live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 51

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مرضیه مرادی گفته:
    مدت عضویت: 2623 روز

    با سلام

    برای موفقیت در هر زمینه ای دو بخش نیاز است

    1 -بخش عملی

    همان تلاشی است که شما برای رسیدن به شغل دلخواه (یا هر زمینه ی دیگر ) انجام می دهید .با توجه به اصل سوال شامل موارد زیر میشود

    A- یاد گیری اصول راه اندازی و کار با سایت

    B-خواندن کتاب و برنامه های مختلف مربوط به سایت

    C-گذاشتن وقت و زمان برای راه اندازی سایت

    D-تفکر در مورد رشته ای که در آن فعالیت می کنند تا بهترین نتیجه بر روی سایت قرار داده بشه

    برای سایت عباس منش تلاش و وقتی که ایشان از سالها پیش برای مطالعه ،کسب اطلاعات و آز مایش آن اطلاعات در زندگی خویش داشته وبعد هم نتیجه ی مثبت آن اطلاعات بوده .که برای رسیدن به این نقطه هم زمان و هم هزینه صرف کردند.

    برای بهتر کردن و ارتقاء سایت هم وقت می گذارند تا سایت آپدیت و هدفمندی داشته باشند(که در این زمینه ممکنه از چند نیروی متخصص هم کمک گرفته باشند که خود نیازمند هزینه هم هست ولی بعدا از سود سایت جبران میشود )

    هدفمندی و نظم سایت عامل مهمی در ارتقاء وپیشرفت آن است .

    2-بخش فکری

    A-بالا بردن اعتماد به نفس ،در زمینه ی اینکه می توانند آموزش های خود را از طریق سایت انجام دهند و همزمان این احساس لیاقت را که ایشان هم می توانند آموزش ببیند و راه اندازی سایت را یاد بگیرند ،در خود تقویت کردند .

    B-کنترل ورودیهای ذهن ،هیچ گاه سایت خودرا با سایتهای دیگر مقایسه نکردند و مسئله رقابت را در ذهن خود حذف کردند .و …

    C-تقویت باورهایشان ،که از طریق سایت هم می توان کسب درآمد کرد و …..

    D-رها بودن و عدم نگرانی ،از اینکه ممکنه فروش نداشته باشه یا سود نکنند .

    در آخر اینگونه نیست که استاد بدون صرف وقت و هزینه به این نقطه رسیده باشند بلکه موفقیتی که بدست می آورند خیلی لذت بخش تر از آن وقت و هزینه است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    M.rostami گفته:
    مدت عضویت: 2283 روز

    سلام خدمت استاد گرامی و تمام خانواده عزیزم.

    چه عاملی باعث ایجاد تفاوت نتیجه، در کسب و کارهاست؟

    در جواب این سوال میشه گفت که این نتیجه گیری برمیگرده به دیدگاه ها و باور های ما و اینکه چه باور هایی در مورد خودمان و خداوند در ذهنمان ایجاد کرده ایم.

    آیا ما یک فرد موفق هستیم که به هر درجه ای که بخواهیم توانایی رسیدن داریم؟ یا اینکه فردی هستیم که هیچ کاری را نمیتواند درست انجام دهد؟

    همه چیز برمیگردد به ایمان

    ایمان داشتن به خودمان اگر ایمان داری که تو بهترین فرد روی کره خاکی هستی و میتوانی به بینهایت خواسته های خودت برسی پس در کسب و کار خود نیز موفق هستی.

    مشکل در جایی است که همه اصل رو رها کردن و به دنبال تعبیر جزئیات هستند.

    همونطور که خود استاد گفتن قرآن از دو قسمت تشکیل شده

    متشابهات و محکمات.

    اما ۹۸ درصد مردم به دنبال درک متشابهات هستن.

    تنها آن ۲ درصد که متفاوت فکر میکنند میتوانند شاهد نتایج متفاوتی باشند.

    جهان هستی دقیقا بر همین پایه بنا شده و تنها درصد بسیار کمی از انسان ها که متفاوت از دیگران فکر میکنند میتوانند به نظم و قانون این جهان پی ببرند.

    اصل باور های شماست اصل جوهر وجود شماست اصل ایمان به الله یکتاست اصل ایمان به خودته جزئیات رو رها کنید.

    متفاوت فکر کنید تا نتیجه متفاوتی را تجربه کنید.

    نکته دیگر عشق و علاقه ما نسبت به شغلمان است. شور و شوق شدید توام با لذت.

    مهم نیست که کاری که عاشق آن هستیم چه کاری است اصلا مهم نیست مهم عشق و علاقه ما نسبت به آن شغل است مهم این است که از انجام آن کار چقدر لذت میبریم.

    اینکه زمانی که مشغول انجام کار دیگری هستم چقدر عجله داریم که هر چه زودتر به کار خودمان برسیم.

    اگر به کاری عشق و علاقه داشته باشید در آن کار خستگی ناپذیر خواهید شد و متوجه گذر زمان نمیشوید

    نکته دیگر برای موفقیت در کسب و کار ایمان به فراوانی است.

    کاری که اکثریت مردم انجام میدهند چشم دوختن به دست دیگران است و غافل از نعمت های الهی میشوند غافل از اینکه کسی که باید بدهد میدهد فقط کافیست درخواست کنیم.

    کاری به کار دیگران نداشته باشید که چه کاری انجام میدهند و سرتان به کار خودتان باشد و وقتتان را صرف فکر کردن به دیگران نکنید بلکه آن را به تغییر باور های خود اختصاص دهید.

    ایمان داشته باشید که نعمت های خداوند آنقدر گسترده است که در ذهن شما نمیگنجد.

    نکته دیگر

    احساس خوب = اتفاقات خوب

    اگر در تمام زندگی احساس خوبی نسبت به امور نسبت به زندگی نسبت به شغلمان و … داشتیم باید منتظر اتفاقات خوب باشیم در غیر این صورت اتفاقات خوب هیچ وقت وارد فرکانس احساس بد نمیشود.

    احساس خوب و اتفاقات خوب در یک فرکانس قرار دارند تا زمانی که وارد فرکانس آن نشویم از آن برخوردار نخواهیم شد.

    و نکته آخر قانون تکامل است و اینکه برای رسیدن به موفقیت عجله نکنیم ودر نیمه راه آن را رها نکنیم.

    چرا که تکامل به آرامی رخ میدهد به گونه ای که ما متوجه آن نمیشویم و یه لحظه متوجه میشیم که به چه درجه ای از موفقیت رسیدیم.

    من تنها چن ماهی میشه که به این خانواده بزرگ و دوست داشتنی پیوستم امیدوارم که تونسته باشم نکات مثبتی رو با دوستان به اشتراک بزارم.

    و نهایت تشکر را دارم از استاد عباسمنش که موجب تغییر خیلی بزرگ و جدی در همه این خانواده بزرگ شدند.

    محمد حسن رستمی ۲۰ ساله از شیراز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    ابوالفضل اهل زاده گفته:
    مدت عضویت: 2540 روز

    سلام به استاد گلم و همه دوستان عزیز

    اولین چیزی باید انسان داشته باشه علاقه به کارش هست که این خودش باعث ایجاد احساس خوب میشه وقتی که احساس خوب به جهان ارسال می کنه خب دیگه خودتون می دونین چی میشه، تمام اون چیز هایی که باید انجامش بده بهش الهام میشه ولو ابزار بهش الهام بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    شیرین گفته:
    مدت عضویت: 2283 روز

    سلام براستاد وتمام اعضا.من مدت زیادی نیست که بااین سایت اشنا شده ام )ولی چند ماهی است قوانین را یادگرفته ام فقط میدانم تنها با باوردرست واعتقادخالصانه به خداوند متعال به هراندازه وهرچیزی که میخواهیم میتوان رسید.همانطور که استادبه این مرحله رسیده اند وخودم نیز بدون دانستن قوانین رسالتم راشناختم وهدفی را دنبال وبرای رسیدن به ان 7سال هرروز بها پرداخت کردم ومرحله به مرحله پیش رفتم .ووقتی همه چیز درست شد تنها باتکیه بر خداوند یکتا با شرایط.. بسیار خاص وداشتن پول کم وندانستن زبان و نداشتن هیچ اشنا یی مهاجرت کردم فقط براین باور که خداوند همه کارها راردیف میکند وخداوند فرشتگانی را برایم فرستاد که هنوز درحیرت هستم .خداراشکرمیکنم که با استاد واین سایت اشنا شدم .سعادتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    علی ترکمندی گفته:
    مدت عضویت: 2411 روز

    سلام

    من با عملی کردن جواب، می خوام پاسخ دوستمون رو بدم

    من مشاور املاک در منطقه از تهران هستم که خیلی از مشاورین تهران اونجا رو ضعیف می دونن ، این رو هم من از دوره های مشاوری که گذروندم متوجه شدم ولی چون همزمان از فایلهای این سایت استفاده می کردم اصلا قبول نداشتم و این باورو ساختم که باید محل کارم تا خونم رو پیاده بتونم برم منظورم اینه که خیلی نزدیک باشه با این دیدگاه حتی محله هایی که کمی با ما فاصله داشت و می گفتن بهتره رو هم انتخاب نکردم و توی محل خودمون رفتم سراغ یکی از بهترین املاکی که بود و اول گفتن مشاور نمی خوان اما با اعتماد به نفسی که از خودم نشون دادم مدیر املاک یک هفته ازم وقت خواست تا جایی برام ایجاد کنه و بعد از یک هفته تماس گرفت و همکاریمون شروع شد

    توی املاک به ما آموزش داده بودن که باید فعالیتت خیلی زیاد باشه تا درآمدت زیاد بشه من هم چون تازه با مباحث آقای عباس منش آشنا شده بودم و از قبل هزاران بار امثال این چیزا رو شنیده بودم که مثلاً نابرده رنج گنج میسر نمی شود، ماههای اول خیلی فعالیت فیزیکیم زیاد بود حدود 10 ساعت در روز حداقلش بود ولی کم کم که با مطالب سایت بیشتر ارتباط برقرار کردم به جایی رسیدم که از نظر بقیه من فقط با معجزه کارامو انجام میدم برای مثال ما توی املاک هشتا مشاور بودیم که نوبتی متقاضیان ملک که میومدن مشاوره میدادیم، نوبت من که شد متقاضی اومد و به من می گفت فلان خونه رو می خوام من هم می دونستم مستاجر اجازه بازدید نمی ده گفتم تا چند وقته دیگه موعد مستاجر تموم شد می تونیم بریم بازدید این قضیه پنجشنبه اتفاق افتاد و جالب بود جمعه یعنی فردای اون روز اومد دفتر و گفت جلسشو بزار من گفتم هنوز بازدید نکردیم، گفت امروز رفتم با مستاجر رفیق شدمو خونه‌رو نشونم داد

    من جلسه خونه ای رو گذاشتم که هیچ املاکی هنوز نتونسته بود بازدید داشته باشه و همون روز خونه‌ای رو خرید که من به عنوان مشاور هنوز ندیده بودمش و این بین مشاورین املاک مثل یه معجزه‌اس

    یا اینکه یادمه یه شب آخر وقت یه خانوم و آقایی اومدن و نوبت همکارم بود گفت معلومه اینا مشتری نیستن تو جواب بده منم گفتم هر چی شد دیگه به شما ارتباط نداره و همکارم قبول کرد و در ناباوری دید که اومدن و گفتن ما یه ملکیو رو خودمون رفتیم دیدیم شما فقط جلسشو بزار ما بخریمش که همکارم اصلا باورش نمی شد و می گفت هر صد سال ممکنه یه همچین چیزی پیش بیاد

    اینایی که گفتم برای روزای اول بود و من هم طبق آموزشها پیش می رفتم

    ولی کم کم استفاده از مطالب سایت هم بیشتر شده بود و چون املاک خیلی وقتمو می گرفت به دلایل دیگه ای اومدم بیرون و از همون ماهی که اومدم بیرون دیگه املاک دیگه ای نرفتم و خودم شروع کردم به فعالیت و جالب این جاست که فعالیتم نصف شده بود اما درآمدم از اون ماه سه برابر و خلاصه الآن فعالیتم شاید یک صدم اون روز است و درآمدم چندین برابر

    همه اینایی که گفتم اتفاقات بیرونی من بود اما درونی اینه که من از روز اول کمتر مطالب سایت رو گوش می دادم و بیشتر فعالیت می کردم و اخبار و این چیزا رو پیگیر بودم

    الآن اصلا اخبار گوش نمی دم و فعالیت فیزیکی خیلی از روزا ندارم اما روزایی هست که تا هشت ساعت هم از مطالب سایت و آقای عباس منش استفاده می کنم توی ماشین، خونه، مسافرت، حمام، حتی توالت که بتونم باورهامو بسازم و واقعیت من که یه روزی از شدت فقر داشتم می رفتم کلیه‌ام رو بفروشم و خدا برادرمو خواهرمو فرستاد و کمکم کردن امروز دارم خودم زندگیمو کارمو و هر چیزی که می خوامو می‌سازم

    خدا رو شکر

    پس جواب شما دوست عزیز بر میگرده به باورها نه چیزه دیگه‌ای هر چقدر باور داشته باشی به هر چیزی اون چیز تو زندگیت پر رنگ‌تره و باور رو هم که ورودی ها می‌سازن پس کل زحمت ما اینه که ورودی‌ای رو ایجاد کنیم که می خواستیم ازش نتیجه دلخواه رو بگیریم

    موفق و پیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    شاد هستم گفته:
    مدت عضویت: 3432 روز

    سلام صبح بهاری همه دوستان به خیر و شادی

    حالِ همه تون خوب و آرامش مهمونِ دلهاتون ٫ خیلی دلم میخواست که تمام دیدگاه های این مسابقه رو بخونم ٫ کلا تصمیمم این بود٫ اما بعضی از دوستان به حدی طولانی جواب میدن? که واقعا نمیشه زمان گذاشت و خوند اصلا بعضی دیدگاه ها یه کتابیه برای خودش ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    مهنا میرکازهی گفته:
    مدت عضویت: 2615 روز

    باسلام به استاد گرانقدر وهمه ی دوستان به نظر من دلیل همه ی موفقیت های استاد یک عامل مهم واساسی است که با پذیرفتن وباور به ان توانسته است زندگی خود را به زیباترین شکل خلق کند وان اصل مهم این است (باور به اینکه خداوند قدرتمندترین نیرو در جهان است واین نیروی عظیم خداوندی در درون خود او نیز وجود دارد. )

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    علیرضا یاری گفته:
    مدت عضویت: 2476 روز

    زود باش تجارت کن و زود بفروش

    ???

    وقتی میخرند باید اولا داشته باشی ثانیا احتکار نکنی

    ثالثا به مشتری خوبی بفروشی

    رابعا به قیمت خوبی بفروشی

    خدا خریدار ماست

    چیزی باید به او بفروشیم که او ندارد و آن چیزی جز فقر و مسکنت و اظهار نیاز چیزی نیست

    همه ما ممکنات؛ فقر و مسکنت داریم ولی توجه به آن نداریم بلکه غافلیم، پس هیچگاه فروشنده نیستیم

    آنگاه که توجه به فقر وجودی خود یافتیم، فروشنده شدیم، دیگر جای احتکار نیست باید در بازار حق آنرا به حق بفروشیم زیرا او بهترین مشتری برای خرید فقر وجودی ماست

    در مقابل این بیع و فروشت، او هم به تو چیزی میدهد اما خیلی بالاتر از آنچه من و تو به او فروخته ایم

    قیمت عوض او برای ما قابل فهم نیست

    گاهی بهشت است و نعمت های آن و گاهی خودش است و صفاتش

    به من و تو در مقابل جان و مالی که داده ایم خود را میدهد

    و این تفاوت اعطای او به قدر نیت و عمل ماست هر چه موحدتر باشیم، عطای او بیشتر تا اینکه خودش را به موحد می دهد

    مشتریِّ ماست اللهُ اشْتَری

    از غمِ هر مشتری هین برتر آ

    مشتریی جُو که جویانِ تو است

    عالمِ آغاز و پایانِ تو است

    مولوی

    ?خداوند جان و مال مومنان را به بهای بهشت و خودش خریده است جانمان را به کمتر از بهشتش نفروشیم

    سپاسگزار م از تمام دوستان بابت کامنت

    های زیباشون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: