https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با سلام خدمت استاد گرامی و همکاران محترم سایت عباس منش نظر من درمورد سوال مسابقه اینه که این سوال به سه بخش تقسیم میشود و برای هر بخش جواب مختص به همان بخش ارائه می دهم
درمورد اینکه چرا استاد عباس منش علارغم اینکه درحوزه بازاریابی و………. فعالیت نمی کند ولی نتایجی که گرفته اند خیلی موفقت تر از کسانی بوده که در حوزه بازاریابی و … فعالیت می کنند اینه که اولا” استاد با تمرینات مستمر و خود سازی به خود باوری با توکل به خدا میشه به هرچه که بخوای برسی که یکی از ارکان مهم که استاد بش اعتقاد و اعتماد داره اینه که خداوند در هر حال در وجود خودش احساس میکند و برای رسیدن به این شرایط که خدا در هر حال احساس کنی و از احساس کردن خدا لذت ببری باید خالص باشی ویکی از راه های خالص شدن و رسیدن به خدا کسب روزی حلال است که استاد خوشبختانه درطول سالیان سال که زندگی کرده در مقاطعی که حتی در بد تر ین شرایط مالی بسر برده ، هیچ وقت فکر دنبال کاسب روزی نامشروع نبوده و حتی به کسب درامد از راه نامشروع هم فکر نکردن چون اعتقاد داشته اگه قدمی کج برداره از خدا وند دور می شود و درهر شرایط به معنای واقعی خدا را شاهد اعمال خود حس کرده و چون به خدا اعتقاد و اعتماد کامل داشته هر کاری را با نام خدا ( به معنای واقعی ) شروع کرده و کسب و کارش روح خدائی به خود گرفته و وقتی که خدا در وجود خودش احساس کرده یقین داشته که کاری که انجام میده کاری درست و نتیجه کارای هم به خود خدا واگذار کرده که خوشبختانه هر موانعی که در کسب کاری بوجود آمده خیلی اسان به یاری خدا برداشته شده و موفقیت پشت موفقیت بسوی زندگیش سرازیر شده که درمقایسه با کسانی که درحوزهای بازاریابی و………….. فعالیت میکنند قابل مقایسه نیست
در مورد بخش بعدی سوال که چه عواملی نتایج استا د عباس من متفاوت کرده است ؟ اینه که باید خوشبین به معنای واقعی باشم بطوری احساس لذت ببریم و در هر شرایط حتی ناگوار نقاط قوت و مثبت را ببینیم و درمورد انها بیشتر تعمل کنیم و در مورد ان مسئله طوری فکر و رفتار به معنای واقعی که اتفاق خوبی بوده و باید همچین اتفاق خوبی می افتاد
در مورد چه عواملی نتایج یه کسب کار را متفاوت میکند ؟ اینه که در هر کسب کار عواملی متعددی وجود دارد که بر نتایج کار اثر می گذرانند ولی اگه بخواهیم درکسب کار موفق باشیم باید عاشق ان کار باشیم و از ان کار لذت ببریم همیشه تلاش کنیم دران کار بهترین باشیم بعنوان مثال اگه علاقمند و عاشق به شغل کفاشی هستیم باید کاری کنیم که بهترین باشیم واگه بهترین شدیم وبا ارسال فرکانسای مثبت دری های موفقیت و ثروت بسوی زندگیمان باز میشود
سلام به همه من خلاصه ومفید می گویم فقط باور وایمان به خداست که در دین ما به نام توکل بر آن تاکید شده این توکل بود که حضرت محمد(ص)را با دست خالی بدون زور وتزویر بر کفر وتزویر وقدرت موفق کرد چون ایمان داشت که خدا برای او کافیست البته برای ما که باور وایمانمان به اندازه ایشان نیست کار مشکلتر است واحتیاج به تمرین وتمرکز بیشتری است خدا کمکمون کنه ایمان ،ایمان ،ایمان، باور ،باور وتوکل چیزی که خود استاد هم دایم از ان سخن می گویند باور وایمان همه سدها را میشکند واز ما فردی نیرومند میسازد فقط وفقط باید ایمانتان را قوی کنید انچه دین میخواهد به ما بگوید
کسی که در اول کار به تبلیغ و یادگرفتن اصول بیزنس و دیجیتال مارکتینگ و رو میاره نشون دهنده اینه که؛ باور داره عوامل بیرونی در موفقیت اش نقش دارن یعنی موفقیت رو بجای اینکه در درونش جست وجو کنه در عوامل بیرونی جست وجو میکنه درنتیجه باور داره که با کمک از عوامل عوامل بیرونی، میشه بدون طی کردن تکامل به موفقیت رسید واگر نه هیچگاه به استفاده از تبلیغات و اینجور چیزها که عوامل بیرونی اند روی نمی آوورد
بنابراین شرک اش به خدا رو نشون میده اینکه خدا هیچ کارست و من خودم باید دست به کار بشم و کاری بکنم در نتیجه با این شرک قطعا موفقیت کسب نمیکنه٫
بایستی موفقیت رو در درون خودش و درهماهنگی با خدا به دست بیاره ،
با ایمان محض به خدا، ایمان به اینکه هرکاری رو از هرنوعی به راحتی میشه به خدا سپرد و خود عقب کشید
خود را و کارش را شایسته بهترین مشتری ها بداند
و ذهنش رو از باورهای ناخوب نسبت به پول و اوضاع بازار پالایش کند
و ایمان به باور فراوانی که مشتری زیاده و رزق خدا بی نهایت است به سمته هماهنگی درونی با خود و خدایش گام بردارد
اگر ایده ای الهام شد دست به کار شود
همواره مسئولیت کارش رو بپذیرد
کسی که این گونه به خودش و خدایش ایمان محض داشته باشد قطعا با طی کردن تکامل موفق میشود٫
امیدوارم مواردی رو که اشاره میکنم اول از همه برای خودم و بعد برای عزیزانی که وقت میذارن و این متن رو میخونن مفید باشه
و همه ما از خواننده صِرف ، پا رو فراتر بذاریم و سعی در عمل به دانسته هامون کنیم که:
«به عمل کار برآید به سخن دانی نیست»
اگه همه ما باور کنیم که فقط با عمل به دانسته ها به نتیجه میرسیم و قدم اول رو برداریم مطمعنا چیزهایی رو که بلد نیستیم رو خدا برامون روشن میکنه ( هدایت الهی )
در پاسخ به سوال ،مواردی که به نظرم اومد :
1- مهمترین تفاوت رو توحید عملی ایجاد میکنه
یعنی واگذار کردن تمامی کارها به خداوند ، یعنی غصه نخوردن ، یعنی خیال راحت و دلِ خوش، یعنی عمل کردن و نترسیدن از نتیجه ،یعنی گرفتن قدرت از هر عامل بیرونی( دلار،تورم،دوست،دشمن و…) و دادن تمامی قدرت به رب ،یعنی خدا رو ناظر و حاضر و قادر بر هر کارری دانستن ، یعنی توجه به الهامات خدای رحمان،یعنی عمل کردن حتی با داشتن ترس،یعنی توکل بر خداوند در هر شرایط،یعنی…
2-ساختن باورهای قدرتنمدکننده با تکرار مداوم تا آخر عمر
ایجاد و تکرار باور فراوانی،باور احساس لیاقت،عزت نفس،باور به ربوبیت خداوند،باور فرصتهای بیشمار،باور به استقبال جهان از گسترش و ایده های جدید
3-عمل به دانسته های
عمل به الهامات،عمل کردن طبق باورهای قدرتمندی که برای خودمون ساخیتم
4-درس گرفتن از تضادها(مشکلات) تا رسیدن به خواسته
به جای تمرکز بر تضادهای به وجود آمده به خواسته ها توجه کنیم،تضاد رو مثله سکوی پرتاب به خوشبختی و واضح کننده خواسته ببینیم، از تضاد ها قدرت بگیریم تا سریعتر به خواسته ها برسیم
5-داشتن اهداف واضح و مشخص
خواسته هایی که بعد از برخورد با تضاد به وجود میان رو با برداشتن قدمهای کوچک ومتوالی دنبال کنیم تا به تمام خواسته ها بلکه بیشتر از اونها برسیم، باید با کمک گرفتن از موارد قبلی (1 تا 4 )که مطرح کردم راه رو برای رسیدن به اهداف جسورانه خودمون هموار کنیم و مطمئن باشیم که خداوند از ما حمایت میکنه
6-طی کردن تکامل
بزرگ فکر کنیم اما کوچیک عمل کنیم ، نخایم یک شبه به تمام اهدافمون برسیم که این کار فقط باعث سرخوردگی و نا امید شدن از ادامه مسیر بشیم و حتی خودمون رو درگیر تضادهای بیشتر کنیم و رسیدن به هدف رو سخت تر کنیم
وقتی برگشتم و مطالب بالا رو خوندم ، فهمیدم که تنها عامل وضعیت موجود و مشکلات فعلی خودم هستم
من تمام اطلاعات رو دارم اما تا به حال از اونها استفاده نکردم و عملی انجام ندادم
باید خودم رو ملزم به اقدام کنم
هر چند همین الان شیطان ذهن داره برام دلیل میاره که اینها فقط حرفهای قشنگه و هیچ کدومش دلیل اصلی نیست ،باید به خداوند پناه ببرم تا من رو در انجام این موارد یاری کنه و به خودم ثابت کنم تمام داستان همین است و بس
باسلام به خانواده صمیمی وگرم استاد عباس منش ودوستان عزیزی که با خواندن نوشته های آنهالطف ومهربانی خدا را در درونم احساس می کنم وبا این که هیچ کدام را ندیده ام اما قلم شان مرا را به وجد می آورد.
از استاد بی اندازه سپاسگزارم که با طرح این سوال مرا چند روزی به تفکر وا داشتندبه طوری که صبح به محض بیدار شدن سیگنال های فرکانسی،مغزم شروع به تکاپو می کردوتا شب هر لحظه که اندکی فراغ می یافتم باز هم به فکر فرو می رفتم تا پاسخ را بیابم.
در پس تمام تفکرات چند نکته ای به ذهن اینجانب رسیدکه امیدوارم مثمر ثمر واقع شود:
درابتدای هر کاری به گمانم آن فرد باید تخصص لازم را کسب کند وچه بسا فردی درآن حیطه مدرک دانشگاهی داشته باشد ولی منظور من مدرک دانشگاهی نیست بلکه تخصصی که بتواندآن کار را به شیوه ی عملی به انجام برساند،حال اگر باید بیشتر مطالعه کند تا سطح علمی اش بالا رود،دوره های عملی را بگذراند تا در آن کار ماهر شود یا روی عزت نفسش کار کندتا بتواند آنچه فرا گرفته را به منصه ظهور برساند.
حالا وقت عمل کردن ایده ناب اوست؛درونش را از شادی وسرور پر کندوبا عشق ایده اش را در آغوش بگیردوبه گونه ای آن کار را انجام دهد که گویی زیباترین ودلرباترین کار دنیا را انجام می دهد واز لحظه لحظه آن لذت ببرد نه آن که هر لحظه به خود بگوید پس کی تمام می شود؟یا کی به پول وثروت می رسم؟هرچند که خیلی زود به تمام آنچه می خواهد می رسد.
وسومین قدم ایمان است؛به خدایی که روزی ات را تضمین کرده،ایمان به کاری درست، به راهی درست واین که توفردی تاثیر گذار وموثر هستی وآن کاربهترین در این دوران است.
ونهایتا به قول استادباید تکامل خودت راطی کنی مثلا در امر مشاوره ، کسی را راهنمایی می کنی وراهکار تو به آن کمک می کندوآن فرد از ذوق وخوشحالی اش برای دیگران تعریف می کند ودیگران به سوی توجلب می شوندواین گونه شناخته می شوی واین همان تبلیغ کار توست بدون پرداخت هزینه ی گزاف تبلیغات!
به گمانم استاد عباس منش عزیز این مراحل را طی نموده اندو رمز موفقیت ایشان از نظر من این موارد است.
متشکرم از وقت ای که گذاشتید واینها را مطالعه نمودید.
مطالب درمورد دیدگاه توحیدی هم در فایل های استاد هم در کامنت ها فوق العاده عالییییییی هستند
اما چکار کنیم که واقعا توحیدی شویم؟
من خیلی چیزها فهمیدم در این سایت
اما چطوری باید سریعتر توحیدی تر شوم ؟
من پیشرفت کردم نسبت به قبل اما هنوز اون چیزی که باید بشوم نشدم
من میخوام شخصیتم کلا و به صورت دائمی تغییر کنه دقیقا مثل استاد
اما چه کنم ؟
چطوری خودم را پاک کنم از شرک؟
چطوری احساس معنویت را در خودم افزایش بدم؟
ذهنم میره تو حاشیه ها
مثلا میدونم نماز یعنی توجه کردن به خدا اما ناخودآگاه فکر میکنم برای نزدیک شدن به خدا باید کلی نماز خواند و روزه گرفت و…. چطوری این را از ناخودآگاهم بیرون کنم؟
چون دانستن کافی نیست
میدونم باید توحیدی باشم و میدونم که تنها منبع ثروت و روزی خداوند هست اما ناخودآگاه رزقم را دست مشتری میبینم خوب چطوری از شر این شرک ها خلاص شوم؟
لطفا راهنمایی کنییییید من خیلییییی چیزها فهمیدم اما ناخودآگاه و در عمل در خیلی از مسائل شرک دارم
و خودم را ناتوان میبینم و حس میکنم اگه خود خدا کمکم نکنه هم در این دنیا هم در دنیا بعد جهنمی هستم و خود خدا باید نجاتم بده و به هر خیری از طرف خدا نیازمندم
دوستان ما خیلی چیزها میدانیم اما دانستن کافی نیست مثلا من مدتی واقعا توحیدی میشوم و پر احساس معنویت اما بعد مدتی ناخودآگاه باز جور دیگه عمل میکنم
لطفا راه کار بدید این راهکار واسه خیلی ها مفید خواهد بود
زمانی که فرد به خودآگاهی و هوشمندی کامل می رسد، می تواند با انتخاب و اختیار خود مسیرش را تعیین کند. اینکه آقای عباس منش
بدون تبلیغ، سایت پربازدید و پویایی دارن به خاطر رسیدن به حد کامل شناخت احساسات است و چون تمام میل و خواسته را در هر لحظه در اختیار خود دارن آنچه را اراده کردن اتفاق می افتد که در این مسیر خداشناسی را هم به آن اضافه کردن و چون در مسیر الهی پیش می روند خدا هم مسیر باز، روان و پربرکت را نشون داده و طبق آیه قرآن وقتی خدا کسی را بالا ببرد کیست که بخواهد مانع شود و وقتی خدا کسی را به زمین زند کیست که بخواهد جلوی آن را بگیرد. وقتی انسان به اندازه باور خود خدا را شناخت، خدا هم به اندازه همان میزان از شناخت، برکت و مکنت را در اختیار فرد قرار می دهد. اما نکته مهم اینجاست که قوانین و اصول بازیابی و تبلیغات تجربه مختلف افراد و شرکتهاست که در طول زمان حاصل شده و تحت عنوان علم و اصول مارکتینگ و بازیابی توسط افرادی تدریس و بیان می شود حال خدا که منبع هر خیر و برکت و علم بی انتهاست بدون کمترین زحمت و پیچیدگی رحمت خدا به هرشکل شامل انسان می کند چه به شکل سلامتی یا به شکل سایتی پربازدید بدون انجام تبلیغات یا به اشکال دیگر. با تشکر
سلام به دوستان عزیزم و استاد عباسمنش و گروه فوق العادشون
یه مدتی هست که دارم دوره فوق العاده راهنمایی عملی دستیابی به رویاها رو مرور میکنم که چند روزی هست رسیدم به جلسات ۹ و ۱۰ دوره که هر دوتاش رو باهم و پشت سرهم گوش میکنم و در مورد حرفهای عالی که استاد در این دو جلسه میزنن فکر میکنم که واقعا چه باورهای نابی تو صحبتهاشون هست.باورهایی که استاد عزیز اونا رو در تمام جنبه های زندگیشون به طور صد در صد ایجاد کردن و نتایج بی نظیری گرفتن که خودشون خوشبخترین فرد روی کره زمین معرفی میکنن.که قائدتاً هر کسی دیگه هم این باورهای عالی رو ایجاد کنه و روی خودش کار کنه و ایمان واقعی رو به خداوند داشته باشه میتونه همون نتایج عالی رو بگیره در تمام جنبه های زندگی،که خود استاد هم میگن سیستم عصبی و مغزی همه انسانها به یک شکل عمل میکنه و اگر یکی توانسته دیگران هم میتونن… فقط باید باور کنه و به همون شکل عمل کنه. این دیدگاه و باوری هم که در مورد خداوند دارند و به طور واقعی و حقیقت خداوند مهربون رو شناختن و دارن با این آموزه هاشون اون خدای واقعی رو به ما میشناسونن.که تو هیچ کتابی و مدرسه و درس و دانشگاه خداوند رو معرفی نکرده بودن که اینطور بگم که یه جورایی خداوند عالم رو به ما شناسونده بودن.به نظرم همین دیدگاه و باوری که در مورد سیستمی بودن خدواند دارند و خداوند به صورت انرژی داره عمل میکنه یکی از عوامل موفقیت استاد است.خداوند رو اینطور شناخته که هر چیزی رو خواسته باشه در خواست میکنه و باورهای درست در موردشون میسازه و به اونا شکل میده و بعدن و خیلی سریع عملی میشه.فقط خداوند رو به شکل انرژی باور کرده و به هر شکلی هم که بخواهد میتونه اون انرژی در بیاره.در کسب وکارشون هم همینطور به هر شکلی که خواسته اون انرژی رو در آورده و به راحتی نتایج فوق العاده گرفتن.که خودشون یه مثال جالب تو دوره راهنمایی عملی دستیابی به رویاها زدن که متوجه شدن که جاذبه قدرتمندترین نیرویی هست که در جهان هستی وجود داره و تمام کهکشانها و سیارات و ستاره ها و اجسام دیگه مثل ماهواره ها رو در یک مدار خاص نگه داشته و هدایت میکنه و هیچ تداخل و لغزشی نداره و این روند و باور رو اومده در کسب و کارش ایجاد کرده که میخام کسب و کاری داشته باشم که هیچگونه نیروی خاص انسانی یا تبلیغات خاص و شرایط دیگه که بیش از ۹۹ درصد مشاغل دیگه و افراد دیگه درگیرش هستن رو نداشته باشه و به راحتی پول بسازه و این روند رو باور کرده و الان در کسب و کار ایشون هست.
در ضمن داخل پرانتز این رو هم بگم که( استاد به تواناییهای خودش ایمان و باور قوی در مورد تواناییهاشون داشتن که میتونن انجامش بدن و بزرگ فکر کردن در مورد کسب و کارشون،که باز هم یه نقل قول دیگه از ایشون، زمانی که جلوی رئیس حراست دانشگاه بندرعباس ایستاده بودن،گفت:فکر میکنید من کیسه دوختم برای دانشگاه بندرعباس،من جهانی فکر میکنم و جهانی میخام کار کنم.)
و در یک کلام،استاد،خداوند مهربون رو به شکل انرژی باور کرده که به باورها و فرکانسهای ما جواب میده.
با سلام خدمت استاد گرامی و همکاران محترم سایت عباس منش نظر من درمورد سوال مسابقه اینه که این سوال به سه بخش تقسیم میشود و برای هر بخش جواب مختص به همان بخش ارائه می دهم
درمورد اینکه چرا استاد عباس منش علارغم اینکه درحوزه بازاریابی و………. فعالیت نمی کند ولی نتایجی که گرفته اند خیلی موفقت تر از کسانی بوده که در حوزه بازاریابی و … فعالیت می کنند اینه که اولا” استاد با تمرینات مستمر و خود سازی به خود باوری با توکل به خدا میشه به هرچه که بخوای برسی که یکی از ارکان مهم که استاد بش اعتقاد و اعتماد داره اینه که خداوند در هر حال در وجود خودش احساس میکند و برای رسیدن به این شرایط که خدا در هر حال احساس کنی و از احساس کردن خدا لذت ببری باید خالص باشی ویکی از راه های خالص شدن و رسیدن به خدا کسب روزی حلال است که استاد خوشبختانه درطول سالیان سال که زندگی کرده در مقاطعی که حتی در بد تر ین شرایط مالی بسر برده ، هیچ وقت فکر دنبال کاسب روزی نامشروع نبوده و حتی به کسب درامد از راه نامشروع هم فکر نکردن چون اعتقاد داشته اگه قدمی کج برداره از خدا وند دور می شود و درهر شرایط به معنای واقعی خدا را شاهد اعمال خود حس کرده و چون به خدا اعتقاد و اعتماد کامل داشته هر کاری را با نام خدا ( به معنای واقعی ) شروع کرده و کسب و کارش روح خدائی به خود گرفته و وقتی که خدا در وجود خودش احساس کرده یقین داشته که کاری که انجام میده کاری درست و نتیجه کارای هم به خود خدا واگذار کرده که خوشبختانه هر موانعی که در کسب کاری بوجود آمده خیلی اسان به یاری خدا برداشته شده و موفقیت پشت موفقیت بسوی زندگیش سرازیر شده که درمقایسه با کسانی که درحوزهای بازاریابی و………….. فعالیت میکنند قابل مقایسه نیست
در مورد بخش بعدی سوال که چه عواملی نتایج استا د عباس من متفاوت کرده است ؟ اینه که باید خوشبین به معنای واقعی باشم بطوری احساس لذت ببریم و در هر شرایط حتی ناگوار نقاط قوت و مثبت را ببینیم و درمورد انها بیشتر تعمل کنیم و در مورد ان مسئله طوری فکر و رفتار به معنای واقعی که اتفاق خوبی بوده و باید همچین اتفاق خوبی می افتاد
در مورد چه عواملی نتایج یه کسب کار را متفاوت میکند ؟ اینه که در هر کسب کار عواملی متعددی وجود دارد که بر نتایج کار اثر می گذرانند ولی اگه بخواهیم درکسب کار موفق باشیم باید عاشق ان کار باشیم و از ان کار لذت ببریم همیشه تلاش کنیم دران کار بهترین باشیم بعنوان مثال اگه علاقمند و عاشق به شغل کفاشی هستیم باید کاری کنیم که بهترین باشیم واگه بهترین شدیم وبا ارسال فرکانسای مثبت دری های موفقیت و ثروت بسوی زندگیمان باز میشود
سلام به همه من خلاصه ومفید می گویم فقط باور وایمان به خداست که در دین ما به نام توکل بر آن تاکید شده این توکل بود که حضرت محمد(ص)را با دست خالی بدون زور وتزویر بر کفر وتزویر وقدرت موفق کرد چون ایمان داشت که خدا برای او کافیست البته برای ما که باور وایمانمان به اندازه ایشان نیست کار مشکلتر است واحتیاج به تمرین وتمرکز بیشتری است خدا کمکمون کنه ایمان ،ایمان ،ایمان، باور ،باور وتوکل چیزی که خود استاد هم دایم از ان سخن می گویند باور وایمان همه سدها را میشکند واز ما فردی نیرومند میسازد فقط وفقط باید ایمانتان را قوی کنید انچه دین میخواهد به ما بگوید
سلام به اعضای خانواده عزیزم
کسی که در اول کار به تبلیغ و یادگرفتن اصول بیزنس و دیجیتال مارکتینگ و رو میاره نشون دهنده اینه که؛ باور داره عوامل بیرونی در موفقیت اش نقش دارن یعنی موفقیت رو بجای اینکه در درونش جست وجو کنه در عوامل بیرونی جست وجو میکنه درنتیجه باور داره که با کمک از عوامل عوامل بیرونی، میشه بدون طی کردن تکامل به موفقیت رسید واگر نه هیچگاه به استفاده از تبلیغات و اینجور چیزها که عوامل بیرونی اند روی نمی آوورد
بنابراین شرک اش به خدا رو نشون میده اینکه خدا هیچ کارست و من خودم باید دست به کار بشم و کاری بکنم در نتیجه با این شرک قطعا موفقیت کسب نمیکنه٫
بایستی موفقیت رو در درون خودش و درهماهنگی با خدا به دست بیاره ،
با ایمان محض به خدا، ایمان به اینکه هرکاری رو از هرنوعی به راحتی میشه به خدا سپرد و خود عقب کشید
خود را و کارش را شایسته بهترین مشتری ها بداند
و ذهنش رو از باورهای ناخوب نسبت به پول و اوضاع بازار پالایش کند
و ایمان به باور فراوانی که مشتری زیاده و رزق خدا بی نهایت است به سمته هماهنگی درونی با خود و خدایش گام بردارد
اگر ایده ای الهام شد دست به کار شود
همواره مسئولیت کارش رو بپذیرد
کسی که این گونه به خودش و خدایش ایمان محض داشته باشد قطعا با طی کردن تکامل موفق میشود٫
سلام خدمت همه عزیزان ، خصوصا استاد عباسمنش
امیدوارم مواردی رو که اشاره میکنم اول از همه برای خودم و بعد برای عزیزانی که وقت میذارن و این متن رو میخونن مفید باشه
و همه ما از خواننده صِرف ، پا رو فراتر بذاریم و سعی در عمل به دانسته هامون کنیم که:
«به عمل کار برآید به سخن دانی نیست»
اگه همه ما باور کنیم که فقط با عمل به دانسته ها به نتیجه میرسیم و قدم اول رو برداریم مطمعنا چیزهایی رو که بلد نیستیم رو خدا برامون روشن میکنه ( هدایت الهی )
در پاسخ به سوال ،مواردی که به نظرم اومد :
1- مهمترین تفاوت رو توحید عملی ایجاد میکنه
یعنی واگذار کردن تمامی کارها به خداوند ، یعنی غصه نخوردن ، یعنی خیال راحت و دلِ خوش، یعنی عمل کردن و نترسیدن از نتیجه ،یعنی گرفتن قدرت از هر عامل بیرونی( دلار،تورم،دوست،دشمن و…) و دادن تمامی قدرت به رب ،یعنی خدا رو ناظر و حاضر و قادر بر هر کارری دانستن ، یعنی توجه به الهامات خدای رحمان،یعنی عمل کردن حتی با داشتن ترس،یعنی توکل بر خداوند در هر شرایط،یعنی…
2-ساختن باورهای قدرتنمدکننده با تکرار مداوم تا آخر عمر
ایجاد و تکرار باور فراوانی،باور احساس لیاقت،عزت نفس،باور به ربوبیت خداوند،باور فرصتهای بیشمار،باور به استقبال جهان از گسترش و ایده های جدید
3-عمل به دانسته های
عمل به الهامات،عمل کردن طبق باورهای قدرتمندی که برای خودمون ساخیتم
4-درس گرفتن از تضادها(مشکلات) تا رسیدن به خواسته
به جای تمرکز بر تضادهای به وجود آمده به خواسته ها توجه کنیم،تضاد رو مثله سکوی پرتاب به خوشبختی و واضح کننده خواسته ببینیم، از تضاد ها قدرت بگیریم تا سریعتر به خواسته ها برسیم
5-داشتن اهداف واضح و مشخص
خواسته هایی که بعد از برخورد با تضاد به وجود میان رو با برداشتن قدمهای کوچک ومتوالی دنبال کنیم تا به تمام خواسته ها بلکه بیشتر از اونها برسیم، باید با کمک گرفتن از موارد قبلی (1 تا 4 )که مطرح کردم راه رو برای رسیدن به اهداف جسورانه خودمون هموار کنیم و مطمئن باشیم که خداوند از ما حمایت میکنه
6-طی کردن تکامل
بزرگ فکر کنیم اما کوچیک عمل کنیم ، نخایم یک شبه به تمام اهدافمون برسیم که این کار فقط باعث سرخوردگی و نا امید شدن از ادامه مسیر بشیم و حتی خودمون رو درگیر تضادهای بیشتر کنیم و رسیدن به هدف رو سخت تر کنیم
وقتی برگشتم و مطالب بالا رو خوندم ، فهمیدم که تنها عامل وضعیت موجود و مشکلات فعلی خودم هستم
من تمام اطلاعات رو دارم اما تا به حال از اونها استفاده نکردم و عملی انجام ندادم
باید خودم رو ملزم به اقدام کنم
هر چند همین الان شیطان ذهن داره برام دلیل میاره که اینها فقط حرفهای قشنگه و هیچ کدومش دلیل اصلی نیست ،باید به خداوند پناه ببرم تا من رو در انجام این موارد یاری کنه و به خودم ثابت کنم تمام داستان همین است و بس
به امید عمل به دانسته ها
….
باسلام به خانواده صمیمی وگرم استاد عباس منش ودوستان عزیزی که با خواندن نوشته های آنهالطف ومهربانی خدا را در درونم احساس می کنم وبا این که هیچ کدام را ندیده ام اما قلم شان مرا را به وجد می آورد.
از استاد بی اندازه سپاسگزارم که با طرح این سوال مرا چند روزی به تفکر وا داشتندبه طوری که صبح به محض بیدار شدن سیگنال های فرکانسی،مغزم شروع به تکاپو می کردوتا شب هر لحظه که اندکی فراغ می یافتم باز هم به فکر فرو می رفتم تا پاسخ را بیابم.
در پس تمام تفکرات چند نکته ای به ذهن اینجانب رسیدکه امیدوارم مثمر ثمر واقع شود:
درابتدای هر کاری به گمانم آن فرد باید تخصص لازم را کسب کند وچه بسا فردی درآن حیطه مدرک دانشگاهی داشته باشد ولی منظور من مدرک دانشگاهی نیست بلکه تخصصی که بتواندآن کار را به شیوه ی عملی به انجام برساند،حال اگر باید بیشتر مطالعه کند تا سطح علمی اش بالا رود،دوره های عملی را بگذراند تا در آن کار ماهر شود یا روی عزت نفسش کار کندتا بتواند آنچه فرا گرفته را به منصه ظهور برساند.
حالا وقت عمل کردن ایده ناب اوست؛درونش را از شادی وسرور پر کندوبا عشق ایده اش را در آغوش بگیردوبه گونه ای آن کار را انجام دهد که گویی زیباترین ودلرباترین کار دنیا را انجام می دهد واز لحظه لحظه آن لذت ببرد نه آن که هر لحظه به خود بگوید پس کی تمام می شود؟یا کی به پول وثروت می رسم؟هرچند که خیلی زود به تمام آنچه می خواهد می رسد.
وسومین قدم ایمان است؛به خدایی که روزی ات را تضمین کرده،ایمان به کاری درست، به راهی درست واین که توفردی تاثیر گذار وموثر هستی وآن کاربهترین در این دوران است.
ونهایتا به قول استادباید تکامل خودت راطی کنی مثلا در امر مشاوره ، کسی را راهنمایی می کنی وراهکار تو به آن کمک می کندوآن فرد از ذوق وخوشحالی اش برای دیگران تعریف می کند ودیگران به سوی توجلب می شوندواین گونه شناخته می شوی واین همان تبلیغ کار توست بدون پرداخت هزینه ی گزاف تبلیغات!
به گمانم استاد عباس منش عزیز این مراحل را طی نموده اندو رمز موفقیت ایشان از نظر من این موارد است.
متشکرم از وقت ای که گذاشتید واینها را مطالعه نمودید.
با سلام جواب کوتاه دارم
احساس خوب =اتفاق خوب
احساس خوب = کسب وکار متفاوت
سلام به استاد و دوستان عباس منشی
مطالب درمورد دیدگاه توحیدی هم در فایل های استاد هم در کامنت ها فوق العاده عالییییییی هستند
اما چکار کنیم که واقعا توحیدی شویم؟
من خیلی چیزها فهمیدم در این سایت
اما چطوری باید سریعتر توحیدی تر شوم ؟
من پیشرفت کردم نسبت به قبل اما هنوز اون چیزی که باید بشوم نشدم
من میخوام شخصیتم کلا و به صورت دائمی تغییر کنه دقیقا مثل استاد
اما چه کنم ؟
چطوری خودم را پاک کنم از شرک؟
چطوری احساس معنویت را در خودم افزایش بدم؟
ذهنم میره تو حاشیه ها
مثلا میدونم نماز یعنی توجه کردن به خدا اما ناخودآگاه فکر میکنم برای نزدیک شدن به خدا باید کلی نماز خواند و روزه گرفت و…. چطوری این را از ناخودآگاهم بیرون کنم؟
چون دانستن کافی نیست
میدونم باید توحیدی باشم و میدونم که تنها منبع ثروت و روزی خداوند هست اما ناخودآگاه رزقم را دست مشتری میبینم خوب چطوری از شر این شرک ها خلاص شوم؟
لطفا راهنمایی کنییییید من خیلییییی چیزها فهمیدم اما ناخودآگاه و در عمل در خیلی از مسائل شرک دارم
و خودم را ناتوان میبینم و حس میکنم اگه خود خدا کمکم نکنه هم در این دنیا هم در دنیا بعد جهنمی هستم و خود خدا باید نجاتم بده و به هر خیری از طرف خدا نیازمندم
دوستان ما خیلی چیزها میدانیم اما دانستن کافی نیست مثلا من مدتی واقعا توحیدی میشوم و پر احساس معنویت اما بعد مدتی ناخودآگاه باز جور دیگه عمل میکنم
لطفا راه کار بدید این راهکار واسه خیلی ها مفید خواهد بود
ممنون
با سلام
زمانی که فرد به خودآگاهی و هوشمندی کامل می رسد، می تواند با انتخاب و اختیار خود مسیرش را تعیین کند. اینکه آقای عباس منش
بدون تبلیغ، سایت پربازدید و پویایی دارن به خاطر رسیدن به حد کامل شناخت احساسات است و چون تمام میل و خواسته را در هر لحظه در اختیار خود دارن آنچه را اراده کردن اتفاق می افتد که در این مسیر خداشناسی را هم به آن اضافه کردن و چون در مسیر الهی پیش می روند خدا هم مسیر باز، روان و پربرکت را نشون داده و طبق آیه قرآن وقتی خدا کسی را بالا ببرد کیست که بخواهد مانع شود و وقتی خدا کسی را به زمین زند کیست که بخواهد جلوی آن را بگیرد. وقتی انسان به اندازه باور خود خدا را شناخت، خدا هم به اندازه همان میزان از شناخت، برکت و مکنت را در اختیار فرد قرار می دهد. اما نکته مهم اینجاست که قوانین و اصول بازیابی و تبلیغات تجربه مختلف افراد و شرکتهاست که در طول زمان حاصل شده و تحت عنوان علم و اصول مارکتینگ و بازیابی توسط افرادی تدریس و بیان می شود حال خدا که منبع هر خیر و برکت و علم بی انتهاست بدون کمترین زحمت و پیچیدگی رحمت خدا به هرشکل شامل انسان می کند چه به شکل سلامتی یا به شکل سایتی پربازدید بدون انجام تبلیغات یا به اشکال دیگر. با تشکر
آن که کلام خدا را میشنود
هم اوست که او را میبیند
و هم اوست که او را در قلب خود مییابد..
سلام به دوستان عزیزم و استاد عباسمنش و گروه فوق العادشون
یه مدتی هست که دارم دوره فوق العاده راهنمایی عملی دستیابی به رویاها رو مرور میکنم که چند روزی هست رسیدم به جلسات ۹ و ۱۰ دوره که هر دوتاش رو باهم و پشت سرهم گوش میکنم و در مورد حرفهای عالی که استاد در این دو جلسه میزنن فکر میکنم که واقعا چه باورهای نابی تو صحبتهاشون هست.باورهایی که استاد عزیز اونا رو در تمام جنبه های زندگیشون به طور صد در صد ایجاد کردن و نتایج بی نظیری گرفتن که خودشون خوشبخترین فرد روی کره زمین معرفی میکنن.که قائدتاً هر کسی دیگه هم این باورهای عالی رو ایجاد کنه و روی خودش کار کنه و ایمان واقعی رو به خداوند داشته باشه میتونه همون نتایج عالی رو بگیره در تمام جنبه های زندگی،که خود استاد هم میگن سیستم عصبی و مغزی همه انسانها به یک شکل عمل میکنه و اگر یکی توانسته دیگران هم میتونن… فقط باید باور کنه و به همون شکل عمل کنه. این دیدگاه و باوری هم که در مورد خداوند دارند و به طور واقعی و حقیقت خداوند مهربون رو شناختن و دارن با این آموزه هاشون اون خدای واقعی رو به ما میشناسونن.که تو هیچ کتابی و مدرسه و درس و دانشگاه خداوند رو معرفی نکرده بودن که اینطور بگم که یه جورایی خداوند عالم رو به ما شناسونده بودن.به نظرم همین دیدگاه و باوری که در مورد سیستمی بودن خدواند دارند و خداوند به صورت انرژی داره عمل میکنه یکی از عوامل موفقیت استاد است.خداوند رو اینطور شناخته که هر چیزی رو خواسته باشه در خواست میکنه و باورهای درست در موردشون میسازه و به اونا شکل میده و بعدن و خیلی سریع عملی میشه.فقط خداوند رو به شکل انرژی باور کرده و به هر شکلی هم که بخواهد میتونه اون انرژی در بیاره.در کسب وکارشون هم همینطور به هر شکلی که خواسته اون انرژی رو در آورده و به راحتی نتایج فوق العاده گرفتن.که خودشون یه مثال جالب تو دوره راهنمایی عملی دستیابی به رویاها زدن که متوجه شدن که جاذبه قدرتمندترین نیرویی هست که در جهان هستی وجود داره و تمام کهکشانها و سیارات و ستاره ها و اجسام دیگه مثل ماهواره ها رو در یک مدار خاص نگه داشته و هدایت میکنه و هیچ تداخل و لغزشی نداره و این روند و باور رو اومده در کسب و کارش ایجاد کرده که میخام کسب و کاری داشته باشم که هیچگونه نیروی خاص انسانی یا تبلیغات خاص و شرایط دیگه که بیش از ۹۹ درصد مشاغل دیگه و افراد دیگه درگیرش هستن رو نداشته باشه و به راحتی پول بسازه و این روند رو باور کرده و الان در کسب و کار ایشون هست.
در ضمن داخل پرانتز این رو هم بگم که( استاد به تواناییهای خودش ایمان و باور قوی در مورد تواناییهاشون داشتن که میتونن انجامش بدن و بزرگ فکر کردن در مورد کسب و کارشون،که باز هم یه نقل قول دیگه از ایشون، زمانی که جلوی رئیس حراست دانشگاه بندرعباس ایستاده بودن،گفت:فکر میکنید من کیسه دوختم برای دانشگاه بندرعباس،من جهانی فکر میکنم و جهانی میخام کار کنم.)
و در یک کلام،استاد،خداوند مهربون رو به شکل انرژی باور کرده که به باورها و فرکانسهای ما جواب میده.
به امید موفقیتهای روز افزون…..