live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 238

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شیدا گفته:
    مدت عضویت: 2459 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی عزیزم و همه دوستان عزیزم در پروژه گام به گام

    استاد عزیزم من قبلاً در شغل قبلی م مثلا میرفتم تو اینستا کارهای بقیه همکاران عزیزم رو می‌دیدم و بیشتر توجه م روی کار اونها و اینکه چقدر خوبن و چقدر پیشرفت میکنند و هر روز مدل های جدیدی ارائه میدهند و همین تمرکز روی دیگران باعث شد من تو کارم نه تنها پیشرفت نکنم بلکه از خودم و شغلم هم زده شدم .به همین دلیل وقتی شغلم رو عوض کردم و هدایت شدم به شغلی که شکر خدا بهش علاقه مند هستم با تمام وجود سعی کردم دیگه تمرکزم روی خودم باشه و اصلا حتی یه لحظه هم به کسایی که در این شغل هستند توجه نکردم و دنبال کننده شون نبودم. فقط و فقط جهت پیشرفت خودم و بهتر شدن خودم فیلم های آموزشی رو سایتهای آموزشی رو نگاه کردم.الان واقعا با خودم به صلح رسیدم و در آرامش کارم رو انجام میدم بدون اینکه بدونم دیگران در این زمینه از چه نرم افزارهای استفاده میکنند یا از چه روش‌هایی. یا اینکه چ درآمدهایی دارند یا چه پیشرفت های داشته اند. اصلا برام مهم نیست. بیشترین تمرکزم روی انجام دادن و پیشرفت های کوچک کوچک در کار خودم و یادگیری مطالب لازم در این زمینه است. واقعا خدایا شکرت کلا سرم تو کار خودمه و از این موضوع خیلی خیلی راضیم و شاکر خدای عزیزم.

    خدایا شکرت که منو هدایت کردی به این شغل جدیدچ این افکار جدید و رفتارهای جدیدی که باعث آرامش بیشتر من شده و حالم عالیه و از کارم لذت میبرم بدون حرص و عجله دارم مسیر پیشرفت رو طی میکنم

    خدایا شکرت که بیشتر از همیشه حضورت رو احساس میکنم و هر لحظه با منی

    در پناه الله یکتا شاد و پیروز و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 906 روز

    به نام تنها رب من خدای سمیع و بصیرم خدایی که تمام قدرت در دستان اوست اگر به او وصل بشیم قدرت میگیریم و هدایت میشیم

    سلام به استاد عزیز و مهربانم

    سلام به خانم شایسته بانوی زیبای پردایس

    سلام به دوستان توحیدیم که چقدر خوندن این کامنتهاشون هم انرژی میدن به ما هم درس و آگاهی میدن

    که میشه توجه به‌ نکات مثبت و توجه به خواسته هامون و رسیدن به آنها به آسانی و راحتی با ایمان قلبی

    نتیجه متفاوت در یه کسب و کار در باورهای متفاوت اون شخصه

    اگر باورهات درست و در جهت خواسته ها باشه و باز اون باور رو باور داشته باشی نتیجه عالی میگیری

    اگر در بهترین جای شهر مغازه داشته باشی شیک و با کلاس

    اگر باور کمبود در ذهنت باشه هیچ رشدی نداری و باز اون باور کمبود رو باور کرده باشی و بپذیری که هیچ در جا هم میزنی یا به عقب هم می‌روی

    پس باید فقط دنبال اصل رفت

    که همان باور درست با افکار درست و ورودیهای درست است

    احساس خوب داشتن و فرستادن فرکانس خوب و مثبت

    و سپردن همه چیز به خداوند با ایمان قلبی دیگه نیازی به تبلیغات آنچنانی نداری

    وقتی من روی خودم کار کنم و بقیه رو به خداوند بسپارم بعد می‌بینیم خداوند در زمان مناسب و در مکان مناسب و در شرایط مناسب منو هدایت می‌کند و خواسته ام را اجابت می‌کند به قشنگی تمام

    چند وقته پیش به محض اینکه از خواب بیدار شدم یعنی هنوز روی تختم نشسته بودم یهو هدایت شدم و به من گفته شد تو که میگی خدا رو قبول دارم چرا در مغازه ات یه بنر گذاشتی از امروز دیگه تبلیغی نباشه و تخفیف هم نده برای کارت ارزش قائل باش

    منم بدون برو برگرد گفتم چشم

    وقتی اومدم مغازه رو باز کردم دیگه اون بنر رو بیرون جلوی مغازه نذاشتم و با خودم گفتم خدایا تو از امروز برام تبلیغ کن و انسانهای خوبتو به سمته مغازه من هدایت کن و خیلی احساسه خوبی داشتم

    و هر کی میومد و می‌پرسید چرا تابلو رو نذاشتی میگفتم دیگه نیازی نیست خدا برام کافیست

    چه احساسه نابی داشتم

    خدایا شکرت که تو رو دوباره پیدا کردم و تصحیح مسیر کردم

    خدایا شکرت سپاسگزارتم خدایا برام همه چیز و همه کس باش من

    استاد عزیزم ممنونتم سپاسگزارتم

    هرچی سپاسگزاری کنم کمه خداوند خودش اجر و پاداش شما رو بدهد

    در پناه خداوند باشین

    سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشین یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    حسین مشه پور گفته:
    مدت عضویت: 386 روز

    به نام خدای مهربان

    تنها عامل پیشرفت تمرکز بروی خودمون و توحی هست نه رقبا و تمرکز بر کسب کار دیگران اصلا هیچ رغیبی وجود نداره چون هم ثروت فراوانه هم خدا بی نهایت خلق کرده جهان رو و ایده ها و شرایط بی نهایت

    اجازه بدیم تبلیع رو خدا و جهان هستی این کارو برامون کنه و مطمئن باش خیلی بیشتر جواب میده نسبت به تبلیغات دوستان و بقیه اساتید

    اصل همیشه توحیده و این قانون همه کار هارو برای ما انجام میدهد

    همیشه عمل کنیم به دانسته هامون و ایمان به خدا داشته باشیم کارامون انجام میشه

    هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد سالم سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    آیا تفاوت در نتایج به دلیل تفاوت در باورهاست یا عوامل دیگری در کار است؟

    قبل از پاسخ دادن به این سوال بررسی کنیم:

    استاد که تبلیغ خاصی نداشته و ندارند اقدام خاصی در شبکه های اجتماعی برای یافتن مشتری انجام نمی دهند به دنبال تحلیل رقبا و تقلید از آن نیستند به روش و شیوه ای متفاوت با سایر افراد رفتار می کنند:

    چگونه درآمدی به مراتب بسیار بیشتر از سایر افراد که اقدام به چنین کارهایی می کنند دارند؟

    تنها به این دلیل که:

    به دنبال تفاوت قائل شدن بین اصل و فرع هستند

    در زندگی شخصی خود:

    همواره به دنبال یافتن اصل و قوانین باشیم و به آنها عمل کنیم

    به جای نصیحت کردن دیگران و گفتن راه درست به آنها:

    خودمان به نصیحت های گفته شده و راه درست عمل کنیم

    رفتار و فرکانس های ماست که نتایج اصلی را برای ما رقم می زند:

    افراد از صحبت ها و نصیحت های ما تاثیر نمی گیرند بلکه از رفتار و نتایج ما تاثیر می پذیرند

    حرف زدن: نیاز به مهارت خاصی ندارد

    به هر آن چیزی که می دانیم: عمل کنیم

    هیچ انسانی کامل نیست نجواهای شیطانی در هر لحظه با ما گفتگو می کنند جدال همیشگی بین ذهن و قلب همواره وجود دارد : اما افرادی که سعی می کنند با تعهد به هر آن چیزی که می گویند عمل کنند دیگران از آنها تاثیر بیشتری می پذیرند

    اگر به دنبال پیشرفت و موفقیت هستیم:

    به جای راهکار و ایده دادن به دیگران خودمان به هر آن چیزی که می گوییم عمل کنیم

    همواره بررسی کنیم:

    به نصیحت ها و راهکارهایی که به دیگران می دهیم عمل می کنیم یا خیر؟

    بسیار مهم است:

    اصل و قوانین را به درستی رعایت کنیم

    هیچ عامل بیرونی در میزان موفقیت و ثروت ما اهمیت ندارد:

    تنها عامل تاثیر گذار باورها و فرکانس های ماست

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    محمد نادری گفته:
    مدت عضویت: 234 روز

    سلام استاد خسته نباشید

    به نظر من از عواملی که باعث شده شما بدون تبلیغ و بدون رصد کردن رقیبان به موفقیت برسید یکیش تمرکز بر محصولی هست که عرضه میکنید یعنی تمام توانتون رو میگذارید واسه ارائه بهترین محصول نه صرفا بدست آوردن بالاترین سود.یعنی خود محصول و کاراییش برای کسایی که استفاده میکنند خیلی ازتمرکزتون رو میگیره تا اینکه بخواین اول سود کردن و فروش بیشتر رو اولویت بزارید.

    دوم عشقی هست که شما هنگام ارائه محصولتون منتقل میکنید یعنی آدم وقتی کیلپها وفایلهای شمارو با بقیه اساتید ایرانی مقایسه میکنه قشنگ میشه حس کردن که شما از صمیم قلب برای بهتر شدن کیفیت زندگی مخاطب و درک قوانین توسط کسانی که به طرف شما راهنمایی میشن کار میکنید نه اینکه هر نفر رو فقط یک حساب بانکی سر گردون بدونید که بخوایید چیزی رو بهش بفروشید.

    همین حس هم باعث شد بین این همه اساتید دل من به سمت شما تمایل پیدا کنه که خدارو بابتش سپاسگذارم.

    ممنون از شما و تمام بچه های سایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    🌹شقایق 🌹 گفته:
    مدت عضویت: 2397 روز

    چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت می‌کند؟

    چه چیزی باعث میشه که کسی که در یک مکان دور افتاده هست از کسی که تو خیابون اصلی هست فروش بیشتری داشته باشه؟

    در زندگی فرع چیه؟ اصل چیه؟

    اصل این دوتا مورده باقی مسائل فرعه

    1- تفاوت در باورها

    کسی که باورش اینکه بازار خرابه ، دست مردم خالیه و … مطمئنا با توجه به باورش بازخورد میگیره از جهان

    2- قدرت دادن به مکان خوب( برای پیشرفت در کار) بجای قدرت دادن به خدا

    کسی که که قدرت رو از خدا میگیره و میده به اینکه اگه مکان مغازش جای خوبی باشه فروش بیشتتری داره دچار شرک شده و قطعا نتیجه شرکشو میبینه

    وتوجه کنیم که هر دو مورد در کنار هم نتیجه میده

    ما علاوه بر ساخت باورهای توحیدی باید باورهای پنهانی ذهنمونو پیدا کنیم و اون هارو با باورهای درست جایگزین کنیم

    و برای توحیدی تر شدنمون بیایم در طول روز حواسمون به خودمون باشه ببیینیم چقدر روزانه قدرت رو میدیم به دست خدا؟ چقدر قدرت رو از بقیه چیزها میگیریم؟

    چقدر میتونیم در طی روز توحیدی باشیم؟ و چقدر مشرکیم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    خوشبخت آزاد گفته:
    مدت عضویت: 1935 روز

    چه عواملی نتایج یک کسب و کار را متفاوت می‌کند؟ چه عواملی سبب می‌شود‌، فردی مثل استاد عباس‌منش با اینکه آنچه را که متخصصین‌ علم بازاریابی مهم می‌دانند، انجام نمی‌دهد‌ اما در کسب و کار خود به موفقیت‌هایی دست می‌یابد که سایر کسب و کارهای آن حوزه، با وجود اجرای فرامین متخصصین بازاریابی، دست نیافته‌اند؟”

    استاد من فکر میکنم تفاوت در باورهاست

    تفاوت در فیلتر کردن ورودی ها و عمل به الهاماته

    شما از کارتون لذت بردید روش کار کردید

    و به الهاماتتون عمل کردید

    طوری که خودتون آموزش دیدید اونجوری هم توی سایت گزاشتید تا به دانشجوهاتون آموزش

    بدید البته دانشجوهاتون هم خودشون هرچقدر تلاش کردن و خواستن آموزش دیدن

    نتایج استاد به خاطر شکرگزاری

    و مهم نگرفتن این تکنیک ها

    و قرار دادن اصلی که لازمه در سایت

    البته استاد باکمک الله با شکرگزاری هدایت شد به اصل

    برای اینکه اصل رو پیدا کنی

    باید شکرگزاری کنی

    فیلتر کنی وردی هاتو

    به الهاماتت گوش کنی و عمل کنی

    وقتی اینکارهارو میکنی الهامات خودش میاد

    و همه الهامات در جهت شکرگزاری و احساس ارزشمندی بیشتر هست.

    و توی ساخت دوره ها هم از خداوند کمک خواست

    از شکرگزاری و دیدن توانایی های خودش خودباوری خودش کمک گرفت و گزاشت خداوند برکلامش جاری بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 979 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان

    شکرت به خاطر عشق ایمانی که در قلبم قرار دادی ومنو کشوندی به این الماس بزرگ

    و چقدر ارامش ورفتارهام الهی درس کردی

    تبلیغ

    شنیدن حرف خدا شنیدن اون جوابی که میخاستی

    من بزرگ ترین اتفاق زندگیم زمان دریافت بزرگترین هدیه ام بود

    رابطم سرد شد اروم اروم تا درجه ای که دیگه واقعا دنبال راه حل بودم دنبال حل مسلم بودم و جوابی به شیرینی همه زندگیم اومد اگاهی خالص به سادگی کشف شد

    که از اون کشف کارم شده کشف بیشتر ایمان ومعجزات زندگیم

    خیلیا میرن زیر نظر های اموزش بازاریابی که میگه اگه میخای محصولی به فروش بره باید یه تابلو بزرگ جلوی همه بزاری ببینن برن سراغش

    ولی وقتی به خدا بسپریم برات میفروشه

    اون موقعه که من دنبال حل بودم اولین ایده هام اشتب وسخت جواب ندادن ولی کمی بعد جواب طلایی جواب حل واقعی راه حل همیشگی براش اومد

    من روزی معجزه هدایت به سایت کلی قدرت داره و میتونه کلی معجزات دیگه روز های طلایی بسازه

    البته معجزات من فقط اون روزا نیس خیلی ماجزات طلایی هست تو زندگیم

    خداجونی شکرت برای این ارامش سکوت تمرکزی که قدم اصلی هدایتیت میزارم و ایمانمو بیشترر بیشتر میکنم

    میدونی اون یه جنس ایمان یه اگاهیه منطقی

    زهرا از خدا هدایت بخواه که قدم اصلی با درکش بهت بگه که با ایمان انجام بدی

    الان خدا بهش گفت ببین من مشتریو از جایی که فکرشو نمیکنی به سمتت میکشم کسی که تشنه این اگاهیه و زندگیشو میترکونه وهمین اتفاقم شد

    کی این کارو کرد خدا

    و استادم با ایمان به قدم ها حرفایی که خدا میزد خیلی ساده گفت

    زهرا خیلی ساده رو شونه خدا نشست

    خیلی ساده ارزش ساخت با خدا همکاری کری کرد دمت گرم قلبم باز شد

    منم ازت هدایت میخام همکارت باشم ارزش خلق کنم

    میخام یادم باشه همه چیشو از تو بپرسم اونجوری که تو میگی باشه

    میخام ایمانم با لیاقت باشه

    ایمانی واقعی باشه

    همونی کع راحت منو به خودش وصل کرد وهدایتم کرد جواب داد اجابتم کرد همواره تو همه چیزه زندگیم اجابت میکنه

    منم همون جوری که واقعا خودمو لایق دونستم برای حل

    همون جوری که ایمان داشتم حل میشه

    همون جوری که خاستنه واقعی وقوی بود

    خدایا شکرت اتفاق افتاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 620 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم و همه ی دوستان

    آگاهی های این فایل برای من

    بیش از نیاز ما ثروت و فراوانی در این جهان وجود داره این یکی از باورهایی هست که من خیلی باید روی خودم کار کنم

    قبل اینکه بخوام کسی رو نصیحت کنم برگردم به رفتار و عملکرد خودم نگاه کنم و سعی کنم که انقدر عملکرد خوب و عالی داشته باشم که دیگران به این طریق از من الگو بگیرند

    زمانی که ورودی های ذهنم رو کنترل میکنم و مدیریت ذهن رو یاد میگیرم آرام تر میشم و الهامات خداوند رو بهتر میتونم بشنوم

    همیشه به اصل توجه کنیم اصل اینه که تمرکزمون رو بگذاریم روی خودمون به دیگران کاری نداشته باشیم شخصیتمون رو عالی کنیم کیفیت کارمون رو عالی کنیم باورهامون رو درست بسازیم بقیه کارها خود به خود حل میشه

    در پناه خداوند شاد و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سعیده آقایاری شیخ نشین گفته:
    مدت عضویت: 1966 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خدایا ازت میخوام کمک کنی بنویسم آنچه بهم کمک میکنه تا عملکرد بهتر داشته باشم….تعریف عملکرد بهتر هم شما مشخص کردی…یعنی عمل اصلی من بندگی شماست…تسلیم بیشتر به جریان هدایت شدن از راه هماهنگی با فرکانس شماست….یعنی ناظر ذهنم باشم تا افکار و اعمالم بیشتر با توحید منطبق بشن…روی باورهای توحیدی بیشتر کار کنم تا بهتر درکشون کنم و بهتر بتونم ازشون استفاده کنم…تلاش به عمل به توحید در زندگی روزمره باعث میشه من با فرکانس خداوند (منبع همه خواسته های من) هماهنگ تر بشم…و مسیرهای بهتر و بهتر برام باز میشه…جریان هدایت منو به ایده ها و راهکارهای بهتری میرسونه که باید بهشون عمل کنم…عمل به ایده های الهامی باعث میشه نتایج به صورت تکاملی بهتر و بهتر بشه…من این روش رو این دستورالعمل رو دارم اجرا میکنم و دارم ازش نتایج عالی میگیرم

    امروز صبح بالاخره تونستم بعد از مدتها صبح زود بیدار بشم…یه حسی بهم گفت برم پارک محله…قبلا این حس با من حرف میزد اما من نمیشنیدم…یا بهش بی توجهی میکردم…اصلا باور نداشتم این کلامی که توی گوشم زمزمه میشه منشا اش از خداست…اما از بس فایلهای استاد رو شنیدم باور کردم چنین چیزی وجود داره…استاد مثل یه آدمی که خیلی بااشتها غذا میخوره و وقتی میبینیش حتی اگه گرسنه ات نباشه دلت میخواد ازش بچشی…جوری با ذوق و شوق از نتایج شون حرف میزنن و اعتبار همه رو به دریافت هدایت های الهی ارتباط میدن….داستان هدایت هاشون رو با جزییات تعریف میکنن…آیات قرآن وعده های خداوند به مومنان رو جوری با عشق تعریف میکنه…که ما ناخودآگاه دیگه ملکه ذهنمون شده که اصلا راه دیگه ای وجود نداره…اگه من با دنیای بیرون ارتباط نداشتم یعنی سر کار نمیرفتم و صبحتهای آدمها رو نمیشنیدم واقعا دیگه یادم میرفت که اصلا راه دیگه ای بجز ارتباط با رب برای موفق شدن هست…یعنی یادم رفته گذشته خودم چجوری بودم…

    در حال حاضر تنها راهی که همیشه به نظرم میاد این هست که من روی این آگاهی ها کار کنم…خودم رو در معرض کلام خداوند و آگاهی های سایت قرار بدم…خودم رو با این آگاهی های بمباران کنم بعد میدونم که اتصالم به خداوند باعث میشه سوالاتم و نیازهام از مسیرهای درست و به موقع به آسانی برطرف میشن…

    واقعا من الان نمیتونم به راه دیگه ای فکر کنم

    الان که فکرش رو میکنم از سالها قبل همیشه برام سوال بود که چرا برندهای معروف انقدر هزینه تبلیغات میدن….همیشه وقتی دوستام یا فامیل با شگفت زدگی میگفتن فلان فوتبالیست مثلا انقدر با نایکی قرارداد بسته…تا تبلیغ کنه برای این کمپانی…واقعا میگفتم مگه کسی هست نایکی رو نشناسه؟ مگه اصلا این برند نیاز داره به تبلیغ؟ یا خیلی برندهای دیگه…همیشه هم جواب بقیه این بود که توی بچه ای از این چیزا چی سر میاری…اونا یه عالمه رقیب غول دارن…وقتی اونا انقدر تبلیغ میکنن باید اینا هم تبلیغ کنن…یک تئوری دیگه این بود که از دل برفت هر آنکه از دیده برفت…اگه دیده نشی مشتری هم سراغت نمیاد

    فکر من این بود که من باید عالی بشم و وقتی عالی شدم من مشتری های خاص پیدا میکنم…حالا درسته تعریف عالی برای من به خاطر باور کمالگرایی و هزار باور محدودکننده که ریشه در عزت نفس پایین داشتند خیلی دور از دسترسم شده بود…اما من یه الگویی داشتم اونم شرلوک هلمز و برادرش بودند…وقتی داستان شون رو خوندم که شغل شون رو اختراع کرده بودند…خیلی برام جالب بود…باز با همون باور محدودم میگفتم خارج چقدر خوبه اونجا شما میتونی شغل دلخواهت رو اختراع کنی…وقتی دیده بودم این دو برادر علاقه شون به حل مسائل در دو حوزه کاملا متفاوت رو تبدیل به بیزنس متناسب با شخصیت شون کرده بودند…و هر دو بسیار ثروتمند بودند در همون نوجوانی این رویا در من ساخته شد که بخوام توی علاقه ام رشد کنم به بقیه مشاوره بدم…برم خارج تا شناخته تر بشم تا بتونم ثروتمندتر بشم…یعنی من از کسانی بودم که این باور رو داشتم که فقط خارج میشه به ثروت زیاد رسید…اینجا اصلا برای شغل من فایده نداره…بعد هم به جای تمرکز روی بهبود خودم اومدم تمرکز کردم روی چگونگی رفتن به خارج….و چون توی ذهنم سختش کرده بودم جهان هم بهم سخت میگرفت….

    اما از زمان آشنایی به استاد من با همه مقاومتهایی که توی یکی دو سال اول داشتم کم کم اون باورهای قدیمی شل شدند…خلاصه من رفتن به خارج رو رها کردم و سپردمش به دستان قدرتمند رب

    شروع کردم به بهتر کردن خودم در همینجا….و گسترش دادن خودم

    مثلا خواسته اخیرم این بود که در کارم باز مهارتهام رو بهتر کنم…کار کردن در جای خاصی مد نظرم بود اما ترس هم داشتم…اما واقعا میخواستمش…چند روز نگذشت به طرز معجزه آسایی آگهی دیدم که اونا کسی رو میخوان…رفتم درخواست دادم گفتن کسی رو گرفتن…بعد گفتم اگه علاقه داشتید با من تماس بگیرید…به یکی دو روز نشد که تماس گرفتن میتونی از همین ماه بیای…یکی مهاجرت کرده ما نیاز به شما داریم…

    همین الان هم وسط نوشتن این کامنت یهو بهم زنگ زدن و همه کارها رو خودشون انجام دادند و من رفتم برای هماهنگی ها…به امید الله از هفته آینده میرم شروع به کار میکنم…تا همین الانش توی جلسات آموزشی کلی چیز یاد گرفتم و هیجان دارم باز یاد بگیرم….

    اصلا من درخواستی برای کار ندادم فقط این ایده در ذهنم چرخید که برم یه همچین جای بزرگی کار کنم و این آگهی رو هدایتی دیدم…

    پس هدایت کار میکنه

    پس هدایت اصل و اساسه…

    پس هدایت وقتی نعمتی رو بهم میده که من آماده دریافتش باشم….

    پس من باید روی خودم کار کنم که این اصلی ترین کارمه

    آدمهای مناسب از هر جایی از دنیا باشند منو پیدا میکنند

    من نیازی به الگوی بیرونی ندارم…زندگی خودم بزرگترین گواهه برام که مسیر هدایت چجوری کار میکنه…

    من زمانی میخواستم با خارجی ها کار کنم…باز هم دستان خداوند از راه های بسیار دور، متخصصین رشته من آدمهای سرشناس از آمریکا و کانادا و استرالیا و سنگاپور اومدن و به من فرصت همکاری دادن و من یاد گرفتم….اعتماد به نفس ساختم…توانایی هایی خدادادی ام رو پرورش دادم و به چشم دیدم…تا ما از توانایی در عمل استفاده نکنیم و نتیجه ازش نگیریم اعتماد به نفسی ساخته نمیشه…اعتماد به نفس فقط در عمل ساخته میشه

    دو تا از دوستانم بیزنس شخصی خودشون رو شروع کردن در یک رشته یکسان…هر دو همکلاسی های دانشگاهم بودن و از نزدیک میشناسم شون….یکی از اونها فقط روی یک زمینه کار میکنه…یه دستگاهی خریده و با اون خدماتش رو ارائه میده…خیلی هم دقیقه…و کارش خوبه…گزارش هاش رو میبینم واقعا دقیقه…حتی یکی از آشنایان گزارش هاش رو برده بود کانادا متخصصین اونجا کف کرده بودن…کلی تحسین اش کرده بودند…این دوستم حتی یکبار بهم نگفته برام تبلیغ کن…یا ندیدم توی فضای مجازی بخواد برای خودش تبلیغ کنه

    اما دوست دیگه ام نمیگم کیفیت اش بده…اما شنیدم از دوستان که کامل نیست…عالی نیست…و حتی پشیمون شده بودند کسی رو براش ارجاع کردند…اما مدام توی کار تبلیغ هست….در تمام فضای مجازی و هنوز کار رو شروع نکرده رفته تعداد زیادی دستگاه گرون خریده…حتما هم دلیل اینکه انقدر تبلیغ میکنه این هست که به خاطر اونهمه وام حتما زیر فشار هست…اون استرس حتما نمیذاره بخواد تمرکزش روی بهبود خودش باشه…با اینکه خیلی دختر خوبی هست اما تا به حال چندین بار شنیدم که پرسنل اش باهاش به مشکل برخوردن و ازم خواسته کسی رو معرفی کنم…مدت افتتاح کسب و کارش از دوست دیگه ام کمتره اما اونقدر آگهی استخدام ازش دیدم که جای تعجبه

    در صورتی که دوست دیگه ام تا بحال نشیندم با پرسنل به مشکل برخورده باشه

    یکی دیگه از منطق های استاد برای اینکه تبلیغات نمیکنند یا از پلاگین های خاصی برای پربازدید کردن سایت استفاده نمیکنن این هست که قرار نیست همه مشتری این محصولات باشند…استاد همیشه شعارش اینه من روی خودم کار میکنم و جهان آدم مناسب رو سر راه من قرار میده…اصلا مشتری مناسب کیه؟ کسی هست که دقیقا به اون محصول نیاز داره…متعهده…محصول رو تهیه میکنه و نتیجه میگیره و خود اون آدم میشه بهترین تبلیغ برای اون کالا

    اگه من با بدو بدو و تبلیغات آدمها رو بیارم تا وادارشون کنم از خدماتم استفاده کنن اما من آماده ارائه خدماتی متناسب با نیاز اون آدم نباشم اون وقت نتیجه بد میشه و این فرد اصلا تبلیغات سو میکنه برام

    چیزی که ماها توجه نمیکنیم این هست که بجز هزینه ای که اغلب کسب و کارها برای تبلیغات میپردازن…هزینه های سرسام آوری هست که برای بیمه ها میدن…برای شکایات و خسارات به مشتری هاشون میدن…چه به وکلاشون چه به خود مشتری ها…حالا اینا منهای هزینه های روانی درگیری های این نوع از مسائل هست

    پس از خدا میخوام منو هدایت کنه به مسیر تکاملی هدایتی هموار…که در این مسیر من تمرکزم روی خودم هست نه اینکه بازار چطوره…کمکم کنه که من بهتر بشم و در بهترین زمان درست و مناسب من هدایت بشم به مدارهای بالاتر…آدمهای مناسب بیان سراغم…تبلیغات اصلا کار خداست نه من….

    یه جمله ای از استاد خیلی توی گوشم زنگ میزنه….خدای من کیهان رو مدیریت میکنه…کسب و کار کوچیک من رو نمیتونه مدیریت کنه که براش به قدر ارزن هم نیست؟

    امروز داشتم به این فکر میکردم که خداوند چه قدرت نافذی داره که بدون نیاز به دیده شدن اینجوری قلب ها رو به تسخیر میاره…که استاد هر بار از کارش میگه نمیتونه نگه اعتبار اصلی به خدای من برمیگرده…به من میگه برو توی دل ترس هات من با اینکه نمیبینمش بهش اعتماد میکنم و انجامش میدم….چیزی که شاید اگه آدمی ازم بخواد به خاطر حرفش که انقدر واضحه با گوشام میشنوم کمتر بهش اهمیت میدم اما به حسی که در وجودم شکل میگیرم بیشتر اعتماد میکنم

    البته من کلی روی خودم کار کردم اما هنوز اعتمادم به خدا یک از صفر هم نیست…اما انصافا بیشتر از قبل سعی میکنم بهش گوش بدم….

    از خدا میخوام بهم توکلی مثل استادم بده…بهم باورهای قوی مثل استادم بده که نتایج زندگی ام باز هم بیشتر و بهتر بشه

    خوشبختی این روزهای زندگی من تجربه کردن بیشتر خداوند در همه گام هام هست…میگه برو بیا بشین اینکارو بکن…گوش میدم چشم میگم…خیلی اوقات هم گوش نمیدم اما به اندازه ایمان الانم عمل میکنم و زندگی ام واقعا آسون تر شده

    دیروز خیلی نجواهای ذهنم مسخره ام میکردن برای کارهایی که میکنم…حرفهایی که اخیرا کسی بهم زده بود ناراحتم کرده بود…گاهی آدم از این جملات مسخره آدمها خسته میشه که چقدر یکسری نداشته هات رو به رخت میکشن و هر بار میبینن هم اون حرفها رو میزنن…جالبه خسته هم نمیشن…البته من مثل قبل اهمیت نمیدم چون از این مسیر نتیجه گرفتم و فعلا قصد ندارم جا بزنم اما از کلام قرآن که شفای دلهاست کمک گرفتم…این آیات رو اضافه میکنم شاید برای بقیه هم راه گشا باشه:

    سوره حجر

    وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ

    ما می دانیم که تو از آنچه می گویند، دلتنگ می شوی. (97)

    فَسَبِّـحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ

    پس [برای دفع دلتنگی] پروردگارت را همراه با سپاس و ستایش تسبیح گوی و از سجده کنان باش. (98)

    وَاعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّىٰ یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ

    و پروردگارت را تا هنگامی که یقین بر تو فرا رسد.، بندگی کن. (99)

    سپاس الله ای رو که این کلام زیبا رو به زبان استاد جاری کرد

    شکر که امروز هم در این کلاس درس حضور داشتم :))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: