https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-04-23 08:09:302024-12-18 13:01:15سریال زندگی در بهشت | قسمت 2
635نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
آتشی که خیلی نرم و عاشقانه چوب های هرز رو داره میسووووزه میبره تو دل طبیعت و گرمااای دل انگیزش رو در دل تاریکی شب پراکنده میکنه و نور زیباش پارادایی رو در تاریک شب نمایا میکنه…
صدای جیلیز ویلیز شدن چوب ها با صدای جیرجیرک ها انگار دارن با هم دیگه موزیک میزنن و هماهنگ باهم میرقصن و میخونن…
و چه درس هایی که از این جلسه آموختم؟
ارام باشم تنها ادامه دهم مسیر عشقم را و با تجسم روزهای زیبا و میوه دادن علایقم مسیر زیبای عشق را ادامه دهم. یک مسیر لذت بخش با گرمای وجودم هماهنگ میشود با اتش عشق الهی هماهنگ میشود.
تنها و تنها با قدم های کوچک و پیوسته با یاری خداوند ادامه دهم و ادامه دهم وهر انچه که اکنون از دستم برمیاید را انجام دهم.
من تصمیم گرفته بودم شبی یک قسمت از این سریال ببینم ولی متاسفانه از این دوقسمت اول خیلی ناراحت شدم. شما واقعا دارید به طبیعت آسیب میزنید.
هیچ میدونید آتیش زدن روی زمین باعث عقیم شدن زمین میشه و اون فضای سبز قشنگتون دیگه چمن سبز درنمیاره و لکه های سیاه آتیش میمونه؟ همینطور نزدیک درخت زنده آتیش روشن کردید و باعث شده تمام شاخه های درخت بسوزه.
درود مجدد بر آقای عباسمنش و همهٔ اطرافیانش احسنت به این ارداه پولادین خدا قوت بر همگیتون درس من از این فیلم اینکه چیز های اضافه و هرز رو حذف کنیم و اونها رو از زندگیمون بسوزونیم تا جا برای زیباییهای جدید باز بشود.😃✌🏻
خداروشکر برای دومین روزی که تصمیم گرفتم این سریال زیبا رو ببینم،الگوبگیرم و باور کنم که میشود
از خودم ممنونم برای انجام این تصمیم لذت بخش و خداوند رو شاکرم که هر روز اهمیت داشتن الگو برای تحقق خواسته هام رو برام واضح تر میکنه ،اهرم رنج و لذتی رو برام شفاف میکنه که اگر خودم رو در جریان عادی روزمره،حرف های دیگران رها کنم ، به نقطه ای از اتفاقات نادلخواه میرسم که به عقل الانم قد نمیده، همون طور که اگر ذهنم رو کنترل کنم ،به دنبال الگو باشم ،صحیح الگو برداری کنم به نقطه ای از اتفاقات دلخواه هدایت میشم که به عقل الانم قد نمیده. چقدر این جمله به عقل الانم قد نمیده اهرم رنج و لذت فوق العاده ای شده برام که وقتی میخوام کم کاری کنم، عین همین آتیشی که توی فایل با ریختن بنزین گر گرفت برام عمل میکنه بخودم میگم نمیدونم چه اتفاقی می افته اما اگه من توجه به زیبایی ها کنم ،در مسیر باشم هدایت می شوم به چیزهایی که به عقل الانم قد نمیده و اگر کم کاری قطعا چیزهایی که اتفاق می افته بازم به عقل الانم قد نمیده چون بقول استاد اتفاقات با همین شیب فعلی حرکت نمیکنند اگر بد هست بدتر میشه، اگر خوب هست بهتر و عالی تر میشه .
اول این موضوعی که دیروز بهش برخوردم و اهمیت پرداختن به خودم و داشتن الگو رو واضح تر می نویسم هم برای خودم هم شما دوستان
در جمع دوستانم بودم که یکی از این موضوعاتی که در کلاب هوس صحبت میشد عنوان شد و اون دو نفر یه دیدگاه مشترک داشتندو من یه دیدگاه دیگه ،اون دو نفر سعی داشتند منو قانع کنند و برعکس من هیچ تلاشی برای قانع سازیشون نکردم ،اونا میگفتن اکثریت جامعه مثل ما فکر میکنند و تو چرا این طور نیستی ؟
من چون عزت نفس بالایی نداشتم در گذشته، خوب می تونم مچ خودمو بگیرم وقتی دارم از عمد مخالفت میکنم با کسی تا بگم من بهترم از تو و باهوش ترم از تو ،اما خدا رو شکر این بار این حس رو نداشتم و میدونستم این دیدگاهی که به من احساس بهتری میده رو خودم بهش رسیدم و با دید شما اشتباه می کنید بهشون نگاه نکردم ،خدا رو شکر میکنم بابت این تغییرم و آگاهم به اینکه همه اتفاقات از فرکانس های خود من هست بخش هایی که برام جالب بود و دیدگاه خوبی داده شد از این حرف هایی که زده شد رو تشکر کردم ازشون ،اما بخش هایی که دوست نداشتم بازم پذیرفتم درون خودم هست،تضادی که باید رفع بشه.
موضوع این بود که اگر آقایی پکیج کاملی از ثروت،سلامتی ،زیبایی،عشق ورزی داشته باشه و بخواد با شما ازدواج کنه در صورت داشتن همسر اولی که خودش اعلام کرده رضایت داره کمبودهای خودش توسط خانم دیگه رفع بشه ،آیا تمایل به ازدواج با ایشون دارید؟
اون ۲ دوستمون گفتن چون کسی این همه ویژگی خوب رو با هم نداره،چون دوستمون داره،چون پولدار شدن زمان میبره،چون بدمون نمیاد زیاد ور دل هم نباشیم، یه وقتایی نباشه ووو
قبول میکنیم و ازم دلیل مخالفتم رو خواستن و من گفتم دیدگاه من اینه. اما توی قلبم می دونستم که دلایلی که عنوان کردن،هیچ کدوم از توحید نمیومد، و در ادامه خودشون هم مثال هایی داشتن که چه افرادی با چه ویژگی ها این کار رو انجام میدن.
اما اونجا من روی تصمیم خودم برای کنترل ورودی هام قاطع تر شدم، چون می دونم چطور ذره ذره این ورودی ها منو از مسیر خارج میکنه بخصوص در اوایل راه ،که نجواهای ذهن می تونن آدم رو راحت خارج کنن از مسیر.
همه میگن خوبه
آخه کسی دور و بر تو مثل عباس منش نیست
رابطه همینه دیگه
یه روز خوبین دو روز بد
حالا یه شیطونی هم کرد اشکال نداره
و آروم آروم سر از جایی در میاری که به عقل الانت قد نمیده و میبینی داری چیزی رو زندگی میکنی که یه روز نقدش میکردی و حالا خودت وسط اونایی.
از زیبایی های فایل بگم و قبلش خدا رو شکر کنم برای امکاناتی که برام فراهم کرده تا توی این مسیر باشم ،از نعمت موبایل ،اینترنت ،زمان آزاد، بدن سراسر سلامت،آرامش و سریع الاجابه بودن خداوند ، که وقتی تغییر میکنی به استقبالت میاد،اگاهت میکنه،در کنارته،عاشقته،بهت الهام میکنه و گام به گام در کنارت حرکت میکنه،خدایا شکرت
یه نکته هم بگم چقدر خوندن کامنت بچه ها با صدای بلند برام الهام بخشه تا فقط با چشم خوندن،این همه خدا رو شکر گفتن رو از خوندن کامنت بچه ها با صدای بلند دارم ،ماشالله اینقدر خدا رو شکر میکنن و ستایشش میکنن که بقول استاد یه ورودی عالی هستن برای تنظیم فرکانس ها.
خدا رو شکر خدا رو شکر خداروشکر
فایل شروع میشه با توصیفات زیبای مریم عزیز،که انقدر لذت بخش از شب زیبا ،صدای جیرجیرک ها و حضورشون در پرادایس صحبت میکنه که دو شب پیش بعد از پیاده روی یک ساعتم متوجه شدم چقدر عالی صدای جیرجیرک ها،بوی درختان ،صدای عابران ،سکوت شب ،صدای دریا،دیدن ماه،خنکی آب دریا،صدای بازی بچه ها و ورزش کردن آدم ها ،خنکی باد و خیلی چیزهای زیبای دیگه رو متوجه شدم .
اوایل فکر میکردم واقعا مثلا الان خنکی آب چه ذوقی داره؟
اما وقتی فردای پیاده روی با ذوق و شوق داشتم برای یارم تعریف میکردم
واااای نمیدونی یه درختایی بودن ،چه بوی فوق العاده ای میدادن!
وای دریا چقدر آرامشش خوب بود
آدم ها داشتن ورزش میکردن
الان خودمو یادم میاد موقع تعریف کردن😁
انگار یه دختر بچه بودم که ذوق کرده یه چیزه باحال دیده و باید برای همه تعریف کنه، نه یه آدم ۳۰ ساله که اون همه راه می کوبید میرفت یه شهر دیگه مسافرت که حالش خوب بشه،بعدشم روز اول سفر میگفت همش همین بود،می خوام برگردم😑
خدا رو شکر این ذوق و شوق رو از بودنم در اینجا ،دیدن ذوق مریم عزیز،ذوق استاد عزیز و کامنت های پر از ذوق و شوق دوستانم یاد گرفتم ،هر روزی که میگذره حسم به کامنت نوشتن مثل اینه که زود برگردم خونه و بیام واسه خونواده ام با ذوق و شوق تعریف کنم واااای اینو دیدی چه قشنگ بود،وااای تو هم از این اتفاقا برات میفته،بعد بقیه هم بگن آره و کلی از تجربیات خودشون بگن ،از دید خودشون زیبایی رو بگن که من حواسم نبوده و کلی ذوق کنم از این همه خوشی که میشه توی یه روز داشت و هر روز صبحم با این ذوق بیدار بشم که امروز چقدر قراره ذوق و شوق داشته باشم ،خدا رو شکر
یه درخواست جدیدی که صبح ها توی تمرینم می نویسم اینه که کلی امروز ذوق کنم از خوشی و یه لذت جدید رو تجربه کنم.
توی این دو روز انقدر ذوق کردم از همه چی، لذت های جدید مثلا من اسکناس یورو ندیده بودم و جوری این لذت جدید رو ثبت کردم اگه آدمی مثل گذشته خودم به پستم میخورد بهم میگفت ندید بدید 😁 یا دیدن یه متر مهندسی که کلی قابلیت داشت ،خدا رو شکر
این جمله استاد که 《 آدم اگه ادامه بده راهها باز میشه》
خدایا شکرت که این جمله رو بهتر از گذشته درک میکنم، یه زمانی نجوای ذهنم برای کامنت نوشتنم این بود : تو که نمی خوای زیبایی ها رو کامنت کنی ،حوصله داری .
و این کنترل ذهن و این ادامه دادن این طور من رو عملگرا به دیدن زیبایی ها کرد.خدایا شکرت
این تحسین ریز بینانه استاد که مریم عزیز رو بخاطر آتیش درست کردن رو دوست داشتم، ، فقط توجه من به اینها باعث شده یه چیزهایی رو در من تحسین میکنند که خودم تعجب میکنم،
مثلا مامانم بعد از این همه سال سابقه علاقه مندی من به ماهی خوردن ،گفت تو بچه هام ،آزاده این قدر خوشگل ماهی میخوره ،از جدا سازیش و خوردنش، آدم کیف میکنه. خدایا شکرت
خدایا شکرت برای این زیبایی های فوق العاده،این آسمون صاف و خوش رنگ با اون ابرهای قشنگش،
خدایا شکرت برای این رنگ سبز درختها که پر از تازگی هستند و هر کدوم یه جور سبز هستند.
خدایا شکرت برای این دریاچه عالی،آروم،قشنگ
خدایا شکرت چقدر همه چیز زیباست،آرومه،خود مدیتیشنه،گریس،براونی،خونه،دریاچه،درختها،آسمون،وجود استاد و مریم عزیز ❤
واقعا باید بعد انجام هر کاری آدم بخودش ایول بگه، چون تحسین خودت هست ،احساس خوب نسبت به خودت هست که مجوز تحسین دیگران ،داشتن حال خوب در ارتباط با دیگران رو میده.
چقدر این خود ارزشمنده،مهمه،قابل احترامه،دوست داشتنیه.
ایول به شما استاد و مریم عزیز که ادامه میدید هر روز و هر روز ،،قدم به قدم و دست خدا میشید برای من و دوستانم که ما هم ادامه بدیم،اگر دور افتادیم از مسیر،اگر توی هر سنی هستیم ،توی هر شرایط مالی و عاطفی و جسمانی هستیم ،بازم ادامه بدیم ،همین که زنده ایم ،سلامتیم و میتونیم تغییر کنیم ،ادامه بدیم تا یکی یکی موانع ذهنیمون رو برداریم و آخرش به خودمون بگیم ایول بخودم که ادامه دادم ایول که خسته شدم ،شک اومد سراغم اما جا نزنم،ایول بخودم که ادامه دادم، ایول بخودم که نمی دونستم توی این کار موفق میشم ،اما می دونستم ادامه میدم، ایول به خودم که امید داشتم،
سلام استاد جونم به به عجب آتیشی خدایا شکرت چقد این ذغال ها تو شب قشنگه خدایا شکرت چه منظره ی زیبایی به خاطر آتش برگ های درختا سوختن چه منظره شده انگار پاییز آمده داخل فصل بهار چقد زیباست بر گ های زرد در کنار برگ های سبز ببینی .استاد شما حتی از دل این اتفاق که به نظر من کوچک بود یه نکته مثبت بیرون آوردی وبه خودتون گفتین که تونستین با این که فکرشو نمی کردین بتونین اون موقع این کارو انجام بدین استاد اگه من قبل از این که این فایل رو ببینم مثلا همین آتیش روشن کردن میگفتم اینکه کاری نداشت همه میتونن اصلا بنزین بود شعله بود که این آتیش و روشن کرد من که کاری نکردم .ولی الان فهمیدم اونی که آتیش و روشن میکنه منم اونی که شعله رو آورد منم اونی که چوب وآورد منم من همه این کار هارو انجام دادم اگه من نبودم هیچ کدوم از این کارها انجام نمیشد از این به بعد به خاطر یه کار کوچک به خودم آفرین میگم مرسی استاد که این سریال و درست کردید عاشقتونم همیشه شاد باشید
سلام استادعزیزم وخانوم شایسته عزیزنکته دومی که آموختم
(اگر زمینه های باورهای درست خوب شکل گرفته باشه با نتایج کوچک کوچک تکامل باسرعت هرچه تمام میره روبه جلو
دقیقا مثل چوبهای کوچکی که گذاشتین وآتیش گرفت چون اون خاکسترآمادگی آتیش گرفتن رو داشت)
پس بهترین کار اینه هر روز هر روز روی باورمون کار کنیم تا شاهد نتایج های بزرگ شویم وتکاملمون باسرعت هرچه تمام بره جلو
وبه نکته های دیگه مثل عشق شما وخانوم شایسته میشه اشاره کرد که فوق العاده ست ویک انسان چقدرمیتونه روی خودش کار کنه که چنین ایده های بهش الهام بشه سریال زندگی در بهشت یکی از بهترین روشهای یادگیری زندگی به شیوه استاد هست
اما فقط بایدتعهدبدیم واستمرار در دیدن فیلم ونکته برداری کنیم از این زندگی زیبا
سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و اعضای سایت عقل کل
من واقعا از این قسمت از سریال زندگی در بهشت لذت بردم.
شب در دل این تاریکی مطلق یک نور کم لامپ،صدای زیبای جیر جیر کها ونور زیبای آتیش یک آرامش محض به انسان میده ویک ایمان که در دل این تاریکی همه چیز عالی است و جای هیچ ترسی نیست.
بعد صبح بیدار میشی و با این همه زیبایی روبرو میشی که جای هیچ حرفی باقی نمیمونه.
من عاشق طبیعت و آب و درخت ،صدای جیرجیرک …هستم و از این بهشت زیبا خیلی لذت میبرم .
و مسئله قابل توجه برای من این بود که استاد اینقدر باور فراوانی قوی دارند که با دیدن صحنه سوختن چند شاخه از درخت اصلا نگران نشدند چون باور دارند که درخت خودش را ترمیم میکنه .
ومن از این حس آرامش که در وجود استاد و مریم عزیز موج میزند خیلی لذت میبرم.
سلام..
چه آتیش زیبایی
آتشی که خیلی نرم و عاشقانه چوب های هرز رو داره میسووووزه میبره تو دل طبیعت و گرمااای دل انگیزش رو در دل تاریکی شب پراکنده میکنه و نور زیباش پارادایی رو در تاریک شب نمایا میکنه…
صدای جیلیز ویلیز شدن چوب ها با صدای جیرجیرک ها انگار دارن با هم دیگه موزیک میزنن و هماهنگ باهم میرقصن و میخونن…
و چه درس هایی که از این جلسه آموختم؟
ارام باشم تنها ادامه دهم مسیر عشقم را و با تجسم روزهای زیبا و میوه دادن علایقم مسیر زیبای عشق را ادامه دهم. یک مسیر لذت بخش با گرمای وجودم هماهنگ میشود با اتش عشق الهی هماهنگ میشود.
تنها و تنها با قدم های کوچک و پیوسته با یاری خداوند ادامه دهم و ادامه دهم وهر انچه که اکنون از دستم برمیاید را انجام دهم.
❤❤
سلام.
من تصمیم گرفته بودم شبی یک قسمت از این سریال ببینم ولی متاسفانه از این دوقسمت اول خیلی ناراحت شدم. شما واقعا دارید به طبیعت آسیب میزنید.
هیچ میدونید آتیش زدن روی زمین باعث عقیم شدن زمین میشه و اون فضای سبز قشنگتون دیگه چمن سبز درنمیاره و لکه های سیاه آتیش میمونه؟ همینطور نزدیک درخت زنده آتیش روشن کردید و باعث شده تمام شاخه های درخت بسوزه.
خواهش میکنم یکم توجه کنید
درود مجدد بر آقای عباسمنش و همهٔ اطرافیانش احسنت به این ارداه پولادین خدا قوت بر همگیتون درس من از این فیلم اینکه چیز های اضافه و هرز رو حذف کنیم و اونها رو از زندگیمون بسوزونیم تا جا برای زیباییهای جدید باز بشود.😃✌🏻
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به اعضای خانواده ام.
خداروشکر برای دومین روزی که تصمیم گرفتم این سریال زیبا رو ببینم،الگوبگیرم و باور کنم که میشود
از خودم ممنونم برای انجام این تصمیم لذت بخش و خداوند رو شاکرم که هر روز اهمیت داشتن الگو برای تحقق خواسته هام رو برام واضح تر میکنه ،اهرم رنج و لذتی رو برام شفاف میکنه که اگر خودم رو در جریان عادی روزمره،حرف های دیگران رها کنم ، به نقطه ای از اتفاقات نادلخواه میرسم که به عقل الانم قد نمیده، همون طور که اگر ذهنم رو کنترل کنم ،به دنبال الگو باشم ،صحیح الگو برداری کنم به نقطه ای از اتفاقات دلخواه هدایت میشم که به عقل الانم قد نمیده. چقدر این جمله به عقل الانم قد نمیده اهرم رنج و لذت فوق العاده ای شده برام که وقتی میخوام کم کاری کنم، عین همین آتیشی که توی فایل با ریختن بنزین گر گرفت برام عمل میکنه بخودم میگم نمیدونم چه اتفاقی می افته اما اگه من توجه به زیبایی ها کنم ،در مسیر باشم هدایت می شوم به چیزهایی که به عقل الانم قد نمیده و اگر کم کاری قطعا چیزهایی که اتفاق می افته بازم به عقل الانم قد نمیده چون بقول استاد اتفاقات با همین شیب فعلی حرکت نمیکنند اگر بد هست بدتر میشه، اگر خوب هست بهتر و عالی تر میشه .
اول این موضوعی که دیروز بهش برخوردم و اهمیت پرداختن به خودم و داشتن الگو رو واضح تر می نویسم هم برای خودم هم شما دوستان
در جمع دوستانم بودم که یکی از این موضوعاتی که در کلاب هوس صحبت میشد عنوان شد و اون دو نفر یه دیدگاه مشترک داشتندو من یه دیدگاه دیگه ،اون دو نفر سعی داشتند منو قانع کنند و برعکس من هیچ تلاشی برای قانع سازیشون نکردم ،اونا میگفتن اکثریت جامعه مثل ما فکر میکنند و تو چرا این طور نیستی ؟
من چون عزت نفس بالایی نداشتم در گذشته، خوب می تونم مچ خودمو بگیرم وقتی دارم از عمد مخالفت میکنم با کسی تا بگم من بهترم از تو و باهوش ترم از تو ،اما خدا رو شکر این بار این حس رو نداشتم و میدونستم این دیدگاهی که به من احساس بهتری میده رو خودم بهش رسیدم و با دید شما اشتباه می کنید بهشون نگاه نکردم ،خدا رو شکر میکنم بابت این تغییرم و آگاهم به اینکه همه اتفاقات از فرکانس های خود من هست بخش هایی که برام جالب بود و دیدگاه خوبی داده شد از این حرف هایی که زده شد رو تشکر کردم ازشون ،اما بخش هایی که دوست نداشتم بازم پذیرفتم درون خودم هست،تضادی که باید رفع بشه.
موضوع این بود که اگر آقایی پکیج کاملی از ثروت،سلامتی ،زیبایی،عشق ورزی داشته باشه و بخواد با شما ازدواج کنه در صورت داشتن همسر اولی که خودش اعلام کرده رضایت داره کمبودهای خودش توسط خانم دیگه رفع بشه ،آیا تمایل به ازدواج با ایشون دارید؟
اون ۲ دوستمون گفتن چون کسی این همه ویژگی خوب رو با هم نداره،چون دوستمون داره،چون پولدار شدن زمان میبره،چون بدمون نمیاد زیاد ور دل هم نباشیم، یه وقتایی نباشه ووو
قبول میکنیم و ازم دلیل مخالفتم رو خواستن و من گفتم دیدگاه من اینه. اما توی قلبم می دونستم که دلایلی که عنوان کردن،هیچ کدوم از توحید نمیومد، و در ادامه خودشون هم مثال هایی داشتن که چه افرادی با چه ویژگی ها این کار رو انجام میدن.
اما اونجا من روی تصمیم خودم برای کنترل ورودی هام قاطع تر شدم، چون می دونم چطور ذره ذره این ورودی ها منو از مسیر خارج میکنه بخصوص در اوایل راه ،که نجواهای ذهن می تونن آدم رو راحت خارج کنن از مسیر.
همه میگن خوبه
آخه کسی دور و بر تو مثل عباس منش نیست
رابطه همینه دیگه
یه روز خوبین دو روز بد
حالا یه شیطونی هم کرد اشکال نداره
و آروم آروم سر از جایی در میاری که به عقل الانت قد نمیده و میبینی داری چیزی رو زندگی میکنی که یه روز نقدش میکردی و حالا خودت وسط اونایی.
از زیبایی های فایل بگم و قبلش خدا رو شکر کنم برای امکاناتی که برام فراهم کرده تا توی این مسیر باشم ،از نعمت موبایل ،اینترنت ،زمان آزاد، بدن سراسر سلامت،آرامش و سریع الاجابه بودن خداوند ، که وقتی تغییر میکنی به استقبالت میاد،اگاهت میکنه،در کنارته،عاشقته،بهت الهام میکنه و گام به گام در کنارت حرکت میکنه،خدایا شکرت
یه نکته هم بگم چقدر خوندن کامنت بچه ها با صدای بلند برام الهام بخشه تا فقط با چشم خوندن،این همه خدا رو شکر گفتن رو از خوندن کامنت بچه ها با صدای بلند دارم ،ماشالله اینقدر خدا رو شکر میکنن و ستایشش میکنن که بقول استاد یه ورودی عالی هستن برای تنظیم فرکانس ها.
خدا رو شکر خدا رو شکر خداروشکر
فایل شروع میشه با توصیفات زیبای مریم عزیز،که انقدر لذت بخش از شب زیبا ،صدای جیرجیرک ها و حضورشون در پرادایس صحبت میکنه که دو شب پیش بعد از پیاده روی یک ساعتم متوجه شدم چقدر عالی صدای جیرجیرک ها،بوی درختان ،صدای عابران ،سکوت شب ،صدای دریا،دیدن ماه،خنکی آب دریا،صدای بازی بچه ها و ورزش کردن آدم ها ،خنکی باد و خیلی چیزهای زیبای دیگه رو متوجه شدم .
اوایل فکر میکردم واقعا مثلا الان خنکی آب چه ذوقی داره؟
اما وقتی فردای پیاده روی با ذوق و شوق داشتم برای یارم تعریف میکردم
واااای نمیدونی یه درختایی بودن ،چه بوی فوق العاده ای میدادن!
وای دریا چقدر آرامشش خوب بود
آدم ها داشتن ورزش میکردن
الان خودمو یادم میاد موقع تعریف کردن😁
انگار یه دختر بچه بودم که ذوق کرده یه چیزه باحال دیده و باید برای همه تعریف کنه، نه یه آدم ۳۰ ساله که اون همه راه می کوبید میرفت یه شهر دیگه مسافرت که حالش خوب بشه،بعدشم روز اول سفر میگفت همش همین بود،می خوام برگردم😑
خدا رو شکر این ذوق و شوق رو از بودنم در اینجا ،دیدن ذوق مریم عزیز،ذوق استاد عزیز و کامنت های پر از ذوق و شوق دوستانم یاد گرفتم ،هر روزی که میگذره حسم به کامنت نوشتن مثل اینه که زود برگردم خونه و بیام واسه خونواده ام با ذوق و شوق تعریف کنم واااای اینو دیدی چه قشنگ بود،وااای تو هم از این اتفاقا برات میفته،بعد بقیه هم بگن آره و کلی از تجربیات خودشون بگن ،از دید خودشون زیبایی رو بگن که من حواسم نبوده و کلی ذوق کنم از این همه خوشی که میشه توی یه روز داشت و هر روز صبحم با این ذوق بیدار بشم که امروز چقدر قراره ذوق و شوق داشته باشم ،خدا رو شکر
یه درخواست جدیدی که صبح ها توی تمرینم می نویسم اینه که کلی امروز ذوق کنم از خوشی و یه لذت جدید رو تجربه کنم.
توی این دو روز انقدر ذوق کردم از همه چی، لذت های جدید مثلا من اسکناس یورو ندیده بودم و جوری این لذت جدید رو ثبت کردم اگه آدمی مثل گذشته خودم به پستم میخورد بهم میگفت ندید بدید 😁 یا دیدن یه متر مهندسی که کلی قابلیت داشت ،خدا رو شکر
این جمله استاد که 《 آدم اگه ادامه بده راهها باز میشه》
خدایا شکرت که این جمله رو بهتر از گذشته درک میکنم، یه زمانی نجوای ذهنم برای کامنت نوشتنم این بود : تو که نمی خوای زیبایی ها رو کامنت کنی ،حوصله داری .
و این کنترل ذهن و این ادامه دادن این طور من رو عملگرا به دیدن زیبایی ها کرد.خدایا شکرت
این تحسین ریز بینانه استاد که مریم عزیز رو بخاطر آتیش درست کردن رو دوست داشتم، ، فقط توجه من به اینها باعث شده یه چیزهایی رو در من تحسین میکنند که خودم تعجب میکنم،
مثلا مامانم بعد از این همه سال سابقه علاقه مندی من به ماهی خوردن ،گفت تو بچه هام ،آزاده این قدر خوشگل ماهی میخوره ،از جدا سازیش و خوردنش، آدم کیف میکنه. خدایا شکرت
خدایا شکرت برای این زیبایی های فوق العاده،این آسمون صاف و خوش رنگ با اون ابرهای قشنگش،
خدایا شکرت برای این رنگ سبز درختها که پر از تازگی هستند و هر کدوم یه جور سبز هستند.
خدایا شکرت برای این دریاچه عالی،آروم،قشنگ
خدایا شکرت چقدر همه چیز زیباست،آرومه،خود مدیتیشنه،گریس،براونی،خونه،دریاچه،درختها،آسمون،وجود استاد و مریم عزیز ❤
واقعا باید بعد انجام هر کاری آدم بخودش ایول بگه، چون تحسین خودت هست ،احساس خوب نسبت به خودت هست که مجوز تحسین دیگران ،داشتن حال خوب در ارتباط با دیگران رو میده.
چقدر این خود ارزشمنده،مهمه،قابل احترامه،دوست داشتنیه.
ایول به شما استاد و مریم عزیز که ادامه میدید هر روز و هر روز ،،قدم به قدم و دست خدا میشید برای من و دوستانم که ما هم ادامه بدیم،اگر دور افتادیم از مسیر،اگر توی هر سنی هستیم ،توی هر شرایط مالی و عاطفی و جسمانی هستیم ،بازم ادامه بدیم ،همین که زنده ایم ،سلامتیم و میتونیم تغییر کنیم ،ادامه بدیم تا یکی یکی موانع ذهنیمون رو برداریم و آخرش به خودمون بگیم ایول بخودم که ادامه دادم ایول که خسته شدم ،شک اومد سراغم اما جا نزنم،ایول بخودم که ادامه دادم، ایول بخودم که نمی دونستم توی این کار موفق میشم ،اما می دونستم ادامه میدم، ایول به خودم که امید داشتم،
خدایا شکرت
واقعا خدایا شکرت
دوستتون دارم
سلااام
وااای خدا مریم جان چه ذوقی میکنه واسه اتیش
یاد یه خاطره افتادم
یکی از دوستام یک شخصیت داشت از هرچیز کوچیک خیلی ذوق میکرد 😍
یک بچه زیبا یک غذا خوش مزه یک کلیپ طنز و…
با اینک زندگی خیلی داغونی داشتن خانوادگی و مالی فرهنگی و…
اون موقع ک باهاش آشنا شدم ۱۵ سالش بود
الان ده سال از این داستان میگذره
اصلا هم نه اون نه من تو این بحث قانون نبودیم
نااگاهانه استفاده میکرد شخصیتش بود
امسال با یک پسر فوق العاده پولدار باشخصیت اصیل خوشتیپ با فرهنگ تحصیلات و…
ازدواج کرد
اون واسه چیز های کوچیک زندگی خیلی راحت خوش حال میشد و ذوق میکرد
و خدا ظرف شو بزرگ تر کرد نعمت های بیشتری بهش داد
یواش یواش نعمت هاش هر روز بیشتر شد
تا امسال دیگ ترکوند
خدایا شکرت
امروز که قسمت ۲ رو دیدم چیزی که یاد گرفتم اینه که خواستن توانستن است
خداروشکر که با شما ۲ عزیز آشنا شدم.
دیدن این سریال دریچه ای جدید از زندگی داره برام باز میکنه
آرزوم رندگی تو آمریکاس
نمیدونم که چی میشه اما من به قول استاد
همه چی و سپردم به خدا و رو خدا حساب کردم نه هیچ کسه دیگه ای
سلام به همگی
خدایا اول از همه ازت سپاسگزارم برای افریدن اتش
چه نیروی باشکوهیه این اتش خدارو شکر خداروشکر
شکر برای اینکه میشه تمام منفی ها رو سوزوند و ازش یه مثبت فوق العاده ساخت
شکر برای گرما ونور زیبا و وصف ناپذیر این نیروی عظیم
شکر که از اتش وخاک واب خلقتت رو شروع کردی
دلم میخاد جای همه ازت تشکر کنم خدای رحمان ورحیم وبسیار بخشنده
کاش من همه بودم
به نام خدا
سلام استاد جونم به به عجب آتیشی خدایا شکرت چقد این ذغال ها تو شب قشنگه خدایا شکرت چه منظره ی زیبایی به خاطر آتش برگ های درختا سوختن چه منظره شده انگار پاییز آمده داخل فصل بهار چقد زیباست بر گ های زرد در کنار برگ های سبز ببینی .استاد شما حتی از دل این اتفاق که به نظر من کوچک بود یه نکته مثبت بیرون آوردی وبه خودتون گفتین که تونستین با این که فکرشو نمی کردین بتونین اون موقع این کارو انجام بدین استاد اگه من قبل از این که این فایل رو ببینم مثلا همین آتیش روشن کردن میگفتم اینکه کاری نداشت همه میتونن اصلا بنزین بود شعله بود که این آتیش و روشن کرد من که کاری نکردم .ولی الان فهمیدم اونی که آتیش و روشن میکنه منم اونی که شعله رو آورد منم اونی که چوب وآورد منم من همه این کار هارو انجام دادم اگه من نبودم هیچ کدوم از این کارها انجام نمیشد از این به بعد به خاطر یه کار کوچک به خودم آفرین میگم مرسی استاد که این سریال و درست کردید عاشقتونم همیشه شاد باشید
سلام استادعزیزم وخانوم شایسته عزیزنکته دومی که آموختم
(اگر زمینه های باورهای درست خوب شکل گرفته باشه با نتایج کوچک کوچک تکامل باسرعت هرچه تمام میره روبه جلو
دقیقا مثل چوبهای کوچکی که گذاشتین وآتیش گرفت چون اون خاکسترآمادگی آتیش گرفتن رو داشت)
پس بهترین کار اینه هر روز هر روز روی باورمون کار کنیم تا شاهد نتایج های بزرگ شویم وتکاملمون باسرعت هرچه تمام بره جلو
وبه نکته های دیگه مثل عشق شما وخانوم شایسته میشه اشاره کرد که فوق العاده ست ویک انسان چقدرمیتونه روی خودش کار کنه که چنین ایده های بهش الهام بشه سریال زندگی در بهشت یکی از بهترین روشهای یادگیری زندگی به شیوه استاد هست
اما فقط بایدتعهدبدیم واستمرار در دیدن فیلم ونکته برداری کنیم از این زندگی زیبا
سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و اعضای سایت عقل کل
من واقعا از این قسمت از سریال زندگی در بهشت لذت بردم.
شب در دل این تاریکی مطلق یک نور کم لامپ،صدای زیبای جیر جیر کها ونور زیبای آتیش یک آرامش محض به انسان میده ویک ایمان که در دل این تاریکی همه چیز عالی است و جای هیچ ترسی نیست.
بعد صبح بیدار میشی و با این همه زیبایی روبرو میشی که جای هیچ حرفی باقی نمیمونه.
من عاشق طبیعت و آب و درخت ،صدای جیرجیرک …هستم و از این بهشت زیبا خیلی لذت میبرم .
و مسئله قابل توجه برای من این بود که استاد اینقدر باور فراوانی قوی دارند که با دیدن صحنه سوختن چند شاخه از درخت اصلا نگران نشدند چون باور دارند که درخت خودش را ترمیم میکنه .
ومن از این حس آرامش که در وجود استاد و مریم عزیز موج میزند خیلی لذت میبرم.
خدایا شکر