live | تشخیص اصل از فرع درباره نتایج - صفحه 91

4232 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مسعود رضوانی گفته:
    مدت عضویت: 2364 روز

    موضوع دیگه ای که میتونم بهش اشاره کنم اینه که رسالت استاد بالا بردن اگاهی بخشی ازمردم جامعه و بیدار کردن روح شونه . در تمام صحبت های استاد جنبه های معنویی بسیار پررنگه چون ایشون روحی هستن که بیدار شده و داره کمک میکنه به خیلی از روح های دیگه که خودشون رو بشناسن و به سمت خدا هدایت شن . این بالاترین خدمته .

    بالاترین رسالت در جهان اینه که ما بیدار شیم و خودمون رو بشناسیم و به سمت خدای بریم و همینطور افراد رو برای شناخت خودشون و خدای بزرگ هدایت کنیم

    استاد ماموریتشون رو در این جهان درک کردن و به همین خاطر خداوند بزرگ به هر شکلی که میتونه با تمام نیروهاش در تمام بخش های زندگی مخصوصا رسالت شون ، حمایتش میکنه .

    چون هیچ کاری بالاتر از راهنمایی روح ها برای شناخت خداوند نیست .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    زهرا محققی نیا گفته:
    مدت عضویت: 2677 روز

    به نام خدای بخشنده و مهربانم

    سلام به همه ی دوستان خوب و هم فرکانسی.وقتی استاد این سوال و مطرح کردن یک دفعه همه ی فایل ها و تمام اطلاعاتی که تو این زمان ١سالِ اشنایی با استاد بدست آوردم توی ذهنم اومد و بعد به این فکر کردم که جواب این سوال تو تک تک فایلهای استاد بوده و خب جواب دادن بهش هم خیلی سخته و هم اسون.

    سخته چون نمیدونم باید چطور شرحشون بدم که خلاصه و مختصرگونه باشه و خب نکات ریزی داره که شاید دقت زیادی بخواد و میشه گفت همین نکات ریزه که عامل اختلاف بین نتایج اشخاص هستش و آسونه چون همیشه ی خدا جلوی چشممون بوده و ما شاهد و مثال و مدرک به اندازه ی کافی داریم حتی اگه یه نگاه به تجربه های ادمهای موفق زندگیمون یا حتی ادمهای موفق دنیا بندازیم و تمرکز کنیم روشون میتونیم متوجه بشیم.

    و حالا میریم سراغ جواب:

    من بزرگترین عامل پیشرفت در کسب و کار و موفقیت در این زمینه رو عزت نفس میدونم ،عزت نفس بیس و مبنای لازم برای شروع کسب و کار هستش کسی که عزت نفس داره خودش رو به خوبی شناخته و علایق و سلایق خودشو شناسایی کرده و بعد با توجه به شناختی که از خودش پیدا کرده شروع به قدم گذاشتن در راه هدفش کرده.این ادم کسیه که قدمِ اول و برداشته چون به خودش ایمان داشته و تواناییِ رسیدن به خواسته هاشو در خودش پیدا کرده،بنظرِ من کسی که اولین قدم رو برمیداره دلیرانه ترین کارِ ممکن رو انجام داده و این فرد شجاعت خودش رو به جهان هستی نشون داده.همونطور که استاد اولین قدم رو با اومدن از بندرعباس به تهران برداشتن.

    دومین عامل که شاید هزاران برابر مهم تر از اولی باشه و درواقع تداوم بخش و تحکیم دهنده ی قدم اول و قدم های بعدی هستش توحیده.

    در واقع کسی که به خدای خودش ایمان نداشته باشه،به این ایمان نداشته باشه که خداوند هدایتش میکنه و قدرت خدارو باور نداره چطور میتونه قدرت و توانایی خودش رو باور کنه؟کسی که قدرتِ خالق خودش رو باور نکرده چطور خودش رو که مخلوق خداونده باور میکنه و شروع به کنکاش و جست و جوی درون برای پیدا کردن اهدافش میکنه؟

    ایمان به خداوند و تسلیم بودن در برابر خدا مهمه تا ادم بتونه به الهامات درونیش توجه کنه و امیدشو از دست نده و توکلش رو حفظ کنه.خدارو درون خودش ببینه تا استعدادهاش تجلی پیدا کنه.اگه شکست بخوره ایمان داره که بعد از هر سختی اسونیه ایمان داره که هیچکس از خدا وفادارتر در وفا به عد نیست.

    سومین عامل موفقیت در کسب و کار که در واقع عصاره و نتیجه ی دو عامل بالاست،باور کردنِ این نکتست که هیچ چیزی بیرون انسان وجود نداره،هیچ عاملی بیرون انسان وجود نداره،و هیچ چیزی قدرتِ سد کردنِ راهش رو نداره مگر اینکه خودش بهشون قدرت بده.این رو باور کنه که نیاز به عوض کردنِ شرایط ،آدمهای اطرف و موقعیت های مکانی نیست،فقط کافیه باورهای مناسب رو درون خودش پرورش بده و بجای وقت گذاشتن رو تغییر جهان اطرافش،تغییر رو از خودش شروع کنه.بله درسته قدم سوم اینه که باور کنی هیچ رقیبی بیرون تو وجود نداره،تنها رقیب تو خودتی،تنها عامل پیش برنده خودتی،تنها کسی که میتونه همه ی اتفاقات رو کنترل کنه خودتی.اونموقعس که قیمت دلار دیگ برات مهم نیست،برات مهم نیست که تحریمیم یانه،برات مهم نیست که اطرافیانت چقدر دارن با بدبختیا و شرایط بدشون میجنگن و به تویی که ارومی میخندن و مسخرت میکنن.تو فقط رو خودت کار میکنی فقط و فقط رو خودت کار میکنی و باورات رو میسازی.چرا که قانون و درک کردی.ساختن باورهای فراوانی،ثروت افرین هم جزو همین عامل محسوب میشه.ادم موفق با کنترل کردن ورودی هاش که شامل چیزهاییه که میبینه،میشنوه،میخونه و دربارشون حرف میزنه و یا حتی تجسمشون میکنه باورهای مناسب رو ایجاد میکنه.(برای اینکه باورهای مناسب درباره ی کسی یا کار مربوطمون ایجاد کنیم باید بدونیم که کدوم باوراس که مارو راحتتر به هدفمون میرسونه و حس بهتری به ما میده).

    چهارمین عامل درک این مسئلس که این جهان ،جهانِ تکامله.و فکرِ یک شبِ ثروتمند شدن و موفق شدن رو از سرش بیرون میکنه و با توکل و ایمان پله پله و اهسته اما پیوسته به اهدافش خودش رو نزدیک و نزدیکتر میکنه.

    پنجمین عامل اینه که بدونیم اگ هدفمون از ایجاد و دستیابی موفقیت در زندگی خوشحالی و خوشبختیه پس از همین لحظه باید شروع کنیم به شمردن نعماتی که داریم ،تمام ثروتیکه داریم.باید از عمق وجودمون بابتِ داشته هامون خوشحال باشیم تا داشته های بیشتری رو بدست بیاریم،خدایی که میگه اگه شکر کنید بر نعمت هایم می افزایم و اگر ناسپاس باشید عقوبت سختی در انتظار شماست.پس شکر کردن و سپاس گزاری کردن و لذت بردن از داشته ها یکی از مهم ترین عواملِ موفقیت نه تنها در کسب و کاره بلکه تو همه ی ابعاد زندگی هستش.هرچقدر سپاس گذار باشید افزونیِ بیشتری رو در زندگیتون شاهدید.(سلامت،ثروت،ارامش)

    نتیجه

    کسی که این چند عامل و رعایت کنه اشتباهات زیرو نمیکنه:

    ١/وقتش رو صرف بحث و توضیح برای دیگران نمیکنه چون میدونه با توجه به ناخواسته ها بیشتر اتفاقات منفی رو جذب میکنه.

    ٢/اشتباهات و اتفاقای بدی که در کار یا بیزینسش میفترو تقصیر دیگران و شرایط نمیندازه و دنبال پیدا کردن نواقص بیرون خودش نیست و فقط به خودش رجوع میکنه و از خودش بابت اشتباهش سوال میپرسه و درواقع بجای دیگران،شرایط و محیط ،باورهای غلط خودش رو مورد بازخواست قرار میده.

    ٣/برای پیشرفت و پول و موفقیت بیشتر وارد ماجراهای پیچیده مثل تبلیغات نمیشه و ضرر و زیان نمیده چون عامل های بیرونی رو علل اصلی رسیدن به موفقیت نمیدونه و خب مسلما مسیر رو راحتتر،سریعتر و با لذت بیشتری طی میکنه.

    ۴/از دیگران انتظار کمک نداره و فقط امیدش به خدای خودش و خودشه،پس توقعش رو از ادما کم میکنه و بجاش توقعش رو از خدای خودش بیشتر میکنه.

    ۵/بدنبال یک شبِ به اوج رسیدن نیست چون میدونه باید تکاملش رو طی بکنه وگرنه سقوط میکنه.

    ۶/خودش رو دائما با بقیه مقایسه نمیکنه و تمرکزش روی اهداف خودشه.پس دنبال پایین کشیدن بقیه برای بالا رفتن نیست چون میدونه که این جهان کوه است و فعل ما ندا :)

    ٧/نگرانی نداره و با ارامش پیش میره چون مطمئنه زمان بندی خدا حرف نداره.

    ٨/به خواسته هاش نمیچسبه چون اولا قانون تکامل رو میدونه و دوما میدونه که هدفش از زندگی لذته و لذت لزوما با رسیدن به اهداف ایجاد نمیشه بلکه باید لذت همیشگیِ درونمون جوونه بزنه و موندگار بشه.

    استاد جانم سپاس گزارم?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
  3. -
    مسعود رضوانی گفته:
    مدت عضویت: 2364 روز

    من فکر میکنم همه چیز به ایمان قلبی داشتن به روح الهی برمیگرده . استاد از ندای قلبشون پیروی میکنن و باید بگم ندای قلب از روح نشات میگیره و روح ذره ای از وجود الهی خداست و تمام اطلاعات جهان رو در اختیار داره . استاد روح شون رو سال هاست بیدار کردن یعنی به جنبه ی روحانی وجودشون اهمیت دادن . و این ندا رو قوی تر کردن وقتی روح ما که بعد مهم وجود ما انسانهاست اختیار زندگی مون رو به دست بگیره خیلی راحت از پس مسایل برمیایم . و برای مسایل راهکارهای بدیع ارائه میدیم . اما کسانی که اختیار زندگی شون رو به بعد ذهنی شون دادن و ذهن رو ارباب زندگی شون کردن نمیتونن در کسب کار و دیگر بخش های زندگی در مسیر درست پیش برن .

    ذهن میگه تبلیغات و بازاریابی ، بسته بندی عالی ، اما ندای روح همون صدایی که در وجود همه ی ما میان همون صدای ضعیفی که از ته چاه میاد همیشه راه رو نشون میده . فقط باید بهش گوش کنیم و همین طور به این ندا اهمیت بدیم هر چه به این ندا بیشتر اهمیت بدیم صدا روح ما قوی تر میشه و ما رو به مسیر درستی که رسالت ما در این جهان بوده هدایت میکنه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    سهند تبیانی گفته:
    مدت عضویت: 3903 روز

    سلام به استاد عزیزم

    جواب این سوال مساله ای هست که چند وقتی هست خودم درگیرش بودم و هستم و در این مدتی که خودم کسب و کار خودم رو راه اندازی کردم بهش برخوردم که در ادامه توضیح میدم.

    اولین موردی که به نظرم همه دچار اشتباه در اون میشوند این هست که به دنبال روش موفقیت افراد می گردند نه باوری که باعث موفقیت شده. چون هر کدوم از ما انسانها به دنیا اومدیم تا مسیر شخصی خودمون رو تجربه کنیم و تکامل خودمون رو طی کنیم و با برخورد به تضادهایی که باهاش مواجه میشیم مسیر درست خودمون رو پیدا کنیم. به همین دلیل وقتی باورهای درستی رو ایجاد می کنیم مسیری که برای هر کدوم از ما روشن میشه متفاوته و دقیقا اینجاست که اکثر مردم دچار اشتباه میشوند. وقتی می بنند یک نفر موفق شده فاکتور ها و معیارهایی مثل:

    تبلیغات

    اینکه اون شخص ایده جدید داشت

    دلیل موفقیتش تیمی هست که داره

    و هزاران دلیل دیگه که ممکنه شخصی که میخواد کسب و کار جدیدی رو شروع کنه اگر باورهای مناسب داشته باشه به احتمال زیاد از روش ها و اتفاقات و عوامل کاملا متفاوتی به موفقیت برسه.

    ولی چون تمرکز روی روش های موفقیت دیگران داریم و تمام مسیرهای دیگه که به عقل ما هم نمی رسه رو می بندیم در واقع دست خداوند رو می بنیدم که به ما کمک کنه. مثل مثالی که استاد میگن تو زمین شوره زار میخوایم باغ میوه ایجاد کنیم. وقتی دست خدا رو ببندیم و فکر کنیم تنها راه اینه که فلان تبلیغ رو انجام بدیم راه دیگه ای نمیذاریم برای خدا که به ما کمک کنه.

    ولی وقتی یک نفر مثل استاد عباسمنش میاد روی باور فوق العاده ای مثل باور فراوانی کار می کنه و میگه خداوند بینهایت راه بلده که افرادی که در مدار آموزه های من هستند رو به سمت من هدایت کنه و دست خدا رو باز میذاره همین باور باعث میشه

    یه روز یک ایده ای بیاد که فلان تغییر در سایت ایجاد کنه

    یه روز الهام می شه تو این فضا یه فایل ضبط کن

    یه روز توی مهمونی یه نفر میاد در مورد استاد با چند نفر صحبت می کنه و اونها به سمت سایت میان

    و هزاران راه و روشی که خدا خودش بلده و وقتی باور درست داشته باشی شرایط برات رقم میخوره، حتی شاید لازم نباشه تو اصلا کاری در اون مقطع زمانی برای پیشرفت انجام بدی

    که شاید قرار نباشه عین همون کارا لازم باشه که شخص دیگه ای برای پیشرفت انجام بده.

    به خاطر همین هست که تاکید استاد همیشه روی باورهاست.

    مگه کسی بود که 1400 سال پیش برای حضرت محمد تبلیغ کنه که دین اسلام در سراسر دنیا معروف بشه.

    ولی وقتی باور درسته و توکل به خداست همه کارهای لازم برای موفقیت انجام میشه چطورش رو خدا می دونه نه کس دیگه ای.

    چند وقت پیش من تو اینستاگرام تو پیج یه شخصی که تو شهر ما معروف هست و پول میگیره و برای کسب و کارها کار تبلیغ انجام میده، دیدم رفته یه مغازه خیلی نقلی داره صبحانه می خوره و بعد اینکه غذاش تموم شد و اومد بیرون یه فیلم گرفت و گفت بیاید اینجا یه مرد خیلی مهربونیه کارش رو تازه شروع کرده و غذاهاش هم عالیه.

    چند روز بعد با یکی از دوستام صحبت میکردم که چه خبرا، گفت والا پدرم یه مغازه باز کرده میرم بهش کمک می کنم، گفتم مبارکه کجاست مغازه؟ وقتی آدرس و اسمش رو گفت سریع گفتم اِاا… اونجا مغازه شماست؟ گفت نکنه تو هم تو اینستاگرام فلانی دیدیش؟ گفتم آره … بعد گفتم چقدر گرفت برای تبلیغ؟ گفت باورت می شه ما خبر نداشتیم اون شخص اومده مغازه ما و بعدشم از مغازه ما تبلیغ گذاشته؟ دقیقا از همون روز دیگه فرصت سر خاروندن نداریم ملت صف میبندن جلوی مغازه ما با اینکه یه هفته بیشتر نیست کار رو شروع کردیم.

    حالا من که از دوستای صمیمی اون شخص بودم قبل از اینکه خودش بهم بگه از طریق دستان خدا این تبلیغ شده بود و همه خبردار شده بودند. و کلی مغازه و رستوران تو همین شهر تبریز چند میلیون پول به همین شخص میدن که بیاد براشون تبلیغ کنه و همیشه هم رستوران اونا خالیه با اینکه بهترین نقطه شهر هستند و کارشونم خوبه.

    اینجاست که فهمیدم وقتی باور فراوانی داشته باشی وقتی توکلت به خدا باشه که من کارم رو درست انجام میدم و نگران نیستم چون بقیه کارا رو خدا برام انجام میده، خدا همه کار برات میکنه که عمرا به عقل خودت هم نمی رسید.

    مورد بعدی که به نظرم خیلی مهمه اینه که وقتی باورات درست باشه و در کنار اون عاشق کاری باشی که انجام میدی و هدفت خیلی بالاتر از پول ساختن و مشهور شدنه

    وقتی به محصول و خدماتی که ارائه میدی ایمان 100درصد داری

    وقتی اطمینان داری کاری که برای مردم انجام میدی واقعا یک نیاز اونها رو برطرف میکنه

    وقتی خودت حاضری اگر جای مردم بودی بابت خدمتی که ارائه میدی چند برابر مبلغی که تعیین کردی هم پرداخت کنی

    وقتی خدمات خودت رو ارزشمند بدونی و بهترین خودت رو ارائه بدی

    در کنار باورهای درست بقیه کارا رو جهان برات انجام میده

    آدمهای زیادی تو دنیا هستند که دقیقا کسب و کار مشابه با استاد عباس منش دارند ولی 99 درصد اونها که همین حرف ها رو شاید بزنند به اونچه که میگن خودشون باور ندارند و به کارشون به چشم منبع درآمد نگاه می کنند نه رسالت و هدفی مثل تغییر زندگی مردم، معلومه که هیچ وقت هم نتیجه استاد رو نمی گیرند.

    مشکل اینجاست که کسی باور نمیکنه که همه کارا رو باور انجام میده.

    باور اصلی موفقیت در هر کاری توحید هست کاری که رسالت استاد عباس منش هست.

    وقتی ایمانت به خدا باشه ایده تولید بهترین محصول رو بهت میده

    خودش برات روش های تولید میشه

    خودش برات مشتری می شه

    خودش برات می فروشه

    خودشم برات تبلیغ میکنه

    هر چی که بخوای همون میشه برات

    بستگی داره تو چقدر باورش داری

    چون به میزانی که خدا رو باور داری برات کار انجام میده

    تو هم فقط از این مسیری که به خاطرش به این دنیا اومدی لذت می بری و فقط روی ایمانت به خدا کار می کنی و نگران هیچ چیز نیستی

    این مواردی که نوشتم رو کاش خودم بتونم نیم درصد باورش کنم و بهش عمل کنم

    کاش به جایی برسم که انقدر ایمانم تقویت بشه که دیگه نگران نباشم

    تسلیم خدا باشم و بعد خودش همه راه ها رو برام باز می کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  5. -
    روح الله سپهری گفته:
    مدت عضویت: 2961 روز

    سلام به استاد دل و همه دوستان

    دلیل تفاوت نتیجه در کسب و کارها چیست ؟

    به نظر من تمام جوابها در باورهای توحیدی ماست که نتایج را رقم میزنه یعنی اگه باور کنیم که خداوند جهان را گوش به فرمان ما کرده تا انچه بخواهیم و دستور بدهیم از طریق جهان اجرا می شود انوقت دیگر نیازی نیست که برویم مثلاهزینه کنیم برای تبلیغ یا کسب و کارمان را جای مثلا با پاخور بیشتر راه اندازی کنیم یا دکور مغازمون را قشنگ تر طراحی کنیم تا بلکه مشتری سراغمان بیاید بلکه جهان و خداوند خودش همه کار را برایمان انجام میدهد این سیستم خداوند است تا به خواسته ما جواب بدهد اگر باورهای توحیدی داشته باشیم و توحیدی عمل کنیم وقتی قدرت خداوند را در حد یک ابزاری چون دکور قشنگ یا تبلیغات باور نداریم خب مسلما داریم به قدرت خداوند شرک میورزیم و نتیجه شرک همواره نگرانی و شکست خواهد بود

    من کاسب هستم و یه همسایه ای دارم کارش تهیه غذاست تقریبا توی شهرمون جز معروف ترین هاست هیچ گونه تبلیغی نداره و همیشه هم مشتری جلو مغازش صف بسته دکور نداره خودش و کارگراش با لباسهای ساده و در بعضی وقتا با لباس محلی هستن بعضی وقتا باهم صحبت میکنیم درمورد وضعیت اقتصادی جامعه و خودم عمدا برای اینکه پی به باورهاش در مورد ثروت و فراوانی ببرم ازش میپرسم که نظرت در مورد وضع مردم چیه و اینا میگه هرکی میگه پول ندارم باور نکن همه پول دارن و میگه مردم هرروز ماشین های بهتر سوار میشن لباسهای باکیفیت تر میپوشن تو خونشون تجهیزات زیادی دارن همیشه میوه و بهترین خوراکی ها رو دارن استفاده میکنن ی سوالی ازش پرسیدم که خیلیها همیشه میگن که قدیما یه نفر کارمیکرد و خرج ۱۰نفرو تامین میکرد و الان باید ۱۰نفر کار کنن و تا خرج یک نفر تامین بشه نظرت چیه گفت این حرف اصلا درست نیست قدیما ما ی کفش میخریدیم دوسال استفاده میکردیم الان سالی ۵جفت کفش میخریم اون زمان خوراکیهایی که در اختیار داشتیم یک درصد الان نیست لباسهایی که داشتیم قابل قیاس با الان نیست اون زمان کسی موبایل و اینترنت نداشت الان دست بچه دوساله موبایل هست اون زمان کسی مسافرت نمیرفت چون پولشو نداشت الان ماشالله همه همه جا میرن و خلاصه ازاین باورهارو داره که نتیجش هم مشخصه اینارو گفتم تا هم پی به اصل ببریم و هم باور فراوانی در ما تقویت بشه اگر جمله بندیم درست نبود ببخشید چون الان ساعت ۳ شبه ممنون که وقت گذاشتید و کامنتمو مطالعه کردید استاد مرسی که کامنتمو میخونی عاشقتم

    همواره با خودتان در صلح باشید و ارام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  6. -
    محمدرضا جوهرزاده گفته:
    مدت عضویت: 2803 روز

    سپاس گذار خداوندی هستم که منو به قله آرامش و خوش بختی صعود داد تا از منظره زیبای زندگی لذت بیشتری ببرم٫

    تمام کسب و کارهای موفق رو که میبینم اکثر اوقات میگردم دنبال آدمی که مسوول اصلی اون کسب و کار هست(مدیر-بنیان گذار یا هرچی که اسمش رو بذارین)و تو ذهن خودم دلایل موفقیتشون رو آنالیز میکنم٫

    یه داروخونه توی شهر ما هست که از بقیه داروخونه ها خیلی موفق تره یه بار واسه خرید رفتم اونجا یه محصول خریدم که نیاز به مشاوره داشت از قضا دکتر همون لحظه رسید که بنیان گذار اونجا بود من ازشون درخواست کردم که چند دقیقه وقشتون رو بهم بدن و ایشون هم با کمال میل قبول کردن بعد از مشاوره محصولی ازشون دلایل موفقیت تو زندگی رو پرسیدم لا به لای حرفاش رگه های قانون رو میدیدم خیلی با حوصله خیلی باعشق خیلی آروم بهم جواب میداد کل حرفاش توی این جمله خلاصه میکنم “خداوند” بهم گفت تو خدارو بیشتر بشناس،درکش کن بعد یه کاری رو شروع کن که بهش علاقه داشته باشی اونقدر علاقه داشته باشی که جلوی بهونه هاتو بگیره٫بهم کتاب قرآن و اشعارمولوی رو هم پیشنهاد داد٫

    این آقای دکتری که من باهاش ارتباط برقرار کردم عزت نفس فوق العاده عالی داشت طرز بیانش-فیزیک بدنش اصلا معلوم بود که خودش و کسب و کارش رو خیلی دوست داره به خاطر همین هم هر روز داره پیشرفت میکنه٫

    این مثال رو زدم که دقیقا به خودم یاداوری کنم باورهاست که تفاوت ها رو ایجاد میکنه چون یه داروخونه دیگه هم چسبیده بهش هست چرا این داروخونه هم موفق تره و هم ثروتمند تر از اون داروخونه هست درحالی که شغلشون یکیه مکانشون هم یکیه!محصولاتشون هم یکیه حتی دیزاین و دکوراسیون شباهت زیادی بهم دارن٫

    به این نتیجه رسیدم که هرکس داره نون باورهاشو میخوره٫

    بدرود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  7. -
    رزا زند گفته:
    مدت عضویت: 2447 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم.

    از نظر من زمانی که تمام تمرکزمون رو روی خدمت به مردم و حل مساله می گذاریم که خدمتی به جهان کنیم جهان هم به ما کمک می کنه تا موفق تر بشیم و هرچقدر این هدف نهاییمون رو از یاد نبریم بیشتر به کیفیت و ارتقا و نو آوری کارمون توجه می کنیم و وقتی کیفیت رو بالا ببریم و بخودمون توجه کنیم دیگر رقیب معنایی نداره حالا اگر عاشق کارمون باشیم و لذت ببریم از کاری که میکنیم چقدر نتیجه ای که همراهش عشق و لذت بوده خوشایند کسانی که ازش بهره میبرن هست و این عشق و علاقه ما از طریق محصولمون به دریافت کننده میرسه و این مسیر چقدر عالی و زیباس. حالا در برابر اگر کسی مدام به رقیب فکر میکنه و مدام نگران هست و هدفش فقط کسب درآمد هست چقدر جهان و کائنات هماهنگ هستن باهاش و محصول نهاییش چه تاثیری روی دریافت کنندش داره؟!

    بیاید از دیدگاه یک مصرف کننده نگاه کنیم به مساله

    وقتی خواسته و نیازی در درون شخص بوجود میاد ذهن فرد شروع میکنه به فیلتر کردن اطلاعات اطرافش تا بتونه جواب پیدا کنه و رفع نیاز کنه و حتما کائناتم شروع می کنه به فرکانس شخص جواب دادن و هدایتش به سمت بهترین راه. شخص چندتا راه حل پیدا میکنه.

    چه چیزی باعث میشه که از بین محصول یا راه حل من و دیگری شخص منو انتخاب کنه؟ اگر به قلب فرد بخواهد الهام بشه اون محصولی الهام میشه که مساله رو راحت تر حل میکنه به صرفه تره و براش کلی منفعت داره (یعنی میزان کیفیت و نو آوری و حل مساله ای که فروشنده در محصولش ایجاد کرده)

    پس بیاید به راه حل فکر کنیم بجای کسب درامد یا به بیان دیگه دنبال پول نریم بذاریم پول دنبالمون بیاد.

    بنظرم اگر کاری که می کنیم رو دوست داریم و لذت می بریم ازش کم کم اعتماد بنفس اینکه من بهترینم درین کار و خیلی درموردش می دونم و درکش می کنم در ذهنمون شکل میگیره و هروقت کسی از ما درموردش میپرسه بخاطر عشق و علاقمون بهش چشمامون برق می زنه و کلی اطلاعات ناب و خوب به شخص می دیم. اعتماد بنفس در کاری که انجام میدیم قابل لمسه برای دیگران و احساس مارو عالی نگه می داره. بنظرم اعتماد بنفس و عشق در کاری که میکنیم میتونه یک فاکتور مهم دیگه باشه.

    یک مثال دیگه هم میتونه جواب دادن به این مساله باشه که الان من دارم به کیفیت جوابم فکر میکنم که چقدر میتونه یاری رسان به بقیه باشه؟ یا دارم فکر میکنم چجوری بنویسم ک خوشایند بقیه باشه و بیشتر بهم رای بدن؟ یا اینکه چیکار کنم اون پولو ببرم و رای بیشتر جمع کنم؟ یا چند وقت یبار بیام نگاه کنم ببینم چندتا رای دارم؟

    بنظرتون احساس و فکر الان من در شمایی که دارین این متن رو میخونین قابل لمس و حس شدن هست یا نه؟ یچیزی پس ذهنتون نمیگه داره تبلیغ الکی میکنه یا میخواد واقعا بهمون کمک کنه؟

    واقعیت اینه که اگه ما انقدر این سایت رو دوست داریم بخاطر احساس کمک و جواب گرفتنه بخاطر این هست که ما میدونیم عباسمنش همه سعیشو میکنه به ما بهترینو ارائه بده و خودشو باور داره و ما هم بهش باور داریم. ما میتونیم بعنوان خریدار حس کنیم احساس استادو. ما میتونیم اعتماد بنفسو حس کنیم. و البته که وقتی این نیاز در ما بوجود اومد و خواستار تغییر شدیم یجوری کائنات کمکمون کرد بیایم اینجا.

    بنظرم راز کار تمرکز به حل یک مساله از جهان هست. البته با اعتماد بنفس و باور خودمون(؛

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    اسماعیل صابری گفته:
    مدت عضویت: 2805 روز

    به نام پروردگار یکتا

    شکر بی کران خالقم را که مرا در مسیر رشد و هدایت قرار داد٫

    با سلام خدمت دوستان عزیز و استاد عباس منش بزرگوار

    به نظر من دلایل زیر باعث موفقیت استاد عباس منش شده اند:

    ٫توکل با تمام وجود بر قادر توانا

    ٫رعایت اصل تکامل

    ٫عمل به الهامات

    ٫توجه به نکات مثبت و داشته ها

    ٫شکرگذاری خالصانه

    ٫عدم توجه به نکات منفی و رقبا

    ٫اعراض از ناخواسته ها

    ٫تمرکز عالی بر روی کار

    ٫عشق فراوان به کار و زمینه فعالیت

    ٫شناخت خود و علایق

    ٫خوب زندگی کردن و کمک به جای بهتری برای زندگی شدن جهان

    ٫عزت نفس بسیار عالی

    ٫باور به اینکه با توکل بر خداوند و احساس خوب هر اتفاقی به خیر و صلاح من است

    ٫تولید محصول با کیفیت

    ٫داشتن سبک شخصی

    ٫باور به توانایی های خود

    و٫٫٫

    شکر بی پایان خداوند منان را که با نشان دادن این الگوهای موفق راه هدایت را به من و دوستانم نشان می دهد٫

    در پناه حق شاد و سلامت و ثروتمند باشید٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    مروا امیری گفته:
    مدت عضویت: 2363 روز

    سلام به الگوی خودم استادعباس منش وسلام به دوستان

    خب من اومدم دوباره دیکته ای ازموفقیتهای استادم بنویسم که بفهمم خودم درچه سطحی ازاین اگاهی ها هستم ٫خب وقتی که من استادرو الگوی خودقراردادم بایدازش یادگرفته باشم که با یکسری باورها میشودخالق زندگی خودم شوم ٫وشنیدم ودیدم استادباطرزتفکرش ثابت کرده که باافکارش وبا باورهاش وبا ایمانش نیازی به تبلیغ دررسانه ها وسیستم هانداره چون اون خودشو درمداری قرارداده که خداوندداره همه کارهاشو انجام میده الرزقورزقان بدون هیچ تقلایی رزق داره دنبالش میاد اینها اون تفاوتهاست تویه باورهاشه اونم بقول خودش توزمانیکه همه دارن میلیون میلیون دارن تبلیغ میکنن صبح تاشب ازبرندهاشون صبح تاشب درسایتها درصفحه اینستا درشبکه ها دررادیووتلویزیون ٫حالا بیاییم فکرکنیم که چطوراستادازبین میلیاردهاسایت یک دونه سایت داره که کلی مخاطب عاشق داره که بدون یک ریال وبدون هیچ تبلیغی تازه دارن دوره هاشون میخرن وکلی نتایح متفاوت داره ایجادمیکنه درهمه جنبه هانه فقط مالی بلکه سلامتی٫روابط معنویت ٫عشق٫چون استادقانون درک کرده واینجوری به دنیانگاه کرده وبا ایمانی راسخ حرکت کرده اما اگه منه مروا تا الان نتیجه ای نگرفتم وموفق نشدم بخاطرباورهای اشتباهی که ازبچگی درذهن من فروکردن وحالا که اومدم ازفایلای استادم استفاده کردم وبازم نتیجه نگرفتم بازم تفاوتی هست که من درست باورشون نکردم یا اگه هم کردم تنبلی کردم ودرست بهشون عمل نکردم روی تغیرباورهام کارنکردم روی کنترل ورودیهام کارنکردم پس عیب ازفایل نیست مثل همون ادمهایی هستم که قانون درک نکردن دارن تبلیغ میکنن کلی پول خرج میکنن کلی تلاش فیزیکی تایه حدی رشدمیکنن امادوباره سقوط میکنن پس من عدم درک قوانین رودرعملکردخودم میبینم ٫یه زمانی نتورک کارمیکردم درذهن من باورهای اشتباهی فرو میکردن که موفقیت درکت وکرواته موفقیت درتبلیعاتوبازاریابیه موفقیت دربسته بندی محصولاته موفقیت درتلاشو تقلاست ٫٫اماالان ازگفته های استاد فهمیدم باید بشینم افکارموکنترل کنم وعمل کننده باشم ودارم میبینم اگاهی های استادوکنترل افکاراستادوکارکردن روی تغیرات باورهاش عامل موفقیتش شدن چون باتمام تعهد باتمام باوروباتمام توکل وایمانی که داشت مسیرشو شروع کردبه ادامه دادن وورودیها نامناسب ودرهای ناامیدی روبه روی خودش بست وشروع به خودسازی کرد وهمه چی رو خداوندمسخرش کردبخاطرهمینه که سایت پرباری داره ازهرلحاظ دردنیا بازم میگم چون باوروایمان قوی داشت که نتایج اینجوری براش رقم خوردچون تفاوت درباورشه چون فهمید قانونی دردنیا وجودداره که تمام اتفاقات تک تک ماهارو باذهنمون خلق میکنه استاداینجورنگاهی به قانون داشت واینجورنگاهی به خداوندداشت وباورداشت که خداوندپاسخ میده به افکارواحساسش ما با افکارمون چه اگاهانه وچه نااگاهانه اتفاقاتوشرایط رو درزندگیمون خلق میکنیم وماهستیم داریم اتفاقات رقم میزنیم بقول قران بماکانویعملون بماقدمت ایدیهم اگراستادموفق شدن بخاطردرک قانونه واینجوری پیش رفته ودرهمه فایلهاش باعشق داره فریادمیزنه که با با کارکردن روی باورهاش به اینجارسیده وخودش باذهنش همه چیو خلق کرده اینجوری شده خالق زندگیش چون فهمیده عمل کردن به قانون تکامل میخواد این قانون کارکردن میخواد تلاش ذهنی میخواد نه تلاش فیزیکی نه تبلیغ عامل موفقیتش دردرک این قانون بوده

    شادوپیروز باشید استادم ودوستان عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    رضا شهبازی گفته:
    مدت عضویت: 2915 روز

    با سلام و عرض ادب و احترام به تمامی عزیزان خانواده ی صمیمی عباس منش

    در ارتباط با پاسخ به سوالی که استاد مطرح فرمودند ،متاسفانه تاکنون موفق به تهیه ی دوره ی روانشناسی ثروت 3 نشده ام.اما به استنباط باورهای شخصی و ایمان قلبیم ،که مدت کوتاهی هست بصورت اساسی برای تثبیت آنها روی خودم کار میکنم و در همین مدت کوتاه نتایج و نشانه های آن را در بیزنس خودم تجربه کرده ام .

    اولاً بایستی از دیدگاه رقابت به دیدگاه خلاقیت تغییر رویه داد .یعنی اینکه یاد گرفتم بجای تمرکز بر عملکرد و نحوه ی انجام کارها در رشته ی تخصصی خودم ،توسط همکاران (کاری که پیش از آشنایی با این آگاهی های ارزشمند بوفور انجام میدادم)به راهکارهای جدید و خلاقانه رو بیارم و از خداوند بعنوان تنها و تنها منبع رزق و روزی و برکت راهنمایی بخواهم .(کاری که استاد عزیزمان سالهاست انجام میده و تمام نتایج ارزشمند زندگیشون همانگونه که خود ایشان اذعان دارند مرهون درک عمیق همین نکته هست )

    دوم اینکه من باور دارم که ما و جهان مادی که در آن میهمان هستیم و حتی جهان غیر مادی که ورای درک از طریق حواس پنجگانه ما هست،تماماً از یک منبع و از یک ریشه ساخته شده اند و از آنجایی که این نیرو و منبع ابتدا و انتهایی نداره و بسیار بسیار هوشمند هست ،همواره در جهت تکامل و رشد در حال حرکت هست .و همانگونه که امروزه بر همگان واضح است که افکار از جنس انرژی هستند ،ما در هر لحظه بعنوان منبع تولید انرژی ،در حال ارسال افکار به جهان هستی میباشیم و این افکار همانندیهای خوشان را به سمت ما جذب میکنند (خواه مثبت ،خواه منفی ،چون این ذهن توانمند و هوشیار که ما آنرا خالق هستی یا من برتر یا خداوند مینامیم ،درکی از آنچه که ما منفی یا مثبت تلقی میکنیم ندارد ،یعنی اینکه بقول استاد احساساتی نیست و آنچه که ما بعنوان انسان تجربه میکنیم رو تجربه نمیکنه)پس با درک عمیق این موضوع و یادآوری لحظه به لحظه ی آن من آموخته ام که خودم خالق شرایطم هستم و هیچ عامل بیرونی وجود نداره .چون هر باوری جز این باور شرک هست.با درک این موضوع این من هستم که تک تک مشتریهایم را بسمت محصولات و خدماتم جذب میکنم.واو که بینهایت توانمد و رزاق هست (اگر)من روی باورهام بمونم و تردید و ترس و نگرانی رو به ذهنم راه ندم ،او در پاسخ گویی امین هست و تمام و کمال و لبریز ،پاسخ درخواستهای مرا خواهد داد.

    مضاف بر این دو مورد ،همیشه و همیشه همانگونه که از استادم در دوره ی دوازده قدم (تکنیک ستاره قطبی )آموختم ،هر لحظه منتظر ثبت اتفات نیک و مثبت در زنگیم هستم و همان لحظه برای تک تک آنها خداوند را سپاس میگویم و از شکر گزاری برای آنچه که بمن داده غافل نمیشم.

    با امید بهروزی و شادکامی و موفقیت روزافزون در بیزنس ،زندگی و روابط عالی تکاتک شما عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: