live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 24

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Amin & maryam گفته:
    مدت عضویت: 2406 روز

    من خیلی ابتدایی هستم??? اما واسه عزت نفسم تمرین خوبیه??با توجه به صحبتهای استاد که در فایلهای رایگان ایشان البته ناگفته نماند که من بخاطر کم شنوایی اون فایلهایی رو تونستم گوش بدم که تصویری بوده چون من بیشتر لب خوانی میکنم چون از سمعک استفاده میکنم متوجه شدم که عواملی که باعث میشه تو کسب و کارمون بهترین باشیم و نیازی به تبلیغ نیست امید به قدرت فقط خدا و دیگه عشق و علاقه به کارمون هست این دو عامل به نظرم با توجه به شنیده ها باعث میشه بهترین باشه ما باید ایمانمون به خداوند اونقدر باشه که هیچ عامل بیرونی رو غیر از قدرت خداوند قدرتمند ندونیم یعنی قدرت خداوند بالاتر از قدرت تبلیغ ،رقیب ووو موارد دیگه هست و دوم اینکه عاشق کارمون باشیم یعنی از کارمون لذت ببریم و با کارمون تفریح کنیم به نظرم این دوعامل مهمترین عوامل هست بازهم بسیار بسیار ازخداوند، استاد ،عزیز دلشون و دیگر عوامل سایت تشکر وقدردانی میکنم براتون آرزوی بهترینها رو دارم????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3091 روز

    سلام به استاد عباس منش و اون دوست عزیزی که این سوال رو مطرح کرد و همه دوستان گلم٫

    من دیشب وقتی در لایو شرکت کردم خیلی جا خوردم چون دقیقا دنبال همین بحث کسب و کار اینترنتی بودم و حتی می خواستم از استاد درخواست کنم که در قدم دوم دوره ۱۲ قدم یک جلسه رو اختصاص بدهند به همین موضوع ولی خدا رو شکر این لایو پاسخ به سوالم بود چون من فروش سایتم بسیار کم شده و خیلی دنبال راه حل این مشکل بودم و دیشب خیلی به این موضوع فکر کردم و خداوند این پاسخ ها را داد و من به خودم قول می دهم که روزی بیام و از نتیجه این نوع تفکری که در ادامه نوشتم ، زیر همین پاسخ کامنت بزارم٫

    بریم سر اصل مطلب : جواب این سوال بسیار سخت است اگر از دیدگاهی غیر از قوانین جهان هستی بخواهیم پاسخ بدهیم یعنی با هر روش علمی یا به قول دوستمون اساتید مارکتینگ بریم جلو ، سایت استاد عباس منش مثال نقضی بر گفته های اون اساتید میشه٫

    اما اگر از دیدگاه قوانین برویم جلو جواب این سوال بسیار تا بسیار ساده و منطقی است٫ اگر شما دوستان این موضوع را درک کنید در واقع جواب سوال رو به دست آوردید

    این جمله که ( مشتری هایی که وارد هر کسب و کار می شوند در واقع واکنش جهان به باورهای صاحب اصلی آن کسب و کار در مورد ثروت است و مشتری ها پاسخ جهان به باورهای افراد هستند٫ ما باور داریم که قانون اینه که جهان واکنش می دهد به افکار من و من هر فرکانسی را بفرستم دقیقا همان را به من برمی گرداند٫

    اگر من خودم را صاحب یک کسب و کار بدانم خواه کسب و کار فیزیکی باشد خواه آنلاین(اینترنتی) ، مشتری هایی که وارد کسب و کار می شوند پاسخ جهان هستی به فرکانس های من صاحب کسب و کار در مورد ثروت است٫ اگر من باورهای ثروت آفرین داشته باشیم ۱۰۰ درصد مشتریان وارد کسب و کار من می شوند و به میزان فرکانس ارسالی من در مورد ثروت ، از من خرید کرده و باعث ورود ثروت به زندگی من می شوند٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫ و اینجوری بگم دقیقا مثل آب می ماند که وقتی توی ظرفی می ریزیم بدون کوچکترین خطایی شکل همان ظرف را می گیرد و همه شما نمود این مثال را در قالب های یخی که در یخچال قرار می گیرد ، دیده اید٫

    حال شما استاد عباس منش را می بینید که وقتی تنها عامل کسب ثروت را باورها می داند دیگر از این همه نتیجه حیرت آور متعجب نمی شوی بلکه ایشان را تحسین می کنی که تونسته از قوانین جهان هستی استفاده کنه و کسب و کار خودشان را رونق ببخشد٫

    اگر ما بدانیم که هر چیزی که تجربه می کنیم نمود واقعی از فرکانس های شخص ماست ، دیگر دنبال هیچ روشی برای جذب مشتری نمی گردیم و تنها راه برای موفقیت در کسب و کار خودمون را فقط کار کردن روی باورهای ثروت آفرین می دانیم

    یک مثال می زنم: یک مدیر که صاحب یک کسب و کار است را ببینید : این مدیر روی باورهایش کار نکند ولی طبق روال همه افراد دیگر سراغ افرادی که بازاریابی بلد هستند برود و آنها هم بگویند مشکل شما تبلیغات است و شما یک بودجه ایی را به تبلیغات اختصاص بده و این مدیر این کار را انجام می دهد و چند میلیون تومان هزینه برای تبلیغات در نظر می گیرد ولی تبلیغات شکست می خورد

    چرا تبلیغات شکست خورد؟ به خاطر اینکه مدیر باور دارد که اگر ثروت وارد زندگی اش شود از راه خدا دور می شود یا آدم بدی می شود یا هر باور محدود کننده دیگری ٫٫٫٫

    این مدیر نمی تواند ثروت کسب کند اما وقتی یک مدیری مثل استاد عباس منش باور دارد که همه چیز باور است و من اگر بخواهم مشتری وارد سایتم بشه و درآمد داشته باشم باید ۱۰۰ درصد روی باورهایم کار کنم و فرکانسی را ارسال کنم که جهان هستی مشتریانی را معادل همان فرکانس وارد کسب و کارم کند ٫ دیگر نتیجه ایی در کسب و کار نیست که نشود خلقش کرد ٫٫٫٫٫٫٫٫ بعد استاد عباس منش می آید روی باورهای فراوانی کار می کند که ثروت بی نهایت است یا ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست و پاسخ جهان هستی به باورهای ایشان لاجرم ورود مشتری و ثروت به کسب و کار ایشان است٫

    دوست من علت اینکه نمی توانی درک کنی ، نتایج استاد را در مورد سایت خودشان این است که برای تحلیل نتایج سراغ اساتید مارکتینگ رفتی و بر اساس مترو معیار آنها داری تحلیل می کنی که نتیجه اش گیج شدن است٫ در صورتی که اگر شما به قانونی که می گوید تمام اتفاقات زندگی شما به واسطه افکار و باورهای شما رخ می دهد ۱۰۰ درصد ایمان و یقین داشته باشی یعنی در عمل ازش استفاده کنی تا ذهن منطقی ات را قانع کنی که تمام بازی ثروت استفاده از همین قانون است ،، آن وقت شما هم نتایجی می گیری مثل استاد عباس منش و از سردرگمی رها می شوی ٫

    نکته خیلی مهم : اگر می خواهی از قوانین جهان هستی درست استفاده کنی این است که هر عامل بیرونی دیگری مثل سئو و دیجیتال مارکتینگ و ٫٫٫٫٫را از باورهای ثروت آفرینت جدا کنی که این همان موضوع ترمز در دوره کشف قوانین زندگی است٫ یعنی اگر باور داشته باشی برای جذب مشتری باید سایتت را سئو کنی با این باور تو حتما باید سایتت را سئو کنی تا مشتری وارد کسب و کارت شود ولی چون شما روی باورهای ثروتت کار نکردی ، مشتری میاد ولی خریدی انجام نمیشه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

    حال برعکس این مطلب نیز اتفاق می افتد ” اگر شما روی باورهای ثروت آفرین کار کنی و باور دشته باشی که وقتی من روی باورهای ثروت آفرین خودم کار می کنم جهان هستی به باورهای من واکنش نشان می دهد و یکی از این واکنش ها وارد شدن مشتری به کسب و کارم و خرید کردنش است و سئو کردن سایت هیچ تاثیری ندارد : و فقط همین عامل را بپذیری برای کسب و کار خودت ، آن وقت است که می بینی که مشتریانی وارد کسب و کارت می شوند و بر طبق قانون تکامل از تو خرید می کنند٫

    نکته مهم دیگر قانون تکامل است (یک شبه هیچ سایتی سایت استاد عباس منش نمیشه) یعنی اینجوری نیست که تو روی باورهات چند روز کار کنی و بعدش ببینی که ۱۰۰ میلیون تومان کسب درآمد کرده ای !!!!!!!!!!!! ٫٫٫٫

    شما به میزانی که روی باورهای ثروت آفرینت کار می کنی درآمد کسب می کنی یعنی اگر شما چند روز کار کنی و مشتری وارد کسب و کارت شود و دیگر روی باورهات کار نکی دیگر آن مشتری ها را نداری و نتایج قبلی را کسب نمی کنی٫

    یک سوئ تفاهم بزرگ از قانون و باورها: خیلی ها فکر می کنند که اگر فقط روی باورهاشون کار کنند کافیه در صورتی که موضوع مهم این است وقتی شما روی باورهاتون کار می کنید یک سری ایده ها و الهامات از طرف خداوند به شما داده می شود که شما انجام می دهی و نتیجه ی انجام آن الهامات این است که شما ثروت دریافت می کنی ٫وقتی شما می بینید که استاد عباس منش یک فایل می گذارد و در آن می گوید این موضوع به من الهام شد تا در موردش صحبت کنم ، تائید کننده این است که شما وقتی روی باورهاتون کار می کنید هدایت می شوید به انجام یک سری کارهای درست که نتیجه آن به صورت تکاملی کسب ثروت است ٫ یعنی اینکه شما این کارها را قدم به قدم انجام می دهید و نتیجه اش کسب ثروت است٫

    یک مثال می زنم : فرض کنید یک راه پله هست و شما هدفتان کسب یک میلیون تومان پول هست که در پله ۶ ام شما به این یک میلیون تومان پول می رسی٫ حالا شما در ابتدای پله اول هستید و روی باورهای ثروت آفرین کار می کنید و شما به پله اول که ۱۰۰ هزار تومان پول هست ، هدایت می شوید که شاید ظاهرش یک میلیون تومان نباشد ولی شما باید بدانید که باید برای رسیدن به هر مبلغی از پول باید تکامل طی شود ٫

    حالا بازهم روی باورهاتون کار می کنید و هدایت می شوید به پله دوم ( مثلا ۳۰۰ هزار تومان وجود دارد) بعد دوباره قانون تکامل را تا پله ۶ ام به یاد می آورید و تا رسیدن به پله ۶ ام روی باورهای ثروت آفرینتون کار می کنید و نتیجه طبیعیش اینه که یک میلیون تومان پول به شما داده می شود٫

    نکته پایانی : برای پیدا کردن راه درست شما طبق گفته خود استاد عباس منش به خودت ۳ ماه وقت بده و بگو من ۳ ماه می خواهم فقط بر طبق گفته های استاد عباس منش برم جلو : حالا اگر بعد از این ۳ ماه من ثروت کسب کردم که همین راه را ادامه می دهم ولی اگر کسب نکردم می روم سراغ بقیه اساتید٫٫٫مشکل من و شاید عمده دوستان دیگر این است که هی می خواهیم صحبت های چند استاد را با هم ترکیب کنیم تا موفق شویم در صورتی که اصلا نیاز به این کار نیست شما از نتایجی که استاد گرفته می توانی راه درست را تشخیص دهی٫٫٫

    مثلا من دیشب بعد لایو استاد خیلی به این موضوع که استاد ۵۰ هزار کاربر غیرفعال را از سایتشون حذف کردند فکر کردم و همون موقع یاد یک استادی که بازاریابی اینترنتی تخصصشه و سئو هم تدریس می کنه افتادم که توی اسفند پارسال جشن ۵۰ هزارتایی شدن اعضای سایتش رو گرفته بود با اینکه از سال ۸۳ توی حوزه اینترنت فعالیت داشته و الان هم فعالیت می کنه٫ نکته خیلی جالب در اعضای کانال تلگرام استاد عباس منش و این اساتید اینه که با اینکه این افراد خیلی تخصص دارند وقتی شما نگاه می کنی به نتیجه کارشون می بینی که ماکزیمم ۵ هزار نفر هستند ولی در کانال استاد هر روز دارن زیادتر میشن و نمود عینی این موضوع در پیج اینستاگرام استاد می شود دید که چطور با یک اعلام و لایو ساده چندین هزار نفر به پیج ایشون اضافه شدند٫

    امیدوارم پاسخی که دادم برای همه شما دوستان مفید باشه: برای همه شما و استاد عزیزم آرزوی ثروت فراوان دارم٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  3. -
    مریم عسکری گفته:
    مدت عضویت: 2694 روز

    تنها جواب این سوال این هست که ما اون چیزی رو که باورش داریم خلق میکنیم این موضوع یه قانونه که برای همه ی انسانهای روی زمین یکسان هست.حالا یه سریا میرن تمرکزشون رو میذارن رو تبلیغات و اصن هدفشون یادشون میره.یه سریا هم روی موفقیت و ثروت تمرکز میکنن و به اون چیزی که میخوام میرسن. در واقع ما اون چیزی که باور داریم رو خلق میکنم و هیچکس هم از این قاعده مستثنی نیست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  4. -
    حامد فرقانی گفته:
    مدت عضویت: 2910 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان هم فرکانسی

    یک دلیل اصلی داره و اونم اینه که استاد رفتاری رو دارن که طبق یک قانون و اصله نه طبق باورهای شکل گرفته.

    استاد تا به حال بارها در فایل های مختلف گفتن که در هر لحظه زندگی باید به “اصول” بازی دقت کرد نه فرعیات اون. اصولی که خدا تو قرآن بارها به شکل های مختلف تحت عنوان “ایمان”، “مدد”، “هدایت” و “تسخیر دنیا” گفته. نه فرعیاتی که به خاطر ورودی های قبلی خودمون تبدیل به باور شدن و فکر می کنیم که همینا قوانین هستی ان.

    استاد قبلا هم گفتن که “من آدمی نیستم که به خاطر افزایش مخاطبام کاری رو بکنم که خودم قبول ندارم”. نمونه ش هم حذف اووووون همه کاربر که کمتر کسی تو دنیا حاضره همچین کاری بکنه. نمونه ش اینکه بارها استاد گفتن که “برام اهمیتی نداره که مخاطبام حرفای من رو قبول می کنن یا نه”، نمونه ش اینکه گفتن “حتی حاضر نیستم برای افزایش مخاطب، خودم رو به اونا اثبات بکنم و …

    بارها گفتن “تا به حال دقت کردید که خودتون چی جوری با من و سایت آشنا شدید؟ با منی که هییچ تبلیغی نه توی هیییچ کانال تلگرامی، نه هییییچ پیج اینستاگرامی، نه هیییچ سایت های معروفی نکردم، تو صدا و سیما نرفتم، ایمیل تبلیغاتی نفرستادم، کت و شلوار خاصی نپوشیدم، آدم معروفی رو به عنوان مخاطب خودم معرفی نکردم و …

    جالبه که استاد یه بار گفتن بعد از سخنرانی های افرادی که می خواستن ایشون رو تخریب کنن، میزان مخاطباشون بیشتر شد و اینجوری حتی عدو برای استاد سبب خیر شد!!

    یا مثلا باید به این فکر کنیم که چرا خودروی تسلا تبلیغ خاصی نداره ولی داره دنیا رو میگیره؟ چرا کتابای پائولو کوئیلو بدون هیچ تبلیغی پرفروش شدن؟ چرا خیلی از برندهای لاکچری اصلا هیچ جا تبلیغ نمی کنن؟ چرا یک بازیگر یا خواننده جوون تو دنیا بدون هیچ تبلیغی یه دفعه مشهور میشه؟ و …

    واقعا به قول استاد اینها همه فرعیاته و راهکار اصلی در ایمانه. ایمان به خدایی که می تونه مددت کنه، هدایتت کنه و دنیا رو به تسخیرت دربیاره. همونی که می تونه خودش رایگان برات تبلیغ کنه، بازاریابی کنه، مشتری بیاره، مشتری مداری کنه و حتی باعث شه که رقبا و دشمنانت برات مشتری بیارن. ایمان به موجودی که دنیا دست اونه، مشتری دست اونه، پول دست اونه.

    این موجود اینقدر عاشقته که حاضره برات هر کاری بکنه، فقط به یک شرط … ایمان.

    شاد و موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    Ramin گفته:
    مدت عضویت: 3295 روز

    سلام،

    خیلی ساده است، همش بر می گرده به دو کلمه توحید و شرک، کلماتی که من فکر کنم تا هزاران سال قبل و بعد انسان همیشه در گیرش بوده و خواهد بود، می گید چطور؟، خوب الان توضیح میدم، وقتی شما به توحید معتقد باشید یعنی چی ، واقعا توحید یعنی چی ؟ بگذارین یک مثال بزنم، فکر کنید توحید شما یک پادشاه قدرتمند، ثروتمند و سالم باشد، حالا این پادشاه به شما می‌گوید تو فقط به حرفهای من گوش کن و کاری که من میگم را برو انجام بده،( که البته حرفهاش همش قوانین دنیاست)، بقیشش بامن، تو برو دنبال خواسته هات، پول لازم شدی ، من هستم٫ برو دنبال عشقت ، ندادند من برات می گیرمش, برو دنبال علم، نگذاشتند من برات درچه های علم را برات باز میکنم، برو دنبال کاسبی، من فروشت رو بالا میبرم، شما میگی خوب اگر اینطور باشه بقیه برادرام چی، اگه بخواهی به اونها هم بدی به من کم میاد، میگه من اینقدر دارم که اگر تمام آدمهای روی زمین هم برادران تو باشند باز هم کم نمی یارم، تو پیش خودت فکر می کنی و با ذهن منطقیت دو دو تا چهار تا می‌کنی میبینی جور در نمیاد، میگی بابا ولش کن، چرت میگه، من باید برادرام را یا سر به نیستشون کنم یا یک جوری دور بزنمشون تا با اطمینان سهم من زیاد بشه، پس به جای اینکه دنبال خواستم برم، همه ذکر و فکرم این میشه که زیرآب برادرام رو بزنم و تکنیکهای دور کردن رقیبام رو یاد بگیرم، بعد بابام از اون بالا که کارام رو میبینه، افسوس میخوره، میگه آخه من به تو نگفتم هر چی بخواهی من بهت میدم، چرا پس احمق بازی در میاری، چرا دنبال راه کار برای تخریب برادرات هستی، مگه منو قبول نداری، حرفم رو ، قدرتم رو ،توانمندیم رو ، بعد تو یک نگاهی میکنی، میگی ،خوب قبول دارم، ولی باور ندارم، بهتره برادرام رو سر به نیست کنم تا خیالم راحت باشه٫ اینجا ست که فرق عباس منش با بقیه مشخص میشه، عباس منش میگه آنکس که تو را یافت چه را گم کرد و آنکس که تو را گم کرد چه را یافت٫عباسمنش اصل و توحید را فهمیده، بجای اینکه دنبال رقیبها باشه، تمرکزش رو گذاشته روی خواسته هاش، و اون ،همونی که بهش همه چی رو میگه، براحتی براش میرسونه، پس می‌دونه وقت گذاشتن برای رقیبها یعنی وقت تلف کردن، و از دست دادن فرصت، وقتی تو به فراوانی معتقد باشی و باور داشته باشی، دیگه دنبال غذای دیگران نیستی، فرض کنید رفتید به یک عروسی و به شما میگن، توی این عروسی گفتن دیسهای جوجه کباب و کباب و بقیه غذاها تا آخر عروسی باید همیشه پر باشد، حالا شما دنبال تدبیری هستید که چطوری و کی پای دیس جوجه برسم که جوجه بهم برسه ،مسلما نه، ولی اگر اعتقاد داشته باشین، جوجه کم هست، مسلما میرین اطلاعات میگیرین که زمان سرو شام چه ساعتی است، جوجه رو روی کدوم میز میگذارن، با خودتون دو تا بشقاب میبرید که جوجه بیشتر ی بریزید بعد روش را با برنج استتار میکنید تا کسی شک نبره و٫٫٫٫٫ولی آدمی که ایمان دارد تا آخر عروسی جوجه است، خیلی بی خیال از رقص و موسیقی لذت میبرد تازه وقتی همه میرند شام و سن خلوت میشه، اون می‌ره با معشوقش میرقصه ، بعد با خیال راحت وقتی همه میزهای شام را ول کردند، می‌ره سر میز شام برای کشیدن جوجه٫

    پس می‌بینید همه اینها از بی ایمانی و شرک ناشی میشه، دنبال این هستیم تکنیکی پیدا کنیم ،تا از رقیب جلو بزنیم، اصلا واقعیتش رو بخواهی خود مسابقات ورزشی هم دارند این روحیه کمبود را بین افراد توسعه میدهند، وبه انسانها می گند بجای اینکه از خود ورزش لذت ببر بیا از اینکه از رقیبت بهتری لذت ببر

    ٫اگر قانون فراوانی و توحید برای هر انسانی جا بیفتد دیگر وارد این چالش‌ها نمیشود٫ به نظر من همه چیز توحید و به دنبالش فراوانی است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  6. -
    مهشید گفته:
    مدت عضویت: 2689 روز

    سلام

    مسئله از اونجایی شروع میشه که ما بچه بودیم هرکاری مامان و بابا انجام میدادن و انجام میدادیم ولی نکته اینجاست که وقتی بزرگتر میشیم باید کم کم این رفتار رو شناسایی کنیم و در هر کاری نخواهیم که مثل دیگران باشیم باید سعی کنیم نسخه ای از خودمان در این جهان باشیم بدون هیچ تغییری از بیرون تکرار میکنم بدون هیچ تغییری از بیرون

    وقتی شما نسخه ای از خودت هستی راه و روش های خودت رو برای اداره ی زندگیت کسب و کارت و همه چیت توی زندگیت داری و دیگه نیاز نداری از بیرون تغییر توی خودت بوجود بیاری

    شما باید سعی کنی در هر لحظه بهترینِ خودت از نظر خودت و خدا باشی و هر تغییری که مد نظر داری از درون انجام میدی یعنی چی

    رابطه ی خودت را با خدا بیشتر میکنی خدا رو هر لحظه در زندگیت که کنار تو هست احساس میکنی بهش ایمان میاری آیاتش رو میخونی که گفته من سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدم مگر اینکه خودشان تغییر(تغییر درونی تغییر فرکانسی) کنند و اینکه در هر لحظه داره به تو الهام میشه که چه کارهایی انجام بدی در هر مسیری که بخوای قدم برداری به تو الهام میشود به همه الهام میشود و قبلشم باید احساس لیاقت و ارزشمندی رو در خودت پرورش بدی !

    اهل کتاب قبله ی خودشون رو دارن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  7. -
    محمد ادریسی گفته:
    مدت عضویت: 2271 روز

    به نظر من باور مهمترین و اولین اصل برای تحقق نتیجه هست شما وقتی باورت اینه که کارت بهترین نتیجه را میده خود به خود کاره رو درست انجام میدی که نتیجه بگیری و افکاری که به واسطه اون انرژی و باور شکل میگیره نتایج حیرت انگیزی را به همراه داره ولی وقتی ایمانت کافی نباشه برای انجام کار قطعا نتیجه هم به اندازه ایمان ما خواهد بود

    در مورد کسب و کار خودم یکبار همچین تجربه ای داشتم که افکار و انرژی های ذهنی هست که مسیر های پیش روی مارو به وجود میاره و البته مداومت نتایج را بزرگتر میکنه و به مرور عادی میشه برای ما داشتن سطوح در امدی مختلف

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  8. -
    نیماد محسنی راد گفته:
    مدت عضویت: 2326 روز

    سلام خدمت همه دوستان عزیز

    درمورد اینکه چطور افرادی شبیه استاد عباسمنش و صاحبان خیلی از کسب و کارهایی که بدون رعایت اصول مارکتینگ ،

    همیشه سرشون شلوغه و درآمد بالایی کسب میکنند

    چند نکته وجود داره

    ١ این افراد با ایمان محکم به خدا ، بدون ظلم در حق رقبا و مشتریان قدم برمیدارند

    ٢ این افراد با داشتن باور به فراوانی نعمتهای خداوند ، به دنبال پول نمی دَوَند و پول ، خودش به سمت اونها میاد

    ( حالا بعضی ها این باورها رو از خانواده اطرافیان شون ناخودآگاه یاد گرفتند و بعضی ها هم مثه استاد عباسمنش با تمرین )

    ٣ این افراد کاری رو که خودشون باور دارند درسته بصورت مداوم و بدون توجه به نظر دیگران انجام میدن و مسیرشون رو طی میکنند و از سرعتگیرها خسته نمیشن

    ۴ من فکر میکنم یکی از دلایل موفقیت این افراد داشتن مشتریان راضی زیاد هست که خودش باعث جذب مشتریان بیشتر میشه

    ۵ اکثر این افراد ، آدمهای مثبت اندیش هستند و همیشه انرژی مثبت دارند و همیشه امیدوارند

    ۶ وقتی بنده ی خوبی برای خدا و دنیا باشی ( یعنی کسی که به خودت و دنیا خوبی کنی ) دنیا و قوانین هستی هم دست به دست هم میدن تا تو به نتایج بهتری برسی . چون تو باعث گسترش دنیا هستی

    و در نهایت آرزو میکنم

    همه ما افرادی که به دنبال تغییر در خودمون و رسیدن به خواسته هامون قدم برداشتیم ، با ایمان واقعی به خداوند بخشنده

    بتونیم در مسیر سعادت و خوشبختی قدم بگذاریم و به همه هدف هامون برسیم

    ??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  9. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 3249 روز

    سلام وقت همگی دوستان بخیر

    و با تشکر از استاد عباس منش که واقعا بی توقع هرچی تجربه اندوختند در اختیار ما میذارن

    در جواب سوال طبیعتا اجرای اصول بازاریابی و علوم مرتبط با حوزه کسب و کار بد نیست که هیچ قطعا خیلی هم خوبه و همینطور که میبینیم بالاخره استاد عباس منش هم سایتی دارن که توسط اون سایت افراد با ایده های ایشون آشنا شدن و میشن و اتفاقا سایت هم خیلی عالی و حساب شده طراحی شده که کاربر پسند باشه و کار باهاش راحت باشه دسترسی به فایلها و اطلاعات برای مراجعین راحت باشه پس همونطور که میبینیم ایشون هم اصول مرسوم رو رعایت کردن منتها دو تا تفاوت در کار ایشون هست که تفاوت ایجاد میکنه:

    اول اینکه استاد در پشت این اصول ظاهری، اصل اساسی ارتعاش رو رعایت میکنن یعنی همون بحث باورها و فرکانس که بارها و بارها در سایت تکرار شده و همه ازش مطلع هستیم

    و دوم اینکه ایشون به نتیجه وابسته نیستن و با توجه به اینکه قانون فرکانس رو کاملا باور دارن بنابراین نگران رسیدن به خواسته ها (که در اینجا کسب و کار عالی هست) نیستن چون میدونن که با رعایت قوانین هستی قطعا به هدف میرسن

    بنابراین اجرای اصول توسط ایشون خیلی خیلی بهتر از کسانی جواب داده که اصول بازاریابی رو رعایت میکنن اما پشت پرده ذهنی و قلبی ماجرا رو مثل استاد رعایت نمیکنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    بهار حیدری گفته:
    مدت عضویت: 2317 روز

    با عرض سلام و وقت بخیر

    الحمدالله رب العالمین

    با توجه به گفته های استاد و سخن خداوند تنها توکل و اعتماد به خداوند باعث رشد و پیشرفت میشه

    داشتن باورهای توحیدی و شرک نورزیدن به خداوند باعث میشه ،دستان خداوند به دستور خداوند و همگام با باورهای ما تمام جهان هستی رو مسخر ما کنه و راهها رو برای پیشرفت ما هموار میکنه ٫٫٫

    وقتی اعتقاد و اعتماد باشه ، ناخودآگاه به تو الهاماتی برای پیشرفت داده میشه و تو کم کم پیشرفت خواهی کرد و لاغیر

    من فکر میکنم کسانی که پیشرفت نمیکنند خودشون به کار خودشون ایمان ندارند وقتی شخصی خودش به کاری که داره انجام میده باور و ایمان نداره پس پیشرفتی هم حاصل نمیشه

    با سپاس فراوان از استاد عزیز برای تغییر نگرش من به جهان هستی??

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: