live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 123

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 2983 روز

    بنام خداوند

    در زمان های خیلی قبل تر هم مردم بر این باور بودند که یکسری ابزار داره تاثیر میزاره و عامل اصلی اونها هستند مثل عصای موسی یا انگشتر سلیمان یا شمشیر علی در صورتی که این ابزار ها اگع اون ایمان و باور اون اشخاص پشتش نبود هیچ کارایی نداشته و تا به امروز هم مردم بر این باورند که تجهیزات و ابزاره که مهمه حالا این ابزار امروز اسمش تبلیغات و کلا چون اغلب مردم عوامل بیرون تاثیرگزار میدونن و اعتقادی به عوامل درون ندارند بنابراین دنبال ابزار های بیرونی هستند من هم قبلا اینطور فکر میکردم ولی بعدها که سازوکار زندگی رو فهمیدم و خودم این قوانین رو به آزمایش گذاشتم کاملا به یقین رسیدم تمام نتابج بیرونی از درون خودمون نشآت میگیره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    محمد قاسمی گفته:
    مدت عضویت: 3260 روز

    سلام به استاد عزیزم و همگی دوستان

    وقتی این سوال رو دیدم یاد خودم افتادم و زمانی که بیکار بودم و نیاز به پول داشتم،تو اون روزاام مثل الان خیلی با اشتیاق داشتم رو باورام کار میکردم و اومدم یه درخواست شغل رو به خدا دادم با همون ویژه گیهایی که میخواستم که زمانش دست خودم باشه،پولش خوب باشه،کارو دوست داشته باشم،کم و راحت باشه که بتونم به تمرینات خودم هم برسم،و دیدگاهمم این بود که میشه و خدا میتونه این کارو واسم بکنه چون قبلا خیلی کارا واسم کرده بود و چون من حرفایی که استاد میزد رو باور میکردم یعنی تو این ۳ سالی که از فایلا و محصولات استاد استفاده کردم حتی نسبت به یه جمله از ایشون هم مقاومت نداشتم که بگم نه اینکه دیگه نمیشه آخه چه جوری؟ و …

    موضوعی که به نظرم دوست عزیزی که این سوال رو پرسیدن خیلی زیاد دارن( مقاومت در برابر این آگاهیا) نمیدونم این از چی ناشی میشه ولی من قبل از استادم که قران رو میخوندم ایه هایی که توی قران واسه خیلیا باور پذیر نبود رو خیلی راحت باور میکردم به قول استاد انگار یه چیزی تو قلب ادم گواهی میده که این درسته و میشه که اتفاق بیفته،خلاصه بعد از اینکه من درخواست کار رو دادم یه مدتی گذشت و من این موضوع درخواست رو فراموش کرده بودم،یه روز داشتم تو یه پارکی تمرین میکردم قشنگ یادمه آخرای تمرینم بود و داشتم بارفیکس میرفتم که دیدم یه زن و شوهری کنارم وایسادن بعد که بارفیکسم تموم شد اون آقا از من پرسید که شما فوتبال بازی میکنی؟ گفتم بله،ایشون گفت من یه پسر ۱۳،۱۴ ساله دارم که عاشق فوتباله میشه بیارمش پیش شما که باهاش تمرین کنید،خب تو اون لحظه یه سری تصاویر و اون تکرار باورای خوب تو اتاقم و کلی چیز دیگه از جلوی چشمم مثل یه فیلم گذشت و مات و مبهوت بودم که خدایا داری چیکار میکنی با من؟؟ و بینهایت خوشحال بودم از اینکه داشتم نتیجه ی اون فرکانسهایی رو که فرستاده بودم میدیدم.

    اون گل پسر اومد و شد اولین شاگرد من بدون اینکه کوچکترین تبلیغی واسه این موضوع بکنم یا کوچکترین قدمی بردارم،یعنی همه ی کارارو خداوند کرده بود،اون همزمانی و تو زمان مناسب تو مکان مناسب قرار گرفتن،چرا؟؟ چون من باور داشتم که نیازی به تبلیغ نیست و اصل خداست و خدا این کارو انجام میده واسم،بعد از اینکه کارو شروع کردم کسایی که میفهمیدن و دستی ام تو کار داشتن میگفتن که تراکت پخش کن و کارت بزن واسه خودت و تبلیغ کن که من بهشون میگفتم که نیازی نیست و اونا میگفتن اینجوری که نمیشه داداش،طرف از کجا بفهمه که تو مربی ای؟ منم میخندیدم و تو دلم میگفتم خدا که میدونه،مگه اولی میدونست که من مربی ام که اومد سراغم؟

    بعد یکی دو هفته یه روز که داشتم به شاگردم تمرین میدادم یه پسر بچه ای اومد پیشم گفت آقا شما مربی ای؟ گفتم آره عزیزم،گفت میشه با منم تمرین کنید،گفتم اره و اونم شد دومین شاگردم،خب حس و حالی که تو اون لحظه ها داشتم رو هیچوقت فراموش نمیکنم حس میکردم خدا فقط ماله منه و فقط داره به من توجه میکنه و کارامو انجام میده،سومی رو یکی از دوستام زنگ زد بهم گفت یکی رو میفرستم باهاش کار کن،چهارمی رو دوستم بهم گفت میخوام داداشم رو بفرستم باهاش اختصاصی تمرین کنن کسی رو سراغ داری تو دوستات؟ گفتم خودم شاگرد دارم بفرست بیاد پیش خودم،گفت کی از تو بهتر و اینم شد چهارمین شاگرد و این شاگردا همینجوری اومدن بدون تبلیغ و بدون انجام دادن کاری و این کار دقیقا همون چیزی بود که من میخواستم که از اون چیزی که نوشته بودم هم ویژه گیهای بیشتری واسم داشت،حتی یادمه که اون موقع خیلیا بهم میگفتن که چرا تو اینستا تبلیغ کارتو نمیکنی؟ که من میپیچوندمشون و میگفتم اره تو فکرش هستم،هربارم که این موضوع رو با جزییات مرور میکنم تو ذهنم میبینم که نه من واقعا هیچ کاری واسه گرفتن شاگرد انجام ندادم و اینا خودشون اومدن یعنی خدا اوردتشون.

    و من فکر میکنم که نتایج استاد هم به همین ترتیب بوده که اون اولا وقتی یه اتفاق کوچیکی میفتاده استاد نمیگفته شانسی بود و این رو کار خدا و تغییر افکار و باورهاش و پاسخ جهان به فرکانسش میدونسته و تو ادامه ی مسیر و برای نتایج بزرگتر بعدی استناد میکرده به این به قول خودشون فکت ها و واقعیت ها که بابا این همه نتیجه ی کوچیک و بزرگ گرفتم،اگه یه بار شده بازم میشه،خدایی که این کارارو واسه من انجام داد خب بقیه شم انجام میده و قدم به قدم منو هدایت میکنه و تو طول مسیر همراه منه،یعنی با منطق نجواهارو ساکت میکردن که بابا این همه نتیجه پشت منه،باور استاد به خدا این بوده که همون خدایی که فوج فوج ادم رو واسه حضرت محمد فرستاد واسه منم میفرسته،خدای منو محمد که یکیه،میگه ای محمد ما قلبهایی رو واسه تو نرم کردیم که با ثروت کل زمین نمیتونستی این کارو بکنی،حضرت محمد که اینستا و فالوور نداشت،اینترنت نبود اون موقع،یا مثالی که از خودم زدم،مگه من کاری کردم واسه جذب شاگردام؟؟

    بعدم استاد با طی کردن تکاملش هر روز نتایجش بزرگتر شده و داره میشه به این دلیل که به قول خودش اصل و فرع رو مشخص کرده و داره طبق اون عمل میکنه.

    ایشالا که هممون بتونیم(اولیش خودم) تو این مسیر به این دیدگاه و باور برسیم که همه کارارو خدا داره انجام میده که من وصل میشم به اون،اون کارارو انجام میده واسم،که اصل خداس بقیه چیزا فرعیات و جزییاتن.

    شاد و ثروتمند باشید?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      آقای خالق خلاق😊 گفته:
      مدت عضویت: 2702 روز

      سلام محمد جان

      اولا هزارمین روز عضو شدنت تو سایت رو بهت تبریک میگم

      چقدر خوب قانون و خدا رو باور کردی٫ من هم همچین مواردی برام بارها اتفاق افتاده ولی پایدار نبوده٫ الان که بهش فکر میکنم میبینم که مشکل از منه که کامل باور نکردم و نگران بودم همیشه و به نجواها توجه کردم که مثلا اگر شانسی باشه چی؟ اگر دیگه از این معجزات اتفاق نیوفته چی؟ چطور باید روی معجزات موردی حساب باز کنم برای هزینه های زندگیم و خواسته هام٫ مشکل من اینه که برای همیشه روی خدا و خودم حساب باز نمیکنم٫

      متن تو برام دلگرم کننده بود و ایمانم رو تقویت می کنه

      ممنون که تجربه ت رو با ما به اشتراک گذاشتی و بدون که وقتت هدر نرفته چون حداقل برای من تاثیرگزار بود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        محمد قاسمی گفته:
        مدت عضویت: 3260 روز

        سلام میثم جان مرسی داداش،اره هزار روز از تولد دوباره ام میگذره??? کاری که من یه مدتیه خیلی جدی دارم انجام میدم اینه که کوچکترین اتفاقی که واسم میفته رو مینوسم و خیلی زیاد میام و این نوشته هارو میخونم بعد قشنگ میفهمم ذهنم خلع سلاح میشه و اروم میشینه سر جاش و دیگه نجوا نمیکنه،که باعث میشه حال منم خیلی خوب شه،بعدشم خیلی سخت نگیر به خودت بیخیال باش بزار تکاملت طی شه،۶ ماه دیگه اینقدر عالیتر از الان شدی که اصلا باور نمیکنی،واسه هممون این بی ایمانی و ترس و نگرانی ها بوده و هست ولی قدم به قدم پشت سر میزاریم این مسائل رو،فقط باید لذت ببریم از لحظه هامون،من مطمئنم آینده ی بی نهایت درخشانی در انتظار هممونه.

        خداروشکر که نظرم تاثیرگذار بود،مرسی ازت که وقت گذاشتی و خوندیش،برات بهترینارو آرزو میکنم میثم جان?

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    محمد مشايخ گفته:
    مدت عضویت: 2450 روز

    سلام

    جواب سئوال:

    ١/ تمرین دادن ” لحظه به لحظه عضلات باور ساز” .

    ٢/ تمرین در ایمان به خداوند متعال ، تولید باوری که ” خدا به همه اجازه ی داشتن تمام آروزهایشان را داده”.

    ٣/ آزاد سازی ذهن ” تمرکز حداکثری رو هدف “.

    ۴/ آشنایی و دانستن قوانین کائنات مانند ” ایجاد احساس خوب ، ایمان به خدا ، ارتعاش خواسته ، ایجاد احساس رسیدن به خواسته و شجاعت ایجاد و نگهداری خواسته خود”.

    ۵/ بهره بردن از تجربیات انسان های دیگر. ” تمرین در خوب شنیدن ، خوب دیدن ، خوب فکر کردن ، خوب سئوال کردن”.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    زهرا براتی گفته:
    مدت عضویت: 2543 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام دوستان خوبم واستاد عزیزم

    خدارو شکر میکنم که من هم این فرصت و داشتم که بتونم ردپایی از خودم در بین این همه پیام زیبا و آگاهی دهنده بزارم٫

    به نظر من علت موفقیت استاد نسبت به متخصصین بازاریاب و٫٫به خاطرامتیازاتی هست که استاد و تمام انسانهای موفق دارن٫

    مهمترین امتیاز داشتن عزت نفس بالای استاد هست ،یعنی ایشون خودشون و باور دارن ولایق بهترین کسب و کار وبهترین درآمد و بهترین رابطه و سلامتی و٫٫٫٫میدونن٫

    وامتیاز بعدیشون وابستگی ایشون به کسی است که روز به روز این وابستگیشون بیشتر میشه ،کسی که منبع تمام فراوانی هاست و استاد به این فراوانی باور دارن و اون کسی نیست جز رب العالمین?واینکه خواسته هاشون رو فقط ازخداوند طلب میکنند و نیرو رو فقط به خداوند میدهند و متعهدانه وعاشقانه ،روش ابراهیم نبی رو اجرا میکنند که توحیدیترین فرد بوده اند٫

    وامتیاز بعدی ایشون هدایت خواستن از خداوند برای کوچکترین خواسته هاشون هست که ،ایمان دارن و جواب میگیرند٫

    وامتیاز دیگه ی استاد نوع نگاهشون به مسائل و زندگی است که نگاه مثبت و بعدی ،ذوق و اشتیاقی که به هر کاری که میکنند دارند و این نگاه با ذوقی که دارند باعث احساس خوبی میشه که درصد بالایی از تایم رو ایشون در این احساس هستند و طبیعتن احساس خوب =با اتفاقای خوب است٫

    ویک امتیاز خیلی مهم دیگه ی ایشون درک ودیدن نشانه های خداوند هستن وسپاسگذاری سپاسگذاری وسپاسگذاری بیش از اندازه ی ایشون که به نظرم کمتر متخصصی این پکیج کامل ،از این امتیازات رو داره

    من خودم مدرک انچنانی وتخصصی ندارم ٫فوق دیپلم حسابداریم ولی برداشتی که از تجربیات دیگران دیدم و فایل های استاد و زندگیشون دیدم و باوری که پیدا کردم در زندگی به خداوند و چیزهایی که برای خودم تجربه شده و میبینم ،با آموزشهای استاد عزیزم ،تونستم این پاسخ و بدم٫وممنون از همگی برای اینکه واقعا از پیامهاتون لذت میبرم٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    فاطمه دانش نیا گفته:
    مدت عضویت: 2506 روز

    سلام خدمت استاد جانم …

    و تمام اعضاء صمیمی و دوست داشتنی ام

    ??????

    انگیزه ام بابت پاسخ به دوست عزیز واقعا جایزه نیس …

    روز تولد استاد توی سایت براشون نوشتم ک چطور می تونم بابت تغییراتی ک عامل اصلی شون آگاهی هایی بود ک از استاد گرفته بودم تشکر و قدر دانی کنم….

    و الان می دونم جواب همینِ ک رو ب رشد باشم و سعی کنم واقعا از اون چیزی ک نتیجه گرفتم بیام و بنویسم….اینکه بهای بودن در این جمع صمیمی و مثبت رو با نوشتن مطالب واقعی بنویسم و ردپای خودم رو بزارم…

    دوست عزیزم

    همیشه این سئوال برام مطرح بود ک چطور من می تونم از قوانینی ک با چشم می بینم و ذهنم می تونه باور کنه و بپذیره ک وجود داره توی زندگی ام استفاده کنم اما از قوانینی ک درکش نیاز به زمان بیشتر،هوش و دقت بیشتری داره نه؟؟؟

    مثلا برام قابل لمس بود نیروی جاذبه…

    نیروی امواج رادیویی…امواج ماهواره…اینترنت و….

    چرا از قوانین نانوشته من سر در نمیارم؟؟؟

    درست قبل از آشنایی با استاد و سایت شون ،درگیری های عجیبی توی زندگی ام داشتم …

    این قدر فشار مالی،فشار روحی و…توی زندگی ام بود ک فقط خدا می دونه…برای اینکه با دوتا بچه ی کوچولویی ک داشتم نمی تونستم بیرون کار کنم تصمیم گرفتم توی خونه با قلاب بافی یه منبع درآمد جزیی برای خودم درست کنم…یادم هست روزی ک صنایع دستی ام ک فوق العاده زیبا و بی نظیر بودن از خونه ام راه افتادم ،مدام در دلم می گفتم ک خدایا تو تمام صداقت من و نجابت و پاکی من رو در فقر دیدی ،ازت می خام با تمام وجودم تا من رو در ثروت هم قرار بدی و با ثروت به زندگی من قدرت بدی…

    می خام بگم این دنیا کاملا فرکانسیه …

    آره ما موجوداتی هستیم ک احساس داریم…با احساسات قوی و افکار قوی ک میشن باورهامون ،مدام در حال ارسال خواسته ها و فرکانس هامون هستیم…

    و اتفاقی ک برای زندگی من افتاد این شد ک دستان پر مهر خدا باعث شد پولی وارد زندگی ام بشه و به لطف خدا من دوتا خونه خریدم ک از مبلغ اجاره یکیشون براحتی زندگی ام اداره میشه درست با همون بچهای کوچولویی ک دارم و الان میبینم ک چقدر خداوند کنارم بود…

    وقتی با سایت آشنا شدم باورهای ثروت ساز من قوی تر شد و می خام بگم ک وقتی توی مسیر هدایت خدا قرار می گیری …ابزارها رنگ خدا میشن واست و انگار همون ابزارها تو رو به منبع می رسونن…

    من با تمام فایل های استاد و باورهایی ک از خداوند می گن اشک ریختم چون واقعیت زندگی من تمام تک ب تک جملات استاد هست و من می دونم ک با ایمان بیشتر ،ایمانی ک منجر به عملکرد بهتر و بیشتر در من میشه می تونم به جایگاه بالاتر برسم…

    پس خودت رو الکی گیج نکن فقط و فقط کارت این باشه تو در عمل نشون بده بنده بودنت رو ،اون وقت ببین خدا واست چطور خدایی می کنه…

    اون وقت ببین چه دلهایی رو واست نرم می کنه…

    چه درهای بسته ای رو واست باز می کنه…

    همون کاری ک برای یوسف نبی کرد و درها رو براش باز کرد…

    همون جور ک به مریم اعتبار بخشید و پاکی و نجابتش رو ثابت کرد…

    همون جور ک مقام هاجر و اسماعیل رو بالا برد چون در شرایط سخت از ته ته ته دلش و با صداقت از خدا آب خواست…

    همون جور ک آتش رو برای ابراهیم گلستان کرد….

    چون همه چی خودشِ…

    چون همه رو خودش آفریده ….

    چون خودش رو به اندازه و قدر ظرف وجودت گسترش میده،تغییر می ده …

    به شرط ایمان درونی ات…

    خدا با ادبِ بدون اجازه ی تو کاری نمی کنه…

    ????

    استاد بی نظیرم نمی دونین با دوره ی دوازده قدمی شما و بخصوص چگونه فکر خدا رو در قرآن بخانیم چقدر ،چقدر حالم دگرگون شده…

    واقعا نمی دونم با چه کلماتی بنویسم ک حق مطلب رو بگم…

    انگار هرجا ک آدم روح اش بزرگ میشه و به حقیقت معنوی و روحانی درونش نزدیک تر میشه ….آرام تر و ساکت تر میشه چون کلمه ای و واژه ای رو نمی تونه پیدا کنه تا توصیف کنه حال واقعی درونی اش رو…

    استادم من فقط می تونم با فرکانسم،با احساس عمیق و پاک درونی ام از شما تشکر کنم ک این قدر عمیق،ظریف،لطیف باورهامون رو نسبت به خدا تغییر دادین،،،این قدر آگاهی ناب و خالص گزاشتین و در کمال صداقت و راستی تمام حال خوبتون رو به اشتراک با ما می زارین…

    سپاسگزار خداوندم ک جواب من رو داد و الان واقعا من با ثروت هایی ک توی زندگی ام دارم قشنگ تر و باورانه تر خدا رو کنارم حس می کنم و باهاش زندگی می کنم…

    سپاس گزار خداوند ک در مسیر ثروتم شما استاد عزیز رو قرار داد و من به یکی از گنجینه های زندگی ام ،ثروت های زندگی ام ک شما و اعضاء صمیمی سایت هست راهنمایی و هدایت شدم..

    ?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    سارا رضوی گفته:
    مدت عضویت: 2947 روز

    بنام خدا و درود بر همه ی دوستان و استاد عزیز

    بنظر من آنچه که نتایج رو متفاوت میکنه٫٫٫ایمانی هست که من نسبت به کارم دارم٫

    ۱- چقدر کار من برای دیگران مفیده؟

    ۲- چقدر مردم نیاز به خدمت یا علمی دارن که من ارائه میدم؟

    ۳_ چقدر مردم براحتی حاضر هستند پول برای دریافت خدمت یا علم من پرداخت کنند؟

    ۴_ چقدر مردم حاضر هستند با عشق و هیجان زمان بگذارند تا خدمت یا علم من رو دریافت کنند؟

    ۵_حالا چرا مردم حاضر هستند اینهمه هزینه (پول و زمان) کنند تا خدمت یا علم من رو بدست بیارن؟

    پاسخ به این سوالات و سوالاتی ازین دست نشان دهنده ی ایمان ما به کار ماست٫

    بعنوان مثال پاسخ سوال ۵:

    چون من بهترین خدمات رو ارائه میدم

    چون من با عشق و مطالعه این کارم رو شروع کردم٫

    چون من در کار خودم‌ یک برند هستم٫

    چون مردم چندین برابر هزینه ای که پرداخت میکنند٫٫٫بهره مند میشوند٫

    چون من نیاز مردم رو بدرستی شناختم و در ارائه این خدمت با صداقت رفتار میکنم٫

    چون مردم کار من رو دوست دارن و از طریق تبلیغ دهان به دهان با کار من آشنا شدند٫پس با میل و رضایت کامل( نه با زرق و برق تبلیغات) هزینه میکنند و محصول یا خدمت من رو تهیه میکنند٫

    از اونجایی که سوالات خوب ٫٫٫پاسخهای خوب دارند و راهگشای ما هستند ،این رفتار موجب افزایش ایمان ما به کار و خدماتمون میشه٫

    در کل وقتی خودم کارم رو قبول داشته باشم ، با عشق دربارش حرف میزنم٫٫٫و حتی گاهی بصورت اغراق آمیز اون رو مفید میبینم٫

    من این رو از استاد یاد گرفتم٫٫٫اوایل وقتی درباره سایت شون و محصولاتشون اینقدر تعریف میکردن٫٫٫یه کم‌اذیت میشدم٫٫اما بعدا بخودم گفتم:

    ” سارا استاد هرآنچه که میگه باورش هست٫٫٫مهم نیس توی نوعی خوشت میاد یا بدت میاد٫٫این خوش اومدن یا بد اومدن تاثیری در زندگی استاد نداره٫٫٫او داره کارش رو بدرستی انجام میده٫٫٫تو هم بجای خورده گرفتن٫٫یاد بگیر و الگو برداری کن٫”

    فهمیدم که ایمانِ به کار ناشی از عزت نفس هست٫وقتی من خودم کارم و نحوه ی ارائه کارم رو قبول داشته باشم میتونم دربارش براحتی صحبت کنم و این باور رو در مشتری هم جا بندازم ( به حقیقت) که کار من بهترین هست٫

    من هم تدریس خصوصی دارم و هیچ تبلیغی ندارم٫اما دائم در حال مطالعه هستم و سعی میکنم در کارم نو آوری داشته باشم٫٫و شاگردام براحتی من رو پیدا میکنن٫ و این وقتی انجام شد که باورم رو نسبت به خودم بالا بردم٫

    کوتاه سخن آنکه:

    ایمان٫٫٫باور٫٫٫عزت نفس٫ایمان به فراوانی و مطالعه٫٫٫خلاقیت٫٫٫ارایه خدمات جدید٫٫٫توجه به نیاز مردم٫٫٫شور٫٫٫عشق٫٫٫حس خوب٫٫٫توکل به خدا٫٫٫صداقت٫٫٫لبخند و رضایت درونی٫٫٫یک پکیج کامل می سازه و سوخت پروازمون میشه٫

    ممنون از استاد خوبمون و خانم شایسته عزیز که خودش بتنهایییی یه دنیا عشقه٫

    ??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    محمد فلاح کيش گفته:
    مدت عضویت: 2924 روز

    سلام استاد،سلام رفقا. من و کسب و کار جدیدم در حال حاضر تو بحرانی ترین روزهای ممکن از نظر مالی داریم بسر می بریم. یک بدهی چند ده میلیونی(که البته بقول استاد عباس منش: بالاخره شرایط تغییر می کنه و این روزا میگذره و اون بدهی ها پرداخت میشه)، هزینه های نسبتا زیاد و یه کسب و کار نوپا که با وجود خدمات سئو که داره روش انجام میشه، درآمد خیلی محدودی داره (البته قطعا تکاملش نیاز به زمان و تمرکز زیادی داره) و تو این شرایط بیش از پیش به دنبال یه راه نجات مطمئن برای گرفتن نتایج مثبت و عالی هستم.من حدود دو ساله با سایت آشنا شدم و کلی هم تا بحال فایل رایگان و غیر رایگان گوش دادم. الان سرشار از اطلاعات ناب و درجه یک و قوانین اصولی هستم اما هنوز نتونستم این آگاهیهارو خیلی به عمل نزدیک کنم و اگرم عملیشون کردم یه دوره خیلی کوتاه بوده. الانم یقین دارم که تو کسب و کار خودم نه تبلیغات موثره، نه یک تیم فروش حرفه ای، نه سئو و گوگل ادز، نه یک سایت رنگ و لعاب دار و همه چی تموم،نه یک دفتر آنچنانی و مجلل و شیک و نه برندینگ و اصول بازاریابی، بلکه اولین و اصولی ترین مورد، باور قلبی و ایمان محکم و استین به خداونده، اینکه باید خدارو همکار و شریک واقعی خودم قرار بدم و کارها رو از صمیم قلب و دلم به اون بسپرم و در کنارش خودم هم شاد و امیدوار باشم و از حرکت نایستم و به نوبه خودم فعالیت داشته باشم. این رو می دونم که باید باور کنم کسب و کارم ارزشمنده و توانایی ساخت ثروت رو داره، یکی از اصول اینه که باید به کارم عشق بورزم و از انجامش لذت ببرم تا بتونم با مصائبش کنار بیام و باعث رشد و پیشرفتش بشم. باید به فراوانی جهان ایمان کامل داشته باشم و مطمئن باشم که خدای وهاب می تونه به من بینهایت ثروت بده. خود استاد بارها تو صحبتاش گفته که مگه پیغمبر اسلام تو اون زمان از شبکه های اجتماعی و اینترنت استفاده می کرده واسه تبلیغات که کرور کرور آدم از اقصی نقاط دنیا مشتاق دیدن پیامبر و ایمان اوردن بخدای بزرگ بودن؟ مگه ایلان ماسک و شرکت تسلا اصلا تبلیغاتی دارند که رکورد دار پیش فروش خودرو هستن تو دنیا؟ مگه پائولو کوئیلو تو اون سن و سال رو موج تبلیغات معروف و ثروتمند شده؟ مگه یه رستوران به نام “مسلم” تو قلب بازار تهران ،تبلیغات اینترنتی و تلویزیونی و سالن مجلل داره که واسه غذاش صف کیلومتری تشکیل میشه؟ مگه رستوران “رفتاری “، CRM و ایزو فلان و مشاور و تبلیغات رنگارنگ داره که از بغل ثروتش یه مجتمع تجاری لوکس و مجلل وسط زعفرانیه تهران درمیاد؟ و خیلی مثالهای فراوان دیگه که همین الان تو گوشه ذهنمون داره مرور میشه. خیلی سخته اینارو بدونی و از صمیم قلب بپذیریشون و مطمئن باشی تنها راه رسیدن به سعادت و ثروت، ایمان راسخ بخداست و خواستن و عمل کردن ، اما باز موقع عمل که میشه لنگ بزنی و بگردی دنبال یه راه و وروش پولکی و دم دستی برای دو زار فروش بیشتر!!

    آقا محمد ! بدان و آگاه باش که تنها راه رسیدن به ثروت و جلال و خوشبختی، فقط و فقط حال خوب و آرامشه که اون هم صرفا با یاد خدا و توکل صرف به ذات بی نهایتش میسره (الا بذکرالله تطمئن القلوب) … در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    محمد رجب زاده گفته:
    مدت عضویت: 2388 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی

    به نظر من دلیل این استقبال از سایت و اگاهی های سایت و تجربه و صحبت های استاد این هست که استا از همون اول راه به تمام صحبت ها و دیدگاه هایی که دارند و به تمام حرف هایی که میزنند عمل میکردند و میکنند و نتیجه میگیرند و وقتی نتیجه میگیرند ووقتی که بخواهند این تجربه ها رو انتقال بدهندجنس صحبت های استاد بسیار تأثیر گذار  میشود و باعث میشود که هرکس این اگاهی ها روبشنود جذب کند چون با صداقت گفته میشود و هرکس عمل کند نتیجه میگیرند و این افرادی که نتیجه گرفتند از صحبت های استاد باعث پیشرفت در زندگی شخصیشان میشود و این پیشرفت در زندگی افراد باعث جذب افراد دیگیری میشود که باعث افزایش کاربران سایت میشود . و اگه بخوام خلاصه بگم از روند افزایش کاربران سایت این هست خدمات عالی با نتایج و مستندات عالی و با صداقت تمام گفته شود باعث نتیجه گرفتن کاربران میشود در صورت عمل کردن به این گفته ها و در نتیجه باعث فزایش کاربران سایت میشود که این تبلیغات بی هزینه ترین و مؤثر ترین تبلیغات هست و این روند تکامل سایت استاد هست و سایت استاد تکامل را به خوبی طی کرده تا به این نتیجه رسیده هست و بهتر نیز میشود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    مقداد روحانی فرد گفته:
    مدت عضویت: 3795 روز

    درود فراوان به همه عزیزان

    واقعا سوال بی نظیری بود که خودم همیشه دنبال جوابش بودم

    اماااا جواب این سوال واقعااا ساده هست . یعنی اینکه واقعا نیازی نیست خیلیییییییی درموردش توضیح بدیم

    من که اینجوری فک میکنم

    ببینید خودتون بیشتر از هرکسی میدونید که ” باور ” همچیزه و ” ایمان ” همچیزه

    خب همتون میدونید که “باور” یک فکری هست که زیاد تکرار شده یا یک “فرکانسی” که زیاد ارتعاش شده

    خب ساده شد دیگ…

    وقتی یک باور مشخص در مورد “کسب و کار” یا “فروش بیشتر “یا “سلامتی” یا “روابط” یا مهمتر از همه اینا . باور توحید رو در خودمون ایجاد کردیم

    اصلاااا هر باوری که تو برای خودت ایجاد کردی یا از دیگران پذیرفتی

    مثل اون دوستمون که پرسید برای رشد کسب و کارم از تکنیک های بازاریابی و فروش استفاده کنم یا از باور توحیدی و درک قوانین

    خب هرکسی طبق اون باوری که پذیرفته و ایجادش کرده داره نتایجشو شکل میده و میبینه .

    وقتی باوری شکل میگیره یا شکل گرفته است.یعنی طبق همون باور .همیشه در حال فرکانس فرستادن از جنس همون باور هستی . رفتارت . کلامت . چیزی که میبینی و میشنوی . طبق همون باور هست . نه چیز دیگه ایی

    خب پس بیایم جنس باورهامون رو درمورد رشد توی کسب و کارمون تغییر بدیم . با تکرار و تکرار و تکرار

    و مهمترین باور برای این نوع سوال اینه…

    خداوند رو تنها منبع (قدرت.ثروت.سلامتی.روابط.رشد و موفقیت . حتی فروش بیشتر . آرامش . سعادت و و و ) بدونیم و اینو هزاران بار و هزاران بار بخودمون تاکید کنیم تا جزیی از زندگیمون بشه . همین

    به همین سادگی . انقد سختش نگیریم

    کلا اصول و پایه ای تمام سخنان و دوره های استاد عباسمنش همینه دیگ . مگه تا حالا غیرازاین بوده؟؟؟؟؟

    شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    علی رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 2620 روز

    باسلام خدمت استادعزیزوهمه اعضای خانواده صمیمی والهی عباسمنش

    Belief inGod is everything

    ایمان به خداهمه چیزاست

    اومدم تامن هم ردپایی گذاشته باشم وخودمودررابطه باسیرتکاملی ودرک قوانین بسنجم نسبت به گذشته ام٫

    تفاوت کاراستاددرهمه زمینه ها بادیگران خیلی واضح است تفاوت دراین است که اولااستادعباسمنش خودش خواسته وقدم برداشته وباورداشته که قدم های بعدی گفته میشه تفاوت استادبادیگران درعمل به الهامات است که سیرتکاملی اش طی شده است البته باتمرین وممارست٫تفاوت دراحساس خوب ماندن است دربرخوردباتضادهاوناخواسته هاحتی وقتی عزیزی ویکی ازنزدیکترین کسانت ازدست میرودواین نتیجه نوع نگاه است که تمام مال واموال وفرزندان امانت هستندوبدون شک یک روزی به اصل خودبرمیگردندتفاوت درایمان وعمل است واقدام کردن وگوش دادن به الهامات ناب است که درمقطعی شایددیگران واطرافیانت دیوانه خطابت کنندوازدست خدای درونت فراری باشند٫

    تفاوت درهماهنگی دائم بودن بامنبع است وبصیرت داشتن درنگاه به هرچیزی ولذت بردن اززیباییهای جهان است که نتیجه اش سپاسگزاری است( ماتولوا فثم رایت وجه الله):به هرطرف که نظرکنی خدارامیبینی

    تفاوت درکنترل همیشگی ذهن است که درقرآن ازآن به تقوانام برده که ماندن دراین حالت نتیجه اش بهرمندی ازهدایت الهی است ودرنهایت نزدیکی واتصال به منبع هستی و اصل وجودیت میشودونعمت بیشتردریافت میکنی والهامات بهتر میشود

    تفاوت درباورهاست که استادنان باورهای قدرتمندوقوی خودش رامیخورد وهرروزبهترمیشوندبخاطرپیداکردن باورهای نامناسب(ترمزهای ذهن)وساختن باورهاوکدهای مناسب ( گاز)وایمان واشتیاق سوزان دررسیدن به خواسته ها

    تفاوت درپیداکردن رسالت خوددردنیاوهماهنگ شدن وادامه راه است که اینهم تکامل وتمرین میخواهد

    تفاوت درغلبه برنگرانی هاوترس هاست٫که وقتی خیلی جدی تهدیدشوی برایت تهدیدشان خنده داراست وهیچ ترس وغمی ازهیچ کس وهیچ چیزنداری

    تفاوت درتقسیم کارباخداست که فقط استادمیخواهددرخواست میکندوباورش رامیسازدوخداوندوهاب اجابت میکندو۹۹درصدکارهاراباایمان٫ بخداواگذارمیکند وخدابرایش همه چیزشده است خدابرای استادسئومیشودممبرمیشودفالورمیشودعزت میشودثروت میشودروابط ناب وعاشقانه و بی نظیرمیشودوخدابرایش مدیرفروش میشودتبلیغ میکند مشاور وکارمندخوب میشوداعتمادبنفس میشودکه اعتمادبنفس چیزی جدای ازاعتمادوتوکل بخدادرهمه زمینه هانیست

    تفاوت درپذیرش کامل قانون جهان هستی توسط استادعباسمنش است که دیگرازحدباوروقبول کردن برایش گذشته است واینهم بخاطرعمل به قانون ونتایج فراوان وبی نظیراستاداست ودریک کلام پذیرفت که زندگی نتیجه فرکانسهاوباورهایش است

    تفاوت درنگاه استاداست که دیدتعصبی راازخدا٫قرآن٫مذهب ٫ملیت وقومیت وهمه انسانهابرداشت وبه درک صحیحی ازجهان وانسان وخدارسیده ودارداین قانون رابرای همگان فریادمیزندتاهمه بهرمندشوندکه البته کسانیکه درفرکانسش هستنداستفاده میکنند

    تفاوت درایمانی است وقتی تنهادارایت ماشینی است که باهاش امرارمعاش میکنی دزدیده میشوددرآرامش کامل هستی حتی میخوابی٫وایمانی که چندباربادست خالی مهاجرت میکنی وتمام دارائیت راهدیه میدهی٫

    تفاوت دردرخواست کمک ازخداوندحتی درکارهای کوچیک است ودریافت وپذیرفتن وعمل به الهامات است

    تفاوت درتوکل بخداست وباورداشتن که همه چیزبرایت میشودواستادمیداندوایمان داردکه همیشه دربهترین زمان ومکان است اگه دقت کرده باشین میبنیدکه استادهرجاهست انگارخدابرایش برنامه ریزی کرده که شادباشه ولذت ببره ازسفرش اززندگی اش ازبیرون رفتنش حتی ازطوفان های بزرگ آمریکادریک کلام برایش هم زمانی رخ میدهدکه اینهم بخاطرقانون توجه است که استادهمیشه بخوبی ها٫نعمت هاوموهبتهاوداشتهایش وزیبایی ها توجه میکندومیداندبه هرچی توجه وتمرکزکنی ازآن چیزبیشترواردزندگی ات میشودوبه آن سمت هدایت میشوی

    تفاوت درپیداکردن اصل درزندگی وتمرکزکردن بروی آن وبروی رسالتت است که میشودکاروعشق وعلاقه باهم

    حالاهمه اینهابه کناراگرکه همه انسان هاباهم جمع شوندوراهکاربدهندتکنیک وابزاردرهمه زمینه ها درست کنندو٫٫٫آیادربرابرعظمت خدایی که استاد عباسمنش دارد وفرمانروای کل کائنات است وزمین آسمانهارامدیریت واداره میکندبیشترازقطره دربرابراقیانوس است پس جای هیچ نگرانی باگذشت زمان وپیشرفت علوم نخواهدبود

    دریک کلمه اگربخواهیم تفاوت کاراستادیاهرکسب وکارموفق دایمی رابگویم فقط توحیداست توحیداست توحید٫

    توحیدوایمان به یکتایی الله همه چیزاست واستادباورداردکه خداوندآسمانهاوزمین رادراختیارش قرارداده است وبه هرچی که بخواهدمیرسد٫حالااگرهرکدام ازانسانهاکارهایی که استادانجام دادن وتکاملی راکه طی کردندکه به اینجارسیده وباایمان قانون فرکانس و باور رارعایت کندو این بشودهمه زندگی اش قطعاعباسمنشی دیگرخواهدبود٫امیدوارم این آگاهیهایی که موقع نوشتن اومدن برای همه مامثمرثمرباشه ٫عاشقتونم ٫شادوپیروزثروتمنددردنیاوآخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: