https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-68.gif8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-05 09:44:212024-11-08 05:33:53live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج
4232نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
بنده چندین کامنت از دوستان خوندم که به نظرم جنبه علم ستیزی داشت!! خیلی از دوستان فکر می کنند که ما دو مسیر برای زندگی داریم؛ راه نخست عقل، استدلال، تجربه و عقلانیت است که آن را علم می نامیم و راه دیگر شهود است که به آن الهام و هدایت می گوییم.
همچنین پارادوکسی سالهاست جاری است و بنده فکر می کنم انسان نمی تواند یکی بودن این دو را درک کند.
انسان ها فکر می کنند ما دو ابزار برای شناخت گیتی داریم. یکی عقل و دیگری الهام یا شریعت. در صورتی که تمامی انسان ها الهام را به وسیلهی عقل درک می کنند و آن را می فهمند. الهام یا شریعت منبعی است که می توانیم مانند طبیعت از آن استفاده کنیم.
حال بیایید اسم این منبع را خداوند بگذاریم که شامل طبیعت، شریعت و الهام می شود.
تمام آموزه های این مجموعه این است که باورهای مان را تغییر دهیم. چرا؟
چون ابزار خودمان (ذهن) را برای شناخت منبع، قوی تر کنیم. عقل ابزاری است که ما به وسیله آن الهامات را درک می کنیم و با آن منبع قدرت یا خداوند را می فهمیم و از طریق آن با خداوند ارتباط برقرار می کنیم.
انسان ها سالهاست با عقل شان فکر می کنند، تجربه می کنند و علم را پدید آورده اند. سوال دقیقا اینجاست که همان انسانها چگونه این کار را انجام داده اند و چگونه علم شکل گرفته است؟
آنها قطعا از منبع الهام دریافت کرده اند (از طبیعت یا شریعت).
گالیله می گفت طبیعت و شریعت دو کتاب است که هر دو به قلم خداوند نوشته شده است؛ یکی کتاب تکوینی که به زبان ریاضی تحریر شده و دیگری کتاب مقدس که به زبان مردم نوشته شده است. پس ما دو ابزار برای شناخت در اختیار نداریم، یکی به نام عقل و دیگری وحی یا الهام. چرا که خود وحی را هم مثل هر چیز دیگری به عقل در می یابیم و می شناسیم. پس وحی متعلق شناخت است نه وسیله شناخت!
حال فرض کنیم که استاد عباس منش بدون داشتن سایت و بدون برگزاری سمینار قصد داشت خودش را معرفی کند. آیا امکان پذیر بود؟ استاد از منبع کمک گرفت و به او گفته شد که این کارها را انجام بده و استاد هم آنها را انجام داد. از علم و ابزارهایی که لازم داشت استفاده کرد. او سالها کتاب خواند، از تجربیات دیگران استفاده کرد، با دنیای آنلاین آشنا شد و موارد دیگر. همه اینها به او گفته شود ولی این موضوع به این معنی نیست که او از هیچ ابزاری استفاده نکرد.
همچنین در این مسیر قطعا راه هایی را رفته است که نتیجه دلخواه را حاصل نکرده و تغییر مسیر داده است.
پیامبر اسلام هم برای رساندن پیام خداوند از ابزارهایی استفاده کرد و دعوتی را شکل داد.
نظر من این است که انسان باید با منبع هم سنخ شود و مورد هدایت قرار گیرد. هدایت او را با ابزارها و مسیرهایی آشنا خواهد کرد که برای او لازم و مفید است.
حال شما میخواهید اسم این ابزار ها و مسیر ها را علم، تجربه، آگاهی یا هرچیزی دیگری بگذارید.
این سوال رو که توی لایوتون مطرح کردید برام جالب بود ولی با خودم گفتم: من ۱۹_۲۰ سالمه و تا الان شاید کلا ۲ میلیون پول در آورده باشم و نمیتونم در این باره نظری بنویسم و راستش اصلا دستم به قلم نمیرفت چون خودم نمیتونم بنویسم حتما باید واسم بیاد که بنویسم. و وقتی دیدم بهم الهام نمیشه گفتم شاید نتونم بنویسم. ولی یه روز که گذشت با خودم همینطوری داشتم فکر میکردم و دیدم درونم داره پر میشه از گفته های قشنگ و اخرش به جواب این سوال رسیدم با هزار تا مثال قشنگ که اگه الان یادم باشه همشو براتون مینویسم.
بینِ یه ایمانِ راسخ به خداوند و یه ایمانِ معمولی و اونی که فقط به زبون میگه که ایمان دارم از زمین تا کهکشان راه شیری فاصله هست و تفاوت!
اینکه بتونی اونقدر ایمان داشته باشی که بدون هیچ ترسی قدم برداری، و خودتو بسپاری به طوفان و بدونی که از طوفان صحیح و سالم بیرون میای. و نشون دادن این ایمان در بعضی از امتحانات الهی میتونه واقعا سخت باشه چون کنترل ذهن کار هر کسی نیست.
من خیلی از شاگردای استاد عباس منش رو دیدم که با خودشون گفتن: اره استاد تونسته پس ما هم میتونیم و رفتن دقیقا مثل استاد کانال و سایت زدن و زدن تو کار سمینار و گفت و گو های موفقیتی ولی همه ما میبینیم که کسی از استاد جلو نزده و نخواهد زد. چون اینجا بحث بحثِ یه باور دیگه و یه ایمان دیگست.
حدودا ۱۰ روزیه که من و خواهرم با یه تضاد خیلی خیلی بزرگ روبرو شدیم و این بزرگترین تضاد زندگیمه و به نظر خودم بخاطر اینه که این همه روی خودم کار کردم تو این مدت و خدا میخواد ببینه میتونه ایمانم رو نشون بدم یا نه!؟
و خداروشکر میکنم از این بابت. این مثال من ربطی به مبحث ثروت نداره ولی خوب میتونه تو ایمان رو نشون بده. از وقتی که تو دوره ۱۲ قدم شرکت کردم زندگی من و خواهرم سیصد و شصت درجه تغییر کرده. ما سالها تو خونه داشتیم عذاب میکشیدیم و فکر میکردیم مورد ظلم واقع شدیم. سالها بخاطر ترس و نگرانی از آینده اون خونه رو ترک نکردیم بخاطر اینکه ایمان نداشتیم، پس کی خرجمونو میده؟ پس خونه چی؟ پس درس و کار چی؟ ولی بعد از اینکه روی خودمون کار کردیم خوب فهمیدم که نباید بمونم که بزنن تو سرم، نباید سر جام واستم، باید حرکت کنم، به بزرگی خدا ایمان اوردم، بهش تکیه زدم و بدون هیچ پول و پشتیبانی، فقط با داشتن خدا بعد از ۱۹ سال از خونه اومدیم بیرون و اولین قدم رو برداشتیم. بدون یه قرون پول از اون خونه اومدیم بیرون و تو یه اتاق خیلی کوچیک دو نفری زندگی میکنیم ولی این ایمانو داشتیم که از اونجا بیایم بیرون و قدم اول زندگیمون رو واسه رسیدن به خوشبختی برداریم. چون ایمان داشتیم به خدا و بالاخره تونستیم و تو امتحان الهی با سری بلند بیرون اومدیم….
مثل حضرت ابراهیم که وقتی دید پدرش اذر جزو فاسقانه و خداوند بهش گفت ازش دوری کن و برو. و اینجا بود که بالاخره من ایمانم رو نشون دادم و به ترسهام غلبه کردم.
دقیقا کاری که شما کردید استاد. با یه ساک و دو تا بچه بلند شدید و قدم برداشتید. و رفتید چون میدونستید خدایی دارید که براتون کافیه. چون میدونستید دنیاتون رو خودتون خلق میکنید و مردم نقشی تو زندگیتون ندارن. کسی نمیتونه بهتون آسیب بزنه مگر اینکه خودتون بخواید. و این ایمان میتونه سرآغاز همه موفقیت ها و خوشبختی ها باشه.
مهم نیست کجای دنیایی، احساس خوشبختی میکنی. چون تو خدا رو در درونت پیدا کردی و عاشق خدا و خودت هستی. توی اون جهنم احساس خوشبختی میکردم.اون جهنمی که بقیه میگفتن جهنمه، همیشه داد و فریاد بود، مثل جنگ ولی تو توی رویای خودتی و با خدای خودت حرف میزنی. و حتی الان توی یه اتاق کوچیکِ سرد هم احساس خوشبختی میکنم. چون من صبر میکنم ولی تحمل نه. چون من میدونم این ایمانی که نشون دادم پاداشی خواهد داشت که احدی جز خدا ازش خبر نداره:) و من همینطور قدم برمیدارم. و نتایج من خیلی زود اشکار میشن فقط باید صبر کنم خدا کارش رو انجام بده.
وقتی تو تمام باور و ایمان و پشتیبانت خداست، وقتی باور داری که اونه که همه چیو کنترل میکنه و مالک زمین و اسمانه دیگه چه نیازی به تبلیغ داری؟ وقتی میدونی تنها کاری که باید انجام بدی درخواست کردنه و نیازی نیست کار فیزیکی انجام بدی چون میدونی یه خدایی داری که تمام بارهات رو به دوش خودش میکشه و تو فقط کافیه که ازش بخوای و فقط بندگی اونو بکنی.
وقتی تبلیغ میکنی یعنی باور داری که: خب خدایا من بهت ایمان دارم ولی میدونم تو توان اینو نداری که بری و محصول و کار منو به مردم نشون بدی و تبلیغش کنی که! من به تو ایمان دارم ولی حالا بزار این تبلیغ رو هم اتجام بدم!! این ایمان اوردن نیست این تظاهر به ایمان آوردنه… تو وقتی تمام تکیه گاهت اونه دیگه نگران چیزی نیستی که! میگی خدایا من این قدمی که خودت بهم الهام کردی رو برمیدارم، حالا خودت که این قدمو بهم گفتی و انداختی به دلم برو و این کارو تبلئع کن و مردمو به سمت من بیار، حالا خودت دل مردمو برای من نرم کن؛ چون من توانی ندارم من فقط بندگی تو رو میکنم و به تو گوش میدم، از من حرکت، از تو برکت
تو بگو من انجام میدم.
هزار و چهارصد سال پیش پیامبر (ص) رو که نیاوردن تو صدا و سیما که ازش فیلم بگیرن و تبلیغش کنن، یا عکس پیامبرو رو بیلبورد ننداختن که یار جمع کنن براش؛ پوستر براش درست نکردن، پیامبر یکیو داشت اونم خدای خودش بود، از خدای خودش خواست و بهش گفت که خدایا، خودت مردمو به سمت من بیار. و اون همه ادم رفتن سمت پیامبر!!!
اون کسی که برای من و شما میتونه کاری انجام بده فقط خداونده، اینطوری نیست که ما بگیم اره ما به خدا ایمان داریم ولی دست به دامان هزار نفر دیگه بشیم و منتشون کنیم که کارمون رو راه بندازن. مهم ایمانه و بعدش باور و کنترل ذهن. وقتی تو به خدا ایمان داری که دیگه نگران جیزی نیستی، ناراحت نیستی، ایمانت به ایجاد باورای خالص میانجامد، به کنترل ذهن میانجامد.
ان الله علی کل شی قدیر
تبلیغ مثل دام مبمونه، من اگه ایمانمو حفظ کنم و به دست به دامان مردم نشم و نپرم تو دام تبلیغ مطمئن میشم که خدا پاداش من رو میده و به روح من اضافه میکنه و نعمتهای خدا به طور طبیعی به زندگی من جاری میشن، بدون اینکه من کاری انجام بدم.وقتی شما ارام باشید و خوشحال باشید خداوند اتفاقات، شرایط و افرادی رو به زندگی ما وارد میکنه که احساس ارامش و خوشحالی ما رو بیشتر و بیشتر میکنه. اگه کسب و کاری هست که توش شکست میخوریم بخاطر اینه که ایمانمون ضعیفه و حرکت نمیکنیم. باورامون مشکل داره.
اگاه باش که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند.
فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون.
اگه بزرگ فکر کنی ولی کوچیک شروع کنی دیگه اتفاقی به اسم ورشکستگی یا شکست تو مسائل ثروت برامون پیش نمیاد. کل مشکل ما اینه که دوست داریم یه شبه به ثروت برسیم. بخاطر همینه میریم سراغ تبلیغ، چون خدا رو که باور نداریم، میدونیم که اون نمیتونه کاری برای ما انجام بده پس ما باید به یه عامل بیرونی مثل تبلیغ، مدیر شرکت یا… متصل بشیم که به واسطه اونا ما تو کارمون پیشرفت کنیم. ولی کاری که به واسطهی عوامل بیرونی انجام بشه به موفقیت ختم نمیشه و شکست میخوره. اما کاری که بر پایهی باورهای خالص و ایمان صددرصد بنا بشه و شروع بشه مطمئنیم که به نتیجه میرسه طبق قانونی که داره جهان رو اداره میکنه چون خداوند هدایت میکنه. و جهان هر روز داره هدایت میشه
ما به پیام های خدا گوش نمیدیم و اتصالمون هر روز دور تر میشه و تا وقتی شکست میخوریم برمیگردیم به خدا میگیم که اشکال کار من کجا بود؟ خدا بعد میگه اخه تو یبار اومدی از من بخوای؟ اومدی بگی من برات تبلیع کنم و کارتو راه بندازم؟ خواستی و من انجام ندادم؟ وقتی ما رابطه قشتگی با خدا داشته باشیم نتیجش احساس خوبمونه که دوباره نتیجششش میشه دنیایی پر از نعمتهایی که به طور طبیعی وارد زندگیمون شده.
فقط کافیه به اولین قدمی که بهمون گفته مبشه عمل کنیم و قدم های بعدی خودش گفته میشه، ما که ایده ای نداریم راجب قدم بعدی. حالا همون خدایی که قدم اول و دومو بهم گفته و قراره قدمای بعدی رو هم بهم بگه و هدایتم کنه میاد محصولشو برام تبلیغ میکنه و مردم رو هدایت میکنه به سمت من. من که کاری نیاز نیست انجام بدم. من فرزند و اشرف مخلوقات خداوند هستم و تنها کاری که قراره انجام بدم عشق ورزیدن به خدای خودم و لذت بردن از نعمتهایی هستش که داده و نداده. بقیه کارا رو خودش انجام میده.
اگه ایمان داشته باشی حتما پیروزی. چرا که اگه نگران بشی و غمگین بشی اصلا مهم نیست که یه نفری یا چند نفری، اصلا مهم نیست که شرکتت چقدر بزرگ باشه، اگه ایمان نداشته باشی حتما شکست میخوری. وقتی از منبع دوری در هر صورت نا امیدی و غم باعث شکسته…
وقتی تمام ایمانت به خداست، میدونی که با کوچک ترین ایده ای که بهت الهام میشه میتونی بااون ایده ساده و به ظاهر کوچیک میلیاردها میلیارد سرمایه بسازی بدون اینکه زحمتی بکشی و به زور بازو نیاز داشته باشی. حتما نیاز نیست زمین بخوری که موفقیت کسب کنی.
افراد زیادی هستن که بارها شغل عوض میکنن چون فکر میکنن مشکل از اون شغلست، ولی نمیدونن که باورشون مشکل داره و خودشون با اون شغل غیر دلخواه سازگار نیستن. بخاطر همین تمام انگ رو به اون شغل خاص میچسبونن نه به باورهای سیمانیشون. نه به ایمانِ ضعیفشون.
به نظر من اگه ایمان راسخ داشته باشی باورهای مناسب در زمینه ثروت خود به خود شکل میگیره، چون تو زمانی ایمان راسخ میاری که باور کنی خدا تنها مالک جهان هستیه و باور کنی که خالق زندگی خودت هستی و هرچه بخوای بهت داده میشه؛ و از قبل داده شده، اگه ترمز نداشته باشی. خدا تنها منبع رزق و روزیه .
این آگاهی ها از بدو تولد در درون ما بوده و ما فقط یادمون رفته که چنین درک و آگاهی رو خدای مهربان از خرد الهی خودش در درون ما جاری کرده و میکنه در هر لحظه و هر شرایطی. کاری که ما باید بکنیم اینه که به یاد بیاوریم آنچه به ما داده شده و یادآور نعمتها بشیم که هر روز خدا بر ما بیافزاید?
عمل کردن به الهامات و اعتماد کردن به خدای یگانه تنها کاریه که از دست ما برمیاد. کما اینکه خداوند سریع الاجابه و به تمامی خواسته ها پاسخ میده و میگوید بشو پس میباشد، و ما تنها کاری که باید بکنیم اعتماد کردن به خداوند یکتا و سپردن زندگی به دست اوست. ?
امیدوارم در تمام مراحل زندگی شاد و سعادتمند باشید. ممنون از انرژی ای که در کامنتتون از حضرت انرژی جاری کردید??
یه حسی بهم گفت برو فرکانس شکیبا رو پیگیری کن همون خدایی که هدایتگر همه جهانه .از نصف شب گذشته که این پیام تو رو خواندم درونم آتیشه .
از اینکه تضاااادی باعث شده شما دو خواهر الهی دست تو دست خداتون حرکت کنید و با این سن کم ایمانتون رو به خدا حفظ میکنید و خدارو تنها حامی ورزق وروزی دهنده خودتون دونستید جایتحسین وتبریک داره بخدا .همش یادم نیفته اشکم فوران میکنه .خدایا من هنوز نتونستم ایمانم نسبت بهت افزایش بدم که تک وتنها زندگی کنم و با مسائل خودم و روبه روبه شم و بدونم تنها خدای برای من کافی .
آره عزیزم بهم دیشب تا حالا تلنگر رر خورده هر کاریم میکنم آروم نمیشم.
روحم میخواد تجربه های زیادی رو بدست بیاره میخواد پرواز کنه احساس میکنم تو قفسم واز دیشب تا حالا از خدا میخوام دستان یاریش رو که برای شکیبا و عادله شده همراه برای منم بفرسته .
خلاصه خیلی از فرکانس قدرتی هست تو ی نوشته هات استفاده میکنم و لذت میبرم از درک واکاهیت .
نوش جونت بندگی خدا عزیزم سپاسگزارم برای پخش آگاهی ????????
به دستان خدا میسپارمتون نو عادله عزیزم را وبه اونم تبریک بگو که چنین با ایمان داریم حرکت میکنید .
تنها تفاوت دردیدگاه وافکارمیتونه باشه این باوره که نتایجو متفاوت میکنه وایمان به وهابیت خداوند
اینکه ایمان داشته باشی خداوندی که سلولهای بدنت را به وجود آورده و اندمهای بدن را بااین نظم وانضباط کناره هم قرارداده میتونه برات مشتری بفرسته حتی از جاهایی که فکرش رانمی کنی
ونیازی به تبلیغ کردن تو نیس وهمینکه بهش اعتماد داشته باشی ودستش راباز بذاری خودش همه کارها را به بهترین شکل انجام میده
به نظرم استاد به بهترین ومحکم ترین حالت همه چیزو ازخدا خواسته و خودش کنارنشسته تانتایج به وقوع بپیونده
به نتیجه ای که من خودم گرفتم این بود :
من توی کسب وکارم برای خرید جنس چک داده بودم وپول برای چک جمع نشده بود من روی پوله حقوق و فروشم حساب کرده بودم درصورتی که باید روی وهابیت خدا حساب می کردم
موقعیتی پیش اومد که دیگه نتونستم به سرکارم برم وحقوقه ماهیانم قطع شد و فروشه مغازم اونطور که میخواستم انجام نشد , ولی من به جای اینکه ناراحت بشم گفتم خدایا دستت راباز میذارم میدونم که هیچ وقت دیرنمیکنی
واتفاقه جالبی افتاد که همین شد باوره محکمی برام
درروزهای آخری که تاریخه سررسید چکم نزدیک میشد چند تامشتری از جاهایی که حتی به ذهنم نمیرسید به مغازه اومدن وشبه آخر تمامه پول برای چک جورشد و روزه بعدش چکم پاس شد
به نظره من این دیدگاه به خداونده که تغییرات را به وجود میاره
نه تبلیغ مهمه نه کارهای فیزیکی که همه برای توسعه کسب وکارشون انجام میدن
فقط کافیه خواسته رابنویسی بهش ایمان داشته باشی وباتمام وجود اونو بخوای وبقیه رابه خداوند ودستهای محکمش بسپاری واون وقت درکماله آرامش بشینی و فقط نتایجو تماشا کنی وبا تمام وجود لذت ببری
سلام به استاد عزیزم وخانمشایسه عزیز خداقوت بهتون میگم
من اولش خیلی فکر کردم چی بنویسم هرچی هم فکر میکردم چیزی به ذهنم نمیومد ومن منصرف میشدم از نوشتن اما امروز که گوشی رو برداشتم برای نوشتن نه فکر کردم نه میخواستم بنویسم ٫همین که اومدم تو سایت اولین چیزی که باز شد همین صحفه بود ومن هدایت شدم وهمه چیو خداوند به من گفت ومن دارم مینویسم
حالا بریم برای سوال استاد عزیزم. به نظر شما. چه عواملی نتایج استادعباسمنش را متفاوت کرده است؟
از نظر من استاد عزیز باور کرده که ثروت هست تو تمامی کسب کار وشغلی که هست حالا هرشغلی که باشه ایمان به خداوند یک ایمان بی حد حساب به خدای خودش داره هم داره لذت میبره وهم ثروت به دست میاره استاد دیگه استارت ثروت زده وهیچ چیزی مانع ثروت نمیشع چون ایمانش تاحدی هست که بتونه منفی هارو ازخودش دور کنه وباز به ایمان قویترش برسه ولذت ببره دیگه رو هیچ کسی حساب باز نمیکنه وفقط وفقط خدای خودش را توی ثروت٫ سلامتی ٫ورابطه خودش میبینی برای همینه که هرروز داره به ثروت وسلامتی ورابطه بی افضون عباسمنش اضافه میشه٫تمامی اینها موفیقت و نتایج استاد عزیز را متفاوت کرده است٫
یه درخت در نظر بگیرید باور میشه ریشه و اون دونه ای که کاشته شده و بقیه چیزها میشه شاخ و برگ اون درخت
یعنی شما تو هر کاری باور اون شخص هست که نتایج به بار میاره که در واقع همون دونه هست که کاشته بقیه چیزها مثل قالب سایت تو بحث سایت یا میز و صندلی و تزِینات تو بحث مغازه میشن شاخه و برگ های درخت تموم شد و رفت
سلام روز همه بخیر،استاد جواب سوال اینقدر ساده ست که من یک لحظه شک کردم نکنه جواب چیز دیگه ای باید باشه!!!شما خودتون تو تمام فایلهاتون گفتید جوابشو،ما انسانها هرکدوممون از وجود خداوند هستیم و به اون انرژی بی انتها وصلیم اگر من به خدای خودم به اون انرژی بی انتها ایمان و باور داشته باشم و اگر من به خودم که تکه ای از وجود خداوندم ایمان و باور داشته باشم میخواهم و میشود همانطور که خداوند میخواهد و میشود فقط کافیه اون بازدارنده ها اون ترمزهارو از سرراهم بردارم اگر فکر کنم با تبلیغات و بازاریابی کسب و کارم گسترش پیدا میکنه پس باید اون کارو انجام بدم راهی نداره اما اگر ایمان داشته باشم من از قدرتی سرشارم که از نیروی الهی سرچشمه میگیره میخاهم کسب و کارم گسترش پیدا کنه و گسترش پیدا میکنه فقط کافیه اعتماد کنم به قدرت خودم و خداوند اونوقته که درها پشت سرهم باز میشه استاد عزیزم من تو مدت خیلی کم بدون هیچ تبلیغ و بازاریابی پیج کاریم رشد کرد فقط ایمان آوردم!حالا اگه من ایمان نداشته باشم به انچه که میخواهم اگه بشه اگه نشه چی اگه بازار خراب باشه اگه تحریم ها فلان بشه حالا ی تبلیغ کنیم ببینیم بازدهیش چطوریه حتی اگر میلیونها هزینه هم بکنم برای کسب و کارم اون قدرت بازدارنده مانع پیشرفت من خواهد بود.پس خیلی ساده اگر من ایمان و باور داشته باشم به قدرت خودم و خداوند میشوم عباسمنشی که بدون تبلیغ هزاران بازدید داره و اگر نیروی بازدارنده ای درونم باشد تبلیغات هم کاری از پیش نخواهند برد.و ی نکته دیگه بهترین تبلیغ بنظرم وجود واقعی خوده کسب و کاره،شفافیت توی هرکاری باعث پیشرفت و دروغ و دغل بازی نقطه پایان داره پیروز باشید
سلام به همه من خلاصه ومفید می گویم فقط باور وایمان به خداست که در دین ما به نام توکل بر آن تاکید شده این توکل بود که حضرت محمد(ص)را با دست خالی بدون زور وتزویر بر کفر وتزویر وقدرت موفق کرد چون ایمان داشت که خدا برای او کافیست البته برای ما که باور وایمانمان به اندازه ایشان نیست کار مشکلتر است واحتیاج به تمرین وتمرکز بیشتری است خدا کمکمون کنه ایمان ،ایمان ،ایمان، باور ،باور وتوکل چیزی که خود استاد هم دایم از ان سخن می گویند باور وایمان همه سدها را میشکند واز ما فردی نیرومند میسازد فقط وفقط باید ایمانتان را قوی کنید انچه دین میخواهد به ما بگوید
من خودم کسب و کار اینترنتی دارم و این تضاد رو با پوست و استخون درک کردم و جالبه بگم که از این دست تضادها در بین خود کسانی هم که در این حوزه و چیزهایی مثل برندینگ، مارکتینگ، سئو، سوشیال و ٫٫٫ فعالیت میکنند هست و اکثرا هم حرف ها و روش های کاملا متضاد از هم میگن و بالاخره نمیدونی دقیقا چکار باید بکنی و نکته جالب دیگه اینکه خیلی از موارد رو هم میگن تستی باید انجام بدی شاید جواب بگیری که البته همهی اینها با کلی هزینه مالی، زمانی؛ استرس و کلی دردسر هست٫
به نظر من :
یقین داشته باشیم که تمام جوانب کار خود را در تمام جوانب زندگی بخصوص کسب و کارمان را درست انجام دهیم و ایمان داشته باشیم خدا هم کارش را در خصوص توسعه آن به ویژه بخش فروش درست انجام می دهد٫
مطابق کلام خدا: خدا به “رشد” شما کمک میکنه /// هم رشد خودتون، هم رشد زندگی تون و هم رشد کسب و کارتون
۱- ایمان به کیفیت کار انجام شده یا محتوای تولید شده که خدمتی خدایی و انسانی باشه
۲- باور به اینکه مخاطب از محصول و خدمات ما نتیجه میگیرد
۳- ایمان قلبی به اینکه خدا به ما کمک میکند
۴- تمرکز بر روی کار به منظور بهبود همیشگی تمام جوانب
۵ – باور به اینکه من کارم را درست انجام داده ام و خدا هم کارش را درست انجام میدهد٫
٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫ الباقیش به من و شما ربطی نداره (که چطوری با چطور ممکنه) ولی حتی بیشتر از استاد بهت ثروت میده !!!!!
باعرض سلام خدمت همه دوستای عزیزم وهمچنین استادعزیزم
تفاوتی که استاد بابقیه داره اینه که ایشون ازخودش نظرنمیده به منبع اصلی وصله
منبعی که خودشو درسوره لیل اینطور معرفی میکنه(وانَّ علینا للهُدی*واِنَّ لناللآخرتَ والاولی)ماهستیم که هدایت میکنیم وآخرت هم ازماست دنیاهم ازماست.
یعنی کل کار استاد رو اون انجام میده.استاد اون ذات مقدس رو باور کرده .
بقیه بافکر کوچکشون به دنبال چیزهای بزرگ هستند اما استاد باوصل شدن به وسیع ترین وسیع رومیخواد.
ریشه تمام موفقیت ها در باورهاست که شخص خودشو وخداشو چگونه ببینه.
سلام و عرض ادب.
بنده چندین کامنت از دوستان خوندم که به نظرم جنبه علم ستیزی داشت!! خیلی از دوستان فکر می کنند که ما دو مسیر برای زندگی داریم؛ راه نخست عقل، استدلال، تجربه و عقلانیت است که آن را علم می نامیم و راه دیگر شهود است که به آن الهام و هدایت می گوییم.
همچنین پارادوکسی سالهاست جاری است و بنده فکر می کنم انسان نمی تواند یکی بودن این دو را درک کند.
انسان ها فکر می کنند ما دو ابزار برای شناخت گیتی داریم. یکی عقل و دیگری الهام یا شریعت. در صورتی که تمامی انسان ها الهام را به وسیلهی عقل درک می کنند و آن را می فهمند. الهام یا شریعت منبعی است که می توانیم مانند طبیعت از آن استفاده کنیم.
حال بیایید اسم این منبع را خداوند بگذاریم که شامل طبیعت، شریعت و الهام می شود.
تمام آموزه های این مجموعه این است که باورهای مان را تغییر دهیم. چرا؟
چون ابزار خودمان (ذهن) را برای شناخت منبع، قوی تر کنیم. عقل ابزاری است که ما به وسیله آن الهامات را درک می کنیم و با آن منبع قدرت یا خداوند را می فهمیم و از طریق آن با خداوند ارتباط برقرار می کنیم.
انسان ها سالهاست با عقل شان فکر می کنند، تجربه می کنند و علم را پدید آورده اند. سوال دقیقا اینجاست که همان انسانها چگونه این کار را انجام داده اند و چگونه علم شکل گرفته است؟
آنها قطعا از منبع الهام دریافت کرده اند (از طبیعت یا شریعت).
گالیله می گفت طبیعت و شریعت دو کتاب است که هر دو به قلم خداوند نوشته شده است؛ یکی کتاب تکوینی که به زبان ریاضی تحریر شده و دیگری کتاب مقدس که به زبان مردم نوشته شده است. پس ما دو ابزار برای شناخت در اختیار نداریم، یکی به نام عقل و دیگری وحی یا الهام. چرا که خود وحی را هم مثل هر چیز دیگری به عقل در می یابیم و می شناسیم. پس وحی متعلق شناخت است نه وسیله شناخت!
حال فرض کنیم که استاد عباس منش بدون داشتن سایت و بدون برگزاری سمینار قصد داشت خودش را معرفی کند. آیا امکان پذیر بود؟ استاد از منبع کمک گرفت و به او گفته شد که این کارها را انجام بده و استاد هم آنها را انجام داد. از علم و ابزارهایی که لازم داشت استفاده کرد. او سالها کتاب خواند، از تجربیات دیگران استفاده کرد، با دنیای آنلاین آشنا شد و موارد دیگر. همه اینها به او گفته شود ولی این موضوع به این معنی نیست که او از هیچ ابزاری استفاده نکرد.
همچنین در این مسیر قطعا راه هایی را رفته است که نتیجه دلخواه را حاصل نکرده و تغییر مسیر داده است.
پیامبر اسلام هم برای رساندن پیام خداوند از ابزارهایی استفاده کرد و دعوتی را شکل داد.
نظر من این است که انسان باید با منبع هم سنخ شود و مورد هدایت قرار گیرد. هدایت او را با ابزارها و مسیرهایی آشنا خواهد کرد که برای او لازم و مفید است.
حال شما میخواهید اسم این ابزار ها و مسیر ها را علم، تجربه، آگاهی یا هرچیزی دیگری بگذارید.
یا رب….
نمیدانم روحم اکنون در کدامین قطعه
از الحمد تو گیر کرده….
ونمیدانم که ایا نفسم به مالک یوم الدینی
تو ایمان دارد یانه….نمیدانم
یا رب
امیدوارم که ایاک نعبدهایم به
ایاک نستعینهای نمازم برسد.
و امید دارم تاکیدهای ایاک ایاک هایم
آخر به نعبد و نستعین ختم شود.
به تو دل سپردم که مرا در بحبوحیه
این راه پر پیچ خم دنیا
به صراط مستقیم هدایت کنی.
زیبای من
دوست دارم این روزها پایم در
رکاب الذین انعمت علیم تو
سوار بر اسب توحید بتازد……
تا از مغضوبان و ضالین های درگاهت
سوا شوم…
وزندگیم پر شود از رحمانیت و رحیمیتت
معبودا……
ذهنم را خلی کن از هر وسوسه شیطانی
تا هر دم هدایت شوم به صراط مستقیم
امین یا رب العالمین………..
سلام به استاد عزیز
وهمراهان گرامی
این اولین دیدگاه منه امیدوارم
که دوستان هم دوست داشته باشن
وقتی برای بار اول فایل رایگان
استاد رو شنیدم یه بیت شعر یادم اومد
ولی با تغییر
بسی رنج بردم دراین سال سی
نشستم کنار خدا راستی…..
دوستان من اینو بگم که من با اکانت یکی
از دوستام خرید کردم
و فامیلیم واحد یوسفی هستش
من تا به امروز که ۴۰ سالم شده
۲۲ تا کار عوض کردم
و این به خاطر باورهای
مخرب بود ولی از نظر
سلامتی ۲۰
شادی ۲۰
عشق ۲۰
ایمان?
وثروت همیشه زندگی طوفانی
شرک در کسب کار تا چند وقت پیش
منو به ورطه نابودی کشید
و خود خدا نگذاشت غرق شوم
فقط اینو میگم که در یک سال گذشته
من هر وقت روی عقله خود حساب کردم
به هیچ رسیدم
به خداوندی خدا هر وقت یک درصد
توکل خالص کردم خودش برام معجزه کرد
که خودم میفهمم ….
و امسال میخوام دست از پارو بردارم
و این سکان رو بدم دست رب العالمین
که اوست همه چیز میشود
همه کس را…..
باید پارو نزد وا داد.
باید دل رو به دریا داد
در پناه رب
شاد
ثروتمند
سعادتمند
در دنیا وآخرت باشید….
سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم
این سوال رو که توی لایوتون مطرح کردید برام جالب بود ولی با خودم گفتم: من ۱۹_۲۰ سالمه و تا الان شاید کلا ۲ میلیون پول در آورده باشم و نمیتونم در این باره نظری بنویسم و راستش اصلا دستم به قلم نمیرفت چون خودم نمیتونم بنویسم حتما باید واسم بیاد که بنویسم. و وقتی دیدم بهم الهام نمیشه گفتم شاید نتونم بنویسم. ولی یه روز که گذشت با خودم همینطوری داشتم فکر میکردم و دیدم درونم داره پر میشه از گفته های قشنگ و اخرش به جواب این سوال رسیدم با هزار تا مثال قشنگ که اگه الان یادم باشه همشو براتون مینویسم.
بینِ یه ایمانِ راسخ به خداوند و یه ایمانِ معمولی و اونی که فقط به زبون میگه که ایمان دارم از زمین تا کهکشان راه شیری فاصله هست و تفاوت!
اینکه بتونی اونقدر ایمان داشته باشی که بدون هیچ ترسی قدم برداری، و خودتو بسپاری به طوفان و بدونی که از طوفان صحیح و سالم بیرون میای. و نشون دادن این ایمان در بعضی از امتحانات الهی میتونه واقعا سخت باشه چون کنترل ذهن کار هر کسی نیست.
من خیلی از شاگردای استاد عباس منش رو دیدم که با خودشون گفتن: اره استاد تونسته پس ما هم میتونیم و رفتن دقیقا مثل استاد کانال و سایت زدن و زدن تو کار سمینار و گفت و گو های موفقیتی ولی همه ما میبینیم که کسی از استاد جلو نزده و نخواهد زد. چون اینجا بحث بحثِ یه باور دیگه و یه ایمان دیگست.
حدودا ۱۰ روزیه که من و خواهرم با یه تضاد خیلی خیلی بزرگ روبرو شدیم و این بزرگترین تضاد زندگیمه و به نظر خودم بخاطر اینه که این همه روی خودم کار کردم تو این مدت و خدا میخواد ببینه میتونه ایمانم رو نشون بدم یا نه!؟
و خداروشکر میکنم از این بابت. این مثال من ربطی به مبحث ثروت نداره ولی خوب میتونه تو ایمان رو نشون بده. از وقتی که تو دوره ۱۲ قدم شرکت کردم زندگی من و خواهرم سیصد و شصت درجه تغییر کرده. ما سالها تو خونه داشتیم عذاب میکشیدیم و فکر میکردیم مورد ظلم واقع شدیم. سالها بخاطر ترس و نگرانی از آینده اون خونه رو ترک نکردیم بخاطر اینکه ایمان نداشتیم، پس کی خرجمونو میده؟ پس خونه چی؟ پس درس و کار چی؟ ولی بعد از اینکه روی خودمون کار کردیم خوب فهمیدم که نباید بمونم که بزنن تو سرم، نباید سر جام واستم، باید حرکت کنم، به بزرگی خدا ایمان اوردم، بهش تکیه زدم و بدون هیچ پول و پشتیبانی، فقط با داشتن خدا بعد از ۱۹ سال از خونه اومدیم بیرون و اولین قدم رو برداشتیم. بدون یه قرون پول از اون خونه اومدیم بیرون و تو یه اتاق خیلی کوچیک دو نفری زندگی میکنیم ولی این ایمانو داشتیم که از اونجا بیایم بیرون و قدم اول زندگیمون رو واسه رسیدن به خوشبختی برداریم. چون ایمان داشتیم به خدا و بالاخره تونستیم و تو امتحان الهی با سری بلند بیرون اومدیم….
مثل حضرت ابراهیم که وقتی دید پدرش اذر جزو فاسقانه و خداوند بهش گفت ازش دوری کن و برو. و اینجا بود که بالاخره من ایمانم رو نشون دادم و به ترسهام غلبه کردم.
دقیقا کاری که شما کردید استاد. با یه ساک و دو تا بچه بلند شدید و قدم برداشتید. و رفتید چون میدونستید خدایی دارید که براتون کافیه. چون میدونستید دنیاتون رو خودتون خلق میکنید و مردم نقشی تو زندگیتون ندارن. کسی نمیتونه بهتون آسیب بزنه مگر اینکه خودتون بخواید. و این ایمان میتونه سرآغاز همه موفقیت ها و خوشبختی ها باشه.
مهم نیست کجای دنیایی، احساس خوشبختی میکنی. چون تو خدا رو در درونت پیدا کردی و عاشق خدا و خودت هستی. توی اون جهنم احساس خوشبختی میکردم.اون جهنمی که بقیه میگفتن جهنمه، همیشه داد و فریاد بود، مثل جنگ ولی تو توی رویای خودتی و با خدای خودت حرف میزنی. و حتی الان توی یه اتاق کوچیکِ سرد هم احساس خوشبختی میکنم. چون من صبر میکنم ولی تحمل نه. چون من میدونم این ایمانی که نشون دادم پاداشی خواهد داشت که احدی جز خدا ازش خبر نداره:) و من همینطور قدم برمیدارم. و نتایج من خیلی زود اشکار میشن فقط باید صبر کنم خدا کارش رو انجام بده.
وقتی تو تمام باور و ایمان و پشتیبانت خداست، وقتی باور داری که اونه که همه چیو کنترل میکنه و مالک زمین و اسمانه دیگه چه نیازی به تبلیغ داری؟ وقتی میدونی تنها کاری که باید انجام بدی درخواست کردنه و نیازی نیست کار فیزیکی انجام بدی چون میدونی یه خدایی داری که تمام بارهات رو به دوش خودش میکشه و تو فقط کافیه که ازش بخوای و فقط بندگی اونو بکنی.
وقتی تبلیغ میکنی یعنی باور داری که: خب خدایا من بهت ایمان دارم ولی میدونم تو توان اینو نداری که بری و محصول و کار منو به مردم نشون بدی و تبلیغش کنی که! من به تو ایمان دارم ولی حالا بزار این تبلیغ رو هم اتجام بدم!! این ایمان اوردن نیست این تظاهر به ایمان آوردنه… تو وقتی تمام تکیه گاهت اونه دیگه نگران چیزی نیستی که! میگی خدایا من این قدمی که خودت بهم الهام کردی رو برمیدارم، حالا خودت که این قدمو بهم گفتی و انداختی به دلم برو و این کارو تبلئع کن و مردمو به سمت من بیار، حالا خودت دل مردمو برای من نرم کن؛ چون من توانی ندارم من فقط بندگی تو رو میکنم و به تو گوش میدم، از من حرکت، از تو برکت
تو بگو من انجام میدم.
هزار و چهارصد سال پیش پیامبر (ص) رو که نیاوردن تو صدا و سیما که ازش فیلم بگیرن و تبلیغش کنن، یا عکس پیامبرو رو بیلبورد ننداختن که یار جمع کنن براش؛ پوستر براش درست نکردن، پیامبر یکیو داشت اونم خدای خودش بود، از خدای خودش خواست و بهش گفت که خدایا، خودت مردمو به سمت من بیار. و اون همه ادم رفتن سمت پیامبر!!!
اون کسی که برای من و شما میتونه کاری انجام بده فقط خداونده، اینطوری نیست که ما بگیم اره ما به خدا ایمان داریم ولی دست به دامان هزار نفر دیگه بشیم و منتشون کنیم که کارمون رو راه بندازن. مهم ایمانه و بعدش باور و کنترل ذهن. وقتی تو به خدا ایمان داری که دیگه نگران جیزی نیستی، ناراحت نیستی، ایمانت به ایجاد باورای خالص میانجامد، به کنترل ذهن میانجامد.
ان الله علی کل شی قدیر
تبلیغ مثل دام مبمونه، من اگه ایمانمو حفظ کنم و به دست به دامان مردم نشم و نپرم تو دام تبلیغ مطمئن میشم که خدا پاداش من رو میده و به روح من اضافه میکنه و نعمتهای خدا به طور طبیعی به زندگی من جاری میشن، بدون اینکه من کاری انجام بدم.وقتی شما ارام باشید و خوشحال باشید خداوند اتفاقات، شرایط و افرادی رو به زندگی ما وارد میکنه که احساس ارامش و خوشحالی ما رو بیشتر و بیشتر میکنه. اگه کسب و کاری هست که توش شکست میخوریم بخاطر اینه که ایمانمون ضعیفه و حرکت نمیکنیم. باورامون مشکل داره.
اگاه باش که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند.
فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون.
اگه بزرگ فکر کنی ولی کوچیک شروع کنی دیگه اتفاقی به اسم ورشکستگی یا شکست تو مسائل ثروت برامون پیش نمیاد. کل مشکل ما اینه که دوست داریم یه شبه به ثروت برسیم. بخاطر همینه میریم سراغ تبلیغ، چون خدا رو که باور نداریم، میدونیم که اون نمیتونه کاری برای ما انجام بده پس ما باید به یه عامل بیرونی مثل تبلیغ، مدیر شرکت یا… متصل بشیم که به واسطه اونا ما تو کارمون پیشرفت کنیم. ولی کاری که به واسطهی عوامل بیرونی انجام بشه به موفقیت ختم نمیشه و شکست میخوره. اما کاری که بر پایهی باورهای خالص و ایمان صددرصد بنا بشه و شروع بشه مطمئنیم که به نتیجه میرسه طبق قانونی که داره جهان رو اداره میکنه چون خداوند هدایت میکنه. و جهان هر روز داره هدایت میشه
ما به پیام های خدا گوش نمیدیم و اتصالمون هر روز دور تر میشه و تا وقتی شکست میخوریم برمیگردیم به خدا میگیم که اشکال کار من کجا بود؟ خدا بعد میگه اخه تو یبار اومدی از من بخوای؟ اومدی بگی من برات تبلیع کنم و کارتو راه بندازم؟ خواستی و من انجام ندادم؟ وقتی ما رابطه قشتگی با خدا داشته باشیم نتیجش احساس خوبمونه که دوباره نتیجششش میشه دنیایی پر از نعمتهایی که به طور طبیعی وارد زندگیمون شده.
فقط کافیه به اولین قدمی که بهمون گفته مبشه عمل کنیم و قدم های بعدی خودش گفته میشه، ما که ایده ای نداریم راجب قدم بعدی. حالا همون خدایی که قدم اول و دومو بهم گفته و قراره قدمای بعدی رو هم بهم بگه و هدایتم کنه میاد محصولشو برام تبلیغ میکنه و مردم رو هدایت میکنه به سمت من. من که کاری نیاز نیست انجام بدم. من فرزند و اشرف مخلوقات خداوند هستم و تنها کاری که قراره انجام بدم عشق ورزیدن به خدای خودم و لذت بردن از نعمتهایی هستش که داده و نداده. بقیه کارا رو خودش انجام میده.
اگه ایمان داشته باشی حتما پیروزی. چرا که اگه نگران بشی و غمگین بشی اصلا مهم نیست که یه نفری یا چند نفری، اصلا مهم نیست که شرکتت چقدر بزرگ باشه، اگه ایمان نداشته باشی حتما شکست میخوری. وقتی از منبع دوری در هر صورت نا امیدی و غم باعث شکسته…
وقتی تمام ایمانت به خداست، میدونی که با کوچک ترین ایده ای که بهت الهام میشه میتونی بااون ایده ساده و به ظاهر کوچیک میلیاردها میلیارد سرمایه بسازی بدون اینکه زحمتی بکشی و به زور بازو نیاز داشته باشی. حتما نیاز نیست زمین بخوری که موفقیت کسب کنی.
افراد زیادی هستن که بارها شغل عوض میکنن چون فکر میکنن مشکل از اون شغلست، ولی نمیدونن که باورشون مشکل داره و خودشون با اون شغل غیر دلخواه سازگار نیستن. بخاطر همین تمام انگ رو به اون شغل خاص میچسبونن نه به باورهای سیمانیشون. نه به ایمانِ ضعیفشون.
به نظر من اگه ایمان راسخ داشته باشی باورهای مناسب در زمینه ثروت خود به خود شکل میگیره، چون تو زمانی ایمان راسخ میاری که باور کنی خدا تنها مالک جهان هستیه و باور کنی که خالق زندگی خودت هستی و هرچه بخوای بهت داده میشه؛ و از قبل داده شده، اگه ترمز نداشته باشی. خدا تنها منبع رزق و روزیه .
همه چیز ایمانه
سلام شکیبا جونی خواهر عزیزم?
چقدر کامنتت قشنگ بود کامل مشخص بود از اوناس که الهام شدههااااا??
چقدر باورهای مخربم رو نشونم دادی ممنونم?
موفق باشی خواهر جونی
زندگی در لیموییترین حالتش در جریانه حالشو ببر????
شکیبای عزیز
گشتم تاکامنتت راپیداکردم
عالیه که ناف بریدی وازترمزت که خونه بوده بریدین.
منتظرنتایج خوب شمادو خواهر فرشته صفت هستم.
مطمئنم که یک سفرنامه بزرگ ازاین زندگی جدیدخواهی نوشت.
شمادونفرالان الهام بخش خیلی ها دراین خانواده هستین.
برو وکم نیار ودرمسیر بمان.
یاحق????
سلام اقای نداف عزیز
ممنونم از پیام پر مهرتون
حتما از الهامات اینده و حال خوب و اتفاقای خوبم تو سایت مینویسم و قدم هام رو مشخص میکنم و جای پا میزارم برای خودم که بدونم از کجا به کجا رسیدم
الله یکتا به همه ما کمک میکنه، همیشه کمک میکرد، فقط کافی بود باورش کنیم و ازش بخوایم که هدایتمون کنه، در واقع ما هر روز داریم هدایت میشیم…
انشالا من هم در سایت شاهد موفقیت های روزافزون شما باشم
هرجای دنیا که هستید شادباشید اقای نداف?
سلام به خانوم شکیبا عزیز
واقعا لذت بردم از این همه ایمان و آگاهی و درک درست و عمل و عمل و باز عمل به آنچه که گفته شده
کلی انرژی گرفتم از این همه ایمان
شاد موفق و ثروتمند باشین
سلام اقای فتحی، دوست عزیزم
این آگاهی ها از بدو تولد در درون ما بوده و ما فقط یادمون رفته که چنین درک و آگاهی رو خدای مهربان از خرد الهی خودش در درون ما جاری کرده و میکنه در هر لحظه و هر شرایطی. کاری که ما باید بکنیم اینه که به یاد بیاوریم آنچه به ما داده شده و یادآور نعمتها بشیم که هر روز خدا بر ما بیافزاید?
عمل کردن به الهامات و اعتماد کردن به خدای یگانه تنها کاریه که از دست ما برمیاد. کما اینکه خداوند سریع الاجابه و به تمامی خواسته ها پاسخ میده و میگوید بشو پس میباشد، و ما تنها کاری که باید بکنیم اعتماد کردن به خداوند یکتا و سپردن زندگی به دست اوست. ?
امیدوارم در تمام مراحل زندگی شاد و سعادتمند باشید. ممنون از انرژی ای که در کامنتتون از حضرت انرژی جاری کردید??
به نام خدای عزیز
سلام خواهر قشنگ و مهربانم شکیبا جان ???
یه حسی بهم گفت برو فرکانس شکیبا رو پیگیری کن همون خدایی که هدایتگر همه جهانه .از نصف شب گذشته که این پیام تو رو خواندم درونم آتیشه .
از اینکه تضاااادی باعث شده شما دو خواهر الهی دست تو دست خداتون حرکت کنید و با این سن کم ایمانتون رو به خدا حفظ میکنید و خدارو تنها حامی ورزق وروزی دهنده خودتون دونستید جایتحسین وتبریک داره بخدا .همش یادم نیفته اشکم فوران میکنه .خدایا من هنوز نتونستم ایمانم نسبت بهت افزایش بدم که تک وتنها زندگی کنم و با مسائل خودم و روبه روبه شم و بدونم تنها خدای برای من کافی .
آره عزیزم بهم دیشب تا حالا تلنگر رر خورده هر کاریم میکنم آروم نمیشم.
روحم میخواد تجربه های زیادی رو بدست بیاره میخواد پرواز کنه احساس میکنم تو قفسم واز دیشب تا حالا از خدا میخوام دستان یاریش رو که برای شکیبا و عادله شده همراه برای منم بفرسته .
خلاصه خیلی از فرکانس قدرتی هست تو ی نوشته هات استفاده میکنم و لذت میبرم از درک واکاهیت .
نوش جونت بندگی خدا عزیزم سپاسگزارم برای پخش آگاهی ????????
به دستان خدا میسپارمتون نو عادله عزیزم را وبه اونم تبریک بگو که چنین با ایمان داریم حرکت میکنید .
در پناه خدای قادر رحمان
باسلام ودرود حضورهم فرکانسی های عزیز واستاد گرامی
تنها تفاوت دردیدگاه وافکارمیتونه باشه این باوره که نتایجو متفاوت میکنه وایمان به وهابیت خداوند
اینکه ایمان داشته باشی خداوندی که سلولهای بدنت را به وجود آورده و اندمهای بدن را بااین نظم وانضباط کناره هم قرارداده میتونه برات مشتری بفرسته حتی از جاهایی که فکرش رانمی کنی
ونیازی به تبلیغ کردن تو نیس وهمینکه بهش اعتماد داشته باشی ودستش راباز بذاری خودش همه کارها را به بهترین شکل انجام میده
به نظرم استاد به بهترین ومحکم ترین حالت همه چیزو ازخدا خواسته و خودش کنارنشسته تانتایج به وقوع بپیونده
به نتیجه ای که من خودم گرفتم این بود :
من توی کسب وکارم برای خرید جنس چک داده بودم وپول برای چک جمع نشده بود من روی پوله حقوق و فروشم حساب کرده بودم درصورتی که باید روی وهابیت خدا حساب می کردم
موقعیتی پیش اومد که دیگه نتونستم به سرکارم برم وحقوقه ماهیانم قطع شد و فروشه مغازم اونطور که میخواستم انجام نشد , ولی من به جای اینکه ناراحت بشم گفتم خدایا دستت راباز میذارم میدونم که هیچ وقت دیرنمیکنی
واتفاقه جالبی افتاد که همین شد باوره محکمی برام
درروزهای آخری که تاریخه سررسید چکم نزدیک میشد چند تامشتری از جاهایی که حتی به ذهنم نمیرسید به مغازه اومدن وشبه آخر تمامه پول برای چک جورشد و روزه بعدش چکم پاس شد
به نظره من این دیدگاه به خداونده که تغییرات را به وجود میاره
نه تبلیغ مهمه نه کارهای فیزیکی که همه برای توسعه کسب وکارشون انجام میدن
فقط کافیه خواسته رابنویسی بهش ایمان داشته باشی وباتمام وجود اونو بخوای وبقیه رابه خداوند ودستهای محکمش بسپاری واون وقت درکماله آرامش بشینی و فقط نتایجو تماشا کنی وبا تمام وجود لذت ببری
خداوند وهابه وهیچ وقت دیرنمیکنه
موفق وثروتمند باشید
سلام به استاد عزیزم وخانمشایسه عزیز خداقوت بهتون میگم
من اولش خیلی فکر کردم چی بنویسم هرچی هم فکر میکردم چیزی به ذهنم نمیومد ومن منصرف میشدم از نوشتن اما امروز که گوشی رو برداشتم برای نوشتن نه فکر کردم نه میخواستم بنویسم ٫همین که اومدم تو سایت اولین چیزی که باز شد همین صحفه بود ومن هدایت شدم وهمه چیو خداوند به من گفت ومن دارم مینویسم
حالا بریم برای سوال استاد عزیزم. به نظر شما. چه عواملی نتایج استادعباسمنش را متفاوت کرده است؟
از نظر من استاد عزیز باور کرده که ثروت هست تو تمامی کسب کار وشغلی که هست حالا هرشغلی که باشه ایمان به خداوند یک ایمان بی حد حساب به خدای خودش داره هم داره لذت میبره وهم ثروت به دست میاره استاد دیگه استارت ثروت زده وهیچ چیزی مانع ثروت نمیشع چون ایمانش تاحدی هست که بتونه منفی هارو ازخودش دور کنه وباز به ایمان قویترش برسه ولذت ببره دیگه رو هیچ کسی حساب باز نمیکنه وفقط وفقط خدای خودش را توی ثروت٫ سلامتی ٫ورابطه خودش میبینی برای همینه که هرروز داره به ثروت وسلامتی ورابطه بی افضون عباسمنش اضافه میشه٫تمامی اینها موفیقت و نتایج استاد عزیز را متفاوت کرده است٫
خداروسپاس به خاطر این سایت بی نظیر
خلاصه و مفید بگم
یه درخت در نظر بگیرید باور میشه ریشه و اون دونه ای که کاشته شده و بقیه چیزها میشه شاخ و برگ اون درخت
یعنی شما تو هر کاری باور اون شخص هست که نتایج به بار میاره که در واقع همون دونه هست که کاشته بقیه چیزها مثل قالب سایت تو بحث سایت یا میز و صندلی و تزِینات تو بحث مغازه میشن شاخه و برگ های درخت تموم شد و رفت
سلام روز همه بخیر،استاد جواب سوال اینقدر ساده ست که من یک لحظه شک کردم نکنه جواب چیز دیگه ای باید باشه!!!شما خودتون تو تمام فایلهاتون گفتید جوابشو،ما انسانها هرکدوممون از وجود خداوند هستیم و به اون انرژی بی انتها وصلیم اگر من به خدای خودم به اون انرژی بی انتها ایمان و باور داشته باشم و اگر من به خودم که تکه ای از وجود خداوندم ایمان و باور داشته باشم میخواهم و میشود همانطور که خداوند میخواهد و میشود فقط کافیه اون بازدارنده ها اون ترمزهارو از سرراهم بردارم اگر فکر کنم با تبلیغات و بازاریابی کسب و کارم گسترش پیدا میکنه پس باید اون کارو انجام بدم راهی نداره اما اگر ایمان داشته باشم من از قدرتی سرشارم که از نیروی الهی سرچشمه میگیره میخاهم کسب و کارم گسترش پیدا کنه و گسترش پیدا میکنه فقط کافیه اعتماد کنم به قدرت خودم و خداوند اونوقته که درها پشت سرهم باز میشه استاد عزیزم من تو مدت خیلی کم بدون هیچ تبلیغ و بازاریابی پیج کاریم رشد کرد فقط ایمان آوردم!حالا اگه من ایمان نداشته باشم به انچه که میخواهم اگه بشه اگه نشه چی اگه بازار خراب باشه اگه تحریم ها فلان بشه حالا ی تبلیغ کنیم ببینیم بازدهیش چطوریه حتی اگر میلیونها هزینه هم بکنم برای کسب و کارم اون قدرت بازدارنده مانع پیشرفت من خواهد بود.پس خیلی ساده اگر من ایمان و باور داشته باشم به قدرت خودم و خداوند میشوم عباسمنشی که بدون تبلیغ هزاران بازدید داره و اگر نیروی بازدارنده ای درونم باشد تبلیغات هم کاری از پیش نخواهند برد.و ی نکته دیگه بهترین تبلیغ بنظرم وجود واقعی خوده کسب و کاره،شفافیت توی هرکاری باعث پیشرفت و دروغ و دغل بازی نقطه پایان داره پیروز باشید
سلام به همه من خلاصه ومفید می گویم فقط باور وایمان به خداست که در دین ما به نام توکل بر آن تاکید شده این توکل بود که حضرت محمد(ص)را با دست خالی بدون زور وتزویر بر کفر وتزویر وقدرت موفق کرد چون ایمان داشت که خدا برای او کافیست البته برای ما که باور وایمانمان به اندازه ایشان نیست کار مشکلتر است واحتیاج به تمرین وتمرکز بیشتری است خدا کمکمون کنه ایمان ،ایمان ،ایمان، باور ،باور وتوکل چیزی که خود استاد هم دایم از ان سخن می گویند باور وایمان همه سدها را میشکند واز ما فردی نیرومند میسازد فقط وفقط باید ایمانتان را قوی کنید انچه دین میخواهد به ما بگوید
سلام به راهنمای خوبم و دوستان همراه
من خودم کسب و کار اینترنتی دارم و این تضاد رو با پوست و استخون درک کردم و جالبه بگم که از این دست تضادها در بین خود کسانی هم که در این حوزه و چیزهایی مثل برندینگ، مارکتینگ، سئو، سوشیال و ٫٫٫ فعالیت میکنند هست و اکثرا هم حرف ها و روش های کاملا متضاد از هم میگن و بالاخره نمیدونی دقیقا چکار باید بکنی و نکته جالب دیگه اینکه خیلی از موارد رو هم میگن تستی باید انجام بدی شاید جواب بگیری که البته همهی اینها با کلی هزینه مالی، زمانی؛ استرس و کلی دردسر هست٫
به نظر من :
یقین داشته باشیم که تمام جوانب کار خود را در تمام جوانب زندگی بخصوص کسب و کارمان را درست انجام دهیم و ایمان داشته باشیم خدا هم کارش را در خصوص توسعه آن به ویژه بخش فروش درست انجام می دهد٫
مطابق کلام خدا: خدا به “رشد” شما کمک میکنه /// هم رشد خودتون، هم رشد زندگی تون و هم رشد کسب و کارتون
۱- ایمان به کیفیت کار انجام شده یا محتوای تولید شده که خدمتی خدایی و انسانی باشه
۲- باور به اینکه مخاطب از محصول و خدمات ما نتیجه میگیرد
۳- ایمان قلبی به اینکه خدا به ما کمک میکند
۴- تمرکز بر روی کار به منظور بهبود همیشگی تمام جوانب
۵ – باور به اینکه من کارم را درست انجام داده ام و خدا هم کارش را درست انجام میدهد٫
٫٫٫٫٫٫٫٫٫٫ الباقیش به من و شما ربطی نداره (که چطوری با چطور ممکنه) ولی حتی بیشتر از استاد بهت ثروت میده !!!!!
٫ ٫ ٫ ” توحید عملی با عمل توحیدی”