https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
با توجه به درک بنده از قانون به نظر بنده قانون شامل به سری کلیات و یه ری جزئیات میباشد . به درک بنده کلی ترین و شاهرگ قانون ایمان است . اگه بحث ایمان و عمیقا درک کنیم بعدا سراغ بقیه جزئیات بریم خیلی راحتر میتونیم درک بهتری داشته باشیم .
جواب بنده درسوال اینکه ک چرا استاد کاراش اینهمه راحت پیش میره اینه که استاد وکالتنامه ای رو امضا کرده ک وکیلش خداست خودشو به جرایان رودخانه ای سپرده ک مقصد خدا( اقیانوسه ) . استاد همه کاراش دست خدا انجام میگیره . با ایمانی ک به خدا داره( ایمانی عمیق) کاراش چرا خوب پیش نره ؟ ایمانی به مانند نوزادی ک وقتی شیر میخورد و به خواب عمیق میرود بدون اینکه نگران وعده بعدی غذایش باشد به دلیل ایمان به مهر مادر (ایت الله بهجت )مثل بچه ای ک وقتی با پدر است. وقتی پناهش خداست هیچ حال بد و ترسی در وجودش نیست . وکیلی ک خدا باشد و پناهی ک خدا باشد ببین چ کارا برا آدم نمیکنه. خدا برای استاد همه چی هست خدا برا استاد مشتریه خدا برا استاد تبلیغه خدا برای استاد اینترنته خدا برا استاد هر چه بخواهد میشود . حالا با این اوصاف چرا توجه استاد باید به رقیب و این گونه مسائل باشه چرا استاد نگران باشه . آیا جوابی هست ؟ وکیلی ک خدا باشه دستانش همه جا برای توست. هر کس با ایمان قلبی ک به خدا داره و درصد وکالتی ک به خدا میده همان اندازه خروجی دریافت میکنه . درسته همه میگیم خوب ایمان منم دارم . ایمانی ک همه دارن تا چه اندازه میتونیم چند درصد میتونیم وکالت همه امورو به خدا بسپاریم با خیال راحت و احساس خدایی . ایمانی ک یک ذره ترسی توش نباشه . ایمانی ک با هر حرف و اتفاقی نلرزه ….. از ازل تا حالا بنی بشر با ایمانی ک به خدا ذاشتن نتایج متفاوتی دریافت کردن هر پیامبری با ردصد ایمانش نتیجه گرفته هیچ کسی نتیجه یکسانی نداشته . ایمانی ک انتها ندارد . کارایی ک استاد انجام میده خیلیا انجام میدن و بیشتر هم تلاش میکنند چرا نتیجه یکسان نیست ؟؟
نتایج برمیگرده به متن وکالتی ک برای امور به خدا میدن و درصد احساس خدایی ک انگشتان و برا امضا میبره . ///// بعد این این اصل هست ک بقیه جزئیات شکل میگیره . این که استاد چه کاری انجام میده کارش اینطوری پیش میگیره به اصولی هست ک استاد عاااااااالی درک کرده ک وکیلی داره به نام خدا . استاد اینو خوب درک کرده ک وکیلی داره ک همه کاراشو انجام میده . ایمان و احساس خدایی و حالشو در هر شرایط عاااالی کرده .
بحث دوم که گفتن استاد بحث تبلیغو و این گونه مسائل رو قبول نداره به نظر بنده بر میگرده به درکی ما از حرفای استاد دریافت کردیم . استاد اصول (فرعیات و اصلیات )رو گفتن . با رعایت این اصول و ساخت باور ها و ایده خلق میشه . نتایج دریافت میشه . ما باور صحیح و غلط و ایده درست و غلط نداریم . مطمنا ایده و باور با درصد ایمانی که افراد دارن خروجی یکسانی نداره . کاری ک استاد انجام میده خیلیا هم انجام میدن ولی همانگونه ک میبینیم خروجیا خلیلی فرق دارن . ایده ای ک با ایمان و باور خوب و احساسی خدایی نباشه قطعا نتیجه متفاوتی داره . پس تبلیغی ک باور و ایمان خدایی و احساس خدایی داشته باشه قطعا نتیجه داره . نه تبلیغ بلکه هر ایده ای.
کارایی ک استاد انجام میده در مورد بیزینس و کار و نتایج عالی در یافت میکنه خیلیا اون ایده و کارا رو انجام بدن قطعا خروجی متفاوت خواهد بود .
استاد درسته کار تبلیغ انجام نمیدن ولی به نظر شما اگر انجام بدن جواب نمیگیرن .؟
پس نتیجه به ایده و کاری نیست ک انجام میدیم . خیلیا ایده و کارای یکسانی انجام میدن ولی نتیجه ها متفاوته .
دوستان عزیز استاد در اقیانوس ایمان خیلی پیش رفته خیلییییی .
تا این حد ایمان ببینین چه باورهای میسازه چه ایده هایی خلق میکنه . این ایده ها تا حدی ک تو این اقیانوس پیش بریم نتیجه میده .
خیلی وقت بود ذهنم درگیر این بود ک چرا استاد نگران هیچی نیست استاد همه محصولاتش تو سایت هست. خیلیا خرید کردن . میتونن حرفایی ک استاد میگن رو تو کار خودشون حفظ کنن و فایل بسازن و بفروشن . آیا همین نتیجه رو میده ؟
در حالی ک بحث این نیست هرکسی تو اون اقیانوس بی انتها پیش بره به همان اندازه نتیجه میگیره . پس اصول و باور و ایمان و ایده به اندازه ایمانت تو رو پیش میبره . نتیجه به کاری ک انجام میدی بستگی نداره. کاری که انجام میدی چقد خدایی هست و از کجای اقیانوسه .
استاد با این ایمان و وکالته ک نگران هیچی نیست . استاد خدایی رو تو وجودش درک کرده ببینید تا کجاها میبردتش .
این اقیانوس آنقدر برزگه ک در حرفا نمیگنجد . امید وارم توانسته باشم چیزی را ک درک کرده ام انتقال داده باشم .
بنام رب مهربان و بخشنده خیلی خوشحالم وارد عضو خانواده صمیمی و سخاوتمند عباسمنش هستم که بدون هیچ چشمداشتی اینگونه مطالب فوق العاده رو در اختیار هدایت شوندگان و دوردونه های خداوند اینچنین واضح قرار میدهد تا دستانی از غیب پروردگارم برسد و ما در مسیر دستیابی به آنچه دوست داریم داشته باشیم با خونسردی و اطمینان و باور و ایمان و الهامات و عمل به قوانین و سپاسگذاری به آن برسیم خدایا سپاسگذارم بخاطر این همه نعمت از ابتدا با وارد شدن به این خانواده صمیمی عباسمنش بااین مطالب بسیار سازنده و گرانبها قراردادی خدایا شکرت ٫ من همیشه عاشق مطالب روانشناسی بودم و در دوران دبیرستان دوست داشتم اگر یه گوشی داشتم همش پر از آهنگ های شاد و علم روانشناسی باشه خیلی جالبه گوشی من الان پر از فایل های مطالب روانشناسی ومطالب بی نظیر استاد عزیزمان هست ٫ استاد من اون درخت انگور که تو لایو نشون دادی و اون ماهی ها شیفته اون مکان شدم دوست دارم و از خداوند میخوام که به لطف خداوند یه روزی همسایه تون بشم چقدر شیرین ? ٫ من شهریور ۶ ماه پیش یک اتفاقی برام پیش آمد که میشه گفت تضاد که اگر فایل های استاد نبود الان معلوم نبود درچه وضعیت روحی قرارداشتم خیلی خدارو سپاسگدارم که همیشه حواسش به من بوده که بتونم اینچنین سالم زندگی کنم خدا همیشه عاشقت بودم ٫ من میخوام دیدگاه بعدی رو موقعی مینویسم که به خواستم رسیده باشم ٫ در مورد جواب این سوال تا اینجا که آموزش های استاد رو گوش کردم ٫ اینکه شما فقط تمرکز داشته باشی به انچه دوست دارین در کارتون اتفاق بیفته و همیشه سپاسگذار خداوند باشید و به زیبایی ها توجه کنید و خداوند خودش خیلی آروم و دستانش رو به سوی شما میفرسته فقط نشانه ها رو جدی بگیرید و به الهاماتی که به شما به قول استاد مثل یه شبه میرسه عمل کنی٫ و بدون تردید و با ۱۰۰ درصد اطمینان به ایده ای که در اون لحظه بهت میرسه عمل کنی و نترسی که شاید ریسک باشه و دودل بشی که اگه خداوند رو داری بدون شک اون مسیر هرچند سخت باشه مسیری روکه از ابتدا شروع کردی برات هموار میکنه تا زودتر به مقصد برسی و اجازه ندی ورودی های منفی که وسوسه شیطان هست غلبه کنه و به طور دائم و مستمر ورودی ها رو آگاهانه کنترل کنید ایده ها خیلی ساده به ذهنتون میرسه که شاید ابتدا حتی یه موفقیت ساده به چشم نیاد ولی باید مسیر تکامل طی بشه و همین موفقیت های ساده پله های بعدی رو برات میسازه ایده ها ٫ افراد٫ و موقعیت ها که باید ایده ها و روجدی بگیریداون ها الهام هستند و بهشون عمل کنید ٫ من امروز یه حسی بهم گفت برم کتاب فروشی معروف در زمینه روانشناسی تا کتاب چگونه فکر خدا رو بخوانیم تهیه کنم چون من فیزیکی خیلی بیشتر دوست دارم کتاب رو مطالعه کنم بعد داخل کتاب فروشی از فرد راهنما پرسیدم اینچین کتاب در این حوزه دارید با تعجب گفت نه نداریم ولی یه کتاب رو میتونم در زمینه معنوی معرفی کنم که در زمینه ناخود آگاه ذهن فردی و جمعی که باید اون ها رو تفسیر کنی و بفهمی و متوجه اون الهامات بشی در چه پازلی ازجهان هستی و مسیری که برات پیش بینی شده رو بری و٫٫٫٫بعد ازش پرسیدم جناب سید حسین عباسمنش میشناسید کتاب هاشون رو دارید گفت که نه نداریم ایشون چند سال پیش در زمینه موفقیت کار میکردند و الان از ایران رفتند و موسسه ایشان غیر فعال هست درایران فعالیتی ندارند ٫ایشون مطالبشون خیلی ساده و راحت بود خیلی پیچیده نبود ولی این کتاب های که براتون معرفی کردم مطالب پیچیده و حرفه ای تری داره اون موقعه تو دلم گفتم یعنی یه کتاب هم باید پیچیده و سخت باشه تا به مطلب اصلیش برسیم یعنی ذهن ما اینطوری شکل گرفته که رسیدن به هر چیزی باید سخت باشه تا باورش کنیم و راه ساده و راحتی وجود نداره یعنی ما باور نداریم رسیدن به خواسته ها خیلی راحت و ساده هست و این خودش برام یه نشانه بود که راه ساده و راحتی هم مثل یه مطلب کتاب که بتونیم خیلی راحت بهش برسیم وجود داره٫ ما باید لذت ها و موفقیت های کوچک رو باور کنیم و سپاس گذار باشیم تا بزرگترش وارد زندگیمون بشه امیدوارم مطالبم مفید بوده باشه ٫ این جهان کوه هست و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا فقط کافیه با فرستادن فرکانس و ورودی های کنترل شده جهان در پاسخ کار خودش رو انجام میده٫
با سلام خدمت تمام دوستان عزیز و استاد عزیزم و خداوندی که تنها او برایم کافیست…
ما اگه اول از همه درک کنیم که جهان چجوری کار میکنه فکر کنم جواب تموم سوالاتمونو بگیریم اینکه بدونیم جهان براساس فرکانس های ما که باورهای غالب ماست همون بما قدمت ایدیهم بما کسبت ایدیهم عمل میکنه یعنی اینکه شما درهرلحظه چه چیزی تو ذهنت هست به چی توجه میکنی به چی گوش میدی و احساست نسبت به اون چیه این قضایا باعث میشه لحظه لحظه زندگیت شکل بگیره که این دقیقا عدالت خداست که خودمون در هرلحظه زندگیمونو خلق کنیم . اگه قرار بر این بود که اون تبلیغاته یا هرچیز بیرونی باعث موفقیت بشه ، پس چرا اکثرا که الان اینکارو میکنن یه عده موفق هستن یه عده نیستن با اینکه عینا یک تبلیغات انجام میدن دلیل پیشرفت توی نوع نگرش هرلحظشون به زندگیشونو ، کنترل ذهن دارن و خودشونو برگی توی باد نمیبینن . وقتی شما میتونی زندگیتو در دست بگیری که باور داشته باشی همه چی در درونته و هیچی خارج از تو نیست اونوقته که جهان حامی تو میشه و تو دستور میدی جهان اجرا میکنه ، وقتی باورت این باشه تبلیغاته موثره یا فلان رقیب حواسم بهش باشه و و و … اینا میشه باور به اینکه عامل بیرونی تاثیر داره توی زندگیم پس وقتی اون عامل بیرونی دچار قدرت یا ضعف میشه ( مثلا کاهش افزایش دلار ، قدرت گرفتن رقیبت و …) توی زندگیتم تاثیر داره چون خودت اینو پذیرفتی که خودم قدرتی ندارم اون عامل بیرونیه تو زندگیم تاثیر داره. دلیل پیشرفت و موفقیت استاد هم دقیقا همینه به واسطه باوراشون و باورای توحیدیشونه یعنی اینکه هیچ قدرتی وجود نداره غیر پروردگارم و این پروردگارم قدرتشو داده به من که خارج از اینکه بیرون چه اتفاقی داره میفته خودم براساس فرکانس و باورهایم زندگیمو خلق کنم پس میشینم باور میسازم هماهنگ با خواسته ام و براساس اون الهامات عمل میکنم که نتیجش 100% موفقیت توی تمام جنبه های زندگیمونه . اگه چند دقیقه واقعا بشینیم با خودمون فکرکنیم واقعا به این حرف میرسیم که همه چی دست خودمونه آخه مگه میشه جهانی با این عظمت یه سر سوزن خطا توش نیست این همه با دقت داره اداره میشه پس چجوری میشه پروردگاری که به ما افتخار کرده از وجودش در ما دمیده مارو همینجوری ول میکنه میگی برین شانسی زندگی کنین یا میگه شما قدرتی ندارین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کاملا این چیزا با عدالت و عشق پروردگار نسبت ب ما در تضاده .
امیدوارم مفید بوده باشه واسه همه …با آرزوی بهترینا واسه هممون . دوستون دارم .
سوره رعد آیه 11 : خداوند سرنوشت هیچ قوم (هیچ کسی) را تغییر نمیدهد مگرآنکه آنان ، آنچه را که در خودشان است را تغییر دهند .
به نام خداوند همه چیز، به نام خداوند ثروت، به نام خداوند شادی و عشق و به نام خداوند هدایتگر.
قبل از هرچیز خداوند را سپاس میگویم که برای من در نقش هدایتگر ظاهر شد و مرا به مسیر درست هدایت کرد.
دوم از استاد عباس منش عزیز سپاسگزارم که ایشون هم دستی از دستان خداوند متعال می باشند و در قالب استاد هدایتگر برای من ظاهر شده اند و چیزی جدای از خداوند نمی باشند. همانگونه که من و سایر دوستانم چیزی به غیر از خداوند نمی باشیم. و سوم از دوستان بزرگوار که بارها بارها با خواندن نظرات و دیدگاه آن ها پیش روی در مسیر برایم هموارتر شد.
از زمانی که با استاد عباس منش عزیز و سایت ایشان و آموزه هایشان آشنا شدم دنیارو جور دیگری میبینم و سعی در طی کردن مسیر تکاملی خودم دارم. در این مدتی که عضو سایت هستم نکته ای که در تمام فایل ها و صحبت های استاد بسیار واضح و روشن است دید گاه توحیدی استاد به تمام مسائل و جنبه های زندگی می باشد. دیدگاهی که رسیدن به آن با صبر و تحمل و شکیبایی و ماندن در مسیر به دست می آید. دیدگاهی که می گوید همه چیز خداست و ما انسان ها و ذره به ذره هستی چیزی جدا از این خدا نیستیم. همه باهم یکی و در هماهنگی خاص خود با این منبع قدرت هستیم. اما هر شخص بسته به نوع افکار و باورهایی که به این منبع قدرت یعتی همان خداوند دارد در مدار خاصی در حال حرکت است. مداری که مخصوص خود آن فرد است و به وسیله باورهای خود او ایجاد شده است نه بر اثر جبر و اراده عاملی بیرونی. و هر فرد بسته به باورها و مداری که خودش خلق کرده است با اتفاقات و شرایط گوناگون و همفرکانس خودش مواجه می شود و این دقیقا همان عدالت خداوند می باشد که در جهان جاریست و هر شخص و موجودی در این جهان در جای درست خودش قرار دارد. پس هر انسانی می تواند با تغییر باورهای خود شرایط دلخواه خود را خلق کند و مسئله ای که استاد عباس منش بسیار بر روی آن تاکید دارند دید گاه توحیدی و رسیدن به این باور است که تمام هستی خداست و چیزی به غیر از خدا وجود ندارد. یعنی زندگی خداست، شادی خداست، سلامتی خداست،ثروت خداست،ایده های ثروت ساز خداست، مشتری خداست، انسان های که جذب ما می شوند خدا هستند و خود ما خدا هستیم. همانگونه که خداوند به میامبر می فرماید که تو تیر ننداختی خدا انداخت، تو شمشیر نزدی، خدا شمشیر زد. و یا زمانی که آتش برای ابراهیم تبدیل به گلستان می شود و این خود خدا بود که تغییر حالت داده و به جای اینکه آتش باشد برای ابراهیم گلستان می شود. زیرا باور ابراهیم بر پایه این اتفاق بود و چیزی به غیر از گلستان شدن آتش نمی توانست در مدار ابراهیم باشد. زیرا ابراهیم موحد و یکتاپرست بود . این همان دیدگاه توحیدی است که استاد به آن اعتقاد دارند و به اعضای سایت آموزش می دهند. به نظر من این دیدگاه و این طرز تفکر توحیدی می باشد که نتایج را از بقیه اساتید متمایز کرده است. زیرا وقتی همه چیز را خدا ببینیم کافیست تا از خود او درخواست کنیم. در این صورت است که خدا ایده کاری می شود ، خدا خلاقیت می شود، خدا خودش تبلیغات می شود، خدا خودش مشتری می شود،خدا خودش ثروت می شود ، خدا خودش سلامتی می شود، خدا خودش حال خوب می شود، خدا خودش نیرو وتوان می شود،خدا خودش تمام اتفاقات خوب می شود و خدا خودش………
و وقتی همه چیز خدا شد نتایج متفاوت می شود. همانگونه که خود شخص من خیلی اوقات از خدا خواستم تا در خیابان سرد در مسیر های رفت و آمدم تاکسی من شود و خدا شد، همانطور که خیلی اوقات از خدا خواستم پول مورد نیازم شود و به سادگی شد،همانگونه که از خدا خواستم تا کارهای به تاخیر افتاده ام را انجام دهد، و او با مهربانی برایم انجام داد، همانگونه که از او خواستم تا مسیر هموارم شود و او شد، همانگونه که از او درخواست کردم تا عشق و محبت در روابطم شود و او عشق و محبت در روابطم شد،همانطور که خدا جواب سوال های ذهن سرگردانم شد. آری این رسم خداست، اما ما انسان ها فراموشکاریم. مگر غیر از این است که ما ابتدا یک تک سلول بودیم و خدا ما را تبدیل به میلیاردها میلیارد سلول کرد و همانجا قاعده وفور و فراوانی خودش را نشان داد. در شکم مادر، زمانی که موجودی ناتوان بودیم به ما روزی می داد. بعد از به دنیا آمدن، در قالب مادر و پدری مهربان از ما پرستاری کرد. لالایی در گوشمان شد از زبان مادر. از طریق پدر حامی ما شد. و در رنگ ها و طرح های مختلف در آمد و تا این سن یاری و هدایتمان کرد (( الله ولی الذین امنو یخرجهم من الظلمات الی النور)) فقط کافیست به او ایمان بیاوریم و او را باور کنیم. بتورهای درست و ابراهیم گونه، نه باورهای غلط.
به نظر من این دیدگاه و باور استاد است که باعث پیشرفت و اتفاقات خوب در زندگی اش شده است. و در زندگی و کسب و کار اشخاص نوع نگاه به این مسئله و باورسازی در مورد آن، می تواند نتایج مختلف را رقم بزند.
عامل اول اهمیت دادن و مهم دونستن کاریه ک انجام میدیم، اینکه چقدر کار خودمون رو مهم بدونیم نشون میده چقدر بهش علاقه داریم و از طرفی حتما تمرکزمون هم روو کارمون هست و هر روز پیشرفت می کنیم و ایده های جدیدی بهمون الهام میشه. وقتی هم علاقه هست هم اهمیت دادن باعث میشه اصلا گذر زمان رو نفهمیم و شاید ساعت ها بگذره و ما همچنان مشغول کار باشیم. (مثل مواقعی ک استاد میگن من سه شبانه روز داشتم قرآن و میخوندم و برای خودم مفاهیمش رو بررسی میکردم و هیچ احساس خستگی هم نداشتم)
عامل دوم باور هایی هست ک راجع به کارمون و ارایه خدمات به دیگران داریم مثلا اینکه فکر میکنیم چقدر داریم کار مفیدی انجام میدیم و با فروش محصولمون چ کمکی به مردم میکنیم و به طور خلاصه اینکه اطمینان داریم ازینکه داریم کار درست و خوبی انجام میدیم که به نفع همست (مثالی ک استاد از یه املاکی میزنه ک توو وضعیت نه چندان خوب مسکن وضع املاک ایشون خوب بوده و وقتی حرفاش رو میشنویم میگه من دلالم و دلال یعنی دلالت کننده، من کار مهمی انجام میدم و فروشندرو به مشتری میرسونم و مشتری رو به اون خونه ای ک می خواد میرسونم)
عامل سوم باورهای کلی هست که داریم مثل باور فراوانی اینکه باور داشته باشیم مشتری برای خدمات یا محصولات ما زیاد هست و به این فکر نکنیم چند نفر قبل ما اینکارو شروع کردند. ما فقط روو کار خودمون تمرکز داریم چون فکرمون اینه این نوع خدمات با این کیفیت رو کسی جز خودمون ارایه نمیده و این باعث میشه نگران رقیب نباشیم و به فراوانی جهان اعتقاد داریم و مطمینیم خدایی ک خودش گفته روزی رسان هست مشتری ها رو به سمت ما هدایت میکنه. ( برای درک بهتر اینکه چجوری خدا براتون مشتری میاره از هر راهی به این فکر کنید چجوری با این سایت آشنا شدید انوقت میفهمید داستان از چه قراره. خود من از طریق یک وویس از همایش های رایگان استاد ک راجع به دوره تند خوانی بود و توسط دوستم توو یکی از شبکه های اجتماعی برام ارسال شد با استاد آشنا شدم و دریایی از چیزای جدید رو اینجا برای اولین بار دیدم.)
عامل چهارم لایق دونستن خودمونه اینکه بتونیم با درآمد هایی با اعداد و ارقام بالاتر راحت باشیم یعنی خودمون رو لایق اون حد از سرمایه میدونیم و این اعداد و ارقام باید با تکامل بره بالاتر تا اون لیاقت در ما ایجاد شه.
عامل پنجم اینه ک باورهای منفی نسبت به ثروت نداشته باشیم مثلا فکر نکنیم با ثروتمند شدن از راه خدایی و معنوی دور میشیم یا اینکه برای ثروتمند شدن باید یه چیزی رو از دست بدیم یا خونوادمون یک حالت سرد و بی روحی پیدا میکنه (مثل توو فیلما و سریالا) و خیلی از این مدل باورا ک محدود کنندست و باعث میشه ثروت رو بدست نیاریم. ( در واقع همون ترمز هاست)
عوامل دیگه ای هم هستن ولی به نظرم اصلی تریناش ایناییه ک گفتم اگه بخوام جمع بندی کنم تمرکز، علاقه، توکل به خدا و کمک خواستن ازش، باور به فراوانی، باور های مثبت راجع به ثروت و مفید دونستن کارمون باعث موفقیت کسب و کار میشه.
ممنون از دوستان ک کامنت رو خوندن و وقت گذاشتن. ایشالا مفید بوده باشه براتون?
برداشتهای خودم رو از قانونی که طی این مدت که از استاد عزیز آموختم رو بیان میکنم……از اونجایی که همه انسانها خود خدایی هستند و هر کدوم منحصر به فرد هستند و طبق قانون کیهان یعنی فرکانس ،میتونند دنیای متفاوتی رو خلق کنند این از این….همه ما باور داریم که قانون جاذبه ،اینرسی،چسبندگی مولکولی همه اینها وجود داره و کسی نمیتونه منکرش بشه……یه قانون دیگه هم که اصل هست و همه اون قوانین که گفتم زیر مجموعه این اصل قرار میگیره اصل یا قانون جذب هست که به افکارها و فرکانس های ما به صورت لحظه ای پاسخ میده که متأسفانه چون نادیدنی هست در مورد این قانون جدی گرفته نشده…….بسیار خوب پس همه ما متوجه شدیم که قانونی وجود داره که خیلیا غافلن ازش اینه که به فرکانسهای غالب ما پاسخ میده به صورت لحظه ای و ما اون رو به شکل اتفاق در زندگیمون میبینیم….پس همه چی برمیگرده به این که در هر لحظه چه افکاری توی سر ما میاد و ما بهش بها میدیم که اگه همین جور تکرار بشه به باور و فرکانس غالب تبدیل میشه……حالا اگه اگاهانه بیایم با ذهنمون صحبت کنیم مدام باfact و واقعیت به نکات مثبت توجه کنیم و باورهای خوب بکاریم اتفافهای خوب میفته،فارغ از این که شرایط بیرون چی میگه….علم چی میگه….قوانین مادی چی میگه….دانشمندان با باورهای محدود کننده چی میگن…….تکنیکهای جذب مشتری چی میگن….همه اینها زیر سوال میرن با این قانون آهنین…چرا؟؟؟چون اصل نبودن ….اینها فرع هستند…..همه چسپیدن به اون فرعه…نه به اصله ….اصل چیز دیگیه……..خوب خیلی خوبه به قول استاد شما در رستورانت میزهای عالی بچینی…..زبان یاد بگیری….علم بازاریابی بلد باشی حتی متخصص بشی…..اینا دانش هستند….دکترای فلان رشته بخونی…..مگه ما کم دکتر بیکار داریم……پس چرا تخصص و علمشون نتونست کاری کنه براشون….بله اینا خوبه ولی کافی نیست…..اون دکتری که در ذهنش همش افکارهای خراب و محدودکننده هست ونمیتونه از پس نجواهای ذهنیش بر بیاد و پشت سر هم داره فرکانس بد به جهان میفرسته چه جوری میخواد موفق بشه……..پس اصل قانون باوره،قانون فرکانسه،….و به نظرم استاد عباسمنش از اصل استفاده کرده….و اون زمان که شروع به کار کرد نیومد بگه خوب من که مدرک روانشناسی ندارم،در صورتی که قانون این آدما میگه باید مدرک داشته باشی…..ایشون گفتن نخیر هر چی من باور کنم همون میشه،عوامل بیرونی بی تاثیرند……من خالق 100 در 100اتفاقای زندگیم هستم با باورهام در همه حوزه ها چه کسب وکار چه سلامتی….
اون چیزی که من باور کنم اتفاق میفته….اون افکارهای غالب ذهن من….داره شرایط رو لحظه به لحظه رقم میزنه…..نه قوانین وضع شده بیرون….نه عوامل بیرونی….چون اگه این نگاه داشته باشم یعنی من مشرکم….خدا شاهده…..اون شب با برادرم میخواستیم بریم فست فودی،دو تا مغازه کنار هم بودن رفتیم یکیش دیدیم خیلی شلوغه اومدیم بیرون رفتیم کناریش خلوتِ خلوت هیچ مشتری نداشت تازه این یکی یه سری آپشنهای بیشتری داشت که اون یکی نداشت…به نظرتون تفاوت درچیه؟چرا اون مغازه مشتری نداشت….مسلما باورهای ثروت اون فرد مشکل داشت…تفاوت استاد عباسمنش با بقیه تمرکز بر اصل هست که این همه نتیجه گرفته…..
حرف و فکر و عمل سه تا قدرتی است که همه آدمها از آن برخوردارن
این آدم (استاد عزیز)نه تنها حرف و فکرش هماهنگه بلکه به شدت به چیزهایی که بهدملت داره میگه عمل میکنه و عمل کرده من مطمئنم بسیار فراتر از حرفهایی که به ملت داره میزنه رو عمل میکنه و در گذشته اش عمل کرده وبا چیزهایی که به توصیه ایشون از قرآن یاد گرفتم موفقیت ایشون از نظر قرآن یه چیز خیلی عادی هستش
به عزیزی گفتم حرفات خیلی به دردم خورد گفت اگه اینطوریه برو بهشون عمل کن
باسلام خدمت دوستان واستاد بزرگوارمن مدت چندماهی عضو این سایت محترم وباارزش هستم ولی متاسفانه خیلی کم نظر میدهم واما درمورد سئوال مطرح شده من قسمتی از نظرات دوستان عزیزم رامطالعه کردم ومتوان گفت تمام نظرات ارائه شده صائب م باشد چیزی که من میخواهم اضافه کنم اینه که هرکاری با عشق و اخلاص انجام شود نمیتواند نتیجه ای جزموفقییت داشته باشدو این بزرگترین راز هر انسان موفق است بادرود
حرف و فکر و عمل سه تا قدرتی است که همه آدمها از آن برخوردارن
این آدم (استاد عزیز)نه تنها حرف و فکرش هماهنگه بلکه به شدت به چیزهایی که به ملت داره میگه عمل میکنه و عمل کرده من مطمئنم بسیار فراتر از حرفهایی که به ملت داره میزنه رو عمل میکنه و در گذشته اش عمل کرده وبا چیزهایی که به توصیه ایشون از قرآن یاد گرفتم موفقیت ایشون از نظر قرآن یه چیز خیلی عادی هستش
به عزیزی گفتم حرفات خیلی به دردم خورد گفت اگه اینطوریه برو بهشون عمل کن
به بنام خدا
با عرض سلام و ادب به استاد گرامی و خانواده قانون
با توجه به درک بنده از قانون به نظر بنده قانون شامل به سری کلیات و یه ری جزئیات میباشد . به درک بنده کلی ترین و شاهرگ قانون ایمان است . اگه بحث ایمان و عمیقا درک کنیم بعدا سراغ بقیه جزئیات بریم خیلی راحتر میتونیم درک بهتری داشته باشیم .
