سریال زندگی در بهشت | قسمت 3 - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

به نام خداوند بخشنده،که در همه جای جهان رد پای اون رو می بینم و بودنش بهترین حس دنیاس

مریم جان، چقدر سپاسگزارم که این لحظات ناب رو برای ما ضبط می کنی،تمرکز مارو روی بهشت زمینی می بری و من رو سپاسگزار تر می کنی، جدیدا شکر خدام جزء عادت هام شده، هرچند که حتی اگر هر لحظه شکر کنم باز هم نمی تونم تک تک نعماتش رو شکر کنم

خدایا! اخه چطور ننویسم از تو؟ چطوری خودم رو، داستانم رو، ذهن و جسم و جانم رو کنترل کنم تا از تو ننویسه؟چطور از بزرگی تو نگم؟ وقتی دستانم ناخودآگاه هدایت می شه تا بنویسه از کسی که همیشه هست، پس من هم بدون هیچ حرفی می نویسم

خدایا تو چقدر مهربونی!امروز دقت کردم، دیدم هر چقدر به خواهرم خوبی می کنم، اگه یه بار به حرفش گوش ندم، تمام اون موقع هارو فراموش می کنه و شروع می کنه به تهدید کردن، دیگه کاراتو انجام نمی دم، دیگه فلان نمی کنم،دیگه…..

ولی تو، حتی اگه به خاطر تضاد هام که باعث رشد و پیشرفت منن،گله می کنم، ناشکری می کنم، ولی تو به جای منت گزاشتن، تویی که حتی آسمان رو به نام من کردی، یه لبخند لذت بخش از آرامش میزنی، می گی ناراحتی جون من؟

اشکال نداره! به من بگو، اصلا بیا در آغوش من، هروقت اروم شدی، دوباره در مورد این موضوع فکر کن!!!!

خدا چقدر بدون منت! حتی یه بار نشده بگی، ناشکری می کنی؟ اینطوریه؟ تو ثروتم می خوای؟

یا مثلا وقتی که از طریق صحبت با تو اروم شدم، بیام بگم خدایا ببخشید، من اشتباه کردم ناشکری کردم تو بزرگی تو منو ببخش، یه بار نشد بگی نه برو ناشکری کن، یا نه خودت تنها برو، هرکاری خواستی بکن

هرقت گفتم خدایا، چیزی جز جانم نگفتی

هروقت گفتم خدایا، مردم پشتم رو خالی کردند، تو یاورم باش، تو گفتی من بودم و من هستم، و پشت توام، خیالت راحت

هروقت گفتم خدایا، تضاد هات داره اوضاع رو برام سخت می کنه، جسم ناتوان من، تحمل این اوضاع رو نداره، ولی تو….

بهم گفتی تضاد ها بر اساس قدرت افراد میان، بهم گفتی شاید تضاد باشه، ولی منم هستم، همونطور که قبلا بودم، وقتی تو فقط یه سلول بودی، چه کسی سلول های تقسیم شده تورو هدایت کرد؟ وقتی حتی غذا نمی تونستی بخوری، حتی نیاز خودت رو نمی دونستی، چه کسی کنارت بود؟

وقتی همه طردت کردن، کی در خلوت بغلت کرده بود و نوید یه اینده خوب رو می داد؟

وقتی گفتم خدایا، اینو می خوام، حرفت جز حتما، برآورده شد، حتی چشم نبود…

خدایی که کهکشان هارو خلق کرده، به من بگه چشم!

خدایی که من رو خلق کرد وقتی که به من نیازی نداشت،

به من بگه چشم؟

اگه این عشق به من نیست، اگه این احترام و عزت نیست، اگه خدا منو از اعماق قلبش دوست نداره، پس این چیه؟ خدایی که اگه نباشه من نیستم، خدایی که اگه یک روز، یک ثانیه، در های رحتمش، نعمتش بسته بشه، من بدبخت می شم، خدایی که با این که منو خالق قرار داده، باز هم من توانایی یک برگ کوچک هم ندارم و باز هم اون قدرت مطلقه، چنین خدایی من رو اینطوری دوست داره،

در تاریکی چراغ من،

در تنهایی دوست من،

در بی پولی ثروت من،

در خواب آغوش امن من،

در خوشحالی یاور من،

در موفقیت همراه من

و در خواسته ها مستجاب کننده منه،

این خدا عشق نیست؟

خدایا به من پول و ثروت بده

خدایا رابطه ای بهتر می خوام با تو، پس بهم ثروت بده

خدایا می خوام پیش تو عزیز تر باشم،پس بهم ثروت بده

خدایا می خوام آرامش فکری بیشتر و بیشتر داشته باشم، پس بهم پول و ثروت بده

خدایا می خوام همیشه به یاد تو باشم، پس در های پول و وفور نعمتت رو به زندگی من باز کن

خدایا می خوام بهشت رو در زمین تجربه کنم، پس بهم پول و ثروت بده

خدایا، اگه در زمین هرچیزی چیزی جذب می کنه، گرم گرمی و سرد سردی رو جذب می کنه، پس من هم پول رو، ثروت رو، معجزه رو، عشق رو جذب می کنم

پول رو جذب می کنم چون پول مقدسه، مثل روح والا مقام من

عشق رو جذب می کنم، چون عاشق خود الهیمم

معجزه رو جذب می کنم، چون بودن من در زندگی بقیه، برای اونها مثل یک معجزس، معجزه ای با طعم خوشبختی و حس خوب، معجزه ای که با اومدنش حالت رُ خوب، لبت رو خندون می کنه

خدایا آرامشی تمام نشدنی، از جنس خودت رو به من، به خانواده بزرگ عباسمنشی من، به دوستان من، به خواهر و مادر و پدر من، به همگان عطا کن، الهی امین

خدایا بابت اینکه ثروت وپول در هرجا به دنبال من میاد سپاسگزارم، سپاسگزارم، سپاسگزارم

خدایا، باران پول و ثروت رو در زندگی من، زندگی خواهر و مادر و پدرم، زندگی خانواده عباسمنش من، زندگی دوستان و اشنایان من ببارون

خدایا تو تنها منبع عزت و عشقی، اومدم از زیبایی های بهشت مریم و استاد بنویسم، درگیر بهشت خودم که تویی شدم

خدایا، تویی که بهشت منی، از عزت و احترام خودت، به من بخشش، به خانواده بزرگ من ببخش، به دوستان ببخش، به اشنایان و مادر و پدر و خواهر من ببخش

و در آخر، صادقانه و از ته قلبم بابت داشته هام ازت ممنونم خدای من

بابت صدایی که هرکسی که می شنوه، مطمئنه که صدای من از بهشت میاد و تو با قدرت تمام نشدنیت، صدای من رو در گوش هر مخاطبی گوشنواز ترین و قشنگ و زیبا ترین صدای جهان می کنی، بابت این لطفت که تا عمررر دارم ممنونم، ازت سپاسگزارم، سپاسگزارم، سپاسگزارم

بابت آشنایی با عباسمنش، که باعث آشنایی با تو شد، در چه سنی؟ 13 سالگی؟؟

خدایا، این لطف بزرگگگگ، که در این سن، سنی که باور های محدود کننده من شاید 2 یا 3 تا بیشتر نباشه، در این تورو پیدا کردم، در واقع من تورو پیدا نکردم، تو من رو با خودت آشنایی دادی، بابت این لطف بی نظریت، که واقعا تا آخر عمرم ممنونشم، سپاسگزارم، سپاسگزارم، سپاسگزارم

بابت اینکه لیاقت جذب ثروت و احترام و عزت رو دارم، که تمام اینها، در اخر منبعشون تویی، ممنونم ممنونم، ممنونم، بابت بزرگیت، بابت بودنت، بابت شناخت درست تو، بابت وجودت، بابت همراه بودنت، با یک یک سلول هام، ممنونم، ممنونم، ممنونتم

منو و خدا عاشقتونیم💗