سریال زندگی در بهشت | قسمت 2

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزار دوستان عزیزمان «عباس و لیلا  »، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

نگاه زیبای عباس عزیز:

آتیش…

چیزی که زندگی بشر رو بعد از اینکه تونست مهارش کنه متحول کرد.

این کلمه خودش نماد “تکامله” اصلا: از نحوه ی درست کردنش تا صبوری ای که لازمه تا اون آتیش کوچولویی که با کلی زحمت درست کردی بزرگ بشه و ساعت ها گرمت کنه و از اون نور خوشگلش لذت ببری

بشر اولیه ابتدا از آتیش هایی که طبیعت خودش با صاعقه یا دلایل دیگه درست میکرد به شدت ترس و واهمه داشت اما بالاخره یک نفر از اون جمع بر ترسش غلبه میکنه و برای درک اون لاله های سرخ و ترسناک اقدام به نزدیک شدن بهش میکنه درصورتی که همه ی اطرافیان اون رو از این کار برحذر کرده بودند…

تصمیم میگیره که به جای ترس ایمانش رو نشون بده و بر خلاف نظر همه ی اطرافیانش عمل کنه …

و نتیجه چی میشه؟

بعد از اون داستانه که انسان دیگه مجبور نمیشه برای فرار از سرما هر سال قشلاق کنه، توانایی داشتن مکان سکونت ثابت داشته باشه و خانه خودش رو گرم نگه داره…

بعد از اون داستانه که انسان مزه ی خوشمزه ی گوشت مغزپخت رو زیر دندان هاش میچشه…

بعد از اون داستانه که انسان دیگه از حیوانات وحشی فرار نمی کنه و با داشتن شعله های آتش حتی اون ها رو فراری میده…

بعد از اون داستانه که زندگی انسان متحول میشه…

اما نکته مهمی هم توی روشن کردن آتیش وجود داره که من با تجربه بارها روشن کردنش بهش رسیدم و اون هم “صبر و حوصله” داشتنه!

اصلا آدم عجول نمیتونه آتیش روشن کنه:

چون آتیش با ذرات کوچولو کوچولو شروع میشه و نمیشه یهو آتیش بزرگ درست کرد…آتش هم باید تکاملشو طی کنه

همون جور که استاد عزیز و خانم شایسه چند ساعت وقت صرف اون کردن و با آتیش زدن کاغذ و مقوا و شاخه های کوچیک شروع کردن و آروم آروم این آتیش بزرگ شد

حتی جالبه که بنزین هم برای دقایقی آتیش رو خیلی شعله ور میکرد اما بعد از مدتی به همون سایز قبلی برمیگشت…

مثالش به قول استاد مثال آدمیه که ظرف ذهنیش کوچیکه حالا تو بیای هی مبلغ های زیادی بهش میدی…

چیکار میکنه؟

همه پول رو نابود میکنه…

اما وقتی تکاملش رو طی کرد و اون کُنده های بزرگ یواش یواش به زغال تبدیل شدن اون وقته که ساعت ها باقی میمونه…چیزی که توی فایل دیدیم که تا نزدیکای ظهر حرارتشو داشت و باز با ریختن چند تکه چوب دیدیم که شعله ور شد!!!این نشون میده که چه پتانسیلی توی کُنده های بزرگ نهفته هست و چه انرژی دارن که هرچیزی روشون بذاری رو میسوزونن…حتی خیلی مشخص نبود که روشن هستن چون شعله ای نداشتن اما {در,نشون} فوران میکرد…{درونشون} روشن بود… و همون اصله…

توی روشن کردن آتشم ما پیشرفت کردیم

یه زمانی با سنگ آتش فشان و اینا با بدبختی یه آتیش رو روشن میکردن اما الان چی؟

استاد با یه مشعل هیولا ببین چقدر پروسه ی روشن شدن آتیش رو تسریع کرد…

و چقدر تکه های سوحته شده ی شاخ و برگا وقتی که نسیم از میونشون رد میشد و رنگ سرخشون رو به رخ میکشیدن زیبا بودن

راستی اینم بگم همین خاکستر درست شده میدونین چقدر خاک رو حاصل خیز میکنه و پایه ی خوبی میشه واسه رشد گیاهان جدید؟؟!

چه فراوانی قشنگی…

دمتون گرم استاد و خانم شایسته عزیز، واقعا زندگیتون دفتر مشقه واسه مون…

خیلی خوشحالم که دست به قلم شدم و این چیزا همینجوری اومد و من نوشتم….خدایا شکرت

دوستون دارم


نگاه زیبا لیلا عزیز:
به نام خداوند زیبا

چه بارونی گرفته، خداجون شکرت. نوشتن این کامنت تواین فضای رویایی چه لذتی داره…

خوب…..

خدای من، هیچوقت تصورشو نکرده بودم که بهشت توی شب چه شکلیه؟!

واما بهشت ما توی شب: یه کلبه ی چوبی قشنگ که با نور لامپ سر درش روشن شده.

یه پل چوبی که دور تا دورش تاریکیه مطلقه وروی خودش با نور لامپ روشنه، اصلا معلوم نیست که یه وجب اینور واونور ترش چیه؟!

روشنی این لامپها فقط این گل واین کلبه ی چوبیه زیبارو نشون میده، همین باعث میشه آدم غفلت نکنه وپاشو این ور واونور نزاره وفقط پاشو جایی بزاره که نور چراغ اونجارو روشن کرده..

بازی وقانون زندگی هم همینه: اگه بدونیم و باور داشته باشیم که چراغی به اسم هدایت الله، لحظه به لحظه و قدم به قدم جلوی پامون رو بهمون نشون میده و با کنترل ذهنمون و موندن توی احساس خوب، چراغی داریم که مسیر رو برای ما روشن می کنه وبهمون نشون میده که قدم بعدی چیه؟!

پس راهمون روشنه وفقط یه قدم جلوترو می‌بینیم، و چقدر اینجا توی غالب این تصویر از شب بهشت، برام منطقی شد که فقط باید قدم به قدم با کنترل ذهن و موندن توی احساس خوب و وصل شدن به هدایت الله مسیرمون رو سپری کنیم، درست مثل مسیر ورود به این پل چوبی تارسیدن به کلبه که صراط مستقیم داره ونیم متر اینورتر ویا اونورتر مارو میندازه تو دریاچه که خوراک کروکودیل بشیم…

تو این فضای شب بهشت چه قدر دلنوازه آواز زیبای جیرجیرکها.

من همیشه وقتی صدای آواز جیرجیرکها و قور قور وزغها و آواز پرندگان وحتی صدای حیوانات را می شنوم که در سحرگاهان یا در دل تاریکی شب می‌خوانند، احساسی بهم دست میده که بهم میگه اونها دارن با زبون خودشون مدح وثنای رب جهانیان رو میگن وخداوند رو ستایش می‌کنند، مخصوصاً صدای خروس در سحر، خیلی خیلی حس خوبی بهم میده..

خدای من!

هرروز وهرشب ما هدفمند برای انجام مأموریت های پی در پی زنده هستیم وزندگی می کنیم وبه اهداف کوچک وبزرگمون می‌رسیم ورشد می کنیم وبزرگتر میشیم وآگاهی هامون رو در حل مسائل به یاد میاریم و دوباره از خودمون به اصلمون وخدای درونمون تکامل پیدا می‌کنیم و دوباره برمیگردیم و بازگشت همه بسوی اوست.

خدای من!

سوزاندن وسایل اضافه و دور ریختنی چقدر حس خوبی بهم میده… اووه انگار شب چهارشنبه سوریه اینجا، چقدر قشنگه خدای من، عاشق آتیش بازی هستم.. پاکسازی زندگیمون از وسایل اضافه ودورریختنی، چقدر فضای زندگیمون رو زیباتر و دلبازتر میکنه، و چقدر جا رو برای وسایل کارآمد باز میکنه.

_بسوزون بسوزون تا برگرده به دامان طبیعت.

من گاهی وقتا میدیدم که شالیکارها وکشاورزان بعداز برداشت محصول زمینهاشونو آتیش میزدن و برام سؤال بود چرا؟

یه پرده از جلوی چشمم کناررفت : اونها با اینکارشون طبیعت رو از علفهای هرز واضافه و هر باقیمانده ی بدرد نخور از گیاهانی که کشت کردند، پاک می‌کنند و زمین رو پاکیزه وآماده برای محصول سال جدید و شایدم با اینکار زمین حاصلخیزتر میشه!

وقانون :

باید باورهای محدود کننده رو هرس کنیم باید اونها رو با روشن کردن شعله های وجودمون برای درک وعمل به آگاهی‌ها ی قوانین هستی و همینطور شعله‌ور کردنه انگیزمون برای ادامه ی اینکار، این باورهای درهم تنیده ی محدود کننده رو نابود کنیم و به آتش بکشیم و زمین ذهنمون رو آماده کنیم برای کاشت باورهای قدرتمند کننده.

روشن شدن آتش انگیزه واشتیاق برای ادامه ی ماندن در این مسیر کسب آگاهی وعمل به آگاهی، چقدر زندگیه ما رو روشن‌تر میکنه، وچقدر زیباتر و گرمتر، درست مثل شعله های آتشی که در بهشت روشن شده که همه جا رو در اطرافش گرم و روشن میکنه.

خدای من!

_زندگی با نور معنا داره.

آره واقعا همینطوره، اگه روشناییِ هدایت‌های الله در مسیر زندگیمون نبود، زندگی در تاریکی و گمراهی و سردرگمی، غوطه ور وبی معنا بود وچه پوچ بود..

خدا ی من! شکرت که قلب منو هرلحظه با نور هدایت هات روشن و پر نور میکنی تا قدم های بعدی رو بهتر ببینم و اقدام کنم و تو مسیر خواسته هام باشم و راحتتر و با کیفیت‌تر و بالذت بیشتر مسیرمو ادامه بدم.

خدای من!

اگر نور حضور تو در لحظه لحظه ی زندگیمون نبود، از همون بدو تولد، زندگیمون چقدر تاریک وبی معنا بود.

_ریختن بنزین روی اتیش: من از دیدن این تصویر به این درک وآگاهی رسیدم که آتش انگیزه و روشناییه آگاهی وهدایت داره باورهای محدود ما رو میسوزونه ونابود میکنه و با کارکردن روی خودمون داریم باورهای غلط و محدوکننده رو از بین می‌بریم و ذهنمون رو از چیزهای اضافه و بدرد نخور و هرز پاکسازی میکنیم، تا جایی برای باورهای قدرتمند کننده باز شه، حالا چیه که تو این مسیر به ما مثل بنزین کمک میکنه؟ و مثل بنزین عمل میکنه؟!

به نظر من گوش کردن و تکرار آموزش‌های استاد اثر بخش ترین بنزین برای نابودی باورهای محدود کننده ی ذهنه.

_بنزین آتش رو شعله ور میکنه و گر میگیره وچند لحظه بعد فروکش میکنه: دقیقا مثل این میمونه که ما فقط در زمان کوتاهی آموزش‌ها و جدی بگیریم وعمل به قوانین رو ادامه ندیم واثر بخشیه این آموزش‌ها ویاداوری قوانین، به محض تکرار نشدنش، کمتر و کمتر میشه و مثل بنزین گرگرفتگی و اثرش فروکش میکنه ودیگه راهمون سخت تر و طولانیتر میشه، پس بیایید همگی از بنزین محرکمون که آموزش‌های استاد هست استفاده کنیم و تکرار و تکرار کنیم و ادامه بدیم، چون به محض کنار گذاشتن و تکرار نکردنش برای باورسازی وپاکسازی، دوباره همه چیز فروکش میکنه وذهنمون پراز باورهای نامناسب و محدود و منفی باقی میمونه و هیچ تلاشی برای ازبین بردن این درختان هرز ذهنمون صورت نمیگیره، اصلا تماشای زندگی در این بهشت خودش به تنهایی آتشی در وجود تک تک ما شعله ور کرده که نگو ونپرس استاد مهربانم، و هرکدوم از ما فایلهای رایگان و دوره هایی در دست داریم که با تکرار و تکرار اونها، مثل بنزین این شعله ها رو شعله ورتر و قوی تر میکنیم برای رسیدن به اهداف باید اشتیاق سوزان و ایمان و تعهد داشت و اقدام کرد.

_خدای من چقدر آتش زیباست و این هم حاصل تکامل بشر است و چه زیبا مسخر انسان شده. چون طبق وعده ی خداوند هرآنچه در زمین و آسمان و بین آنهاست به تسخیر ما درآمده.

_استفاده از مشعل: استفاده از ابزار کارآمد ومناسب برای پیشبرد اهداف، که در بحث درک واجرای آگاهی‌های جهان هستی برای من مشعل تداعی کننده ی محصولات استاد عباس منش هستش، ما برای داشتن یه ابزار کارآمد که کارمون رو راحت‌تر و با کیفیت‌تر و سریعتر انجام بدیم در مراحل تکامل، اقدام به هزینه کردن وتهیه ی ابزار مناسب وکارامد میکنیم وچقدر این ابزار میتونه به ما کمک کنه که به هدف اصلیمون راحت‌تر برسیم، منم بعداز طی کردن تکامل، محصول 12 قدم رو از اول تا اینجا که آخر قدم 9 هست تهیه کردم ودلم میخواد به ابزار مناسب واپدیت شده و کارامد روانشناسی ثروت هم دسترسی پیدا کنم و قطعا این اتفاق بزودی محقق میشه ومن بهای اونرو میپردازم وبیلیونها برابر بیش‌از این بها رو به زندگیم وارد میکنم والبته که با عمل به اون آگاهی‌ها وتکرار و مداومت در انجام آموزش‌های 12قدم و روان شناسی ثروت.

البته که من تا اینجاهم قدم به قدم، کوچیک کوچیک اومدم جلو و فقط ادامه دادم و استقامت ورزیدم و از 12 قدم و فایل های رایگان مثل بنزین ومشعل استفاده کردم و تا رسیدن به خواسته هام ادامه خواهم داد با تعهد زیاد و با احساس لذت از مسیر با ایمان به اینکه مسیر درست همینه…

_تکامل سوختن این چوب‌ها از چوبهای کوچک به بزرگتر :همه چیز باید سیر تکامل خودرا طی کند، به طور مثال ما در ابتدای مسیر فقط روی باورهای محدود کننده ی واضح که بسیار تکرار شونده بودند تمرکز داشتیم وروی اونها کار میکردیم و پیشتر که آمدیم به باورهای مخرب مخفی رسیدیم که با طی کردن تکامل رفتیم سراغ بیرون کشیدن باورهای لایه های زیرین ذهنمون و ترمزهای مخفیِ ذهن رو بیرون کشیدیم و بجای اونها باورهای مناسب و زیبا می‌سازیم که در هر لحظه فرکانس مناسب و قدرت مند در ما ایجاد میکنه، و چون این باورهای مخفی در لایه های زیرین ذهنمون هستند دسترسی به اونها مستلزم تعهد و استمرار بیشتر به درک و فهم آگاهی‌های قوانینه و خواندن فکر خداونده.

_آره اگه ادامه بدیم راه ها باز میشه.

استاد جان و مریم عزیزم وقتی که شمارو دیدم که اون همه چوب وخار وخاشاک رو از مسیر و از اون فضا جمع کردین و اوردین اونجا تا آتش بزنید، چقدر تحسین تون کردم، گفتم آفرین واحسنت به این میگن تعهد، به این میگن ادامه دادن، به این میگن استقامت، شما میتونستید اون همه درخت هرز رو کنار مسیر به حال خودشون رها کنید ولی شما برای زیباتر شدن و دلبازتر شدن و راحتتر شدن مسیرتون و اطرافتون و برای دلچسبتر شدن فضای بهشت کمر همت به پاکسازی اونجا بستین وبا این موضوع به این آگاهی رسیدم:اگر باورهای مخرب ومنفی که فضای ذهنتو پر کرده وحرکت رو برات سخت وناممکن کرده، شناختی وشروع به قطع این باورهای هرز کردی، راهت رو ادامه بده واونها رو به حال خودشون رها نکن، وبرای اینکه ادامه ی مسیر رسیدن به خواسته هات برات راحت‌تر و لذت بخش تر و سریعتر بشه بیا و با کارکردن روی این باورها، اونهارو به آتش بکش و مسیرو برای خودت باز کن.

خدای من عااشقتم! سلام خدای زیبای من، چه صبح زیبایی، چه بهشت قشنگی، چه هوای لطیفی، آسمونو ببین، ابرهای تکه تکه رو ببین، سبزی و طراوت جنگل رو ببین، من که از همینجا شبنم روی برگ درختان رو حس میکنم، الماس‌های روی تار عنکبوت‌ها رو حس میکنم.

خدای من! اون همه چوب و وسایل اضافه مثل آب شدن قند در چای صبحانه در طبیعت حل شدن، هیچی نمونده، چقدر اینجا مرتب وتمیز شده، چقدر دلچسب شده، استاد عزیزم مریم مهربانم گوارای وجود نارنینتون ونوش جونتون اون همه قشنگی و اون بهشت که خودتون زیباترش کردین، آره درسته، میشه بهشت رو هم زیباتر کرد.

ببین چقدر قشنگ سنگچین درست کردن، خدای من، یعنی من عاشقتونم بخدا.

خدای من! گریس و براونی هنوزم باهم هستن، از صبح تا شب به قول استاد نان استاپ میخورن، چقدر دوست داشتنی ونازن، پسر من عاشقشون شده.

استاد عزیزم ومریم مهربونم، چه شب رویایی رو به صبح وصل کردین، کنار آتیش، کنار دریاچه، زیر آسمونه پر از ستاره، همراه آواز جیر جیرکها و قور باغه ها، وجغدها، مگه آدم متوجه میشه که داره صبح میشه وقتی توی این همه زیبایی وعشق غرق شده باشه؟

من خودمو کنار اون آتیش حس کردم، گرمای اون به صورتم می‌خورد بعدش وقتی در خونه بازشد نم سحرگاهی، توی اون هوای بی‌نظیر و طبیعت شگفت‌انگیز رو روی صورتم حس کردم.

استادچه قدر ماشالله خوش تیپ شدین، آفرین به این همه تعهد وهمت ومداومت در مسیر

برای بالا بردن سطح انرژیتون وایجاد اندام متناسبتون واین میشه به وضوح حس کرد و دید که خداروشکر چقدر فعال‌تر و با انرژی تر شدین و همین بهتون خیلی کمک میکنه که این همه کار سنگین انجام میدین «به تنهایی یه تنه ی درخت رو میزنین زیر بغلتون و میارید سمت اتیش»

_توی یه شب! اراده ی شما وشروعی که کردین! بله همینه! همه چیز از یه تصمیم شروع میشه، بعد باید اقدام کرد، اقدام کوچک، و ادامه دادن و ادامه دادن تا تحقق خواسته ها، و این قانون تکامله.

_اصلا کاری نداشته باشی که کی تموم میشه!

تو ادامه بده واز مسیرت لذت ببر، تو روی باورهات کار کن، تو باورهای قدرتمندکننده بساز، تو ذهنتو آروم نگه دار، تو ذهنتو کنترل کن، تو تمرکزتو روی زیباییها وچیزهای مناسب و هم جهت با خواسته هات بگزار، تو ادامه بده و هرکاری که از دستت برمیاد وبهت الهام میشه انجام بده و لذت ببر از کاری که میکنی واز مسیری که توش هستی، بقیه ی راه به تو گفته میشه، قدم به قدم، وچراغ هدایت ادامه ی مسیر و برات روشن میکنه وتو با این چراغ فقط یه کم جلوتر رو میبینی پس نپرس کی وچگونه، درست مثل چراغ اتومبیل در تاریکی محض جاده که فقط چند متر جلوتر دیده میشه ولی وقتی به نور این چراغ اعتماد میکنیم و به راهمون ادامه میدیم به موقع به مقصد می‌رسیم، ما نگران نیستیم که خیلی جلوتر در جاده چه خبره، چون میدونیم هرچقدر جلوتر بریم این چراغ ماشین راه رو به ما نشون میده و چگونگی راه هم جلوتر نشون داده خواهد شد دقیقا در نزدیکی موانع چراغ روشنه و ما اون موانع رو می‌بینیم و مسیر دیگر هم همونجا کنار راه باز شده که اونهم با چراغ راه پیدا میشه ولی این چیزیه که ما گنج دقیقه قبل‌تر وقتی توی جاده ی تاریک در حال رانندگی بودیم نمی‌دیدیم ونمیدونستیم، اما ادامه دادیم.

پس همه چی توی مسیر اتفاق می افته، ولازم نیست ما همه چیز رو در ابتدا بدونیم، همه چیز به ما نشون داده میشه، حتی اگر به تضادی برخورد کنیم این چراغ هدایته که راه حل مسائل رو به ما نشون میده، پس بدون نگرانی و پرسیدن چگونگیها و زمانها ادامه بده، انقده نرم و طبیعی و لذت بخش، مسیر سپری میشه و به مقصد میرسی که فقط خدارو شکر میکنی.

_دیدیم لباسهامون دودی شده گفتیم بزار یه کم آتیش بازی کنیم!

آدمها وقتی قدمهای اول رو برمیدارن، براش بدنبال آگاهی میرن، کسب مهارت رو شروع میکنن براش شروع به صرف وقت وانرژی و هزینه میکنند و همین کارها، اشتیاق رو برای ادامه ی مسیر بیشتر میکنه، چیزی که اگه هیچ کاری نمیکردن و هیچ راهی رو شروع نمیکردن، هیچوقت بوجود نمیومد، و همه چیز در حد رویا باقی میموند، اشتیاقی برای تحقق رویا بوجود نمیومد.

_خدا داره فوت میکنه! ای خدا، مریم عزیزم، چقدر آدمها میتونن خدابین باشن، وقتی در نسیم صبحگاهی هم تجلی حضور خداوند رو ببینن، چقدر این سبک نگاهتون و حستون رو دوست دارم، چون من هم مثل شما و از شما یاد گرفتم که خداوند رو در لحظه لحظه ی زندگیم در درون و بیرون خودم ببینم وحس کنم بسیار حس قشنگیه وبه من آرامش وقدرت میده.

_این بهشت حقشه، واقعاً باید بهشت رو تمیز و پاکیزه و زیبا نگه داشت، ما میتونیم هرجای دیگه‌ای غیراز بهشت رو برای خودمون با کار کردن روی اون و با گزاشتن وقت و انرژی و شوق واشتیاق، درست مثل استاد و مریم جان، به بهشت تبدیل کنیم وب عد با لذت بردن از بهشتی که ساختیم به بهشتهای زیباتر هدایت بشیم… من دیروز کل خونمو جاروبرقی کشیدم، طی کشیدم، گردگیری کردم، گلهای آشپزخانه رو آب دادم و مرتب کردم و خلاصه بگم که الان خونه ی من برای من بهشته الانه منه، مخصوصاً وقتی پنجره ها رو از دو طرف خونه باز میزارم و صدای آواز پرنده ها و نسیم خنک بهاری توی خونه در جریانه، اینجا بهشته الانه منه، خداجون شکرت.

چقدر شما دونفر نازنین و دوست داشتنی هستین، من عاشقتونم.

_آدم همیشه باید خودشو در نقطه‌ ی پایانی ببینه، تصور رسیدن به نقطه ی پایانی موتور محرک ما آدم‌هاست و انرژی مارو برای ادامه ی راه افزایش میده، این هم یکی از قدرت‌های تجسمه خواسته هاست، انرژی دادن به ما برای ادامه مسیر. برای مداومت.

خدای من شکرت بخاطر این همه زیبایی که امروز در بهشت دیدم و میبینم و بارها و بارها میبینم و بخاطر یادآوری این همه آگاهی

سپاسگزارم و من آنقدر این آگاهی‌ها رو تکرار و تکرار میکنم و سعی میکنم عمل کنم که تبدیل به فرکانس قدرتمند بشه و مدار منو تا دریافت تمام خواسته‌ هام بالا تر ببره.

استاد بی نظیر من، مریم جان ای ملکه ی بهشت ازتون ممنونم وسپاس گزارم.

عزیزان ممنون که با حوصله کامنت طولانیه منو خوندین.


برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    295MB
    20 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 2
    82MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

635 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمد فتحی» در این صفحه: 3
  1. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3846 روز

    به نام خدا

    وقتی فایل شروع شد، از خودم این سوال را پرسیدم: چه درسی از طبیعت میشه آموخت؟

    من که تو بار اول دیدن چیز زیادی ندیدم!

    هنوز خوابم، صبح بخیر ??

    اینجا، این جزیره هواش ابریه و سمفونی زیبای پرنده ها منو از خواب بهاریم بیدار کردند سلام میکنم به خدایم، ربم که چشمان زیبای من را گشود، سلام میکنم به وجود ارزشمند وگران بهای خودم، سلام میکنم به خورشیدِ همیشه طلوع کننده اما این بار پشتِ ابرهایِ بلندِ همچون کوه … سلام میکنم به روز و شب که هر دو تکمیل کننده‌ی یکدیگرند.

    سلام میکنم به استاد دل انگیزم، دستِ زیبای الهام بخش خدای یکتایم

    سلام میکنم به مریم جانِ با ذوقُ شوقُ اِشتیاقِ سُوزانشُ با گفتنِ خیلییی باحال بودیانش

    و سلام به شما دوستان و هم پاره های ارزشمندم در سرتاسر این زمینِ آبی در اروپا، آمریکا، آسیا، آفریقا و اقیانوسیه، سلام به تمام فرشته ها و ملائکه سلام میکنم به تمام جهان هستی

    من، عاشقِ شما هستم و به شماها عشق میورزم.

    خداروشکر میکنم به خاطر وجود دوست داشتنی همه‌ی شماها، اینکه اینجام هر چقدر زمانِ بیشتری برای من میگذره در حالی که دارم حرکت میکنم در مسیر راهِ راستِ هموار با احساس خوب بیشتر متوجه میشم که چقدر شماها ارزشمندید و من کجای کارم!، اینکه افتخار این را دارم در کنارِ اعضایِ گرم و صمیمی خانواده ام، میتونم، من شماها را ببینم خدا را ببینم در اصل اینکه کلام رب را از زبان شما که در نوشته هاتون هویداست، میشه وجه الله را با تحسین ها و تشویق ها و سپاس گزاری ها و نگاه زیباتون به زندگی دید. میشه امیدِ بالاتون را حس کرد، میدونم میدونیم که کامل نیستیم اما این دنیا این مهمانی این فرصت و نعمت ها و ثروت و فراوانی، این قوانین، این علایقمون این حرکت کردنمون و به تضاد و مسئله برخوردنمون و دوباره همون موقع به این فکر بیافتیم که ما زمینی نیستیم، یکی هست که همیشه هست یکی هست که هوامونو داره یکی هست که البته قوانینی داره یکی هست که محافظت میکنه از ما جان ما اموال ما، یکی هست که

    به شدت کافی ترینِ کافی ترین هاست اصلا این بودن این خواندن این صبح از خواب با انگیزه بلند شدن این سلام کردن این نوشتن این فکر کردن این سوال پرسیدن این تبریک به ظاهر ساده گفتن، اینکه من یک چیزی دریافت میکنم و میام با عشق میگم تا تجربه ی خودم را با خودم و همین خودم را به شکل ها و اسم ها و در رنگ پوست و زبان های مختلف در سرتاسر دنیا به اشتراک بذارم، شما بنویسی و من هدایت بشم و بخوانم درس بگیرم چقدر قشنگه خدای من، چقدر این قشنگ بودنه زیباست، چقدر این زندگی زیباست چقدر میتونه بهتر بشه چقدر میتونیم هر کدوم از ما شکوفاتر بشیم، دلمون، دنیامون و ذهنِ خلاقمون رنگین ترو و شادوارانه تر بشه، خدای من چه صبحِ دل انگیزی چه آسمون زیبایی، چِه چَه چَه‌ای، چه سرسبزی شگفت انگیزی اینجا بهشته خودِ بهشته فقط روی زمینه و آدم هایی بهش دسترسی دارند که قبلش توی ذهنشون و با اون عینکِ ذهن و چشمشون تونستند به این شفافیت برسند که آره اینجا دقیقا بهشته، بیا حالا و این لحظه را با همون چیزی که هستیم زندگی کنیم عشق کنیم بخندیم حال کنیم و فقط امیداور باشیم و ادامه بدیم

    ادامه بدیم و متعهد بودنمون را هر روز به خودمون یادآوری کنیم

    متعد به زیبا فکر کردن

    متعهد به زیبا عمل کردن

    متعهد به زندگی را زندگی کردن و نه روزمرگی، ببینیم چه کاری از دستمون برای شادترکردن و پرانرژی تر کردنمون داریم انجامش بدیم فقط

    متعهد به ورزش کردن و منظم بودن

    متعهد به غذای خوب و سالم دادن به جسم ارزشمندمون این هدیه ی الهی و روحِ والا و بالایمان که پاره ای ار رب العالمین خداوند یکتای جهان آفرین هدایت کننده ی مطلقِ هر کسی که به او ایمان آورد و همواره عملِ صالح انجام دهد.

    متعهد به ارزشمند بودن

    متعهد به ثروتمند بودن

    آره عزیزِ دل من

    ONCE IN A LIFETIME

    همه ی ما یکبار زندگی میکنیم ولی اگر همین یکبار را خوب زندگی کنیم، کافیه. کافیه در حالی که به آیا خداوند برای بنده ای کافی نیست؟؟ ایمان و باور داشته باشیم

    ممنونم که وقت میذارید و میخوانید من از این وقتی که شما میذارید سپاس گزارم، و شما را تحسین میکنم چرا که به فکر رشد بیشتر خودت هستی و رشد بیشتر شما یعنی رشد بیشتر من یعنی رشد بیشتر این جهان و رشد بیشتر جهان و ثروتمندتر شدنش، کمک بیشتر و سریع تر و عمیق تری به رشد و ثروتمندتر شدنِ من داره، و همینطور شما داره مهربانِ من، همه چیز واقعا به هم وصله. ?

    و این انرژی که میذاریم بهمون ده ها برابرش برمیگرده به شکل های مختلف منتظره و غیرمنتظره، مثل پولی که خرج میکنیم با احساس خوب تا نیازهامون را تامین بکنیم.

    مثل همیشه خداوند یکتا، خدای درونم اولین کسی را که با این نوشته شگفت زده کرد، خودم بودم و هستم

    من هرگز وقتی چیزی میخوام بنویسم فکر نمیکنم، فقط همون لحظه چیزی که به ذهنم میاد را مینویسم و اینکار را جدیدا چند بار انجام میدم و هر بار که مینویسم دوباره میخوانمش دوباره چیز جدید میگه و من مینویسم حتی اضافه کردن یک کاما، یک نقطه و جدیدا چگونه بولد کردن کلمات و اونجایی که مهم تره. من که واقعا دارم به قول سهراب آب تنی حسابی میکنم توی این کارم عشق میکنم لذت میبرم و هم یاد میگیرم و هم یاد میدم و هم ارزش ایجاد میکنم و هم ثروت خلق میکنم و کلی چیز مثبت و نیکوی دیگه، البته خداروشکر میکنم که وسیله ای شده برای درک بیشتر خودم و خدای خودم

    خداروشکر میکنم به خاطر باورهای قشنگ و قدرتمندم، میتونه خیلی بهتر بشه از این چیزی که هست در تمام جنبه های زندگیم، باید کار کنم بیشتر از همیشه روی باورهام این کار را انجام میدم به امید خدا.

    راستش، اولش وقتی فایل را دیدم حسی برای نوشتن نداشتم اما همون جنس از امید از نور گفت: … ادامه بده

    راستش نگفت باید ادامه بدی، ولی گفت ادامه بده

    راستش، من دارم بیشتر از همیشه درک میکنم که این زندگی و زندگیمون یک اختیارِ کاملِ به دست خودمونه آزادیم .. آزاد برای انتخاب کردن

    اینکه اونجایی که به دنیا اومدیم اوکی، ولی اینکه حالا ما، من، الان میخوایم کجا باشیم و در چه نقشی زندگی را بازی کنیم این مهمه

    فردا (لحظه‌ی بعد) را که نمیدونم زنده ام یا نه

    اما این لحظه را چراغ سبز میدونم

    So, Hi5 and LeT’s GO to make it

    لازمه که دوباره ببینمش، و البته که استادِ مهربان و متفاوت من چقدر این لباس ها زیبا هستند من بهتون تبریک میگم به خاطر انتخاب زیباتون واقعا که احساس لیاقتِ بهترین ها را دارد

    ممنونم واقعا به خاطر اینکه با دوربین جدید که خیلیی خیلیی کیفیتش و کنترلش بهتره، فیلم برداری میکنید

    خدای من چقدر اینجا قشنگه چقدر اینجا زیباست چقدر سرسبزز چه آتیشی چقدر خوب

    آره بارها شده بود که تو تجربه های سفر و کمپ زدنم شب هیزم جمع کردم و دور آتیش بودم و تا صبح با خودم و خدای خودم حرف زدم و همونجایی که بودم توی کیسه خوابم توی هوای آزادِ آزاد، در حالی که سقفم آسمان بی نهایت زیبای پرستاره و صاحب قلبم، تنها پادشاهم بوده، خوابم برده و صبح با طلوع آفتاب توی هوای سرد، وقتی کنارم را دیدم، دیدم که خاکسترش هنوز گرمه و بعد چوب های اول ریزی را گذاشتم و خیلی خوب دوباره آتیشم به پا میشد و بعد چوب های بزرگتر را میذاشتم.

    من واقعا استاد جانم مریم جانم، رابطه ی بینظیرتون را عشق بین شماها، رها و آزاد بودنتون را احساس خوبتون را تحسینمیکنم و بهتون تبریک میگم و خداروشکر میکنم به خاطر این رابطه ی زیبایی که هست و من تازه میتونم ببینمش چرا که خودم در مدار تجربه کردن این رابطه ی عمیق و سرتاسر زیبایی و عاشقانه هستم.

    نکته ای که گرفتم اینه، شما از وقتی که حرکت کردید و بازم در این حرکت کردنه به تضاد برخوردید دیدید که دوست دارید روحتون میطلبه که اینجا تمییز و پاک بشه بعد اون صحنه از پاکی کامل اینجا را تونستید ببینید ( دیدن هدف )

    و بعد انقدر بهتون انرژی و انگیزه میداد که دوباره همین را اومدید با عزیز دلتون به اشتراک گذاشتید ( با یک نفری که خودش پرانرژی و پایه ی هیجان و ماجراجوییه) و ایشونم کلی انگیزه و انرژی بیشتری بهتون میدادن بعد تو مسیری قرار گرفتید که اومدید ورزش کردن را توی هرس کردن شاخ و برگ ها و درخت های اضافی دیدید و همینطور با این هدفم که میخوام چند مسیر تریل درست کنم تا از موتور سواریم لذت بیشتری ببرم تا بچه ها و دوستای آمریکایی که اومدند اصلا خود این درخت ها سرسبزی ها خود این جنگل بابا ماا همه‌ی ما همه چیز در حال ارتعاش همه چیز زنده است و همه چیز از انرژی دیگه، حالا هممون بیشتر لذت ببریم Wow

    خدای من بینظیره

    و بعد کم کم دوباره طی فرآیند تکاملی از روزی یک ساعت هرس کردن بیشتر و بیشتر شد تا رسیدید به اینکه میتونید کل روز را پرانرژی در حالی که فقط یک پارچ آب سرد و گوارا کنارتون باشه تا کله سحر درو میکنید این چیزهای اضافی را

    و هر وقتم که یکم انرژیتون پایین میومد این صحنه ( قله ی کوه ) دوباره پر شور و انرژیتون میکرد دوباره فول انگیزه اتون میکرد برای ادامه دادن و این را به راستی همون زندگی کردن میدانید. تلاش امید دست نکشیدن ادامه دادن …

    آره خودشه همینه ایول

    تا به امروز همه ی اون برگ ها و درخت ها و شاخه های اضاف که سوزانده میشوند برای همیشه!! نه برای همیشه بلکه تا زمانی که به اینجا میرسید و بهش انرژی میدید چرا که وقتی نخوای اینجا توی این بهشت زندگی کنید برگردید قطعا( و نه احتمالا!)، کلللی شاخ و برگ اضافی خواهید دید و دوباره کلی انرژی که میتونست روی خودتون صرف بشه، باید صرف پاکسازی اینجا و ذهنتون بشه تا دوباره به اون ثبات و مدار قبلی برسید … و وقتی داشتم قرآن میخواندم رسیدم به کلمه ی اسراف

    راستش من اسراف را توی این میبینم و یا تفریط، کم کاری را

    همون انرژی که میتونست با مرور قانون اصلی به خودت یادآوری کنی که این جهان سازوکارش چیه و چی را از تو دریافت میکنه و چی را بهت پاسخ میده

    فرکانس و باورهای تو را دریافت: پاسخش میشه نمودِ از همین جنس فرکانس و باور در زندگی زیبای تو

    میتونستی اون انرژی را برای سازندگی بیشتر خودت و این جهان که تو هم جزیی از این جهان هستی صرف بکنی

    اما حالا کم کاری کردی، ایمانت را اون جور که بهتره نشون ندادی و کشیده شدی پایین به مدار پایین

    این انتخابِ تو بود و نه کسی دیگه

    و میدونی که میدونیم:

    | موفقیت و یا شکست |

    نتیجه ی انتخابِ یک تصمیم درست و یا اشتباه نیست بلکه نتیجه‌ی انتخاب های پی در پی درست و یا اشتباه.

    حالا هم که قانون را میدونیم و میدونی پروردگار جهانیان، بارها این قانون را به شکل ها و در زمان های مختلفی گفته که

    هر کسی خیری بکنه به سود خودش کرده و هر کسی ظلمی بکنه فقط این ظلم را به خودش کرده

    استاد جان، من اینجوری اصل و یا فکرِ خدا را خواندم حالا

    ممنونم از شما

    ممنونم مریم جان

    ممنونم بچه ها

    ممنونم جهان زیبامون

    ممنونم خدا جون که هدایتم میکنی و روزی بی حساب بهم میرسونی و بهم لطف میکنی

    ممنونم که درس های قانون را را این لابه لای تفکر در همین شکل ها و تصاویر ساده بهم نشون میدی، از هر خیری که از جانب تو بهم میرسه بازم فقیرم و نیازمند. ممنونم خدا جونم ممنونم

    بهم گفتی ادامه بده

    بهم گفتی قله را ببین و انرژی بگیر

    بهم گفتی تازه، اون هدف را تیکه تیکه کن اگر میخوای انرژی داشته باشی

    بهم گفتی بهترین خودت باشی توی هر لحظه

    بهم گفتی تمامِ تلاشت را بکن

    بهم گفتی بهت توکل کنم

    بهم گفتی از غیر من مایوس باش و بدون که مخلوق ذره ای سود و یا ضرر برای تو ندارد اون کسی که داره منم

    بهم گفتی به هر کاری که میکنی عشق بورز، حتی جمع کردن یک شاخ و برگ و یا روشن کردنش

    بهم گفتی توی همین کارم دنبال پیدا کردن من باش

    بهم گفتی دلیل انجامِ هر کارت لذت بردن باشه

    بهم گفتی همینجا توی همین لحظه ها میشه متفاوت نگاه کرد و این همون شروع باور سازی

    بهم گفتی سپاس گزار باشم

    بهم گفتی قدر این فرصت و زندگی را بدونم، به خدا قسم شاید اصلا قبل از اینکه بخوام دکمه ی ارسال را بزنم برای همیشه نباشم توی این دنیا

    پس الانم را همینن لحظهه همیننن لحظهه را جوری زندگی کنم که انگار آخرین لحظه است شاد باشم و شاد …

    دوستون دارم بچه ها دوست دارم خودم را خوشحالم و سپاس گزار که حالا بازم میتونم عشقم را در تمام دنیا بپراکنم گل افشانی کنم خوبه خوبه خوشحالم وقت زیاد ندارم .. میخوام این لحظه هام با هدایت تو باشه تک تک قدم هام خدا جونم ربم عشقم امیدم تنها دلیل زندگیم .. ممنونم

    به راستی من چه میبینم و چه درسی از این طبیعت میگیرم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  2. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3846 روز

    برو برو برووو جلوو تو فکر نباش کاکاممم نفس بابام

    برو جلو بهش اعتماد کن

    من عاشقتممم

    خداروشکر میکنممم که البته که پراز سود و ارزش بوده واست خداروشکر خداروشکر هی به خودم میگم ببین وقتی از الهاماتم پیروی میکنم چطور نتیجه میگیرم و چطور ارزش آفرینی میکنم و نام خدا را بر زبان میارم و هم پاره های ارزشمندم را به خدا نزدیک تر میکنم … به اصلشون خداروشکرررررر

    پس چی؟

    این میشه که بازم بیام به الهاماتم مجددا توجه کنم و بیشتر بهشون عمل کنم چرا که اگر هر کار خوبی کنم به سودِ خودمه در ابتدا و و هر بدی خب به خودم بد کردم ))))

    اما برای اینکه چطور بهش اعتماد کنی میخوام ارجاعت بدم به یک نوشته بینظیر:

    abasmanesh.com

    ها راستیی گوشتو بیار جلووو میخوام یک چیزی بهت بگم

    آوردی؟

    دوست

    دارم)) ( چشمک ))

    Let’s Go The King Mohsen

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3846 روز

    به نام خداا

    سلام عزیز دلمم

    من میخوام ازت تشکر کنم واقعا و جالبه بدونی که اصلا توی خواب بهم گفته شد که بیام واست بنویسم و ازت تشکر کنم

    اینکه من دستی شدم برای کمک به هم پاره ی ارزشمندم خیلی خیلی خوشحالم و سپاس گزار

    حالا چرا خوشحالم چون که ارزشی ایجاد کردم چون که کمک به خلق کردم و کمک و یاری به خلق برای من یعنی کمک و یاری به خدایم، وثابت قدم بودن تر من در این مسیر زیبا و بی انتها، خدایم خدای اسمان ها و زمین خدای هدایتگرم خدایی که هر روز شکر خودش رابطه ام داره باهاش عمیق تر و عاشقانه تر و پایدارتر میشه، هر روز دارم بیشتر توی زندگیم با تمام وجودم حسش میکنم، هر روز داره ایمانم را به خودش به ربوبیتش می‌افزاید، خدایا شکرت، خداروشکر میکنم

    اینکه پاسخ دادی و نوشتی که چقدر مفید بوده واست و تشکر کردی این ارزشمنده

    این حرکت زیباییه

    منو یاد این آیه میندازه و کسانی که میدانند و نمی دانند آیا با هم برابر و یکسان اند؟

    آیا کسانی که ثروتمندتد و فقیر با هم تفاوت ندارند؟

    آیا آب شور و شیرینی که از هم جدا شدند با هم برابر و یکسان اند؟

    نه نه .. نیست، هرگز نخواهد

    و کسی که میاد چیزی را یاد میگیره و تشکر میکنه با کسی که میخوانه و دریافت میکنه اما تشکر نمیکنه هم با هم تفاوت داره بسیار بسیار … الهی که ثابت قدیم باشیم. الهی الهی الهی

    دوست دارم دارم

    من بار دیگه لبیک گفتم به خدایم به محبوبم به معبودم

    الحمدلله رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: