست، اصل خداست، ثروت خداست، تبلیغ خداست، همه چیز خداست در شکل های مختلف.

    ?حضرت یوسف برا ترویج یکتاپرستی اصلا کار خاصی انجام نداد ، حتی در زندان گفت به فرعون بگن که فلان جوانی بی گناه در زندان هست و دچار شرک شد خداوند از به مدت چند سال از یاد اون فرد برد تا زمانیکه در ماجرای خواب فرعون خداوند به یادش آورد و از اونجا بع بعد باز کسانی که در مدار بودند یکتاپرست شدند و رفته رفته تعدادشون بیشتر شد بدون تبلیغ.

    ?و خداوند با قدرتش کاری کرد که یعقوب به یوسف رسید بدون اینکه یعقوب بداند یوسف کجاست.

    ?یا در داستان حضرت ابراهیم نمرود با سوزاندن ابراهیم باعث شد که ابراهیم تبلیغ بشه و مردمان بیشتری به یکتا پرستی رو بیارن، ابراهیم که پدرش بت پرست بود و خودش راه خودش رو پیدا کرد و فقط با توکل به خدا کاراشو انجام میداد و خداوند هم پشتیبان او بود،

    حتی تو سریالا نشون میدادن که بت پرستان با غذا دادن و هر کاری مردم رو به بت پرستی دعوت میکردن ولی پیامبر بدون این کارها موفق شد

    ?اگر در جایی تبلیغات لازم بشه جهان خودش آدمو هدایت میکنه و به قول قران خدا بر همه چیز چیرست

    فاکتور اصلی توحید و ایمان به خداست (یکتاپرستی) ما باید وظیفه خودمونو بدونیم و اصلا تو کار خدا دخالت نکنیم تا بزاریم اون خودش کارشو انجام بده

    ……………………….

    من تا بحال تبلیغی از تسلا، برند کرید، رولزرویس و بعضی از برندهای معروف ندیدم.

    تسلا که با اون همه امکانات تبلیغ نداره جز تیزر یا رولزرویس که مدیرش گفته بود تبلیغ نمیکنیم و جالبه در یوتیوب سرچ کنید

    در سرچ این برندها مردم اومدن تبلیغشون کردن و تست هایی انجام دادن که کار مشتری راحت میشه و یبارم در یوتیوب برند بنز رو سرچ کنید که همش تبلیغاتش میاد

    با این همه حال شرکت تسلا ماشین هاشو آنلاین میفروشه و مردم هم با اعتماد کامل میخرند

    من مصاحبه هاشونو میدیم اکثر دلیل موفقیتشون رو تمرکز و اصل میدونستند تا بحال ندیدم بگن که فلان تبلیغات رو انجام دادیم

    مردم تبلیغشون رو میکنند

    یا ادکلن معروف اونتوس که متعلق برند کریده ، من تبلیغ اکثر ادکلن ها رو دیدم ولی تا بحال تبلیغ این ادکلن گران قیمت و عالی رو ندیدم

    و این ها دستان خداست و اینجا همون ماجرای پیامبرانه که اونا اصل رو انجام میدادند و خداوند مردم رو هدایت میکردم به سمت پیامبران و خدا پیامبران فرستاد تا ما ازشون درس بگیریم.

    خداوند به اون شکلی میشه که ما در ذهنمون ایجادش کردیم و ما خودمون در این کیهان خدایی هستیم برا خودمون .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    محمد مهدی عباسی گفته:
    مدت عضویت: 3249 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و هم فرکانسی ها

    من در یکی از شهرستان های استان فارس زندگی می کنم که از مرکز استان هم دور هستم ولی خیلی جالبه از یه شهرستان به کل کشور دعوت میشم و اون تخصصی که دارم رو ارائه میدم چنداستان مختلف رفتم و یه جورایی تمام وقتم پر است

    وقتی صحبت های استاد رو دیدم دقیق یاد کار خودم افتادم و با باورهای استاد تطبیق دادم که حالا میبینم خیلی نزدیک هست و رمز موفقیتم باورهای استاد هست به صورت تیتر وار عواملی که باعث شد توی کارم موفق بشم رو میگم تا الان هم هیچ تبلیغاتی نداشتم و هیچ کجا هم نرفتم کارم رو پرزنت کنم معمولا درخواست مستقیم دارن

    ۱-تجسم مراحل پایانی هدف به همراه احساس مثبت(مسیر مهم نیست فقط تجسم قله به همراه لذت)بعد از یه مدت تجسم از ذهنم میخوام راهی که به قله رسیده رو بهم نشون بده واینجا هست که راهها خودش رو نشون میده و از طریق تکامل مسیر رو طی می کنیم تا به هدف و قله برسیم

    ۲-یک درصد شک در وجود نیست حتی یک دهم درصد(این حالت قدرت شما رو بالا میبره)البته احساس امید خیلی مهمه

    ۳-در حال زندگی کردن خیلی کمک میکنه به روند پیشرفت(آینده رو تجسم می کنیم ولی حال رو هم از دست نمیدیم)

    ۴-تلاش مهمه-نتیجه دست ما نیست خدا خودش بهترین ها رو رقم میزنه

    ۵-ایمان صددرصدی به خدا و اتنفاقات خوب و بد که همگی باعث پیشرفت من می شوند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    سلیمان تقی لو گفته:
    مدت عضویت: 2328 روز

    سلام به استاد عزیرم و همراهان ارجمند؛

    اگر به دلایل و ریشه علل تفاوت در میزان درآمد در کسب و کارهای متفاوت و حتی یکسان، بپردازیم چه منبعی غنی تر از قرآن کریم و کلام ناب خداوند و ارباب ما بندگانش سراغ داریم؟

    در مراجعه به این منبع عظیم به تعدد متوجه این موضوع می شویم که اگر به خدا توکل واقعی کنید و به کارتون ایمان و باور عمیق داشته باشید قطعا به هر انچه که بخواهیم دست می یابیم.

    آیه معروف مَن لا یَحتَسِب… و کَفی بِالله وَکیلا موید این موضوع هست که اگر به روزی بی حد و حساب از جایی که گمانش را نمی برید هم بخواهید دست یابید، شرط اصلی ان توکل به منبع لایزال خداوندیست.

    آنچه که نتیجه گیری های متفاوت استاد عزیزم را از دیگران به طور معناداری متمایز کرده است همین باور و ایمان به ان منبع عظیم است که بارها و بارها به ان تاکید می کند و تمام تمارین ایشان مثل ستاره قطبی، اهرم رنج و لذت؛ توجه به نکات مثبت، شکرگزاری در همه حال، تجسم کردن و …. راه هایی هستند که سر انجام ما را به آن باور اصلی و اساسی می رسانند و الّا تمام این راه ها موقتی بوده و اثرش از بین می رود مگر اینکه به منبع اصلی وصلمون کنند.اگر استاد به تبلیغ نیاز ندارد چون او وصل است و توکل واقعی و البته عملی به الله یکتا دارد و تمام دست های خداوند در مسیر چنین انسانی قرار می گیرند و خود مبلّغ او می شوند پس او را چه حاجت به تبلیغ از آن نوعی که ما به آن معتقدیم؟ پاشنه آشیل تمام این تفاوت ها در میران درآمدها داشتن یا نداشتن ایمان و باور واقعی است. اگر باورمان به تبلیغات، سخت کار کردن و جان کندن و … داشته باشیم قطعا به خاطر داشتن باورهای این چنینی به همان صورت به نتایج دلخواهمون خواهیم رسید چراکه افکارمان سازنده و خالق زندگیمان است و بنابراین اگر این باور به منبع لایزال باشد انگاه نتایج با کیفیت و کمیت بهتری رقم خواهد خورد.

    نتایج ضعیف در هر امری مثل کسب و کار به دلیل داشتن ذهن فقیر، ارسال مداوم فرکانس های منفی چه اگاهانه و چه ناخودآگاهانه، توجه و باور به دست های خدا به جای توجه خالصانه به خدا، شایسته ندانستن خود، توجه به داشته ها و موفقیت دیگران از سر حسرت، قضاوت کردن دیگران، مراوده با افرادی که مدام در حال ارتعاشات منفی و انتقاد از وضع موجود هستند، این افراد ظرفشان به شدت کوچک بوده و قطعا از باران رحمت و ثروت خداوندی که به طور مداوم در حال بارش بر سر بندگانش هست، بیش از ظرفیت محدود ظرفشان نصیبشان نخواهد شد حتی اگر ظرف کوچکشان را بردارند و به ان سو و این سو بروند به امید دریافت ثروت بیشتر.

    گاهی اوقات وقتی التماس خدا به بندگانش را می بینم که چگونه از آنها می خواهد تا به او توکل کنند که او برایشان بس است و هر انچه را بخواهد به انها می دهد، ولی اغلب ما انسانها گوش شنوا نداریم که این ندا را بشنویم، دلم به شدت می گیرد ولی به خودم نهیب می زنم که او بارها گفته لا یحزنون که جای نگرانی نیست که ما شما را مختار آفریدیم و قد تبین الرشد من الغی.

    پس باور، ایمان، توکل، نداشتن نگرانی و آرامش حاصل از اتصال به منبع اصلی تنها کلید تفاوت در آمدها و بالاتر از ان کسب معنویتهاست.

    اَلا بِذِکرِلله تَطمئن القلوب.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    نگار زعفری نوبری گفته:
    مدت عضویت: 3181 روز

    سلام به همگی .امروز تازه فایل لایو شماره 3 رو دیدم

    خواستم توضیحات بیشتری راجع به سوال بدم و کمی بیشتر راجع به خودم بگم.

    موضوع دیگه ای که فکر کنم از قلم افتاده که امروز با شنیدن فایل حس کردم باید بنویسم اینه که ما باید به دانسته هامون عمل کنیم. و انقدر به قوانین و خداوند ایمان داشته باشیم که قدم ها رو برداریم و آرام آرام راه ها برامون بازبشه.و خداوندراه رو به ما نشون میده .

    مثلا من الان دارم روی باورهام کار میکنم اگه ایده ای به ذهنم رسید که برم برای کسب و کارم آموزشی ببینم باید انقدر باور و ایمان داشته باشم که برم اون کارو انجام بدم.

    ولی به باورهای اشتباه اون معلم یا استاد که نباید توجه کرد اون با اون باورها نتایج خودشو میگیره منم با باورهام نتایج خودمو.

    مثلا من از خدا خواستم کمکم کنه مهاجرت کنم حسم گفت که برم اول زبان اون کشور رو یاد بگیرم تا قدم های بعدی برام باز شه من خودم همیشه میگفتم خوب چه جوری بریم از کجا شروع کنم تو کشور غریب پول زیاد میخواد آدم .کارمون چی میشه همش این سوال ها میومد تو ذهنم بعد با خودم گفتم ولش کن بذار من حرکت کنم بقیه راه به لطف خدا باز میشه .حالا فعلا جلسه اول کلاس زبانم رو رفتم و باید روی باورهام هم کار کنم تا قدم های بعدی گفته شه . مثلا امروز استاد میگفت اونجا من زندگی میکنم اصلا کار نیست و من پدرم در اومد تادرس خوندم و از این جور حرفا که منم تو دلم گفتم این باور شماست و بحث رو ادامه ندادم. حالا تو کسب و کار هم همین طور خدا همه کارها رو انجام میده ایده ای اموزشی سرمایه ای کارمند ی هر چیزی که لازم باشه گفته میشه و ما باید عمل کنیم و بعد به لطف خدا نتیجه میگیریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    پریسا کرد گفته:
    مدت عضویت: 3266 روز

    من این جوری فکر میکنم که استاد عباس منش فرد معنوی هست و اون چیزی که بهش الهام میشه همون ندای درون بهش گوش میکنه و عمل میکنه و تمرکزش روی خودش و باورهاشه و میدونه داره چی کار میکنه و خودش رو خیلی خیلی قبول داره و کاری به دیگران هم نداره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: