live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 138

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یاسر بهاری گفته:
    مدت عضویت: 2600 روز

    با سلام و احترام

    وقتی شما فقط در اصول بازاریابی تمرکز می کنید، خود را تابع آن اصول می کنید. باور شما این است که چیزی در بیرون به تفاوت نتیجه می انجامد. ولی وقتی خود را خالق زندگی خود می دانید، اصل را بر باور خود قرار می دهید. حال به میزان باور و ایمان شما اصول بازاریابی و غیره به خدمت شما درخواهند آمد. در این شیوه شما تابع اصول بازاریابی نخواهید بود بلکه آن اصول تابع باور شما قرار خواهد گرفت. این دو دیدگاه نتایج متفاوتی خواهند داشت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  2. -
    Yas گفته:
    مدت عضویت: 2520 روز

    به نام حق

    سلام

    اول از همه بگم که دوست عزیزم تضادی که برات به وجود اومده رو کاملا درک میکنم چون منم وقتی از دانشگاه فارق التحصیل شدم و سخت دنبال کار میگشتم و کاری پیدا نشد به دلیل باورهایی که داشتم، رو آوردم به کتاب خوندن ولی کتاب فیه ما فیه مولوی باعث شد خیلی گیج بشم و بعد خوندنش تا یه مدتی سمت هیچ کتابی نرفتم چون تو اون کتاب یه چیزی میگفت که با تمام حرف هایی که به من زده بودن و فک میکردم واقعیته در تضاد بود یک ماهو نیم همش به خودم میگفتم اگه اینه که مولوی میگه پس اینا چی میگن پس این اتفاقات چیه ؟؟ که حالا بعدش هدایت شدم به سمت کتاب جذب و بقیه کتابا تا رسیدم به جایی که باید برسم سایت و آموزش های استاد عباسمنش

    منی دارم برات جواب سوالاتو میدم که درکت میکنم و سردرگمی تو میفهمم٫ خب بریم سر جواب سوالت

    دوست عزیزم همونجوری که خودت تو حرفات گفتی آیا تفاوت باوره؟ شک نکن که تفاوت فقط باورای این شخص با همه ی اون اشخاصیه که مد نظرت هست که این همه تبلیغات میکنن ولی بازم نتیجه ای که عباسمنش میگیره رو ندارن چون اگه اصل تبلیغ کردن و حالا شگردهای مختلف تبلیغات بود خودت نمیتونستی این مثال های نقضو(افراد شرکت هایی که تبلیغ میکنن ولی به اندازه عباسمنشی که اصلا هیج جا تبلیغ نمیکنه نتیجه ندارن) پیدا کنی

    ولی برای عباسمنش نمیتونی هیچ مثال نقضی پیدا کنی و بیای نشون بدی که آقا این فرد دقیقا مثل عباسمنش فک کرد،باور کرد و مهمتر عمل کرد ولی نتیجه نگرفت یه دونه مثال هم نمیتونی پیدا کنی ولی من و خود سایت عباسمنش میتونیم هزاران نفرو بهت نشون بدیم که مث عباسمنش فکر کردن باور کردن و مهمتر از همه عمل کردن و نتیجه هایی شاید خیلی بهتر از خود عباسمنش گرفتن اشخاصی مثل لیلا شبخیزها، آینا راد اکبری ها، رضا عطارروشن ها عباسعلی ملک ها سید کاظم فلاح ها و سیده غزل بهره دارها ( این افراد رواز طریق کامنتاشون سراسر سایت میشناسم )و به زودی افرادی مث عاطفه دری ها

    این مثال ها و هزاران نفر دیگه رو میتونی ببینی که سعی کردند مث عباسمنش باور کنند و عمل و نتیجه گرفتن و میگیرن اگراین مسیر بی نهایت بهتر شدن باورهارو ادامه بدن چون همیشه میشه بهتر از چیزی باشی که هستی

    با این توضیحات به این نتیجه محکم میرسیم که قطعا تفاوت فقط تفاوت باورهای این شخص با بقیه افراده

    حالا که باور های این شخص همچین نتایج از نظر خیلیا غیر منطقی و باور نکردنی رو ایجاد کرده بیا باورها و روندشون رو باهم بررسی کنیم

    عباسمنش یه روزی فهمید که خدایی که این جهان رو خلق کرده یه سری قوانین هم براش تعبیه کرده که هیچوقت هم دگرگونی ندارن و ثابت بودن هستن و خواهند بود یک سیستم ثابت برای اداره این جهان یه سیستمی که هر نوعی از ورودی رو بهش بدی خروجی سیستم هم هم جنس با همون ورودیه که بهش دادی و به این قانون اصلی و مهم رسید که این افکارشن که شرایط و اتفاقات زندگیشو رقم میزنن که خدا هم همیشه تو قرآنش میگه هرچی سرتون میاد به خاطر خودتونه به خاطر آنچه پیشاپیش فرستادید (بما قدمت ایدیهم ها و به بما کسبت ایدیهم ها در قرآن)

    عباسمنش واسش جالب شد اومد ببینه این چیه که ما پیشاپیش میفرستیم و هر چی هم سرمون میاد به خاطر همینه بعد از تحقیق و بررسی کردن فهمید این باورا و افکارشن که زندگیشو میسازن واینها هستن که پیشاپیش فرستاده میشه همون قانونی که بهش رسیده بود و عمل کرده بود بهش و نتیجه گرفته بود این قانون رو تو قرآن هم پیدا کرد و دید قرآن هم سراسر فرکانسه اینو با تمام وجود باور کرد قبول کرد که خودش و فقط خودش مسئول اتفاقات زندگی خودشه٫خودش داره با افکاری که ازبس تکرار شدن الان تبدیل شدن به باور شرایط واتفاقات زندگیش رو خلق میکنه این اولین و مهمترین و نقطه ی عطف زندگیش بود ( برای درک بیشتر این موضوع فایل قانون اصلی رو حتما ببین) وقتی اینو فهمید، خیلی آروم شد و احساس قدرت کرد که میتونه زندگیشو هرجوری که میخاد رقم بزنه ولی اون افرادی که تو گفتی دنبال یه عاملی بیرون از خودشونن که تا وقتی هم که دنبال عامل بیرونی مث تبلیغات طرز لباس پوشیدن یا استفاده از کلمات قلمبه سلمبه و یا هر عامل بیرونی دیگه ای باشن نتیجشون همونه که خودت گفتی٫

    وقتی عباسمنش فهمید که این دنیا یه سری قوانین داره که اگر به اونا عمل کنه میتونه زندگی خودش رو اونجوری که میخاد خلق کنه اومد آگاهانه با همه ی قوا تمام وقت و انرژیشو گذاشت که این قوانین رو بشناسه و مهمتر از همه عمل کنه (تعهد داد عمل کنه هر قانونی رو که میشناسه اینم یه عامل دیگه واسه نتایجی که گرفته عمل به آنچه میدونه)چون همین الان خیلی از افراد این قوانین رو میشناسن و اتفاقا خیلیا هم هستن که این قوانین رو تدریس میکنن ولی دونستن که مهم نیست باید عمل باشه٫(فایلای چرا به دانسته هامون عمل نمیکنیم و فایل ایمانی که عمل نیاورد حرف مفته خیلی برای درک بهتر این حرفها بهت کمک میکنه)

    حالا عباسمنشی داریم که هم باور داره مهمترین اصل و قانون باوراشه و هم تعهد داده که اولا باورهاشو بشناسه دوما تعهد داده به خودش که به هرانچه که میفهمه عمل کنه و باوراشو تغییر بده تا زندگیش تغییرکنه و شروع میکنه به شناختن قوانین٫ (برای شناختن دقیقتر باوراش میتونی ۲۲ تا فایل مصاحبشو گوش بدی)

    بعد از رسیدن به این موضوع دنبال اینه که باوراش چه جوری ساخته شدن و فهمید که توسط پدر مادر اطرافیان تلویزیون و فرهنگ جامعه ای که توش بزرگ شده یه سری حرف ها تکرار شدن انقد تکرار شدن که الان تبدیل شدن به باوراش

    اینجا یه نکته ی ریزی رو میفهمه اونم اینکه ورودی های ذهنش هستن که باوراشو میسازن و به هر چی بیشتر توجه کنه به مرور باورش میکنه پس میاد کانون توجه ش رو میذاره رو چیزایی که میخاد یعنی از این به بعد نه هر حرفی رو میشنوه نه به هر اتفاقی توجه میکنه و در یک کلام مث بیشتر مردم نه فکر میکنه نه توجه نه باور و نه عمل یعنی آگاهانه ورودی های ذهنش رو کنترل میکنه (فایل غذای روح و توانایی کنترل ذهن میتونه بهت کمک کنه)

    بعد به این قانون میرسه که حس خوب باعث به وجود اومدن اتفاقات خوب میشه

    و میاد حسشو خوب میکنه از هزاران راه یکی اینکه میاد رو اعتماد به نفسش کار میکنه میفهمه که عزیزترین موجود برای خدای جهانه

    برای عزت نفست اولا به خدا فک کن به عظمتش به قدرتش به اینکه فقط اون قدرته بعد این خدا با این عظمت وقتی این همه موجودات رو خلق کرد به خودش آفرین نگفت ولی وقتی تورو خلق کرد به خودش گفت آفرین این ارزش تو پیش خداته خدایی که هرانچه در زمینو آسمون هست گوش به فرمان تو کرده

    عباسمنش هم اینو خیلی خوب درک کرد و فهمید پس همه ی اونچه رو که تو ذهنش کرده بودن که تو بی ارزشی تو هیچی نمیشی رو ریخت بیرون یعنی اومد رو باورعزت نفسش کار کرد و اون احساس گناهی که همیشه باهاش بود رو حل کرد چون به قول خودش مهمترین بحث تو عزت نفس احساس گناهیه که ما داریم (برای درک بهتراین موضوع فایلای عزت نفس ۱،۲،۳ رو ببین)

    بعد از اینکه عباسمنش قدر و منزلت خودش رو فهمید حس خوبی به خودش پیدا کرد و این حس خوب باعث شد اتفاقات خوب و همجنس با حسش وارد زندگیش بشه و وقتی این اتفاقات رو دید ایمانش به اون قانون اول و خدایی که این قوانین رو ایجاد کرده بیشتر شد و ثابت قدمتر برای ادامه راه و بازم هم روی حس خوبش کار میکنه وتوجهش رو میزاره روی نکات مثبت زندگیش روی اتفاقات خوبی که میافته تمرکزش دیگه از این به بعد فقط روی اتفاقات خوبه (فایلای سریال توجه به نکات مثبتشو ببین)

    عباسمنش ادامه میده میرسه به باور فروانی که از بچگی تو گوشش خوندن که همه چی کمه آب کمه پول کمه و اینو تو اطرافیانش دید که هر کی فقط توجهش رو کمبوده زندگیش هم واقعا از همه لحاظ کمبود داره حالا که عباسمنش نمیخاد توجهش رو رو کمبودا بزاره میاد فراوانی های این جهان رو میبینه دریاها اقایانوس ها کوه ها پول ها و٫٫٫

    میبینه که یک سری افراد هستن که بی نهایت پول دارن بیش از نیازشون پول دارن مث بیل گیتس وارن بافت زاکربرگ وووو

    عباسمنش دوباره تمرکزش رو میزاره رو دیدن فراوانی و حسش عالی میشه و وقتی فراوانی ها رو میبینه و مهتر از همه تایید میکنه، فروانی ها وارد زندگیش میشن و باز ایمان عباسمنش به خدا و قوانین ثابت جهانش که همیشه عمل میکنن وثابتند بیشتر میشه و این ایمان بیشتر اونرو تو این مسیر نگه میداره و باز ادامه میده

    و دوباره یه قانون جدید رو میشناسه قانون شکر گزاری که این دفعه میگم برو قرانو ور دار و ایات ۱۱ تا ۱۷ سوره اعراف رو بخون من الان یه چیزی بهت میگم که خودم از وقتی فهمیدم دگرگون شدم ایات ۱۶ و ۱۷ رو فقط برات مینویسم که شیطان به خدا میگه:”گفت من هم برسر راه راستی که به تو میرسند مینشینم تا آنان را از آن منحرف سازم”(۱۶ اعراف)

    “آنگاه از پیش روی آنان و از پشت سرشان و از طرف راست و چپشان به سراغ آنان میروم و تو بیشترشان را شکر گزار نمیبابی”

    الان میفهمی که ابلیس همه ی تلاشش چیه؟؟؟ همینه که تو فقط شکرگزار خدای خودت نباشی همه کاری میکنه که تو سپاس گزاری نکنی

    و برو قرآنو بخون و ببین که خدا بارها تکرار کرده لعلکم تشکرون : کاش شما شکرگزارباشید، باشد که شما شکرگزار باشید

    پس تکلیف ما خیلی روشن و واضحه سپاس گزار خدای احد و واحدمون باشیم همین

    حالا برای اینکه مفهوم شکرگزاری رو بفهمی باید معنی متضاد شاکر که میشه کافر رو دنبالش باشی ریشش رو میتونی تو قرآن پیدا کنی ولی یه ذره من میگم بهت

    کافر یعنی کسی که چیزی را میپوشاند ندیده میگیرد نمیبیند پس خیلی ساده متوجه میشیم اینکه همش با زبونم فقط بگم بگی خدایا شکرت خدایا شکرت کافی نیست باید نعمتهای خدارو ببینی همه جا، اول به خودت یه نگاه بنداز ببین چه حس سپاس گزاری بهت دست میده به خاطر سلول به سلول بدنت ٫ این دیدن نعمتها رو بیرون از خودت هم ببین و به این نتیجه برس که اگر تمام درختارو قلم کنی و تمام ۷۰درصد کره ی زمین که آب هستو مرکب کنی بازم نمیتونی نعمتهای بینهایت این خدای بخشنده رو بنویسی خدایا شکرت فقط یادت باشه شکرگزار بودن یه حس قلبیه این خیلی مهمه

    عباسمنش هم به این قانون عمل کرده و حس قلبی سپاس گزاری رو ایجاد کرد (اینو میتونی تو همه فایلاش ببینی)با دیدن نعمتهای خدا تاکید میکنم سپاس گزاری فقط به زبون آوردن نیست حس واقعیه که باید به وجود بیاد اونوقت نه فقط زبونت بلکه همه وجودت سپاس گزاره

    و این یه حس عالی و به قول عباسمنش نزدیکترین فرکانس به خداست

    خدا تو قرانش میگه اگر شکرگزار باشی ما شما رو میافزاییم اینو عباسمنش فهمید و ببین که خدا چقدر به این آدم تو همه ی جنبه ها اضافه کرده

    و یه سری باورهای دیگه که میتونی فایلاشو من به شخصه نمیتونم بگم رایگان چون اصلا رایگان نیست این همه آگاهی که برات نوشتمو میخام بنویسم روو خیلیارو که نوشته نمیشه رو من فقط از همین فایلها ارزشمند گرفتم آگاهی هایی که هیج جا به من داده نشده پس دلیل اتفاقات عباسمنش فقط باوراشن

    خب بریم سر اصل داستان و اونم اینکه چه کسی مالک توست؟؟؟

    به این فکر کن که تو قدرتو دادی دست کی؟؟؟

    رو کی حساب میکنی؟؟؟

    رو چی حساب میکنی؟؟

    یا اون افراد که میگی با کلی تلاش نتایج عباسمنشو نمیگیرن رو کی و چی حساب میکنن؟؟؟

    قدرتو به کی میدن؟؟ به شیوه تبلیغات به خود تبلیغات یا به خودشون؟؟به کی؟به چی؟؟

    به این قضیه تا میتونی فک کن

    عزیزجان عباسمنشی که من دنبال میکنم فقط و فقط و فقط قدرت رو به خدای یکتای خودش داده خدایی که هیچ قدرتی در برابرش نیست تنها قدرته قدرتمند ترینه

    این آدم خودش رو به خدایی سپرده که همه چی دست اونه که بی نهایته که همه چی میشه و شده براش

    بهترین شیوه تبلیغات شده براش این همه آدمی که با عشق خالص با عشقی که نظیر نداره دورش جمع کرده

    کجا با چه شیوه تبلیغاتی چه جوری میتونن این کاری که خدای عباسمنش براش انجام داده و میده رو واسه خودشون انجام بدن

    توحید توحید و توحید باور به یگانگی خدا و دادن تمام قدرت بهش و شرک نورزیدن

    خدایی که وقتی بهش با تمام وجودت ایمان میاری دیگه نه ترسی داری و نه غم و اندوهی

    شادی رو با خدا تجربه کن زندگی رو با خدا زندگی کن میبینی که چقد واست بسه من هرچی بگم بازم نمیتونم اون حس واقعیم رو بیان کنم

    روزای اولی که این مسیرو شروع کردم پس زمینه لپ تاپم عکس خونه و ماشینو این جور چیزا میزاشتم تا رسیدم به یه عکسی که ازاون موقع هنوز نتونستم عوضش کنم عکسی که عباسمنش و شرایطش تو تصویر بود از اون اتاق توی بندرعباس تا خونه های الانش توی فلوریدا (فایلای به رویاهایت باورداشته باش ۱ و ۲رو نگاه کن) تو هر تیکه عکس یه چیزی نوشته که

    خدا میداند

    خدا میتواند

    خدا میخواهد

    خدا میدهد

    خدا پاسخ میدهد

    و وسط عکس توی دایره نوشته که “خدا برای من کافیست”

    به این جمله من رسیدم و شادم شاد شاد شاد

    عزیزجان خبر خوب اینه که خدایی که برای عباسمنش کافی بوده و هست و همه چی شده براش

    همون خدای ماهم هست هیچ فرقی بین منو تو و عباسمنش اون افرادی که گفتی نیست خدای عباسمنش خدای ما هم هست تفاوت فقط ایمانه تفاوت فقط تقواست که به قول عباسمنش یعنی کنترل ورودی های ذهن

    اگه نتایج عباسمنشو میخوای یا میخوان همونجوری که باور کرد ایمان اورد و عمل کرد باور کن ایمان بیار و عمل کن

    میبینی که چه خدای بینظیری داری حتما ۶ تا فایل توحید عملی رو ببین که به اصل قضیه میرسی به توحید

    به ایمان اوردن و ایمان داشتن به یگانگی خدا به دادن تمام قدرت به دست خدا

    عباسمنش خودشو سپرده به این خدای قدرتمند که از همه طریقی براش تبلیغ میکنه چون عباسمنش دست خدارو نبسته که خدایا واسه من از فلان طریق تبلیغ کن یا خودش رو خدا فرض نکرده که بخاد خودش تبلیغ کنه به زور و هر روشی

    میبنیم که این خدا از بی نهایت راه براش تبلیغ میکنه یکی اینکه هزاران نفر حالشون گرفتست میان تو اینترنت سرچ میزنن میرسن به این سایت

    یکی میاد عباسمنشو تخریب کنه اونایی که اون حرفارو میشنون کنجکاو میشن بیینن عباسمنش کیه که این اینجوری در موردش میگه میان پیداش میکنن و جای اینکه برسن به حرف هایی که شنیدن عاشق عباسمنش میشن

    این یکی خیلی جالبه تو میای یه سوالی میپرسی من میام جوابتو بدم چقدر تو جوابی که بهت میدم ناخودآگاه فایلاشو تبلیغ میکنم

    وهزاران راه دیگه

    میبینی چه جوری داره واسش تبلیغ میکنه چون عباسمنش جای اینکه فقط یه سخنران موفقیت باشه یه عمل کننده است به قوانینی که پیدا کرده و نتیجه دستشه

    کاری که خیلی از افراد نمیکنن عمل نمیکنن

    شاید واست سوال بشه که چرا اصل اساسی و قشنگترین و بهترین باور عباسمنشو آخرتر از همه نوشتم برات

    چون اون قوانینی که فقط چندتاشو برات نوشتم برای همه ی افراد جهان یکسانه فرق نمیکنه مسیحی باشی یهودی باشی قارون باشی فرعون یا محمد باشی عباسمنش باشی من باشی یا تو باشی ایمان داشته باشی یا نداشته باشی

    یه سیستمه که اگه طبق اون سیستم عمل کنی به هرچی بخای میرسی

    مثل قانون جاذبه که فرق نمیکنه کی هستی ازطبقه ی صدم که خودتو بندازی میافتی پایین راه دیگه نیست که مثلا مومن باشی بری بالا مشرک باشی با سر بخوری زمین٫ واسه همه یکسانه

    ولی به نظر من رسیدن داریم تا رسیدن

    افرادی که به خدا ایمان ندارن وقتی طبق سیستم عمل کردن و به هر چی که خواستن رسیدن احتمال اینکه آخرش به خودشون بگن خب که چی؟ نتیجه اینکه به این همه ثروتو مکنتو شهرت رسیدم چیه؟؟ شاید برسن به پوچی چون هدفشون فقط ثروت فقط شهرت و بقیه چیزها بوده

    ولی کسایی که ایمان دارن میدونن واسه چی ثروت میخان میدونن ثروتو میخان چون میخان خدای خداشون رو بهتر بشناسن و سپاسگزارتر بشن چون میخان با ثروت غرق خدا بشن نه غرق ثروت٫ ثروت هدفشون نیست بلکه ابزار رسیدن به هدفشونه

    اینا همونایی هستن که روز آخر خدا بهشون میگه ای نفسهای اطمینان یافته وارد بهشت بشین در حالی که هم خدا ازشما راضیه و همه شما از خدا راضی هستین

    من دارم از یه حس اطمینان از یه حس بس بودن کافی بودن از یه عشق بی حد و حصر که به هیچ عنوان وقتی شما درکش کنی و بهش ایمان بیاری به پوچی نمیرسی دیگه نمیدونم چه جوری بااین کلمات محدود یه همچین بی نهایتی رو وصف کنم

    و نکته ای که خیلی تکرارش کردم عامل موفقیت عباسمنش بدون هیچ تبلیغی عمل کردن به تمام حرف هایی که میزنه هست و نتیجه دستشه و وقتی افراد این نتایجو میبینن مث کمپانی تسلا که میگه به جای اینکه ما بیایم پول خرج تبلیغات کنیم همونو هزینه میکنیم واسه کیفیت کارمون وقتی کیفیت کارمون خوب باشه همه تبلیغشو میکنن و مردم دنبالشونن٫شرکت تسلا یه مثالیه که میتونی به عینه ببینی که بدون هیچ تبلیغی چقد فروش داره

    پس اگه این همه آدم که دور عباسمنش هستن چون عباسمنش قوانینو شناخته و به جای اینکه رو عوامل بیرونی سرمایه گزاری کنه رو اصل رو خودش و باوراش سرمایه گزاری کرده و همه ی این افراد مطمعنا نتیجه ی این سرمایه گزاری رو دیدن که واسش تبلیغ میکنن چون نتیجه مهمه

    در آخر ببین این جواب چقدر به دلت نشست چون خودمم میدونم با منطقی که خیلیا میشناسن به این صحبتها نمیرسی هر چند ازنظر من و عباسمنش خیلی هم منطقیه این حرفها ولی بازم تاثیری که رو قلبت گذاشتو بسنج با همه این توصیفات امیداورام به جوابت رسیده باشی٫

    درپناه حق٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 55 رای:
  3. -
    رضا مهدی گفته:
    مدت عضویت: 2657 روز

    سوال خیلی خوبی مطرح کرده دوست ما٫ من هم مدت طولانی همین سوال را داشتم و سردرگم بودم میان تبلیغ کردن یا تبلیغ نکردن برای کار خودم٫ بعضا فکر میکردم استاد عباسمنش در من حسی ایجاد کرده که نباید برای رشد کارم تبلیغ کنم، نباید به هیچ کس در مورد کارم چیزی بگویم بلکه خداوند خودش همه چیز را (در خلاء بدون ابزار فزیکی) روبراه میکند٫ اما فعلا به دید بهتری رسیده ام خدا را شکر٫

    برای جواب به سوال میخواهم در مورد روند معمول در بازار و آنچه که در حوزه تبلیغات مرسوم است چند نکته بنویسم٫

    ۱) امروزه تقریبا اکثریت بزنس‌ها براساس همان پروپاگند‌هایی که در فضای تبلیغاتی ایجاد شده چنین برداشت میکنند که یگانه راه برای رشد بزنس همان تبلیغات است٫ یعنی فکر میکنند که اگر روی تبلیغات هزینه کنند حتمن نتیجه می گیرند و این توجه افراطی به استفاده از قدرت رسانه‌ها در تبلیغات، صاحبان کسب و کار را از توجه به عوامل موثر دیگر مانند توجه به کیفیت محصول/خدمات، توجه به نیازها و نظرات مشتریان و مدیریت منابع مالی باز داشته و تنها نقطه امید آنها تبلیغات شده و معمولا هم چنین کسب و کارها عمر کوتاهی دارند٫ تفاوتی را که من میان کسب و کار استاد عباسمنش، شرکت‌های بزرگ مانند اپل، مایکروسافت، امازون، تسلا، زارا، رولکس از یک طرف و میلیون‌ها کسب و کار به هیچ جای نرسیده دیگر می‌بینم اینست که استاد عباسمنش و کمپانی‌هایی که نام بردم میان توجه به کیفیت محصول/خدمات و نیازها و نظر مشتری از یک طرف و توجه افراطی به تبلیغات از طرف دیگر، به سمت توجه به کیفیت محصول/خدمات و توجه به نیازها و نظرات مشتریان رفته‌ اند و در عین زمان طبق نیاز و بصورت آگاهانه از ابزارهای تبلیغاتی هم استفاده می‌کنند٫ مثلا کمپانی اپل اول محصول نسبتا خوبی تولید کرد، سپس استیوجابز محصول را به مردم معرفی کرد و آرام آرام با بهبود سریع کیفیت محصولات اپل و تبلیغات متناسب، کمپانی به جایی رسید که این روزها هزینه خیلی کمی شاید برای تبلیغات پرداخت کند ولی باز هم تبلیغاتش صفر نیست٫

    ۲) من هیچ منافاتی بین توکل به خداوند، توحید و ایمان از یک طرف و استفاده از ابزارهای تبلیغاتی برای رشد کسب و کار نمی‌بینم در صورتی که ابزارهای تبلیغاتی را منحیث ابزار ببینیم نه اینکه ابزارهای تبلیغاتی را جانشین قدرت خداوند قرار دهیم٫ اگر خود همین شرکت های تبلیغاتی بزرگ مانند فسبوک، انستاگرام و گوگل میان تبلیغات و قدرت خداوند تضادی می دیدند امروز ما هیچ کدام از این شرکت ها را با این رشد نجومی نداشتیم٫

    ۳) تفاوت نتایج عباسمنش با سایر اساتیدی که در این حوزه فعالیت می کنند در این دو نکته نهفته است٫ (الف) استاد عباسمنش محصولاتی با بهترین کیفیت مطابق توان خود ارائه می کند؛ و (ب) استاد عباسمنش ابزارهای تبلیغاتی را منحیث ابزار استفاده می کند نه منحیث جانشین قدرت خداوند٫

    استاد عباسمنش هم در شروع کار خود با نصب تراکت ها، صحبت دهن به دهن با اشخاص و سایر ابزارها از تبلیغات استفاده کرده و حالا نیز از تبلیغات استفاده میکند، همین که هر هفته از جانب وب سایت عباسمنش یکی یا چند ایمیل برای ما ارسال میشود یعنی تبلیغات؛ همین که انستاگرام و تلگرام استاد هر روز آپدت میشود یعنی تبلیغات، همین که استاد جدیدا در انستاگرام لایو میشوند و خیلی هم بهش حال میدهد ???? یعنی تبلیغات٫ استاد برای ما (اعضای گروه تحقیقاتی عباسمنش) تبلیغات میکند و ما هم که مزه محصولات استاد را چشیده ایم کاملا با رضایت خود محصولات استاد را به اشخاصی که دوست داریم زندگی خود را بهتر کنند تبلیغ میکنیم بدون اینکه غوغا بر پا کنیم که استاد ما برای تو اینقدر جانفشانی میکنیم٫

    فرض کنین اگر استاد عباسمنش کار جدید و متفاوت از کار فعلی خود را شروع کند مثلا کارخانه کشتی سازی تاسیس کند، همیشه در کارخانه خود بنشیند، با هیچ کس هم که ارتباط فزیکی ندارد، از وب سایت، تلگرام، انستاگرام و ایمیل هیچ استفاده نکند، یعنی مطلقا به هیچ کس نگوید من این کاره ام، من این محصولات را دارم که تو نیاز داری، آیا می تواند توقع داشته باشد که کارش رشد کند؟ نخیر٫ در کنار توجه به کیفیت محصول و نیاز مشتریان، باید از ابزارهای تبلیغاتی هم استفاده کند٫ اگر با خود بگوید من در همین کارخانه تعداد زیادی کشتی می‌سازم و به بچه های کارخانه بگوید به هیچ کس نگویید ما اینجا کشتی می سازیم چون این یعنی بی ایمانی، خودش هم به هیچ کس نگوید و بزنس اش رشد کند، من یکی اصلا خریدار این نوع طرز فکر نیستم چون این طرز فکر یعنی بستن دستان خداوند، یعنی باور خرافاتی در مورد خداوند، یعنی منتظر معجزه عجیب و غریب بودن٫

    در فیلم “در جستجوی خوشحالی” پسر گاردنر داستان زیبایی تعریف می کند٫ “کسی در دریا افتاد و نزدیک بود غرق شود، یک کشتی آمد، سرنشینان کشتی گفتند دستت را بده که نجاتت دهیم، گفت نه! مرا خدا نجات میدهد؛ کشتی دیگر آمد، سرنشینان کشتی گفتند دستت را بده که نجاتت دهیم، گفت نه مرا خدا نجات میدهد٫ چند لحظه بعد غرق شد٫ رفت بهشت، به خدا گفت چرا نجاتم ندادی؟ خدا گفت “نادان! من دو تا کشتی برایت فرستادم اما خودت نخواستی”٫

    قدرت و کمک خداوند از طریق ابزار های فزیکی برای تمام بندگانش میرسد، سپس اندکی از مومنان مانند عباسمنش خداوند را بخاطر این ابزارها و کمک تشکر میکنند و خداوند کسب و کار شان را رشد می‌دهد٫ (اعتدال)؛

    اکثریت غیر مومنان فکر میکنند خداوندی در کار نیست، فقط فسبوک، انستاگرام، ایمیل، تلویزیون، مجله و سایر ابزارهای تبلیغاتی و مدیران این ابزارها مهم هستند و باید از آنها کمک خواست، که این میشود باور شرک آلود و خیلی مضر و خداوند کسب و کار شان را نابود می‌کند٫ (افراط)؛

    و اندک دیگری مثل همین دوست که سوال پرسیده اند دچار تردید میشوند که آیا از ابزارهای کمک خداوند استفاده کنند یا خیر؟ که در سردرگمی می‌مانند٫ (تفریط)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  4. -
    سعيد صابري گفته:
    مدت عضویت: 3662 روز

    سلام به همه دوستان عزیز

    سلام ویژه به این دوستی که این سوال خوب رو پرسیدن٫

    و سلام خاص خودم رو تقدیم استاد میکنم٫

    و اما پاسخ به این سوال٫٫٫٫

    میخوام ذهن دوستان رو به چالش بکشم٫

    یه نکته ریز رو هر چی میگردم تو جواب های عالی دوستانم پیدا نمیکنم٫

    این مطلب تو ذهنم نقش بسته که از اصلش خیلی از ماها اینقدر که درگیر امورات غیر معنوی و نقش اونها در انجام اموراتمون شدیم که توجه نمیکنیم به قدرت فوق العاده الله٫٫٫٫٫

    من بعد مدتها این اواخر این آگاهی برام به وجود اومده که رجوع کنم به الله٫

    سوء تفاهم نشه اهل انجام واجبات و ترک محرمات هستیم ولی الله رو قبول نداریم٫

    فکر میکنیم که خدا در رأس امور ماست ولی وقتی به قلبمون رجوع میکنیم میبینیم که نه خیلیم جدی نیستیم تو این موضوع٫

    یکم که تمرکز میکنیم رو خودمون میبینیم که انگار الله رو قبول داریم ولی خودمون رو در حد درخواست از الله نمیبینیم٫

    دقت کردید همیشه دنبال یه واسطه میگردیم برای درخواست از خدا

    دقت کردید وقتی یه کار خیری نمازی دعایی انجام میدیم انتظار داریم خدا هم برامون متقابلا یه کاری انجام بده٫٫٫٫

    اگه هم خیلی تو این فازا نباشیم که پیش خودمون میگیم خدا با آدم خوبا کار داره با ما که کاری نداره اصلا خودمون بریم مثلا یکی رو پیدا کنیم برامون پارتی بازی کنه یا مثلا کار بلد باشه کارمونو راه بندازه یا مثلا تبلیغ کنیم تا ما رو بشناسن و از این جور حرفا٫

    جالب اینجاس که اونی که فکر میکنه از خدا دوره که کلا طرز فکرش ایناس و اونایی که فکر میکنن به خدا نزدیک هستن هم باز دنبال راه های غیر خدا هست چون فکر میکنه واسطه نیازه٫

    حالا یه نکته:خدا میفرماد منم اون کسی که باید ازش بخواید٫«ادعونی استجب لکم»

    بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را٫

    میدونید کیا به این جمله ایمان آوردن

    بریم آیات مرتبط با پیامبران رو تو قرآن بخونیم

    و به الله ایمان بیاریم که دانای کل هست

    که قادر مطلق هست که «مکرو و مکرالله والله خیرالماکرین»٫

    بهترین مکر کنندس به زبون خودمونی عند زرنگای عالم خود خداس٫

    اونایی که به خدا اطمینان کردن و کارو سپردن به خودش چی شد کارشون٫٫٫٫

    مثلا پیامبران الولعزم رو ببینید

    از نوح نبی که وسط بیابون خشک به دستور خدا کشتی ساخت همه قومش گفتن این پیرمرد دیوانه شده ولی در نهایت خدا کاری کرد که هر کس با نوح بود و به خداش ایمان آورد جان سالم به در برد حتی پسر نوح هم به عقل خودش و لوازم دنیا پناه برد و گفت میرم بالای کوه و هلاک شد٫

    ابرهیم نبی ص وسط بر و بیابون عربستان به دستور خدا زن و بچه رو رها کرد خدا برای اون زن و بچه کارسازی کرد چشمه زم زم از زیر پای اسماعیل ص جوشید و نجات پیدا کرد٫

    تو اون بکش بکش فرعون موسی ص دنیا اومد مادر موسی به حرف خدا گوش داد طفل شیر خوار و گذاشت تو سبد تو رود نیل رهاش کرد خدا کاری کرد ابر و باد مهو خورشید و فلک رو هماهنگ کرد بچه صاف رفت تو قصر فرعون و رسید دست آسیه که بچه نداره و مهرشو به دل خود فرعونم انداخت و بچه درنهایت با چینش خدا شیر مادرش رو خورد زیر دست مادر خودش رشد کرد٫

    همین موسی ص وقتی با قومش رفت سمت نیل اصلا نمیدونست که قراره چی بشه ولی به خدا اطمینان کرد وقتی رسید به نیل خدا گفت عصاتو بزن به نیل و اون دریای عظیم براش باز شد و قومش رو عبور داد و لشکر فرعون رو بلعید٫

    حضرت مریم س که عیسی ص رو بدون شوهر به دنیا آورد به خدا اطمینان کرد و روزه سکوت گرفت و خدا خودش اون طفل درون گهواره رو به سخن آورد و مریم س رو نجات داد و ٫٫٫٫٫٫٫

    و ٫پیامبر اسلام حضرت محمد ص که در تک تک امورات به خدا اطمینان کرد و اهل نجات بود٫

    خلاصه اینکه در خانه اگر کس است یک حرف بس است اینا مثالهای عینی اونایی هس که به خدا اطمینان کردن و نه به تبلیغ نه به ابزار نه به افراد و نه به هیچ چیز دیگه ای و سرانجامشون جالبه٫

    یک مثال هم بزنم از اونی که به غیر خدا اطمینان کرد و سرنوشتش چی شد٫

    یوسف نبی ص رو در نظر بیارید وقتی تو زندان به اون زندانی که داشت آزاد میشد سپرد که سفارش منو به شاه بکن که آزادم کنه و به غیر خدا دل بست زندانش ادامه پیدا کرد چون همون خدا کلا از ذهن اون فرد موضوع یوسف رو پاک کرد٫

    همه اینا رو گفتم که بگم این مقربین درگاه خدا تنها چیزی که اصلا براشون اولویت نداشت ابزارها و افراد بود و مطلقا به خدا اطمینان کردن حتی در استفاده از ابزار٫

    حالا من و شما یه جمله رو باید بذاریم جلو چشممون و طبق اون عمل کنیم٫

    خدا میگه هیچ آدابی و ترتیبی مجوی هر چه میخواهد دل تنگت بگوی٫

    دنبال واسطه نباش خدا خودتو قبول داره تو هم بی واسطه خدا رو صدا بزن و ازش راهنمایی بخواه و ساده دنبال جواب باش٫

    بقول استاد تو دوره قانون آفرینش همه کارای سختتو بسپر به خدا و از قانون تقسیم کار استفاده کن٫

    به خدا اطمینان کن به سیستم خدا اطمینان کن به کلام و قدرت و مکر خدا اطمینان کن و بذار خدا بهت بگه که چکار کنی و خیلیم ساده دنبال جواب خدا باش خدا منتظر بهانس که به ما حال بده و برامون کاری کنه٫٫٫٫

    ببین خدا کل عالم رو خلق کرد که خودشو بروز بده و من و تو رو خلق کرد و کل عالم رو در اختیار ما گذاشت٫

    خلاصه اینکه خدا منتظره دستور ماست

    ماییم که بهش اطمینان نمیکنیم٫

    به قول استاد هر کسی کتابش خلاصه و عصاره همه علمشه

    خدا هم یه کتاب داره و اونم قرآنه برید معنی قرآن رو بخونید و ببینید اونایی که کارو به خدا سپردن چطوری عمل کردن و نتیجه چی شد شمام مثل همونا عمل کنید نتیجه اعجاب آورشو ببینید٫

    مطمئنم استاد کار رو به خدا سپرد و بهش اطمینان کرد و این اطمینان رو تا قلبش برد که اینطور سرعت گرفت در رشد و قوی شد٫

    هر چی اومد رو نوشتم چیزی آماده نکرده بودم٫

    امیدوارم یدالله بوده باشم و عامل اطمینان شما عزیزان به الله٫

    کوچیک همه عزیزان

    سعید صابری٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      ۱۰۸ گفته:
      مدت عضویت: 2701 روز

      سلام همراه گرامی …

      بنظرم رسید نکته ای رو عنوان کنم.

      بیشتر اشخاصی که اینجا هستند و به موفقیت (در هر زمینه ای) رسیدند صد در صد به قدرت الله و توحید ایمان داشتند که به نتایج عالی رسیدند.

      و اینکه شما ذکر کردید به “نکته ظریفی که هیچکدوم قدرت خداوند رو باور نداریم!” و ذهنمون درگیر مسائل دیگه هست اصلا سِنخیتی با نتایجی که دوستان میگیرند نداره!

      من در تمام موفقیتایی که دوستان در هر زمینه کسب کردند باور و ایمان به توحید و قدرت خداوند رو کاملا حس کردم.

      و این نکته نه تنها ظریف نیست !بلکه خیلی روشن و آشکاره.

      و اگه این باور در هر یک از ما نباشه نه استاد و نه حتی خداوند هم نمیتونه کمکی به ما بکنه.!

      در تمام آموزشهایی که استاد ارائه میدند..

      هدفشون این هست که باور به این قدرت لایزال و توحید به الله رو در ما بیشتر کنند.

      و تمام دوستانی که به نتایج عالی رسیدند باورشون جز توحید چیز دیگه ای نبوده.

      و در تمام کامنتاشون این مورد ذکر شده که:

      با باور اینکه قدرت فقط در دست خداوند هست و ایمان و عمل کردن به نتایج دلخواه رسیدند.

      مطمئن باشید اگر این باور رو نداشتند نمیتونستند به موفقیت دست پیدا کنند.

      و باورِ من به توحید با خوندن موفقیتای عالی و نابی که دوستان بدست میارند بیشتر میشه.

      تمام دوستان از استاد بخاطر رسیدن به خواسته هاشون تشکر میکنند.

      چون ایشون هدفشون هدایت بچه ها به باور های توحیدی هست.

      برای همین برای من خیلی عجیب بود که نوشته بودید:

      خیلی هم جدی نیستیم!!

      اتفاقا چیزی که خیلی مهم و جدی در این خانواده هست:

      ایمان به قدرتالله و توحید به یگانگیربّ هست.

      موفق باشید همراه گرامی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حسن کفاش دوست گفته:
      مدت عضویت: 2929 روز

      سلام دوست عزیز

      مشکل اصلی اکثر ما ایمان قلبی نداشتن به خداست . خیلی از ما فقط و فقط در حرف می گوییم به خدا ایمان داریم ولی هرکه ایمان بیشتری و محکم تری به خدا داشته باشد قطعا موفق تر خواهد بود.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فرشته گفته:
    مدت عضویت: 3731 روز

    ای همه هستی ز تو پیدا شده

    خاک ضعیف از تو توانا شده

    خاک ضعیفی بودم ٫ از روح تو توانا شدم ٫

    به من قلب دادی ، مغز دادی ؟ دست ، پا ، گوش ، چشم و ووووووو صورتی زیبا برام نقاشی کشیدی، زیبا منو آروم آروم با قانون تکاملت درون حفره ای تاریک آفریدی ٫ اونجا با وجود تاریکی نترسیدم ٫ چون تو باهام بودی ٫ و انتظار به سر اومد ٫ باید میومدم٫

    اینجا روی زمینت ، چه مشتاق بودم و خوشحال٫

    با عشق برای شادی کردن و تجربه کردن به پشتوانه هدایتت بالاخره پا گذاشتم به روی زمینت٫

    اما ، اما و اما چی شد که همه چی یادم رفت ؟٫٫٫٫٫؟٫٫٫٫؟؟؟؟

    گمت کردم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    این روزا معبود من ، خیلی بیشتر از همیشه بهت احتیاج دارم ٫

    چه به موقع از زبان بنده ای از بنده هات سوال پرسیدی ٫ نه برای اینکه یاد بگیرم تبلیغ خوبه یا بده ٫ نه برای فروش بیشتر و پول بیشتر ٫

    برای اینکه بفهمم فکر میکردم فهمیدمت ٫ فکر میکردم بهت توکل دارم ٫ خوشحال بودم که پیدات کردم٫

    اما و اما و اما ٫

    این همه کامنت ، این همه نظر ،

    منو از خواب غفلت بیدار کرد ٫ درست تو روزایی که به دنبال چاره میگشتم ٫ فکر میکردم قانونت رو یاد گرفتم ٫ فکر میکردم دارم عمل میکنم ٫

    خدای من ، رب من ، با خوندن تک تک کامنتها دیدم که چقدر ازت دورم ٫چقدر کم باورت کردم

    استاد میگفت قرآن به من یاد داد یکتا پرستی رو ، توحید رو ، ولی من قرآنت رو نخوندم خدای من ٫ ولی اینجا از زبون دوستانم حرفاتو شنیدم ، درک کردم ، همونی که بنده ات عباس منش پیداش کرده و فریاد میزد ٫

    همونی که با انجام دادنش همه چی شدی براش٫

    بالاخره فهمیدمش ٫

    فکر نمیکردم اصل تموم موفقیتها این بوده باشه از ازل تا ابد ٫

    ((توحییییییید٫))؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    در تموم عصرها و دوران ها ؟؟؟؟؟؟؟؟

    برای دیروز و امروز و فردا ؟؟؟؟؟؟؟

    برای شهرت و ثروت و موفقیت ؟؟؟؟؟؟؟

    برای هر چی که بخوام ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    و توحید یعنی چی ؟؟؟؟؟؟

    انگار تا حالا نفهمیدم٫

    استاد گفت:

    توحید یعنی منطق ابراهیم برای شکستن بتهایی که قادر به نجات خود نیستند٫

    توحید یعنی اعتماد ابراهیم برای عمل به الهاماتش ٫

    توحید یعنی اگه قدرت آتیشو باور نکنی تو تبدیلش میکنی به گلستان٫

    استاد میگفت : توحید یعنی قبول اینکه تموم اتفاقات زندگیمو خودم دارم رقم میزنم چون تو این قدرتو بهم دادی ، بی چون و چرا ٫

    استاد میگفت تو یه انرژی جاری و ساری در تمام زمانها و مکانها هستی ٫ که من هرگز نمیتونم تصورت کنم٫

    آه خدای من ، کجای کارم من ؟؟؟؟؟؟؟

    ای همه هستی ز تو پیدا شده

    ای که از رگ گردن به من نزدیک تری

    ای که از منی

    ای که با منی همیشه و همه جا ٫

    ای قدرتمندترین فرمانروای کائنات ٫

    (ای قدرتمند ترین ) (چه با شکوهه این کلمه ٫چه با عظمت و غرور آفرینه ٫ فرمانروا یعنی یکی یعنی یک فرمانروا ٫اونم قدرتمندترین !!!!!!!!!!!!!!!)

    ای که بدون اذنت برگی از درخت نمیفتد ٫

    ای که فرمانبردار بی چون و چرای خواسته های منی ٫

    تو با اون عظمتت فرمانبردار خواسته های منی ؟؟؟!!!!!!!!!

    ای که عاشقانه به خودت بابت آفرینش تک تک ما تبریک گفتی٫

    الههههههههههی دورت بگردم خدا جونم٫ ???

    رب من ،

    یه روزایی مثل اون شبان همش میگفتم تو کجایی تا شوم من چاکرت ٫ چارقت بوسم بمالم پایکت !!!!!!!!!!

    بالاخره پیدات کردم ٫

    حالا که فرمانبردار خواسته های منی ?

    حالا که من فقط وظیفمه بندگیتو کنم و فقط همین٫

    یه جنس ایمان مثل ابراهیم میخوام ٫

    یه آرامش و اعتماد مثل مادر موسی میخوام٫

    حالا الان مثل موسی از هر خیری که از سمت تو به من برسد فقیرم٫

    یه جنس توکل مثل استاد عباس منش میخوام٫ واقعا مثل استادم میخوام ٫ همون که دستی از تو بود ٫ تا ازت کمک واقعی خواستم تق ، آوردیش تو زندگیم ٫

    به من فقط اصلو بده ٫ توکل رو بده ٫ ایمان رو در هر لحظه بده ٫ نگو این کار توئه٫

    کار من پیدا کردن اصل بود ٫ ازت خواستم کمکم کردی اینجا پیداش کنم ٫

    حالا ازت میخوام قدرت وصل بودن در تموم لحظاتو بهم بدی ٫

    خدا جونم نذار گمت کنم ، شیطان ذهنم نمیذاره هر لحظه با تو باشم ٫ من میخوام که حتی یک دقیقه رهام نکنی و رهات نکنم٫

    تو باید اجابتم کنی ٫ درست مثل همون برگ درخت ٫ من تسلیمم ٫ من به تو محتاجم٫

    من اشرف مخلوقاتتم ٫

    و من یکتا پرستم ٫ ( مگه این فقط وظیفم نیست ٫ خودت باید تو اینم بهم کمک کنی )

    ادعونی استجب لکم ٫

    خودت گفتی ٫

    من اصلو میخوام ٫

    میدونم باید تکامل رو رعایت کنم٫

    اینو هزاران بار استادم گفته ٫

    خودشم رعایت میکنه ٫

    تو تبلیغاتشم همین کارو کرد ٫ اول معرفی کرد خودشو به روشهای مرسوم ٫ بعد کم کم تضادهایی که تو براش به وجود آوردی که‌ رشدش بدی بهش یاد داد که چه طوری تبلیغ کنه ٫تو بهش یاد دادی مگه نه ؟ اول روی خودش و در نهایت روی تو ، روی اصل حساب کرد و کارا رو سپرد به تو ٫

    ببین چه خوب موفقش کردی ٫

    منم ازت میخوام٫

    تبلیغ نمیخوام الان ٫

    خودتو میخوام

    که همه چیز میشوی همه کس را ٫

    گفتی به شرط پاکی دل ؟

    چشم ٫? اینجام که دلمو پاک کنم دیگه٫

    میبینی ، دارم تلاش میکنم ٫ با تکامل ( بله یادم نمیره)

    اینجام که باورام رو درست کنم دیگه ، تا هر روز بیشتر بهت نزدیک تر بشم ، تا برام ثروت بشی ، عشق بشی ، آرامش بشی ٫ همه چی بشی ٫

    الان دیگه مطمئنم ٫ به قول استاد یک هزارم درصد هم شک ندارم٫ ( گفت اگه ۹۹/۹ ) درصد هم مطمئن باشی و اون یک دهم رو شک کنی به هدفت نمیرسی ٫

    اول کمک کن توحید داشته باشم ٫ که اگه اونو داشته باشم همه چیزا رو خودت بهم آسون تر از آسون میدی٫

    اینو از صمیم قلب برای خودم و برای تک تک دوستانم که تو این مسابقه شرکت کردند میخوام٫ ?

    استاد جواب مسابقه رو هر کس به شیوه ای گفت ٫ همه برنده شدند ٫ حرفی برای گفتن نمیمونه٫

    اومدم اینجا از خدایی که بهم معرفی کردی در خواست کنم ٫ بنویسم تا اجابت بشه ٫ تا مقرر بشه برام با مکتوب کردن٫

    و از شما و دوستانم تشکر کنم که باعث شدید بفهمم چی میخوام ٫

    عاشقتووووووووونم ٫ دوستتووووون دارم٫

    خدایا عاشق ترم کن ٫ ?????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      فرشته گفته:
      مدت عضویت: 3731 روز

      یعنی خدای من چی بگم از تو !!!!!!!!!!!!! رزاق من چی بگم از مهربونیات ٫ از فضلت چی بگم هان ٫

      الان که دارم این متنو مینویسم ساعت ۴ صبحه ٫

      وقتی کامنت بالا را با دلم و قلبم نوشتم چندین بار خوندمش ٫

      صداش کردم ٫ تصورش کردم ٫ تو دلم غوغایی بر پا شد ٫

      گفتم منم لایقم ٫ منم میخوام ٫ همه چیزایی که به استاد دادی منم میخوام ٫

      گفتم اگه اون تونسته منم میتونم٫

      میخوام ببینم که چه جوری همه چیز میشوی همه کس را ‌٫ میخوام از ته قلب درکت کنم ‌٫ باورت کنم٫

      حست کنم٫

      بعدش هی گفتم میخوام رزاق بودنتو ببینم ٫

      باورتون میشه بچه ها ؟؟؟؟؟؟

      همین الان نصفه شبی صد و سی و پنج هزار تومن پول اومد تو دستم ٫ میدونین از کجا ؟

      تازه داشت با این حرفا خوابم میبرد ٫همسرم یه دفعه از خواب بیدار شد و صدام زد و گفت برو از جیبم هر چی پول هست رو بردار برای خودت !!!!!!!!!!!!!!!!!

      اول فکر کردم خواب میبینه یا داره بلند بلند با خودش حرف میزنه تو خواب ٫

      بعد دیدم دوباره و دوباره میگه پا شو دیگه چرا نمیری؟

      گفتم یعنی چی ؟؟؟؟ خواب دیدی نصفه شبی ؟

      من که ازش پول نخواسته بودم !!!!!!!!

      چی بگم من واقعا !!!!!!!!!!!!!!!!!

      استاد همیشه میگفت خدا سریع الحسابه ، سریع الجوابه ٫

      باور نمیکردم ٫ یعنی تا این حد ؟

      خدا جونم یعنی این تویی که شکل پول شدی برام اونم این موقع شب ؟؟؟؟؟

      خدایااااااااااااا اصلا نمیدونم چی بگم٫

      چیا که در انتظارمه ٫

      چه روزایی پر از نعمت و ثروت که در انتظارمه ٫ من اندازه سر سوزنی فهمیدمت و بهت اعتماد کردم اگه اندازه ابراهیم و استاد عزیزم اعتماد کنم چی میشه ٫

      هذا من فضل ربی٫

      شکر ٫ شکر ٫ شکر٫

      از خوشحالی خوابم نمیبره٫

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        اسماعیل سنجانکی گفته:
        مدت عضویت: 2379 روز

        سلام و درود به شما کامنت اولیتون رو خوندم خیلی خیلی زیاد باهاش ارتباط گرفتم انگار که هر جمله ی داره هزار بار تو سرم تکرار میشه خیلی زیبا نوشتین .ممنون ازتون بعدش این کامنتو دیدم وای خدایا.!!!! چقدر خدا به همه ما نزدیکه وقتی که گفتین به همین سرعت خدا جواب توکلم داد تمام موهام سیخ شد عجیب این کامنته روم تاثیر گذاشت .

        ان اشاالله توی تمام تک تک لحظه هاتون زندگیتون مثل الان ذوق زده بشین از کار خدا ..پایدار باشین .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      طیبه مرادی گفته:
      مدت عضویت: 2993 روز

      به نام خدای مهربون تر از مهربونا

      سلام فرشته عزیزم

      خیلی خوب گفتی ونوشتی گلم یه جاهایی از فرمانروا بودنش گفتی مو به تنم سیخ شد .

      خدایا شکرت بابت این همه درک وخلوص نیت این همه انسان خداپرستی که اومدن با آثار به اصل شون دنیا واخرتشون و رنگین کمانی کنند.

      سپاسگزارم عزیزم برای پخش آگاهی .لذت بردم برات بهترین ها رو از معبود مهربان وسخاوتمندم آرزو دارم .

      شااد وخوشبخت وثروتمندباشید ???

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        فرشته گفته:
        مدت عضویت: 3731 روز

        سلام طیبه جونم .

        ممنونم از شما دوست خوبم.

        هر چی گفتم از دلم گفتم ، از ته قلبم و واقعیت رو گفتم . راست راستی هر چی دلم خواست نوشتم.

        من همیشه نظرات شما رو میخونم دوست خوبم.

        برای شما هم آرزوی بهترین نعمت ها و ثروت ها رو میکنم ???

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سید علی حیدری گفته:
    مدت عضویت: 3262 روز

    درود بر استاد عزیز و همه دوستان گرامی :

    راجب جواب این فایل باید بگم همجوری که جدیدا توی فایلها استاد هی داره تاکید میکنن به اینکه چی اصله وچی فرع این موضوع باید درک کنیم که ایمان به خدای رحمان و رزاق و اون باور و احساس خوب ما هست که داره کار انجام میده نه هیج دیگه و تا وقتی به این حد از درک و باور نرسیم که شرایط و افراد و اتفاقات داره از اون افکار اغلب و احساس ما بوجود میاره نه هیچ عامل دیگه (مثل دکور و ترفند های فروش و بادی لنگویج و..) اون وقت هست میبینی خدا حتی بیشتر از اونی که انتظار داشتی برات کارا را انجام میده و یه جیزی که من جدیدا بهش رسیدم اینکه وقتی ایمان و باور انسان قوی میشه اتفاقات راحتر و سریعتر و با کیفیت عالی تر اتفاق میفته بیاد براتون یک شاهد مثال بزنم :

    این اتفاقی هست که دو روز پیش برام افتاد که یکی از کارمند های خوب و عرب زبان من که در بخش صادرات بهمون کمک میکرد جند روزی بود که مشکل و بیماری براش پیش امده بود که رفت مرخصی استعلاجی و من از این غیبت بعنوان مدیر مجموعه و کسی که باید فروش انجام بده و اینکه پاسخ گو مشتریان باشه به تضاد برخوردم و از طرفی یکی ازشرکتهای تولید کننده هم بدون در نظر کرفتم شرایط بازار قیمتها را بر حسب سلیقه خودشون افزایش دادن که بدون ملاحضه و در نظر گرفتن شرایط تعهدات بازرگانی ما بود واینکه به یکباره و بدون فرجه اعلام کردن 30% باید گرانتر محصولات بخرید که این امر هم باعث ضرر در معاملات ما میشد و یکی دو بار هم باهون مذاکره کردم که دفعه سوم بود داشتم با مدیر مالی اون شرکت صحبت میکردم دیدم داره به من حرف زور میزنه و یکدفعه ((یه حسی بهم گفت چرا اینقدر داری اصرار میکنی ولش کن خدا خودش درست میکنه)) و منم با قاطعیت به اون مدیر گفتم پول منا بهم پس بدید من دیگه از شما خرید نمیکنم و اصلا هم از این تصمیم نترسدم بماند که هیچ ایده ای نداشتم که باید چطور تعهدات خودمون نست به طرف خارجی انجام بدم ولی اصلا احساسم بد نبود خدای من شاهده 5 دقیقه نشد یکی از دوستان بامن تماس گرفت وگفت مهندس ما فلان محصول میخوایم تولید کنیم شما درخواست ندارید میتونیم بسفارش خودتون تولید کنیم !!!! اون وقت بود که یاد حرفهای استاد افتادم که میگفت هی از خوشحالی راه میرفتم وسپاس گزاری میکردم و منم داشتم همون کار میکردم و ساعت طرفهای عصر همون روز بود که یک خانمی با من تماس گرفت و چنان عالی خودش معرفی کرد برای همکاری و گفت من ادرس منزل هم نزدیک شرکت شما هست منم که قبلا شرایط همکار قبلی گفته بودم بماند که چقدر دنبال نیروی باهوش و حرفه ای مسلط به زبان عربی بودم گفتم میتونید الان بیاید برای مصاحبه و ایشونم هم گفت من 20 دقیقه دیگه میرسم خدمتتون و وقتی امد دیدم همونیه که من مدتها دنبالش میگشتم تو اسمون الان خوش امده بهم پیشنهاد همکاری میده !!!!! و هزاران مورد دیگه که قبل هم برام اتفاق افتاده و این کاری هست که خودا برا ما انجام میده که هیج ترفند و تکنیک فروش و … نمیکنه

    واین حرفها را گفتم تا شما بدونید چطوری این جهان و کاینات و خداوند کارا ها انجام میده و فقط باید حالمون خوب نگه داریم و باور خوب داشته باشیم و بدونیم خداوند بینهایت قدرت داره و بینهایت سریع و الاجاب هست

    شاد و موفق سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  7. -
    فواد باقری گفته:
    مدت عضویت: 2322 روز

    سلام با عرض ادب خدمت استاد عزیز و خانواده بزرگ و صمیمی عباس منش بزرگترین و صمیمیترین خانواده

    ببینیت دوستان شاید کامنتم طولانی بشه ولی م میخوام در مورد این سوال اینگونه توضیح میدم دوستان ما در جهانی دو قطبی زندگی میکنیم سرد گرم چپ راست بالا پائین نور تاریکی در مورد این سوال اینگونه قطبشو میگم اعتماد شک یا شک اعتماد اعتماد به خدا شک به شیطان یا شک به خدا اعتماد به عقل کارهای خود و نجواهای شیطان دوستان اینگونه بگم ما از جهانی خیلی خیلی هوشمندانه به این جهان مادی امدیم ودر اون جهان جز نیروی خیر خدا هیچ نیروی دیگری نیست و از زمانی که به این جهان امدیم در یک ماده به نام جسم قرار گرفتیم دوستان در این جهان ما ز بالایم به بالا میروم ولی همه به این لیاقت نمیرسن و دوست دارن همین پائین بمونن و به این نیروی پشت میکند و به رب العالمین شک میکند چون درکش نمیکند و به نجواهای شیطان که به فکر خودش عقل است اعتماد میکند و به غیر متوسل میشود مثل تبلیغات و مشاوره گرفتن از کسانی که خودشان درکی از خدا و قوانینش ندارن ودر آخر به دام شکست میروند در آخر خدا وقسمت را مغصر میدانند دوستان به الهامت شک نکنید چون من دیدم از جاهای خیلی خیلی غیری منطقی برایت اتفاق می افتد وقتی انسان تسلیم واقعی خدا باشد و او رو وکیل خودش قرار دهد همه کار برایش میکند از همه جوانب وارد زندگی آدم میشود به صورت عشق بچه کار ثروت تبلیغات احترام آرامش وارد زندگی فرد میشود

    دوستان این نکته خیلی مهمه اگه آدم درکش کنه یه درکی از خدا پیدا میکنه

    عزیزان هر کدوم از 1نفر از 7میلیاردو 326میلیون نفر از انسانهای

    در 1سیاره از 8سیاره در مدار

    1ستاره به نام خورشید از300میلیارد ستاره

    در1کهکشان از 2000میلیادر کهکشان هستیم

    پس عزیزان اون نیرو که اینهارو خلق و هدایت میکنه برایش سخت است یک بیزنس رو هدایت کنه تقویت کنه دوستان آیه 39تا 40سوره توبه بخونید درکش کنید چقدر زیبا خداوند پیامبر اسلامو که تنها خودش و یک همراه بیشتر نبود با لشکرهای تقویت میکنه که دیده نمی شده

    یک بذر وقتی در دل زمین کاشت میشه مگه کسی بهش میگه تو الان باید نور بگیری تو الان باید چه موادی از خاک بگیری الان چقدر آب بگیری چه وقت سر جونه بزنی؟؟؟ کسی بهش میگه نه جواب همه در خودش هست خدا هدایت میکنه.

    چطور میشه استاد موقعی که به تهران میاد موقعی که توی مسافر خانه ناصر خسرو میاد بیرون میره دنبال ماهی تابه واسه درست کردن غذا اون موقع یه خانم که تازه جدا شده از شوهرش یه طبقه خانه با وسایل آماده سکونت داشته باید همون لحظه از اون خیابون باید استادببینه و سبب بشه استاد تا موقعی که یه کم محکم تر میشه در مسیر اون شرایط براش پیش میاد چه کسی این کارو میکنه؟؟؟استاد خودش اصلا ایشونو نمیشناسه

    دوستان موقعی که استاد در بیرون پارکها میخوابید اساتید زیادی سمینار داشتن تو تهران سال 77 یه سری دیگه توی بهترین دانشگاهای خارج از کشور تحصیل داشتن پس را اسم پر آوازه مثل استاد ندارن چرا خیلی افراد با عشق از حرفهای استاد میکس درست میکنن چرا استاد در بیشتر کانالهای تلگرامی هست اونم ابر کانالها یکی دیگه تبلیغشو میکنه چرا تنها کسی هست که بعد از 1400سال بعد قرآن ریشه یابی صحیح قرآنو در میاره معنی درست کلامتو میگه چرا یک انسان مثل استاد که خودش در یک قاره دیگه هست خیلی ها با عشق محصولاتشو میخرن کسی اصلا در ایران نیست بدون هیچ تبلیغاتی دوستان خودون سرچ کنید بنویسید عباس منش ببینیت در تلگرام چندین کانال به اسم استاد هست که با نام استاد روزی در میارن در اینستا همین طور کسی تا 3لایو گذاشته اصلا به فضای مجازی نیازی نداره ولی بهترین استاد موفقیت هست یک فرد که با یه شلوارک تی شرت فایل میزاره 200تا300هزار نفر عاشقانه گوش میدن کی این محبتارو در دل این آدما میندازه فقط رب العالمین قادره این تبلیغاتو انجام بده بخدا من اصلا اسم استاد تا 15قبل نشنیده بودم در اوج گرفتاری در اوج تنهای مشکلات اروم آروم در کانال های تلگرامی میکس هاشو گوش میدادم قشنگ یادمه چیزی از احساسات الهام نمیدونستم یک حس میگفت این فایلو گوش کن ناخودآگاه دانلود میکردم بعد گوش میدادم یک نیرو انجام میداد

    عزیزان استاد یک باور ایمان بنیادی و قوی در وجود خودش ایجاد کرده در مورد خدا که حمایتگرش فقط خداس.روی خودمون روی استعداد روی عقل خودمون روی اطرافیانمون حساب نکنیم همه چیزو به خودش واگذار کنیم بعد ببینید چه میشه بدون تبلیغات بدون هیچ حاشیه چه مشترهای میاد واستون فقط پیش خودتون تبلیغ خدارو بکنید خدا لشگرهای میفرسته که دیده نمیشن آیه 39توبه واسه تبلیغات حمایت.همه تبلیغات فقط واسه جلب چشم هست توجه بکنید.

    ولی استاد بدون هیچ تبلیغات خارج از سایتش چطوره میشه چشم دل ذهن وجود یک فرد جلب میکنه؟؟؟؟فکرشو بکنید یکی دیگه این کارو میکنه شک نکنید ببخشید آگه طولانی شد خیلی راه داره این موضوع که با یک کامنت باز نمیشه ولی من مهمشو گفتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    پريسا دهقان گفته:
    مدت عضویت: 2292 روز

    سلام ،من چند بار دیدگاه خودمو توی سایت گذاشتم اما سایت میگه تکراریه نمیدونم چرا ولی باز دیدگاه خودمو مینویسم ،همون طور که استاد گفتن جهان ما پراز انعکاسه و هر کس کوچکترین درخواست داشته باشه فرکانس های اون نیاز و درخواستش رو در جهان منتشر میکنه شاید خودش متوجه اون کار نباشه.من تماشای برنامه های مستند حیوانات رو دوست دارم وچند وقته که دارم روی ورودی های ذهنم کار میکنم و دارم تلوزیون رو که اعتیاد شدید نسبت به اون داشتم حذف میکنم برای اون حس نیازم فقط مستند حیوانات رو نگاه میکنم یه چیز که تازه دیدم مستند راجع به کوسه ها بود که فهمیدم اونا علاوه بر حس بویایی ،شنوایی وبینایی یه حس دیگه دارن که توسط گیرنده های روی بینی خودشون فرکانس ها و میدان مغناطیسی رو تشخیص میدن و با کوچکترین حرکت طعمه در اب در دوردست ها اونا فرکانسشو دریافت میکنن وبه سمتش میرن من وقتی اینا رو میدیم کوسه ها رو با انسانها مقابسه کردم ودر کسب وکار هم مشتری ها رو طعمه که هرکس کوچکترین درخواستی داشته باشه فرکانسش برای ما ارسال میشه و ما اونو به خودمو جذب میکنیم این خاصیت جهان ماست که با باور واعتماد به این توانایی خودمون میتونیم بدون نیاز به تبلیغات کسب وکارخودمون رو گسترش بدیم امیدوارم تونسته باشم منظور خودمو برسونم ،دوستون دارم وخوشحالم که دارم با شما دوستان هم فرکانس میشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    محمد صادق اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 2508 روز

    باسلام به خانواده بزرگ ؛ سمیمی سایت استاد عباسمنش عزیز به نظر من استاد در تمام جنبه های زندگی خودشون از باورهای توحیدی شروع میکنند وچون ایشان به شکل واقعی توحید را درک کرده اند وتکامل کاملی راطی کرده وقوانین کیهانی را وحی منظل میدانند واز همه مهمتر به شهود رسیدهاندکه این توانایی رادر خودشان ایجاد وباور کردهاند درکل این باورهای توحیدی وتسلیم بودن استاد است که بایس در یافت الهامات الاهی در هر زمینه ای بهترین نتایج را دریافت میکنندکار کردن روی خودشان راهم تعطیل نکرده اندایشان معتقد هستند که همانطور که معده نیاز به غذای سالم دارد مغز نیاز به غذای مناسب دارد ایشان تکامل را بطور سحیح درک کرده اند ناهمواری های گذشته را درست مدیریت کرده اند بقول خودشان کنطرل ذهن که تمام خواسته های مارا در بر میگدردرا اصول اصلی میدانند وبه دنبال اصل هستند نه فرعیات در تمام جنبهای زندگی ایشان از احساس خوب اتفاق خوب خلق میکنند برعکس ۹۹%مردم ومن که منطزر اتفاق خوب هستم تا احساسم خوب شود ایشان باور دارند که خداوند در احساس خوب وحال خوب جواب خواسته را میدهد تمام نتایج استاد به نظر حقیر باور های توحیدی ایشان است زندگی فعلی استاد ثمره توحید ایشان است اگر ما ومن بتوانیم اصل رادرک کنیم وبشناسیم وروی اصل متمرکز شویم وادامه دهیم -وایمان داشته باشیم می توانیم در کسب وکار وتمام جنبه های زندگی یک عباسمنش دیگر باشیم اگر متعهد به تعهداتمان در اجرای؛ عمل به دانستهایمان باشیم وخودمان را مرکز تمام اتفاقات زندگیمان بدانیم دنبال مقسر نگردیم وتسلیم باشیم هدایت را دریافت میکنیم به بهترین مسرها در تمام جنبه های زندگی (ایجاد باورهای توحیدی کلید تمام قفل ها وترمزهای زنگ زده است)(من تکامل را از دیدخودم تعریف میکنم تمام رشدهای طبیعی گیاهان جانوران ادم ها هیچکدام به چشم دیده نمیشوند ونیتوانیم رشد را احساس کنیم بطور مثال وقتی ک یک بچه از اقوام را یکی دو سال نمبینیم متوجه رشد او میشویم ولی خانواده اون بچه متوجه نیستنند ک بچه چه رشد چشم گیری داشته است رشد این قوانین هم همینطور است بعد از مدتی متوجه میشویم ک چقدر رشد کرده ایم امیدوارم که بتوانم از اگاهیهای بینظیر دوستان استفایده کنیم تا به درک بیشتر برسیم وتکامل وتوحید را سر فصل زندگی قرار دهیم! شکر خدای را که مرا بیدار کردوهدایت وهمایتم میکند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      Yalda va Hossein گفته:
      مدت عضویت: 2385 روز

      با عرض سلام و خدا قوت به تمام دوستان عزیزم و همچنین استاد عباسمنش عزیز، من خیلی کم همسیرتون بودم تو نظراتتون اونم دلیلش این بود با خودم عهد بستم با فایل های رایگان استاد نتیجه بگیرم و شروع کنم به فعالیت تو سایت و با توکل به خدا با نتایجی که گرفتم به دوره های ۱۲ قدم استاد اضافه بشم به امید خدا٫به استاد عزیزم قول میدم که تمام نتایجم رو بنویسم و روی سایت قرار بدم اما اینجا میخام ببردازم به سوالی که برسیده شده و ِوقتی این سوال مطرح شد چیزی در درونم میگفت برو و تمام حرف هایی که تو این مدت نزدی رو بزن و بهترین سوالی بود که میتونست تمام حرف های دلم رو بیرون بکشه‌‌ٰ٫ با تمام وجودم با تک تک سلول های بدنم از استاد عزیزم و گروه برتلاششون عاشقانه تشکر میکنم و براشون همیشه آرزوی ثروت بیشتر موفقیت بیشتر و سلامتی بیشتر و زندگی عاشقانه تری رو آرزومندم فردی که میتونم بگم هدایتگر به تمام معنا برای من و همسرم بود٫عاشق خدای خودمم هستم که استاد عزیزم رو یکی از بهترین دست هاش برام مقدر کرد٫از سوالی که دوست عزیزمون ‍‍‍‍برسیدن ممنون به خاطر اینکه باعث شد من بشینیم و واقعا به عمق موفقیت های استاد و متفاوت بودن نتیجه ایشون بیشتر وعمیق تر فکر کنم به شخصه هنوز موفق نشدم فایلی تهیه کنم ولی با گوش کردن به فایل های رایگان استاد بهترین تغییرات رو در زمینه سلامتی وعاطفی وحتی مادی رو داشتم من و همسرم رشته بازاریابی رو ۴سال خوندیم و کلا رشته ام ۱۸ سال فروش وبازاریابی هستش و اینو درک میکنم وقتی حرف از تبلیغات میشه و یا هر چیز دیگه ای برای موفقیت در زمینه کاری بازاریابی تبلیغات حرف اول رو میزنه این چیزی که تو شرکت هایی که بودم عنوان میکردن و به چشم خیلی از تبلیغات رو دیدم و هزینه های گزافی ه برای تبلیغات میدادن اما من از سال ۹۷ که با استاد عباسمنش اشنا شدم و قدم قدم که با ایشون جلو رفتم دیدم که روشششون کاملا متفاوت هستش و تمام آموزه هامون از ایشون این بوده که تنها چیزی که انسان با تمام وجودش باید روی او کار کنه بحث اعتقاد به وجود خداوند در تک تک لحظه های زندگیش هستش روز به روز که جلوتر میریم به این باور میریسیم که فقط خداوند رو در راس کارها قرار بدیم و فقط از خدای خودمون بخایم باورتون نمیشه وقتی دارم این جملات رو مینویسم اشک چشمام نمیزاره نوشته هام رو ببینم وجود خدارو تو خودم حس میکنم من و همسرم به این رسیدیم با هدایتی که به سمت استاد شدیم و ایشون با صحبت هاشون راجع به باورمتفاوتشون نسبت به خدا و نوع متفاوت دیدگاهشون به خدا باعث شدن که من و همسرم هم وجود خدارو توی زندگیمون حس کنیم و اما چیزی که نتیجه ایشون رو متفاوت میکنه رسیدن به یه همچین جایگاهی کار کردن روی باورهای توحیدی و استاد همیشه روی این موضوع تاکید فوق العده ای داره و در فایل های توحیدی ایشون اگر به درک عمیقی از صحیت هاشون برسیم متوجه میشیم که تفاوت نتیجه از کجا نشات میگیره دوست عزیزم استاد به ما یاد میده که ما جزیی از خدا هستیم و از آموزه هایی که تو قران بهمون گوشزد میشنو اینو بهمون یاد میدن که خداوند از روح خودش در آدمی دمیده است یعنی من جزیی از خدا هستم و توانایی های که میتونم داشته باشم به خصوص در خلق اتفاقات زندگی برگرفته از وجودیت خداوند هستش بدون تردید قدم در این مسیر برداشته وتنها کاری که باید انجام بدم این است که قدم هایی که بهم گفته میشه رو بردارم و به نتیجه ی کار فکر نکنم و اونو بسبرم به خدای قدرتمندم و این جمله رو همیشه با خودم تکرار کنم که قدرت مطلق خداست با این تفاسیر قطعا نتیجه ی متفاوت خواهم گرفت به گفته ی خود استاد وقتی تو با تمام ایمانت کارت رو میسباری به خدا قطعا قطعاااا تو تمام کارهات نه فقط نیتجه دست خدا رو خواهی یافت ٫من فکر میکنم تفاوت نتیجه استاد با تمام افرادی که با ایشون کارشون یکی هست تنها وتنها تو توحید واعتقاد و باور به خداست استاد با تمام وجودیتش خدا رو درک کرده همین٫٫٫٫

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    جواد زمانی نیشابور گفته:
    مدت عضویت: 2412 روز

    سلام خدمت استاد دوست داشتنی ام.خدا خیرتون بده با دیدن مناظر زیبای فلوریدا خیلی لذت بردم.ازشما بسیار ممنونم. من سال قبل با شکرگزاری فراوان از خدا و کار روی باورهام صاحب ماشین شدم بدون صرف یک ریال پول. هرروز در بدترین شرایط شکر میکردم اونقدر زیاد که فرزند 3سال هام بدون اینکه من بهش بگم از پیش خودش خدا را بااحساس عالی شکر میکرد. من یقین داشتم خدا بهم میده وخدا هم یکماه زودتر به من ماشین داد .شکرگزاری باید با حس عالی باشد با صدا ی بلندو لبخند وحس شادی خدارا شکر کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: