https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-04-23 08:09:302024-12-18 13:01:15سریال زندگی در بهشت | قسمت 2
635نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد بی نهایت سپاسگزارم که زندگی خودتون را با ما به اشتراک میگذارید و ما چقدر خوش به حالمونه که شما و مریم جون رو داریم خدایا هزاران مرتبه شکرت
کارهای بزرگ از همین کارهای کوچک شروع میشه و چه زیبا گفتی استاد عزیز
کار رو باید شروع کرد و ادامه داد و نگران نتیجه نباشید نتیجه هم میآید
چقدر تلاشتون ستودنی هست که تا 5صبح به گفته ی مریم جون آتیش بازی کردید و صبح به این زیبایی دیدید که تمام چوبها سوخته و زمین از آن درختان هرز پاک پاک شده
و اون آتیش زیر خاکستر چه آتیشی به پا کرد تا کامل وظیفه اش رو به اتمام برساند
چقدر مریم بانو، پر انرژی و خوش دل هستی که از همان صبح برای خانواده ی عباسمنش دست به دوربین میشوی ،تشکر و قدردانی ️
خدا رو هزاران مرتبه شکر که من و به این سایت هدایت کردی
یکی از تمرینات شکر گزاریم را طبق گفته استاد انجام میدهم خداوندا سپاسگزارم که من و به سمت انسانهای خوب و ایده های خوب و آنها را به سمت من هدایت میکنی و من و به راه کسانیکه به ایشان نعمت داده ای هدایت میکنی سپاسگزارم خداوندا️️
همیشه شاد و سعادتمند و ثروتمند و سلامت در دنیا و آخرت باشید .
سلام استاد و مریم بانو و دوستان نشانه امروز من این کلیپ بود از دیدن شب در دل طبیعت لذت بردم آتیش روشن کردن و شعله ور شدنش تو تاریکی مطلق بسیار زیبا بود
من عادت کردم زیبایی های پرادایس ببینم خودم عادت میدم به دیدن رابطه زیبا ، خرفهای زیبا، طبیعت زیبا و با دادن این ورودی ها فرکانسم روی جذب این خوبیها و زیبایی ها متمرکز میکنم
خدایا صدهزار مرتبه شکر بابت این همه زیبایی و دسترسی آسان ما به این حجم از خوبی ، زیبایی و…
حدودا 4 اردیبهشت 99 این قسمت روی سایت اومد و یادمه که وقتی شروع کردم این سریال رو مو به مو دیدم و باهاش همراه شدم. من اینجایی نبودم که الان هستم.قراره این ایده رو دیدن قسمت های زندگی در بهشت رو پیش برم و خدا میدونه بعدش کجام. من قراره همین قدم رو بردارم و از همین لحظه لذت ببرم و درس های همین قدم های کوچیک رو بگیرم و رشد کنم.
چقدر خوندن کامنت های بچه ها خوبه، دوستان عزیز و ارزشمند من که در سایت فعال هستین و کامنت مینویسین واز خودتون ردپا میگذارید، واقعا تحسین تون میکنم و ازتون تشکر میکنم.
================================
این قسمت و شب زیبای پرادایس اونم با صدای اواز جیرجیرک ها، اونم با پروژه آتیش بازی و همزمان پاکسازی محوطه پرادایس از خار و خاشاک و درخت های قطع و هرز و اضافی.
چقدر میشه درس گرفت.چقدر با با دقت و شش دانگ دید تا فهمید و ازشون درس هاش رو بگیری. خدایا ازت میخوام من پر کنی از درس هایی که لازم دارم از این قسمت بگیرم.
^ همه جا تاریکی مطلقه و زندگی با نور معنا میگیره.
^ اضافه کردن بنزین برای آتیش بازی بیشتر و دیدن شعله ور شدن شعله های آتیش(چقدر قانون تکامل رو بیشتر میشه درک کرد.)
^ این جمله های “عاشقتم من” های شما عزیزان چقدر قشنگه، چقدر عشقه، چقدر باید یاد بگیرم.(واقعا سپاسگزارم برای وجود پر از مهر و عشق تون واین رابطه سراسر عشق و صلح و دوستی که دارین.)
^ خُب استاد رو میبینم که منبع 4لیتری بنزین تموم شد، رفت سراغ ابزار دیگه برای سرعت بخشیدن به آتیش.استاد مشعل هیولا میاره.
^ ببینید یک تصمیم و اراده و همت باعث شد این کاری که میخواست بره برای فردا انجام بشه.همین امشب حسابی با قدم های کوچیک و ادامه دادن و به تاخیر ننداختن کار درست نتیجه چی میشه، نتیجه این میشه که صبح که از خواب پامیشید پرادایس پاکیزه و پاک شده از شاخه ها هرز و خلوت و مرتب شده.خداروشکر
^ استاد هم که انگیزه و انرژی میگیره با همراهی مریم جان عزیز و نازنین و درخت بلند میکنه میندازه تو آتیش…
^صبح شده و دیدن نتیجه این مداومت و ادامه دادن ها رو میبینیم.
^ آتش زیر خاکستر هم دیگه کولاک میکنه به همراه بادموافق و دوتا آدم مشتاقِ استفاده از فرصت ها. دوباره آتیش به پا میکنید و باز هم از این بهتر و از این پاکسازی بیشتر انجام دادین.
^ هی باید به خودمون بگیم که از کارهای کوچیک شروع شد. کاری که در ظاهر اول اصلا خیلی سنگین بود اما انجام شد اونم تو یک شب با اراده و شروعی که کردیم.
^ باید یادمون بمونه که هر کاری رو فقــط باید ادامه بدیم.و اصلا کاری نداشته باشی که کِی تمــوم میشه.فقــط بگی هرکاری از دست من برمیاد انجام میدم.
^ اون آتیش کوچولو با تکه های چوب چندسانتی شروع کردین بعد یواش یواش به جایی رسید که درخت ها رو هم پودر کردن و آتیش زدن.
^ خداروشکر برای تمیز شدن محوطه
^ واقعا این پرادایس این تمیزی حقشه،اینقدر به ما لذت و زیبایی هربار و هر روز میده واقعا خدایا شکرت
واقعا خدایا شکرت…
^ وقتی آدم “نقطه پایانی” رو همون اول ببینه انگیزه میگیره برای ادامه دادن.
خدایا شکرت برای این انگیزه ها
خدایا شکرت برای این درس ها
خدایا شکرت برای اینکه میتونم مهارت کسب کنم و با تجسم کردن،صحبت کردن هی نقطه پایانی رو ببینم و هی ادامه بدم تا با لذت مسیر رسیدن به خواسته هام رو با هدایت خودت طی کنم.
هدایت شدن استاد در بهترین زمان برای کاری که تمذهنش سخت بود ولی سپرد به خدا وظبق باورش که کارها راحت و لذت بخش انجام میشه با کمک مریم جان که دستی از دستان خدا شد صورت گرفت
وقتی می خوایم یه کار انجام بدیم بهتره همینطوری راجع به فواید آخر کار صحبت کنیم و اگه کسی نبود با خودمون مرور کنیم
خدایا شکرت بخاطر دیدن این همه زیبایی،حسم عالیست وهرروز عالی تر میشود.خدایا شکرت
خدایا شکرت داشتن استادی که بصورت عملی درسهای توحیدی را به من نشان میدهد وتا با پوست واستخوانم انرا درک میکنم.
استاد چقدر درس های عملی شما زیباست ،من دوباره شروع کردم به دیدن این سریال چون اینبار با اگاهی ودرک بیشتری می فهمم که چقدر این سریال اموزنده وبا ارزش است.اینبار با یک دید کاملا متفاوت به این سریال نگاه میکنم گویا هرکلمه وهرصحنه اش برای من درس دارد.
چون این اگاهی ازهمین ادامه دادن شروع شد من ازماه رمضان تصمیم گرفتم که بیایم سحری بلند شوم با استفاده ازقوانین سلامتی فقط اب میخوردم ودراخیر قهوه وبعد تا صبح ،به دیدن فایل های ثروت 1،وعزت نفس می پرداختم ومی نوشتم وفکرمیکردم وادامه یافت تا ختم ماه رمضان و قسمی شد که عادت کردم به صبح وقت بلند شدن وحال سه ماه ازان زمان میگذرد ومن 4 صبح بلند می شوم وتمرین ستاره قطبی ام را می نوسم وبعد یک ونیم ساعت به پیاده درکناری دامنه های کوه های سرسبزو پرازدرخت می پردازم ودرین جریان باخودم وخدایم حرف میزنم وطلوع خورشید را میبینم واینقدر حالم را عالی میسازد که وصف ناپذیر است این دیدن زیبایی درصبح با صدای پرنده ها ودیدن طلوع افتاب وحس خوبی که درجریان روز دارم باعث شد خیلی علاقه مند به این صبح وقت بلند شدن نمایم و این باعث شد که بعد پیاده رویی منظم ورزش کنم،درحالیکه درگذشته هم ورزش میکردم با استفاده از فایل های قانون سلامتی ولی وقفه ای بود ومداوم نبود وحال طی این سه ماه متداوم شده است وبدن ام خیلی قدرت مند شده است وکاملا اشکار است قدرت اش،قسمی که ساعت ها پیاده رویی کنم خسته نمی شوم ،کمر درد نمی شوم،زانوهایم قبلا درد داشت وسایده گی پیدا کرده بود بخاطر اضافه وزن درجریان بارداری ولی حال کاملا بهبود یافته است وساعت های پیاده رویی نمایم هرگزدردی را احساس نمیکنم،وازعینک نمره استفاده میکردم وحال طی این سه ماه استفاده ازعینک را هم قطع کردم وبخودم گفتم همانطوری که زانوهایم خوب شد چشمانم هم خوب میشود وحال ساعت ها بدون عینک میایم فایل ها رامیبینم درسایت کمنت می نوسیم میخوانم وچشمان ام همچنان راحت است که جز ارزویم ورویاهایم بود که روزی بدون عینک باشم وجشمان ام راحت باشد با دیدن نور یا هم کار کردن درلب تاب ومبایل وحال همانطور است.چند روز پیش نشستم ونتایج که طی این سه ماه از بلند شدن اول صبح وپیاده رویی و،ورزش وهم بعد ازان کار کردن روی فایل های ثروت 1 وعزت نفس انقدر نتایج عالی وشگفت انگیزبود که خودم باورم نمی شد،اولین بار است که بیشتر ازسه ماه است با شوهرم جروبحث نداشتم،وروابط ما هرروز بهتر میشود،اولین بار است که ساعت ها بعد 15 سال بدون عینک ازبینایی عالی چشمان ام لذت میبرم،اولین بار است که بعد یک عمر هرروز یک اگاهی جدید به ذهنم می رسد ومرا بیشتر غرق ارامش میکند،اگاهی های که قبلا اصلا متوجه اش نمی شدم وبرایم خیلی مهم نبود وحال اینگار تازه میشنوم ودرک اش میکنم و تاثیرگذار شده است،اولین بار است که روزها درارامش هستم ونجواهای ذهنم را کنترل میکنم،اولین بار است که زیبایی های اطراف ام را میبینم وویدیو میگذارم درانستاگرام که برای ان ایجاد کردم ولذت میبرم صرف اینکه توجه کنم برزیبایی وهربار بیایم خودم این زیبایی ها را درصفحه ام بیبنم ولذت ببرم،وذهنم را عادت بدهم که فقط زیبایی ها را بیبند.واین تمرین خیلی زیباست که با عشق انرا انجام میدهم،اولین بار است که ازدیدن هرفایل اطلاعات واگاهی های نابی درمن ایجاد میشود وفایل های رایگان انقدر برایم با ارزش شده است که فایل های فروشی می باشد ونکات ارزشمندی دارد که درفایل های فروشی انرا می شنوم ،اولین بار است که بشدت از سریال سفربدورامریکا،وسریال زندگی دربهشت نهایت لذت را میبرم درتمام جریان دیدن فایل فقط میخندم،اولین بار است که ازمطالعه قران لذت میبرم وانرا درک میکنم وعلاقه دارم خواندن اش را ادامه بدهم درحالیکه قبلا این علاقه درمن وجود نداشت وحتا 10 دقیقه ادامه نمیدادم ولی حال تا یک ونیم ساعت ترجمه قران را مطالعه میکنم وایات که بیشتر مرا به فکر فرو میبرد را یاداشت میکنم ولذت میبرم واشک شوق می ریزم،اولین بار است که حس میکنم چرخ زندگیم روان تر شده است وخواست های روزانه ام تیک میخورد،اولین بار است که حس میکنم درکی از شکرگزاری پیدا نمودم،اولین بار است که احساس میکنم خودم را دوست دارم وبخودم ارزش قایل هستم،اولین بار است که با صدای بلند باخدای حرف میزنم،با خودم حرف میزنم،ولذت میبرم ازین حرف زدن،اولین بار است که باعشق غذا پخته میکنم،با عشق نظافت میکنم،با عشق ازتنهایی با خودم لذت میبرم وبشدت بدنبال محیط هستم که تنها شوم وغرق اگاهی های شوم که درمن شکل میگیرد ولذت بخش ترین زمان ها زمانی های شده است که تنها هستم،وهمانطوری که بارها درمورد مهاجرت گفتم که ازکابل شروع شد وحال اسلام اباد هستیم،وازسه کشور شرایط پذیرش برای ما فراهم شده است وخصوصا المان خیلی کارهایش پیش رفته بود ومن قلبا علاقه مند بودم که امریکا شود ودرحالیکه هنوز هیچ معلوم نبود ولی درکمال ناباوری کارهای المان بطی تر شد و تماس ازسفارت امریکا برای مصاحبه دریافت کردیم ومصاحبه اول ما با موفقیت انجام شد ومصاحبه ای دوم ما یک روز بعد از مصاحبه اول انجام گردید درحالیکه برای دیگرا ماها وقت میبرد تا وقت مصاحبه ای دوم برسد ولی ازما فقط یک روز بعد تماس گرفت که برای مصاحبه دوم به سفارت بیایید وحال پروسه ای ویزه وتکت می باشد که بزودی امریکا هستیم ،ولی حتا رسیدن به این خواسته ای ما که موضوع مهاجرت درکشوری دلخواهم بود به اندازه ای که کسب این اگاهی ها به من لذت میدهد لذت بخش نبوده است ومن از ارامش که ازخدایم میگیرم ودر درون ایجاد شده است و هرگز با هیچ چیز مادی نمی توانستم این اینقدر ارامش کسب کنم،لذت میبرم،وحال تمام درخواست هایم فقط درک اگاهی های بیشترتوحیدی شده است،فقط وصل شدن شده است،فقط میخواهم بیشتر بخودم برسم بخدای برسم،چون لذت بخش ازین را ندیدم ونخواهد دیدم واین مسیر را ادامه میدهم چون هیچ چیزی به اندازه بودن درین مسیربه من لذت وعشق نمی دهد.فقط این مسیراز یک تصمیم شروع شد سحری نخوابیدن وتا صبح شنیدن فایل ونوشتن درمورد ان، اغاز شد وحال درمسیرهستم که هر روز اگاهی های جدید را کسب میکنم ذهنم حس میکنم تازه می به اندازه ای 30 فیصد می پذیرد که استاد هرچی می گوید درست است،درحالیکه درگذشته اصلا قبول نداشت هرکاری میکردم قبول نداشت ونجوا می امد ولی این سه ماه به اندازه سه سال تاثیر گذار بود چون هر روز وهر روز روی خودم کار کردم .جهان سپاس که بهترین استاد درمسیرتوحیدی شدن والهی شدن هستید،من افتخار میکنم که با شما هستم وبزودی درکشوری می باشم که شما هستید وبا خبرهای عالی بیشتر.
قبل از سوزوندن چوب ها یا بهتر بگم درختان یک مسئله ی وحشتناکی بود که این همه چوب که تازه بریدیم رو و تر هست رو چجوری اتیش بزنیم
نجواهایی که برای خوده من ظاهر شد اینا بود
1. نکنه کلا اینجا اتیش بگیره همه درختا
2.چجوری این همه چوبو بریزیم روهم
3.نکنه اتیشو روشن کنیم بزنیم یه جا خودمون رو بسوزونیم
ولی استاد عباسمنش چقدر خوب جواب نجوا ها رو میداد
به خانم شایسته گفت شما اصلا نترس و نگران نباش
دائم تجسم میکرد که این چوبا سوخته و چه نتیجه عالی رخ داده و همین کمک میکرد به اهرم رنج و لذت
چند تا روش اول شکست خورد ولی استاد ناامید نشد و در اخر کپسول گاز رو برداشت و اورد تا اینکه صبح اومدن
و خیلی جالب بود خانم شایسته میگفت من از قبل قشنگ این لحظه رو دیده بودم که چوب های به این بزرگی همه پودر شدن
در رسیدن به هدف ها هم همینه دقیقا
من روزی که میخواستم وارد حیطه مورد علاقم بشم خیلی برام سخت بود چون شغل پدرم تولید قطعات کامیون بود و پدر من به جایگاه و ثروت خیلی خوبی در شغل خودش رسید و همه به من میگفتن هیچ کاری بهتر از کار بابات نیست
ولی مدت زیادی بود که من به بازار های مالی علاقه مند شده بودم و وقتی گشتم توی بازار ها دیدم من به فارکس علاقه خیلییییی زیادی دارم
خیلی شجاعت میخواست که من شغل پدرم رو ول کنم و برم سراغ علاقم
چیزایی که اطرافیان بهم گفته بودن و عین نجوا هر روز تو ذهنم تکرار میشد اینا بود
1. تو بچه شهرستانی چطوری میخوای تو این بازار کار کنی بانک مرکزی امریکا داره تو این بازار کار میکنه گرگای نیویورک تو این بازارن
ولی من به خودم میگفتم بانک مرکزی کیه من خدارو دارم همون خدایی که موسی رو برد پیش فرعون همون خدایی که زن و بچه ابراهیم رو وسط بیابون تنها نگذاشت
2.تو که زبان بلد نیستی از کجا میخوای بری یاد بگیری (اون زمان مثل الان اموزش ها به زبان فارسی انقدر زیاد نبود در حد چند تا کتاب بود فقط)
من به خودم میگفتم من نمیدونم چجوری من به این کار علاقه دارم میخوام انجامش بدم هر جوری که شده
و باورتون نمیشه سال بعدش یعنی سال 99 به این دلیل که بورس خیلی سر و صدا کرده بود نزدیک به 100 کتاب انگلیسی فارکس و سهام امریکا به زبان فارسی ترجمه شد به علاوه کلی دوره اموزشی که تو یوتیوب اومد بالا
3. میگفت اگه از کار بابات بری بیرون بابات دیگه یه هزار تومانی کف دستت نمیزاره از کجا میخوای سرمایه اولیه بیاری
میگفتم برام مهم نیست با همینی که میتونم شروع میکنم 50 دلاره 100 دلاره هر چی که هست
و باز هم باورتون نمیشه اگه بگم با گذشت 5 سال از اون روز یه چیزی اومده به نام سایت های پراپ که سرمایه گذار های خارجی اونجا دنبال تریدر های موفق میگردن تو کشور های جهان سومی مثل هند ایران افغانستان و…
و شما با انجام یک سری مصاحبه و چالش اگر موفق عمل کنی بهت سرمایه میدن که به من 5000 دلار سرمایه دادن
تازه تقسیم سودش 80 درصد برای منه 20 درصد برای سرمایه گذار
مفهوم جمله ای که استاد میگه یک قدم رو شما برمیدارید صد قدم رو خداوند اینجا من فهمیدم
و کلی نجوای دیگه که من یک به یک سعی میکردم با نگاه توحیدی نجوا رو متوقف کنم و خودم وارد مسیر درست بشم
و جای جای زندگیم حداقل سعیم رو کردم که توحیدی باشم و همه چیزو از خدا بخوام
دیدید استاد توی فایل ها میگه باید تسلیم خداوند بشی تا درهارو برات باز کنه
من به خدا میگم خدایا من حتی قدرت اینو ندارم که تسلیم کنم خودم رو در برابر تو تو خودت من رو تسلیم خودت کن
و همون روز اتفاقاتی میوفته برام نشانه هایی میبینم
که کامل به خداوند ایمان میارم و تسلیم میکنم خودم رو
حتی همین امروز ازش خواستم چون چند وقتی بود در مسیر نادرست بودم از خدا خواستم که من رو به مسیر راست هدایت کنه و ایمان عمل به الهاماتش رو هم خودش بهم بده و داد چون اگر نداده بود الان من این کامنت رو نمینوشتم
ممنونم که تا اخر کامنتم رو خوندی
عاشقتونم برای همه دوستانم در این خانواده صمیمی آرزوی ثروت و سلامتی و خوشبختی رو دارم
از این رنگ های شاینی و سرحال که انرژیش و دریافت میکنم ادم و از زمان رها میکنه واقعا..
چقدر کار قشنگی رو استارت زدید کاری که ما در مشغله های زندگی یه روز و شاید بذاریم برای وقت گذرانی با طبیعت آتیش و اون انرژی ماوراییش که کلی حس و حال خوب به ادم میده …
وشما هر روز این دارید تجربه میکنید با اون صحبت های سراسر درس و نکاتی که از قانون و شروع و ادامه دادن بهمون میگید
چه زیبا گفتید استاد
که بهترین امروزت باش بهترین کار امروز انجام بده منتظر نتیجه نباش
و دیدن لحظه ی پایانی چه شوقی میده برای ادامه دادن و لذت بردن و بزرگ شدن
چقدر همه جا پاکسازی شده چه خوبه چقدر لحظه ای که با هم رفتیم اون منظره رو دیدیم که تمیز شده و انگار نه انگار که دیشب اونجا پر از چوبهای اظافی و جا گیر بود وفضا رو اشغال کرده بود چقدر حسِ خوب گرفتیم از اتیش بازی دیشب و اون اشتیاقی که تو صداتون هست اون حرفهای دونفره بی نظیرتون ارزش این کار و صدها برابر میکنه…
استادی که در عملگرایی تو لحطه لحظه ی زندگیش اینا رو به ما هدیه داده که زندگی چقدر میتونه متفاوت باشه آتیش بازی متفاوت عقاید و ذوق متفاوت و این سبزه ها با اون رنگ فسفریشون خودش یه پاداش برای این شروع هیولاست.
شب اون طوری با شوق و روز اینجوری با اشتیاق شروع میشه و ما هم کیف میکنیم برای این فرصت و این تصاویر بی تکرار
خوشحال و خوشبختم که سهمی از این لحظات و این قاب دوربین در پرادیس آمریکا در کنارتون ودارم.
خدایا شکرت
خدایا شکرت
یادواوری این مسیر و تکرارشون فقط سپاسگزاری میتونه معناش کنه …
گورارای وجودتون این هوا و این مکان و این زمان که خالقش شمایید
سلام استاد عزیز،خیلی منم لذت بردم و درس گرفتم…فقط خواهشا مراقب باشید بی استادمون نکنید …آخه آتیش و کپسول گاز ؟؟؟با یه صندلی و خیال راحت کنار آتیش نشستین انگار سیب زمینی دستتونه دارید میپزید😄😄😄خدا سلامتی و شادی به شما و خانم شایسته ی عزیز بده
سپاس گذار تمام نعمت های خوب خداوندم که هروز زیبایی های بیشتر میبینم و لذت میبرم از قانون الهی که هر چی بیشتر به زیبای ها توجه کنیم زیبایی های بیشتری وارد زندگی ما می شود
من هروز یک ساعت به گندم زار پشت خانه ی مان نگاه میکنم و از صدای پرندگان و نسیم آرام و درختان زیبا
لذت میبرم و با خودم حرف میزنم و تصدیق میکنم زیبایی ها رو
و احساس فوقولاده ای بهم دست میدم و خوبیش اینه که با فایل های زیبای استاد هم همون احساس زیبارو تجربه میکنم
من هم تقریبا ۴ روز پیش
هر انچه که به کارم نمیامد رو آتیش زدم و روبه روی آتیش ایستاده بودم و از دیدن شعله هایش لذت میبردم و سپاسگذاری میکردم
و امروزم که از خواب بیدار شدم یاد اون روز افتادم و میدونم که اینم یک نشانست و جذب خوبی برام به حساب میاد
دقیقا هر کاری که به پایان میرسه احساس خوبی به ادم میده و اعتماد بنفس را بالا میبره
چند مدت پیش یک تصمیم گرفتم
و تصمیم داشتم که از یک کوه که ۳/۴ کیلو متر از خانه مان دورتر بود بالا بروم و با دوچرخه به سمت کوه حرکت کردم و هوا هم بارانی بود اون روز فقط میخواستم به بالای اون کوه برم
بعد از ۴۰ تا ۵۰ دقیقه به اون کوه رسیدم
نفس زنان از دوچرخه پیاده شدم و اونجا هم چند نفری بودند که آتیش درست کرده بودند و من نزدیک به آتیش شودم و دستام را گرم کردم و بعد از چند دقیقه رفتم بالا بعد که اون بالا رسیدم انقدر احساس خوبی بهم دست داد و چقدر از خودم احساس رضایت میکردم
چقدر اعتماد بنفسم بالا رفت
من تصمیمات زیادی نگرفتم که میدونم
کار درستی نکردم اما همون تصمیمات اندک که انجام دادم بسیار رضایت داشتم و
به لطف خدا و با نام خدا تصمیمات بیشتری میگیرم
با استفاده از قانون هرکس میتونه در بهشت زندگی کنه
اما بیرون همه در ترسن به قول خدا
صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْجِعُونَ*آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنمیگردند!
اما با اونا کاری نداریم و بهشت خودمونو میسازیم و لذت میبریم هم زیباست هم آرامش بخشه
حسابی این حسی که بالای کوه داشتید رو تحسین میکنم و تبریک میگم بابت اراده ی خوبی که داشتید و با دوچرخه مسافتی رو طی کردید که قطعا سربالایی بوده🥰واقعا طبیعت و به خصوص کوه انرژی خیلی خوبی میده و به قپل شما اعتماد به نفس آدم میره بالا و به نظرم بیشتر به خاطر کارهاییه که با موفقیت انجامشون میدیم و این موفقیت های ریز اما پی در پی باعث میشه قابلیت های خودمون رو بشناسیم و اعتماد به نفس خودمون رو تقویت کنیم🥰
سلام به همگی
1402/05/24
استاد بی نهایت سپاسگزارم که زندگی خودتون را با ما به اشتراک میگذارید و ما چقدر خوش به حالمونه که شما و مریم جون رو داریم خدایا هزاران مرتبه شکرت
کارهای بزرگ از همین کارهای کوچک شروع میشه و چه زیبا گفتی استاد عزیز
کار رو باید شروع کرد و ادامه داد و نگران نتیجه نباشید نتیجه هم میآید
چقدر تلاشتون ستودنی هست که تا 5صبح به گفته ی مریم جون آتیش بازی کردید و صبح به این زیبایی دیدید که تمام چوبها سوخته و زمین از آن درختان هرز پاک پاک شده
و اون آتیش زیر خاکستر چه آتیشی به پا کرد تا کامل وظیفه اش رو به اتمام برساند
چقدر مریم بانو، پر انرژی و خوش دل هستی که از همان صبح برای خانواده ی عباسمنش دست به دوربین میشوی ،تشکر و قدردانی ️
خدا رو هزاران مرتبه شکر که من و به این سایت هدایت کردی
یکی از تمرینات شکر گزاریم را طبق گفته استاد انجام میدهم خداوندا سپاسگزارم که من و به سمت انسانهای خوب و ایده های خوب و آنها را به سمت من هدایت میکنی و من و به راه کسانیکه به ایشان نعمت داده ای هدایت میکنی سپاسگزارم خداوندا️️
همیشه شاد و سعادتمند و ثروتمند و سلامت در دنیا و آخرت باشید .
بنام خدای یکتا
سلام استاد و مریم بانو و دوستان نشانه امروز من این کلیپ بود از دیدن شب در دل طبیعت لذت بردم آتیش روشن کردن و شعله ور شدنش تو تاریکی مطلق بسیار زیبا بود
من عادت کردم زیبایی های پرادایس ببینم خودم عادت میدم به دیدن رابطه زیبا ، خرفهای زیبا، طبیعت زیبا و با دادن این ورودی ها فرکانسم روی جذب این خوبیها و زیبایی ها متمرکز میکنم
خدایا صدهزار مرتبه شکر بابت این همه زیبایی و دسترسی آسان ما به این حجم از خوبی ، زیبایی و…
خدایا صدهزار مرتبه شکر بابت این حس و حال خوب
در پناه خداوند
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به شما عزیزانم
سلام به زندگی در بهشت_قسمت2
حدودا 4 اردیبهشت 99 این قسمت روی سایت اومد و یادمه که وقتی شروع کردم این سریال رو مو به مو دیدم و باهاش همراه شدم. من اینجایی نبودم که الان هستم.قراره این ایده رو دیدن قسمت های زندگی در بهشت رو پیش برم و خدا میدونه بعدش کجام. من قراره همین قدم رو بردارم و از همین لحظه لذت ببرم و درس های همین قدم های کوچیک رو بگیرم و رشد کنم.
چقدر خوندن کامنت های بچه ها خوبه، دوستان عزیز و ارزشمند من که در سایت فعال هستین و کامنت مینویسین واز خودتون ردپا میگذارید، واقعا تحسین تون میکنم و ازتون تشکر میکنم.
================================
این قسمت و شب زیبای پرادایس اونم با صدای اواز جیرجیرک ها، اونم با پروژه آتیش بازی و همزمان پاکسازی محوطه پرادایس از خار و خاشاک و درخت های قطع و هرز و اضافی.
چقدر میشه درس گرفت.چقدر با با دقت و شش دانگ دید تا فهمید و ازشون درس هاش رو بگیری. خدایا ازت میخوام من پر کنی از درس هایی که لازم دارم از این قسمت بگیرم.
^ همه جا تاریکی مطلقه و زندگی با نور معنا میگیره.
^ اضافه کردن بنزین برای آتیش بازی بیشتر و دیدن شعله ور شدن شعله های آتیش(چقدر قانون تکامل رو بیشتر میشه درک کرد.)
^ این جمله های “عاشقتم من” های شما عزیزان چقدر قشنگه، چقدر عشقه، چقدر باید یاد بگیرم.(واقعا سپاسگزارم برای وجود پر از مهر و عشق تون واین رابطه سراسر عشق و صلح و دوستی که دارین.)
^ خُب استاد رو میبینم که منبع 4لیتری بنزین تموم شد، رفت سراغ ابزار دیگه برای سرعت بخشیدن به آتیش.استاد مشعل هیولا میاره.
^ ببینید یک تصمیم و اراده و همت باعث شد این کاری که میخواست بره برای فردا انجام بشه.همین امشب حسابی با قدم های کوچیک و ادامه دادن و به تاخیر ننداختن کار درست نتیجه چی میشه، نتیجه این میشه که صبح که از خواب پامیشید پرادایس پاکیزه و پاک شده از شاخه ها هرز و خلوت و مرتب شده.خداروشکر
^ استاد هم که انگیزه و انرژی میگیره با همراهی مریم جان عزیز و نازنین و درخت بلند میکنه میندازه تو آتیش…
^صبح شده و دیدن نتیجه این مداومت و ادامه دادن ها رو میبینیم.
^ آتش زیر خاکستر هم دیگه کولاک میکنه به همراه بادموافق و دوتا آدم مشتاقِ استفاده از فرصت ها. دوباره آتیش به پا میکنید و باز هم از این بهتر و از این پاکسازی بیشتر انجام دادین.
^ هی باید به خودمون بگیم که از کارهای کوچیک شروع شد. کاری که در ظاهر اول اصلا خیلی سنگین بود اما انجام شد اونم تو یک شب با اراده و شروعی که کردیم.
^ باید یادمون بمونه که هر کاری رو فقــط باید ادامه بدیم.و اصلا کاری نداشته باشی که کِی تمــوم میشه.فقــط بگی هرکاری از دست من برمیاد انجام میدم.
^ اون آتیش کوچولو با تکه های چوب چندسانتی شروع کردین بعد یواش یواش به جایی رسید که درخت ها رو هم پودر کردن و آتیش زدن.
^ خداروشکر برای تمیز شدن محوطه
^ واقعا این پرادایس این تمیزی حقشه،اینقدر به ما لذت و زیبایی هربار و هر روز میده واقعا خدایا شکرت
واقعا خدایا شکرت…
^ وقتی آدم “نقطه پایانی” رو همون اول ببینه انگیزه میگیره برای ادامه دادن.
خدایا شکرت برای این انگیزه ها
خدایا شکرت برای این درس ها
خدایا شکرت برای اینکه میتونم مهارت کسب کنم و با تجسم کردن،صحبت کردن هی نقطه پایانی رو ببینم و هی ادامه بدم تا با لذت مسیر رسیدن به خواسته هام رو با هدایت خودت طی کنم.
خدایا بارها و بارها شکرت برای این لحظه
بنام خدای فراوانی ها
سلام به همه دوستان
هدایت شدن استاد در بهترین زمان برای کاری که تمذهنش سخت بود ولی سپرد به خدا وظبق باورش که کارها راحت و لذت بخش انجام میشه با کمک مریم جان که دستی از دستان خدا شد صورت گرفت
وقتی می خوایم یه کار انجام بدیم بهتره همینطوری راجع به فواید آخر کار صحبت کنیم و اگه کسی نبود با خودمون مرور کنیم
این بهترین انگیزه برای شروع و ادامه دادن هست
اینطوری با احساس خوب مسیر رو میریم
قسمت دوم سریال زندگی در بهشت
خدایا شکرت بخاطر دیدن این همه زیبایی،حسم عالیست وهرروز عالی تر میشود.خدایا شکرت
خدایا شکرت داشتن استادی که بصورت عملی درسهای توحیدی را به من نشان میدهد وتا با پوست واستخوانم انرا درک میکنم.
استاد چقدر درس های عملی شما زیباست ،من دوباره شروع کردم به دیدن این سریال چون اینبار با اگاهی ودرک بیشتری می فهمم که چقدر این سریال اموزنده وبا ارزش است.اینبار با یک دید کاملا متفاوت به این سریال نگاه میکنم گویا هرکلمه وهرصحنه اش برای من درس دارد.
چون این اگاهی ازهمین ادامه دادن شروع شد من ازماه رمضان تصمیم گرفتم که بیایم سحری بلند شوم با استفاده ازقوانین سلامتی فقط اب میخوردم ودراخیر قهوه وبعد تا صبح ،به دیدن فایل های ثروت 1،وعزت نفس می پرداختم ومی نوشتم وفکرمیکردم وادامه یافت تا ختم ماه رمضان و قسمی شد که عادت کردم به صبح وقت بلند شدن وحال سه ماه ازان زمان میگذرد ومن 4 صبح بلند می شوم وتمرین ستاره قطبی ام را می نوسم وبعد یک ونیم ساعت به پیاده درکناری دامنه های کوه های سرسبزو پرازدرخت می پردازم ودرین جریان باخودم وخدایم حرف میزنم وطلوع خورشید را میبینم واینقدر حالم را عالی میسازد که وصف ناپذیر است این دیدن زیبایی درصبح با صدای پرنده ها ودیدن طلوع افتاب وحس خوبی که درجریان روز دارم باعث شد خیلی علاقه مند به این صبح وقت بلند شدن نمایم و این باعث شد که بعد پیاده رویی منظم ورزش کنم،درحالیکه درگذشته هم ورزش میکردم با استفاده از فایل های قانون سلامتی ولی وقفه ای بود ومداوم نبود وحال طی این سه ماه متداوم شده است وبدن ام خیلی قدرت مند شده است وکاملا اشکار است قدرت اش،قسمی که ساعت ها پیاده رویی کنم خسته نمی شوم ،کمر درد نمی شوم،زانوهایم قبلا درد داشت وسایده گی پیدا کرده بود بخاطر اضافه وزن درجریان بارداری ولی حال کاملا بهبود یافته است وساعت های پیاده رویی نمایم هرگزدردی را احساس نمیکنم،وازعینک نمره استفاده میکردم وحال طی این سه ماه استفاده ازعینک را هم قطع کردم وبخودم گفتم همانطوری که زانوهایم خوب شد چشمانم هم خوب میشود وحال ساعت ها بدون عینک میایم فایل ها رامیبینم درسایت کمنت می نوسیم میخوانم وچشمان ام همچنان راحت است که جز ارزویم ورویاهایم بود که روزی بدون عینک باشم وجشمان ام راحت باشد با دیدن نور یا هم کار کردن درلب تاب ومبایل وحال همانطور است.چند روز پیش نشستم ونتایج که طی این سه ماه از بلند شدن اول صبح وپیاده رویی و،ورزش وهم بعد ازان کار کردن روی فایل های ثروت 1 وعزت نفس انقدر نتایج عالی وشگفت انگیزبود که خودم باورم نمی شد،اولین بار است که بیشتر ازسه ماه است با شوهرم جروبحث نداشتم،وروابط ما هرروز بهتر میشود،اولین بار است که ساعت ها بعد 15 سال بدون عینک ازبینایی عالی چشمان ام لذت میبرم،اولین بار است که بعد یک عمر هرروز یک اگاهی جدید به ذهنم می رسد ومرا بیشتر غرق ارامش میکند،اگاهی های که قبلا اصلا متوجه اش نمی شدم وبرایم خیلی مهم نبود وحال اینگار تازه میشنوم ودرک اش میکنم و تاثیرگذار شده است،اولین بار است که روزها درارامش هستم ونجواهای ذهنم را کنترل میکنم،اولین بار است که زیبایی های اطراف ام را میبینم وویدیو میگذارم درانستاگرام که برای ان ایجاد کردم ولذت میبرم صرف اینکه توجه کنم برزیبایی وهربار بیایم خودم این زیبایی ها را درصفحه ام بیبنم ولذت ببرم،وذهنم را عادت بدهم که فقط زیبایی ها را بیبند.واین تمرین خیلی زیباست که با عشق انرا انجام میدهم،اولین بار است که ازدیدن هرفایل اطلاعات واگاهی های نابی درمن ایجاد میشود وفایل های رایگان انقدر برایم با ارزش شده است که فایل های فروشی می باشد ونکات ارزشمندی دارد که درفایل های فروشی انرا می شنوم ،اولین بار است که بشدت از سریال سفربدورامریکا،وسریال زندگی دربهشت نهایت لذت را میبرم درتمام جریان دیدن فایل فقط میخندم،اولین بار است که ازمطالعه قران لذت میبرم وانرا درک میکنم وعلاقه دارم خواندن اش را ادامه بدهم درحالیکه قبلا این علاقه درمن وجود نداشت وحتا 10 دقیقه ادامه نمیدادم ولی حال تا یک ونیم ساعت ترجمه قران را مطالعه میکنم وایات که بیشتر مرا به فکر فرو میبرد را یاداشت میکنم ولذت میبرم واشک شوق می ریزم،اولین بار است که حس میکنم چرخ زندگیم روان تر شده است وخواست های روزانه ام تیک میخورد،اولین بار است که حس میکنم درکی از شکرگزاری پیدا نمودم،اولین بار است که احساس میکنم خودم را دوست دارم وبخودم ارزش قایل هستم،اولین بار است که با صدای بلند باخدای حرف میزنم،با خودم حرف میزنم،ولذت میبرم ازین حرف زدن،اولین بار است که باعشق غذا پخته میکنم،با عشق نظافت میکنم،با عشق ازتنهایی با خودم لذت میبرم وبشدت بدنبال محیط هستم که تنها شوم وغرق اگاهی های شوم که درمن شکل میگیرد ولذت بخش ترین زمان ها زمانی های شده است که تنها هستم،وهمانطوری که بارها درمورد مهاجرت گفتم که ازکابل شروع شد وحال اسلام اباد هستیم،وازسه کشور شرایط پذیرش برای ما فراهم شده است وخصوصا المان خیلی کارهایش پیش رفته بود ومن قلبا علاقه مند بودم که امریکا شود ودرحالیکه هنوز هیچ معلوم نبود ولی درکمال ناباوری کارهای المان بطی تر شد و تماس ازسفارت امریکا برای مصاحبه دریافت کردیم ومصاحبه اول ما با موفقیت انجام شد ومصاحبه ای دوم ما یک روز بعد از مصاحبه اول انجام گردید درحالیکه برای دیگرا ماها وقت میبرد تا وقت مصاحبه ای دوم برسد ولی ازما فقط یک روز بعد تماس گرفت که برای مصاحبه دوم به سفارت بیایید وحال پروسه ای ویزه وتکت می باشد که بزودی امریکا هستیم ،ولی حتا رسیدن به این خواسته ای ما که موضوع مهاجرت درکشوری دلخواهم بود به اندازه ای که کسب این اگاهی ها به من لذت میدهد لذت بخش نبوده است ومن از ارامش که ازخدایم میگیرم ودر درون ایجاد شده است و هرگز با هیچ چیز مادی نمی توانستم این اینقدر ارامش کسب کنم،لذت میبرم،وحال تمام درخواست هایم فقط درک اگاهی های بیشترتوحیدی شده است،فقط وصل شدن شده است،فقط میخواهم بیشتر بخودم برسم بخدای برسم،چون لذت بخش ازین را ندیدم ونخواهد دیدم واین مسیر را ادامه میدهم چون هیچ چیزی به اندازه بودن درین مسیربه من لذت وعشق نمی دهد.فقط این مسیراز یک تصمیم شروع شد سحری نخوابیدن وتا صبح شنیدن فایل ونوشتن درمورد ان، اغاز شد وحال درمسیرهستم که هر روز اگاهی های جدید را کسب میکنم ذهنم حس میکنم تازه می به اندازه ای 30 فیصد می پذیرد که استاد هرچی می گوید درست است،درحالیکه درگذشته اصلا قبول نداشت هرکاری میکردم قبول نداشت ونجوا می امد ولی این سه ماه به اندازه سه سال تاثیر گذار بود چون هر روز وهر روز روی خودم کار کردم .جهان سپاس که بهترین استاد درمسیرتوحیدی شدن والهی شدن هستید،من افتخار میکنم که با شما هستم وبزودی درکشوری می باشم که شما هستید وبا خبرهای عالی بیشتر.
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
روزی که خدا بهم گفت بیام و از اولین قسمت زندگی در بهشت نگاه کنم ، و لذت ببرم
23 مهر بود
و الان که مینویسم 25 مهر هست
من اون روز قسمت دو رو دیدم ولی متوجه این حرف استاد و مریم جان نشدم
الان که اومدم دوباره ببینم شنیدم که استاد گفت تو دقیقه 15 که ، چقدر آدم یه کاری رو انجام میده
حتی کارای خیلی بزرگ و سنگینی که سخت بود بیخیالش بودم ،ولی تو یک شب انجام دادیم
به یادمون بمونه که
هر کاری فقط باید شروع کنی و ادامه بدی
اصلا کاری نداشته باشی که کی تموم میشه
بگی هر کاری از دستم برمیاد انجام بدم
و من وقتی این صحبتا رو شنیدم مثل یه جرقه برای من روشن شد
مثل همون آتیشی که مریم جان گفت نور
زندگی با نور معنا میگیره
انگار خدا بهم گفت شروع کردی سریال زندگی در بهشت رو عجله نکن این اولین درست که فقط ببینی و بگذری
مثل اون روز که رفتی قسمت دو رو دیدی ولی هیچی متوجه نشدی و الان که اومدی ببینی با دقت دیدی که چه درس هایی در صحبتای استاد و مریم جان برای تو بود
ادامه بده و آسون باش برای آسون دیدن این زندگی در بهشت زیبا
که مطمئننا خودت هم به زودی در چنین بهشتی قدم خواهی زد و با عزیزانت لذت خواهی برد از بهشت زیبا
وقتی داشتم تک تک لحظه های قسمت دو رو میدیدم خودمو اونجا تصور میکردم و حتی انقدر واقعی بود برای من که لذت میبردم
چقدر قشنگه این تجسم
یادمه اوایل ورودم به سایت خیلی سختم بود که تجسم کنم و اصلا تصویری نمیدیدم ولی الان خیلی راحت تصویرش برام شکل میگیره و میبینمش
انگار واقعا تو همین لحظه دارم اون چیزی که میخوام رو خیلی واضح تر میتونم ببینمش
خدایا شکرت که هدایتم کردی به این زندگی در بهشت
برای تک تکتون بی نهایت زیبایی و شادی و سلامتی و آرامش و عشق و ثروت از خدا میخوام
به نام خدای مهربان سلام به همه دوستان عزیزم
یه ضرب المثل ژاپنی هست که میگه
سفر هزار مایلی هم با اولین قدم شروع میشه
قبل از سوزوندن چوب ها یا بهتر بگم درختان یک مسئله ی وحشتناکی بود که این همه چوب که تازه بریدیم رو و تر هست رو چجوری اتیش بزنیم
نجواهایی که برای خوده من ظاهر شد اینا بود
1. نکنه کلا اینجا اتیش بگیره همه درختا
2.چجوری این همه چوبو بریزیم روهم
3.نکنه اتیشو روشن کنیم بزنیم یه جا خودمون رو بسوزونیم
ولی استاد عباسمنش چقدر خوب جواب نجوا ها رو میداد
به خانم شایسته گفت شما اصلا نترس و نگران نباش
دائم تجسم میکرد که این چوبا سوخته و چه نتیجه عالی رخ داده و همین کمک میکرد به اهرم رنج و لذت
چند تا روش اول شکست خورد ولی استاد ناامید نشد و در اخر کپسول گاز رو برداشت و اورد تا اینکه صبح اومدن
و خیلی جالب بود خانم شایسته میگفت من از قبل قشنگ این لحظه رو دیده بودم که چوب های به این بزرگی همه پودر شدن
در رسیدن به هدف ها هم همینه دقیقا
من روزی که میخواستم وارد حیطه مورد علاقم بشم خیلی برام سخت بود چون شغل پدرم تولید قطعات کامیون بود و پدر من به جایگاه و ثروت خیلی خوبی در شغل خودش رسید و همه به من میگفتن هیچ کاری بهتر از کار بابات نیست
ولی مدت زیادی بود که من به بازار های مالی علاقه مند شده بودم و وقتی گشتم توی بازار ها دیدم من به فارکس علاقه خیلییییی زیادی دارم
خیلی شجاعت میخواست که من شغل پدرم رو ول کنم و برم سراغ علاقم
چیزایی که اطرافیان بهم گفته بودن و عین نجوا هر روز تو ذهنم تکرار میشد اینا بود
1. تو بچه شهرستانی چطوری میخوای تو این بازار کار کنی بانک مرکزی امریکا داره تو این بازار کار میکنه گرگای نیویورک تو این بازارن
ولی من به خودم میگفتم بانک مرکزی کیه من خدارو دارم همون خدایی که موسی رو برد پیش فرعون همون خدایی که زن و بچه ابراهیم رو وسط بیابون تنها نگذاشت
2.تو که زبان بلد نیستی از کجا میخوای بری یاد بگیری (اون زمان مثل الان اموزش ها به زبان فارسی انقدر زیاد نبود در حد چند تا کتاب بود فقط)
من به خودم میگفتم من نمیدونم چجوری من به این کار علاقه دارم میخوام انجامش بدم هر جوری که شده
و باورتون نمیشه سال بعدش یعنی سال 99 به این دلیل که بورس خیلی سر و صدا کرده بود نزدیک به 100 کتاب انگلیسی فارکس و سهام امریکا به زبان فارسی ترجمه شد به علاوه کلی دوره اموزشی که تو یوتیوب اومد بالا
3. میگفت اگه از کار بابات بری بیرون بابات دیگه یه هزار تومانی کف دستت نمیزاره از کجا میخوای سرمایه اولیه بیاری
میگفتم برام مهم نیست با همینی که میتونم شروع میکنم 50 دلاره 100 دلاره هر چی که هست
و باز هم باورتون نمیشه اگه بگم با گذشت 5 سال از اون روز یه چیزی اومده به نام سایت های پراپ که سرمایه گذار های خارجی اونجا دنبال تریدر های موفق میگردن تو کشور های جهان سومی مثل هند ایران افغانستان و…
و شما با انجام یک سری مصاحبه و چالش اگر موفق عمل کنی بهت سرمایه میدن که به من 5000 دلار سرمایه دادن
تازه تقسیم سودش 80 درصد برای منه 20 درصد برای سرمایه گذار
مفهوم جمله ای که استاد میگه یک قدم رو شما برمیدارید صد قدم رو خداوند اینجا من فهمیدم
و کلی نجوای دیگه که من یک به یک سعی میکردم با نگاه توحیدی نجوا رو متوقف کنم و خودم وارد مسیر درست بشم
و جای جای زندگیم حداقل سعیم رو کردم که توحیدی باشم و همه چیزو از خدا بخوام
دیدید استاد توی فایل ها میگه باید تسلیم خداوند بشی تا درهارو برات باز کنه
من به خدا میگم خدایا من حتی قدرت اینو ندارم که تسلیم کنم خودم رو در برابر تو تو خودت من رو تسلیم خودت کن
و همون روز اتفاقاتی میوفته برام نشانه هایی میبینم
که کامل به خداوند ایمان میارم و تسلیم میکنم خودم رو
حتی همین امروز ازش خواستم چون چند وقتی بود در مسیر نادرست بودم از خدا خواستم که من رو به مسیر راست هدایت کنه و ایمان عمل به الهاماتش رو هم خودش بهم بده و داد چون اگر نداده بود الان من این کامنت رو نمینوشتم
ممنونم که تا اخر کامنتم رو خوندی
عاشقتونم برای همه دوستانم در این خانواده صمیمی آرزوی ثروت و سلامتی و خوشبختی رو دارم
“بنام خدای زیبایی ها”
سلام خدمت
استاد عزیزم
مریم جان
و دوستان همسفر پرادایسی
روز دوم شروع شده
و آدم به وجد میاد از این بهشت
از این رنگ های شاینی و سرحال که انرژیش و دریافت میکنم ادم و از زمان رها میکنه واقعا..
چقدر کار قشنگی رو استارت زدید کاری که ما در مشغله های زندگی یه روز و شاید بذاریم برای وقت گذرانی با طبیعت آتیش و اون انرژی ماوراییش که کلی حس و حال خوب به ادم میده …
وشما هر روز این دارید تجربه میکنید با اون صحبت های سراسر درس و نکاتی که از قانون و شروع و ادامه دادن بهمون میگید
چه زیبا گفتید استاد
که بهترین امروزت باش بهترین کار امروز انجام بده منتظر نتیجه نباش
و دیدن لحظه ی پایانی چه شوقی میده برای ادامه دادن و لذت بردن و بزرگ شدن
چقدر همه جا پاکسازی شده چه خوبه چقدر لحظه ای که با هم رفتیم اون منظره رو دیدیم که تمیز شده و انگار نه انگار که دیشب اونجا پر از چوبهای اظافی و جا گیر بود وفضا رو اشغال کرده بود چقدر حسِ خوب گرفتیم از اتیش بازی دیشب و اون اشتیاقی که تو صداتون هست اون حرفهای دونفره بی نظیرتون ارزش این کار و صدها برابر میکنه…
استادی که در عملگرایی تو لحطه لحظه ی زندگیش اینا رو به ما هدیه داده که زندگی چقدر میتونه متفاوت باشه آتیش بازی متفاوت عقاید و ذوق متفاوت و این سبزه ها با اون رنگ فسفریشون خودش یه پاداش برای این شروع هیولاست.
شب اون طوری با شوق و روز اینجوری با اشتیاق شروع میشه و ما هم کیف میکنیم برای این فرصت و این تصاویر بی تکرار
خوشحال و خوشبختم که سهمی از این لحظات و این قاب دوربین در پرادیس آمریکا در کنارتون ودارم.
خدایا شکرت
خدایا شکرت
یادواوری این مسیر و تکرارشون فقط سپاسگزاری میتونه معناش کنه …
گورارای وجودتون این هوا و این مکان و این زمان که خالقش شمایید
بهتون افتخار میکنم …
در پناه خدا باشید 🍃
سلام استاد عزیز،خیلی منم لذت بردم و درس گرفتم…فقط خواهشا مراقب باشید بی استادمون نکنید …آخه آتیش و کپسول گاز ؟؟؟با یه صندلی و خیال راحت کنار آتیش نشستین انگار سیب زمینی دستتونه دارید میپزید😄😄😄خدا سلامتی و شادی به شما و خانم شایسته ی عزیز بده
سپاس گذار تمام نعمت های خوب خداوندم که هروز زیبایی های بیشتر میبینم و لذت میبرم از قانون الهی که هر چی بیشتر به زیبای ها توجه کنیم زیبایی های بیشتری وارد زندگی ما می شود
من هروز یک ساعت به گندم زار پشت خانه ی مان نگاه میکنم و از صدای پرندگان و نسیم آرام و درختان زیبا
لذت میبرم و با خودم حرف میزنم و تصدیق میکنم زیبایی ها رو
و احساس فوقولاده ای بهم دست میدم و خوبیش اینه که با فایل های زیبای استاد هم همون احساس زیبارو تجربه میکنم
من هم تقریبا ۴ روز پیش
هر انچه که به کارم نمیامد رو آتیش زدم و روبه روی آتیش ایستاده بودم و از دیدن شعله هایش لذت میبردم و سپاسگذاری میکردم
و امروزم که از خواب بیدار شدم یاد اون روز افتادم و میدونم که اینم یک نشانست و جذب خوبی برام به حساب میاد
دقیقا هر کاری که به پایان میرسه احساس خوبی به ادم میده و اعتماد بنفس را بالا میبره
چند مدت پیش یک تصمیم گرفتم
و تصمیم داشتم که از یک کوه که ۳/۴ کیلو متر از خانه مان دورتر بود بالا بروم و با دوچرخه به سمت کوه حرکت کردم و هوا هم بارانی بود اون روز فقط میخواستم به بالای اون کوه برم
بعد از ۴۰ تا ۵۰ دقیقه به اون کوه رسیدم
نفس زنان از دوچرخه پیاده شدم و اونجا هم چند نفری بودند که آتیش درست کرده بودند و من نزدیک به آتیش شودم و دستام را گرم کردم و بعد از چند دقیقه رفتم بالا بعد که اون بالا رسیدم انقدر احساس خوبی بهم دست داد و چقدر از خودم احساس رضایت میکردم
چقدر اعتماد بنفسم بالا رفت
من تصمیمات زیادی نگرفتم که میدونم
کار درستی نکردم اما همون تصمیمات اندک که انجام دادم بسیار رضایت داشتم و
به لطف خدا و با نام خدا تصمیمات بیشتری میگیرم
با استفاده از قانون هرکس میتونه در بهشت زندگی کنه
اما بیرون همه در ترسن به قول خدا
صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لَا یَرْجِعُونَ*آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنمیگردند!
اما با اونا کاری نداریم و بهشت خودمونو میسازیم و لذت میبریم هم زیباست هم آرامش بخشه
استاد عزیز خدا قوت 😊⚘⚘⚘⚘⚘⚘
چه حس خوبی داشتید دوست من
حسابی این حسی که بالای کوه داشتید رو تحسین میکنم و تبریک میگم بابت اراده ی خوبی که داشتید و با دوچرخه مسافتی رو طی کردید که قطعا سربالایی بوده🥰واقعا طبیعت و به خصوص کوه انرژی خیلی خوبی میده و به قپل شما اعتماد به نفس آدم میره بالا و به نظرم بیشتر به خاطر کارهاییه که با موفقیت انجامشون میدیم و این موفقیت های ریز اما پی در پی باعث میشه قابلیت های خودمون رو بشناسیم و اعتماد به نفس خودمون رو تقویت کنیم🥰
ممنون از نوشته های زیباتون🌹🌹
براتون آرزوی موفقیت روز افزون دارم🌹