سریال زندگی در بهشت | قسمت 2

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزار دوستان عزیزمان «عباس و لیلا  »، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

نگاه زیبای عباس عزیز:

آتیش…

چیزی که زندگی بشر رو بعد از اینکه تونست مهارش کنه متحول کرد.

این کلمه خودش نماد “تکامله” اصلا: از نحوه ی درست کردنش تا صبوری ای که لازمه تا اون آتیش کوچولویی که با کلی زحمت درست کردی بزرگ بشه و ساعت ها گرمت کنه و از اون نور خوشگلش لذت ببری

بشر اولیه ابتدا از آتیش هایی که طبیعت خودش با صاعقه یا دلایل دیگه درست میکرد به شدت ترس و واهمه داشت اما بالاخره یک نفر از اون جمع بر ترسش غلبه میکنه و برای درک اون لاله های سرخ و ترسناک اقدام به نزدیک شدن بهش میکنه درصورتی که همه ی اطرافیان اون رو از این کار برحذر کرده بودند…

تصمیم میگیره که به جای ترس ایمانش رو نشون بده و بر خلاف نظر همه ی اطرافیانش عمل کنه …

و نتیجه چی میشه؟

بعد از اون داستانه که انسان دیگه مجبور نمیشه برای فرار از سرما هر سال قشلاق کنه، توانایی داشتن مکان سکونت ثابت داشته باشه و خانه خودش رو گرم نگه داره…

بعد از اون داستانه که انسان مزه ی خوشمزه ی گوشت مغزپخت رو زیر دندان هاش میچشه…

بعد از اون داستانه که انسان دیگه از حیوانات وحشی فرار نمی کنه و با داشتن شعله های آتش حتی اون ها رو فراری میده…

بعد از اون داستانه که زندگی انسان متحول میشه…

اما نکته مهمی هم توی روشن کردن آتیش وجود داره که من با تجربه بارها روشن کردنش بهش رسیدم و اون هم “صبر و حوصله” داشتنه!

اصلا آدم عجول نمیتونه آتیش روشن کنه:

چون آتیش با ذرات کوچولو کوچولو شروع میشه و نمیشه یهو آتیش بزرگ درست کرد…آتش هم باید تکاملشو طی کنه

همون جور که استاد عزیز و خانم شایسه چند ساعت وقت صرف اون کردن و با آتیش زدن کاغذ و مقوا و شاخه های کوچیک شروع کردن و آروم آروم این آتیش بزرگ شد

حتی جالبه که بنزین هم برای دقایقی آتیش رو خیلی شعله ور میکرد اما بعد از مدتی به همون سایز قبلی برمیگشت…

مثالش به قول استاد مثال آدمیه که ظرف ذهنیش کوچیکه حالا تو بیای هی مبلغ های زیادی بهش میدی…

چیکار میکنه؟

همه پول رو نابود میکنه…

اما وقتی تکاملش رو طی کرد و اون کُنده های بزرگ یواش یواش به زغال تبدیل شدن اون وقته که ساعت ها باقی میمونه…چیزی که توی فایل دیدیم که تا نزدیکای ظهر حرارتشو داشت و باز با ریختن چند تکه چوب دیدیم که شعله ور شد!!!این نشون میده که چه پتانسیلی توی کُنده های بزرگ نهفته هست و چه انرژی دارن که هرچیزی روشون بذاری رو میسوزونن…حتی خیلی مشخص نبود که روشن هستن چون شعله ای نداشتن اما {در,نشون} فوران میکرد…{درونشون} روشن بود… و همون اصله…

توی روشن کردن آتشم ما پیشرفت کردیم

یه زمانی با سنگ آتش فشان و اینا با بدبختی یه آتیش رو روشن میکردن اما الان چی؟

استاد با یه مشعل هیولا ببین چقدر پروسه ی روشن شدن آتیش رو تسریع کرد…

و چقدر تکه های سوحته شده ی شاخ و برگا وقتی که نسیم از میونشون رد میشد و رنگ سرخشون رو به رخ میکشیدن زیبا بودن

راستی اینم بگم همین خاکستر درست شده میدونین چقدر خاک رو حاصل خیز میکنه و پایه ی خوبی میشه واسه رشد گیاهان جدید؟؟!

چه فراوانی قشنگی…

دمتون گرم استاد و خانم شایسته عزیز، واقعا زندگیتون دفتر مشقه واسه مون…

خیلی خوشحالم که دست به قلم شدم و این چیزا همینجوری اومد و من نوشتم….خدایا شکرت

دوستون دارم


نگاه زیبا لیلا عزیز:
به نام خداوند زیبا

چه بارونی گرفته، خداجون شکرت. نوشتن این کامنت تواین فضای رویایی چه لذتی داره…

خوب…..

خدای من، هیچوقت تصورشو نکرده بودم که بهشت توی شب چه شکلیه؟!

واما بهشت ما توی شب: یه کلبه ی چوبی قشنگ که با نور لامپ سر درش روشن شده.

یه پل چوبی که دور تا دورش تاریکیه مطلقه وروی خودش با نور لامپ روشنه، اصلا معلوم نیست که یه وجب اینور واونور ترش چیه؟!

روشنی این لامپها فقط این گل واین کلبه ی چوبیه زیبارو نشون میده، همین باعث میشه آدم غفلت نکنه وپاشو این ور واونور نزاره وفقط پاشو جایی بزاره که نور چراغ اونجارو روشن کرده..

بازی وقانون زندگی هم همینه: اگه بدونیم و باور داشته باشیم که چراغی به اسم هدایت الله، لحظه به لحظه و قدم به قدم جلوی پامون رو بهمون نشون میده و با کنترل ذهنمون و موندن توی احساس خوب، چراغی داریم که مسیر رو برای ما روشن می کنه وبهمون نشون میده که قدم بعدی چیه؟!

