سریال زندگی در بهشت | قسمت 7 - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

یا حق

خیلی راضی هستم از خدایی که مونس وهمراه من شده رفیقی قدرتمند وقادر که از قدرتش به من داده تا توانا باشم در خلق آنچه که میخواهم اجیب دعوتی که خودش خواستن را به من آموخت وشیوه طلب کردن از خودش را در زمان خلقتم در وجود من نهاد که نه نیازی به زبانی خاص ،حالتی خاص ،یا مکانی خاص، آن عبادتگاه بی ریا را در وجود خود من قرار داد وآرام وقرار مرا در یاد خودش آن خدایی که مرا اینگونه مقدس کرد قلبم را ،وجودم را ،ودرونم ، راه ورودم به بارگاهش را توجه به سمت خودش بدون طی کردن راه ومسیری طولانی ازتوجه کردن به گلی زیبا از توجه کردن به منظره ای زیبا وتوجه کردن به نعمتها وثروتهای اطرافم را عبادتی برایم قرار داده تا باور کنم فراوانی هایش را وبنایی بسازم از ایمان خدایی که ترس واندوه را برایم حرام فقر وضعف را برایم ناجایز و آن سلامی که سلامتی رابرایم مقدر نموده خدایی که مرا آدرس نمیدهد خدایی که دست مرا میگیرد وبه سمت خواسته هایم همراهی میکند تا مقصدخدایی که راه حل هر مشکلی را برای رشدم در دل همان مشکل قرار داده تنها معلمی که جواب همه سوالات را به من می رساند واز احساس خوب من به وجد می آید واز دوری من واحساس بدم مرا بازخواست می کند اوست که به من آموخت که من فراتر ازین جسم خاکی هستم مرا که مرده بودم واز روحم خبر نداشتم با روحم یعنی خودش آشنا کرد

غزلی که من از شنیدنش به وجد می آیم انگار خودش با من می گوید

ترا تن روح سے نا آشنا ھے

عجب کیا آہ تےری نا رسا ھے

تن بے روح سے بیزار ھے حق

خدای زندا زندون کا خدا ھے

جسم تو از روح خودش خبر نداره

عجیب نیست که دعاهای تو اثری نداره

از جسمی که از روح خودش خبر نداره خداوند بیزاره

خدایی که حی هست خدای زنده هاست (خدای کسانی که به روح خودشون آگاهند)

سپاسگذار خدایی هستم که به من زندگی بخشید در زندگانی خودم ومن رو به مسیری راهنمایی می کنه که بتونم فاصله ای که باروح خودم ناهماهنگ شدم رو با کمک رب مهربانم طی کنم الان اون خدایی که جیبم بود یا پولم داره کم رنگ تر میشه و خدای زنده در زندگیم داره پر رنگ تر میشه واونه که حرکت بسوی خودش نور آسمانها وزمین رو شرط حرکت سایه ها به دنبال من (الرزق رزقان ) قرار داده چرا ما انسانها بیشتر از این که به خدای خودمون توجه کرده باشیم به جزئیات توجه می کنیم بجای لذت بردن از تمام مسیرها .از همه چیز سوال می کنیم دنبال همه چیز میریم به غیر از خدای خودمون که اون رحمت بی کران خودش بیاد بگه که (وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ﴿۱۸۶﴾

و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزدیکم و دعاى دعاکننده را به هنگامى که مرا بخواند اجابت مى ‏کنم پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند باشد که راه یابند (۱۸۶)

این بوده وهست که اگر خدای خود را فراموش کرده باشیم

آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم، یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم

وچون از اصل دور باشیم عرصه زندگی تنگ وتنگ تر و لذت بردن از لذت بخش ترین کارها ،سخت و چقدر آسان می شود زندگی چقدر آسان می شود همه چیز زمانی که مجهز باشیم به توحید، زمانی که باور کنیم الله واکبر را در دل تمام مشکلات او را می بینیم وبس آن منظره ی زیبایی که بک گراند تمام لحظات زندگی مان است (خدا) بک گراند زیبایی که ما در زندگی استاد عزیز وخانم شایسته می بینیم و اون زیبایی هایی که هر روز سید عزیز وخانم شایسته از خدای خودشون توی پارادایس می بینن تحسین میکنم خدایی که توی زندگیتون دارین تا من هم داشته باشم واحساس کنم اون احساس خوبی رو که حتی برونی یا پرندها وسنجاب توی فایل سفر به آمریکا از فرکانس عالی وآرامش درون استاد احساس می کردن

آرزو دارم برای همه کسانی که توی مدارش هستن اون زمزمه های آرامش بخش وباورهای قدرتمندی که روح انسان رو جلا می ده و بهمون در دنیا وآخرت حسنه می بخشه

خیلی دوست داشتم این احساسو باهاتون به اشتراک بزارم