سریال زندگی در بهشت | قسمت 1

سلام و درود به استاد عزیز و خانم شایسته که همیشه شاد و سرزنده هستن

استاد دقیقا توی شرایطی که همه دارن روی ناخواسته ها فکر میکنن و ناآگاهانه به واسطه کانون توجه خودشون دارن زندگی رو برای خودشون ناگوار و حتی ناگوارتر میکنن، تصمیم شما برای زندگی در پارادایس و اشتراک بخشی از تجربیات و اتفاقات روزمره ی زندگیتون واقعا ستودنیه ،

خیلی حال کردم وقتی که گفتین بیایم یک صدای متفاوت باشیم

یک نگاه متفاوت باشیم، یک نگاه الهی باشیم که صدق بالحسنی باشیم

تصدیق کنیم زیبایی هارو تا خداوند ما رو هدایت کنه به زیبایی های بیشتر…

خدارو شکر میکنم بابت اینکه الان بواسطه وجود این بستر و تکنولوژی موجود برای ما هزاران کیلومتر فاصله فیزیکی بی معنی شده و ما اعضاء سایت و دوستان هم فرکانسی فارغ از اینکه از لحاظ فیزیکی کجا هستیم میتونیم باهم باشیم، همراه شما باشیم تا متفاوت از جریان غالب جامعه جور دیگه فکر کنیم، جور دیگه نگاه کنیم و مثل شما جور دیگه نتیجه بگیریم…

بابت اینکه ما رو کمک میکنید برای آسان شدن برای آسانی ها ازتون بی نهایت سپاسگزارم بستری که اون زمان که شما شروع کردید وجود نداشت ولی الان ما این موهبت رو داریم. یک استاد و عشقشون که راهنمای ما هستن و یک سایت عالی با دوستان عالی و هم فکر که تلاش میکنن برای بهبود زندگی و یکی شدن با جریان الهی…

خدارو شکر… خدارو صد هزار مرتبه شکر…

خیلی عالی گفتید توی همین فایل که زندگی خیلی زیباست، خیلی قشنگنه ، ممکنه یکسری مسائل پیش بیاد که باید حل بشه اما حل شدن همشون راه داره زمانی که با یک نوع طرز فکر متفاوت به جهان نگاه کنی…

گفتید که خانم شایسته عزیز یکبار زحمت کشیدن و با سری فایلهای سفر به دور آمریکا به ما نشون دادن شکل عملی این نوع نگاه به زندگی رو و چقدر اون فایلها تاثیرگذار بودن برای من و خیلی از دوستان و حالا اینبار سریال زندگی در بهشت که خدا میدونه چقدر برای همه بچه ها مفید و موثر باشه…

بابت همه تلاشهای خانم شایسته و استاد عزیز صمیمانه سپاسگزاریم.

،

راستی یه ماجرای جالب بگم براتون از دیروز و از تاثیر این فایلها و همراهی با شما …

دیروز با خانواده تصمیم گرفتیم برای نهار بریم بیرون و توی طبیعت و کوهپایه های سبز بهاری شمال شهر باشیم، قبل حرکت خواهرم گفت که سری قبل که با همسرش رفته بودن یک برکه و دریاچه کوچک پیدا کرده بودن که خیلی جالب و زیبا بوده، من یهو یاد پرادایس و دریاچه زیبای اون افتادم و گفتم خیلی عالیه منم میخوام اون دریاچه رو ببینم و از همون مسیر راهی شدیم ولی چون خواهرم خودش رانندگی نکرده بود نتونستیم اون راه دریاچه رو پیدا کنیم ولی من خیلی دلم میخواست کنار آب بشینیم و نهار بخوریم، تقریبا نیم ساعتی گشتیم و اون محدوده از جاده رو که خواهرم فکر میکرد راه فرعی دریاچه اونجا هست رو دو سه بار رفتیم و برگشتیم ولی پیداش نکردیم؛ دیگه همه گفتن که ولش کن بریم یه جایی پیدا کنیم بشینیم دیگه

ولی من دلم اون فضای دریاچه رو میخواست، بعد که راه افتادیم یه راه فرعی دیدم گفتم حالا اینو بریم ببینیم کجا میره بعد کمی جلوتر رفتیم گفتیم خب دریاچه که نشد همنیجا واستیم و بشینیم نهار بخوریم ، پیاده که شدیم یه نگاهی به دشت و پستی بلندی های اطراف کردیم با کمال تعجب دیدم عه! سه تا برکه آب بزرگ اونطرف دیده شد بعد گفتیم بریم اون سمت اون سومیه کنارش جای نشستن داره.

بعد کمی رانندگی و کمی پیاده روی رسیدیم اونجا

وای چه فضای جالبی داشت یه برکه بزرگ آب خیلی آروم و با صفا

انعکاس صخره و سبزی چمن ها در کنار ها و انعکاس آسمان آبی و ابرهای سفید پف پفی بهاری روی آب همراه با یه سری موج ریز روی آب و تلالوی نور آفتاب روی اون چقدر چشم نواز بود…

چه آب زلالی داشت از کناره هاش میشد زیر آب شیب زمین رو دید که به عمق میرفت چه تنالیته رنگی قشنگی رو ایجاد کرده بود…

گفتم خداروشکر ببین هدایت شدیم ها… واقعا جالب بود… مثل گفته های استاد بود،

بعد گفتم یه دوری بزنم این فضا رو بیشتر ببنیم بعد متوجه شدم ک این برکه حاصل جمع شدن آب بارون و چندتا چشمه هست (درست شبیه پرادایس) و سر ریز آب اون برکه از یه گوشه ای آروم جاری هست و میره برای درختها و فضاهای دیگه(درست شبیه پرادایس) !! گفتم ببین بخاطر توجه من که این مدت با سایت و فایلهای اون زندگی کردم و خواسته امروزم؛ جهان منو هدایت کرد به فضایی شبیه پرادایس تا این تجربه ذهنی به یک تجربه جسمی و قابل لمس تبدیل بشه… یه گوشه ای از اون برکه یه مقدار نیزار بود و یه سنجاقک زیبا داشت اون حوالی پرسه میزد، اونطرف تر صدای قورباغه ها میومد و چه حس قشنگی بود آرامش اونجا کمی اونطرف تر یک ویلای زیبا دیده میشد که دوتا برکه دیگه جزء اون بودن و مشخص بود آب اونها برای آبیاری درختهای باغ استفاده میشه تحسنش کردم و برای صاحبش خوشحال بودم و گفتم ببین چقدر فضای خوبی رو ساخته چقدر زیباست ولی اگه قبلا بود شاید بیشتر حسرت نداشتن همچین فضایی حال منو بد میکرد ولی الان حالم خوبه و میگم خدا بزرگه من هم میتونم همچین ویلایی داشته باشم فقط باید توی مسیر درست باشم ،

همون حس خوب دیروز باعث شد دیشب قبل خواب هدایت بشم به بخشی از مطلب ارزشمند سایت و مطالعه شون بکنم و درکم باز بیشتر بشه درباره قوانین الان این حس رو دارم که من باید بیشتر و بیشتر وقت بذارم روی مطالب سایت؛ خدا به ما کمک کنه تا از این گنجینه بتونیم نهایت استفاده رو بکنیم.

و در نهایت فقط کافیه با احساس خوب با خدا باشیم و پادشاهی کنیم…

خداروشکر میکنم بابت این جهان زیبایی که آفریده و خداروشکر میکنم که ما به این مسیر هدایت شدیم تا با دونستن و هماهنگ شدن با قوانین ثابتش بتونیم از این زیبایی ها و نعمت ها بهره مند بشیم و لذت ببریم و شکرگذار باشیم…

،

خلاصه بگم که استاد عزیز و خانم شایسته خیلی دوستتون داریم و این فایلها و کامنتها و مشارکت دسته جمعی که اتفاق میوفته خیلی برای همه کمک کننده اس و باعث گسترش احساس خوب میشه ، احساس باهم بودن و خانواده بودن… انشالله یه روزی همه بچه ها با یه عالمه حس خوب و حسابهای پر از پول میایم پرادایس از نزدیک می بینیمتون.