https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/04/abasmanesh-12.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-04-27 08:25:372024-12-19 14:16:17سریال زندگی در بهشت | قسمت 6
439نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به بهترین استاد جهان و مریم عزیز و دوستان عزیزم
این قسمت انقد توش نکته و درس هست ک باید تمرکز کنم ک چیزی از قلم نمونه. بنظرم این قسمت رو میشه توصیه کرد به بچه های شیوه حل مسایل، قشنگ بعد عملی حرفایی هست ک اونجا میگین
اولینش اون جمله ی مریم جان که گفتن من دنبال بهبود مستمر هستم و از کوچترین بهبودها ذوق میکنم،
استاد بارها اینو میگفتن و تاکید میکردن که کوچکترین موفقیت هاتون رو ببینید و تایید کنید و خودتون رو تحسین کنید، اهمیتش رو نفهمیدم تا جایی ک برای یک هدفم تلاش کردم و بهبودهایی کوچولو کوچولو زیادی هم داشتم نه تنها در رسیدن ب اون خواسته،بلکه شخصیتمم رشد کرد ، ولی موفقیت رو فقط رسیدن به اون نتیجه ی نهایی میدیدم، اینطوری تا جایی میتونی ادامه بدی، وسط راه دیگه انگیزه و سوخت نداری ، اشتیاقت از دست میره، تازه بدتر ترمز عدم امکان پذیری هم بوجود میاد و احساس لیاقتت هم پایین میاد، اتفاقاتی ک برای من رخ داد، ولی خب درسشو گرفتم و در مدار عمل کردن به این حرف استاد قرار گرفتم، چند روزه که یک فایل باز کردم و تمام پیشرفتای ک تو این هدف داشتم رو نوشتم و هی میخونم و اضافه میشه بهش و هی خودمو تحسین میکنم، هم احساس لیاقتم بالا رفته، هم حس نمیکنم زمانم بیهوده رفته نرسیدم، حس رضایت ب من دست داده و این حس رضایت میدونم ک در غالب پیشرفت بیشتر و رسیدن به اون هدفم بهم برمیگرده
و دوتا مفهوم رو هم بهتر فهمیدم
1:به خواسته تون نچسبید
چطور میشه به خواسته نچسبید؟ من قبلا سوبرداشت داشتم از این موضوع فکر میکردم استاد میگن ک دیکه ب خواسته تون فکر نکنید، باور سازی نکنید رهاش کنید، و از اون طرف تناقض هم برام بود کع میگفتن انرژی جایی میره ک تمرکز و توجه تون اونجاست.
اینکه من هر پیشرفت کوچولومو ببینم و بخاطرش خوشحال باشمو و تحسین کنم، عملا دیگه گیر نمیدم ب نتیجه ی نهایی و رها هستم در صورتی ک تمرکزمم روی خواسته هست، و این میشه رهایی و به خواسته م میرسم
2: از مسیر رسیدن ب خواسته لذت ببرین
چطور مبشه، با تایید و تحسین همین بهبودا و نتایج کوچیک.
استاد چه خوب این باور ک تمام مسایل یک راه حل ساده و قابل دسترس داره رو در زندگیتون اجرا میکنید، منم این روزا دارم این باور رو میسازم تا ب حل مساله م هدایت بشم،این قسمتم تایید جهان ب افکارم بود، بازم یک نتیجه گرفتم یوهو
شما گفتین ک حتما یک راه حلی داره و هدایت شدین به اون افزونه برای سرپیچ لامپ، واقعا بازم تایید شد که تمام مسایل بدون استثنا یک راه ساده و قابل دسترس داره.
و مثال دیگه ش نردبون بود، پدرم دوتا نردبون چوبی داشت برا درختاش، یکی ارتفاع کم ،که وقتایی ک ارتفاع کم لازم داره الکی اون بزرگه رو برنداره با وزن زیاد، و یکی برای ارتفاع زیاد
چقذ جا میگرفتن، وزنشون زیاد بود، ارتفاعشونم مشخص، و باید حتما تکیه میکرد ب یک سطحی، و بذتر از همه وزنش باید دو نفری حملش میکزدن از دو سرش میگرفتن، ولی چ ساده دیدم تمام این مسایل حل شده، واقعا تمام مسایل در هر حوزه ای ببنیم حل شده و یک راه حل ساده داشته، ارتفاعش تنظیم میشه، نیاز ب تکیه گاه نداره، و چرخ داره برای حملش
درس آخر تمرکز آخ، کع چ پاشنه ی آشیلی هست برای همه، من چند وقت پیش در یک رابطه ی عاطفی بودم که میدونستم دقیقا چیزی ک میخام نیست، و از طرفی برای هدفم تمام تمرکزم رو نیاز داشتم، این رابطه هم منو راضی نمیکرد هم انرژی و تمزکز منو میگرفت و کاملا هم مشخص شده بود که باید قطع کنمش، ولی جسارتش رو نداشتم ، یک ماه شروع کردم جدی روی دوره احساس لیاقت کار کردن، و از خدا هدایت خواستم برای رسیدن ب اون هدفم.
اتفاقی ک افتاد اون رابطه ی عاطفی در اوج صمیمیت یکهو از طرف اون شخص قطع شد بدون حرفی از من، اولش داشتم پیگیری میکردم ک چرا اینطور شده و اینا
بعد فهمیدم ک نشانه ست، پاسخ جهان ب احساس لیاقتم و درخواست هدایت برای هدفم ک نیازمند تمام تمرکزم بود، و تسلیم شدم و سپاسگزاری کردم و دوباره تمرکز کردم روی دوره احساس لیاقت و هدفم.
و اما زیبایی های این فایل، من خودمو تصور کرذم رو اون میز صندلی بشینی با اون آرامش و ویو ،با عشقی چنین زیبا، خود بهشت نیست پس چیه
منم میخام چنین رابطه ی عاشقانه بینظیری داشته باشم و شروع کردم کع ویژگیهای شخصیتی ک میخام رو در خودم بسازم تا همفرکانس بشم
و آزادی مالی تون تحسین برانگیزه، آدم بره یک جنگل شخصی تو آمریکا بخره برا خودش، یعنی آدم از کارگری تو چندسال ب چنین آزاذی مالی و زمانی برسه، پس باید فکر کنم این خواسته ی من ک چیزی نیست به راختی بهش میرسم
آسمون آبی صاف ،درختای سبز، دریاچه آبی ک مث آیینه ست و عکس جنگل افتاده توش، هم که بینظیره
استاد شما خیلی خفنید بخدا، مردم خونه میخرن ،شما میری جنگل میخری خخخ، آقا مگع خفن تر از استاد ما داریم مخصوصا با این چهره و اندام جذیدتون و اون ترک فورد و جنگل، دیگه آخرت خفنی و جذابیت هستین، حالا شخصیت بینظیرتون ک بماند
استاد عزیزم و مریم عزیزم سپاسگزارم برای این زیبایی ها
سلام و درود به استاد عباس منش و استاد شایسته بزرگوار و دوستان نازنین. از خداوند میخوام که همواره حالتون خوب و مثبت و عالی و توحیدی باشه.
«آقا بزن شاخه های اضافی رو»
همین جمله ساده اگه به عمل بیاد چقدر انسان رو رشد میده. این روزها دارم قدم 10 رو کار میکنم ، دقیقاً استاد شباهتهای ذهن انسان و زمین و درختچه ها و علفهای هرز رو مثال میزنه ، و قدرت تمرکز روی موضوعات. اینکه چقدر مهمه تمرکز انرژی فقط یکجا باشه.
این فایل دیروز نشانه ام بود ولی امروز هر کاری کردم بازم همین فایل رو نشون میداد بعنوان نشانه روزانه، حتی حافظه مرورگر رو پاک کردم ولی بازم همین فایل رو بعنوان نشانه روزانه بهم نشون میده. انگار کارم باهاش تموم نیست.
دیروز وقتی میخواستم کامنت بنویسم یه حسی بهم گفت خب که چی ؟! چی میخوای بنویسی؟! چه حرفی برای گفتن داری ؟! چه کار مفیدی توی زندگیت کردی که میخوای در موردش صحبت کنی.
گفتم اکی پا میشم چندتا شاخه و برگ اضافی رو میزنم و نتیجه رو مینویسم.
توی خوابگاه بودم و رفتم سراغ کمدم که به زور میشد یه چیزی رو بذاری داخلش یا برداری. و یه چمدون وسایل و لباس ازش کشیدم بیرون. وسایل و لباسهایی که مدتها بود استفاده نشده بود، حتی بعضی‌هاش نو نو بودن، ولی طی یکسال گذشته اصلا ازشون استفاده نشده. یادمه یه دوستی داشتم می‌گفت اگه طی یک سال گذشته از چیزی استفاده نکردی اون وسیله متعلق به تو نیست، بفرستش تا بره . نمیدونم چقدر حرف اون دوستم درست بود ولی واقعا من به خیلی از این وسایل نیاز نداشتم. گفتم یه تعداد رو می‌بخشم و یه سری از وسایل رو میبرم خونه و با جعبه ابزار به جونش میافتم و یه استفاده دیگه از قطعاتش میکنم؛ یه سری وسایل هم بود حسم می‌گفت اینو کلا بنداز سطل زباله ، یه چیزایی بود هدایت می‌گرفتم میگفتم خدایا اینو نندازم بعداً لازم بشه ، و قرآن می‌گفت تو به غیر از خدا به هیچکس و هیچ چیزی نیاز نداری بنداز دور تا بره. آقا بنداز تا بره اونش با من، قطع کن شاخه های اضافی رو.
خلاصه هم کمدم کلی فضای خالی پیدا کرد و هم خودم خیلی حسم مثبت شد، یادم افتاد این کارو قبلا توی کمد محل کار هم انجام داده بودم. کلی کتاب و جزوه و وسایل غیر ضروری رو ریخته بودم بیرون و هر بار نه تنها فضای مفید کمدم خالی میشد، حتی انگار بخشی از دغدغه های ذهنم رو هم خالی میکردم و ذهنم آروم میشد (یه چیزی شبیه آخیییییش چقدر بهتر شد …)
توی زندگیم هم یه سری عادت‌ها و رفتارها رو اصلاح کردم و یه سری وسایل رو حذف کردم. سالها بود کلا تلویزیون نمی‌دیدم ولی هر بار اسباب کشی میکردیم تلویزیون رو با خودمون جابجا میکردیم و دوباره ست آپ میکردیم ولی استفاده نمی‌کردیم. یادمه توی یکی از اسباب کشی ها حتی تلویزیون رو از باکسش در نیاوردیم ، گفتم این چیه ما داریم هر بار براش وقت و انرژی میذاریم. ما که استفاده نمی‌کنیم بدیم بره (چندسال قبل از اینکه بیام توی سایت)
با همین ذهنیت همون سال اولی که توی سایت بودم اینستاگرام رو به کلی حذف کردم. چند روز پیش بود بعد از بیش از یک سال دوباره اینستاگرام رو نصب کردم ولی نه برای اینکه ازش استفاده کنم ، فقط برای اینکه همون اکانتی که مونده رو هم پاک کنم. قبلاً میگفتم حالا شاید یه موقع لازم بشه. ولی گفتم من اصلا لازمش ندارم، بزن تا بره.
چندماه پیش حتی واتس اپ رو هم پاک کرده بودم، ولی تلگرام رو داشتم هنوز ،دیروز که این فایل رو دیدم گفتم این تلگرام رو هم پاک میکنم، اینم شاخ و برگ اضافه است. بذار به کلی پاکش کنم. جز اینه که تمرکز و انرژی رو میگیره؛ حالا شاید ذهن یه چند روزی هم نجوا کنه ولی مطمئنم بعد از چند روز میبینم اصلا نیازش ندارم. اونجا هم فقط چندتا از همکاران بودن گاهی اوقات یه سری عکس و کلیپ میفرستادن ولی لابلاش کلی چیز ناخواسته هم بود.
—————————————————————————
هر بار که استاد یه شاخه از این درخت رو قطع میکرد من حس میکردم درخت یه چند سانت میره بالاتر.
از هر چیزی بخوایم مثال بزنیم، همه اجزای جهان با قوانین فیزیکی انرژی کار میکنه و همیشه دانشمندان هر حوزه ای دنبال کاهش اتلاف انرژی هستن. از صنعت هوافضا گرفته تا بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان. هر چقدر تلفات انرژی کاهش پیدا کنه بهره وری بیشتر میشه.
ذهن ما هم از این قاعده مستثنی نیست. اخبار و اطلاعات غیرضروری یا روابط و آدمهای غیر ضروری دقیقاً باعث کاهش رشدمون میشن.
—————————————————————————
این روزها از هر پنج باری که هدایت میگیرم یکبار هدایت میشم به این آیات انتهای سوره آل عمران. آیات 187 تا آخر سوره. حتی توی آیه 191 هم به نوعی داره میگه اونهایی که در هر حالی ذهنشون متمرکز روی خداست و خدا رو یاد میکنن؛ بارها و بارها این آیات رو گوش میدم. شده حتی میخوام بخوابم یا به محض اینکه از خواب بیدار میشم صدای قاری (استاد العفاسی) توی ذهنم پخش میشه و آیات 193 و 194 بارها و بارها تکرار میشه (حتی همین الان که دارم مینویسم)
واقعا لذت میبرم از نوشتن ایات و معانی و تفسیر و درکی که ازشون دارین
من کامنتهاتون رو دنبال میکنم لذت میبرم و واقعا تحسینتون میکنم .
سوال دارم ازتون حمیداقا و ممنون میشم پاسخ بدین
من خیلی دوس دارم قران بخونم و مخصوصاوترجمه و تفسیرشو بفهمم و درک کنم
گهگاه میخوندم قران و ترجمشو و حقیقتا فقط روخوانی میکردم و چیزی درک نمیکردم و یماهی هست ملزم کردم خودم رو که هر روز 2 صفحه روخوانی کنم ایات قران رو تا درونی بشه جزوی از روالم
حقیقتشو بخواید میخواستم بدونم شما چجوری میگین هدایت میشین به این ایه یا هدایتم میکنه الله مهربان؟؟
چجوری و به چه شکل استارت زدید و شرو کردین؟؟
خوشحال میشم راهنماییم کنین تا منم بتونم اینقد زیبا و شفاف و عامیانه قران و ایات رو درک و بفهمم?
پیشاپیش از شما دوست خوب و توحیدیم دوس دارم تشکر کنم و ارزوی بهترین و راحترین مسیرها و نعمتها رو از الله مهربان براتون میخوام.
سلام و درود به شما خواهر بزرگوار، خانم سلمانی پور عزیز.
امیدوارم که حالتون عالی باشه.
از شما متشکرم بخاطر کامنت ارزشمند تون. و البته سوال بسیار سختی که پرسیدین.
خود سوال سخت نیست، پاسخ دادن به این سوال خیلی سخته…
باور کنید من هیچی از قرآن نمیدونم. هیچی از آیات قرآن بلد نیستم. بارها کامنتم رو اینجوری شروع میکنم که خدایا من نمیدونم چی باید بنویسم ، خدایا من به هر خیری بهم عطا کنی محتاجم ، به هر آگاهی که بهم عطا کنی محتاجم. یه وقتایی میشه دو ساعت نان استاپ قرائت قرآن گوش میدم ، به الله قسم هیچی ازش متوجه نمیشم. اینکه چرا توی کامنت از قرآن مینویسم، خودمم نمیدونم. از خداوند درخواست میکنم میگم یه چیزی بهم بگو، من فقط از خودت هدایت میخوام، هدایتم کن، و توی اپلیکیشن قرآن گزینه استخاره رو میزنم هر جا باز شد یه آیه رو که به قلبم الهام کنه کپی میکنم. بعد که شروع میکنم به نوشتن یهو به قلبم میندازه که فلان کلمه توی آیه با فلان موضوع ارتباط داره.
من نه تفسیر و ترجمه بلدم نه حتی روخوانی قرآن. اگه بخوام یه صفحه رو بخونم کلی کلمات رو غلط تلفظ میکنم. یه وقتایی برای یه کاری از قرآن هدایت میخوام. یه آیه ای باز میشه میگم خدایا من هیچی از این صفحه متوجه نشدم. اندازه فهم من باهام حرف بزن. من هیچی نمیدونم ،تو دانای مطلقی، تو بهم بگو، راهنماییم کن، اندازه کاسه ام بهم بگو …
و البته اینم خیلی خوبه، که یادم باشه هر بار به خودم یادآوری کنم که هیچی نمیدونم، یادآوری کنم یه وقت مغرور نشم و هر بار به نادونی و نفهمی خودم اقرار کنم و بگم خدایا خاضعانه ازت میخوام تو بهم بگی من بی تو هیچی نیستم.
ماجرای این کامنت ها فقط هدایت خداست، استاد عباس منش با این همه نتایج توی دوره دوازده قدم میاد میگه: «من میخوام فایل ضبط کنم، نمیاد، اون چیزی که باید بهم گفته بشه رو دریافت نمیکنم. بعدش میگم خدایا تو بهم بگو، خدایا من به هر خیری بهم عطا کنی محتاجم ، خدایا من نمیدونم چی باید بگم، بعد از چند دقیقه قلبمو باز میکنه تا فایل ضبط کنم».
فکر کنم این تکنیک خداونده که هر بار به بنده هاش تذکر بده یه وقت مغرور نشید، یه وقت فکر نکنید اعتبار این صحبت‌ها با خودتونه.
بقول حافظ شیرازی:
«بارها گفته ام و بار دگر میگویم ؛ که من دل شده این ره نه به خود میپویم» «در پس آینه طوطی صفتم داشته اند ؛ آنچه استاد ازل گفت بگو ، میگویم» «من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست ؛ که از آن دست که او می‌کشیدم، می رویم»
دیروز هدایت شدم به فایل توحید عملی قسمت 9 دوبار گوش دادم. اون ماجرای شعر پروین اعتصامی. یهو یه حسی توی قلبم بهم گفت خداوند پیامش رو در قالب یک شعر به قلب مرحومه پروین اعتصامی الهام کرده تا این شعر رو بنویسه، که تا سالها بعد هم مایه هدایت باشه.
پیشنهاد من برای شما اینه که با قلبی خاضع و تسلیم از خداوند درخواست کنید. بگید خدایا من درک آیات قرآن رو میخوام. خدایا من فقط و فقط بندگی خودتو میکنم و فقط و فقط هم از خودت درخواست میکنم. چطوریش رو ما هیچوقت نمیدونیم. ولی خودش می‌دونه.
ببخشید کامنتم طولانی شد …
تا این ماجرا رو هم براتون تعریف کنم. جایی شنیدم که میگن حافظ شیرازی اصلا طبع شعری نداشته، شعر گفتن بلد نبوده، یه ماجرایی براش اتفاق می‌افته، و حافظ سر یه دو راهی قرار میگیره ، و بین خدا و خواست بنده خدا ، خدا رو انتخاب میکنه، (خودتون برید ماجرا رو سرچ کنید) عواقب ماجرا رو هم میپذیره، و از عواقب ماجرا خیلی دلشکسته میشه، یه شب یه خوابی میبینه و توی خواب یه شعری بهش الهام میشه …
«دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند ؛ واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند» «بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند ؛ باده از جام تجلی صفاتم دادند» «چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی ؛ آن شب قدر که این تازه براتم دادند» «من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟ ؛ مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند» (غزل بسیار شیرینیه ولی همه رو حفظ نیستم که بنویسم ، خودتون سرچ کنید)
گفتم جواب سوالتون اصلا ساده نیست.
هیچ راهی نیست مگر اینکه از خداوند خودش بخواید که به آسانترین راه و روش هدایتتون کنه. خودش هر چی رو لازمه به صورت تکاملی بهتون یاد بده. قطعاً این اشتیاق شما برای یادگیری در درگاه خداوند بی پاسخ نمی‌مونه.
و در ادامه ازش درخواست کنید برای شروع دوره دوازده قدم. دوره دوازده قدم واقعاً یه گنجینه است. خیلی روی توحید و هدایت و تغییر شخصیت تاثیر می‌ذاره.
منو ببخشید کامنتم اینقدر طولانی شد ، اینقدر حرف زدم ولی نمیدونم آیا تونستم جواب مفیدی بدم یا خیر. از خداوند درخواست میکنم منو هدایت کنه تا بیشتر بندگیشو بکنم، بیشتر به توحید وصل بشم. خاضع تر باشم به درگاهش.
از شما بینهایت سپاسگزارم بخاطر این سوال تون که باعث یادآوری شد برای من که حمید یادت باشه تو از خودت هیچی نداری مگر اینکه خداوند تو رو از فضل و رحمتش متنعم کنه.
براتون از درگاه خداوند بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی و آرامش و آگاهی درخواست میکنم.
من سعیم رو میکنم که از خودش هدایت بخوام تو هر کاری و قدم بردارم و همش دارم تکرار میکنم جزو ذکرهای هرروزمن
که هدایتم کن به راه راست
تنهاتورو میپرستم و تنها از تو یاری میخوام
تویی تنها قدرت در جهات
هدایت خیلی شیرینه حتی همین اندازه که هدایتهاشو میشنوم و عمل میکنم زندگیمو زیرو رو کرده برا همین عاشق فهم بیشترشم .
برای دوره دوازده قدمم خیلی دوس دارم تهیه کنم و برام خریدش قدم به قدم راحتتره ولی حقیقتشو بخواین دوس داشتم دوره احساس لیاقت رو بخرم که سرمنشا تمام مسائل.
نمیدونم واقعا ان شاا.. که هدایتم کنه مثل همیشه برای خرید دوره ای که لازم دارم
البته اینم بگم همینم که شما اسم دوازده قدم رو اوردین ی نشونه است برام
برای حافظ هم که گفتین حتما کندوکاو میکنم. ممنونم.
خیلی خیلی از کامنتها و دستاوردها و ارتباطتون با الله مهربان و همینطور سعیده جان لذت میبرم و درس میگیرم .
سپاس فراوون و از خدا میخوام همواره در پرتو اگاهی ها و در مدار اسانیها قرار بگیرین.
خدارو شکر می کنم باز هم مورد لطف خداوند قرار گرفتم و هدایت شدم به سریال زندگی در بهشت…
استاد شما واقعا در حال تغیییر هستین از زندگی بهشت همش دوستدارین شرایط تغییر بدین همش دوست دارین شرایط هی بهترش کنید
خدارو شکر برای این زیبایی
استاد واقعا افرین با اینکه شما تجربه خواسی ندارین مثلا یک سری ها میگن نه باید حتما از قبل یک زمینه داشته باشی اما شما همون اول نگاه نمی کنی مثلا همین باز کردن چراغ در خونه البته چراغی که بالای یک سقف کوچولو که عملا زیاد باعث روشنایی اون قسمت نمیشه و بازش کردین
خدارو شکر برای داشتن این ابزارات خوب هیولا که دارین واقعا یک نعمت هست که راحت بتونی کار هارو انجام بدی از سر دلر های خوب نمیدونم اچر فرانسه هیولا و جدید که این مدل جدید من اینجا دیدم واقعا لذت بردم گفتم ببین خدایا همش یک سری از ادم ها هستن که گذشته مثلا اچر فرانسه ساخته شده و امدن تغییراتی ایجاد کردن و در حال تغییر هستن و هی داره بهتر میشه
اره نردبانی که میشه راحت اندازش تغییر بدی ارتفاش تنظیم کنی راحت جا به جا کنی و از امازون سفارش میدی و برات با عزت میارن مهم نیست چه اندازه ایی داشته باشه پولش پرداخت کن برات امده
محبت ثروت مند شدن
واقعا امازون کار هارو راحت تر کرده برای خرید کردن که حتی بخوای گردن کلفت لامپ باریک کنی و این داره واقعا افرین وقتی میگم شیر مرغ تا جون ادم میزاد داره وقعا داره
بعد از سه ماه وقفه نشانه آمد که سریال زندگی در بهشت را که متوقف کردی شروع کن و من هم چشم گفتم و با این فایل ادامه ادامه می دهم تمرکز بر نکات مثبت و کامنت نوشتن که لاجرم جریانی از نعمت ها ،ثروت ها و اتفاقات عالی و روابط درست در زندگی ام وارد می شود و خوشبختی را با خود به همراه می آورند .
دیروز انرژی ام افتاده بود و حال و حوصله نداشتم .یکم دوره لیاقت را گوش دادم ،یک کم قرآن خواندن ،یک کم فایل دیدم و….اما انرژی پایین بود تا نشانه را زدم و متوجه شدم زندگی در بهشت را باید طبق قراری که قبلاً با خودم قرار بسته بودم از سر بگیرم .تا فایل 5قبلا دیدم بودم و کامنت گذاشته بودم .پس از این فایل ادامه می دم .
یه روز زیبا در پارادایس زیبا و شگفت انگیز .
استاد و مریم جان در تکاپو برای بهبود به خونه زیباو کلبه چوبی روی آب هستند .به به چه زوج پر انرژی و همدلی .فعال و پویا با روابطی سرشار از عشق ،احترام .
واقعا که شما دو عزیز بهترین الگو هستین .نوع نگاه شما به مسایل و روحیه بهبود گرایی شما ستودنی است .
استاد از نرده بان درجه ی یک بالا رفتن با نام خداوند و مریم جان با شناسایی و تحلیل موقعیت سعی در یاری رساندن به یار مهربان خود هستند .
چراغ ها باز می شود و مریم جان با مهارت عالی حباب ها را برق میندازه و سرجا نصب میشه .استاد پس از یک فعالیت و بهبود راضی از ماحصل نتیجه پاها ر ا در آب قرار داده و آب بازی می کنند .چه لذت بخش و شادی بخش هست این بازی .منو یاد کودکی ام میندازه عاشق این شلپ شلوپ هستم .این بازی با آب خودش عین مدیتیشن و آرامش و تمدد اعصاب است و رفع خستگی در کنار مریم جان با اون جورابهای رنگی رنگی و طنزی شیرین که در کلامشان جاری است .عاشق خنده های زیبا شما هستم بانو جان .
مرحله دوم حذف شاخ و برگ های اضافه درختان که جلوی رشد درخت را می گیره . تمرکز را در شاخه های نه چندان مهم تقسیم می کنه .استاد با نگاهی با شالوده قانون نیز به این کار خود معنا و جهت می دهند و ذهن خود را با این دلایل تربیت می کنند که ذهن هم باید از مسایل بی فایده و اظافه که جلوی پیشرفت و رشد در زندگی را می گیره سرباز زند .ما باید با حذف و قطع هر آنچه که مارا از اهداف اصلی در زندگی باز می دارد خدارا در مسیر تعالی ثابت قدم بداریم و از هر آنچه که حاشیه است پرهیز کنیم .
حاشیه ها در زندگی ما فراوانند که باید تشخیص دهیم و آنها ا با جهادی اکبر قطع کنیم .
نوع بیان استاد همراه با تاکید که بابا قعطش کن منو به فکر فرو برد .امروز می خوام تو زندگی ام بگردم شاخ و برگ اظافه را پیدا کنم و قطع کنم .یکی را همی یه ساعت قبل قطع کردم .پیامی که یکی از دوستان فرستاده بود که کمی منو به هم ریخت اما تا خواستم جواب بدم یاد کلام قاطع و صریح استاد افتادم و همون جا پیام را پاک کردم و تمام . حیفم اومد حتی پاسخ بدم ،فقط حذف .
از اقدام خودم لذت بردم .به نوعی پیام برای ذهنم بود که دیگه حتی به جواب دادن هم فکر نکن و قطع کن .آرام شدم و ذهنم یه گوشه نشسته و میگه چی شد؟چرا پاک کردی؟حالا من چه خاکی به سرم بریزم تا شب چیو نشخوار کنم؟می بینم مثل موش آب کشیده یه گوشه کز کرده .دهنشو بستم .آفرین بر من .
تازه می خواست صبحی یه گیر به بچه هام بدم اما باز هم قطع کردم .طفلی ذهنم امروز ناک اوت شد .هیچی برا بلغور کردن نداره .احساس می کنم شاخ و برگ های اضافی ذهنم را هرس کردم و نور و روشنایی بر زمین حاصلخیز ذهنم و افکارم می تابه و افکار مثبت و شادی بخش و خبرهای درجه یک در راهند .فضا خالی شده و نور و روشنایی و شادی و ثروت و نعمت وارد زندگی ام میشود .
چقدر این آموزشها ناب هستند استاد عزیز.
یک پیشنهاد کاری بود در همین حیطه کاری اما تایم طولانی تر همراه با محیط خسته کننده تر و مقررات دست و پاگیر اداری و کار سخت تر اماچون پست دهن پر کن بود و ارتقاء شغلی محسوب می شد کمی در رد آن درخواست مردد بودم با دیدن این فایل بر تصمیم خود برای رد آن پیشنهاد پست اداری مصمم شدم چون هم زمان طولانی را از من می گرفت و کلی گرفتار می شدم بابت افزایش حقوقی ناچیز .پس قطع کردم استاد جان .بابت این تصمیم هم خدارا شاکرم و از شما سپاسگزارم .
دیدن این فایل باعث شد که به پتوی خوشگلی را که مدتی در انباری بود را بیرون بکشم و با دختر خوشگلم حسابی شستشو دادیم و آب بازی کردیم یه پتوی زیبا ،تمیز و درخشان با ثبت خاطره زیبای آب بازی را بوجود آوردیم .
نتیجه بهبود هرچند کوچک اما دایمی .ممنونم از مریم جان نازنین.
من از همین امروز متعهد می شوم خودم را از هر آنچه انرژی ،وقت و زمان ،تمرکز ،هزینه مالی ،و دغدغه های بی اساس را برایم دارند اعراض کنم و همه آن شاخ و برگ های هرز را قطع کنم .فقط قطع .ممنونم از شما استاد عزیز بابت این فایل زیبا و سرشار از آموزهای ارزشمند .
خدا رو شکر بابت دیدن این قسمت سریال زندگی در بهشت و هدایت های الهی
دقیقا این قسمت را که امروز دیدم یاد خوابی که چند شب پیش دیدم افتادم.
استاد اومدید به خوابم و گفتید چرا شروع نمی کنی ؟
بهم گفتی با همین جمعی که آشنا هستی شروع کن و از طرفی بهم گفتی هر چی از گذشته ی زندگی قبلی هست رها کن .
یادمه در خواب رفتم شهرستان و تمام وسایل را رد کردم و فقط یه کلید موند از خونه که تحویل دادم و بعدش هم یه خواب دیگه
چون من هر چند وقت یکبار دقیقا در خواب پلن بعدی زندگیم گفته میشه اجراش می کنم .
و یکی از برنامه هام این شده برم شهرستان و وسایلی که در انبار مادرم هست را تماما رها کنم .البته با ورودم به سایت من خیلی تغییرات بنیادی انجام دادم .
جدایی از همسرم ،مهاجرت به تهران ،رها کردن پست کاریم و دوباره شروع کردن ،همه چی از نو شروع شد و خیلی از وسایلم را بخشیدم و یه مقدار باقی ماند که نزد مادرم و کلا باید همون ها طبق هدایت رها بشه و به یاری خدا انجامش میدم و انرژی های جدید را اجازه میدم وارد زندگیم بشه .خدا رو هزاران بار شکر
بابت همه چی
استاد سالیان ساله دارم این بحث تمرکز را روی خودم انجام میدم و امیدوارم بتوانم بقیه ی زندگیم را بهتر از قبل زندگی کنم و هر روز بهتر و بهتر و بهتر
خدا رو شکر بابت راهنمایی های ارزنده ی شما
شکر بابت اینکه در مدار شنیدنش هستم شکر بابت
یه الگوی سازنده و عالی که همش درسه و درسه و درسه
منم عاشق یادگیری و تجربه کردن و حرکت کردن
امیدوارم خداوند در هر لحظه کمکم کنه تا در مسیر درست الهیش حرکت کنیم و هر روز کمی بهتر بشیم برای پیشرفت و درست زندگی کردن
خدایا من تسلیمم. خدایا من نمیدونم. پرده از قلب وچشم وگوش من بردار. معلمم باش وهدایتم کن. خدایا نوری باش برقلب وزبانم. تا درک بهتری از قوانین الهی داشته باشم.
جلسه ای دیگروهزاران درس ونکته
اول سلام. سلام بر استاد قلب ها وعزیز دلش مریم جوون که عزیز دل همه ی ماهم هستند. سلام برتک تک دوستان همفرکانسی وتوحیدی من دراین سایت الهی
خدارو صد هزار مرتبه شکر. هرکس به کسی نازد وماهم به تو نازیم. هرکس یه کانون توجه ای داره ومنم توجه ام رااگاهانه گذاشتم روی نکات مثبت این سایت الهی. اگاهانه از خداوند طلب هدایت ودرک بهتر وعمل کردن را دارم
اولین نکته ی که خداوند بهم یاداوری میکنه. مرجان. هرکسی یه بهشتی داره. کوچک وبزرگ فرقی نداره. اجاره وملک شخصی هم تاثیری نداره. چقدر شکرگزار بهشتت هستی. چقدر کانون توجه ات به خوبی های بهشتت هست ؟؟چقدر برای زیبا ترشدن بهشتت زمان وانرژی میگذاری چقدر خودت رالایق زندگی دربهشت میدونی.
اگه اون دنیا ادامه ی این دنیا هست. چقدر عمل صالح میفرستم. چقدر عشق ومحبت میفرستم.
ایا هرروز یه کار کوچیک برای زیبایی بهشتم انجام میدم. مرجان عزیزم یادته روز اول که این بهشت راخریدی. اونم با چه معجزه هایی. مثل اون روزها ذوق میکنی یا برات عادی شده وچشمت جلو دیگران هست.
خدای من. مرجان ببین. استاد میتونه یه برق کش حرفه ای بیاره. بهترین برق کشی رو توی چند روز انجام بده. میتونه کل جنگل رابرق کشی وچراغانی کنه. پول وامکاناتش را داره.
ولی مرجان. استاد داره لذت میبره. داره خودش راتجربه میکنه. داره با هربار تجربه جدید روحش راارضا میکنه.
مرجان. به قول مریم شایسته عزیز با هربهبودی. با حل هرمسعله ی کوچکی. چقدر اول ذوق میکنند. چقدر بعداز انجام اون کار. احساس قدرت واعتماد به نفس میکنند
تحسین میکنم ابزار راحت را. که باعث اسانی کارها شده هست. حتی این چهار پایه. چقدر امکانات جاابی داره. با جای کم میتونه دوبرابر قد خودش بزرگتر بشه.
چرخ هایی گه به اسانی بشه جابجا کرد.
مرجان‌‌یادت بیاد نردبان های چوبی قدیمی. چقدر ابزار بهتر وایمن تر وراحت تر شده. فرصت ها هرروز داره بیشتر میشه وثروت بیشتر وثروتمندشدن اسان تر میشه
زیبایی خیرنده کننده ی این بهشت زیبا راتحسین میکنم. استاد دریاچه ای داره با یه جنگل. که پاهاش را دردریاچه میگداره ولدت میبرند
منم یه حوض کوچک خوشکل رو حیاط دارم رو به روی باغچه خوشگلم که پراز گل ودرختان نارنج وپرتقال هست. وقتی کنار حوض میشینم وپام رو میگذارم داخل اب. خنکی اب مستم میکنه. حالا چه فرق میکنه جنگل 20هکتاری باحیاط 60متری من.
اصل لذت بردن هست. اگه من بتونم از انچه دارم لذت ببرم حتما تجربه های بینظیر بیشتری دارم
یکی باعشق روی نردبان میره وبا ترسش روبه رو میشه. یکی وایساده داره باعشق فیلم‌میگیره
خدایا شکرت
استاد در مورد هرس کردن فرمودید. زمستان ها همیشه همسرم درختچه گل یاس رو به شدت کوتاه وکچل میکنه. خیلی موقع ها شاکی میشدم یا درختچه ی گل های شبو را تا ته میچینه. ولی بهار که میشه از نو. شروع میکنه به بزرگ شدن وچقدر زیبا میشوند. باید شاخ وبرگ های اضافی را حذف کرد
حالا یه اتفاق جدید. که من تصمیم گرفته بودم باورهام راعوض کنم. فوت زن عموی عزیزم بود. وقتی هفته ی پیش زن عموم فوت کرد فقط برای عرص تسلیت نیم ساعتی رفتم خونه عموم. دیگه هیچ مراسمی شرکت نکردم. بعدش فهمیدم چقدر ناراحتی واتفاق بدی تو مراسم افتاده.
خدایا شکرت که هدایتم میکنی.
یا قبلناکه خیلی خانه ی مامانم میرفتم. حسم بد میشد. اصلا احساس خوبی با خواهرم نداشتم. وقتی هم که نمیرفتم دوباره احساس بد وحرف مردم ووو
ولی الان مدت هاست حرف مردم برام اهمیت نداره. ارامش خودم مهمه. واین باعث شده. دیگران هم من راهمینجوری بپذیرند
اصلا تمرکز. مهمترین اصل هست. به لطف خدا که چند ماهی تمرکزم بیشتر روی کارم هست ودوره های خودم. به شدت کارم توسعه پیداکرده وحداقل درامدم سه برابر شده
الان میفهمم وقتی میگید تمرکز روی اصل یعنی چی. وبه اندازه ای که عمل میکنم نتیجه گرفتم
استاد جان این طرز صحبت کردن شما و خانم شایسته و تن صداهاتون منو کشته
خیلی دارم رابطه برقرار میکنم ک وقتی جدی اومدم روی این فایل های زیبا
و همزمان ثروت یک رو کار میکنم
جهان خیلی حواسش جمعه ک با چ فرکانسی فایل میبینم
فرکانس لذت بردنه
یا فرکانس زوری بیا ی چیزی ببینیم وقتم پر بشه هس
جهان میخواد ببینه بهش توجه میکنم
میخواد ببینه شاد میشم
میخواد ببینه میام تمرینمو انجام بدم و بنویسمش
بعد ادامه ماجرا
وقتی ببینه توی پوستم نمیگنجم
میگه آها این زیبایی و قشنگی و لذت براش قابل احترامه
پس بیا بیشترش کنیم
استاد عاشقتم
عصریه توی کوه طور خودم ب خدا میگفتم
ی جایی استاد گفتن
من وقتی تونستم توی 21 روز زندگیمو خلق کنم
وقتی من تونستم اون خورش سبزی نهار ظهر مامانم رو خلق کنم
پس بیام زندگیمو خلق کنم
از اونروز بود ک صبح ها با این شوق بیدار میشدم ک من امروز با اشتیاق میخوام هر چی اتفاق هس رو خودم خلق کنم
پس تازه اونموقع فهمیدم ک بیام مفصل هدف هامو بنویسم
وای ک چقد این مسیر لذت بخشه
وای ک چقد این مسیر سادس
وای ک چقد عاشق این کلامتونم ک میگین
تو
تو
تو هرگز تبدیلی در سنت الهی نخواهی یافت
استاد شایسته جانم
دارم همزمان با دوره توحیدی و خداشناسی ثروت 1
دوره توحیدی سریال زندگی در بهشت رو با صبحونم مِیل میکنم
وبرای شام قبل خواب ، ی پُرس سریال توحیدی سفر ب دور امریکا رو میزنم ب بدن
و هر روز ی فایل
هر روز ی کامنت
هر روز ی نکته اساسی و اصلی فایل
فقط ی نکته از” 261 “فایل زندگی در بهشت کافیه ک از فرش ب عرش برسم
اگ اینکار رو کنم
اگ ثابت قدم باشم
فک کنم
حساب میکنم الان
261 بهشت + 238 سفر = اگ هر روز ، حداقل هر کدام 15 دقیقه توجه ب زیبایی هاشون باشه میشه 499 فایلی ک عاشقانه میبینمشون
حالا
499 فایل رو ضربدر هر کدوم 15 دقیقه کنم -میشه 7485 دقیقه حال خوب
ب عبارتی 7485 دقیقه حال خوب دارم
ک 7485 دقیقه توجه ب زیبایی ها
با این اتفاق امکان نداره جهان ساکت بشینه و محل نزاره
7485 دقیقه حال خوب مفت مجانی
بیام فک کنم ک هر دوتاشون 261 عدد هستن ک 261 روز طول میکشه و تا عدد 365 روز سال یعنی حدود 100 روز تقریباً کم دارم ک یعنی من نزدیک 9 ماه دارم با فقط دو سریال زندگیمو خلق میکنم
مگه میشه جهان با اینکار من ، مث ی خیار وایسه بِــرّ و بِـــر نگاهم کنه
مگه میتونه پاسخ نده
همچین گوششو خدا میگیره و پس گردنی میزنه بهش میگه ، یالا باش مزد بنده منو بده
هر روز بده
نقد نقد هم بده
بابا حسام جان تو ی فایل گوش دادی تقریبا یک ساعت
حرف استادتو باور کردی تازه خودت میگی باور کردی معلوم نیس اون زیر میرا ذهنت چ خبره
جهان دو بار پول فرستاده توی کارتت
آخ چی میگی
عصریه اومدم کوه طور
ب خدا گفتم دمت گرم با 20 تا تک تومنی دستگیره درب حمام خونه رو اوکی کردی
دستگیره ای ک شکسته بود
حالا کاری نداریم ب نجواهایی ک اومد ک چطور و چطوری و فلان
خدا جون بهم گفتی ک حسام جان اینهمه فایل سریال زندگی رو دیدی برا چی ؟
سلام ودرود من راازشهر زیبای یزد با مردمانی مهربان ودوست داشتنی پذیرا باشید
چقدر از خوندن کامنتتون لذت بردم وحال دلم عالی شد
چقدر خدا زود جواب میده وسریع الحساب هست
جلسه سوم ثروت 1. وقتی توضیحات استاد را درمورد اساس توجه به اندازه ی ظرف الانم درک کردم. امروز تو دفترم از خدا هدایت خواستم. چند روزه هدایت ها اومده بود که بهترین کار. توجه دوباره روی سریال ها هست. حالا هدایت میخواستم کدوم راشروع کنم. سفربه دور امریکا یا زندگی دربهشت که هدایت شدم به کامنت شما. انگار خدا از زبان شما داشت باهام صحبت میکرد.
اصلا هنگ کردم. خدایا ممنونتم
ممنونتم که کامنت گذاشتی وحس خوبت رابه اشتراک گذاشتی. به امید الله مهربان منم از امشب شروع میکنم
چقد خوشحال شدم خدا جون ، ب وسیله شما بهم پیغام داده
چقد ممنونم از شما ک از وقت ارزشمندت گذاشتی و بخشش کردی و ب من پیام دادی
مرجان عزیزم
بعد از کامنت قشنگ شما رفتم و وقتی کامتت خودمو خوندم
چقدر گریه کردم
حالا فهمیدم چی گفتین
حالا فهمیدم این من نبودم ک مینوشتم
با چ زبونی ازتون تشکر کنم ک دست خدا شدین
مرجان جان میدونین
قبلا فک میکردم
ی نقاش میتونه ی اثر ارزشمند خلق کنه و ب جهان سود برسونه
ی نویسنده
ی مخترع
ی ثروتمند
یه عکاس
یه رمان نویس
یه نقاش هنری ….. میتونه یه اثر ارزشمند رو خلق کنه و به ثروت جهان اضافه کنه
یا یه مخترع میتونه جهان رو گسترش بده
اما امروز فهمیدم تک تک کامنت های دوستان میتونه یه اثر هنری و ارزشمند و مفید و راهگشا باشه که خلق شده و میلیونها نفر میتونن چه توی سایت چه بیرون سایت و توی جستجوی گوگل ببینن و ازش استفاده کنن.و همین ساختن ثروت توی جهانه. و گسترش جهانه
مثلا من اصلا شما رو نمیشناختم ولی چقدر با خوندن کامنتت به خودم گفتم این یه نشونس
این یعنی خدا میگه اگه بقیه دوستان تونسته برا تو هم میشه
قبلا فکر میکردم فقط رفتن سر کار و پول درآووردن
ثروت سازیه
گسترش جهانه
معنویته
اما الان باور دارم همین که من صبح ها کارمندم و عصرها میام روی باورام کار میکنم
اون زمان عصر برای باورسازی هم پول توی خودش داره
اون رفتن برا باورسازی خودش پولسازیه
من اون پول رو نمیبینم ولی بعدا نتایج عالیش به شکل پول به شکل های متفاوت وارد زندگیمون میشه و ب هزاران نفر سود میرسونه
مرجان جان
کامنتت یه اثر ارزشمنده که به گسترش جهان کمک میکنه
به من که واقعا یه کمک بزرگ بود و انگار شما دست خدا شده بودین که من حالمو خوبتر کنم و ادامه بدم.
من بابت این تصمیمم تقریبا روزانه دارم نشونه دریافت میکنم که تصمیمم و مسیرم درسته ،جوری که جهان هم داره افراد و شرایط رو باهام هم مسیر میکنه.
جوری که وقتی نشونه هارو میبینم ذوق زده میشم.
من فقط منتظرم کمتر از ده روز دیگه بگذره تا تصمیمم رو عملی کنم و از خدا میخوام کمکم کنه شرایط و مراحل به بهترین شکل ممکن ،سریع ترین شکل ممکن و راحت ترین شکل ممکن انجام بشه.
وقتی خوده خدا راه رو نشونم داده،وقتی خوده خدا داره من رو با نشونه ها مطمئن تر میکنه که تصمیمم و مسیرم درسته ،قطعا خیر و خوشی بینهایت در این تصمیمی که گفتن هست.
من چند هفته ای هست که افکار بیهوده دارم که واقعا فکرهای بیهوده ای هست و افکاری هست که فقط و فقط منو از مسیر و اهدافم دور میکنه هرچقدر این چند وقت اومدم گفتم بسه دیگه تو ک میدونی این افکار فقط دارند تو از مسیر نزدیک شدن به خداوند و رشد و پیشرفت و اهدافت دارند دورت میکنند بیخیالشون شو اینقدر تمرکز نکن روی این افکار بیهوده اینقدر خودتو اذیت نکن ولی فایده ای نداشت چون من همش اون افکار بیهوده رو داشتم و عوض نمیشد من از حرکت و کار کردن روی خودم دست برنداشتم و دست برنمیدارم همش با خودم حرف میزنم و و از درون میدونم این افکار اومدن که منو از اهداف اصلیم دور کنند ولی نمیتونستم اون کارهایی که افکارم می‌گفتند و من میدونستم که اشتباه هستند رو از خودم دور کنم و حتی الان هم نجواهای ذهنیم داره منو منحرف میکنه و میگه که این کامنت و این حرفارو ننویس فایده ندارد تو داری گناه و اشتباه میکنی ولی من میخوام که این حرفارو بنویسم و کامنتم رو تکمیل کنم چون از درونم میدونم دارم کار درستی انجام میدم درسته افکار مخرب و نامناسب دارم ولی یک چیزی از درونم داره میگه تو کارت درست ادامه بده به این نجواهای شیطانی گوش نده فقط داره تو رو از مسیرت دور میکنه و من میخوام بگم که آنقدر این چند وقت بخاطر افکار نامناسب و نجواهای ذهنیم اذیت شدم و آرامش از من دور شد و آنقدر در طول شبانه روز افکار نامناسب میاد که آخر سر من سر درد میگیرم و چند روز که با تمام وجودم میخوام که این افکار رو بزارم کنار و تمرکزم رو ازشون بردارم و به تمرکزم روی اهدافی بزارم که میخوام بهشون برسم و الآنم از خدا خواستم و گفتم خدایا منو هدایت کن تا این افکار و نجواهای ذهنیم رو بزارم کنار چون اصل نیستن چون میدونم اشتباه بزارم کنار و تمرکزم رو بزارم روی اهداف اصلیم و اومدم تو سایت گفتم خدایا منو به مسیر امروزم هدایت کن منو به نشانه امروزم هدایت کن و زدم روی این دکمه و اومدم به نشانه امروزم و دیدم سریال زندگی در بهشت هست ک خیلی وقت دیگه نگاهش نمیکنم و قبلاً هم تا چند قسمتی نگاه کرده بودم و نه کامل اولش زیاد مطمعن نبودم ک نگاه کنم ولی گفتم من هدایت خواستم و به این فایل هدایت شدم باید نگاهش کنم و اومدم نگاه کردم و اولش گفتم که آره بیا بجای اون افکار باز هم مثل قبل روی زیبایی ها تمرکز کن و اومدم دیدم به به استاد جان باز هم دست به کار شدن که و خانم شایسته هم داره کمکشون میکنه و ایده ها و انجام کار ها به ساده ترین شکل ممکن انجام میشه و یکجا استاد پاش گیر کرد به نردبان و یک لحظه یک چیزی به ذهنم رسید و گفتم من توی اطرافم این صحنه هارو دیدم وقتی کسی داره کاری انجام میده لامپ میخواد وصل کنه و… تا پاش ب جایی گیر میکنه سریع عصبی و خشمگین میشه و داد میزنه و با اخم و حرفای نامناسب و بد شروع میکنه به انجام کارش و اگر اون کارو سریع تموم نکنه عصبی تر میشه ولی استاد پاش گیر کرد به نردبان بدون اینکه ناراحت و خشمگین بشه ازش رد شد و با حوصله و عشق فراوان شروع کرد به ادامه کارش و من میدیدم که عجیب انگار واقعا لذت بخش این کارهای برای استاد و مریم جان واقعا از کارهای جدید و تحول و بهبود دادن به این مکان زیبا لذت میبرن و نکته ای که از حرف های مریم جان دریافت کردم اینکه : کار کردن روی خودم یک فرایند دائمی که برای بهبود شرایط کنونی ام انجام میدم مهم نیست این بهبود هایی که دارم انجام میدم چقدر کوچولو باشه چون وقتی که ادامه دار میشن در طی زمان منو به نقطه کاملا متفاوت با شرایط الآنم میبره و یک شخصیت کاملا متفاوت و رشد داده شده توی وجودم میسازه . و رسید به اونجایی ک استاد داشت درباره قطع افکار نامناسب و تمرکز بر چیزهایی که فقط انرژی رو از آدم میگیره و نمی‌زارن روی اصل تمرکز کنی و باید قطعشون کنی و یک لحظه گفتم خدای من تو خودت میدونی که منو کجا و چجوری هدایتم کنی از اونجایی که من ظاهر قضیه رو دیدم و گفتم این فایل چه ربطی به موضوع من داره و تصمیم قطعی برا نگاه کردنش نداشتم ولی یک چیزی از درونم گفت برو نگاه کن و من اومدم و نگاه کردم و اولش کم کم داشتم حس خوبی می‌گرفتم و با خودم گفتم که بفرما الان وقتشه که بیای روی زیبایی ها تمرکز کنی بعد از این همه تمرکز و فکر کردن به چیز های نامناسب و بیهوده شروع کردم به نگاه کردن و گوش دادن حرفای استاد و مریم جان که حرفایی که مریم جان زد و خداوند هر لحظه داره بنده هاشو هدایت میکنه من واقعا حالم بهتر شد با شنیدن این حرفا و گفتم که همین تغییرات کوچیک روی خودم باعث میش که شخصیت من بهبود پیدا کنه و حرفای استاد رو که شنیدم داشتن درباره قطع افکار بیهوده و نامناسب و تمرکز روی چیز های بیهوده حرف میزدن گفتم بفرماااااا اینم هدایت خدا دیدی جوابتو گرفتی دیدی باید رها باشی و این افکار بیهوده رو قطعشون کنی و تمرکزتو از روشون برداری و تمرکزتو بزاری روی اهدافت و خواسته هات این افکار فقط و فقط دارند تورو از مسیر درست دور میکنن و الان هم خدا هدایتت کرد و جواب سوالتو گرفتی و سماجت تو و تسلیم نشدنت نتیجه داد خداروشکر میکنم که هر لحظه داره به مسیر های درست و بهتر هدایتم میکنه همه مارو هدایت میکنه کافی فقط اون هدایت هارو ببینیم و ازش به راحتی گذر نکنیم خدایا سپاسگزارم ازت که هر لحظه هدایت و حمایتم میکنی .
من با تغییر باورهام و تغییر افکار اشتباه میتونم زندگیمو تغییر بدم و به خداوند نزدیک تر بشم و زندگیم سر شار از آرامش و توکل به خدا و رهایی باشه و از هر لحظه از زندگیم نهایت لذت رو ببرم و آنقدر به خودم سخت نگیرم که زندگی برام جهنم بشه . من این چند وقت آنقدر به خودم سخت گرفتم و افکار نامناسب داشتم که فقط شرایط رو و زندگیم رو برای خودم سخت کردم و حالا میخوام رها باشم و افکار نامناسب رو قطع کنم و رو چیزهای بیهوده که این چند وقت تمرکز کردم قطعشون کنم و تمرکزم رو بزارم روی اهداف اصلیم و از خدا میخوام که هر لحظه هدایتم کنه به مسیر های بهتر و لذت بخش تر به آسانی و ایده های جذاب و بهترین. من نباید با کلمات بازی کنم و باید از درونم توکل کنم بخدا و فقط روی خدا حساب باز کنم . قلب ماست که گواهی میده نه کلام ما و باید باور قلبی داشته باشیم به خداوند . من خودم همش مواظبم که چی میگم نکنه شرک بورزم نکنه کفر بگم و دور شم از خدا ولی خداوند میگه ما کاری به کلام شما نداریم ما با قلب شما کار داریم قلب شماست که گواهی میده نه کلام شما پس من نباید با کلامات بازی کنم و ترس داشته باشم چون من انسانم و پر از اشتباه و میدونم که خداوند بخشندست و بهم فرصت میده تا تغییر کنم تا درست کنم باور هامو و اگر قرار بود ما با هر اشتباه مجازات شیم که الان هیچکس زنده نبود خداوند بی نهایت صبور و به بنده هاش فرصت میده و خداوند بی نهایت بخشندست .
خدایا مارا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای و نه کسانی که غصب کرده ای و نه گمراهان هدایت فرما
سلام به بهترین استاد جهان و مریم عزیز و دوستان عزیزم
این قسمت انقد توش نکته و درس هست ک باید تمرکز کنم ک چیزی از قلم نمونه. بنظرم این قسمت رو میشه توصیه کرد به بچه های شیوه حل مسایل، قشنگ بعد عملی حرفایی هست ک اونجا میگین
اولینش اون جمله ی مریم جان که گفتن من دنبال بهبود مستمر هستم و از کوچترین بهبودها ذوق میکنم،
استاد بارها اینو میگفتن و تاکید میکردن که کوچکترین موفقیت هاتون رو ببینید و تایید کنید و خودتون رو تحسین کنید، اهمیتش رو نفهمیدم تا جایی ک برای یک هدفم تلاش کردم و بهبودهایی کوچولو کوچولو زیادی هم داشتم نه تنها در رسیدن ب اون خواسته،بلکه شخصیتمم رشد کرد ، ولی موفقیت رو فقط رسیدن به اون نتیجه ی نهایی میدیدم، اینطوری تا جایی میتونی ادامه بدی، وسط راه دیگه انگیزه و سوخت نداری ، اشتیاقت از دست میره، تازه بدتر ترمز عدم امکان پذیری هم بوجود میاد و احساس لیاقتت هم پایین میاد، اتفاقاتی ک برای من رخ داد، ولی خب درسشو گرفتم و در مدار عمل کردن به این حرف استاد قرار گرفتم، چند روزه که یک فایل باز کردم و تمام پیشرفتای ک تو این هدف داشتم رو نوشتم و هی میخونم و اضافه میشه بهش و هی خودمو تحسین میکنم، هم احساس لیاقتم بالا رفته، هم حس نمیکنم زمانم بیهوده رفته نرسیدم، حس رضایت ب من دست داده و این حس رضایت میدونم ک در غالب پیشرفت بیشتر و رسیدن به اون هدفم بهم برمیگرده
و دوتا مفهوم رو هم بهتر فهمیدم
1:به خواسته تون نچسبید
چطور میشه به خواسته نچسبید؟ من قبلا سوبرداشت داشتم از این موضوع فکر میکردم استاد میگن ک دیکه ب خواسته تون فکر نکنید، باور سازی نکنید رهاش کنید، و از اون طرف تناقض هم برام بود کع میگفتن انرژی جایی میره ک تمرکز و توجه تون اونجاست.
اینکه من هر پیشرفت کوچولومو ببینم و بخاطرش خوشحال باشمو و تحسین کنم، عملا دیگه گیر نمیدم ب نتیجه ی نهایی و رها هستم در صورتی ک تمرکزمم روی خواسته هست، و این میشه رهایی و به خواسته م میرسم
2: از مسیر رسیدن ب خواسته لذت ببرین
چطور مبشه، با تایید و تحسین همین بهبودا و نتایج کوچیک.
استاد چه خوب این باور ک تمام مسایل یک راه حل ساده و قابل دسترس داره رو در زندگیتون اجرا میکنید، منم این روزا دارم این باور رو میسازم تا ب حل مساله م هدایت بشم،این قسمتم تایید جهان ب افکارم بود، بازم یک نتیجه گرفتم یوهو
شما گفتین ک حتما یک راه حلی داره و هدایت شدین به اون افزونه برای سرپیچ لامپ، واقعا بازم تایید شد که تمام مسایل بدون استثنا یک راه ساده و قابل دسترس داره.
و مثال دیگه ش نردبون بود، پدرم دوتا نردبون چوبی داشت برا درختاش، یکی ارتفاع کم ،که وقتایی ک ارتفاع کم لازم داره الکی اون بزرگه رو برنداره با وزن زیاد، و یکی برای ارتفاع زیاد
چقذ جا میگرفتن، وزنشون زیاد بود، ارتفاعشونم مشخص، و باید حتما تکیه میکرد ب یک سطحی، و بذتر از همه وزنش باید دو نفری حملش میکزدن از دو سرش میگرفتن، ولی چ ساده دیدم تمام این مسایل حل شده، واقعا تمام مسایل در هر حوزه ای ببنیم حل شده و یک راه حل ساده داشته، ارتفاعش تنظیم میشه، نیاز ب تکیه گاه نداره، و چرخ داره برای حملش
درس آخر تمرکز آخ، کع چ پاشنه ی آشیلی هست برای همه، من چند وقت پیش در یک رابطه ی عاطفی بودم که میدونستم دقیقا چیزی ک میخام نیست، و از طرفی برای هدفم تمام تمرکزم رو نیاز داشتم، این رابطه هم منو راضی نمیکرد هم انرژی و تمزکز منو میگرفت و کاملا هم مشخص شده بود که باید قطع کنمش، ولی جسارتش رو نداشتم ، یک ماه شروع کردم جدی روی دوره احساس لیاقت کار کردن، و از خدا هدایت خواستم برای رسیدن ب اون هدفم.
اتفاقی ک افتاد اون رابطه ی عاطفی در اوج صمیمیت یکهو از طرف اون شخص قطع شد بدون حرفی از من، اولش داشتم پیگیری میکردم ک چرا اینطور شده و اینا
بعد فهمیدم ک نشانه ست، پاسخ جهان ب احساس لیاقتم و درخواست هدایت برای هدفم ک نیازمند تمام تمرکزم بود، و تسلیم شدم و سپاسگزاری کردم و دوباره تمرکز کردم روی دوره احساس لیاقت و هدفم.
و اما زیبایی های این فایل، من خودمو تصور کرذم رو اون میز صندلی بشینی با اون آرامش و ویو ،با عشقی چنین زیبا، خود بهشت نیست پس چیه
منم میخام چنین رابطه ی عاشقانه بینظیری داشته باشم و شروع کردم کع ویژگیهای شخصیتی ک میخام رو در خودم بسازم تا همفرکانس بشم
و آزادی مالی تون تحسین برانگیزه، آدم بره یک جنگل شخصی تو آمریکا بخره برا خودش، یعنی آدم از کارگری تو چندسال ب چنین آزاذی مالی و زمانی برسه، پس باید فکر کنم این خواسته ی من ک چیزی نیست به راختی بهش میرسم
آسمون آبی صاف ،درختای سبز، دریاچه آبی ک مث آیینه ست و عکس جنگل افتاده توش، هم که بینظیره
استاد شما خیلی خفنید بخدا، مردم خونه میخرن ،شما میری جنگل میخری خخخ، آقا مگع خفن تر از استاد ما داریم مخصوصا با این چهره و اندام جذیدتون و اون ترک فورد و جنگل، دیگه آخرت خفنی و جذابیت هستین، حالا شخصیت بینظیرتون ک بماند
استاد عزیزم و مریم عزیزم سپاسگزارم برای این زیبایی ها
عاشقتونم با عشق
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَلِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ»
ﻭ ﻣﺎﻟﻜﻴّﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﺗﻮﺍﻧﺎﺳﺖ(١٨٩)
«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِّأُولِی الْأَلْبَابِ»
ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ، ﻭ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯ ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻥ ﺍﺳﺖ(١٩٠)
«الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»
(ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﺑﻪ ﭘﻬﻠﻮ ﺁﺭﻣﻴﺪﻩ ﻳﺎﺩ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ، ﻭ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻣﻰ ﺍﻧﺪﻳﺸﻨﺪ ؛ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﺑﻴﻬﻮﺩﻩ ﻧﻴﺎﻓﺮﻳﺪﻱ، ﺗﻮ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻋﻴﺐ ﻭ ﻧﻘﺼﻲ ﻣﻨﺰّﻩ ﻭ ﭘﺎﻛﻲ؛ ﭘﺲ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺬﺍﺏ ﺁﺗﺶ ﻧﮕﺎﻫﺪﺍﺭ(١٩١)
(آل عمران)
—————————————————————————
سلام و درود به استاد عباس منش و استاد شایسته بزرگوار و دوستان نازنین. از خداوند میخوام که همواره حالتون خوب و مثبت و عالی و توحیدی باشه.
«آقا بزن شاخه های اضافی رو»
همین جمله ساده اگه به عمل بیاد چقدر انسان رو رشد میده. این روزها دارم قدم 10 رو کار میکنم ، دقیقاً استاد شباهتهای ذهن انسان و زمین و درختچه ها و علفهای هرز رو مثال میزنه ، و قدرت تمرکز روی موضوعات. اینکه چقدر مهمه تمرکز انرژی فقط یکجا باشه.
این فایل دیروز نشانه ام بود ولی امروز هر کاری کردم بازم همین فایل رو نشون میداد بعنوان نشانه روزانه، حتی حافظه مرورگر رو پاک کردم ولی بازم همین فایل رو بعنوان نشانه روزانه بهم نشون میده. انگار کارم باهاش تموم نیست.
دیروز وقتی میخواستم کامنت بنویسم یه حسی بهم گفت خب که چی ؟! چی میخوای بنویسی؟! چه حرفی برای گفتن داری ؟! چه کار مفیدی توی زندگیت کردی که میخوای در موردش صحبت کنی.
گفتم اکی پا میشم چندتا شاخه و برگ اضافی رو میزنم و نتیجه رو مینویسم.
توی خوابگاه بودم و رفتم سراغ کمدم که به زور میشد یه چیزی رو بذاری داخلش یا برداری. و یه چمدون وسایل و لباس ازش کشیدم بیرون. وسایل و لباسهایی که مدتها بود استفاده نشده بود، حتی بعضی‌هاش نو نو بودن، ولی طی یکسال گذشته اصلا ازشون استفاده نشده. یادمه یه دوستی داشتم می‌گفت اگه طی یک سال گذشته از چیزی استفاده نکردی اون وسیله متعلق به تو نیست، بفرستش تا بره . نمیدونم چقدر حرف اون دوستم درست بود ولی واقعا من به خیلی از این وسایل نیاز نداشتم. گفتم یه تعداد رو می‌بخشم و یه سری از وسایل رو میبرم خونه و با جعبه ابزار به جونش میافتم و یه استفاده دیگه از قطعاتش میکنم؛ یه سری وسایل هم بود حسم می‌گفت اینو کلا بنداز سطل زباله ، یه چیزایی بود هدایت می‌گرفتم میگفتم خدایا اینو نندازم بعداً لازم بشه ، و قرآن می‌گفت تو به غیر از خدا به هیچکس و هیچ چیزی نیاز نداری بنداز دور تا بره. آقا بنداز تا بره اونش با من، قطع کن شاخه های اضافی رو.
خلاصه هم کمدم کلی فضای خالی پیدا کرد و هم خودم خیلی حسم مثبت شد، یادم افتاد این کارو قبلا توی کمد محل کار هم انجام داده بودم. کلی کتاب و جزوه و وسایل غیر ضروری رو ریخته بودم بیرون و هر بار نه تنها فضای مفید کمدم خالی میشد، حتی انگار بخشی از دغدغه های ذهنم رو هم خالی میکردم و ذهنم آروم میشد (یه چیزی شبیه آخیییییش چقدر بهتر شد …)
توی زندگیم هم یه سری عادت‌ها و رفتارها رو اصلاح کردم و یه سری وسایل رو حذف کردم. سالها بود کلا تلویزیون نمی‌دیدم ولی هر بار اسباب کشی میکردیم تلویزیون رو با خودمون جابجا میکردیم و دوباره ست آپ میکردیم ولی استفاده نمی‌کردیم. یادمه توی یکی از اسباب کشی ها حتی تلویزیون رو از باکسش در نیاوردیم ، گفتم این چیه ما داریم هر بار براش وقت و انرژی میذاریم. ما که استفاده نمی‌کنیم بدیم بره (چندسال قبل از اینکه بیام توی سایت)
با همین ذهنیت همون سال اولی که توی سایت بودم اینستاگرام رو به کلی حذف کردم. چند روز پیش بود بعد از بیش از یک سال دوباره اینستاگرام رو نصب کردم ولی نه برای اینکه ازش استفاده کنم ، فقط برای اینکه همون اکانتی که مونده رو هم پاک کنم. قبلاً میگفتم حالا شاید یه موقع لازم بشه. ولی گفتم من اصلا لازمش ندارم، بزن تا بره.
چندماه پیش حتی واتس اپ رو هم پاک کرده بودم، ولی تلگرام رو داشتم هنوز ،دیروز که این فایل رو دیدم گفتم این تلگرام رو هم پاک میکنم، اینم شاخ و برگ اضافه است. بذار به کلی پاکش کنم. جز اینه که تمرکز و انرژی رو میگیره؛ حالا شاید ذهن یه چند روزی هم نجوا کنه ولی مطمئنم بعد از چند روز میبینم اصلا نیازش ندارم. اونجا هم فقط چندتا از همکاران بودن گاهی اوقات یه سری عکس و کلیپ میفرستادن ولی لابلاش کلی چیز ناخواسته هم بود.
—————————————————————————
هر بار که استاد یه شاخه از این درخت رو قطع میکرد من حس میکردم درخت یه چند سانت میره بالاتر.
از هر چیزی بخوایم مثال بزنیم، همه اجزای جهان با قوانین فیزیکی انرژی کار میکنه و همیشه دانشمندان هر حوزه ای دنبال کاهش اتلاف انرژی هستن. از صنعت هوافضا گرفته تا بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان. هر چقدر تلفات انرژی کاهش پیدا کنه بهره وری بیشتر میشه.
ذهن ما هم از این قاعده مستثنی نیست. اخبار و اطلاعات غیرضروری یا روابط و آدمهای غیر ضروری دقیقاً باعث کاهش رشدمون میشن.
—————————————————————————
این روزها از هر پنج باری که هدایت میگیرم یکبار هدایت میشم به این آیات انتهای سوره آل عمران. آیات 187 تا آخر سوره. حتی توی آیه 191 هم به نوعی داره میگه اونهایی که در هر حالی ذهنشون متمرکز روی خداست و خدا رو یاد میکنن؛ بارها و بارها این آیات رو گوش میدم. شده حتی میخوام بخوابم یا به محض اینکه از خواب بیدار میشم صدای قاری (استاد العفاسی) توی ذهنم پخش میشه و آیات 193 و 194 بارها و بارها تکرار میشه (حتی همین الان که دارم مینویسم)
«رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِیًا یُنَادِی لِلْإِیمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّکُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَکَفِّرْ عَنَّا سَیِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ» ؛ «رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَىٰ رُسُلِکَ وَلَا تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّکَ لَا تُخْلِفُ الْمِیعَادَ»
و امیدوارم به اون مرحله از تکامل برسم که قوانین بدون تغییر الهی رو با چشم خودم ببینم که پروردگارم منو اجابت میکنه و میگه : «فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنکُم مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَىٰ بَعْضُکُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِینَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ وَأُوذُوا فِی سَبِیلِی وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّنْ عِندِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ»
هر چند خداوند در ادامه آیات این باور رو بهمون میده و
صد البته بستگی داره به ایمان خودم که چقدر باورش دارم که «إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ»
—————————————————————————
همواره به رب العالمین متصل باشید، که خوشبختی و بهشت فقط و فقط همین اتصال قلبی به خداونده.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
بنام خدای هدایتگرم
سلام اقا حمید . خداقوت
واقعا لذت میبرم از نوشتن ایات و معانی و تفسیر و درکی که ازشون دارین
من کامنتهاتون رو دنبال میکنم لذت میبرم و واقعا تحسینتون میکنم .
سوال دارم ازتون حمیداقا و ممنون میشم پاسخ بدین
من خیلی دوس دارم قران بخونم و مخصوصاوترجمه و تفسیرشو بفهمم و درک کنم
گهگاه میخوندم قران و ترجمشو و حقیقتا فقط روخوانی میکردم و چیزی درک نمیکردم و یماهی هست ملزم کردم خودم رو که هر روز 2 صفحه روخوانی کنم ایات قران رو تا درونی بشه جزوی از روالم
حقیقتشو بخواید میخواستم بدونم شما چجوری میگین هدایت میشین به این ایه یا هدایتم میکنه الله مهربان؟؟
چجوری و به چه شکل استارت زدید و شرو کردین؟؟
خوشحال میشم راهنماییم کنین تا منم بتونم اینقد زیبا و شفاف و عامیانه قران و ایات رو درک و بفهمم?
پیشاپیش از شما دوست خوب و توحیدیم دوس دارم تشکر کنم و ارزوی بهترین و راحترین مسیرها و نعمتها رو از الله مهربان براتون میخوام.
سلام و درود به شما خواهر بزرگوار، خانم سلمانی پور عزیز.
امیدوارم که حالتون عالی باشه.
از شما متشکرم بخاطر کامنت ارزشمند تون. و البته سوال بسیار سختی که پرسیدین.
خود سوال سخت نیست، پاسخ دادن به این سوال خیلی سخته…
باور کنید من هیچی از قرآن نمیدونم. هیچی از آیات قرآن بلد نیستم. بارها کامنتم رو اینجوری شروع میکنم که خدایا من نمیدونم چی باید بنویسم ، خدایا من به هر خیری بهم عطا کنی محتاجم ، به هر آگاهی که بهم عطا کنی محتاجم. یه وقتایی میشه دو ساعت نان استاپ قرائت قرآن گوش میدم ، به الله قسم هیچی ازش متوجه نمیشم. اینکه چرا توی کامنت از قرآن مینویسم، خودمم نمیدونم. از خداوند درخواست میکنم میگم یه چیزی بهم بگو، من فقط از خودت هدایت میخوام، هدایتم کن، و توی اپلیکیشن قرآن گزینه استخاره رو میزنم هر جا باز شد یه آیه رو که به قلبم الهام کنه کپی میکنم. بعد که شروع میکنم به نوشتن یهو به قلبم میندازه که فلان کلمه توی آیه با فلان موضوع ارتباط داره.
من نه تفسیر و ترجمه بلدم نه حتی روخوانی قرآن. اگه بخوام یه صفحه رو بخونم کلی کلمات رو غلط تلفظ میکنم. یه وقتایی برای یه کاری از قرآن هدایت میخوام. یه آیه ای باز میشه میگم خدایا من هیچی از این صفحه متوجه نشدم. اندازه فهم من باهام حرف بزن. من هیچی نمیدونم ،تو دانای مطلقی، تو بهم بگو، راهنماییم کن، اندازه کاسه ام بهم بگو …
و البته اینم خیلی خوبه، که یادم باشه هر بار به خودم یادآوری کنم که هیچی نمیدونم، یادآوری کنم یه وقت مغرور نشم و هر بار به نادونی و نفهمی خودم اقرار کنم و بگم خدایا خاضعانه ازت میخوام تو بهم بگی من بی تو هیچی نیستم.
ماجرای این کامنت ها فقط هدایت خداست، استاد عباس منش با این همه نتایج توی دوره دوازده قدم میاد میگه: «من میخوام فایل ضبط کنم، نمیاد، اون چیزی که باید بهم گفته بشه رو دریافت نمیکنم. بعدش میگم خدایا تو بهم بگو، خدایا من به هر خیری بهم عطا کنی محتاجم ، خدایا من نمیدونم چی باید بگم، بعد از چند دقیقه قلبمو باز میکنه تا فایل ضبط کنم».
فکر کنم این تکنیک خداونده که هر بار به بنده هاش تذکر بده یه وقت مغرور نشید، یه وقت فکر نکنید اعتبار این صحبت‌ها با خودتونه.
بقول حافظ شیرازی:
«بارها گفته ام و بار دگر میگویم ؛ که من دل شده این ره نه به خود میپویم» «در پس آینه طوطی صفتم داشته اند ؛ آنچه استاد ازل گفت بگو ، میگویم» «من اگر خارم و گر گل چمن آرایی هست ؛ که از آن دست که او می‌کشیدم، می رویم»
دیروز هدایت شدم به فایل توحید عملی قسمت 9 دوبار گوش دادم. اون ماجرای شعر پروین اعتصامی. یهو یه حسی توی قلبم بهم گفت خداوند پیامش رو در قالب یک شعر به قلب مرحومه پروین اعتصامی الهام کرده تا این شعر رو بنویسه، که تا سالها بعد هم مایه هدایت باشه.
پیشنهاد من برای شما اینه که با قلبی خاضع و تسلیم از خداوند درخواست کنید. بگید خدایا من درک آیات قرآن رو میخوام. خدایا من فقط و فقط بندگی خودتو میکنم و فقط و فقط هم از خودت درخواست میکنم. چطوریش رو ما هیچوقت نمیدونیم. ولی خودش می‌دونه.
ببخشید کامنتم طولانی شد …
تا این ماجرا رو هم براتون تعریف کنم. جایی شنیدم که میگن حافظ شیرازی اصلا طبع شعری نداشته، شعر گفتن بلد نبوده، یه ماجرایی براش اتفاق می‌افته، و حافظ سر یه دو راهی قرار میگیره ، و بین خدا و خواست بنده خدا ، خدا رو انتخاب میکنه، (خودتون برید ماجرا رو سرچ کنید) عواقب ماجرا رو هم میپذیره، و از عواقب ماجرا خیلی دلشکسته میشه، یه شب یه خوابی میبینه و توی خواب یه شعری بهش الهام میشه …
«دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند ؛ واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند» «بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند ؛ باده از جام تجلی صفاتم دادند» «چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی ؛ آن شب قدر که این تازه براتم دادند» «من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟ ؛ مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند» (غزل بسیار شیرینیه ولی همه رو حفظ نیستم که بنویسم ، خودتون سرچ کنید)
گفتم جواب سوالتون اصلا ساده نیست.
هیچ راهی نیست مگر اینکه از خداوند خودش بخواید که به آسانترین راه و روش هدایتتون کنه. خودش هر چی رو لازمه به صورت تکاملی بهتون یاد بده. قطعاً این اشتیاق شما برای یادگیری در درگاه خداوند بی پاسخ نمی‌مونه.
و در ادامه ازش درخواست کنید برای شروع دوره دوازده قدم. دوره دوازده قدم واقعاً یه گنجینه است. خیلی روی توحید و هدایت و تغییر شخصیت تاثیر می‌ذاره.
منو ببخشید کامنتم اینقدر طولانی شد ، اینقدر حرف زدم ولی نمیدونم آیا تونستم جواب مفیدی بدم یا خیر. از خداوند درخواست میکنم منو هدایت کنه تا بیشتر بندگیشو بکنم، بیشتر به توحید وصل بشم. خاضع تر باشم به درگاهش.
از شما بینهایت سپاسگزارم بخاطر این سوال تون که باعث یادآوری شد برای من که حمید یادت باشه تو از خودت هیچی نداری مگر اینکه خداوند تو رو از فضل و رحمتش متنعم کنه.
براتون از درگاه خداوند بینهایت نعمت و ثروت و فراوانی و آرامش و آگاهی درخواست میکنم.
«فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
سلام به شما دوست خوبم
اول خیلی تشکر کنم ازتون بخاطر پاسخودادن به سوالم
و دوم هم بخاطر پاسخ خوب و عالیتون
من سعیم رو میکنم که از خودش هدایت بخوام تو هر کاری و قدم بردارم و همش دارم تکرار میکنم جزو ذکرهای هرروزمن
که هدایتم کن به راه راست
تنهاتورو میپرستم و تنها از تو یاری میخوام
تویی تنها قدرت در جهات
هدایت خیلی شیرینه حتی همین اندازه که هدایتهاشو میشنوم و عمل میکنم زندگیمو زیرو رو کرده برا همین عاشق فهم بیشترشم .
برای دوره دوازده قدمم خیلی دوس دارم تهیه کنم و برام خریدش قدم به قدم راحتتره ولی حقیقتشو بخواین دوس داشتم دوره احساس لیاقت رو بخرم که سرمنشا تمام مسائل.
نمیدونم واقعا ان شاا.. که هدایتم کنه مثل همیشه برای خرید دوره ای که لازم دارم
البته اینم بگم همینم که شما اسم دوازده قدم رو اوردین ی نشونه است برام
برای حافظ هم که گفتین حتما کندوکاو میکنم. ممنونم.
خیلی خیلی از کامنتها و دستاوردها و ارتباطتون با الله مهربان و همینطور سعیده جان لذت میبرم و درس میگیرم .
سپاس فراوون و از خدا میخوام همواره در پرتو اگاهی ها و در مدار اسانیها قرار بگیرین.
به نام الله هدایتگرم
خدایا شکرت هدایتم کردی دوباره این فایل ببینم
استاد چقدرشما و مریم جون حوصله دارید تحسینتون میکنم
من هر وقت همسرم وسیله می خواست چقدر می ترسیدم تا پیداش کنم زود بهش بدم عصبی نشه یکم دیر پیدا میشد غر میزد….
البته خانم شایسته عزیز همه چیز و سر جاش می زاره
من از ایشان خیلی چیزها یاد گرفتم
خدایا شکرت با ثروت میشه این همه وسیله نو خرید
من فکر کردم نردبان کوچکه عالیه چه خوب بزرگتر میشه
چه پول با برکتی چه خرید عالی چه شرکت خوبی مثل آمازون
چه ابزار های خوبی همه چیز موجود هست
مریم عزیز همیشه دم دست استاد هست پا به پاش میاد
استاد که خدا رو شکر با مهارتهای زیاد هر کاری بلده بی منت
خونه مقاوم که انگار همین تازه ساخته شده
قیچی هیولا عالی هست سالها با اره دستی درختهامون حرس می کردیم چقدر اذیت می شدیم
استاد چه عالی درختان حرس کرد
گفته استاد با آب طلا باید نوشت آقا قطعش کن شاخه برگها اذافه قطع کن با کلی مفهوم انگار داشت به من هشدار می داد
امروز کمی از مسیر دور شدم از زبان خدا بهم گفت مریم مواظب باش
شاخ برگها همون افکار منفی هستن
باورهای مخرب
شرک ورزیدن
بهم فهموند غایب نباش از دانشگاه الهی
مواظب باش
فقط توی مسیر الهی باش عمل کن روی خدا حساب کن
ذهنت پاک کن از هر چه جلوی رشدت می گیره
نظر بقیه برات مهم نباشه
حرکت کن تکامل طی کن
خدایا کمکم کن هدایتم کن همون جور که استاد و مریم جون هدایت کردی
بی دلیل من توی این سایت نیستم حکمتی داره
حکمتش قانون هست که باید هر روز به خودم یاد آوری کنم
خدایا شکرت پیام دریافت کردم
در پناه خداوند باشید
سلام.سلام
سلام به استاد عباس منش عزیز
سلام به خانوم شایسته عزیز
سلام به دوستان عزیز این سایت خوب
خدارو شکر می کنم باز هم مورد لطف خداوند قرار گرفتم و هدایت شدم به سریال زندگی در بهشت…
استاد شما واقعا در حال تغیییر هستین از زندگی بهشت همش دوستدارین شرایط تغییر بدین همش دوست دارین شرایط هی بهترش کنید
خدارو شکر برای این زیبایی
استاد واقعا افرین با اینکه شما تجربه خواسی ندارین مثلا یک سری ها میگن نه باید حتما از قبل یک زمینه داشته باشی اما شما همون اول نگاه نمی کنی مثلا همین باز کردن چراغ در خونه البته چراغی که بالای یک سقف کوچولو که عملا زیاد باعث روشنایی اون قسمت نمیشه و بازش کردین
خدارو شکر برای داشتن این ابزارات خوب هیولا که دارین واقعا یک نعمت هست که راحت بتونی کار هارو انجام بدی از سر دلر های خوب نمیدونم اچر فرانسه هیولا و جدید که این مدل جدید من اینجا دیدم واقعا لذت بردم گفتم ببین خدایا همش یک سری از ادم ها هستن که گذشته مثلا اچر فرانسه ساخته شده و امدن تغییراتی ایجاد کردن و در حال تغییر هستن و هی داره بهتر میشه
اره نردبانی که میشه راحت اندازش تغییر بدی ارتفاش تنظیم کنی راحت جا به جا کنی و از امازون سفارش میدی و برات با عزت میارن مهم نیست چه اندازه ایی داشته باشه پولش پرداخت کن برات امده
محبت ثروت مند شدن
واقعا امازون کار هارو راحت تر کرده برای خرید کردن که حتی بخوای گردن کلفت لامپ باریک کنی و این داره واقعا افرین وقتی میگم شیر مرغ تا جون ادم میزاد داره وقعا داره
طبیعات زیبا درچاچه زیبا طبیعت زیبا سبز سبز
و زیبا
طبیعت زیبا دریاچه زیبا هوای خوب نم نم بارون
اون رابطه خوب عاشقانه که باهم دارین
خیلی موقع ها از این دست دادن ها
باعث میشه تمرکز بهتری روی مسائل اصلی داشته باشیم
به نام خداوند بخشنده و مهربان .
بعد از سه ماه وقفه نشانه آمد که سریال زندگی در بهشت را که متوقف کردی شروع کن و من هم چشم گفتم و با این فایل ادامه ادامه می دهم تمرکز بر نکات مثبت و کامنت نوشتن که لاجرم جریانی از نعمت ها ،ثروت ها و اتفاقات عالی و روابط درست در زندگی ام وارد می شود و خوشبختی را با خود به همراه می آورند .
دیروز انرژی ام افتاده بود و حال و حوصله نداشتم .یکم دوره لیاقت را گوش دادم ،یک کم قرآن خواندن ،یک کم فایل دیدم و….اما انرژی پایین بود تا نشانه را زدم و متوجه شدم زندگی در بهشت را باید طبق قراری که قبلاً با خودم قرار بسته بودم از سر بگیرم .تا فایل 5قبلا دیدم بودم و کامنت گذاشته بودم .پس از این فایل ادامه می دم .
یه روز زیبا در پارادایس زیبا و شگفت انگیز .
استاد و مریم جان در تکاپو برای بهبود به خونه زیباو کلبه چوبی روی آب هستند .به به چه زوج پر انرژی و همدلی .فعال و پویا با روابطی سرشار از عشق ،احترام .
واقعا که شما دو عزیز بهترین الگو هستین .نوع نگاه شما به مسایل و روحیه بهبود گرایی شما ستودنی است .
استاد از نرده بان درجه ی یک بالا رفتن با نام خداوند و مریم جان با شناسایی و تحلیل موقعیت سعی در یاری رساندن به یار مهربان خود هستند .
چراغ ها باز می شود و مریم جان با مهارت عالی حباب ها را برق میندازه و سرجا نصب میشه .استاد پس از یک فعالیت و بهبود راضی از ماحصل نتیجه پاها ر ا در آب قرار داده و آب بازی می کنند .چه لذت بخش و شادی بخش هست این بازی .منو یاد کودکی ام میندازه عاشق این شلپ شلوپ هستم .این بازی با آب خودش عین مدیتیشن و آرامش و تمدد اعصاب است و رفع خستگی در کنار مریم جان با اون جورابهای رنگی رنگی و طنزی شیرین که در کلامشان جاری است .عاشق خنده های زیبا شما هستم بانو جان .
مرحله دوم حذف شاخ و برگ های اضافه درختان که جلوی رشد درخت را می گیره . تمرکز را در شاخه های نه چندان مهم تقسیم می کنه .استاد با نگاهی با شالوده قانون نیز به این کار خود معنا و جهت می دهند و ذهن خود را با این دلایل تربیت می کنند که ذهن هم باید از مسایل بی فایده و اظافه که جلوی پیشرفت و رشد در زندگی را می گیره سرباز زند .ما باید با حذف و قطع هر آنچه که مارا از اهداف اصلی در زندگی باز می دارد خدارا در مسیر تعالی ثابت قدم بداریم و از هر آنچه که حاشیه است پرهیز کنیم .
حاشیه ها در زندگی ما فراوانند که باید تشخیص دهیم و آنها ا با جهادی اکبر قطع کنیم .
نوع بیان استاد همراه با تاکید که بابا قعطش کن منو به فکر فرو برد .امروز می خوام تو زندگی ام بگردم شاخ و برگ اظافه را پیدا کنم و قطع کنم .یکی را همی یه ساعت قبل قطع کردم .پیامی که یکی از دوستان فرستاده بود که کمی منو به هم ریخت اما تا خواستم جواب بدم یاد کلام قاطع و صریح استاد افتادم و همون جا پیام را پاک کردم و تمام . حیفم اومد حتی پاسخ بدم ،فقط حذف .
از اقدام خودم لذت بردم .به نوعی پیام برای ذهنم بود که دیگه حتی به جواب دادن هم فکر نکن و قطع کن .آرام شدم و ذهنم یه گوشه نشسته و میگه چی شد؟چرا پاک کردی؟حالا من چه خاکی به سرم بریزم تا شب چیو نشخوار کنم؟می بینم مثل موش آب کشیده یه گوشه کز کرده .دهنشو بستم .آفرین بر من .
تازه می خواست صبحی یه گیر به بچه هام بدم اما باز هم قطع کردم .طفلی ذهنم امروز ناک اوت شد .هیچی برا بلغور کردن نداره .احساس می کنم شاخ و برگ های اضافی ذهنم را هرس کردم و نور و روشنایی بر زمین حاصلخیز ذهنم و افکارم می تابه و افکار مثبت و شادی بخش و خبرهای درجه یک در راهند .فضا خالی شده و نور و روشنایی و شادی و ثروت و نعمت وارد زندگی ام میشود .
چقدر این آموزشها ناب هستند استاد عزیز.
یک پیشنهاد کاری بود در همین حیطه کاری اما تایم طولانی تر همراه با محیط خسته کننده تر و مقررات دست و پاگیر اداری و کار سخت تر اماچون پست دهن پر کن بود و ارتقاء شغلی محسوب می شد کمی در رد آن درخواست مردد بودم با دیدن این فایل بر تصمیم خود برای رد آن پیشنهاد پست اداری مصمم شدم چون هم زمان طولانی را از من می گرفت و کلی گرفتار می شدم بابت افزایش حقوقی ناچیز .پس قطع کردم استاد جان .بابت این تصمیم هم خدارا شاکرم و از شما سپاسگزارم .
دیدن این فایل باعث شد که به پتوی خوشگلی را که مدتی در انباری بود را بیرون بکشم و با دختر خوشگلم حسابی شستشو دادیم و آب بازی کردیم یه پتوی زیبا ،تمیز و درخشان با ثبت خاطره زیبای آب بازی را بوجود آوردیم .
نتیجه بهبود هرچند کوچک اما دایمی .ممنونم از مریم جان نازنین.
من از همین امروز متعهد می شوم خودم را از هر آنچه انرژی ،وقت و زمان ،تمرکز ،هزینه مالی ،و دغدغه های بی اساس را برایم دارند اعراض کنم و همه آن شاخ و برگ های هرز را قطع کنم .فقط قطع .ممنونم از شما استاد عزیز بابت این فایل زیبا و سرشار از آموزهای ارزشمند .
سلام استاد عزیزم و مریم جان
خدا رو شکر بابت دیدن این قسمت سریال زندگی در بهشت و هدایت های الهی
دقیقا این قسمت را که امروز دیدم یاد خوابی که چند شب پیش دیدم افتادم.
استاد اومدید به خوابم و گفتید چرا شروع نمی کنی ؟
بهم گفتی با همین جمعی که آشنا هستی شروع کن و از طرفی بهم گفتی هر چی از گذشته ی زندگی قبلی هست رها کن .
یادمه در خواب رفتم شهرستان و تمام وسایل را رد کردم و فقط یه کلید موند از خونه که تحویل دادم و بعدش هم یه خواب دیگه
چون من هر چند وقت یکبار دقیقا در خواب پلن بعدی زندگیم گفته میشه اجراش می کنم .
و یکی از برنامه هام این شده برم شهرستان و وسایلی که در انبار مادرم هست را تماما رها کنم .البته با ورودم به سایت من خیلی تغییرات بنیادی انجام دادم .
جدایی از همسرم ،مهاجرت به تهران ،رها کردن پست کاریم و دوباره شروع کردن ،همه چی از نو شروع شد و خیلی از وسایلم را بخشیدم و یه مقدار باقی ماند که نزد مادرم و کلا باید همون ها طبق هدایت رها بشه و به یاری خدا انجامش میدم و انرژی های جدید را اجازه میدم وارد زندگیم بشه .خدا رو هزاران بار شکر
بابت همه چی
استاد سالیان ساله دارم این بحث تمرکز را روی خودم انجام میدم و امیدوارم بتوانم بقیه ی زندگیم را بهتر از قبل زندگی کنم و هر روز بهتر و بهتر و بهتر
خدا رو شکر بابت راهنمایی های ارزنده ی شما
شکر بابت اینکه در مدار شنیدنش هستم شکر بابت
یه الگوی سازنده و عالی که همش درسه و درسه و درسه
منم عاشق یادگیری و تجربه کردن و حرکت کردن
امیدوارم خداوند در هر لحظه کمکم کنه تا در مسیر درست الهیش حرکت کنیم و هر روز کمی بهتر بشیم برای پیشرفت و درست زندگی کردن
دوستون دارم
در پناه خدا
بسم الله الرحمن الرحیم والحمدالله رب العالمین
خدایا من تسلیمم. خدایا من نمیدونم. پرده از قلب وچشم وگوش من بردار. معلمم باش وهدایتم کن. خدایا نوری باش برقلب وزبانم. تا درک بهتری از قوانین الهی داشته باشم.
جلسه ای دیگروهزاران درس ونکته
اول سلام. سلام بر استاد قلب ها وعزیز دلش مریم جوون که عزیز دل همه ی ماهم هستند. سلام برتک تک دوستان همفرکانسی وتوحیدی من دراین سایت الهی
خدارو صد هزار مرتبه شکر. هرکس به کسی نازد وماهم به تو نازیم. هرکس یه کانون توجه ای داره ومنم توجه ام رااگاهانه گذاشتم روی نکات مثبت این سایت الهی. اگاهانه از خداوند طلب هدایت ودرک بهتر وعمل کردن را دارم
اولین نکته ی که خداوند بهم یاداوری میکنه. مرجان. هرکسی یه بهشتی داره. کوچک وبزرگ فرقی نداره. اجاره وملک شخصی هم تاثیری نداره. چقدر شکرگزار بهشتت هستی. چقدر کانون توجه ات به خوبی های بهشتت هست ؟؟چقدر برای زیبا ترشدن بهشتت زمان وانرژی میگذاری چقدر خودت رالایق زندگی دربهشت میدونی.
اگه اون دنیا ادامه ی این دنیا هست. چقدر عمل صالح میفرستم. چقدر عشق ومحبت میفرستم.
ایا هرروز یه کار کوچیک برای زیبایی بهشتم انجام میدم. مرجان عزیزم یادته روز اول که این بهشت راخریدی. اونم با چه معجزه هایی. مثل اون روزها ذوق میکنی یا برات عادی شده وچشمت جلو دیگران هست.
خدای من. مرجان ببین. استاد میتونه یه برق کش حرفه ای بیاره. بهترین برق کشی رو توی چند روز انجام بده. میتونه کل جنگل رابرق کشی وچراغانی کنه. پول وامکاناتش را داره.
ولی مرجان. استاد داره لذت میبره. داره خودش راتجربه میکنه. داره با هربار تجربه جدید روحش راارضا میکنه.
مرجان. به قول مریم شایسته عزیز با هربهبودی. با حل هرمسعله ی کوچکی. چقدر اول ذوق میکنند. چقدر بعداز انجام اون کار. احساس قدرت واعتماد به نفس میکنند
تحسین میکنم ابزار راحت را. که باعث اسانی کارها شده هست. حتی این چهار پایه. چقدر امکانات جاابی داره. با جای کم میتونه دوبرابر قد خودش بزرگتر بشه.
چرخ هایی گه به اسانی بشه جابجا کرد.
مرجان‌‌یادت بیاد نردبان های چوبی قدیمی. چقدر ابزار بهتر وایمن تر وراحت تر شده. فرصت ها هرروز داره بیشتر میشه وثروت بیشتر وثروتمندشدن اسان تر میشه
چقدر اچار ووسایل مدرن وقوی. چقدر ثروت وفراوانی واسایش
به قول مریم جووون هرچی بخوای هست. توفقط پول بده وسفارش بده
این یعنی معنوی ترین کار دنیا ثروتمند شدنه
زیبایی خیرنده کننده ی این بهشت زیبا راتحسین میکنم. استاد دریاچه ای داره با یه جنگل. که پاهاش را دردریاچه میگداره ولدت میبرند
منم یه حوض کوچک خوشکل رو حیاط دارم رو به روی باغچه خوشگلم که پراز گل ودرختان نارنج وپرتقال هست. وقتی کنار حوض میشینم وپام رو میگذارم داخل اب. خنکی اب مستم میکنه. حالا چه فرق میکنه جنگل 20هکتاری باحیاط 60متری من.
اصل لذت بردن هست. اگه من بتونم از انچه دارم لذت ببرم حتما تجربه های بینظیر بیشتری دارم
خدایا شکرت. تحسین میکنم رابطه ی استاد ومریم عزیز را. همکاری وعشق ومودت. تو هرکاری. نشان میده چقدر شما ها درمدار عشق ومحبت وهمکاری هستید
یکی باعشق روی نردبان میره وبا ترسش روبه رو میشه. یکی وایساده داره باعشق فیلم‌میگیره
خدایا شکرت
استاد در مورد هرس کردن فرمودید. زمستان ها همیشه همسرم درختچه گل یاس رو به شدت کوتاه وکچل میکنه. خیلی موقع ها شاکی میشدم یا درختچه ی گل های شبو را تا ته میچینه. ولی بهار که میشه از نو. شروع میکنه به بزرگ شدن وچقدر زیبا میشوند. باید شاخ وبرگ های اضافی را حذف کرد
حالا یه اتفاق جدید. که من تصمیم گرفته بودم باورهام راعوض کنم. فوت زن عموی عزیزم بود. وقتی هفته ی پیش زن عموم فوت کرد فقط برای عرص تسلیت نیم ساعتی رفتم خونه عموم. دیگه هیچ مراسمی شرکت نکردم. بعدش فهمیدم چقدر ناراحتی واتفاق بدی تو مراسم افتاده.
خدایا شکرت که هدایتم میکنی.
یا قبلناکه خیلی خانه ی مامانم میرفتم. حسم بد میشد. اصلا احساس خوبی با خواهرم نداشتم. وقتی هم که نمیرفتم دوباره احساس بد وحرف مردم ووو
ولی الان مدت هاست حرف مردم برام اهمیت نداره. ارامش خودم مهمه. واین باعث شده. دیگران هم من راهمینجوری بپذیرند
اصلا تمرکز. مهمترین اصل هست. به لطف خدا که چند ماهی تمرکزم بیشتر روی کارم هست ودوره های خودم. به شدت کارم توسعه پیداکرده وحداقل درامدم سه برابر شده
الان میفهمم وقتی میگید تمرکز روی اصل یعنی چی. وبه اندازه ای که عمل میکنم نتیجه گرفتم
استاد. ممنون وسپاسگزارم بخاطر این سریال الهی
سلام به استاد های قشنگ و مهربونم
لایک دارین
دوستان همکلاسی عزیز تر از جـــــــــــونم
شماها دیگ کی هستین ؟
لایک و قلب
مگه اینقدر قانون دقیق داریم
استاد جان این طرز صحبت کردن شما و خانم شایسته و تن صداهاتون منو کشته
خیلی دارم رابطه برقرار میکنم ک وقتی جدی اومدم روی این فایل های زیبا
و همزمان ثروت یک رو کار میکنم
جهان خیلی حواسش جمعه ک با چ فرکانسی فایل میبینم
فرکانس لذت بردنه
یا فرکانس زوری بیا ی چیزی ببینیم وقتم پر بشه هس
جهان میخواد ببینه بهش توجه میکنم
میخواد ببینه شاد میشم
میخواد ببینه میام تمرینمو انجام بدم و بنویسمش
بعد ادامه ماجرا
وقتی ببینه توی پوستم نمیگنجم
میگه آها این زیبایی و قشنگی و لذت براش قابل احترامه
پس بیا بیشترش کنیم
استاد عاشقتم
عصریه توی کوه طور خودم ب خدا میگفتم
ی جایی استاد گفتن
من وقتی تونستم توی 21 روز زندگیمو خلق کنم
وقتی من تونستم اون خورش سبزی نهار ظهر مامانم رو خلق کنم
پس بیام زندگیمو خلق کنم
از اونروز بود ک صبح ها با این شوق بیدار میشدم ک من امروز با اشتیاق میخوام هر چی اتفاق هس رو خودم خلق کنم
پس تازه اونموقع فهمیدم ک بیام مفصل هدف هامو بنویسم
وای ک چقد این مسیر لذت بخشه
وای ک چقد این مسیر سادس
وای ک چقد عاشق این کلامتونم ک میگین
تو
تو
تو هرگز تبدیلی در سنت الهی نخواهی یافت
استاد شایسته جانم
دارم همزمان با دوره توحیدی و خداشناسی ثروت 1
دوره توحیدی سریال زندگی در بهشت رو با صبحونم مِیل میکنم
وبرای شام قبل خواب ، ی پُرس سریال توحیدی سفر ب دور امریکا رو میزنم ب بدن
و هر روز ی فایل
هر روز ی کامنت
هر روز ی نکته اساسی و اصلی فایل
فقط ی نکته از” 261 “فایل زندگی در بهشت کافیه ک از فرش ب عرش برسم
اگ اینکار رو کنم
اگ ثابت قدم باشم
فک کنم
حساب میکنم الان
261 بهشت + 238 سفر = اگ هر روز ، حداقل هر کدام 15 دقیقه توجه ب زیبایی هاشون باشه میشه 499 فایلی ک عاشقانه میبینمشون
حالا
499 فایل رو ضربدر هر کدوم 15 دقیقه کنم -میشه 7485 دقیقه حال خوب
ب عبارتی 7485 دقیقه حال خوب دارم
ک 7485 دقیقه توجه ب زیبایی ها
با این اتفاق امکان نداره جهان ساکت بشینه و محل نزاره
7485 دقیقه حال خوب مفت مجانی
بیام فک کنم ک هر دوتاشون 261 عدد هستن ک 261 روز طول میکشه و تا عدد 365 روز سال یعنی حدود 100 روز تقریباً کم دارم ک یعنی من نزدیک 9 ماه دارم با فقط دو سریال زندگیمو خلق میکنم
مگه میشه جهان با اینکار من ، مث ی خیار وایسه بِــرّ و بِـــر نگاهم کنه
مگه میتونه پاسخ نده
همچین گوششو خدا میگیره و پس گردنی میزنه بهش میگه ، یالا باش مزد بنده منو بده
هر روز بده
نقد نقد هم بده
بابا حسام جان تو ی فایل گوش دادی تقریبا یک ساعت
حرف استادتو باور کردی تازه خودت میگی باور کردی معلوم نیس اون زیر میرا ذهنت چ خبره
جهان دو بار پول فرستاده توی کارتت
آخ چی میگی
عصریه اومدم کوه طور
ب خدا گفتم دمت گرم با 20 تا تک تومنی دستگیره درب حمام خونه رو اوکی کردی
دستگیره ای ک شکسته بود
حالا کاری نداریم ب نجواهایی ک اومد ک چطور و چطوری و فلان
خدا جون بهم گفتی ک حسام جان اینهمه فایل سریال زندگی رو دیدی برا چی ؟
ی حرکتی بزن
تو حرکت کن بقیش با من
اگ کامنت نوشتی برا استاد شایسته ک ارزش ابزار رو چقد قشنگ توضیح دادین
اون
اون استاد عزیز من
اون شایسته جان من ، برا قشنگی ب تو نگفته ک
برا این گفته دس ب آچار بشی
بهت گفتم شرو کن
ی ساعت وقت گذاشتی
ی ایده بهت دادم ک اصلا یادت نبود ک از ماهها قبل ی یدکی دستگیره ک شکسته رو ، ی یدکیشو توی انبارت داری و میتونی جابجاش کنی و بهمدیگه بخورونیش
بعد تو همینکار رو کردی
بعد ابزار باز کردن پیم پشت دستگیره شکسته رو نداشتی
بعد گفتی خدا جون چیکار کنم
بعد من ی کلید ساز همسایه رو بهت الهام کردم
بعد کلید سازه خودش با ابزارش و گیره ای ک نداشتی
اون اورینگ رو برات مثل کره باز و دستگیره یدکی رو جا زد
بعد بهش گفتی چند میشه
اون چون دست من بود بهت گفت 20 تومن
بله هنگ نکن بیست تا یک هزاری
یعنی از پول ی پُفَک کمتر
و حالا ک اومدی بستی دیدی بله اوکیه
از اولشم بهتر شد
قبلش نجواها ی شیطان چی بهت گفتن
گفتن 300 یا 400 باید دستگیره نو بخری و جا بزنی
درسته
حالا خوشحال باش
میخوام بگم حسام جان اگه این روونتر شدن چرخ زندگی نیس پس چیه؟
اگه این اومدن پول نیس پس چیه ؟
بعد از اون اومدم دفتر کارم
دوستان عزیز تر از جانم
(این مکالمه من بود با خدا جون توی کوه طور)
بعد ب خدا جون با لبخند گفتم
تو ثروتمندی
مگه میشه ی بنده ای با توی خدا در ارتباط باشه و شاگردی تو رو کنه
و تو از زیبایی هات
از اخلاق خوبت
از ثروتت
از همه چیزت بهش ندی
از پولت بهش ندی
مگه میشه
مگه داریم
خدا با خنده بهم گفت استاد عباسمنش هم ب من رفته
تو شاگرد خوبی براش باش
اونم از زیبایی های زندگیش
از پولش
از مهربونیش
از خندش
از همه چیزش ب تو میده
چون اون از این چیزا عبور کرده و ب من رسیده
حالا سوال
فرض کنیم من رفتم توی ی کسب و کار ی آدم ثروتمند
و دستیارشم و غیر از موقع خواب همیشه باید کنارش باشم و کارهاشو انجام بدم
مگه میشه پیش ی آدم ثروتمند مث استاد باشی
و اون صددرصد از زیبایی هایی ک میبینه بهت یاد میده ک تو هم ببینی و عشق کنی
چون اون فقط میتونه حالش خوب باشه
پس ب تو هم سرایت میکنه
از قلق کسب و کارش بهت میگه تا تو هم یاد بگیری
چون بعدا میخواد بعضی کارا رو بتو بسپره
از ثروتی ک داره بهت میبخشه و بیشتر حقوقت میده چون تو براش کار میکنی و حقوقی ک ی ثروتمند میده با حقوق ی آدم معمولی ، صددرصد متفاوته
از غذای لذیذی ک میخوره ب تو هم میده چون پیششی
خلاصه این بودن در خدمت ی آدم ثروتمند سودهاش مخصوص فقط گرفتن پول نیس
تو از آرامشش از پولش از سلامتیش از انرژیش از لبخندش از گذشتش از انسانیت و معرفتش و از همه نعمتهاش و خصوصیات اخلاقیش سود میبری
حالا حسام جان ببین ک شاگرد کی شدی
و کجا هستی
منم بعد از سکوت زیادم در برابر الهامات خدا
فقط میتونستم با چشم نم زده خودم بگم
عاشقتم
عاشقتم
سلام ودرود من راازشهر زیبای یزد با مردمانی مهربان ودوست داشتنی پذیرا باشید
چقدر از خوندن کامنتتون لذت بردم وحال دلم عالی شد
چقدر خدا زود جواب میده وسریع الحساب هست
جلسه سوم ثروت 1. وقتی توضیحات استاد را درمورد اساس توجه به اندازه ی ظرف الانم درک کردم. امروز تو دفترم از خدا هدایت خواستم. چند روزه هدایت ها اومده بود که بهترین کار. توجه دوباره روی سریال ها هست. حالا هدایت میخواستم کدوم راشروع کنم. سفربه دور امریکا یا زندگی دربهشت که هدایت شدم به کامنت شما. انگار خدا از زبان شما داشت باهام صحبت میکرد.
اصلا هنگ کردم. خدایا ممنونتم
ممنونتم که کامنت گذاشتی وحس خوبت رابه اشتراک گذاشتی. به امید الله مهربان منم از امشب شروع میکنم
براتون بهترین ها را ارزومندم
سلام مرجان جانم
درود بر شما خانم پرانرژی و فعال سایت خودم
چقد خوشحال شدم خدا جون ، ب وسیله شما بهم پیغام داده
چقد ممنونم از شما ک از وقت ارزشمندت گذاشتی و بخشش کردی و ب من پیام دادی
مرجان عزیزم
بعد از کامنت قشنگ شما رفتم و وقتی کامتت خودمو خوندم
چقدر گریه کردم
حالا فهمیدم چی گفتین
حالا فهمیدم این من نبودم ک مینوشتم
با چ زبونی ازتون تشکر کنم ک دست خدا شدین
مرجان جان میدونین
قبلا فک میکردم
ی نقاش میتونه ی اثر ارزشمند خلق کنه و ب جهان سود برسونه
ی نویسنده
ی مخترع
ی ثروتمند
یه عکاس
یه رمان نویس
یه نقاش هنری ….. میتونه یه اثر ارزشمند رو خلق کنه و به ثروت جهان اضافه کنه
یا یه مخترع میتونه جهان رو گسترش بده
اما امروز فهمیدم تک تک کامنت های دوستان میتونه یه اثر هنری و ارزشمند و مفید و راهگشا باشه که خلق شده و میلیونها نفر میتونن چه توی سایت چه بیرون سایت و توی جستجوی گوگل ببینن و ازش استفاده کنن.و همین ساختن ثروت توی جهانه. و گسترش جهانه
مثلا من اصلا شما رو نمیشناختم ولی چقدر با خوندن کامنتت به خودم گفتم این یه نشونس
این یعنی خدا میگه اگه بقیه دوستان تونسته برا تو هم میشه
قبلا فکر میکردم فقط رفتن سر کار و پول درآووردن
ثروت سازیه
گسترش جهانه
معنویته
اما الان باور دارم همین که من صبح ها کارمندم و عصرها میام روی باورام کار میکنم
اون زمان عصر برای باورسازی هم پول توی خودش داره
اون رفتن برا باورسازی خودش پولسازیه
من اون پول رو نمیبینم ولی بعدا نتایج عالیش به شکل پول به شکل های متفاوت وارد زندگیمون میشه و ب هزاران نفر سود میرسونه
مرجان جان
کامنتت یه اثر ارزشمنده که به گسترش جهان کمک میکنه
به من که واقعا یه کمک بزرگ بود و انگار شما دست خدا شده بودین که من حالمو خوبتر کنم و ادامه بدم.
همون آیه قرآن
بقول استاد عزیز
کسانی که به غیب ایمان دارند
سوره : البقره آیه 2
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ
آنان که به غیب ایمان دارند و نماز را بر پا می دارند و از آنچه به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند.
شما با کامنتتون توی سایت به خداوند و به غیب (خداوند و امید به آینده) ایمان داشتین
شما با پاسختون نماز خوندین(توجه ب زیبایی ها و کنترل ذهن کردین )
شما از آگاهیتون به مردم جهان و من انفاق کردین
بی نهایت سپاسگزارم
و سلام منو از شهر کاشان ب همه مردم عزیز شهر عزیز یزد برسونید
لیاقتمون فقط ثروتمند
شدنه
عاشقتونم
عاشقتونم
آقای عباسنمش عزیز.
شما به کی داری میگی بزن!؟
به من!؟
به منه ابراهیم!؟
خدا اون روز رو نیاره که تبر ابراهیم تصمیم بگیره چیزی رو قطع کنه.
آقای عباسنمش!
حرفه شما به درد من نمیخوره!
من مثله بعضیا نیستم شاخه رو بزنم
این فایل از آیات قرآن برای من شفاف تر بود و تبر ابراهیم ریشه رو میزنه نه شاخ و برگ اضافی رو!
من اونقدر وقت ندارم و اونقدر ضعیف نیستم که از شاخه و برگ ها شروع کنم
نه حوصله ی انرژی گذاشتن روی شاخ و برگ هارو دارم و نه زمانش رو
من یه ضربه میزنم اونم به ریشه ،از من گذشته خودمو درگیر شاخ و برگ ها کنم.
مگر میشود تو از خدا نشونه بخوای بعد بیاد بگه آقا بزننننن
بززززن
قققققققطعش کن !!!
و در نهایت یک جمله بگی که
“””این پیام خداونده به تو””””
به خدای واحد این فایل حجت رو بر من تمام کرد.
مگر میشود خدایی که شده وکیل من اجازه بده گره در کارم بیوفته یا کسی مانع تصمیمم بشه!!!
اگر اینقدر منم منم میکنم و میگم میزنم ،فقط به واسطه ی تکیه دادن به خداوندیه که اون داره من رو شارژ میکنه.
مگر 1 چیز بتونه من رو منصرف کنه از تصمیمم ،اون هم مرگه منه!
در غیر اینصورت با کمک خداوند به چنان رهایی برسم که زندگی چیزی جز بهشت نشه برام
سلام داداش ابراهیم
فهمیدم ک چ تصمیم بزرگی گرفتی ..از خداوند میخوام ک صبر بهت بده ک خدا با صابرین هست .
از خدا میخوام کمکتون کنه و زندگی براتون بهشت بشه مثل قبل …
خداست ک دلها رو بهم نزدیک میکنه ..خداست ک قلبها رو برای هم نرم میکنه
از خدا میخوام حتی یه لحظه نگاهشووو ازتون برنداره
به امید روزهای قشنگ
سلام دوست عزیزم، باران.
سلام به اسمی که در قرآن به اون اشاره شده.
خیلی ممنونم بابت دعای خیرتون،بابت قلب پاکتون.
من بابت این تصمیمم تقریبا روزانه دارم نشونه دریافت میکنم که تصمیمم و مسیرم درسته ،جوری که جهان هم داره افراد و شرایط رو باهام هم مسیر میکنه.
جوری که وقتی نشونه هارو میبینم ذوق زده میشم.
من فقط منتظرم کمتر از ده روز دیگه بگذره تا تصمیمم رو عملی کنم و از خدا میخوام کمکم کنه شرایط و مراحل به بهترین شکل ممکن ،سریع ترین شکل ممکن و راحت ترین شکل ممکن انجام بشه.
وقتی خوده خدا راه رو نشونم داده،وقتی خوده خدا داره من رو با نشونه ها مطمئن تر میکنه که تصمیمم و مسیرم درسته ،قطعا خیر و خوشی بینهایت در این تصمیمی که گفتن هست.
به نام حق
سلام به استاد و خانم شایسته عزیزم
من چند هفته ای هست که افکار بیهوده دارم که واقعا فکرهای بیهوده ای هست و افکاری هست که فقط و فقط منو از مسیر و اهدافم دور میکنه هرچقدر این چند وقت اومدم گفتم بسه دیگه تو ک میدونی این افکار فقط دارند تو از مسیر نزدیک شدن به خداوند و رشد و پیشرفت و اهدافت دارند دورت میکنند بیخیالشون شو اینقدر تمرکز نکن روی این افکار بیهوده اینقدر خودتو اذیت نکن ولی فایده ای نداشت چون من همش اون افکار بیهوده رو داشتم و عوض نمیشد من از حرکت و کار کردن روی خودم دست برنداشتم و دست برنمیدارم همش با خودم حرف میزنم و و از درون میدونم این افکار اومدن که منو از اهداف اصلیم دور کنند ولی نمیتونستم اون کارهایی که افکارم می‌گفتند و من میدونستم که اشتباه هستند رو از خودم دور کنم و حتی الان هم نجواهای ذهنیم داره منو منحرف میکنه و میگه که این کامنت و این حرفارو ننویس فایده ندارد تو داری گناه و اشتباه میکنی ولی من میخوام که این حرفارو بنویسم و کامنتم رو تکمیل کنم چون از درونم میدونم دارم کار درستی انجام میدم درسته افکار مخرب و نامناسب دارم ولی یک چیزی از درونم داره میگه تو کارت درست ادامه بده به این نجواهای شیطانی گوش نده فقط داره تو رو از مسیرت دور میکنه و من میخوام بگم که آنقدر این چند وقت بخاطر افکار نامناسب و نجواهای ذهنیم اذیت شدم و آرامش از من دور شد و آنقدر در طول شبانه روز افکار نامناسب میاد که آخر سر من سر درد میگیرم و چند روز که با تمام وجودم میخوام که این افکار رو بزارم کنار و تمرکزم رو ازشون بردارم و به تمرکزم روی اهدافی بزارم که میخوام بهشون برسم و الآنم از خدا خواستم و گفتم خدایا منو هدایت کن تا این افکار و نجواهای ذهنیم رو بزارم کنار چون اصل نیستن چون میدونم اشتباه بزارم کنار و تمرکزم رو بزارم روی اهداف اصلیم و اومدم تو سایت گفتم خدایا منو به مسیر امروزم هدایت کن منو به نشانه امروزم هدایت کن و زدم روی این دکمه و اومدم به نشانه امروزم و دیدم سریال زندگی در بهشت هست ک خیلی وقت دیگه نگاهش نمیکنم و قبلاً هم تا چند قسمتی نگاه کرده بودم و نه کامل اولش زیاد مطمعن نبودم ک نگاه کنم ولی گفتم من هدایت خواستم و به این فایل هدایت شدم باید نگاهش کنم و اومدم نگاه کردم و اولش گفتم که آره بیا بجای اون افکار باز هم مثل قبل روی زیبایی ها تمرکز کن و اومدم دیدم به به استاد جان باز هم دست به کار شدن که و خانم شایسته هم داره کمکشون میکنه و ایده ها و انجام کار ها به ساده ترین شکل ممکن انجام میشه و یکجا استاد پاش گیر کرد به نردبان و یک لحظه یک چیزی به ذهنم رسید و گفتم من توی اطرافم این صحنه هارو دیدم وقتی کسی داره کاری انجام میده لامپ میخواد وصل کنه و… تا پاش ب جایی گیر میکنه سریع عصبی و خشمگین میشه و داد میزنه و با اخم و حرفای نامناسب و بد شروع میکنه به انجام کارش و اگر اون کارو سریع تموم نکنه عصبی تر میشه ولی استاد پاش گیر کرد به نردبان بدون اینکه ناراحت و خشمگین بشه ازش رد شد و با حوصله و عشق فراوان شروع کرد به ادامه کارش و من میدیدم که عجیب انگار واقعا لذت بخش این کارهای برای استاد و مریم جان واقعا از کارهای جدید و تحول و بهبود دادن به این مکان زیبا لذت میبرن و نکته ای که از حرف های مریم جان دریافت کردم اینکه : کار کردن روی خودم یک فرایند دائمی که برای بهبود شرایط کنونی ام انجام میدم مهم نیست این بهبود هایی که دارم انجام میدم چقدر کوچولو باشه چون وقتی که ادامه دار میشن در طی زمان منو به نقطه کاملا متفاوت با شرایط الآنم میبره و یک شخصیت کاملا متفاوت و رشد داده شده توی وجودم میسازه . و رسید به اونجایی ک استاد داشت درباره قطع افکار نامناسب و تمرکز بر چیزهایی که فقط انرژی رو از آدم میگیره و نمی‌زارن روی اصل تمرکز کنی و باید قطعشون کنی و یک لحظه گفتم خدای من تو خودت میدونی که منو کجا و چجوری هدایتم کنی از اونجایی که من ظاهر قضیه رو دیدم و گفتم این فایل چه ربطی به موضوع من داره و تصمیم قطعی برا نگاه کردنش نداشتم ولی یک چیزی از درونم گفت برو نگاه کن و من اومدم و نگاه کردم و اولش کم کم داشتم حس خوبی می‌گرفتم و با خودم گفتم که بفرما الان وقتشه که بیای روی زیبایی ها تمرکز کنی بعد از این همه تمرکز و فکر کردن به چیز های نامناسب و بیهوده شروع کردم به نگاه کردن و گوش دادن حرفای استاد و مریم جان که حرفایی که مریم جان زد و خداوند هر لحظه داره بنده هاشو هدایت میکنه من واقعا حالم بهتر شد با شنیدن این حرفا و گفتم که همین تغییرات کوچیک روی خودم باعث میش که شخصیت من بهبود پیدا کنه و حرفای استاد رو که شنیدم داشتن درباره قطع افکار بیهوده و نامناسب و تمرکز روی چیز های بیهوده حرف میزدن گفتم بفرماااااا اینم هدایت خدا دیدی جوابتو گرفتی دیدی باید رها باشی و این افکار بیهوده رو قطعشون کنی و تمرکزتو از روشون برداری و تمرکزتو بزاری روی اهدافت و خواسته هات این افکار فقط و فقط دارند تورو از مسیر درست دور میکنن و الان هم خدا هدایتت کرد و جواب سوالتو گرفتی و سماجت تو و تسلیم نشدنت نتیجه داد خداروشکر میکنم که هر لحظه داره به مسیر های درست و بهتر هدایتم میکنه همه مارو هدایت میکنه کافی فقط اون هدایت هارو ببینیم و ازش به راحتی گذر نکنیم خدایا سپاسگزارم ازت که هر لحظه هدایت و حمایتم میکنی .
من با تغییر باورهام و تغییر افکار اشتباه میتونم زندگیمو تغییر بدم و به خداوند نزدیک تر بشم و زندگیم سر شار از آرامش و توکل به خدا و رهایی باشه و از هر لحظه از زندگیم نهایت لذت رو ببرم و آنقدر به خودم سخت نگیرم که زندگی برام جهنم بشه . من این چند وقت آنقدر به خودم سخت گرفتم و افکار نامناسب داشتم که فقط شرایط رو و زندگیم رو برای خودم سخت کردم و حالا میخوام رها باشم و افکار نامناسب رو قطع کنم و رو چیزهای بیهوده که این چند وقت تمرکز کردم قطعشون کنم و تمرکزم رو بزارم روی اهداف اصلیم و از خدا میخوام که هر لحظه هدایتم کنه به مسیر های بهتر و لذت بخش تر به آسانی و ایده های جذاب و بهترین. من نباید با کلمات بازی کنم و باید از درونم توکل کنم بخدا و فقط روی خدا حساب باز کنم . قلب ماست که گواهی میده نه کلام ما و باید باور قلبی داشته باشیم به خداوند . من خودم همش مواظبم که چی میگم نکنه شرک بورزم نکنه کفر بگم و دور شم از خدا ولی خداوند میگه ما کاری به کلام شما نداریم ما با قلب شما کار داریم قلب شماست که گواهی میده نه کلام شما پس من نباید با کلامات بازی کنم و ترس داشته باشم چون من انسانم و پر از اشتباه و میدونم که خداوند بخشندست و بهم فرصت میده تا تغییر کنم تا درست کنم باور هامو و اگر قرار بود ما با هر اشتباه مجازات شیم که الان هیچکس زنده نبود خداوند بی نهایت صبور و به بنده هاش فرصت میده و خداوند بی نهایت بخشندست .
خدایا مارا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای و نه کسانی که غصب کرده ای و نه گمراهان هدایت فرما
خدایا شکرت