https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت تمامی دوستان به نظرمن اول ایمان وتوکل واعتمادویاری خواستن قوی ازخداونددوم داشتن اراده وپشتکارقوی باوجودتمام تضادهاسوم داشتن باورقوی وحرکت روبه جلوچهارم عمل کردن به باورهاوخواسته هابه قول استادایمانی که عمل نیاوردحرف مفت است وقتی این چهاراصل محکم وقوی باشدنیازی به تبلیغ یاجلب توجه دیگران نداردازتوحرکت ازخدابرکت
صبح زوده ک دارم براتون می نویسم و آنقدر اشک ریختم که خدا میدونه اشک پاکی اشک فهم با فایل الهاماتتون که با یه اهنگ زیبا تو یک کانال بود قبلا هزار بار گوشش کرده بودم ولی هیچ حس و دریافتی بهش نداشتم ولی این بار با اهنگ معین میکس شده بود و منقلبم کرد ٫٫٫٫٫ نمیخواستم این پیام رو براتون بذارم ولی گفتم این پیام رو بذارم جهت تشکر و یک انتقاد کلی هم بهتون بکنم ک به فایل الهامات ربطی نداره(یاشاید هم داره خخخخ) گاهی تو بعضی فایلها پر از غرور میشید و این آدم و پس میزنه ٫٫٫٫٫٫دیروز فایلهای مصاحبه شهاب حسینی رو می دیدم یک آدمی ک میلیون بار رشد و پیشرفت کرده وقتی پای حرف هاش میبینی ذره ای غرور و٫منیت نمی‌بینی اما شما انگار غبار غرور گذاشتید روی تمام حرف های قشنگتون زیر حرفهاتون قشنگه ولی روش از غبار منیت و خودخواهی پر شده ٫٫٫٫٫اگر این حرفها رو خوندید و مقاومت داشتید و گفتید این دیگه چی میگه مطمئن باشید این پاشنه آشیلتونه٫
من چند ساعت پیش کامنتی درباره سوال مسابقه گذاشتم و قبلش بگم که من دوره 12 قدم را گرفتم و از اول باهاتون بودم ولی جلسه تجسم را هنوز نرفته بودم شروع کنم و امروز بهم گفته شد که جواب سوال مسابقه را بدهم و بعد برم سراغ جلسه تجسم .
تا جلسه تجسم را گوش کردم دیدم چقدر مطالبی که در جواب سوال مسابقه نوشتم شبیه صحبتهای شماست . حتی مثال مصاحبه شما در فرانسه که در جلسه تجسم گفتید را چون قبلن هم گفته بودید من در جواب مسابقه ذکر کرده بودم . برام خیلی جالب بود و گفتم که خدمتتون عرض کنم .
به نظر من پاسخ این سوال در یک کلمه خلاصه میشه و اون کلمه بااااااااااوره.
در واقع ایمان باور کردن چیزی است هر چند آن را نمی بینی و و پاداش این ایمان دیدن آن چیزی است که بهش باور داری.همان طور که خداوند در مورد صفات مومنین در قران میفرماید (الذین یومنون بالغیب) ، کسانی که به چیزی که نمی بینند ایمان دارند و پاداش این ایمان رسیدن به خواسته هاشون در دنیا و آخرت است.
حال در پاسخ به سوال این دوست عزیز ، وقتی انسان رویایی را در سر می پروراند و هدف را برای خود تعییین میکند و از خدای متعال آن را درخواست میکنه و نکته بسیار مهم این که باور داره که حتما خدای متعال اون را به خواسته اش می رساند ، در کمال آرامش با احساس خوب در مسیر رسیدن به هدف قدم بر می دارد و خداوند هم انسان را در این مسیر هدایت میکنه و در هر لحظه بهترین ها را درمسیر رسیدن به رویاهاش رقم میزنه.
حال اگر دکترای علم اقتصاد داشته باشی ولی باور و ایمان نداشته باشی و احساس خوب که نتیجه همان ایمان قوی هست نداشته باشی به نتیجه دلخواه نمی رسی .ما باید ایمان داشته باشیم خداوند، بهترین ابزارها و روش ها را در مسیر اهدافمون قرار میده.
البته این مسئله نه تنها در مورد مسائل مالی بلکه در تمام جوانب زندگی صدق میکنه.
سلام واحترام خدمت استاد و خانواده خوب و صمیمی عباس منش
عوامل تفاوت در موفیقت افراد در کسب و کار و زندگی
۱٫باور:یعنی باور توحیدی که این جهان رو قدرتی بی انتها و مطلق در برگرفته و اداره میکنه نیرویی که قدرت مطلق است و با اعتماد به الله یگانه و باور درست بر اینکه تمام راهها و مسیر ها به خدای بزرگ منتهی میشود تفاوت را رقم میزند و من هم بخشی از این قدرت هستم و به این باور که لایق تمام خوبی های زندگی هستم برسم٫
۲٫عاملی که سبب تغییر در نتیجه ها ی متفاوت در کارها و زندگی میشود فقط “عشق” است٫
در مرحله اول اگر عشق به انجام کاری در من وجود نداشته باشه اون کار هیچ وقت نتیجه ی مطلوبی برای من ندارد،باید در زنگی عشق را اجرا کنیم تا قدرت اون رو حس کنیم٫اینکه در کاری بخواهیم موفق بشیم باید به اون کار عشق بورزیم،احساس خوب بدهیم تا بتونیم نتیجه ی مثبت رو دریافت کنیم٫
افرادی هستند که با تلاش های زیاد و کارهای طاقت فرسا هیچ وقت به نتیجه دلخواه نمیرسندچون عشق به اون کار وجود اونها رو فرا نگرفته و احساس خوب و عالی به کار را در زندگی نداده اند٫
به نظر بنده احساسی که در هر کاری ما میدهیم نتیجه ی آن همان چیزی ست که در زندگی دریافت میکنیم٫
کسی که در کارهایش موفق است احساسش سراسر عشق به آن کار میباشد،باور دارد که با عشق به آن کار و احساس خوب و استفاده از قدرت نامحدود عالم میتواند به هر چیزی که میخواهد دست پیدا کند٫
انسان های موفق علایق خودشون رو یادداشت میکنند چون باور دارند به آنها میرسند٫
احساسات خوب سطوح تمام نشدنی دارند واین همان “عشق”است٫ عشق بالاترین قدرت موجود در عالم است وبا عشق میتوان به همه چیز رسید٫
افراد موفق آینده رو از طرق احساسات خودشون تغییر میدن٫
اگه کسی چیزی رو میخواد باید حتما اون رو با “قلبــش” آرزو کنه و اون خواسته رو حتما “تصور” کنه چراکه تصور، آدمی رو به اونچه که میخواد متصل میکنه٫ هر چیزی که میخوایم رو باید تصور کنیم تا در عالم آفرینش شکل بگیره و بعد از اون رسیدن به اون خواسته با عشق و احساس خوب وباور به اینکه “رب یکتا” که در تمام مراحل زندگی با ماست ممکن میشه٫و روزانه به تصوراتی که داریم فکر کنیم تا به باور برسیم لایق تمام خوبی های زندگی هستیم٫خواسته های ما در برابر نیروی عشق قطره ای در برابر دریاست چرا که عشق بر هر چیزی پیروز میشود٫
۳٫سپاسگزاری:سپاسگزاری یکی دیگراز عوامل تفاوت در کسب و کار و زندگی است٫سپاسگزاری یعنی ابراز عشق کردن برای هر چیزی که دریافت میکنیم٫
زیرا سپاسگزاری هر چیزی که داریم رو چند برابر میکنه،انسان های موفق برای هر چیزی که دارند سپاس میگویند ولو خیلی کوچک باشد٫
هر چه بیشتر سپاس بگوییم عشق بیشتری میدهیم و هر لحظه فرصتی است برای اینکه سپاس بگوییم و هر چیزی که دوست داریم رو چند برابر کنیم٫
سپاسگزاری خود زیر مجموعه نیروی ماورایی عشق است٫
اصلی اساسی و فطری در تمام موجودات در هر فلسفه،مذهب ودر هر علمی است و آن این است که هیچ فردی نمیتواند از قانون عشق فرار کند٫
پس چیزی که باعث موفقیت در کسب و کار ها در زندگی میشود دادن عشق است٫باید از خود عشق ساطع کنیم و در مورد کارهایی که میخواهیم انجام دهیم حس خوبی داشته باشیم تا اون رو به سمت خودمون جذب کنیم،مهم نیست در چه پله ای ایستاده ایم٫
خیلی از افراد هستند که در شرایط خیلی بدی بودند اما از قانون خبر داشتند،ازجمله قانون زندگی،عشق و جذب٫٫٫
اونها از طریق تجسم و احساس چیزهایی که دلشون میخواست داشته باشن رو با تمام وجود حس کردند و با قانون جذب زندگی کردند در برابر سختی ها مقاومت کردند و به تمام اونچه باید رسیدند٫
اونها حسشون رو نسبت به موفقیت و کارها تغییر دادند و زندگیشون تغییر کرد٫
برای هر کاری که میخوان انجام بدن حس خوب میدن و کاءنات طبق قانون هستی نتیجه بزرگتری تحویل اونها میدهد٫
انسانها به اندازه ی عشقی که میورزند پاداش میگیرند نه به اندازه ای که کار یا زمانی که صرف چیزی میکنند٫
اونها هر فرصتی که برای بازی های زندگی براشون فراهم میشه رو غنیمت میشمرندو به خواسته ها و موفقیت ها واکنش مثبت نشون میدن٫از موفقیت دیگران چنان خوشحال میشن که انگار خودشون اون رو کسب کردند٫
در کار و شغلشون نابغه هستند اما نه معنی اینکه صرفا درک بالا و هوش خارق العاده دارند،چرا که نابغه بدون احساس هیچی نیست و چیزی که یک فرد رو نابغه میکنه فقط و فقط “عشقه”
در واقع نیروی مغناطیسی عشق چرخه ی دنیا رو میگردونه و هر کس با حس خوب عشق ساطع کنه مثل آهنربا موفقیت رو به سمت خودش جذب میکنه٫عشق شادی میاره و انسان های شاد همیشه موفق تر هستند چون شادی یکی از شاه کلید های موفقیت است٫
اگر فقط و فقط اگر عشق نیروی حاکم بر زندگی باشد به دست آوردن هر چیزی آسان میشود و باعث کسب پول، ثروت ، آرامش و تمام خواسته ها میگردد٫
زیبایی و موفیت زندگی در گرو این است که عشق را نسبت به هر چیزی ارجح بدانیم٫
جان کلام اینکه هر کسی به باور توحیدی برسه و از قانون عشق و سپاسگزاری در زندگی استفاده کنه در هر مرحله ای از زندگی باشه با هر سنی که داشته باشه فرقی نمیکنه اگر این این قوانین رو در زندگی رعایت کنه میتونه آدم تفاوت ها رو رقم بزنه و عکس این قضیه هم کاملا است٫
من در حدود یک ماه هست که عضو این مجموعه دوست داشتنی شدم و اولین بار هست که دیدگاهم رو نوشتم و از اینکه عضو این خانواده خوب و صمیمی هستم احساس رضایت دارم و چیزهای خوبی در این مدت یاد گرفتم و تاثیرات اون رو در همین مدت محدود توی زندگی مشاهده کردم٫
امیدوارم که خوشتون اومده باشه و از کسانی که دیدگاه من رو خوندند تشکر میکنم همچنین از استاد عزیز نهایت تشکر رو بابت تمامی مطالب خوبتون دارم٫
سلام به همه دوستان توحیدی ام و استاد عزیز٫خیلی خوشحالم که در جمع شما عزیزان در کنارتون هستم٫
به نظر من همه چیز توحید است به این معنی که ما در ذهنمون قدرت رو به خدا (رب العالمین) بدیم و همه چیز رو از او بخواهیم و باور کنیم تنها کسی که میتونه ما رو به خواسته هامون برسونه فقط خداست ٫ من یادمه در گذشته هر موقع میخواستم برم مهمونی یا مکانی که اطرافیانم و دیگران حضور داشتند زمان های زیادی فقط به این فکر میکردم که چی بپوشم ٫ چجوری لباس و شلوار و کفشمو با هم ست کنم تا جذاب باشم یا بقیه تاییدم کنن شاید باورتون نشه ساعت ها زمان میگذشت تا من آماده بشم و وقتی میرفتم مهمونی میدیم اتفاق خاصی نیفتاد و اطرافیان رفتارشون با من عادی و مثل همیشست بعد اتفاقا تو همون جمع افرادی بودن که لباسشون عادی بود یا صورتشونو اصلاح نکرده بودن یا تند حرف میزدن و ٫٫٫ اما انگار از مهمونی لذت میبردن و اطرافیان هم دورش جمع بودند و من انگار تو اون مهمونی خودم نبودم ولی بعدها وقتی قوانین رو تا حدودی فهمیدم و سعی کردم به انچه فهمیدم عمل کنم اینکه من باارزشم من بخشی از خداوند هستم نیرویی که ذاتش فراوانی و نعمت و عشق و سلامتی و ثروت هست فهمیدم که پس من با هر لباسی یا با هر مدل مویی باارزشم و لایق دوست داشته شدن هستم فقط کافیه چیزی رو بپوشم که به خودم احساس خوب میده نه دیگران و به جای اون ساعت ها وقت گذاشتن برای انتخاب لباس روی افکار و باورهایم کار کنم ٫الان خیلی راحت لباس میپوشم چیزی رو که خودم میخوام و وقتی میرم مهمونی خیلی لذت میبرم اطرافیانم واقعا به من لطف و محبت دارن چرا که من خودمم و واقعا از خداوند سپاسگزارم ٫ در مورد هر موضوعی همینه وقتی باور داشته باشیم همه چیز خداست خدایی که در درون ماست ٫ همیشه همراه ماست و هر لحظه داره ما رو هدایت میکنه ایندفعه فقط روی اون سرمایه گذاری میکنیم ممکنه خدا یه ایده ای بده که مثلا برو در مورد بیزینست با فلانی حرف بزن و بهش بگو چه توانایی هایی داری یا مثلا ازش درخواست کن و ٫٫٫ اما ما در ذهنمون میدونیم که قدرت و اصل خداونده و دلیل اینکه ما این کارا رو انجام میدیم چون ایده خداونده و وسیله ای است از طرف خداوند و نعمت خداونده پس ما انجامش میدیم ولی یه موقع هست که ما فکر میکنیم که مثلا تبلیغات همه چیزه و عامل اصلیه و نشونش هم اینه که ما روی اون سرمایه گذاری میکنیم ٫ تمام تمرکزمونو روی اون میزاریم و چرا اینکارو میکنیم چون میبینیم بقیه اینکارو کردن و فکر میکنیم که این عامل اصلیه و به بقیه کارهایی که کردن توجه نمیکنیم اینکه طرف چه باورهایی داشته درسته که از خودش تبلیغ میکنه اما با چه باوری اینکه تبلیغات ایده خداونده یا اینکه تبلیغات خود خداونده و شرک داره بین این دو خیلی تفاوته ٫ و وقتی که فکر میکنیم تبلیغات همه چیزه ممکنه تا یه جایی پیشرفت کنیم اما موقته و بعد میبینیم که رفته رفته داریم سقوط میکنیم و دیگه جلوتر نمیریم وقتی این اتفاق میفته اغلب آدما میگن آره همینه دیگه بهتر از این نمیشه دیگه زندگی همینه ٫ همه همینجورین و اینو تو گوش بقیه هم میکنن که اره همینه جهان اینجوریه ٫ بعد وقتی میبینن که یه سری ادما جلوتر رفتن و بدون توقف دارن پیشرفت میکنن دوباره میگن اره اینا دزدی کردن اینا پارتی داشتن اینا شانس اوردن و هزاران بهونه دیگه ٫ و از هدایت دور میمونن و نمیدونم چجوری دوباره هدایت میشن ؟ شاید هدایت نشن واقعیت اینجاشو خودمم سوال هست توی ذهنم و ممنون میشم دوستانی که اینو خوب فهمیدن به این سوال جواب بدن ٫ به هر حال ما بهتره که همیشه دنبال اصل بریم و دنبالش باشیم چون همه چیز همینه ٫ و ایده های عالی از همین تمسک جستن به اصل ( خدا ) به دست می آید و فقط کافیه بهشون عمل کنیم تا به خواسته هامون برسیم ٫ با تشکر٫٫
بنظر من عامل موفقیت هر شغلی یا به عنوان مثال آقای عباسمنش اول از هر چیز در ایمان و باور پیروزی بوده چون به هر صورت در ابتدای هر کاری قطعا مشکلات و ضعف هایی وجود دارد که خود آنها با ایجاد دردسر میشود،که این دردسر ها و ناکامی ها عامل مهمی در ایجاد دل سردی و ناامیدی هستند.این عامل به خودی خود باعث بی انگیزگی و در نهایت گرفتن قدرت خلاقیت اون حال خوشی که باعث ایجاد انرژی برای ادامه مسیر میشود را خواهد گرفت.
دومین عامل هم می تواند این باشد که به جای آنکه دنبال زرق و برق باشیم و به طور کلی دنبال حواشی باشیم دنبال کیفیت کارمان باشیم که البته همین عامل من را به سمت استاد عباسمنش جذب کرد و خودم هم از همین روش دارم جواب میگیرم البته راه درازی در پیش دارم.یکی از زیبا ترین ویژگیهای استاد سادگیه.حالا چه در گفتار،چه در توضیحات موضوعات،چه سایت و حتی لباس پوشیدنش.
سومین عامل هم این است که شما آنچه که در مورد شغلت یا حرفه ات میخواهی با فکر و ایمان طلب کنی،بعد از آن بدون شک و ترس اقدام کنید من یقین دارم خودکار وار هدایت میشوید به سمت اون هدف.حالا اگر نیاز باشد از ابزاری مثل تبلیغات هم استفاده شود به شما داده خواهد شد.
نباید فراموش کرد که شغل و حرفه شما در هر مرحله ای که هست تنها باید با آن امکانات موجودی که دارید رشد کند نه چیز اضافه دیگر و باید اجازه بدهی و صبر کنید تا تکامل خود را طی کند.مثلا خود من حرفه بلد بودم و برای خودم هدفی تعیین کردم با وجود آنکه می توانستم در خانه خودم اون کارو انجام بدهم ولی آمدم طلاهای همسرم را فروختم و مغازه زدم.در آخر مجبور شدم با ضرر مغازه راتحویل دهم.درسته که مغازه تحویل دادم اما به خودم گفتم هدف من مشخصه و مغازه تنها یک ابزار ،پس چه باشه و چه نباشد من راهم را ادامه میدهم.یعنی خودم را درگیر ظواهر نکردم.یاد هم گرفتم که باید صبر کرد و اجازه داد تا تکامل طی شود و دستان خداوند را باز گذاشت و در خداوند دخالت نکرد.شما فقط از مسیر لذت ببر.
چه عاملی آمازون و ای بی و … رو از حباب دات کام نجات داد؟
چه عاملی ایلان ماسک رو در این جایگاه قرار داد؟
چه عاملی باعث شد که بیل گیتس بشه ثروتمند ترین فرد جهان؟
در نگاه سطحی همه به دنبال وصل کردن موفقیت افراد به عوامل بیرونی هستند.اما عوامل بیرونی و ابزارها چه وقتی به کار ما میان به درد ما می خورن؟وقتی که عوامل درونی رو درست کرده باشیم عامل اصلی درون ماست زمانی که افکار و باورهامون درست باشه ما هدایت رو دریافت می کنیم زمانی که در مدار درستی باشیم خداوند همه کار رو برای ما انجام میده هرچی که نیاز داشته باشیم برامون میاره به هر ابزار و علمی که نیاز داشته باشیم.
اگر لازم باشه تبلیغات کنیم بهمون میگه و راه رو نشونمون میده .دانا ترین و متخصص ترین افراد رو وارد کسب و کار ما میکنه.
نه فقط در مورد کسب و کار در مورد سلامتی هم همینطور زمانی که شروع می کنیم به کار کردن روی افکارمون جهان در برابر ما کرنش می کنه بهترین پزشک ها و داروها و خوراکی ها رو برای ما فراهم میکنه.
ما قرار نیست علومی که در طی قرن ها تکاملشون رو طی کردن رو نادیده بگیریم کار ما اینه که با تغییر فکرمون به منبع وصل بشیم دیگه نگران چیزی نیستیم . از هر تضادی فرصتی میسازیم برای پیشرفت.مانند آب رودخانه همواره باید در حرکت باشیم تا زلال بمونیم.
اوایل که با این مباحث آشنا شدم با خودم فکر می کردم اگه قرار با تغییر باورها سلامتی بیاد رونق کسب و کار و ثروت بیاد روابط عالی بیاد دیگه این همه علوم به چه دردی می خوره.پزشکی و تجارت و بازاریابی و کسب و کار و روانشناسی و…
این علوم زمانی به من کمک می کنه و میتونم ازشون استفاده کنم که افکارم رو درست کنم باورهام رو درست کنم خداوند من رو هدایت میکنه به مسیر درست.چه بسیار افرادی که از دیجیتال مارکتینگ و … دارن پول و ثروت میسازن و به کسب و کارها کمک می کنند که بتونن رشد کنن.
این نیروی قدرتمند که تو وجود همه ما هست خانم مگ وایتمن که فارغ التحصیل دانشکده تجارت هاروارد بود رو برای نجات ای بی فرستاد .ایده ها رو به جف بزوس الهام کرد که چطور از حباب دات کام نجات پیدا کنه.
همون خدا که ایده هارو به قلب استاد عباس منش الهام میکنه که الان برو اینستاگرام یا این کاررو انجام بده .
وقتی باورها درست باشه اگه تضادی پیش بیاد و بتونی ذهنت رو کنترل کنی پیشرفت میکنی به مسیر های بهتری هدایت میشی افراد مناسب تری وارد کسب و کارت میشن.
وقتی که نگران نیستی آرامش داری و رها میکنی و خودت میسپاری به خداوند و میگی من کارم رو انجام میدهم خدا خودش درست میکنه.
چطور میشه که ای بی کارش از فروش که روان نویس شکسته شروع میشه.
شرکت آمازون از یه انباری و بسته بندی کتاب روی زمین شروع می کنه و میشن موفق ترین ها در جهان؟
اگه اصل اساسی اون چیزی که که تو کتابهای بازاریابی و… نوشتن پس این همه آدم دارن الگو برداری میکنن ازشون سالهاست که این کتابها داره تدریس میشه تو دانشگاهها اساتید حفظ هستند همه این فوت و فن ها الان باید ایران میشد قطب اول اقتصادی دنیا .
مسله این است که جای اصل و فرع رو جابه جا کردیم.جای هدف و وسیله رسیدن به هدف رو عوض کردیم.به قول استاد وقتی جای گنج رو میدونی و با تمام وجودت می خوایش و میدونی که مال خودت خدا خودش قراره همه کار رو انجام بده بهت هدایت میشی به چهار قدم اونطرف تر یه ابزار پیدا میکنی زمین رو بکنی.
امیدوارم مطالبی که نوشتم مفید باشه برای فردی که مطالعه می کنه.
بی‌نیازی و عزت در حرکتند و هنگامی که محل توکل را بیابنددر آنجا ساکن میشوند٫
تفسیر آیه ۱۲ سوره ابراهیم
بی نیازی و عزت یعنی ثروتمندی در تمام زمینه ها٫٫٫وما این الگو از ثروتمندی را در زندگی استاد عباسمنش به وضوح میبینیم ٫
تفاوت نتیجه کار استاد با سایرین ایمانی است که عمل آورده است ٫ایمان به خدا و قانونش و تعهدی صد در صد در عمل به آنچه به دیگران آموزش میدهندو اطمینان ایشان از نتیجه آموزشهایشان و این است که جنس آموزشهای ایشان اینقدر با بقیه متفاوت است و نتایج ایشان با هیچ کس قابل مقایسه نیست ٫ ایمانی که توانست ایشان را با دو بچه کوچک در سردترین ماه سال فقط بایک ساک کوچک راهی تهران کندکه تصورش هم برای ما سخت است،ایمانی شبیه ایمان ابراهیم است ٫
ایمانی که در تمام مهاجرت هایشان دیده میشود،ایمانی که باعث میشود با شنیدن آگاهی های خالص و نابی که از ایشان میشنویم به اصل وجودمان، آن فطرت خداییمان وصل شویم دقیقا مثل نگاه کردن به یک نوزاد که تو را به اصلت وصل میکندو آرامشی از جنس خداوند وجودت را لبریز میکند٫٫٫ وقتی اینچنین ایمانی هست آیا نیازی به تبلیغات یا هر ابزار دیگری هست ؟؟
دوست خوبم فقط روی خدا حساب کن نه هیچ چیز دیگر،حتی اگر تمام مردم دنیا آن را فریاد بزنند٫آنها در برابر عظمت لایتناهی که تو به آن وصلی نقطه ای کور هم نیستند٫
وقتی تو بر او توکل کردی بی نیازی و عزت بر تو می‌بارد ٫
سلام خدمت تمامی دوستان به نظرمن اول ایمان وتوکل واعتمادویاری خواستن قوی ازخداونددوم داشتن اراده وپشتکارقوی باوجودتمام تضادهاسوم داشتن باورقوی وحرکت روبه جلوچهارم عمل کردن به باورهاوخواسته هابه قول استادایمانی که عمل نیاوردحرف مفت است وقتی این چهاراصل محکم وقوی باشدنیازی به تبلیغ یاجلب توجه دیگران نداردازتوحرکت ازخدابرکت
استاد نازنینم سلام
صبح زوده ک دارم براتون می نویسم و آنقدر اشک ریختم که خدا میدونه اشک پاکی اشک فهم با فایل الهاماتتون که با یه اهنگ زیبا تو یک کانال بود قبلا هزار بار گوشش کرده بودم ولی هیچ حس و دریافتی بهش نداشتم ولی این بار با اهنگ معین میکس شده بود و منقلبم کرد ٫٫٫٫٫ نمیخواستم این پیام رو براتون بذارم ولی گفتم این پیام رو بذارم جهت تشکر و یک انتقاد کلی هم بهتون بکنم ک به فایل الهامات ربطی نداره(یاشاید هم داره خخخخ) گاهی تو بعضی فایلها پر از غرور میشید و این آدم و پس میزنه ٫٫٫٫٫٫دیروز فایلهای مصاحبه شهاب حسینی رو می دیدم یک آدمی ک میلیون بار رشد و پیشرفت کرده وقتی پای حرف هاش میبینی ذره ای غرور و٫منیت نمی‌بینی اما شما انگار غبار غرور گذاشتید روی تمام حرف های قشنگتون زیر حرفهاتون قشنگه ولی روش از غبار منیت و خودخواهی پر شده ٫٫٫٫٫اگر این حرفها رو خوندید و مقاومت داشتید و گفتید این دیگه چی میگه مطمئن باشید این پاشنه آشیلتونه٫
سلام دوستان و همراهانم.وسلام به استاد عزیزم
به نظر من عواملی که باعث رشت یک فرد در کسب وکار میشود.عبارت اند از.
۱_ایمان به رب وهمان خدای که همه کارها را بدونه نقص انجام وبه سرانجام میرساند
۲.اعتماد به نفس بالا یه شخص در کار خودش
۳ایمان به باور فراوانی دنیا وکار و حرفه او
۴ایمان به کاری که انجام میدهدو اراعیه ان به مردم
۵.ساختن باورهای ثروت ساز ونامحدود ثروت در زهن
۶رفع موانع ذهنی و کنترل ورودیهای ذهن در باره کسب وکار
۷ .برداشتن ترمزها وباورهای مخرب در زمینه کسب وکار
۸داشتن صداقت و انجام کار و ارعه ان به نحو احسن
۹.دور ریختن ترساهای درباره کمبود کار وکاسبی در شهر و کشور و محله
.ودر اخر ایمان به کاری که انجام میدیم از عوامل رونق میشود
سلام استاد عزیزم
من چند ساعت پیش کامنتی درباره سوال مسابقه گذاشتم و قبلش بگم که من دوره 12 قدم را گرفتم و از اول باهاتون بودم ولی جلسه تجسم را هنوز نرفته بودم شروع کنم و امروز بهم گفته شد که جواب سوال مسابقه را بدهم و بعد برم سراغ جلسه تجسم .
تا جلسه تجسم را گوش کردم دیدم چقدر مطالبی که در جواب سوال مسابقه نوشتم شبیه صحبتهای شماست . حتی مثال مصاحبه شما در فرانسه که در جلسه تجسم گفتید را چون قبلن هم گفته بودید من در جواب مسابقه ذکر کرده بودم . برام خیلی جالب بود و گفتم که خدمتتون عرض کنم .
ممنونم استاد عزیزم
به نام خداوند خوب و مهربانم
سلام خدمت استاد عباس منش و دوستان گل
به نظر من پاسخ این سوال در یک کلمه خلاصه میشه و اون کلمه بااااااااااوره.
در واقع ایمان باور کردن چیزی است هر چند آن را نمی بینی و و پاداش این ایمان دیدن آن چیزی است که بهش باور داری.همان طور که خداوند در مورد صفات مومنین در قران میفرماید (الذین یومنون بالغیب) ، کسانی که به چیزی که نمی بینند ایمان دارند و پاداش این ایمان رسیدن به خواسته هاشون در دنیا و آخرت است.
حال در پاسخ به سوال این دوست عزیز ، وقتی انسان رویایی را در سر می پروراند و هدف را برای خود تعییین میکند و از خدای متعال آن را درخواست میکنه و نکته بسیار مهم این که باور داره که حتما خدای متعال اون را به خواسته اش می رساند ، در کمال آرامش با احساس خوب در مسیر رسیدن به هدف قدم بر می دارد و خداوند هم انسان را در این مسیر هدایت میکنه و در هر لحظه بهترین ها را درمسیر رسیدن به رویاهاش رقم میزنه.
حال اگر دکترای علم اقتصاد داشته باشی ولی باور و ایمان نداشته باشی و احساس خوب که نتیجه همان ایمان قوی هست نداشته باشی به نتیجه دلخواه نمی رسی .ما باید ایمان داشته باشیم خداوند، بهترین ابزارها و روش ها را در مسیر اهدافمون قرار میده.
البته این مسئله نه تنها در مورد مسائل مالی بلکه در تمام جوانب زندگی صدق میکنه.
همواره شاد و سلامت باشید.
به نام خداوند مهربان
سلام واحترام خدمت استاد و خانواده خوب و صمیمی عباس منش
عوامل تفاوت در موفیقت افراد در کسب و کار و زندگی
۱٫باور:یعنی باور توحیدی که این جهان رو قدرتی بی انتها و مطلق در برگرفته و اداره میکنه نیرویی که قدرت مطلق است و با اعتماد به الله یگانه و باور درست بر اینکه تمام راهها و مسیر ها به خدای بزرگ منتهی میشود تفاوت را رقم میزند و من هم بخشی از این قدرت هستم و به این باور که لایق تمام خوبی های زندگی هستم برسم٫
۲٫عاملی که سبب تغییر در نتیجه ها ی متفاوت در کارها و زندگی میشود فقط “عشق” است٫
در مرحله اول اگر عشق به انجام کاری در من وجود نداشته باشه اون کار هیچ وقت نتیجه ی مطلوبی برای من ندارد،باید در زنگی عشق را اجرا کنیم تا قدرت اون رو حس کنیم٫اینکه در کاری بخواهیم موفق بشیم باید به اون کار عشق بورزیم،احساس خوب بدهیم تا بتونیم نتیجه ی مثبت رو دریافت کنیم٫
افرادی هستند که با تلاش های زیاد و کارهای طاقت فرسا هیچ وقت به نتیجه دلخواه نمیرسندچون عشق به اون کار وجود اونها رو فرا نگرفته و احساس خوب و عالی به کار را در زندگی نداده اند٫
به نظر بنده احساسی که در هر کاری ما میدهیم نتیجه ی آن همان چیزی ست که در زندگی دریافت میکنیم٫
کسی که در کارهایش موفق است احساسش سراسر عشق به آن کار میباشد،باور دارد که با عشق به آن کار و احساس خوب و استفاده از قدرت نامحدود عالم میتواند به هر چیزی که میخواهد دست پیدا کند٫
انسان های موفق علایق خودشون رو یادداشت میکنند چون باور دارند به آنها میرسند٫
احساسات خوب سطوح تمام نشدنی دارند واین همان “عشق”است٫ عشق بالاترین قدرت موجود در عالم است وبا عشق میتوان به همه چیز رسید٫
افراد موفق آینده رو از طرق احساسات خودشون تغییر میدن٫
اگه کسی چیزی رو میخواد باید حتما اون رو با “قلبــش” آرزو کنه و اون خواسته رو حتما “تصور” کنه چراکه تصور، آدمی رو به اونچه که میخواد متصل میکنه٫ هر چیزی که میخوایم رو باید تصور کنیم تا در عالم آفرینش شکل بگیره و بعد از اون رسیدن به اون خواسته با عشق و احساس خوب وباور به اینکه “رب یکتا” که در تمام مراحل زندگی با ماست ممکن میشه٫و روزانه به تصوراتی که داریم فکر کنیم تا به باور برسیم لایق تمام خوبی های زندگی هستیم٫خواسته های ما در برابر نیروی عشق قطره ای در برابر دریاست چرا که عشق بر هر چیزی پیروز میشود٫
۳٫سپاسگزاری:سپاسگزاری یکی دیگراز عوامل تفاوت در کسب و کار و زندگی است٫سپاسگزاری یعنی ابراز عشق کردن برای هر چیزی که دریافت میکنیم٫
زیرا سپاسگزاری هر چیزی که داریم رو چند برابر میکنه،انسان های موفق برای هر چیزی که دارند سپاس میگویند ولو خیلی کوچک باشد٫
هر چه بیشتر سپاس بگوییم عشق بیشتری میدهیم و هر لحظه فرصتی است برای اینکه سپاس بگوییم و هر چیزی که دوست داریم رو چند برابر کنیم٫
سپاسگزاری خود زیر مجموعه نیروی ماورایی عشق است٫
اصلی اساسی و فطری در تمام موجودات در هر فلسفه،مذهب ودر هر علمی است و آن این است که هیچ فردی نمیتواند از قانون عشق فرار کند٫
پس چیزی که باعث موفقیت در کسب و کار ها در زندگی میشود دادن عشق است٫باید از خود عشق ساطع کنیم و در مورد کارهایی که میخواهیم انجام دهیم حس خوبی داشته باشیم تا اون رو به سمت خودمون جذب کنیم،مهم نیست در چه پله ای ایستاده ایم٫
خیلی از افراد هستند که در شرایط خیلی بدی بودند اما از قانون خبر داشتند،ازجمله قانون زندگی،عشق و جذب٫٫٫
اونها از طریق تجسم و احساس چیزهایی که دلشون میخواست داشته باشن رو با تمام وجود حس کردند و با قانون جذب زندگی کردند در برابر سختی ها مقاومت کردند و به تمام اونچه باید رسیدند٫
اونها حسشون رو نسبت به موفقیت و کارها تغییر دادند و زندگیشون تغییر کرد٫
برای هر کاری که میخوان انجام بدن حس خوب میدن و کاءنات طبق قانون هستی نتیجه بزرگتری تحویل اونها میدهد٫
انسانها به اندازه ی عشقی که میورزند پاداش میگیرند نه به اندازه ای که کار یا زمانی که صرف چیزی میکنند٫
اونها هر فرصتی که برای بازی های زندگی براشون فراهم میشه رو غنیمت میشمرندو به خواسته ها و موفقیت ها واکنش مثبت نشون میدن٫از موفقیت دیگران چنان خوشحال میشن که انگار خودشون اون رو کسب کردند٫
در کار و شغلشون نابغه هستند اما نه معنی اینکه صرفا درک بالا و هوش خارق العاده دارند،چرا که نابغه بدون احساس هیچی نیست و چیزی که یک فرد رو نابغه میکنه فقط و فقط “عشقه”
در واقع نیروی مغناطیسی عشق چرخه ی دنیا رو میگردونه و هر کس با حس خوب عشق ساطع کنه مثل آهنربا موفقیت رو به سمت خودش جذب میکنه٫عشق شادی میاره و انسان های شاد همیشه موفق تر هستند چون شادی یکی از شاه کلید های موفقیت است٫
اگر فقط و فقط اگر عشق نیروی حاکم بر زندگی باشد به دست آوردن هر چیزی آسان میشود و باعث کسب پول، ثروت ، آرامش و تمام خواسته ها میگردد٫
زیبایی و موفیت زندگی در گرو این است که عشق را نسبت به هر چیزی ارجح بدانیم٫
جان کلام اینکه هر کسی به باور توحیدی برسه و از قانون عشق و سپاسگزاری در زندگی استفاده کنه در هر مرحله ای از زندگی باشه با هر سنی که داشته باشه فرقی نمیکنه اگر این این قوانین رو در زندگی رعایت کنه میتونه آدم تفاوت ها رو رقم بزنه و عکس این قضیه هم کاملا است٫
من در حدود یک ماه هست که عضو این مجموعه دوست داشتنی شدم و اولین بار هست که دیدگاهم رو نوشتم و از اینکه عضو این خانواده خوب و صمیمی هستم احساس رضایت دارم و چیزهای خوبی در این مدت یاد گرفتم و تاثیرات اون رو در همین مدت محدود توی زندگی مشاهده کردم٫
امیدوارم که خوشتون اومده باشه و از کسانی که دیدگاه من رو خوندند تشکر میکنم همچنین از استاد عزیز نهایت تشکر رو بابت تمامی مطالب خوبتون دارم٫
در پناه خالق یکتا شاد و سلامت باشید٫
به نام خدا
سلام به همه دوستان توحیدی ام و استاد عزیز٫خیلی خوشحالم که در جمع شما عزیزان در کنارتون هستم٫
به نظر من همه چیز توحید است به این معنی که ما در ذهنمون قدرت رو به خدا (رب العالمین) بدیم و همه چیز رو از او بخواهیم و باور کنیم تنها کسی که میتونه ما رو به خواسته هامون برسونه فقط خداست ٫ من یادمه در گذشته هر موقع میخواستم برم مهمونی یا مکانی که اطرافیانم و دیگران حضور داشتند زمان های زیادی فقط به این فکر میکردم که چی بپوشم ٫ چجوری لباس و شلوار و کفشمو با هم ست کنم تا جذاب باشم یا بقیه تاییدم کنن شاید باورتون نشه ساعت ها زمان میگذشت تا من آماده بشم و وقتی میرفتم مهمونی میدیم اتفاق خاصی نیفتاد و اطرافیان رفتارشون با من عادی و مثل همیشست بعد اتفاقا تو همون جمع افرادی بودن که لباسشون عادی بود یا صورتشونو اصلاح نکرده بودن یا تند حرف میزدن و ٫٫٫ اما انگار از مهمونی لذت میبردن و اطرافیان هم دورش جمع بودند و من انگار تو اون مهمونی خودم نبودم ولی بعدها وقتی قوانین رو تا حدودی فهمیدم و سعی کردم به انچه فهمیدم عمل کنم اینکه من باارزشم من بخشی از خداوند هستم نیرویی که ذاتش فراوانی و نعمت و عشق و سلامتی و ثروت هست فهمیدم که پس من با هر لباسی یا با هر مدل مویی باارزشم و لایق دوست داشته شدن هستم فقط کافیه چیزی رو بپوشم که به خودم احساس خوب میده نه دیگران و به جای اون ساعت ها وقت گذاشتن برای انتخاب لباس روی افکار و باورهایم کار کنم ٫الان خیلی راحت لباس میپوشم چیزی رو که خودم میخوام و وقتی میرم مهمونی خیلی لذت میبرم اطرافیانم واقعا به من لطف و محبت دارن چرا که من خودمم و واقعا از خداوند سپاسگزارم ٫ در مورد هر موضوعی همینه وقتی باور داشته باشیم همه چیز خداست خدایی که در درون ماست ٫ همیشه همراه ماست و هر لحظه داره ما رو هدایت میکنه ایندفعه فقط روی اون سرمایه گذاری میکنیم ممکنه خدا یه ایده ای بده که مثلا برو در مورد بیزینست با فلانی حرف بزن و بهش بگو چه توانایی هایی داری یا مثلا ازش درخواست کن و ٫٫٫ اما ما در ذهنمون میدونیم که قدرت و اصل خداونده و دلیل اینکه ما این کارا رو انجام میدیم چون ایده خداونده و وسیله ای است از طرف خداوند و نعمت خداونده پس ما انجامش میدیم ولی یه موقع هست که ما فکر میکنیم که مثلا تبلیغات همه چیزه و عامل اصلیه و نشونش هم اینه که ما روی اون سرمایه گذاری میکنیم ٫ تمام تمرکزمونو روی اون میزاریم و چرا اینکارو میکنیم چون میبینیم بقیه اینکارو کردن و فکر میکنیم که این عامل اصلیه و به بقیه کارهایی که کردن توجه نمیکنیم اینکه طرف چه باورهایی داشته درسته که از خودش تبلیغ میکنه اما با چه باوری اینکه تبلیغات ایده خداونده یا اینکه تبلیغات خود خداونده و شرک داره بین این دو خیلی تفاوته ٫ و وقتی که فکر میکنیم تبلیغات همه چیزه ممکنه تا یه جایی پیشرفت کنیم اما موقته و بعد میبینیم که رفته رفته داریم سقوط میکنیم و دیگه جلوتر نمیریم وقتی این اتفاق میفته اغلب آدما میگن آره همینه دیگه بهتر از این نمیشه دیگه زندگی همینه ٫ همه همینجورین و اینو تو گوش بقیه هم میکنن که اره همینه جهان اینجوریه ٫ بعد وقتی میبینن که یه سری ادما جلوتر رفتن و بدون توقف دارن پیشرفت میکنن دوباره میگن اره اینا دزدی کردن اینا پارتی داشتن اینا شانس اوردن و هزاران بهونه دیگه ٫ و از هدایت دور میمونن و نمیدونم چجوری دوباره هدایت میشن ؟ شاید هدایت نشن واقعیت اینجاشو خودمم سوال هست توی ذهنم و ممنون میشم دوستانی که اینو خوب فهمیدن به این سوال جواب بدن ٫ به هر حال ما بهتره که همیشه دنبال اصل بریم و دنبالش باشیم چون همه چیز همینه ٫ و ایده های عالی از همین تمسک جستن به اصل ( خدا ) به دست می آید و فقط کافیه بهشون عمل کنیم تا به خواسته هامون برسیم ٫ با تشکر٫٫
سلام خدمت استاد عباسمنش و سایر دوستان سایت
بنظر من عامل موفقیت هر شغلی یا به عنوان مثال آقای عباسمنش اول از هر چیز در ایمان و باور پیروزی بوده چون به هر صورت در ابتدای هر کاری قطعا مشکلات و ضعف هایی وجود دارد که خود آنها با ایجاد دردسر میشود،که این دردسر ها و ناکامی ها عامل مهمی در ایجاد دل سردی و ناامیدی هستند.این عامل به خودی خود باعث بی انگیزگی و در نهایت گرفتن قدرت خلاقیت اون حال خوشی که باعث ایجاد انرژی برای ادامه مسیر میشود را خواهد گرفت.
دومین عامل هم می تواند این باشد که به جای آنکه دنبال زرق و برق باشیم و به طور کلی دنبال حواشی باشیم دنبال کیفیت کارمان باشیم که البته همین عامل من را به سمت استاد عباسمنش جذب کرد و خودم هم از همین روش دارم جواب میگیرم البته راه درازی در پیش دارم.یکی از زیبا ترین ویژگیهای استاد سادگیه.حالا چه در گفتار،چه در توضیحات موضوعات،چه سایت و حتی لباس پوشیدنش.
سومین عامل هم این است که شما آنچه که در مورد شغلت یا حرفه ات میخواهی با فکر و ایمان طلب کنی،بعد از آن بدون شک و ترس اقدام کنید من یقین دارم خودکار وار هدایت میشوید به سمت اون هدف.حالا اگر نیاز باشد از ابزاری مثل تبلیغات هم استفاده شود به شما داده خواهد شد.
نباید فراموش کرد که شغل و حرفه شما در هر مرحله ای که هست تنها باید با آن امکانات موجودی که دارید رشد کند نه چیز اضافه دیگر و باید اجازه بدهی و صبر کنید تا تکامل خود را طی کند.مثلا خود من حرفه بلد بودم و برای خودم هدفی تعیین کردم با وجود آنکه می توانستم در خانه خودم اون کارو انجام بدهم ولی آمدم طلاهای همسرم را فروختم و مغازه زدم.در آخر مجبور شدم با ضرر مغازه راتحویل دهم.درسته که مغازه تحویل دادم اما به خودم گفتم هدف من مشخصه و مغازه تنها یک ابزار ،پس چه باشه و چه نباشد من راهم را ادامه میدهم.یعنی خودم را درگیر ظواهر نکردم.یاد هم گرفتم که باید صبر کرد و اجازه داد تا تکامل طی شود و دستان خداوند را باز گذاشت و در خداوند دخالت نکرد.شما فقط از مسیر لذت ببر.
با سلام و درود فراوان
چه عاملی آمازون و ای بی و … رو از حباب دات کام نجات داد؟
چه عاملی ایلان ماسک رو در این جایگاه قرار داد؟
چه عاملی باعث شد که بیل گیتس بشه ثروتمند ترین فرد جهان؟
در نگاه سطحی همه به دنبال وصل کردن موفقیت افراد به عوامل بیرونی هستند.اما عوامل بیرونی و ابزارها چه وقتی به کار ما میان به درد ما می خورن؟وقتی که عوامل درونی رو درست کرده باشیم عامل اصلی درون ماست زمانی که افکار و باورهامون درست باشه ما هدایت رو دریافت می کنیم زمانی که در مدار درستی باشیم خداوند همه کار رو برای ما انجام میده هرچی که نیاز داشته باشیم برامون میاره به هر ابزار و علمی که نیاز داشته باشیم.
اگر لازم باشه تبلیغات کنیم بهمون میگه و راه رو نشونمون میده .دانا ترین و متخصص ترین افراد رو وارد کسب و کار ما میکنه.
نه فقط در مورد کسب و کار در مورد سلامتی هم همینطور زمانی که شروع می کنیم به کار کردن روی افکارمون جهان در برابر ما کرنش می کنه بهترین پزشک ها و داروها و خوراکی ها رو برای ما فراهم میکنه.
ما قرار نیست علومی که در طی قرن ها تکاملشون رو طی کردن رو نادیده بگیریم کار ما اینه که با تغییر فکرمون به منبع وصل بشیم دیگه نگران چیزی نیستیم . از هر تضادی فرصتی میسازیم برای پیشرفت.مانند آب رودخانه همواره باید در حرکت باشیم تا زلال بمونیم.
اوایل که با این مباحث آشنا شدم با خودم فکر می کردم اگه قرار با تغییر باورها سلامتی بیاد رونق کسب و کار و ثروت بیاد روابط عالی بیاد دیگه این همه علوم به چه دردی می خوره.پزشکی و تجارت و بازاریابی و کسب و کار و روانشناسی و…
این علوم زمانی به من کمک می کنه و میتونم ازشون استفاده کنم که افکارم رو درست کنم باورهام رو درست کنم خداوند من رو هدایت میکنه به مسیر درست.چه بسیار افرادی که از دیجیتال مارکتینگ و … دارن پول و ثروت میسازن و به کسب و کارها کمک می کنند که بتونن رشد کنن.
این نیروی قدرتمند که تو وجود همه ما هست خانم مگ وایتمن که فارغ التحصیل دانشکده تجارت هاروارد بود رو برای نجات ای بی فرستاد .ایده ها رو به جف بزوس الهام کرد که چطور از حباب دات کام نجات پیدا کنه.
همون خدا که ایده هارو به قلب استاد عباس منش الهام میکنه که الان برو اینستاگرام یا این کاررو انجام بده .
وقتی باورها درست باشه اگه تضادی پیش بیاد و بتونی ذهنت رو کنترل کنی پیشرفت میکنی به مسیر های بهتری هدایت میشی افراد مناسب تری وارد کسب و کارت میشن.
وقتی که نگران نیستی آرامش داری و رها میکنی و خودت میسپاری به خداوند و میگی من کارم رو انجام میدهم خدا خودش درست میکنه.
چطور میشه که ای بی کارش از فروش که روان نویس شکسته شروع میشه.
شرکت آمازون از یه انباری و بسته بندی کتاب روی زمین شروع می کنه و میشن موفق ترین ها در جهان؟
اگه اصل اساسی اون چیزی که که تو کتابهای بازاریابی و… نوشتن پس این همه آدم دارن الگو برداری میکنن ازشون سالهاست که این کتابها داره تدریس میشه تو دانشگاهها اساتید حفظ هستند همه این فوت و فن ها الان باید ایران میشد قطب اول اقتصادی دنیا .
مسله این است که جای اصل و فرع رو جابه جا کردیم.جای هدف و وسیله رسیدن به هدف رو عوض کردیم.به قول استاد وقتی جای گنج رو میدونی و با تمام وجودت می خوایش و میدونی که مال خودت خدا خودش قراره همه کار رو انجام بده بهت هدایت میشی به چهار قدم اونطرف تر یه ابزار پیدا میکنی زمین رو بکنی.
امیدوارم مطالبی که نوشتم مفید باشه برای فردی که مطالعه می کنه.
سلام
بی‌نیازی و عزت در حرکتند و هنگامی که محل توکل را بیابنددر آنجا ساکن میشوند٫
تفسیر آیه ۱۲ سوره ابراهیم
بی نیازی و عزت یعنی ثروتمندی در تمام زمینه ها٫٫٫وما این الگو از ثروتمندی را در زندگی استاد عباسمنش به وضوح میبینیم ٫
تفاوت نتیجه کار استاد با سایرین ایمانی است که عمل آورده است ٫ایمان به خدا و قانونش و تعهدی صد در صد در عمل به آنچه به دیگران آموزش میدهندو اطمینان ایشان از نتیجه آموزشهایشان و این است که جنس آموزشهای ایشان اینقدر با بقیه متفاوت است و نتایج ایشان با هیچ کس قابل مقایسه نیست ٫ ایمانی که توانست ایشان را با دو بچه کوچک در سردترین ماه سال فقط بایک ساک کوچک راهی تهران کندکه تصورش هم برای ما سخت است،ایمانی شبیه ایمان ابراهیم است ٫
ایمانی که در تمام مهاجرت هایشان دیده میشود،ایمانی که باعث میشود با شنیدن آگاهی های خالص و نابی که از ایشان میشنویم به اصل وجودمان، آن فطرت خداییمان وصل شویم دقیقا مثل نگاه کردن به یک نوزاد که تو را به اصلت وصل میکندو آرامشی از جنس خداوند وجودت را لبریز میکند٫٫٫ وقتی اینچنین ایمانی هست آیا نیازی به تبلیغات یا هر ابزار دیگری هست ؟؟
دوست خوبم فقط روی خدا حساب کن نه هیچ چیز دیگر،حتی اگر تمام مردم دنیا آن را فریاد بزنند٫آنها در برابر عظمت لایتناهی که تو به آن وصلی نقطه ای کور هم نیستند٫
وقتی تو بر او توکل کردی بی نیازی و عزت بر تو می‌بارد ٫
در پناه خداوند باشید