پس راهمون روشنه وفقط یه قدم جلوترو می‌بینیم، و چقدر اینجا توی غالب این تصویر از شب بهشت، برام منطقی شد که فقط باید قدم به قدم با کنترل ذهن و موندن توی احساس خوب و وصل شدن به هدایت الله مسیرمون رو سپری کنیم، درست مثل مسیر ورود به این پل چوبی تارسیدن به کلبه که صراط مستقیم داره ونیم متر اینورتر ویا اونورتر مارو میندازه تو دریاچه که خوراک کروکودیل بشیم…

تو این فضای شب بهشت چه قدر دلنوازه آواز زیبای جیرجیرکها.

من همیشه وقتی صدای آواز جیرجیرکها و قور قور وزغها و آواز پرندگان وحتی صدای حیوانات را می شنوم که در سحرگاهان یا در دل تاریکی شب می‌خوانند، احساسی بهم دست میده که بهم میگه اونها دارن با زبون خودشون مدح وثنای رب جهانیان رو میگن وخداوند رو ستایش می‌کنند، مخصوصاً صدای خروس در سحر، خیلی خیلی حس خوبی بهم میده..

خدای من!

هرروز وهرشب ما هدفمند برای انجام مأموریت های پی در پی زنده هستیم وزندگی می کنیم وبه اهداف کوچک وبزرگمون می‌رسیم ورشد می کنیم وبزرگتر میشیم وآگاهی هامون رو در حل مسائل به یاد میاریم و دوباره از خودمون به اصلمون وخدای درونمون تکامل پیدا می‌کنیم و دوباره برمیگردیم و بازگشت همه بسوی اوست.

خدای من!

سوزاندن وسایل اضافه و دور ریختنی چقدر حس خوبی بهم میده… اووه انگار شب چهارشنبه سوریه اینجا، چقدر قشنگه خدای من، عاشق آتیش بازی هستم.. پاکسازی زندگیمون از وسایل اضافه ودورریختنی، چقدر فضای زندگیمون رو زیباتر و دلبازتر میکنه، و چقدر جا رو برای وسایل کارآمد باز میکنه.

_بسوزون بسوزون تا برگرده به دامان طبیعت.

من گاهی وقتا میدیدم که شالیکارها وکشاورزان بعداز برداشت محصول زمینهاشونو آتیش میزدن و برام سؤال بود چرا؟

یه پرده از جلوی چشمم کناررفت : اونها با اینکارشون طبیعت رو از علفهای هرز واضافه و هر باقیمانده ی بدرد نخور از گیاهانی که کشت کردند، پاک می‌کنند و زمین رو پاکیزه وآماده برای محصول سال جدید و شایدم با اینکار زمین حاصلخیزتر میشه!

وقانون :

باید باورهای محدود کننده رو هرس کنیم باید اونها رو با روشن کردن شعله های وجودمون برای درک وعمل به آگاهی‌ها ی قوانین هستی و همینطور شعله‌ور کردنه انگیزمون برای ادامه ی اینکار، این باورهای درهم تنیده ی محدود کننده رو نابود کنیم و به آتش بکشیم و زمین ذهنمون رو آماده کنیم برای کاشت باورهای قدرتمند کننده.

روشن شدن آتش انگیزه واشتیاق برای ادامه ی ماندن در این مسیر کسب آگاهی وعمل به آگاهی، چقدر زندگیه ما رو روشن‌تر میکنه، وچقدر زیباتر و گرمتر، درست مثل شعله های آتشی که در بهشت روشن شده که همه جا رو در اطرافش گرم و روشن میکنه.

خدای من!

_زندگی با نور معنا داره.

آره واقعا همینطوره، اگه روشناییِ هدایت‌های الله در مسیر زندگیمون نبود، زندگی در تاریکی و گمراهی و سردرگمی، غوطه ور وبی معنا بود وچه پوچ بود..

خدا ی من! شکرت که قلب منو هرلحظه با نور هدایت هات روشن و پر نور میکنی تا قدم های بعدی رو بهتر ببینم و اقدام کنم و تو مسیر خواسته هام باشم و راحتتر و با کیفیت‌تر و بالذت بیشتر مسیرمو ادامه بدم.

خدای من!

اگر نور حضور تو در لحظه لحظه ی زندگیمون نبود، از همون بدو تولد، زندگیمون چقدر تاریک وبی معنا بود.

_ریختن بنزین روی اتیش: من از دیدن این تصویر به این درک وآگاهی رسیدم که آتش انگیزه و روشناییه آگاهی وهدایت داره باورهای محدود ما رو میسوزونه ونابود میکنه و با کارکردن روی خودمون داریم باورهای غلط و محدوکننده رو از بین می‌بریم و ذهنمون رو از چیزهای اضافه و بدرد نخور و هرز پاکسازی میکنیم، تا جایی برای باورهای قدرتمند کننده باز شه، حالا چیه که تو این مسیر به ما مثل بنزین کمک میکنه؟ و مثل بنزین عمل میکنه؟!

به نظر من گوش کردن و تکرار آموزش‌های استاد اثر بخش ترین بنزین برای نابودی باورهای محدود کننده ی ذهنه.

_بنزین آتش رو شعله ور میکنه و گر میگیره وچند لحظه بعد فروکش میکنه: دقیقا مثل این میمونه که ما فقط در زمان کوتاهی آموزش‌ها و جدی بگیریم وعمل به قوانین رو ادامه ندیم واثر بخشیه این آموزش‌ها ویاداوری قوانین، به محض تکرار نشدنش، کمتر و کمتر میشه و مثل بنزین گرگرفتگی و اثرش فروکش میکنه ودیگه راهمون سخت تر و طولانیتر میشه، پس بیایید همگی از بنزین محرکمون که آموزش‌های استاد هست استفاده کنیم و تکرار و تکرار کنیم و ادامه بدیم، چون به محض کنار گذاشتن و تکرار نکردنش برای باورسازی وپاکسازی، دوباره همه چیز فروکش میکنه وذهنمون پراز باورهای نامناسب و محدود و منفی باقی میمونه و هیچ تلاشی برای ازبین بردن این درختان هرز ذهنمون صورت نمیگیره، اصلا تماشای زندگی در این بهشت خودش به تنهایی آتشی در وجود تک تک ما شعله ور کرده که نگو ونپرس استاد مهربانم، و هرکدوم از ما فایلهای رایگان و دوره هایی در دست داریم که با تکرار و تکرار اونها، مثل بنزین این شعله ها رو شعله ورتر و قوی تر میکنیم برای رسیدن به اهداف باید اشتیاق سوزان و ایمان و تعهد داشت و اقدام کرد.

_خدای من چقدر آتش زیباست و این هم حاصل تکامل بشر است و چه زیبا مسخر انسان شده. چون طبق وعده ی خداوند هرآنچه در زمین و آسمان و بین آنهاست به تسخیر ما درآمده.

_استفاده از مشعل: استفاده از ابزار کارآمد ومناسب برای پیشبرد اهداف، که در بحث درک واجرای آگاهی‌های جهان هستی برای من مشعل تداعی کننده ی محصولات استاد عباس منش هستش، ما برای داشتن یه ابزار کارآمد که کارمون رو راحت‌تر و با کیفیت‌تر و سریعتر انجام بدیم در مراحل تکامل، اقدام به هزینه کردن وتهیه ی ابزار مناسب وکارامد میکنیم وچقدر این ابزار میتونه به ما کمک کنه که به هدف اصلیمون راحت‌تر برسیم، منم بعداز طی کردن تکامل، محصول 12 قدم رو از اول تا اینجا که آخر قدم 9 هست تهیه کردم ودلم میخواد به ابزار مناسب واپدیت شده و کارامد روانشناسی ثروت هم دسترسی پیدا کنم و قطعا این اتفاق بزودی محقق میشه ومن بهای اونرو میپردازم وبیلیونها برابر بیش‌از این بها رو به زندگیم وارد میکنم والبته که با عمل به اون آگاهی‌ها وتکرار و مداومت در انجام آموزش‌های 12قدم و روان شناسی ثروت.

البته که من تا اینجاهم قدم به قدم، کوچیک کوچیک اومدم جلو و فقط ادامه دادم و استقامت ورزیدم و از 12 قدم و فایل های رایگان مثل بنزین ومشعل استفاده کردم و تا رسیدن به خواسته هام ادامه خواهم داد با تعهد زیاد و با احساس لذت از مسیر با ایمان به اینکه مسیر درست همینه…

_تکامل سوختن این چوب‌ها از چوبهای کوچک به بزرگتر :همه چیز باید سیر تکامل خودرا طی کند، به طور مثال ما در ابتدای مسیر فقط روی باورهای محدود کننده ی واضح که بسیار تکرار شونده بودند تمرکز داشتیم وروی اونها کار میکردیم و پیشتر که آمدیم به باورهای مخرب مخفی رسیدیم که با طی کردن تکامل رفتیم سراغ بیرون کشیدن باورهای لایه های زیرین ذهنمون و ترمزهای مخفیِ ذهن رو بیرون کشیدیم و بجای اونها باورهای مناسب و زیبا می‌سازیم که در هر لحظه فرکانس مناسب و قدرت مند در ما ایجاد میکنه، و چون این باورهای مخفی در لایه های زیرین ذهنمون هستند دسترسی به اونها مستلزم تعهد و استمرار بیشتر به درک و فهم آگاهی‌های قوانینه و خواندن فکر خداونده.

_آره اگه ادامه بدیم راه ها باز میشه.

استاد جان و مریم عزیزم وقتی که شمارو دیدم که اون همه چوب وخار وخاشاک رو از مسیر و از اون فضا جمع کردین و اوردین اونجا تا آتش بزنید، چقدر تحسین تون کردم، گفتم آفرین واحسنت به این میگن تعهد، به این میگن ادامه دادن، به این میگن استقامت، شما میتونستید اون همه درخت هرز رو کنار مسیر به حال خودشون رها کنید ولی شما برای زیباتر شدن و دلبازتر شدن و راحتتر شدن مسیرتون و اطرافتون و برای دلچسبتر شدن فضای بهشت کمر همت به پاکسازی اونجا بستین وبا این موضوع به این آگاهی رسیدم:اگر باورهای مخرب ومنفی که فضای ذهنتو پر کرده وحرکت رو برات سخت وناممکن کرده، شناختی وشروع به قطع این باورهای هرز کردی، راهت رو ادامه بده واونها رو به حال خودشون رها نکن، وبرای اینکه ادامه ی مسیر رسیدن به خواسته هات برات راحت‌تر و لذت بخش تر و سریعتر بشه بیا و با کارکردن روی این باورها، اونهارو به آتش بکش و مسیرو برای خودت باز کن.

خدای من عااشقتم! سلام خدای زیبای من، چه صبح زیبایی، چه بهشت قشنگی، چه هوای لطیفی، آسمونو ببین، ابرهای تکه تکه رو ببین، سبزی و طراوت جنگل رو ببین، من که از همینجا شبنم روی برگ درختان رو حس میکنم، الماس‌های روی تار عنکبوت‌ها رو حس میکنم.

خدای من! اون همه چوب و وسایل اضافه مثل آب شدن قند در چای صبحانه در طبیعت حل شدن، هیچی نمونده، چقدر اینجا مرتب وتمیز شده، چقدر دلچسب شده، استاد عزیزم مریم مهربانم گوارای وجود نارنینتون ونوش جونتون اون همه قشنگی و اون بهشت که خودتون زیباترش کردین، آره درسته، میشه بهشت رو هم زیباتر کرد.

ببین چقدر قشنگ سنگچین درست کردن، خدای من، یعنی من عاشقتونم بخدا.

خدای من! گریس و براونی هنوزم باهم هستن، از صبح تا شب به قول استاد نان استاپ میخورن، چقدر دوست داشتنی ونازن، پسر من عاشقشون شده.

استاد عزیزم ومریم مهربونم، چه شب رویایی رو به صبح وصل کردین، کنار آتیش، کنار دریاچه، زیر آسمونه پر از ستاره، همراه آواز جیر جیرکها و قور باغه ها، وجغدها، مگه آدم متوجه میشه که داره صبح میشه وقتی توی این همه زیبایی وعشق غرق شده باشه؟

من خودمو کنار اون آتیش حس کردم، گرمای اون به صورتم می‌خورد بعدش وقتی در خونه بازشد نم سحرگاهی، توی اون هوای بی‌نظیر و طبیعت شگفت‌انگیز رو روی صورتم حس کردم.

استادچه قدر ماشالله خوش تیپ شدین، آفرین به این همه تعهد وهمت ومداومت در مسیر

برای بالا بردن سطح انرژیتون وایجاد اندام متناسبتون واین میشه به وضوح حس کرد و دید که خداروشکر چقدر فعال‌تر و با انرژی تر شدین و همین بهتون خیلی کمک میکنه که این همه کار سنگین انجام میدین «به تنهایی یه تنه ی درخت رو میزنین زیر بغلتون و میارید سمت اتیش»

_توی یه شب! اراده ی شما وشروعی که کردین! بله همینه! همه چیز از یه تصمیم شروع میشه، بعد باید اقدام کرد، اقدام کوچک، و ادامه دادن و ادامه دادن تا تحقق خواسته ها، و این قانون تکامله.

_اصلا کاری نداشته باشی که کی تموم میشه!

تو ادامه بده واز مسیرت لذت ببر، تو روی باورهات کار کن، تو باورهای قدرتمندکننده بساز، تو ذهنتو آروم نگه دار، تو ذهنتو کنترل کن، تو تمرکزتو روی زیباییها وچیزهای مناسب و هم جهت با خواسته هات بگزار، تو ادامه بده و هرکاری که از دستت برمیاد وبهت الهام میشه انجام بده و لذت ببر از کاری که میکنی واز مسیری که توش هستی، بقیه ی راه به تو گفته میشه، قدم به قدم، وچراغ هدایت ادامه ی مسیر و برات روشن میکنه وتو با این چراغ فقط یه کم جلوتر رو میبینی پس نپرس کی وچگونه، درست مثل چراغ اتومبیل در تاریکی محض جاده که فقط چند متر جلوتر دیده میشه ولی وقتی به نور این چراغ اعتماد میکنیم و به راهمون ادامه میدیم به موقع به مقصد می‌رسیم، ما نگران نیستیم که خیلی جلوتر در جاده چه خبره، چون میدونیم هرچقدر جلوتر بریم این چراغ ماشین راه رو به ما نشون میده و چگونگی راه هم جلوتر نشون داده خواهد شد دقیقا در نزدیکی موانع چراغ روشنه و ما اون موانع رو می‌بینیم و مسیر دیگر هم همونجا کنار راه باز شده که اونهم با چراغ راه پیدا میشه ولی این چیزیه که ما گنج دقیقه قبل‌تر وقتی توی جاده ی تاریک در حال رانندگی بودیم نمی‌دیدیم ونمیدونستیم، اما ادامه دادیم.

پس همه چی توی مسیر اتفاق می افته، ولازم نیست ما همه چیز رو در ابتدا بدونیم، همه چیز به ما نشون داده میشه، حتی اگر به تضادی برخورد کنیم این چراغ هدایته که راه حل مسائل رو به ما نشون میده، پس بدون نگرانی و پرسیدن چگونگیها و زمانها ادامه بده، انقده نرم و طبیعی و لذت بخش، مسیر سپری میشه و به مقصد میرسی که فقط خدارو شکر میکنی.

_دیدیم لباسهامون دودی شده گفتیم بزار یه کم آتیش بازی کنیم!

آدمها وقتی قدمهای اول رو برمیدارن، براش بدنبال آگاهی میرن، کسب مهارت رو شروع میکنن براش شروع به صرف وقت وانرژی و هزینه میکنند و همین کارها، اشتیاق رو برای ادامه ی مسیر بیشتر میکنه، چیزی که اگه هیچ کاری نمیکردن و هیچ راهی رو شروع نمیکردن، هیچوقت بوجود نمیومد، و همه چیز در حد رویا باقی میموند، اشتیاقی برای تحقق رویا بوجود نمیومد.

_خدا داره فوت میکنه! ای خدا، مریم عزیزم، چقدر آدمها میتونن خدابین باشن، وقتی در نسیم صبحگاهی هم تجلی حضور خداوند رو ببینن، چقدر این سبک نگاهتون و حستون رو دوست دارم، چون من هم مثل شما و از شما یاد گرفتم که خداوند رو در لحظه لحظه ی زندگیم در درون و بیرون خودم ببینم وحس کنم بسیار حس قشنگیه وبه من آرامش وقدرت میده.

_این بهشت حقشه، واقعاً باید بهشت رو تمیز و پاکیزه و زیبا نگه داشت، ما میتونیم هرجای دیگه‌ای غیراز بهشت رو برای خودمون با کار کردن روی اون و با گزاشتن وقت و انرژی و شوق واشتیاق، درست مثل استاد و مریم جان، به بهشت تبدیل کنیم وب عد با لذت بردن از بهشتی که ساختیم به بهشتهای زیباتر هدایت بشیم… من دیروز کل خونمو جاروبرقی کشیدم، طی کشیدم، گردگیری کردم، گلهای آشپزخانه رو آب دادم و مرتب کردم و خلاصه بگم که الان خونه ی من برای من بهشته الانه منه، مخصوصاً وقتی پنجره ها رو از دو طرف خونه باز میزارم و صدای آواز پرنده ها و نسیم خنک بهاری توی خونه در جریانه، اینجا بهشته الانه منه، خداجون شکرت.

چقدر شما دونفر نازنین و دوست داشتنی هستین، من عاشقتونم.

_آدم همیشه باید خودشو در نقطه‌ ی پایانی ببینه، تصور رسیدن به نقطه ی پایانی موتور محرک ما آدم‌هاست و انرژی مارو برای ادامه ی راه افزایش میده، این هم یکی از قدرت‌های تجسمه خواسته هاست، انرژی دادن به ما برای ادامه مسیر. برای مداومت.

خدای من شکرت بخاطر این همه زیبایی که امروز در بهشت دیدم و میبینم و بارها و بارها میبینم و بخاطر یادآوری این همه آگاهی

سپاسگزارم و من آنقدر این آگاهی‌ها رو تکرار و تکرار میکنم و سعی میکنم عمل کنم که تبدیل به فرکانس قدرتمند بشه و مدار منو تا دریافت تمام خواسته‌ هام بالا تر ببره.

استاد بی نظیر من، مریم جان ای ملکه ی بهشت ازتون ممنونم وسپاس گزارم.

عزیزان ممنون که با حوصله کامنت طولانیه منو خوندین.


برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    295MB
    20 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 2
    82MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

635 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «صبا بانو» در این صفحه: 5
  1. -
    صبا بانو گفته:
    مدت عضویت: 1345 روز

    سلام به استاد عزیزم مریم مهربون و اعضای فوق العاده خانوادم

    خدایا شکرت که توفیق داشتم یک روز دیگه، تمرکز کنم بر زیبایی های این بهشت

    تفاوت سطح انرژی و حال خوبم توی همین دوروز کاملا مشخصه

    وافعا این سریال، این پرادایس، استاد و مریم عزیز چه انرژی خاصی دارند که تو همون ثانیه اول سریال حس و حال خوب به تموم جونت تزریق میشه

    زیباترین لحظه این قسمت برای من وقتی بود که داشتین اتیش بازی رو نشون میدادین، سکوت شب و صدای اتش،همه جا تاریک و فقط اتیش چندقدمی ادم رو بهش نشون میداد اما یه هو رفتیم فردا صبح و دیدم خدای من

    این رب چقدرر قدرتمنده

    شبی که انقدررر تیره بود رو به روزی پر از نور و دوستی تبدیل میکنه و حتی روزی که انقدرر تابانه رو به شب با سکوتی دلنشین

    چقدر سپاسگزارم بابت اینک فرصت زندگه بودن و زندگی کردن به من بخشیدی خدای دوست داشتنیم

    سپاسگزارم بابت سریال بی نظیر زندگی در بهشت و حتی سغر به دور امریکا که برای سعادتمند شدن همین دوتا سریال کافیه

    خدایا شکرت،شکرت که من خالق زندگیمم، سپاسگزارم که قدرت خلق زندگیم رو به من توسط افکارم و فرکانس هام بخشیدی

    سپاسگزارم که رب زندگیم رو خودم قرار دادی

    میپرستمت بهترینم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    صبا بانو گفته:
    مدت عضویت: 1345 روز

    روز سوم عمل به تعهد :)

    خدایا شکرت

    از اونجا که قسمت دوم کامل ندیدم

    گفتم بیام که کاملش کنم

    و زمانی که مریم عزیز گفت دیگه داشت صبح میشد و ما رفتیم خوابیدیم

    و دیدم که صبح شده

    خدا بهم یک وحی فوق العاده کرد :)

    بهم گفت

    همون خدایی که شب رو روز می‌کنه بدون نیاز باشه تو کاری انجام بدی،همون روابط تورو درست و هماهنگ می‌کنه

    بعد بهم گفت

    همون خدایی که تو خوابیو شبو روز می‌کنه

    بدون اینک نیاز باشه تو کاری انجام بدی

    همون همه چیو دلخواهت می‌کنه

    زمانی که فکر میکنم

    و میبینم با تضاد زندگیم

    همون تضادی که منو هدایت به کامنت نویسی کرد

    و تحسین زندگی در بهشت

    به من یاد داد که

    هرچی که سعی میکنیم با تلاش فیزیکی،با کار فیزیکی رابطتو بهتر کنی،فقط اون رابطه جهنم تر و وحشتناک تر میشه

    اما هرچی که میسپری به خدا

    و روی هماهنگی خودت با خودت کار می‌کنی همون خدا،همه چیو دقیقاااا همون طوری میچینه که تو دلت میخواد

    و من اینو تجربه کردم تو روابطم و سپاسگزارم

    سپاسگزار خداییم که هدایت کرد منو به درک بهتر این آگاهی

    و سپاسگزار استادیم که تو دوره عشق و مودت این موضوع رو گفت اما من باید تکامل طی می‌کردم و درس پس میدادم برای درکش:)

    ..

    استاد تو دوره حل مسائل میگه

    زمانی که یه مسئله حل می‌کنی

    صدپله عزت نفست بالاتر می‌ره و خودباوریت به واسطه همون مسئله ای که حل کردی بیشتر میشه

    و من دقیقا داشتم فکر میکردم اگر من اون مسئله ای که وقت تلف کردن هست رو که براش اهرم رنج و لذت نوشتم حل کنم ، چقدرررر عزت نفسم بیشتر میشه

    چقدررر موفقیت بیشتری کسب میکنم

    چقدررر خودباوریم افزایش می یابد

    چقدررر احساس ارزشمندم بیشتر و بیشتر و بیشتر و بیشتر میشه

    چقدر همه چی عالی تر و فوق العاده تر میشه تو زندگیم

    خدایا شکرت

    انشالله که با تعهد به خوندن اهرم رنج و لذت

    مسئلم رو حل کنم و عزت نفسم طی اون نتیجه پنج سالش به سمت آسمون حرکت کنه

    الهی شکرت

    ..

    دقیقا حرف استاد رو میشه برای مسائل مالی به کار گرفت

    به خودم بگم

    خب اصلا اهمیت نداره که قرارها چی بشه و چطور پیش بره و من چطور ثروتمند بشم و ….

    بلکه بیام به خودم بگم

    خب

    الان چه کاری از دستم بر میاد برای پول ساختن؟

    الان اولین قدمی که برای پول ساختن از دستم بر میاد چیه؟

    و همینطور قدم به قدم با تغییر باور هام برم جلو و هدایت بشم هدایت بشم و هدایت بشم

    الهی شکرت بابت این همههه هدایت :)

    ..

    چقدر از سپاسگزاری عملی مریم عزیز لذت بردم و به فکر فرو رفتم

    یاد اتاق خودم افتادم

    که هیچ تعهدی برای تمیز نگه داشتن ندارمش و اصلا طوری که باهاش رفتار میکنم انگار یه مکان کثیف زباله دونی و …

    اما اتاق من

    همون چیزیه که زمانی نداشتم!

    همون چیزیه که بزرگترین حسرت زندگی من یه چهار دیواری بود ک برم توش هروقت که خواستم درو قفل کنم و از اون خلوت لذت ببرم

    همش به خودم میگفتم آره اتاق دار بشم فلان میکنم بیسار میکنم

    و هیچ کدومو که انجام دادم هیچ

    همون‌طور به امان خدا ولش کردم

    اما یاد گرفتم

    که من با رفتار دارم ناسپاسی میکنم از اتاقم از خدام

    و حالا میفهمم زمانی که قبلاً خواهرم بهم می‌گفت اتاقت انرژی منو میگیره یعنی چی

    و حالا میفهمم به غیر از طبیعت برای چی پارادیس انقد حال خوب داره

    چون شما حتی عملی ازش سپاسگزاری می‌کنید!

    همین امروز یه برنامه عملی برای سپاسگزاری از اتاقم میریزم

    و اولین کار تمیز کردنشه به صورت ریشه ای

    خدایا صدهزار بار شکرت که منو هرروز داری به سمت یه زندگی با کیفیت تر هدایت می‌کنی

    عاشقتم

    و عاشقتونم

    و بسیار از استاد و مریم و پراپایس ممنونم بابت این فایل های فوق العاده

    دوستون دارم :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    صبا بانو گفته:
    مدت عضویت: 1345 روز

    سلام به دوستان عزیزم

    امروز روز دومیه که تعهد دادم برای ساخت باور روابط عاطفی رویایی و اینجام که به تعهدم عمل کنم

    قبل از اینک شروع به دیدن کنم خدای عزیزم به من گفت که کامنت یاسمن عزیز رو بخونم و طوری برام نشونه بود که باورم نمی شد:)

    چون منم یه رابطه عاطفی رویایی میخواستم و اتفاقا همین دیروز که پیشش بودم بهش گفتم ما داریم عشقیو تجربه میکنیم که احساس میکنم خیلی آدمایی کمی به این میزان از فوق العادگی رو دارن تجربه میکنن :)

    و الان دارم تمرکز میکنم روی هدف مالی و خیلی خوشحالم بابت نشونه ای که خدای عزیزم بهم درمورد خواستم و استقامت ورزیدن بهم داد

    عاشقتم خدای دوست داشتنیم که همه جا با منی و همیشه هدایتم می‌کنی و کمکم میکنی،خیلی خیلی دوست دارم

    و دوباره

    چشمی که داره تربیت میشه برای دیدن و تحسین روابط عاطفی ، داره بهم نشون میده که ببین،ببین چه روابط قشنگی هست،لبین چقدر رابطشون دوست داشتنیه،ببین میتوان،ببین میشود روابط فوق العاده داشت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت که ذهنم با دیدن این الگو هایه منطقی و واقعی داره بهش اثبات میشه که میتوان! میتوان روابط عاطفی رویایی تجربه کرد

    عاشقتونم واقعا :)

    چقدر توی روابط استاد و مریم عزیز اعتماد هست :)

    من فهمیدم که چقدر اعتمادم به زندگیم کمه

    چقدر نمی تونم بهش اعتماد کنم جایی که باید و فرمونو بدم بهش به جایی که بخوام دو دستی بچسبم و سعی میکنم آگاهانه هر دفعه توی این موضوع بهتر بشم :)

    باید بهش اعتماد کنم

    جایی که میدونم اون اطلاعات بیشتری داره یا فقط ازم میخواد که بهش اعتماد کنم یا می‌دونم که یه چیزی می‌دونه که اینو میگه

    فقط بهش اعتماد کنم و اعتماد کنم و اعتماد کنم

    و حتی اگه نتیجه اونجوری پیش نرفت که قرار بود

    هیچ ناراحتی و … پیش نیاد

    و می‌دونی اعتماد کنم با لبخند

    نه با انتظار که حالا که من اعتماد کردم تو بیخود کردی خراب کردی

    می‌دونی چی میگم؟:)

    خدایا شکرت بابت این همه زیبایی و لذت و این درک بهتری که به من بخشیدی

    ..

    دو روزه هدایت شدم به انجام اهرم رنج و لذت به روش حل مسئله قسمت سوم

    و الان که به ذغال ها نگاه میکردم منو یاد اون لذت های انداخت که مانع انجام اون کار درست میشد

    اما اون ها فقط به ظاهر لذتن اما در باطن از آتیش جهنم هم سوزاننده ترن

    دقیقا این زیبایی ذغال ها منو یاد همون لذت های اتیشین انداخت که

    فقط ظاهرشون زیباست

    فقط کافیه بهش دست بدی که از زندگیت پشیمون بشی

    و خداروشکر خداروشکر که قبل از اینک نتیجه پنج‌ساله این روند اشتباهمو ببینم ،فعمیدم دارم تو چه آتیشی دست و پا میزنم و خودمو ازش کشیدم بیرون

    الهی شکرت

    خدایا شکرت

    چقدر تحسین خوبه

    چقدر تحسین کردن رابطه رو قشنگ و زیبا می‌کنه

    چقدر حال هردوتارو بهتر می‌کنه

    چقدر اون رابطه رو مستحکم تر،بهتر،رویایی تر و دوست داشتنی تر می‌کنه

    خدایا شکرت

    چقدر هدایت دارم میشم

    عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    صبا بانو گفته:
    مدت عضویت: 1345 روز

    سلام و صبح بخیر به تحلیل این بهشت زیبا

    تازه بیدار شدم و طبق تعهدم اومدم که یک فایل زندگی در بهشت ببینم و با الهام هدایت هم شدم که کامنت بنویسم(خداوندا شکرت که انقدرر نزدیکی ،که انقدررر بخشنده ای که من هرلحظه تحت پوشش هدایت های تو هستم😄 )

    دیدن این بهشت اول از صدای شب شروع شد و صدای دلنشین مریم جان که می گفت:

    ما یه ماموریتی داریم!😄

    و من به خودم گفتم چقدر این دونفر حالشون عالیه که هیچ زمانیو نمی شاسن،هروقت هرکاری باید انجام بدن،انجام میدن،چثدر انرژیشون بالاست،چقدر حالشون خوبه،چقدر با خودشون در صلحن !

    صحنه بعدی مورد علاقه من قسمت بنزین ریختن بود .

    برای من بنزین حکم

    •باور های قدرتمند کننده رو داره •

    و دیدیم زمانی که بنزین روی آتیش ریختیم آتیش حداقل دوبرابر شد و این برای من حکم همون

    •نتیجه رو داره•

    نتیجه زمانی به دست میاد که بنزین(باور های قدرتمند کننده) داشته باشیم!

    این یه قانونی و ثابته و بدون تغییره و برای همه اجرا میشه!

    ….

    استاد چقدر صحنه بنزین ریختن برای من جالب بود

    زمانی که آتیش فوران کرد خیلیی صحنه زیبایی بود مخصوصا برای منی که بی نهایت عاشق اتیشم :))

    ..

    چقدر رابطه عاطفیتون رو تحسین می کنم،زکانی که استاد به مریم گفت نه تو نترس،مریمم با شجاعت گفت نه! من نمی ترسم واقعا برای من خیلیی صحنه جالبی بود چون تاحالا ندیده بودم ،همیشه دیده بودم که طرف کلی ناراحت میشد که وااا تو می گی من ترسوام؟؟ من فلانم ؟ و….

    اما چقدر رابطه عاطفی شما دونفر از این چرندیات به دوره

    چقدر خدایی گونس

    و تمامش لذته

    الهی شکر بابت رابطه عاطفی زیبای استادم و مریم عزیز

    خداوندا شکرت که منم با تغییر باور هام و رفتارهای می توانم همچین رابطه ای تجربه کنم 😍😍

    ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    صبا بانو گفته:
    مدت عضویت: 1345 روز

    با نام و یاد خدایی که بهشت رو هم در این دنیا و هم در اون دنیا به عاشقانش می بخشه

    به کسانی که به ربوبیتش “سعی می کنن” ایمان داشته باشن و به یگانگیش ایمان دارند

    اینم از روز دوم تعهد من :)

    چقدر زیبا بود!فک کن شب باشه،جلوت دریاچه،اتیش روشن کنی،تکامل درش رعایت کنی،چون تکامل رعایت می کنی همش می شه

    لذت و لذت و لذت و لذت

    همش می شه:

    حال خوب و حال خوب و حال خوب

    میشه:

    سپاسگزاری و سپاسگزاری و سپاسگزاری

    واقعا این جمله استاد همیشه نجات بخش من بوده که خدای درونی عاشقم در مواقعی که فراموشش می کنم بهم یادآوریش می کنه:

    بیا سادش کنیم!!

    اره! همین سه کلمه! ولی سه کلمه معمولی نیست! دنیاییه برای خودش! همین به ظاهر سه کلمه نجات بخش من بوده زمانی که از کارها برای خودم غول می شاختم و چون بزرگتر از خودم میدیدم مشکلمو نمی تونستم حالش کنم

    ولی وقتی می یومدم سادش می کردم دیگ غول نبود!

    بچه گنجشک بود 🐥

    به راحتی همراه می شدم با این یچه گنجشک بازیگوش و به راحتی حل میشد!

    چقد جمله استاد برام قشنگ بود

    ادامه بده مسیر بهت گفته میشه!

    واقعا همینه!استاد من این جمله رو نمی تونم بگم با پوست و استخوان ولی اندازه که بهش عمل کردم می تونم درکش کنم

    واقعا همین بوده! هروقت که من ادامه دادم و ناامید نشدم از رحمت و فضل بی نهایت ربم مسیر بهم گفته شده!درخت های هرز رفتن کنار و راه برای من باز شده! بهشتم زیباتر شده! و این یه قانونه و چقدر قانون زیباییه :))

    مریم عزیزم چقدر تکاملو زیبا درک کرده! :))

    یادمه قبلا که زندگی در بهشتو تک و توک می دیدم داشتی متور سوار یاد میگرفتی یه جاش برگشتی به استاد گفتی

    “مطمعنی داریم تکاملو رعایت می کنیم؟”

    این یعنی انقددد ورودی هاشو دادی که شده مثل قطار! “به قول کامنت عزیزی!”

    یعنی اول سخته!اول یواشه!اول انرژی بیشتری می خواد!اول باید کنترل ذهن زیادی بزاری!

    ولی بعدش… آخ از بعدش! :))

    این قطاره حرکت می کنه و خودش میره!هرچیم که می گذره راحت تر حرکت می کنه و وجود شما دقیقا همینطوره!

    الان دیگ تکامل برای شما درونی شده که حتی توی درست کردن اتشم رعایتش می کنی و

    رعایت قانون خداوند زندگیو به بهشت تبدیل می کنه

    یا به قول خودت مریم عزیزم

    باور قوانین خداوند و استفادش در زندگی یعنی توحید! و توحید رمز خوشبختی و لذته!

    و بار هم می رسیم به رابط دوست داشتنی و پر از ارامش مریم و استاد عزیزم :))

    شما دوتا چقدر باهم راحتین! چقدر با هم همفرکانسین! چقدر به هم اعتماد دارید! چقدر باهم خوش می گذرونید! چقدر همپایه هم حرکت می کنید! چقدر فوق العاده اید! چقدر با خودتوندر صلحید!

    چقدر بعد از ایننن مدت طولانی عاشق همید!

    ولی وابسته هم نیستید! چون وابستگی عشق نیست بلکه کشنده عشقه

    وابستگی توحید نیست! بلکه خود خود شرکه

    و استاد عزیزم چقدر رابطه شما به من ثابت می کنه

    که صبای عزیزم،وقتی روی خودت و باورهات کار می کنی خداوند کبوتر با کبوتر رعایت می کنه!

    یعنی ادمی وارد زندگی تو میشه که بدون وابستگی عاشقت می شه! حالا تو هرچقدر روی خودت کار کنی وابستگیت کمتر باشه اونم دقیقا به همین نسبت وابستگیش کمتر میشه!

    یعنی صبای عزیزم وقتی روی باورهات کار کنی ادمی وارد زندگیت میشه،خداوند انسانی رو وارد زندگیت می کنه که شبیه توعه!

    پس این جمله که :

    کسی که من می خوام وجود نداره چون کسی نیست که باور ها و اعتقادات منو در مورد روابط قبول داشته باش

    کاملاااااااااااا دروغه!!

    میدونی چَرا؟ چون وقتی روی باورهات کار می کنی خدا سفارشییییی خودت می سازه!! یعنی قشنگ به باورهات نگاه می کنه میگه

    خب صبای من یه ادمی می خواد که بدون وابستگی عاشقشباشه خب!

    اینم سفارش صبای عزیزم!!

    و همینه صبا! به همین سادگی! به همین زیبایی! به همین خوشمزگی!

    برای خدا هیچ کاری نداره که خواسته تورو محقق کنه،ولی اگ خواستت محقق نمی شه یعنی

    ظرفیتت امادش نیست!

    یعنی ظرفیی که اماده کردی هنوز ایراد داره!

    یعنی هنوز مقاومت داری با خواستت!

    و به محض اینک این مقاومت از یه حدی کمتر بشه خواسته تو مثل ابببب خوردن محقق میشه

    بابا خدای تو کسیه که اتم هارو خلق کرده!به درختان این بهشت نگاه کن! اول فقط یه بذری بودن که روی نوک انگشت گم میشدن ولی حالا نگاشون کن! چه کسی بوده که رشد داده این بذرو؟ چه کسی قدرت داشته که رشد بده این بذرو؟

    قطعا با لبخند جواب میدم:خدای من! تنها رب من قدرت داشته از اون بذر همچین درختی بسازه!

    قطعا لا الله الا هو!

    پس خدای تو قدرت داره خیلی کارا بکنه!

    یه نگاه به خودت بنذاز! به بدنی نگاه کن که مثل ساعتتتتتت یعنی ساعت جلوی نظم بدن توی با ارزش کم میاره! خدایی که تورو خلق کرده میلیارد ها میلیارد قدرت داره!

    یعنی قدرت خدا انقددد زیاده که تو با اشرف مخلوقات بودت نمی تونی درک کنی!ببین دیگ چقدددد قدرت رب تو فوق العادس دختدرررر!

    به قول خودش:

    خلق هر خواسته برای ما راحت و بدیعیه!

    پس تو کار خودتو انجام بده رب تو همه کار برای تو می کنه

    تو ۱% خودتو انجام بده رب تو،عشق تو،هدایتگر تو،دوست صمیمی تو ۹۹%خودشو انجام میده!

    خدایا سپاسگذار توام که به من فرصت دادی،سلامتی دادی،قدرت دیدن زیبایی و توجه به نکات مثبت دادی، اینترنت بی نهایت دادی تا بتونم از این قسمت لذت ببرم!شکرگزارتم شکرگزارتم و شکرگزار توام که ارحم الراحمینی!

    خدای من ممنون توام که می تونم بی نهایت کامنت بنویسم و برای نوشتن کامنت هیچچ محدودیتی برای من وجود نداره!خدای من ممنونتم،ممنونتم و ممنونتم!

    خدای من ازت سپاسگزارم که من رو هدایت کردی تا بهم راه و روش زندگی کردن بیاموزی!عاشقتم عاشقتم و عاشقتم!

    و در اخر از استاد و مریم عزیزم بابت تک به تک کارهایی که برای ما انجام می دند از صمیم قلبم ممنون و سپاسگزارم

    الهی شکرت شکرت و شکرت❤️🥰

    من و خدا عاشقتونیم :))💜💗💙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: