سریال زندگی در بهشت | قسمت 6

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزاردوستان عزیزمان «حامد‌، مهدی‌، لیلا و یزدان »، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

نگاه زیبای حامد عزیز:

بار اول که این قسمت رو دیدم و کامنت گذاشتم واقعیت جدیش نگرفتم و فقط گفتم استاد آخر فایل نکات مهمی گفت! اما اومدم و به خودم گفتم قراره با این قسمت ها تغییر کنم و این تعهدی بود که به خودم دادم و باید پایبند باشم استاد آخر فایل خیلی محکم بهم گفتی قطعش کن شجاعت داشته باش قطعش کن نگاه کردم دیدم من باورهای شرک آلودی دارم که اجازه حرکت نمیده و باید قطعش کنم

نگاه کردم دیدم من هنوز یه جاهایی حرف بقیه نظر بقیه‌ برام مهمه با اینکه تو دوره عزت نفس تلاشم کردم که بیام بیرون از فضای مهم بودن نظر بقیه در مورد خودم، ولی دیدم هنوز قطعش نکردم دیدم هنوز میخوام یکسری نتایج بگیرم تا بقیه به به و چه چه کنن دقیقا مثل مثالی که استاد از سایت زد، استاد اینا تمرکزمو گرفته و من هنوز قطعش نکردم دارم مقایسه میکنم نتایج بقیه رو با نتایج خودم

شما طوری گفتی قطعش کن که من رو به فکر فرو بردی داشتم به این فکر میکردم که بعضی جاها من خودم رو بردم به حاشیه چه در درون خودم چه در دنیای بیرون  وارد یکسری گروههای تلگرامی میشدم که دوستان همفرکانسی بودن و انگار یه حسی بهم‌ میگفت این اصل نیست بیا بیرون ولی من قطعش نمی کردم با بعضی از افراد وارد حاشیه شدم و بحث های غیرضروری میکردم که نتیجه اش چیزی نشد جز اینکه قضاوت شدم و من هی میومدم کاری کنم بقیه منو قضاوت نکنن اینا همش بخاطر این بود که من قطعش نمیکردم امشب تصمیم گرفتم یکسری از افراد رو حذف کنم چون منو میبره حاشیه، هر چند قبلش از خیلیا کانالها و گروهها فاصله گرفته بودم اونایی که واقعا متعهد باشن وارد حاشیه نمیشن فقط روی خودشون کار میکنن 

با خودم گفتم خیلیام هستن که نتایج فوق العاده ای گرفتن از دوره ها و فایل های استاد و اونا دقیقا کسایی هستن که تمرکزشون روی اصله و حتی خیلی کمتر کامنت میذارن، من حتی یکیشون رو میشناسم و باهاش که در ارتباطم میبینم اون حتی یه کامنتم نذاشته و نتایج فوق العاده ای گرفته و خیلی از دوره ها رو داره، نتایج مالی عالی، نگا میکنم میبینم اصلا وارد حاشیه ها نمیشه و تمرکزش روی خودشه و من تحسینش میکنم و من هم تصمیم گرفتم بیشتر تمرکزم رو بذارم روی اصل روی توحید روی مسیر اصلی و صحیح و قطع کنم باورهای شرک آلود قطع کنم نظر بقیه دیدگاه بقیه در مورد خودم  قطع کنم خودبزرگ بینی و غرور که گاهی خودم رو بالاتر از بقیه میبینم قطع کنم مقایسه کردن نتایج خودم با نتایج دیگران قطع کنم هر آنچه من رو از اصل دور میکنه اینا همون جهاد اکبره که اون اوایل فکر میکردم جهاد اکبر شاخ غول شکستنه در صورتی که تلاش بیشتر برای کنترل ذهنم و عمل به تعهداتی که میدم برای من جهاد اکبره

ورودیهامو با جدیت بیشتری کنترل کنم خودمو وارد حاشیه نکنم شجاعت داشته باشم و قطع کنم هر آنچه که منو از اصل دور میکنه کاری به بقیه نداشته باشم و فقط تمرکز بذارم روی خودم و کار کردن روی باورهای خودم دوست دارم فقط توی فضای سایت باشم چون واقعیت وقتی تمرکزم توی فضای سایت یعنی خوندن کامنت ها، مقاله ها، نوشتن کامنت، از اون ور گوش دادن به فایل ها و نکته برداری هستش قشنگ حس میکنم دارم روی اصل تمرکز میکنم ولی وقتی یه ذره از فضای سایت فاصله میگیرم متوجه میشم دارم میرم حاشیه و سریع برمیگردم ولی میخوام برای همیشه قطع کنم چیزی که در حال حاضر داره تمرکزمو میگیره خدایا سپاسگزارم که در مدار دریافت این آگاهی هایی هستم که از زبان استاد جاری میشه استاد واقعا ممنونم که انقدر قاطعانه صحبت میکنی شما هر موقع محکم یه چیزی رو میگی من میام به خودم و تلنگر میخورم و باعث میشه قبل از اینکه مجبور بشم تغییر کنم خودم آگاهانه انتخاب کنم که تغییر کنم و رو به جلو حرکت کنم


نگاه زیبای مهدی عزیز:
به نام خدا،

این قسمت چه قسمتی بود، محشر…

سلام استاد عزیز، سلام خانم شایسته همراه و کمکیار استاد

این فایل دقیقا دو بخش داشت، که هر کدوم، حاوی پیام واضح و مشخصی بودن… امروز که این فایل رو دیدم خیلی لذت بردم، مخصوصا از بخش دومش و صراحت کلام استاد، چند بارم دیدم فایل رو ولی تنبلیم میومد بیام و بنویسم نکاتشو! ولی این جملات خانم شایسته رو به یاد آوردم و سعی کردم به این تنبلی غلبه کنم و وقت بذارم و بنویسم، این جملات:

برای من، کار کردن روی خودم، یه فرآیند دائمیه که برای بهبود شرایط کنونیم انجام میدم، مهم نیست که این بهبودهایی که دارم چقدر کوچولو باشه، چون وقتی که ادامه دار میشن، در طی زمان منو به نقطه کاملا متفاوت با شرایط الانم میبره و یه شخصیت کاملا متفاوت و رشد داده شده توی وجودم میسازه، برای همینه که حتی کوچکترین بهبودهایی که ما داریم توی پرادایس انجام میدیم، انقدر مارو ذوق زده میکنه، حتی یه تغییر لامپ، یه عوض کردن سرپیچ….

از اون ور توی بخش دوم استاد از تمرکز صحبت کردن، خیلی مهمه که روی چی داری تمرکز میگذاری… خب جمع این دوتا به من گفت، تمرکز و توجه تو روی این سریال، هرچند شاید قدم کوچکی باشه ولی ادامه دادنش اثرات بزرگی رو بوجود میاره، پس ادامه بده…

خب حالا نکات این قسمت،

بخش اول:

– به غیر از پیام واضح خانم شایسته، مثل قسمت های قبل باز هم رابطه پر از صمیمت و عشق بین استاد و خانم شایسته و همکاری برای انجام کارها، خودشو پررنگ نشون میداد…

– غلبه بر ترس! با اینکه مشخص بود استاد با اون نردبان تازه خریداری شده هنوز راحت نیست و به ارتفاعش عادت نکرده، ولی انجامش داد،

راستی غلبه بر ترس با چی امکانپذیره؟ با توکل. بسم رب شهدا و صدیقین، بسم رب قاسم جبارین، خدایا خودت کمکمون کن.

– مورد بعدی، ابزارهای حرفه ای و با کیفیت، فراوانی، که همه حاصل یه ذهن ثروتمنده، وقتی ثروتمند باشی میتونی تنوعی از هر چیزی که نیاز داری رو داشته باشی، هر وقت نیازی بود، کافیه اراده کنی، اوردر بدی و چیزی که میخوای بیاد دم درت، حتی اگه نردبان حرفه ای باشه…

– راستی این نم نم بارون توی اون فضا چقدر حس مثبت داشت، واقعا انرژی مثبت قطرات بارون روی برکه زیبای پرادایس، اونم توی بهار خیلی عالی بود.

– مورد بعدی، همیشه یه راهی برای حل مسئله وجود داره، و عمل به همین اصل، باعث میشه دوباره استاد سرچ کنه و اون افزونه رو برای لامپ توی سایت آمازون پیدا کنه و باز هم آمازون! و ارزشی که با خدماتش ایجاد کرده، میگه شما پولتو بده، من برات هر چی بخوای میفرستم…

و بخش دوم:

که حاوی یک پیام شفاف و اساسیه، و باید مثل محصولات پولی بارها و بارها اونو گوش داد و راحت ازش نگذشت تا درک بشه و بره تو وجود آدم،

مفهوم قطع کردن! برای رشد کردن هر چه بیشتر!

و طبیعت چقدر زیبا این نکته ها رو به کسانی که چشم و گوش باز و آماده ای دارند آموزش میده… و استاد چقدر زیبا ، محکم و با جدیت مثل یک معلم دلسوز این مفاهیم رو به شکل عالی برای ما بیان کردن…

– قطع کردن و هرس کردن از دست دادن نیست، خیلی از این از دست دادن ها، باعث رشد آدم میشه، باعث میشه آدم انرژیشو بذاره روی چیزهای اصلی، شاخه ها و برگهای اضافه رو بزن،

– ببین هدفت چیه و هر چیزی که تو رو از هدفت دور میکنه مثل این شاخه ها، بزن و قطعش کن، شجاع باش، این قانون طبیعته، قانون خداونده

– خیلی جاها تو زندگیمون باید نگاه کنیم ببینیم چه چیزهایی الکی داره ما رو مشغول میکنه، نکنه یه سری مسائل بیهوده هست و داریم مشغولش میشیم، و داره ما رو از هدف اصلیمون دور میکنه…

و وقتی نگاه میکنیم میبینیم اغلب آدمها اصلا حواسشون نیست، و زندگیشون پر شده از حاشیه ها و شاخ و برگهای اضافه و فرعی، به همین خاطر نمیتونن رشد کنن، چون انرژیشون داره سر مسائل بیهوده هدر میره…. چرا؟! چون درگیر حرف مردم هستن! چون باورهای اشتباه تو ذهنشون حک شده! به همین خاطر شجاعت لازم رو ندارن برای قطع کردن!

ولی وقتی شجاعت به خرج بدی و باورهاتو اصلاح کنی، میتونی بدون توجه به حرف مردم و حاشیه ها، قطع کنی آنچه رو که تو رو از اصل دور میکنه… شاید این قطع کردن در نگاه کسی که دانشش رو نداره، بی رحمی تلقی بشه ولی تو که میدوی قانون چیه… برای رشد بیشتر باید قطع کنی، باید نچسبی به حاشیه ها، باید بتونی از چیزهای کم ارزش بگذری تا به چیزهای بارزش برسی…

– اون چیزهایی که نباید تمرکزی براشون بذاری، باید قطع کنی قطع، یکبار برای همیشه، قطع کن و این پیام خداونده به تو، قطع کن اون چیزی که باید قطع بشه، اون چیزی که مجبور میشی در آینده  قطعش کنی، له میشی زیر فشار جهان، شجاعت داشته باش و قطعش کن، و جهان پاداش میدهد به شجاعان…

اصلا استاد همین یکتاپرستی، زمانی واقعا محقق میشه که ما قطع کرده باشیم وابستگی به غیر رو، قطع کرده باشیم توجه به چیزهای بیهوده رو و توجهمون فقط و فقط به تنها منبع انرژی و قدرتی باشه که این جهان خلق کرده و داره هدایت میکنه.

و در نهایت، به عمل کار برآید، به سخن دانی نیست، خدایا کمک کن از شجاعان باشیم و عمل کنیم به آنچه آموخته ایم، قطع کنیم هر آنچه که ما را به خود مشغول میکند و باعث میشود از تو دور شویم… قطع کنیم هر آنچه که ما را به خود مشغول کرده و از هدفمان دور میکند…

خدایا خودت کمکمون کن.


نگاه زیبای لیلا عزیز:
سلام خداجونم سلام استاد سلام مریم جان سلام خانواده ی عزیزم

خدای من شکرت، بازم بهشت، هرروز بهشت، چه صفایی میکنیم تو این بهشت زیبا

واای چقدر با این آهنگ خاطره داریم وقتی دور تا دور آمریکا رو می‌گشتیم، آخی انگار همین دیروز بود! اوه اوه اوه! یه نردبون خفن! با تمام تضادهایی که بشر با نردبون داشت ببین به چه ایده ای هدایت شده، خدای من شکرت، دیگه لازم نیست یه نردبون به چه بلندی وسنگینی رو از این طرف بشکونیم اون طرف، یا مثل یه جنازه دراز کش بزاریم گوشه ی حیاط یا محوطه، یا همیشه تو دست و پا باشه، خدای من، خیلی خوبه این ایده ی نردبون تاشوی چرخ دار که تازه میشه به جای چندتا نردبون تو سایزهای متفاوت ازش استفاده کرد، تضادها همیشه باعث میشن انسانها خالق بودنشون رو بیاد بیارن وخلاق بشن و رشد کنن و باعث بهتر شدن و گسترش جهان بشن و ما این قانون رو حتی در مورد ابزار ساده ای مثل نردبون هم می‌بینیم.

خوب خوب خوب! یه چالش جدید! یه حرکت جدید! آقا این استاد ما و مریم جان نمیتونن یه جا بند بشن، نمیتونن بیکار باشن، باید هر روز یه حرکت جدید بزنن، خوبه که منم یاد بگیرم، چون اینم یکی از عوامل پیشرفت استاده، حرکت و ساکن نبودن.

عشقم!

جانم!

عاشتم من!

منم!

چقدر ما این حرفها رو می‌شنویم، جزئی از وجود شماست، چون عشق جزیی از وجودشماست، ای حرفها برگرفته از حس درونی شماست وفقط یه لفظ روی زبون نیست، یه دنیا احساس پشتشه، وما بچه های این خانواده این حس رو میگیریم، میدونیم اینا قربونت برم فدات بشمای جلوی دوربین نیست، اینا از عمق وجودتون میاد، بخاطر همینه شنیدنش به دل ماهم میشینه.

خدای من، یه کمد پراز ابزار هیولا، من تا حالا فکر میکردم توی اون پراز کفشه، خدایا شکرت استاد شما همه جور ابزار دارین، خداروشکر واسه هیج کاری لنگ نمیمونید وتازه با وجود آمازون وکارت پراز پول شما، همیشه همه چی آماده و مهیاست، همه ی اینا نشون دهنده ی وفور ثروت ونعمت توی جهان و تو زندگیه استاده، خدایا شکرت.

استاد اون لحظه که مریم جان، جعبه قرمز رو دادن دستتون، نمیدونید من چه تصویری دیدم،،، شما توی آسمون بودین، با آسمون یکی شده بودین، همون موقع پوز کردم وگفتم الله اکبر، بخدا واقعا این مرد مثل یه فرشته ی آسمونی هستش که از طرف خدا اومده روی زمین تا راه درست رو به ما نشون بده. خارق‌العاده بود. اون آسمون که هربار با دیدن چه اینجا چه اونجا تمام وجودم به جوشش در میاد، به هیجان، به وجد، آخه چه تصویری میتونه از این زیباتر وآرام بخش تر باشه، فرقی هم نداره ابری باشه یا آفتابی، شب باشه یا روز، در هر حالت یه دنیا حرف داره، یه دنیا زیبایی، یه دنیا آرامش.

با دیدن بیشتر این زندگی در بهشت و توجه خودم به جهان اطرافم بیشتر به این حقیقت میرسم که در جهان همه جور امکاناتی برای آسایش و رفاه و راحتی و خوشبختی و سلامتی بوجود اومده و فراهم شده برای من، ومن فقط باید بیشتر بخوام وبیشتر باور کنم که هست وقدم بردارم ودریافتش کنم، وخیلی از این امکانات خیلی قبل تر بوده ومن نمیدونستم هست که بخوام، وحالا اینجا میبینم که هست ومیخوام واین یه نشونه از خداست که نعمت‌ها شو بهم نشون میده، میگه لیلا جان اینم هست میتونی بخوای و داشته باشی، این هست و اونم هست، پس حتما همه ی ما لایق داشتن این نعمت‌ها و ثروت ها و امکانات و راحتی‌ها و خوشبختیها هستیم که خدا از دیده هامون پرده برداشته تا ببینیم و در خواستش بدیم، این تصاویر به نظر من منوی خداست برای ما که انتخاب کنیم…

این خواسته ها مثل آتش زیر خاکستر هستن که از وقتی داریم بیشتر روی خودمون کار می‌کنیم، انگار داریم خواسته ها رو در مسیر باد موافق قرار میدیم واین باد مزید بر علت میشه که این خواسته ها در وجود ما شعله ور بشه…

استاد جان! «یا پیغمبر من میترسم» استاد یعنی من عاشقتم، چقدر شما راحتی، چقدر خودتونید، چقدر بی نقاب هستین، به این میگن عزت نفس، یعنی خودتو با همه ی ترسهات دوست داشته باشی، انقده که حتی جلوی شاگردا هم ترس از ارتفاع رو مخفی نکنی و توی همین عزت نفسه که غلبه بر ترس به سمتش میاد، شجاعت میاد، تو دل ترس رفتن میاد، آخه راهکارها تو این ندارن، همین جا که استاد ایستاده وخود واقعیشو دوست داره ومخفی نمیکنه وفیلم بازی نمیکنه، ادا در نمیاره واون غلبه بر ترسه خیلی برام درس داشت…

آقا من میترسم از ارتفاع درست! ولی باید برم تو دلش، اگه این نردبون یه جوری ساخته شده که ارتفاعش بلندتر میشه، اگه یه نفر قبل من ۵۰سال پیش این لامپ رو تواین ارتفاع نصب کرده، پس من میتونم به کمک این نردبون برم به اون ارتفاع واون لامپ رو باز کنم، پس دیگه ترسی نیست وبعد هدایت خدا میاد از زبون مریم جان که استاد امکان سنجی هستن و مثل یه آهوی سبک پا، پریدن بالای میز واز اونجا یه امکانسنجیه حرفه ای کردن، ارتفاع نردبون رو سنجیدن، فاصله رو تا لامپ سنجیدن وبا یه ایده به استاد مساله حل شد وبسم رب الصدیقین….

و ایده های درست همیشه به آدم‌های درست در زمانهای درست و مکانهای درست الهام میشه، چون مریم جان واستادم شما همیشه به منبع ایده ها متصل هستین، پس معلومه که ایده ی شما برای حل مسائل در ۹۹/۹۹۹ درصد مواقع درسته.

وای دریاچه‌ی بهشت، با اون آب آرومه در حال حرکتش، خیره کننده س. «نور چراغ برای عنکبوت ها و پشه ها وزنبوران که ببینن دارن چیکار میکنن» یه آدم چطور میتونه این همه با جان حقیقت تمام کائنات یکی بشه؟ من این یکی شدن رو در سفر به دور آمریکا بارها وبارها حس کردم، انقده یکی بودید که هر موجودی با شما در صلح بود، هیچ کدوم از شما فراری نبودن، مثل اون آهوها، مثل اون سنجابها، مثل اون پرنده ها، مثل حیوانات، انیمال سافاری که از سرو کولتون بالا میرفتن، مثل گریس، مثل براونی، آخه شما درعمق وجود مخلوقات خداوند غرق میشید وحل میشید واین یکی شدن با ذات هر مخلوق یعنی یکی شدن با خالق، چون خالق همون انرژی هست که در وجود تمام مخلوقات وشرایط واتفاقات از حالتهای مختلف شکل گرفته و ذات این انرژی یکی ست وتغییر ناپذیر و فنا ناپذیر..

آدمهایی مثل استاد و مریم در هر موجودی خدارو میبینن، در باران، در نسیم، در ابرها، در زمین، درخت، دریاچه، حشرات، عنکبوت‌ها، تار عنکبوت‌ها، شبنم روی تار عنکبوت ها، در آتش، در غذا، در صدای آواز پرندگان، در غروب در طلوع، درتکنولوژی، در تسلا، در اینترنت پرسرعت، در روابط، در همه چیز وهمه چیز، جاندارو بی جان فقط خدا دیده می‌شود، و هدایت خدا به عنوان سیستم، وهمین باعث تفاوت در نگاهشون واحساسشون به همه چیزه.

ای کاش منم بتونم دارم تلاش می‌کنم در هر چیزی و هر اتفاقی و هر شرایطی، در همه چیز تجلی خداوند رو ببینم و تفسیر نیک با احساس نیک داشته باشم وبرای این کار سعی در هماهنگی روح و ذهنم دارم.

آچار فرانسه حرفه ای، چکش حرفه ای، آهنربای حرفه ای، نردبون حرفه ای، میزو صندلیها ی بامبو ی حرفه ای، لامپ های حرفه ای، سر پیچ گردن باریک حرفه ای و….. آقا اینجا همه چی حرفه ایه و از همه چی حرفه ای تر نقاشی وتصویر گریه خداوند از آسمون وجنگل بروی این برکه ی زیباست. بارون نم نم که حلقه های ریز ریز رو نقش میزنه روی آب این برکه ی ناز، اینم فقط از یه هنر مند حرفه ای برمیاد… وکودک درون که اگه هیچ وقت با باورهای غلط ومحدود کننده زندانیش نکنیم وبهش ظلم نکنیم وبزاریم آزاد و رها باشه، از حرف مردم از نگاه مردم که زشته مگه بچه شدی، مردم چی میگن، سنگین باش، نترسونیم وبزاریم رها باشه ونفس بکشه وزندگی کنه، چقدر زندگی لذت بخش تر میشه، بازی با آهن ربا، انداختن پا توی آب وتکون دادنش، پوشیدن جوراب برفیه رنگی رنگی… من یه خانم چهل ساله هستم که یه پسر ۷ساله دارم وگاهی وقتا آنقدر کودک درون من با کودکم دوست میشه ودوست داره بازی کنه که مثل بچه های خجالتی یواشکی نگاه پسرم میکنه واز وقتی با قانون آشنا شدم دارم روی خودم کار میکنم که گاهی هم به این کودک درونم اجازه بدم هر وقت دوست داره بازی کنه، بازی کنه، هروقت دوست داره رنگی بپوشه، رنگی بپوشه، چه اهمیتی داره مردم چی میگن وچی فکر میکنن!

دلم نمیخواد به کودک درونم ظلم کنم، باعث رنجش اون بشم، و در لحظه زندگی کردن، هماهنگ بودن با کودک درون است و نزدیکی بیشتر به هماهنگی روح و ذهن.

تعویض لامپهای قدیمی و صحبتهای مریم جان، یادآوری یه قانون مهمه که عمل به این قانون خیلی به رشد ما کمک می‌کنه. توی این قانون نباید مثل یه مرداب ساکن و بی حرکت بود، چون اونوقته که بوی نای میگیریم، اونوقته که سطحمون پراز حشرات مرده میشه، چون حتی آب مرداب برای حشرات هم سمه، تبدیل به لجنزار میشیم ونازیبا. ما باید مثل همین دریاچه حرکت کنیم حتی آرام وآرام ولی حرکت کنیم وهر لحظه زلالتر از قبل بشیم واب گوارا وشیرین داشته باشیم پراز ماهی

استاد ومریم جان هر لحظه در حال بهبود شرایط هستند، حتی جایی که نیاز به تغییر و بهبود نامحسوس است و شاید اگر خیلی از ماها در این شرایط بودیم نیازی به این تغییرات نمی‌دیدیم وهیچ بهبودی حاصل نمی کردیم ولی اینجا یاد میگیریم که شروع به بهبود دادن درون و بیرون خودمون کنیم از هرجا که هستیم و هر شرایطی که داریم بهتر از این هم میتونه باشه پس پیش به سوی حرکت… و به قول مریم جان این حرکت به سوی بهبود بیشتر باید بشه فرایند دائمیه زندگیمون، و اصلا مهم نباشه که چقدر کوچک هست این حرکت وبهبود، مهم اینه که وقتی ادامه میدیم این فرایند رو یه دفعه نگاه می‌کنیم می‌بینیم چقدر شرایط الانمون با شرایط قبل تفاوت داره، حالا چند قسمت که بگذره ماهم متوجه میشیم که این حرکت‌های کوچیک برای بهبود شرایط بهشت، چقدر بهشتمون رو متفاوت کرده با بهشت روزای اول.

بازهم سایت آمازون، سایت مولد ثروت و ثروت مند که هم خودش داره روز به روز گسترش و رشد پیدا میکنه و ثروت مند میشه و هم جهان رو جای بهتری برای زندگیه دیگران کرده. یاد آوری قانون با عمیق شدن به طبیعت، استاد همین سه دقیقه ی آخر این فایل به اندازه یه دایر تالمعارف آگاهی داشت، اینکه چقدر ما آدمها توی حاشیه هستیم و به اصل نمی‌پردازیم، چقدر شاخ و برگ اضافه توی شخصیتمون، توی زندگیمون، توی کارمون، توی رابطمون، توی رفتارهامون، توی حرف زدنمون، توی گوش کردنمون، توی دیدنهامون وجود داره، اگه شروع کنیم به هرس کردن و قطع کردن هر چی که اضافیه، هرچی که حاشیس، هرچی که محدودیته، هر چی که اتلاف وقته، هر چی که بیخودیه، هرچی که هزینه ی الکیه، هرچی که واسه خاطر حرف مردمه، هر چی که هیچ کمکی به رشد و پیشرفت ما نمیکنه و اونوقته که سبک‌تر میشیم، رهاتر میشیم، تمرکز و توجه مون، یه جا متمرکز میشه، بهتر عمل می‌کنیم، وقتمون حکم طلا پیدا می کنه، زندگیه خودمون باارزش میشه، عزت نفسمون بالا میره، هزینه های الکیه زندگیمون کم میشه واون پولها توی جای درستش خرج میشه، رشد پیدا می‌کنیم، شخصیت پیدا می‌کنیم، ارزشمند میشیم، پیشرفت میکنیم، و سبک بال و رها زندگی می‌کنیم و از زندگی لذت می‌بریم واحساس خوشبختی وسعادت میکنیم.

پس بیاییم وبگردیم با جهادی اکبر بگردیم ببینیم توی هربعد از زندگیمون چه چیزهای اضافی و بدرد نخور و محدود کننده و حاشیه و پول نفله کن هست و چه جاهایی زمانمون رو داریم توی حاشیه میگذرونیم، بیاییم با جهاد اکبر پیدا کنیم و قطعشون کنیم، هرجا هر ارتباطی که فقط بخاطر وابستگی ماست و نه تنها کمکی به رشد وتعالی ما نمیکنه بلکه یه غل و زنجیره به پای ما، بیاییم با شجاعت قطعش کنیم، استاد اگه ساعتها در مورد این سه دقیقه ی آخر بنویسم، بازهم تمومی نداره، واین به خودم میگم که لیلا جان از این بهشت و پیام هاش که پیام‌های خداوند هستن و تو در مدار شنیدنش هستی به راحتی نگذز، و تعقل وتفکر کن و به آگاهی برس وبهش عمل کن، معجزات در راهند، منتظرم.


نگاه زیبای یزدان عزیز:

بنا به گفته شما، توصیه شما … میخوام از اصل و اساس فیلم شروع کنم به نوشتن! جایی از فیلم که تا حرفای شما رو شنیدم به خودم گفتم که این خودشه، این مهم ترین پیام سریال امروزه! لحظاتی از فیلم که صدای خداوند و رو از زبون شما واضح تر شنیدم و اون آرامش در عین حال صلابت در بیانتون، میگفت که این، میتونه مهمترین درس قسمت امروز باشه! منظورم من دقیقا همون لحظاتیه که با اون قیچی غول پیکر شروع کردین به هرس درختان ! دقیقا از همونجا بود که من احساس تفاوت کردم با لحظات قبل تر سریال در این قسمت. طبق همون درسی که گرفتم، میخوام اول شروع کنم به باز کردن مطلب مهم اون لحظات و بعد برم سراغ لحظات قبل تر فیلم. حسم گفت از اینجا شروع کن و من، یه بله قربان تقدیم وجود نازنینش کردم که همیشه بهترین راهکارها رو بهم میده!

اما یه چیزی خیلی برام جالب تر بود! چند روز پیش که قسمت ۱ سریال رو دیدم و اون قیچی کره بر(!) رو معرفی کردین، دقیقا یاد خودم افتادم که قبل عید تمامی درختای حیاط رو هرس کردم و یه احساس سبکی حسابی بهشون دادم. اما تفاوت کار من با شما این بود که چون ابزار مناسب رو نداشتم و هر شاخه رو با اره دستی میبریدم، کارم چندین روز به طول انجامید! همون لحظه به خودم گفتم این قیچی جون میده برای هرس کردن درختا و کاش استاد این کارو انجام بدن. وقتی دیدم که دارید این کارو انجام می دین، خیلی خوشحال شدم (طبق معمول) . اما اینم باید بگم که خوب درک میکنم کار کردن با اون هیولا و بریدن شاخه هایی که در ارتفاع هستن چقدر سخته و چقدر آدم رو خسته میکنه و من میخوام همینجا تحسین تون کنم که تونستین از پسش بربیاین.

اما چقدر قشنگ، چقدر قشنگ – مثل همیشه – قوانین طبیعت رو با قوانین کیهانی منطبق کردین! یعنی دقیقا این دوتا قانونُ روبروی هم گذاشتین و در قالب طبیعت، به درک بهتر قوانین به ما و خودتون البته کمک کردین. بینهایت ممنونم همینجا این خیلی زیباست که بتونیم جلوه قوانین کیهانی که آموختیم، در طبیعت هم ببینیم! این خودش یک تمرین عملی برای پیدا کردن و درک قانون محسوب میشه! مثل یک قانون ریاضی می مونه که ما در مدرسه یاد میگیریم و سعی می کنیم اون قانون در زندگی ببینیم! مثلا هر بار میخواستیم گردو بخوریم، سعی میکردیم تعداد اونا رو بشماریم تا درک کنیم ده تا گردو یعنی چی! جمع ۴ تا سیب و ۳ تا پرتقال که میشه ۷ یعنی چی! مگه این قوانین با قوانین ریاضی دروسی که در مدرسه یاد گرفتیم چه تفاوتی داره؟! قانون، قانونه! چه قانون ریاضی باشه و چه قانون جهان! اصلا قانون ریاضی خودش زیر مجموعه ای از قوانین کیهانی محسوب میشه! پس مثل همون ریاضی که در دبستان خوندیم و به قدری تمرین حل کردیم و به کارش بردیم که الان ملکه ذهن ماست و لاجرم ازش در تمام جوانب زندگی استفاده می کنیم. اما جالبه مباحثی که اصلا تمرین نکردیم و یا در زندگی مورد استفاده ما قرار نگرفت، از یاد ما رفته! کی یادشه انتگرال چی بود و مشتق چی کار میکرد؟! اما بدون استثنا همه ی ما ضرب و تقسیم و جمع و تفریق رو نه تنها که یادمونه، بلکه هرروز در تمام جوانب زندگی مون مورد استفاده قرار میدیم!

قضیه قوانین هم همینه! همین که سعی کنیم نمونه اون چیزی که در مدرسه ( یعنی اینجا ) یاد می گیریم رو در زندگی خودمون خصوصا طبیعت پیدا کنیم، باعث میشه هر روز اون قانون در قالب مثال ها و نمونه های مختلف برای ما مرور بشه و هر بار به درک بهتری برسیم. و خوب میدونیم که درک بهتر ، یعنی عمل کردن بدون نقص تر و در نهایت نتیجه بهتر!

هر بار که سعی می کنیم جلوه ی قانون رو در طبیعت پیدا کنیم، دقیقا با پیدا کردن نمونه و مثال، اون قانون رو برای خودمون باورپذیر تر کردیم! یعنی همون کاری که استاد همیشه گوشزد میکنن که با آوردن نمونه و مثال های متعدد به صورت مستمر می تونیم مسائل رو برای ذهن باورپذیر تر کنیم!

حتی لازم نیست دنبال الگو مثال بگردیم و بریم به سمت ناکجا آباد! بلکه فقط کافیه برای تمرین قوانین در زندگی، در هر لحظه با چشم جان به مسائل نگاه کنیم و با چشم جان بشنویم، اونجاست که با اتصالمون، با قلب مون قوانین رو بر زبان جاری میکنیم و اونجاست که ذهن باورش میشه! این یعنی کم کردن فاصله ی ذهن و روح که تمام اون کاری که باید در زندگی انجام بدیم! حتی لازم نیست برای این کار سخت بگیریم و به مکانی خاص بریم! قانون اول اینو میگه که همه چی تکامله و باید بتونیم از همین لحظ و همین مکان، با همین شرایطی که داریم کار رو شروع کنیم! کافیه همین که پشت پنجره میریم، جلوه ی قانون در ابرهای همیشه متحرک و در حال جریانی ببنیم که خبر از متحرک بودن و پویا بودن جهان میدن! یا اینکه جلوه ی قانون رو در پرواز پرنده های مختلفش ببینیم! در همون آسمونش هم گنجشک هست، هم پرستو هست و هم مرغ های دریایی! هیچ موقع نخواهیم دید که گنجشکا، در اوج پرواز کنن و هم مسیر پرستو ها بشن! و قانون مهم کبوتر با کبوتر و باز با باز رو اینطوری به خودمون یاد آوری می کنیم. یا اینکه ببنیم در این فصل، اون درختی که تا ماه پیش کاملا لخت و عریان و خفته بود، همین الان با تولد دوبارش، جوانه زده و شاخه هایی بلند تر از قبل رو رشد داده و بزرگتر شده! پس تولد دوباره و تغییر همیشه سبب رشد بهتر و بیشتر ما میشه!

و یا به قول استاد گرانقدرم که همیشه جلوی دوربین، کلام خداوند بر زبانش جاریست، هرس کردن درختان نمونه بارز حذف و قطع تمام اون شاخ و برگ های زندگیته تا بتونی رشد بیشتری رو در زندگیت ببینی! اخ ک چقدر مثال شما، مثال روح نوازی بود! همین که گفتین یک بار برای همیشه قطع کنیم، دقیقا یاد حرف شما در مور حرف مردم و دخالت مردم در زندگی افتادم! اینکه یک بار باری همیشه، چیزی که میدونیم باید قطع بشه رو قطع کنیم! حرف مردم و در کل مردم، بهترین مثال از بین انبوه مثال ها در این زمینه بود که به نظرم مناسب ترین مثاله! چرا که ما هرروز؛ جلوه ی این لازمه رو در زندگی خودمون و دیگران میبینیم! همین امروز بود که استادم؛ همکارم و کسی که همیشه ازش درس اخلاق در محیط کار رو میگرفتم، به طرز بدی عصبی شده بود و فشار خیلی بدی رو به خودش وارد کرد. و علتش چیزی نبود جز حرف مردم پشت سرش در محیط کار! همونجا به فکر رفتم و گفتم خدایا شکرت که عینا داری نشونم میدی لازمه ی اجرای حذف کامل مردم از زندگیم رو! نشونم دادی کسی که همیشه اول از همه برام استاد اخلاق بود و با هر چیزی بهم نمی ریخت، با حرف مردم تمام تعادل اعصابش رو بهم خورد! و این خودش برای من بهترین مثال بود برای یافتن جلوه ی قانون در زندگی!

میبینی دوست من؟! اصلا لازم نیست شما کاری انجام بدی! حتی الگو و مثال و تمریناتت هم خوده خوده الله برات جور میکنه! اما کی؟! وقتی که بخوای ! وقتی که متعهد بشی در تصمیمت به تغییر! اما چه طوری؟! وقتی که در عمل نشون بدی متعهدی وگرنه امضا و نامه و تعهد نامه فقط گول زدنه اگه اجرا نشه!

یک بار برای همیشه این تعهد رو در قلبمون به خودمون بگیم تا خداوند نشون بده ورودت به مسیر به صورت متعهدانه یعنی چی! خودش همه کارا رو میکنه! همه کارا رو … هر چی لازم باشه جور میکنه در این مسیر! تمرینت رو میده، الگو و مثال رو نشونت میده، پاداشت رو به صورت لذت در همون ثانیه اول کار میده و هر چه بیشتر پیش بری، نعمتاش رو در تمام جوانب زندگی نثارت میکنه!

پس ما قراره چیکار کنیم؟! فقط گوش به زنگ الهامات و هدایایی که برای رشد و پیشرفت ما در بهترین مسیر و در عین حالت موثر ترین و راحت ترین مسیر چشمک میزنن! فقط میخواد ایمان به توصیه های الهام گونه ش کنیم و بلافاصله عملیش کنیم! اون موقس که خودش تمام ملزومات این مسیر هدایتی رو جور میکنه! مثل همین الان! بهت الهام میکنه و هدایتت میکنه که از این به بعد سعی کن جلوه ی قانون رو در طبیعت و مسائل مختلف ببینی، و منتظره ببینه اجراییش میکنی یا نه! ایمان داری بهش یا نه! اینجاست که فقط ایمان و عملت رو میخواد! اینجاست که میگه تو پای به ره در نِه و از هیچ مپرس، خود راه بگویدت که چون باید رفت! اینجاست که ببینه پا گذاشتی در مسیر پیشنهادیش، خودش … از در دیوار الگو ها و مثال ها رو نشونت میده و بهت اون آگاهی لازم رو در مسیر الهام میکنه که چه طوری مطابقتش بدی و با کدوم قانون تطابق داره! این بهترین شیوه هست برای تمرین عملی قانون، درک هر چه بهتر و روز افزون قانون، باورپذیر تر کردن قانون و در نهایت نتایج بزرگتر قانون !

استاد عزیزم بی نهایت ممنون هدایت ربم هستم از زبان شما که بازهم مثل همیشه، بهترین استراتژی رو برای رشد هر چه بیشتر و بهترم پیشنهاد داد! راهی که همیشه بهترینه! بهترین یعنی راحت ترین و موثر ترین! دقیقا مثل اولین الهامش مبنی بر شروع کامنت گذاری و نوشتن زیر هر فایل شما که با اجرایی کردنش، عملا ارتقای مدارم رو با نتایج حس کردم! دقیقا مثل دومین الهامش مبنی بر شروع فعالیتم در عقل کل که باز هم از زبان شما بود و سبب شد؛ باز هم قوانین رو از زوایای مختلف بررسی کنم و بیشتر و بیشتر با جزئیاتش آشنابشم. دقیقا مثل سومین الهامش مبنی بر مرور کامنتای یک ماه پیش خودم که هرشب یکی رو مرور کنم تا یادم نره پله اول رو! تا یه وقت یادم نره تا پله اول نباشه و تا پله اول رو اجرا نکنم؛ هیچ نتایجی در کار نخواهد بود!دقیقا مثل چهارمین الهامش که هر بار حس میکنم به درک جدیدی میرسم، اونو در دفتر خاطرات اون روزم ثبت کنم تا همونجا اون درک رو به شاه درک تبدیل کنم و آرشیوش کنم برای خودم! دقیقا مثل همین الهامش مبنی بر تمرین عملی قانون به صورت تشخیص و کشف قانون از دل چیزایی که میبینم و میشنوم. همین بیرون کشیدن عصاره ی خالص اون قانون و مرور قانون و منطقی تر کردن ذهن!

به قول استاد، باورها یک شبه شکل نگرفتن که قرار باشه یک شبه از بین برن! پس نیازمند استمرار در این رونده! اما کدوم روند؟! این که با مثال و نمونه به ذهن عزیزمون بفهمونیم که گول خورده و اشتباه بهش فهموندن! شما راه حلی بهتر از این الهام خداوندم برای الگو ومثال ها سراغ دارید؟! نه به خودش قسم.

خدا رو بینهایت سپاسگزارم که همه جوره …. همه جوره داره حمایتمون میکنه! نه فقط با پول و روابط و خوشبختی! بلکه با هدایت های لحظه به لحظش در هر کاری و هر مسیری که هستیم! یه پشتیبانی قوی و آنلاین که همیشه بهترین جوابا و بهترین راه حل ها رو داره برات. اینجا خود ماییم که باورش کنیم و عملیش کنیم یا بگیم بعدا انجامش میدم !

استاد عزیزم، نمیخوام کوچکترین نکته ای از دستم در بره پس علی رغم طولانی شدن کامنت، میخوام ادامه بدم جزئیات اول فیلم رو… .

همون لحظه اول که مشغول باز کردن اون چراغ بودین و دستتون به پیچ نمیرسید، عاشق ایده ی خانم شایسته شدم که بهترین ایده بود و باعث شد خیلی بهتر بتونید اون جنس اصل امریکایی و سنگین (!) رو باز کنید. و خیلی برام جالب بود که اون نردبون، علی رغم کوچیک و جمع جور بودنش، حتی تا دوبرابر بلند تر هم میشه! باورتون میشه چون میدونم باور میکنید که در قسمت قبلی با خودم گفتم که عجب پله کوچولوو جمع و جور خوبی اما با خودم گفتم کاش یه پله بلند تر میگرفتین ولی وقتی امروز دیدم که اتفاقا هم بلنده و هم کوتاه! خیلی خوشم اومد! داشتم فکر میکردم اون چرخای قرمز کوچولو زیرش برای چیه تا اینکه شما پله رو با چرخای زیرش حرکت دادین و من جواب سوال رو در لحظه گرفتم.

شکر خدای سریع الجوابی که همیشه جواب رو داره اما این بستگی به ما داره که متصل هستیم که صداشو بشنویم یا نه!

و چیزی که خیلی برام جالب توجه بود، اون ایمنی بالای پله بود که در عین چند تکه بودن، پایه هایی ایمن برای نگه داشتن پله روی سطح داشت و همینطور قطعات با ضامنشون به خوبی بهم متصل میشدن. (برخلاف نمونه های اینجا! ) و شما این بینظیر رو به صورت آنلاین سفارش دادین! و من هربار بیشتر و بیشتر عاشق استقبال شما از پیشرفت تکنولوژی میشم و سعی میکنم منم همین کار رو در زندگیم انجام بدم.

راستی همین که گفتین اون خونه ۵۰ سال عمر داره، من دهنم باز موند! ۵۰ سال پیش چه طوری تونستن این خونه رو با این کیفیت روی آب بسازن اخه؟! اونم نه با سنگ و بتن! بلکه با چوب! چه طور ممکنه اینقدر عالی و نو ساخت به نظر برسه؟! در صورتی که خونه های بتنی اینجا بعد از ۱۵ سال کلنگی محصوب میشن!

عاشق اینم که تمامی ابزار های شما، از بهترین برند با بهترین کیفیت بود و نکته جالب تر اینکه همه شون داخل اون میز دم در خونه ( ک همیشه گفتم خیلی عاشقشم ) گذاشته بودین تا دم دست باشه! باز هم نمونه ی بارز نظم در اوج راحتی و کارایی بالا!

خانم شایسته عزیز …

اون جورابای شما خیلی با نمکه! همیشه هم متفاوته و هر بار یه شکلش رو پاتون می کنین! تحسین می کنم که همیشه پاتونه تا در هوای چیلی اونجا، سردتون نشه! این بازهم خودش میتونه یه هدایت خداوند بوده باشه در جواب سوالتون نسبت به هوای بهاری و خنک و یه مقدار سرد ( به قول شما چیلی ) اونجا.

من عاشق اون لحظه شدم که بارون به صورت نم نم و بهاری شروع به باریدن کرد و دوایر متحدالمرکز زیادی با قطرهای مختلف روی سطح آب ایجاد کرد! جالبه بگم ظهر که خوابیده بودم، قبل از اینکه فایل رو ببینم، خواب همچین آبی رو دیدم که به خاطر بارش قطرات، پر از دایره دایره شده و وقتی توی فلیم شما همین منظره رو دیدم، به فال نیک گرفتم. با دیدن این دوایر متحد المرکز، یاد قانون مدار ها می افتم! و جالبه که داخل خوابم هم همینو دیدم … قانون زیبای مدارهایی که بهم میگه برای پیشرفت در تمام جوانب زندگیم، فقط کافیه خودم رو خالق بدونم! خودم رو طرف معامله و داد و ستد با جهانم بدونم و نه هیچ کس دیگه و نه هیچ عامل دیگه! قانونی که بهم میگه همین که من رشد کنم، تمام اطراف و اتفاقات و شرایطم رشد میکنه و اینو میگن ارتقاء مدار!

خدایا شکرت … شاید نوید از نزدیک بودن یک ارتقاء مدار باشه و میخواد بهم بگه علت ایده ها و راهکارها همینه و میخواد که من با اجرایی کردنشون تکامل مدارم رو طی کنم. دقیقا با همین استراتژی بی نظیر امروز که که گفت، تمام پدیده های اطرافم رو با قوانین تطبیق بدم! خوشحالم که حتی با بررسی کردن این نکات به ظاهر جزئی مثل همیشه بازم آموختم و به درک بهتری رسیدم.

شکر خودم، شکر استادم، شکر مسیر و هم مسیرانم، شکر قوانین بدون نقص خلقت، و شکر کسی که تمامی این مجموعه ی بدون نقص رو طراحی، ساخت و مدیریت کرد!


برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    258MB
    17 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 6
    73MB
    17 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

439 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مرتضی شکراللهی» در این صفحه: 1
  1. -
    مرتضی شکراللهی گفته:
    مدت عضویت: 2143 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربانم

    دیروز من به لطف خدا تصمیم گرفتم فایل الگوهای تکرار شونده قسمت 1 رو مجدد متمرکزانه ببینم و بعدش تعدادی کامنت خوندم و بعد ازاون فایل نحوه برخورد با الگو های تکرارشونده دیگران رو دیدم

    خیلی خیلی تو فکر برده منو

    و حالم خوبه و انگیزه دارم براش و نمیخوام بیش از این در موردش صحبت کنم شایدو البته انشالله جمعه برای این فایل کامنت میذارم و از حال و هوای خاصم مینویسم

    خدایا شکرت که امروز هم دارم کامنت مینویسم و تمرکز میذارم روی زیباییها

    خدایا شکرت که امروز دفتر کارمون رو تحویل گرفتیم و رفتیم برای شستن و آماده کردنش

    خدایا شکرت که امروز باشگاه بدن سازی رو عصر رفتم و الانم اومدم باشگاه ذهن و کار کردن روی ذهنم رو میخوام تمرین کنم

    دلیل اینکه من دارم اینجا کامنت میذارم اینه که عادت کنم به تمرکز کردن بر نکات مثبت

    پس آگاهانه این تصمیم رو گرفتم و خداروشکر میکنم که همزمان سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت رو دارم میبینم و سعی میکنم به نکات مثبت توجه کنم و باورهایی رو برای خودم تکرار کنم که الگوش رو در لحظه میبینم و درک میکنم

    خدایا شکرت برای این پرادایس زیبا خدایا شکرت برای فضای روبروی خونه که انقدر سر سبز و زیباست و من عاشق این قسمت از پرادایس هستم

    من شما رو تحسین میکنم استاد جان برای زندگی در این مکان بهشتی و زیبا

    چقدر شما رو من تحسین میکنم که به مریم جان میگید عشقم و کلا از این کلمات قشنگ برای صدا زندن هم دیگه استفاده میکنید خیلی خوبه و من واقعا دوست دارم تمرینش کنم که از کلمه عاشقتم و عشقم استفاده کنم برای مادرم برای برادرانم که عادت کنم

    بار احساسی این کلمات زیباست خیلی رابطه قشنگتون رو تحسین میکنم و عاشقانه دوست دارم این رابطه ی قشنگ رو منم تجربه کنم

    خدایا شکرت چه ابزارهای خوب و باحالی دارید من این فراوانی رو تحسین میکنم

    من توانایی شما برای خرید این همه ابزار که میدونم در ادامه این سریال از محصولات میل واکی خیلی خرید میکنید رو تحسین میکنم

    چقدر نعمت چقدر فراوانی چقدر ثروت

    واقعا تحسین برانگیز هست

    هر روز هم داره ابزار ها بهتر متفاوت تر ، کاربردی تر میشه

    هر روز داره فرصت ها برای ثروتمند شدن بیشتر و بیشتر میشه خدایا شکرت

    قسمت هشتی سقف شیب دار خونه چقدر قشنگه دقیقا بالا سر استاد چقدر زیبا چوب ها و الوار ها رو به صورت افقی و عمودی قرار دادن برای محکم شدن سقف و البته من خیلی زیبا میبینمش و تحسین میکنم این زیبایی رو

    سوالی که پیش میاد اینه که این لامپه قراره جلو درو روشن کنه وقتی که روی سقف شیرونیه چی رو قراره روشن کنه؟؟

    چقدر عالی هستید شما استاد

    اینکه دقیقا نمیدونم تو چه فایل هایی اینو تکرار کردید که من همیشه موضوعات مختلف و قسمت های مختلف زندگیم رو بررسی میکنم شاید یه کاری رو به خاطر شرایطی که بوده انجام دادم بعد دیگه اون شرایط از بین رفته ولی ما همچنان هنوز یا به همون شکل داریم عمل میکنیم یا اون کاری که به واسطه اون شرایط قبلی انجام دادین هنوز همونطوری هستش

    در رابطه با این لامپ هم احتمالا قبلا اوایل این سقف شیرونی جلوی در نبوده و لامپ نصب کردن

    اما بخاطر بارش های باران تصمیم گرفتن چنین سقفی دم در بزنن ولی دیگه لامپ رو دست نزدن

    واقعا توش پر از درسه که من دوست دارم بهشون عمل کنم

    من عمیقا دوست دارم اینا رو بپذیرم من دوست دارم هرنکته ای توی این فایل ها میشنوم رو سعی کنم بهشون عمل کنم سعی کنم مرورشون کنم که یادم بیاد و عمل کنم بهشون

    به به چه هواییه واقعا چه آسمون زیبایی چقدر صدای این قورباغه ها زیباست

    نمیدونم واقعا اینا قورباغه هستن یا نه ولی صداشون شبیه قورباغه هست

    خدایا شکرت برای این آچار فرانسه فوق العاده

    ایده رو ببین برداشتن ته آچار رو رینگی متحرک کردن و چندتا آچار بوکسی در سایزهای مختلف گذاشتن کنارش که خیلی هم کاربرد داره این آچار

    من واقعا تحسین میکنم این ایده و اختراع قشنگ رو

    من تحسین میکنم شما استاد عزیزم رو که این آچار رو خرید کردید و البته نقد نقد نقد

    من این توانایی مالی شما و آزادی مالی شما و اینکه همه چیز رو نقد نقد میخرید رو تحسین میکنم

    و البته که آگاهم که در اول گفتید نقد میخرم پولش رو نداشتم سعی میکنم پولشو بسازم بعد نقد میخرم

    چقدر عالی هستید یعنی همین موضوع خودش یک اهرم هست برای حرکت کردن و برای پول ساختن ، و حرکت برای ساختن باور مورد نظر

    هر روز فرصت ها و ایده ها برای ثروت ساختن داره بیشتر و بیشتر میشه

    نمود عینیش همین آچاره دیگه

    چقدر با ساختن این آچار کار آدما راحت تر و ساده تر و در دسترس تر شده

    این یعنی کمک به گسترش جهان

    یعنی اون کسی که این آچار رو درست کرده نه تنها باعث ورود ثروت به زندگی خودش شده

    نه تنها اعتماد به نفسش بالاتر رفته که مثلا من تونستم من میتونم مسائل رو حل کنم

    بلکه باعث گسترش جهان شده

    هر چقدر ثروتمند تر شوم به گسترش جهان کمک میکنم

    خدایا شکرت

    ثروتمند شدن باشکوهه واقعا

    خدای من صحبت های ارزشمند بانو مریم مهربانو

    من چقدر عجیب و خاص درک کردم این موضوع رو ، الله اکبر

    برای من کار کردن روی خودم یه فرایند دائمیه که برای بهبود شرایط عمومیم انجام میدم

    مهم نیست این بهبود هایی که دارم انجام میدم چقدر کوچولو باشه

    چون وقتی که ادامه دار میشن در طی زمان منو به نقطه کاملا متفاوت با شرایط الانم میبره

    و یه شخصیت کاملا متفاوت ورشد داده شده توی وجودم می سازه

    برای همینه که حتی کوچکترین بهبود هایی که ما توی پرادایس داریم انجام میدیم انقدر ماور ذوق زده میکنه

    حتی یه تغییر لامپ ،

    یه عوض کردن سرپیچ ،

    حل یه مسئله در حد عوض کردن یه سرپیچ، انقدر مارو ذوق زده میکنه

    چقدر این جملات قشنگن ،

    چقدر این جملات درستن و نه تنها از درک شما میاد بلکه شما اینو تجربه کردید یعنی از تجربتون میاد

    میتونم حسش کنم که اگه هر روز همین قدر کوچولو کوچولو خودم رو و محیط اطرافم رو بهبود بدم قطعا اوضاع و شرایطم متفاوت خواهد شد

    من از شما الگو میگیرم

    چون شما این مسیر رو رفتید و قشنگ زندگیش کردید و منم دارم میبینم پس ازتون خیلی محکم الگو میگیرم و میخوام این ها رو باور کنم میخوام توی این مسیر باشم میخوام تمام زندگیم بر اساس این قوانین و درک هایی که از دیدن زندگی شما به دست میارم ، باشه

    میخوام به هیچ وجه قسطی چیزی نخرم

    میخوام هر روز روی خودم کار کنم

    میخوام همیشه صداقت داشته باشم ، که البته من این تصمیم رو خیلی وقته گرفتم و واقعا بهبود خیلی زیادی پیدا کردم چون من دروغ رو همینجوری میگفتما انگار که عادی بود اما الان خیلی چیزهای کوچک رو هم سعی میکنم صادقانه بگم چیزی که حتی در لحظه وقتی دروغش بگم یه سودی برام داره اما صادقانه میرم جلو و از این بابت و این تغییر خوشحالم آره به خدا الان فهمیدم که منم تجربش کردم این چند سال سعی کردم شخصیتم رو به سمت انسان با صداقت تر ببرم که شدم الان و باید بهتر هم بشم ، خدایا شکرت

    میخوام هر روز شما رو تماشا کنم و تحسین کنم نعمت ها رو تحسین کنم ، توانایی ها وآزادی های شما رو تحسین کنم

    میخوام احساسم رو سعی کنم بهتر کنم

    میخوام دربرابر اتفاقات زندگیم که شاید ناخوشایند باشن بگم خیره بگم خدایا شکرت فهمیدم چیو میخوام و تمرکز بذارم روی اون چیزی که فهمیدم میخوامش

    چون میخوام تجربه هام رو تغغیر بدم میخوام احساس بهتری داشته باشم توی زندگیم

    و واقعا سخته و واقعا سخته سخته اما خدا روشکر که این بهبود های کوچک در نهایت جواب میده

    این بهبود های کوچک آروم آروم تبدیل میشن به یکسری عادت که دیگه نمیتونم انجامشون ندم و اون موقع اوضاع و شرایط و باورها سرعت بهتر شدنشون بیشتر میشه

    آره من میخوام مراقب تغییرات کوچک باشم و تایید کنم هم اینکه قانون داره کار میکنه از وقتی که من سعی کردم حسم بهتر باشه به همه چیز یکسری اتفاق داره می افته و هم اینکه با هر تغییری ذوق کنم و بدونم که در چه مسیری هستم حتی درست کردن کلید پریز های خونه

    حتی بهتر شدن بدنم با تمرین امروز توی باشگاه

    یا اینکه دارم ادامه میدم توی این مسیر

    یا تغییرم در برخورد با آدمایی که قبلا یه جوری بوده الان طور دیگه ای شده

    و خوشحال باشم از این تغییرات و بدونم و آگاه باشم که دارم کارهای مهمی انجام میدم و انگیزه بگیرم از اتفاقات خوب و ادامه بدم

    من خیلی درس گرفتم از این صحبت های زیبای مریم خانم مهربان من میخوام که به این جملات روحانی و درست فکرکنم و دنبال الگوهاش باشم که بهتر درکش کنم

    خیلی از شما سپاس گزارم مریم جان عالی بود این تیکه از فایل عالیا عالی اصلا نمیتونم ازش دل بکنم و همین الان توی نت گوشیم قرارش دادم که بارها بخونمش و فکر کنم بهش و رفرش بشم توی لحظات مختلف

    چون میدونم یادم میره

    من نمیدونم چطوری سپاس گزاری کنم از خدا از شما از این مسیر قشنگ از اینکه توی این راهم و دارم سعی میکنم به غیب ایمان بیارم خدایا شکرت

    خدایا چقدر این پرادایس زیباست من با شور وشوق فراوان عاشقانه دوست دارم ساعت ها توی محیط روبروی خونه جایی که دکل مخابراتی هست پیاده روی کنم و بچرخم لای این درختا و لمسشون کنم بوشون کنم بیام لب دریاچه به آب نگاه کنم به ماهی های کوچولوتر وای خیلی زیباست این تیکه از پرادایس ، من عاشق فضایی هستم سر سبز با کمی شیب ملایم که زمینش سبز باشه از علف و چمن و درختا با فاصله و به صورت رندوم از هم کاشته شده باشن و سایزو نوع درختا هم متفاوت باشه

    من از روزی که سریال زندگی در بهشت رو دیدم این فضا رو تحسین کردم و یه حسی بهم دست میده که انگار اونجام انگار این فضا دقیقا جایه که درونن میخوامش و باهاش نهایت احساس خوب رو میتونم داشته باشم و تجربه کنم عالیه اینجا خدایا شکرت ممنونم ازت مریم جان که اینجا رو توی فیلم بعد از اون صحبت های ناب بهم نشون دادی

    آهنربا رو ببین هر چی داخل کمد فلزیه رو داره به خودش میگیره چقدر قویه ، عزیزم مریم جان میگه داشتم بازی میکردم چقدر من دوست دارم این موضوع رو و انجامش میدم

    بازی کردن با وسایل حتی توی این سن و سال

    گرچه من خیلی پاشنه آشیلمه این موضوع که نمیتونم جلوی بقیه مثلا بازی یا کاری رو انجام بدم که به شدت دوستش دارم اما شاید بچه گانه باشه، مثلا دوست دارم توی پارک که میرم دستامو باز کنم بچرخم آسمونو نگاه کنم بخندم فریاد بزنم ذوق کنم از تاب و سرسره استفاده کنم اما هیچ وقت انجامش ندادم چون نگاه بقیه روم سنگینی میکنه

    من به لطف فایل های جدید و الگو های تکرار شونده برنامه ویژه ای دارم برای خودم مخصوصا این موضوع خدایا شکرت

    و هر طور شده

    با درکی که به دست میارم برای تغییر خودم هر کاری رو که باید انجام بدم رو انجام میدم

    من عاشقانه شما رو تحسین میکنم مریم جان و الگوم هستید که منم بتونم بگم داشتم بازی میکردم با آهنربا و نگران نظر بقیه نباشم که بگن بچه رو ببین آفرین که توی فیلم اینو گفتید که برای خود من سخته والله

    آفرین بهتون تحسینتون میکنم آفرین واقعا آفرین

    به به ببین چه نربونی عالیه چقدر حالت های مختلفی داره برای استفاده راحت تر و کاربردی تر

    و چقدر تحسین برانگیز هست که راحت از سایت سفارشش میشه بدی و به قول استاد 2 سوته میارن

    خدایا نمیدونید الان چقدر باور اومده توی ذهنم که میخوام بنویسم و تحسینشون کنم و تحسینتون کنم تا آرام آرام باور کنم تا آرام آرام هدایت بشم به تجربه کردنش

    من عاشقانه تحسین میکنم این حد از آزادی استاد عزیزم رو که هر چی رو میخواد هرچی یه جعبه پیچ یه نردبون یه میز ماساژ اره برقی کفش حتی کفش که بعضا من خودم میگم نه بابا باید پا بزنم بعد بخرم اینم تحسین میکنم که سخت نمیگیرید

    من عاشقانه تحسین میکنم شرکت آمازون رو که چقدر راحت تر کرده خرید رو برای انسان ها چقدر باور رو جابجا کرده در آدما در کسب وکارها

    چقدر به گسترش جهان کمک کرده

    آفرین به جف بیزوس عزیزم من عاشقانه تحسینش میکنم هم ثروت ساخته هم با لذت در نهایت ثروت زندگی میکنه هم باعث خیر وبرکت شده در جهانش

    من عاشقانه استاد عزیزم رو تحسین میکنم که همه ی این سفارش ها رو نقد نقد میخره من عاشقتم استاد که داری این باور رو در من میسازی که میشه نقد خرید هر چی که میخواد باشه میشه میشه به خدا میشه

    چقدر ثروت خوبه

    چقدر آزادی خوبه

    چقدر ایده و فرصت هست واسه پول ساختن اینایی که من دارم میبینم و درک میکنم

    چقدر آدمای ثروتمند خوبن

    چقدر پول آدم رو خدایی تر میکنه رها تر میکنه

    چقدر ثروت انسان رو تبدیل به یک انسان خوب و با خدا و نیک میکنه

    چقدر ثروت به گسترش دنیا کمک میکنه

    من واقعا نمیتونم این حرفا و این جمله ها رو نپذیرم

    تا یکیش رو به یاد میارم یا به زبون میارم استاد عباس منش و بخشی از زندگیش به یادم میاد یا یک شخص دیگه مثل ایلان ماسک و جف بیزوس عزیز

    و نمیتونم بگم نه درست نیست نمیشه واقعا و خوشحالم که تکرار این داره بهم کمک میکنه

    حتی الان که من دارم سعی میکنم با دیدن این الگو های مقدس باورهامو تغییر بدم هم از سمت من داره تلاشی انجام میشه برای گسترش دادن جهان هستی یعنی همین تغییر باور هم خودش مقدس و نیکه چون سخته و کار هرکسی نیست

    اما شدنیه و بسیار لذت بخش

    خدایا شکرت

    وای نم نم بارون رو ببین حس و حال رو ببین انگار که منم اونجام خیلی لذت بخشه خدایا چقدر زیباست

    چچقدر دایره دایره روی آب ایجاد شده چه طرح زیبایی روی سطح آب درست شده چقدر هوا لطیف میشه و بوی بارون چقدر زیباست چه هواییه خدایا شکرت

    چقدر عالی وایتکس رو داخل قوطی ریختن مثل شیشه پاک کن اگه داخل ایرانم هم باشه من ندیدم ولی چقدر عالیه و راحت

    و مریم جان عزیز رو که دیگه نگو استاد نظم و تمیز کاری و مرتب بودنه استاد نظم دادن به وسایل و بهترین وراحت ترین راه برای دسترسی داشتن به وسایل و راحت تر استفاده کردن ازشون به روشی کاملا راحت راحت ساده ساده و باحال

    من خیلی شما رو تحسین میکنم مریم جان آفرین بهت واقعا آفرین بهت

    استاد هم که از دیدن قاب چراغ ها میگه من عاشقت هستم و تعجب میکنه از اینکه چقدر تمیز شدن انگار که واقعا نو شدن انقدر که مریم جان عالی عمل کرده ، من رابطه قشنگ شما رو تحسین میکنم

    من این مدل کبوتر با کبوتر رو تحسین میکنم چون میخوامش و دوست دارم این رابطه رو ،

    من خیلی با دیدن شما لذت میبرم از رفتار باهم از اینکه پایه هم هستید ازاینکه عاشقانه با هم زندگی میکنید و راحت یعنی کلمه راحتی در رابطه شما هم کاملا مشخصه راحت ساده آسون

    خدایا شکرت منم دقیقا این مدل رابطه رو دوست دارم و میدونم در مسیر قرار دارم

    خدایا شکرت

    یه ایده جدید یک وسیله جدید برای راحت تر شدن کارها چقدر تحسین میکنم این وسیله کوچک رو که برای بستن لامپ در سرپیچ هایی که استوانه ای هستن ساخته شده من اون شخصی که به حل این مسئله فکر کرده رو تحسین میکنم چقدر به گسترش دنیا کمک کرده با این کارش

    چقدر به ثروتمند شدن خودش کمک کرده این شخص این شرکت

    من آمازون رو هم تحسین میکنم که همه چیز داخلش پیدا میشه خدایا شکرت برای این فراوانی

    برای این که زندگی خیلی زیبا و راحت و لذت بخشه چون یه عالمه وسیله در تمام موضوعات زندگی هست که میشه راحت نقد نقد خرید و ازش لذت برد و کار ها رو ساده تر و راحت تر انجام داد خدایا شکرت برای این همه فراوانی نعمت

    من شما رو تحسین میکنم که درحال بهبود دادن تمام قسمت های پرادایس هستید ازتون الگو میگریم برای بهبود دادن جایی که توش زندگی میکنم

    آفرین به این حد از پشتکار و حرکت قشنگ استاد جان

    شاخ و برگ های اضافی رو بزن فقط برای هدفت و بالا رفتن تمرکزت

    خدایا شکرت این تیکه فایل هم برای من تکرار مجدد اصل بود

    من انصافا خیلی روی این موضوع کارکردم و خوشحالم که تا حد زیادی موفق بودم توش و اما باید روی یکسری موضوع دیگه بهتر بشم توی بحث تمرکز

    خدایا شکرت که این فایل فوق العاده رو دیدم و این موضوع تمرکز چیزی شده که زیاد به ذهنم میاد زیاد به یادم میاد که مراقب تمرکزم باشم خدایا شکرت

    چقدر اتوبوس آروی زیباست توی این فضای قشنگ و زیر سایه درختان پارک شده و داره به من چشمک میزنه که انشالله به زودی منو تجربه میکنی سفر با من رو تجربه میکنی

    خدایا شکرت برای این مسیر قشنگ

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: