https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
وقتی لایو رو میدیدم از بین صحبت های استاد میشد جواب رو متوجه شد واستاد خودشون به خیلی از قوانین اشاره کردن
قوانینی که خودشون عمل کردن ونتیجش موفقیتهای شخصی شون وبه خصوص در کسب وکار بوده
نکته اول اینکه استاد هیچ کاری رو برای خوشایند افراد یا مشتری ها انجام ندادن بلکه کاری رو انجام دادن که درسته ویا میشه گفت برای راحت تر شدن کار کاربراشون هر روز کارشون رو به روز کردن وتوجه به نیاز مخاطبینشون داشتن
نکته دوم اینکه وقتی ما به قانون فراوانی دقت داشته باشیم پس چه نیازی هست که توجهمون رو روی رقبا ببریم وترس از رقبا داشته باشیم وفقط توجهمون به روی خودمون باشه وروی پیشرفت های جامعه ونیاز مشتری ها رو بفهمیم و این هم موردی بود که استاد با به روز کردن سایتشون وپیش بینی آینده ونموندن در تله ی آرامش موفق شدن ومن مطمئن هستم که در آینده هم کسب وکارشون رو بیشتر گسترش میدن ودر جایگاه فبلی نمیمونن
جالبه سایت استاد در عین اینکه خیلی راحت میشه ثبت نام کرد اما بخش های زیادی داره وخیلی پیچیده است اما چون منظم وبا برنامه ریزی هست هر روز به جمع کاربراش اضافه میشه واینکه استاد به محصولی که ارایه میده ایمان داره وعمل کرده ونتیجشو که هممون دیدیم ومیبینیم
من فقط این اطلاعات رو از صحبت های خود استاد متوجه شدم چون هنوز روانشناسی ثروت ۳ رو تهیه نکردم وان شالله حتما لازم باشه تهیه میکنم ولی لیاقت شاگردی استاد رو تو دوره ی دوازده قدم دارم وخداروشکر خیلی خوب وقدم به قدم دارم جلو میرم وهرروز به همون اندازه که قوانین رو درک کردم به موفقیت هم نزدیکتر شدم
دوست عزیزم پس با ایمان به خدای مهربان که هر لحظه با نشانه هاش هادی و راهنمای ماست وبا این باور که این جهان بر اساس فراوانی بنا شده وایمان به اینکه خداوند میخواد که ما ثروتمند بشیم شروع کن
خداوند نعمتهایی برامون قرار داده که غیر قابل شمارش هست وفقط کافیه ما هر لحظه ورودی ها وخروجی هامون رو کنترل کنیم وظرفمون رو بزرگتر کنیم وبا طی کردن تکامل به هرآنچه میخوایم برسیم
به نظرم یکی از اتفاقاتی که موقع کنترل افکارمون پیش میاد ومنم دارم احساسش میکنم وبیشتر این مورد رو تو وجود استاد میبینم اینکه به مرور زمان تبدیل میشیم به یه سپر محکم از انرژی مثبت در برابر افکار منفی
و همینجا باید بگم یه الگوی خوب برای ثروت
انتخاب کنین الگویی که برای رسیدن به موفقیتهاش از هیچ ابزاری جز افکارش استفاده نکرده ،چون همه ی اتفاقات نتیجه ی افکار خودمون هست وبهترین الگو استاد عباسمنش هستن
قلبمون جایگاه خداونده واگر بهش توجه کنیم مارو هدایت میکنه در موقع مناسب خودش
وباید در راستای قوانین حرکت کنیم وشاید لازم باشه خلاف جهت نظرات دیگران
سلام به استاد عباس منش عزیز و تمام عزیزانیکه این متن رو میخونند ??
خدای مهربانم تو با عشق بگو و من با عشق مینویسم باشد آنان که با عشق میخونند بدونند عشق وجود داره که اگر با اون عشق بازی کنند ناخودآگاه عاشق میشن
اینکه چرا نتایج استاد عباس منش با نتایج بقیه که خیلی تبلیغات و بازاریابی دارند فرق میکنه ؟؟؟
اگر ما قانون جهان هستی رو درک کرده باشیم که ( تمام اتفاقات زندگی ما به واسطه باورها و فرکانسهای که در هر لحظه داریم است )
و این اصل رو بپذیریم و باور کنیم نیاز نمیدونیم که دنبال فرعیات که همون تبلیغات و بازاریابی هستن بریم
اونوقت فقط روی باور ها و فرکانسهای مون کار میکنمیم چون میدونیم این باورها و فرکانسهای ما هستن که مدار ما رو بالاتر میبره و وقتی رو باورهامون کار میکنیم در مدار قرار میگیریم که شرایط افراد ایده ها و موقعیت ها دلخواه وارد زندگیمون میشه
در مدار قرار میگیریم که خداوند اون افراد رو به طرف ما هدایت میکنه
و اینکه این باور تایید بشه مثال بسیار عالی استاد محترم هستن که بدون هیچ تبلیغ تونستن به این موفقیت های بزرگ برسن
یکی از اعضای این سایت هم ( رضا عطار روشن ) که بسیار خوب رو خودشون و باورهاشون کار کردن الان کسب و کار آنلاین دارن که بدون هیچ تبلیغ تونستن تو کسب کارشون موفق بشن ???
اینکه خداوند میفرماید:
ما آنقدرها به شما نعمت دادیم که اگر تمام درختان قلم شون و تمام اقیانوس ها مرکب نمیتونن نعمت های رو که براتون دادیم حساب کنن ?
خوب حالا خداوند میگه که نعمت ها بی نهاااااااااایت هستن پس ما هم این آیه رو باور کنیم تا تجربه اش کنیم
آره خداوند به باورها پاسخ میده
وقتی خداوند میفرماید نعمت ها بی نهایت است پس چرا افراد فقیر زیاد هستن ؟؟؟
بخاطر باور هاشون چون باور نکردن این آیه از قرآن رو چون ندیدن فراوانی جهان رو …
سلام میکنم خدمت استاد عزیز و هم کلاسی های مکتب عباسمنش
تفاوتی که نتیجه کار تعداد کمی از افراد رو مثل سید حسین عباسمنش یا ایلان ماسک بزرگ رو متفاوت میکنه . تبلیغات یا ترفند های مارکتینگ نیستش بلکه باور این افراد هست که دارند کار و خدمتی بزرگ به بشریت و انسان ها میکنند و در حقیقت دارند ارزش ایجاد میکنند و باور قدرتمند کننده ایی که دارند اینکه دستان خداوند کمک حال و مبلغ کسب و کار اون هاست در حقیقت این باور که
《خداوند مدیر فروش و بازاریاب کسب و کارشونه 》
تمرکز روی کار خودشون و بیتوجهی به رغیبان که خبر از باور سازنده ی فراوانی پول و پشتری میده
البته در کار هردو نفر (استاد و ایلان ماسک ) یک شباهت دیگه هستش و اون اینکه هر دونفر به خلاقیت خودشون اعتقاد و باور قلبی دارند و ماه عسل این اعتقاد و باور کار ها و ایده های نو در بین همکاران هستش
وقتی خدا همه کاره ی تو بشه همه از تعجب ازت میپرسن بابا تو مگه چیکار کردی که همه ی کار هات رو غلطکه
و این دو نفر فقط دارند از نیرو و انرژی خدا استفاده میکنند و وقتی خدا براشون داره بازاریابی میکنه این دوبزرگوار دارند با ایکس باکس بازی میکنند . همین
پس باور های مشابه این دو شخص رو یکبار دیگه به صورت خلاصه میارم
این دیدگاه رو در 45 روز بعد از تولدم در خانواده عباسمنش گذاشتم تا هم دوستان استفاده کنند هم خودم برام ی باره دیگه مطالب یاد آوری بشه و هم به قول استاد ردپایی بمونه از من
آدم های سرشار از آگاهی که ازشون چیزای زیادی یاد گرفتم
علت سرگردانی تو کسب و کار ، تکیه بر ایده و حرفهای آدم ها و ندیدن دستان خداونده
به جای اینکه از نیروی هدایت حساب ببریم ، از فهم این و آن حساب می بریم .
کار وقتی می لنگه که این نیروی قدرتمند درونی را تو حاشیه قرار میدیم .
به خدا مدیریت و هندل کردن یک کسب و کار خیلی خیلی ساده تر از این حرفهاست.
راه میان بر و روش صحیح پیشبرد کسب وکار از این رهگذر میگذره : جواب مساله رو با خدایی مطرح کنی
که هر مساله ای رو فوت آبه. قضیه رو با زبانی مثل معاشقه مادر با فرزند براش تشریح کنی
و بخواهی راه پیش پات بگذاره.خودش با زبان نشانه بهت میگه راه درست چیه.
بعضی وقت ها تو کسب و کار به قدری حال آدم رو خوب می کنه که گویی قصد داره ما رو از هر ایده و نظر صاحب سبکی بی نیاز کنه.
انگار همه جواب رو تو دل و جان شما گذاشته .اینو فقط خودت می فهمی راه رو از چاه ملتفت می شی
برات روشن میشه چه کار باید بکنی هر جور دم و دستگاه و ابزار و مهارتی که نیاز باشه در یک لحظه بهت میگه.
اجازه بدیم خودش وارد عمل بشه اونی که استاد حل هر مساله ایه.
فضا رو برای ادامه کار باز میکنه به قدری نشانه ها واضح می آد که ابراز نظر بقیه برات خنده دار میشه
تو دلت به سطحی بودن خیلی از روش ها پی می بری خیلی از تئوری های علمی، فوت وفن و تکنیکها برات رنگ می بازه
قدم بعدی رو با جلو رفتن به وضوح می بینی اگه قراره از نرم افزارو short cut ی هم استفاده کنی ،
اونو پردازش شده میگذاره سرراهت . اون بخشی که کار تو را به راحت ترین شکل ممکن پیش میبره ،
برات Bold میکنه.آدمی هم که قراره اون کار رو برات انجام بده بهش ماموریت میده که پیشت بیاد
انگار شما فقط شاهد ماجرایی، از دستانی که برات کار انجام داد
اصلا از 0 تا 100 کسب کار رو آماده شده و چکش کاری شده بهت میگه گویی خود خدا در قالب یک کسب و کار برا تو ظاهر میشه
و دستورالعمل اجرایی رو هم برات شسته رفته نوشته
وسیله ها و تجهیزاتی رو تو مسیر جور میکنه که دست نخورده یه گوشه ای افتاده
اوضاع کسب کاری که قبلا با تحلیل خودت و این و اون ، هزار جور حاشیه ازش بیرون می اومد ، اما وقتی گذاشتی نیروی هدایت کارش رو بکنه اونوقت مسائل لاینحل ، مفت و مجانی حل میشن اگه از یه روش نتیجه نگرفتی هزارتا متد و روش دیگه هم هست
که تو مسیر سر راهت قرار میگیره.میبینی به یه قطعه و ابزار نیاز داری
برات کارخونه ساخت اون قطعه رو درست بغل گوشت میگذاره که خودش رو با شرایط تو وفق بده
حرفهای بالا وقتی کار میکنه که بگذاری حرف اول و آخر تو هر مرحله ای رو همین نیرو تعیین کنه.
تو وجودت قابلیت استفاده از این حرفها رو با آموزه های استاد به وجود بیاری.
ارتباط ذهنی عمیقی برقرار کن بین کسب و کاری که رفتی تو دلش و ایمانی که به خدای بزرگ داری
ایمانی که قبلا خیلی جاها اگه نبود ، کارت زار بود
انگار تو هر مساله ای داری به خدا رسیدن رو می بینی. حسی معاشقه گونه با کسب و کارت!
رسیدن به این حالت درک کردنیه : رسیدن به یه قدم و مدار بالاتر تو کسب وکار و رسیدن به خدایی که همه کاری ازش بر می آد
انگار زبان کسب وکار ، زبان حال و احساس خوبه
تو یه سری از جنبه های زندگیم که مساله پیچیده بوده به روش زیر به جواب رسیدم ایمان دارم توی کسب و کار هم طبق نسخه زیر جواب میده : خودم از خدا ، خود خودش ، بی قید و شرط ، بی حساب کتاب ، چهار تا کلمه بهش منتقل کردم
چشمم رو بستم و گفتم : بسم الله الرحمن الرحیم .
آیه ای که اول سوره حمد است . سوره ای که آب میوه قرآن است و همه مطلب زندگی رو توش گنجانده.
چقدر لذت بردم، صحبتهاتون چقدر حس آرامشی رو بهم منتقل کرد
واقعا لذت بردم، گویی برای من گفته شده، در بهترین زمان این پیام از دستان شما به دستم رسیدم،
واقعا خداوندمون اجابت کننده است، همونطور که کاملا، کاملا با برنامه ریزی این پیام رو خوندم. زمانی که در ابتدای مسیر کاری هستم و دل نگران پیش رفتن و بهم گفته شد آروم بگیر بنده من، من در هر لحظه کنارتم
سلام به استاد عباس منش عزیزم و تمام کسانی که این دیدگاه مرا با دقت مطالعه می کنند
دوستان عزیزم من تا حالا استاد عباس منش را از نزدیک ندیدم و واقعاً از ته دلش و از نوع احساسش و قدرت باورهاش و شدت فرکانس هایی که ارسال میکنه خبر ندارنم ولی از نتایجی که به دست آورده که در تمام فایلهاش از آنها صحبت می کنه و همه ماها در ویدیو هایی که استاد صادقانه با ما به اشترک گذاشتن چیزهای زیادی متوجه شدم و من متوجه شدم که زندگی عباس منش یه جورایی دارای دو وجه هست مثل دو روی یک سکه به قول خودش یک روی آن که پر از سلامتی و ثروت و روابط عاشقانه
و ارتباطات عالی و آرامش و احساس خوب است و هیچ ربطی به روی دیگر آن که فقر و تنش و بدبختی نداره و اینقدر تفاوت واقعا جای بسی تامل داره که این آدم چه کاری کرد که تونسته اینقدر زندگیش از این رو به اون رو بشه واقعا ما باید همیشه این سوال را در ذهنم بیاریم و از رشد و پیشرفت این آدم انگیزه و انرژی بگیریم و ذهنمون را به تفکر وا داریم تا باورهامون تقویت بشه با نشان دادن حقیقت زندگی عباس منش به ذهنمون و ساکت کردن نجواهای ذهنمون رشد کنیم
دوستان من
دوستان من این سوال رو از خودم پرسیدم و به این جواب رسیدم که قوانین جهان همیشه ثابت هستند و هیچ ذره تغییر نمیکنه قوانین جهان موقعی که
استاد توی قم با پدر و مادرشان زندگی می کردند همین بوده
وقتی هم که رفتن بندرعباس قوانین همین بوده وقتی هم که رفتم تهران قوانین همین بوده و الان هم که آمریکا هستند قوانین جهان همینه یعنی تغییر ایجاد نشده در قوانین جهان هستی و چه چیزی تغییر کرده که این قدر استاد نتایج شان از بندرعباس به این طرف روز به روز بهتر شده آیا به خاطر اینکه شغل شان تغییر کرده درآمدشان بالاتر رفته و چرا همکارهای ایشون که زودتر شروع کرده بودن کارشون و حتی مدارک دانشگاهی خیلی معتبر بین المللی داشتند و به گفته خودشان حتی بعضی هاشون سطح علمیشون هم از استاد هم بیشتر بوده واونموقع شرایط خیلی بهتی از همه لحاظ نسبت به استاد داشتن پس چرا نتایج استاد را نگرفتند پس این دلیل، این دلیل که شغل استاد تغییر کرده پس نتایجش تغیر کرده مردود اعلام میشه درصورتی که اوایل شروع کار استاد درتهران در همین شغل به خاطر باور های غلط با بدهکاری مواجه شد
پارتی و رانت هم که نداشتند هیچ کسی را هم که توی تهران نمیشناختند هیچ سرمایه اولیه هم که نداشتند فقط با یک ساک قرمز رنگ اومدن تهران هیچ فرش قرمز هم که کسی تهران برای استاد پهن نکرده بود حتی مدرک دانشگاهی هم برای اینکه توی سمیناراشون و کلاسهاشون به آن استناد کنند هم نداشتند خدا وکیلی کدوم یکی از ما همین الانشم این جرات و ایمان را داریم که بدون مدرک سمینار برگزار کنیم عباس منش هیچ یک از فاکتورهای موفقیت که البته فاکتورهای مهم که در نگاه عامه مردم مهم است را نداشت حتی خودش میگه من آدم خیلی با استعدادی هم نبودم میگه توی مدرسه انشاهام مادرم برام مینوشت
میگه توی فامیل هیچ وقت هیچ کسی از او تعریف نکرد میگه از بچه های عمه پسر عمه هاش مثلا تعریف میکردن به خاطر درسااشون ولی هیچ کسی از من تعریف نمیکرد و چه عاملی باعث شده که نتایج عباس منش اینقدر متفاوت باشه؟؟ دوستان چیزی که من از زندگی استاد عباس منش متوجه شدم
عباس منش فهمید که خودش مسئول زندگی خودش هست خودش مسئول تمام نتایج وارد شده به زندگیش هست ولی در ابتدا نمی دونست که چطوری باعثش شده
در ابتدا نمی دونست که چطوری باعث شده که زندگیش اینجوری بشه فکر می کرد ممکن است شهری که توش زندگی میکنه باعث شده، که مهاجرت کرد به بندرعباس یا شغلش باشه که اون را تغییر داد یا پدرش باشه که با مهاجرت از اون هم دورشد یا مدرک تحصیلی باشه که رفت دانشگاه و مدرک تحصیلی گرفت یاهر عامل بیرونی دیگر را که فکر می کرد تغییر داد ولی اون نتایجی را که میخواست نگرفتن ؟؟؟!!
ولی با افزایش آگاهیها و الهامات خداوند متوجه شد که عاملی فراتر از همه عوامل بیرونی داره زندگیشو رهبری می کنه و فهمید که این عامل بیرونی نیست
فهمید که این عامل بیرونی نیست این عاملی که زندگی اورا رهبری میکنه این عامل یا عوامل ،درونی هستند و این اینجا بود که نقطه عطفی در درون عباس منش ایجاد شد و اینجا بود که عباس منش متوجه شد که باید یه چیزی در درونش تغییر کند تا نتایجی که میخواهد وارد زندگیش بشه
آن چیزی:
چیزی نبود جز افکار عباس منش که به صورت باورهای ریشه دار و غلط سالیان سال در ذهنش مثل سیمان چسبیده بودند و اینجا بود که عباس منش از سختی و استحکام این باورهای غلط آگاه شد و یک جهاد اکبری کرد برای اینکه این باورهای غلط که این زندگی نکبت بار را برای ایجاد کرده بود را تغییر دهد و انصافاً هم خیلی عالی عمل کرد و خیلی هم موفق شد و در ادامه فهمید که به یکباره نمی توان این باورها را تغییر داد و باید آرام آرام به مرور زمان باورهای عالی را جایگزین باورهای غلط کرد و به مرور زمان و باطی شدن تکامل عباس منش باورهایش قدرتمندتر شدن در نتیجه نتایج عالی تر و دوباره باورهایش عالی تر و این روند تا ابد ادامه دارد٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫
در طی این چند سال عباس منش به یقین رسید که:: توحیدی ترین باور همین است که من خودم ۱۰۰% مسوءل تمام زندگیام هستم و ۱۰۰ درصد زندگیام را آن گونه که می خواهم خلق می کنم و من و نه هیچ عامل دیگری نمیتونه روی زندگی من تاثیر بذاره
دوستان وقتی این باور به این صورت از درون ما ساخته بشه نتایج شگفت انگیز میشه نمونه اش همین سید حسین عباس منشه حی و حاضر
عباس منش اصلیترین قانون جهان هستی را که این منم که صددرصد زندگی خودم را با افکار و باورهای خلق می کنم خیلی عالی درک کرد و چون قوانین جهان هستی همیشه ثابت بوده هست و خواهد بود و هیچ نگرانی نداشت او میداند که وقتی باورهای عالی داشته باشد و افکار دلخواهش ارسال کند نتایج دلخواه بهش برمیگرده و وارد زندگیت میشه و هیچ شک و دودلی و تردید نداشت او می دانست که جهان مانند آینه عمل می کنه و باورهای غالب ما را به ما ثابت می کند و وارد زندگی ما میکنه عباس منش فهمید که
این سیستم ذره ای خطا نمی کنه ذره به کسب ظلم نمیکنه ذره ای اشتباه نمیکنه پس میشه بهش اعتماد کرد
دیگه الان استاد عباس منش جایی رسیده که تمام بهانه ها یی
که ما به عنوان موانع پیشرفت خود تلقی میکنیم تمام عوامل بیرونی مثل نوع شغل پارتی میزان تحصیلات سرمایه اولیه میزان ارتباطات و هر آنچه که به آن می شه گفت عامل بیرونی یا تمام عواملی بیرونی که ما به عنوان عوامل رشد مثلآ عنوان میکنیم مثل پارتی،نوع شغل،تحصیلات،پدر ومادر پولدار،یا تبلیغات ،یا سرمایه اولیه و٫٫٫٫ برای استاد عباس منش خنده دار و مسخره است چون قانون را خوب درک کرده و یقین داره یه چیزی در درون من باید تغیر کنه تا نتایج من تغیر کنه و هرچیزی غیر از درون من مانند بردن تقلب سر جلسه امتحانه که شاید کوتاه مدت جواب بده،شاید برای لحظه امتحان به درد بخوره ولی در دراز مدت جواب نمیده و در این مثال فرد سر جلسه کنکور با مشکل مواجه میشه وعوامل بیرونی مثل این تقلبه هستن سرجلسه امتحان وتبلیغات هم همینطور در مثال کسب وکار٫
عباس منش به یقین رسیده که قانون اصلی جهان اینه که ما با باور هایمان به جهان فرکانس ارسال میکنیم وجهان مانند اینه نتایج همسنگ با فرکانس هایمان رو بهمون برمیگردونه که قانون همیشه ثابت بوده هست و خواهد بود و برای همیشه در همه زمانها جواب میده و ذره ای به کسی ظلم می شود اگه درست ازش استفاده بشه
به نام خدایی که همین نزدیکیست سلام به همه دوستان و استاد عزیز. خدارو شکر میکنم که با استاد و این سایت آشنا شدم. من و همسرم هردو با هم کار میکنیم و به تازگی با استاد آشنا شدیم. ما کاملا داشتیم یه راه اشتباه میرفتیم داشتیم به سمت خریدن دوره های بازاریابی میرفتیم و کلا در حال حرکت تو این مسیر بودیم و همایش بازاریابی رفتن و اینکه چجوری تبلیغ کنیم و فلان تعداد تراکت بزنیم و پیج اینستا رو ببریم بالا و ….. خیلی هم خودمون رو در گیر میکردیم که ایده بدیم و مشتری جذب کنیم
خدا خیلی مارو دوست داشت که ما رو در این مدار قرار داد و ما با استاد و سایت آشنا شدیم.
از تجربه خودمون بگم ما دیگه اصلا اون فایلهای بازاریابی رو گوش نمیدیم و دیگه کتابهایی هم که در این زمینه هست نمیخونیم و هیچ همایشی هم در مورد بازاریابی نمیریم چون واقعا داشتن رو این باور کار میکردن که تعداد رقبا زیاده… باید ایده بدی مدام باید تبلیغ کنی…و چی کار کنیم که مشتریامون نرن جای دیگه و برگردن …چطوری مشتریمون رو نگه داریم….باید ببینی رقبا چی کار میکنن و ….
ولی یه کامنتی از یه دوستی خوندم که گفت استاد گفته به تعداد آدم های روی کره زمین برای سایت من مشتری هست…..
این جمله منو واقعا دگرگون کرد و گفتم پس حداقل به تعداد مردم ایران برای ما مشتری هست
من کلا اعتقادم اینه اگه باورت درست باشه مشتری از راهی که اصلا فکرشو نمیکنی میاد
مثلا چند روز پیش ما یه مشتری خوب و پولدار جذب کردیم بعد خود مشتری گفت که من خیلی جاها سر زدم داشتم از اینجا رد میشدم گفتم حالا بیام کارای شما رو هم ببینم
با اینکه دفتر ما طبقه پنجم یه ساختمون هست و اصلا تابلو نداریم اون مشتری اصلا با یه واحد دیگه کار داشته و از راهنمای طبقات خیلی اتفاقی مارو پیدا کرده بود
این مشتری که اومد دیگه بهم ثابت شد که اونو خدا فرستاده و چیزی که برام جالب بود این مشتری دقیقا هم فرکانس خودمون بود انگار با هم تو یه مدار بودیم و با هم برخورد کردیم
از کامنتهای دوستان هم خیلی لذت بردم و دیگه ایمان صد در صد دارم که همه چیز باوره.
از همتون سپاسگزارم. مرسی که هستین. من عااااااااااااااااشقتم خدا جونم.
یکی از نکاتی که در حال کار کردن روی اون هستم قضاوت افرادی هست که توی این مسیر نیستند و دوره ها و مطالبی رو دنبال میکنند که اون جنس خداگونه در اونها نیست الان با این جمله که گفتید خواستید اونجا شرکت کنید یه باور در من شکل گرفت که همه انسانها به دنبال خدا هستند ولی شاید ندونن وهنوز هدایت نشدن
آنچه را که مایلم عرض کنم برداشت های من از فایل های استاد بوده و آنها را در زندگی به کار بستم و نتایج و بازخورد خوبی دریافت کردم
و به دوستان هم پیشنهاد می کنم وقت بزارن و این برداشت را بخوانند و خوشحال می شوم با پاسخ هایشان منو راهنمایی بکنند پیشاپیش از حسن توجه شما سپاسگزارم
واقعیت نتیجه ی باور ها ماست
وقتی باورت روی حقوق ۳ میلیونی باشد این حقوق برایت یک واقعیت می شود
و
وقتی باورت روی حقوق ۲۰ میلیونی باشد این حقوق هم برایت یک واقعیت می شود
واقعیت در اصل وجود ندارد
وقتی به چیزی زیاد فکر بکنیم باورهای ما حول همان چیز شکل می گیرد و آن چیز برای ما یک واقعیت می شود
باورهای ما نتیجه ی تکرار افکار در ذهن ماست
وقتی بتوانیم افکار خود را کنترل بکنیم و حرف ها و حرکت هایی را اجازه بدیم در اطرافمان بیفتد که حال ما را خوب بکند
آنوقت است
که باورهای ما به درستی شکل می گیرند و از اتفاقات و نتایجمان احساس خوبی پیدا می کنیم
این اتفاقات می تواند حول ثروت،سلامت،ارتباطات و … باشد و این ماییم که اینا را رقم می زنیم
وقتی با باور درست بر یک کسب و کار تمرکز بکنیم و تمام افکار خود را روی اتفاقات مثبت آن کار معطوف بکنیم و بابت هر نتیجه ی کوچکی شگرگذار خدا باشیم و به حرف های کلیشه ای رایج مردم توجه نکنیم
آنوقت است که
یک نیروی بیکران به مدد شما می آید
و شما را به سمت بهترین گزینه ها و راهکارها هدایت می کند که می تواند سبک کاری و شگردها و … باشد
پس وقتی باورها به درستی شکل بگیرند خدا یا همان نیروی بیکران به کمک شما می آید
و اینجاست که
کیفیت باورها نمود پیدا می کند
هرچه باورها درست تر ، مدد و کمک خدا قوی تر و الهامات بیشتر و موفقیت های بیشتری در کار و زندگی خواهی دید و برعکس
وقتی به این درجه از ایمان برسی که خدا حافظ و پشتیبان و هدایتگر ماست
آنوقت است که
که به دیگران و کارهای فرعی وآنالیز رقیبان و … توجهی نداری
وفقط تمرکزت روی ساختن خود و باورهای خود است
و اینجاست که اتوماتیک وار اتفاقات مثبت در کسب و کار و زندگی شما می افتد
و این اتفاقات نتیجه باورهای ماست و فرکانس هایی هست که به خدا فرستادیم و خدا همان ها را مثل آیینه بازتاب داد است و در زندگی ما نمود پیدا کرده است
من فکر می کنم جواب داده باشم و شاید برای خیلیا غیر مفهوم باشد و شاید برا دوستانی که پیشرفت بیشتر در خودسازی کردند پیش پا افتاده باشد
اما این برداشت من از قوانین جهان در رابطه اتفاقات پیرامونم هست
موفق و پایدار باشید و برایتان رسیدن به کمال را در دنیا و آخرت آرزومندم.
از اینکه نظر ارزشمندت را گذاشتی خوشحالم ومن لذت بردم چون هیچ دوست عزیزی تکراری نمی نویسد .در جایی از استاد طراحی م شنیدم هیچ وقت خط طراحی من با شما وکناریتان یکی نیست .پس همه کس در نوع خود ژنیتک برتری داریم واین زیبایی تفاوت های ماست .
با سلام به استاد خوب و دوست داشتنی استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز. استاد چقدر خوبه که شما اعضای سایت رو به فکر و تحقیق و پژوهش و مطالعه تشویق میکنید و انصافا که موفق هم شدید. من امروز لایو قشنگ شماره ۳ که روی سایت بود رو دیدم و قبل از اینکه بخوام جواب دوستامون رو بخونم خواستم خودم درک و دریافتهای خودم رو یادداشت کنم چیزهایی که به نظرم اومد اول از همه در مورد کسی هست که یه کسب و کار رو راه اندازی میکنه و بعد بزرگ و معروف و برند میشه اون شخص اول از همه خودش این عوامل رو در وجودش داره
۱_اولین عامل توکل به خداست و اعتقاد و ایمان به این نکته که از تو حرکت از خدا برکت و تا حرکتی نباشه برکتی هم نیست ،و خدا روزی رسونه .
۲_ دومین عامل عشق و علاقه به کار و فعالیتی که انجام میده هست، و اون عشق و علاقه به اندازه ایی هست که زمانی که شروع به کار میکنه زمان از دست خارج میشه و گذر زمان رو حس نمیکنه و به قول استاد شجریان (استاد آواز)هر زمان که فراموش کردی چند وعده غذا نخوردی و چند شبانه روزه که نخوابیدی اون وقته که واقعا عاشق کسب و کارت هستی.
۳_ سومین عامل اعتقاد و ایمان به این نکته ،کاری که انجام میدم قطعا و مطمئنا ارزشمنده و برای دنیا و جامعه مفیده و مردم به کار و خدماتم نیازمندند. و همیشه توی این فکر هست که چطور بهتر از دیروز باشه و هر روز در حال ارائه نسخه ایی بالاتر از خودشه و همیشه در حال یادگیری
۴_ چهارمین عامل مشتریان کسب و کارش براش ارزشمندند و همیشه به دنبال بالاتر بردن کیفیت خدمات و محصول خودشه تا مشتریان راضی بیشتری رو داشته باشه و اغلب در برخورد با مشتری خوش رو و خوش برخورده
یادمه یه روز توی خیابان راه میرفتم که یه مغازه ذرت مکزیکی توجه ام رو جلب کرد ،مغازه انقدر کوچیک بود که جای کافی برای ۲،۳ نفری که اونجا کار میکردن نبود اما انقدر شلوغ بود که مردم صف کشیده بودند ،تابلو مغازه رو که نگاه کردم دیدم نوشته شعبه ۵۶ کرج یه شعار جالب هم سر در مغازه نوشته بود که “مشتریان ما فرشتگان روی زمین هستند، که خدا روزی ما را از طریق آنها میرساند” و این نگاه متفاوت به مشتریان برایم خیلی جالب بود.
۵_ پنجمین عامل صداقت هست، زمانی که واقعا و صادقانه خدمات و محصولی به مشتری ارائه بشه، مشتری این صداقت و درستکاری رو درک میکنه و به اون محصول یا خدمات پایبند میمونه و حتی تبلیغ میکنه.
خود به خود این نگرشها و اعتقادات در رهبر و صاحب اون کسب و کار موفق باعث گسترش در تک تک اعضای مجموعه میشه و بعد از مدتی تمام افراد شاغل در مجموعه با چنان ذوق و شوقی کار میکنند که انگار خودشون صاحب اون کسب و کارند و باز هم رهبر مجموعه طوری رفتار میکنه که واقعا این طرز فکر برای کارکنان تبدیل به باور بشه که این کسب و کار برای همه کارکنان هست و سودش به جیب همه میره
الان که خوب فکر میکنم میبینم استاد عباسمنش هم همین باورها و نگرش ها رو دارند البته این عواملی که نوشتم خیلی کمتر از باورهای خوب استاد هستند که باعث پیشرفت و موفقیت در کسب و کارشون شده. البته دوست دارم باز هم به این سوال با کیفیت و مهم فکر،بررسی، تحقیق و مطالعه کنم و عوامل اصلی بیشتری رو که باعث پیشرفت و برند شدن یه کسب و کار میشه رو پیدا کنم .
استاد ممنونم که تشویق میکنی به فکر کردن .در پناه حق باشید.
تفاوت بین دیدگاههاس که باعث میشه دونفر که یه کار دارن و نتایجشون اصلا هیچ ربطی به هم نداشته باشه
ولی جدای از این من به وضوح توحید عملی رو در استاد میبینم
استاد به نیرویی وصل شده که تمام جهان رو خلق کرده وداره انو رهبری میکنه
به قول استادد خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط اعتماد به شرط پاکی دل
وقتی ماباورهای توحیدی درمورد خداوند .دمورد ادمهایی که از کنارمون عبور میکنند.در مورد حیوانات .درمورد کیاهان ویا در موردبدی ها وزشتی های اطرافمون و…. هرچیز دیگه ای داشته باشیم .این نیرو مارو هدایت میکنه وباورهای دیگمون با هدایت رب درست میشن وما رو در مسیرری قرار میده که پر از نعمت وثروته
مارو در مداری قرار میده که تجربه های عالی از زندگی داشته باشیم
شرک همون ترمزیه که نمیزاره حرکت کنی وهرچه تلاش میکنی درجا میزنی
ایمان یه ارامش درونیه که تمام ترسها و نگرانیهات رو که توانایی غلبه به اونها رو نداری تنها وتنها باایمان حرکت کنی و نابودشون کنی
استاد من زیاد کامنت نمیزارم ولی یه حسی بهم گفت ومن نوشتم
سلام به نظر من جواب ساده هست ما قبول کردیم طبق باور ما اتفاق های زندگی ما به وقوع می پیونده مثل اون مثالی که استاد تو قدم اول فکر کنم گفتن که تو یه جزیره برای رسید به نوک اون یه راه پر سنگ و کلوخ و شیب دار وجود داره که اکثرا از اون راه میخوان به قله برسن و اصلا راه دیگه ای متصور نیستن ولی یه راه میانبر راحت اسفالته و پر از منظره هم هست که افراد کمی باور دارن هست و میشه از اون راه هم رفت و به قله رسید ولی اونایی که باور دارن به اون مسیر میخورن و از اون راه با لذت بردن از مسیر به مقصد میزسن ود ر اخر هرچی به ان کسانی که از مسیر سخت اومدن میگن ما از این مسیر راحت و زیبا اومدیم اونا اصلا قبول نمیکنند و میگن امکان نداره چرا چون اکثریت از اون مسیر سخت اومدن وبه اینا هم گفتن فقط این مسیر وجود داره اونا هم قبول کردن
در این مورد هم چون اکثرا هر کسی یا شرکتی موفق شده با روشهای معمول و به قول دوست عزیز با ابزارهای علمی و ….. موفق شده این تبدیل شده به یک باور که مثلا اگه تبلیغات نکنی دیده نمیشی و اکثریت هم قبول کردن
ولی اینجا استاد از راه زیبا و راحت دیگه هم میگه که من از اون راه راحت و اسفالته حرف میزنه و کسی که حرف استاد با توجه به نتیجه هاش باور کنه و ادرس اون مسیر از کسی که رفته بپرسه مثل استاد به اون مسیر هدایت میشه
در کل کسی که ورودیهاش این باشه که فقط با ابزارهای معمول میشه به نتیجه رسید و الگوهای دوروبرش هم از این راه استفاده کرده باشن دیگه باور میکنه بجز این راهی نیست و هدایت میشه به این راه و چون باورش اینه که اگه تبلیغات کنم موفق میشم تبلیغات میکنه و اتفاقا موفق هم میشه چون باورش اینه
ولی اگه به یک راه ساده تر هم باور داشته باشه و الگوشو پیدا کنه برا ذهنش منطقی کنه و باور کنه به اون راه ساده تر هم دست پیدا میکنه و اینم موفق میشه چون باورش اینه
در کل اگه به قدرت خدایی خودش بیشتر بها بده کار راحت تر پیش میره
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام ودرود به استاد عزیزم ودوستان مثبت اندیشم
وقتی لایو رو میدیدم از بین صحبت های استاد میشد جواب رو متوجه شد واستاد خودشون به خیلی از قوانین اشاره کردن
قوانینی که خودشون عمل کردن ونتیجش موفقیتهای شخصی شون وبه خصوص در کسب وکار بوده
نکته اول اینکه استاد هیچ کاری رو برای خوشایند افراد یا مشتری ها انجام ندادن بلکه کاری رو انجام دادن که درسته ویا میشه گفت برای راحت تر شدن کار کاربراشون هر روز کارشون رو به روز کردن وتوجه به نیاز مخاطبینشون داشتن
نکته دوم اینکه وقتی ما به قانون فراوانی دقت داشته باشیم پس چه نیازی هست که توجهمون رو روی رقبا ببریم وترس از رقبا داشته باشیم وفقط توجهمون به روی خودمون باشه وروی پیشرفت های جامعه ونیاز مشتری ها رو بفهمیم و این هم موردی بود که استاد با به روز کردن سایتشون وپیش بینی آینده ونموندن در تله ی آرامش موفق شدن ومن مطمئن هستم که در آینده هم کسب وکارشون رو بیشتر گسترش میدن ودر جایگاه فبلی نمیمونن
جالبه سایت استاد در عین اینکه خیلی راحت میشه ثبت نام کرد اما بخش های زیادی داره وخیلی پیچیده است اما چون منظم وبا برنامه ریزی هست هر روز به جمع کاربراش اضافه میشه واینکه استاد به محصولی که ارایه میده ایمان داره وعمل کرده ونتیجشو که هممون دیدیم ومیبینیم
من فقط این اطلاعات رو از صحبت های خود استاد متوجه شدم چون هنوز روانشناسی ثروت ۳ رو تهیه نکردم وان شالله حتما لازم باشه تهیه میکنم ولی لیاقت شاگردی استاد رو تو دوره ی دوازده قدم دارم وخداروشکر خیلی خوب وقدم به قدم دارم جلو میرم وهرروز به همون اندازه که قوانین رو درک کردم به موفقیت هم نزدیکتر شدم
دوست عزیزم پس با ایمان به خدای مهربان که هر لحظه با نشانه هاش هادی و راهنمای ماست وبا این باور که این جهان بر اساس فراوانی بنا شده وایمان به اینکه خداوند میخواد که ما ثروتمند بشیم شروع کن
خداوند نعمتهایی برامون قرار داده که غیر قابل شمارش هست وفقط کافیه ما هر لحظه ورودی ها وخروجی هامون رو کنترل کنیم وظرفمون رو بزرگتر کنیم وبا طی کردن تکامل به هرآنچه میخوایم برسیم
به نظرم یکی از اتفاقاتی که موقع کنترل افکارمون پیش میاد ومنم دارم احساسش میکنم وبیشتر این مورد رو تو وجود استاد میبینم اینکه به مرور زمان تبدیل میشیم به یه سپر محکم از انرژی مثبت در برابر افکار منفی
و همینجا باید بگم یه الگوی خوب برای ثروت
انتخاب کنین الگویی که برای رسیدن به موفقیتهاش از هیچ ابزاری جز افکارش استفاده نکرده ،چون همه ی اتفاقات نتیجه ی افکار خودمون هست وبهترین الگو استاد عباسمنش هستن
قلبمون جایگاه خداونده واگر بهش توجه کنیم مارو هدایت میکنه در موقع مناسب خودش
وباید در راستای قوانین حرکت کنیم وشاید لازم باشه خلاف جهت نظرات دیگران
ایاک نعبد وایاک نستعین
امیدوارم تونسته باشم منظورم رو خوب بیان کرده باشم
در پناه خدای یکتا شاد وثروتمند وعاشق باشید????
سلام به استاد عباس منش عزیز و تمام عزیزانیکه این متن رو میخونند ??
خدای مهربانم تو با عشق بگو و من با عشق مینویسم باشد آنان که با عشق میخونند بدونند عشق وجود داره که اگر با اون عشق بازی کنند ناخودآگاه عاشق میشن
اینکه چرا نتایج استاد عباس منش با نتایج بقیه که خیلی تبلیغات و بازاریابی دارند فرق میکنه ؟؟؟
اگر ما قانون جهان هستی رو درک کرده باشیم که ( تمام اتفاقات زندگی ما به واسطه باورها و فرکانسهای که در هر لحظه داریم است )
و این اصل رو بپذیریم و باور کنیم نیاز نمیدونیم که دنبال فرعیات که همون تبلیغات و بازاریابی هستن بریم
اونوقت فقط روی باور ها و فرکانسهای مون کار میکنمیم چون میدونیم این باورها و فرکانسهای ما هستن که مدار ما رو بالاتر میبره و وقتی رو باورهامون کار میکنیم در مدار قرار میگیریم که شرایط افراد ایده ها و موقعیت ها دلخواه وارد زندگیمون میشه
در مدار قرار میگیریم که خداوند اون افراد رو به طرف ما هدایت میکنه
و اینکه این باور تایید بشه مثال بسیار عالی استاد محترم هستن که بدون هیچ تبلیغ تونستن به این موفقیت های بزرگ برسن
یکی از اعضای این سایت هم ( رضا عطار روشن ) که بسیار خوب رو خودشون و باورهاشون کار کردن الان کسب و کار آنلاین دارن که بدون هیچ تبلیغ تونستن تو کسب کارشون موفق بشن ???
اینکه خداوند میفرماید:
ما آنقدرها به شما نعمت دادیم که اگر تمام درختان قلم شون و تمام اقیانوس ها مرکب نمیتونن نعمت های رو که براتون دادیم حساب کنن ?
خوب حالا خداوند میگه که نعمت ها بی نهاااااااااایت هستن پس ما هم این آیه رو باور کنیم تا تجربه اش کنیم
آره خداوند به باورها پاسخ میده
وقتی خداوند میفرماید نعمت ها بی نهایت است پس چرا افراد فقیر زیاد هستن ؟؟؟
بخاطر باور هاشون چون باور نکردن این آیه از قرآن رو چون ندیدن فراوانی جهان رو …
امیدوارم مطلب رو فهمانده باشم
مرسی از شما دوست عزیز ?
شاد و ثروتمند باشید?????????????????????????????
سلام میکنم خدمت استاد عزیز و هم کلاسی های مکتب عباسمنش
تفاوتی که نتیجه کار تعداد کمی از افراد رو مثل سید حسین عباسمنش یا ایلان ماسک بزرگ رو متفاوت میکنه . تبلیغات یا ترفند های مارکتینگ نیستش بلکه باور این افراد هست که دارند کار و خدمتی بزرگ به بشریت و انسان ها میکنند و در حقیقت دارند ارزش ایجاد میکنند و باور قدرتمند کننده ایی که دارند اینکه دستان خداوند کمک حال و مبلغ کسب و کار اون هاست در حقیقت این باور که
《خداوند مدیر فروش و بازاریاب کسب و کارشونه 》
تمرکز روی کار خودشون و بیتوجهی به رغیبان که خبر از باور سازنده ی فراوانی پول و پشتری میده
البته در کار هردو نفر (استاد و ایلان ماسک ) یک شباهت دیگه هستش و اون اینکه هر دونفر به خلاقیت خودشون اعتقاد و باور قلبی دارند و ماه عسل این اعتقاد و باور کار ها و ایده های نو در بین همکاران هستش
وقتی خدا همه کاره ی تو بشه همه از تعجب ازت میپرسن بابا تو مگه چیکار کردی که همه ی کار هات رو غلطکه
و این دو نفر فقط دارند از نیرو و انرژی خدا استفاده میکنند و وقتی خدا براشون داره بازاریابی میکنه این دوبزرگوار دارند با ایکس باکس بازی میکنند . همین
پس باور های مشابه این دو شخص رو یکبار دیگه به صورت خلاصه میارم
1_ کار من و محصولات من بسیار مقدس است
2_بازاریاب و مدیر فروش من خداست
3_پول و مشتری برای من فراوان است
4_من فردی بسیار خلاق و نوآور هستم
درود
ممنون از دیدگاه جالبتون.من هم به خلاقیت اعتقاد دارم و مطمئنم ماحصل خلاقیت و ایمان قلبی و باور دقیقا چیزی هست که هممون دنبالش هستیم.
شاد و موفق باشید.
سلام آقا مهدی
چه دیدگاه قشنگ و قدرتمندکننده ای ، این دیدگاه را کپی کردم و از شما ممنونم که این آگاهی را پخش کردی
این دیدگاه رو در 45 روز بعد از تولدم در خانواده عباسمنش گذاشتم تا هم دوستان استفاده کنند هم خودم برام ی باره دیگه مطالب یاد آوری بشه و هم به قول استاد ردپایی بمونه از من
سلام به اعضای عزیز این خانواده
آدم های سرشار از آگاهی که ازشون چیزای زیادی یاد گرفتم
علت سرگردانی تو کسب و کار ، تکیه بر ایده و حرفهای آدم ها و ندیدن دستان خداونده
به جای اینکه از نیروی هدایت حساب ببریم ، از فهم این و آن حساب می بریم .
کار وقتی می لنگه که این نیروی قدرتمند درونی را تو حاشیه قرار میدیم .
به خدا مدیریت و هندل کردن یک کسب و کار خیلی خیلی ساده تر از این حرفهاست.
راه میان بر و روش صحیح پیشبرد کسب وکار از این رهگذر میگذره : جواب مساله رو با خدایی مطرح کنی
که هر مساله ای رو فوت آبه. قضیه رو با زبانی مثل معاشقه مادر با فرزند براش تشریح کنی
و بخواهی راه پیش پات بگذاره.خودش با زبان نشانه بهت میگه راه درست چیه.
بعضی وقت ها تو کسب و کار به قدری حال آدم رو خوب می کنه که گویی قصد داره ما رو از هر ایده و نظر صاحب سبکی بی نیاز کنه.
انگار همه جواب رو تو دل و جان شما گذاشته .اینو فقط خودت می فهمی راه رو از چاه ملتفت می شی
برات روشن میشه چه کار باید بکنی هر جور دم و دستگاه و ابزار و مهارتی که نیاز باشه در یک لحظه بهت میگه.
اجازه بدیم خودش وارد عمل بشه اونی که استاد حل هر مساله ایه.
فضا رو برای ادامه کار باز میکنه به قدری نشانه ها واضح می آد که ابراز نظر بقیه برات خنده دار میشه
تو دلت به سطحی بودن خیلی از روش ها پی می بری خیلی از تئوری های علمی، فوت وفن و تکنیکها برات رنگ می بازه
قدم بعدی رو با جلو رفتن به وضوح می بینی اگه قراره از نرم افزارو short cut ی هم استفاده کنی ،
اونو پردازش شده میگذاره سرراهت . اون بخشی که کار تو را به راحت ترین شکل ممکن پیش میبره ،
برات Bold میکنه.آدمی هم که قراره اون کار رو برات انجام بده بهش ماموریت میده که پیشت بیاد
انگار شما فقط شاهد ماجرایی، از دستانی که برات کار انجام داد
اصلا از 0 تا 100 کسب کار رو آماده شده و چکش کاری شده بهت میگه گویی خود خدا در قالب یک کسب و کار برا تو ظاهر میشه
و دستورالعمل اجرایی رو هم برات شسته رفته نوشته
وسیله ها و تجهیزاتی رو تو مسیر جور میکنه که دست نخورده یه گوشه ای افتاده
اوضاع کسب کاری که قبلا با تحلیل خودت و این و اون ، هزار جور حاشیه ازش بیرون می اومد ، اما وقتی گذاشتی نیروی هدایت کارش رو بکنه اونوقت مسائل لاینحل ، مفت و مجانی حل میشن اگه از یه روش نتیجه نگرفتی هزارتا متد و روش دیگه هم هست
که تو مسیر سر راهت قرار میگیره.میبینی به یه قطعه و ابزار نیاز داری
برات کارخونه ساخت اون قطعه رو درست بغل گوشت میگذاره که خودش رو با شرایط تو وفق بده
حرفهای بالا وقتی کار میکنه که بگذاری حرف اول و آخر تو هر مرحله ای رو همین نیرو تعیین کنه.
تو وجودت قابلیت استفاده از این حرفها رو با آموزه های استاد به وجود بیاری.
ارتباط ذهنی عمیقی برقرار کن بین کسب و کاری که رفتی تو دلش و ایمانی که به خدای بزرگ داری
ایمانی که قبلا خیلی جاها اگه نبود ، کارت زار بود
انگار تو هر مساله ای داری به خدا رسیدن رو می بینی. حسی معاشقه گونه با کسب و کارت!
رسیدن به این حالت درک کردنیه : رسیدن به یه قدم و مدار بالاتر تو کسب وکار و رسیدن به خدایی که همه کاری ازش بر می آد
انگار زبان کسب وکار ، زبان حال و احساس خوبه
تو یه سری از جنبه های زندگیم که مساله پیچیده بوده به روش زیر به جواب رسیدم ایمان دارم توی کسب و کار هم طبق نسخه زیر جواب میده : خودم از خدا ، خود خودش ، بی قید و شرط ، بی حساب کتاب ، چهار تا کلمه بهش منتقل کردم
چشمم رو بستم و گفتم : بسم الله الرحمن الرحیم .
آیه ای که اول سوره حمد است . سوره ای که آب میوه قرآن است و همه مطلب زندگی رو توش گنجانده.
سلام آقا کامران عزیز
چقدر لذت بردم، صحبتهاتون چقدر حس آرامشی رو بهم منتقل کرد
واقعا لذت بردم، گویی برای من گفته شده، در بهترین زمان این پیام از دستان شما به دستم رسیدم،
واقعا خداوندمون اجابت کننده است، همونطور که کاملا، کاملا با برنامه ریزی این پیام رو خوندم. زمانی که در ابتدای مسیر کاری هستم و دل نگران پیش رفتن و بهم گفته شد آروم بگیر بنده من، من در هر لحظه کنارتم
بینهایت سپاسگذارم 🌺 🙏
سلام همسایه دیوار به دیوار فرکانسی!
مریم عزیز
توی مسیر از بس اتفاقات خوب می افته،یهویی به خودم میام می بینم همه از دست رفته ها رو خدا جبران کرده!
قبلا خیلی فرصت سوزاندم و به دق مرگی رسیدم، حالت الانم دست کمی از ذوق مرگ شدن نداره!
ادامه نتایج رو اصلا بی خیال!
همه کاری از دست خدای درون بر میاد:پناهگاهه،مهاجرته،تکیه گاهه،تولید محصوله و …
خواهشم اینه :توی این مسیر طاقت بیار ،ترس هات رو آرام آرام بریز،یه ذره بیشتر برو جلو!
سودهای کسب و کارت رو پیشاپیش تبریک میگم
سلام دوست عزیز
بسیار عالی و بی نظیر بود…
فکر می کنم اینا حرفای شما نبود… بلکه خدا اینارو گفته بنویسید.
واقعاً مرسی خیلی کمک کرد
به نام خدا
سلام به استاد عباس منش عزیزم و تمام کسانی که این دیدگاه مرا با دقت مطالعه می کنند
دوستان عزیزم من تا حالا استاد عباس منش را از نزدیک ندیدم و واقعاً از ته دلش و از نوع احساسش و قدرت باورهاش و شدت فرکانس هایی که ارسال میکنه خبر ندارنم ولی از نتایجی که به دست آورده که در تمام فایلهاش از آنها صحبت می کنه و همه ماها در ویدیو هایی که استاد صادقانه با ما به اشترک گذاشتن چیزهای زیادی متوجه شدم و من متوجه شدم که زندگی عباس منش یه جورایی دارای دو وجه هست مثل دو روی یک سکه به قول خودش یک روی آن که پر از سلامتی و ثروت و روابط عاشقانه
و ارتباطات عالی و آرامش و احساس خوب است و هیچ ربطی به روی دیگر آن که فقر و تنش و بدبختی نداره و اینقدر تفاوت واقعا جای بسی تامل داره که این آدم چه کاری کرد که تونسته اینقدر زندگیش از این رو به اون رو بشه واقعا ما باید همیشه این سوال را در ذهنم بیاریم و از رشد و پیشرفت این آدم انگیزه و انرژی بگیریم و ذهنمون را به تفکر وا داریم تا باورهامون تقویت بشه با نشان دادن حقیقت زندگی عباس منش به ذهنمون و ساکت کردن نجواهای ذهنمون رشد کنیم
دوستان من
دوستان من این سوال رو از خودم پرسیدم و به این جواب رسیدم که قوانین جهان همیشه ثابت هستند و هیچ ذره تغییر نمیکنه قوانین جهان موقعی که
استاد توی قم با پدر و مادرشان زندگی می کردند همین بوده
وقتی هم که رفتن بندرعباس قوانین همین بوده وقتی هم که رفتم تهران قوانین همین بوده و الان هم که آمریکا هستند قوانین جهان همینه یعنی تغییر ایجاد نشده در قوانین جهان هستی و چه چیزی تغییر کرده که این قدر استاد نتایج شان از بندرعباس به این طرف روز به روز بهتر شده آیا به خاطر اینکه شغل شان تغییر کرده درآمدشان بالاتر رفته و چرا همکارهای ایشون که زودتر شروع کرده بودن کارشون و حتی مدارک دانشگاهی خیلی معتبر بین المللی داشتند و به گفته خودشان حتی بعضی هاشون سطح علمیشون هم از استاد هم بیشتر بوده واونموقع شرایط خیلی بهتی از همه لحاظ نسبت به استاد داشتن پس چرا نتایج استاد را نگرفتند پس این دلیل، این دلیل که شغل استاد تغییر کرده پس نتایجش تغیر کرده مردود اعلام میشه درصورتی که اوایل شروع کار استاد درتهران در همین شغل به خاطر باور های غلط با بدهکاری مواجه شد
پارتی و رانت هم که نداشتند هیچ کسی را هم که توی تهران نمیشناختند هیچ سرمایه اولیه هم که نداشتند فقط با یک ساک قرمز رنگ اومدن تهران هیچ فرش قرمز هم که کسی تهران برای استاد پهن نکرده بود حتی مدرک دانشگاهی هم برای اینکه توی سمیناراشون و کلاسهاشون به آن استناد کنند هم نداشتند خدا وکیلی کدوم یکی از ما همین الانشم این جرات و ایمان را داریم که بدون مدرک سمینار برگزار کنیم عباس منش هیچ یک از فاکتورهای موفقیت که البته فاکتورهای مهم که در نگاه عامه مردم مهم است را نداشت حتی خودش میگه من آدم خیلی با استعدادی هم نبودم میگه توی مدرسه انشاهام مادرم برام مینوشت
میگه توی فامیل هیچ وقت هیچ کسی از او تعریف نکرد میگه از بچه های عمه پسر عمه هاش مثلا تعریف میکردن به خاطر درسااشون ولی هیچ کسی از من تعریف نمیکرد و چه عاملی باعث شده که نتایج عباس منش اینقدر متفاوت باشه؟؟ دوستان چیزی که من از زندگی استاد عباس منش متوجه شدم
عباس منش فهمید که خودش مسئول زندگی خودش هست خودش مسئول تمام نتایج وارد شده به زندگیش هست ولی در ابتدا نمی دونست که چطوری باعثش شده
در ابتدا نمی دونست که چطوری باعث شده که زندگیش اینجوری بشه فکر می کرد ممکن است شهری که توش زندگی میکنه باعث شده، که مهاجرت کرد به بندرعباس یا شغلش باشه که اون را تغییر داد یا پدرش باشه که با مهاجرت از اون هم دورشد یا مدرک تحصیلی باشه که رفت دانشگاه و مدرک تحصیلی گرفت یاهر عامل بیرونی دیگر را که فکر می کرد تغییر داد ولی اون نتایجی را که میخواست نگرفتن ؟؟؟!!
ولی با افزایش آگاهیها و الهامات خداوند متوجه شد که عاملی فراتر از همه عوامل بیرونی داره زندگیشو رهبری می کنه و فهمید که این عامل بیرونی نیست
فهمید که این عامل بیرونی نیست این عاملی که زندگی اورا رهبری میکنه این عامل یا عوامل ،درونی هستند و این اینجا بود که نقطه عطفی در درون عباس منش ایجاد شد و اینجا بود که عباس منش متوجه شد که باید یه چیزی در درونش تغییر کند تا نتایجی که میخواهد وارد زندگیش بشه
آن چیزی:
چیزی نبود جز افکار عباس منش که به صورت باورهای ریشه دار و غلط سالیان سال در ذهنش مثل سیمان چسبیده بودند و اینجا بود که عباس منش از سختی و استحکام این باورهای غلط آگاه شد و یک جهاد اکبری کرد برای اینکه این باورهای غلط که این زندگی نکبت بار را برای ایجاد کرده بود را تغییر دهد و انصافاً هم خیلی عالی عمل کرد و خیلی هم موفق شد و در ادامه فهمید که به یکباره نمی توان این باورها را تغییر داد و باید آرام آرام به مرور زمان باورهای عالی را جایگزین باورهای غلط کرد و به مرور زمان و باطی شدن تکامل عباس منش باورهایش قدرتمندتر شدن در نتیجه نتایج عالی تر و دوباره باورهایش عالی تر و این روند تا ابد ادامه دارد٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫
در طی این چند سال عباس منش به یقین رسید که:: توحیدی ترین باور همین است که من خودم ۱۰۰% مسوءل تمام زندگیام هستم و ۱۰۰ درصد زندگیام را آن گونه که می خواهم خلق می کنم و من و نه هیچ عامل دیگری نمیتونه روی زندگی من تاثیر بذاره
دوستان وقتی این باور به این صورت از درون ما ساخته بشه نتایج شگفت انگیز میشه نمونه اش همین سید حسین عباس منشه حی و حاضر
عباس منش اصلیترین قانون جهان هستی را که این منم که صددرصد زندگی خودم را با افکار و باورهای خلق می کنم خیلی عالی درک کرد و چون قوانین جهان هستی همیشه ثابت بوده هست و خواهد بود و هیچ نگرانی نداشت او میداند که وقتی باورهای عالی داشته باشد و افکار دلخواهش ارسال کند نتایج دلخواه بهش برمیگرده و وارد زندگیت میشه و هیچ شک و دودلی و تردید نداشت او می دانست که جهان مانند آینه عمل می کنه و باورهای غالب ما را به ما ثابت می کند و وارد زندگی ما میکنه عباس منش فهمید که
این سیستم ذره ای خطا نمی کنه ذره به کسب ظلم نمیکنه ذره ای اشتباه نمیکنه پس میشه بهش اعتماد کرد
دیگه الان استاد عباس منش جایی رسیده که تمام بهانه ها یی
که ما به عنوان موانع پیشرفت خود تلقی میکنیم تمام عوامل بیرونی مثل نوع شغل پارتی میزان تحصیلات سرمایه اولیه میزان ارتباطات و هر آنچه که به آن می شه گفت عامل بیرونی یا تمام عواملی بیرونی که ما به عنوان عوامل رشد مثلآ عنوان میکنیم مثل پارتی،نوع شغل،تحصیلات،پدر ومادر پولدار،یا تبلیغات ،یا سرمایه اولیه و٫٫٫٫ برای استاد عباس منش خنده دار و مسخره است چون قانون را خوب درک کرده و یقین داره یه چیزی در درون من باید تغیر کنه تا نتایج من تغیر کنه و هرچیزی غیر از درون من مانند بردن تقلب سر جلسه امتحانه که شاید کوتاه مدت جواب بده،شاید برای لحظه امتحان به درد بخوره ولی در دراز مدت جواب نمیده و در این مثال فرد سر جلسه کنکور با مشکل مواجه میشه وعوامل بیرونی مثل این تقلبه هستن سرجلسه امتحان وتبلیغات هم همینطور در مثال کسب وکار٫
عباس منش به یقین رسیده که قانون اصلی جهان اینه که ما با باور هایمان به جهان فرکانس ارسال میکنیم وجهان مانند اینه نتایج همسنگ با فرکانس هایمان رو بهمون برمیگردونه که قانون همیشه ثابت بوده هست و خواهد بود و برای همیشه در همه زمانها جواب میده و ذره ای به کسی ظلم می شود اگه درست ازش استفاده بشه
موفق باشید
به نام خدایی که همین نزدیکیست سلام به همه دوستان و استاد عزیز. خدارو شکر میکنم که با استاد و این سایت آشنا شدم. من و همسرم هردو با هم کار میکنیم و به تازگی با استاد آشنا شدیم. ما کاملا داشتیم یه راه اشتباه میرفتیم داشتیم به سمت خریدن دوره های بازاریابی میرفتیم و کلا در حال حرکت تو این مسیر بودیم و همایش بازاریابی رفتن و اینکه چجوری تبلیغ کنیم و فلان تعداد تراکت بزنیم و پیج اینستا رو ببریم بالا و ….. خیلی هم خودمون رو در گیر میکردیم که ایده بدیم و مشتری جذب کنیم
خدا خیلی مارو دوست داشت که ما رو در این مدار قرار داد و ما با استاد و سایت آشنا شدیم.
از تجربه خودمون بگم ما دیگه اصلا اون فایلهای بازاریابی رو گوش نمیدیم و دیگه کتابهایی هم که در این زمینه هست نمیخونیم و هیچ همایشی هم در مورد بازاریابی نمیریم چون واقعا داشتن رو این باور کار میکردن که تعداد رقبا زیاده… باید ایده بدی مدام باید تبلیغ کنی…و چی کار کنیم که مشتریامون نرن جای دیگه و برگردن …چطوری مشتریمون رو نگه داریم….باید ببینی رقبا چی کار میکنن و ….
ولی یه کامنتی از یه دوستی خوندم که گفت استاد گفته به تعداد آدم های روی کره زمین برای سایت من مشتری هست…..
این جمله منو واقعا دگرگون کرد و گفتم پس حداقل به تعداد مردم ایران برای ما مشتری هست
من کلا اعتقادم اینه اگه باورت درست باشه مشتری از راهی که اصلا فکرشو نمیکنی میاد
مثلا چند روز پیش ما یه مشتری خوب و پولدار جذب کردیم بعد خود مشتری گفت که من خیلی جاها سر زدم داشتم از اینجا رد میشدم گفتم حالا بیام کارای شما رو هم ببینم
با اینکه دفتر ما طبقه پنجم یه ساختمون هست و اصلا تابلو نداریم اون مشتری اصلا با یه واحد دیگه کار داشته و از راهنمای طبقات خیلی اتفاقی مارو پیدا کرده بود
این مشتری که اومد دیگه بهم ثابت شد که اونو خدا فرستاده و چیزی که برام جالب بود این مشتری دقیقا هم فرکانس خودمون بود انگار با هم تو یه مدار بودیم و با هم برخورد کردیم
از کامنتهای دوستان هم خیلی لذت بردم و دیگه ایمان صد در صد دارم که همه چیز باوره.
از همتون سپاسگزارم. مرسی که هستین. من عااااااااااااااااشقتم خدا جونم.
سلام خدمت خانم ترحمی عزیز 🌹
امیدوارم حال دلتان عالی باشه و در کنار آقا اسماعیل عزیز بهترین لحظه ها را تجربه کنید 💓💙
هدف از نوشتن این دیدگاه
هدایت شدن شما به این نوشته اولین روزهای خودتون هست
چقدر زیبا نوشتید
و خواستم بعد از مدتها مسیری را که با عشق با اسماعیل جان دنبال کردید
همان مسیر توحید و یکتا پرستی
همان آموزه های استاد را،یکبار با عشق مرور کنید
چقدر تو این مدت شما و آقا اسماعیل پیشرفت کردید و ظرف وجودتان بزرگتر شده
بهتون تبریک میگم شما لیاقت بهترینها را دارید
بهترینها را برای شما عزیزان آرزومندم 🙏🌹
به نام خالق یکتا.سلام ودرودخدمت شما.انشالله درپناه الله یکتا شادباشید،سالم باشید،خوشبخت باشید،ثروتمندوسعادتمند دردنیا وآخرت.چقدر این دعا کردن استادودوست داارم.خداااایا شکرت بابت هرچی داریم وهرچی میخوایم بدست بیاریم?? ?????
سلام دوست خوبم همچنین برای شما سپاسگزارم. با آرزوی بهترین ها براتون
سلام دوست عزیز
چقدرزیباوالهام بخش بوددیدگاهتون..باارزوی موفقیت و ثروت روزافزون برای شما
سلام دوست خوبم ممنون از انرژی خوبتون. شاد و پیروز باشین
یکی از نکاتی که در حال کار کردن روی اون هستم قضاوت افرادی هست که توی این مسیر نیستند و دوره ها و مطالبی رو دنبال میکنند که اون جنس خداگونه در اونها نیست الان با این جمله که گفتید خواستید اونجا شرکت کنید یه باور در من شکل گرفت که همه انسانها به دنبال خدا هستند ولی شاید ندونن وهنوز هدایت نشدن
سلام وقت عالی همه بخیر
واقعا من هدایت شدم ب این سمت چند روز بود که ذهنم درگیر این موضوع بود الان جواب سوالم رو گرفتم
بی نهایت از خداوند سپاسگزارم از استااااااد عزیز و همه کسانی که تو این مسیر حرکت میکنند
با عرض سلام خدمت استاد و سایر دوستان
آنچه را که مایلم عرض کنم برداشت های من از فایل های استاد بوده و آنها را در زندگی به کار بستم و نتایج و بازخورد خوبی دریافت کردم
و به دوستان هم پیشنهاد می کنم وقت بزارن و این برداشت را بخوانند و خوشحال می شوم با پاسخ هایشان منو راهنمایی بکنند پیشاپیش از حسن توجه شما سپاسگزارم
واقعیت نتیجه ی باور ها ماست
وقتی باورت روی حقوق ۳ میلیونی باشد این حقوق برایت یک واقعیت می شود
و
وقتی باورت روی حقوق ۲۰ میلیونی باشد این حقوق هم برایت یک واقعیت می شود
واقعیت در اصل وجود ندارد
وقتی به چیزی زیاد فکر بکنیم باورهای ما حول همان چیز شکل می گیرد و آن چیز برای ما یک واقعیت می شود
باورهای ما نتیجه ی تکرار افکار در ذهن ماست
وقتی بتوانیم افکار خود را کنترل بکنیم و حرف ها و حرکت هایی را اجازه بدیم در اطرافمان بیفتد که حال ما را خوب بکند
آنوقت است
که باورهای ما به درستی شکل می گیرند و از اتفاقات و نتایجمان احساس خوبی پیدا می کنیم
این اتفاقات می تواند حول ثروت،سلامت،ارتباطات و … باشد و این ماییم که اینا را رقم می زنیم
وقتی با باور درست بر یک کسب و کار تمرکز بکنیم و تمام افکار خود را روی اتفاقات مثبت آن کار معطوف بکنیم و بابت هر نتیجه ی کوچکی شگرگذار خدا باشیم و به حرف های کلیشه ای رایج مردم توجه نکنیم
آنوقت است که
یک نیروی بیکران به مدد شما می آید
و شما را به سمت بهترین گزینه ها و راهکارها هدایت می کند که می تواند سبک کاری و شگردها و … باشد
پس وقتی باورها به درستی شکل بگیرند خدا یا همان نیروی بیکران به کمک شما می آید
و اینجاست که
کیفیت باورها نمود پیدا می کند
هرچه باورها درست تر ، مدد و کمک خدا قوی تر و الهامات بیشتر و موفقیت های بیشتری در کار و زندگی خواهی دید و برعکس
وقتی به این درجه از ایمان برسی که خدا حافظ و پشتیبان و هدایتگر ماست
آنوقت است که
که به دیگران و کارهای فرعی وآنالیز رقیبان و … توجهی نداری
وفقط تمرکزت روی ساختن خود و باورهای خود است
و اینجاست که اتوماتیک وار اتفاقات مثبت در کسب و کار و زندگی شما می افتد
و این اتفاقات نتیجه باورهای ماست و فرکانس هایی هست که به خدا فرستادیم و خدا همان ها را مثل آیینه بازتاب داد است و در زندگی ما نمود پیدا کرده است
من فکر می کنم جواب داده باشم و شاید برای خیلیا غیر مفهوم باشد و شاید برا دوستانی که پیشرفت بیشتر در خودسازی کردند پیش پا افتاده باشد
اما این برداشت من از قوانین جهان در رابطه اتفاقات پیرامونم هست
موفق و پایدار باشید و برایتان رسیدن به کمال را در دنیا و آخرت آرزومندم.
به نام خدای مهربان
دوست عزیز الهی هیوا جان
از اینکه نظر ارزشمندت را گذاشتی خوشحالم ومن لذت بردم چون هیچ دوست عزیزی تکراری نمی نویسد .در جایی از استاد طراحی م شنیدم هیچ وقت خط طراحی من با شما وکناریتان یکی نیست .پس همه کس در نوع خود ژنیتک برتری داریم واین زیبایی تفاوت های ماست .
شاااد باشید گلم سپاسگزارم برای پخش آگاهی .
مرسی خانم مرادی،خوشحالم که برداشت من از قوانین کیهانی نظر شما را جلب کرده است، انشالله که موفق و سربلند باشین
با سلام به استاد خوب و دوست داشتنی استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز. استاد چقدر خوبه که شما اعضای سایت رو به فکر و تحقیق و پژوهش و مطالعه تشویق میکنید و انصافا که موفق هم شدید. من امروز لایو قشنگ شماره ۳ که روی سایت بود رو دیدم و قبل از اینکه بخوام جواب دوستامون رو بخونم خواستم خودم درک و دریافتهای خودم رو یادداشت کنم چیزهایی که به نظرم اومد اول از همه در مورد کسی هست که یه کسب و کار رو راه اندازی میکنه و بعد بزرگ و معروف و برند میشه اون شخص اول از همه خودش این عوامل رو در وجودش داره
۱_اولین عامل توکل به خداست و اعتقاد و ایمان به این نکته که از تو حرکت از خدا برکت و تا حرکتی نباشه برکتی هم نیست ،و خدا روزی رسونه .
۲_ دومین عامل عشق و علاقه به کار و فعالیتی که انجام میده هست، و اون عشق و علاقه به اندازه ایی هست که زمانی که شروع به کار میکنه زمان از دست خارج میشه و گذر زمان رو حس نمیکنه و به قول استاد شجریان (استاد آواز)هر زمان که فراموش کردی چند وعده غذا نخوردی و چند شبانه روزه که نخوابیدی اون وقته که واقعا عاشق کسب و کارت هستی.
۳_ سومین عامل اعتقاد و ایمان به این نکته ،کاری که انجام میدم قطعا و مطمئنا ارزشمنده و برای دنیا و جامعه مفیده و مردم به کار و خدماتم نیازمندند. و همیشه توی این فکر هست که چطور بهتر از دیروز باشه و هر روز در حال ارائه نسخه ایی بالاتر از خودشه و همیشه در حال یادگیری
۴_ چهارمین عامل مشتریان کسب و کارش براش ارزشمندند و همیشه به دنبال بالاتر بردن کیفیت خدمات و محصول خودشه تا مشتریان راضی بیشتری رو داشته باشه و اغلب در برخورد با مشتری خوش رو و خوش برخورده
یادمه یه روز توی خیابان راه میرفتم که یه مغازه ذرت مکزیکی توجه ام رو جلب کرد ،مغازه انقدر کوچیک بود که جای کافی برای ۲،۳ نفری که اونجا کار میکردن نبود اما انقدر شلوغ بود که مردم صف کشیده بودند ،تابلو مغازه رو که نگاه کردم دیدم نوشته شعبه ۵۶ کرج یه شعار جالب هم سر در مغازه نوشته بود که “مشتریان ما فرشتگان روی زمین هستند، که خدا روزی ما را از طریق آنها میرساند” و این نگاه متفاوت به مشتریان برایم خیلی جالب بود.
۵_ پنجمین عامل صداقت هست، زمانی که واقعا و صادقانه خدمات و محصولی به مشتری ارائه بشه، مشتری این صداقت و درستکاری رو درک میکنه و به اون محصول یا خدمات پایبند میمونه و حتی تبلیغ میکنه.
خود به خود این نگرشها و اعتقادات در رهبر و صاحب اون کسب و کار موفق باعث گسترش در تک تک اعضای مجموعه میشه و بعد از مدتی تمام افراد شاغل در مجموعه با چنان ذوق و شوقی کار میکنند که انگار خودشون صاحب اون کسب و کارند و باز هم رهبر مجموعه طوری رفتار میکنه که واقعا این طرز فکر برای کارکنان تبدیل به باور بشه که این کسب و کار برای همه کارکنان هست و سودش به جیب همه میره
الان که خوب فکر میکنم میبینم استاد عباسمنش هم همین باورها و نگرش ها رو دارند البته این عواملی که نوشتم خیلی کمتر از باورهای خوب استاد هستند که باعث پیشرفت و موفقیت در کسب و کارشون شده. البته دوست دارم باز هم به این سوال با کیفیت و مهم فکر،بررسی، تحقیق و مطالعه کنم و عوامل اصلی بیشتری رو که باعث پیشرفت و برند شدن یه کسب و کار میشه رو پیدا کنم .
استاد ممنونم که تشویق میکنی به فکر کردن .در پناه حق باشید.
سلام به استاد عزیز
تفاوت بین دیدگاههاس که باعث میشه دونفر که یه کار دارن و نتایجشون اصلا هیچ ربطی به هم نداشته باشه
ولی جدای از این من به وضوح توحید عملی رو در استاد میبینم
استاد به نیرویی وصل شده که تمام جهان رو خلق کرده وداره انو رهبری میکنه
به قول استادد خداوند همه چیز میشود همه کس را به شرط اعتماد به شرط پاکی دل
وقتی ماباورهای توحیدی درمورد خداوند .دمورد ادمهایی که از کنارمون عبور میکنند.در مورد حیوانات .درمورد کیاهان ویا در موردبدی ها وزشتی های اطرافمون و…. هرچیز دیگه ای داشته باشیم .این نیرو مارو هدایت میکنه وباورهای دیگمون با هدایت رب درست میشن وما رو در مسیرری قرار میده که پر از نعمت وثروته
مارو در مداری قرار میده که تجربه های عالی از زندگی داشته باشیم
شرک همون ترمزیه که نمیزاره حرکت کنی وهرچه تلاش میکنی درجا میزنی
ایمان یه ارامش درونیه که تمام ترسها و نگرانیهات رو که توانایی غلبه به اونها رو نداری تنها وتنها باایمان حرکت کنی و نابودشون کنی
استاد من زیاد کامنت نمیزارم ولی یه حسی بهم گفت ومن نوشتم
خدارو سپاس گذارم که هدایتم کرد
سپاس.
احسنت عالیه 👍👍👍
سلام آقا عباس
چقدر خوب که به حس درونی تون اعتماد کردید و این کامنت را قرار دادید به نظر من هم همه چیز خداست. فقط باید کار را به دست خدا سپرد
سلام دوست همفرکانسی ما همه دستان خداوندیم برای کمک به یکدیگر .
سپاس گذارم
سلام به نظر من جواب ساده هست ما قبول کردیم طبق باور ما اتفاق های زندگی ما به وقوع می پیونده مثل اون مثالی که استاد تو قدم اول فکر کنم گفتن که تو یه جزیره برای رسید به نوک اون یه راه پر سنگ و کلوخ و شیب دار وجود داره که اکثرا از اون راه میخوان به قله برسن و اصلا راه دیگه ای متصور نیستن ولی یه راه میانبر راحت اسفالته و پر از منظره هم هست که افراد کمی باور دارن هست و میشه از اون راه هم رفت و به قله رسید ولی اونایی که باور دارن به اون مسیر میخورن و از اون راه با لذت بردن از مسیر به مقصد میزسن ود ر اخر هرچی به ان کسانی که از مسیر سخت اومدن میگن ما از این مسیر راحت و زیبا اومدیم اونا اصلا قبول نمیکنند و میگن امکان نداره چرا چون اکثریت از اون مسیر سخت اومدن وبه اینا هم گفتن فقط این مسیر وجود داره اونا هم قبول کردن
در این مورد هم چون اکثرا هر کسی یا شرکتی موفق شده با روشهای معمول و به قول دوست عزیز با ابزارهای علمی و ….. موفق شده این تبدیل شده به یک باور که مثلا اگه تبلیغات نکنی دیده نمیشی و اکثریت هم قبول کردن
ولی اینجا استاد از راه زیبا و راحت دیگه هم میگه که من از اون راه راحت و اسفالته حرف میزنه و کسی که حرف استاد با توجه به نتیجه هاش باور کنه و ادرس اون مسیر از کسی که رفته بپرسه مثل استاد به اون مسیر هدایت میشه
در کل کسی که ورودیهاش این باشه که فقط با ابزارهای معمول میشه به نتیجه رسید و الگوهای دوروبرش هم از این راه استفاده کرده باشن دیگه باور میکنه بجز این راهی نیست و هدایت میشه به این راه و چون باورش اینه که اگه تبلیغات کنم موفق میشم تبلیغات میکنه و اتفاقا موفق هم میشه چون باورش اینه
ولی اگه به یک راه ساده تر هم باور داشته باشه و الگوشو پیدا کنه برا ذهنش منطقی کنه و باور کنه به اون راه ساده تر هم دست پیدا میکنه و اینم موفق میشه چون باورش اینه
در کل اگه به قدرت خدایی خودش بیشتر بها بده کار راحت تر پیش میره