جواب بنده درسوال اینکه ک چرا استاد کاراش اینهمه راحت پیش میره اینه که استاد وکالتنامه ای رو امضا کرده ک وکیلش خداست خودشو به جرایان رودخانه ای سپرده ک مقصد خدا( اقیانوسه ) . استاد همه کاراش دست خدا انجام میگیره . با ایمانی ک به خدا داره( ایمانی عمیق) کاراش چرا خوب پیش نره ؟ ایمانی به مانند نوزادی ک وقتی شیر میخورد و به خواب عمیق میرود بدون اینکه نگران وعده بعدی غذایش باشد به دلیل ایمان به مهر مادر (ایت الله بهجت )مثل بچه ای ک وقتی با پدر است. وقتی پناهش خداست هیچ حال بد و ترسی در وجودش نیست . وکیلی ک خدا باشد و پناهی ک خدا باشد ببین چ کارا برا آدم نمیکنه. خدا برای استاد همه چی هست خدا برا استاد مشتریه خدا برا استاد تبلیغه خدا برای استاد اینترنته خدا برا استاد هر چه بخواهد میشود . حالا با این اوصاف چرا توجه استاد باید به رقیب و این گونه مسائل باشه چرا استاد نگران باشه . آیا جوابی هست ؟ وکیلی ک خدا باشه دستانش همه جا برای توست. هر کس با ایمان قلبی ک به خدا داره و درصد وکالتی ک به خدا میده همان اندازه خروجی دریافت میکنه . درسته همه میگیم خوب ایمان منم دارم . ایمانی ک همه دارن تا چه اندازه میتونیم چند درصد میتونیم وکالت همه امورو به خدا بسپاریم با خیال راحت و احساس خدایی . ایمانی ک یک ذره ترسی توش نباشه . ایمانی ک با هر حرف و اتفاقی نلرزه ….. از ازل تا حالا بنی بشر با ایمانی ک به خدا ذاشتن نتایج متفاوتی دریافت کردن هر پیامبری با ردصد ایمانش نتیجه گرفته هیچ کسی نتیجه یکسانی نداشته . ایمانی ک انتها ندارد . کارایی ک استاد انجام میده خیلیا انجام میدن و بیشتر هم تلاش میکنند چرا نتیجه یکسان نیست ؟؟
نتایج برمیگرده به متن وکالتی ک برای امور به خدا میدن و درصد احساس خدایی ک انگشتان و برا امضا میبره . ///// بعد این این اصل هست ک بقیه جزئیات شکل میگیره . این که استاد چه کاری انجام میده کارش اینطوری پیش میگیره به اصولی هست ک استاد عاااااااالی درک کرده ک وکیلی داره به نام خدا . استاد اینو خوب درک کرده ک وکیلی داره ک همه کاراشو انجام میده . ایمان و احساس خدایی و حالشو در هر شرایط عاااالی کرده .
بحث دوم که گفتن استاد بحث تبلیغو و این گونه مسائل رو قبول نداره به نظر بنده بر میگرده به درکی ما از حرفای استاد دریافت کردیم . استاد اصول (فرعیات و اصلیات )رو گفتن . با رعایت این اصول و ساخت باور ها و ایده خلق میشه . نتایج دریافت میشه . ما باور صحیح و غلط و ایده درست و غلط نداریم . مطمنا ایده و باور با درصد ایمانی که افراد دارن خروجی یکسانی نداره . کاری ک استاد انجام میده خیلیا هم انجام میدن ولی همانگونه ک میبینیم خروجیا خلیلی فرق دارن . ایده ای ک با ایمان و باور خوب و احساسی خدایی نباشه قطعا نتیجه متفاوتی داره . پس تبلیغی ک باور و ایمان خدایی و احساس خدایی داشته باشه قطعا نتیجه داره . نه تبلیغ بلکه هر ایده ای.
کارایی ک استاد انجام میده در مورد بیزینس و کار و نتایج عالی در یافت میکنه خیلیا اون ایده و کارا رو انجام بدن قطعا خروجی متفاوت خواهد بود .
استاد درسته کار تبلیغ انجام نمیدن ولی به نظر شما اگر انجام بدن جواب نمیگیرن .؟
پس نتیجه به ایده و کاری نیست ک انجام میدیم . خیلیا ایده و کارای یکسانی انجام میدن ولی نتیجه ها متفاوته .
دوستان عزیز استاد در اقیانوس ایمان خیلی پیش رفته خیلییییی .
تا این حد ایمان ببینین چه باورهای میسازه چه ایده هایی خلق میکنه . این ایده ها تا حدی ک تو این اقیانوس پیش بریم نتیجه میده .
خیلی وقت بود ذهنم درگیر این بود ک چرا استاد نگران هیچی نیست استاد همه محصولاتش تو سایت هست. خیلیا خرید کردن . میتونن حرفایی ک استاد میگن رو تو کار خودشون حفظ کنن و فایل بسازن و بفروشن . آیا همین نتیجه رو میده ؟
در حالی ک بحث این نیست هرکسی تو اون اقیانوس بی انتها پیش بره به همان اندازه نتیجه میگیره . پس اصول و باور و ایمان و ایده به اندازه ایمانت تو رو پیش میبره . نتیجه به کاری ک انجام میدی بستگی نداره. کاری که انجام میدی چقد خدایی هست و از کجای اقیانوسه .
استاد با این ایمان و وکالته ک نگران هیچی نیست . استاد خدایی رو تو وجودش درک کرده ببینید تا کجاها میبردتش .
این اقیانوس آنقدر برزگه ک در حرفا نمیگنجد . امید وارم توانسته باشم چیزی را ک درک کرده ام انتقال داده باشم .
بنام رب مهربان و بخشنده خیلی خوشحالم وارد عضو خانواده صمیمی و سخاوتمند عباسمنش هستم که بدون هیچ چشمداشتی اینگونه مطالب فوق العاده رو در اختیار هدایت شوندگان و دوردونه های خداوند اینچنین واضح قرار میدهد تا دستانی از غیب پروردگارم برسد و ما در مسیر دستیابی به آنچه دوست داریم داشته باشیم با خونسردی و اطمینان و باور و ایمان و الهامات و عمل به قوانین و سپاسگذاری به آن برسیم خدایا سپاسگذارم بخاطر این همه نعمت از ابتدا با وارد شدن به این خانواده صمیمی عباسمنش بااین مطالب بسیار سازنده و گرانبها قراردادی خدایا شکرت ٫ من همیشه عاشق مطالب روانشناسی بودم و در دوران دبیرستان دوست داشتم اگر یه گوشی داشتم همش پر از آهنگ های شاد و علم روانشناسی باشه خیلی جالبه گوشی من الان پر از فایل های مطالب روانشناسی ومطالب بی نظیر استاد عزیزمان هست ٫ استاد من اون درخت انگور که تو لایو نشون دادی و اون ماهی ها شیفته اون مکان شدم دوست دارم و از خداوند میخوام که به لطف خداوند یه روزی همسایه تون بشم چقدر شیرین ? ٫ من شهریور ۶ ماه پیش یک اتفاقی برام پیش آمد که میشه گفت تضاد که اگر فایل های استاد نبود الان معلوم نبود درچه وضعیت روحی قرارداشتم خیلی خدارو سپاسگدارم که همیشه حواسش به من بوده که بتونم اینچنین سالم زندگی کنم خدا همیشه عاشقت بودم ٫ من میخوام دیدگاه بعدی رو موقعی مینویسم که به خواستم رسیده باشم ٫ در مورد جواب این سوال تا اینجا که آموزش های استاد رو گوش کردم ٫ اینکه شما فقط تمرکز داشته باشی به انچه دوست دارین در کارتون اتفاق بیفته و همیشه سپاسگذار خداوند باشید و به زیبایی ها توجه کنید و خداوند خودش خیلی آروم و دستانش رو به سوی شما میفرسته فقط نشانه ها رو جدی بگیرید و به الهاماتی که به شما به قول استاد مثل یه شبه میرسه عمل کنی٫ و بدون تردید و با ۱۰۰ درصد اطمینان به ایده ای که در اون لحظه بهت میرسه عمل کنی و نترسی که شاید ریسک باشه و دودل بشی که اگه خداوند رو داری بدون شک اون مسیر هرچند سخت باشه مسیری روکه از ابتدا شروع کردی برات هموار میکنه تا زودتر به مقصد برسی و اجازه ندی ورودی های منفی که وسوسه شیطان هست غلبه کنه و به طور دائم و مستمر ورودی ها رو آگاهانه کنترل کنید ایده ها خیلی ساده به ذهنتون میرسه که شاید ابتدا حتی یه موفقیت ساده به چشم نیاد ولی باید مسیر تکامل طی بشه و همین موفقیت های ساده پله های بعدی رو برات میسازه ایده ها ٫ افراد٫ و موقعیت ها که باید ایده ها و روجدی بگیریداون ها الهام هستند و بهشون عمل کنید ٫ من امروز یه حسی بهم گفت برم کتاب فروشی معروف در زمینه روانشناسی تا کتاب چگونه فکر خدا رو بخوانیم تهیه کنم چون من فیزیکی خیلی بیشتر دوست دارم کتاب رو مطالعه کنم بعد داخل کتاب فروشی از فرد راهنما پرسیدم اینچین کتاب در این حوزه دارید با تعجب گفت نه نداریم ولی یه کتاب رو میتونم در زمینه معنوی معرفی کنم که در زمینه ناخود آگاه ذهن فردی و جمعی که باید اون ها رو تفسیر کنی و بفهمی و متوجه اون الهامات بشی در چه پازلی ازجهان هستی و مسیری که برات پیش بینی شده رو بری و٫٫٫٫بعد ازش پرسیدم جناب سید حسین عباسمنش میشناسید کتاب هاشون رو دارید گفت که نه نداریم ایشون چند سال پیش در زمینه موفقیت کار میکردند و الان از ایران رفتند و موسسه ایشان غیر فعال هست درایران فعالیتی ندارند ٫ایشون مطالبشون خیلی ساده و راحت بود خیلی پیچیده نبود ولی این کتاب های که براتون معرفی کردم مطالب پیچیده و حرفه ای تری داره اون موقعه تو دلم گفتم یعنی یه کتاب هم باید پیچیده و سخت باشه تا به مطلب اصلیش برسیم یعنی ذهن ما اینطوری شکل گرفته که رسیدن به هر چیزی باید سخت باشه تا باورش کنیم و راه ساده و راحتی وجود نداره یعنی ما باور نداریم رسیدن به خواسته ها خیلی راحت و ساده هست و این خودش برام یه نشانه بود که راه ساده و راحتی هم مثل یه مطلب کتاب که بتونیم خیلی راحت بهش برسیم وجود داره٫ ما باید لذت ها و موفقیت های کوچک رو باور کنیم و سپاس گذار باشیم تا بزرگترش وارد زندگیمون بشه امیدوارم مطالبم مفید بوده باشه ٫ این جهان کوه هست و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا فقط کافیه با فرستادن فرکانس و ورودی های کنترل شده جهان در پاسخ کار خودش رو انجام میده٫
با سلام خدمت تمام دوستان عزیز و استاد عزیزم و خداوندی که تنها او برایم کافیست…
ما اگه اول از همه درک کنیم که جهان چجوری کار میکنه فکر کنم جواب تموم سوالاتمونو بگیریم اینکه بدونیم جهان براساس فرکانس های ما که باورهای غالب ماست همون بما قدمت ایدیهم بما کسبت ایدیهم عمل میکنه یعنی اینکه شما درهرلحظه چه چیزی تو ذهنت هست به چی توجه میکنی به چی گوش میدی و احساست نسبت به اون چیه این قضایا باعث میشه لحظه لحظه زندگیت شکل بگیره که این دقیقا عدالت خداست که خودمون در هرلحظه زندگیمونو خلق کنیم . اگه قرار بر این بود که اون تبلیغاته یا هرچیز بیرونی باعث موفقیت بشه ، پس چرا اکثرا که الان اینکارو میکنن یه عده موفق هستن یه عده نیستن با اینکه عینا یک تبلیغات انجام میدن دلیل پیشرفت توی نوع نگرش هرلحظشون به زندگیشونو ، کنترل ذهن دارن و خودشونو برگی توی باد نمیبینن . وقتی شما میتونی زندگیتو در دست بگیری که باور داشته باشی همه چی در درونته و هیچی خارج از تو نیست اونوقته که جهان حامی تو میشه و تو دستور میدی جهان اجرا میکنه ، وقتی باورت این باشه تبلیغاته موثره یا فلان رقیب حواسم بهش باشه و و و … اینا میشه باور به اینکه عامل بیرونی تاثیر داره توی زندگیم پس وقتی اون عامل بیرونی دچار قدرت یا ضعف میشه ( مثلا کاهش افزایش دلار ، قدرت گرفتن رقیبت و …) توی زندگیتم تاثیر داره چون خودت اینو پذیرفتی که خودم قدرتی ندارم اون عامل بیرونیه تو زندگیم تاثیر داره. دلیل پیشرفت و موفقیت استاد هم دقیقا همینه به واسطه باوراشون و باورای توحیدیشونه یعنی اینکه هیچ قدرتی وجود نداره غیر پروردگارم و این پروردگارم قدرتشو داده به من که خارج از اینکه بیرون چه اتفاقی داره میفته خودم براساس فرکانس و باورهایم زندگیمو خلق کنم پس میشینم باور میسازم هماهنگ با خواسته ام و براساس اون الهامات عمل میکنم که نتیجش 100% موفقیت توی تمام جنبه های زندگیمونه . اگه چند دقیقه واقعا بشینیم با خودمون فکرکنیم واقعا به این حرف میرسیم که همه چی دست خودمونه آخه مگه میشه جهانی با این عظمت یه سر سوزن خطا توش نیست این همه با دقت داره اداره میشه پس چجوری میشه پروردگاری که به ما افتخار کرده از وجودش در ما دمیده مارو همینجوری ول میکنه میگی برین شانسی زندگی کنین یا میگه شما قدرتی ندارین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ کاملا این چیزا با عدالت و عشق پروردگار نسبت ب ما در تضاده .
امیدوارم مفید بوده باشه واسه همه …با آرزوی بهترینا واسه هممون . دوستون دارم .
سوره رعد آیه 11 : خداوند سرنوشت هیچ قوم (هیچ کسی) را تغییر نمیدهد مگرآنکه آنان ، آنچه را که در خودشان است را تغییر دهند .
به نام خداوند همه چیز، به نام خداوند ثروت، به نام خداوند شادی و عشق و به نام خداوند هدایتگر.
قبل از هرچیز خداوند را سپاس میگویم که برای من در نقش هدایتگر ظاهر شد و مرا به مسیر درست هدایت کرد.
دوم از استاد عباس منش عزیز سپاسگزارم که ایشون هم دستی از دستان خداوند متعال می باشند و در قالب استاد هدایتگر برای من ظاهر شده اند و چیزی جدای از خداوند نمی باشند. همانگونه که من و سایر دوستانم چیزی به غیر از خداوند نمی باشیم. و سوم از دوستان بزرگوار که بارها بارها با خواندن نظرات و دیدگاه آن ها پیش روی در مسیر برایم هموارتر شد.
از زمانی که با استاد عباس منش عزیز و سایت ایشان و آموزه هایشان آشنا شدم دنیارو جور دیگری میبینم و سعی در طی کردن مسیر تکاملی خودم دارم. در این مدتی که عضو سایت هستم نکته ای که در تمام فایل ها و صحبت های استاد بسیار واضح و روشن است دید گاه توحیدی استاد به تمام مسائل و جنبه های زندگی می باشد. دیدگاهی که رسیدن به آن با صبر و تحمل و شکیبایی و ماندن در مسیر به دست می آید. دیدگاهی که می گوید همه چیز خداست و ما انسان ها و ذره به ذره هستی چیزی جدا از این خدا نیستیم. همه باهم یکی و در هماهنگی خاص خود با این منبع قدرت هستیم. اما هر شخص بسته به نوع افکار و باورهایی که به این منبع قدرت یعتی همان خداوند دارد در مدار خاصی در حال حرکت است. مداری که مخصوص خود آن فرد است و به وسیله باورهای خود او ایجاد شده است نه بر اثر جبر و اراده عاملی بیرونی. و هر فرد بسته به باورها و مداری که خودش خلق کرده است با اتفاقات و شرایط گوناگون و همفرکانس خودش مواجه می شود و این دقیقا همان عدالت خداوند می باشد که در جهان جاریست و هر شخص و موجودی در این جهان در جای درست خودش قرار دارد. پس هر انسانی می تواند با تغییر باورهای خود شرایط دلخواه خود را خلق کند و مسئله ای که استاد عباس منش بسیار بر روی آن تاکید دارند دید گاه توحیدی و رسیدن به این باور است که تمام هستی خداست و چیزی به غیر از خدا وجود ندارد. یعنی زندگی خداست، شادی خداست، سلامتی خداست،ثروت خداست،ایده های ثروت ساز خداست، مشتری خداست، انسان های که جذب ما می شوند خدا هستند و خود ما خدا هستیم. همانگونه که خداوند به میامبر می فرماید که تو تیر ننداختی خدا انداخت، تو شمشیر نزدی، خدا شمشیر زد. و یا زمانی که آتش برای ابراهیم تبدیل به گلستان می شود و این خود خدا بود که تغییر حالت داده و به جای اینکه آتش باشد برای ابراهیم گلستان می شود. زیرا باور ابراهیم بر پایه این اتفاق بود و چیزی به غیر از گلستان شدن آتش نمی توانست در مدار ابراهیم باشد. زیرا ابراهیم موحد و یکتاپرست بود . این همان دیدگاه توحیدی است که استاد به آن اعتقاد دارند و به اعضای سایت آموزش می دهند. به نظر من این دیدگاه و این طرز تفکر توحیدی می باشد که نتایج را از بقیه اساتید متمایز کرده است. زیرا وقتی همه چیز را خدا ببینیم کافیست تا از خود او درخواست کنیم. در این صورت است که خدا ایده کاری می شود ، خدا خلاقیت می شود، خدا خودش تبلیغات می شود، خدا خودش مشتری می شود،خدا خودش ثروت می شود ، خدا خودش سلامتی می شود، خدا خودش حال خوب می شود، خدا خودش نیرو وتوان می شود،خدا خودش تمام اتفاقات خوب می شود و خدا خودش………
و وقتی همه چیز خدا شد نتایج متفاوت می شود. همانگونه که خود شخص من خیلی اوقات از خدا خواستم تا در خیابان سرد در مسیر های رفت و آمدم تاکسی من شود و خدا شد، همانطور که خیلی اوقات از خدا خواستم پول مورد نیازم شود و به سادگی شد،همانگونه که از خدا خواستم تا کارهای به تاخیر افتاده ام را انجام دهد، و او با مهربانی برایم انجام داد، همانگونه که از او خواستم تا مسیر هموارم شود و او شد، همانگونه که از او درخواست کردم تا عشق و محبت در روابطم شود و او عشق و محبت در روابطم شد،همانطور که خدا جواب سوال های ذهن سرگردانم شد. آری این رسم خداست، اما ما انسان ها فراموشکاریم. مگر غیر از این است که ما ابتدا یک تک سلول بودیم و خدا ما را تبدیل به میلیاردها میلیارد سلول کرد و همانجا قاعده وفور و فراوانی خودش را نشان داد. در شکم مادر، زمانی که موجودی ناتوان بودیم به ما روزی می داد. بعد از به دنیا آمدن، در قالب مادر و پدری مهربان از ما پرستاری کرد. لالایی در گوشمان شد از زبان مادر. از طریق پدر حامی ما شد. و در رنگ ها و طرح های مختلف در آمد و تا این سن یاری و هدایتمان کرد (( الله ولی الذین امنو یخرجهم من الظلمات الی النور)) فقط کافیست به او ایمان بیاوریم و او را باور کنیم. بتورهای درست و ابراهیم گونه، نه باورهای غلط.
به نظر من این دیدگاه و باور استاد است که باعث پیشرفت و اتفاقات خوب در زندگی اش شده است. و در زندگی و کسب و کار اشخاص نوع نگاه به این مسئله و باورسازی در مورد آن، می تواند نتایج مختلف را رقم بزند.
با آرزوی توفیق و سعادت
با سلام خدمت دوستان عزیز و استاد دوست داشتنی
عواملی ک به نظرم توو کسب و کار ها اصل هست :
عامل اول اهمیت دادن و مهم دونستن کاریه ک انجام میدیم، اینکه چقدر کار خودمون رو مهم بدونیم نشون میده چقدر بهش علاقه داریم و از طرفی حتما تمرکزمون هم روو کارمون هست و هر روز پیشرفت می کنیم و ایده های جدیدی بهمون الهام میشه. وقتی هم علاقه هست هم اهمیت دادن باعث میشه اصلا گذر زمان رو نفهمیم و شاید ساعت ها بگذره و ما همچنان مشغول کار باشیم. (مثل مواقعی ک استاد میگن من سه شبانه روز داشتم قرآن و میخوندم و برای خودم مفاهیمش رو بررسی میکردم و هیچ احساس خستگی هم نداشتم)
عامل دوم باور هایی هست ک راجع به کارمون و ارایه خدمات به دیگران داریم مثلا اینکه فکر میکنیم چقدر داریم کار مفیدی انجام میدیم و با فروش محصولمون چ کمکی به مردم میکنیم و به طور خلاصه اینکه اطمینان داریم ازینکه داریم کار درست و خوبی انجام میدیم که به نفع همست (مثالی ک استاد از یه املاکی میزنه ک توو وضعیت نه چندان خوب مسکن وضع املاک ایشون خوب بوده و وقتی حرفاش رو میشنویم میگه من دلالم و دلال یعنی دلالت کننده، من کار مهمی انجام میدم و فروشندرو به مشتری میرسونم و مشتری رو به اون خونه ای ک می خواد میرسونم)
عامل سوم باورهای کلی هست که داریم مثل باور فراوانی اینکه باور داشته باشیم مشتری برای خدمات یا محصولات ما زیاد هست و به این فکر نکنیم چند نفر قبل ما اینکارو شروع کردند. ما فقط روو کار خودمون تمرکز داریم چون فکرمون اینه این نوع خدمات با این کیفیت رو کسی جز خودمون ارایه نمیده و این باعث میشه نگران رقیب نباشیم و به فراوانی جهان اعتقاد داریم و مطمینیم خدایی ک خودش گفته روزی رسان هست مشتری ها رو به سمت ما هدایت میکنه. ( برای درک بهتر اینکه چجوری خدا براتون مشتری میاره از هر راهی به این فکر کنید چجوری با این سایت آشنا شدید انوقت میفهمید داستان از چه قراره. خود من از طریق یک وویس از همایش های رایگان استاد ک راجع به دوره تند خوانی بود و توسط دوستم توو یکی از شبکه های اجتماعی برام ارسال شد با استاد آشنا شدم و دریایی از چیزای جدید رو اینجا برای اولین بار دیدم.)
عامل چهارم لایق دونستن خودمونه اینکه بتونیم با درآمد هایی با اعداد و ارقام بالاتر راحت باشیم یعنی خودمون رو لایق اون حد از سرمایه میدونیم و این اعداد و ارقام باید با تکامل بره بالاتر تا اون لیاقت در ما ایجاد شه.
عامل پنجم اینه ک باورهای منفی نسبت به ثروت نداشته باشیم مثلا فکر نکنیم با ثروتمند شدن از راه خدایی و معنوی دور میشیم یا اینکه برای ثروتمند شدن باید یه چیزی رو از دست بدیم یا خونوادمون یک حالت سرد و بی روحی پیدا میکنه (مثل توو فیلما و سریالا) و خیلی از این مدل باورا ک محدود کنندست و باعث میشه ثروت رو بدست نیاریم. ( در واقع همون ترمز هاست)
عوامل دیگه ای هم هستن ولی به نظرم اصلی تریناش ایناییه ک گفتم اگه بخوام جمع بندی کنم تمرکز، علاقه، توکل به خدا و کمک خواستن ازش، باور به فراوانی، باور های مثبت راجع به ثروت و مفید دونستن کارمون باعث موفقیت کسب و کار میشه.
ممنون از دوستان ک کامنت رو خوندن و وقت گذاشتن. ایشالا مفید بوده باشه براتون?
تشکر از استاد گرامی??
زندگیتون شاد و لذت بخش
سلام به دوستان…خانم شایسته واستاد عزیز…
برداشتهای خودم رو از قانونی که طی این مدت که از استاد عزیز آموختم رو بیان میکنم……از اونجایی که همه انسانها خود خدایی هستند و هر کدوم منحصر به فرد هستند و طبق قانون کیهان یعنی فرکانس ،میتونند دنیای متفاوتی رو خلق کنند این از این….همه ما باور داریم که قانون جاذبه ،اینرسی،چسبندگی مولکولی همه اینها وجود داره و کسی نمیتونه منکرش بشه……یه قانون دیگه هم که اصل هست و همه اون قوانین که گفتم زیر مجموعه این اصل قرار میگیره اصل یا قانون جذب هست که به افکارها و فرکانس های ما به صورت لحظه ای پاسخ میده که متأسفانه چون نادیدنی هست در مورد این قانون جدی گرفته نشده…….بسیار خوب پس همه ما متوجه شدیم که قانونی وجود داره که خیلیا غافلن ازش اینه که به فرکانسهای غالب ما پاسخ میده به صورت لحظه ای و ما اون رو به شکل اتفاق در زندگیمون میبینیم….پس همه چی برمیگرده به این که در هر لحظه چه افکاری توی سر ما میاد و ما بهش بها میدیم که اگه همین جور تکرار بشه به باور و فرکانس غالب تبدیل میشه……حالا اگه اگاهانه بیایم با ذهنمون صحبت کنیم مدام باfact و واقعیت به نکات مثبت توجه کنیم و باورهای خوب بکاریم اتفافهای خوب میفته،فارغ از این که شرایط بیرون چی میگه….علم چی میگه….قوانین مادی چی میگه….دانشمندان با باورهای محدود کننده چی میگن…….تکنیکهای جذب مشتری چی میگن….همه اینها زیر سوال میرن با این قانون آهنین…چرا؟؟؟چون اصل نبودن ….اینها فرع هستند…..همه چسپیدن به اون فرعه…نه به اصله ….اصل چیز دیگیه……..خوب خیلی خوبه به قول استاد شما در رستورانت میزهای عالی بچینی…..زبان یاد بگیری….علم بازاریابی بلد باشی حتی متخصص بشی…..اینا دانش هستند….دکترای فلان رشته بخونی…..مگه ما کم دکتر بیکار داریم……پس چرا تخصص و علمشون نتونست کاری کنه براشون….بله اینا خوبه ولی کافی نیست…..اون دکتری که در ذهنش همش افکارهای خراب و محدودکننده هست ونمیتونه از پس نجواهای ذهنیش بر بیاد و پشت سر هم داره فرکانس بد به جهان میفرسته چه جوری میخواد موفق بشه……..پس اصل قانون باوره،قانون فرکانسه،….و به نظرم استاد عباسمنش از اصل استفاده کرده….و اون زمان که شروع به کار کرد نیومد بگه خوب من که مدرک روانشناسی ندارم،در صورتی که قانون این آدما میگه باید مدرک داشته باشی…..ایشون گفتن نخیر هر چی من باور کنم همون میشه،عوامل بیرونی بی تاثیرند……من خالق 100 در 100اتفاقای زندگیم هستم با باورهام در همه حوزه ها چه کسب وکار چه سلامتی….
اون چیزی که من باور کنم اتفاق میفته….اون افکارهای غالب ذهن من….داره شرایط رو لحظه به لحظه رقم میزنه…..نه قوانین وضع شده بیرون….نه عوامل بیرونی….چون اگه این نگاه داشته باشم یعنی من مشرکم….خدا شاهده…..اون شب با برادرم میخواستیم بریم فست فودی،دو تا مغازه کنار هم بودن رفتیم یکیش دیدیم خیلی شلوغه اومدیم بیرون رفتیم کناریش خلوتِ خلوت هیچ مشتری نداشت تازه این یکی یه سری آپشنهای بیشتری داشت که اون یکی نداشت…به نظرتون تفاوت درچیه؟چرا اون مغازه مشتری نداشت….مسلما باورهای ثروت اون فرد مشکل داشت…تفاوت استاد عباسمنش با بقیه تمرکز بر اصل هست که این همه نتیجه گرفته…..
در پناه خدا شاد و عزتمند باشید……….
سلام و خدا قوت به عزیزانم
حرف و فکر و عمل سه تا قدرتی است که همه آدمها از آن برخوردارن
این آدم (استاد عزیز)نه تنها حرف و فکرش هماهنگه بلکه به شدت به چیزهایی که بهدملت داره میگه عمل میکنه و عمل کرده من مطمئنم بسیار فراتر از حرفهایی که به ملت داره میزنه رو عمل میکنه و در گذشته اش عمل کرده وبا چیزهایی که به توصیه ایشون از قرآن یاد گرفتم موفقیت ایشون از نظر قرآن یه چیز خیلی عادی هستش
به عزیزی گفتم حرفات خیلی به دردم خورد گفت اگه اینطوریه برو بهشون عمل کن
بعضی وقتا آدم میمونه از خدا چطور تشکر کنه
??????????
سلام استاد کاش میشد به صورت ویس هم کامنت بزاریم تا احساس واقعی مون رو که در نوشته متجلی نمیشه رو به اشتراک بزاریم
باسلام خدمت دوستان واستاد بزرگوارمن مدت چندماهی عضو این سایت محترم وباارزش هستم ولی متاسفانه خیلی کم نظر میدهم واما درمورد سئوال مطرح شده من قسمتی از نظرات دوستان عزیزم رامطالعه کردم ومتوان گفت تمام نظرات ارائه شده صائب م باشد چیزی که من میخواهم اضافه کنم اینه که هرکاری با عشق و اخلاص انجام شود نمیتواند نتیجه ای جزموفقییت داشته باشدو این بزرگترین راز هر انسان موفق است بادرود
سلام و خدا قوت به عزیزانم
حرف و فکر و عمل سه تا قدرتی است که همه آدمها از آن برخوردارن
این آدم (استاد عزیز)نه تنها حرف و فکرش هماهنگه بلکه به شدت به چیزهایی که به ملت داره میگه عمل میکنه و عمل کرده من مطمئنم بسیار فراتر از حرفهایی که به ملت داره میزنه رو عمل میکنه و در گذشته اش عمل کرده وبا چیزهایی که به توصیه ایشون از قرآن یاد گرفتم موفقیت ایشون از نظر قرآن یه چیز خیلی عادی هستش
به عزیزی گفتم حرفات خیلی به دردم خورد گفت اگه اینطوریه برو بهشون عمل کن
بعضی وقتا آدم میمونه از خدا چطور تشکر کنه
??????????